جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "بی خانمانی" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «بی خانمانی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
مقاله حاضر در پی بررسی فرایندهای اجرایی ساماندهی بی خانمان ها در سامانسراها و تاثیر قوانین بالادستی بر ماهیت این فرایندها و پیامدهای آنها است. پژوهش حاضر می کوشد نشان دهد که چگونه ذیل مصوبه سال 1378 شورای عالی اداری، بی خانمانی جرم انگاری شده، درنتیجه فرایند ساماندهی بی خانمانی در سامانسراها، قضایی شده و پیامدهای این قضایی شدن چه بوده است. به منظور دستیابی به این اهداف، از هر دو روش های کمی و کیفی استفاده شده است. مصوبه شورای عالی اداری و پرونده مددجویان سامانسراها تحلیل شده اند؛ همچنین با مددجویان سامانسرای لویزان، مصاحبه شده است و پرسش نامه نیز تکمیل شده و با کارکنان هر دو مرکز نیز، مصاحبه هایی صورت گرفته است. تحلیل مصوبه شورای عالی قضایی حاکی از جرم انگاری بی خانمانی در این مصوبه است و بررسی داده های به دست آمده از تحلیل پرونده ها و مصاحبه های صورت گرفته با مددجویان و کارکنان مراکز و مشاهدات صورت گرفته، حاکی از قضایی شدن فرایند ساماندهی بی خانمان ها در ادامه جرم انگاری بی خانمانی در مصوبه شورای عالی اداری است. قضایی شدن فرایند باعث به حاشیه رفتن جنبه های حمایتی مراکز مذکور شده و آن ها بیش از آنکه هویت حمایتی داشته باشند، ناخواسته هویت تنبیهی پیدا کرده اند و این امر موجب نارضایتی کارکنان و مددجویان شده است. ازاین رو ایجاد قوانینی جدید با هدف ساماندهی بی خانمانی ضروری به نظر می رسد.
کلید واژگان: ایران, بی خانمانی, پیامدها, جرم انگاری, سامانسراها, سیاست ها, قضایی شدنThe purpose of the present article is to show that, under the 603/70 Enactment of the Supreme Administrative Council in 1999, the process of responding to homelessness has become judicialized, and to trace the causes and consequences of this judicialization. Both qualitative and quantitative methods are used to achieve these goals. The Enac. and some cases of the clients of the two centers established under the Enac. have been analyzed; Also, the clients of one of the centers were interviewed and a questionnaire was completed. The staff of both centers were also interviewed. Findings explain the way in which the process of responding to homelessness, has been judicialized under the Enac. Almost all decisions depend on a special judge’s approval and decree. The roots of this judicialization, at first place, goes back to the Enac. It is centered around a criminalizing attitude to behaviors that are usually associated with homelessness, namely vagrancy and panhandling. The following judicialization of the process has resulted in that the centers to find a punitive and semi-jail identity rather than a supportive one, causing dissatisfaction of staff and clients, in the way that, the clients wish to be released from Therefore, it is necessary to formulate new laws and procedures in the aim of responding to homelessness effectively.
Keywords: Consequences, Criminalization, Homelessness, Iran, Judicialization, Policies -
فصلنامه رفاه اجتماعی، پیاپی 88 (بهار 1402)، صص 300 -330مقدمه
کارتن خوابی در دو دهه اخیر توجه بسیاری از نهادهای دولتی و مدنی و پژوهشگران را به خود جلب کرده است. نگرانی های جامعه برای مسیله بی خانمانی و نرسیدن به راهکاری برای رفع آن، روی آوردن به انگ را به دنبال داشته است. خشونت های ضد بی خانمان ها، جرم انگاشتن، نامریی بودن و اصطلاحاتی مانند ولگرد و معتاد متجاهر، از جمله انگ هایی است که اثرات آن تا پس از بهبودی نیز همراه افراد بی خانمان است. رسانه ها نیز با بازتاب تصویر این گروه، نقش مهمی در این میان دارند.
روشبرای بررسی وضعیت انگ (مولفه ها، مدیریت و انواع انگ) در برنامه های رادیویی مرتبط با کارتن خوابی، شش قسمت از برنامه های «قرار آسمانی»، «مستند اختیاریه»، «گفت وگوی اجتماعی» و «افق روشن» بر اساس تحلیل نشانه شناختی، به عنوان یکی از روش های پرکاربرد در تحقیقات کیفی متون رسانه ای تحلیل شد.
یافته هادر این برنامه ها، اعتیاد و چهره ظاهری نامناسب به عنوان «علامت» و معتاد به عنوان «برچسب» بی خانمانی برجسته می شود. در برنامه های با حضور کارتن خواب ها، عامل فردی و در برنامه های با حضور مطلعان و متخصصان، ترکیبی از عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی و ساختاری برای «مسیولیت» بی خانمانی مطرح می شود. انگ «خطر» در برنامه های با حضور مطلعان و متخصصان برجسته است و انواع مختلفی از آسیب ها شامل جرم و جنایت و سرقت و گسترش اعتیاد و بیماری و فرزندان بی هویت و تخریب روحیه جامعه به این گروه نسبت داده می شود. مدیریت انگ برای کارتن خواب ها، از طریق «خودافشایی» و «نقاب زدن»، در حالی که برای مطلعان و متخصصان، با دو شیوه «پنهان سازی» و «جابه جایی» است.
بحث:
در برنامه های رادیویی، بیشتر مسیله اعتیاد برجسته می شود و مسایل مرتبط با فقر و شکل سکونت مورد توجه نیست، اما فضایی فراهم می شود که کارتن خواب ها از تجربه های شخصی خود بگویند و سازمان ها نیز خدماتشان را معرفی کنند، همچنین تفاوت ها و شباهت های این گفتگوها به کمرنگ تر شدن انگ ها و شناخت بیشتر افراد از یکدیگر کمک می کند.
کلید واژگان: انگ, بی خانمانی, رادیو, کارتن خوابیIntroductionHomelessness is one of the important issues of urban life in the last two decades.. It seems that society's concerns for the problem of homelessness and not finding a solution to solve it have led to turning to stigma: The violence against the homeless, the criminalization of homelessness, the invisibility of the homeless and using terms such as vagabond and drug addict. Media coverage plays an important role in the stigmatization and de-stigmatization of homelessness.
MethodTo study the status of stigma (components, management and types of stigma) in radio programs related to homelessness, six programs were analyzed based on semiotic analysis, as one of the widely used methods in qualitative research of media texts.
FindingsThe findings show that addiction and inappropriate appearance are highlighted as a "mark" and addict as a "group labeling" of homelessness. The stigma of "peril" is very prominent in the programs with the presence of informants and experts, and various types of harm, including crime and theft, the spread of addiction, disease, and identity less children, and the destruction of the spirit of society are attributed to this group. Stigma management in programs with the presence of homeless people is through "self-disclosure" and "masking", while stigma management in programs with the presence of informants and professionals is through two methods of "hiding" and "displacement".
DiscussionDespite the fact that in radio programs, the issues and problems of homelessness are not raised much, and the problem of addiction is mostly highlighted, and the issues related to poverty and the form of residence are not considered, but a space is provided for the homeless to talk about their personal experiences and for organizations to introduce their services. These conversations help to fade some stigmas and help people get to know each other more.
Keywords: homelessness, radio, Stigma -
زمینه و هدف
بی خانمان ها، از آسیب پذیرترین و مطرودترین گروه های شهری هستند که با مشکلات پیچیده ای درگیرند. این مطالعه به بررسی پیامدهای بی خانمانی مردان در سطح شهر تهران و در ابعاد مختلف آن پرداخته است.
روش شناسیپژوهش حاضر با روش کیفی و مشارکت مردان بی خانمان و مطلعین کلیدی انجام شده است. شیوه نمونه گیری به صورت نمونه گیری هدفمند است. ابزار جمع آوری اطلاعات، تکنیک مشاهده و مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند با روش تجزیه و تحلیل مضمون است.
یافته هادر فرایند تحلیل و مضمون بندی یافته ها، در سطح فرد، مضامین اختلالات روانی، تروما، مرگ، شکل گیری هیجانات و احساسات منفی، اعتیاد و درونی شدن فرهنگ بی خانمانی، در سطح جامعه، مضامین خشونت و درگیری، خرید و فروش مواد، سرقت/خفت گیری، پیوستن به گروه های مجرمانه، قمار، شیوع بیماری های پرخطر در سطح جامعه، طرد اجتماعی و زندان و پیامدهای آن، در سطح محله، مضامین ناامنی در محلات شهری، نارضایتی در ساکنان، احساس بدنامی اجتماعی/فرودستی محله ای، فروپاشی شیرازه و هویت محله ای و نقل مکان به دیگر محلات و در سطح خانواده تضعیف و فروپاشی شبکه ارتباطی فرد با خانواده استخراج شد.
نتایجنتایج پژوهش نشان می دهد که ساز و کارهای حاکم بر این مسیله به گونه ای است که نه تنها زندگی فرد بی خانمان را در ابعاد مختلف تحت تاثیر منفی خود قرار می دهد، بلکه در سطوح مختلف تولید آسیب می کند. به گونه ای که می توان از درهم تنیدگی آسیب های اجتماعی مرتبط با بی خانمانی در سطح شهر تهران نام برد.
کلید واژگان: بی خانمانی, پیامدها, شهر تهران, تیپولوژیBackground and PurposeHomeless people are one of the most vulnerable and despised urban groups with complex problems. This study investigates the consequences of homelessness in Tehran and in its various dimensions.
MethodologyThe present study was conducted using a qualitative method and the participation of homeless men and key informants. The sampling method is purposeful sampling. Data collection tools are observation techniques and in-depth semi-structured interviews with thematic analysis method.
FindingsIn the process of analyzing and thematizing the findings, at the individual level, the themes of mental disorders, trauma, death, the formation of negative emotions and feelings, addiction and internalization of homeless culture, at the community level, themes of violence and conflict, drug dealing, theft. Joining criminal groups, gambling, the spread of high-risk diseases at the community level, social exclusion and imprisonment and its consequences, at the neighborhood level, themes of insecurity in urban areas, dissatisfaction among residents. Feelings of social inferiority, neighborhood inferiority, the collapse of Shiraz and neighbor hood identity, and relocation to other neighborhoods and in the family area were weakened and the collapse of the individual-family communication network was extracted.
resultsThe results show that the mechanisms governing this issue are such that not only negatively affect the life of the homeless in various dimensions, but also damage at different levels of production. In such a way that we can name the entanglement of social harms related to homelessness in Tehran.
Keywords: homelessness, consequences, city tehran, Typology -
پدیده گورخوابی چندسالی است در برخی از شهرهای ایران شکل گرفته است. این پدیده به عنوان یکی از مهم ترین مسایل آسیب پذیر در جامعه شهری، مورد توجه جامعه شناسان قرار گرفته است. مطالعه حاضر با رویکرد کیفی و با هدف شناسایی فرآیندهای بروز گورخوابی در میان گورخوابان به بررسی پرداخته است. از آنجا که برای فهم درست پدیده گورخوابی، شناخت دینامیک ورود به این شکل از زندگی حایز اهمیت است، ما نیز با استفاده از روش تحلیل روایت بر اساس روش هویوپرت، به زندگی آن ها رسوخ کرده تا بتوانیم فرایندهای مهم زندگی که آن ها را به سمت گورخوابی کشانده است را به دست آوریم، استفاده نموده ایم. برای فهم عمیق تر عوامل رسیدن به گورخوابی، از تکنیک مصاحبه های باز و عمیق استفاده و نمونه گیری به صورت هدفمند انتخاب شده است. اعتبار یابی با استفاده از معیار زاویه بندی دنیزین و پایایی بر اساس چهار معیار صحت فرآیندهای دنبال شده، قابل فهم بودن، استفاده از مستندات و شواهد کافی و فراهم سازی مکانیزم های غلبه بر خطا بوده است. بر اساس یافته های تحقیق می توان به سه مدل کلیدی و برساختی درباره فرآیند گورخوابی دست یافت؛ 1- مدل سابقه اعتیاد در خانواده 2_ مدل فقر فرهنگی 3_ مدل عوامل اجتماعی _ اقتصادی.
کلید واژگان: گورخوابی, بی خانمانی, خانواده متزلزل -
حقوق بشر از الزامات حیات بشری در هر جامعه ای است که در منشور حقوق بشر سازمان ملل متحد و منشور حقوق بشر اسلامی و نیز حقوق شهروندی اغلب کشورها و نهادها بر مواد آن تاکید شده است. افراد بی خانمان از جمله گروه های آسیب دیده اجتماعی اند. ساماندهی این افراد اعم از متکدیان، معتادان، بی خانمان ها، و کارتن خواب ها در شهر تهران با احداث گرمخانه هایی انجام می شود که علاوه بر کم توجهی به برخی مواد حقوقی، مسایل دیگری نیز بویژه برای سایر شهروندان و محله های مجاور گرمخانه ها ایجاد شده است. هدف این پژوهش تبیین ابعاد، شاخص ها، مسایل، و راهبردهای تحقق حقوق شهروندی افراد بی خانمان است که در ارتباط با گرمخانه های شهر تهران بویژه گرمخانه خاوران انجام می شود. پژوهش حاضر با رویکرد کمی و کیفی، با روش تحقیق پیمایشی و تحلیلی و پژوهش میان رشته ای و با استفاده از شیوه های مطالعه اسنادی و کتابخانه ای و پژوهش های موردی و توزیع پرسشنامه انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مهم ترین شاخص های حقوق بی خانمان ها عبارتند از: حق حیثیت و حقوق یکسان، زندگی و آزادی و امنیت، تساوی حقوق با دیگران، تشکیل خانواده، تامین اجتماعی، حق برگزیدن آزادانه کار، استراحت و استفاده از ایام فراغت، سطح زندگانی، سلامت و رفاه او و خانواده اش، تعلیم و تربیت، شرکت در اجتماع، رشد آزاد و کامل شخصیت. ساماندهی افراد آسیب دیده اجتماعی یکی از وظایف نهادهای اجتماعی و مدیریت شهری می باشد. احداث گرمخانه ها با ساماندهی افراد بی خانمان و تامین بخشی از حقوق بشر و حقوق شهروندی آنها (از قبیل ایجاد سرپناه، تامین آب و غذا، ایمنی، امنیت و بهداشت) از مرگ و میر آنها در هوای سرد و در اثر بی خانمانی، جلوگیری می کند. اما برخی گرمخانه ها از جمله گرمخانه خاوران مشکلات و آسیب های جانبی برای سایر شهروندان بویژه ساکنان محله های پیرامون گرمخانه ایجاد می کند. زباله گردی، خرده سرقت، مصرف مواد مخدر، و حضور نامرتب در فضاهای همگانی از جمله فعالیت های بی خانمان ها و معتادان مددجوی گرمخانه ای است که موجب سلب اسایش و آرامش سایر شهروندان می شود.
کلید واژگان: حقوق شهروندی, حقوق بشر, گرمخانه, بی خانمانی, گرمخانه خاورانHuman rights are one of the requirements of life in any society, which is emphasized in the Universal Declaration of Human Rights of UN and the Cairo Declaration on Human Rights. Homeless people are among the socially disadvantaged groups which realization of their citizenship rights is important. Organizing these people, including beggars, addicts, homeless people and street people has been carried out by providing warm shelters in Tehran. This study aimed to explain the dimensions, indicators, issues and strategies for the realization of citizenship rights of the homeless people in Tehran focusing on Khavaran shelter. The research has been conducted using quantitative and qualitative approach. The results show that the most important indicators of the rights of the homeless are the right of dignity, liberty, family formation, social security, the right to freely choose work, health, and well-being, education, participation in society, and free and full development of personality. Providing warm shelters address some of their human and citizenship rights, although the residents of neighbors in which these shelters are placed face some problems and undesirable conditions which deprives them of comfort and well-being.
Keywords: citizenship rights, human rights, warm shelters, Homelessness, Khavaran shelter -
هدف از نگارش این مقاله مطالعه کنش گروهی از «زنان بی خانمان بهبودیافته» به عنوان بخشی از فرودستان اجتماعی در اینستاگرام است. گروهی که هرچند به رسانه های رسمی دسترسی کمتری دارند، اما در رسانه های مجازی و شبکه های اجتماعی از امکان نمایش خود و زندگی روزمره شان برخوردار شده اند. از این روی در این مقاله محتوای به اشتراک گذاشته توسط این گروه در اینستاگرام مورد مطالعه قرار گرفت. با این پرسش ها که این زنان در پست های اینستاگرام خود چه مضامینی را به اشتراک می گذارند؟ در این تصاویر گذار از بی خانمانی تا باخانمانی چگونه رخ می دهد؟ و به طور کلی این شبکه اجتماعی چه قابلیت ها و فرصت هایی را برای آنها به عنوان ابزار و استراتژی ای برای گذراندن زندگی روزمره فراهم می آورد؟ این تحقیق با رویکرد کیفی و روش تحلیل تماتیک و مطالعه 140 پست اینستاگرام از صفحه 10 زن بی خانمان بهبودیافته انجام شده است. بر اساس یافته های نوشته حاضر، سه دسته مضمون شامل «ظاهر آراسته»، «حضور اجتماعی» و «جستجوی عشق و آرامش» در پستها شناسایی شدند. اینطور به نظر می رسد که فقدان نمایش گذشته در گذار از بی خانمانی به باخانمانی و ارایه تصویری از زن بدون گذشته در این پست ها و نمایش یک «خود» جدید در اینستاگرام، برای این کاربران کارکردی جبران کننده داشته است؛ نظیر سیاست و مقاومتی که در نظریه «پیشروی آرام» بیات و مفهوم «تاکتیک کنارآمدن» دوسرتو مطرح می شود.
کلید واژگان: فرودستان, بی خانمانی, زندگی روزمره, نمایش خود, اینستاگرامThe purpose of writing this article is to study the action of a group of "improved homeless women" as part of the social inferiority on Instagram. Although the group has less access to official media, they have the opportunity to show themselves and their daily lives on social media and social media. Therefore, in this article, the content shared by this group on Instagram was studied. With these questions, what topics do these women share on their Instagram posts? In these images, how does the transition from homelessness to homelessness occur? And in general, what capabilities and opportunities does this social network provide for them as tools and strategies for living their daily lives? This research was conducted with a qualitative approach and the method of thematic analysis and study of 140 Instagram posts from page 10 of the homeless women. Based on the findings of the present paper, three categories of topics including "adorned appearance", "social presence" and "search for peace" were identified in the posts. Despite the lack of past displays in the transition from homelessness to homelessness and the viewing of images of women without a past in these posts, it seems that displaying a new "self" on Instagram has a compensatory function; Such as politics and resistance, which are discussed in Bayat's theory of "quiet progress" and the concept of "tactics of coping."
Keywords: Subaltern, homelessness, everyday life, self presentation, Instagram -
the purpose of the study is to assess social and cultural impacts of Homeless Housing Assistance Center of Tehran Naft District 5th District Municipality And providing Corrective and compensatory solutions to make this project work better. The descriptive-analytical method has been used with stakeholder analysis approach to achieve this goal. On the one hand, it can be said the negative impact of Farahzad Valley’s neighborhoods on the function and the image of the businessman by regarding the geographical scope of the impact of the surrounding environment of Homeless Housing Assistance Center On its function as The main focus of the social damage is the Naft area By creating urban defenseless spaces, The presence of homeless people And trash exacerbation On the function and the image of Homeless Housing Assistance Center And on the other hand, in the social domain, one can claim that If one of the main goals of the construction of Homeless Housing Assistance Center is to prevent the deaths of addicted and homeless people in public roads and to preserve urban furniture and to eliminate these people from the city’s face rather than rehabilitation, The findings and data of the research indicate the success of the 5th District Municipality in creating a comfortable dormitory space for clients. But, in the end, two main damage to the function of the Homeless Housing Assistance Center can be identified: 1. becoming Homeless Housing Assistance Center to Permanent residence of clients and their precipitate and 2. Discontinuing the Empowerment Cycle of Clients and as a result the loss of Retrospective nature of the collection.
Keywords: Homeless Housing Assistance Center District 5, Homelessness, FarahzadValley, Stakeholder Analysis, Support Circle -
پدیده بی خانمانی را به عنوان یکی از مسایل اجتماعی روز ایران، از جهات مختلف می توان بررسی کرد. در این بین، موضوع امر جنسی در میان افراد بی خانمان، علی رغم اهمیت آن مغفول مانده است. این پژوهش با هدف بررسی وجوه ناظر بر امر جنسی در زیست کارتن خوابی، به کندوکاو در کنش های عاطفی و جنسی افراد بی خانمان می پردازد. رویکرد این پژوهش کیفی، و مبتنی بر نظریه زمینه ای است. در این راستا، با 42 بی خانمان شامل 23 مرد و 19 زن، مصاحبه عمیق صورت پذیرفت. نمونه ها به شکل هدفمند از پاتوق های کارتن خوابی در دو شهر مشهد و تهران برگزیده شدند. از شهر مشهد، پاتوق های اسماعیل آباد، نوده و شهرک شهید رجایی و از شهر تهران، پاتوق های مولوی، فرحزاد، هرندی و چند نمونه دیگر بررسی شدند. داده ها در ابتدا با استفاده از نرم افزار مکس کیودی ای تحلیل شد. نتایج نشان داد که نیازهای مادی به منظور تامین مواد مخدر و همچنین نیازهای عاطفی و جنسی، سبب برقراری روابط میان افراد بی خانمان شده است. افراد مورد مطالعه عموما در قالبی آشفته به پیشبرد کنش های عاطفی و جنسی خود می پردازند. برمبنای نتایج، اعتبارزدایی تدریجی از نهاد خانواده و رفت وبرگشت به مواد مخدر به منظور کسب لذت جنسی در این آشفتگی نقش مهمی ایفا کرده است.
کلید واژگان: بی خانمانی, خانواده, روابط جنسی, ناهنجاری های جنسی, نیازهای عاطفیIntroductionDue to the increasing prevalence and increasing number of Homeless people in the metropolitan areas of Iran, it is necessary to conduct studies to analyze the conditions governing the individual and social life in these territories. The results of such a study could be to gain credible cognition to design and advance constructive social, security, and caring interventions in this regard. Therefore, the present study seeks to study the various aspects of sexuality in the Homeless' life experience and the conditions that govern it with a qualitative approach. The main research questions are as follows: What is the pattern of sex regulation in the Homeless' life experience? Under what conditions does it form? What are the strategies of action or interaction of social actors in relation to it? and finally what are the implications of this pattern?
MethodThe approach of this study was qualitative and based on the use of grounded theory. In-depth interviews were conducted with 42 homeless people including 23 men and 19 women. The samples were purposefully selected from homeless hangouts in Mashhad and Tehran. After the initial interviews, the coding process began, and further interviews continued as the coding process progressed. The initial codes obtained during the open coding step were categorized several times to produce the final main categories. Core category was selected from a review of the main categories and continuous comparison of the findings. Explaining the findings and drawing up a final narrative about the core category eventually led the researchers to a grounded theory explaining the phenomenon of "sexual abnormalities in homeless hangouts."
FindingsThe results indicate that the homeless people generally promote their emotional and sexual activities in a chaotic fashion. The gradual discrediting of the family institution and the return to drug use have played an important role in this upheaval. Homeless people have had different strategies to meet their sexual needs, often with their preferred experiences in the pre-homeless period, and in some ways, the status quo has been somewhat derogatory. But overall, and in the coordinates of homelessness, one can see a self-reliant and flexible pattern of emotional-sexual intercourse among homeless people that has provided the opportunity to meet the needs of most of its audiences.
Discussion and conclusionA key point in examining the issue of sexual intercourse among the homeless has been the marital background. Failure to marry because of drug use and separation has led individuals to seek alternatives to meet their emotional and sexual needs. According to research by Begun (2015) and Brown & et al. (2012), sexual and emotional intimacy have influenced the way homeless people interact. The findings of this study are consistent with Merton's (1968) theory. Accordingly, homeless people resort to illicit ways to have sex. Also, according to the analytical approach of social learning theory (Vold, Bernard & Snipes, 2018), homeless people have learned this behavior by learning about these behaviors in homeless hangouts. Finally, the findings of this study show that sexual dysfunction among homeless people is not only reflected in the multiplicity of sexual behaviors and high risk behaviors, but also that the homeless people's return to hangouts and camps is a reflection of this turmoil. The studies of Begun & et al. (2019) and Barman & et al. (2017) also confirm the findings of the present study.
