به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « قشربندی اجتماعی » در نشریات گروه « علوم اجتماعی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «قشربندی اجتماعی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • محمد احمدی، جعفر هزارجریبی، مهسا رحیمی آدرگانی*، پریسا طباخیان قمی
    پژوهش حاضر درصدد شناسایی معانی، مفاهیم، دلالت ها و شاخصه های سنجش کارایی آموزشی است و برای نیل به این هدف به توصیف، تحلیل، مقایسه و ارزیابی سیاست ها و ایدیولوژی های حاکم بر مدارس می پردازد و درعین حال پیامدها و راهکارهای مواجه با سیاست های خصوصی سازی مدارس را مورد بررسی قرار می دهد. روش پژوهش از جنس کیفی و مشخصا به شیوه فراتحلیل و مطالعه مروری نظام مند است. جامعه آماری شامل 72 مقاله منتخب در زمینه عوامل مرتبط با کارایی آموزشی و عدالت آموزشی در بین دبیرستان های دولتی و غیردولتی است که پس از بررسی، 25 مورد از آن ها مورد توصیف، تحلیل و مقایسه قرار گرفتند. داده های پژوهش با مراجعه به فصلنامه های حوزه آموزش و تربیت، پرتال جامع علوم انسانی، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و ایران داک گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مفهوم عدالت آموزشی در دبیرستان های غیردولتی در مقایسه با دبیرستان های دولتی به معنای برخورداری برابر از نظر دسترسی آموزشی، امکانات آموزشی و عملکرد نظام آموزشی اگرچه در سطح خرد و عرصه های آموزش، مدیریت و فرصت های اجتماعی مطلوب عمل کرده است، اما آموزش به عنوان یک کالای اقتصادی در سایر عرصه های فرهنگی و اجتماعی به بروز و تداوم شکاف طبقاتی و اجتماعی بین افراد منجر شده است. این امر می تواند در درازمدت بدین نتیجه ختم شود که در صورت تداوم بی توجهی به استعدادها و توانمندی های افراد کم درآمد به تدریج دانش آموزان متعلق به اقشار فقیر از دایره دسترسی به فرصت های برابر جهت حضور در مناصب دولتی و مشارکت در سیاست گذاری های اجتماعی و فرهنگی حذف شوند و سلسله مراتب طبقاتی موجود در جامعه همچنان به میانجی بی عدالتی های نهفته در نظام آموزشی بازتولید شود.
    کلید واژگان: انسداد اجتماعی, شکاف اجتماعی, عدالت آموزشی, فرصت های برابر, کارایی آموزشی, قشربندی اجتماعی}
    Mohammad Ahmadi, Jafar Hezarjaribi, Mahsa Rahimi Adargani *, Parisa Tabakhian Ghomi
    The current research seeks to identify the meanings, concepts, implications and indicators of measuring educational efficiency to describe, analyse, compare and evaluate the ruling policies and ideologies among schools, especially government and non-government high schools, and the consequences and solutions faced accordingly.  It considers the policy of privatization of schools.  This qualitative research is a descriptive meta-analysis and a systematic review.  The statistical population of the research includes 72 selected articles in the field of factors related to educational efficiency and educational justice between government and non-government high schools, after review, 25 of them were described, analyzed and compared.  The data of the research was collected by referring to the quarterly journal of the fields of education and training, the comprehensive portal of humanities, the scientific information base of academic Jihad, Iran Dog. They showed that the concept of educational justice in non-government high schools compared to government high schools means equal enjoyment in terms of educational access, educational facilities, and the functioning of the educational system, although it has worked well in the fields of education, management, and social opportunities, but education as an economic commodity in other cultural and social fields has led to the emergence and continuation of class and social gap between people. If the background and capabilities of low-income people are not paid attention to and these people do not have equal opportunities to participate in government positions for policymaking in the social and cultural fields, in the future we can witness the occurrence of damages and social issues to compensate for the lost opportunities.  It was from this group of people in the society.
    Keywords: Social blockage, social gap, Educational Justice, equal opportunities}
  • محمد مبارکی*، محمدسلمان قائمی زاده، مرتضی محمودزاده

    مفهوم تحرک اجتماعی یکی از مهم ترین مفاهیمی است که با زندگی اجتماعی فرد در ارتباط می باشد و اشاره به حرکتی دارد که افراد به صورت جابه جا شدن در سطوح مختلف سلسله مراتب اجتماعی انجام می دهند. تحرک اجتماعی می تواند شرایط استفاده بهتر و موثرتری از استعدادهای اعضای یک جامعه را فراهم کرده و باعث ایجاد سهولت بیشتر در اجرای کارکردهای اجتماعی گردد. با توجه به اهمیت این مفهوم در زندگی اجتماعی افراد، مقاله حاضر سعی دارد با استفاده از دو رویکرد نظری متفاوت شامل: رویکرد نوسازی و رویکرد بازتولید اجتماعی، به مطالعه پویایی های موجود در حوزه قشربندی و تحرک اجتماعی بپردازد تا از این طریق عوامل اجتماعی تاثیرگذار بر تحرک اجتماعی در شهر خوی را مشخص نماید. روش مطالعه در این پژوهش، کمی و پیمایشی است و داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری کلیه سرپرستان خانوار شهر خوی بوده که 382 نفر به عنوان نمونه ازطریق فرمول کوکران انتخاب شده اند. روش نمونه گیری نیز خوشه ای چندمرحله ای می باشد و داده ها با استفاده از نرم افزار Spss مورد تحلیل قرارگرفته اند. یافته های به دست آمده از آزمون رگرسیون خطی حاکی از آن است که متغیر سرمایه اقتصادی خانواده از طریق متغیرهای سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی و اخلاق کار بر تحرک اجتماعی تاثیر می گذارد؛ هم چنین، متغیر سرمایه فرهنگی خانواده نیز از طریق سرمایه فرهنگی فرد و اخلاق کار بر تحرک اجتماعی تاثیرگذار است. به طورکلی، رگرسیون چندگانه تحقیق بیانگر این می باشد که دو متغیر سرمایه فرهنگی فرد و اخلاق کار فرد درمجموع 23% از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند؛ هم چنین، از این دو متغیر با توجه به مقدار بتای 29/0%، سرمایه فرهنگی نسبت به اخلاق کار تاثیر بیشتری برروی تحرک اجتماعی افراد داشته است.

    کلید واژگان: تحرک اجتماعی, قشربندی اجتماعی, رویکرد نوسازی, رویکرد بازتولید-اجتماعی, تحرک شغلی, اخلاق کار, سرمایه اجتماعی, سرمایه فرهنگی, شهرستان خوی}
    Mohammad Mobaraki *, MohammadSalman Qaemizadeh, Morteza Mahmudzade

    The concept of social mobility is one of the most important concepts that is related to a person’s social life and refers to the movement that people make by moving in different levels of the social hierarchy. Social mobility can provide conditions for better and more effective use of the talents of the members of a society and make it easier to perform social functions. Considering the importance of this concept in people’s social life, this article tries to use two different theoretical approaches including; The approach of modernization and the approach of social reproduction will study the existing dynamics in the field of stratification and social mobility in order to determine the social factors affecting social mobility in the city of Khoy. The study method in this research is quantitative and survey, and the data was collected using a questionnaire tool. The statistical population was all the household heads of Khoy city, 382 people were selected as a sample through Cochran’s formula. The sampling method is a multi-stage cluster and the data was analyzed using Spss software. The findings obtained from the linear regression test indicate that the economic capital variable of the family affects social mobility through the variables of social capital and cultural capital and work ethic. Also, the family’s cultural capital variable has an effect on social mobility through the individual’s cultural capital and work ethic. In general, the multiple regression of the research shows that the two variables of the individual’s cultural capital and the individual’s work ethic explain a total of 23% of the changes in the dependent variable. Also, of these two variables, according to the beta value of 0.29%, cultural capital has a greater impact on people’s social mobility than work ethics.

    Keywords: Social mobility, Social Stratification, Modernization approach, Social reproduction approach, Occupational Mobility, work ethic, social capital, Cultural Capital, Khoy City}
  • داریوش مبارکی*، حسن محدثی

    قشربندی و نابرابری اجتماعی پدیده ای است که از دیرباز در جوامع بشری وجود داشته است، با این تفاوت که کمیت و کیفیت آن در جوامع مختلف شکل های متفاوتی به خود گرفته است. قشربندی اجتماعی در بلوچستان فرمی شبه کاستی داشته است که برخلاف نظام کاستی هند، نه از سوی دین، بلکه از سوی عوامل زمینه ای حمایت می شده است. هدف ما در این پژوهش این است که به نقش تحول آفرین انقلاب اسلامی بر وضعیت قشربندی اجتماعی در بلوچستان بپردازیم. پژوهش حاضر از این بعد اهمیت دارد که تاکنون به صورت مستقل به نسبت انقلاب اسلامی و قشربندی اجتماعی پرداخته نشده است. در مقاله ی حاضر از روش اسنادی و مصاحبه با مطلعین کلیدی استفاده شده است. براساس نتایج پژوهش، با وقوع انقلاب اسلامی، نظام موجود کوشید گماشتگان نظام قبلی را که در معادلات قدرت صاحب نفوذ بودند، از معادلات حذف کند و نیروی های هم سو با نظام را وارد معادلات نماید. در نخستین سال های انقلاب، سه گروه خوانین، تحصیل کرده های مدارس دینی (مولوی ها) و تحصیل کرده های دانشگاهی می کوشیدند سهمی در معادلات قدرت داشته باشند که در میان آن ها، مولوی ها توفیق بیشتری برای حضور در مناسبات پیدا کردند. در پی وقوع تضاد میان مولوی های مردمی و نظام جدید، تلاش هایی برای به حاشیه راندن مولوی ها و روی کار آوردن خوانین صورت گرفت که به دلیل دگرگونی در ساختارهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نتوانستند کارکرد پیشین خویش را بازتولید کنند. ظهور گروهی از صاحبان ثروت در بلوچستان، بسیاری از معادلات قدرت را تحت تاثیر خود قرار داد و گروه های سه گانه را به نوعی به خود وابسته کرد. نتیجه پژوهش این است که وقوع انقلاب اسلامی، تحولی اساسی در سلسله مراتب قشربندی بلوچستان ایجاد کرد.

    کلید واژگان: انقلاب, قشربندی اجتماعی, انقلاب اسلامی, بلوچستان ایران}
    Dariush Mobaraki *, Hasan Mohaddesi

    Social stratification and inequality is a phenomenon that has been from long times ago at human societies, while its quality and quantity at different societies have taken various forms. Social stratification at Balochisten has taken pseudo caste form which despite India's caste system, had been supported via underlying factors not religion. Our purpose at this stuy was considering the revolution transformational role at social stratification situation at Balochistan. The current research is important because, yet, hasn’t been considered independently to the revolution and social stratification topic. Documentary method and interviewing with key informed persons at the article have been used. At this article, in addition to refer to aspects of some classic and modern sociologists, we employed some modern theories. Based on the results, by Islamic revolution incidence, the current regime made effort to omit from power equations the previous regime agents and then take into effort favorable forces with regime. At first years of revolution, three groups of khavanin (tribal chief), religion schools educates (Molavies) and academic educates tried to have portion at power equations which among them, Molavies were more success. During occurrence of several national religious and regional ideological actions and arising of contrast between people Molaves and new regime, efforts had done for boycotting Molavies and take to work khavanin. Emergence of wealthy groups at Balochistan influenced most of power equations and made triple groups to rely on it. The results showed that the revolution incidence, made fundamental transformation at Balochistan stratification hierarchy.

    Keywords: revolution, Social stratification, Islamic Revolution, Balochistan}
  • کورش صالحی*

    وجود شکاف های اجتماعی همواره در جامعه ساسانی باعث افزایش انفکاک و همچنین حرکت انفعالی لایه های زیرین جامعه و بروز مسئله گریز شد و موجبات سقوط ساسانیان را در یکی از مناطق حساس جنوب غرب آسیا فراهم آورد. این تحقیق که با استفاده از روش تاریخی و تحلیل نظریه شکاف و گریز در جامعه شناسی انجام شده، با طرح این سوال پیش خواهد رفت که شکاف های اجتماعی در رخداد پدیده گریز از حکومت ساسانی و سپس سقوط جامعه ایرانی چه نقشی داشته است؟ و در پاسخ به این سوال، فرضیه تحقیق بر این استوار است که شکاف های اجتماعی موجود در حکومت ساسانی باعث گریز لایه های متعدد اجتماعی بوده و به دلیل عدم پیروی نسبی ساسانیان از عرف سیاسی نظریه حکومت ایرانی مبتنی بر رعایت تسامح در قبال اقوام و ادیان مختلف پهنه شاهنشاهی، زمینه های سقوط درونی و ساختاری فراهم آمد. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد که وجود طبیعی شکاف های اجتماعی در جامعه ساسانی با رویکردهای سخت گیرانه و متعصبانه حکومتی تشدید و سپس به تسریع روند گریز منجر شد. از مطالعه نظری شکاف و گریز چنین به دست آمد که تضادهای موجود در جامعه ساسانی در بلندمدت به شکاف ها تبدیل شد و چون لایه های زیرین این جامعه کم تر نقش و جایگاه را در این ساختار داشتند؛ هر چه بر عمر این سلسله افزوده می شد به پدیده گریز بیشتر علاقه نشان داده می شد؛ به نحوی که این امر باعث شد هرکدام از اجزای جامعه ساسانی بدون توجه به وضعیت جامعه قبلی خویش که در همراهی با جامعه کلان ایرانی بود، به منافع قومی دینی و یا محلی صنفی خود روی آورند و در صورت ضرورت و با پیشامدهای اجتماعی با قدرت های بیرونی همراهی کنند.

    کلید واژگان: ساسانیان, قشربندی اجتماعی, شکاف و گریز اجتماعی, مزدکیان, بهرام چوبین}
    Kurosh Salehi*

    The existence of social divisions in Sassanid society has always increased segregation as well as the passive movement of the lower strata of society and the emergence of an escape problem, which caused the fall of the Sassanids in one of the most sensitive regions of Southwest Asia. In this research, which is done using historical method and analysis of the theory of gap and escape in sociology, by asking the question, what was the role of social gaps in the event of escape from the Sassanid government and then its fall by examining the role of Iranian society? And in response to that; The research hypothesis is that the social gaps in the Sassanid government caused the escape of various layer 05s of society in society and due to the Sassanids did not follow the political custom of the Iranian government theory based on adherence to different ethnicities and religions, the grounds for internal and structural collapse. Findings The research shows that the natural existence of social gaps in Sassanid society with the behavior of the government has led to the beginning of their activities and then accelerated the process of escape. From the theoretical study of the gap and escape, it was obtained that the contradictions in the Sassanid society became gaps in the long run, and because the lower layers of this society had the lowest position; As the life of this dynasty increased, they became more and more interested in escapism; In a way, each components of the Sassanid society turned to its local and trade union interests without regard to the previous society and the external powers paid attention.

    Keywords: Social Gaps, Sassanids, Mazdakians, Bahram Choobin, Social Escape}
  • ناهید موید حکمت*، بهاره نصیری، مریم سادات هاشمی فشارکی

    نظر به جایگاه قابل توجه فضای رسانه ای جمعی در جامعه کنونی ایران، و اهمیت مصرف رسانه چاپی در جوامع، مقاله حاضر، در راستای پاسخ به سوال محوری پژوهش:«آیا میان مصرف رسانه ای (چاپی/ غیرچاپی) شهروندان تهرانی، در اوقات فراغت، با قشربندی اجتماعی آنان، تفاوت وجود دارد؟» است، و با بهره گیری از دیدگاه «تمایز در مصرف» پیربوردیو، نگاشته شده است. روش پژوهش حاضر، کمی و از نوع پیمایش است. در این پژوهش، پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه کیفی با سی آزمودنی، با گمارش تصادفی، پرسشنامه محقق ساخت تنظیم و در میان 300 پاسخگوی ناهمگون در شش منطقه شهر تهران، انجام شده است. برای تحلیل یافته ها، از مدل آمار استنباطی ناپارامتریک مجذور خی، استفاده شد.یافته هایاین پژوهش بیانگر آن است که «میان مصرف رسانه ای(چاپی/غیرچاپی) شهروندان تهرانیدر اوقات فراغت، با قشربندی اجتماعی_اقتصادی آنان (فرادست، میانی، فرودست)، تفاوت وجود دارد.

    کلید واژگان: مصرف رسانه ای, اوقات فراغت, رسانه های غیرچاپی, رسانه های چاپی, قشربندی اجتماعی}
    nahid moayed hekmat *, bahare nasiri, maryam sadat hashemi fesharaski

    Considering the significant position of mass media in the current Iranian society and the importance of using print media in the society, This article is aim at answering the main question of the research: "Is there a difference between media consumption (print/non-print) of Tehran citizens in their leisure time and their social classification?" The present study tried to test the hypotheses based on Pierre Bourdieu's distinction theory. Research population was Tehran citizens. This research has used a quantitative research method. and Non-parametric statistical inferential statistical model was used to analyze the findings. Income-based approach: Research findings show that "there is a difference between media consumption (print/non-print) of Tehran citizens in their leisure time with social classification (high, medium, low)".

    Keywords: Media consumption, leisure, non-print media, print media Socialstratification}
  • فاطمه جواهری*، سید یاسر جلالی

    انواع مختلفی از ناسازگاری‏ها در سیاست گذاری فرهنگی ایران وجود دارد. هدف این نوشتار تحلیل نقش ناسازه های شناختی در ایجاد ناهماهنگی میان محتوای سیاست‏های فرهنگی با ارزش ها و هنجارهای ذی نفعان آن سیاست است. هدف این مقاله ارایه یک مدل پیشنهادی برای مطالعه و تحلیل این قبیل ناسازه‏ها است. با بهره ‏گیری از روش تحلیل نظری و با تکیه بر رویکردهای شناختی در سیاستگذاری عمومی شامل «پارادایم سیاستگذاری»، «مرجعیت» و «چارچوب ایتلاف حامی» تلاش شده است تا یک چارچوب پیشنهادی برای مطالعه ناسازه‏های سیاست فرهنگی ارایه شود. به همین دلیل و به ‏طور خاص زمینه ‏های اجتماعی شکل‏ گیری ناسازه ‏ها در نظام قشربندی جامعه ردیابی شده است، زیرا نظام قشربندی بازنمای تنوعات فرهنگی و ذخایر شناختی متنوع است. تفاوت منابع شناختی و مرجعیت‎‏ های فکری سیاستگذاران و ذی نفعان سیاست‏ها که حاصل تعلق به قشرهای متفاوت است موجب جهت گیری‏های فرهنگی ناسازگار می‏شود. همچنین نقش گروه ‏های اقتصادی و سیاسی ذی‏نفوذ، لابیگرها و گروه‏ه ای مرجع نیز بارز است. این واسطه‏ ها برخی از مرجعیت ها را برای سیاستگذاران برجسته کرده و با تاثیر بر سازمان و ایتلاف سیاستگذاران تلاش می‏کنند سیاست‏ها را به سمت منافع خود، هدایت کنند.

    کلید واژگان: سیاستگذاری فرهنگی, ناسازه, ایران, قشربندی اجتماعی, رویکردهای شناختی}
    Fatemeh Javaheri *, Sayed Yaser Jalali

    Iranian cultural policies are subject to various inconsistencies and contradictions. This situation reduces the acceptability of policymaker and policy itself and consequently leads to inefficiency in social relations. This paper aims to provide a suggested model to study and analysis of certain inconsistency among cultural policies. The analytical framework of the paper is based on cognitive approaches deal with three ideas including "policy making paradigm", "reference" and the "advocacy coalition framework". The authors believe that Iranian social stratification system represents cultural varieties and cognitive resources of different stratus. Differences in the cognitive resources of policymakers and beneficiaries, originating from various socio-economic status result in inconsistent cultural policies. As such, policy makers in the policy-making process are disinterested in the value element of "informal references" of beneficiaries and they instead consider the value elements of their own "selective references”. In such cases, the beneficiaries of a certain policy will not accept the content; consequently, will find themselves opposed to it and won't act on it. The paper concludes by suggesting a special case of cultural inconsistency and its analysis according to the research model.

    Keywords: Cultural policy, Inconsistency, Iran, Social Stratification, Cognitive approach}
  • علی محمد جوادی*، امیر ملکی

    طبقه اجتماعی ازجمله مفاهیمی است که در بین اندیشمندان علوم اجتماعی بسیار مناقشه برانگیز بوده است. اندیشمندان این حوزه درمورد تعریف طبقه، حوزه و کاربرد آن، ساختار و نظریه های مرتبط با آن توافق چندانی ندارند و از منظرهای مختلف آن را تحلیل و بررسی کرده اند. گاهی این مفهوم از بعد اقتصادی، گاهی سیاسی و گاهی علاوه بر بعد اقتصادی و سیاسی از ابعاد اجتماعی و فرهنگی مورد مطالعه قرار گرفته است. عده‎ ای هم اعتقادی به وجود طبقه ندارند. نوع نگاه اندیشمندان به این مفهوم می تواند رویه‎ های متفاوتی را در زمینه مسایل و مفاهیم قشربندی، طبقه اجتماعی و طبقه متوسط به وجود آورد. این مقاله با روش فراتحلیل به بررسی و مقایسه نظرات اندیشمندان طبقه اجتماعی و طبقه متوسط در ایران می‎پردازد و نظریه های آنان را در زمینه‎ های مفهوم و ساختار طبقه اجتماعی، ساختار، ویژگی‎ها، تیپولوژی و کارکردهای طبقه متوسط مورد مقایسه قرار می‎دهد. دوره‎ های مطالعاتی صاحبنظران درمورد طبقه اجتماعی، قبل از قاجار، قاجار، پهلوی و انقلاب اسلامی ایران است. نتایج نشان می دهد که به‎ترتیب بیشترین توافق درمورد مفهوم طبقه به ملاک های: 1. شغلی، 2. اقتصادی و شانس های مشترک زندگی به یک میزان، 3. قدرت و مالکیت، و 4. درک شرایط تاریخی مربوط است. همچنین، این نظریه پردازان در زمینه‎ های ساختار طبقه، ویژگی‎ ها، تیپولوژی و کارکرد‎های طبقه اجتماعی و طبقه متوسط دارای نقاط اشتراک و افتراق هستند.

    کلید واژگان: طبقه اجتماعی, قشربندی اجتماعی, طبقه متوسط}
    Alimohammad Javadi*, Amir Maleki

    Social class is one of the concepts that is very important for social scientists and at the same time this concept has been very controversial. Scholars in this field do not agree much on the definition of class, field and its application, structure and related theories, and have analyzed it from different perspectives, sometimes only from an economic, sometimes political and sometimes in addition, the economic and political dimensions of the social and cultural dimensions have been studied, and others discuss the disappearance of class. The kind of view of thinkers on this concept can create different procedures in the field of issues and concepts of stratification, social class and middle class. This article examines and compares the views of social and middle class thinkers in Iran with meta-analysis method and compares their views in the fields of social class concept, social class structure, typological features structure and middle class function. The study courses of the observers on the social class are before Qajar, Qajar, Pahlavi and the Islamic Revolution of Iran. The results show that the most agreement on the concept of class is related to the criteria: 1. Occupational, 2. Economic and common opportunities Life is equal 3. Power and ownership and 4. Understanding historical conditions. These theorists also have commonalities and differences in the fields of class structure, characteristics, typology and functions of social and middle class.

    Keywords: Social class, Social Stratification, Middle Class}
  • علی اکبر محزون*، حسین محمودیان، فاطمه ترابی

    رابطه بین باروری و تحرک اجتماعی به ویژه بررسی فرضیاتی مبنی بر رابطه معکوس بین این دو مقوله، به اندازه ای حایز اهمیت است که در دهه های گذشته مطالعات متعددی به ویژه در قالب مطالعات پرینستون و ایندیاناپولیس در این خصوص شکل گرفت. در ایران نیز با توجه به بازنگری جامع سیاست های جمعیتی کشور در قالب «سیاست های کلی جمعیت»، شناخت صحیح، دقیق و جامع از تحولات و حرکات جمعیتی و عوامل موثر بر آن ضرورت یافته؛ به گونه ای که بررسی فرضیاتی نظیر اینکه "افراد از طبقه یا موقعیت اقتصادی و اجتماعی بالاتر، باروری پایین تری دارند" نیز از اهمیت بسزایی برخوردار گردیده است. در این تحقیق با بررسی داده های موجود، رابطه بین موقعیت اقتصادی و اجتماعی افراد با میزان باروری کل مورد مطالعه قرار گرفته و برای این منظور، تعداد 20 متغیر در ابعاد اقتصادی و اجتماعی تحرک اجتماعی در داده های مذکور شناسایی و تفاوت های میزان باروری کل به ازای هر یک از مقادیر این متغیرها مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان داد "تحرک اجتماعی صعودی" در قالب ابعاد اقتصادی و اجتماعی، غالبا با میزان باروری کل طی سال های مورد بررسی «رابطه معکوس» دارد و بنابراین، شواهد قابل قبولی در جهت تایید فرضیه مزبور برای ایران به دست آمد.

    کلید واژگان: باروری, روش فرزندان خود, تحرک اجتماعی, صعود اجتماعی, قشربندی اجتماعی}
    Aliakbar Mahzoon*, Hosein Mahmoodeian, Fatemeh Torabi

    Relation between social mobility and fertility, specially investigating the assumptions that contain inverse relation between these two topics, are so important that numerous studies such as Princeton and Indianapolis studies have been conducted in recent decades. According to the comprehensive revision in the Iran population policies as "Macro Policies of Population", a comprehensive understanding of demographic changes and mobilities and their deteminants has become necessary; so, investigating hypothesis such as "persons who have higher economic and social stratification or status, have lower fertility" seems to be  remarkably important. In this study by using available dada, the relation between socio-economic status of persons and total fertility rate (TFR) is investigated. For this purpose, 20 variables on economic and social dimensions of social mobility recognized from mentioned data and differences of fertility rate for each of these variables are measured. The results of this study showed that social capillarity due to the economic and social dimensions has an "inverse relation" with fertility rate and thus, reliable evidences obtained to confirm the above assumption for Iran.

    Keywords: Fertility, Own children method, Social mobility, Social capillarity, Social stratification, Iran}
  • وکیل احمدی*
    کتاب جامعه شناسی قشرها و نابرابری های اجتماعی از رسول ربانی و ابراهیم انصاری درجهت بهبود منابع علوم انسانی ارزیابی شد. از مزایای کتاب می توان به بررسی ابعاد و حوزه های نابرابری اجتماعی تحت عناوین زنان و قشربندی اجتماعی، ادیان و قشربندی اجتماعی، اقوام و نابرابری های اجتماعی، و سیاست و قشربندی اجتماعی و هم چنین انضمام دو فصل با عنوان مطالعه موردی طبقه متوسط در ایران و آمریکا اشاره کرد. مولفه های جامعیت صوری به مثابه کتاب آموزشی در دانشگاه در نظر گرفته نشده است. ارزیابی شکلی و محتوایی کتاب نشان می دهد که اثر حاضر به رغم چاپ سوم، نیاز جامعه علمی در حوزه جامعه شناسی قشربندی و نابرابری های اجتماعی را برآورده نمی سازد، زیرا کتاب مسئله محور نبوده است، پیش فرض های نظری و روش شناختی ندارد و عناوین فصل ها حول سوالی اصلی انسجام پیدا نکرده اند و اگر کتاب موضوع محور بوده است محتوای کتاب در حد یک اثر علمی و آموزشی نیست و بیش تر شبیه مجموعه مقاله است.
    کلید واژگان: نابرابری اجتماعی, قشربندی اجتماعی, طبقه متوسط, نابرابری جنسیتی}
    Vakil Ahmadi *
    The sociology of stratums and social inequalities book by RasoulRabani and Abraham Ansari was evaluated for improving of human science resources. Of the book advantages are the study of social inequalities dimensions as some subjects as women and social stratum, religions and social stratum, ethnics and social inequalities, policy and social stratum and two chapters as subject as the case study of  middle class  in Iran and USA. The formal generality factors have not been regarded as an educational book in university. The formal and content evaluation shows that this book doesn’t meet the need of scientific society in sociology of stratum and social inequalities field despite of the third edition because the book isn’t problem- oriented, it has no the theoretical presupposition and methodology and the book content has not been arranged around of main question and if the book is subject –oriented, itisn’t as a book as educational and scientific one and furthermore, it is similar to an article collection.
    Keywords: social inequality, social stratum, middle class, gender inequality}
  • سکینه حسینی رودبارکی*، مصطفی ازکیا

    گرچه یارانه نقدی به صورت عام و به عموم جامعه- اعم از روستایی و شهری، خردسال و بزرگسال، زن و مرد- پرداخت شد، اما نوع تجربه افراد و خانواده ها از آن، متفاوت است و ممکن است برای خانواده ها تجربه ای مثبت یا منفی ادراک شود. این بررسی با هدف کشف تجربه زیسته روستاییان از دریافت یارانه نقدی، آنچه که آنها تجربه کرده اند و پیامدهایی که در زندگی روزمره آنها داشته؛ انجام شده است. این مطالعه با روش هرمنوتیک انجام شده و از این منظر، پیامدهای هدفمندی یارانه ها را در تجربه زیسته روستاییان مورد تحلیل قرار داده است. جامعه مورد مطالعه این بررسی، روستای آهنگرمحله در شهر گرگان است. تعداد مشارکت کنندگان در مصاحبه با استفاده از نمونه گیری هدفمند 35 نفر است. در این بررسی از مفاهیم تئوری های بوردیو، زیمل، بلومر و مفاهیم استخراج شده از تجربه هدفمندی در دیگر کشورها به منزله چارچوبی برای سازمان دادن اطلاعات بدست آمده استفاده شد. از مصاحبه های فردی و گروهی صورت گرفته، نتیجه پژوهش نشان می دهد خانواده روستایی تغییراتی را در ارتباز با دریافت یارانه می گذراند. درون مایه ی اصلی «تغییر در خانواده»، بدست آمد.

    کلید واژگان: هدفمندی یارانه ها, قشربندی اجتماعی, پدیدارشناسی, جامعه روستایی, پیامدهای اجتماعی}
  • فریبا شایگان
    افزایش منزلت اجتماعی سربازان یکی از عوامل بسیار تاثیرگذار بر خدمت داوطلبانه سربازی توسط جوانان و بهره وری بالای این دوران در افزایش توانمندی نظامی و دفاعی جوانان برای حفظ و حراست از امنیت کشور است. این مقاله با هدف بررسی نظرات مردم درخصوص منزلت اجتماعی سربازان و عوامل تاثیرگذار بر افزایش آن با یک سوال اصلی و پنج سوال فرعی تدوین شد.این تحقیق به روش پیمایشی با حجم نمونه 384 خانوار تهرانی که از طریق فرمول کوکران از حجم 7872280 نفری جامعه آماری خانوارهای تهرانی بدست آمد و به شیوه نمونه گیری خوشه ایانجام گرفت.نتایج تحقیق نشان داد که 17% پاسخگویان منزلت اجتماعی سربازان را در حال حاضر بالا و 47% آن درحد متوسط و 35% این منزلت را پایین ارزیابی کرده اند. از بین عوامل اجتماعی، فرهنگی، زیستی و نظامی مطرح شده در تحقیق، پاسخگویان نقش عوامل اجتماعی را دررتبه اول، عوامل زیستی را در رتبه دوم، فرهنگی را سوم و نظامی را در رتبه چهارم اهمیت در افزایش منزلت اجتماعی سربازان ارزیابی کردند.
    کلید واژگان: سرباز, منزلت اجتماعی, خدمت سربازی, قشربندی اجتماعی}
  • علی اکبر محزون *
    در این مقاله به بررسی وضعیت فرزندآوری زنان حداقل یکبار ازدواج کرده با استفاده از داده های نمونه ای منتشر شده توسط مرکز آمار ایران از افراد و خانوارهای سرشماری های عمومی نفوس و مسکن 1385 (345.799 خانوار و 1.367.310 فرد) و 1390 (423.637 خانوار و 1.481.586 فرد) که نمونه هایی نمایا برای این منظور در سطح «کل کشور» می باشند پرداخته شده است. برای این منظور، پس از طی مراحل اولیه در خصوص آماده سازی داده ها و کدگذاری های لازم، وضعیت تعداد کل فرزندان زنده به دنیا آورده توسط زنانی که حداقل یکبار ازدواج کرده اند (زنان دارای همسر، بدون همسر در اثر فوت و بدون همسر در اثر طلاق)، در ابعاد گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است. این ابعاد برای وضعیت فرزندآوری عبارتند از: «بررسی تغییرات در طول زمان بین دو سرشماری»، «بررسی مکانی در سطح کل کشور، نقاط شهری و نقاط روستایی»، «بررسی در زنان دو گروه جمعیتی متفاوت یعنی متولدین قبل از 1350 و بعد از 1350 شمسی»، «بررسی برحسب سطوح استاندارد تحصیلی زنان»، «بررسی در اقشار شغلی اجتماعی جامعه شامل: اقشار بالا، قشر متوسط جدید، قشر متوسط سنتی و اقشار کارگری و پایین».در ادامه، با تعریف دو شاخص کلیدی یعنی به دنیا آوردن حداکثر یک فرزند (شامل بدون فرزند و تک فرزند) به عنوان شاخصی از «تمایل به کم فرزندی» (البته با ملاحظه زوجین تازه ازدواج کرده) و به دنیا آوردن حداقل سه فرزند به عنوان شاخصی از «تمایل به فرزند بیشتر» به بررسی وضعیت این دو شاخص در گروه های مختلف جامعه پرداخته شده است.
    براساس نتایج به دست آمده در این بررسی، تمایل به فرزند کمتر در فاصله بین دو سرشماری 1385 و 1390 بیشتر شده، در نقاط شهری بیش تر از نقاط روستایی است، در نسل های جدیدتر (متولدین بعد از 1350) به شدت افزایش یافته به طوری که با ملاحظات مربوط به زوجین تازه ازدواج کرده نیز همچنان تفاوت چشم گیر خواهد بود، با بالا رفتن سطح تحصیلات زنان افزایش پیدا نموده و در اقشار شغلی-اجتماعی به ترتیب برای قشر متوسط جدید، اقشار کارگری و پایین و اقشار بالا بیش تر از قشر متوسط سنتی است. در مقابل، تمایل به فرزند بیشتر نیز عکس نتایج به دست آمده ی فوق می باشد.
    کلید واژگان: فرزندآوری, قشربندی شغلی, اجتماعی, قشربندی اجتماعی, فرزندان زنده به دنیا آمده}
  • محمد امیر احمدزاده
    مهمترین رخداد تاریخی که در پرتو آن رشد شهرنشینی و طبقه بندی اجتماعی ایران تحت تاثیر قرارگرفت انقلاب مشروطه است. طرح مفاهیم جدیدی از جمله دولت- ملت، تاسیس مراکز آموزشی جدید با هدف توسعه دولتی آموزش نوین، تاسیس نهاد قانونگذاری و واردشدن برخی گروه های اجتماعی به عرصه کنشگری مدرن با هدف توسعه حوزه عمومی، شانیت تاریخی پیدا کردن اجتماع و رشد تاریخنگاری توده ها و گروه های خاموش جامعه در اثر نقش آفرینی درون تحولات مشروطه از جمله نشانه های آغاز راهی جدید بود تا گروه های فعال اجتماعی در قالب گروه های شهری و تحصیلکرده و برخوردار از سطح اقتصادی متوسط بر توسعه تحولات درونی نقش آفرینی کنند با این حال، عوامل توسعه بخش و گاه موانع ساختاری، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در توسعه و تحدید نقش آنان در اعصار مختلف بر قبض و بسط توفیقات این لایه میانی جامعه جدید ایران موثر بوده اند. کتاب طبقه متوسط درصدد ارزیابی گفتمان های سیاسی موجود در قشرهای میانی جامعه ایران از 1320تا1380 با رهیافتی جامعه شناختی بوده است که البته نقدهایی در عرصه روش شناسی، مبانی تاریخی، و ساختاری بر آن وارد است. با روشی انتقادی و از منظر تاریخی- جامعه شناختی به ارزیابی کتاب و آسیب شناسی مباحث آن و طرح این مساله دقت شده است که چرا این کتاب نگاه جامعی به مساله طبقه متوسط نداشته است؟
    کلید واژگان: طبقه متوسط, گفتمان سیاسی, قشربندی اجتماعی, نظام مشروطه, شهرنشینی}
  • مریم دلفی، عبدالرضا نواح
    هدف از این پژوهش بررسی عوامل موثر بر وفاق اجتماعی(مورد مطالعه خانوارهای شهری بوشهر) می باشد. دیدگاه های راجرز، دورکیم و پارسونز به عنوان چارچوب نظری انتخاب شدند. روش تحقیق، پیمایشی و واحد تحلیل فرد پاسخگو(افراد بالای15ساله) و سطح تحلیل، خرد است. شیوه نمونه گیری، خوشه ایچندمرحله ای است و حجم نمونه طبق فرمول کوکران380 نفر می باشد. ابزارگردآوری داده ها، پرسشنامه است. روش تجزیه و تحلیل داده ها، آزمون تی مستقل، ضریب همبستگی اسپیرمن، پیرسون، تحلیل رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر و از نرم افزارSPSS استفاده شده است. از اعتبار صوری جهت سنجش اعتبار (روایی) استفاده شد و ضریب آلفای کرونباخ(اعتماد یا پایایی) وفاق اجتماعی برابر با 723/0 است. نتایج نشان می دهد که میانگین میزان وفاق اجتماعی درحد متوسط رو به بالا است. بین متغیرهای میزان قشربندی اجتماعی، تعاملات اجتماعی، ارتباطات اجتماعی، سن و اعتماد اجتماعی با میزان وفاق اجتماعی رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد. بین میزان تحصیلات با میزان وفاق اجتماعی رابطه منفی و معکوس ضعیفی وجود دارد. تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که 3/17 درصد از تغییرات میزان وفاق اجتماعی به متغیرهای مستقل مربوط می شود و متغیرهای ارتباطات اجتماعی، قشربندی اجتماعی و تعاملات اجتماعی تاثیر بیشتری در میزان وفاق اجتماعی دارند. باتوجه به نتایج تحلیل مسیر مجموع تاثیرات مستقیم و تاثیر غیرمستقیم بر متغیر وابسته میزان وفاق اجتماعی برابر با 25/0- می باشد. متغیر اعتماد اجتماعی با 25/0- و جامعه پذیری خانواده با 04/0 بیشترین و کمترین تاثیر را دارند.
    کلید واژگان: میزان وفاق اجتماعی, جامعه پذیری خانواده, قشربندی اجتماعی, تعاملات اجتماعی, ارتباطات اجتماعی و اعتماد اجتماعی}
    Maryam Delfi, Abdol Reza Navah
    The aim of this research is to study social factors influencing on social consensus. Sampling method was multi-process and included cluster and multistage sampling and sample size based on Cochran''s Formula was 380 persons too. Data collection tools was questionnaire. In this research، the methods of data analysis were independent T-Test، Spearman Correlation Coefficient، Multivariate Regression Analysis and SPPS Software. The results showed that the mean of social consensus was moderate upward level. There was a positive and direct relationship among social stratification، social interaction، social relations، age، social trust and social consensus. There was a negative relationship between the education level and social consensus. Regression analysis represented that 17/3 percent of the social consensus level related to independent variables and social interaction، social stratification and social interaction variables influenced more on social consensus.
    Keywords: Social consensus, Family sociability, Social stratification, Social interaction, Social relations, Social trust}
  • کوروش غلامی *، سید مهدی نظیری خانقاه سادات
    این پژوهش به بررسی رابطه احساس آنومی اجتماعی و قشربندی اجتماعی با ارتکاب نوع جرم در شهرستان خلخال در سال 1392 می پردازد. چهارچوب نظری و مدل تحلیلی براساس نظریه های آنومی اجتماعی دورکیم، نظریه فرصت کلوارد و اولین، منطقه انتقالی پارک و بر حبس، قشربندی اجتماعی ویلهم بنگر، هنجارهای فرهنگی و هنجارهای اجتماعی آستین ترک، نظریه مارکسیست ساختاری ادغامی کالوین و پاولی ساخته شده است. روش پژوهش، پیمایش و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری شامل 210 نفر زندانیانی است که به یکی از دلایل انحراف اجتماعی در زندان شهرستان خلخال به سر می برند که از این تعداد 136 نفر به عنوان حجم نمونه براساس فرمول کوکران و از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده است، یافته های پژوهش نشان می دهد که بین احساس آنومی اجتماعی و ارتکاب نوع جرم رابطه معناداری وجود دارد و میانگین احساس آنومی اجتماعی در جمعیت مورد بررسی در حد متوسط به بالاست. همچنین بین قشربندی اجتماعی و ارتکاب نوع جرم رابطه معناداری وجود دارد. یافته ها حاکی است که اولا جرم در همه قشرهای اجتماعی دیده می شود، ثانیا کسانی که بیشتر به قشرهای بالای جامعه تعلق دارند، بیشتر جرایمی از نوع سازمان یافته و یقه سفیدی مرتکب شده اند.
    کلید واژگان: احساس آنومی اجتماعی, قشربندی اجتماعی, طبقه, پایگاه, جرم, ارتکاب نوع جرم}
  • محمد کشاورز، مصطفی گرجی
    در جوامع شهری همواره گروه هایی زندگی می کنند که از نظر وضعیت معیشتی در پایین ترین سطح به سر می برند که به «زیرطبقات» (Under Class) شهره اند. زیرطبقات در نظام قشربندی اجتماعی طیفی وسیع از افراد را در بر می گیرد که اعمال و کنش هایشان در جامعه تاثیرگذار و از جهاتی بسیار مخرب و منفی است و هزینه هایی فراوان برای جامعه در پی دارد. لومپن ها، در کانون این طبقه اجتماعی، حضوری پررنگ در عرصه جامعه و در داستان های رئالیستی و اجتماعی نویسندگان معاصر کشورمان دارند. لومپن ها معمولا افرادی واخورده و به فساد کشیده شده و بدون هویت اند. این افراد که شغل و درآمد ثابتی ندارند با شغل های کاذب روزگار می گذرانند و در بسیاری از مواقع، با توجه به وضعیت بد اقتصادی و فکری، تن به کارهای ناشایست می دهند. از نویسندگانی که با نگاهی تازه و به دور از کلیشه های رایج به شرح و توصیف زندگی لومپن ها پرداخته رسول پرویزی است. پرویزی که از چهره های مطرح داستان نویسی ایران در دهه چهل شمسی به شمار می رود در دو مجموعه داستان کوتاه خود، شلوارهای وصله دار و لولی سرمست، تنوعی چشم گیر از لومپن ها را به نمایش می گذارد. او در آثار خود، با نگاهی انتقادی، برخی زوایای پنهان و ناگفته زندگی نابسامان این قشر و دلایل ریشه ای پدیدآورنده این نوع زندگی را بررسی می کند. البته نگاه پرویزی به این قشر بر خلاف نگاه یک جامعه شناس نگاهی است درونی و غالبا جدی و فقط در پاره ای مواقع طنز آمیز. ضمن آنکه پرویزی تقریبا ریشه تمام ناهنجاری های زندگی مادی و معنوی زیرطبقات را در علل اقتصادی خلاصه می کند. این در حالی است که بسیاری از جامعه شناسان (به ویژه پوزیتیویست ها) معتقدند انتساب همه ناهنجاری ها به مسئله اقتصاد به تامل بیش تری نیاز دارد. پرویزی با نگاهی بی طرفانه، به رغم برجسته کردن جنبه های منفی رفتاری لومپن ها، با تاکید بر نابرابری توزیع درآمد و امکانات اجتماعی، دست کم، گروهی از لومپن ها را قربانیان جامعه و افرادی ستم دیده تصویر می کند که زمینه رشد فکری و روحی از آن ها سلب شده است.
    کلید واژگان: رسول پرویزی, زیرطبقات, قشربندی اجتماعی, لومپن}
    Muhammad Keshavarz, Mostafa Gorgi
    the system of social stratification، which encompasses a wide range of people، their actions and interactions in the society، effective and highly destructive and negative aspects، and has a lot costs to the society. Lumpans، in the center of the social class، presence in the field of community and social realist fiction writers have in our contemporary. Lumpans usually corrupted people who have no identity. Lumpenproletariat is a term that was originally coined by Karl Marx to describe that layer of the working class that is unlikely ever to achieve class consciousness and is therefore lost to socially useful production، of no use to the revolutionary struggle، and perhaps even an impediment to the realization of a classless society. The word is derived from the German word Lumpenproletarier، a word literally meaning «miscreant» as well as «rag». The term proletarian was first defined by Marx and Friedrich Engels in The German Ideology (1845) and later elaborated on in other works by Marx. The Marxist Internet Archive writes that this term identifies the class of outcast، degenerated and submerged elements that make up a section of the population of industrial centers which include beggars، prostitutes، gangsters، racketeers، swindlers، petty criminals، tramps، chronic unemployed or unemployables، persons who have been cast out by industry، and all sorts of declassed، degraded or degenerated elements. In the Eighteenth Brumaire، Marx rhetorically describes the lumpenproletariat as a «class fraction» that constituted the political power base for Louis Bonaparte of France in 1848. In this sense، Marx argued that Bonaparte was able to place himself above the two main classes، the proletariat and bourgeoisie، by resorting to the «lumpenproletariat» as an apparently independent base of power، while in fact advancing the material interests of the finance aristocracy. For rhetorical purposes، Marx identifies Louis Napoleon himself as being like a member of the lumpenproletariat insofar as، being a member of the finance aristocracy، he has no direct interest in productive enterprises. This is a rhetorical flourish، however، which equates the lumpenproletariat، the rentier class، and the apex of class society as equivalent members of the class of those with no role in useful production. The people who do not have jobs and steady income، live with false job and in many cases due to the bad economic situation and thinking، people do wrong things. One of the authors with a new look and far from the usual clichés to describe life has dealt Lumpans، is R. Parvizi. Parvizi in his works critically examines some hidden and Nagfth chaotic life of the cortex and underlying causes of these deals occurred. However، Parvizi attitude to the cortex - unlike a sociologist at - look inside the often serious and sometimes humorous only. Parvizi almost all the root causes of defects in material and spiritual life of Economic Summary provides the following classes. Parvizi almost all the root causes of defects in material and spiritual life of Economic Summary provides the following classes. However، many sociologists (especially positivists) they all abnormalities attributable to the issue of the economy needs to reflect more. Parviz biased view، despite Lvmpn highlight the negative aspects of behavior، with emphasis on income inequality and social facilities، at least some of the victims Lvmpn downtrodden image that society and the field of intellectual and spiritual growth they have been deprived of.
    Keywords: lumpans, R.Parvizi, social stratification, under class}
  • بهنام کمالی*، محسن علایی
    پژوهش حاضر در پی یافتن رابطه بین قشربندی اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی در بین ساکنان شهر اردبیل در سال 1390 بود. احساس امنیت اجتماعی، به عنوان امری ذهنی - روانی، به شدت تحت تاثیر پایگاه اجتماعی در سلسله مراتب اجتماعی است. احساس امنیت به احساس رهایی انسان از اضطراب، بیم و خطر اطلاق می شود. روش پژوهش، پیمایش از نوع همبستگی و روش نمونه گیری نیز خوشه ایچندمرحله ای بود. حجم نمونه آماری 380 خانوار بود و همچنین برای تعیین تفاوت بین گروه ها از آزمون تعقیبی LSD استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد بیشترین فراوانی قشربندی مربوط به قشر متوسط جامعه با 57/7 درصد است. همچنین میانگین احساس امنیت اجتماعی 53/05 با انحراف معیار 10/51 به دست آمد. نتایج نشان داد بین میزان درآمد، سطح تحصیلات، منزلت شغلی، میزان دارایی اقتصادی - مالی، نوع مسکن، سبک زندگی و میزان احساس امنیت اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که قشر بالا از میزان احساس امنیت اجتماعی بالایی نسبت به قشرهای متوسط و پایین برخوردار هستند. در نهایت از مجموع 8 فرضیه پژوهش، 7 مورد آن تایید شد.
    کلید واژگان: قشربندی اجتماعی, احساس امنیت اجتماعی, ترس از جرم, سبک زندگی}
    Behnam Kamali*, Mohsen Alaei
    This study is to find links between social stratification and the sense of security among Ardebil citizens in 2001. The sense of security as a mental phenomenon is strongly influenced by social base in social hierarchy. The sense of security means relieving anxiety, fear and risk. The research method employed in this case was correlational and multi-stage cluster sampling with the population of 380 householders. Then to determine differences between groups LSD post hoc test was carried out. The findings of this study suggest the Mode of 57.7 for middle class. The statistical data show the Mean of 53/05 with 10/51 Standard Deviation. The results indicate that there is a link between the amount of income, educational level, employment and financial status, lifestyle, and the sense of social security. It is believed that upper class enjoys higher level of sense of security than middle and lower class. Finally among eight hypothesis of this research, seven were approved.
    Keywords: social stratification, sense of security}
  • محمدمهدی یوسفی*، منصور وثوقی

    در این تحقیق با روش میدانی به بررسی کاربرد دانش بومی استفاده از جنگل و مرتع در شهرستان رستم پرداخته شده است. دراین تحقیق، مناطقی از بخش مرکزی شهرستان رستم انتخاب گردید و از بین آن مناطق نیز، روستاهایی که دارای دانش بومی غنی تر در استفاده از جنگل و مرتع بودند، انتخاب گردیدند و از این میان با روش نمونه گیری گلوله برفی، افراد مورد مطالعه انتخاب شدند. در این تحقیق از تکینیک های مشاهده مشارکتی، مشاهده آزاد و مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد و در برخی موارد به ناچار، از اسناد نیز بهره برده شد. در این تحقیق مشخص شد که در منطقه مورد مطالعه از یک سو، با توجه به نظریه نوسازی مبنی بر مباینت دانش بومی و توسعه، دانش بومی در دوران هایی که حاکمیت داشته، نه تنها مباینتی  با آن نداشته و به عنوان یک مانع به حساب نمی آمده است؛ بلکه از پایداری در توسعه نیز برخوردار بوده است. از سوی دیگر برنامه های مربوط به نوسازی که در کشور ما نمودش در اصلاحات ارضی بود، موجب تغییرات اساسی درساختارهای جامعه مورد مطالعه و نیز تقسیم کار کنشگران بهره بردار و قشربندی آنان گردیده است و در پی آن، با تغییر جامعه و سبک زندگی در این جامعه، بهره برداری از دانش بومی نیز رو به ضعف رفته و در حال حاضر، این دانش روبه زوال است.

    کلید واژگان: دانش بومی, قشربندی اجتماعی, تغییرات اجتماعی, نوسازی, کنشگران بهره بردار, جنگل و مرتع}
    Mansour Vosoughi

    In this study Indigenous knowledge of using of forest and Pastureland in Rustam Township has been investigated. Some regions of central part of Rustam were considered and from those regions some villages that were rich in indigenous knowledge were selected. Finally, the sample of the study was chosen using snowball method. In this study, the techniques of participant observation, free observation, semi-structured interviews and documents were used. The results show that, indigenous knowledge is not only opposed to modernization of indigenous knowledge and development but also it can be a criterion for regional development. Also, it can be concluded that, modernization programs in our country that had been appeared as land reform, caused the major changes in the structure of the sample, the division of labor exploitation activists and their stratification. As a result of this, along changing in society and lifestyles in this region, the exploitation of indigenous knowledge has been weakened and at present time this knowledge is deteriorated.

    Keywords: Indigenous knowledge, social stratification, social changes, Modernization, actors’ producers, forest, pasture}
  • حسین ایمانی جاجرمی، ماهرو شاه حسینی
    آسیاب و آسیابانی بخشی از میراث فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران است که به تدریج مرگی خاموش را تجربه می کند. آسیابانی به عنوان یکی از دانش های بومی مردمان این سرزمین که سازگاری کاملی با محیط زیست اطراف خود دارد، شایسته حفظ و نگهداری و به سبب اهمیت تاریخی آن در اجتماعات شهری، روستایی و عشایری نیازمند مطالعه و بررسی است. هدف این مقاله بیشتر بررسی جایگاه آسیابان در ساختار اجتماعی روستا است. مقاله حاضر سه بخش دارد. در بخش نخست آسیاب و آسیابانی تعریف شده و تفاوت میان آسیاب با سایر آسیاها توضیح داده شده است. در بخش دوم جایگاه آسیابان در ساختار اجتماعی روستا بررسی و مشخص شده با وجود آن که آسیابان بخشی از قشر خوش نشین روستا محسوب می شده اما به سبب دانش فنی و درآمد قابل توجه از اقشار مورد احترام اجتماع روستایی به شمار می آمده است. بخش سوم نیز به مساله زوال آسیاب و آسیابانی پرداخته و ورود آسیاهای موتوری، تغییر سبک زندگی و کاهش آب را از علل مساله دانسته است. داده های مقاله با دو روش مطالعه اسنادی و مطالعه میدانی تهیه شده اند. برای یافتن داده های میدانی نویسندگان دو سفر به مناطق روستایی آشتیان و بجنورد داشته اند. بر اساس یافته های مقاله آسیابان را نمی توان جزو گروه های خوش نشین با مرتبه اجتماعی پایین قلمداد کرد.
    کلید واژگان: آسیاب, آسیابان, قشربندی اجتماعی, روستا, دانش بومی و میراث فرهنگی}
  • علی رجبلو، زهرا طهماسبی
    در این مقاله با استفاده از رهیافت وبر، ساختار قشربندی جامعه شهری ایران در نظام جمهوری اسلامی در دهه 1360 و 1370 بررسی شده است. بر مبنای این رهیافت، تحلیل ساختار قشربندی بر اساس این سه بعد است: بهره مندی از ابزارهای فعالیت اقتصادی، داشتن مهارت و صلاحیت، استفاده از فرصت های زندگی. روش اجرای تحقیق، تاریخی است و منابع داده های آن، آمار سرشماری ده ساله نفوس و مسکن ایران در سال های 1365و 1375 بوده که از سوی مرکز آمار ایران جمع آوری شده است.
    نتایج پژوهش نشان می دهد با وجود برنامه های توسعه در پس از انقلاب به ویژه در دهه دوم، در بین قشر کارفرمایان همچنان مناسبات سنتی چیرگی داشته و کارکنان مستقل این قشر سنتی متوسط در بعد از انقلاب رشد زیادی کرده است. قشرهای متوسط نیز به ویژه در بخش دولتی، درنتیجه سیاست های گسترش طبقات متوسط دولتی، به خوبی رشد کرده اند تا چرخ های توسعه دولتی را بچرخانند. اما در بخش خصوصی- که بیشتر کارگران و کارمندان دون پایه در این بخش مشغول به فعالیت بودند- رشد نزولی داشته اند.
    کلید واژگان: جامعه شهری, نظام جمهوری اسلامی, دوران سازندگی, جنگ, قشربندی اجتماعی}
    Ali Rajabloo, Zahra Tahmasebi
    This paper tries to assess the strata structure of Iran urban society by using We berian approach in Islamic republic of Iran during the two decades of 1970s-1980s. Based on this approach, the strata structure is assessed in three dimensions: economic activity instrument, expert and capacity, and life opportunities. The historical methodology was used and data sources were 1986 and 1996 by Iran Statistics Centre. Investigation results showed, in spite of implementing the development programs after the revolution, traditional rapport has been dominated between the employers, and the independent personnel of this traditional rapport has been increased after the revolution. Medial strata has been increased as a result of medial expansion politics of the government, especially in the governmental section. But in the private section has come down because of underling staff and employee activities.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال