به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "این الله" در نشریات گروه "علوم قرآن و حدیث"

تکرار جستجوی کلیدواژه «این الله» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • علی بدری*، سید رضا مودب

    شناخت معنای مجازی واژگان متشابه قرآن، برای پی بردن به معنای مورد نظر خداوند از واژه یاد شده و به تبع آن، فهم مراد آیه مورد بحث ، ضرورت دارد. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی به مطالعه دیدگاه های مفسران در معنای مجازی«ید» در آیه«ید الله‏ فوق ایدیهم» پرداخته است. با توجه به اینکه درعلم کلام ثابت شده که خدا از داشتن اعضا جسمانی مبرا است، پس معنی حقیقی «ید» در آیه یاد شده نمی تواند مقصود خدا باشد. سوال اصلی این پژوهش این است که تعبیر«ید» در آیه یاد شده دارای چه معنای مجازی است و مقصود خدا در این آیه از «ید» چه بوده است؟ مفسران همواره دیدگاه های متعددی در خصوص معنای مجازی «ید» در این آیه ارائه نموده اند که می توان این دیدگاه ها را تا 18 مورد برشمرد. زمخشری مفسر بزرگ برای اولین بار معنای دست رسول خدا (ص) را برای واژه «ید» در این آیه قائل شده و جمعی از مفسران پس از وی نیز این دیدگاه را پذیرفته اند. پژوهش حاضر به نقد دیدگاه زمخشری پرداخته و ادعای او را در این خصوص کامل ندانسته و دیدگاه برگزیده در معنای مجازی ، کلمه «ید» را «دست بیعت خدا» می داند.

    کلید واژگان: معنای مجازی, ید الله‏, دست بیعت, دست رسول خدا(ص), زمخشری
    Ali Badri *, Reza Moadab

    Knowing the figurative meaning of similar words in the Quran is necessary to understand the meaning of the word and, accordingly, to understand the meaning of the verse. This research studies the commentators' viewpoints on the figurative meaning of “Yad” in verse “Yad-o-Allah-e-Fawq-a Aydīhim” with a descriptive-analytical method. Considering that it is proven in theology that God is exempt from having physical organs, then the true meaning of “yad”, i.e. hand, in this verse cannot be related to God. The main question of this research is that “What is the figurative meaning of the word “yad” in this verse and what did God intend by “yad” in this verse?” The commentators have presented diverse meanings for the figurative meaning of “yad” here, which can be counted up to 18. Zamakhsharī, the great commentator, for the first time assigned the meaning of the hand of the Messenger of God (pbuh) to the word “yad”, which was accepted by a group of commentators after him. This research criticizes Zamakhsharī's view and does not consider his claim comprehensive, rather it interprets the figurative sense of the word “yad” to “the hand of God's allegiance”.

    Keywords: Figurative Meaning, Yad-O-Allah, Hand Of Allegiance, Hand Of The Messenger Of God (Pbuh), Zamakhsharī
  • علی رهبر*

    چکیدهشهادت بر شهادت در فرضی مطرح می‏شود که در فرآیند دادرسی، حضور شاهد نزد قاضی برای اداء شهادت، به‏دلایلی همچون غیبت، بیماری، مسافرت یا حبس متعذر باشد. از دیدگاه فقها در چنین مواردی شهادت بر شهادت با شرایط خاصی، فی الجمله پذیرفته شده است. مشهور فقها قائل به عدم جواز این نوع شهادت در حدود هستند؛ اما در حقوق‏الله که جنبه حدی نداشته و صرفا احکام شرعیه را اثبات می‏کنند و همچنین در حقوق‏الناس، شهادت بر شهادت را صحیح می‏دانند. یکی از ادله عدم جواز شهادت بر شهادت در حقوق‏الله، روایت امام باقر؟ع؟ است و دلیل قائلین به جواز نیز اطلاق روایات باب شهادت و روایات دیگری همچون معتبره غیاث بن إبراهیم است. شهادت برشهادت در حقوق‏الناس یا مربوط به دیون، املاک و عقود است که مشهور فقها در این حالت، با تمسک به عموم روایات، این شهادت را پذیرفته اند؛ و یا مربوط به قصاص است که تنها عده قلیلی از فقها به استناد اجماع و اطلاق روایات، این مورد را نپذیرفته اند. همچنین طبق نظر مشهور فقها، به‏استناد ظهور روایات در رجولیت، شهادت بر شهادت توسط زنان صحیح نیست.فقها درباره شرایط صحت شهادت بر شهادت، اختلاف‏نظر دارند و تطابق مواد قانونی با نظرات برخی فقها نیز محل ایراد است؛ چراکه به‎نظر می رسد برخی شروطی که قانون‎گذار مقرر کرده است، همچون شرط تعذر حضور شاهد اصل که در ماده 188 قانون مجازات اسلامی آمده است، با توجه به ادله فقهی، صحیح نیست. از سویی دیگر، در برخی فروض همچون شهادت بر شهادت شاهد فرع، شهادت بر شهادت صحیح به‏نظر می رسد؛ اما قانون به‏تبع نظر برخی فقها، آن را صحیح ندانسته است.

    کلید واژگان: شهادت, شاهد, شهادت بر شهادت, حقوق‏الله, حقوق‏ الناس, شاهد اصل, شاهد فرع
  • زینب نعمتی*، مهدیه سادات مستقیمی

    مقاله حاضر به روش توصیفی۔تحلیلی و استنباطی و با هدف بررسی غایت نهایی اخلاق، آراء ملاصدرا و آکوئیناس - دو متفکر برجسته مسلمان - را مقایسه کرده و در صدد تبیین محورهای مشترکی نظیر سعادت بخشی و لذت آفرینی درمفهوم «لقاء الله» وگونه های مختلف لقاء الله در دنیا وآخرت از دیدگاه این دو فیلسوف برآمده و ضمن تحلیل و صورت بندی دیدگاه ها و استدلال های مبتنی برآن، همسویی این دو اندیشمند در مبانی و سویه های نظری را نشان داده است. ادله آکوئیناس بر اثبات لقای الهی به  مثابه غایت نهایی اخلاق بیشتر برپایه لزوم وحدت وتعالی غایت نهایی و عشق الهی اقامه شده وادله ملاصدرا دو سویه متفاوت دارد: برخی از آنها بر دیدگاه عام هستی شناسانه و برخی بر دیدگاه خاص انسان شناسانه او استوار است. ملاصدرا هیچ مانعی را جز موانع اخلاقی نظیر افراط در شهوت و غضب، مانع تحقق لقای الهی نمی داند و بر امکان همگانی و همیشگی این نحوه از شهود - حتی در این دنیا - و غایت الغایات بودن آن تاکید دارد، اما آکوئیناس ضمن اشتراک نظر در خطوط اصلی، دیدگاهی متفاوت در مورد امکان قرب الهی و لقاءاو دارد.