Keywords: homelessness, Emotional needs, family, Sexual abnormalities, Sexual relations -
مقاله حاضر می کوشد تا کارایی سیاست های مبارزه با بی خانمانی را نشان دهد و از آنجا که مراکز معدودی ذیل قانون مبارزه با بی خانمانی تشکیل شده است، روش پژوهش مطالعه موردی یکی از مراکز بی خانمانی است. مطالعه عمیق اسناد و آمارهای این مرکز در کنار متون قانونی موجود نشان می دهد که سیاست های روشنی در زمینه مبارزه با بی خانمانی وجود ندارد و سیاست های موجود نیز نمی توانند به ساماندهی افراد بی خانمان بینجامند. به علاوه نگاه موجود به بی خانمانی نگاه ریشه ای و درستی نیست، چرخه مبارزه با بی خانمانی به درستی ترسیم نشده است و نهادهای دخیل مشارکت خوبی ندارند؛ ازاین رو، افراد بی خانمان در یک چرخه بی ثمر تکرار می شوند. با توجه به روند روبه رشد بی خانمانی در کشور برای موفقیت در مبارزه با بی خانمانی لازم است جنبه های مختلف بی خانمانی مطالعه و تجارب موفق کشورهای دیگر نیز ملاحظه شود و بر اساس نتایج مطالعات سیاست گذاری در سطح کلان صورت گیرد، به نحوی که مراحل و حلقه های مبارزه با بی خانمانی و وظایف نهادهای مختلف و منابع لازم برای انجام وظایف و فرآیند نظارت بر آنها به درستی و روشنی تعریف گردد. در انتها چارچوبی برای تنظیم چرخه مبارزه با بی خانمانی معرفی شده است که در سیاستگذاری کلان می توان از آن استفاده کرد.کلید واژگان: بی خانمانی, سیاست ها, سیاست گذاری, نقد, ایرانThis Article tries to assess the efficacy of the policies concerning homelessness in Iran. Alongwith analyzing laws, through a case study we have investigated documents and statistics of ahomeless shelter, and finally the profile of one homeless case to assess the effectiveness of thepolicies. Findings show that there are serious shortages in policies regarding homelessness.These few laws are not enacted correctly and they are not effective in reality and can’t helphomeless people to get out of homelessness circle. The laws have no principled conception ofhomelessness and have not conceptualized the steps of combating homelessness clearly. Also,the institutions and organization which must participate do not participate completely. So, theresults are poor and the homeless people remain in a vicious circle. Regarding the growingtrend of homelessness in Iran, to act effectively it is necessary to study different aspects ofhomelessness in Iran and to consider the successful experiences of other countries, and onthe bases of these considerations and investigations make comprehensive laws and policies inthe level of parliament in a way that steps and chains of action against homelessness, tasks ofdifferent institutions and sources for action clearly defined and can be monitored.Keywords: Homelessness, Policies, Policy-making, Shortcomings, Iran
-
هدف این مطالعه بررسی مسئله مهاجرت و تحلیل چندگانگی و بی خانمانی در رمان شرافت اثر الیف شاکاف از منظر مطالعات پسااستعماری هومی کی بابا است. هومی بابا با طرح مفهوم پیوندخوردگی، به زوایای اجتماعی تحلیل های پسااستعماری می پردازد. پیوندخوردگی زمانی روی میدهد که رابطه بین استعمارگر و استعمارشده به گونه ای شکل میگیرد که مرزهای میان آن دو را کمرنگ و نامشخص میسازد. هومی بابا در پی آن است تا امکان وجود فضای پیوندخوردگی را کشف کند تا بتواند به توضیح یادآوری های مهاجران و بیخانمانیشان بپردازد. او هویت پیوندخورده را هویتی میداند که از طریق جابه جایی و جدایی در منطقه تماس شکل گرفته است. درواقع، این همان چیزی است که او فضای سوم بیان مینامد، فضایی که در آن هر فکری توسط استعمارگر و یا استعمارشده امکان و ابزار بیان و یا تبادل می یابد. این مطالعه تلاش دارد تا از طریق استفاده از نظریات مربوط به پیوندخوردگی و بی خانمانی به خوانش رمان شرافت بپردازد و استدلال کند که درون ساختارهای اجتماعی و فرهنگی و همچنین گفتمان کشور جدید، شخصیت های مهاجر داستان، که از سرزمین خود کنده شده اند و احساس بی خانمانی میکنند، سعی دارند تا به بازتعریف هویت خویش بپردازند. تلاش این شخصیت ها منتج به تجربیات و احساساتی نو شامل انزوا، عدم احساس امنیت، در هم شکستن شخصیت، و حس بیرون بودگی میگردد.کلید واژگان: پسااستعمار, هومی بابا, بی خانمانی, الیف شافاک, رمان شرافتThe present paper examines Elif Shafak’s 2011 novel Honour based on Bhabhaian concepts of hybridity and unhomeliness. Bhabha broached the idea of hybridity in order to address the social dimensions of postcolonial analyses.4 Hybridity occurs when the relationship between the colonizer and the colonized blurs various boundaries. Bhabha explores the possibility of a hybrid space to elucidate the recollections of migrants and their unhomeliness. He defines hybrid identity as one constructed through relocation and separation in the contact zone. In fact, it is in a third space of enunciation in which every thought by both the colonizer and the colonized finds a means of expression or exchange. Using concepts of hybridity and unhomeliness to delve into Shafak's Honour, this research concludes that within the social and cultural structures and discourse of their ‘new’ country, diasporic characters feel unhomed and struggle to fill gaps and redefine their identities. The paper argues that characters in the novel seek refuge in diasporic communities to counter stereotypes. Their attempts, however, result in new experiences and feelings of isolation, nostalgia, insecurity, split self, and a sense of being out of place.Keywords: Post-colonialism, Homi Bhabha, Unhomeliness, Elif Shafak, Honour -
جنوب غرب آسیا از مهم ترین کانونهای درگیری و بحرانساز در جهان است. این منطقه در سالهای اخیر، درگیر منازعات بسیاری بوده است. در این میان، کشور عراق به دلیل نارساییهای ساختاری، دخالت قدرتهای خارجی و بازیگران منطقهای، دست خوش تحولات زیادی شده است و بدین ترتیب در این کشور، بسترها و زمینههای لازم برای ظهور تارشگری که داعش آخرین نوع آن است، فراهم گردیده است. بحرانهای امنیتی؛ ازجمله چالشهای اصلی در هر کشور محسوب میگردد. این پژوهش با هدف بررسی ویژگیهای متون تصویری پدیده داعش و آوارگان عراقی است و به دنبال پاسخ به این سوال است که پدیده داعش و آوارگان جنگی عراقی در متون تصویری با چه ویژگیهایی بازنمایی شدهاند؟ در این پژوهش به مقوله عکس بهعنوان بستری برای ارتباط و تولید معنا نگریسته میشود و فعالیت هنری- اجتماعی عکاسی، در نظر گرفته میشود. در این مقاله بر اساس نظریه بازنمایی و روش نشانه شناسی که در آن امکان بررسی لایههای زیرین متون رسانهای؛ ازجمله عکس وجود دارد و با تحلیل نمونه آماری و با استفاده از نرمافزار کیفی مکس کیودا به تحلیل عکسی با موضوع آوارگان جنگ داعش پرداخته شده است.
کلید واژگان: داعش, آوارگان جنگ, عراق, مهاجرت, تحلیل عکس, بی خانمانیSouthwest Asia is one of the most important controversies in the world. This region has been involved in many conflicts in recent years. Meanwhile, Iraq has undergone many changes due to structural deficiencies, the involvement of foreign powers and regional actors. Consequently , these changes provided the necessary grounds for the emergence of terrorism, which ISIS is the last of terrorist groups. Security crises are among the main challenges in each country. The purpose of this study is to examine the characteristics of the visual texts of ISIS and the Iraqi refugees and seek to answer the question of what features of the ISIL and Iraqi refugees are represented in the visual texts. In this research, the photo is considered as both a context for the connection and production of meaning and also an artistic social activity. In this study, based on the theory of representation and the semiotic method- in the semiotic method it is possible to examine the underlying layers of media texts including photographs- and by analyzing the statistical sample and using the Maxqda qualitative software, a photo analysis of the subject of ISIL refugees has been addressed.
Keywords: ISIL, War refugees, Iraq, Immigration, Photo analysis, Homelessness -
هدفسوءمصرف مواد یکی از عمده ترین مشکلات سلامت بی خانمانان است. مردمی که به سیکل بی خانمانی وارد و یا از آن خارج می شوند، غالبا همزمان به سیکل سوءمصرف مواد نیز وارد و یا از آن خارج می شوند. رابطه میان سوءمصرف مواد و بی خانمانی نیازمند آن است که این دو پدیده به صورت همزمان و نه مستقل و جدای از یکدیگر مورد ملاحظه قرار گیرند. بررسی ها نشان می دهد که تعداد تحقیقات در این حوزه رو به افزایش است، اما غالب این تحقیقات پراکنده و ناکامل هستند. توسعه و بهبود ابزارهای مداخله ای و نیز پیشگیری از افزایش تعداد مصرف کنندگان بی خانمان تحقیقات بیشتر در این حوزه را ضروری می سازد. در همین راستا هدف از انجام این مطالعه توصیف تجربه زیسته مصرف کنندگان بی خانمان به منظور فهم بهتر عوامل موثر در درمان این گروه می باشد.روشاین مقاله با بهره گیری از تئوری زمینه ای انجام شده است. داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 20 مصرف کننده بی خانمانی که در پروژه نوروزی بازتوانی مصرف کنندگان مواد(1393) شرکت داشتند، جمع آوری شده است و سپس با استفاده از روش کدگذاری نظری تحلیل شده است.یافته هاطردشدگی، تجربه تروما، احساسات و هیجانات منفی، شکل گیری سرمایه های منفی، انزوای اجتماعی، بی تفاوتی اجتماعی و فقدان زیرساختهای رفاهی- آموزشی از جمله مهمترین یافته های این تحقیق بودند.نتیجه گیریتجربه زیسته مصرف کنندگان بی خانمان حاکی از آن است که درمان این گروه از مصرف کنندگان به تبع پیامدهای زندگی در خیابان برای ایشان، بسیار متفاوت از افرادی است که به رغم اعتیاد، همراه با خانواده زندگی می کنند.کلید واژگان: تجربه زیسته, اعتیاد, بی خانمانی, طرد اجتماعیAim: Substance abuse is recognized as a major health problem among the homeless. People who cycle in and out of homelessness tend to cycle in and out of alcohol and drug abuse. The relationship between substance abuse and homelessness requires that they are treated simultaneously and not independently. Although there is an increase in public interest concerning the homeless population, research on the issues of homelessness has been fragmented and incomplete. Research is necessary to understand substance abuse among the homeless so that prevention and intervention measures can be developed and implemented. The aim of this study was to describe a homeless populations lived experience with substance abuse and to better understand factors that effect to substance abuse treatment among the homeless.MethodThis paper fulfilled by the method of grounded theory. The data were gathered through in-depth interviews with 20 men who participating in Project of rehabilitation of drug user (1393). Data from the interviews were analyzed by theoretical coding.
Finding: Categories that emerged from the data included: experience of rejection from family and friends, traumatic experience, negative feelings and emotions, social isolation, social apathy, loss welfare education infra-structure.DiscussionHomeless population's lived experience with substance abuse show that treatment for this group is very different with addicts that they lived with family.Keywords: Lived experience, addiction, homelessness, social rejection -
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی، پیاپی 11 (بهار 1396)، صص 214 -262
در دو دهه اخیر نوع خاصی از بی خانمانی که کارتن خوابی نام گرفته، در کشور ما و به ویژه در کلانشهر تهران پدیدار شده و مورد توجه قرار گرفته است. کارتن خوابی به نظر کارشناسان اجتماعی ضمن آنکه مسئله اجتماعی تلقی می گردد، می تواند تبدیل به آسیب اجتماعی شود. کارتن خوابی نشانه و برآیندی از وجود سایر مسایل و آسیب های اجتماعی در جامعه است. هدف این مطالعه، رسیدن به درک و فهمی از تجربه زیسته افراد کارتن خواب و کشف و استخراج نظریه از درون این تجربیات و ترسیم پارادایم مربوطه، شامل مناسبات متقابل میان شرایط (ساختار)، عمل (فرآیند) و پیامدها بود. پژوهش از نوع کیفی و به روش نظریه زمینه ای (GT) است. داده ها از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند با مردان کارتن خواب در سطح شهر تهران، طی سال های 1395 و 96 جمع آوری شد. روش نمونه گیری هدفمند و با حجم نمونه 34 نفری به اشباع نظری رسید. داده ها به روش استراوس و کوربین و طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری، گزینشی تحلیل شد. برزخ گسستگی- وابستگی، مقوله محوری است که بیانگر گسستگی فرد از جامعه، خانواده و منابع حمایتی و پیوستن او به گروه ناهنجار کارتن خوابی برای جبران فقدان ها و محرومیت هاست. کارتن خواب ها در برخورد با این پدیده، راهبردهای بقاء گرایی، تداوم و برونرفت را دنبال کرده و پیامدهای آنها را نیز متحمل می شوند. نتایج نشان می دهند کارتن خوابی در بستری از عوامل کلان و ساختاری در تعامل با عوامل فردی شکل میگیرد. رهایی از آن نیاز به تغییر شرایط اجتماعی این افراد دارد و شخص کارتن خواب عامل فعالی در این فرایند می تواند باشد.
کلید واژگان: بی خانمانی, کارتن خوابی, سوءمصرف مواد, تجربه زیسته, توانمندسازیIn the recent two decades, a special kind of homelessness which is named ”rough sleeping” has appeared and paid attention to in Iran, especially in the great city of Tehran. Meanwhile, sleeping rough is seen as a social concern and could be transformed into social harm. It is a sign and results in other social concerns and harms in society. The aim of this study was to understand the lived experiences of rough sleeping individuals, discover and bring out theory within these experiences, and draw the related paradigm, including conditions (structure), action (process), and outcomes. The research is of qualitative type and follows the Grounded Theory (GT) method. Data were collected through deep and semi structured interviews with people sleeping rough on the surface of Tehran city, during the year 2016-2017. The sampling method was purposeful and with a sample size of 34 individuals, theoretical saturation was achieved. Data were coded and analyzed through phases of open, axial and selective coding suggested by "Strauss and Corbin".The disconnection-dependency limbo” appeared as axial category. This term means disconnection of the individual from the society, family and support sources and being dependent on the abnormal group of people sleeping rough for compensating for their losses and deprivations. The people sleeping rough confront this phenomenon by taking on survival, continuation and going-out strategies and face the consequences. Results indicate that rough sleeping is shaped in the context of structural and macro factors interacting with individual factors. A solution is to change the social conditions of these persons, and the rough sleeping person can be an active agent in this process.
Keywords: Homelessness, Rough sleeping, Substance abuse, Lived experience, Empowerment -
شاخص های اجتماعی سلامت عبارتند از شرایط و محیطی که افراد در آن متولد شده، رشد یافته، زندگی و کار می کنند و با بیماری ها مقابله می کنند. شاخص های اجتماعی سلامت عبارتند از: شیب اجتماعی، مراحل ابتدایی زندگی، استرس، محرومیت های اجتماعی، محیط کار، بیکاری، حمایت اجتماعی، غذای سالم، حمل و نقل و اعتیاد. عوامل اجتماعی و اقتصادی بر رفتارهای پر خطر و سلامت افراد مصرف کننده تاثیر گذار است. مصرف مواد مخدر یک رفتار پرخطر است که با عوارض کوتاه مدت و درازمدت سلامتی همراه است. عوامل خطر فردی با پیامدهای سلامتی مرتبط است و عوامل اجتماعی، تعیین کننده رفتار پرخطر و عواقب سلامتی در مصرف مواد است. این عوامل سلامت افراد مصرف کننده را به صورت غیر مستقیم از طریق شکل دهی رفتارهای فردی و به صورت مستقیم از طریق دسترسی به منابع و امکانات و سیستم های رفاه اجتماعی، حاشیه نشینی و عدم تمکین از درمان تحت تاثیر قرار می دهد. هدف مداخلات، ارتقاء سلامت مصرف کنندگان مواد است که باید در آن ها عوامل اجتماعی لحاظ شود. ارتقاء سلامت در افراد محروم و آسیب پذیر از طریق برنامه های متناسب برای این اقشار از جوامع، کاهش شکاف بین گروه های فقیر و غنی و ایجاد شیب سلامتی مثبت برای تمام اقشار اجتماعی- اقتصادی، امکان پذیر است. البته مولفه های اجتماعی سلامت در هر کشور و بسته به شرایط خاص آن کشور متفاوت است و بر اساس شواهد موجود در مورد آن ها تصمیم گیری می شود. این مقاله تاثیر عواملی چون وضعیت اجتماعی- اقتصادی پایین، بی خانمانی و زندانی شدن را بر سلامت مصرف کنندگان مواد مورد بررسی قرار می دهد.کلید واژگان: شاخص های اجتماعی سلامت, اعتیاد, بی خانمانی, زندانی شدن, وضعیت اجتماعی- اقتصادیSocial indices of health are defined as the conditions and environment in which individuals are born, grown up, live, work, and deal with diseases. These include social gradient, early stages of life, stress, social deprivations, work environment, unemployment, social support, healthy food, transportation, and addiction. Socio-economic factors impact risky behaviors and health in drug users. Drug use is a risky behavior associated with short-term and long-term health implications. Individual risk factors are related to health outcomes, and social factors determine risky behaviors and health outcomes. These factors indirectly impinge users health by shaping their individual behaviors, and negatively impact them by limiting access to facilities and welfare systems, living in the suburbs, and treatment avoidance. The aim of interventions is to enhance users health, for which social factors have to be taken into consideration. Improving health in deprived and vulnerable individuals is possible through appropriate plans, filling the gap between the rich and the poor, as well as creating positive health gradient for all socio-economic walks of life. Social component of health are different in different countries, and are decided upon based on realities and evidences in each particular society. This article only addresses elements such as low socio-economic quality of life, homelessness, and imprisonment, and their impact on drug users health.Keywords: social indices of health, addiction, homelessness, imprisonment, socio, economic conditions
-
هدف از این مطالعه، بررسی اثربخشی وضعیت بی خانمانی بر شرایط «امید به زندگی» زنان بی خانمان شهر تهران است. ارزیابی از شرایط «امید به زندگی» زنان بی خانمان یاد شده، می تواند تصویری از اثربخشی شرایط بی خانمانی بر وضعیت سلامت جسمی و روانی این قشر و در نهایت طول عمر زنان مذکور ارائه نماید. در واقع بنظر می رسد توصیف معناداری برخی از شاخص هایی که رابطه میان بی خانمانی و طول عمر زنان بی خانمان موضوع این پژوهش را بیان می دارند، امکان ارزیابی و تحلیل از شرایط «امید به زندگی» زنان بی خانمان و تاثیرات حاصل از قرار گرفتن آنها در وضعیت بی خانمانی را ترسیم می نماید.روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، روش «تحلیل ثانوی» است، که با بهره مندی از مستندات و مدارک موجود در پرونده هر یک از زنان بی خانمان، اعم از گواهی پزشکان و روانپزشکان، و مددکاران اجتماعی، و پرسشنامه های موجود در مرکز نگهداری موقت بی خانمان ها، ارزیابی حقوقی و حکم نهایی قضات، و سایر داده ها و اطلاعات جمع آوری شده، نسبت به سایر روش های کمی ذیربط، از قابلیت مناسب تری در جمع آوری و تحلیل داده برخوردار است. با توجه به اینکه جامعه آماری این پژوهش «زنان بی خانمان مرکز نگهداری موقت» (سامانسرای لویزان) است، به منظور تعیین حجم نمونه از میان 609 زن بی خانمان جامعه آماری مورد نظر، 50 پرونده بوسیله فرمول «کوکران» محاسبه، و به شیوه «نمونه گیری تصادفی سیستماتیک»، انتخاب، و مورد بررسی، و تحلیل قرار گرفته است.یافته های این پژوهش حاکی از آن است که «بی خانمانی» با «وضعیت امید به زندگی» زنان بی خانمان موضوع این تحقیق بوسیله راهبردهایی چون «درونی شدن آسیب های اجتماعی»، «احساس ناکامی و حقارت»، «عدم امید به بازگشت به شرایط طبیعی زندگی»، و «میل به مردن»، از رابطه ی معناداری برخوردار است. این راهبردها بتدریج اثربخشی وضعیت «بی خانمانی» را بر طول عمر زنان بی خانمان در شهر تهران از طریق پیامدهایی چون «نابسامانی و اختلال در شرایط روانی»، «ابتلا به بیماری های خطرناک و لاعلاج»، «اعتیاد حاد به مواد افیونی پرآسیب»، «پذیرش و یا تحمیل قربانی شدن» و «تجربه خودکشی» فراهم می آورد. از اینرو بنظر می رسد وضعیت بی خانمانی زنان بی خانمان موضوع این پژوهش، با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق، موجبات کاهش طول عمر، و مرگ زودهنگام زنان بی خانمان موصوف را فراهم می آورد. نتایج مذکور همچنین فرایند اثربخشی وضعیت بی خانمانی، بر «وضعیت امید به زندگی» زنان بی خانمان موضوع این تحقیق را، فرایندی پیچیده، چند متغیره، توام با پیامدهای چند مرحله ای نشان می دهد.کلید واژگان: امید به زندگی, بی خانمانی, زنان بی خانمان, سامانسرای لویزان
-
در مقاله حاضر به بررسی تاثیر عوامل اجتماعی – اقتصادی موثر بر بی خانمانی افراد بی خانمان با هدف شناسایی و تاثیر این عوامل بر بی خانمانی پرداخته شده است. سوال اصلی تحقیق حاضر این است که چه عواملی بر بی خانمانی افراد تاثیر دارد و آیا این عوامل در جامعه غیر بی خانمان نیز همان تاثیر را دارد؟ جامعه آماری را افراد بی خانمان شهر تهران که در مراکز وابسته به شهر داری نگهداری و حمایت می شوند و افراد غیر بی خانمان که از منطقه 12 شهرداری تهران هستند و تجانس زیادی با افراد بی خانمان دارند تشکیل می دهند. نمونه گیری به شیوه خوشه ایچند مرحله ای است و در داخل خوشه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی دست به انتخاب نمونه زدیم. با توجه به رگرسیون به دست آمده، به ترتیب متغیر حمایت عاطفی با ضریب بتای 470% متغیر حمایت اجتماعی با بتای 371% و متغیر اعتماد با بتای 123% بیشترین تاثیر را می پذیرد.کلید واژگان: بی خانمانی, حمایت اجتماعی, اعتماد اجتماعیIn the present article, we studied the effects of socio-economic factors on homeless people of Tehran with the goal of identifying such factors and their effects on homeless people. The main research question is what the effective factors on homeless people are and whether these factors have the same effect on non-homeless society. The theoretical framework of this research includes the theories by Gotilip, Bavman, Griski, Kogel and Kuhen. Among the previously mentioned theories, some variables were extracted i.e. social support, emotional support, social trust, employment status and income. The statistical society of this research is homeless people of Tehran that are kept and supported in centers that are dependent on municipality. The society of non-homeless people (witness society) consists of non-homeless people who live in district 12 of Tehran municipality that have high homogeneity with homeless people. The selected sample of this research consists of 230 persons that include 115 homeless people and 115 non-homeless people. The size of the sample was gained via Kokran formula. In order to gather data we used survey research method and questionnaire. Sampling was performed via multi-stage cluster method and inside clusters, we performed the selection via random sampling. The data was analyzed through descriptive and analytical statistics, t-test and regression. The results show that there is a significant difference between homeless people society and non-homeless people society from the viewpoint of emotional support, social support, social trust, employment status and income. According to the regression analysis, it was indicated that the variable of emotional support with beta coefficient of 0.470, the variable of social support with the beta of 0.371, and the variable of trust with the beta of 0.123 had highest effects respectively.Keywords: homeless people, Tehran municipality, keeping center, street addict, infectious disease
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.