جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "public policy making" در نشریات گروه "علوم اجتماعی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «public policy making» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
برخورداری از نظام یکپارچه و هماهنگ خط مشی گذاری، یکی از محورهای اساسی پیشرفت کشور است. از طرف دیگر، اجرای اثربخش خط مشی ها به مشارکت و همراهی تمامی ذینفعان، به ویژه نهادهای تخصصی بستگی دارد، لذا مشارکت به عنوان یک ابزار اساسی تقویت مشروعیت، اعتماد عمومی و بهبود شفافیت فرآیندهای تصمیم گیری در نظام های حکمرانی مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی ایرانی اسلامی خط مشی گذاری عمومی با رویکرد مشارکت نهادهای تخصصی انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت گردآوری داده ها آمیخته (کیفی - کمی) با رویکرد اکتشافی متوالی است و با رویکرد تحلیل تم، 385 شاخص در قالب 40 مضمون پایه، 16 مضمون سازمان دهنده و 6 مضمون فراگیر احصا شده است. الگوی نهایی پژوهش بر اساس یافته ها در قالب 6 مضمون فراگیر شامل شناخت و درک مساله عمومی، دستور کار خط مشی عمومی، طراحی و شکل گیری خط مشی عمومی، اجرای خط مشی عمومی، ارزیابی خط مشی عمومی و تغییر یا خاتمه خط مشی عمومی ارائه شده و پیشنهادهای مرتبط مورد توجه قرار گرفته اند.کلید واژگان: الگوی ایرانی اسلامی, خط مشی گذاری عمومی, ارتقاء مشارکت, نهادهای تخصصی, شناخت و درک مساله عمومیHaving an integrated and coordinated policy-making system is one of the main axes of the country's progress. On the other hand, the effective implementation of policies depends on the participation and support of all stakeholders, especially specialized institutions. Therefore, participation has been considered as a basic tool for strengthening legitimacy, public trust and improving the transparency of decision-making processes in governance systems. The current research was carried out with the aim of designing the Iranian Islamic model of public policy with the approach of participation of specialized institutions. In terms of practical purpose, the research is mixed (qualitative-quantitative) with a sequential exploratory approach and in terms of the nature of data collection, 385 indicators have been counted in the form of 40 basic themes, 16 organizing themes and 6 overarching themes. The final model of the research is based on the findings in the form of 6 inclusive themes including recognition and understanding of the public problem, public policy agenda, design and formation of public policy, implementation of public policy, evaluation of public policy and change or termination of public policy. and related suggestions have been taken into consideration.Keywords: Iranian-Islamic Model, Public Policy Making, Promotion Of Participation, Specialized Institutions, Recognition, Understanding Of Public Issues
-
آموزش و پرورش ایران در دهه اخیر با چالش ها و مشکلات فراوانی در حوزه برنامه ریزی، بهره وری و تعامل میان ذی نفعان مواجه بوده است اما می توان از طریق تحول خط مشی ها با رویکرد جلب اعتماد والدین و جذب مساعی ایشان رویکردی نوین به مسایل این حوزه داشت. این پژوهش با هدف مدلسازی مشارکت شهروندان در خط مشی های نظام آموزشی و پرورشی ایران انجام گرفته است. راهبرد اجرای این پژوهش، راهبرد چندروشی می باشد. در مرحله اول از روش کیفی فراترکیب برای شناسایی مقوله های اصلی مشارکت استفاده گردید. یافته های حاصله از روش فراترکیب حاکی از وجود مقوله های توانمندی شهروندان، باورشهروندان، عدالت، گردش اطلاعات، کمیت و کیفیت اطلاعات، تشکیلات اجرایی، حمایت قانونی، عوامل اجتماعی و پیامد خط مشی های پیشین بوده است. بعد از آن به منظور تبیین ساختار روابط بین عوامل و ارایه الگو، از روش مدلسازی ساختاری-تفسیری استفاده شد که شکلی پنج سطحی نمایان گردید. بهترین تفسیر برای این مدل را می توان نردبانی بیان نمود که لازمه ورود به هر مرحله اطمینان از قابلیت اتکا به مرحله قبلی آن است. پیامد خط مشی های پیشین و عوامل اجتماعی سرآغاز، تکیه گاه و انرژی اولیه جامعه برای روندهای حقوقیست؛ حمایت قانونی لازمه ایجاد فرهنگ مشارکتی در فضای افکار عمومی و ساختار اداری دستگاه تعلیم و تربیت است؛ عدالت و انصاف، نمود تحقق فرهنگ مشارکتی در جامعه است که بعد از آن می توان روی روندهای شهروندی حساب ویژه باز نمود. مدل نهایی پژوهش نیازمند برخورد متوازن با نگاه علی اما با رویکرد فرهنگی به عوامل است تا بتوانیم بلوغ مشارکتی در نظام تعلیم و تربیت را شاهد باشیم.
کلید واژگان: مشارکت شهروندان, آموزش و پرورش, فراترکیب, مدلسازی ساختاری تفسیری, خط مشی گذاری عمومیIn recent decades Iranian public education system faced enormous challenges and issues in the area of planning, performance, and interaction among stockholders. Nevertheless, little wonder that by gaining the trust of parents and attracting their efforts, there will be a novel approach to the issues. This research aims to address educational policy issues through public participation. First of all, a qualitative method, the meta-synthesis had been used to identify the main components of participation. Initial findings have been 9 main components which are: citizen’s empowerment and beliefs, justice, information flow, quality and quantity of information, executive agencies, legal support, social factors, and the impacts of previous policies. The qualitative-quantitative method, ISM, then, has been used to discover the final model. In the final model, a five-level shape appeared. This ladder-shaped model requires entering each stage by ensuring a certain level of confidence in the previous stage. At the bottom of the model, the result of previous policies and social factors are the primary forces of society to participate. On the next level, legal support is necessary to create a participatory culture in the atmosphere of public opinion and the administrative structure of the educational system. Justice is a manifestation of the realization of a participatory culture in society resulting in opening a special account on the trends of citizenship. The final model of research requires a balance action by causal view but with culturist approach that will enable us to have participation maturity in the education system.
Keywords: public participation, Educational policies, Meta-synthesis, Interpretive-Structural Modeling, Public Policy Making -
فصلنامه رفاه اجتماعی، پیاپی 89 (تابستان 1402)، صص 339 -383مقدمه
در مسیر اجرای خط مشی گذاری عمومی، عوامل و موانع بازدارنده بسیاری وجود دارد که شناسایی آنها سبب کارآمدی اجرای خط مشی های اتخاذ شده برای آن حوزه می شود.
روشپژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی موانع اجرای خط مشی های رفاه اجتماعی ایران صورت گرفته است. پژوهش از نوع فراترکیب بوده که در بخش کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، داده ها گردآوری و کدگذاری باز؛ محورها و موانع اجرای خط مشی های رفاه اجتماعی شناسایی شد. در بخش کمی با استفاده از مرور ادبیات و پژوهش های پیشین؛ 6 پژوهش بنیادی در حوزه خط مشی گذاری با توجه به استنادهای انجام شده انتخاب گردید و گویه های اثرگذار بر اجرای خط مشی ها از سایر پژوهش های انجام شده به صورت اشتراکات استخراج گردید. در ادامه با استفاده از روش دلفی سه مرحله ای و همکاری 10 متخصص، دسته ها و گویه ها بدست آمد.
یافته هانتایج حاصل از پژوهش، نشان داد بر اساس آزمون فریدمن ده اولویت عبارتند از: وجود احزاب مخالف و موافق، دشورای های فنی، عدم استفاده از فناوری های جدید، مشروعیت نظام سیاسی و حاکمیتی کشور، عدم توجه به بلوغ فکری و سیاسی گروه هدف، عوامل سیاسی، زد و بندهای سیاسی، وضعیت رفاهی گروه هدف، نبود دستورالعمل اجرایی مناسب و همراستا نبودن برنامه ها و عدم تخصیص بهینه بودجه کشور؛
بحثمشخص شد عوامل تاثیرگذار به نوعی در اختیار دولت می باشد و نقش مجریان در اجرای خط مشی های رفاه اجتماعی کمتر است. لذا پیشنهاد می شود دولت در بکارگیری احزاب موافق و مخالف، مشروعیت نظام سیاسی حاکم و دستورالعمل های اجرایی مداقه بیشتری به خرج دهد
کلید واژگان: رفاه اجتماعی, خط مشی گذاری عمومی, آسیب شناسی اجرای خط مشی, موانع اجرای خط مشی, رفاه اجتماعی ایران, روش دلفی سه مرحله ایIntroductionIn the implementation of public policy, there are many factors and obstacles, the identification of which will lead to the efficient way of implementing the policies.
MethodThe present research was conducted with the aim of identifying and prioritizing the obstacles to the implementation of Iran's social welfare policies. The research is of a meta-composite type, in the qualitative part, semi-structured interviews were used so as to collect the data with open coding, and finally the obstacles to the implementation of social welfare policies were identified. In the quantitative part, using the review of related literature and research studies, six fundamental research studies in the field of policymaking were selected according to the citations and the items affecting the implementation of policies having been extracted from other studies in the form of commonalities. Then, the 10 experts cooperated, and the three-step Delphi method was used.
FindingsBased on Friedman's test, ten priorities were identified, which are as follows: existence of opposing and supporting parties, technical difficulties, lack of use of new technologies, legitimacy of the country's political and governance system, lack of attention to the intellectual and political maturity of the target group, political factors, political conflicts, the welfare state of the target group, the lack of appropriate executive instructions, the lack of alignment of programs, and the lack of optimal allocation of the country's budget.
DiscussionIt was found that the influential factors are in the hands of the government and the role of the executives in the implementation of social welfare policies is weaker. Therefore, it is suggested that the government should pay more attention to the use of pro and opposition parties, the legitimacy of the ruling political system, and executive guidelines.
Keywords: Social welfare, Public policy making, Pathology of policy implementation, Barriers to policy implementation, Social welfare of Iran, Three-stage Delphi method -
تحلیل خط مشی عمومی گرایشی جدید از مدیریت دولتی در دانشگاه های معتبر می باشد که به مطالعه نقش تحلیل گران در تدوین و اجرا خط مشی عمومی و ارایه سبک های مختلف تحلیل می پردازد. تحلیل خط مشی، روشی برای فرمول بندی و شناخت مشکلات به منظور جست و جو برای راه حل های ممکن است. بدین منظور کتاب منوریان، عباس. تحلیل خط مشی عمومی: مفاهیم، رویکردها، مدل ها و فرآیندها. تهران: انتشارات دانشگاه تهران. 1396. 272 ص. شابک 6-7092-03-964-978 انتخاب و مورد نقد قرار گرفته است. این پژوهش از نوع تحلیل محتوا و از حیث اجرا انتقادی، کاربردی می باشد. در این راستا، ابتدا به معرفی پدیدآورنده و توصیفی شکلی و محتوایی اثر پرداخته شده و سپس در سه بعد شکل ظاهری، ساختاری و محتوایی مورد ارزیابی و تحلیل واقع شده است. ارزیابی به عمل آمده نشان می دهد این کتاب ضمن دارا بودن محاسن و نقاط قوت خاص خود، نیازمند بازنگری و اصلاح در ابعاد سه گانه فوق بویژه تولید محتوای مناسبتر با تحلیل خط مشی عمومی می باشد.کلید واژگان: نقد, خط مشی گذاری عمومی, تحلیل خط مشی عمومی, مفهوم, رویکرد, مدل, فرآیندAnalysis of Public policy is a new trend of public administration in prestigious universities that studies the role of analysts in formulating and implementing public policy and providing different styles of analysis. Policy analysis is a way to formulate and identify problems in order to search for possible solutions. For this purpose, the book “Analysis of Public Policy: Concepts, Approaches, Models, and Processes”, Tehran: University of Tehran Press. 2018. 272 p. ISBN 6-7092-03-964-978 has been selected and criticized. This research is of content analysis type and is applied in terms of critical implementation. In this regard, first, the creator and descriptive form and content of the work are introduced and then evaluated and analyzed in three dimensions of appearance, structure and content. The evaluation shows that this book, while having its own advantages and strengths, needs to be reviewed and corrected in the above three dimensions, especially the production of appropriate content with general policy analysis.Keywords: criticism, Public Policy Making, Analysis of Public Policy, Concept, approach, Model, Process
-
آموزش وپرورش تطبیقی حوزهای از آموزش است که نظام آموزشی یک کشور را با استفاده از اطلاعات و نظامهای آموزشی دیگر کشورها تحلیل و سیاستهایی برای بهبود آموزش طراحی میکند. پژوهش حاضر بر آن است تا با بررسی و تحلیل نظام آموزشی ژاپن در مقطع حساس و سرنوشتساز ابتدایی و تطبیق آن با نظام آموزش ابتدایی در ایران، ضمن کشف شباهتها و تفاوتهای موجود، با استفاده از مزایای قابل اعمال نظام آموزش ابتدایی ژاپن گامی در جهت ارتقای سطح کیفی آموزش ابتدایی در ایران بردارد. پرسش اصلی پژوهش این است که «علت اصلی ناکارآمدی نسبی نظام آموزش ابتدایی ایران در مقایسه با ژاپن چیست؟» پاسخ اولیه (فرضیه)ای که به آزمون گذاشته شده این است که «علت اصلی ناکارآمدی نسبی نظام آموزش ابتدایی در ایران در مقایسه با ژاپن، کمرنگبودن عنصر تعامل در نظام آموزش ابتدایی در ایران در اشکال و سطوح مختلف آن است». پژوهش حاضر از نوع مقایسهای است که مستلزم توصیف و تحلیل پدیده های مربوط به هر یک از دو نظام آموزشی ابتدایی در ژاپن و ایران نیز میشود. برای این منظور، از روش ششمرحلهای بررسی تطبیقی دیوید فیلیپس برای آموزشوپرورش تطبیقی استفاده شده است. یافته های پژوهش نیز تاییدی است بر فرضیه پژوهش.کلید واژگان: آموزش و پرورش تطبیقی, سیاستگذاری عمومی, سیاستگذاری آموزشی, ایران, ژاپنComparative education is an area through which education system of a country is analyzed by utilizing data and educational systems of other countries and policies for improving education are developed. By studying and analyzing the educational system of Japan for the critical and crucial level of elementary education and adjusting it to the elementary educational System in Iran, this study is also to help improving the quality of elementary education in Iran. Therefore, the main question this study addresses is: "considering the education system in Japan, what is the main factor behind relative inefficiency of elementary education system in Iran?” The initial answer (hypothesis) is: “The main reason for the relative inefficiency of elementary education system in Iran, compared to Japan, is the low levels of the significant element of interaction in the elementary education system in Iran in its various forms and levels.” The present study is comparative and requires describing and analyzing the phenomena associated with each of the two elementary education systems in Japan and Iran. To reach this purpose purpose, the six-step method of comparative study by David Philips is applied. Research findings also confirm the research hypothesis.Keywords: comparative education, public policy-making, Educational Policy-making, Iran, Japan
-
اشتغال زنان به عنوان موضوعی چالشی در سطح جامعه مطرح است و همین موضوع، عامل مدخلیت علم خطمشیگذاری عمومی است که متکفل شناسایی و حل مشکلات عمومی میباشد. در بستر فهم تمایز احساس و ادراک مشکل در خط مشی گذاری عمومی، در خصوص اشتغال زنان، ادراک مشکل، گویای وجود یک جو عمومی در اجتماع که جهتده انتخاب زنان و هدایتگر اختیار ایشان است که این جریان، عامل ایجاد کننده اضطرار اجتماعی جهت اشتغال زنان، درون جامعه میباشد. بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد تبیین خط مشی های اشتغال زنان از منظر اضطرار اجتماعی است. جهت دستیابی به خط مشی های اشتغال زنان، از روش پژوهش آمیخته کمک گرفته شد؛ در این راستا، در مرحله نخست، از روش کتابخانه ای و مصاحبه در قالب گروه کانونی و در مرحله دوم از تکنیک مدل سازی ساختاری-تفسیری جهت ارائه الگوی نهایی خط مشی های اشتغال زنان بهره گرفته شد. یافته های پژوهش حکایت از هفت خط مشی تعدیل تقاضا؛ گفتمان سازی خانه داری به عنوان شغل؛ ترویج مشاغل خانگی؛ پرهیز از جوزدگی در انتخاب شغل؛ مدح کنش آگاهانه؛ تبیین حسن فعلی؛ حذف عوامل ایجادکننده اضطرار اجتماعی دارد. نتایج حاصل از ماتریس تحلیل قدرت نفوذ-وابستگی نشان از این دارد که اثرگذارترین مولفه در الگوی خط مشی های اشتغال زنان، تبیین حسن فعلی می باشد که مبین ارجحیت خط مشی های نرم به نسبت خط مشی های دیگر در عرصه اشتغال زنان است.کلید واژگان: اشتغال زنان, خط مشیگذاری عمومی, اضطرار اجتماعی, ترابط فعل و فاعل, مدل سازی ساختاری-تفسیریWomen’s employment has been considered as a challenging issue at a national as well as global level, and this has brought into play the public policy-making which is responsible for identifying and solving public problems. This science makes a distinction between problem sensing and problem perception. Sensing of the women’s employment problem associates us with issues such as the mismatch between job demand and supply for women or the mismatch between job attributes and women’s attributes, but problem perception is suggestive of a public atmosphere within the society, which directs the women’s choices and guides their options, and this atmosphere leads to a social constraint on women’s employment in the society. In other words, society has been the dominant force in development of environmental factors and modification of the natural factors, and its role in negation of free will, common sense, and rationality is rare, even unique. Thus, women’s employment issue in the society will not be settled unless through the reformation of society and removal of the existing social constraint as the causing and promoting factor in the women's employment. Accordingly, the present research aims to explain the women’s employment policies from the social constraint viewpoint. In order to get access to women’s employment policies, a multi methodology have been drawn upon. In this regard, the desk research method and a focus group interview were utilized and in the next stage, the interpretive structural modeling (ISM) technique was used to present a final model for the women’s employment policies. The results suggested the following seven policies: demand adjustment, discourse-making of the housekeeping as a job, promotion of household jobs, avoidance of being highly excited in choosing an occupation, encouragement of the conscious action, explanation of the goodness of action, the elimination of the factors causing social constraint.Keywords: : women’s employment, public policy making, social constraint, interrelationship between act, actor, interpretive structural modeling
-
ارتقای سطح سواد رسانه ای از عوامل کلیدی در نحوه استفاده از ابزار رسانه است که در سیاستگذاری های معطوف به توسعه رسانه ای جزء ملزومات اساسی قلمداد می شود و بسیار اهمیت دارد. آثار ناشی از ضعف در سواد رسانه ای در عرصه های فرهنگی و تربیتی آحاد جامعه، از حساسیت بالایی برخوردار است و از این حیث، پژوهش به منظور شناخت آینده این حوزه و سیاستگذاری های مبتنی بر این شناخت بسیار ضرورت دارد. در پژوهش حاضر، ابتدا وضعیت مصرف رسانه ای کشور مورد بررسی قرار گرفته و سپس در ادامه، مبتنی بر چارچوب های جامع بین المللی، محورها و مولفه های حاکمیتی در سیاستگذاری سواد رسانه ای احصا شده است. در گام بعد نیز با تحلیل راهبردی مقتضی و با رویکردی آینده پژوهانه، پیشران ها و مولفه های تاثیرگذار حاکمیتی در شکل گیری مسئولیت اجتماعی متناظر با سواد رسانه ای در کشور استخراج شده و با تاکید بر روش سناریونویسی، سناریوهای با احتمال بیشتر مورد تحلیل قرار گرفته است. در نهایت نیز سیاستگذاری مرتبط با سواد رسانه ای در کشور، بر این اساس طرح شده است.کلید واژگان: آینده پژوهی, سواد رسانه ای, سیاستگذاری عمومی, سناریونویسیThe promotion of media literacy is one of the key factors in the use of media tools, which is very important and considered essential in policy making to develop media. The weakness of media literacy level is critical in the cultural and educational arenas of the community, so research is needed to understand the future of this area and policy making based on that. The research first, studied the status of media consumption in the country and then, governance issues and elements in media literacy policy making were considered based on the comprehensive international frameworks. After that, with the proper strategic analysis and a futuristic approach, promoters and influential components of governance on the formation of social responsibility corresponding to media literacy in the country were extracted. And more probable scenarios were analyzed by emphasizing the scenario planning method. Finally, media literacy policy making in the country were proposed.Keywords: Future Studies, Media Literacy, Public Policy Making, Scenario Planning
-
پژوهش حاضر ضمن مرور متون پژوهشی در زمینه های سیاستگذاری عمومی فضای مجازی، طرح طبقه بندی جامعی را برای پژوهش های آتی در این حوزه ارائه می دهد. این پژوهش با اتکا به پیشینه ادبیات موجود در این حوزه مقالات منتشر شده در نشریات پژوهشی انگلیسی زبان بین سال های 1979 تا 2015 را بررسی کرده است.
با استفاده از روش تک معیاره ساده و با توجه به نتایج به دست آمده، 427 مقاله از 267 نشریه علمی معتبر شناسایی شده است که تمامی آنها بر اساس سال نشر، تعداد مقالات موجود در نشریه برگزیده و موضوعات یک حوزه خاص مورد تحلیل قرار گرفته اند. پژوهش صورت گرفته، به عنوان منبعی جامع و ارزشمند در پژوهش های سیاستگذاری عمومی فضای مجازی می تواند در تصمیمات و اقدامات کلان سیاستگذاران عمومی در این حوزه مددرسان باشد.کلید واژگان: اینترنت, فضای مجازی, سیاستگذاری عمومی, تحلیل محتواThe paper reviewing research texts in the field of general policy making of virtual space, provides a comprehensive classification plan for future research in this area. The study reviewed articles published in English-language research publications between 1979 and 2015, based on the existing literature.
Using a simple single-criterion method, according to the results, 427 articles from 267 valid scientific journals were identified. All of them were analyzed based on the year of publication, the number of papers in the selected journal, and topics in a particular area. This research, can be used for public decision making and policy making in this field as a comprehensive and valuable resource in policy making of virtual space.Keywords: Internet, Virtual Space, Public Policy Making, Content analysis -
در رویکرد نوین جهانی به موضوع امنیت، تهدیداتی که ناپایداری، تخریب، توزیع نامناسب و محدودیت در برخی منابع زیست محیطی می تواند بر حوزه امنیت ملی کشورها ایجاد نماید از جایگاه و اولویتی ویژه برخوردار است. بر همین مبنا، با توجه به پیامدهای گسترده و اجتناب ناپذیر چالش های زیست محیطی و اولویت پیشگیری در مسائل امنیتی، شناسایی نقاط آسیب پذیر و تاثیراتی که این چالش ها بر امنیت ملی کشورها دارد، به منظور جلوگیری از تبدیل شدن آنها به بحران، ضروری می نماید. از همین رو پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سوال برآمده است که مهم ترین چالش های زیست محیطی ایران کدامند؟ و از میان آنها کدامیک به لحاظ حیاتی بودن از اولویت بیشتری برخوردارند؟ در همین راستا فرضیه مقاله پیش رو عبارت است از این که با نگرش توسیع مفهومی و تکثر در ابعاد امنیت، جمهوری اسلامی ایران با تهدیدات گوناگونی روبه رو است که در این میان تهدیدات زیست محیطی از اولویت و پیچیدگی خاصی برخوردار است. از این رو در رابطه با امنیت زیست محیطی ایران دو نکته مهم باید مورد توجه قرارگیرد؛ اول، تفهیم و قبول معنای گسترده از امنیت به گونه ای که تهدیدات زیست محیطی را نیز در برگیرد. دوم، شناسایی عوامل محیطی و پیشران تغییرات زیست محیطی موثر بر امنیت ایران است. به همین منظور در مقاله پیش رو با استفاده از روش دلفی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته مهم ترین چالش های موثر بر امنیت زیست محیطی ایران جمع آوری، تدوین و اولویت بندی شده اند. و در نتیجه پس از تعیین وزن نسبی از میان 15 معیار حاضر، به نظر می رسد مسائل مرتبط با بحران بی آبی و آلودگی هوا به لحاظ شرایط بحرانی و ابعاد امنیتی آن، اهمیت فوری و حیاتی دارند. بنابراین آنچه به مقاله حاضر ضرورت می بخشد، اولویت یافتن و دارای جایگاه شدن امنیت زیست محیطی و شناسایی دسته ای از اساسی ترین چالش های زیست محیطی پیش روی جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر است.کلید واژگان: امنیت زیست محیطی, چالش ها, جمهوری اسلامی ایرانIn the modern global approach toward security, a priority is given to threats for national security caused by instability, destruction, improper distribution, and limitations for some environmental resources. Therefore, it is essential to recognize vulnerable regions and the effects of these challenges on national security with regards to the vast and inevitable consequences of environmental threats and importance of preventing security issues in order to block them from turning into a crisis. This study seeks to answer the question that what are the most important environmental challenges of Iran? And among them, which one is more vitally critical? Consequently, the hypothesis advanced by the present research is that, through the conceptual expansion perspective and multiplicity in security dimensions, Islamic Republic of Iran faces various threats that, among them, environmental threats constitute a higher priority and complexity. Therefore, two main points are to be considered about Irans environmental security: 1) understanding and recognizing the expansive concept of security that includes environmental threats as well; 2) identifying causes and drives of environmental changes affecting Iran security. To do so, the present study uses Delphi method and semi-structured interviews to collect, codify, and prioritize the most important challenges affecting Irans environmental security. The study concludes that, after identifying the medium weight among the 15 present standards, issues related to water crisis and air pollution because of their critical and security conditions and aspects, are essentially and vitally important. Therefore, what constitutes the significance of this study is prioritizing and positioning environmental security and recognizing a set of most critical environmental challenges that Islamic Republic of Iran is currently facing.Keywords: water crisis in Iran, environmental policy, public policy making, system of reference (Référentielle en France), the doctrinal approach to public policy
-
موضوع آب در ایران امروز به «مسئله ای» نیازمند اقدام تبدیل شده است و ضروری است که از طریق گفتگوهای عمومی همه ذی ربطان صاحب نظران به شناخت چیستی علل و راهکارهای برخورد با آن بپردازیم. در این چارچوب، مقاله حاضر در بخش اول مروری بر تطور حکمرانی آب در ایران دارد. در بخش دوم با هدف مسئله شناسی تحلیلی به ترسیم سیمای کمی و کیفی و مصرف آب با استناد به گزارشات متعدد ملی و بین المللی می پردازد و وضعیت آب ایران را با سایر کشورها مقایسه می کند. بخش سوم با استفاده از تفسیر دکترین و چارچوب مفهومی مرجعیت در سیاست گذاری عمومی به تبیین مهم ترین چالش های بخش و فرابخش می پردازد. مدعای این قسمت آن است که علت وضعیت کنونی آب فراتر از ضعف های بخشی، معطوف به سطح مرجعیت و فلسفه و دکترین است که بر مبنای احترام به طبیعت و توسعه پایدار شکل نگرفته است. بخش نهایی با اتکا به چالش های احصاءشده، اختصاص به ارائه راهکارهای سیاستی دارد.کلید واژگان: مسئله آب, سیاست گذاری محیط زیست, مفهوم مرجعیت, تفسیر دکترینWater issues in Iran today have become the "problem" that requires action, and it is essential to find its nature and causes and dealing with solutions through public discussions of all stakeholders. In this context, the present article, in the first section, has provided an overview of the evolution of water governance in Iran. In the second part, with the purpose of the analysis problem, it draws the qualitative and quantitative portraying of water consumption according to numerous national and international reports and compares the water situation in Iran with other countries. The third section uses the interpretation of doctrine and system of reference in the public policy-making framework and explains the most important challenges of these sections alone and trans-sectional. The claim is that the reason for the current situation of water is beyond the sectional weakness and focuses on the level of authority, philosophy, and doctrine that have not been formed based on respect for nature and sustainable development. The final section relies on the recognized challenges and is dedicated to providing policy guidelines.Keywords: water crisis in Iran, environmental policy, public policy making, system of reference (Référentielle en France), the doctrinal approach to public policy
-
بیش از چهل سال است که گروهی از اندیشمندان علوم انسانی در ایران و دیگر کشورهای اسلامی بر این باورند که برخی مبانی علوم انسانی موجود با مبانی دینی در تعارض اند و این علوم برای حل مسائل بومی این کشورها مناسب نیستند. پس از پیروزی انقلاب در ایران، این موضوع به دستور کار حکومت تبدیل شد، اما با گذشت بیش از سه دهه، بازنگری در خط مشی های این عرصه ضرورت دارد. مقاله حاضر با اتخاذ رویکردی میان رشته ای و استفاده از ظرفیت تاریخ، تلاش کرده است با بازخوانی دوره انتقال و تحول علوم در تمدن اسلامی (نهضت ترجمه) و بهره گیری از مدل نظری مبتنی بر جامعه شناسی علم و پرسش های مرتبط با خط مشی گذاری عمومی، رویکرد بدیلی را برای تحول در علوم انسانی پیشنهاد دهد. در بخش روش، رویکرد دلالت پژوهی، جهت استفاده از تاریخ، متناسب سازی گردیده و با توجه به میزان تعمیم پذیری یافته ها، می توان نتایج پژوهش را برای الهام گرفتن و گسترده کردن دید خط مشی گذاران مورد استفاده قرار داد. دستاورد پژوهش، رویکرد «ترجمه تحول گرا» است که از زنجیره ای متشکل از گزینش متون، ترجمه، تصحیح، شرح، تلخیص، نقد و نوآوری در سطوح گوناگون، تشکیل شده است. در این رویکرد، پس از تعیین پایگاه هر رشته علوم انسانی در زنجیره تحول، ساختارها، منابع انسانی و منابع مالی طرح ریزی شده و خط مشی ها نیز متناسب با آنها طراحی یا بازپردازی می گردند.کلید واژگان: تحول علوم انسانی, نهضت ترجمه, خط مشی گذاری عمومی, تاریخ, دلالت پژوهی, ترجمه تحول گراIt is about forty years that some of Irans policy makers and experts in social and human sciences are of the opinion that there should be an evolution in humanities. They are of the view that principles and basic assumptions of current humanities are in conflict with Islamic framework and consequently these doctrines are not appropriate to address local issues of Islamic countries. Since the Islamic Revolution of Iran of 1979, any change in these doctrines has been a matter of debate. But we need a new plan for making a change in our policies. Applying interdisciplinary approach permit us to find a new way for policy making in society. History is full of lessons to guide us in our present situations. Therefore, by taking into account, the sociology of science and issues of policy-making, we study the Translation Movement. This article shows the transfer and transformation of Greek philosophy to Islamic philosophy in 7- 10 A.D. in Islamic civilization and also proposes an alternative approach for the policy makers. We identify actors of transferring knowledge, scientific translators and the Abbasid State. Research model of this paper has been chosen from the sociology of science and also makes use of "Implication Research Methodology with regard to history. Our suggestion is "Transformational Translation (Transforlation) " that includes selecting best texts, translations, correction, explanation, criticism and innovation. Accordingly, policies should be revised after identifying discipline on Transforlation Chain and structures and human resources have to be formalized on the basis of revised policies.Keywords: Human science evolution, translation movement, public policy making, history, implication research methodology, transformational translation (Transforlation)
-
حکومت ها برای مدیریت مسائل عمومی فرارو، دستگاهی با عنوان «خط مشی گذاری عمومی» طراحی کرده اند که برای طراحی خط مشی های عمومی از شیوه ها و فنون بسیاری بهره می گیرد. استفاده از تجربه های خط مشی ای حکومت های پیشین داخلی و همچنین سایر کشورها از جمله روش های متداول چنین رویکردی است. اما پژوهشگران عرصه خط مشی عمومی، به ندرت «تاریخ» را به منزله ابزاری برای کمک به حل مسائل عمومی مد نظر قرار داده اند. این مقاله با تمرکز بر نقش تجربه در مدیریت و همین طور در خط مشی گذاری عمومی، مبانی و چارچوب اجرایی روش شناسی تاریخی در خط مشی گذاری عمومی را تحلیل و تبیین می کند و تاریخ را به منزله «تجربه تاریخی» در مقام ابزار تحلیل مسائل عمومی واکاوی می کند. موضوع «تعمیم پذیری» نتایج تحقیق تاریخی برای پژوهش های علوم اجتماعی نیز از دو دیدگاه مورخان و دانشمندان علوم اجتماعی تحلیل و مدلی ترکیبی برای چگونگی تعمیم نتایج این گونه پژوهش ها ارائه می شود. در نهایت، به عنوان نمونه، این روش بر روی یک مورد تاریخی (بررسی الگوی تحول دانش در حوزه تمدن اسلامی؛ نهضت ترجمه) اجرا می شود.
کلید واژگان: خط مشی گذاری عمومی, تاریخ, تعمیم پذیری و تحول دانشGovernments use public policy making as a tool to solve their public problems. Applying policy experiments from other countries and past sates is a popular method in this approach. But policy researches seldom use «history» as an instrument to help them to solve public problems. This paper focuses on a role of experiment in management، public administration and public policy making، and then analyses and explains «historical methodology» in public policy making. Historical-comparative method is a path to farther history contribution in policy making. «Generalization» is a notable subject for history application in social sciences. Then we discuss diverse perspectives in this issue and synthesize historian and policy researches perspectives. Finally، we demonstrate history application in policy making in a case study: «Knowledge Transfer and Evolution Model in Islamic Civilization to Revise the Policies of Human Sciences Evolution.Keywords: public policy making, history, generalization, knowledge evolution -
مقاله مذکور در پاسخ به این سوال که الگوی مطلوب سیاست گذاری فرهنگی مسجد در جمهوری اسلامی ایران از دیدگاه خبرگان و سیاست گذاران این حوزه چیست، نگاشته شده است؛ در این راستا تلاش شده تا با بهره گیری از تجربیات و دیدگاه های خبرگان- مسئولان و صاحب نظران در حیطه مسجد- جایگاه و نقش حکومت پیرامون حوزه مسجد در جمهوری اسلامی ایران احصا شود. در همین راستا محقق با استفاده از روش تحلیل مضمون طی 34 مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان مذکور در سه مرحله کدگذاری توصیفی، کدگذاری تفسیری و یکپارچه ساز به مختصات سیاست گذاری فرهنگی مسجد در جمهوری اسلامی ایران پرداخته است. نتایج پژوهش نیز به شبکه مضامین مستخرج از دیدگاه خبرگان شامل «دیدگاه نظری دخالت حکومت درحوزه مسجد»، «رویکردهای دخالت حکومت در حوزه مسجد» و «حکومت و سازمان های فرهنگی مرتبط با حوزه مسجد» می پردازد. بر اساس یافته های پژوهش بر مبنای «دیدگاه نظری دخالت حکومت در حوزه مسجد» پیشنهاد می شود که سیاست گذاری و خطوط کلی مساجد ذیل یک سازمان، نهاد یا شورای سیاست گذاری به نام مسجد ذیل ولی فقیه و رهبری صورت پذیرد که بر این اساس وظایف و نقش های متنوع و متعدد دستگاه های فرهنگی مذکور -مرتبط با مساجد- مشخص شود. همچنین در همین راستا نیز اداره و برنامه ریزی مساجد در سطح اجرایی و عملیاتی به صورت کاملا غیرمتمرکز و با مشارکت کامل مردمی انجام شود. در مورد «رویکردهای دخالت حکومت در حوزه مسجد» نتایج پژوهش حاکی از آن است که حکومت می بایست ترکیبی از رویکردهای حمایتی، ضمانتی، نظارتی و اقتضایی را مد نظر خود قرار دهد و بر اساس هر یک از رویکردهای مذکور اقداماتی را در عرصه مساجد انجام دهد.
کلید واژگان: سیاست گذاری عمومی, سیاست گذاری فرهنگی, مسجد, جمهوری اسلامی ایران, تحلیل مضمونThe article is to respond to the question about the desirable cultural policy making in regard to mosque in the I.R. of Iran from the viewpoint of experts. The task is to utilize expert's and official's experience to determine the status and role of the government vis-à-vis mosque in the country. To this end, by using content analysis method and after 34 semi-structured interviews with the experts at three levels of descriptive, analytical and integrative coding, the characteristics of the required policy making have been obtained. The results indicate extracted themes from the expert's views as follows: "theoretical view of government's interference in mosque", "approaches to the government's interference in mosque ", and "government and cultural organizations related to mosque". As for the first view, the research suggests that policy making should be done under a single organization, institution or council called mosque and this under the supervision of the Supreme Leader, thus determining various roles and duties of related cultural centers. Besides, the administration of mosques should be decentralized and carried out by people's complete participation. As for the second above-mentioned view the results indicate that the government must consider a combination of supporting, supervisory, occasional and guaranteeing approaches and act according to each of the approaches.Keywords: public policy making, cultural policy making, mosque, Islamic republic of Iran, Theme Analysis
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.