    کلید واژگان: لقاء الله, سعادت, غایت اخلاق, ملاصدرا, توماس آکوئیناس
    Zeynab Nemati *, ............. .............

    This article aims to examine the ultimate goal of ethics by comparing the views of Mulla Sadra and Thomas Aquinas, two prominent Muslim thinkers. It seeks to elucidate the common aspects such as happiness and enjoyment in the concept of the meeting with God (Liqa' Allah) and the various forms of encountering God in this world and the hereafter according to these two philosophers. By analyzing and presenting their perspectives and arguments, the article demonstrates the convergence of these two philosophers in their foundations and beliefs. Aquinas' arguments for proving the meeting with God as the basic and ultimate goal of ethics are mainly based on the necessity of unity, transcendence, and divine love. On the other hand, Mulla Sadra presents different dualistic arguments, some based on a general ontological perspective and others on a specific anthropological perspective. Mulla Sadra does not consider anything other than moral obstacles such as excessive desire and anger as hindrances to the realization of divine encounter, emphasizing the possibility of universal and eternal perception of this mode of encounter, even in this world. However, while Aquinas agrees with Mulla Sadra on many matters, he holds a different view on the possibility of divine proximity and encounter.

    Keywords: The Meeting With God (Liqa' Allah), Happiness, Goal Of Ethics, Mulla Sadra, Thomas Aquinas
  • زهرا زاهدی*
    مکان دار بودن خداوند، یکی از مصادیق صفات خبری است که ظاهرگرایان، از ظاهر برخی آیات و روایات برداشت کرده اند. حدیث جاریه یکی از این روایات است که گروهی مانند جریان مدعی سلفی گری، بر اساس ظاهر آن، در آسمان بودن خداوند متعال را برداشت کرده اند. مسیله اصلی برای نگارنده این مقاله، چگونگی استدلال عالمان متسلف، برای در آسمان بودن خداوند سبحان، بر اساس حدیث جاریه، بوده است؛ از این رو، نظرات چهار عالم تاثیرگذار در این جریان (ابن تیمیه، بن باز، البانی و ابن عثیمین) را به روش کتابخانه ای و با جست و جوی عبارت «فی السماء» در تمامی کتاب های آنان، جمع آوری و سپس شیوه ی استدلال آنها را تحلیل و نقد کرده است؛ پس از آن، برای اثبات خطای ظاهرگرایان در نپذیرفتن مجاز و تاویل، آیاتی از قرآن کریم و روایاتی از پیامبر6 را ارایه داده که حدیث جاریه با آنها معارض است.
    کلید واژگان: حدیث جاریه, این الله, صفات خبریه, تاویل, در آسمان بودن خداوند متعال
    ZAHRA ZAHEDI *
    Believing in God's direction is one of the issues that is discussed in the theology. Some Salafi scholars with a lexical inference from some religious texts are trying to prove that God has a certain place and he is in the sky, citing the "Female Slave Hadith". The main issue for the author of this essay is how the Salafi scholars argued for the presence of God in the sky according to the above Hadith; Therefore, the author is going to consider to the views of four main Salafi scholars: Ibn Taymiyyah, ibn Baz, Albani, ibn Othaimin. In a library method, we have searched the phrase "in the sky" in their books, examining their analysis. The finding is that we must not focus too much on verbal meaning. The meanings might be metaphorical. Besides, there are so many Hadiths from the Holy prophet (PBH) and verses in the Holy Quran that contradict with the "Female Slave Hadith".
    Keywords: Female Slave Hadith, Where Is God?, in the Sky, God's Attributes, interpretation, Being God in the Sky
  • فاطمه رحمانی*

    از آنجا که «ولی الله» نه مانند دیگر موجودات عالم، مظهر یک اسم، بلکه مظهر همه اسماء الهی است، به همین خاطر بر موجوداتی که مظهر یک یا حتی چند اسم از اسماء الهی هستند احاطه وجودی دارد؛ در واقع ولی الله الاعظم حقیقتی است که تمامی اسماء الهی در آن متجلی شده است، او کل واحدی است با پتانسیل در بردارندگی تمامی اسماء و صفات الهی (درعالم وحدت و کثرت که در واقع وجه انالله یی متعلق به تجلیات وحدتی و وجه نحن تعلق دارد به تجلیات کثرتی این حقیقت)؛ لذا هر آنچه در این دو وجه تجلی نموده ازدایره این حقیقت خارج نیست؛ که این همان معنای ولایت ولی الله است که تجلی ولایت الله می باشد. امر تسبیح از اموری است که رشد و تعالی تمامی پدیده ها را بعهده دارد؛ به عبارت دیگر تمامی اسماء با تسبیحی که در آنها جاری و ساری است به سمت تعالی خویش سیر و صیرورت دارند؛ و همانطور که در بالا اشاره شد، ازآنجا که تمامی اسماء و صفات در حقیقتی به نام ولی الله متجلی است، پس تسبیح نیز در همین چارچوب به وقوع می پیوندد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت با تجلی ولایت الهی درعالم، امر تسبیح نیز رخ نموده است و تمامی اسماء الهی در چارچوب ولایت ولی الله الاعظم، با توانمندیی به نام تسبیح که در نهاد هر اسم تعبیه شده است، به سمت هدف غایی خویش سیر و صیر مینمایند.

    کلید واژگان: تسبیح, ولایت, ولی الله, قرآن, روایات
    Fatemeh Rahmani *

    Since Walīyullāh is not the manifestation of one name like other beings in the world, but rather the manifestation of all divine names, for this reason it surrounds beings that are the manifestation of one or even several names of divine names; in fact, Walīyullāh is the truth in which all the divine names are manifested. He is a whole truth with the potential to bear all the divine names and attributes, therefore, everything that has manifested in these two aspects is not outside the scope of this truth; this is the meaning of wilāyat of Walīyullāh, which is the manifestation of Allah's wilāyat. Tasbīḥ is one of the things that is responsible for the growth and excellence of all phenomena; in other words, all the names are moving towards their exaltation with the glorification in them. And as mentioned above, since all the names and attributes are manifested in the name of Walīyullāh, then the glorification also takes place in this context; so, it can be concluded that with the manifestation of Allah's will in the world, glorification has also occurred, and all the divine names within the framework of wilāyat of Allah Almighty, with the ability called Tasbīḥ, which is embedded in the institution of each name, move toward their ultimate goal.

    Keywords: Tasbīḥ, Wilāyat, Walīyullāh, Qurʿan, Hadiths
  • مینا شمخی*، سعید رحیمیان، علیرضا خنشا

    از زمان نزول قرآن، تفسیر آیات آن نیز مطرح بوده است. بدیهی است که در طول تاریخ، تفسیر دچار تغییر و تحولاتی شده است. یکی از این آیات، آیه ی 138 بقره می باشد که به «صبغه الله» معروف است. در این آیه ی شریفه، به صبغه و رنگ الهی اشاره شده است. اینکه به راستی صبغه و رنگ الله به چه صورت می باشد؟ مراد و مفهوم آن چیست؟ و مفسران فریقین، بسته به گرایش خود آن را چگونه معنا نموده اند؟در این پژوهش به روش تحلیل محتوا به تجزیه و تحلیل آراء تفسیری پرداخته شده و نتایج سیر تطور آراء نشان می دهد که ابتدا در تفاسیر نخستین با ذکر جریان غسل معمودیه ی مسیحیان، صبغه را به «اسلام» معنا نموده، سپس در تفاسیر ماثور اهل سنت، به «اسلام»، «فطرت»، «سنن از جمله ختنه» و «تقوی الهی» اشاره شده و در تفاسیر ماثور شیعیان به «اسلام» و «تزیین مومنین به ولایت امام در عالم میثاق» ترجمه و معنا شده است. آن گاه در تفاسیر قرن پنجم و ششم با کمک استدلال ها و تحلیل های عقلی و ادبی با اشاره به اقوال مختلف،  صبغه را فطرت یا تطهیر به واسطه ی ایمان به اسلام می دانند. سپس در قرون میانه مفسران عارفی مثل ابن عربی، صبغه را باطن و حقیقت مذهب دانسته اند. در قرون معاصر در کنار نقل قول از گذشتگان، تحلیل های اجتهادی یا عقلی با رویکرد عصری مورد توجه قرار گرفت و به پیام های آیه، مانند ترک اختلاف نژادی و قبیله ای، دعوت به عدالت و برادری، اشاره می گردد. البته هر کدام از معانی گفته شده می تواند صحیح باشد، ولی به نظر می رسد که «رنگ بی رنگی الله» که همان «دین اسلام» و به دنبال آن «ولایت امام» به عنوان مصداق کامل را می توان به عنوان بهترین و کامل ترین معنا برای «صبغه الله» انتخاب نمود.

    کلید واژگان: قرآن, آراء تفسیری, سیر تاریخی, صبغه الله, کارکردها
    Mina Shamkhi *, Saeed Rahimian, Alireza Khonsha

    Since the time of the revelation of the holy Quran, the interpretation of its verses has been discussed as well. It is natural that throughout history, interpretation of the verses has undergone changes and transformations. One of these verses is verse 138 of Surah Al-Baqarah, which is known as “the Sibgha of Allah” (“the Dye of Allah"). In this noble verse, reference is made to divine dye and color. The question is how the dye and color of Allah truly is. What is its meaning and concept? And how have interpreters from different eras interpreted it based on their inclinations and orientations? In this study, the method of content analysis was used to analyze interpretive comments, and the results of examining the historical evolution of comments show that initially, in the earliest interpretations, by mentioning the baptismal rite of Christians, the dye was interpreted as “Islam.” Then, in the narrated interpretations of Sunni scholars, it was translated and interpreted as “Islam,” “nature,” “traditions including circumcision,” and “divine piety.” Moreover, in the narrated interpretations of Shi'a scholars, it was translated and interpreted as "Islam" and "adorning the believers with the guardianship of the Imam in the world of covenant." Then, in the interpretations of the fifth and sixth centuries, with the help of reasoning and intellectual and literary analysis, and by referring to various statements, the dye was understood as “nature” or “purification” through faith in Islam. Later on, in the medieval period, mystical interpreters like Ibn Arabi considered the dye as the inner and true essence of religion. In contemporary times, along with quotations from the past, jurisprudential or intellectual analyses with a modern approach have been considered, and the messages of the verse, such as rejecting racial and tribal differences as well as calling for justice and brotherhood are emphasized. It is worth mentioning that each of the mentioned meanings can be correct, but it seems that the “colorless color of Allah,” which is the “religion of Islam” and, consequently, the “guardianship of the Imam” as a complete example, can be chosen as the best and most comprehensive interpretation of “the dye of Allah.”

    Keywords: the Holy Quran, The Sibgha of Allah, Interpretative comments, Historical evolution, functions
  • آیت الله سید حسین طباطبایی بروجردی*، منصور پهلوان

    این گفتار که مروری بر آغاز حدیث در مکتب تسنن و تشیع در بر دارد، با منع تدوین حدیث از طرف خلفا آغاز می شود و به توجیهات آنها در این باب پاسخ می گوید، آنگاه به توصیه های ایمه؟عهم؟ برای نگارش احادیث می پردازد و نتایج حاصل از این روایات را باز می گوید.  بحث بعدی ارزش احادیث امامیه با توجه به خاستگاه وحیانی و الهی آنها است.

    کلید واژگان: تاریخ حدیث شیعه, تاریخ حدیث اهل تسنن, منع تدوین حدیث, بروجردی, سید حسین, صافی گلپایگانی, لطف الله
  • امیر توحیدی، زهرا چراغچی*، مجید معارف
    ارتباط سنجی مفهومی میان آیات قرآن کریم، موضوعی است که از دیرباز توجه پژوهشگران قرآنی را به خود معطوف داشته است. در مقاله حاضر محتوای آیات مشتمل بر عبارت "ما عندالله " با دو ویژگی خیر و ابقی و سنجش میزان ارتباط آن ها با عبارت "بقیه الله " با محوریت آیات 60 قصص، 95 - 96 نحل و 86 هود بررسی شده است. پژوهش حاضر با شیوه توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر روش تفسیری قرآن به قرآن، تلاش دارد ارتباط بین مفهوم ما "عندالله " را که به معنای عالم آخرت و قرب معنوی و منزلتی است، با عبارت "بقیه الله " بیابد که به معنای آن چیزی است که خداوند اراده بقای آن را فرموده و زوالی در آن راه ندارد و با استعانت از روایات معصومان (ع)، اثبات نماید که انبیای الهی و ایمه اطهار (ع) به طور عام و حضرت ولی عصر (عج) به طور خاص، از مصادیق "بقیه الله "به شمار می روند و هدف خداوند متعال در آیه شریفه *بقیه الله خیر لکم ان کنتم مومنین*، جلب توجه مومنان به مصداق اکمل بقیه الله و آخرین حجت و ذخیره الهی است و با شناخت مصادیق خیر و ابقی و مصداق اظهر آن و به وسیله او می توان به شناخت و عبودیت و عندیت الهی رسید.
    کلید واژگان: قرآن, ارتباط سنجی, ما عندالله, بقیه الله, خیر, ابقی
    Amir Tohidi, Zahra Cheraqchi *, Majid Maaref
    Conceptual relationship assessment between the verses of the Holy Quran is a subject that has attracted the attention of Quran researchers for a long time. In the present article, the content of verses that include the phrase “ma ʿindallah” (what is with Allah) with the two attributes of being better and more lasting and evaluating the extent of the relationship between them and the phrase “baqīyyatallah”  (what remains of Allah’s provisions) has been studied focusing on Chapter al-Qaṣas, verse 60, al-Naḥl, verse 95-96 and Hūd, verse 96. The present study, conducted through a descriptive-analytic method and relying on the Quran through Quran exegetic method, strives to find the relationship between the concept of ma ʿindallah which refers to the hereafter and spiritual and positional closeness, and baqīyyatallah which refers to something that God has intended to endure and its termination is impossible and strives to prove, with the help of narrations of the Infallibles, that the divine prophets, the pure Imams in general and specifically the Imam of the Time (may Allah hasten his reappearance), are among the instances of baqīyyatallah and God’s purpose in the verse, “what remains of Allah’s provision is better for you, should you be faithful…” [11: 86], is to attract the attention of the believers to the most complete instance of baqīyyatallah and the last divine proof and provision. And by recognizing the instance of being better and more lasting and its most manifest instance and through him, one can arrive at divine recognition, servitude, and closeness (ʿindiyya).
    Keywords: Quran, relationship assessment, ma ʿindallah ( what is with Allah), baqīyyatallah (what remains of Allah’s provisions), better, more lasting
  • احمد باکتجی*
    لمفهوم الله مکانه مهمه فی انثروبولوجیا الدیانات الإبراهیمیه. قد یکون احد الاسالیب لتحقیق وحده اکثر بین تعالیم القرآن والکتاب المقدس هو الترکیز علی شخصیه شیث وعلاقته بابیه آدم، وتمتعه بجمیع الامتیازات الإلهیه. فی حین ان القرآن لم یذکر شیث، إلا ان مصادر الحدیث الإسلامی یمکن ان تربطه بالشخصیه الیهودیه المسیحیه السخیه. هذا البحث بمنهج مقارن بین معارف الدیانات الإبراهیمیه، وباستخدام اسلوب التحلیل المفاهیمی للمکونات اظهرت فی النتائج ان تمتع شیث بالحکم الإلهی وعلوم آدم یتم التعبیر عنهما فی الکتاب المقدس مقترنا مع صوره الله، بینما فی القرآن یتم التعبیر عنهما تحلیلیا، حیث یتم التعبیر عن الحکم بمعنی «الخلافه» والعلم بمعنی «الاسماء».
    کلید واژگان: شیث, آدم, الانثروبولوجیا فی الکتاب المقدس, الانثروبولوجیا القرآنی, خلیفه الله, الاسماء
    Ahmad Pakatchi *
    The concept of God has a significant place in the anthropology of Abrahamic religions. One approach to achieving greater unity among the teachings of the Quran and the Bible may be to focus on the character of Seth and his relationship with his father Adam, and his enjoyment of all divine privileges. While the Quran does not mention Seth, Islamic hadith sources can associate him with the generous Jewish-Christian figure. This research uses a comparative approach between the theology of Abrahamic religions and employs a componential conceptual analysis method. The results show that Seth's enjoyment of divine rule and Adam's knowledge in the Bible are expressed in combination with the image of God, while in the Quran, they are expressed analytically, with rule meaning caliphate and knowledge meaning Asmā’(names).
    Keywords: Adam, Biblical anthropology, Quranic anthropology, Caliph of God, Asmā’
  • مهدی سعیدی*

    از جمله مسایل بحث برانگیز درحوزه زبان دین و قرآن،واقعنمایی/ ناواقع نمایی زبان قصص قرآن است. ناواقع نمایی زبان قصص قرآن توسط برخی نواندیشان از جمله محمداحمدخلف الله طرح گردیده است. در این مقاله باروش تحلیلی-توصیفی ضمن اشاره به رویکرد ناواقعنما به زبان دین و گزاره های تاریخی متون دینی در جهان غرب به تبیین دیدگاه محمداحمدخلفالله پرداخته و سپس با تکیه بر آراء تفسیری آیت الله جوادی آملی این دیدگاه مورد ارزیابی قرارگرفته است. یافته های تحقیق بر آن است که دیدگاه خلف الله در تنافی با ادله عقلی مانند برهان اعجاز (در دوری از اختلاف و تناقض) برهان حق ،برهان هدایت و همچنین در تعارض با صریح برخی آیات قرآن، میباشد. مضاف بر اینکه قصص قرآن در لسان قرآن متصف به برخی اوصاف سلبی (انحراف ناپذیری ، تحریف ناپذیری) و ثبوتی (مانند وصف حق، میزان، قول فصل) که نافی مدعای خلفالله در ناواقعنمایی قصص قرآن و ظهور در واقعنمایی آنها دارند.

    کلید واژگان: قصص, زبان دین, واقع نمایی, جوادی آملی, خلف الله
    Mahdi Saedi *

    Among the controversial issues in the field of the language of religion and the Qur'an is the realism/unrealism of the language of the stories of the Qur'an. The unreality of the language of Qur'anic stories has been proposed by some new thinkers including Muhammad Ahmad Khalafullah. In this analytical-descriptive article, while pointing to the unrealistic approach to the language of religion and the historical statements of religious texts in the Western world, Baroosh has explained the point of view of Muhammad Ahmed Khalfullah, and then based on the interpretive opinions of Ayatollah Javadi Amoli, this point of view has been evaluated. The findings of the research are that Khalafullah's point of view is in conflict with rational arguments such as the proof of miracles (away from disagreement and contradiction) and also in conflict with the explicitness of some verses of the Qur'an. In addition to the fact that the stories of the Qur'an in the language of the Qur'an are characterized by some negative and positive attributes (such as the description of truth) which negate the claims of Khalafullah in the unrealization of the stories of the Qur'an and the appearance in their realization.

    Keywords: stories, the language of religion, Realism
  • سهیلا جلالی کندری، فاطمه عظیمی*
    ماهیت کلام الهی در قالب وحی، همواره محل مناقشه ی آرا بوده است. در این راستا بررسی امر به وجود در قالب عبارت کن فیکون توجه محققان را جلب کرده است. برخی از جمله رادشایت، نویسنده ی مدخل کلمه الله در دایره المعارف قرآن لیدن، آن را خطاب لفظی تلقی کرده اند. پژوهش پیش رو با رویکرد توصیفی-تحلیلی این مدخل را بررسی کرده است. نتیجه آن که علی رغم دقت نگارنده در احصای آیات که نقطه قوت اصلی مدخل است؛ اظهارنظر بدون استناد و مراجعه به نظر مفسران، قیاس بی مورد استدلال های قرآنی با آموزه های عهدین، ضعف در استنادهای قرآنی و ناآشنایی با مقدمات تفسیر قرآن از جمله کاستی های اثر به شمار می آید. به همین دلیل دو استنتاج بارزتر نویسنده مبنی بر وجود پیشینی امر و نیز بشری بودن لفظ قرآن، منتفی است؛ زیرا هرچند امر به وجود لفظی نیست، وحی قرآنی با توجه به ذوابعاد بودن بشر، با سمع لفظ و کلام الهی روی داده و آنچه که امروزه به عنوان قرآن در اختیار بشر قرارگرفته، عین کلام الهی است
    کلید واژگان: قرآن, کلمه الله, کن فیکون, دایره المعارف قرآن لیدن, سخن گفتن خدا
    Soheila Jalali Kondori, Fateme Azimi *
    The nature of the divine word in the form of revelation is a point of contention. In this regard, the study of existence in the form of Kon Fayacon's phrase has attracted the attention of researchers. Some, including Radscheit, the author of the entry of Word of God in the Leiden Encyclopedia of the Qur'an, have considered it a verbal address. The upcoming research has examined this entry with a descriptive-analytical approach. The result is that despite the author's accuracy in the number of verses, which is the main strength of the entry; Commenting without citing and referring to the opinions of commentators, inappropriate comparison of Quranic arguments with the teachings of the Testaments, weakness in Quranic citations and unfamiliarity with the basics of Quranic interpretation are among the shortcomings of the work. For this reason, the author's two more obvious conclusions about the prior existence of the matter and the humanity of the words of the Qur'an are ruled out; Because although it is not a matter of verbal existence, the revelation of the Qur'an, due to the immensity of human beings, happened by hearing the words and the divine words, and what is available today as the Qur'an is the same divine word.
    Keywords: Qur'an, Word Of God, Con Fayacon, Leiden Encyclopedia Of The Qur'an, Speech Of God
  • علیرضا طبیبی*

    واژه ی قرآنی «بقیت الله» از میان سوره های قرآن تنها در سوره هود ذکر شده است. یادکرد واژه مذکور تنها در سوره هود باعث شده است برخی مفسران آن را در قالب سیاق و محتوای آیات سوره هود تفسیر کنند و برخی دیگر واژه را فراتر از سیاق سوره تشریح کرده اند. تحلیل تفسیرها و مصادیق ارایه شده از جانب مفسران مطلبی است که در این تحقیق به آن پرداخته شده است. که در پایان حاصل شد «بقیت الله»، به معنای باقی مانده ی فناناپذیر منسوب به خداوند، دارای مصادیق بی شماری می باشد و هر وجود مبارک و نافعی که به اراده‏ی خداوند برای بشریت باقی می‏ماند را شامل است. لذا موارد بیان شده در تفاسیر اهل سنت و اغلب تفاسیر شیعه، تنها بیان برخی از مصادیق این واژه می باشند.

    کلید واژگان: سوره ی هود, مفسران فریقین, بقیت الله, روش تطبیقی, وجود نافع
    Alireza Tabibi*

    The Quranic word baqīyatullāh is mentioned only in Surah Hūd among the surahs of the Qur’an. The presence of the mentioned word only in Surah Hūd has caused some commentators to interpret it in the context and content of the verses of Surah Hūd, and others have explained the word beyond the context of the Surah. The analysis of the interpretations and examples provided by the commentators is a matter that has been addressed in this research. At the end, it is concluded that baqīyatullāh means the immortal remnant attributed to Allah the Almighty, has countless examples and includes every blessed and beneficial existence that remains for humanity by Allah's will. Therefore, the things stated in the interpretations of Sunnis and most of the Shia interpretations are only the expression of some examples of this word.

    Keywords: Surah Hūd, Commentators of the Two Sects, Baqīyatullāh, Comparative Method, Beneficial Entity
  • اشرف منتظری*
    یک بررسی اجمالی کاربردهای پرشمار اصطلاح سبیل الله در قرآن بیانگر این است که این مفهوم برای تثبیت در فرهنگ اسلامی مسیر های معنایی مختلفی را طی کرده و دچار تحولات معنایی شده است. شناخت این تحولات معنایی با مرور آراء تفسیری و روایات امکان پذیر است. در مطالعه کنونی بنا ست مراحل تحول معنایی انگاره سبیل الله را در عصر شکل گیری آن بررسی کنیم. نتایج به دست آمده نشان می دهد سبیل نخست به مفهوم مسیری مبهم به سان اصطلاحی ترابری به کار می رفت، سپس در واژگان قرآنی معنای راه و روش زندگی پیدا کرد، سپس هجرت مسلمانان از مکه به مدینه که حرکتی در همین مسیر مبهم بود جنبشی در سبیل الله نام گرفت. در مرحله ای بعد، شیوه زندگی مطلوب یک مسلمان به مثابه حرکتی در چنین مسیری که تحت عنوان سبیل الله شناخته می شد بازنموده شد. مسلمانان برای قرارگرفتن در این سبیل الهی می بایست با دشواری هایی هم چون آزار دیدن، هجرت کردن، خرج کردن دارایی، جهاد کردن، و درنهایت نیز کشته شدن در چنین راهی روبه رو می شدند. پس از آن که با هجرت نبوی جامعه اسلامی تثبیت شد، انگاره جهاد در راه خدا نیز برپایه همین انگاره سبیل الله، و به معنای مجموع تلاش های خالصانه ای که شخص باید با هدف الهی به انجام رساند شکل گرفت.
    کلید واژگان: سبیل الله, هجرت, انفاق, جهاد, تاریخ انگاره ها.
    Ashraf Montazeri *
    An overview of the numerous uses of the term Sabīl Allāh in the Qurʾān shows that this concept has gone through different semantic paths and undergone semantic changes to be established in Islamic culture. Understanding these semantic changes is possible by reviewing the Qurānic exegesis and Islamic traditions. In this study, we are going to examine the stages of semantic evolution of the concept of Sabīl Allāh in the era of its formation. The obtained results show that Sabīl was first used in the concept of a vague path as a term of transportation, then it found the meaning of a way and also a way of life in the Quraʾāic vocabulary, then the migration of Muslims from Mecca to Medina, which was a movement along the same vague path, was called a movement in Sabīl Allāh. In a later stage, the desirable way of life of a Muslim was represented as a movement in such a vague path, which was known as the Sabīl Allāh. In order to be placed in this divine Sabīl, Muslims had to face difficulties such as being persecuted, emigrating, spending their wealth, doing Jihād, and finally being killed in such a way by the enemies of their religion. After the stabilization of the Islamic society by the prophetic migration, the idea of Jihad in the way of God was also formed based on the same idea of the Sabīl Allāh to mean the sum total of sincere efforts that a person should make with a divine purpose.
    Keywords: Sabīl Allāh, Hijrah, al-Infāq, Islamic Jihad, history of ideas
  • سید حسین شریفی

    بررسی القاب اهل‌بیت از اهمیت به‌سزایی برخوردار است. این مقاله به‌دنبال آن است تا لقب حجت‌الله را از حیث امکان اختصاص داشتن آن به حضرت امام مهدی مورد بررسی قرار دهد. تحقیق با استفاده از منابع حدیثی می‌کوشد تا بیان کند که در مرحله اول، اشتراکی‌بودن حجت‌الله  نمود بیشتری دارد، ولی بعضی از علماء همانند مرحوم مجلسی بیان داشتند که چون حضرت امام مهدی#، آخرین حجت خداوند متعال در روی زمین می‌باشند، این لقب مختص ایشان است، لکن وجه جمعی نیز بیان می‌شود که اگر روایت، قرینه به معصوم خاصی داشت، روشن است که مختص همان معصوم می‌باشد، ولی اگر مطلق بیاید، مراد حضرت مهدی است؛ البته روایتی مبنی بر این مطلب نداریم و لذا این جمع ضعیف بوده هرچند توسط سیره عملی علماء جبران شده است.

    کلید واژگان: لقب, امام مهدی, حجت الله, ائمه
    Sayyid Hussein Sharīfi

    Analyzing the titles of Ahl al-Bayt (Infallible Imams) is very important. The present article seeks to examine the title Hujjat Allah in terms of the possibility of its exclusiveness to Imam Mahdi. This research, through using Hadith sources, attempts to firstly state that the mentioned title is used for all the Imams; but some scholars, like the late ˈAllāmah Majlisī say that this title is exclusive to Imam Mahdi (pbuh) because he is the last proof of Allah the Almighty on earth however a collective aspect is also mentioned that if there is a presumption to a certain infallible Imam, it is clear that this title will be specific to that Infallible person, but if it comes in a generic term, it will refer to Imam Mahdi (pbuh) however, we do not have any narration based on this matter. though this conclusion is weak, the weakness has been compensated by the practical way of scholars.

    Keywords: title, Imam Mahdi, Hujjat Allah, the Imams
  • حامد ضیاءفر*، سید مجید مطهری نژاد، امیرحسین محیط

    پژوهشگرانی که به مطالعه ساختاری سوره صف پرداخته اند، محور آیات سوره را «جهاد در راه خدا» یا برخی از اصول دین دانسته اند. اگرچه این مفاهیم کلان در سوره مورد اشاره قرار گرفته اند، اما موضوع اختصاصی و سبب تباین آن از دیگر سور قرآن را روشن نمی سازند. روش این پژوهش، چینش زمانی وقایع مطرح شده در سوره صف، با نگاه ساختاری به آیات آن است. محور سوره در این نگاه، پیشبرد برنامه ارتقایی خداوند در پهنه ای عظیم و رشد جامعه ای از مومنان در مسیر ظهور امام زمان (عج) است. تحقق این برنامه نظام مند و دقیق با تام نمودن «نور الله» و ارسال دو مرسوله ارزشمند «الهدی» و «دین الحق»، در ذیل وجود رسول الله (ص) صورت می پذیرد. در میان جوامع امت رسول خدا (ص)، رویدادهای تاریخ انقلاب اسلامی ایران از هم خوانی قابل تاملی با وقایع مطرح شده در آیات پایانی سوره صف برخوردار است. تبیین قرآنی از انقلاب اسلامی ایران، می تواند مبنایی قابل اتکا برای درک «ماهیت» و «آینده» این انقلاب فراهم نماید.

    کلید واژگان: سوره صف, نور الله, انصار الله, ساختار سوره, انقلاب اسلامی ایران
    Hamed Ziafar*, Seyed Majid Motahari Nejad, AmirHossein Mohit

    Scholars who have studied the structure of surah As-Saff suggest “striving in the way of Allah” or some of the pillars of Islam as the main semantic theme of this surah. Although there are referrals to these notions in the surah, they do not reflect the main motif of it. Moreover, these concepts do not reflect the peculiarity of this surah in comparison to other surahs of the Quran. The research method of this paper is the chronological arrangement of the mentioned happenings in the surah, based on the structural analysis of its verses. According to this viewpoint, surah As-Saff is mainly about the divine plan to implement a major improvement throughout a vast span and to upgrow believers towards the manifestation of the savior, Imam Mahdi (pbuh). The realization of this well-structured plan is achieved by the completion of the “light of Allah” and sending two precious consignments, namely “al-Huda” and “Deen al-Haqq”, through the governance of the last prophet. Compared to numerous Islamic societies, the timeline of Iranian history after the Islamic revolution has considerable conformance with the events mentioned in this surah. This Quran-based inquiry would lead to understanding the position of Iran’s Islamic revolution in the divine plan of God. Also, it provides a reliable basis for understanding the nature and future of this revolution.

    Keywords: As-Saff surah, Noorollah (The light of Allah), Ansarollah (The helpers of Allah), Structure of surahs in Quran, Iran's Islamic revolution
  • زهرا محققیان*

    انگاره فرشتگان مونث در قرآن محققان مدرن را با دشواری های بسیاری مواجه ساخته است. یادکرد این باور در یک سوره مکی متقدم (سوره نجم) و در مقام مکالمه با مشرکان زمانی توجیه پذیر است که مشرکان از پیش با این پدیده آشنایی داشته باشند. این در حالی است که شواهدی برای این مونث بودن، نه تنها در باورهای پیشااسلامی قوم عرب یافت نمی شود بلکه در متون یهودی و مسیحی نیز قابل مشاهده نیست. این امر، هم تلقی فرشتگان به مثابه دختران الله را با ابهاماتی مواجه می سازد و هم دشواری هایی را در ارتباط شان با الهگان که در سوره نجم اشاره شده، به وجود می آورد. سوال اصلی در پژوهش حاضر آن است که خاستگاه این انگاره کجاست؟ چطور مشرکان گروهی از ملایکه را مونث تلقی می کردند و سپس با چه توجیهی ایشان را دختران الله می پنداشتند؟ وجه ارتباطی این فرشتگان مونث با الهگان لات، عزی و منات که در سوره نجم اشاره شده است، چیست؟ یکی از دیدگاه های موجود در این زمینه، که جرقه های آن نیز به جرالد هاوتینگ باز می گردد، آن است که انگاره فرشتگان مونث تنها می تواند براساس یک مدل ترکیبی، نه انطباق تک مولفه ای، منطقی باشد، آن هم در رابطه با گروهی از یهودیان بین النهرینی که ستاره ها و دیگر اجرام کیهانی را به مثابه فرشته می دیدند. مطابق این نگاه اگر سه نام مذکور در قرآن (یعنی لات، عزی و منات)، برای ارجاع به اجرام کیهانی به کار برده شوند، و اگر مشرکان اجرام کیهانی را با فرشتگان مرتبط بدانند، مشکل نزاع قرآن با مشرکان قابل فهم به نظر می رسد.

    کلید واژگان: فرشتگان مونث, دختران الله, الهگان عربی, سوره نجم, اجرام کیهانی, ستاره زهره, جرالد هاوتینگ
    Zahra Mohagheghiyan *

    The concept of female angels in the Qur'an has caused many difficulties for the modern Qur'anic scholars. Mentioning this concept in a conversation with the polytheists in a Meccan surah (al-Najm) can only be justified if the polytheists were already familiar with it. However, no evidence for this femininity is found not only in the pre-Islamic literature of Arab people but also in Christian and Jewish texts. This issue confuses the perception of angels as the daughters of Allāh and also causes difficulties in their relation to Arabian goddesses. The main questions are as follow: what is the origin of the female angels? How did the polytheists perceive the angels as female beings and with what justification did they consider the angels as the daughters of Allāh? What connection is there between these angels and Arabian goddesses that are al-Lāt, al-ʿUzzā, and Manāt? One of the views presented in this regard, whose sparks also go back to G. Howting, is that the concept of female-angels can only be rational based on the basis of a combined model, instead of one-component conformity. Especially in relation to a group of Mesopotamian Jews who identified the stars and other cosmic bodies with angels. According to this view, if the three aforesaid names in the Quran (al-Lāt, al-ʿUzzā, and Manāt) are used to refer to the celestial objects, and if the polytheists associate them with the angels, the problem of the Quran's disputation with the polytheists seems understandable.

    Keywords: Female Angels, Daughters of Allāh, Arabian Goddesses, Surah al-Najm, Cosmic Objects, Star of Venus, Gerald Howting
  • علیرضا خنشا*، مینا شمخی
    موضوع «لقاء الله» و شهود حق تعالی، هم زمان با نزول آیاتی از قرآن مجید در میان مسلمانان مطرح شده و تاکنون ادامه داشته و موجب بحث های مختلف در بین متفکران اسلامی از جمله مفسران گردیده و مذاهب مختلف از مشبهه، مجسمیه، اشاعره، معتزله و امامیه هر کدام دیدگاه خاص خود را در این باره بیان نموده اند؛ حتی در بین مفسران شیعه نیز اتفاق نظر وجود نداشته و هر کدام شهود و لقاءالله را به شکل های متعدد شرح و تفسیر نموده اند. حقیقت لقاءالله چیست؟ آیا شهود و رویت حق تعالی، امکان عقلی دارد؟ مراد و مفهوم «انک کدحا فملاقیه» چیست؟ این پژوهه، از روش تحلیل محتوا برای ارزش گذاری، تجزیه و تحلیل آراء تفسیری استفاده نموده، نتایج نشان می دهد چند دیدگاه کلی درباره «لقاءالله» وجود دارد: 1. رویت و ملاقات با پروردگار با چشم؛ 2. مجاز، اضمار یا تقدیر از مرگ، بعث، حساب، جزاء، ثواب و عقاب؛ 3. شهود باطنی یا علم حضوری در قیامت؛ 4. شهود باطنی یا علم حضوری در دنیا؛ 5. لقای خاص پروردگار با روح مجرد و شهود جمال الهی. همچنین این مطالعه، نشان از توسعه معنایی، تعمیق و گسترش آراء تفسیری در گذر زمان دارد.
    کلید واژگان: قرآن, آراء تفسیری, لقاء الله, سیر تاریخی, سبب, کارکردها
    Alireza Khonsha *, Mina Shamkhi
    The subject the meeting with Allah" and the intuition of God, at the same time as revelation of the verses of the Holy Qur’an, was raised among Muslims and has continued until now, causing various debates among Islamic thinkers, including commentators, and different schools of thought, Mujassima, Ash'ari, Mu‘tazilite and Imāmiyya have each expressed their own views on this matter. Even among the Shia commentators, there is no consensus and each of them has explained and interpreted the intuition and the meeting with Allah in many ways. What is the truth the meeting with Allah? Is the intuition the Supreme Being a rational possibility? What is the meaning and meaning of "surely you must strive (to attain) to your Lord, a hard striving until you meet Him"? This paper used the content analysis method to evaluate and analyze interpretative opinions. The results show that there are several general views about "the meeting with Allah": 1. Seeing and meeting with God by eyes; 2. Metonymy, ezmar or taghdir of death, resurrection, reckoning, sanction, reward and punishment; 3. Esoteric intuition or knowledge present in the Day of Resurrection; 4. Esoteric intuition or knowledge present in the world; 5. The special meeting of the Lord by the immaterial spirit and intuition of Divine beauty. Also, this study shows the semantic development, deepening and expansion of interpretive opinions over time.
    Keywords: Interpretive Opinions, Meeting With God, Intuition Of God, Intuition
  • علیرضا کاوند*

    ناگفته پیداست که ترجمه هر متنی، متن اصلی را بازنویسی می نماید و آن را با ضوابط و معیارهای زبانی، فرهنگی و عقیدتی زبان مقصد منطبق می سازد. از این رو، جدا سازی جنبه ایدیولوژیک، از سایر جنبه های ترجمه، غیرممکن می نماید. با این حال، این جنبه تحت هیچ شرایطی نباید متن اصلی را تحریف کرده یا مفاهیم آن را تغییر دهد. اما این ایدیولوژی، در فرایند ترجمه های به ظاهر علمی و دقیق بسیاری از خاورپژوهان، اثر گذاشته است. در این تحقیق که با رویکرد توصیفی تحلیلی صورت گرفته این نتایج به دست آمده: 1- سیاست بلاشر در ترجمه قرآن گاه، جعل و دستکاری ترتیب آیات و تصرف در متن اصلی و نیز تحریف دلالت های الفاظ اسلامی و قرآنی است. 2- ترجمه برک، از ترجمه های منصفانه قرآن قلمداد می شود که از جهاتی با ترجمه بلاشر تفاوت ماهوی دارد و اشکالات بسیار کمتری دارد. 3- ترجمه حمیدالله نیز شامل برخی خطاهاست و در آن موارد خاصی قادر به انتقال صحیح مفهوم دقیق و کامل متن قرآن به خواننده فرانسوی زبان نیست.

    کلید واژگان: ترجمه فرانسوی, مفاهیم قرآن, خاورپژوهان, بلاشر, برک, حمید الله
  • علیرضا انصاری*

    رسول اعظم ص، خواسته ها و انتظارات بسیاری از امت اسلام دارد. از منظر حضرت سه محور «اخلاق مداری»، «عدالت خواهی» و «تشکیل امت واحده»، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اخلاق سرمایه گرا نسنگ زندگی دنیا و آخرت است و از خواسته های ایشان تشکیل جامعه اخلاق مدار است: «بعثت بمکارم الاخلاق و محاسنها».[1] همچنین از خواسته های پیامبراعظم ص، تشکیل جامعه عدالت محور است: «و امرت لاعدل بینکم».[2] از دیگر انتظارات رسول همه خوبی ها، ایجاد جامعه آرمانی و امت واحده است: «و الجماعه رحمه و الفرقه عذاب‏»،[3] این سه محور مورد تبیین و بررسی قرار می گردد. [1]. محمد بن حسن طوسی، الامالی، ص 596.[2]. شوری: 15.[3]. حسین بن محمد حلوانی، نزهه الناظر و تنبیه الخاطر، ص 27.

    کلید واژگان: امت, امت اسلامی, رسول الله
  • محمد شریفی*

    شرایط انسان قبل از نفخ روح و تعلیم اسما و بعد از آن، تفاوت زیادی داشته است؛ این امر موجب عدم سجده شیطان و تمرد از فرمان الهی شد. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با بررسی مقایسه آیات سوره های: علق، بقره و الرحمن و با عنایت به ارتباط بین آیات مذکور به این نتیجه رسید که ارتباط تنگاتنگی میان آیات در سیر تحول انسان از یک انسان عرفی یا همان حیوان ناطق به انسان قرآنی یا همان انسان کامل وجود دارد: خداوند به انسان مخلوق در سوره علق، چیزهایی یاد داده که نمی دانسته است؛ در سوره بقره، این انسان، خلیفه خدا در زمین معرفی شده که تحت تعلیم علم اسماء، مسجود ملایکه می شود؛ آدم مسجود ملایکه با تعلیم اسماء، انسان کامل می شود؛ انسان کاملی که قبل تعلیم، فقط انسان عرفی یا همان حیوان ناطق بود، اما پس از تعلیم به حی متاله و انسان قرآنی تبدیل می شود.

    کلید واژگان: آیات انسان شناسی, تفسیر کلامی, انسان قرآنی, انسان کامل, خلیفه الله, علم اسماء
    Mohammad Sharifi*

    The human conditions was very different before and after breathing the soul and the teaching the names; This caused the devil not to prostrate and to disobey the divine command. The present study, by descriptive-analytical method and by comparing the verses of Surahs: Al-Alaq, Al-Baqarah and Al-Rahman and considering the relationship between the mentioned verses, came to the conclusion that there is a close relationship between the verses in teaching man to develope from a common man or rational animal to the Qur'anic man or the perfect man. As mentioned Surah Al-Alaq, God has taught man some unknown things; In Surah Al-Baqarah, this man is introduced as the Caliph of God on the earth, who become fallen prostrated by angels under the teaching of the names. The man prstrated by the angels becomes a perfect man by teaching the names; The perfect human being, who before education was only a common man or rational animal, but after education becomes a theologian and a Qur'anic human being.

    Keywords: Anthropological Verses, Theological Interpretation, Quranic Man, Perfect Man, Caliph of God, Knowledge of the Names
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال