به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « hadiths » در نشریات گروه « علوم قرآن و حدیث »

تکرار جستجوی کلیدواژه «hadiths» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • یاسمین احمدی، سهیل صفری *

    این مقاله به تحلیل تطبیقی احادیث درباره بصیرت و جهل از منظر اخلاقی و تربیتی می پردازد. بصیرت به عنوان یکی از ویژگی های اساسی انسان های مومن، به درک عمیق و توانایی تشخیص حق از باطل اشاره دارد و نقش مهمی در هدایت معنوی و اخلاقی فرد ایفا می کند. در این مقاله، به بررسی تاثیرات بصیرت بر رشد اخلاقی و تربیتی انسان و همچنین اثرات مخرب جهل بر سقوط اخلاقی و تربیتی پرداخته می شود. احادیث مختلفی از پیامبر اسلام و ائمه معصومین، به وضوح بر اهمیت بصیرت و نقش آن در ارتقاء اخلاق و تربیت افراد تاکید دارند. این احادیث نشان می دهند که بصیرت نه تنها باعث روشنایی در دل های مومنان می شود، بلکه آنها را از انحراف و گمراهی نجات می دهد. در مقابل، جهل به عنوان یکی از بزرگ ترین موانع رشد معنوی و اخلاقی شناخته می شود که می تواند باعث بروز رفتارهای غیر اخلاقی و انحراف از مسیر صحیح گردد. همچنین، این مقاله راهکارهای عملی برای تقویت بصیرت و مقابله با جهل در حوزه های تربیتی ارائه می دهد و به نقش معلمان، والدین و مربیان در این زمینه می پردازد. در نهایت، با توجه به یافته های این مقاله، پیشنهاداتی برای پژوهش های آینده در زمینه بررسی دقیق تر تاثیرات بصیرت و جهل بر تربیت و اخلاق انسانی ارائه می شود.

    کلید واژگان: بصیرت, جهل, اخلاق اسلامی, تربیت, احادیث, تربیت اخلاقی, تعلیم و تربیت, نقش معلمان, نقش والدین
    Yasmin Ahmadi, Soheil Safari *

    This article presents a comparative analysis of hadiths regarding insight and ignorance from ethical and educational perspectives. Insight, as one of the fundamental characteristics of faithful individuals, refers to deep understanding and the ability to distinguish right from wrong, playing a crucial role in the moral and spiritual guidance of individuals. This paper examines the impacts of insight on moral and educational growth, as well as the detrimental effects of ignorance on moral decline and educational setbacks. Various hadiths from the Prophet Muhammad and the Imams emphasize the importance of insight and its role in enhancing individuals' ethics and education. These hadiths illustrate that insight not only brings light to the hearts of believers but also saves them from deviation and misguidance. In contrast, ignorance is recognized as one of the greatest barriers to spiritual and moral growth, leading to unethical behaviors and straying from the correct path. The article also provides practical strategies for strengthening insight and combating ignorance within educational contexts and discusses the roles of teachers, parents, and educators in this regard. Ultimately, based on the findings of this article, suggestions for future research on the deeper impacts of insight and ignorance on human education and ethics are offered.

    Keywords: Insight, Ignorance, Islamic Ethics, Education, Hadiths, Moral Education, Teaching, Training, Role Of Teachers, Role Of Parents
  • زینب امیدیان*

    تعداد قابل توجهی از احادیث امام رضا (ع) به مبحث امامت اختصاص دارد. از این رو، مطالعه این احادیث از زاویه های مختلف حائز اهمیت فراوان است. این مقاله می کوشد با استفاده از روش تاریخی، ضمن شناخت مولفه های امامت در نگاه امام (ع)، پیوند آن ها را با فضای تاریخی معاصر ایشان دریابد. بر این اساس، پرسش این پژوهش آن است که چه نوع ارتباط معناداری میان فضای تاریخی هم عصر امام علی بن موسی (ع) با تنوع موضوعی احادیث امامت منقول از ایشان وجود دارد؟   بر پایه فضای سیاسی و فرهنگی انتهای سده دوم و ابتدای سده سوم هجری مشخص شد که در این دوره، همچنان مسئله رهبری و امامت جامعه اسلامی چالش برانگیزترین مشکل فرق و مذاهب اسلامی بوده است. از این رو، احادیث فراوان امام رضا (ع) درباره مسئله امامت در ارتباط مستقیم با بحران ها و چالش های زمانه ایشان چون خلافت و امامت انتخابی، عقیده جایز بودن خلافت مفضول با وجود افضل، تفضیل خلفا، فرقه های درون شیعی و غلات است. از مهم ترین اقدامات امام (ع) برای پاسخ به این شبهات و هجمه ها، تثبیت حقانیت امامت اهل بیت (ع) به واسطه تمرکز بر مولفه های نص امامت و جایگاه الهی ائمه (ع)، فضایل و افضلیت امام علی (ع)، علم و عصمت، حجت الهی و مفترض الطاعه بودن امام بوده است. هر کدام از این مولفه ها به روشنی نظرات حضرت علی بن موسی (ع) درخصوص تفاوت ها، نقاط ضعف و اشتباه دیدگاه های فرق معاصر ایشان را بازتاب می دهد.

    کلید واژگان: امام رضا(ع), امامت, فرق و مذاهب اسلامی, خلافت, روایات
    Zeinab Omidian *

    A significant portion of Imam Reza’s (a) hadiths is dedicated to the subject of Imamate. Thus, examining these hadiths from various perspectives is of considerable importance. This article aims, using a historical approach, to identify the components of Imamate from the Imam’s viewpoint and to understand their connection to the historical context of his time. Accordingly, the research question here is: what meaningful relationship exists between the historical context contemporary with Imam Ali ibn Musa (a) and the thematic diversity of the hadiths on Imamate attributed to him? Based on the political and cultural atmosphere of the late 2nd and early 3rd centuries AH, it is evident that issues of leadership and Imamate in the Islamic community were still among the most contentious challenges among Islamic sects and denominations. Consequently, the numerous hadiths of Imam Reza (a) on the topic of Imamate are directly related to the crises and challenges of his time, including issues of caliphate and elective leadership, the permissibility of appointing a lesser figure over a more qualified one, the prioritization of caliphs, intra-Shi’a sects, and extremist factions. Among the Imam’s most significant actions to address these doubts and challenges was establishing the legitimacy of the Imamate of Ahl al-Bayt (a) by focusing on the components of divine appointment and the elevated status of the Imams, the virtues and superiority of Imam Ali (a), knowledge and infallibility, divine authority, and the obligatory obedience to the Imam. Each of these components clearly reflects Imam Ali ibn Musa’s (a) views on the differences, weaknesses, and errors in the perspectives of contemporary sects.

    Keywords: Imam Reza (A.S.), Imamate, Islamic Sects, Sects, Caliphate, Hadiths
  • ماندانا ازوجی، محمد علی میر*، مهدی افچنگی

    انصار آن دسته از مسلمانانی هستند که پیش از اسلام با نام اوس و خزرج در مدینه زندگی می کردند و به دلیل یاری پیامبر و دفاع از آن حضرت در مقابل دشمنان اسلام، به این لقب مفتخر شدند. آن ها مردم خوش اخلاق و با فرهنگی بودند که به مسلمانان رانده شده از مکه پناه داده و از آنها حمایت کردند و در راه پیشرفت اسلام جان نثاری کردند. مواردی چون رابطه مثبت آنان با بنی هاشم، عمومی بودن محبت به خاندان پیامبر در میان آنان، فراوان بودن یاران ائمه اطهار (ع) در میان ایشان، ستایش اهل بیت (ع) از آنان، همراهی جدی آنان با امیرمومنان علی (ع) در عصر حکومتش و تقابل آشکارشان با رقبای سیاسی آن حضرت، می توان گرایش آن ها را به تشیع و مکتب اهل بیت نتیجه گرفت. انصار کسانی بودند که با دادن دست یاری به مهاجران مکه به آنها امکان ایجاد یک جامعه نمونه و دولتی مدنی را بخشیدند. مهاجر مکه هنگامی که از مکه به شهر یثرب کوچ کرد تنها و بی کس بود و جز خدایاری و همراهی نداشت. انصار اسم شهر خویش را به مدینه پیامبر تغییر نام دادند تا هم بیانگر علقه خود به سازنده تمدن مدنیت باشند و هم بیان کنند که یک دولت شهر نمونه ای بوده اند که دیگر جوامع می توانند از آن به عنوان سرمشق یاد کرده و از روش آنان استفاده کنند. بنابراین در این مقاله تحقیق حاضر مشتمل بر چند بخش با این مباحث است: بخش اول، معنای لغوی و اصطلاحی انصار، بیان مفهوم انصار در قرآن، بیان مفهوم انصار در روایات؛ بخش دوم، اهمیت انصار نزد پیامبر(ص) و ائمه اطهار (ع)، دربخش دیگر در رابطه با ویژگی های اخلاقی و فرهنگی انصار پرداختیم. روش این تحقیق کتابخانه ای است.

    کلید واژگان: انصار, قرآن, روایات, فرهنگ, اخلاق.
    Mandana Azvaji, Mohammad Ali Mir *, Mehdi Afchangi

    Anṣār are those followers of Islam who lived in Medina with the names of Ows and Khazraj and were honored with this nickname because of the help of the Prophet (pbuh) and his defense against the enemies of  Islam. They were good-mannered and cultured people who sheltered the people who were driven from Mecca and supported them and sacrificed their lives for the progress of Islam. Things like their relationship with Bani Hashim, the generality of love for the family of the Prophet (pbuh) among them, the abundance of the companions of the pure imams among them, the praise of Ahl al-Bayt (as) from them, their serious companionship with Amir al-Mu'minīn Imam Ali (as) during his reign and their open confrontation with his political rivals, it is possible to conclude their tendency towards Shi'ism and the school of Ahl al-Bayt (as). Anṣār were the ones who helped the Meccan immigrants and gave them the opportunity to create a model society and civil government. When the emigrant of Makkah moved from Makkah to the city of Yathrib, they were alone and had no one to accompany them except Allah the Almighty. 

    Keywords: Anṣār, Qur’An, Hadiths, Culture, Ethics
  • عباسعلی رستمی ثانی

    ضروری دین یکی ازاساسی ترین مو ضوع درنظام حقوقی اسلام  است التزام به آن سبب می شود فرد از حقوق شهروندی دراسلام بهره مند شود؛ و مخالفت با آن موجب می گردد با عناوینی هم چون مرتد، کافر و محارب، از حقوق یاد شده محروم گردد. ضروری دین به آن بخش از معارف دین اطلاق می شود که استناد آن به شریعت محل تردید نباشد و معیار آن عبارت است از بداهت حکم و موضوعی که هر مسلمانی در ابتدا می داند و پذیرش آن نیاز به برهان ندارد چون به منزله بدیهیات عقلیه است و مفهوم آن چنان آشکار است حتی غیر مسلمان ها نیز به آن آگاهند؛ مانند نماز، روزه، حج، توحید، نبوت و معاد. اما درباره اجرای حکم و اثر آن اقوالی وجود دارد.که ا ز احادیث ونظرات اندیشمندان اسلامی استفاده می شود بر خی اعتقاد دارند انکار ضروری دین، به صورت مستقل موجب کفر است، گروهی می گویند انکارضروری دین  در صورتی موجب کفراست  که سبب تکذیب رسالت  باشد.

    کلید واژگان: روایات, ضروری دین, اسلام, کفر.
    Abbasali Rostami Sani

    The essential rules of religion are one of the most fundamental issues in the Islamic legal system. Adherence to it causes a person to benefit from the rights of citizenship in Islam; and opposing it will cause him to be deprived of the mentioned rights with titles such as apostate, kāfir and muḥārib. The essential rulings of religion refer to that part of religious knowledge whose reference to Sharia is not a place of doubt, and its criterion is the improvisation of the ruling and the subject that every Muslim knows at the beginning; and its acceptance does not need proof, because it is a rational axiom, and its meaning is so obvious that even non-Muslims are aware of it, such as prayer, fasting, Hajj, monotheism, prophethood and resurrection. However, there are some sayings about the implementation of the ruling and its effect, based on the hadiths and opinions of Islamic thinkers, some believe that denying the necessary rulings of the religion is an independent cause of disbelief. A group says that denying the essential rules of religion is a cause of disbelief if it is the cause of denying the mission.

    Keywords: Hadiths, Essential Rulings Of Religion, Islam, Infidelity
  • محمد امینی*، علی همت بناری

     خداوند متعال بهترین بندگان خود را ارسال و کتاب هایی آسمانی نازل فرموده تا تربیت انسان ها به بهترین وجه انجام پذیرد، اما علی رغم آن برخی از متربیان این مکتب به جای هدایت راه کج را پیمودند، تلاش در جهت بازگشت این دسته از متربیا به راه هدایت را تربیت اصلاحی نامیدیم. تربیت اصلاحی در مقابل تربیت ابتدایی و غالبا برای تربیت آن دسته از متربیانی است که به هر دلیل از تربیت صحیح محروم بوده و مربی برای اصلاح و تغییر در صفات و رفتار ناپسند آنان در ساحت های عبادی، اعتقادی، سیاسی و اجتماعی، در سه عرصه شناختی، عاطفی، و رفتاری فعالیت می کند. این پژوهش با مطالعه احادیث و سیره پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع)، روش های تربیتی رفتاری که موثر در اصلاح متربی هستند را معرفی و تبیین می کند؛ منظور از روش های رفتاری هر نحوه اقدام و عمل است که در راستای اصلاح و تغییر رفتار افراد خطاکار انجام شود اعم از اینکه خود مربی اقدام کننده باشد یا وادار کننده متربی به اقدام باشد. و روش های آن عبارتند از: الگودهی، تغییر و اصلاح عادات، دعوت به توبه، دعا وتوسل، تلقین، رفق و مدارا، تغافل، عفو، تهدید، برخورد قاطعانه، تنبیه بدنی، این روش ها که هریک حاکی از یک رفتار هستند می توانند در اصلاح تربیت متربی موثر باشند. این تحقیق با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به دسته بندی احادیث مرتبط با موضوع پرداخته و روش های رفتاری در تربیت اصلاحی را از آن احادیث بر بررسی کرده است.

    کلید واژگان: تربیت, تربیت اصلاحی, روشهای رفتاری, احادیث, اهل بیت علیهم السلام
    Mohammad Amini *, Ali Hemmat Banari

     Almighty God has sent his best servants and sent down heavenly books so that the education of human beings can be done in the best way, but despite that, some educators of this school followed the crooked path instead of guidance. By way of guidance, we called reformative education. Correctional education is in contrast to primary education and it is often for the education of those students who are deprived of proper education for any reason, and the teacher is for reforming and changing their undesirable traits and behavior in the religious, religious, political and social fields, in three areas. Cognitive, emotional, and behavioral functions. By studying the hadiths and life of the Holy Prophet (S) and Ahl al-Bayt (A), this research introduces and explains behavioral training methods that are effective in reforming the teacher;The meaning of behavioral methods is any type of action and action that is done in order to correct and change the behavior of errant people, regardless of whether the trainer himself takes action or forces the trainer to take action. And its methods are: modeling, changing and reforming habits, calling to repentance, prayer and appeal, indoctrination, friendship and tolerance, neglect, forgiveness, threats, decisive action, corporal punishment, these methods, each of which indicates a behavior. They can be effective in reforming teacher education. Using the descriptive-analytical method, this research has categorized the hadiths related to the subject and analyzed the behavioral methods in correctional education from those hadiths.

    Keywords: Training, Corrective Training, Behavioral Methods, Hadiths, Ahl Al-Bayt (Peace Be Upon Them
  • Ebrahim Ghorbani, Mohammad Reza Aram*

    The subject of piety, maintaining and strengthening it has always been the focus of scholars and thinkers in Islam. Maintaining piety in the first stage, and strengthening it in the next stage, can only be realized by knowing the factors that prevent piety. The Holy Qur'an and the hadiths of the infallible Imams (as) are the most important sources and references for identifying the obstacles to piety, and in addition to introducing the obstacles that prevent piety, solutions to remove the obstacles to piety are also stated in these sources. Considering that the obstacles of piety are factors that prevent the emerging and maintenance of piety in individuals and society, it can be said that the only way out of these obstacles is to set examples of Qur'anic verses and hadiths. In the process of identifying the obstacles of piety, in addition to providing solutions to overcome the obstacles of piety by performing individual and collective acts of worship such as: prayer, fasting, zakāt, ḥajj, and other strategies such as appealing, trust, patience, dhikr, hoping for divine mercy, have also been described, which are very important to know in creating piety and maintaining it.

