جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "عصمت" در نشریات گروه "علوم قرآن و حدیث"
تکرار جستجوی کلیدواژه «عصمت» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
نقد و بررسی مبانی عصمت انبیا و ائمه (علیهم السلام) از دیدگاه ابن تیمیه با تکیه بر کتاب «منهاج السنه»
ابن تیمیه تاثیر گذارترین شخصیت در تاریخ سلفی گری است که در حوزه های گوناگون اعتقادی اظهار رای نموده و نظرات او مورد توجه و تبعیت پیروانش قرار گرفته است. از جمله درباره اندیشه عصمت به مثابه یکی از ارکان مساله نبوت و امامت گفتگو نموده و این آموزه را زیر سوال برده است. او تقریبا در تمام مبانی و ادله ی عصمت خدشه می کند و در نهایت، هیچ گونه عصمت مطلقی را برای انبیا و ائمهعلیهم السلام نمی پذیرد. در مقابل سعی می کند با طرح و اثبات نظریه ی «عصمت مجموعی امت» جایگزینی برای عصمت اولیای الاهی بیابد. او سه مبنای مهم: تعریف و شوون امامت، قاعده ی لطف، و افضلیت ائمهعلیهم السلام را زیر سوال می برد تا بدین وسیله، ادله ی مفید عصمت را از کار بیندازد. اما هیچ کدام از اشکالات او به این سه مبنا وارد نیست و به تک تک آن ها پاسخ های دقیق و اقناع کننده ای داده می شود. نظریه ی عصمت مجموعی او نیز دلیل مستحکمی ندارد و نمی تواند اثبات شود و مبانی و ادله ی عصمت اولیای الاهی را زیر سوال ببرد.
کلید واژگان: عصمت, مبانی, ابن تیمیه, منهاج السنه, علامه حلیIbn Taymiyyah is the most influential figure in the history of Salafism, who has expressed opinions in various areas of belief, and his opinions have been noticed and obeyed by his followers. Among other things, he discussed the idea of infallibility as one of the pillars of the problem of prophethood and imamate and questioned this doctrine. He violates almost all the foundations and proofs of infallibility and finally, he does not accept any absolute infallibility for prophets and imams. On the other hand, he tries to find an alternative to the infallibility of the divine parents by proposing and proving the theory of "total infallibility of the nation". He questions three important bases: the definition and affairs of the Imamate, the rule of grace, and the superiority of the Imams (peace be upon them) in order to destroy the useful evidence of infallibility. But none of his problems are related to these three bases, and precise and convincing answers are given to each of them. His total infallibility theory also has no solid evidence and cannot be proven and questions the foundations and evidences of the infallibility of divine saints.
Keywords: Infallibility, Basics, Ibn Taymiyyah, Minhāj Al-Sunnah, Allameh Helli. -
امام مهدی (عج) -امام دوازدهم شیعیان- شخصیتی است که در پرده غیبت نهان است و هنگام فراهم شدن شرایط و مقدمات ظهور، ظاهر خواهد شد تا صلح و عدالت موعود را در جهان برقرار سازد. یکی از پرسش های مطرح این است که امام چه نقش و ویژگی خاصی دارد که فقط ایشان می تواند تحقق بخش صلح جهانی آخرالزمان باشد و دیگران مستقلا و بدون وجود ایشان از تحقق آن عاجزند. براساس روایات و آموزه های شیعه، ویژگی های ایشان را به ابعاد گوناگون می توان تقسیم کرد که دسته ای از آن ها برخاسته از مقام امامت ایشان است. نوشتار پیش رو با هدف تعیین و تبیین این ویژگی ها، با روش تحلیلی-اسنادی و با استفاده از آیات و روایات به این موضوع پرداخته است. اصلی ترین این ویژگی ها، ولایت جهانی (دینی، سیاسی)، ولایت تکوینی، عصمت، عدالت، علم ویژه الهی، خلق ویژه، نصب و انتخاب الهی و حجت الله هستند که برای هدایت مردم به سعادت، وجود این خصوصیات در امام لازم و ضروری است.کلید واژگان: امامت, امام مهدی (عج), ولایت تکوینی, ولایت دینی, ولایت سیاسی, عصمتImam Mahdi (a.s.) - the twelfth Imam of the Shiites - is a figure who is hidden in the veil of occultation and will appear when the conditions and prerequisites for his reappearance are met to establish the promised peace and justice in the world. One of the questions raised is what special role and characteristics does the Imam have that only he can realize the global peace of the end times and others are unable to realize it independently and without his presence. Based on Shiite traditions and teachings, his characteristics can be divided into various dimensions, some of which arise from his position of Imamate. The following article aims to determine and explain these characteristics, using an analytical-documentary method and using verses and traditions. The most important of these characteristics are universal (religious, political) guardianship, creational guardianship, infallibility, justice, special divine knowledge, special creation, divine appointment and election, and the proof of God. The presence of these characteristics in an Imam is necessary and essential for guiding people to happiness.Keywords: Imamate, Imam Mahdi, Creational Province, Religious Province, Political Province, Infallibility
-
از سده های نخست تاکنون، ابعاد گوناگون آیه «تطهیر» همواره محل بحث دانشمندان مسلمان بوده و آثار بسیاری درباره آن به رشته تحریر درآمده است. بیشتر اهل سنت معتقدند آیه درباره همسران پیامبر (ص) و اصحاب کساء نازل شده و دعوت به کسب طهارت ازطریق التزام به اوامر و نواهی الهی است. در مقابل، شیعیان و برخی اهل سنت بر این باورند که آیه مزبور پیام آور عصمت اهل بیت بوده و در زمان نزول، مصداقی جز اصحاب کساء ندارد. این عقیده بر اموری مبتنی است که تکوینی بودن اراده الهی در آیه از آن جمله است. پرسش این است که آیا راهی برای اثبات این امر وجود دارد یا خیر؟ این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع فریقین به دنبال یافتن پاسخ مناسب به پرسش فوق بوده و یافته های آن نیز حاکی از پاسخ مثبت و تکوینی بودن قطعی اراده در آیه شریفه است.
کلید واژگان: آیه تطهیر, اراده تکوینی, اراده تشریعی, اصحاب کساء, عصمتSince the first centuries, the various aspects of the verse of "purification" have always been the subject of discussion among Muslim scholars, and many works have been written about it. Most Sunnis believe that the verse was revealed about the wives of the Prophet (PBUH) and the Companions of the Household and that it is an invitation to attain purity through adherence to divine commands and prohibitions. On the other hand, Shiites and some Sunnis believe that the verse in question was a message of the infallibility of the Ahl al-Bayt and that at the time of its revelation, it had no reference other than the Companions of the Household. This belief is based on matters, including the fact that the divine will in the verse is constructive. The question is whether there is a way to prove this? This article seeks to find a suitable answer to the above question using a descriptive-analytical method and relying on the sources of the sects, and its findings also indicate a positive answer and a definite constructiveness of the will in the noble verse.
Keywords: Verse Of Purification, Creational Will, Legislative Will, Companions Of The Covered, Infallibility -
علم و عصمت نبی (ص) ازجمله مسائل مهمی هستند که متکلمان مسلمان درباره آن دیدگاه های متفاوتی با توجه به اهمیت آن ارائه کرده اند و ثمره آن شناخت بهتر نبی (ص) و متقابلا سلوک عملی بهتری برای پیروان آن حضرت می شود. این مقاله در صدد است به سنجش و مقایسه علم و عصمت نبی از دیدگاه ابن تیمیه و ابن مطهر بپردازد. این گزینش را می توان به دلیل نزدیکی زمانی این دو متکلم و همچنین نقدهای خاص ابن تیمیه به دیدگاه علامه حلی دانست. پرسشی که در این مقاله به آن پاسخ داده شده، این است که آیا علم و عصمت در تمامی شئون زندگی نبی (ص) از دیدگاه این دو متفکر جاری است یا خیر؟ با توجه به اسوه بودن نبی باید گفت نمی توان عصمت را تنها در برخی شئون نبوت ایشان پذیرفت. مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی و جست وجوی نرم افزاری و کتابخانه ای، صورت گرفته است و هدف آن تبیین دیدگاه ابن تیمیه و علامه حلی در این مسئله است.کلید واژگان: علم غیب, عصمت, سهو و نسیان, علامه حلی, ابن تیمیهThe knowledge and infallibility of the Prophet (PBUH) are among the important issues that Muslim theologians have presented different views according to its importance, and the result is better knowledge of the Prophet (PBUH) and reciprocal better practical behavior for his followers. This article intends to measure and compare the knowledge and infallibility of the Prophet from the point of view of Ibn Taymiyyah and Ibn Mutahar. This selection can be considered due to the time proximity of these two theologians as well as Ibn Taymiyyah's specific criticisms of Allamah Hilli's point of view, a question that has been answered in this article. This is: whether knowledge and infallibility are current in all aspects of the life of the Prophet (PBUH) from the perspective of these two thinkers or not? Considering that the Prophet is a role model, it should be said that infallibility cannot be accepted only in some aspects of his prophethood.The present article has been done by descriptive-analytical method and software and library search, and its purpose is to explain the views of Ibn Taymiyyah and Allamah Hilli on this issue.Keywords: Unseen Knowledge, Infallibility, Inadvertence, Forgetfulness, Allamah Hilli, Ibn Taymiyyah
-
این پژوهش جایگاه عصمت پیامبر اکرم از دیدگاه محدثان فریقین را مورد بررسی قرار می دهد. انبیای الهی از گناه، معصوم و از خطا مصون اند. عصمت ، حالتی است که شخص را از قرار گرفتن در خطا و گناه باز می دارد؛ براین اساس برای ایشان عصمت از گناهان پیش از تصدی مرتبه پیامبری، عصمت در تلقی و ابلاغ وحی، عصمت از گناهان پس از تصدی مرتبه پیامبری، عصمت از ترک مستحبات، عصمت از گناه سهوی، عصمت از اشتباه در امور عادی و رذایل اخلاقی، عصمت از اشتباه در تبیین دین و اعتقادات و عصمت از اشتباه در نظریات علمی وجود دارد. در این تحقیق، از روش آمیزه ای و تلفیقی و به کمک اسناد نوشتاری و سامانه های رایانه ای و نرم افزارهای علمی و روش داده پردازی توصیفی استفاده شده است. در این مقاله تقریب نگاه اهل سنت در مسئله عصمت، دیدگاه شیعی و بیان اختلافات در مسئله و جنبه های الهی شخص نبی اکرم و جنبه های فردی اجتماعی در دیدگاه فریقین ازجهت عصمت مورد ارزیابی قرار می گیرد.کلید واژگان: عصمت, پیامبر اکرم(ص), روایات, فریقین, محدثان
-
خداوند متعال در آیه 143 سوره بقره عده ای را شاهد بر اعمال انسان ها معرفی می کند. در این که آیا مقام شهادت بر اعمال، همچون نبوت و امامت، مقام انحصاری پیامبران و امامان معصومان (ع) است یا نصیب اصحاب و شاگردان خاص امامان (ع) نیز خواهد شد، میان مفسران اختلاف نظر وجود دارد. علامه طباطبایی رابطه میان مقام شهادت بر اعمال مردم و عصمت را تساوی دانسته و معتقد است که شهادت بر اعمال مردم مختص معصومان است. در مقابل آیت الله جوادی آملی این رابطه را عموم و خصوص مطلق می داند و مصادیق شاهدان بر اعمال مردم را اعم از معصومان معرفی می کند. روشن است که وقتی می توان از این آیه به عنوان یکی از ادله عصمت استفاده کرد که میان عصمت و مقام شهادت، رابطه تساوی حاکم باشد و در غیر این صورت، از ادله عصمت محسوب نخواهد شد. در مطالعه حاضر با روش تفسیر تطبیقی به بررسی دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی پرداخته ایم و بعد از طرح و بررسی ادله هر دو مفسر، نشان داده ایم که با توجه به اطلاق مفاد آیات شهادت بر اعمال، که ظهور در شهادت بر همه اعمال همه امت ها دارند، دیدگاه علامه طباطبایی ترجیح دارد.کلید واژگان: : آیه 143 سوره بقره, گواهان بر اعمال, عصمت, شهادت بر اعمال, رابطه عصمت با شهادت بر اعمالIn verse 143 of the al-Baqarah Chapter, God Almighty introduces some witnesses to the actions of humans. There is a difference of opinion among exegetes as to whether the position of witnessing deeds, like prophethood and imamate, is a position exclusive to the prophets and infallible Imams or whether it can also belong to the special companions and students of the Imams. Allamah Tabatabai considers the relationship between the position of witnessing people’s deeds and infallibility to be equal and believes that witnessing people’s deeds is reserved for the Infallible. In contrast, Ayatollah Javadi Amoli considers this relationship to be absolute generality and particularity, and introduces examples of witnesses to people’s actions that include the Infallibles. It is clear that this verse can be used as one of the proofs of infallibility when there is an equal relationship between infallibility and the position of witnessing; otherwise, it will not be considered as proof of infallibility. In the present study, we have examined the views of Allamah Tabatabai and Ayatollah Javadi Amoli using the method of comparative exegesis, and after presenting and examining the evidence of both exegetes, we have shown that according to the application of the content of the verses of witnessing deeds, that literally manifests as witnessing all deeds of all nations, Allamah Tabatabai’s view is preferable.Keywords: Verse 143 Of The Al-Baqarah Chapter, Witnesses Over Actions, Infallibility, Witnessing Actions, The Relationship Between Infallibility, Witnessing Actions
-
مفسران در برداشت حقیقی از گزاره «و علمک ما لم تکن تعلم» در آیه 113 سوره نساء اختلاف نظر دارند. توجه به علم پیامبر (ص) به مثابه موضوعی مهم، قدمتی همزاد با نزول وحی دارد و همواره مورد توجه اندیشمندان قرآنی بوده است. رابطه"علم" پیامبر (ص) با مساله وحی و اجتهاد آن حضرت محورهای قابل توجه در دیدگاه مفسران مسلمان در طول تاریخ به شمار آمده است. جستار پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی در پی واکاوی مراد خداوند از" علم " در گزاره مورد نظر است. با بررسی تفاسیر فریقین با گرایش ها و روش های گوناگون درباره مقصود خداوند از "علم" با دیدگاه های متعددی مواجه میشویم که میتوان آنها را تحت 7 عنوان دسته بندی کرد که عبارت است از: علم اولین و آخرین، علم به امور پنهان، احکام الهی، قوانین شرع و مکنونات ضمائر، تعلیم ویژه، دریافت صحیح تطبیق قواعد کلی بر موارد جزئی، عدم اطلاع از نزول وحی، علم لدنی. با توجه به سیاق آیه 113 سوره نساء دستاورد پژوهش بیانگر آن است خداوند به پیامبر(ص) قدرت استنباط قضایای کلی و تطبیق آن بر جزیئات امور از جمله قضاوت برای حل و فصل مسائل میان امت و بیان احکام کلی شریعت که نوعی تعلیم ویژه به آن جناب از راه وحی بود عنایت نموده است و این غیر از کتاب قرآن و حکمت است که در آیه به آن اشاره شده است. یکی از مصادیق بارز این علم، بینش ویژه پیامبر(ص) و عصمت آن حضرت میباشد که رابطه ای تنگاتنگی میان این دو برقرار است.
کلید واژگان: علم, پیامبر(ص), سوره نساء, گستره, عصمتCommentators in the true understanding of the statement» and He has taught you what you did not know« in verse 113 of Surah Nisa have different opinions. Paying attention to the knowledge of the Prophet (PBUH) as an important issue has the same age as revelation, and it has always been of interest. The upcoming essay is based on the descriptive-analytical method in order to analyze the various aspects of the knowledge of the Prophet (PBUH) in the desired verse.
By examining the interpretations of the parties with different tendencies and methods about God's intention of "science", we come across several viewpoints that can be categorized under 7 headings, which are: the first and last science, hidden affairs, divine decrees, laws of Sharia and pronouns, special education, correctly understanding the application of general rules to particular cases, lack of knowledge of revelation and knowledge.
In expressing opinions, we can refer to opinions that are controversial and require more discussion. Among them, most of them have mentioned the issue of infallibility under the verse, and some have inferred the infallibility of the Prophet (PBUH). Or a group has implicitly mentioned the special insight and Ijtihad of the Messenger of God (PBUH) in explaining the problems of the Ummah. Others consider this teaching to be broad and not only for the Prophet (PBUH), but for everyone who is born and gets life and enjoys this gift.
Another group of revealed teachings and related topics have expressed God's intention for this science. In the mystics' thought, "science" refers to the inherent knowledge of the burden of transcendence, and that is when the seeker becomes mortal in the presence of truth.
There have been many discussions about the nature of the knowledge of the Prophet (PBUH). As evidenced by many verses, the prophets were equipped with knowledge from God “So they found one of Our servants, on whom We had bestowed Mercy from Ourselves and whom We had taught knowledge from Our own Presence."
The verse states that Hazrat Khidr (peace be upon him) was blessed with knowledge from God. Sometimes, by God's permission, they are informed about the unseen. "Knower of the Unseen, He does not disclose His [knowledge of the] Unseen to anyone, except to an apostle He approves of"
In this verse, God excludes the knowledge of the unseen from the scope of human knowledge, but he excludes some of the Prophet's knowledge of the unseen. Sometimes, he denies knowledge in general.
Sometimes he completely rejects knowledge from everyone: "He says, No one in the heavens and the earth knows the unseen except by Allah.'' Naml: 65, in other verses of the Qur'an, the knowledge of the Messenger of God is explicitly rejected from the knowledge of the unseen. "Say, I will not tell you, I have the treasures of God, and I will not know the unseen." Inam: 50.
And also the belief that the Prophet (PBUH) did not speak except by revelation, and that all the oral and current traditions of that nobleman originated from revelation.
On the other hand, knowing that one of the important duties of the goat is evidenced by the verse "And we sent down to you a reminder to explain to people what we sent down to them, and perhaps they will think" Nahl: 44. Explaining the affairs of the Holy Sharia is sacred.
We will reach this conclusion from the summary of these verses and comments that have been discussed under the discussed verse. The most important issues that the Prophet (PBUH) was responsible for among the Ummah was judging among the Ummah as well as explaining the general knowledge and truths received from God, and this required a complete understanding and accurate insight into the atmosphere of the society of that day, and this is the same insight. It is special and scientific which cannot be obtained by normal means and all this could not have happened except through revelation. Therefore, it must be acknowledged that the prophets, in whatever way they used to know things, were all derived from divine knowledge.
According to the context of verse 113 of Surah Nisa, the result of the research shows that God has given the Prophet (PBUH) the power to deduce general cases and apply them to the details of affairs, including judging to resolve issues between the Ummah and stating the general rules of the Sharia, which is special teaching for that noble. It has been provided by way of revelation, and this is different from the book of Quran and wisdom, which is mentioned in the verse, and the reason for this is the distance between the three titles, i.e. (the book, wisdom, and knowledge) with the inflection "wow". One of the clear examples of this science is the special insight (ijtihad) of the Prophet (PBUH) and his infallibility, which is a close relationship between the twoKeywords: Science, Prophet (PBUH), Surah Nisa, Verse 113, Examples, scope -
یکی از مبانی کلامی مطرح در میان مفسران مسلمان، مسیله عصمت پیامبران است. ظاهر متشابه برخی آیات قرآن کریم با این مبنا، ناسازگار می نمایاند. ازجمله مهم ترین این آیات، آیاتی است که واژه «ظلم» و غفران آن را درباره برخی پیامبران مطرح می کنند. سوال اصلی این است که با توجه به مبنای عصمت، چه راهکار تفسیری و تاویلی برای تبیین و رفع تشابه این گونه آیات وجود دارد؟ و این تفسیر و تاویل، چگونه در ترجمه آیات، قابل بازنمایی است؟
اکثر ترجمه های قرآن بدون توجه به تفسیر و تاویل و تنها بر اساس معنای اصطلاحی واژگان، به ترجمه این دست آیات اقدام کرده اند که در بیشتر موارد، علاوه بر عدم موفقیت در رفع تشابه آیه، بر تشابه آن نیز افزوده اند.
این آیات درباره سه پیامبر بزرگ خدا یعنی حضرت آدم (ع)، حضرت موسی (ع) و حضرت یونس (ع) نیز مطرح است که در این مقاله کوشش شده به روش تحلیلی- توصیفی، با عدول از مفهوم اصطلاحی «ظلم» و «غفران» و مراجعه به ریشه واژگان و نیز با توجه به فضای سیاق این آیات، ترجمه ای دقیق بر اساس رویکرد تفسیری منطبق با مبنای کلامی عصمت، ارایه شود. نتیجه حاصل از این پژوهش، آن است که به نظر می رسد، یکی از مهم ترین راهکارها برای رفع تشابه آیات متشابه، رجوع به مفهوم لغوی واژگان باشد که در تفسیر و ترجمه صحیح آیات متشابه بسیار موثر خواهد بود.کلید واژگان: قرآن, عصمت, پیامبران, ظلم, غفران, آیات متشابهOne of the bases of belief raised among Muslim commentators and scholars is the issue of infallibility of prophets. The problematic appearance of some verses of the Holy Quran shows that they are incompatible with this basis. Among the most important of these verses are the verses that mention the words "oppression" and "forgiveness" about some prophets.
The question is, considering the basis of belief in the infallibility of the prophets, what is the interpretive solution for explaining and interpreting such verses? And how can this interpretation be shown in the translation of the verses?
Translations of the Qur'an have often translated such verses without paying attention to the interpretation and based solely on the idiomatic meaning of the words, which in most cases, in addition to failing to solve the problem of the verse, have also added to its difficulty.
These verses are mentioned about God's great prophet Adam (pbuh), Prophet Moses (pbuh) and Prophet Yunus (pbuh) in the Quran, which has been tried in this article in an analytical-descriptive way, ignoring the term "oppression" and "Forgiveness" and by referring to the roots of the words and also considering the space of these verses, a translation is presented that is in accordance with the principles of the infallibility of the prophets.
The result of this research is that one of the most important solutions to solve the problem of some verses is to refer to the lexical meaning of the words, which will be very important in the correct interpretation and translation of the verses.Keywords: Quran, infallibility of prophets, Adam, Moses, Yunus, Oppression, Forgiveness, Difficult verses -
A Critical Review of Qaffārī's Opinion on Infallibility with Regard to Shiite and Sunni CommentariesJournal of Quran and Religious Enlightenment, Volume:4 Issue: 2, Autumn and Winter 2024, PP 131 -146
The infallibility of Imams (AS) is one of the true beliefs of Shiites, for the Imam is the messenger of God and the guardian of the Divine religion. This fundamental belief has been disputed and challenged by the Shiite opponents, among them are the misconceptions raised by Dr. Qaffārī. His doubts include, for instance, the doubt that this belief has been innovative concerning its background, the rejection of Shiite reasons for infallibility regarding the Qur'an and intellect, and the fruitlessness of this belief for Shi’a. This study, first, deals with the doubts of Qaffārī about infallibility and then answers the doubts and objections raised in this regard, relying on the verses of the Holy Qur’an and Shiite and Sunni commentaries. Referring to the Holy Qur'an, it is proved that the subject of infallibility is mixed with the position of Imamate and succession. Accordingly, the source of division among the Islamic Ummah is the lack of belief in the infallibility of the Messenger of God (PBUH) and his successors, which has caused seditions and disputes since the death of the Prophet (PBUH) until now. As a result, to come out of the current conditions of the Islamic world, Muslims should believe in the necessity of obeying the Infallible 'Ul al-'Amr.
Keywords: Imam, Ahl Al-Bayt (As), Infallibility, Qaffārī, Tafsīr, Shi’A, Sunni -
عصمت انبیاء یکی از مبانی اعتقادی مشترک بین مسلمانان است؛ اما در مورد زمان، گستره و مفهوم آن، اندیشمندان مکاتب مختلف کلامی، دیدگاه یکسانی ندارند. آیات زیادی در قرآن کریم به مسئله عصمت انبیا پرداخته و برخی از آیات نیز موهم عدم عصمت انبیا می باشد. از آن میان، مسئله «هبوط» و «عصمت» حضرت آدم در میان مفسران و متکلمان مسلمان همواره مورد مناقشه بوده است. این پژوهش با روش توصیفی_تحلیلی در پی پاسخ به این سوال است که دیدگاه آیت الله جوادی آملی و فخر رازی (به نمایندگی از دو مکتب کلامی متفاوت شیعه و اشاعره) نسبت به آیات مرتبط با عصمت حضرت آدم (ع) چگونه است؟ وجوه اشتراک و افتراق دو دیدگاه چیست؟ یافته های این پژوهش نشانگر همسویی دو مفسر علی رغم اختلاف نگرش های کلامی است و وجوه افتراق دو دیدگاه، در این مسئله، بسیار نادر است. از دیدگاه آیت الله جوادی آملی این ماجرا در زمانی اتفاق افتاده که نبوت تشریعی وجود نداشته و نهی در آیه هم ارشادی بوده و آن حضرت نیز مرتکب ترک اولی شده است که به مقام عصمت ایشان خدشه ای وارد نمی کند. در مقابل فخر رازی معتقد است که حضرت آدم (ع) مرتکب معصیت شده است و البته این معصیت مربوط به قبل از بعثت و نائل شدن به مقام نبوت بوده است و اشکالی ندارد. این پژوهش، به بررسی و تحلیل دلایل دو مفسر پرداخته و رای برگزیده را پیش رو نهاده است.
کلید واژگان: عصمت, حضرت آدم(ع), بهشت, شیطان, جوادی آملی, فخر رازیThe infallibility of the prophets is one of the common beliefs among Muslims; But regarding its time, scope and meaning, thinkers of different theological schools do not have the same point of view. Many verses in the Holy Qur'an deal with the issue of the infallibility of the prophets, and some verses also imply the infallibility of the prophets. Among them, the issue of "decline" and "infallibility" of Prophet Adam has always been disputed among Muslim commentators and theologians. This research, with a descriptive-analytical method, seeks to answer the question, what is the view of Ayatollah Javadi Amoli and Fakhr Razi (representing two different theological schools, Shia and Ash'arite) regarding the verses related to the infallibility of Prophet Adam (PBUH)? What are the similarities and differences between the two views? The findings of this research indicate the alignment of the two commentators despite the difference in theological attitudes, and the differences between the two viewpoints are very rare in this issue. From Ayatollah Javadi Amoli's point of view, this incident happened at a time when there was no legislative prophecy, and the prohibition in the verse was also instructive, and the Holy Prophet also committed the first abandonment, which does not harm his infallibility. On the other hand, Fakhr Razi believes that Adam (PBUH) committed a sin, and of course, this sin was related to before he was sent and attained the position of prophethood, and there is nothing wrong with it. This research has examined and analyzed the reasons of two commentators and presented the selected opinion.
Keywords: innocence, Hazrat Adam (pbuh), Paradise, Satan, Javadi Amoli, Fakhr Razi -
«عصمت» به معنای پاکی از هرگونه گناه و نیز مصونیت از خطا در دریافت و ابلاغ وحی، از امتیازات و ویژگی های خاص و لازمه رسالت پیامبران الهی می باشد که به دلیل اهمیت بالایی که دارد، مورد بحث و توجه بسیاری از عالمان و اندیشمندان مکتب های مختلف کلامی قرار گرفته است. یکی از مسایلی که بحث های زیادی را برانگیخته، آیاتی از قرآن کریم است که حاوی عبارات «اعتراف به ظلم» از لسان پیامبرانی چون حضرت آدم، حضرت موسی و حضرت یونس (ع) می باشد که برخی با استناد به این آیات عدم عصمت پیامبران الهی را نتیجه گرفته اند. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و به صورت تطبیقی، در پی پاسخ به این پرسش است که منظور از «ظلم» و اعتراف به آن از دیدگاه آیت الله جوادی آملی و فخرالدین رازی چیست و چه ارتباطی با «عصمت» پیامبران دارد؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که آیت الله جوادی آملی به عنوان نماینده مکتب کلامی شیعه، «عصمت» را برای تمام دوران پیامبران ثابت می کند و «ظلم» را با ذکر ادله و شواهد متعدد، بر معنای لغوی آن یعنی ستم، نقص و محرومیت حمل می کند؛ اما فخرالدین رازی به عنوان نماینده مکتب کلامی اشاعره، در تحلیل خود «عصمت» را به دوران پس از نبوت و «ظلم» را به پیش از نبوت مربوط می شمارد.
کلید واژگان: عصمت, اعتراف به ظلم, انبیا, حضرت آدم(ع), حضرت موسی(ع), حضرت یونس(ع), جوادی آملی, فخرالدین رازی"Infallibility" means to be pure from any sin as well as error in receiving and communicating revelation, it is one of the special privileges and characteristics of the divine prophets and necessary for their mission, which is dealt with and paid attention to by many scholars and thinkers of different theological schools of thought due to its high importance. One of the issues that has raised many discussions is the verses of the Holy Qur'an that contain expressions of "confession of oppression" in the words of prophets such as Prophet Adam, Prophet Moses, and Prophet Jonah, and some people have concluded that divine prophets are infallible based on these verses. This study, via a descriptive and analytical method and in a comparative way, seeks to answer the question that what is meant by "oppression" and its acknowledgment from the point of view of Ayatollah Javadi Amoli and Fakhruddin Razi, and what is its relationship with the "infallibility" of the prophets? The findings of the research suggest that Ayatollah Javadi Amoli, as a representative of the Shia theological school of thought, proves "infallibility" for all the prophets, and he considers "oppression" to be based on its literal meaning, which means injustice, deficiency and deprivation, by referring to numerous arguments and evidence. However, Fakhruddin Razi, as a representative of theological school of thought in Ash'arism, in his analysis considers "infallibility" to be related to the period after prophethood and "oppression" to before prophethood
Keywords: Infallibility, confession of oppression, Prophets, Prophet Adam, Prophet Moses, Prophet Jonah Javadi Amoli, Fakhruddin Razi -
آیه 74 سوره هود حاوی گزارشی از مجادله ابراهیم با خداوند درباره قوم لوط است. در ارتباط با این موضوع گفتگوهای مفصلی میان مفسران فریقین و حتی متکلمین مطرح و محمل بروز شبهاتی نیز شده است. شبهاتی که گاه عصمت ابراهیم به صورت خاص و پیامبران به گونهای عام را به چالش کشیده است. برخی موضوع جدال را شخص لوط و برخی قوم لوط دانسته اند. گروهی بر این باورند که جدال ابراهیم از باب جستجو و تحقیق بوده و برخی معتقدند جدال به معنای شفاعت است. پژوهش حاضر پس از احصاء آراء مختلفی که پیرامون جدال ابراهیم با خداوند مطرح شده، با بهره گیری از روش تحلیل انتقادی مستند به آموزه های قرآنی، به توصیف و نقد آراء مفسران فریقین در این موضوع میپردازد. توجه به شخصیت دلسوزی که از ابراهیم در قرآن کریم منعکس شده به نظر میرسد مفهوم جدال، خواهش و دعایی است از روی شفقت، به جهت یافتن راهی برای هدایت قومی که در آستانه عذاب الهی قرار گرفته اند. اما از آنجهت که بر اساس علم الهی، این بازگشت ممکن الوقوع نبوده، با درخواست ابراهیم مخالفت شدهاست. با عنایت به اینکه این جدال قبل از اعلام تصمیم قطعی پروردگار بوده، نافی عصمت پیامبر نیست.
کلید واژگان: جدال, ابراهیم, قوم لوط, 74 هود, عصمتVerse 74 of Surah Hood contains an account of Abraham arguing with God about the people of Lot. In connection with this issue, detailed discussions have taken place between commentators and even theologians, and it has also raised doubts. Doubts that have sometimes challenged the infallibility of Abraham in particular and the prophets in general. Some have considered the subject of the controversy to be Lot herself and some, the people of Lot. Some believe that Abraham's quarrel was out of curiosity, and some believe that the quarrel means intercession. The present study, after collecting various views on Ibrahim's dispute with God, uses the method of critical analysis documented on Quranic teachings to describe and critique these views. Paying attention to the compassionate character reflected in Abraham in the Holy Qur'an seems to mean the concept of strife, supplication and prayer out of kindness, in order to find a way to guide a people who are on the verge of divine punishment. But since, according to divine knowledge, this return was not possible, Ibrahim's request was rejected, considering that the dispute was before the announcement of God's final decision, does not negate Ibrahim's infallibility.
Keywords: Controversy, Ibrahim, Lut', S People, Verse 74 Of Surah Hud, Infallibility -
برای عصمت پیامبر اکرم(ص) و ایمه اطهار(ع) ادله متعددی وجود دارد که یکی از آنها آیه «اطیعوا» است: «یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» (نساء: 59). از دیدگاه عالمان شیعه و برخی از اهل سنت، آیه شریفه بر عصمت پیامبر اکرم(ص) و اولی الامر دلالت دارد و یکی از استدلال های اساسی آن اطلاق و مقدمات حکمت است. دلالت آیه شریفه در مقاله ای که از حسین اترک با عنوان «بررسی دلالت آیه "اطیعوا" بر عصمت» در مجله حکمت معاصر (سال یازدهم، ش 1، 1399) منتشر شده، مورد مناقشه قرار گرفته و اشکالاتی بر آن ذکر شده که به نظر نگارنده هیچ کدام از اشکالات تمام نیست. نگارنده همانند عالمان شیعه، به تمام بودن اطلاق آن از راه مقدمات حکمت عقیده دارد و بر این باور است که خدای سبحان در مقام بیان بوده و هیچ قیدی برای آن نیاورده، با اینکه امکان تقیید اطاعت وجود داشته است. پس این آیه کریمه هر اطاعتی را شامل می شود. ازاین رو گستردگی اطاعت از پیامبر اکرم(ص) و ایمه اطهار(ع) نسبت به هر طاعت و فعلی با عصمت تلازم دارد. مقاله پیش رو نخست با روش توصیفی تحلیلی تفسیری استدلال به آیه برای اثبات عصمت را تبیین کرده، سپس با روش «انتقادی» ادعا و ادله مقاله مزبور را نقد نموده است.
کلید واژگان: آیه «اطیعوا», عصمت, اولی الامر, عصمت امام, اطلاق, مقدمات حکمت -
حکایت ملاقات موسای کلیم با خضر نبی علیهما السلام از جمله داستانهای ذو وجوه قرآن کریم است که قابلیت بررسی از ابعاد مختلف فقهی، عرفانی، اخلاقی، ادبی، تربیتی و کلامی را دارد و بررسی این حکایت از نگاه کلامی بهره های قابل توجهی را نصیب مخاطب می کند که چندان بدان پرداخته نشده است. اگر از دیدگاه کلامی به داستان نگریسته شود برخی کارهای این دو پیامبر در ظاهر با عصمت ایشان ناسازگار است؛ مانند سوراخ کردن کشتی و قتل نفس از جمله کارهای خضر علیه السلام و نسیان و عدم استطاعت بر صبر از جمله کارهای موسی علیه السلام. سعی در تفسیر این امور به گونه ای که عصمت ایشان را زیر سوال نبرد به روشنی تاثیر مبانی کلامی در تفسیر آیات قرآن را نشان می دهد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی به بررسی تاثیر مبانی کلامی در تفسیر آیات مربوط به این داستان می پردازد.کلید واژگان: موسی, خضر, نسیان, عصمت, استطاعت, مبانی کلامی
-
از شبهات مطرح شده، حول مسیله عصمت و اسوه حسنه بودن پیامبر اسلام (ص) با نگاه حداکثری به آن دو، عتاب آیه اول سوره تحریم است. به باور صاحب نظران، استفهام در آیه یا شفقتی بوده و یا دلالت بر ترک اولی کرده و یا در مقام تعریض بوده و در واقع، عتاب دیگران است و یا این که توبیخ مذکور، مصلحتی و برای دفع غلو بوده است و در آخرسر گفته شده که بایستی حمل بر معنایی گردد که منافی با عصمت نباشد. به باور نویسنده، شفقتی گرفتن استفهام، خلاف ظاهر آیه، فاقد دلیل و ناسازگار با قراین بوده و بر فرض پذیرش، دلالت التزامیه بر طی مسیر خطا از جانب شخص مخاطب کرده و همچنین تعریض و عتابی بر دیگران نبوده و مصلحتی دانستن این توبیخ، منافی با چند اصل مسلم است و لزوم حمل این آیه بر معنای غیر منافی با عصمت، پاسخ مبنایی- اقناعی بوده و قبول وقوع ترک اولی، وافی به دفع اشکال نیست. بنابراین توجیه های مذکور، وافی به رد شبهه و دفاع از عصمت و اسوه حداکثری نمی شود.کلید واژگان: عصمت, عصمت پیامبر اسلام (ص), اسوه حسنه, آیه تحریم, عصمت و اسوه حداکثریRegarding the doubts raised about the issue of the infallibility and good example of Prophet Mohammad (PBUH) with a maximal perspective on it, the first verse of Surah At-Tahrim (Prohibition) is interpreted as a reproach. According to some opinions, the question in this verse was either out of compassion or an indication to abandon the first opinion, or it was in a derogatory position and actually a reproach to others. Or this rebuke was for the sake of warding off extremism. In conclusion, it is said that it should be interpreted in a way that does not contradict infallibility. In the writer's opinion, taking compassion as an interpretation is contrary to the apparent meaning of the verse, lacks evidence, and is incompatible with the supporting evidence. Assuming acceptance implies an obligation on the part of the recipient to follow a wrong path, and considering this rebuke as beneficial contradicts several established principles. The necessity of interpreting this verse in a way that does not contradict infallibility is a foundational-convincing response, and accepting abandoning the first opinion is sufficient to address any issues. Therefore, these justifications are not enough to refute the doubt and defend maximal infallibility and good example.Keywords: Infallibility, The infallibility of the Prophet of Islam, good example (the best role model), The first verse of Surah At-Tahrim, Maximal infallibility, good example
-
آیه نوزدهم سوره توبه، مشهور به آیه «صادقین» است. شان نزول آن، بیان فضلت وبرتری پیامبر اسلامj است. شماری از مفسرین امامیه معتقدند که بر پایه ی دلالت التزامی و توسع معنایی، این آیه را میتوان دال بر عصمت ایمه اطهارنیز قلمداد نمود. لازم به ذکر است که در میان مذاهب اسلامی مذهب امامیه قایل به عصمت امامان هستند. ازنظر امامیه همه امامان معصوم اند ولیکن زیدیه عصمت را منحصر به اصحاب کساء دانسته و به ایمه ی دیگر قابل تسری نمیدانند. هردو گروه نیز استدلال های خاص خود رادارند. مقاله پیش رو، تلاش میکند بر پایه ی تفسیر تطبیقی آیه «صادقین» به این پرسش که آیا میتوان بر مبنای این آیه، طبق تفاسیر امامیه و زیدیه، استدلال متقن و موجهی برای عصمت ایمه اهل البیت ارایه نمود یا خیر؟ نشان خواهد داد که استدلال امامیه بر اساس این آیه در راستای اثبات عصمت ایمه ی اهل البیت و گستره شمول آن، قابل دفاع تر از دیدگاه زیدیه است که عصمت را منحصر به اصحاب کساء میدانند.
کلید واژگان: آیه «صادقین», ائمه, عصمت, امامیه, زیدیه, روایات, مفسران -
یکی از مهم ترین مسائل قرآن و روایات و تقریبا مورد اتفاق علما و دانشمندان مسلمان، وجوب عصمت پیامبران و پاکی آنها از هر گونه آلودگی و گناه است. عصمت انبیا با دلایل عقلی و نقلی به اثبات رسیده است؛ اما در این میان، آیاتی وجود دارد که ظاهر آنها با مسئله عصمت سازگاری ندارد و این امر، موجب شده است که مخالفان عصمت، آن را دستاویز خود قرار دهند و در ظاهر، مسائلی را به پیامبران ازجمله حضرت موسی نسبت دهند که با ساحت مقدس آن بزرگواران همخوانی ندارد. نگارنده در این نوشتار، نخست به بررسی عصمت یا عدم عصمت حضرت موسی از منظر مفسران شیعه و سپس مفسران اهل سنت درباره آیه 15 سوره مبارکه قصص میپردازد. سپس در ادامه، روایات فریقین را درخصوص این مطلب بررسی می کند تا به عصمت یا عدم عصمت حضرت موسی و اختلافات موجود در تفاسیر و روایات فریقین پی ببرد و به شبهات آن پاسخ دهد و نقدهایی را بر برخی نظریات مفسران و تعدادی از روایات وارد می کند و به پارهای از شبهات اشاره کرده و پاسخ می دهد.کلید واژگان: عصمت, حضرت موسی (ع), گناه, تفاسیر, فریقین
-
تمام فرقه های اسلامی، به جز ازارقه و حشویه، به اتفاق معتقدند که پیامبران الهی دچار شرک نشده اند و عمل شرک آلود انجام نداده اند. با این حال، از ظاهر برخی متون دینی (قرآن و احادیث) برمی آید که از برخی از پیامبران خدا عمل مشرکانه سر زده است. این متن ها در تضاد آشکار با دلایل دال بر عصمت پیامبران خداست؛ لذا در این پژوهش که از نظر روش گردآوری مطالب، کتابخانه ای است و در نحوه استناد داده ها، از شیوه اسنادی پیروی می کند و در تجزیه و تحلیل مطالب، روش آن تحلیل محتوایی از نوع توصیفی تحلیلی می باشد، تمام شبهات مربوط به شرک ورزی حضرت محمد(ص) گردآوری شده است و پس از تنظیم این شبهه ها و پاسخ های گوناگون دانشمندان به آن ها، به تحلیل و نقد این پاسخ ها پرداخته است و در پایان، به گمان نویسنده، به بهترین پاسخ یا به دیدگاهی نو در این زمینه دست یافته است.
کلید واژگان: شرک, پیامبر اکرم(ص), تمایل به مشرکان, گمراهی, عصمتSeraje Monir, Volume:13 Issue: 44, 2023, PP 191 -219All the Islamic sects, except Azargheh and Hashwiyyah, believe that God's prophets did not fall into polytheism and did not commit polytheistic acts. However, it appears from the appearance of some religious texts (Qur'an and Hadiths) that some of God's prophets committed polytheism. These texts are in clear contradiction with the evidence of the infallibility of God's prophets; Therefore, in this research, which is a library in terms of the method of collecting the materials, and in the way of citing the data, it follows the documentary method, and in the analysis of the materials, the method is content analysis of a descriptive-analytical type, all the doubts related to the polytheism of Hazrat Mohammad (PBUH) were collected, and after arranging these doubts and the various answers of scientists to them, There are analyzed and criticized these answers and in the end, according to the author, it has reached the best answer or a new point of view in this field.
Keywords: shirk, the holy Prophet (PBUH), Inclination towards Polytheists, Misguidance, Infallibility -
در رهنمود اهل بیت (ع) و بر اساس تعالیم قرآن کریم، انبیاء (ع) از ارتکاب گناه معصوم هستند. اما برخی آیات قرآن، در ظاهر خلاف این باور را نشان می دهند. آیات 19سوره محمد (ص) و 104 سوره نساء از جمله این آیات هستند که در آن ها به رسول اکرم (ص) دستور استغفار داده شده است. مفسران در خصوص علت استغفار در این دو آیه، آراء متفاوتی دارند و سعی در ارایه تفسیری از این آیات نموده اند که معارض عصمت آن حضرت نباشد؛ اما هیچ یک از آراء آنان بدون اشکال نیست. مقاله حاضر با هدف زدودن غبار از چهره عصمت پیامبر اکرم (ص)، پس از بررسی و نقد آراء موجود، به استناد قراین متعددی از آیات و روایات، به این نتیجه رسیده است که استغفار در سوره محمد (ص) به منزله دعا برای رفع تبعات اموری است که وجود آنها شایسته ایمان موحدانه نیست تا بدین وسیله تبعات این امور برطرف شده و شایستگی بهره مندی از نعمت هایی که نتیجه ایمان خالص هستند فراهم شود. بر این اساس علت استغفار در سوره نساء را می توان مرتبط با قضاوتی که رسول اکرم (ص) انجام دادند، دانست.رویکرد این تحقیق قرآن محوری است که بر این مبنا، محکمات دینی (محکمات عقل، قرآن، سنت، تجربه، ادبیات، سیره عقلاء و متشرعه و...) برمحور قرآن کریم داور اندیشه ها و عملکردهای دینی است.کلید واژگان: عصمت, پیامبر اکرم (ص), قضاوت, ذنب, استغفار, تفسیر, مفسرانIn the guidance of Ahl al-Bayt (AS) and the teachings of the Qur'an, the prophets (AS) are innocent of committing sin. But some verses seem to contradict this belief.The 19th verses of Muhammad (PBUH) and the 104 suras of Nisaa are among those verses in which the Prophet (peace be upon him) was commanded to be rejected. The commentators have different opinions about the reason for the Prophet's asking for forgiveness in these two verses and have tried to provide an interpretation of these verses that does not contradict the Prophet's infallibility; But none of their opinions are without problems. The present article, with the aim of removing doubts about the infallibility of the Holy Prophet (PBUH), after examining and criticizing the existing opinions, based on numerous evidences from verses and narrations, has come to the conclusion that: Asking for forgiveness in Surah Muhammad (PBUH) for Praying is to remove unpleasant things that are not worthy of believers, so that the effects of unpleasant things are removed and the basis for benefiting from divine blessings, which are the result of pure faith, is provided. The reason for seeking forgiveness in Surah Nisa is also related to the judgment that the Holy Prophet (PBUH) made. In this judgment, according to the Islamic law, he was assigned to judge based on the evidence of the parties to the dispute, and he judged correctly in this dispute. But because his judgment was influenced by the false testimony of some who gave false testimony, an innocent person was exposed to slander. Therefore, to ward off the bad effects of this judgment based on appearance, the Prophet (PBUH) was ordered to ask for forgiveness. The approach of this research is based on the Qur'an, on this basis, religious matters (intellect, Qur'an, tradition, experience, literature, the way of rational and legal scholars, etc.) are the judges of religious thoughts and practices based on the Holy Qur'an.Keywords: Infallibility, Holy Prophet (PBUH), Judgment, guilt, forgiveness, interpretation, commentators
-
تلقی خلافت الهی از امامت در میان شیعیان دوران نخست
کشف تلقی شیعیان از مسئله امامت در دوران نخستین، اندیشه ی امامتی ایشان را آشکار می سازد. باور ایشان به خلافت الهی به عنوان مهمترین اصل امامت شیعه به تصویر کشیده شد. ابتدا اعتقاد به مفهوم عصمت با کلمات و واژگان متفاوتی در شرائط سیاسی - اجتماعی و در رویارویی با اندیشه های مقابل، سپس باور به نص و نصب الهی با شکل گیری عنوان اختصاصی «وصی» برای امام، علاوه بر آن علم ویژه و گستره علم امام به همراه باور به جایگاه معنوی خاص برای ایشان، از ارکان تلقی امامتی شیعه در آن دوران بوده است. تثبیت باورهای اصیل امامتی تشیع به عنوان نقدی بر نظریه تطور و تکامل شیعه در دوران نخست، ضرورت توجه به تلقی شیعیان از امامت در آن دروان را ایجاد کرد. در نتیجه تلاش حاضر با روش تاریخی- تحلیلی، برای تشریح و تبیین چنین هدفی صورت گرفت.
کلید واژگان: خلافت الهی, عصمت, نصب, علم ویژه, تلقی امامتی
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.