به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "islamic theology" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «islamic theology» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی islamic theology در مقالات مجلات علمی
  • Qodratullah Qorbani*

    The rationality of religious belief systems indicates longitudinal relationships, so that each benefit from pertained rationality based on ontological place within the web of religious knowledge. Therefore, it can be possible to consider three layers of religious beliefs i.e. fundamental, middle, and marginal. Here fundamental beliefs are the most rational, followed by middle and finally marginal. Concerning Islamic and Christian traditions, there can be two beliefs, believing in one God and the hereafter, that are considered fundamental ones. There are also middle beliefs between the two mainstream religions that are about divine attributes, the relationship between God and human beings, and so on so forth. Finally, the level of marginal beliefs of two are about the sacredness of places, times, events, things, persons, situations etc. This research wants to show that although all religious beliefs have been expanded and changed under the influence of epistemic and non-epistemic factors, t fundamental beliefs have been more stable, immutable, universal, and compatible. Middle beliefs of Islam and Christianity, are generally based on believers’ plural understandings of religious texts and under aforementioned factors. Thus, in order to study the rationality of religions and their traditions, it is necessary to pay closer attention to how and under what conditions (epistemic and non-epistemic) their web of beliefs are formed and shaped.

    Keywords: Hierarchical Rationality, Islamic Theology, Christian Theology, Religious Belief
  • حمید عطائی نظری
    اصطلاح «معنی» یکی از اصطلاحات فنی بسیار مهم و کلیدی در کلام قدیم اسلامی به شمار می آید که در مسایل و مباحث مختلف کلامی فراوان به کار رفته است. به رغم اهمیت و کاربرد وافر این اصطلاح در دانش کلام، معنا و مفهوم آن با ابهام و پوشیدگی بسیاری همراه بوده است و چیستی معنای حقیقی آن نزد متکلمان متقدم به پرسشی بحث برانگیز و مناقشه آمیز در تحقیقات کلامی معاصر بدل شده است. در پاسخ به این پرسش، تاکنون مقالات و جستارهای شایان توجهی نشر یافته است و آراء و نظریات گوناگونی در باب معنای اصطلاح «معنی» پیش نهاده شده. در نوشتار حاضر، ضمن مروری موجز بر پژوهش های پیشین در این مسیله، نکاتی در خصوص مفهوم این اصطلاح ایراد می شود و سپس ادله باورمندان به نظریه معانی و اشکالات ناقدان بر آن تبیین و بررسی می گردد.
    کلید واژگان: کلام اسلامی, معنی, معانی, معمر, معتزله, عرض, اعراض, احوال, صفات, بهشمیه
    Hamid Ataei Nazari
    The term "Ma‘nā" is one of the most important and key technical terms in the classical Islamic theology, which has been used extensively in various theological issues and discussions. Despite the importance and widespread use of this term in islamic theology, its meaning and concept has been involved with much ambiguity and obscurity, and its real meaning has become a controversial question in contemporary theological research. In response to this question, remarkable articles and research have been published so far, and various opinions and theories have been put forward about the meaning of the term. In the present article, in addition to a brief review of previous research on this issue, points are made about the meaning of this term and then the arguments of the believers in the theory of Ma‘ānī and the questions raised by the opponents of the theory are explained.
    Keywords: Islamic theology, Ma‘nā, Ma‘ānī, Mu‘ammar, Mu‘tazilites, accident, Accidents, Conditions, Attributes, Bahshamiyyeh
  • حمید عطائی نظری
    سلسله مقالاتی که زیر عنوان «اشارات و تنبیهات» منتشر می شود مجالی است برای طرح و تحریر جستارهای گونه گون انتقادی و کتابگزارانه و تراث پژوهانه که هر یک از آن جستارها نوشتاری است کوتاه و مستقل در باب موضوعی مشخص و ممتاز. بخش چهارم از این مقالات مشتمل است بر دو نوشتار انتقادی و کتابگزارانه. در مقاله «ملاحظاتی در باب مدخل جزء لایتجزی در دایره المعارف بزرگ اسلامی» پاره ای ملاحظات و انتقادات در باب مطالب مطرح در این مدخل بیان شده است. نوشتار «دو مجموعه مقاله نوانتشار درباره برهان جهان شناختی کلامی» نیز اشارتی است کوتاه به انتشار دو مجموعه مقاله تازه در خصوص مسایل جدید طرح شده درباره برهان حدوث و قدم و به ویژه تقریر نوین ویلیام لین کریگ از آن.
    کلید واژگان: جزء لایتجزی, جوهر فرد, دائره المعارف بزرگ اسلامی, خداشناسی, برهان حدوث و قدم, برهان جهان شناختی کلامی, ویلیام لین کریگ, کلام اسلامی
    Hamid Ataei Nazari
    The series of essays published with the title “Ishārāt wa tanbīhāt (pointers and reminders)” is an opportunity to present various writings such as critical reviews, book reviews, and short communications and notes on the Islamic heritage, each of which is a short and independent essay on a specific and distinguished topic The fourth part of these essays consists of two critical and bibliographic articles. In the article "Considerations on Indivisible Component Entry in the Great Islamic Encyclopedia", some considerations and criticisms about the contents of this entry have been expressed. The second essay entitled "Two newly published essay collections on the theological cosmological argument" also briefly points out the publication of two new essay collections on the latest issues concerning the argument of contingency and eternity, and in particular the new reading of it by  William Lane Craig.
    Keywords: Indivisible Component, The Essence of the Individual, the Great Islamic encyclopedia, theology, The argument of contingency, eternity, Theological cosmological Argument, William Lane Craig, Islamic theology
  • حسن عطایی نظری

    کتاب ارزشمند «مطالعاتی در باب سنتهای عقلانی اسامی در قرون میانی » مجموعه مقالاتی است به قلم زابینه اشمیتکه و حسن انصاری که در عرصه مطالعات اسامی و به طور خاص حوزه شناخت جریان های فکری عقلانی اسامی به نگارش درآمده است. این کتاب ویراست بازنگریسته و تازه شده ای است از مجموعه مقالاتی که پیش از این هر یک جدا گانه در مجات و مجالات مختلف به چاپ رسیده بوده است و ا کنون در کنار هم و در قالب مجلدی مستقل بازچاپ شده است. مقالات این کتاب بخش مهمی از پژوه شهای دامنه دار و پرشماری است که نویسندگان نامبرده طی چند دهه اخیر در خصوص مکتب معتزله و دو مذهب مرتبط با آن در قرون میانی اسامی، یعنی امامیه و زیدیه منتشر کرده اند. نوشتار حاضر به معرفی این مجموعه مقالات می پردازد.

    کلید واژگان: کلام اسامی, زیدّیه, معتزله, امامیّه, حسن انصاری, زابینه اشمیتکه
    Hamid Atāie Nazari

    Studies in Medieval Islamic Intellectual Traditions, by Sabine Schmidtke and Hasan Ansāri, is a collection of articles written in the field of Islamic Studies, and specifically focuses on understanding Islamic intellectual currents. This book is a revised edition of a collection of papers each one of which has previously been published in journals, and now are alltogether republished in the form of an independent book. The articles in this book are an important part of numerousstudies the mentioned authors have over the past few decades carried out and published about Mu›tazila School and two related religions in the Islamic Middle Ages, named Imamiyya and Zaidiyya. The following paper is going to give a report of this book and its collection of articles.

    Keywords: Islamic theology, Zaidiyya, Imamiyya, Sabine Schmidtke, Hasan Ansāri
  • سوسن باستانی*، زهرا حیدر زاده
    هدف مقاله بررسی جایگاه زنان در آرای علامه طباطبایی در تفسیر المیزان است. دیدگاه علامه طباطبایی، در جایگاه یکی از مهم ترین مفسران شیعی معاصر، از اهمیت و تاثیر بسیار برخوردار است. پژوهش با استفاده از چارچوب نظری الیزابت شوسلر فیورنزا و با روش هرمنوتیک انتقادی رهایی بخش انجام شده است. هرمنوتیک انتقادی رهایی بخش دین را واجد عناصر سازنده و رهایی بخش برای پاسخگویی به مسائل و مشکلات انسان امروز می داند و به کاوش در الاهیات می پردازد تا عواملی را که رهایی و توانمندی زنان را موجب می شوند بیابد و به کار ببندد.
    مقاله با این پیش فرض که نظریه اجتماعی هر متفکر از هستی شناسی و انسان شناسی او متاثر است، برای آشنایی با نظریه اجتماعی علامه طباطبایی در المیزان، ابتدا نگاه هستی شناختی و انسان شناختی و سپس نگاه او به زن را بررسی و نقد کرده است.
    بررسی نگاه هستی شناختی و انسان شناختی علامه حاکی از آن است که علامه زن را در خلقت موجودی مشابه با مرد و برابر با او در شان و شخصیت انسانی می داند. اما نظریه اجتماعی علامه از هستی شناسی و انسان شناسی فلسفی او فاصله می گیرد. از دیدگاه او، زن و مرد ازمنظر طبیعی با یکدیگر متفاوت هستند و درنتیجه این تفاوت، از حقوق اجتماعی متفاوتی برخوردارند. از مقایسه نگاه هستی شناختی و انسان شناختی علامه با نظریه اجتماعی او می توان دوگانه زن آسمانی-زن زمینی را نتیجه گرفت. علامه در تفسیر خود از زن و مرد عام سخن می گوید؛ زیرا همه را در همه زمان ها و مکان ها تابع وضعیت زیستی شان می بیند. درحالی که در عالم واقع زنان و مردان خاص وجود دارندکه تحت وضعیت اجتماعی، تاریخی و فرهنگی خاص رشد یافته اند و تربیت شده اند.
    کلید واژگان: زنان, الاهیات اسلامی, علامه طباطبایی, تفسیر المیزان, فیورنزا, هرمونتیک انتقادی
    Susan Bastani*, Zahra Heydarzadeh
    This paper explores Allama Tabatabaee’s views on the status of women in his work known as Almizan. Allama Tabatabaee is a prominent contemporary Shia interpreter with a wide and profound impact, so his thought is of great importance. This study applies the theological theory of Fiorenza to Allama’s interpretation. As such, Allama’s view on women in his work Almizan is considered through the method of emancipatory critical hermeneutics. Based on this method, religion is qualified to provide answers to questions and problems of today’s individuals and one can explore theology to find out the factors that emancipate and empower women. Fiorenza’s theory indicates that all interpretations are biased and no interpretation is disinterested. With such a proposition, this paper explores Allama’s social theory in the realms of marriage, divorce and heritage, inspired by his theological insight. Allama, based on his theology, considers women as similar beings to men and equal to them in dignity and worth. However, his social theory diverges from his theological insights. He believes that men and women are naturally different and because of this, they have different social rights. Men based on their nature are active and wise, while women are passive and emotional. Allama suggests that men and women’s rights are related to their nature, and since men have more natural advantages, they enjoy more rights compared to women, as such, men have guardianship over women. A comparison of Allama’s theology and his social theory reveals 'heavenly woman', inspired by his theology, and 'earthly woman', emerging from his social theory. He talks about general man and woman because he views them as dependent on their natural conditions. However, in real world, particular individuals of men and women exist, individuals brought up in specific social, historical and cultural contexts.
    Keywords: Women, Islamic theology, Allama Tabatabaee, Almizan, Fiorenza, Critical hermeneutics
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال