جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « خود باوری » در نشریات گروه « علوم اجتماعی »
تکرار جستجوی کلیدواژه «خود باوری» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
پژوهش-های پیشین درباره رابطه دین-باوری و اخلاق به یافته-های ضدونقیض رسیده-اند و این نشان می-دهد که اثر دین-باوری بر اخلاق نمی-تواند مستقیم باشد. پس برای آسیب-شناسی دین-باوری باید دید کدام ویژگی-های دین-باوری در چه شرایطی می-توانند به کدام شکل-های بی-اخلاقی کمک کنند. پژوهش کنونی فرض کرد که انتساب به خدا توجیه بی-اخلاقی-های منفعل (ترک فعل-ها) را آسان-تر می-کند و سبب می-شود که بی-اخلاقی-های منفعل، پذیرفتنی-تر به نظر بیایند. با هدف آزمون این فرضیه و در یک طرح همبستگی، 499 آزمودنی (230 مرد) با میانگین سنی 37 سال از میان 30 هزار مشترک همراه اول و ایرانسل ساکن تهران و کرج گزینش و به گونه تصادفی به دو گروه بی-اخلاقی منفعل (که شش داستانک درباره بی-اخلاقی-های منفعل خواندند) و بی-اخلاقی فعال (که شش داستانک درباره بی-اخلاقی-های فعال خواندند) گمارش شدند. دین-باوری با مقیاس باورهای فراطبیعی (جانگ، بلومکه، و هالبرستات، 2013)، و انتساب به خدا و پذیرش بی-اخلاقی با پرسش-نامه پژوهشگرساخته اندازه-گیری شد. تحلیل-های رگرسیون نشان داد آزمودنی-هایی که دین-باوری آنها بیشتر بود، بیشتر از آزمودنی-هایی که دین-باوری آنها کمتر بود، بی-اخلاقی-های منفعل را به خدا نسبت دادند، انتساب به خدا توانست پذیرش بی-اخلاقی را پیش-بینی کند، و دین-باوری پس از کنار گذاشتن واریانس انتساب به خدا با پذیرش بی-اخلاقی رابطه منفی داشت. همچنین الگوی میانجی-گری تعدیل-شده نشان داد که انتساب به خدا می-تواند توضیح دهد که چرا دین-باوران، بی-اخلاقی منفعل را آسان-تر می-پذیرند. این یافته-ها نشان می-دهند که باورهای دینی اگر با آموزه-های دینی کامل نشوند می-توانند به بی-اخلاقی کمک کنند.کلید واژگان: دین باوری, انتساب به خدا, پذیرش بی اخلاقی, آسیب شناسی دین, آموزه های دینیPrevious researches about the relationship between religious belief and morality have reached conflicting findings and this shows that the effect of religious belief on morality cannot be direct. Therefore, for the pathology of religious belief, it is necessary to see which characteristics of religious belief can contribute to which forms of immorality under which conditions. The present study hypothesized that attribution to God makes it easier to justify passive immorality (omission of actions) and makes passive immorality seem more acceptable. With the purpose of testing this hypothesis and in a correlational design, 499 participants (230 men) with an average age of 37 years were selected among 30,000 subscribers of Hamrahe Avval and Irancell living in Tehran and Karaj and were randomly assigned into two groups of passive immorality (who read six stories about passive immorality) and active immorality (who read six stories about active immorality). Religious belief was measured with the Supernatural Beliefs Scale (Jong, Bluemke, & Halberstadt, 2013), and attribution to God and acceptance of immorality were measured with a researcher-made questionnaire. Regression analyses showed that the subjects who had more religious belief attributed passive immorality to God more than the subjects who had less religious belief, attribution to God predicted the acceptance of immorality, and religious belief had a negative relationship with the acceptance of immorality after excluding the variance of attribution to God. Also, the Moderated Mediation Model showed that attribution to God can explain why religious believers accept passive immorality more easily. These findings show thaKeywords: Religious Belief, Attribution To God, Acceptance Of Immorality, Pathology Of Religion, Religious Teachings
-
در کتاب خوشامدگویی به تناقض نوشته ی رحمان شریف زاده - که به کمک آرای گراهام پریست از صدق برخی تناقض ها در جهان محقق دفاع می کند - از نظر ظاهری (مثل ویرایش ادبی و...) به ندرت به مشکلی برمی خوریم. ما در این نوشتار بیش تر به تحلیل و ارزیابی محتوایی اثر پرداخته و - افزون بر چند پیش نهاد - در مواردی دیدگاه های نویسنده و/یا تناقض باوران را به چالش کشیده ایم. مثلا گفته ایم که پارادوکس پیش گفتار و حالات مرزی مورد بحث را نمی توان تناقضی واقعی به شمار آورد. هم چنین، برای اعتقاد به تناقض باوری به امر خلاف شهودی چون واقع سلبی نیازی نیست. در بررسی منطق پارادوکس به اصلاح جدول ارزش نقیض و استلزام منطقی پرداخته ایم: به جای t = f ، p = p و f = t باید گفت: t = f ˅ p، p = t ˅ f و f = t ˅ p؛ در حالت های t→p، p→p و p→f نیز به جای ارزش p باید گفت: t˅f. بر پایه ی این اصلاح ها، اشکال بر اعتبار قاعده ی وضع مقدم در منطق پارادوکس وارد نیست. در مجموع، خواهیم دید که وجود چنین کتابی در زبان فارسی ضروری است.کلید واژگان: تناقض باوری, پارادوکس پیش گفتار, حالات مرزی, جدول ارزش نقیض و استلزام منطقی, وضع مقدمDefending the truth of some contradictions in the actual world by means of Graham Priest’s views, “To Welcome Contradiction” written by Rahman Sharifzadeh is rarely problematic in the appearance - i.e in the edition. In addition to some suggestions, we have evaluated the content of the book and criticized the views of the author and/or the dialetheists in some cases. We have shown, for example, that the preface paradox and some borderline cases cannot be regarded as true contradictions. Again, there is no need to accept such counterintuitive affairs as negative facts to believe dialetheism. In evaluating the logic of paradox, we have corrected the truth table for the logical negation and implication: instead of saying t = f, p = p and f = t, we must say: t = f ˅ p, p = t ˅ f and f = t ˅ p; and instead of the truth value of p for t→p, p→p and p→f, we must say: t ˅ f. On the basis of such corrections, the objection to the validity of modus ponens rule in the logic of paradox is answered. All in all, the book is a necessary one in Persian.Keywords: Dialetheism, The Preface Paradox, Borderline Cases, Truth Table for the Logical Negation, Implication, Modus Ponens
-
هدف از این جستار واکاوی رفتارهای اقتصادی موفقیت آمیز زنان کارآفرین در شهر یزد است. تحقیق حاضر کیفی و جامعه مورد مطالعه را زنان کارآفرین در شهر یزد تشکیل می دهند. در نمونه تحقیق با 13 زن که از نظر سن، تحصیلات، نوع حرفه و وضعیت تاهل متفاوت بودند به روش نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. داده های پژوهش با کمک روش نظریه زمینه ای انجام گرفت که شامل کدگذاری باز، محوری و گزینشی بود. مقوله ای هستهی تحقیق، «تعامل سازنده با محدودیت» انتخاب گردید. مقوله های زمینه ای که بسترهای شکل گیری «تعامل سازنده با محدودیت» را فراهم می کنند شامل ساختارهای تحمیلی، حصارهای ذهنی و سرمایه های حمایتی هستند. در این تحقیق آفرینشگری موقعیت عامل علی موثر بر کارآفرینی زنان یزدی یوده و راهبرد اساسی زنان در کارآفرینی شامل همسوی جامعه محور، ارتقاء بخشی به خویشتن، فهم زنانه از کارآفرینی و هارمونی نقش مقوله بندی شد. عامل مداخله گر این تحقیق اثباتگری بازتابی و در نهایت پیامد حاصل از تعامل سازنده با محدودیت خود توانمند سازی تشخص داده شد.
کلید واژگان: کارآفرینی, زنان, خود باوری, خود اشتغالی, شهر یزدThis Research aims to investigate the women entrepreneurs’ successful economic behaviors of Yazd city. The present study is qualitative and the Research community is women entrepreneurs. By using the purposeful and theoretical sampling method the number of 13 woman who were different in some variables like age, education type of profession and marital status, were selected. The research data were collected by using, Strauss and Corbin's underlying theory method including open, axial and selective coding. The core of research is the constructive interaction with limitations. The underlying category that provides the formation of constructive interaction with limitations is the context that provides the formation of constructive interaction with limitations, imposed structures, subjective barriers and Supportive Capital. The causal factor of the working authority is the position creator. Women’s response and management were categorized as favorable community oriented, self-promotion, feminine understanding of entrepreneurship, commercial rationality and role harmony. And finally, the consequence of constructive interaction with the limitations were identified as self-empowerment, civic competence, and grunting.
Keywords: Entrepreneurship, Women, self-confidence, Self-Employment, Yazd city -
یافته های جدید فلاسفه علم، مفاهیم اثباتی در خصوص شمول شرایط شناخت، خنثی بودن مشاهده و استقلال داده ها از تفاسیر نظری، همچنین تمایز میان علوم طبیعی و اجتماعی را مورد پرسش و چالش جدی قرار داده است. در مقابل رهیافت اثباتی، داده ها، نظریه ها و انتظام های مختلف همچون علم اخلاق به عنوان بخشی از زمینه های گسترده اجتماعی و تاریخی بسط یافته اند. این تاثیر چشم گیر به کمک رهیافت های مختلف، از جمله رهیافت های مشارکتی، پسا نوباور و نو عمل باوری شکل گرفته است. تحولات مذکور در حوزه اندیشه، علوم اجتماعی و برنامه ریزی را به موقعیت پسااثبات باوری سوق داد و زمینه های اخلاقی برنامه ریزی را پررنگ تر نموده و این تاثیر در زمینه کاربست برنامه ریزی نیز قابل ردیابی است. هدف از این مقاله بیان ویژگی های نظریه برنامه ریزی در چارچوب پسااثبات باوری و تبیین زمینه های ورود اخلاق به عرصه برنامه ریزی به مفهوم کلی و چگونگی اثرگذاری آن بر فرآیند برنامه ریزی است. دستاورد مقاله ارایه روند کار نوین در فرآیند برنامه ریزی مبتنی بر توجه به زمینه های نوین اخلاقی است که آن را از فرآیند های پیشین که ر ها از ارزش محسوب می شدند، متمایز می کند. همچنین به منظور انضمامی کردن ادعای مقاله، رهیافت غالب برنامه ریزی پنج ساله توسعه در کشور به عنوان یکی از اسناد برنامه ریزی میان مدت مورد مداقه قرار گرفته است؛ به طوری که ر ها از ارزش بودن این برنامه ها نیز قابل ردیابی بوده و نیاز ضروری به بازنگری در این برنامه ها از این منظر را آشکار می سازد.
کلید واژگان: اثبات باوری, پسااثبات باوری, اخلاق, برنامه ریزی پسااثبات باورانه, برنامه های توسعهStrategy for Culture, Volume:13 Issue: 52, 2021, PP 105 -129New findings of philosophy of science question and challenge positive concepts regarding the inclusion of conditions of knowledge, neutrality of observation and data’s independence from theoretical interpretations as well as the distinction between natural and social sciences in a serious manner. In contrast to positive approach, data, theories, and different disciplines, like ethics have expanded as a part of social and historical contexts. This outstanding effect has developed with the help of different approaches, including contributive postmodernist and neo-pragmatic approaches. The mentioned developments in the field of thought, directed social sciences and planning towards post-positivist situation and highlighted the ethical contexts of planning; this effect is traceable in the application context of planning. The purpose of this paper is to express the features of planning theory within the framework of post-positivism, and, also to explain the contexts of involvement of ethics in the field of planning, in its broad sense, as well as the way it affects the planning process. The result of this paper is presentation of the process of new work in the planning process based on attention to new ethical contexts that distinguishes this process from the previous ones, which were regarded as value-free. Also, for practical evaluation of this paper’s hypothesis, the dominant approach of the Five-Year Development Plans of the country has been carefully studied as one of the mid-term planning documents. The findings of the research indicate that value-freeness of these plans is traceable and it sheds light on the necessity of revision of these plans from this perspective.
Keywords: Positivism, Post-positivism, ethics, Post-Positivism Planning, Development plans -
در دهه های اخیر خدمات دانشگاهی بیشتر به دولت، تجارت، و فناوری گرایش یافته و از فرهنگ و جامعه دور شده است. در عین حال، در محیط اقتصادی ایران، خدمات تجاری نیز رضایت بخش نبوده است. در چنین شرایطی، خدمت رسانی داوطلبانه، هم زمان با آموزش و پژوهش، می تواند از تضعیف نقش و جایگاه اجتماعی فرهنگی دانشگاه ها جلوگیری کند. این مقاله، بخشی از تلاش در راستای نهادینه کردن خدمات همراه با آموزش در مقطع تحصیلات تکمیلی رشته شهرسازی دو دانشکده در تهران است. این تلاش باوجود موفقیت در همراه کردن دانشجویان و یک سازمان وابسته به دستگاه های اجرایی، رضایت استادان همکار را به دست نیاورد. مقاله پس از یادآوری بنیاد عمل باور خدمات دانشگاهی نشان می دهد که اگرچه نظریه های متناسب با این مبنا در شهرسازی شکل گرفته است، ولی کاربرد آن ها نیازمند تعامل متوازن فرهنگی با مردم است و ریشه عدم اقبال استادان را باید در فرهنگ سازمانی دانشگاه برای تعامل جست. برای بررسی موضوع، کارگاهی با حضور متخصصان شهرسازی، نشانه شناسی، و آموزش عالی، و نمایندگانی از مطبوعات و سمن ها برگزار شد و مصاحبه های تکمیلی ای با برخی استادان و مدرسان یک دانشکده انجام دادیم. مقاله حاضر با روایت پژوهی در این گفتارها، به کمک یک چارچوب نظری مربوط به تعامل اجتماعی دانشگاهیان، نتیجه می گیرد که فرهنگ آموزشی پژوهشی رشته، دست کم در دانشکده موردنظر، به وجه زیبایی شناختی تعامل مردم سالار کم توجه است و با وجود ترویج نظرات انتقادی، درعمل، به ساختار سازمانی محدود است و مهارت اندکی برای کنشگری دارد. مقاله، ضمن ارائه سرنخ های یک روایت سازمانی مردم سالار جایگزین، پیشنهاد می کند، در رشته های دیگر نیز به تعامل زیبایی شناختی توجه شود.کلید واژگان: خدمات, عمل باوری, تعامل فرهنگی شهرسازی, تعامل زیبایی شناختی, روایت سازمانیIn recent decades universities are pushed to provide services to commercial or governmental stakeholders rather than the civil society. In Iran, even, the commercial services have not developed satisfactorily. In this situation a strategy for promoting the position of universities is to provide voluntary social services within the educational and research activities. This article is part of an attempt to introduce such services to the urban planning postgraduate programs of two schools in Tehran. Although, this attempt was successful in some aspects, it could not satisfy the participating professors. To find the reasons, the pragmatic foundation of academic services has been reviewed and the review showed that provision of civil services necessitates holistic cultural communication with people. An interdisciplinary workshop was held for examining the quality of the cultural communication of the faculty; and some interviews were conducted with some of the attended lecturers and professors. A narrative analysis of speeches, interviews and communications was then conducted by using a framework devised for the assessment of universities’ public communication on the basis of Habermas’ theory of communicative rationality. It identified that the organizational culture of the faculty has paid little attention to the aesthetic aspects of communication; also while the school has critical attitudes, theoretically, it is practically confined to formal structures and has little competence in critical action. The article suggests a framework for a substitute organizational narrative that may promote the aesthetic interaction, and suggests that other disciplines evaluate their social relations aesthetically, too.Keywords: service, pragmatism, cultural communication, aesthetic communication, organizational narrative
-
شهرسازی دربردارنده نظریه های مشارکتی و عمل باور است. یادگیری این نظریه ها مستلزم کنشگری مدنی و مردم سالار دانشگاه ها در محیطی فرارشته ای است، که در برخی کشورها از طریق خدمات مدنی انجام می شود. این خدمات در برنامه آموزشی شهرسازی ایران جایی ندارد و هدف مقاله بررسی امکان ارائه آن است. پس از مرور برخی از تجربیات جهانی خدمت رسانی دانشگاهی در شهرسازی، با توجه به تمرکز نظام آموزش عالی ایران، گونه ای خدمت رسانی موسوم به «خدمت آموزی»، که در سطح کارگاه های آموزشی ارائه می شود، در ساختار کنونی آموزش شهرسازی قابل انجام به نظر رسید. مرور تجربیات کشورهای دیگر نشان داد که خدمت آموزی در شهرسازی با موانعی در سطح فنی (به ویژه مشارکت مدنی) و ساختاری (آموزش عالی) روبه روست که به نظر می رسد ناشی از جدایی دانشگاه ها از جامعه است. در این تحقیق، با تمرکز بر سطح فنی، برای تبیین مشکلات مبانی نظری عمل باور (پراگماتیست) خدمات دانشگاهی بررسی و بر اساس آن روشی مبتنی بر تمثیل برای مشارکت مدنی ارائه شد که بتواند خدمت آموزی را در ساختار کنونی آموزش عالی ایران توجیه کند. در یک اقدام پژوهی، خدمت آموزی با کاربرد این روش در دو دانشکده شهرسازی تهران برگزار شد. پس از سه چرخه کاربرد و تامل طی سه نیمسال، نتایج با نگرش چندسویه بررسی شد، که نشان داد کاربرد روش یادشده می تواند مشکل مشارکت را تعدیل و خدمت آموزی را برای دانشجویان توجیه کند، ولی به تنهایی نمی تواند مدرسان را به پذیرش خدمت آموزی در ساختار کنونی آموزشی قانع نماید. در این مقاله، دلایل احتمالی مخالفت مدرسان و سرنخ هایی برای بررسی بیشتر و پیشبرد خدمت آموزی ارائه شده است.کلید واژگان: خدمت آموزی, عمل باوری, آموزش شهرسازی, قیاس, آموزش عالیTo learn participatory and pragmatic urban planning, students have to engage with the society in real and ultra-disciplinary settings. In some universities, such an opportunity is provided through provision of voluntary civil services. But this kind of services has not been included in the official programs of the urban planning in Iran while the highly centralized academic administration makes any formal alteration very difficult. The aim of this article is to examine the possibility of introducing civil services within the current administration. It was pursued through an action research which tried to establish service at studio level. This kind of service is mostly known as “service-learning”. A review of the literature showed that service-learning in the field of urban planning suffers from the isolation of universities from the society. This problem manifests itself at two levels: the administrative structure and the professional techniques of participation. Focusing on the professional level, the pragmatic formulation of democratic engagement of universities is reviewed. Using this foundation, an alternative method of participation based on the analogy and metaphor is introduced. This method was adopted, reflected on and reformed within three semesters of action research. The final edition of the method satisfactorily eased the technical problems and justified the voluntary service for students within the current administration. But the collaborating professors rejected the sufficiency of the mere method, without structural modifications. The probable reasons for that rejection are discussed for further studies.Keywords: analogy, university, Pragmatism, service-learning, planning education
-
پی بردن به خلاهای اعتقادی، اخلاقی، عاطفی و معنوی توسط والدین و دست اندرکاران تربیت می تواند زمینه مساعدی برای شکل دهی، شکل گیری هویت دینی نوجوانان و کاهش آسیب های رو به فزون در این حوزه و تقویت دین باوری در آینده باشد. پژوهش حاضر با هدف واکاوی عمیق در معنی و مفهوم باورهای دینی دانش آموزان پایه هشتم، بازنمایی درک و تجربه زیسته این افراد از دین و عوامل موثر در شکل گیری آن و ارائه راهکارهای راهبردی برای کاهش های آسیب های موجود انجام شده است. بدین منظور و با توجه به ظرفیت شگرف رویکردهای کیفی و به ویژه روش پدیدارشناسی، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد که در شانزدهمین مصاحبه با دانش آموزان پا یه هشتم که با روش نمونه گیری هدفمند انجام شد، به حالت اشباع رسید و داده های حاصل با راهبرد کلایزی تحلیل شد. یافته ها حاکی از آن است که دانش آموزان مورد مطالعه، نسبت به باورهای دینی، نگاهی احساسی و به دور از درک اولویت های دینی داشته و بصیرت افزایی دینی از طریق مباحثه بر اصول بنیادینی نظیر، «وسیله بودن عبادت برای شکل گیری عبودیت» و «معیار قضاوت نبودن اشخاص در شناسایی حق یا باطل» ، بیش از پیش ضرورت دارد.کلید واژگان: پدیدارشناسی, باورهای دینی, نوجوانی, دین باوری, هویت دینی, پژوهش کیفیDiscovering the ideological gaps, moral, emotional and spiritual by parents and upbringing practitioners can make a favorable context for shaping, forming identity religious in adolescents and reduce the increasing damages in this sphere and strengthen the religion belief in future. The aim of present study is deep explore in meaning and the concept of religious belief in eighth grade students has been done. Representation and understanding this people’s lived experience and affecting factors in forming and offering the guideline strategies for reducing the present damages is considered. For this purpose and according to the fanciful capacity of qualitative approaches especially phenomenology of semi-structured interviews with students at the sixteenth interview with eighth grade students was used. The method was purposeful sampling and saturation is appeared and data results were analyzed with the seven stage Collizzi. The findings show that these students have got sensational view to religious belief and they couldn’t understand the religious priority. results also indicate that their religious belief are appeared in four groups , including “ belief” , “ religious feelings”, “ religious activities” , “ thinking and religious knowledge “.what was extracted from interviews indicated that students described three main issues including “ learning environment and teachers” ,” the role of families and parents” , “ media and advertising methods in society” and they believed that these three main issues are the factors of debilitation or amplification of religious belief in their opinion.Keywords: Phenomenology, Religious Beliefs, Religious Belief, Religious Identity
-
پوزیتیویسم منطقی نام مکتب تجربه باور رادیکالی بود که با الهام از اندیشه های کسانی مانند هیوم، راسل و ویتگنشتاین و برخی دیگر در 1920 ابتدا در وین شکل گرفت و سپس با تالیف کتاب زبان،حقیقت[صدق]ومنطق توسط ایر به انگلستان وارد شد. داعیه اصلی این جنبش فلسفی از میدان بدر کردن مابعدالطبیعه به مثابه قسمی شناخت است. سخنگویان و نمایندگان اصلی این طرز تفکر با قبول تقسیم بندی هیوم از گزاره ها به دو قسم تحلیلی و ترکیبی بر آن شدند نه تنها مابعدالطبیعه بلکه الهیات و حتی اخلاق را نیز نمی توان در شمار فعالیت های ذهنی معرفت بخش بشمار آورد. نویسنده کتاب پوزیتیویسم منطقی کوشیده است تا از طریق ترجمه برخی مقالات کلاسیک که یا در معرفی این مکتب اند و یا در نقد آموزه های اصلی آن مانند تز تحقیق پذیری ، نشان دهد که این آموزه هم از برخی تناقضات درونی رنج می برد و هم قبول مدعیات اصلی آن نه تنها به نفی متافیریک بلکه به نفی اخلاق، دین و حتی علم نیز خواهد انجامید.کلید واژگان: پوزیتیویسم منطقی, تجربه باوری, تحقیق پذیری, مابعدالطبیعه, الهیات, گزاره های تحلیلی, گزاره های ترکیبیThe logical positivism was the name of radical empiricism that formed in Viena by inspiration of persons like Hume,Russell , Witgenstein and others in 1920 and then entered into England by Ayer via his The language,True and Logic.The main claim of this philosophical movement is to exclude metaphysics as a kind of knowledge.Spokesmans and agents of this way of thinking by accepting Humes division of propositions into Analytic and synthetical,are believed that not only metaphysics but theology and morals can not be counted as scientific mental actions. The writer of logical positivism tried by means of translation of some articles represents and critics its main doctrins like verifiability.Keywords: logical positivism, empiricism, verifiability, metaphysics, theology, Analytical propositions, synthetical propositions
-
جدیدترین درآمدی که بر اندیشه ارسطو نگاشته شده است اثری است از کریستوفر شیلدز از مجموعه فیلسوفان راتلج. تلاش شیلدز در این کتاب نه بررسی کل افکار ارسطو در همه حوزه های گوناگونی است که وی در آن ها سخنی برای گفتن دارد، که نشان دادن روش و چهارچوب تبیین گرانه ارسطو و استفاده وی از روش و چهارچوب در برخی حوزه های دانش نظری، دانش عملی، و دانش آفریننده است. هدف اصلی و نهایی شیلدز نیز نشان دادن انسجام و نظاممندی فکری ارسطو است. شیلدز سعی می کند بدون وارد شدن به پس زمینه فکری و تاریخی ارسطو به گونه ای فلسفه وی را عرضه کند که گویی ما با اندیشه های متفکری امروزی روبه روییم که تلاش دارد به برخی از پرسش های ما درباره تغییر، هستی، اخلاق، و سیاست پاسخ دهد. به همین دلیل نیز آن چه بیش از همه در کتاب خودنمایی می کند ارائه نظریه های ارسطو در قالب صریح استدلالی و بررسی آن است. در این مقاله گزارشی نسبتا تفصیلی از کتاب ارائه می کنم و در ضمن این گزارش و نیز به طور خاص در بخش پایانی نقد و بررسی، مزایا و برجستگی های این اثر و نیز پاره ای از کاستی ها را ارزیابی می کنم.کلید واژگان: چهارچوب تبیین گرانه علی, مقولات, تغییر, ماده, صورت باوری, متافیزیک, نفس, هنرChristopher Shields Aristotle in Routledge Philosopher series is one of the most recent introductions to Aristotles philosophy in general. Shields intention in this book is not to be comprehensive in dealing with Aristotles views in every field. Rather, he believes that Aristotle is a highly systematic philosopher with an explanatory framework to employ in different fields of theoretical, practical and productive sciences. Hence, Shields main concern is first to explicate this explanatory framework and then to show how Aristotle uses it in the above mentioned sciences. Also, in each chapter Shields tries to clearly reveal how Aristotles metaphysics is based on his views in physics, and his views in psychology on those in physics and metaphysics, his views in ethics and politics on those in his main theoretical sciences, and finally his views in rhetoric and arts on those on both theoretical and practical science, thereby showing his system of thought. Furthermore, instead of locating Aristotle in his historical and philosophical background, Shields tries to present him from a modern perspective, justifying why Aristotle thought the way he thought about change, matter and form, substance, existence.Keywords: causal explanatory framework, categories, change, hylomorphism, soul, art
-
هنگام بحث درباره ی تفاوت های مدرنیسم و پست مدرنیسم؛ می توان از تفاوت علم باوری و عدم علم باوری نیز سخن به میان آورد. در یک سو افرادی مانند کارل پوپر هستند که داعیه ی علم باوری را در سر می پرورانند و از سوی دیگر افرادی مانندکوهن و فایرابند از عدم باورداشت به علم سخن می گویند. در این مقاله سعی شده است که این دو طیف متفاوت اندیشه مورد بحث و بررسی قرار گیرد.کلید واژگان: علم, علم باوری, عدم علم باوری, پوپر, فیرابند, کوهنWhen we discuss about differences between modernism and postmodernism, we believe the differences between science and non-science too. On one side we can talk about Karl Popper who believe in science and the other side consist of people such as and Feyerabend and Kuhn who not believe to the science. In this paper an attempt has been done according to different aspect of discussion.Keywords: Science, Non Science, Popper, Feyeraband, Kuhn
-
مقاله ی حاضر می کوشد دو تصور کاملا متفاوت از فضا را در جامعه شناسی زیمل برجسته کند. در این مسیر ابتدا نشان می دهیم که زیمل چگونه از دو انگاره ی متفاوت فضا در آثارش استفاده می کند. با مرور جستار «جامعه شناسی فضا»ی زیمل، و مقایسه ی آن با فضای کانتی- نیوتنی نشان می دهیم، چگونه انگاره ی فضای زیمل در این جستار مبتنی بر فضای مطلق است. سپس با مرور دیگر آثار زیمل و مفاهیمی چون جامعه زیستی، اندرکنش اجتماعی، و دلالت عدد برای زندگی اجتماعی خواهیم دید، که انگاره ی نسبت باور فضا در بن هستی شناسی اجتماعی زیمل قرار دارد. با سنجش این دو انگاره ی در ظاهر متعارض، در پی یافتن پاسخی برای حل این تعارض برمی آییم. در پایان خواهیم دید که وجه دوسودایی فضا نزد زیمل برآمده از کاربست دو تمهید تبیینی متفاوت است.کلید واژگان: اندرکنش اجتماعی, زیمل, فضا, نسبت باوری, فضای مطلقThis article explores the ontological nuances of space in Simmel`s sociology. We have demonstrated how two different conceptions of space coexist in Simmels social thought. By reviewing his sociology of space, we have traced a Newton-Kantian absolute space in Simmels thought; while through investigating his social ontology, exemplified in concepts of sociation, social interaction, significance of number for social life, we have demonstrated how this ontology presumes a relational space. Excavating these two seemingly paradoxical notions of space, we have tried to find a resolution to this ambivalence. We have come to the conclusion that this ambivalence is generated by two different explanatory devices that Simmel uses to illustrate social life.Keywords: Absolute Space, Relationism, Simmel, Social interaction, Space
-
مطالعه امر دینی در ایران از جمله حوزه های جامعه شناسی است که نیاز به توجه ویژه ای دارد. از یک سو، نقش تعیین کننده دین در کلیه شئونات فردی و اجتماعی ایرانیان در طول تاریخ و از سوی دیگر، استقرار نظام اسلامی در سال 1357 اهمیت موضوع تحولات در عرصه دینی را به خوبی نشان می دهد. این مقاله با بررسی برخی از بازنمودها و آیین های مذهبی و نیز چند نمونه از رفتارهای روزمره ای که قرار است ارزش ها و هنجارهای مذهبی جهت دهنده نهایی آن ها باشند قصد دارد نگرش دینی جوانان شیراز را در این زمینه ها جویا شود. پژوهش حاضر در قالب مصاحبه از نوع باز در بین جمعی از جوانان بین 18 تا 32 ساله در اماکن گوناگون و نیز مشاهده میدانی دو مراسم دینی که در آن جوانان مشارکت فعالی داشته اند انجام گرفته است. نتایج تحقیق نشان دهنده اهمیت یافتن فزاینده پدیده فردی شدن در هر سه سطح باور، آیین و رفتارهای روزمره است. از آنجا که فرد در دنیای متکثر حامل ارزش های گوناگونی به سر می برد، ذهنیت دینی سیالیت فزاینده ای پیدا می کند و به موازات پویش فردیت یافتگی در متن زندگی اجتماعی، در عرصه دینی نیز گرایش های فردی برجسته تر می شود.
کلید واژگان: جامعه شناسی دین, امر دینی, فردی شدن, سازه باوری, دین داری, بریکولاژThe study of religiosity is a sociological field in need of special attention. The determining role of religion in private and public aspects of the lives of the Iranians throughout the history in general, and the establishment of an Islamic State in 1979, in particular, point to the importance of the topic of transformations in the religious domain. This article, through the analysis of some religious representations, rituals and a few behaviors, which are supposed to be regulated essentially by religious values and norms, propose to study the religious attitude of young people in Shiraz. This research is conducted via open interview among the youth, aged 18 to 32, in different localities. A field observation of two ceremonies, in which the young take part actively, completes the study. The results show that the increasing phenomenon of individualization at three levels is engaged: belief, ritual and daily behaviors. Since the individuals live in a plural world, conveying its values, the religious subjectivity takes on an increasing fluidity and, as the process of individualization carried out in the context of social life, the individual tendencies become more apparent.Keywords: Sociology of religion, Religiosity, Individualization, Constructivism, Religiosity, Bricolage. -
گوناگونی فرهنگی روندی گریزناپذیر در جهان کنونی است که به واسطه جهانی شدن و فراگیر شدن ارتباطات شتابی دوچندان گرفته است. در این نوشتار به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که اگر در جهان امروز در هیچ جامعه ای و از جمله در ایران امکان تحقق یگانگی فرهنگی یا ایجاد نوعی فرهنگ یکدست و یکپارچه وجود ندارد، چگونه می توان سیاستی فرهنگی شالوده ریزی کرد که به وحدت ملی بینجامد؟ ضمن انتقاد از انواع گفتمان های یگانه باور که سودای شالوده ریزی جامعه و فرهنگی یگانه و یکدست در سر دارند، در دفاع از گوناگونی فرهنگی و چندگانگی هویتی استدلال می شود و با تکیه بر همان استدلال ها و با عنایت به شرایط خاص تاریخی و فرهنگی ایران، در پیش گرفتن سیاستی فرهنگی که توانایی جذب آحاد مختلف جامعه ایران را داشته باشد پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: گوناگونی فرهنگی, ملت باوری, هویت, یگانه باوری فرهنگیCultural diversity is an indispensible trend in today's world and has gained considerable momentum as a result of globalization and ubiquity of communication media. In this essay I attempt to provide a plausible answer to the following question: "given the fact that in the world today no society can truly achieve a monolithic culture, how would it be possible to draw up a cultural policy that would respect cultural diversity and yet fulfill the goal of national unity?" Criticizing various monistic discourses that insist on creation of a monolithic society and culture, a number of arguments are advanced in defense of cultural diversity and multiple identities. Relying on these arguments and in light of Iran's particular historical and cultural conditions, adoption of a cultural policy that is inclusive of various segments of Iran's society is proposed.Keywords: cultural diversity, nationalism, identity, cultural monism -
هنگام مطالعه فرش ایرانی از پیدایش فرش پازیریک تاکنون، به گواه داده های تاریخی و تخصصی بی شمار، یک دوره زمانی مشخص در تاریخ ایران وجود دارد که تحول فرش ایرانی را در تمامی ابعاد (شیوه تولید، میزان تولید، نقش مایه ها، طرح ها و غیره) در پی داشته است. اگر فرش ایرانی را به مثابه یک نشانه در نظر بگیریم با در نظر گرفتن ارتباط میان امر نمادین با امر اجتماعی، این سوال ایجاد می شود که اگر این نشانه (فرش ایرانی) در دوره ای خاصی از تاریخ (صفویه) متحول شده است، این تحول تحت چه شرایط و در چه زمینه های اجتماعی و اقتصادی صورت پذیرفته است؟ هدف این است که با رویکردی جامعه شناسانه با استفاده از تحلیل سامانه های اجتماعی، این مدعا که«فرش ایرانی ماحصل ترکیب پیچیده ای از عوامل تاریخی، اجتماعی و ایدئولوژیک است» تبیین گردد. روش این جستار «تاریخیت باوری» با استفاده از بررسی های اسنادی می باشد.
کلید واژگان: مناسبات تجاری, بافتار اجتماعی صفویان, فرش ایرانی, تاریخیت باوری, وساطت های زیبایی شناسیIn this paper the sociological approach of Janet Wolff and John Thompson is used to identify and interpret the relationship between the evolution of Persian carpet and its social context. The social context includes socio-economic, ideologican and political conditions surronding this evolution. To study Persian carpet from the Pazric rug from its initiation to the present time, based on numorous historical and specialised data, we have to focus on a certain period of Iranian history which led to the transformation of Iranian carpet in terms of all its characteristics including production method, production quantity, designs and plan. If we look at Iranian carpet as a cultural sign, an important question comes to our mind is that “if this artistic sign, that is Persian carpet, has been changed during Safavid era, under what conditions and in what social, ideological and economical fields, this change has happened? In contrast to some aesthetical and traditional findings, using a sociological approach and based on an analysis of social and ideological orders, we suggest that Iranian carpet is a complicated mixture of historical, societal and ideological factors. Our findings show that while before the period under investigation, carpet has been considered only as a means of living. During the Safavid Dynasty, it gained a distinguished artistic status and was considered as a national skill and therefore a national pride. This change in status occurred under spesific social conditions which the authors of the present article have attempted to explain.In this paper the sociological approach of Janet Wolff and John Thompson is used to identify and interpret the relationship between the evolution of Persian carpet and its social context. The social context includes socio-economic, ideologican and political conditions surronding this evolution. To study Persian carpet from the Pazric rug from its initiation to the present time, based on numorous historical and specialised data, we have to focus on a certain period of Iranian history which led to the transformation of Iranian carpet in terms of all its characteristics including production method, production quantity, designs and plan. If we look at Iranian carpet as a cultural sign, an important question comes to our mind is that “if this artistic sign, that is Persian carpet, has been changed during Safavid era, under what conditions and in what social, ideological and economical fields, this change has happened? In contrast to some aesthetical and traditional findings, using a sociological approach and based on an analysis of social and ideological orders, we suggest that Iranian carpet is a complicated mixture of historical, societal and ideological factors. Our findings show that while before the period under investigation, carpet has been considered only as a means of living. During the Safavid Dynasty, it gained a distinguished artistic status and was considered as a national skill and therefore a national pride. This change in status occurred under spesific social conditions which the authors of the present article have attempted to explain.Keywords: sociology of art., sociology of art, social context, Safavid Dynasty, Persian carpet -
در این مقاله برای پاسخ به این پرسش که آیا جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی در تخاصم با هم تعریف می شوند یا رابطه آن ها در اصل نوعی تعامل و تکمیل هم است، ضمن بررسی رابطه میان جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی از دو رویکرد ذات باور و تبارشناسانه یاد کرده و با اتخاذ موضعی تبارشناسانه، این رابطه را در بستر اجتماعی انگلستان و امریکا بررسی کرده ایم. ضمن این بررسی، گسست هایی پارادایمی را که در مطالعات فرهنگی انگلستان رخ داده تشریح کرده و رابطه آن را با شرایط اجتماعی انگلستان سنجیده ایم. با این رویکرد معین می شود که به جای سخن از نسبت جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی لازم است از رابطه جامعه شناسی”ها” و مطالعات فرهنگی”ها” سخن به میان آورد. بررسی رابطه این دو صورت بندی گفتمانی در انگلستان این امکان را فراهم می آورد که این رابطه را در ایران بررسی کنیم و شباهت ها و تفاوت های آن را به ویژه با مصادیق انگلیسی اش بسنجیم و به این ترتیب راهی نشان داده شود که به توان در آن به بیشینه کردن دستاوردهای این دو حوزه رسید.
کلید واژگان: جامعه شناسی, مطالعات فرهنگی, تبارشناسی, ذات باوری, صورتبندی گفتمانیWhat kind of relationship is there between sociology and cultural studies? Are these two confronting to each other or there is a kind of interdependency and completing relation between them? These are under discussion questions in this article. For dealing with these questions, essentialism and genealogical perspective review and, on the basis of genealogical perspective, the relationship between these two areas explore in the social context of Britain and America. In this exploration, the main paradigmatic ruptures expound in the British tradition of cultural studies and measure the relation between these ruptures and social condition in Britain. On this basis, instead of exploring about relationship between "sociology" and "cultural studies", relationship between “sociologies” and “varied cultural studies” come into view. Exploring in the relationship between these two discursive formations, especially in Britain, could help to explore this relationship in Iran and compare it with Britain. It could be helpful for maximizing the accomplishment of these areas.Keywords: Sociology, Cultural studies, Genealogy, Essentialism, Discursive Formation -
در این مقاله سعی شده است تا ایده اساسی امام خمینی در رابطه با لزوم ارتقای سطح اعتماد اجتماعی و مشارکت جویی، به مثابه رویکردی در سیاست ورزی در ایران مورد تامل قرار گیرد. از دید ایشان در صورت گسترش مشارکت آگاهانه و توام با اعتماد به نفس مردم، حقوق و تعهدات برابر و متقابل بین آحاد مردم و دستگاه حکومتی برقرار شده و روابط قدرت از شکل عمومی و یکسویه (از بالا به پایین) تبدیل به همکاری متقابل جامعه و نهاد سیاسی می گردد. به تبع این وضعیت شهروندان در قالب افراد برابر، با یکدیگر مرتبط می شوند. امام خمینی به نقد نظراتی می پردازد که توده را خیره سر و معجب دانسته و اعتقادی به سپردن کارها به بخش ها و انجمن های مردمی و غیر دولتی ندارند. اما صرفا به نظریه پردازی اکتفا نکرده و به عنوان رهبر سیاسی درگیر در امور، راهبردهای عملی ارایه داده و در تحقق آنها می کوشد. بدیهی است که ترسیم خطوط چنین جامعه ای با ویژگی مشارکت جویی به معنای نفی نهاد سیاسی، که یکی از نهادهای مهم در هر جامعه جهت نیل به اهداف سیاسی می باشد، نیست. بلکه توجه به این امر است که چنانچه کنش های سیاسی و اجتماعی معطوف به شبکه هایی با میزان (خود بودگی) بالا باشد، که در بین آنها اعتماد به توانمندی خود و دیگران وجود دارد، جامعه مدنی آسان تر به فرصت های متصور نایل میگردد، و حکومت نیز مسئولیت خود را در زمینه سازی برای شکل گیری این خواست انجام می دهد.
کلید واژگان: اعتماد اجتماعی, خود باوری, مشارکت جویی, سیاست ورزی, تربیت عمومی, سرمایه اجتماعی -
مطالعات هیوم در فلسفه دین، در پی سنجش دلایل اقامه شده بر درستی عقاید دینی و بررسی علل پدیده ای به نام دین، در تاریخ و اجتماع است. وی برای انجام این دو کار، در اغلب مواقع، روش تحقیق واحدی را به کار گرفته، آن را «استدلال آزمایشی» و یا «استنتاج علی» نامیده است. علت استفاده هیوم از این روش، تجربه باوری اوست. وی معتقد است داوری درباره همه امور واقع، از جمله مولفه های باور دینی، همانند باور به وجود خدا یا به وقوع معجزات، باید به روش استنتاج علی صورت گیرد...
کلید واژگان: دین, علت, دلیل, استدلال احتمالی, استدلال آزمایشی, استنتاج علی, تجربه باوری, امور واقع, دین طبیعی یا عقلانی, برهان نظم, معجزهHume's study in the realm of philosophy of religion was motivated after he had carefully verified the truth of the religious beliefs and examined the causes of such a phenomenon as religion in history and various societes. In his studies of religion, Hume often applied the same method which was termed ``experimental reasoning'' or ``causal inference'' by him. His application of this method was due to the fact that he was an empiricist, holding that our judgments on all things around, including what constitutes religion like belief in the existence of God or the occurrence of miracles, are acceptable on the condition that they are proved by casual inference. The issues examined by Hume in philosophy of religion were influenced by this methodological approach on the one hand, and were slected under certain historical condition of his time on the other. For, in his time, scholars and men of science were mainly interested in ``the argument from miracles'' and so on. Accordingly, these issues were given priority in the realm of his studies in philosophy of religion.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.