    Keywords: Piety, Commands, Prohibitions, Obstacles, Qura’Nic Solutions, Hadiths
  • بی بی عزت حسینی برکویی، محمد صافحیان *

    برای پاسخ به این سوال که عقل به چه معنا است و چه کارکردهایی برای آن متصور است می توان به آموزه های اهل بیت علیهم السلام که متصل به منبع لایزال الهی هستند مراجعه نمود. این مقاله که یک مقاله توسعه ای است در راستای تولید دانش بومی – اسلامی، به روش کتابخانه ای و با ابزار فیش برداری تلاش دارد با تمرکز و توجه به آنچه از حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام در مصادر روایی به ما رسیده است، مفهوم عقل را مورد واکاوی قرار داده و برخی ویژگی های آن از قبیل کارویژه و کارکردها، عوامل تضعیف گر و دشمنان عقل را مورد شناسایی قرار دهد. نتایج حاصل از این مقاله بیانگر آن است که عقل به عنوان برترین ابزار و حجت درونی در اختیار انسان می تواند در سایه سار وحی و رسولان الهی به عنوان حجت های بیرونی، آدمی را به عبودیت و بندگی خداوند رهنمون ساخته و یک زندگی انسانی و شرافتمندانه را برای او فراهم سازد به شرط آن که انسان در تمام امور از این گوهر گران بها استفاده کرده، آن را ارتقا داده و از آن در مقابل شیطان به عنوان دشمن بیرونی و برخی عوامل تخریب گر درونی مراقبت و محافظت نماید.
     

    کلید واژگان: امام علی (علیه السلام), خرد, روایات, عقل
    Bibi Ezzat Hoseini Barkouie, Mohammad Safehian *

    Reason and rationality have always had a special value and credibility in the context of human history, and it is one of the most important human characteristics and the distinguishing feature of humans from other creatures in the world. What the meaning of reason is and what functions are envisioned for it, has been discussed as one of the important topics among scholars, and many people have written and presented works on this issue. To answer this question, we can refer to the teachings of the Ahl al-Bayt (as) which are connected to the eternal divine source. This article, which is a development article in line with the production of Native-Islamic knowledge, tries to use a library method and with note taking tool, by focusing and paying attention to what has reached us from Imam Amir al-Mu'minin Ali (as) in narrative sources, and analyzed the concept of reason to identify some of its features such as special tasks and functions, weakening factors and enemies of reason. The results of this research show that reason, as the best tool and internal proof in the possession of man, can guide a person to worship Allah the Almighty and provide a humane and honorable life in the shadow of revelation and divine messengers as external proofs. Let it be done on the condition that man uses this precious jewel in all matters, improves it and takes care and protects it against the devil as an external enemy and some internal destructive factors.

    Keywords: Imam Ali (As), Wisdom, Hadiths, Intellect
  • مهدی آذری فرد، حمیدرضا فهیمی تبار*

    تفاوت دیدگاه های تفسیریمی تواند ناشی از تفاوت در تشخیص اسم ظاهری باشد که ضمیر فاعلی جایگزین آن شده است. گاه تعیین این اسم ظاهر، تابع روایاتی که مفسر بر آن تکیه کرده است.برای نمونه،مفسران درخصوص ضمیرفاعلی در فعل «جعلا» در آیه 190 سوره اعراف(فلما آتاهما صالحا جعلا له شرکاء فیما آتاهما فتعالی الله عما یشرکون‏)،تفاسیر مختلفی ارائه کرده اند. برخی مفسرانضمیر در این آیه را جایگزین دو اسمآدمR و حوا دانسته اند،برخی ضمیر راجایگزین قریشودسته ای دیگر نیز ضمیر را جایگزین نوع انسان (دو جنس مذکر و مونث) می دانند. بر این اساس، پژوهش حاضربا روش توصیفی تحلیلی و رویکرد کتابخانه ای، ضمن بررسی دیدگاه مفسرانی که ضمیر در فعل جعلا را جایگزین آدمR و حوا دانسته اند،به نقادی مستندات روایی آنان پرداخته و درنهایت به این نتیجه رسیده است که این دسته از روایات به لحاظ سندی و محتوایی، با نقدهای جدیمواجه اند.

    کلید واژگان: نقد سندی و دلالی, روایات, آیه 190سوره اعراف, ضمیرفاعلی جعلا, آدمR و حوا
    Mehdi Azarifard, Hamidreza Fahimitabar *
    Introduction

    There are verses in the Qur'an in which pronouns appear instead of nouns. In some cases, the difference in the interpretation views of the commentators can be caused by the difference in the recognition of this apparent name. Sometimes, the determination of the name of appearance depends on the traditions that the commentator relied on. For example, some commentators, citing some hadiths, have considered the pronoun in the verb "ja'ala" in Quran 7:190 (Surah Al-A'raf) "falammā ātāhumā ṣāliḥan ja'alā lahū shurakā'a fīmā ātāhumā fata'ālā allahu 'ammā yushrikūn" (Then when He gave them a healthy [child], they ascribed partners to Him in what He had given them. Exalted is Allah above [having] any partners that they ascribe [to Him]!) to replace the two nouns Adam (as) and Hawa. The content of these hadiths conflicts with the issue of the infallibility of the prophets, so evaluating the correctness and inaccuracy of the Isnad and content of these hadiths can be a evaluation to measure their credibility.

    Materials and methods

    The present research tries to use the descriptive-analytical method and library approach while examining the commentator's point of view that the pronoun in the verb Ja'ala in Quran 7:190 replaces the two nouns of Adam's appearance and Hawa have known, to do Isnad and content criticism of their traditional Isnads. In this way, firstly, the transmitters of the chain of traditions are examined from the point of view of eminent scholars, and the Isnad status of the traditions is evaluated using the knowledge of the hadith terminology, finally, the content of the traditions is criticized with conventional criteria.

    Results and findings

    Studies show that the active pronoun in the verb "Ja'ala" in verse 190 of Surah Al-A'raf has been presented by commentators. Some commentators, such as Zamakhshari and Beiḍawi, believe that the substitute for the pronoun Ja'ala in this verse is Quraysh. Some like Ţabrisi, FaizKashani, Ḥuwaizī, Baḥrānī and Ibn Kathīr believe that the substitute for the pronoun Ja'ala is the type of human (both male and female). According to Ţabarī, Suyuṭī, Qummī and 'Ayyāshī, the pronouns in this verse are Adam (as) and Hawa. They (the third group of commentators) have cited traditions under the verse with the theme that because Adam (as) and Hawa did not have a child or when they had a child, their child died, the devil tempted them both that if you name your child Call him 'Abd al-Ḥārith, he will live; So they accepted Satan's offer and thus made partners of God.Ţabarī has tried not to reject the traditions according to which the pronoun Ja'ala is meant in the verse of Adam (as) and Hawa; rather, interprets them as shirk in naming. Suyūṭī also mentions the hadiths below the verse without presenting any point of view, but he prioritized the mention of the hadiths according to which the pronoun Ja'ala is meant in the verse of Adam (as) and Hawa over other traditions. Of the 33 traditions given by Suyūṭī, only the last 4 traditions refer to the fact that the pronoun Ja'ala has replaced names other than Adam (as) and Hawa. Therefore, from the arrangement and prioritization of the traditions indicating the polytheism of obedience in the naming of the child by Adam (as) and Hawa, it is possible to use the influence of religious and theological orientation as well as the intellectual effort and the extent of his use of reason and Suyūṭī's interpretative view regarding the pronoun Ja'ala can be used. He placed him in the group of commentators who considered the pronoun in the verb Ja'ala to be a substitute for the two nouns Adam (as) and Hawa. In their commentary, Qumi and Ayashi have limited themselves to mention the traditions according to which the pronoun Ja'ala is meant in the verse of Adam (as) and Hawa. The adherence of these two commentators of the Imamireligion to the tradition has been to such an extent that the issue of the infallibility of the prophets, which is one of the theological foundations of the Imamiyyah, has not caused them to ignore the traditions that are against the religion, or at least to narrate the traditions that are in favor of the religion at the same time. So two we considered the commentator to be one of the commentators who have considered the pronoun Ja'ala as a substitute for Adam (as) and Hawa. Criticism of the traditional Isnads of Ţabarī, Suyūṭī, Qumi, and Ayashi shows that this group of traditions faces serious criticisms in terms of Isnads and content.

    Conclusion

    Commentators have provided different interpretations of the pronoun in the verb "Ja'ala" in Quran 7:190 (Surah A'raf). Among these, the point of view according to which the verb pronoun Ja'ala has replaced the names of Adam (as) and Hawa has been formed based on traditional Isnads. In this research, while examining the views of the commentators who have considered the active pronoun in the verb Ja'ala as a substitute for Adam (as) and Hawa, we have criticized their traditional Isnad and we have come to the conclusion that this category of traditions is weak in terms of Isnad and terms of content, it is not up to standard. The Qur'an, the fixed Sunnah, the intellect, and the way of the jurist’s conflict. Although this research does not seek to determine the apparent noun that has been replaced by a subject pronoun in the verb Ja'ala, according to the available evidence, including the plural of pronouns at the end of this verse and its subsequent verses, and also paying attention to the fact that shirk in the verse It means idolatry, not the love of a child, and this matter is not compatible with the position of Adam (as) and Hawa, the active pronoun in the verb Ja'ala is not used for the two names Adam (as) and Hawa; Rather, it refers to two types of people (male and female).

    Keywords: Criticism Of Isnad, Content, Hadiths, Q 7:190, Pronoun Ja'ala, Adam (As), Eve
  • فرهاد محمدی نژاد*

    قرآن، معجزه جاودان اسلام ابعاد گوناگونی از اعجاز بیانی را دارا است. هدف از تحقیق حاضر طرح و توصیف مفهوم با هم آیی شادی در قرآن کریم و روایات و توجه به نقش ترکیبات هم آیند در مسائل کاربردی است. شادی در قرآن و احادیث، به دو بخش ممدوح و مذموم تقسیم می شود. شادی ممدوح شادی توام با اهداف الهی و انسانی بوده که انسان در آن از نظر روحی، سبک بال شده و از شرایطی که در آن قرار گرفته است رضایت، کسب می کند؛ حال سوال این است واژه های دال بر شادی ممدوح در قرآن به لحاظ مفهوم شناسی چه معنا، وابعاد و ویژگیهایی دارد؛ پژوهش حاضر به بررسی تحلیلی- توصیفی همایندهای علی شادی ممدوح و مفهوم شناسی آن در آیات و روایات می پردازد. از این رو، در مقاله حاضر، در حوزه نظری مروری بر آرا زبان شناسی فرث، پالمر، در حوزه زبان شناسی کاربردی، داشته و در ادامه به تحلیل و توصیف مفهومی این پدیده زبانی در واژه های دال بر مفهوم شادی، می پردازد. نتایج بیانگر این است که یقین و رضامندی، نقطه اتکای مطمئن، خوش رویی و محبت و دوری از شادی های ناپایدار، از جمله همایندهای علی مرتبط با شادی ممدوح است. هفده واژه متناظر با مفهوم شادی در قرآن و روایات بکار رفته، که برخی جزء واژگان مشترکی بوده که هر دو مفهوم شادی ممدوح و مذموم را مد نظر داشته است. یکایک این واژگان دارای افتراق و تمایزهایی است که موجب امتیاز به کارگیری هر یک در موقعیت خاص و معین می شود.

    کلید واژگان: مفهوم شناسی شادی ممدوح, با هم آیی واژگان, همایند علی, قرآن کریم, روایات
    Farhad Mohamadi Nejad *

    Quran, the eternal miracle of Islam, has various dimensions of expressive miracles. The purpose of the present research is to design and describe the concept of happiness in the Holy Qur'an and hadiths and pay attention to the role of combinations in practical issues. Happiness in the Qur'an and hadiths is divided into two parts: praised and condemned. Praised happiness is happiness combined with divine and human goals, in which man becomes spiritually light and gets satisfaction from the conditions in which he is placed; Now the question is, what are the meanings, dimensions, and characteristics of the words referring to happiness in the Qur'an in terms of concept; The present study deals with the analytical-descriptive investigation of the causal similitudes of Shadi Mamdouh and its conceptualization in verses and traditions. Therefore, in the present article, in the theoretical field, there is a review of the linguistic opinions of Firth, Palmer, in the field of applied linguistics, and in the following, he deals with the conceptual analysis and description of this linguistic phenomenon in the words indicating the concept of happiness. The results show that certainty and satisfaction, a reliable point of reference, cheerfulness and affection and avoiding unstable happiness are among the causal co-occurrences related to happiness. Seventeen words corresponding to the concept of happiness are used in the Qur'an and hadiths, some of which are part of common words that mean both the concept of praiseworthy and reprehensible happiness.

    Keywords: Conceptology Shadi Mamdouh, Word Rhymes, Causal Homonyms, Holy Qur'an, Hadiths
  • عبدالرحیم رحیمی*، سید محسن کاظمی، سیدکمال حسینی
    امام حسین، به مقیاس ویژگی های که دارد، شخصیت ایشان، به عنوان یکی از محورهای بحث میان اندیشمندان قرارگرفته و از جهات مختلفی به آن پرداخته اند. یکی از بحث های مهم، مقام و جایگاه ایشان، در منابع روایی اهل سنت بوده که برخی پژوهش های دراین باره انجام یافته است. اما «صحیح بخاری» که معتبرترین کتاب حدیثی اهل سنت است، تحقیق قابل ملاحظه ای، در خصوص این موضوع انجام نشده و این امر، موجب گردیده تا این گمانه وارد آید که در این اثر به مناقب امام حسین توجهی نشده است؛ پژوهش فراروی درصدد تبیین مقام و جایگاه امام حسین در صحیح بخاری است. یافته های پژوهش حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای نگارش یافته است، نشان می دهد که بخاری ضمن اینکه حدود نه روایت را از طریق امام حسین نقل کرده، بابی را خاصی را در رابطه به مناقب امام حسن و امام حسین آورده است. از مطالعه روایات بخاری، به دست می آید که امام حسین نسبت به سایر اهل بیت، شباهت بسیار نزدیکی به پیامبر داشته، به عنوان فرزند، همواره تحت مراقبت، محبت و شفقت ایشان قرار داشته و از جایگاه ویژه ای نزد او و اصحابش برخوردار بوده که حتی پیامبر، معیار دوستی و دشمنی با خود را، دوستی و دشمنی با حسین تعیین کرده است.
    کلید واژگان: فقه الحدیث, روایات, مناقب, امام حسین, صحیح بخاری
    Abdurrahimi Rahimi *, Sayed Mohsin Kazemi, Seyyed Kamal Hosseini
    Imam Hussain, according to the scale of his characteristics, his personality, has been placed as one of the axes of discussion among thinkers and they have addressed it in different ways. One of the important debates is his status and position in Sunni narrative sources, and some researches have been done on this. However, "Sahih Bukhari", which is the most reliable hadith book of Ahl al-Sunnat, has not done any significant research on this matter, and this has led to the assumption that Imam Hossein's successors have not been considered in this work. The above research is trying to explain the position of Imam Hussain in Sahih Bukhari. The findings of the present study, which were written with a descriptive-analytical method and based on library studies, show that Bukhari, while narrating about nine narrations through Imam Hussain, also brought a special chapter in relation to Imam Hassan and Imam Hussain's successors. . From the study of Bukhari's narrations, it is found that Imam Hussain had a very close resemblance to the Prophet compared to other Ahl al-Bayt. He has determined the criterion of friendship and enmity with himself, friendship and enmity with Hossein.
    Keywords: Fiqh Al-Hadith, Hadiths, Manaqib, Imam Hossein, Sahih Bukhari
  • طیبه زارعی *

    اساس زندگی اجتماعی بر پایه ارتباط و مراوده با دیگران قرار گرفته است که نیازمند حفظ ارزش و کرامت انسانی و اخلاقمندی برای زیستن در کنار یکدیگر است. تغییرات گسترده و تحولات ارتباطی و معاشرتی با مطرح شدن ارتباطات مجازی، موجب پیدایش برخی مسائل گردیده است که نیازمند توجه و شناخت الزامات و بایسته های اخلاقی ارتباطات و مراودات با توجه به منابع ارزشمند و مورد اطمینان یعنی قرآن کریم و روایات معصومین (ع) است. بدین ترتیب هدف این پژوهش که با استفاده از روش توصیفی از نوع تحلیل اسنادی به انجام رسیده، تبیین و تحلیل بایسته های اخلاقی ارتباطات و مراودات اجتماعی حاکم بر فضای مجازی از نگاه قرآن و روایات است. یافته ها حاکی از آن است که ارتباط صحیح و اخلاقمندانه، از بستر اصول و بایسته های دین، در سه حوزه معرفتی و دانشی (آگاهی و دانش، خداترسی)، نگرشی و بینشی (اجتماع گرایی، قضاوت و پیشداوری)، رفتاری و عملکردی (اخلاق مداری، پرهیز از گناه و زشتی، رعایت ادب و احترام، تواضع و فروتنی، واکنش مناسب، تعادل و میانه روی، وفای به عهد و پیمان و حفظ حریم خصوصی) قابل احصاء هستند و توجه و رعایت آن ها می تواند به دور ماندن این فضا از برخی مسائل و مشکلات ارتباطی و حتی بی اخلاقی های یاری رساند

    کلید واژگان: بایسته های اخلاقی, ارتباطات و مراودات اجتماعی, قرآن و روایات, فضای مجازی
    Tayyebeh Zarei *

    The basis of social life is based on communication and interaction with others, which requires maintaining human value and dignity and morality to live together. Extensive changes and social and communication developments with the introduction of virtual communication have caused the emergence of some issues that require attention and recognition of the ethical requirements and obligations of communication and dealings with regard to valuable and reliable sources, namely the Holy Qur'an and the traditions of the infallible (pbuh). Is. Thus, the purpose of this research, which was carried out using a descriptive method of documentary analysis, is to explain and analyze the ethical requirements of communication and social interactions governing the virtual space from the perspective of the Qur'an and hadiths. The findings indicate that correct and ethical communication, based on the principles and requirements of religion, in three fields of knowledge (awareness and knowledge, fear of Allah the Almighty), attitude and insight (socialism, judgment and prejudice), behavioral and functional (ethics, avoiding sin and ugliness, observing politeness and respect, modesty and modesty, appropriate reaction, balance and moderation, keeping promises and keeping privacy) can be counted and attention and compliance It can help to keep this space away from some communication issues and problems and even immorality.

    Keywords: Moral Obligations, Communication, Social Relations, Qur'an, Hadiths, Virtual Space
  • هاشم اندیشه*، احمد عابدی

    حمد الهی چیزی است که هر فرد مسلمان و مومنی به دنبال آن است و همواره در دنیا در تلاش و تکاپوست تا بدین مقصد و مقصود نائل شود. دین اسلام با برخورداری از منابع گران بهای «قرآن و سنت» برنامه تربیتی و اخلاقی همه جانبه ای به جهانیان در این زمینه عرضه می کند. یکی از ابعادی که دین مبین اسلام آن را به خوبی تبیین می کند و بر او تاکید می کند، «حمد» است. پژوهش حاضر بر موضوع جایگاه و ارزش و آثار سلامت اخلاقی- معنوی حمد با رویکردی قرآنی - روایی و زیارت عاشورا متمرکز است؛ به همین دلیل در این مقاله نخست معنای لغوی و اصطلاحی حمد و سلامت اخلاقی- معنوی مطرح می شود سپس به حمد درآیات و روایات و آثار آن در سلامت اخلاقی- معنوی پرداخته می شود و در انتها به حمد در زیارت عاشورا اشاره می کنیم. این تحقیق، از روش آمیزه ای و به کمک اسناد نوشتاری و سامانه های رایانه ای و نرم افزارهای علمی و روش داده پردازی توصیفی و تحلیلی بهره برده است. نتیجه این که ازآن جهت که مهم ترین مبانی دین، حمد است و این حالت الهی، از عواطف مهم انسانی است که در اخلاق فرد و همچنین فعالیت های سیاسی و اجتماعی و... آثار مهمی دارد و انگیزه بسیاری از رفتارهای پسندیده می باشد و دستاوردهای این تحقیق در زمینه آثار سلامت اخلاقی- معنوی حمد عبارت اند از: اخلاص؛ تحصیل مقام توکل؛ کسب رضای خداوند متعال؛ تحصیل مقام تسلیم؛ پاک کننده رذایل اخلاقی همانند: تکبر، بخل، طمع و حرص و... .

    کلید واژگان: حمد, قرآن, روایات, زیارت عاشورا, سلامت اخلاقی- معنوی
    Hashem Andisheh *, Ahmad Abedi

    God's praise is something that every Muslim and believer is looking for, and he always strives to achieve this goal. With the precious resources of "Qur'an and Sunnah", the religion of Islam offers a comprehensive educational and moral program to the world in this field. He emphasizes that one of the aspects that the religion of Mobin Islam explains well is "praise". The current research is focused on the issue of the place and value and effects of Hamad's moral-spiritual health with a Qur'anic-narrative approach and Ashura pilgrimage. For this reason, in this article, the literal and idiomatic meaning of praise and moral-spiritual health is discussed, then praise in the verses and traditions and its effects on moral-spiritual health are discussed, and finally, we refer to praise in the Ashura pilgrimage. This research has used a mixed method with the help of written documents and computer systems and scientific software and descriptive and analytical data processing methods. The result is that because the most important foundation of religion is praise and this divine state is one of the important human emotions that has important effects on a person's morals as well as political and social activities and is the motivation of many desirable behaviors, the achievements of this research in the field of Hamad's moral-spiritual health works include: sincerity; the education of the position of trust; obtaining the pleasure of Almighty God; learning the position of submission; cleanser of moral vices such as: arrogance, avarice, greed, etc.

    Keywords: Praise, Quran, hadiths, Ashura Pilgrimage, Moral-Spiritual Health
  • محمدرضا آرام*

    از آنجا که «انسان کامل» نه مانند دیگر موجودات عالم، مظهر یک اسم، بلکه مظهر همه اسماء الهی است، به همین خاطر بر موجوداتی که مظهر یک یا حتی چند اسم از اسماء الهی هستند احاطه وجودی دارد؛ در واقع انسان کامل یا همان ولی الله الاعظم حقیقتی است که تمامی اسماء الهی در آن متجلی شده است، او کل واحدی است با ظرفیت در بردارندگی تمامی اسماء و صفات الهی، لذا هر آنچه در این دو وجه تجلی نموده ازدایره این حقیقت خارج نیست که این همان معنای ولایت انسان کامل و ولی الله است که تجلی ولایت الله می باشد. و از طرفی امر تسبیح از اموری است که رشد و تعالی تمامی پدیده ها را به عهده دارد؛ به عبارت دیگر تمامی اسماء با تسبیحی که در آنها جاری و ساری است به سمت تعالی خویش سیر و صیرورت دارند؛ و همانطور که در بالا اشاره شد، ازآنجا که تمامی اسماء و صفات در حقیقتی به نام ولی الله متجلی است، پس تسبیح نیز در همین چارچوب به وقوع می پیوندد؛ بنابر این می توان نتیجه گرفت با تجلی ولایت الهی در عالم، امر تسبیح نیز رخ نموده است و تمامی اسماء الهی در چارچوب ولایت ولی الله الاعظم، با توانمندیی به نام تسبیح که در نهاد هر اسم تعبیه شده است، به سمت هدف غایی خویش سیر و صیر می نمایند. نگارنده در این مقاله، جهت اثبات حقیقتی که بیان شد، به روش تحلیلی - توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای و با بهره مندی از شیوه معناشناختی واژه، ضمن پژوهش در آیات دربردارنده واژگان «تسبیح» و ولایت «انسان کامل» و مشتقاتشان، آنان را مورد مداقه و بررسی تطبیقی قرار داده و نمونه های علمی از این ارتباط و نسبت سنجی بین ولایت و تسبیح را به کمک قرآن و روایات ارایه می دهد.

    کلید واژگان: تسبیح, ولایت, انسان کامل, نسبت سنجی, قرآن و روایات
    MohammadReza Aram*

    Since "perfect man" is not the embodiment of one name like other beings in the world, but the embodiment of all divine names, for this reason, it surrounds the beings that are the manifestation of one or even several divine names; in fact, the perfect human being, or "Walīullāh al-Aʿẓam", is the truth in which all the divine names are manifested. He is a whole essence with the potential to carry all the divine names and attributes; therefore, everything that has manifested in these two aspects is not outside the scope of this truth; this is the meaning of wilāyat (the guardianship) of a perfect human being and wilāyat of Allah, which is the manifestation of wilāyat of Allah. And on the other hand, tasbīḥ (glorification) is one of the things that undertakes the growth and excellence of all phenomena; in other words, all the names are moving towards their exaltation with the glorification in them. And as mentioned above, since all the names and attributes are manifested in the name of walīullāh, then tasbīḥ also takes place in this context; therefore, we can conclude that with the manifestation of Allah’s wilāyah in the world, tasbīḥ has also occurred, and all the divine names, within the framework of walīullāh al-Aʿẓam, become and move toward their ultimate goal with the ability called tasbīḥ, which is embedded in the essence of each name. In this article, the writer, in order to prove the truth that was stated, by analytical-descriptive method and using library sources and by benefiting from the semantic method of the word, studies and compares, while researching the verses containing the words tasbīḥ and wilāyat of perfect human being and their derivatives, and then provides scientific examples of this connection and assesses the proportionality between wilāyat and tasbīḥ with the help of Qurʾān and hadiths.

    Keywords: Tasbīḥ, Wilāyat, Perfect Human Being, Proportionality Assessment, Qurʾān, hadiths
  • سید حسین بیریایی*

    با اندک مراجعه ای به آثار عیسی پژوهان مسیحی و مسلمان روشن می گردد غالبا سعی دارند تا با اختیار رویکردی مدافعه جویانه و جدلی، قرائت خویشتن را از مسیحیت، مستند و دیگر خوانش ها را نامعتبر و مردود اعلان کنند. دور از انتظار است که خروجی اینگونه پژوهش ها به اتحاد و همدلی پیروان ادیان ابراهیمی بینجامد؛ ضرورتی که همگان لزوم پیگیری آن را در راستای برقراری صلح جهانی، فهم و اذعان می کنند. بر همین اساس، مقاله پیش رو کوشیده است با استفاده از ابزار گردآوری اسنادی کتابخانه ای و روش تطبیقی تحلیلی، ضمن گونه شناسی اخبار عیسی (ع) در عهد جدید و روایات شیعی و تعیین موضع اصلی بحث، گزارش های ناسازگارنمای این دو منبع مقدس را با اختیار رویکردی همدلانه، همسو و سازگار کند. به نظر می رسد استفاده از سایر داده های معتبر در اسلام و مسیحیت، توجه به علم لغت و تامل در ترجمه متون، التفات به فضای صدور گزاره ها و در مقام بیان بودن متکلم و نیز جمع تبرعی و بهره گیری ابزاری از آن، جملگی راهکارهایی به شمار می رود که می تواند در قلمرو اخبار ناسازگارنما گره گشایی کند. پژوهش حاضر در ادامه تلاش کرده است تا به عنوان مرکزی عیسی (ع) در عهد جدید و قرآن و روایات شیعی دست یابد و سپس دلیل احتمالی آن را تبیین کند. یافته ها نشان می دهد وی در عهد جدید دارای عنوان خاصی نیست، ولی «ابن مریم» عنوان اصلی او در قرآن و «روح الله» عنوان مرکزی اش در روایات شیعی است. این واژگان احتمالا با اندیشه بنیادین «توحید» در اسلام و آموزه «حکومت آخرالزمانی» در تشیع بی ارتباط نیست.

    کلید واژگان: عیسی (ع), عهد جدید, قرآن, روایات, شیعه, تاریخ
    Seyyed Hossein Biriyai *

    With little reference to the works of Christian and Muslim scholars, researching about Jesus, it becomes clear that they often try to declare their own interpretation of Christianity as valid and dismiss other readings as invalid and rejected in a defensive and argumentative approach. It is not expected that the output of such research would lead to unity and harmony among the followers of the Abrahamic religions; a necessity that everyone acknowledges as essential for achieving global peace, understanding, and reconciliation. Based on this, the present article attempts to reconcile the conflicting reports of these two sacred sources in a harmonious, favorable, and compatible manner using the tools of documentary-library collection and a comparative-analytical method, while classifying the reports on Jesus in the New Testament and Shia narratives and determining the main position of the discussion. It seems that the use of other valid data in Islam and Christianity, attention to lexicography, contemplation in text translation, consideration of the context in which statements are made, the role of the speaker, as well as collective brainstorming and utilizing tools from it, are among the solutions that can help unravel the conflicting reports. This research has attempted to reach Jesus (AS) as a central figure in the New Testament and the Quran and Shia narratives, and then explain its possible reasons. The findings indicate that he does not have a specific title in the New Testament, but "Son of Mary" is his main title in the Quran and "Spirit of Allah" is his central title in Shia narratives. These terms are likely not unrelated to the fundamental concept of "Tawhid" in Islam and the doctrine of "End Time Reign" in Shiism.

    Keywords: Jesus, New Testament, Quran, Hadiths, Shia, History
  • محمدرضا پیرچراغ*
    یکی از مسائل مهم قرآنی در حوزه جامعه شناسی، تحلیل و بررسی ویژگی ها و رفتار گروه های مختلف اجتماع است. یکی از این گروه های اجتماعی، «مستضعفان» هستند که وجود این طبقه اجتماعی در هر زمان، سبب شده آیات متعددی از قرآن، به بیان علل ظهور و عوامل تشکیل این گروه، اقسام و ویژگی های آنها و راهکارهای برون رفت از این وضعیت اجتماعی اختصاص یابد. براساس تحلیل معناشناسانه این واژه، واژگان جانشین مفهومی و همسو با «استضعاف» عبارتنداز: «مضطر، ضر، وهن، فشل و ذل». مهمترین واژگان در تقابل معنایی با «استضعاف» شامل «استکبار، اتراف، ملا، ظلم، عتو، علو، غنی، بغی، بطر، طغیان» است. براساس تقابل های معنایی مذکور مشخص می شود سه گروه اجتماعی «مستکبران، ملا و مترفین» علت اصلی تشکیل این طبقه ی اجتماعی بوده و آن ها کسانی را که حتی دارای نیروهای بالفعل و بالقوه هستند به استضعاف کشانده و سخت در مضیقه قرار می دهند. عوامل استضعاف گونه گاه توسط «مستکبران» به صورت مستقیم و با تمسک به ظلم، قتل وکشتار ایجاد می شود و گاه توسط «ملا و مترفین» در قالب های مخفیانه و غیر مستقیم صورت می گیرد. این نوشتار به شیوه توصیف و تحلیل، به بررسی آیات مربوط به استضعاف پرداخته و با بررسی واژه «استضعاف» در کنار واژگان همسو و مقابل آن؛ به مصادیق مستضعف و عوامل و آثار استضعاف، اقسام و ویژگی های جریان های اجتماعی مقابل و راه رهایی از استضعاف پرداخته و در این میان با تحلیل برخی مولفه های این تقابل معنایی، تصویری روشن از واژه «مستضعف» و نمودهای اجتماعی آن ارائه می نماید
    کلید واژگان: معناشناسی, استضعاف, اجتماع, تقابل معنایی, قرآن و روایات
    Mohammadreza Pircheragh *
    One of the important Quranic issues in the field of sociology is the analysis and investigation of the characteristics and behavior of different social groups. One of these social groups is "the underprivileged". The existence of this social class at any time has caused many verses of the Qur'an to be dedicated to the reasons for the emergence and formation of this group, their types and characteristics, and the ways out of this social situation. . Based on the semantic analysis of this word, the words that are conceptual substitutes and aligned with "weakness" are: "musthar, harm, weakness, failure and humiliation". The most important words in the semantic contrast with "weakness" include "arrogance, atraf, fullness, tyranny, attu, alwa, ghani, baghi, batr, taghian". Based on the mentioned semantic contrasts, it is clear that the three social groups "arrogant, slanderous and arrogant" are the main cause of the formation of this social class, and they weaken and put those who even have actual and potential forces in a difficult situation. Debilitating factors are sometimes created by "arrogants" directly and by insisting on oppression, murder, and killing, and sometimes by "Molea and Metafin" in secret and indirect forms...
    Keywords: Semantics, Weakness, Community, Semantic Contrast, Quran, Hadiths
  • سید محمدمهدی نبویان*، غلامرضا فیاضی

    معرفت همه مخلوقات به خداوند یکی از مسایلی است که ادله قرآنی و روایی فراوانی آن را تایید می کند. اندیشمندان زیادی به این مسیله پرداختند و بسیاری از آنها به شعور همگانی مخلوقات به خداوند اشاره کردند. یکی از ادله علم همگانی مخلوقات به خداوند، تسبیح همه مخلوقات نسبت به خداوند است و از آنجا که تسبیح مخلوقات با علم و شعور آنها ملازمه داد، این نتیجه حاصل می شود که همه مخلوقات علم به خداوند دارند. این مقاله در صدد بررسی معنای تسبیح همگانی مخلوقات و اثبات ملازمه آن با علم است که پس از بررسی دیدگاه های مخالف به این نتیجه می رسد تسبیح همگانی مخلوقات به معنای تسبیح قولی و کلامی آنهاست که مخلوقات با گفتن «سبحان الله» یا هر لفظ دیگری که به‏معنای تسبیح باشد، خداوند را از همه نقص ها منزه می دانند و این تسبیح نیز با علم و شعور آنها به خداوند ملازمه دارد.

    کلید واژگان: تسبیح, تسیبح قولی, تسبیح دلالی, علم همگانی, آیات و روایات
    Seyed Mohammad Mahdi Nabavian *, Gholamreza Fayyazi

    The knowledge of all creatures about God is one of the issues that is confirmed by many Qur'anic and narrative evidences. Many thinkers addressed this issue and many of them pointed to the consciousness of all creatures to God. One of the proofs of the knowledge of all creatures towards God is the glorification of all creatures towards God, and since the glorification of creatures is associated with their knowledge and intelligence, it follows that all creatures have knowledge of God. This article aims to investigate the meaning of glorifying all creatures and prove its connedge and consciousness. has it.ction with science, which comes to this conclusion after examining the opposing views The glorification of all creatures means glorifying them verbally and verbally. By saying "Glory be to God" or any other word that means glorifying, they consider God free from all defects, and this glorification is connected to God with their knowle

    Keywords: Tasbih, tasbih Qoli, tasbih Dalali, universal knowledge, Verses, hadiths
  • احسان نظری*، جواد ایروانی

    بنابر آیه60 سوره توبه یکی از مصارف زکات «تالیف قلوب» است. از روایات و سیره معصومین (ع) استفاده می شود که مهم ترین کارکرد و تاثیر این مورد از مصرف زکات، متمایل کردن دل ها به سوی اسلام و تثبیت مسلمانان ضعیف العقیده است. همین امر سبب شده تا برخی معاندان درصدد عیب جویی و شبهه افکنی برآمده و این سهم را نوعی تطمیع مالی و رشوه برای خریدن ایمان به شمار آورند و علت تشریع سهم «تالیف قلوب» را ناتوانی پیامبر (ص) از ارایه ادله متقن و براهین منطقی معرفی کنند. مقالاتی که درباره سهم «تالیف قلوب» نوشته شده است، هیچ یک به تحلیل علت تشریع سهم تالیف قلوب در اسلام نپرداخته اند و بیشتر به مسایل متداول فقهی و برخی موضوعات سیاسی توجه نموده اند؛ بر این اساس، ضرورت بحث و پاسخ به این شبهه به طور کامل روشن می شود. در این مقاله به روش تحلیلی - توصیفی و با استناد به منابع کتابخانه ای و بهره گیری از آیات، روایات و دیدگاه های مفسران مشهور به تحلیل و پاسخ به این شبهه پرداخته شده است. وجه تمایز این مقاله از دیگر مقالاتی که درباره سهم «تالیف قلوب» نوشته شده، در پرداختن به نقد و پاسخ به شبهه یادشده است و نتیجه اینکه پرداخت این سهم نوعی زمینه سازی برای شنیدن پیام اسلام براساس حب فطری بشر به مال می باشد.

    کلید واژگان: تالیف قلوب, شبهه تطمیع مالی بودن, آیات, روایات, تفاسیر
    Ehsan Nazari *, Javad Irvani

    According to verse 60 of Surah Tawbah, one of the expenditures of zakat is "Ta'alif Qoloub (to attract the hearts of those who have been inclined towards Islam)". According to the hadiths and the lifestyles of the Fourteen Infallibles, the most important function and effect of zakat expenditure is to incline the hearts towards Islam and to stabilize weak-minded Muslims. This has caused some opponents to find fault, raise doubts, consider this share as a kind of financial greed, and bribe to buy faith and consider this as the Prophet's inability to present convincing and logical proofs to be the reason for legislating the share of "Ta'alif Qoloub". None of the articles that have been written about the share of "Ta'alif Qoloub" has analyzed the reasons for the legalization of Ta'alif Qoloub in Islam, and they have paid more attention to common jurisprudential issues and some political issues. In this regard, the necessity of discussing and answering this doubt is fully clarified. This article has analyzed and answered this doubt through the analytical-descriptive method and by referring to library sources and using the verses, narratives, and viewpoints of famous commentators. The distinguishing feature of this article from other articles written about the share of "Ta'alif Qoloub" is in addressing the criticism and answering the doubt. The finding suggests that paying this share is a kind of providing the context for hearing the message of Islam based on human's natural love for wealth

    Keywords: Ta'alif Qoloub, The doubt of financial greed, verses, hadiths, interpretations
  • احسان سرخه ای*

    مهم ترین اثر تفسیری جلال الدین سیوطی(م 911 ق)، اندیشمند شافعی زیسته در نیمه دوم قرن نهم و اوائل قرن دهم، الدرالمنثور است. این تفسیر آکنده از اخبار را باید از جهت گستردگی گزارش ها از پیامبر اکرم (ص)، اصحاب، تابعیان و تابعان تابعان، تفسیری بی نظیر دانست. از دیدگاه سیوطی شرح معانی قرآن جز از راه نقل، رای محض به شمار می رود. بسیاری از اندیشمندان بر این باورند که سیوطی بدون توجه به اعتبار روایات، غث وثمین را در الدرالمنثور گردآورده و آن را نیازمند پالایش صحیح از سقیم کرده است. حال پرسش آن است که روایات این تفسیر در نزد مولف و صاحب نظران چه بهره ای از اعتبار را دارا است؟ از بررسی دیدگاه های سیوطی چنین برداشت می شود که او اخبار دارای سند متصل و موجود در منابع معتبر را شایسته پذیرش می داند. بهره مندی از تفاسیر و آثار حدیثی محدثان متقدم، استناد به منابع معتبر و گوناگون با هدف افزایش اعتبار خبر، پرهیز از نقل اخبار ضعیف یا فاقد سند از منابع معتبر، گزارش ضعف سند به تشخیص خود یا به نقل از صاحب نظران بر درستی این برداشت گواهی می دهد؛ اما فراوانی اخبار ناصواب همچون اخبار تحریف و اسرائیلیات در این تفسیر نشان دهنده خدشه در معیارهای مولف در پذیرش خبر است.

    کلید واژگان: سیوطی, الدر المنثور, حدیث, روایات, اعتبارسنجی
    Ehsan Sorkhei *

    The most important exegetical work of Jalal al-Din Siyuti (911 AH), a Shafi'i thinker who lived in the second half of the ninth century and the beginning of the tenth century, is Al-Dur al-Manthur. This commentary, full of news, should be considered a unique commentary due to the wide range of reports from the Holy Prophet (PBUH), his companions, followers and followers of the followers. From Siyuti's point of view, explaining the meanings of the Qur'an except through narration is considered pure opinion. Many thinkers believe that Siyuti, regardless of the validity of the hadiths, collected Ghasth Wathmin in Al-Dur al-Manthur and made it necessary to refine it correctly from Saqim. Now the question is, what credibility do the narrations of this interpretation have in the eyes of the author and experts? From the examination of Siyuti's views, it is understood that he considers news with attached documents and available in reliable sources as worthy of acceptance. Benefiting from the interpretations and hadith works of the advanced muhaddith, quoting reliable and various sources with the aim of increasing the credibility of the news, avoiding quoting weak or undocumented news from reliable sources, reporting the weakness of the document by self-diagnosis or by quoting from experts testifies to the correctness of this perception; However, the abundance of incorrect news such as distorted news and Israelite news in this commentary indicates a violation of the author's standards in accepting the news.

    Keywords: Siyuti, Al-Dur Al-Manthur, Hadith, Hadiths, Validation
  • حسن حسینعلی*
    یکی از باورهای مهم وهابیت، کفر و شرک خواندن نفس علم غیب غیرخداست. این ادعای وهابیان ریشه در طاغوت خواندن مدعی علم غیب دارد. آیات نفی علم غیب از غیرخدا، از دلایلی است که وهابیان برای اثبات ادعای خویش به آن استناد می کنند. استناد وهابیت به این آیات قرآن، دچار مشکلات اساسی است: اول آن که آیات قرآن در تبیین علم غیب چند دسته است: یکی از آنها، آیاتی است که وهابیان به آن استناد می کنند و آنان از آیات دیگری که علم غیب را برای غیرخدا اثبات می کند، چشم پوشی کرده اند. بنابراین، استناد وهابیت به آیات نفی علم غیب از غیرخدا، نوعی قشری گری و نادیده گرفتن آیات دیگر قرآن است.  دوم آن که روایات صحیح فراوانی در منابع شیعه و سنی وجود دارد که علم غیب به غیرخدا نسبت داده شده است. سوم آن که نصوص قرآنی و روایی نسبت دادن علم غیب به غیرخدا را مخصوص انبیا(ندانسته و برخی از صالحان را نیز در زمره ی دارندگان علم غیب شمرده است. لذا ادعای وهابیت در کفر و شرک و طاغوت خواندن علم غیب غیرخداوند، با نصوص دینی تضاد دارد.
    کلید واژگان: علم غیب, وهابیت, آیات علم غیب, روایات علم غیب, پیامبران, صالحان
    Hasan Hoseinali *
    One of the beliefs that has an important place in the Wahhabi discourse is calling someone who believe in supernatural power for someone other than God a pagon. The Wahhabists maintain that the one who claim supernatural power is a tyrant, and there are some qur'anic verses that reject the occult power for someone other than God. But we must know that there are many problems for referring this issue to the Holy Quran:  Firstly, the Quranic verses regarding the occult power is different and only some of them refer to what Wahhabi claim. So, Wahhabi claim for citing the Quranic verses is a kind of selecting some verses and leaving others. Secondly, there are many correct and authoritative Hadiths in both Shia and Sunni sources, proving the occult power to someone other than God. Thirdly, according to Quranic and narrative texts, the occult powers is not dedicated only to the prophets and some saints also possess this power. So, this Wahhabi claim in rejecting the occult power for someone other than God is in contradiction with the religious texts.
    Keywords: : Occult Power, Wahhabism, Quranic verses, hadiths, prophets, Saints
  • ناصر رفیعی محمدی*

    صدیقه طاهره حضرت زهرای مرضیه  یگانه یادگار پیامبر اکرم  و آیینه تمام نمای شخصیت آن بزرگوار است؛ شخصیتی که مدح او در آیات قرآن، سخنان رسول خدا2 و کلمات ایمه معصومین متجلی است، کاوش در منابع و مصادر تفسیری، حدیثی و تاریخی فریقین منشوری از این کمالات را در برابر دیدگان ما قرار می دهد تا بیشتر به عظمت و جایگاهش پی ببریم. مسیله اساسی این پژوهش واکاوی گزارش های تفسیری و حدیثی، و استخراج مهم ترین فضایل مشترک آن حضرت با سایر معصومین و فضایل انحصاری و اختصاصی ایشان است. در این پژوهش تلاش شده با مراجعه به کهن ترین منابع شیعه و سنی و با تکیه به روش توصیفی و تحلیلی منابع اصلی مورد بررسی قرار گرفته و بخشی از ویژگی های آن بانوی بزرگوار فهرست شود. مهم ترین نتایج استخراج شده دستیابی به فضایل مشترک آن حضرت در قرآن مانند آیه تطهیر، مباهله، مودت و اطعام است که هرکدام دلالت بر منقبتی عظیم دارد. دیگر نتیجه این پژوهش معرفی فضایل اختصاصی ایشان مانند پاره تن پیامبر ، ام ابیهای رسول خدا ، کفو و رکن علی  بودن و مظهر خیر کثیر است. کلیدواژه ها: فضایل، مناقب، فاطمه زهراu.

    کلید واژگان: فضایل, مناقب, فاطمه زهراu
    Naser Rafiei Mohammadi *
    Introduction

    Hazrat Zahra (pbuh) is the best lady who has a privileged and unique position in the perspective of the Qur'an and Ahl al-Bayt. She is the only woman whose virtues and human values ​​are fully embodied in her stature. While she has common virtues with the Ali 'Abā, her sincerity in service and steadfastness in the path of truth, as well as her appearance as a woman, have established specific virtues in the existence of that lady, which only comes true in her stature. Although scholars and scientists have always tried to recount the virtues of her and created many works in this field, the lack of coherence in the form of a short and expressive plan was a gap that this article has tried to fill and to retell Hazrat Zahra's common and exclusive virtues in a coherent and systematic manner and according to the structure of the article for the audience and the scientific community. 

    Materials and methods

    In the process of organizing this research, first, data and information (as research materials) were collected from relevant sources and then analyzed using the method of description and analysis. These sources primarily include the Holy Qur'an, in which there are many verses on the dignity of Hazrat Siddiqa Tahira, the traditions of the Sh'n Nozool, and some Shia and Sunni sources of interpretation, such as Ruh Al-Ma'ani, Al-Dur al-Manthur, Al-Kashaf, Al-Tafsir al-Kabir, Al-Burhan, Tafsir al-Qomi, Noor al-Saqalain, etc. revealed these verses. Verses: Tat'hir, Mubahalah, Mavaddat, Kalamat, Dhavi Al-Qurbā, It'am and Ithar are some of the things that show the virtues of her. After the Qur'an, hadiths are the most important source that shaped the materials of this research. These hadiths have been collected and analyzed from some hadith sources of Fariqain, such as al-Kafi, Ma'ani al-Akhbar, Kashf al-Ghumma, Sahih Muslim, Musnad Ahmad, Sunan Tirmidhi, etc. It should be mentioned that many virtues of Hazrat Zahra have been narrated in tradition works, and in this research, in accordance with its limited capacity, parts of these traditions have been reported from some tradition sources. In addition to traditions, in some cases, the sources of Sirah and history such as Seiar A'lam Al-Nubala and Al-Isti'ab have also been used. 

    Results and findings

    Analyzing and questioning some verses of the Qur'an by using interpretive sources and traditions of Sha'n Nuzūl, as well as examining interpretive and hadith reports about the virtues of Hazrat Zahra Marzieh, led to the following results and findings a. Some virtues are common between her and other al-Kisa companions, which are: 1. Purification from impurity based on the Taṭhir verse; 2. The criterion of right from void according to the verse of Mubahalah; 3. The obligation of her devotion as the reward of the mission based on the verse of Mavaddat; 4. She is one of the examples of Dhavi al-Qurabā; 5. She is one of the people for whom Surah "hal atā" was revealed in praise of her infinite sincerity in feeding the poors and the orphan; 6. Based on some verses and sayings of the Messenger of God, she has infallibility; 7. She is the one who was a Muhaddith and the angels had intercourse with her; 8. She had the Velayat al-Takvini and miracles and could make conquests beyond the laws of the natural world; 9. She knew the knowledge of the unseen and narrated all the incidents and events to Ali until the Day of Resurrection. 10. She has a special place in the Day of Resurrection and is the founder of intercession.b. Some other virtues are specific to the person of Siddiqa Tahira, which are: 1. Hazrat Zahra is Ummu Abi-ha, which represents the peak of the companionship of the Messenger of God with his daughter, and that Prophet sought his peace in her daughter; 2. She was a part of the Prophet's body and a part of her father's existence; in such a way that her father considered her as the fruit of his heart and soul in his body; 3. She was the most beloved person to the Messenger of God; 4. She was the master of women in this world and the hereafter, and this mastery was a title given to her by her father, who called her "sayyedah nisā' al-alamin and sayyedah nisa ahl al-Jannah"; 5. She is Batūl and whatever hinders the worship of God is far away from her; 6. She is the axis of God's anger and pleasure, and whoever offends her, has incurred God's anger, and whoever pleases her, has earned God's pleasure; 7. She is the only equal in rank to Ali, whose marriage was ordered by God. If Ali didn’t exist, there would be no dignity for her. 8. She was the first and foremost defender of the Velayah, and defending the Velayah until her death was something that prevented Ghadir from being forgotten.

    Conclusion

    The material that was stated is a documentary list of the prayers of Hazrat Zahra, which was organized based on some Qur'anic data, traditions, etc. What follows from these contents is that in this article, with the aim of presenting a coherent plan and a specific framework of the virtues of Hazrat Fatimah in the format and capacity of an article, drops from the infinite sea of ​​human qualities of that lady were listed; Hoping to guide the reader to a specific framework and order. Achieving this goal never means expressing the set of virtues of the supreme lady of Islam; Because the existential and royal personality of Siddiqa Tahira is superior to being written or spoken. Each of the titles mentioned in this article can be the title of a book or an independent article, and the way forward for researchers is still open, and the author of this research expects others to open new horizons in this direction.

    Keywords: Faza'il, Manaqib, Fatima Zahra (pbuh), Qur'an, Hadiths
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال