جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "وجوه و نظائر" در نشریات گروه "علوم قرآن و حدیث"
تکرار جستجوی کلیدواژه «وجوه و نظائر» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
این پژوهش با هدف تبیین انواع روش های فهم مفردات در آیات روانشناختی قرآن و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که به منظور شناخت معنا و فهم کلیدواژگان روانشناختی آیات جمع آوری شده، می توان با سه روش اقدام نمود. روش اول، «مفهوم شناسی» یا کشف مولفه های لفظ روانشناختی است که با تقسیم بندی ابعاد مختلف آن انجام می شود، روش دوم، شناخت «وجوه معنایی» لفظ روانشناختی است که «تفاوت معنایی»، «خروج معنایی» و «ورود معنایی» سه کارکرد آن محسوب می شود. همچنین روش سوم بررسی «مترادفات» لفظ روانشناختی است که مرحله اول آن، کشف الفاظ مترادف و سپس در مرحله دوم کشف ویژگی های لفظ مترادف است که از طریق استفاده از کتب لغت، سیاق و آیات دیگر انجام می شود. در نتیجه به منظور فهم مفردات روانشناختی ابتدا به کشف مولفه های لفظ همچون ریشه، اقسام و آثار پرداخته و سپس وجوه معنایی حقیقی، مجازی یا کنایی آن لفظ بررسی شده و در نهایت با کشف واژگان مترادف آن و نیز بررسی ویژگی های متمایز کننده واژه منتخب، بتوان برداشت های روانشناختی جدیدی از آیه ارائه نمود.
کلید واژگان: تفسیر روانشناختی, روش فهم, مفهوم شناسی, وجوه و نظائر, الفاظ مترادفThis research has been done with the purpose of explaining the types of methods of understanding adjectives in the psychological verses of the Qur'an and with a descriptive-analytical method. The research findings show that in order to know the meaning and understand the psychological keywords of the collected verses, three methods can be used. The first method is "conceptology" or the discovery of the components of the psychological word, which is done by dividing its different dimensions. It has three functions. Also, the third method is to examine the "synonyms" of psychological words, the first step of which is to discover synonyms, and then, in the second step, to discover the characteristics of synonyms, which is done through the use of dictionaries, contexts, and other verses. As a result, in order to understand psychological terms, firstly, the components of the word such as roots, types, and works are discovered, and then the real, figurative, or ironic aspects of that word are examined, and finally, by discovering its synonyms and also examining the distinguishing features of the selected word. It is possible to provide new psychological understandings of the verse.
Keywords: Psychological Interpretation, Method Of Understanding, Conceptualization, Aspects, Analogies, Synonyms -
وجوه و نظائر آن است که یک واژه در چند جای قرآن به یک لفظ و یک حرکت آمده باشد و در هر موضع معنایی غیر از موضع دیگر داشته باشد. لفظ هر کلمه که در موضعی آمده است نظیر همان لفظ در جای دیگر باشد و تفسیر هر کلمه به معنایی غیر از معنای دیگر باشد که این همان وجوه است. بنابراین، نظایر نامی برای واژگان است و وجوه نامی برای معانی است. در این پژوهش توصیفی با بررسی ترجمه های معاصر ترکی استانبولی قرآن با تاکید بر وجوه و نظائر واژه های صلاه و دین تلاش خواهیم کرد تا نحوه ترجمه این واژگان را در ترجمه های قرآن، شش مترجم ترک براساس ترتیب زمانی بیان کنیم و میزان صحت و دقت این ترجمه ها و عملکرد مترجمان ترک را در طول تاریخ معاصر مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم. یافته ها حاکی از آن است که اکثر مترجمان ترک در طول تاریخ به نوعی از همدیگر تقلید نموده اند وکمتر شاهد نوآوری و اجتهاد در آنها هستیم.
کلید واژگان: قرآن, وجوه و نظائر, تطورتاریخی, ترکی استانبولیThe concepts of wuaūh and naẓā’īr refer to instances where a word is used with the same spelling and pronunciation in multiple places within the Quran but carries different meanings in each context. The identical form of the word in different contexts is termed naẓā’īr, while the varying meanings represent wuaūh. Consequently, naẓā’īr refers to the words themselves, and wuaūh denotes their meanings. This descriptive study examines contemporary Turkish translations of the Quran, focusing on the nuances and synonyms of the words ṣalāt and dῑn. Our aim is to analyze how six Turkish translators have rendered these terms over time and to evaluate the accuracy and precision of their translations, as well as the evolution of Turkish translation practices in the modern era. Our findings indicate that most Turkish translators have exhibited a tendency to imitate one another throughout history, with limited evidence of innovation or independent interpretation.
Keywords: Qur’An, Nuances, Synonyms, Historical Development, Turkish -
وجوه و نظائر به معنای استعمال یک واژه واحد در مواضع مختلف قرآن است که در هر موضعی، معنایی متفاوت دارد که این بحث در علم معناشناسی نیز معادل چندمعنایی است و برخلاف نگاه سنتی، صرفا شامل اشتراک معنوی می شود. در این پژوهش که به روش توصیفی و مقایسه ای سامان یافته است، پس از بررسی وجوه مختلف معنایی واژه دین از منظر سنتی و علم زبان شناسی جدید، نحوه ترجمه وجوه مختلف واژه دین در ترجمه های مختلف ترکی استانبولی موردبررسی قرار خواهد گرفت. به نظر می رسد بیشتر مترجمان همت خود را صرف روانی و سلامت زبان ترجمه کرده و از دقت در معادل یابی واژه های قرآنی و رعایت نکات دستوری غفلت ورزیده اند. یافته های پژوهش حاکی از عدم دقت لازم در ترجمه وجوه و نظائر قرآن در ترجمه های ترکی استانبولی می باشد؛ که البته در مواردی که واژه «دین» مشمول اشتراک لفظی می شد عملکرد مترجمان ترک تا حدود زیادی مناسب بوده است.
کلید واژگان: قرآن, وجوه و نظائر, ترجمه های ترکی استانبولی, دینSeraje Monir, Volume:14 Issue: 47, 2024, PP 145 -170Faces means the use of one word in multiple meanings which have different meanings in different situations. This topic in semantics is called polysemy. In this research, which is organized in a descriptive and comparative method, after the study of different faces and parallels of the word 'Din' from the viewpoints of semantics and traditional methods, the way of translating the different faces of this word in the Turkish-Istanbul translations will be investigated. This article has no equivalent in Islamic literature and this is the first one. Most of the translators have devoted their efforts to the fluency and soundness of the translation and have neglected the accuracy in finding equivalents of Quranic words and observing grammatical points. Of course, in the cases where the word 'Din' was included in the vocabulary, the performance of the Turkish translators has been appropriate to a large extent.
Keywords: Quran, faces, parallels, Turkish translations, Persian Translations, Din -
علم مفردات و واژه شناسی دانش گسترده و پردامنه ای است که در آن درباره معانی الفاظ مفرد و عوارض آن و مناسبات و چگونگی کاربرد شان در قرآن سخن گفته می شود. دانستن معانی مفردات قرآن کریم یکی از ابزار های لازم برای دانستن معنای آیات وحی الهی است. لغت عرب دارای اسلوب های مختلف است، باشناخت این اسلوب ها می توان به ظرایف و نکات قرآنی دست یافت. در این پژوهش به دنبال بررسی دیدگاه زمخشری بوده و برای شناخت بهتر دیدگاه وی، با آراء راغب و دامغانی مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاکی است که زمخشری برای کشف معنای واژه در بافت متنی آیات قرآن، همانند راغب از آیات و روایات، شرایط عصر نزول، شعر و مثل عرب، از وجوه معنایی آیات بهره برده است. در برخی مواردی همانند معنی اصلی، استعمالات، اشتقاقات، راغب اصفهانی بارز تر و دربرخی چون توجه وجوه معنایی، اسباب نزول، کشف معنا از شعر و توجه به صرف و نحو زمخشری بر تر است. زمخشری مانند دامغانی وجوه معنایی را باتوجه به سیاق آیات معنا نموده است.کلید واژگان: تفسیر لغوی در کشاف, تفسیر لغوی در مفردات, راغب اصفهانی, زمخشری, وجوه و نظائر, دامغانیThe field of vocabulary and lexicology is a broad and extensive discipline that discusses the meanings of individual words, their nuances, relationships, and how they are used in the Quran. Knowing the meanings of the words of the Holy Quran is one of the necessary tools for understanding the meaning of the verses of divine revelation. Arabic has various styles, and by recognizing these styles, one can access the subtleties and points of the Quran. This article, through analytical-descriptive examination and the method of collecting documentary and library research data, has studied the structure of two books: the "Mufradat" by Raghib Isfahani and the "Tafsir al-Kashaf" by Zamakhshari, which are of special importance in terms of lexical, vocabulary, and structural order. The results of this research indicate that both authors have used verses and traditions, the conditions of the era of revelation, Arabic poetry and proverbs, and the semantic aspects of the verses to discover the meaning of the word in the textual context of the Quranic verses. In some cases, such as the original meaning, usages, derivations, Raghib is more prominent, and in others, such as attention to the semantic aspects of the causes of revelation, discovering meaning from poetry, and attention to morphology and syntax, Zamakhshari is superior.Keywords: Lexical Interpretation, Al-Kashshāf, Al-Mufradāt Fī Alfāẓ Al-Qurʾān, Al-Rāghib Al-Isfahānī, Al-Zmakhsharī, Semantic Aspects In The Qurʾān
-
دانش وجوه و نظایر، یکی از کهن ترین دانش های تفسیری است. پژوهشگران در تبیین غرض و فایده این علم و نیز، در ارایه تعریفی جامع و مانع از آن، اختلاف نظر جدی دارند. در کتب وجوه و نظایر، روشن نیست که واژگان دقیقا بر چه مبنایی انتخاب شده و نحوه ارتباط وجوه معنایی ذکر شده در این کتب، به چه شکل قابل ترسیم است. وجوه معنایی در این کتب، دچار آمیختگی مفاهیم و مصادیق است. در این پژوهش با روش مطالعه تطبیقی و ریشه شناسی، تلاش شده است تا دغدغه واضعان این علم، با توجه به اهمیت و جایگاه معنای محوری، در فهم مفردات قرآن کریم تبیین گردد. معنای محوری معنایی است که در مشتقات مختلف یک واژه و در مراحل مختلف حیات واژگان، به عنوان یک رابط اشتقاقی می تواند معانی مختلف واژگان را ذیل یک معنا جمع کند. این مساله به صورت عملی در دو ریشه «حق» با کاربردهای بسیار متنوع با معنای محوری «وجود» و ریشه «قسط» در کاربردهای معنایی متضاد، با معنای محوری «تصلب» تبیین گردید.
کلید واژگان: وجوه و نظائر, ریشه شناسی, اشتقاق, معنای محوری, حق, قسطThe knowledge of polysemy and synonymy has long served to contribute to the field of interpretation. There has been a widespread difference of opinions among scholars, however, regarding the purpose and benefit of such knowledge. In the sources ever written on polysemy and synonymy, the selection of words and their semantic relationships are not well accounted for. Indeed, the corresponding discussions in those sources are complicated in terms of tenets and instances. Through a comparative study based on the etymological features of words and the pivotal role of denotations in understanding the Qur’anic verses, an attempt is made here to address the concerns of those who advocate the centrality of core meanings in the understanding of the Qur’an. The denotative core of a number of etymologically related words is like an axis to which those words converge. That is to say, lexical items of the same core can be packaged in one semantic category despite their nuances of meaning. In the present study, this issue is illustrated with the words haqh and qhest. The former is of various usages all with the core sense of vojoud (existence), but the latter is used in opposite terms all with tasallob (strictness) as their core meaning.
Keywords: Polysemy, synonymy, Etymology, derivation, Pivotal meaning, Haqh, Qhest -
برخی وازگان قرآنی با معانی متفاوتی به کار می روند که معمولا در دانش وجوه و نظایر معرفی می شوند. ریشه «ق و م» از ریشه های پرکاربرد قرآنی است که حدود ششصد و شصت مرتبه مشتقات آن به کار رفته است. تعداد وجوه معنایی مشتقات ریشه «ق و م» در قرآن توسط برخی نویسندگان وجوه و نظایر به بیست و دو وجه می رسد. سیزده وجه را حیری، دامغانی و ابن جوزی به تنهایی، و بقیه وجوه را سه نویسنده، به صورت مشترک مطرح کردند. هسته معنای اصلی ریشه «ق و م»، ایستادن است که لغت شناسان به آن اشاره کردند. بررسی تفاسیر و سیاق آیات نشان داد بسیاری از این بیست و دو وجه به هسته معنایی بازمی گردند یا با آن ارتباط معنایی دارند. در این میان برای وجوه « الإتمام، الامن و الدفن» با معنای اصلی ریشه، ارتباطی یافت نشد. پرکاربردترین مشتق این ریشه در قرآن، واژه «قوم» است که تعداد سیصد و هشتاد و چهار مرتبه تکرار دارد و معنای «جماعت» و گروه انسانی دارد.کلید واژگان: تفسیر لغوی قرآن, قوم, وجوه و نظائر, واژگان چندمعنایی
-
دانش وجوه و نظائر یکی از دانش های مهمی است که زیرشاخه دانش تفسیر شمرده می شود و به تحلیل معناشناختی واژگان قرآنی نظیر همدیگر می پردازد. در طول تاریخ علوم قرآنی، کتاب های گوناگونی در موضوع دانش وجوه و نظائر به رشته تحریر درآمده است. نویسندگان این آثار، در تحلیل های معناشناختی واژگان قرآنی از قواعد گوناگون تفسیری بهره جسته اند، ولی جز در موارد بسیار اندک، هیچ یک، قواعد این دانش را به صورت جداگانه بیان نکرده و مورد بررسی قرار نداده اند. ضرورت تحلیل و واکاوی قواعد دانش وجوه و نظائر، از آن روست که می تواند زمینه را برای تحلیل های معناشناختی منطقی و نظام مند از واژگان قرآنی نظیر هم، فراهم آورد و از این رهگذر، مفسران را در پرده برداری از مدلول مطابقی و موضوع له یا مدلول التزامی و مستعمل فیه واژگان نظایر یاری رساند. در جستار حاضر، با شیوه توصیفی- تحلیلی و با روش استقرائی، برخی از مهم ترین قواعد دانش وجوه و نظائر با رجوع به برخی از مهم ترین آثار، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در پایان، قواعد مرتبط با دانش وجوه و نظایر نیز در دو دسته درون متنی (قاعده منع ترادف، قواعد بلاغی، سیاق، وضع الفاظ برای روح معنا و قاعده شناخت اشیاء با اضدادش) و برون متنی (مانند تطور لغت و اسباب نزول) استخراج گردیده است.کلید واژگان: قرآن کریم, تفسیر قرآن, مفردات قرآنی, قواعد قرآنی, وجوه و نظائرThe knowledge of semantics and theoretical vocabulary in the Qur'an is one of the important techniques that considered as sub-branches of interpretation. This knowledge explains the meaning of Qur'anic terms like peer. Throughout the history of the Qur'anic sciences, various works, have been written on this subject. The authors of these works have used different rules for interpreting the Qur'anic vocabulary, but, except in very few cases, none have discussed the rules of this knowledge separately. In this article, some of the most important rules of this knowledge are study by descriptive-analytical method and by inductive method. Finally, its related rules are extract in two textual sections (rule of contradiction, rhetorical rules, context, rhetoric for the spirit of meaning, and rule of knowing objects with antithesis) and extramarital rules (such as vocabulary and descent).Keywords: The Holy Quran, Qur', anic Interpretation, Qur', anic singularities, Qur', anic rules, aspects, theories
-
بررسی وجوه و نظائر در قرآن کریم، اهمیت ویژه ای دارد. چراکه فهم کامل و شامل یک متن وحیانی از کتابی آسمانی، روشنی بخش راه بشر خواهد بود. یکی از ابعاد این فهم، در ترجمه ها خود را نشان می دهد. مترجم در انتقال معانی والای این متن آسمانی، افزون بر امانت داری باید بر دانش های گوناگون قرآنی فائق باشد تا بتواند ترجمه ای کم نقص ارائه دهد. این پژوهش به دنبال بررسی آن است که آیا واژه های قرآن به همان معنایی که در برخورد اول از آنها به ذهن می آید به کار رفته اند؟ مترجمان در انتقال معانی آیات قرآن تا چه اندازه بحث وجوه و نظائر الفاظ را در نظر داشته اند؟ این پژوهش به بررسی چندمعنایی واژه «کفر» می پردازد تا پرسش های یادشده را با تطبیق بر این واژه، پاسخ گوید. در نگاشته حاضر پس از ارائه تعریفی از وجوه و نظائر، واژه کفر در ترجمه های آقایان بهبودی، صادقی تهرانی، مجتبوی و مکارم شیرازی بررسی می شود.
کلید واژگان: معانی کفر, وجوه و نظائر, ترجمه قرآن, رابطه ترجمه با تفسیر, علوم و معارف قرآن -
مساله وجوه و نظایر در قرآن کریم از دیرباز مورد توجه اندیشمندان علوم قرآنی بوده و هر عالمی بر اساس مبانی فکری و فراخور توانایی خویش، گام های مهمی را در تبیین مفهومی و مصداقی آن برداشته است. یکی از آثاری که پس از کتاب مقاتل بن سلیمان بلخی درباره دانش وجوه و نظائر نگاشته شده، کتاب «تحصیل نظائر القرآن» از حکیم ترمذی می باشد. وی در این کتاب برخلاف روش مقاتل بن سلیمان که بیشتر با تکیه بر سیاق آیات به کشف معانی واژگان قرآنی می پردازد، با مبنا قرار دادن «اصل منع ترادف» و استفاده از «اصل اشتراک معنوی» ، کوشیده است تا معانی به ظاهر متضاد واژگان نظیر هم را به یک معنای جامع بازگرداند و نشان دهد که برخلاف تصور مقاتل، یکسان بودن ماده واژگان مشتق، از یکسان بودن معنای آن حکایت دارد. در این جستار تلاش شده تا با بازخوانی و واکاوی روش حکیم ترمذی در «تحصیل نظائر القرآن» به شیوه استقرایی، تحلیل دقیقی از روش تفسیری واژگان قرآنی در این کتاب ارائه گردد.کلید واژگان: وجوه, نظائر, اشتراک معنوی, ترادف, حکمی ترمذیQur'anic Researches, Volume:23 Issue: 3, 2018, PP 128 -155The issue of aspects and homologues in the Qur’an has since long ago received the attention of thinkers of Qur’an sciences; and every scholar has taken long steps according to his intellectual foundations and capabilities in its conceptual and evidential elucidation. One of the books written about the science of aspects and homologues after that of Muqātil b. Sulaymān Balkhī is Tarmadhī’s Taḥṣīl Naẓā’ir al-Qur’ān. Contrary to Muqātil b. Sulaymān’s method that deals with unveiling the meaning of the Qur’anic words more with relying on the context of the verses, Tarmadhī, by taking the “principle of excluded synonymy” and using the “principle of shared meaning” tried in his book to turn the apparently antonym meanings back to an integrated meaning and to show that contrary to Muqātil’s idea, the synonymy of the root of derived words suggests the equivalence of their meaning. With a reappraisal and exploration of the method of Ḥakīm Tarmadhī in Taḥṣīl Naẓā’ir al-Qur’ān through an inductive procedure, it is attempted in this research to present an accurate analysis of the exegetical method of the Qur’anic words in this book.Keywords: aspect, homologues, shared meaning, excluded synonymy, ?ak?m Tarmadh?
-
نشریه مطالعات قرآنی، پیاپی 32 (زمستان 1396)، صص 95 -114قرآن وحی منزل الهی در شکل ظاهری آن بر زبان عربی نازل شده است، لذا از دیرباز لغت شناسان و مفسران برای فهم آیات و الفاظ قرآنی، به زبان عربی و اشعار معاصر زمان نزول یا پیش از آن مراجعه می کردند، اما به طور قطع، معانی و مدلولات چنین متن مقدسی که تاثیری شگرف در زندگی عرب آن زمان و سپس در انسان ها در مناطق مختلف با زبان های گوناگون گذاشته و می گذارد، نمی تواند محدود به معانی متداول زمان خود باشد. از این رو، از دیرباز، دانشمندان مسلمان، در صدد کشف نسبت معنایی بین زبان عربی و قرآن بوده اند تا به دقت آشکار شود، الفاظ قرآن در چه معانی، با زبان معاصر خود، مشترک و در چه معانی متفاوت است. در این مقاله، بر اساس این رویکرد که در حقیقت کشف بینامتنیت(تناص) است، به روش تحلیلی توصیفی و کتابخانه ای، تلاش می شود ماده عدل در زبان عربی و قرآن با توجه به منابع اصیل و معتبر بررسی شده و اشتراکات و تفاوت های کاربرد قرآن با زبان عربی کشف و ذکر شود.کلید واژگان: معناشناسی, اشعار جاهلی, کاربرد قرآنی, وجوه و نظائر
-
«وجوه» و «نظائر» یکی از شاخه های علوم قرآن است که نخست به گونه پراکنده در میان تفاسیر می آمد و پس از چندی نگاشته هایی ویژه این رشته سامان گرفت. نویسندگان در این نگاشته ها که کمابیش آن را وجوه و نظائر می نامیدند، الفاظ دارای چند معنا و معانی آن ها، و الفاظ هم معنا را گرد می آوردند؛ اما هیچ یک مراد خود را از وجوه و نظائر روشن نکردند یا اگر چنین کردند، آیندگان بدان راه نبردند. بدین روی آیندگان درباره مراد این نگارندگان از وجوه و نظائر، دچار دودستگی شدند و باز از آنجا که تعریف دسته دوم که سیوطی نامورترین چهره آن هاست، درست برداشت نشد، این دودستگی به چنددستگی تبدیل شد. اینک خواننده امروزین با شماری از تعریف ها و برداشت های گونه گون و ناساز روبه روست و برایش روشن نیست که کدام درست است و کدام نادرست. این جستار به روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی به روشنگری در این باره پرداخته و تعریف درست وجوه و نظائر را روشن ساخته است و آن، این است که وجوه، معانی قرآنی لفظ دارای بیش از یک معناست و نظائر، الفاظ هم معنا در قرآن.
کلید واژگان: وجوه, نظائر, معانی قرآن, الفاظ قرآنAl-Wujuh wa al-Naza’ir (Polysemy) is one of the branches of the Quranic sciences which is originated from the exegesis (tafsir) of the noble Quran and it is revealed in the shape of the subjectivity writings in this course. The authors in this note which is to some extent named Al-Wujuh wa al-Naza’ir (Polysemy) have collected words with multiple meanings (polysemy) and their meanings and synonyms (words with different spelling and pronunciation but having the same meaning). But none of them made clear (obvious) their meaning of Al-Wujuh wa al-Naza’ir or at least it has not been recorded for and conveyed posterity. This created disunity among posterity about their intended meaning of Al-Wujuh wa al-Naza’ir and because of the definition of the second group which Suyuti is the most famous of all has been misunderstood it causes to multiply (increase) the different opinions and divergence about it. Now today’s readers confront variety of definitions and different and inharmonious notions that they do not know which are correct. This research with descriptive- analytic method tries to shed light on it and according to the authors’ opinion; the correct definition belongs to Suyuti and his followers; of course with the notion which this writing has achieved.
Keywords: Wujuh, Nazair, The meanings of the noble Quran, The words of the Quran -
علم وجوه و نظائر از قرون اولیه اسلامی مورد توجه دانشمندان حوزه تفسیر و علوم قرآن بوده است؛ اما هیچ تعریفی از آن ارائه نداده اند. از آنجا که این علم مربوط به معانی واژگان است، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اولین کسی که به طور خاص به تعریف این علم پرداخته ابن جوزی (م 597 ق) است. در دوره های بعد نظر وی توسط زرکشی (م 794 ق) مورد نقد قرار گرفته و تعریف دیگری از وجوه و نظائر ارائه شده است. وجوه در هر دو تعریف ناظر به معانی متعدد است و تنها، واژگان دارای وجوه هستند، نه جملات و عبارات.
از تفاوت های بارز این دو تعریف، تفاوت در تعریف نظائر است. در تعریف ابن جوزی نظائر ناظر به لفظ کلمه است؛ ولی در تعریف زرکشی ناظر به مصادیق یک واژه عام. همچنین، زرکشی در تعریف خود از دو اصطلاح «لفظ مشترک» و «الفاظ مطواطئ» استفاده کرده است. این امر موجب شد چند برداشت از معانی وجوه و نظائر صورت گیرد؛ اما به دلیل خالی بودن تعریف ابن جوزی از اصطلاح، گویا و واضح است.کلید واژگان: وجوه, نظائر, ابن جوزی, زرکشی, مشترک لفظی, مشترک معنوی
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.