جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "criticism" در نشریات گروه "علوم قرآن و حدیث"
تکرار جستجوی کلیدواژه «criticism» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
در مقاله پیش رو، نگارندگان انواع کاربست های الگوی «ما (ی پرسشی) + لام (حرف جر) + ضمیر یا اسم اشاره» را از قرآن کریم استخراج کرده و پس از طبقه بندی، تحلیل نحوی و بلاغی کرده و آنگاه گردانیده های فارسی این نمونه ها را از دو منظر بررسی کرده اند. یکی مطابقت مفهومی با نحو جمله و دیگر میزان بهره مندی از نکات بلاغی متن مبدا. ازجمله نتایج این پژوهش مبتنی بر گزارش و تحلیل، آن است که مترجمان بیشتر با شم زبانی یا با ملاحظه قدر مشترک ترجمه های دیگر، پیام متن را به درستی دریافته و در متن مقصد گنجانیده اند؛ هرچند ممکن است استدلال یا تحلیل درستی در دفاع از ترجمه خود نداشته باشند. دیگر آنکه برخورداری از دانش زبانی کافی به زبان های هر دو سوی ترجمه، راه را بر نقدهای بی پایه و بی مایه می بندد و به مترجم کمک می کند در ترجمه خود از اختیارات بیشتری بهره مند باشد.
کلید واژگان: قرآن کریم, ترجمه, نقد, الگوی نحوی, «ما لکم»In the following article, the authors have extracted, classified, and analyzed syntactically and rhetorically the types of usages of the pattern "ma (interrogative) + lam (preposition) + pronoun or demonstrative pronouns) in the Holy Quran, and then examined the Persian translations of these examples from two perspectives; One is the conceptual correspondence with the syntax of the sentence and the other is the degree of benefit from the rhetorical points of the source text. The results of this research based on report and analysis show that the translators often understood the message of the text correctly and included it in the target text, although they may not have a correct argument or analysis in defense of their translation. Also, sufficient linguistic knowledge in the languages of both sides of the translation closes the way to baseless criticisms and on the other hand, it helps the translator to have more authority in his translation.
Keywords: Quran, Translation, Criticism, Syntactic Pattern, Ma Lakom -
«رجعت» به مثابه یکی از باورهای سترگ مکتب اهل بیت؟عهم؟، همواره در طول حیات خود با مخالفت های سرسختانه از سوی اهل تسنن روبه رو شده است. این رودررویی که بیش تر به سبب فهم، برداشت و کاربست نادرست مفهومی و مصداقی صورت گرفته است؛ کم و بیش با نسبت های ناروا، به عنوان باور ی غیراسلامی، برگرفته از یهود، نصارا و اعراب جاهلیت و... انکار و سرزنش شده است. بایسته است در پژوهشی واقع نما و به دور از هرگونه تعصب، این فهم ناتمام و نادرست بازنمایی و به نقد کشیده شود، تا پاسخی باشد برای چرایی مخالفت اهل تسنن با باور به رجعت در آخرالزمان از منظر شیعیان امامیه. نتیجه تحقیق پیش رو آن شد که فهم نادرست ذهنی اهل تسنن از مسئله رجعت، و انتساب آن به شیعیان امامیه، کاری غیرعلمی و ناصواب است.
در این باره، نگارنده در پس تحلیلی مفهوم شناختی درباره این ذهنیت نادرست و ناروا، روشنگری کرده، اهل سنت را به فراگیری این باور بر پایه احادیث معتبر و تحلیل های بزرگان شیعه امامیه فراخوانده است.کلید واژگان: تحلیل, انتقادی, رجعت, اهل تسنن, امامیهThe concept of "Raj’a" (return) is one of the significant beliefs of the Ahl al-Bayt (peace be upon them) school that Sunni scholars consistently disapproved throughout history. This confrontation has often stemmed from a misunderstanding and misapplication of the concept, which has been unjustly labeled as an un-Islamic belief derived from Jews, Christians, and the pre-Islamic Arabs, among others. It is essential to conduct an objective study, free from any biases, to accurately represent and critique this incomplete and erroneous understanding. This will provide an explanation for the Sunni opposition to the belief in the return in the end times from the perspective of the Imamiyeh Shiites. The findings of the present research indicate that the Sunni misinterpretation of the issue of return, and its attribution to Imamiyeh Shiism, is unscientific and incorrect. In this regard, the author clarifies the conceptual misunderstanding surrounding this incorrect and unjust mindset, urging the Ahl al-Sunnah to adopt this belief based on credible hadiths and the analyses of prominent Shia scholars.Keywords: Analysis, Criticism, Raja’A, The Sunnis, Imamiyeh -
دایره المعارف اسلام، مهم ترین منبع علمی پژوهشگران غربی جهت آشنایی با معارف قرآنی و مطالعه اسلام به شمار می رود؛ تعیین درجه اتقان پژوهش های آن، نیازمند نقد و بررسی جدی است. بررسی آثار مستشرقان درباره قرآن و معارف اسلامی برای ما مسلمان ها، امری انکارناپذیر است. باتوجه به جایگاه حضرت علی×به عنوان امام اول شیعیان و موقعیت برتر ایشان در اعتقادات شیعیان، خاورشناسان در مطالعات خود به جنبه های مختلف زندگی ایشان پرداخته و دو دیدگاه کاملا متفاوت را ارائه کرده اند: دیدگاه مثبت اندیش که حاصل مطالعه غربیان در آثار معتبر بوده، ویژگی های علمی ایشان را در زمینه تفسیر، حقوق، سیاست، فقه، خطابه و سخنوری و... تحسین کرده و دیدگاه منفی که نتیجه نگاه مغرضانه و عدم استفاده از منابع اصیل و ارائه نظرات تشکیکی پیرامون شخصیت حضرت بوده است. اکثر مقالات این کتاب نتیجه تلاش فکری محققان غربی بوده که متاسفانه به دلیل عدم دسترسی به منابع مرجع، دچار اشتباهات فاحش شده اند. در این پژوهش به روش مطالعه کتابخانه ای و با رویکرد تحلیلی-انتقادی به بررسی اثر رابرت گیلو پیرامون امام علی علیه السلام و نقد شبهات مطروحه ایشان می پردازیم. نتایج پژوهش نشان دهنده، عدم دسترسی و مراجعه مستشرقان به کتب مرجع، تعصب، غرض ورزی و ناتوانی از شناساندن صحیح امام علی علیه السلام به جامعه غربی می باشد.
کلید واژگان: امام علی علیه السلام, مستشرقان, دایره المعارف اسلام, رابرت گلیو, نقدAs the primary scholarly reference for Western researchers delving into the Quran, Islamic studies, and the lives of prophets and imams, the Encyclopaedia of Islam is invaluable. Nonetheless, a thorough evaluation of the articles and research contained within is essential to determining their credibility and scholarly consistency. Studying and examining the works of Orientalists about the Qur'an, Islamic sciences, and teachings is an undeniable thing for Muslims. Considering the position of Imam Ali (AS) as the first Imam of the Shias and his superior position in the beliefs of the Shias, orientalists have studied various aspects of his life in their studies and have presented two completely different points of view: A positive and optimistic perspective resulting from Western scholars' study of authoritative texts that explains and praises His scientific approach to interpretation, law, politics, jurisprudence, rhetoric, and more. The negative perspective resulting from a biased viewpoint and the failure to utilise authentic Muslim sources ultimately leading to skeptical opinions regarding the exalted character of Imam Ali (AS). The majority of the articles in this book stem from the intellectual efforts of Western researchers, but regrettably, their lack of access to reference sources has resulted in serious errors. In this research, using the library method through an analytical and critical approach, we will examine the work of Robert Gleave, an impartial and positive orientalist, about Imam Ali (AS) and then examine and criticize the doubts raised by him. In conclusion, the results of the research indicated that Orientalists' lack of access to authentic Islamic sources, coupled with their prejudice and partiality, led to their inability to correctly introduce this Imam to Western society.
Keywords: Criticism, Encyclopedia Of Islam, Imam Ali (AS), Orientalists, Robert Gleave -
برخی از نویسندگان و مورخان غیر مسلمان بدون داشتن دانش کافی به تحقیق در مورد تاریخ نگاری اسلام پرداخته اند و به دلیل ناآشنایی با مبانی این دین و عدم درک فلسفه و ماهیت برخی موضوعات آن، به نتیجه علمی بی طرفانه و قابل استنادی نرسیده اند؛ در کنار این موارد باید تعصب و تاثیر دیدگاه های مورخان را نیز اضافه نمود که باعث شده ذهنیت های قبلی خود را به موضوعات مربوط به دین مورد پژوهش تسری دهند و به نتیجه دلخواه برسند. این نوشتار برخورد یکسونگرانه دکوین در مورد بخش عظیمی از منابع دین اسلام، یعنی تاریخ نگاری اسلامی را با محور قرار دادن دیدگاه-های او در کتاب «آغاز ستایش علی و پیدایش جهان بینی عباسیان» به صورت مشخص به صورت نقد و تحلیلی بر ادعای بی-اعتباری سنت تاریخ نگاری اسلامی از دیدگاه دکوین مورد بررسی قرار می دهد. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد وی تحقیقات خود را براساس بی اعتباری تاریخ نگاری اسلامی استوار کرده است و هر آنچه را که در ارتباط با تاریخ اسلام می باشد فاقد اعتبار، ارزش و سندیت می داند. شواهد مورد ادعای دکوین برای اثبات دیدگاهش مورد تردید بوده و در بعضی موارد به لحاظ روش شناختی و تحلیلی-تاریخی دارای تناقض است.
کلید واژگان: دکوین, نقد, تاریخ نگاری, تاریخ نگاری اسلامیSome non-Muslim writers and historians have researched the historiography of Islam without having sufficient knowledge, and due to their unfamiliarity with the foundations of this religion and lack of understanding of its philosophy and the nature of some of its issues, they have not reached an unbiased and reliable scientific result. In addition to these cases, it is necessary to add prejudice and the impact of the views of historians, which caused them to spread their previous mentalities to the subjects related to the researched religion and reach the desired result. This article examines Dequin's one-sided approach to a huge part of the sources of Islam, i.e. Islamic historiography, focusing on his views in the book the Beginning of Ali's Praise and the Emergence of Abbasid Worldview in a critical and analytical manner on the claims of It examines the validity of the tradition of Islamic historiography from the perspective of Dequin. The results of the research show that he has based his research on the invalidity of Islamic historiography and considers everything related to the history of Islam to lack validity, value and authenticity. The evidence claimed by Dequin to prove his point of view is questionable, and in some cases it is methodologically and analytically-historically contradictory.
Keywords: Dequin, Criticism, Historiography, Islamic Historiography -
آموزش اصول فقه در مقاطع دانشگاهی، به ویژه در رشته حقوق، با دشواری های خاص خود روبه رو است. کتب درسی اصول فقه در حوزه علمیه به زبان عربی نگاشته شده است، درحالی که بسیاری از دانشجویان در فهم متون عربی مشکل جدی دارند. اهمیت آموزش درست اصول فقه بر صاحب نظران پوشیده نیست. استدلال صحیح برای مواد قانونی و جلوگیری از برداشت اشتباه از قوانین، مهم ترین دلایل گنجاندن این درس در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد است. تدوین کتاب درسی به زبان فارسی که بتواند اهم مطالب اصول فقه را به سهولت به دانشجویان انتقال دهد بسیار مهم است. کتاب «اصول فقه کاربردی» با بهره گیری از تجارب کتب درسی پیشین، تلاش کرده است که کاربرد اصول فقه در حقوق را به صورت عملی نشان بدهد. استقبال گسترده جامعه دانشگاهی از این کتاب، حکایت از این دارد که انتظارات تا حد زیادی برآورده شده است. از طرفی، اقبال خوب مدرسان به کتاب اصول فقه کاربردی و نیز وجود برخی نقایص در آن، لزوم نقد این کتاب را بیش از پیش نمایان می کند. پرداخت به موضوع هایی که جنبه کاربردی آن چندان روشن نیست، از اشکال های مهم این کتاب است. در کنار آن، بسیاری از مطالب با عنوان «برای مطالعه بیشتر» آورده شده است که جنبه الزامی ندارد. از آنجا که این کتاب به عنوان منبع اصلی کارشناسی ارشد معرفی شده است، شایسته بود این بخش بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. در این تحقیق روش پژوهش بر اساس کتابخانه ای است.کلید واژگان: آموزش, اصول فقه, حقوق, نقد, کاربردJournal of Studies on the Unity of the Havzah and the University, Volume:2 Issue: 1, 2024, PP 14 -20Teaching the principles of jurisprudence in university courses, especially in the field of law, faces its own difficulties. The textbooks of principles of jurisprudence in the field of science are written in Arabic, while many students have serious problems in understanding Arabic texts. The importance of correct education of the principles of jurisprudence is not hidden from experts. Correct reasoning for legal materials and preventing wrong understanding of laws are the most important reasons for including this course in undergraduate and graduate courses. It is very important to compile a textbook in Persian language that can easily convey the most important contents of the principles of jurisprudence to students. Using the experiences of previous textbooks, the book "Principles of Applied Jurisprudence" has tried to show the application of the principles of jurisprudence in law in a practical way. The widespread acceptance of this book by the academic community indicates that the expectations have been fulfilled to a large extent. On the other hand, the good fortune of the lecturers to the book Principles of Applied Jurisprudence and the existence of some defects in it show the necessity of criticizing this book even more. Dealing with topics whose practical aspect is not very clear is one of the important features of this book. Besides that, there are many materials titled "for further study" which are not mandatory. Since this book is introduced as the main source of MA, this section deserved more attention. In this research, the research method is based on the library.Keywords: Education, Principles Of Jurisprudence, Law, Criticism, Application
-
آموزش در سن کودکی چون نقشی بر سنگ و ماندگار است، از سویی قرآن برای مسلمانان، تنها کتابی به شمار می آید که از سوی خداوند و آن هم برای راهنمایی و خوشبختی انسان به وی هدیه شده است، ازاین رو معجزه ای است که آموزش آن بیش از سایر کتاب ها برای کودک لازم می نماید و آموزش آن به شیوه منطقی و به صورت ملایم و متناسب و پلکانی می تواند تاثیر تربیتی پایداری بر رشد و پرورش وی داشته باشد. با نگاه به این مهم و در راستای جایگاه ویژه ترجمه در انتقال درست مفاهیم، درصدد برآمدیم با روش نقدی و بررسی فنی، ترجمه کتاب آموزش قرآن دوم ابتدایی را از دید چندوچون ترجمه و سازگاری آن با این رده سنی بررسی نماییم. نیز با نگاه به جایگاه تصاویر در رساندن پیام برای کودک که گاه بسیار بیشتر از جایگاه واژگان است، سازگاری تصاویر با ترجمه درست بررسی شده است. برآیندهای بررسی نشان می دهد که آیات، خوب و هماهنگ با نیاز مخاطب انتخاب شده و تلاش شده - هرچند به اسم مترجم خاصی اشاره نشده- ترجمه ها رایج باشد، هرچند انتظار است مرجع این ترجمه ها مشخص گردد. همچنین در مقدمه و در صفحه اول کتاب اشاره شده که: «کودک عزیز ما باید سادگی یادگیری قرآن را احساس کند»، اما ترجمه ها از جهت رده سنی مخاطب کودک هفت ساله و نوع و سطح واژگان، فارسی نویسی، نیازمحوری و ارتباط گیری سازگاری ندارد و نیازمند تطبیق و دلپذیر و روان سازی است.
کلید واژگان: کتاب آموزش قرآن, سال دوم ابتدایی, ترجمه آیات, نقدSeraje Monir, Volume:14 Issue: 47, 2024, PP 263 -291Education at the age of childhood is like an imprint on the stone and is permanent, on the one hand, it is the only book that has been left untouched by the prophets for mankind, so it is a miracle that teaching it is more necessary than other books for children and teaching it in the best way. Logically and in a gentle, proportional and staggered way, it can have a lasting educational effect on his growth and upbringing. In view of this importance and in line with the special position of translation in the correct transmission of concepts, we tried to analyze the translation of the second elementary Quran teaching book in terms of the quality of the translation and its compatibility with this age group, using the critical method and technical analysis. Also, considering the role of images in conveying a message to a child, which is sometimes much more than the role of words and vocabulary, on the other hand, images are generally drawn according to the translation, so the compatibility of the images with the correct translation has been checked. The results of the survey show that the good verses were selected according to the needs of the audience and tried to translate them in accordance with the existing translations, although no specific translator was mentioned. It is expected that the source of these translations will be determined, while this type of translation does not correspond to the age group of the seven-year-old child, and needs to be refined, adapted and fluent, with the statement on the first page of the book, "Our dear child should feel the simplicity of learning the Qur'an” It does not correspond to the age group of an eight-year-old child, and it needs to be refined, adapted and softened.
Keywords: Qur'an teaching book, the second year of elementary school, translation of verses, Criticism -
نشریه سفینه، پیاپی 81 (زمستان 1402)، صص 181 -191
حضرت سکینه؟س؟ یکی ار دختران امام حسین (ع) بود که علی رغم صغر سن در زمان حیات پدر بزرگوارش، بیش ار دیگر دختران امام حسین (ع) دارای نام و شهرت در کتب تاریخی و ادبی است. اخبار حضرت سکینه در کتب تاریخ و ادب از ابهامات، تحریف ها، اکاذیب و اتهاماتی برخوردار است که هر پژوهشگری را به تفکر و پرسشگری در زندگی و اعمال و رفتار او وا می دارد. این پژوهش به بخشی از این پرسشها پرداخته و با دریافت داده های تاریخی و ادبی در ضمن کتابها به تحقیق و بررسی آنها همت گماشته و با روش تحلیلی و نقدی و اعتماد بر قرآن و حدیث و فرهنگ و اندیشه های خاندان نبوی توانسته است در حد توان پاسخگوی آنها باشد. دو بیتی منسوب به امام حسین (ع) که در ابراز محبت به سکینه و مادرش رباب سروده شده، و نظراتی که در تاریخ و ادب در این زمینه وجود دارد در بوته تحلیل و نقد قرار گرفته است. تبیین درست دوبیتی امام حسین (ع) در پرتو فرهنگ دینی و ادبیات عربی و اعلام نقش سازنده حضرت سکینه در سفر عاشورایی از جمله دستاورد های این پژوهش می باشد.
کلید واژگان: امام حسین (ع), حضرت سکینه (س), عاشورا, ادبیات عربی, دو بیتی, نقدSafineh Journal, Volume:20 Issue: 81, 2024, PP 181 -191Sakīna bint al-Ḥusayn, despite her young age during the lifetime of her honorable father, has more name and fame in historical and literary books than other daughters of Imam Hussain. Sakīna bint al-Ḥusayn news in history and literature books has ambiguities, distortions, lies and accusations that make every researcher think and question her life, actions and behavior. This research has addressed a part of these questions and by receiving historical and literary data as well as books, it has devoted itself to researching and examining them, and with analytical and critical methods and relying on the Qur'an, Hadith, and the culture and thoughts of the Prophet's family, it has been able to find answers for them as far as possible. The couplet attributed to Imam Hussain expressing his love for Sakīna and her mother, Robab, and the historic and literary comments regarding the couplet, have been analyzed and criticized. Also, this essay analyzed the role of Sakīna bint al-Ḥusayn in the Ashura journey and reached results that show the depth of authentic religious culture and politeness in the Prophet's family. The correct explanation of the couplet of Imam Hossein in the light of religious culture and Arab literature and the announcement of the constructive role of Sakīna in the Ashura journey are among the achievements of this research.
Keywords: Imam Hussain, Sakīna bint al-Ḥusayn, Ashura, Arab literature, couplets, criticism -
اقتضای مطالعات فلسفی، نقدورزی مفهومی است که به معنای پژوهش منتقدانه یا مواجهه انتقادی با مفاهیم مبنایی و اصیل در قلمرو علوم انسانی خواهد بود. نگارنده مقاله پس از تبیین ابعادی از نقش آفرینی علوم انسانی در جامعه؛ مانند مفهوم سازی، حل و تحلیل چالش های اجتماعی، بومی سازی، ارتقاء قدرت و تولید دانش نو، به این مسئله می پردازد که نسبت نقد با علوم انسانی چیست و آیا می توان از تقدم نقد نظریه های علمی در قلمرو علوم انسانی بر تولید نظریه سخن گفت؟ نویسنده در ادامه، پس از طرح دو دیدگاه «نقدمحوری» و «نظریه محوری»، به نسبت سنجی مفاهیم چهارگانه علوم انسانی، تولید علم، نظریه، و نقد، می پردازد و بر دیدگاه اول تاکید می کند. مهم ترین یافته پژوهش آن است که نقد در حوزه مطالعات علوم انسانی را می توان از سه منظر متفاوت سنجید و در هر سه منظر، از تقدم نقد بر تولید نظریه های علمی در قلمرو علوم انسانی یاد کرد. این سه منظر عبارتند از نقد به مثابه قسم پژوهش، نقد به مثابه قسیم پژوهش و نقد به مثابه مقسم پژوهش که البته در فرض سوم، تحلیل مسئله، وابسته به تحلیل فلسفه نقد بوده و در زاویه مطالعات فلسفه علم خواهد بود. نویسنده در این مقاله با استفاده از «روش تحلیل مفهومی»، چارچوب بحث خود را تنظیم نموده است.
کلید واژگان: نقد, علوم انسانی, روش شناسی, نظریه, جامعه, مطالعات فلسفیThe expedience of philosophical studies is conceptual criticism, which means critical research or critical encounter with basic and original concepts in the field of humanities. After expounding the dimensions of the functionality of humanities in society, such as: conceptualization, solving and analyzing social challenges, localization, promotion of power and the production of new knowledge, the author of the article deals with the question as to "What is the relationship between criticism and humanities?" and "Whether it is possible to talk about the precedence of the critique of the scientific theories in the realm of humanities on the production of theory?" The author, after presenting the two perspectives of "critique-centeredness" and "theory-centeredness", goes on to deal with the proportionality of the four concepts of humanities, production of science, theory, and criticism, and emphasizes the first perspective. The most important finding of the research is that criticism in the field of humanities studies can be measured from three different perspectives, and in all three perspectives, the precedence of criticism over the production of scientific theories in the realm of humanities can be mentioned. These three perspectives include criticism as a type (qism) of research, criticism as typical (qasīm) of research, and criticism as a portion (maqsam) of research, which of course in the third assumption, problem analysis, is dependent upon the analysis of the philosophy of criticism and will be in the realm of philosophy of science studies. In this article, the author has organized the framework of his discussion by using the "conceptual analysis method".
Keywords: Criticism, Humanities, Methodology, Theory, Philosophical Studies -
شناخت شرایط حاکم بر روزگار تدوین تفاسیر قرآن، امری مهم و شایسته درنگ است. در این میان تاثیرپذیری مفسران اندلس از فضای اموی حاکم بر جغرافیا و فرهنگ آن دیار و انعکاس آن در چگونگی بهره گیری آنان از گزارش های تاریخی و روایات تفسیری، مورد پژوهش این تحقیق است. پژوهش حاضر، با جمع آوری داده های کتابخانه ای و روش پردازش توصیفی تحلیلی، به ارزیابی کیفی تاثیرپذیری شماری از مفسران اندلسی، یعنی ابن عطیه، قرطبی، ابن جزی کلبی و ابوحیان، در بستر اعتقادی و اجتماعی حاکم بر مغرب اسلامی در تفسیر آیات ولایت پرداخته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که خاستگاه اموی مفسران یادشده، زمینه ساز برداشت های ناقص و یک سویه آنان از آیات ولایت و در نظر نگرفتن حجم قابل توجهی از روایات فریقین در تفسیر این آیات شده است. این مفسران، با بهره گیری از فضاپردازی و دامن زدن به گزارش های تاریخی نامرتبط با فضای نزول آیه، تاکید حداکثری بر مسایل ادبی در تفسیر و چشم پوشی از دیگر احادیث تفسیری مشهور و مرتبط با آیه، تفسیری همسو با مبنای اعتقادی و نظری خویش ارایه کرده اند.
کلید واژگان: آیات ولایت, تفسیر, زمینه اجتماعی, مفسران اندلسیKnowing the conditions and backgrounds that prevailed during the compilation of Qur'an commentaries is an important and worthy subject. The problem of the present research is to investigate the way by which the Quran Commentators of Andalusia were influenced by the Umayyad atmosphere that dominated the geography and culture of that land, and to reflect how the exegetes used historical reports and interpretative traditions in their works. In this regard, the author, by collecting library data and descriptive-analytical processing method, qualitatively evaluated the commentaries of a number of Andalusian commentators; such as Ibn ‘Atīyyah, Qurtubī, Ibn Juzaī Kalbī and Abū Ḥayyān, while they were interpreting the verses of Wilayat, and how they were influenced by the religious and social background of the rulers of the Islamic Maghreb. The findings of the research show that the Umayyad orientation of Andalusian commentators was the basis for their incomplete and one-sided understanding of the verses of Wilāyah. Also, ignoring a significant amount of the Shia and Sunni narrations in the interpretation of these verses was another cause. The mentioned commentators, by taking advantage of explaining the occasion of revelation, mentioning the irrelevant historical reports, too much attention to the literary aspects in the interpretation of the verses, and ignoring other famous explanatory hadiths related to the verses, have offered an interpretation aligned with their own belief and theoretical basis.
Keywords: Wilayah Verses, exegesis, social context, Andalusian Exegetes, criticism -
نشریه قرآن پژوهی خاورشناسان (قرآن و مستشرقان)، سال هجدهم شماره 1 (پیاپی 34، بهار و تابستان 1402)، صص 293 -316
بسیاری از گرایش ها و جریان های فکری معاصر در تلاش اند تا فهم حقیقی از دین را منحصر در خود بدانند. متن دینی بعد از 14 قرن از ظهور اسلام، همچنان موردبحث و بررسی اندیشمندان است؛ برخی متون مذکور را دارای حقیقتی الهی دانسته و برخی دیگر آن ها را بسان متون دیگر قلمداد کرده تا بتوانند زمینه خوانش تاریخی آن ها را فراهم کنند. اولین و آخرین و مهم ترین هدف متون دینی، هدایت انسان است. درحالی که جریان هایی در تلاش اند تا با متون دینی با تساهل برخورد کرده و دیدگاه مادی گرایانه - که ماده را حاکم بر اندیشه می داند - نسبت به متون داشته باشند. شحرور ازجمله افرادی است که از مارکسیسم که در تقابل با دیدگاه ایده آلیستی - که اندیشه را حاکم بر ماده می داند - قرار دارد، تاثیر پذیرفته است. در هر دو دیدگاه، بین اندیشه و ماده ارتباط وجود دارد که نشان دهنده نوعی بی توجهی و ساده انگاری بوده و باعث شده هرکدام بتوانند روشی متفاوت و گاه مخالف یکدیگر را اتخاذ کنند. میراث، متشکل از ارزش های دینی، اخلاقی و اجتماعی است و هویت هر انسان مسلمانی را شکل می دهد. ازجمله مهم ترین علل بازگشت به میراث این است که تاکنون تاریخ اسلامی، شاهد واقعیت و حادثه ای موثر و مهم جز پدیده وحی نبوده است؛ وحی ای که به وجود آورنده قرآن، سنت نبوی و اهل بیتb بوده و باعث شده جامعه بدوی عصر جاهلیت به تمدن دست یابد و در سایه تعالیم نبوی و به واسطه فتح کشورهای دیگر، با ملت های دیگر آشنا گردد. شحرور با اندیشه سلفی سنتی به مبارزه برخاسته و آن را مانع رشد و نوگرایی می داند که درنتیجه باعث رکود علم و فناوری می شود. وی خود را از میراث سنتی جدا کرده و کل میراث اسلامی را سنتی دانسته و هم زمان به تقلید از میراث غربی و استشراقی که در مادی گرایی خلاصه می شود، روی آورد. تبعیت از مادی گرایی غرب باعث شد که شحرور الهی بودن قرآن را انکار کرده و آن را تاریخی بداند. در این نوشتار به ریشه ها و مبانی اندیشه های نوگرایانه شحرور پرداخته شده و نشان داده می شود که تمام آن ها از اندیشه های شرق شناسانه غربی و مارکسیسم گرفته شده است. در ادامه نیز به نقد مبانی مذکور پرداخته خواهد شد.
کلید واژگان: قرآن, مستشرقان, محمد شحرور, روش تاریخی, اشکال و نقدThe Qur’an from Orientalists Point of View Qur’an and Orientalists, Volume:18 Issue: 1, 2023, PP 293 -316Many contemporary intellectual trends and movements seek to confine the true understanding of religion within their own frameworks. Religious texts, even after 14 centuries since the emergence of Islam, continue to be the subject of debate and scrutiny by scholars. Some scholars consider these texts to possess divine truth, while others label them as mere texts in order to facilitate their historical analysis. The primary and ultimate goal of religious texts is to guide humanity. However, certain trends attempt to approach religious texts with leniency and a materialistic perspective that considers matter as the governing force of thought. Shahrur is among those who have been influenced by Marxism, which stands in contrast to idealistic perspectives that consider thought as the governing force of matter. In both views, there is a connection between thought and matter, which shows a kind of disregard and oversimplification, and has caused each of them to adopt a different and sometimes opposing method. Heritage, consisting of religious, moral, and social values, shapes the identity of every Muslim individual. One of the most important reasons for returning to heritage is that throughout Islamic history, there has not been a single influential and significant event other than the phenomenon of revelation. This revelation brought about the Quran, the Prophetic tradition, and the Ahl al-Bayt (the Prophet’s household), leading the nascent society of the pre-Islamic era towards civilization and introducing them to other nations through the teachings of the Prophet and the conquest of other lands. Shahrur, with his traditionalist Salafi thought, opposes this progress and considers it an obstacle to growth and modernization, resulting in stagnation in science and technology. He dissociates himself from traditional heritage and regards all Islamic heritage as traditional while simultaneously embracing Western and Orientalist heritage, which is summarized in materialism. His adherence to Western materialism has led him to deny the divine nature of the Quran and consider it as a historical text. This paper delves into the roots and foundations of Shahrur’s modernist ideas, demonstrating that they are all derived from Western Orientalist and Marxist thought. Furthermore, it critiques these foundations.
Keywords: Quran, Orientalists, Muhammad Shahrur, historical method, Objection, Criticism -
یکی از موضوعات بسیار مهم در حوزه آثار علمی و پژوهشی، نقد روش شناسی آن آثار است. تفسیر « الهادی الی الحق المبین» در شمار یکی از آثار شاخص و ممتاز در حیطه تفسیر و مطالعات دینی است که با هدف آشنایی عمیقتر با مضامین قرآن کریم تهیه وتنظیم شده است. شیخ حسن صراف زاده (ره)، به عنوان مفسری خلاق و چیره دست توانسته است در این زمینه بسیار روش مند عمل کند ومطالعات دینی خود را به نیکوترین وجه ممکن با زبانی ساده، رسا، قابل فهم و مستدل برای عموم بیان کند. این روحانی نامدار و ساده زیست توانست علاوه بر تدریس در سطوح مختلف و تربیت شاگردان برجسته، آثار علمی متعددی نیز پدید آورد که «تفسیر الهادی الی الحق المبین» نمونه ای از آنهاست و تاکنون شش جلد از آن به طبع رسیده است. ایشان در تفسیر خود از منابع تفسیری بسیاری اعم از تفاسیر شیعه و سنی بهره برده اند و اصالت منابع ایشان، بیانگر دقت و حسن توجه ایشان به دقایق و ظرایف قرآنی است، البته بر این اثر هم مانندسایر آثار بزرگ دیگر،نقدهایی با رویکرد محتوایی، لفظی و نیز نگارش و ویرایش مطالب وارد است که در این پژوهش نگارندگان با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی برپایه مصاحبه های میدانی و شفاهی کوشیده اند تا ضمن نقد و روش شناسی این مجموعه تفسیری، و فراهم کردن زمینه آشنایی بیشتر و بهتر قرآن پژوهان با آن، این عالم بزرگ هم به عنوان یکی از میراث ارزشمند فرهنگ متمدن اسلامی به مخاطبان معرفی شود.کلید واژگان: قرآن کریم, تفسیر الهادی الی الحق المبین, نقد و روش شناسی, صراف زاده, کاشانOne of the most important topics in the field of scientific and research works is the methodological critique of those works. Tafsir "Al-Hadi Al-Haq Al-Mubin" is one of the outstanding and distinguished works in the field of religious interpretation and studies, which has been prepared with the aim of getting deeper familiarity with the contents of the Holy Quran. Sheikh Hassan Sarrafzadeh (RA), as a creative and masterful commentator, has been able to act very methodically in this field and to express his religious studies in the best possible way in a simple, expressive, understandable and reasoned language for the public. This famous and simple living cleric, in addition to teaching at different levels and training outstanding students, was also able to create numerous scientific works, of which "Tafsir al-Hadi al-Haq al-Mubin" is an example, and six volumes of it have been published so far. In his commentary, he has used many commentary sources, including Shiite and Sunni commentaries, and the originality of his sources shows his accuracy and good attention to the details and subtleties of the Qur'an. Verbal as well as writing and editing materials are included in this study. Using descriptive-analytical method based on field and oral interviews, the authors have tried to critique and methodology of this interpretive collection, and provide a better and better familiarity for Quranic scholars. However, this great world should be introduced to the audience as one of the valuable heritage of Islamic civilized culture.Keywords: holy Quran, Tafsir al-Hadi al-Haq al-Mubin, Criticism, methodology, Sarrafzadeh, Kashan
-
The book “Crisis and Consolidation in the Formative Period of Shiite Islam” has been written by Dr. Hossein Modaressi Tabatabaei based on two aims 1. Introduction of Shiite Islam as belief trend in Islam for Western and non-Muslim readers. 2. Recognizing the progress and consolidation of Shi’ismin the first three Islamic centuries.The first section of the book “Rights and Responsibilities” includes a brief glance at the Shiite history from the beginning of the minor occultation of which a major portion has been analysed in this criticism.
Keywords: Book “Crisis, Consolidation in the Formative Period of Shiite Islam”, Criticism, Analysis, Shiism, Shiite history, Imamate, Caliphate, Occultation of Imam-e-Asr (a.s.) -
دسته ای از روایات، سابقه آشنایی حضرت آدم با پیامبر خاتم را پیش از خلقت پیامبر اسلام و در عرش الهی دانسته اند. منابع فریقین روایتی از رسول اکرم2 را گزارش کرده اند که برابر آن آدم، نام پیامبر خاتم را برعرش دیده، والایی منزلت او را دریافته و برای پذیرش توبه اش به او متوسل شده است. کاوش در اعتبار و تبار این روایت مسیله نوشتار پیش روست. بدین منظور ابتدا مصدر، سند و متن روایت بر پایه روشهای نقد حدیث در سنت اسلامی بررسی شده سپس از رهگذر بازشناسی راویان، بوم و صنف کنشگران فعال در نشر آن معرفی شده است. این روایت به رغم اعتبار نسبی مصادر، مورد توجه محدثان پسین قرار نگرفته و غالبا منابع مناقب گرا و اخبارگرا به نشر آن اهتمام داشته اند. انتساب روایت به پیامبر اکرم2 به دلیل وجود راویان ضعیف و ناشناخته در طرق انتقال، کاربرد نگره متاخر کتابت نام پیامبر بر عرش و عدم پشتیبانی اخبار موید نیز تردیدبرانگیز است.خاستگاه روایت محفل حدیثی اهلسنت بوده و صوفیان مصر در ترویج آن نقش داشته اند. سپس از طریق کتاب ابن بابویه به منابع امامی راه یافته است.
کلید واژگان: کتابت نام پیامبر خاتم بر عرش, توسل آدم به پیامبر خاتم2, بوم حدیثی مصر, صوفیه, ابوالحارث فهری, نقد حدیثA group of traditions regard the history of acquaintance of prophet Adam with the Prophet to be back to the precreation of the latter and in the Divine Throne. The sources of the Shi'a and Sunni have reported a tradition from the Holy Prophet (pbuh) according which, Adam has seen the name of the Prophet on the Throne; and realizing his lofty status, has appealed to him so as to have his repentance accepted. The problem of the present paper is to find out the authenticity as well as the Isnad of the tradition. Thus, based on the methods of critique of hadith in the Islamic tradition, first the source, sanad and text of the tradition have been studied, and then, recognizing the transmitters, the milieu and the category of the active agents in its spread are introduced. The tradition, despite the relative authenticity of the sources, has not attracted the later traditions and the biographical and narrative sources involved in spreading it. Attribution of the tradition to the Prophet is also questionable due to the weak and unknown narrators, usage of the recent concept of the name of the Prophet being written on the Throne, as well as the lack of confirmatory tradition. The tradition finds its origin in Sunni hadith circles and Egyptian Sufis have played their role in spreading it. Thereupon, it has admitted to Imami sources through the book of Ibn Bābawayh.
Keywords: Name of the Prophet, Throne, Recourse of Adam, Hadith of Egypt, Sufism, Au al-ḥārith Fahrī, Criticism -
سید مرتضی جزایری در زمینه ی تاویل بعضی از واژه های قرآن، با استناد به دیدگاه فراعرفی زبان قرآن، دارای نظریات خاص و شاذ در تفسیر واژه های قران کریم می-باشد. وی ازجمله دانشمندانی است که قایل به تاویل قرآن است و جهت گیری وی در تاویل واژه های قرآن، بر مبنای انسان شناختی می باشد. آراء تفسیری وی بر محور انسان شناختی قرار داشته و معارف الهی و قرآن کریم را صرفا برای تربیت انسان می داند و اذعان می دارد قرآن کتابی دارای محتوای فرهنگی و تربیتی است که بدین وسیله تعالی و تکامل انسان را تامین می نماید. به همین دلیل رویکرد تفسیری وی استوار بر تبیین جهات و تاثیرات فرهنگی و تربیتی انسان می باشد و همین سبب گردیده است که با رویکرد تاویلی، نظرات شاذ و قابل تاملی ارایه نموده و در نتیجه قابلیت بررسی و نقد آراء وی توسط پژوهشگران قرآن لازم آید. در این پژوهش، نخست به مبانی تاویلی و مصداق های آن اشاره گردیده و سپس به نقد آن ها پرداخته می شود.کلید واژگان: مرتضی جزایری, قرآن, تاویل, نماد, نقدSeyyed Morteza Jazayeri in respect to interpretation of some words of the Qur'an, based on the view of the metaphysics of the language of the Qur'an, has specific theories in interpreting the word of the Holy Qur'an. He is one of the scientists who believes in the interpretation of the Qur'an and his aim in interpreting the words of the Qur'an is based on anthropology. He puts his interpretive views on the anthropological axis and interprets the divine teachings and the Holy Qur'an only for the education of human beings and acknowledges that the Qur'an is constantly a book with cultural and educational contents that thus provides human evolution. For this reason, his interpretive approach is based on explaining the cultural and educational aspects and effects of human beings, and this is why he has presented sharp and thoughtful opinions with an interpretive approach, and as a result, his ability to review and criticize his views by thinkers and commentators of the Holy Qur'an needed it. In this article, the basics of interpretation and its examples are first mentioned and then their critique is discussed.Keywords: Morteza Jazayeri, Qur&rsquo, an, interpretation, Symbol, criticism
-
قرایت قرآن از مسایل پرچالش و پردامنه علوم قرآن است که اندیشمندان مسلمان در طول تاریخ رویکردهای مختلفی در قبال آن داشته اند. از جمله آیاتی که بحث های فراوانی درباره قرایت آن صورت گرفته آیه 137 سوره انعام است. شش تن از قراء هفت گانه، آیه را به شکل واحدی قرایت کرده و تنها ابن عامر قرایت متفاوتی از آن ارایه داده است؛ قرایت وی از این آیه مخالفان و موافقانی دارد. مخالفان ابن عامر به چهار دلیل «اجتهادی بودن قرایت او»، «قبیح بودن فاصله بین مضاف و مضاف الیه»، «سیاق» و «گواهی تاریخ» قرایت او از این آیه را جایز نمی دانند. اما موافقان با استناد به دلایلی چون «تواتر قرایات سبع»، «قبیح نبودن فاصله بین مضاف و مضاف الیه»، «ظاهربودن اعراب» و «اسناد فعل بر اساس مجاز عقلی» از صحت قرایت وی دفاع می کنند. پژوهش حاضر با بررسی هر یک از دلایل موافقین و مخالفین به روش توصیفی- تحلیلی قوت قرایت مشهور و ضعف قرایت ابن عامر را نمایانده استکلید واژگان: اختلاف قرائت, آیه 137 انعام, نقد و ترجیح قرائات, قراء سبع, ابن عامرBi-Quarterly Scientific PropagationalStudies of Quran Reading, Volume:10 Issue: 19, 2023, PP 233 -257Recitation (Qira’t) the Quran is one of the challenging and wide-ranging issues of the Quranic sciences that Muslim thinkers have had different approaches to it throughout history. Verse 137 of Surah An’am is one of the verses that have been discussed a lot about its recitation (Qira’t). Six of the seven reciters have recited the verse in a single form, and only Ibn Amir has presented a different recitation (Qira’t) of it. His recitation (Qira’t) of this verse has opponents and supporters. Opponents of Ibn Amir do not consider his recitation (Qira’t) of this verse permissible for four reasons: “the ijtihad of his recitation (Qira’t)”, “the ugly distance between the relative and related noun”, “the context” and “the evidence of history”. However, the supporters defend the correctness of his recitation (Qira’t) by citing reasons such as “the frequency of seven recitations (Qira’at)”, “the distance between the related and the relative noun is not ugly”, and “the appearance of I’rab” and “verb ascribing based on intellectual permission. The current research has shown the strength of the popular recitation (Qira’t) and the weakness of Ibn Amir’s recitation (Qira’t) by examining each of the reasons for the supporters and opponents in a descriptive-analytical method.Keywords: Difference of Recitations (Qira’at), Verse 137 of An’am, Criticism, Preference of Recitations (Qira’at), the Seven Reciters, Ibn Amir
-
محمد بن سنان (م220ق) از راویان امام کاظم، امام رضا و امام جوادb به شمار می آید. از رهگذر وجودش در سلسله اسناد صدها روایت کتب اربعه، نقش ممتاز در انتقال میراث روایی دارد. از طرفی، فضل بن شاذان (م260ق) که از اصحاب امام رضا، امام جواد، امام هادی و امام حسن عسکریb و از ثقات و رجا ل شناسان نامدار عصر حضور و از راویان ابن سنان است، وی را با سخنانی متعدد، دستخوش جرح شدید قرار داده و او را «کاذب مشهور» قلمداد کرده است. این مقاله که از نظر گردآوری به روش کتابخانه ای و از نظر محتوایی با روش توصیفی - تحلیلی سامان یافته، به چرایی ارزیابی و نقد سخنان فضل بن شاذان پرداخته است. دریافت نویسندگان این بوده که عله العلل نسبت کذب و غلو، اختلاف مبنایی آن دو است؛ زیرا ابن سنان اقبال ویژه به تاویل آیات در مورد اهل بیتb، نقل کرامات و دیدگاه تعمیم دانش آنان دارد؛ در حالی که ابن شاذان رویکرد ضد جریان غلو دارد و بر دیدگاه تحدید علوم امامانb تصریح می کند. بنابراین جرح محمد بن سنان بعید به نظر می رسد و وثاقت او تقویت می شود.
کلید واژگان: ابن سنان, ابن شاذان, غلو, گستره علوم اهل بیت, مبانی جرح و تعدیل, علم الرجالMuhammad bin Sanan (220 AH) is one of the narrators of Imam Kazim, Imam Reza and Imam Javad (A.S). Through his existence in the series of documents of hundreds of narrations of Four Authentic Books (Kutub Arba’ah), he has a special role in the transmission of narrative heritage. On the other hand, Fazl bin Shazan (260 AH), who is one of the companions of Imam Reza, Imam Javad, Imam Hadi and Imam Hassan Askari (A.S) and he is one of the most authentic famous Rijali scholars and historians of the age of Imams’ appearance and one of the narrators of Ibn Sanan, but Iban Shazan has criticized worse Ibn Sanan in his various discussions and regarded him as “famous liar”. This article, which is organized in terms of collecting data with the library method and in terms of content with the descriptive-analytical method, deals with the evaluation and criticism of Fazl bin Shazan’s words. The authors’ understanding is that the main reason regarding liars and exaggeration is the basic difference between the two figures; Because Ibn Sanan has a special interest in the interpretation of verses about Ahl al-Bayt, while Ibn Shazan has an approach against the current exaggeration and concentrates on the view of limiting the knowledge of the imams. Therefore, the criticizing of Muhammad bin Sinan seems unlikely and his trustworthiness is strengthened.
Keywords: Muhammad b.Sinan, Fadl b. Shadhan, criticism, and praise, exaggeration -
معیارهای نقد، تصحیح، تحقیق و تعلیق حدیث از دیدگاه استاد علی اکبر غفاری (ره) با تاکید بر جامع المدارک
استاد عل ی اکبر غفاری دانشمند و حدیث شناس معاصر، دغدغه وجود اغلاط و اشکالات علم الحدیثی در متن و سند منابع حدیثی را داشت. وی با توفیقات الهی و براساس مهارتش در علوم اسلامی با ابداع ملاک ها و معیار ها یی، این مشکلات را به خوبی حل نمود. با واکاوی آثار استاد، معیارهایشان در تصحیح، تحقیق، تعلیقه نویسی و نقد استخراج گردید که مهمترین آن ها در تصحیح، عرضه و مقابله متون بر نسخه های تصحیح و قرایت شده بر مشایخ و خطوط آن ها، مراجعه به مصادر و علمای متخصص بود، در تعلیقه نویسی، رعایت تقوای علمی و امانت داری بود. در نقد متن، ارجاع به قرآن و سنت بود. در نقد سند از شناسایی و اعتباریابی راویان و بررسی کیفیت سند مدد جسته است. راهکارهای استاد در تصحیح و تحقیق بر تالیفات عالمان بزرگ معاصر هم چون جامع المدارک، جلوه گر تبحر ایشان و شایسته الگو گرفتن است. پژوهشگران علوم حدیث می توانند با تاسی به سیره وی درحدیث پژوهی و بهره جستن از روش ها و معیارهایشان، به حدیث پژوهی تداوم ببخشند.
کلید واژگان: تحقیق, تصحیح, تعلیق, حدیث, علی اکبر غفاری, نقدProfessor Aliakbar Ghaffari, a contemporary scholar and traditionist, concerned the existence of hadith errors and problems in the text and sanad of Hadith sources. Based on divine aids and his mastery on Islamic sciences, he solved these problems by providing criteria and standards. Analyzing his works, this article extracts his criteria of correction, research, margining and criticism. They include: 1) Presenting and confronting the texts to the corrected and read versions of the sheikhs and their handwritings, referring to sources and expert scholars in correction, 2) Observing scientific piety and trusty in margining, 3) Referring to Sunnah and the Qur’an in text criticism, 4) and Identifying and validating narrators and surveying the quality of sanad in sanad criticism. Professor’s solutions for correcting and researching contemporary great scholars’ works such as Jāmi' al-Madārik show his mastery and deserve to be a pattern. Hadith science scholars can continue to study Hadith referring to professor’s methods and apply his ways and criteria.
Keywords: Criticism, Correction, research, Margining, Hadith, Aliakbar Ghaffari -
تفسیر تسنیم، پدیدآمده توسط آیت الله جوادی آملی، ازجمله تفاسیر اجتهادی قرآن در دوران معاصر محسوب می شود که به اقتفای تفسیر المیزان عمدتا از روش قرآن به قرآن بهره گرفته است. نگارنده این تفسیر در مقام بیان معارف آیات کریمه، همت خود را مصروف تفسیری مستدل و روشمند از آیات کتاب الهی نموده و بر این پایه به آرای دیگر مفسران عنایت داشته و به نقد اندیشه های تفسیری آنان پرداخته است. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی -تحلیلی، با بررسی نمونه هایی از تفسیر تسنیم با محوریت روش نقد، نشان می دهد که آیت الله جوادی آملی، ضمن رعایت اخلاق، به نقدی هدفمند از طریق به کارگیری قواعد تفسیری مورد قبول طرفین و احیانا نقد این قواعد در اندیشه تفسیری دیگر مفسران، اقدام کرده و با استدلالات عقلی و استنادات نقلی، مطابق با معیارهایی همچون: موافقت با دیگر آیات همسو، حجیت ظواهر، هماهنگی با سیاق آیات و مطابقت با عقل برهانی، نادرستی آرای برخی مفسران را تبیین نموده است. ایشان در تفسیر تسنیم با تحلیل نادرستی دلایل آن ها، برداشت های ناصواب آنان را نفی و مراد واقعی خداوند از آیات قرآن کریم را بیان می کند.
کلید واژگان: روش شناسی, نقد, تفسیرتسنیم, جوادی آملیTasnim Tafsir, created by Ayatollah Javadi Amoli, is one of the ijtihad interpretations of the Qur'an in the contemporary era, which has mainly used the method of the Qur'an to the Qur'an, following the interpretation of Al-Mizan. The author of this commentary, in expressing the teachings of the Crimean verses, has devoted his efforts to a reasoned and methodical interpretation of the verses of the Divine Book, and on this basis, he has considered the opinions of other commentators and criticized their interpretive thoughts. Using a descriptive-analytical method, the present article, by examining examples of Tasnim's interpretation centered on the method of critique, shows that Ayatollah Javadi Amoli, while observing ethics, makes a purposeful critique by applying interpretive rules accepted by both parties and possibly criticizing these rules in The interpretive thought of other commentators has acted and explained the inaccuracies of the opinions of some commentators with rational arguments and narrative citations, in accordance with criteria such as: agreement with other similar verses, authority of appearances, harmony with the context of the verses and compliance with argumentative reason. In Tasnim's commentary, by incorrectly analyzing their reasons, he expresses their incorrect interpretations, denial and God's true intention from the verses of the Holy Quran.
Keywords: methodology, criticism, interpretation, Javadi Amoli -
نشریه فرهنگ رضوی، سال نهم شماره 35 (پاییز 1400)، صص 153 -188مطالعات تمدن پژوهی در قلمرو علوم انسانی کشور از رونق چندانی برخوردار نیست؛ به ویژه مسایل بسیاری وجود دارد که از زاویه رویکردهای مفهومی و روش شناختی پیرامون تمدن، نیازمند پژوهش است. از جمله این دست مسایل، مفهوم تمدن نوین اسلامی است. این مقاله به نقد پژوهشی کتاب تمدن رضوی می پردازد که می توان آن را در ذیل رویکردهای تمدن نوین اسلامی قرار داد؛ هرچند فاقد یک نگاه روش شناختی و علمی به مسئله است. پس از معرفی کتاب و سایر آثار نویسنده در این زمینه، به اهمیت مسئله تمدن نوین اسلامی اشاره شده و سپس به اجمال، اصول و مبانی نقد و تحلیل کتاب را بر می شمریم که شامل نگاه روش شناختی به مسئله و زاویه دید شاخصه های یک کتاب علمی پژوهشی است. تحلیل کتاب در دو قسمت نقد شکلی و نقد محتوایی با توجه به ابعاد امتیازات و کاستی ها دنبال و نشان داده می شود که با وجود امتیازاتی مثل طرح بحث تمدن نوین اسلامی، توجه به نقش تمدن سازی ایمه شیعی و انفعالی ندانستن نقش ایمه(ع) در تاریخ، اما دارای کاستی های ساختاری و روش شناختی است مانند: عدم تعین نظام مفهومی، نبود نظم منطقی، غیر استدلالی و غیر مستند بودن، پرش روش شناختی و فقدان جنبه تحلیلی. ضرورت تحلیل شبکه مفاهیم هم خانواده تمدن، ضرورت ترسیم و تبیین فلسفه تاریخ از منظر شیعی، اهمیت نقد روشمند متون تمدن پژوهی، توجه به نقش نسبت علم دینی با تمدن نوین اسلامی، ضرورت نگاه روش شناختی به مسئله تمدن و پایبندی به لوازم و اقتضایات این دست مطالعات، بخشی از نتایجی است که این پژوهش در پایان بر آن تاکید می ورزد.کلید واژگان: روش شناسی, تمدن نوین اسلامی, علم دینی, تمدن رضوی, تمدن پژوهی, نقدThe study of civilization in the realm of humanities in our country does not have much of a boom; in particular, there are many issues that need to be researched from the perspective of conceptual and methodological approaches to civilization. Among such issues is the concept of new Islamic civilization. This article deals with the research critique of the book Razavi Civilization, which can be placed under the approaches of new Islamic civilization; however, this book lacks a methodological and scientific view of the issue. After the introduction of the book and other works of the author in this field, the importance of the issue of new Islamic civilization has been mentioned, and then we briefly enumerate the principles and foundations of book criticism and analysis, which includes a methodological view of the problem and a perspective of the characteristics of a scientific research book. The analysis of the book is done in two parts: formal criticism and content criticism according to the dimensions of the advantages and disadvantages; and then it is shown that despite the advantages such as the discussion of the new Islamic civilization, attention to the role of civilization of Shiite Imams and passive ignorance of the role of Imams (as) in history, but this book has structural and methodological shortcomings, such as: lack of definition of conceptual system, lack of logical order, non-argumentative and undocumented, methodological flaws and lack of analytical aspect. The necessity of analyzing the network of concepts of the family of civilization, the necessity of drawing and explaining the philosophy of history from the Shiite perspective, the importance of methodical critique of civilization texts, paying attention to the role of the relationship between religious science and new Islamic civilization, the need for a methodological view of the issue of civilization and adherence to the requirements of such studies are some of the results that this study emphasizes in the end.Keywords: methodology, new Islamic civilization, Religious Science, Razavi Civilization, Civilization Research, criticism
-
یکی از موضوعات مهم و اساسی در مبانی تفسیر، نحوه ی چیدمان و سازماندهی است. طبقه بندی جامع و ایده آل مبانی تفسیر بر اساس معارف الهی و معارف بشری صورت می پذیرد که به طور خلاصه عبارتند از: 1-مبنای نقل: و 2- مبنای عقل. مبنای نقل شامل قرآن و سنت و مبنای عقل شامل گرایش استدلالی، ذوقی، علمی-تجربی و تاریخی-اجتماعی است. اصولی- فقهی، کلامی و فلسفی زیر مجموعه گرایش استدلالی و عرفانی و ادبی زیر مجموعه گرایش ذوقی به حساب می آیند. این پژوهش با روش تحلیلی-انتقادی به ارزیابی دیدگاه های ذهبی، رومی، عمید زنجانی و بابایی روی آورده است. عمکلرد صاحبنظران فوق نشان می دهد که طبقه بندی های ارایه شده با لغزش های و ناکارآمدی هایی همراه است. ضعف های آنان مربوط به کاستی در تعداد مبانی تفسیر، بی توجهی به چینش صحیح، تداخل موضوعات گوناگون، خلط حوزه معنایی مباحث تفسیرشناسی، استفاده از شعبه های فرعی در جایگاه اصلی، تداخل انواع مبانی تفسیر، وجود ساختار مطلوب، بکارگیری استفاده انحصاری، عدم تمایز میان انواع مبانی تفسیر و انواع تفسیر و اراده کلی از عنوان جزیی و اراده جزیی از عنوان کلی است.
کلید واژگان: مبانی تفسیر اجتهادی, سازماندهی مبانی تفسیر, نقد و بررسیOne of the basic topics in exegesis fundamentals is the way of arranging and organization. The comprehensive and ideal classification of exegesis fundamentals is done based on both divine and humane sciences. That in short consists of, 1.The basis of tradition, 2.The basis of reason. The basis of tradition consists of Quran and Sunnah and the basis of reason consists of reasoning, verve, scientific-experimental and historical-social approaches. The Principles–jurisprudence, theological and philosophical approaches are considered as belonging to reasoning approach and mystic and literary under the tasting approach. This research by an analytical-critical method investigates the theories of four intellectuals namely Zahabi, Amid Zanjani, Roomi and Babaei and concludes that the presented classifications have some mistakes and defects. These defects are as insufficiency in the number of exegesis fundamentals, inattention toward the correct arrangement, intermixture of different topics, intermixture of the semantic domain of exegetics topics, putting subordinate branches in the principal position, intermixture of the different types of exegesis fundamentals, existence of desired structure, application of exclusive usage, intermixture of different types of exegesis and exegesis fundamentals and meaning universal from particular titles and meaning particular from universal titles.
Keywords: Exegesis Fundamentals, Organization of Exegesis Fundamentals, Criticism, Analysis
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.