جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "drought" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «drought» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
خشکسالی، به عنوان یکی از رویدادهای شدید آب و هوایی، تاثیرات عمیقی بر جوامع روستایی دارد که اغلب موجب تغییرات قابل توجهی در الگوهای مهاجرت شده و زیست پذیری این مناطق را به چالش می کشد. مطالعه حاضر بر روی خانوارهای ساکن در دهستان های شهرستان باوی، منطقه ای که واقعیت های سخت شرایط خشکسالی طولانی را تجربه کرده است، تمرکز دارد تا تغییرات حاصله در زیست پذیری و رفتارهای مهاجرت خانوارهای روستایی آن را تحلیل کند. نمونه مورد مطالعه شامل 347 نفر از کشاورزان سرپرست خانوار ساکن در شهرستان باوی هستند که به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب گردیده اند. با استفاده از روش تاپسیس، ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیطی سطح زیست پذیری خانوارهای روستایی شهرستان باوی محاسبه و اولویت بندی شده است. نتایج نشان می دهد که بیشتر خانوارهای روستایی در تمام ابعاد از سطح زیست پذیری کم و متوسط برخوردارند. یافته ها نشان می دهد که تفاوت معنیداری در بین دهستان ها از نظر وضعیت زیست پذیری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی وجود دارد. براساس نتایج، ارتباط بین متغیرهای سن، تحصیلات و مشارکت در دوره های ترویجی با وضعیت زیست پذیری خانوارها، معنی دار است. علاوه بر این، نتایج بیانگر وجود ارتباط منفی و معنی دار بین تمام ابعاد زیستپ ذیری و تعداد افراد مهاجرت کرده در خانوار آنان است.
کلید واژگان: زیست پذیری, خشکسالی, تاپسیس, کشاورزی, مهاجرتDroughts, as extreme climatic events, have profound impacts on rural communities, often triggering significant shifts in migration patterns and challenging the livability of these areas. This study focuses on Bavi City, a region that has experienced the harsh realities of prolonged drought conditions, to analyze the resultant changes in the livability and migration behaviors of its rural households. The study sample includes 347 farmers who are heads of households living in the villages of Bavi city and were selected by systematic random sampling. Using the TOPSIS method, the economic, social, and environmental aspects of the livability level of rural households in Bavi City were calculated and prioritized. The results showed that most of the rural households have a low and medium livability level in all dimensions. The findings showed that there is a significant difference between the villages in terms of the livability of rural households in drought conditions. Also, based on the results, the relationship between the variables of age, education, and the number of promotional courses attended in one year with the living conditions of households is significant. In addition, the results showed that there is a negative and significant relationship between all dimensions of livability and the number of people who have migrated into their households.
Keywords: Livability, Drought, TOPSIS, Agriculture, Migration -
کاریزهای خراسان محرک دو شاخصه مهم فرهنگی-اجتماعی بودند: دانش و سبک زندگی. دانش کاریز شامل علومی می شد که مبتنی بر مهندسی و زمینشناسی بود و به طور موروثی از نسلی به نسل بعد انتقال می یافت. از طرفی پیرامون کاریز، فرهنگی نیز نشو و نما یافت که سازگاری با خشکسالی، قناعت در مصرف آب و بهره مندی از کار جمعی را ترویج می کرد و تبدیل به سبک زندگی مردم خراسان شد. این فرهنگ تا آغاز دوره معاصر زنده و پویا بود اما با ورود به دوران مدرن و زوال تمدن کاریزی، به مرور تولیدات فرهنگی-اجتماعی کاریز نیز به فراموشی سپرده شد. این مقاله با تمرکز بر جغرافیای خراسان، به بررسی جزییات بیشتری از این زوال می پردازد. در این راستا تحولات تاریخی کاریز در یکی از مناطق کاریزخیز خاک ایران بررسی میشود تا درک بهتری از کلیت موضوع حاصل گردد. پرسش اصلی این خواهد بود که کاریز چه پیشینه ای در خراسان داشته و مولد چه فرهنگی بوده که فقدان آن امروز احساس می شود؟ بنا بر ماهیت موضوع از روش توصیفی و تحلیلی در ارزیابی داده های تاریخی و جغرافیایی استفاده خواهد شد.
کلید واژگان: کاریز, خراسان, تاریخ, خشکسالی, فرهنگThe Qanats of Khorasan were the driving force of two important cultural indicators: knowledge and lifestyle. The knowledge of Qanat included sciences that were based on engineering and geology and were inherited from one generation to the next. On the other hand, around the Qanat, a culture was formed that promoted adaptation to drought, contentment in water consumption, and the benefit of collective work, and it had become the lifestyle of Khorasan people. This culture was alive and dynamic until the beginning of the modern era, but with the entry into the modern era and the decline of the Qanatic civilization, the Qanats of Khorasan were destroyed and its surrounding culture was also destroyed. The present article is limited to the geography of Khorasan in order to deal with more details of the historical developments of the Qanat in one of Iran's Qanat-rich provinces and to obtain a better understanding of the overall issue of the Qanat. The main question is what is the history of Qanat in Khorasan and what kind of culture was it? According to the nature of the subject, descriptive and analytical methods will be used in the evaluation of historical and geographical data.
Keywords: Qanat, Khorasan, history, Drought, Culture -
در سال های اخیر، همگام با رشد جمعیت و وقوع تغییرات و نوسانات اقلیمی، مشکل کمبود آب در کشور تشدید شده و پیامدهای منفی اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی این بحران بر مناطق مرکزی کشور به ویژه حوزه آبریز زاینده رود بسیار تاثیرگذار بوده است. در حال حاضر خشک شدن زاینده رود از مهم ترین نگرانی های استان اصفهان است که توانسته سبب بروز بحران های اجتماعی و اقتصادی فراوانی شود. ازاین رو پژوهش کاربردی حاضر باهدف بررسی خشکی زاینده رود و آثار اجتماعی آن بر جامعه کشاورزان شرق اصفهان با روش پیمایش انجام شد. جامعه آماری پژوهش کشاورزان شرق اصفهان بودند (41000 =N) که بر اساس فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای تعداد 380 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. تجزیه تحلیل دادها با روش تحلیل عاملی تاییدی و با استفاده از نرم افزار amos و Lisrel صورت گرفت. یافته های تحقیق آثار اجتماعی خشک شدن رودخانه زاینده رود را بر جامعه کشاورزان شرق اصفهان تایید نمودند؛ و نتایج آزمون فریدمن نشان داد که از بین شش عامل در نظر گرفته شده: عامل تعارضات اجتماعی، در بالاترین رتبه و عامل مهاجرت در پایین ترین رتبه قرار دارد. درنهایت نتایج حاکی از آن است که آثار اجتماعی خشکی زاینده رود در متغیرهایی همچون سلامت اجتماعی، منزلت اجتماعی، سرمایه اجتماعی و رفاه اجتماعی کاهش چشم گیری در بین جامعه کشاورزان شرق اصفهان داشته و در متغیرهای مهاجرت و تعارضات اجتماعی نیز افزایش واضح و آشکاری داشته است.
کلید واژگان: خشکی, زاینده رود, تعارض, سرمایه اجتماعیIn recent years, along with population growth and occurrence of climate change and fluctuations, problem of water scarcity in country has been increases and negative social, economic, and environmental consequences of this crisis have affected central regions of country, especially in the ZAYANDEYROOD area. Currently, the ZAYANDEYROOD dryness is one of the most important concerns in Isfahan province, which can lead to social crises. Therefore, present applied research has conducted with the aim of investigation the ZAYANDEYROOD dryness and its social consequences on East of Isfahan farmers by survey research method. Statistical population of research was East of Isfahan farmers (41000 people) that were selected Based on the Cochran formula, 380 people selected by random sampling method. Data analyzed by AMOS and LISREL software using confirmatory factor analysis method. Research findings confirmed the socio-mental effects of ZAYANDEYROOD River dryness on East of Isfahan farmers, and results of confirmatory factor analysisshowed that among six factors considered, factor of social conflict was at highest and social welfare factor was at lowest level. Finally, results showed that ZAYANDEYROOD River dryness has socio effects on variables such as social health, social status, social capital and also, social welfare have significantly decreased among East-Isfahan farmers, and increases the immigration and social conflicts.
Keywords: Drought, Zayandeyrood, Conflict, . Social capital, Living -
هدف پژوهش حاضر، شناسایی استراتژی های معیشتی بهره برداران چاه آب کشاورزی در استان خراسان جنوبی بود. جامعه آماری تحقیق بهره برداران چاه آب کشاورزی در آن استان و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 237 نفر تعیین شد. ابزار تحقیق چک لیست و پرسشنامه بود. اطلاعات خشک سالی از سایت سازمان هواشناسی گردآوری شد. داده های پیمایش با نرم افزار SPSS24 و داده های هواشناسی با نرم افزار DIPP تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که ازنظر میزان وابستگی معیشت خانوار به آب چاه کشاورزی سه استراتژی وابسته مستقیم، وابسته غیر مستقیم و غیر وابسته نسبت به چاه آب در بین بهره برداران وجود دارد. در استراتژی اول بهره برداران ازنظر میانگین دو متغیر سن و سابقه فعالیت کشاورزی از دو گروه دیگر بیشتر و همچنین ازنظر دو متغیر سهم آب کشاورزی تحت مالکیت و تعداد شرکت در کلاس آموزشی از دو گروه دیگر کمتر بودند. میانگین ساعت آب چاه تحت مالکیت و میانگین تعداد دوره آموزشی در بین بهره برداران استراتژی غیر وابسته نسبت به دو گروه دیگر بالاتر بود. همچنین بهره برداران چاه آب کشاورزی با استراتژی معیشتی وابسته غیر مستقیم ازلحاظ میانگین متغیرهای سن، سابقه بهره برداری از چاه آب و سابقه فعالیت کشاورزی مابین دو گروه دیگر قرار دارند. همچنین نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بین متغیرهای سابقه بهره برداری از چاه آب کشاورزی، سابقه فعالیت کشاورزی، شرکت در کلاس های آموزشی، میزان ساعت تحت مالکیت بهره بردار، در دسترس بودن آب کشاورزی، شدت خشک سالی و مدت خشک سالی با شاخص تنوع پذیری معیشت ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد.کلید واژگان: استراتژی معیشتی, تنوع پذیری معیشتی, بهره برداران چاه آب کشاورزی, خشکسالی, استان خراسان جنوبیThe Purpose of this paper was to identify livelihood strategies of agricultural water well operators in South Khorasan province. The statistical population of this research was all well operators (N=41232) and sample size using Cochran formula 237 well operators were estimated. The research tool was check list and questionnaires. Drought data was collected from the website of the Meteorological Organization. Survey data were analyzed using SPSS24 software and meteorological data were analyzed using DIPP software. The results showed that there are three strategies among well operators: direct dependent, indirect dependent and non-dependent on agricultural water. In the first strategy, the operators are more than the other two groups in terms of the average variables of age and history of agricultural activity, and also in terms of the two variables, the share of owned agricultural water and the number of participation in the training class are less than the other two groups. Also, agricultural water well operators with indirect dependent livelihood strategy in terms of average age, water well operation history and agricultural experience are between the other two groups. Also, the results of correlation test showed that there is a positive relationship between agricultural water well operation history, agricultural experiences, participation in training classes, the number of water hours owned by the operator, agricultural water availability, drought severity and drought duration with livelihood diversity index.Keywords: Livelihood strategy, Livelihood diversity, agricultural water well operators, Drought, South Khorasan Province
-
شادی و شادزیستی از معیارهای مهم توسعه اجتماعی و فرهنگی یک کشور و نشان دهنده سلامت جسمی و روحی اعضای جامعه به ویژه زنان است. بخشی از شادی زنان در پرتو ایفای نقش های متعدد آنها در عرصه زندگی خانوادگی و اجتماعی تجلی می یابد. پژوهش حاضر تحولات نقش های خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی زنان روستای دهستان جوشق را مطالعه نموده است. درک بومی زنان از مفهوم شادی و پیامدهای تحولات نقشی در میزان شادی زنان، از دیگر اهداف این پژوهش بوده است. این مطالعه کیفی، حاصل حضور 5ماهه پژوهشگران در 6 روستای این دهستان است. مصاحبه های فردی و گروهی، با روش نظریه بنیانی تجزیه و تحلیل شده اند. طبق یافته ها، نقش های انتسابی و اکتسابی سه نسل از زنان دستخوش تحولات اساسی شده است. تحولات نقشی با کاهش سطح تعاملات و همکاری های زنان، افزایش وابستگی آنها به نهادهای بیرونی و از بین بردن خودکفایی اقتصادی، از میزان شادی آنها کاسته است. دگرگونی نقشی در کنار سایر شرایط علی ازجمله کاهش فعالیت های کشاورزی، بروز تجمل گرایی، غلبه فردگرایی، کاهش تعاملات خودانگیخته و... در کاهش میزان شادی این گروه از زنان اثرگذار بوده است.
کلید واژگان: شادی, نقش, تحولات نقش, خشکسالی, کاهش فعالیت های کشاورزیIntroductionWomen, as half of human society, have played different roles throughout history, taking advantage of different social and economic status. Like men, they performed various activities in society. Women work alongside men in society and take on important responsibilities. In the past, housewives cared about raising children. Today, however, women must be present in the social, political, cultural, and economic fields as active and creative people. Not so long ago, a rural woman interacted and communicated with family members by attending a family center, and therefore her life was satisfactory for her. Despite the traditional division of labor in the village, she played her roles well and there was no conflict between her roles. With the modernization of societies and the resulting changes, the role of women in the family changed. These changes caused a lot of emotional stress, including depression, lack of self-confidence, dissatisfaction with life, lack of happiness, etc., which threatened the physical and mental health of women. The present study investigates the evolution of the family, social, economic, political, and cultural roles of women in Joshagh village. This study aims to help women understand the concept of happiness. The consequences of changes in the role of women's happiness is another goal of this study.
Materials and MethodsResearch data have been made available during five months of continuous living with rural women in Joshagh district. This has been achieved through techniques such as exploratory study, semi-organized interviews, focus group discussions, participatory observation, and direct observation. To do this, first, the available sampling method was taken from women. For this purpose, available people or volunteers were asked to participate in the research. Also, the snowball method contributed to the research in the next step. Finally, the findings of this study were the result of 31 interviews with 37 rural women. Individual and group interviews were analyzed in three analytical stages including open coding, axial coding, and selective or core coding by fundamental theory method.
Discussion of Results and ConclusionsBased on the results, the concept of happiness includes components such as women's gatherings, attending gatherings of friends, acquaintances, and relatives, attending religious ceremonies and places, women's work, and activities, happiness, lack of stress, worries, restlessness, anxiety, help and cooperation between women, enjoying the blessings of health, both mentally and physically, having a happy and strong spirit, enjoying life, and attending celebrations and joy. These components are strengthened by collective relations, social participation, and social trust between individuals. People’s interaction and communication with each other make people happy and that is why people enjoy being together.The results of the present study show that some of the interactions of rural women in their collective activities in the field of agriculture and animal husbandry have decreased. This decrease in interactions has reduced happiness. In other words, the changing role of women has reduced their traditional cooperation and collective participation. Women's gathering places have been gradually destroyed and no new place has been replaced. Many joyful ceremonies in the village have been forgotten and reduced to only a few religious and non-religious ceremonies throughout the year. This research shows that economic issues, the prevalence of luxury, etc. can be effective in reducing collective interactions. These have reduced women's happiness. First-generation women believed that despite the lack of facilities, women's cooperation created a happy mood. The group brought happiness to themselves and their peers by holding occasional gatherings such as walking the streets or attending religious ceremonies. Second-generation women understand both their mothers’ collective life and their daughters’ individualism. This generation is trying to get rid of everyday worries by using what they have learned, such as carpet weaving and so on. They also try to live happily by participating in partial and limited ceremonies in the village. The third-generation includes young girls who claim that the lack of facilities and equipment in their living space has caused them to lack happiness. Another reason for the lack of happiness can be related to the culture in the village, which does not allow them to move freely with their peers. Individualism is seen in this generation. However, this group tries to use their leisure time (such as meeting friends, traveling, attending religious ceremonies, etc.) to experience happiness with their peers.
Keywords: Happiness, Role, role changes, Drought, Reduction of Agricultural Activities -
از آغاز حیات تاکنون، بلایا در زندگی انسان تاثیرات منفی بر جای گذاشتهاند. جوامع عشایری به لحاظ وابستگی به طبیعت به خصوص ازلحاظ معیشتی، در معرض انواع مخاطرات طبیعی قرار دارند، در این میان خشکسالی با دارا بودن ماهیت بر هم زننده تعادل سیستمهای طبیعی، معیشت مبتنی بر کوچ را بهطورجدی به چالش میکشاند و از مهمترین مخاطرات تاثیرگذار بر زندگی عشایری است. نگاهی حاکم تاکنون در مدیریت سوانح، بیشتر نگاه مقابلهای و کاهش خطر بوده است. بنابراین مفهوم تابآوری، مفهوم جدیدی است که بیشتر در مواجهه با ناشناختهها و عدم قطعیتها بهکاربرده میشود. هدف این پژوهش بهگزینی و اعتبارسنجی شاخصهای مناسب تابآوری عشایر در مواجهه با خشکسالی است. روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی با استفاده از پرسشنامه در سطح خبرگان محلی و متخصصان میباشد. در ابتدا معیارها و شاخصهای مختلفی از ادبیات نظری و تجربی حاصل از مطالعات اسنادی و مکاتبات اکتشافی استخراج و در معرض داوری 33 نفر از خبرگان و کارشناسان متخصص در دو گروه جداگانه قرار گرفت. شاخصهایی که دارای میانگین بالای 3، انحراف معیار کمتر از یک و مورد اجماع نظر هر دو گروه باشند بهعنوان شاخصهای مناسب معرفی میگردد. نتایج نشان می دهد که از 62 شاخص ارایهشده، 30 شاخص مورد تایید قرار گرفته است. از شاخصهای مناسب و دارای بیشترین اجماع میتوان به ساختار سنی، میزان امید به زندگی، میزان خسارت به دام، سطح درآمد شغل اصلی، وضعیت پوشش بیمهای، میزان پشتیبانی و اثربخشی سیستم نهادی، میزان همکاری و هماهنگی سیستم نهادی، میزان برخورداری از خدمات اضطراری و میزان رضایت از محیط زندگی اشاره نمود.
کلید واژگان: اعتبار سنجی, تاب آوری, خشکسالی, جامعه عشایری, خراسان شمالیSince the beginning of life, disasters have had a negative impact on human life. Nomadic communities are exposed to a variety of natural hazards due to their dependence on nature, especially in terms of livelihood. Meanwhile, drought, with its disturbing nature of the balance of natural systems, seriously challenges migration-based livelihoods, and it is one of the most important risks affecting nomadic life. The approach to disaster management so far has been to deal more with risk management. Therefore, the concept of resilience is a new concept that is mostly used in the face of unknowns and Uncertainties. .The aim of this study to select and validate appropriate indices of resilience in the nomadic areas of Kormanj in drought conditions. The results of this research can be a starting point for compilation of National Indicators of Resilience, assessment of Nomadic Communities, creating and reducing resilience indicators in order to achieve sustainable development and reducing the effects of climate change and drought in nomadic areas. The research method is descriptive analytical using a questionnaire at the level of local experts and specialists. In this research, various criteria and indicators were extracted from theoretical and experimental literature and were subjected to arbitration through a questionnaire by 33 experts and subject specialists. The results showed that out of 62 indicators, 30 indicators were approved by specialists and local experts. Among appropriate indicators with the highest consensus, the following factors can be mentioned: age structure, life expectancy, the amount of damages to livestock, the levels income job, Status of insurance coverage, the support and the effectiveness of the institutional system, Co-operation and coordination of the institutional system, the amount of emergency services, Satisfaction with the living environment .
Keywords: Validation, Resilience, Drought, Nomadic Society, North Khorasan -
ایمنسازی شرایط معیشتی و کاهش ریسک حاصل از تاثیر شوکهای بیرونی در اکوسیستمهای نواحی خشک یکی از ضرورتهای اساسی برای تضمین پایداری انسانی است، بنابراین رویکرد ارتقای تابآوری دارایی های تامینکننده معاش روستاییان (سرمایههای معیشتی) در برابر مخاطره خشکسالی از اهمیت ویژهای برخوردار می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر به بررسی اثرات خشکسالی بر تابآوری سرمایههای معیشتی روستاییان با صورت توصیفی-تحلیلی و با استفاده از اطلاعات میدانی پرداخته است. روش تحقیق از نوع کاربردی و مبنی بر مطالعات کتابخانهای و میدانی (از طریق پرسشنامه محقق ساخته) است. جامعه آماری تحقیق شامل دهستانهای براکوه، جلگه ماژان و خوسف از توابع شهرستان خوسف با 2168 خانوار است که بر اساس فرمول کوکران و با خطای 07/0، تعداد 214 پرسشنامه بهصورت تصادفی بین روستاییان توزیع و تکمیل و با استفاده از آزمونهای آماری مقایسه میانگین، همبستگی و تحلیل واریانس تحلیل شده است. یافتههای تحقیق بیانگر این است که بیشترین تاثیرپذیری از خشکسالی بین سرمایههای معیشتی در دو بعد سرمایههای نهادی و سرمایههای طبیعی با میانگین 83/2 و 76/2 اتفاق افتاده است. همچنین بین دو متغیر تاثیرپذیری تابآوری سرمایههای معیشتی از رخداد خشکسالی و ادراک آن توسط ساکنین و سابقه سکونتی افراد رابطه معناداری برقرار است. نتایج آزمون تحلیل واریانس آنوا نیز بیانگر عدم تفاوت بین گروههای باسابقه سکونتی مختلف در تاثیرپذیری از خشکسالی بهجز دو بعد سرمایههای مالی و طبیعی است. نتایج آزمون توکی نشان می دهد که در دو بعد سرمایههای مالی و طبیعی میتوان میانگین متفاوتی از تاثیرات خشکسالی را بر اساس سابقه سکونتی مشاهده کرد.
کلید واژگان: خشکسالی, تاب آوری, سرمایه های معیشتی, مدیریت مخاطرات, توسعه روستایی, شهرستان خوسفSecuring livelihoods and reducing the risk of migration caused by the impact of external shocks on arid ecosystems is one of the essential requirements for ensuring human sustainability. Therefore, the approach to improve the resilience of rural livelihoods against drought is of particular importance. Accordingly, the present study based on descriptive- analytical methodology, examines the effects of drought on the livelihoods resilience of villagers. The research method is applied and based on library and field studies (through a researcher-made questionnaire). The statistical population includes 2168 households in Barakouh, Mazhan and Khosf rural districts of Khosf county. Based on Cochran formula with error of 0.07, 214 questionnaires were randomly distributed and completed by the villagers and analyzed using appropriate statistical tests. The findings of the study indicated that the most impacted drought between livelihoods capitals occurred in two dimensions of institutional capital and natural capital with average of 2.83 and 2.76. There is also a significant relationship between the two variables; affecting the resilience of livelihoods capitals from drought and its perception by residents and people's residential background. The results of ANOVA test showed no difference between group and within groups with a history of residence in drought susceptibility except for the two dimensions of economic and natural capital. The results of the Tukey test showed that in the two dimensions of financial and natural capital, a different mean of drought impacts can be observed based on residential history.
Keywords: Drought, Resilience, Sustainable Livelihoods, Risk Management, Rural Development, khosf County -
الگوهای معیشتی عشایر وابستگی مستقیمی به شرایط محیط زندگی شان دارد و بر همین اساس، مسئله اساسی مقاله حاضر این است که وضعیت این الگوها در شرایط خشک سالی در میان عشایر سیستانی و بلوچستانی چگونه است. فهم این مسیله، نخست مستلزم شناسایی الگوهای مزبور در منطقه است؛ بنابراین برحسب یافته های این پژوهش، که با رویکرد روش شناختی ترکیبی و در پی بهره گیری از تکنیک های مختلف اعم از نظرسنجی، مشاهده، گپ وگفت های میدانی، مطالعات کتابخانه ای و... انجام شده است، اکنون می توان حداقل از شش الگوی معیشتی عمده در این منطقه و در میان عشایر آن نام برد: 1. الگوی معیشتی متکی بر دامداری، 2. الگوی معیشتی متکی بر کشاورزی، 3. الگوی معیشتی متکی بر صنایع محلی و فروش محصولات فرعی، 4. الگوی معیشتی متکی بر کارگری، 5. الگوی معیشتی متکی بر فعالیت های خدماتی، 6. الگوی معیشتی متکی بر دریافت حمایت های دولتی. نتایج پژوهش نشان می دهد که اکنون دامداری و کشاورزی در میان نیمه کوچ نشینان منطقه، در عمل فعالیتی حاشیه ای و رو به افول است. صنایع محلی نیز که از سوی زنان عشایر تولید می شود، بیشتر پاسخگوی نیازهای خود آن هاست، اما آن ها به ناچار و برای کمک به خانواده بخشی از آن را برای فروش عرضه می کنند که البته عایدی فراوانی ندارد. تولید سایر محصولات فرعی مانند حصیر نیز که وابستگی مستقیمی به امکانات محیطی دارد، دیگر چندان قابل توجه نیست. در حال حاضر خشک سالی های مداوم عشایر را به سوی فعالیت هایی سوق داده که چندان تناسبی با هویت و شخصیت فرهنگی آن ها ندارد، اما این گروه ها با وجود میل باطنی و رضایت بدان تن داده اند. از جمله این فعالیت ها می توان به کارگری و سایر امور خدماتی مانند مسافرکشی، دست فروشی و... اشاره کرد. علاوه بر این، عشایر اکنون امکان حیات خود را بدون دریافت حمایت های دولتی بسیار دشوار دیده و هر کمکی از سوی نهادهای حمایتی را به مثابه ناجی و تا حدی تعادل بخش زندگی خویش می بینند.
کلید واژگان: اجتماعات عشایری, الگوهای معیشتی, خانوارهای عشایر, خشک سالی, سیستان و بلوچستانThe nomadic livelihood patterns are directly related to the conditions of their living environment, and so the main issue of the present article was how the situation of these patterns is in drought conditions between the Sistani and Balochistan tribes. Understanding this subject requires first identifying the patterns in the region; therefore, according to the findings of this study -that have been done with a combined methodological approach, using of various techniques including survey, observation, discussion, library studies, etc- it is now possible to name at least six major livelihood patterns in this region and among its tribes: 1) Livelihood pattern of ranch; 2) Livelihood pattern of farming; 3) Livelihood pattern based on local industries and by-products sales; 4) livelihood pattern of labor-based; 5) Livelihood pattern based on service activities; 6) livelihood pattern based on receiving government support. The results of the study show that the current livestock and agriculture among the semi-inhabitants of the region is practically a marginal and declining activity. Local industries, mainly produced by nomadic women, are often responsive to their own needs, but they are forced to sell a part of it to help the family, which of course has no significant income; the production of other by-products, such as the mat, which is directly dependent on environmental facilities, is also scarce. Subsequent droughts have brought nomads into activities that are not commensurate with their cultural identity and personality, and they do so in spite of their inner desire and satisfaction; these include laboring and other services such as grocery shopping, and so on. In addition, the nomads now find it very difficult to survive without government support, and they see every help from the support agencies as the savior of their lives.
Keywords: Tribal Communities, Livelihood Patterns, Drought, Baloch Nomads, Sistan, Balochistan -
خشک سالی و کمبود آب واقعیت عینی در کشور ماست که با رشد جمعیت و به دنبال آن، ضرورت تامین نیاز جمعیتی، افزایش زمین های زیر کشت و گسترش صنایع، روزبه روز بر اهمیت و ماهیت مسئله ساز آن افزوده شده است. متاسفانه حوضه آبریز زاینده رود استان اصفهان، با قرارگرفتن در خط خشک سالی چندین ساله، با بحران تامین آب در مقاطع بلندمدت مواجه شده است. بحران آب در این حوضه علاوه بر بحران طبیعی تامین آب برای مصارف شرب، کشاورزی و صنعتی و تامین آب شرب بخشی از استان یزد، تبعات سیاسی و اجتماعی مهمی نیز در این منطقه داشته است. رویدادهای تلخی که اوج آن اسفندماه 1391 بود، لزوم توجه علمی و عملی بیشتر بر حل معضل آب در کلان کشور را به طور عام و در این منطقه، که اهمیت زیادی در ابعاد مختلف دارد، به طور خاص دو چندان می کند. در این مقاله، به روش میدانی با بررسی جوانب این بحران و عوامل طبیعی و انسانی در وقوع و شدت یافتن آن، راهکارهایی برای مدیریت بهینه بحران های احتمالی مشابه در آینده بیان شده است. یافته ها و نتایج این بررسی نشان می دهد کمبود آب یا کاهش دسترسی به منابع آب شیرین موجب احتمال بروز تنش و ناآرامی در حوزه های بحران خیز می شود؛ به طوری که اعتراض های سال های 1389 تا 1392 در بخش هایی از اصفهان در پی بحران تامین آب در حوضه آبریز زاینده رود رخ داده است. از جمله راهکارهای موجود برای حل تامین آب در حوضه آبریز زاینده رود و کاهش آسیب های اجتماعی در این زمینه می توان به تهیه طرح آمایش سرزمین به صورت صحیح و علمی، مدیریت واحد حوضه رودخانه زاینده رود، تشکیل شورای برنامه ریزی و مدیریت آب بین استان زیر نظر وزارت کشور و وزارت نیرو و با شرکت تمام مصرف کنندگان آب مانند کشاورزان، شهروندان، صاحبان صنایع و سازمان های مربوط به آن ها، ورود جدی مدیریت وزارت جهاد کشاورزی در اصلاح روش های سنتی آبیاری و پیشنهاد کشت محصولات جدید، تغییر راهبرد مدیریت فضای سبز شهری، جلوگیری از بارگزارهای جدید بر زاینده رود، تداوم طرح های انتقال بین حوضه ای، به ویژه انجام دادن و اتمام پروژه انتقال آب بهشت آباد و استفاده از فناوری های جدید در شیرین کردن آب و انتقال آن از خلیج فارس به فلات مرکزی و از دریای خزر به مناطقی مانند سمنان و شمال استان اصفهان اشاره کرد.
کلید واژگان: آسیب های اجتماعی, انتقال آب, حوضه آبی, خشک سالی, زاینده رودDrought and water scarcity is an objective reality in the country, with the increase in population and consequently the need to provide for population demand, increase arable land and expand industries, increasing its importance and problematic nature day by day. In this regard, unfortunately, The water conditions in Zayandehrud watershed, which besides providing resources for the agricultural and industrial sectors of Isfahan province, is also in poor condition. Therefore, in recent years, due to the increase in water consumption in the drinking, industrial and agricultural sectors and in some successive droughts, we have witnessed water scarcity in the central plateau of Iran, especially in the east of Isfahan city. Zayandehrood catchment, located in Isfahan province, is facing a water supply crisis due to drought, and the Zayandehrood River is facing water shortage in the long run. Is. Water crisis in this basin In addition to the natural crisis of water supply for the major uses of Isfahan province, agricultural and industrial, and drinking water of a part of Yazd province, has had important social consequences. The bitter events that culminated in March 2013 have doubled the need for more scientific and practical attention to solve the water problem in general in the country in general, and in this region of great importance in various dimensions. This paper attempts to propose solutions to optimally manage similar potential crises in the future by examining the social aspects of this crisis and examining the natural and human factors in its occurrence and severity.
Keywords: Drought, Water Basin, Zayandehrood, Water Transport, Social consequences -
هدف این مقاله بررسی و سنجش میزان سرمایه اجتماعی و ارتباط آن با تاب آوری اجتماعی است. روش تحقیق پیمایش است که اعتبار آن از نوع محتوایی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شده است. جامعه آماری شامل تمامی سرپرستان خانوار روستاهای دهستان بدر شهرستان روانسر است که تعداد آن ها براساس سرشماری سال 1395 حدود 3996 نفر است. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 285 نفر تعیین شده است. مشارکت کنندگان به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحلهای متناسب و به طور تصادفی انتخاب شده اند. از روش های آماری مبتنی بر مقایسه میانگین ها، آزمون تی تک نمونه ای، آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه توام، برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهند میزان تاب آوری اجتماعی (3.16 از 5 نمره برابر با 63.34 درصد) و میزان سرمایه اجتماعی خانوارهای روستایی (3.31 از 5 نمره برابر با 66.22 درصد)، بالاتر از متوسط و خوب است. بین سطح سرمایه اجتماعی و زیرشاخه های آن شامل شبکه های روابط، مشارکت، اعتماد و هنجارهای معامله متقابل و تاب آوری اجتماعی روستاهای نمونه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتیجه تحلیل رگرسیونی نشان میدهد متغیرهای سرمایه اجتماعی در مجموع 52 درصد از واریانس میزان تاب آوری اجتماعی را تبیین می کنند.
کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, تاب آوری اجتماعی, مخاطرات محیطی, خشکسالیThe purpose of this article is to examine and measure the amount of social capital and its relation to social resilience. The research is a survey and its validity is content-based and its reliability has been calculated through the Cronbach's alpha. The statistical population consists of all the households’ heads of villages in sub-district Badr of Ravansar, whose number is 3996 people according to the census of 2015. The sample size was 285 people determined by the Cochran formula. Participants have been selected randomly by a multi-stage cluster sampling. Data were collected using SPSS software. Statistical methods, including the comparison of averages, single-sample t-test, Pearson correlation tests and multiple regression, were used for analyzing data. The results of this research show that the social resilience (3.16 out of 5 scores being equal to 63.34%) and the social capital of rural households (3.31 out of 5 scores being equal to 66.22%) are above moderate and good. There is a positive and significant relationship between the level of social capital and its subcategories, including networks of relationships, social participation, trust, norms of mutual trade, and social resilience of sample villages. The result of regression analysis shows that the social capital variables explain totally 52% of the variance of social resilience.
Keywords: “social capital”, “social resilience”, “environmental risks”, “drought” -
کشاورزی مهم ترین فعالیت اقتصادی روستاییان است و بیشترین سهم مصرف آب، مربوط به این بخش میباشد. کمبود آب در این بخش می تواند موجب بروز بحرانهای جدی از جمله تنش های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی و... در زندگی انسانها به ویژه روستاییان کشاورز شود. باتوجه به اهمیت میان رشته ای بودن این موضوع، هدف از این مقاله تحلیل تنش های اجتماعی ناشی از کمبود آب بین کشاورزان روستایی دهستان میان جام می باشد. روش به کار رفته، توصیفی تحلیلی است. ابزار اصلی برای جمع آوری داده ها، روش کتابخانه ای، اسنادی و میدانی است و از پرسشنامه استفاده شده است. برای پردازش و تحلیل داده های حاصل از تنش اجتماعی، از نرم افزار SPSS و جهت رتبهبندی روستاهای موردنظر از نرم افزار پرومیته استفاده شده است. به منظور بررسی متغیر تحلیل تنش های اجتماعی ناشی از کمبود آب باتوجه به نرمال بودن شاخص ها از آزمون T تک نمونهای استفاده شد. با توجه به اینکه حد بالا (1/1969) و حد پایین (0/3279) شاخصها مثبت بوده و میانگین جامعه در این شاخصها، بیشتر از مقدار مورد آزمون میباشد، نتایج گویای این است که شاخص های مذکور در روستاهای مورد بررسی در وضعیت متوسط رو به بالا قرار گرفته است. جهت بررسی ارتباط بین دو متغیر خشکسالی و تنش اجتماعی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد که مقدار این عدد (0/395) به دست آمد. این مقدار نشان می دهد که با بالارفتن معضلات آبی، به همان میزان تنش های اجتماعی افزایش مییابد. نتایج حاصل از نرم افزار پرومیته نیز نشان داد، به لحاظ تنش اجتماعی به وجود آمده، روستاهای امغان و کلاته مروی دارای بیشترین میزان جریان خالص میباشد.کلید واژگان: کمبود آب, تنش اجتماعی, خشکسالی, جوامع روستاییGiven that agriculture is the most important economic activity of villagers and the largest share of water consumption is in this sector, water scarcity in it can lead to serious crises such as political, economic, social and environmental tensions. And ... in the lives of humans, including rural villagers. Accordingly, the purpose of this article is to analyze the social tensions caused by water scarcity among rural farmers in the Miyanjam rural. The method used is descriptive-analytical. The main tool for collecting data is a library method - documentary and field study using a questionnaire. For data processing and analysis of social tension, SPSS software was used and the PROMETHEE software was used to rank the villages. One-sample T test was used to study the variables of social tension due to water scarcity due to normal indices. Considering that the upper limit (1.1969) and the lower limit (0.3279) of indicators are positive and the mean of society in these indices is more than the test case, the results indicate that the mentioned indices in the studied villages in the middle position to the top. The Pearson Correlation Coefficient (0.395) was used to investigate the relationship between two variables of drought and social tension, which showed that as social dysfunctions increase, social tensions increase. The results of the Prometheus software show that the villages of Amghan and Kalateh Marvi have the highest net inflow due to social tension.Keywords: water scarcity, water crisis, social tension, drought, Miyanjam rural district
-
هدف اصلی این مقاله کیفی که به شیوه پدیدارشناسی انجام شده است، تحلیل محیط زیست گرایانه بحران آب و خشکسالی برمبنای نظریه رفتار برنامه ریزی شده آجزن، از دیدگاه کشاورزان شهرستان ایلام است. الگوی به کاررفته برای تحلیل نگرش رفتاری در این پژوهش، رفتار برنامه ریزی شده آجزن بوده است. در این مطالعه از تلفیق دانش روان شناسی، مردم شناسی و دانش فنی کشاورزی (رویکرد میان رشته ای) استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه، کشاورزان شهرستان ایلام که بیشترین خشکسالی را در سال های اخیر تجربه کرده اند کارشناسان مسائل آبیاری اداره کل جهاد کشاورزی شهرستان ایلام ، و کارشناسان مدیریت بحران استان بوده اند. افراد مطلع از طریق روش گلوله برفی شناسایی شدند. داده های پژوهش به روش مصاحبه عمیق و مشاهده مستقیم جمع آوری، و براساس الگوی کلابزی تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که کشاورزان، روش هایی سنتی و بومی مانند تغییر الگوی کشت، ذخیره علوفه، تغییر زمان کاشت، تنوع معیشت، و ترمیم جوی های آب را به جهت سازگاری با خشکسالی و چرای مزارع خشک شده، خرید آب از همسایگان، کاهش تعداد دام ها، و قطع درختان، به منظور مقابله با خشکی به کار می گیرند. نتایج به دست آمده از جامعه کارشناسان نشان می دهد که آنان اقداماتی را در سه مرحله پیش از وقوع بحران (مدیریت تلفیقی منابع آب و ظرفیت سازی نهادی)، در حین وقوع بحران (حمایت گری هدفمند و برنامه ریزی سیستمی) و پس از وقوع بحران (توسعه کشاورزی و معیشت پایدار) انجام داده اند.کلید واژگان: سناریوی بحران آب, رفتار برنامه ریزی شده, خشکسالی, کارشناسان, تحلیل محیط زیست گرایانه, شهرستان ایلامThe main purpose of this qualitative study carried out in a phenomenological manner was to pro- environmental analysis of the water and drought crisis scenario based on the theory of planned behavior of Ajzen from the view point of farmers in Ilam County. The theory of planned behavior was used to analyze Behavioral pattern. The study used a combination of psychology, anthropology sciences and technical knowledge of agriculture. The studied population of current research was framers who have faced with the most droughts in recent years and irrigation experts of office of jihad Agriculture of Ilam Township and crisis management experts of Ilam Governorship. Subjects were identified through snowball method. The data were collected using in-depth interviews and direct observation and were analyzed based on the clabzi pattern. The results showed that farmers employ indigenous ways such as changing crop patterns, feed store, changing the time of planting, livelihood diversification, restoration of waterways for the adaptation to drought and grazing dry farms, buying water from neighbors, reduce livestock, cut down the trees in order to cope with drought. The results of the experts population indicated that experts are doing actions in three phases before the crisis (integrated management of water resources and institutional capacity building), during the crisis (targeted support and planning system) and after the crisis (agricultural development and sustainable livelihoods).Keywords: water crisis scenario, planned behavior, Drought, experts, pro- environmental analysis, Ilam Township
-
این مقاله 3 هدف را دنبال می کند: اول، معرفی مسئله ی آب و پیامدهای مخربش برای جامعه ی ایرانی، دوم، شناخت علل ایجاد کننده ی مسئله ی آب، و سوم، ارائه ی راه حل هایی برای کاهش آن. این بررسی جنبه توصیفی و تحلیلی دارد و مستند به تحقیقات و داده های تجربی، آمارهای معتبر و نظرات کارشناسان مسایل اجتماعی و محیط زیستی، اقتصاددانان، جامعه شناسان، حقوق دانان و مدیران اجرایی کشور است. نتایج این مطالعه نشان می دهد در حال حاضر کشور ایران دارای سه مشکل اساسی در رابطه با آب است: «کمبود آب»، «آلودگی آب» و «خشک شدن تالاب ها و دریاچه ها». مسایل آب پیامدهای تهدید کننده ای برای توسعه ی پایدار کشور از ابعاد مختلف طبیعی، سلامت، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دارند. چارچوب نظری مقاله نظریه ی توسعه ی پایدار است. علت اصلی مسئله ی آب پیروی از الگوی «اقتصاد کلاسیک» در ایران است که اصول محیط زیستی توسعه پایدار را رعایت نمی کند. علل دیگر عبارتند از: «صنعتی شدن»، «شهری شدن»، «رشد جمعیت»، «افزایش مصرف منابع آبی» و «کم توجهی به اصول محیطزیست در تدوین برنامه های توسعه». راه حل کلیدی حل مسئله ی آب راه حل تغییر راهبرد توسعه ی کشور از اقتصاد کلاسیک مبتنی بر بهره برداری هرچه بیش تر از طبیعت به اقتصاد زیست بومی مبتنی بر توانایی های طبیعت ایران و احترام به آن است. سایر راه حل های عبارتند از: «ارتقای فرهنگ عمومی»، «اصلاح الگوی برداشت و مصرف آب»، «تاسیس و تقویت سازمان های مردم نهاد زیست محیطی»، «مدیریت و حکمرانی بهینه ی آب» و «ضمانت قانونی دادن به برنامه های محیط زیست» و «استفاده از فناوری های مدرن».کلید واژگان: مسئله ی اجتماعی, توسعه ی پایدار, اقتصاد زیست محیطی, کمبود آب, آلودگیThe present study aimed at introducing water as a problem and its destructive consequences on Iranian society, recognizing the reasons behind the water problem and offering solutions to control it. It was a descriptive analytical study supported by reliable experimental data and statistics. The results showed that Iran is suffering three water problems: water pollution, water shortage and drying of lakes and lagoons. Water problems have many threateningly natural, sanitary, political and socio-economic consequences for sustainable development of Iranian society. The theoretical framework of the study is based on sustainable development theory. The main reason for the current water problems in Iran arose out of a model of classic economy which does not follow the environmental principles of sustainable development. The other factors include climate chang, construction dams, industrialization, urbanization, population growth and Traditional agriculture with low productivity. The key solution for resolving the water problem is the Following the principles of environmental sustainability in industrial development plans. The other solutions are promotion of public culture, refining the harvest and consumption patterns of water in all sectors of the economy, especially agriculture, Optimizing water resource management, Increase the economic value of water,giving constitutional guarantee to environmental programs, and using modern technologies.Keywords: social problem, Sustainable Development, ecological economy, water pollution, water shortage, drought
-
این مقاله با هدف واکاوی نظام معنایی جامعه کشاورزی از پدیده خشکسالی، می کوشد تا نشان دهد کشاورزان، این پدیده و پیامدهای مربوط به آن را چگونه درک، تفسیر و ارزیابی می کنند، چه دلایلی برای بروز این پدیده در ذهن دارند و بر اساس این دلایل و تفاسیر چگونه به آن واکنش نشان داده اند. روش مطالعه کیفی از نوع نظریه بنیادی است. پس از کشف مفاهیم اولیه و مقولات عمده، در مرحله کدگذاری محوری فرایند اتصال مقوله ها بر اساس خواص آنها صورت گرفت. مقوله های بدست آمده عبارتند از: «تجربه ای تراژیک»، «شرایط زمینه ای مستعد و معیوب»، «خشکسالی به مثابه پدیده ای چند علیتی»، «مخاطره ای چندجانبه و دامن گستر» و «راهبردهای مقابله ای شخصی». مقوله هسته ای تحت عنوان «زیست جهان در مخاطره» که سایر مقولات عمده را دربر می گیرد. بدین ترتیب کنشگران عرصه کشاورزی در حال تجربه زیست جهانی پرمخاطره اند. آنها به طور شالوده ای نتوانسته اند از طریق کنش های شخصی مشکل را رفع کنند و تصور آنها از آینده، آینده ای نامتعین، مملو از بیم ها و امیدهاست. به نظر آنها به جز امیدهای آخرالزمانی، حکومتی توانمند و تمامیت گرا می تواند این بحران را ساماندهی کند.کلید واژگان: استان اصفهان خشکسالی, جامعه کشاورزی, نظریه زمینه ایThis study aims to explore the systematic concept of drought in agricultural community and it also tries to show how farmers understand, interpret and evaluate this phenomenon and its consequences. In addition to their own interpretation of this phenomenon, what reasons do they have for it and how do they react to it based on these reasons and interpretations. It's a qualitative study and the strategy of grounded theory has been used to do research and to analyze data and to offer the final theory. After the basic concepts and the main categories based on them in the open coding had been discovered, the categories were connected according to their properties in axial coding. The findings include 5 categories: «tragic experience», «predisposed and defective grounded conditions», «draught as multifactorial phenomenon», «multilateral risk», «personal coping strategies», and basic category as «life-world at risk» that contains all main categories. Therefore, the activists in agriculture experience a risky life-world that they couldnt basically solve the problem by personal actions with a temporary result and they think future is indeterminate, full of fears and hopes. They think an enabling and totalitarian state can organize this crisis in addition to apocalyptic hopes.Keywords: drought, Grounded Theory, Agricultural Community, Esfahan Province
-
تحقیق بررسی بازتاب مطبوعاتی شرایط بحران آب شرب درتهران درروزنامه های کثیرالانتشار (ایران و جام جم)، حول محور مدیریت آب می باشد و با هدف شناسایی نقش مطبوعات در اطلاع رسانی و آگاهی بخشی افکار عمومی انجام شده است. در این تحقیق بنا به ماهیت وموضوع آن از روش تحلیل محتوی استفاده شد. جامعه آماری مورد نظر تمامی مطالبی است که با موضوع آب در روزنامه های ایران و جام جم دردوره زمانی سه ماهه تابستان 1393 درج گردید. برای نمونه گیری ازروش تصادفی و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSSو آزمون های استنباطی Tمقایسه ای وU مان ویتنی استفاده شده است. فرضیه های تحقیق بر تاثیرگذار بودن مطالبی اشاره دارد که درروزنامه های ایران و جام جم درباره بحران منتشر شده و برتفاوت عملکرد دو نشریه درنحوه اطلاع رسانی، جهت گیری و اولویت های خبری تاکید می نماید. یافته های تحقیق دلالت برعملکرد همسو و موثر دو نشریه در آگاهی بخشی افکار عمومی و بزرگ نمایی مسئله بحران آب شرب تهران در مطالب منتشره دارد و ضمنا بر تفاوت رویکرد روزنامه های مربوطه در نحوه اطلاع رسانی ،جهت گیری و اولویت های خبری تاکید می نماید.کلید واژگان: مدیریت بحران, منابع آب شرب, خشکسالی, روزنامه, خبر, افکار عمومیThe research is about water management of drinkable water crisis which is reflected in mass media (Iran and Jame Jam). Also the important goal is to raise public awareness through mass media. Analyzing is the method which is used in this research according to its nature and subject. The above mentioned subject, water .crisis is the issue that statically pointed out in Iran and Jame Jam newspapers during 3 months period in summer 2015. The software SPSS, resulting T tests and comparing were used for taking samples randomly in order to analyze them. Theories of the research refers to the essence of this crisis, also the difference functions of the two papers.Keywords: Crisis management, Water resources, Drought, Newspaper, News, public opinion
-
جی غال اسمک (جوغاسم، پیشوک، پیقک، چیدم، چیدان، چکیدان...) / گیاه مردم شناسی و جغرافیای گیاهی (قلمرو رویشی) این گیاه در ایراننوشته حاضر یک روبر (الگو) و نقشه (واگیره) کار برای گیاهان ایران بوده که حاصل کار طولانی مدت نویسنده و با کمک بیش از پانزده تن از دانشجویان کوشا و علاقه مند و هوشمند دانشکده علوم اجتماعی در ربع قرن گذشته، به سامان رسیده است.
این نوشته توانسته است قلمرو رویشی این گیاه را در حدود یک چهارم سرزمین ایران پی گرفته و بقایا و بازمانده خرده فرهنگ گردآوری و مصرف آن را به ویژه در قحط سالی ها و گرانسالی ها و تنگ سالی ها را ثبت و ضبط کرده و نام فارسی این گیاه را از یک نام «جوغاسم» آن هم با املای «جوقاسم» که از نظر تاریخی و زبان شناسی بی معنا است را به حدود پنجاه نام از چندین استان ایران، استان های آذربایجان شرقی و غربی، کرمانشاه، ایلام و بخش هایی از استان زنجان و اصفهان و همدان و لرستان و استان مرکزی برساند و نمونه هایی از ادبیات شفاهی و باورها و هنجارهای مربوط به این گیاه را مردم نگاری کند و از طریق این کار میدانی بسیار کوچک از نظر مضمون و بسیار عمیق از نظر توجه به ریزه کاری ها همچون گمانه زنی های باستان شناسی و با زمان بری بسیار به مقیاسی برای کار بر روی تک تک گیاهان مفید و هم گذشته ایران دست یابد.
این کار میدانی سبب شده است که ما به تحلیل جدیدی درباره خرافه نیز دست یابیم به این عنوان که پیش از این تصور غالب این بود که خرافه حاصل مغزهای ناتوان جامعه و شیوع و نفوذ آن باورها و رفتارها به جامعه فرهنگ است. این کار نشان می دهد که به احتمال زیاد، داقل بخشی از آنچه را که ما امروزه خرافه می دانیم حاصل ذهن های پیشرفته حکما و جامعه برای اعمال نفوذ و کنترل کودکان و کم دانشان و حاهلان عصر خویش بوده است.
کلید واژگان: گیاه مردم شناسی, جوغاسم, پیشوک, گرانسالیThis is a model and map for studying Iranian plants which is provided as a result of long time researching of author and his fifteen interested, diligent and shrewd students. In this article the vegetative area of this plants in a quarter of Iran’s territory and the subculture of its picking and consumption especially in drought and famine periods are documented. The historically and linguistically meaningless name of Joghasem is explored and obtained up to more than its fifty synonyms in different provinces of Tehran, western and eastern Azarbayjans, Kermanshah, Ilam, and some parts of Zanjan, Isfahan, Hamedan and Markazi provinces. The article also ethnographically studies some samples of oral literatures, beliefs and norms which are related to this plant. By such small but deep field research, it provides some archaeological speculation. This field research also brings a new analysis about superstition. Before this, the dominant conception was that superstition is as the result of weak brains and the prevalence of related beliefs and behaviors. By this study it is clear now that most likely, at least some part of what is mentioned today as superstition is the result of advanced mind of the men of wisdom and society to control child, illiterates and fools of the age.Keywords: ethno-botany, Joghasem, drought, famine -
کشور ما به دلیل قرارگیری در کمربند خشک عرضهای جغرافیایی نیمکره شمالی به طور پیوسته از خشکسالی، خشکی و کمآبی رنج میبرد. هر چند حدود دو سوم از پهنه جغرافیایی کشور در عرصه مناطق خشک واقع شده، ولی در دو دهه اخیر گسترش خشکسالی و کمآبی تمام کشور را تحت تاثیر قرار داده است. به طوری که این مساله از دغدغه های مهم سیاستگذاران و برنامهریزان گردیده که آثار مقابله با آن بهوضوح در فصول مختلف برنامه های توسعه کشور در دو دهه اخیر مشهود است. تهیه و تنطیم روش های مقابله با خشکسالی و کمآبی و تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم اقتصادی و اجتماعی آن نیازمند شناخت اثرات خشکسالی ها در پهنه های متفاوت جغرافیایی است. این تحقیق محدودهای از بستر جغرافیایی شرق کشور در استان خراسان جنوبی را به عنوان منطقه مورد مطالعه اثرسنجی آثار اجتماعی خشکسالی بر فضاهای روستایی را مورد بررسی قرار داده است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ روش و ماهیت توصیفی-تحلیلی و از لحاظ جمع آوری داده ها اسنادی- پیمایشی میباشد. جامعه آماری تحقیق را 153 روستای بخش شوسف شهرستان نهبندان تشکیل میدهند که از این میان 38 روستا به عنوان جامعه نمونه انتخاب، و کار پرسشگری از 262 منتخب در این روستاها صورت گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده های مورد لزوم از نرم افزارهای آماری SPSS و EXCEL و جهت پردازش داده ها از آزمونT تک نمونهای استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد خشکسالی در بعد اجتماعی موجب افزایش مهاجرت، افزایش فعالیت های غیرقانونی، فقر و وابستگی بیشتر روستاییان به سازمان های حمایتی شده است. از این رو، برای مقابله با پیامدهای خشکسالی باید روش هایی همسو با شرایط منطقهای از ابعاد زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی اتخاذ نمود.
کلید واژگان: خشکسالی, پیامدهای اجتماعی, نواحی روستایی, توسعه روستایی, شوسفThe Inspection of Social Consequences of Drought in Rural Regions / Case Study: Shoosf District of Nehbandan CountyOur country for the reason of resting on dry strap of geographical latitudes in northern hemisphere suffered continuously from famine, dryness and droughty. Although about two third of the country’s geographical arena situated on the dry zones, but in two recent decades, the dryness and famine has influenced all of the country so that this problem turned as one of the important concerns of politicians and planners which the oppositional effects of this problem can be seen very clearly in two recent decades in different seasons of developmental programs of the country. The provision and drawings of contrasting methods with famine and dryness and its direct and indirect economical and sociological effects demands the recognition of dearth influences in various geographical arenas. This research has been investigated the restricted area of geographical boundary of the east of country in South Khorasan as a region of case study of influence weighting of sociological effects of drought in rural spaces. This present research for the reason of its applicability aim, from the view of its nature and methodology is descriptive-analytic and from the view of data collection is documentary-survey one. The statistical community of research contains from 153 villages of Shoosf district of Nehbandan city which among them the numbers of 38 villages has been selected as a sample community and the labor of inquiry making has been accomplished from among 262 selected ones in this village. For the analysis of the required data, the statistical software of SPSS and EXCEL and for the reason of data processing method, the single sample T test has been used. The findings of research indicated that the dryness from social dimension causes the increase of immigration, illegal activities, poverty and the more dependency of villagers to the patronizing organizations. For this reason in opposition to drought consequences the harmonious methods with regional conditions from the environmental, economic and social aspects should be assumedKeywords: Drought, Social Consequences, Rural Regions, Village Expansion, Shoosf -
سخن گفتن درباره اهمیت غذا آنچنان بدیهی است که نیازی به اثبات ندارد. هم زیست شناسان و هم روان شناسان و بیش از آن دانش مردمی این ضرورت مبرم را احساس کرده است. اما برخی از جوامع و از آن جمله جامعه ایران به دلیل شرایط خاص جغرافیایی و تاریخی خود و به دلیل کمبود غذا و حتی آب از سویی و حوادث طبیعی نسبتا فراوان و هجوم های فراوان اقوام بیگانه، در چهار راه حوادثی چندین و چند هزار ساله قرار گرفته است، بنابراین صاحب تجربیات فراوان و گاه کم نظیری در مسائل مربوط به امنیت و مدیریت غذایی و نگاهداری و ذخیره سازی و پس انداز غذا می باشد که متاسفانه این تجربیات به سرعت در حال فراموشی اند.
در اغلب مناطق ایران، چه کوهستان هایی که آب دارند، خاک ندارند. و چه دشت هایی که خاک دارند آب ندارند. در ضمن وفور گیاهان، محصولات زراعی، باغی و دامی به ماه هایی از سال محدود و قابل تکرار نبوده است. از سویی دیگر آفات خطرناکی همچون ملخ، سن، رنگ، خشکسالی، سرماهای نابهنگام، سیل و تگرگ از بلاها و ناامنی های طبیعی و بدتر از آن بلاها و ناامنی های اجتماعی و از آن جمله هجوم های خارجی که تاریخ کشور ما یکی از رکورددارهای جهانی آن محسوب می شود سبب شده است که مردم ایران در طی چند هزار سال یکجانشینی در این شرایط ویژه، تجربیات فراوانی را اندوخته و برای روز مبادا و قحط سالی ها و خشکسالی ها و بدبیاری ها، راهکارهای گوناگون را ابداع کنند؛ که حتی توانستند فاسد شدنی ترین خوراکی ها همچون شیر - را از یک هفته تا یکی دو سال نگاهداری کنند. همچنین است نگاهداری سبزی، گوشت و میوه های تازه.
این مقاله مقدمه ای است بر کاری بزرگ درباره شیوه های سنتی نگاهداری و پس انداز مواد غذایی و راه های سنتی مقابله با قحط سالی ها که اجداد ما برای هزاران سال از آن بهره می برده اند. این نوشتار بر آن است که تا بیش از این دیر نشده بخشی از آخرین تجربیات پیرمردان و پیرزنان ایلی، روستایی و داستان هایی را که از اجدادشان درباره قحط سالی ها و شیوه های مقاومت در برابر آن و شیوه های نگهداری و پس انداز مواد خوراکی و راه های مدیریت رژیم غذایی در شرایط کمیابی شنیده یا خود به کار برده اند را ثبت و ضبط نمایند. از یافته های این مقاله می توان به ترسیم نمودار اولیه طبقه بندی خوراک در فرهنگ ایران اشاره کرد.
کلید واژگان: مدیریت غذایی, نگاهداری و ذخیره سازی, خشکسالی و قحط سالی, خوراک, دانش بومیIt goes without saying that food is quite significant which is felt by biologists, psychologists and more importantly by people. However, some societies including Iranians have always witnessed various incidents for thousand years due to its specific geographical and historical condition, shortage of food and even water on the one hand, and many natural disasters and attacks by alien tribes on the other hand. Therefore, they have so much and sometimes unique experience in issues related to food security, management and storage. The said experiences unfortunately keep being forgotten. In most Iranian regions, there are mountains with water and no soil or deserts with soil and no water. Moreover, plants grow and agricultural, garden, and animal products are produced only in some months of the year. On the other hand, dangerous pests such as locust, age, color, natural disasters such as drought, untimely cold weather, flood, hail, and worst of all social insecurities including attacks on Iran which is a record-holder in this regard have all led to collection of experience in such special conditions so as to be used in such unlucky days of shortage or drought. Iranians have innovated various solutions to the extent that they have been able to store the most perishable foods such as milk for one week to two years. This is also true for vegetable, meat and fresh fruits. The present paper is the preliminary stage of a great work about traditional methods of food storage and traditional ways of fighting drought which have been applied by our ancestors for thousands of years. The paper aims at recording the latest experiences of old villagers and stories they have heard or applied about drought and different methods of combating it, food storage techniques and diet management at times of shortage before its too late. One of the findings is drawing of the preliminary graph of food classification in Iranian culture.Keywords: Food Management, Storage, Drought, Shortage, Food, Native Knowledge -
گلخونه شناسی گونه ای گل حسرت / جوغاسم (جی غال اسمک، پیشوک، پیغوک،...)مردم شناسی گیاهی را می توان علم شناخت روابط متقابل انسان درجهان گیاهی تعریف کرد. این علم به خودی خود، نه به مطالعه گیاهان و نه به مطالعه جوامع انسانی که به پژوهش در همه پدیده هایی که این دو گروه را به هم متصل می کنند، می پردازد؛زیراانسان ها از لحاظ فرهنگی زیستی رابطه ای بسیار غنی با جهان گیاهی اطراف خود داشته اند، از این رو شناخت رابطه انسان گیاه یکی از راه های اصلی شناخت، چگونگی پدیدار شدن فرهنگ های انسانی و چگونگی رشد و تکامل این فرهنگ ها قلمداد می شود.
منظور ما از«گلخوشناسی» رفتار شناسی گیاهان و یا روانشناسی گیاهی است آن گونه که واقعا بوده و یا در فضای فرهنگی تصور می شده است، که البته برخی مصالح ومقدمات آن عملا از روزگاران کهن وجود داشته ولی امروزه نیازمند تدوین حوزه ای میان رشته ای و مستقل است.جوغاسم یکی از گیاهان مقاوم و متواضعی است که در زندگی مردمان برخی از مناطق ایران در قحط سالی ها و خشکسالی ها نقشی بس اساسی بازی کرده است.
کلید واژگان: جوغاسم, گیاه شناسی مردمی, گلخوشناسی, قحط سالی, گرانسالیEthnobotany is a young and extradisciplinary branch of anthropology specifically in the field of traditional knowledge and technology. The field of traditional knowledge and technology is a product of thousands years of human experience in relation to himself, others (society), and the nature in the context of history and local, regional, and global culture. A small part of this experience has been written in the age of writing, but the main part, due to various reasons, has remained unwritten and confined to the sphere of oral history. Indeed, the tacit knowledge of this experience has been an unconscious and inapprehensible one. Ethnobotany describes the relationship between humans and plants. Plant ethology is an emerging sub-branch of ethnobotany that is the intersection of different scientific fields, especially social sciences. As an interdisciplinary field, it also interacts with other areas of human knowledge such as philosophy and art. Plant ethology is not only concerned with the behaviors of plants, but also with how plants arerepresented and reflected in the rhetorical space of poets, writings of humans, folklore, and cultural space.Jo Ghassem is a wonderful plant that grows in a few certain parts of Iran, including Azerbaijan, Kurdistan, Ilam, Central Province, and some areas of Isfahan. It has saved the lives of many residents of these regions as well as some parts of Iraq and Turkey being at risk of drought and famine. The present research is an ethnographical study on Jo Ghassem, and the author aims to share the results of his comprehensive studies on wildflowers in Iran as well as his cognitive perceptions of this small but humble plant.Keywords: Jo Ghassem, Ethnobotany, Plant Ethology, Drought, Famine
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.