جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "حفص از عاصم" در نشریات گروه "علوم قرآن و حدیث"
تکرار جستجوی کلیدواژه «حفص از عاصم» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
گزینش قرائت قاریان هفت گانه توسط ابن مجاهد (324ق) و سپس گزینش قاریان ده گانه و چهارده گانه توسط عالمان دوره های بعد، این قرائت ها را بر دیگر قرائات برتری داد، به حدی که برخی از اهل تسنن قرائت های هفت گانه و برخی دیگر، قرائت های ده گانه را متواتر پنداشتند. از آنجا که این دسته بندی ها برای قرائت ها و قاریان پس از ابن مجاهد رواج یافت، توجه به آثار مکتوب پیش از ابن مجاهد در اعتبارسنجی قرائت قاریان اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا از دسته بندی های ابن مجاهد و دیگران متاثر نیست. یکی از آثار غنی که تحت تاثیر دسته بندی های قرائی قرار نگرفته، تفسیر جامع البیان از محمد بن جریر طبری (310ق) است. پژوهش حاضر با هدف کشف جایگاه قرائت ها نزد طبری و با روش مطالعه کتابخانه ای به بررسی عملکرد طبری در مواجهه با قرائت های مختلف قاریان در تفسیر جامع البیان می پردازد و در این راستا به رویکرد وی نسبت به روایت حفص از قرائت عاصم توجه ویژه می کند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که طبری به تواتر قرائت های ده گانه باور نداشته است، بلکه در بسیاری از آیات، قرائت برخی از قاریان ده گانه را جایز ندانسته است. همچنین ملاحظه رویکرد طبری به روایت حفص نشان می دهد که وی نه تنها روایت حفص را روایتی متواتر یا روایتی صحیح نمی دانست، که حتی آن را در حد قرائت ها و نقل های شاذ و غیرمشهور نیز نپذیرفته بود و از توجه و نقل آن به کلی امتناع می ورزید.کلید واژگان: طبری, جامع البیان, قرائات, حفص, عاصمBi-Quarterly Scientific PropagationalStudies of Quran Reading, Volume:12 Issue: 22, 2024, PP 85 -118The selection of the seven canonical recitations by Ibn Mujahid (d. 324 AH), followed by the subsequent selections of ten and fourteen recitations by later scholars, significantly distinguished these recitations from others. This distinction led some Sunni scholars to regard the seven, and others the ten recitations, as mutawatir (massively transmitted). As these classifications gained prominence after Ibn Mujahid, it becomes essential to analyze the earlier written works to evaluate the legitimacy of these recitations, as they remain unaffected by the categorizations introduced by Ibn Mujahid and his successors. A notable example of such an early work is the extensive commentary Jami’ al-Bayan by Mohammad bin Jarir al-Tabari (d. 310 AH), which is free from the biases of later classifications. This research aims to elucidate Tabari’s perspective on various recitations by employing a library-based methodology to explore how he addressed the different recitations of the Quran in his Jami’ al-Bayan, particularly focusing on his treatment of the narration of Hafs from Asim. The results suggest that Tabari did not endorse the tawatur (massively transmission) of the ten canonical recitations. In fact, he often deemed the recitations of certain ten reciters as impermissible in various verses. Additionally, an analysis of Tabari’s stance on the Hafs narration indicates that he did not recognize it as mutawatir or as a reliable narration; he did not even equate it with lesser-known or anomalous recitations and intentionally avoided acknowledging or transmitting it.Keywords: Tabari, Jami’ Al-Bayan, Quranic Recitations (Qira’At), Hafs, Asim
-
تعابیری مانند «قراءه العامه»، «قراءه الناس» و «قراءه الجمهور» در پاره ای از گزارش های تاریخی به کار رفته است. برخی با نقل گزینشی، تفسیرهای نادرستی از آنها ارایه داده اند. اینکه تعابیر مزبور به چه قرایتی اشاره دارند و در هر مورد با قرایت چند قاری مطابقت دارند و هر یک از قاریان مشهور چه اندازه با این قرایت عمومی مخالفت داشته اند؟ مساله پژوهش حاضر را شکل می دهد که با توجه به اهمیت سده های نخست هجری و شهرت قاریان هفت گانه، تعابیر قرایت عمومی در پنج سده نخست هجری گردآوری شده و با قرایت قاریان هفت گانه مقایسه شده است. ملاحظه موارد استعمال این گونه تعابیر عمومی در پنج سده نخست هجری نشان می دهد که این تعابیر هیچ گاه مطابق قرایت انفرادی یک قاری به کار نرفته اند؛ بلکه این تعابیر در 95 درصد موارد، دست کم با قرایت پنج قاری از قاریان هفت گانه و در 98.8 درصد موارد، دست کم با قرایت چهار قاری از قاریان هفت گانه مطابقت دارند. این آمار شاهد آن است که این گونه تعابیر، یا به قرایت اکثر قاریان اشاره دارند یا به قرایت اکثر مردم که در قرایت تابع قاریان بودند. همچنین مقایسه تعداد مخالفت هر قاری با موارد به کاررفتن تعابیر قرایت عمومی در پنج سده نخست هجری، نشان می دهد که بیشترین مخالفت با قرایت عمومی، در قرایت قاریان شهر کوفه (حمزه، کسایی و عاصم به روایت حفص) وجود دارد و کمترین مخالفت با قرایت عمومی، در قرایت قاریان حجاز (نافع و ابن کثیر) مشاهده می شود.کلید واژگان: حفص از عاصم, قراءه العامه, قراءه الناس, قرائات سبعBi-Quarterly Scientific PropagationalStudies of Quran Reading, Volume:10 Issue: 18, 2022, PP 129 -180Translations such as “Qiraat al-A’mmah”, “Qiraat al-Nas” and “Qiraat al-Jumhur” have been used in some historical reports. Some have provided incorrect interpretations of them by selective quoting. What readings do the mentioned interpretations refer to and in each case do they correspond with the how many readings of several reciters and how much did each of the famous reciters disagree with this general reading? The problem of the current research is that considering the importance of the first centuries of Hijrah and the fame of the seven reciters, the interpretations of public recitations in the first five centuries of Hijrah have been collected and compared with the recitations of the seven reciters. Considering the cases of the use of such general interpretations in the first five centuries of Hijrah shows that these interpretations were never used according to the individual reading of a reciter; Rather, in 95% of cases, these interpretations match at least with the reading of five reciters of the seven reciters and in 98.8% of cases, at least with the reading of four reciters of the seven reciters. This statistic shows that such interpretations either refer to the recitation of the majority of reciters or to the recitation of the majority of people who were subordinate to the reciters. Also, the comparison of the number of objections of each reciter with the cases of using the interpretations of public recitation in the first five centuries of Hijrah, shows that the most opposition to public recitation is in the recitation of the reciters of the city of Kufa (Kisai, Hamzah, and Asim narrated from Hafs) and the least opposition to public recitation is observed in the recitations of Hijaz reciters (Nafi’ and Ibn Kathir).Keywords: Hafs from Asim, Public Recitation (Qiraat), Recitation (Qiraat) of People, Seven Recitations (Qira’at)
-
در طول تاریخ اسلام قرایت های گوناگون برای قرآن کریم صورت گرفته است که البته همه آن ها واجد اعتبار و حجیت نبوده و هیچ یک از قرایات مشهور هم به صورت متواتر و دارای سند کاملا موثق از پیامبرJ روایت و نقل نشده اند. عالمان علوم قرآنی علل و عوامل گوناگونی را برای اختلاف قرایات ذکر کرده اند، در این مقاله از باب تحدید موضوع پژوهش صرفا مهم ترین عامل؛ یعنی اجتهاد و رای شخصی قاریان با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و نقدی موردبررسی قرار گرفته است. یکی از جهات اهمیت و ضرورت چنین بحثی، استنباط صحیح فقها از آیات فقهی و نیز دریافت نکات تفسیری است که برخی از کلمات آن ها مورد اختلاف قرایت قرارگرفته اند. در پژوهش پیش روی، پدیده اختلاف قرایات، آسیب شناسی شده و نقش منفی اجتهاد شخصی قاریان در اختلاف قرایات، هم از منظر عالمان مسلمان و هم از نگاه رژی بلاشر بحث و بررسی شده است. سپس در مورد اینکه آیا قرایت حفص از عاصم می تواند مصداق قرایت واحد و متداول بین مسلمانان در طول تاریخ اسلام باشد، ادله موافقان و مخالفان ذکر شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، گرچه روایات حفص از عاصم به لحاظ سندی موردقبول همه عالمان قرآن پژوه قرار نگرفته است و اجماع واحدی در این زمینه فراهم نیامده است، ولی درهرصورت قرایت عاصم همچون سایر قرایات مشهور برای همه مردم کاربرد داشته و از اهمیت والایی برخوردار است.
کلید واژگان: قرآن, قرائت, منشا اختلاف قرائات, اجتهاد قاریان, حفص از عاصمBi-Quarterly Scientific PropagationalStudies of Quran Reading, Volume:9 Issue: 16, 2021, PP 117 -141In Shiite commentaries, there are recitations attributed to the Infallibles (AS) which are in the position of proving independent readings for the Infallibles (AS). The analysis of this issue is important because the prerequisite and one of the principles in the interpretation of the Qur'an is to know the correct recitation. Throughout the history of Islam, various recitations [qira’at] have been narrated for the Holy Quran, but not all of them have validity and authority, and none of the famous recitations [qira’at] have been narrated and quoted from the Prophet (PBUH) in a massive [mutawatir] manner and with a completely reliable document. Scholars of Quranic sciences have mentioned various causes and factors for differences in recitations [qira’at]. In this article, only the most important factor in order to limit the subject of research; i.e., the ijtihad and personal opinion of the reciters [qurra’] have been studied using the descriptive-analytical and critical methods. One of the aspects of the significance and necessity of this discussion is the correct inference [instinbat] of the jurists from the jurisprudential verses and also perceiving the interpretive points as some of those words have been recited in a different way. In the present study, the phenomenon of differences in recitations [qira’at] has been pathologically examined and the negative role of personal ijtihad of reciters [qurra’] in differences in recitations [qira’at] has been discussed both from the perspective of Muslim scholars and from the perspective of Régis Blachère. Then, the arguments of the pros and cons are mentioned as to whether the recitation [qira’t] of Hafs by A’sim can be an example of a single and common recitation [qira’t] among Muslims throughout the history of Islam. The results of research show that although the narrations of Hafs from A’sim have not been accepted by all Quranic scholars in terms of documents and there is no single consensus in this regard, but in any case, A’sim's recitation [qira’t], like other famous recitations [qira’at], is applicable to all people and is of great significanceScholars of Quranic sciences have mentioned various reasons and factors for differences in readings. In this article, only the most important factor, namely ijtihad and personal opinion of readers, has been examined using descriptive-analytical and critical methods. One of the aspects of the importance and necessity of such a discussion is the correct inference of the jurists from the jurisprudential verses and also receiving interpretive points, some of whose words have been read differently. In the present study, the phenomenon of differences in readings has been pathologized and the negative role of readers' personal ijtihad in differences in readings has been discussed both from the perspective of Muslim scholars and from the perspective of Reggie Blascher. Then, the arguments of the proponents and the opponents are mentioned as to whether the recitation of Hafs by Asim is an example of a single and common recitation among Muslims throughout the history of Islam. Not all Quranic scholars have been included and there is no single consensus in this regard, but in any case, Asim's recitation, like other famous recitations, is applicable to all people and is of great importance.
Keywords: Quran, Recitation [Qira’t], Source of Differences in Recitations [Qira’at], Ijtihad of Reciters [Qurra’], Hafs from A’sim -
بحث مبانی تفسیر از مسائل مهم دانش تفسیر است که از دیرباز مورد توجه دانشمندان این فن قرار داشته است و در عصر حاضر بیش از پیش مورد کنکاش قرار گرفته است. یک دسته از مبانی تفسیر ریشه در دانش قرائات دارد. روشن است مفسر قبل از ورود به تفسیر ناگزیر باید در این زمینه نیز به یک نظریه برسد و تفسیر را بر آن بنیان نهد. این نوشتار در صدد بررسی مبانی قرائی تفسیر است و می کوشد با روش توصیفی تحلیلی سه مبنا از مبانی قرائی تفسیر که عبارتند از: تواتر قرائات، نزول قرآن بر هفت حرف و انحصار اعتبار قرائات در یک قرائت را مورد بررسی قرار دهد. برآیند پژوهش حاکی از آن است که ادعای تواتر قرائات قابل قبول نیست، از این رو نمی تواند مبنای صحیحی برای تفسیر قرآن قرار گیرد. همچنین احادیث نزول قرآن بر هفت حرف افزون بر غیر معتبر بودن در منابع شیعی در منابع اهل سنت نیز از حیث سندی محل تامل و از حیث دلالی مبهم است و تنها در مورد اختلافات ناشی از لهجات مختلف قابل پذیرش است و مبنا قرار دادن آن برای تفسیر قرآن بر اساس قرائات متعدد صحیح به نظر نمی رسد. انحصار اعتبار و حجیت به قرائت عاصم نیز فاقد مستندات کافی بوده و با گزارشات تاریخی همخوانی ندارد. بنابر این مفسر در تفسیر باید علاوه بر قرائت عاصم به سایر قرائات معتبر نیز نظر داشته باشد و ذکر احتمالات متعدد تفسیری بر اساس قرائت های مشهور و معتبر یک مزیت تفسیری به حساب می آید.
کلید واژگان: مبانی تفسیر قرآن, تواتر قرائات, احادیث سبعه احرف (نزول قرآن بر هفت حرف), قرائت واحده, حفص از عاصم -
مجله کتاب قیم، پیاپی 20 (بهار و تابستان 1398)، صص 101 -124برخی از علمای معاصر بر این باورند که عموم مسلمانان از صدر اسلام تاکنون در قرائت قرآن به یک قرائت واحد ملتزم بوده اند. آن قرائت، همان قرائتی است که از جانب خداوند متعال نازل شده و بر زبان مبارک رسول اعظم (ص) جاری گشته و مسلمانان سینه به سینه تا به امروز آن را حفظ نموده اند و فرمان حضرات معصومین (ع) مبنی بر قرائت قرآن مطابق «قرائه الناس»، اشاره به همان قرائت واحد دارد و حفص بن سلیمان نیز به همان قرائت واحد، ملتزم بوده است. لکن با بررسی متن، سند و دلالت روایات مربوط به «قرائه الناس» و همچنین اسناد و مدارک تاریخی و تفسیری، به روشنی می توان دریافت که اولا منظور از «قرائهالناس»، یک قرائت منحصربه فرد در تمامی اعصار و امصار نیست و ثانیا قرائت حفص از عاصم در زمان ها و مکان های مختلف اسلامی، از شیوع امروزی برخوردار نبوده و به گواهی علما و مفسران متقدم و متاخر، در موارد متعددی با قرائت رایج در میان مردم مطابقت نداشته است.کلید واژگان: قرائات, حفص, عاصم, قرائه الناس, قرآن کریم
-
مجله کتاب قیم، پیاپی 20 (بهار و تابستان 1398)، صص 125 -148
برخی از علمای معاصر بر این باورند که عموم مسلمانان از صدر اسلام تاکنون در قرائت قرآن به یک قرائت واحد ملتزم بوده اند. آن قرائت، همان قرائتی است که از جانب خداوند متعال نازل شده و بر زبان مبارک رسول اعظم (ص) جاری گشته و مسلمانان سینه به سینه تا به امروز آن را حفظ نموده اند و فرمان حضرات معصومین (ع) مبنی بر قرائت قرآن مطابق «قرائه الناس»، اشاره به همان قرائت واحد دارد و حفص بن سلیمان نیز به همان قرائت واحد، ملتزم بوده است. لکن با بررسی متن، سند و دلالت روایات مربوط به «قرائه الناس» و همچنین اسناد و مدارک تاریخی و تفسیری، به روشنی می توان دریافت که اولا منظور از «قرائهالناس»، یک قرائت منحصربه فرد در تمامی اعصار و امصار نیست و ثانیا قرائت حفص از عاصم در زمان ها و مکان های مختلف اسلامی، از شیوع امروزی برخوردار نبوده و به گواهی علما و مفسران متقدم و متاخر، در موارد متعددی با قرائت رایج در میان مردم مطابقت نداشته است.
کلید واژگان: قرائات, حفص, عاصم, قرائه الناس, قرآن کریم -
روایت حفص در امر قرائت قرآن، روایت رایج در بیشتر کشورهای اسلامی از جمله ایران می باشد. برخی از متاخرین از علمای شیعه با استناد به دلایلی این روایت را روایتی شیعی توصیف کرده اند، آیا چنین توصیفی را برای این روایت قرآنی می توان اثبات کرد؟ آیا دلایل مورد استناد در این نظریه کفایت دارد؟ در این مقاله برای پاسخ به این پرسش ها به تجزیه و تحلیل داده ها، شخصیت حفص در امر قرائت و حدیث و نیز روایت قرآنی او پرداخته شده و نظریه های دانشمندان در این باره بررسی و نقد شده است و در نهایت تنها می توان ثابت کرد که این روایت، روایتی قرآنی همچون دیگر روایت های مشهور از قرآن می باشد که به دلایلی، توفیق شهرت یافته است.کلید واژگان: قرآن, حفص, عاصم, قرائت, روایت, شیعی بودن
-
شهرت و رواج قرائت حفص از عاصم و مطابقت غالب قرآن های موجود با این قرائت، بررسی سند آن را حائز اهمیت می سازد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی، به نقد دیدگاه های موجود در این باره می پردازد. در برخی منابع رجالی فریقین، ابوعبدالرحمن سلمی، عاصم و حفص تضعیف شده و عثمان یکی از مشایخ ابوعبدالرحمن است. بررسی ها نشان می دهد اثبات عثمانی بودن ابوعبدالرحمن نیازمند مستندات قوی است. تضعیفات عاصم در نقل حدیث نیز با توثیقاتش در قرائت متعارضند و تمرکز عاصم در قرائت بوده است. سرمنشا تضعیفات حفص، اشتباه او با حفص بصری و ازدی و عدم نقل صحیح سخنان متقدمین است و وجود عثمان در سند این قرائت نیز بنا بر دلایلی مردود است. این نوشتار با استفاده از منابع تاریخی و رجالی، نشان می دهد ضعف سند این قرائت قابل اعتنا نیست.کلید واژگان: قرائت, حفص, عاصم, حفص بن سلیمان, ابوعبدالرحمن سلمیQur'anic Researches, Volume:21 Issue: 1, 2016, PP 106 -127The fame and popularity of Hafs from Asem method of Qurān recitation and its conformity with the most of available versions of the Qurān has made its evidence authenticity and validity very significant. Deploying an analytical-descriptive method, the present paper attempts to criticize the available views in this regard. In some references of the Shia and Sunni biographies of the narrators of traditions, Abdarrahman Selmi, Asem and Hafs are weakened while Othman is regarded as among Abu Abdarrahmans scholars. The investigations showed that proving the affiliation of Abdarrahman to Othman demands a strong documentation and evidence. The reasons led to Asems weakening in transmitting traditions are in contradiction to his consolidations and focus to the Qurān recitation. The origin for Hafs weakening was that he was mistaken with Hafs Basari and Azadi and not narrating the ancients sayings correctly. Likewise, Othmans presence in this recitations evidence is null due to some reasons. Using historic and biographies of the narrators of traditions references, this writing proves that the weak evidence of this recitation is not reliable.
-
روایات مجوز قرائت مردم، علیرغم تایید اختلاف اجمالی قرائت اهل بیت(ع) با قرائت های رایج، پرسشگر را به قرائتی همانند مردم مامور می کنند. برخی، وجود قرائت های هفت گانه را مصداق تجویز این روایات خوانده اند اما بعضی با نظر به زمان صدور، آن ها را ناظر به قرائت های رایج در عصر ائمه(ع) شمرده اند. بعضی نیز روایت حفص را تنها مصداق آن می دانند. این پژوهش، با توجه به قرائنی که برای شهرت دیگر قرائت های هفت گانه در ادوار گذشته وجود دارد و نیز کاربرد اصطلاحاتی مانند «قراءه الناس» و «قراءه العامه» در متون قرآنی و تاریخی، بر آن است که اثبات شهرت هر یک از قرائت ها بین عموم مردم هر زمان، می تواند مصداقی برای تجویز موجود در این روایات باشد. به این ترتیب در عصر حاضر که فقط قرائت عاصم به روایت حفص در مشرق اسلامی شهرت دارد، این قرائت به مقتضای دلالت این روایات، تنها مصداق «قرائت مردم» است.
کلید واژگان: حفص, عاصم, قرائات سبع, قرائت عامه, قرائت مردمThe narratives permitting common reading of Quran، despite differences in the readings of Imams and those of common ones، allow people to read as common reading. Some persons regard seven readings as the proof of their permissibility. Others، based on periods، have considered them as permissible only in the Imams era. And some jurists have regarded only Hafs’ narrative as the proof of these traditions. This research، based on seven readings’ currency in the past and some terms such as “peoples’ reading” and “common reading” in regard to Quranic and historical texts، has tried to demonstrate the currency of each reading in the given period can be considered as its’ permissibility. Thus، in the contemporary period in the eastern Islamic world only the Asems’ narrative by Hafs ones is in currency. In these lands، Hafs’ reading is the only proof in regard to the permissibility of peoples’ reading.Keywords: people's reading, common reading, seven reading, Asem, Hafs
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.