به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « نسبت جنسی » در نشریات گروه « علوم اجتماعی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «نسبت جنسی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • فاطمه تنها*، حمید ربیعی، حسین محمودیان

    مهاجرت یکی از مولفه های تغییر جمعیت است که به علت فرایند گزینشی بودن، می تواند منجر به تغیر نسبت جنسی در مبدا و مقصد مهاجرت شود. هدف این مطالعه، بررسی تاثیر مهاجرت داخلی بر تغییرات نسبت جنسی شهرستان های ایران و تبیین این اثر با استفاده از رگرسیون وزن دار جغرافیایی بوده است. بدین منظور، از داده های سرشماری 1390 و 1395 و سالنامه آماری 1395 استفاده شده است. محاسبه تاثیر مهاجرت بر تغییرات نسبت جنسی شهرستان ها با روش اثر ترکیبی مهاجرت رودریگرز ویگنولی و رو (2018) انجام شده است. یافته ها نشان داد که بیشترین تغییر نسبت جنسی شهرستان ها در سنین 29-15 سال است و تاثیر مهاجرت بر تغییرات نسبت جنسی کل، 29-15 سال و 49-30 سال شهرستان ها دارای خود همبستگی فضایی است. تحلیل یافته ها با استفاده از آزمون رگرسیون وزن دار جغرافیایی و مقایسه آن با نتایج آزمون رگرسیون حداقل مربعات، نشان از این دارد که مهاجرت منجر به کاهش نسبت جنسی شهرستان های با توسعه آموزشی بالاترو افزایش نسبت جنسی شهرستان های با توسعه اقتصادی-اجتماعی بالاتر شده است. اعمال سیاست هایی در جهت کاهش نابرابری های توسعه ای در حوزه اقتصادی و آموزش عالی می تواند منجر به کاهش مهاجرت های داخلی و در نتیجه عدم تعادل نسبت جنسی در برخی از مناطق مهاجرپذیر و مهاجرفرست شود.

    کلید واژگان: مهاجرت داخلی, نسبت جنسی, اثر ترکیبی مهاجرت, توسعه یافتگی, رگرسیون وزن دار جغرافیایی}
    Fatemeh Tanhaa *, HamidReza Rabiei-Dastjerdi, Hossein Mahmoudian

    Immigration, which is a selective socioeconomic process, is one of the components of population change that can change the gender ratio at the origins and destinations of migration. This study aimed to investigate the effect of internal migration on the gender ratio of Iranian counties using geographically weighted regression (GWR). For this purpose, the data from the censuses of 2011 and 2016 and the statistical yearbook of 2016 were used. The calculation of the effect of migration on the gender ratio of counties was done based on the Compositional Impact of migration (CIM) introduced by Rodriguez Vigenoli and Rood (2018). The results showed that the most significant change in gender ratio was in the 15-29 age group, and gender ratio changes in the 15-29 and 30-49 age groups have spatial autocorrelation. Furthermore, compared to the ordinary least squares (OLS) method, the results of GWR show that migration has decreased the sex ratio of counties with higher education development and increased this ratio in counties with higher socio-economic development. Therefore, to reduce the negative impact of internal migration, implementing policies to reduce economic and educational inequality in less developed counties may reduce internal migration and gender ratios in some origin and destination areas.

    Keywords: Internal Migration, Sex ratio, Compositional impact of migration (CIM), development, Geographically weighted regression}
  • علی زاهدی نیا*، نسرین سلیمی

    در آبان 1395 جمعیت استان خراسان شمالی براساس سرشماری سال 1390 و بر پایه داده های ثبتی، 942659 نفر برآورد شده بود که پس از انتشار اطلاعات سرشماری 1395 و گزارشهای مهاجرت، اختلاف چشمگیری میان جمعیت برآورد شده و سرشماری مشاهده می شد. درحالیکه طی سالهای 1390 لغایت 1395 استان با میزان موالید ثبت شده بالا، جزء استانهای برتر کشور به شمار می رفت و در گزارش مرکز آمار ایران، در سال 1395 استان خراسان شمالی با میزان باروری 2.84 فرزند به ازای هر زن، سومین استان کشور معرفی شده است. به همین منظور در این مقاله تحلیلی بر مقایسه جمعیت استان در سرشماری 1395 و1390 و برآوردهای جمعیتی بر پایه داده های ثبتی از روش معادله توازن صورت گرفته است که در نهایت کم شماری برای سال 1395 تایید و با نگاهی به هرم سنی طی دو سرشماری متوالی، با احتساب مهاجرت، کم شماری در گروه سنی 15-19 ساله و 20-24 ساله مردان و گروه سنی 15-34 ساله زنان، غیرقابل اغماض می باشد. همچنین در ارزیابی سرشماریهای سال1390 و 1395 با استفاده از نسبت جنسی به تفکیک سن، درگروه های سنی شناسایی شده تغییراتی متفاوت با سایر گروه های سنی پدیدار شده است که تاییدی بر وجود اشتباهات پوششی در سرشماری سال 1395 می باشد.

    کلید واژگان: سرشماری عمومی, معادله توازن, داده های ثبتی, ثبت احوال, هرم سنی, نسبت جنسی, ولادت, فوت, مهاجرت}
  • مصطفی سعادت*

    در جمعیتهای انسانی، »نسبت جنسی« در هنگام تولد  نسبت »پسر« به »دختر« ضرب در صد  در حدود 106-104 میباشد که توسط عوامل متعددی تغییر می‏کند. گزارش شدهاست که ترجیح جنسیتی، عامل عمدهی تغییر نسبت جنسی در برخی از کشورها میباشد. در فرهنگ عامیانهی استان هرمزگان، شواهد متعددی از نگرش منفی قوی نسبت به زنان دیده میشود. هدف عمدهی پژوهش حاضر، بررسی ارتباط این نگرش منفی با گزارش جنسیت فرزندان در اوسنه های عامیانه ی استان هرمزگان است. در این پژوهش، نسبت جنسی در داستانهای عامیانه با نسبت جنسی واقعی در استان مقایسه شدهاست. مقایسهی آماری نشان داد که بین نسبت جنسی گزارش شده در افسانه های عامیانه  7/108  با نسبت جنسی در متولدین استان (0/105) تفاوت آماری معنی داری وجود ندارد (837/0=P, 206/0=Z .) نسبت جنسی در فرزندان شاهان و شاهزادگان، 1/103 و در بین سایر اقشار جامعه، 5/113 محاسبه شد. مقایسه ی آماری اطالعات نشان داد که این دو با یکدیگر تفاوت معنیداری ندارد (775/0=P, 285/0=Z .) بنابراین، در افسانه ها بین ترجیح جنسیتی موجود در جامعه و نسبت جنسی گزارش شده، نشانی از ارتباط وجود ندارد

    کلید واژگان: نگرش, ترجیح جنسیتی, نسبت جنسی}
    Mostafa Saadat*

    In human populations, sex ratio at birth (ratio of males to females x 100) is about 104-106, which affect by several factors. It has been reported that "sex preference" is the main factor for changing in sex ratio in some countries. There are some evidences in folklore of Hormozgan province (Iran) that revealed a strong negative attitude against females. The main aim of the present study was to investigate the relationship between the negative attitude about females and reporting sex ratio at birth in folktales of Hormozgan province. In the study the sex ratio at birth of offspring in folktales of Hormozgan province was compared with the actual sex ratio. The sex ratios in folktales and live births were estimated 108.7 and 105.0, respectively. There was no statistical significant difference between these two rations (Z=0.206, P=0.837). The sex ratio among the offspring of Kings and general population in folktales were estimated 103.1 and 113.5, respectively, which showed no significant difference (Z=0.285, P=0.775). Therefore, there is no evidence for association between sex preference and reported gender of offspring at birth in folktales.

    Keywords: Attitude, Sex preference, Sex ratio}
  • مهدی قائمی اصل*، محمد نصر اصفهانی، الهه شاه پرست، نیره توسلی عبدل آبادی

    تحولات ازدواج و وقوع طلاق می‏تواند با مسائل جنسی، نهادی و اقتصادی که امکان تشکیل یا ادامه زندگی مشترک را تسهیل یا دشوار می‏کنند ارتباط داشته باشد. در این پژوهش، تاثیر متغیرهای اقتصادی بر روند ساختاری (پایدار) و روند تصادفی ازدواج و طلاق با بهره ‏گیری از فیلتر کالمن (KF)، با تاکید بر کانال‏های کنترلی نسبت جنسیتی و نرخ باسوادی در ایران طی دوره 13481395 در دو الگوی کوتاه‏مدت و بلندمدت مبتنی بر مدل خودرگرسیون با وقفه ‏های توزیعی (ARDL) بررسی شده است. نتایج نشان می‏دهد میان روند ساختاری (پایدار) متغیر طلاق و متغیرهای اقتصادی رابطه معنا‏دار و مثبتی وجود دارد. نکته حائز اهمیت این است که کانال‏های کنترلی نسبت جنسی و نرخ باسوادی هستند که امکان تاثیرگذاری و تفسیر دقیق و معنا‏دار بیکاری و تورم بر روند ساختاری (پایدار) طلاق را فراهم می‏ آورند. به علاوه، نسبت جنسی و نرخ باسوادی خود نیز تاثیر مثبت و معنا‏داری بر روند ساختاری (پایدار) ازدواج دارند. از این رو، تاکید و توجه ویژه به مکانیسم هشدار نسبت جنسی و برنامه‏ ریزی در خصوص نرخ باسوادی می‏تواند تاثیری مضاعف و هم ‏افزا بر بهبود روند ازدواج در ایران داشته باشد. بنابراین، تشکیل خانواده در ایران به طور ویژه تحت تاثیر زمینه‏ های جنسی (به ویژه نسبت جنسی) و زمینه ‏های آموزشی (به ویژه نرخ باسوادی) است، ولی تصمیم به طلاق می‏تواند علاوه بر متغیرهای جنسی و آموزشی، تحت تاثیر تورم و بیکاری نیز باشد.

    کلید واژگان: ازدواج, بیکاری, طلاق, فلیتر کالمن, نسبت جنسی}
    Mahdi Ghaemi Asl *, Mohammad Nasr Isfahani, Elahe Shahparast, Nayereh Tavassoli Abdolabadi

    Marriage and divorce can be related to economic, sexual and institutional issues that make it easier or more difficult to create or maintain a new married life. In this study, the impact of economic variables on smooth and stochastic trends of marriage and divorce, with emphasis on sexual ratio and literacy rate control channels has been analyzed during 1969-2016 in Iran, using Autoregressive Distributed Lag model and Kalman filter. The results show that there is a significant and positive relationship between smooth divorce process and economic variables. Importantly, sexual ratio and literacy rate control channels are the channels that allow for accurate interpretations of unemployment and inflation on the smooth divorce process. In addition, sexual ratio and literacy rate have a positive and significant effect on the smooth marriage process. Therefore, the emphasis on gender-based alerting mechanism and literacy rate planning can have a double and synergic effect on improving the marriage process in Iran. Therefore, family formation in Iran is particularly influenced by gender control channels (especially sexual ratio) and institutional control channels (especially literacy rates) but the decision to divorce can be influenced by inflation and unemployment in addition to gender and institutional variables.

    Keywords: Marriage, divorce, Unemployment, sexual ratio}
  • فرنگیس مجرد تاکستانی، رضا عمانی سامانی، سید محمد سید میرزایی، علیرضا کلدی
    با ظهور تکنولوژی های پیشرفته در امر باروری و ناباروری، بسیاری از والدین در رسیدن به آرزوی دیرینه خویش که همانا انتخاب جنسیت فرزندان پیش از تولد است نزدیک تر شده اند. استفاده از این فن آوری مدرن، موافقان و مخالفانی دارد؛ انتخاب جنسیت به دلایل پزشکی (برای جلوگیری از انتقال بیماری به نسل بعدی) به طور گسترده ای مورد قبول واقع شده است، ولی این انتخاب به دلایل غیر پزشکی (ترجیح جنسی پدر و مادر)، موضوعی قابل بحث در سیاست اخلاقی و عمومی بسیاری از کشورهاست. روش پژوهش حاضر به شیوه اسنادی انجام شده و از مقالات و متون فارسی و انگلیسی مرتبط با اظهار نظر موافقین و مخالفین انتخاب جنسیت جنین، همچنین از بانک های اطلاعاتی در دوره زمانی 2017- 1996 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که انتخاب جنسیت جنین قبل از بارداری به دلایل غیرپزشکی، نیاز به تجدید نظر و تدوین قوانین موضوعه دارد. این روند به طور خاص برای تعدیل در خانواده و تجربه داشتن فرزند از هر دو جنس قابل پذیرش است، اما نیاز به نظارت دستگاه های اجرایی و سیاستگذار جمعیتی و مشاوره پزشکی به خانواده های متقاضی دارد.

    کلید واژگان: انتخاب جنسیت جنین, باروری آزمایشگاهی, نسبت جنسی, تبعیض جنسی}
  • Hossin Masoudi, Dr. Ali Pezhhan
    The issue named "Missing Females" is intertwined with the concept of sex ratio in a population, so that a considerable amount of the texts focused on the missing female directly or indirectly refer to sex ratio, and this is nothing but discrimination and misbehavior against the females in these societies. In this study, west model tables are used as a criterion to estimate the number of missing females in Mazandaran Province in 2011. Based on life expectancy at 72 years for the Mazandaran female in this year, the level of 21 tables mentioned was selected and compared with the real sex ratio extracted from the 2011 census data. The result shows that 26798 females in Mazandaran were lost in 2011. In other word, if Mazandaran Province experienced unbiased sex ratio and the ordinary pattern of mortality in all age groups, the number of missing female should be added to the total population of Mazandaran province. As a result, the real population of Mazandaran province in 2011 is estimated about 3100741 people. The missing female phenomenon followed demographic, social and even political consequences. The consequences of this phenomenon, affects the volume and future population growth through fertility, because these women lose fertility for all the future generation.
    Keywords: Sex ratio, Missing Females, Census, Population growth}
  • الهام صادقی، محمدحسین پناهی، مریم ثابتی
    هدف مقاله حاضراین است که اثرعوامل اقتصادی اجتماعی را درتغییرنسبت جنسی بین زنان و مردان در دانشگاه های کشور بررسی کند. تفاوت های جنسیتی و عوامل فرهنگی و اجتماعی در ورود متفاوت دختران و پسران به دانشگاه اثر می گذارد. قسمتی از این مساله ناشی از ذهنیت های متفاوتی افراد نسبت به تعریف جایگاه و مسئولیت زنان و مردان و قسمتی دیگر مرتبط با عوامل دیگر است که بررسی شده است.بدین منظور،پس از مرورتحقیقات -پیشین داخلی وخارجی، انتخاب نمونه در سه منطقه شهر تهران (2،6،12) با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته،آزمون شده است.پس ازتعیین شرایط برابردوگروه،با استفاده ازآزمون گاما و کندال برخی از عوامل اقتصادی و اجتماعی موثر در تغییر نسبت جنسی موردسنجش قرارگرفت.یافته های تحقیق نشان داد: ارزش مدرک تحصیلی در بین پسرانی که خواهان ادامه تحصیل هستند بیشتر از دختران است، بین سرمایه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی خانواده دختران و گرایش آنان به تحصیلات عالی ارتباط وجود دارد. خانواده دختران درگرایش آنها به تحصیل موثرتر ازپسران است. بین احساس نابرابری فرصت های اجتماعی برای پسران و دختران و گرایش آنان به تحصیلات دانشگاهی رابطه وجود دارد و احساس نابرابری در بین مردان بیشتر از زنان در رفتن به دانشگاه می باشد. بین نوع نظام پاداش دهی به تحصیلات عالی و گرایش به تحصیلات دانشگاهی رابطه معنی داری وجود دارد. پاداشی که جامعه به فعالیت های مردان تحصیلکرده در عرصه های مختلف می دهد متفاوت از این پاداش برای زنان نمی باشد و همین امر باعث شده است که انگیزه و علاقه مردان در رفتن به دانشگاه کم رنگتر شود. بین کارکردهای اجتماعی- اقتصادی تحصیلات وگرایش پسران و دختران به تحصیلات دانشگاهی رابطه وجود دارد و کارکردهای اجتماعی - اقتصادی تحصیلات برای مردان بیشتراز زنان می باشد. بین ارزش تحصیلات عالی برای پسران و گرایش به ادامه تحصیل رابطه وجود دارد ولی در بین دختران این رابطه مشاهده نمی شود. همچنین، رضایت پاسخگویان از موقعیت اجتماعی- طبقاتی خود برگرایش آنها به تحصیلاتدانشگاهی تاثیر گذار است. بنابراین،علاوه بر عوامل مطالعه شده عوامل دیگری نیز وجود دارد که می بایست در طرح های آتی بررسی شوند.
    کلید واژگان: نسبت جنسی, تغییر, عوامل اجتماعی, عوامل اقتصادی}
    Elham Sadeghi, Mohammad Hosein Panahi, Maryam Sabeti
    The purpose of this paper is to study of effect of socioeconomic factors on changing gender ratio of males and females at the universities of country. There is a significant relation between Gender differences and social-cultural factors in different entry of female and males to the university. Part of this issue is resulted of different mentalities to location and responsibility of males and females and the other part is related to the other factors that have been studied. In this purpose, after reviewing the previous studies of internal and external, after selecting the sample at three regions of Tehran (2, 6, and 12) by using a researcher-made questionnaire we studied these factors. After to determine of even conditions of two groups, by using the Gama and Kendal tests some of socioeconomic factors of effective on changing gender ratio were examined. Research findings showed: education degree for boys who want to continue their education is more valuable than girls. There is a significant relationship between cultural, economic and social capital of family of girls and their tendency to high education. Family of girls is more effective than those of boys in the tendency to high education. There is a significant relationship between social opportunities for girls and boys and their tendency to academic education and inequality feeling about going to the university, for males is more than females. There is also a significant relationship between the kind of the rewarding system to high education and tendency to academic education. The reward that in the different fields, the society gives to educated males is different than those for females so this reason has been caused to decline men’s stimulate and interest for to study at the university. There is a significant relationship between socioeconomic functions of education and tendency of males and females to the academic education and socioeconomic functions are more useful for males in compared females. There is also a significant relationship between the value of the high education foe boys and their tendency to continuing their study but wasn’t observed this relation among girls. Satisfaction of respondents of their class-social situation is effective on their tendency to the academic education. So, there are the other factors except studied factors that they have to be studied at the future projects.
  • محمدرضا احمدیان، حسن یمین نعمت اللهی
    ثبت وقایع چهارگانه حیاتی، به عنوان مهمترین رکن وظایف سازمان ثبت احوال کشور همواره حائز اهمیت می باشد بنحوی که این مهم در شرایط گوناگون و مقاطع مختلف زمانی بعنوان اولویت اول فعالیت های سازمان مدنظر قرار داشته است. واقعه فوت یکی از وقایع چهارگانه مذکور می باشد. رویداد ناشی از حادثه این واقعه در ابتدای دهه 1380، در شهرستان بم بیش از 31000 نفر قربانی به همراه داشت. رویداد وفات این حادثه از جوانب گوناگون می تواند مورد ارزیابی، تحلیل و بررسی قرار گیرد که به...
    کلید واژگان: حادثه زلزله بم, مرگ ثبت شده, نرخ مرگ و میر, نسبت جنسی}
  • صدرالدین بلادی موسوی
    با توجه به افزایش نرخ ورود دختران به دانشگاه ها به ویژه در مقطع کارشناسی در طی سال های اخیر و وجود انتظارات عرفی جامعه که فرد مناسب ازدواج برای دختران را پسری دارای تحصیلات بالاتر یا مشابه وی می داند، ضروری است که رابطه گرایش زنان به ادامه تحصیل در سطوح عالی و نرخ ازدواج بررسی شده و مشخص گردد که این وضعیت تحت چه شرایط و موقعیت هایی بر میزان ازدواج اثرگذار خواهد بود. بدین لحاظ این نوشتار تحقیقی، تاثیر تحصیلات عالی را بر موازنه جنسی در ازدواج بررسی نموده است.
    کلید واژگان: تحصیلات عالی, دانشجو, زن, مرد, ازدواج, نسبت جنسی, فارغ التحصیل, موازنه جنسی در ازدواج}
    Sadr, Od, Din Beladi Musavi
    Since the rate of the girls entering university education, especially in BA level, has recently increased and concerning the public expectation that an appropriate boy marrying a girl should have the same or a higher level of education as compared to that of the girl’s, it is necessary to study the relationship between women’s tendency for higher education and the rate of marriage and to show under what circumstances it affects on the rate of marriage. Thus, this paper has studied the effect of higher education on sexual equilibrium in marriage.
    Keywords: higher education, student, woman, man, marriage, sexual correspondence, graduate, sexual equilibrium in marriage.}
  • افشین جعفری مژدهی
    تغییر ساختار سنی و جنسی جمعیت به عنوان یک عامل اولیه و مستقل – فارغ از تاثیرپذیری از عوامل گوناگون – منجر به بروز اختلال در وضعیت ازدواج در جامعه می شود. بر اساس تحولات جمعیتی دهه های اخیر در ایران به ویژه دردهه 65-1355 ساختار سنی – جنسی جمعیت به طور قابل توجهی تغییر کرده است. این تغییر ساختاری جمعیت در ایران، پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متعددی را به دنبال داشته که در مقاطع زمانی گوناگون، به شکل انواع مشکلات اقتصادی و اجتماعی خود را به جامعه تحمیل کرده است چنان که در حال حاضر درگیر معضل افزایش عرضه نیروی کار جویای کار و به تبع آن بیکاری و پسرانی است که در سنین ازدواج قرار دارند. این عدم تعادل سبب وجود تعدادی از دختران مجرد می شود که ازدواج نخواهند کرد. هدف این مقاله فارغ از عوامل موثر بر پیدایش این وضعیت بررسی سابقه این پیامد در سه دهه 1365-1335 و نشان دادن ارتباط بین ساختار جنسی و سنی جمعیت و وضعیت ازدواج در ایران و نتایج کمی چنین پیامدی در دهه آینده می باشد.
    کلید واژگان: مسائل اجتماعی, نسبت جنسی, بیکاری, جمعیت, زناشویی, زنان, سن}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال