جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "حق و تکلیف" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"
تکرار جستجوی کلیدواژه «حق و تکلیف» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
حق، به معنای «اختیار، امتیاز و سلطه کسی بر شخص یا چیزی» به کار می رود و معنای اینکه خدا حق طاعت دارد این است که وقتی طاعت الهی را با غایاتش مقایسه می کنیم، می توان عقلا نوعی شایستگی انحصاری از آن انتزاع کرد و برای رسیدن به آن غایات، اطاعت الهی ضرورت می یابد و ما از آن، تعبیر به «وجوب تبعیت» می کنیم. ما برای پذیرش حق طاعت و وجوب تبعیت، باید صفاتی را در خدای متعال لحاظ کنیم؛ صفاتی از قبیل علم، قدرت، عنایت و ولایت الهی. تبیین اندیشمندان از این مقوله متفاوت بوده که برخی از آنها را می توان پذیرفت و برخی دیگر قابل نقدند.
کلید واژگان: وجوب تبعیت, حق طاعت, ضرورت بالقیاس, حکمت, مالکیت, شکر منعم, حق و تکلیفHaqq (Right) is used in the sense of "someone's authority, privilege, and dominion over a person or something" and the meaning of God's worship right is that when we compare divine obedience with its goals, we can rationally extract a kind of exclusive merit from it and to reach for those goals, divine obedience becomes necessary, and we interpret it as "the obligation of obedience". In order to accept the right of obedience and the obligation to obey, we must consider some attributes in the Almighty God; Attributes such as knowledge, power, grace and divine governance. The explanation of thinkers about this category is different, some of them can be accepted and others can be criticized. Some of the results of this article, which have been done in a descriptive-analytical way are: On the basis of the perfection attributes of God, the exclusive right to establish laws and the power to implement them is from God, and this is one of the reasons that prove the obligation of God's obedience to the servants. All divine commands that command obedience must ultimately lead to instructive and rational commands, even though they can be obligatory by God (molavi) and lead to a rational obligation; And that in a sense, the right to obey God includes possible tasks, although from another point of view, this inclusion is a place for reflection.
Keywords: obligation to obey, worship right, wisdom, ownership, thankfulness to the beneficent, right, obligation -
فصلنامه حکمت اسلامی، پیاپی 36 (بهار 1402)، صص 225 -245
علامه مصباح در سال های پس از پیروزی انقلاب به روشنگری در زمینه مسایل مطرح درباره حکومت دینی و نظام ولایت فقیه، دیدگاه خود را شفاف در کتاب ها، مصاحبه ها و سخنرانی های متعدد ارایه داده و در برابر دیدگاه های غیر منطبق با نظام عقیدتی اسلامی با صراحت اعلام موضع می کردند. ازاین رو از سوی مخالفان مورد اتهام هایی قرار می گرفتند؛ از جمله اینکه می گفتند ایشان به استبداد دینی باور دارد و معتقد است که مردم فقط وظیفه اطاعت از ولی فقیه را دارند و بس.در این مقاله برآنیم تا با استناد به سخنان صریح ایشان، این مساله را تبیین کنیم که از دیدگاه ایشان حکومت دینی چه تکالیف و وظایفی در قبال مردم دارد و مردم چه حقوقی بر حکومت دینی دارند تا معلوم شود ایشان به مردم سالاری دینی باور دارند، نه به استبداد دینی.برای پژوهش در مساله اصلی این مقاله، ناچاریم به بررسی مسایل فرعی ای مثل «معنای حکومت دینی»، «معنای حق حاکمیت»، «تلازم حق و تکلیف» و... بپردازیم. روش تحقیق این مقاله هم روش استدلالی تحلیلی است.
کلید واژگان: حکومت دینی, حق و تکلیف, حق مردم, حق حاکم دینی, وظیفه حاکم دینی, وظیفه مردمHikmat - e - Islami, Volume:10 Issue: 36, 2023, PP 225 -245After the Islamic revolution of Iran, Allamah Misbah shed light on the issues raised about religious government and wilayah al-faqih (guardianship of the Jurist). He presented his views clearly in his books, interviews and numerous lectures and took strong stance against the views that were not in agreement with the Islamic belief system. Hence, he was subjected to allegations by his opponents, such as, he was accused of believing in religious dictatorship, who believes people only have the duty to obey the Wali al-faqih and that’s it.In this paper, by referring to his explicit words, the responsibilities and duties of religious government towards the people and the rights of people on the government are elaborated from his viewpoint, so that it could be established that he believes in religious democracy, and not religious dictatorship.In order to research the main issue of this paper, the secondary issues like “meaning of religious government”, “meaning of right to sovereignty”, “relationship between right and obligation” etc. are first analyzed. The research methodology of this paper is logical analytical approach.
Keywords: religious government, rights, obligations, Rights of people, Rights of religious ruler, Obligations of religious ruler, Obligations of people -
حق، به معنای «اختیار، امتیاز و سلطه ی کسی بر شخص یا چیزی» به کار می رود و معنای این که خدا حق طاعت دارد این است که وقتی طاعت الهی را با غایاتش مقایسه می کنیم، می توان عقلا، نوعی شایستگی انحصاری از آن انتزاع کرد و برای رسیدن به آن غایات، اطاعت الهی ضرورت می یابد و ما از آن تعبیر به «وجوب تبعیت» می کنیم، ما برای پذیرش حق طاعت و وجوب تبعیت، صفاتی را در خدای متعال باید لحاظ کنیم؛ صفاتی از قبیل علم، قدرت، عنایت و ولایت الهی را؛ تبیین اندیشمندان از این مقوله متفاوت بوده که برخی از آن ها را می توان پذیرفت و برخی دیگر قابل نقدند.
کلید واژگان: وجوب تبعیت, حق طاعت, ضرورت بالقیاس, حکمت, مالکیت, شکر منعم, حق و تکلیف -
آشنایی با تفکرات اندیشمندان زمینه را برای بسط وشناخت اندیشه های آنان در سطح جامعه چه در بین عوام و چه دربین خواص فراهم می نماید. هدف از این مقاله بررسی مقایسه ای آرا و اندیشه های عبدالکریم سروش و محمد تقی مصباح یزدی در باب حکومت اسلامی است.افکار این دو اندیشمند در رابطه با حکومت اسلامی به طور کلی و نیز در رابطه با اختلافات فکری ان دو بازگو می شود. مهم ترین مساله این مقاله است که این دو اندیشمند اسلامی چه نظری درباره چیستی و چرایی حکومت اسلامی دارند ، مهم ترین نکته های تفکراتشان موثق و سنجیده بیان می گردد. پژوهش حاضر بر اساس روش هرمنوتیک نوشته شده است و آثار سروش و مصباح یزدی در باب حکومت اسلامی به این روش مقایسه شده است. روش گردآوری منابع کتابخانه ای است و نتایج بررسی نشان می دهد که آرای این دو اندیشمند اسلامی از یک مبدا و منبع فکری بهره می برد؛ اما به تدریج از هم فاصله گرفته و به طور کلی جدا شده است. از این مقاله می توان در تحلیل آثار و افکار سایر اندیشمندان اسلامی درباب حکومت اسلامی بهره برد.
کلید واژگان: حکومت دینی, حق و تکلیف, هرمنوتیک, دموکراسی, مشروعیتFamiliarity with the ideas of thinkers provides the path for development of knowledge of their ideas in society both among the laity and the experts. The goal of the present article is the comparative study of the ideas of Abdolkarim Soroush and Mohammad Taqi Mesbah Yazdi on Islamic government. Having provided , the ideas of these two thinkers as regards Islamic government in general and also as their intellectual dispute are delineated. The most important issue in this article is that what are the ideas of these two Muslim thinkers regarding the essence and philosophy of Islamic government? We have also debated the details of their ideas in order to provide a dependable account of them. This essay is based on hermeneuetical method. Through the study, the works of Soroush and Mesbah Yazdi as regards Islamic government have been compared. The methodology is librarary based and the result shows that the ideas of these two thinkers have their origin in the same intellectual origin though they have become divided in the course of time. This article can be helpful in the analysis of the works and ideas of other Muslim thinkers on Islamic government
Keywords: Religious government, Right, duty, Hermeneutics, Democracy, Legitimacy -
حق برخورداری ازتامین اجتماعی به عنوان یک حق اساسی وبنیادین به منظور تامین منافع اشخاص درزندگی فردی واجتماعی مورد شناسایی واقع شده است درمقابل دولتها ،نیز وظیفه اجرای تحقق این حق رابه عهده دارند . نظام تامین اجتماعی جمهوری اسلامی ایران بر اساس قانون ساختارنظام جامع رفاه وتامین اجتماعی در سه حوزه بیمه ای ،حمایتی وامدادی درحال اجراست. در بخش بیمه ای ودرقالب نظام مشارکتی باپرداخت حق بیمه سهم کارفرمایان،کارگران و دولت در راستای اجرای اصل 29قانون اساسی سازمان تامین اجتماعی نقش اساسی دارد . قانون معافیت پرداخت حق بیمه سهم کارفرما به میزان 5نفر درسال 1362 ازمواردی است که به منظور حمایت ازکارگاه های تولیدی ،فنی وصنعتی به تصویب رسیده ودرحال اجراست.امابه لحاظ بار مالی ودلایل مختلف ازتعداد کارگاه های مشمول کاسته می شود. نوع نگاه قانون اساسی ،قوانین عادی وقانون ساختار متفاوت از کاهش معافیتها وحذف می باشد .در این نوشتارهدف ؛ تکلیف دولت در راستای رفع تبعیض و رعایت اصل برابری و مولفه اخلاق دریکسان سازی نرخ حق بیمه تمام کارگاه های صنفی می باشد
کلید واژگان: وظیفه اخلاقی دولت, نظام تامین اجتماعی, سازمان تامین اجتماعی, حق, تکلیفEthical Research, Volume:10 Issue: 3, 2020, PP 301 -320(Premium Unification of the employer's contribution rate guild in the social security organization to support Iranian production)
There is a link between the right and the duty in the social security system, that is to say, every one has the right to be in charge of it..
The right to social security has been recognized as a fundamental right in order to safeguard the interests of individuals in the individual and social spheres against governments, they are also responsible for implementing this right
Islamic Republic of Iran has been formulated in three layers the the social security system in of Of insurance, support, and assistance The social security organization is one of the organizations that plays a fundamental role in the insurance strategy and in the part of the participatory system by paying the premium to the share of employers, workers, and the share of contributions by the government in implementing Article Principle 29 of the Constitution has a fundamental role.
The Law on Employee Benefit Exemption has been approved by the employer for 5 people in 1362to support manufacturing, technical and industrial workshops in order to support domestic production, although the number of workshops is reduced every day The purpose of this paper is to express the right and duty for eliminating discrimination, protecting the domestic economy and Premium Unification the premium rate in all workshops. -
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان عالی ترین سند حقوقی کشور، اساس تهیه، تنظیم و نگارش قوانین دیگر است و اصول سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، روابط خارجی، ساختار و حدود قدرت سیاسی را تعیین کرده و ضامن حقوق شهروندی است.
هدفهدف از نگارش این مقاله، بررسی اصول بنیادی قانون اساسی در حوزه ملت با عنوان اصل برابری مردم در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بود.
روشروش مقاله، توصیفی تحلیلی است. یافته ها: قانون اساسی به عنوان ثمره انقلاب اسلامی مردم ایران با رهبری امام راحل، موکدا به حقوق اساسی مردم و ملت ایران توجه ویژه کرده و با تاکید بر اصل تساوی و برابری مردم در برابر قانون، از اعطای امتیازات واهی و غیر قانونی به طبقه یا قشر خاصی از مردم نهی کرده است.
نتیجه گیرینتایج پژوهش حکایت از آن دارد که همه افراد جامعه مطابق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در شمول و اجرای قانون نسبت به آنها برابر است؛ اما توجه به این نکته ضروری و بسیار حائز اهمیت است که برابری حقوق و تکالیف افراد یک اجتماع در شرایط مساوی به لحاظ عدم امکان ایجاد شرایط یکسان میسر نخواهد بود. با این حال، ملاک بنیادین در اصل برابری در صورت یکسان بودن شرایط همه افراد ملت در شمول قانون، برابری همه مردم در برابر قانون است.
کلید واژگان: قانون اساسی, اصل برابری, حق و تکلیف, حقوق شهروندیIrainian Journal of The Knowledge Studies in The Islamic University, Volume:23 Issue: 81, 2020, PP 763 -778The constitution of the Islamic Republic of Iran, as the highest legal document of the country, is the basis for the preparation, formulation and writing of other laws and defines the principles of political, cultural, economic, foreign relations, structure and limits of political power and guarantees the rights of citizens.
ObjectivesIn this research, it is tried to examine the fundamental principles of the constitution in the area of the nation as the principle of equality of people in the constitution of the Islamic Republic of Iran.
MethodDescriptive-analytic method.
ResultsThe constitution, as the result of the Islamic Revolution of the people of Iran, led by Imam Khomeini (P.B.U.H), urgently paid special attention to the fundamental rights of the people and people of Iran, emphasizing the principle of equality and equality of people against the law, the granting of privileged and unlawful privileges to the class or A certain group of people has been forbidden.
ConclusionThe results of this study indicate that, unlike most systems in the world, all people of the society are equal to the constitution of the Islamic Republic of Iran in terms of the inclusion and enforcement of the law, and, after forty years since the victory of the Islamic Revolution, this equality and equality are more than Considered beforehand and based on available documentation, violators of laws without political and social considerations are being treated equally and decisively by regulatory agencies.
Keywords: constitution, principle of equality, rights, duties, citizenship rights -
جایگاه انسان درنظام سیاسی و حقوق سیاسی او مسئله ای است مهم که معیار تقسیم بندی انواع حکومت ها قرار گرفته است. از سوی دیگر، تبیین نشدن حقوق سیاسی انسان در حکومت های دینی یا بی توجهی حکومت های مبتنی بر دین به آن، موجب مترادف دانستن نظام های دینی با رژیم های استبدادی شده است. درپژوهش حاضر، با بررسی سیره سیاسی و حکومتی حضرت علیA در نهج البلاغه، حقوق سیاسی انسان در حکومت اسلامی بررسی می شود که می تواند معیار مناسبی برای حکومت ها و گروه های اسلامی در جهان اسلام باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد بر اساس آموزه های نهج البلاغه، انسان فارغ از هر گونه تقسیم بندی، در حکومت اسلامی دارای حقوقی چون حق تعیین سرنوشت وانتخاب حاکمان، آزادی سیاسی، نظارت برمسئولان، مشورت، نصیحت کارگزاران، جلب رضایت عمومی، آگاهی از مسائل حکومتی، حفظ اسراروحریم خصوصی، امنیت وتساوی دربرخورداری از حقوق است وحکومت اسلامی مکلف به تامین این حقوق است.کلید واژگان: حقوق سیاسی انسان, حق و تکلیف, حکومت اسلامی, نهج البلاغهThe position of Man in political system and political rights is amongst most important issues which has attracted the attention of different thinkers and served as the standard on the basis of which they have categorized governments. Leaving the political rights of man unexplained in religious or religious-based governments has resulted in viewing these governments as despotic. For the same very reason, the current research was an attempt to investigate the political and governmental practice of Imam Ali (a) in Nahj al-Balgha to shed light on the political right of Man in Islamic government which can be served as an adequate standard for Islamic governments and groups throughout the world of Islam. The findings show thaton the basis of instructions of Nahj al-Balagha, human being enjoys some political rights including the right to select his ruler and his own destiny, political freedom, supervising authorities, consulting authorities, advising authorities, being generally satisfied (of the government), knowing about governmental issues, secured and equal rights and secured individual property and sephere. In other words, Islamic governemtn is charged with a duty to secure and fulfill these basic rights.Keywords: Political rights of Man, right, duty, Islamic Government, Nahj al-Balagha
-
یکی از حلقات اندیشه ای علوم انسانی ساحت انسان شناساسانه آن است. در ترسیم نظام هنجاری و فلسفه ارزش نیز یافته های انسان شناسانه فلسفی ، کلامی و تجربی بسیار تعیین کننده اند. در این مقاله که به بخشی از این برنامه پژوهشی می پردازد ، پرسش اصلی این است که قوای نظری و عملی نفس ناطقه، چه نقش و تاثیری در شکل گیری نظام تشریعی حق ها و تکلیف های انسانی دارند؟ پاسخ به این پرسش، هدف این نوشتار است که از سویی به پژوهش های فلسفی۔کلامی و از جانب دیگر به فلسفه ارزش و به ویژه ارزش های اخلاقی و حقوقی پیوند خورده است. این بررسی ناگزیر به شیوه تحلیلی و تطبیقی به انجام خواهد رسید و با توجه به دامنه گسترده این پرسش ، لاجرم قلمرو آن به آرای سه صاحب نظر برجسته ؛ یعنی خواجه نصیر الدین طوسی ، علامه حلی و ملاصدرا محدود می شود. ترتیب منطقی اقتضاء می کند که پس از طرح مسئله ، نخست مبادی تصوری و تصدیقی آن تبیین شود و سپس چرایی و چگونگی ابتنای هریک از حق و تکلیف بر قوای نظری و عملی نفس انسانی جداگانه شرح داده شود. حاصل این مطالعه ثابت می کند که بدون وجود قوای نظری و عملی در نفس انسانی نظام تشریعی حق و تکلیف مصداق ندارد و قابل توجیه نیست.کلید واژگان: قوای نظری, قوای عملی, حق و تکلیف, خواجه نصیر الدین طوسی, علامه حلی, ملاصدراOne of the intellectual foundations of the human sciences is its human dimension. In defining the normative system and the philosophy of value also, philosophical, verbal, and experimental anthropological findings are very determinative. In this article, which deals with part of this research program, the main question is: what is the role and effect of the theoretical and practical faculties of the rational soul, in the formation of the legal system of rights and human duties? The purpose of this article is to provide an answer to this question; on the one hand, it is linked to philosophical-theological studies, and on the other hand to the philosophy of value, and in particular to ethical and legal values. This review will inevitably be done in an analytical and comparative way. Given the widespread scope of this question, its territory is therefore limited to the view points of the three prominent theoreticiants: Nasir al-Din Tusi, Allamah Hilli, and Mulla Sadra. A logical sequencedictates that, after the problem is firstly explained, its conceptual foundations should be explained, and then the reasons and the circumstances for basing each right and duty on the theoretical and practical faculties of the human soul are separately explained. The result of this study proves that without the the abovementioned faculties in the human soul, the legal system does of rights and responsibilities does not have an external referent and is not justifiable.Keywords: Theoretical faculties, practical faculties, rights, duties, Nasir al-Din Tusi, Allamah Hilli, Mulla Sadra
-
به موجب عقد معین رهن که در اکثر کتب فقهی به تبیین احکام آن پرداخته شده و در مواد 771 تا 794 قانون مدنی نیز قواعد آن تقنین گردیده است، بدهکار مالی را به منظور استیثاق دین خویش، به بستانکار می سپارد تا پس از ادای دین در سررسید، فک رهن صورت گرفته و مجددا آن را بازستاند یا در صورت عدم تادیه ی دین در موعد مقرر، مرتهن بتواند از محل فروش آن استیفای طلب نماید. در این رهگذر هر یک از طرفین عقد رهن، دارای حقوق و تکالیفی بوده که شارع بر آن ها بار نموده است. شناخت این حقوق و تکالیف، می تواند سبب حل بسیاری از منازعات حقوقی گردد. از جمله حقوق راهن، حق انتفاع از مال مرهون است و پرداخت هزینه ی نگهداری مرهونه و اقباض رهینه به مرتهن، از تکالیف وی می باشد. مرتهن، حق تقدم بر سایر غرماء و حق اعراض و انصراف از مورد رهن را دارد و از سویی مکلف به حفظ، اداره و رد مال مرهون است.کلید واژگان: حق, تکلیف, رهن, راهن, مرتهنEthical Research, Volume:9 Issue: 3, 2019, PP 129 -154By virtue of a mortgage agreement that has been dealt with in most of the jurisprudential texts and has been governed by the provisions of Articles 771 to 794 of the Civil Code, the debtor submits to the creditor, in order to establish his religion, At the end of the charge, the mortgage is performed and resumed, or in case of non-payment of the religion in due time, the mortgagee may demand a sale from that place. In this process, each of the parties to the mortgage agreement has the rights and duties that the taxpayer has incurred. Understanding these rights and duties can solve many legal conflicts. Including the salary of a mortgagor, it is the property of the property owner who is liable for the property and the payment of the maintenance fee and the amount of the remittance to the mortgagor is from his duties. The mortgagor is entitled to the other claims and the right to withdraw from the mortgage case and is obliged to maintain, manage and reject the mortgage.Keywords: Right, homeowner, mortgage, mortgagor
-
دانش فلسفه حق دانش نوپدیدی است که با استدلالات عقلی درباره امری واقعی به نام حق (در برابر تکلیف) و مسائل مربوط به آن اظهارنظر می کند. تاملات عقلی ژرف اندیشانه درباب محتوای مفهومی و نیز ساختار وجودی آموزه حق، و نیز درباب انواع حق و صاحبان آن و همچنین نگاه موشکافانه ناظر به منشا همه انواع حق، از مهمترین مسائل دانش فلسفه حق به مثابه دانشی میان رشته ای به شمار می روند. در این نوشتار، دانش فلسفه حق به عنوان دانشی نوپا و مستقل معرفی شده و رئوس ثمانیه این دانش برای نخستین بار بیان می شوند. در گام نخست دانش فلسفه حق، تعریف شده و سپس موضوع آن توضیح داده خواهد شد. در مرحله بعد غرض این علم و در گام چهارم قلمرو این دانش نوپا و مباحث آن توضیح داده می شوند. فایده این علم، جایگاه آن و ارتباط این علم نوپدید با دیگر شاخه های دانش و نیز روش تحقیق در آن مطالبی است که در مراحل بعد بیان خواهند شد. واپسین بخش این نوشتار حاوی نکاتی درباره مولف این علم است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی تحلیلی است.کلید واژگان: حق, تکلیف, فلسفه حق, معنای حق, انواع حق, صاحبان حق, منشا حق, رئوس ثمانیه فلسفه حقMarifat-i Falsafi, Volume:16 Issue: 2, 2019, PP 119 -138The science of the philosophy of rights is a new science which speaks about a factual thing by the name of right (the opposite of duty) and its related issues by rational arguments. Some of the most significant issues of the philosophy of rights science as an interdisciplinary science are: profound rational meditations about conceptual content of the right and its existential structure, types of rights and rights holders, and an acute look analyzing the source of all kinds of rights as well. In this writing, the science of the philosophy of rights as a new and independent science as well as its eight fundamental issues will be explained. In the first step, the science of the philosophy of rights will be introduced, and then its subject will be explored. In the next stage, the purpose of this science will be explained. The extent of the philosophy of rights and its issues will be explicated in the fourth step. The benefit of this science, its position and the relation of this new science with other branches of knowledge as well as the its research method will be mentioned in the next stages. The last part of this writing includes some points about the main author of this science.Keywords: the right, duty, philosophy of rights, the meaning of right, types of right, right holders, source of rights, eight fundamental issues of the philosophy of rights
-
شهروندان به عنوان عضوی از اعضای جامعه دارای حقوقی می باشد که امروزه تحت عنوان حقوق شهروندی شناخته می شود ، این در حالی است که شهروندان به واسطه حضور در جامعه و نقش فعال در ساخت و اداره جامعه با الزامات و تکالیفی مواجهه هستند بگونه ای که در تمامی عرصه های حقوق عمومی برای شهروندان تکالیفی شناخته شده است الزامات شهروندان همانند حقوق شهروندان علاوه بر حقوق و تکالیف قانونی حقوق و تکالیف اخلاقی نیز در دارد،آنچه محل بحث و بررسی می باشد این مساله است که شهروندان درقلمرو کیفری با توجه به ماهیت حاکمیتی حقوق کیفری دارای الزاماتی می باشند که در صورت عدم اقدام شهروندان بتوان از سازو کارها و مکانیسم های موجود در حقوق کیفری بهره جست ،بدین منظور با روش توصیفی – تحلیلی و مداقه در قوانین موجود به بررسی مساله تحقیق خواهیم پرداخت. با بررسی مقررات کیفری میتوان به این مهم دست یافت که شهروندان در قلمروکیفری همانند سایر بخش های حقوق عمومی دارای تکالیف و الزاماتی می باشند که قبل از هر چیز به عنوان یک الزام اخلاقی شناخته می شود ،الزام به اعلام جرم و ادای شهادت از یک سو و تکلیف به حضور در محکمه و عضویت در هیات منصفه از جمله تکالیفی است که میتوان در کنار الزام علم به قوانین و مراقبت از سلامت شهروندان از آن ها یاد کرد.کلید واژگان: شهروندی, حقوق کیفری, حق و تکلیف, شهروند مسئول, سیاست جنایی مشارکتی, الزامات اخلاقیCitizens as a part of society has rights that nowadays known as citizenship rights ,so that the citizens because of its presence and active role at making and management of society has obligation and duty ,so that in all of the public law area for citizen some duty has recognized ,but that which has the citizen at criminal law with due attention to sovereigntialitical nature of criminal law has dutes which does not acting citizens can use criminal sanctions. With review of criminal law can say that the citizen at criminal law as other area of public law has duty ,the duty to impeach the crime and to be witness and the duty to presence at court are some duty that can mention beside the knowledge of law and care of citizen health.Keywords: citizenship , criminal law , rights, duty, active citizen
-
مهمترین مسائل دانش فلسفه حق عبارت اند از: مفهوم حق، انواع حق، صاحبان حق و منشا حق. این مقاله با روش عقلی و کتابخانه ای می خواهد اندیشه آیت الله جوادی آملی را درباره این مسائل از آثار مکتوبشان استخراج کند. گزاره های زیر خلاصه اندیشه وی دراین باره است: 1. مفهوم حق (موضوع دانش فلسفه حق) مفهومی فلسفی است؛ 2. حق میتواند اساس چهار تقسیم قرار گیرد: منشا؛ صاحب؛ تلازم یا عدمتلازم با تکلیف مقابل یا مجامع؛ قابلیت و عدمقابلیت انتقال از صاحب حق؛ 3. همه موجودات میتوانند صاحب حق باشند؛ 4. خاستگاه همه حقها خدای متعال است.کلید واژگان: جوادی آملی, حق, تکلیف, انواع حق, صاحبان حق, منشا حقThe most important issues in the science of the philosophy of right are the notion of right, the kinds of right, the right holders, and the origin of right. In this paper, with aids of textual research, we will try to draw the thoughts of Ayat Allah Javadi Amoli about these problems out of his writings. The below propositions are the extract of his thoughts: (1) the notion of right (subject matter of the science of philosophy of right) is a philosophical notion; (2) the right could be divided in terms of four features: origin, holder, correlation or the lack of correlation with inclusive or exclusive obligation; (3) all beings could have some rights; (4) God is the origin of all rights.Keywords: Javadi Amoli, Right, Obligation, Kinds of Right, Right Holders, Origin of Right
-
انسان موجودی اجتماعی است. زندگی در اجتماع و روابط اجتماعی به تزاحم منافع و اراده های افراد منجر می شود. برای حل این مسئله، به یک نظام جامعی نیاز است که حقوق و تکالیف افراد را در رفتار و ارتباط با دیگران مشخص کند. اسلام نیز در باب مسئله حقوق و تکالیف اجتماعی، نظری خاص دارد. یکی از شیواترین و جامع ترین عبارات در این باب، مربوط به کلام امام سجاد علیه السلام در رساله الحقوق و نامه ایشان به برخی شیعیان است. پژوهش حاضر با توجه به کلام آن امام، سعی دارد نظامی از حقوق و تکالیف در روابط اجتماعی معرفی کند که راهگشای ما در کشف دیدگاه اسلام باشد.
در این پژوهش از روش اسنادی و تحلیل متن دو روایت استفاده شده است. براساس یافته های این تحقیق باید گفت که بین حق و تکلیف رابطه همبستگی وجود ندارد، همچنین امامت و تدبیر، سپس رعیت بودن و بعد خون و خویشاوندی به ترتیب مهم ترین حق ها هستند و سایر حقوق در مراتب پایین تر قرار دارند.
کلید واژگان: حق, تکلیف, رساله الحقوق, نامه حقوقی امام سجاد (ع)Man is a social being and social life and social relations make individual's interests compete with their wills. To solve this problem, we need a comprehensive system which determines individual's rights and duties concerning their conduct and relations with other. Islam offers a particular view on social rights and duties. Imam Sajjad's Risalat al- Hoquq (treatise on rights) addressed to a number of Shiahs represents one of the most eloquent and comprehensive models of principles on social rights and duties. Taking into account Imam Sajjad’s words in this regard, the present paper tries to offer a system of individual's rights and duties concerning social relations which can contribute to understanding the view of Islam in this respect.Keywords: right, duty, rights, moral right, Risalat al Hoquq (treatise on rights), Imam Sajjad's treatise on rights -
به نظر ملاصدرا استکمال هر دو قوه نفس، چه قوه عقل نظری و چه قوه عقل عملی، رسیدن به سعادت است. چنین سخنی اختصاص به ملاصدرا ندارد. سایر فیلسوفان مسلمان هم به پیروی از فیلسوفان یونان به چنین سخنی قائل بوده اند. مسئله مهم که منشا تفاوت میان نظر آنها است، رابطه میان حکمت نظری و حکمت عملی است که در آن نظر مقدم است یا عمل؟ فکر مقدم است یا اراده؟ یا اساسا تقدم و تاخری در کار نیست. از فلاسفه اسلامی کسانی که در این چارچوب به تفکر فلسفی پرداخته و در نتیجه عمل و اراده را امری ثانوی و تبعی تلقی کرده اند، ابونصر فارابی و پس از او شیخ الرئیس ابوعلی سینا است. منظور از طرح چنین مسئله ای این نیست که ادعا کنیم آنها به مسائل عملی یا ارزش افعال انسان توجه نکرده اند، بلکه غرض آن است که بگوییم آنها همانند ارسطو فکر را اصل و بر این اساس اراده را تابع آن می دانسته اند. به رغم مخالفت متکلمان اشعری و به خصوص غزالی و تا حدی فقها و عرفا، چنین راهی تا زمان سهروردی و ابن عربی ادامه یافت. در این زمان است که با نظر فارابی و ابن سینا هم در مسئله فاعلیت حق تعالی و علم خدا به غیر مخالفت شد و هم در مسئله تقدم نظر بر عمل یا تقدم فکر بر اراده طریق دیگری پیموده شد. تا اینکه نوبت به خواجه نصیر و حکما و عرفای شیعی در حوزه شیراز و اصفهان و در راس آنها ملاصدرا رسید. صدرالمتالهین که در ابعاد نظری و عملی نگاهی جامع به هستی و انسان دارد، نه مانند فارابی و ابن سینا خدا را فاعل بالعنایه می دانست تا علم خدا به نظام احسن وجود را برای تحقق آن کافی بداند، و نه مانند سهروردی بود تا معتقد شود که فاعلیت حق تعالی فاعلیت بالرضا است و علم فعلی اش برای تحقق فعل کافی است. از نظر او نه علم، اولی و ذاتی است و نه اراده و فعل، ثانوی و تبعی. بر اساس چنین نگرشی است که ملاصدرا به بحث از رابطه میان حکمت نظری و عملی می پردازد و نظراتی کاملا متفاوت با فیلسوفان قبل از خود در مباحث حکمت عملی و فلسفه سیاسی و همچنین صفات رئیس اول مدینه ارائه می دهد.
چنین تبیینی از رابطه میان حکمت نظری و عملی در حکمت متعالیه و چنین انتظاری از حکیم متعالیه البته ثمرات و آثار دیگری نیز دارد و آن اینکه باعث می شود که حکمت علاوه بر اینکه در تهذیب نفس و تعالی روح انسان صبغه اجتماعی و سیاسی به خود بگیرد و یادگیری آن انسان را در طریق رسیدن به ساحت دین در زندگی فردی و اجتماعی یاری کند. در اینجاست که حکیم، چهره یک قدیس و یک ولی الهی پیدا می کند و می تواند در پرتو تعالیم دین در مرتبه نازل انبیا و اولیا بزرگ الهی بنشیند. بدین ترتیب است که حکمت متعالیه به عنوان نظریه ای جامع که در آن عقلانیت، معنویت و نظام ارزشی و قانونی مبتنی بر شریعت، تفسیر واحد و هماهنگی پیدا می کند، در مقابل خلا معنوی، دینی و حکمی موجود در مغرب زمین جلوه خاصی می یابد. تبیین نظریه ملاصدرا در این باب، یعنی در باب رابطه نظر و عمل و نشان دادن نتایج فلسفی آن در حوزه تفکر سیاسی وی در مقایسه با وضعیت موجود در عصر حاضر، هدف این مقاله است.
کلید واژگان: حکمت عمی, نظر و عمل, فکر و اراده, عقلانیت و معنویت, حق و تکلیف, ادراکات اعتباریIn this article, Mullā Sadrā’s theories on practical philosophy are compared with those of Aristotle, Al-Fārābī, Ibn Sīnā, and Suhrawardī, revealing Mulla Sadrā’s radical innovations in the matter in respects to their widely revered views. Muslim philosophers such as Al-Farabi and, after him, Ibn Sina, regarded action and will as secondary and subordinate. By introducing this problem, the author is not to claim that they paid no attention to practical issues or to the value of man’s acts; but it is meant to say that, like Aristotle, they deemed thought to be principial and thus the will subordinate to it. Despite opposition of Ash‘ari scholars in general and Ghazali in particular and somehow jurists and mystics, such a view was followed until the time of Suhrawardi and Ibn Arabi. At this time, Al-Farabi and Ibn Sina’s views on the matter were criticized and a new path was taken on the issue of the priority of thought to practice and priority of thought to will. However, Mulla Sadra presented the most innovative view on this issue on the basis of an inclusive view on existence as well as on man in theoretical and practical realms. On this basis, Mulla Sadra rejected both the views of Al-Farabi and Ibn Sina who considered God to be an Agent-byforeknowledge so that he may deem God’s knowledge to be sufficient to realize it, and Suhrawardi’s theory according to which God’s agency was agency-by-agreement, so that His active knowledge may suffice for the realization of action. For him, nor knowledge is primary and essential neither will and action are secondary and subordinate. Basing himself on such a view, Mulla Sadra proceeds to discuss the relation between speculative and practical philosophy and provides ideas that are fully different from those of previous philosophers on the issues of practical philosophy and political philosophy, as well as concerning the qualities of the first ruler of the polis. The aim of this article is to present an account of Mulla Sadra’s ideas concerning the relation between theory and practice, and to demonstrate its philosophical implications in the field of political thinking as compared to the present situation.Keywords: practical philosophy, Aristotle's division of knowledge, theory, practice, thought, will, rationality, spirituality, right, obligation, unreal perceptions -
با گذشت تطورات بسیار بر اندیشه های بشری برخی روابط بدیهی مورد شک و تردید قرار گرفت که یکی از آن روابط، رابطه حق و دین است. در مکاتب خداباورانه جای مناقشه ای در تلازم دین و حق نیست؛ اما هم زمان با جایگزین شدن انسان محوری به جای خدامداری، در ملازمه دین و حق تردید شد. ازاین رو، این مقاله در صدد بررسی رابطه دو دیدگاه «حق غیردینی و حق دینی» است. در این پژوهش ضمن طرح مبانی اعتقادی نظریه حق غیردینی در چهار محور خداشناختی، معرفت شناختی، هستی شناختی و انسان شناختی و نقد آنها، شواهدی که طرفداران این نظریه جهت مستدل کردن نظریه خود بدان تمسک جسته اند نیز، ارزیابی شده است. در ادامه نظریه مختار که حق دینی است تبیین خواهد شد.
کلید واژگان: حق, تکلیف, حکم, حق غیردینی, حق دینی, اومانیسم, تکلیف دینیDuring the history of human ideas many changes of thoughts happened of which can be counted ocuerrence of doubt in self-evident ideas. One of those self-evident ideas is the relation between right and religion. Though in religious thought there can be no doubt in inseparability of right and religion, as soon as theism was replaced with humanism, it was opposed to doubt. This paper, therefore, has intended to study religious right and irreligious right. To do so, theological, epistemological, ontological and humanistical principles of the latter have been introduced and critically studied. And finally the view of the paper on behalf of religious right has been explained. -
در پژوهش حاضر درصددیم «مفهوم و حقوق شهروندی» را از دیدگاه امام علی علیه السلام در دو بعد علمی و کاربردی بررسی کنیم. به این منظور چیستی مفهوم و حقوق شهروندی در نهج البلاغه با تاکید بر هفت محور بررسی می گردد: بستر شهروندی (فضای شکل گیری ایده شهروندی)، مبانی شهروندی (مبنای نگرش به شهروندی و حقوق و تعهدات مربوط)، محتوای شهروندی (نسبت میان تعهدات و مزایا، با حقوق و تکالیف)، عمق شهروندی (حدود اهمیت و دخالت شهروندی در حوزه خصوصی و عمومی)، نوع شهروندی (نوع نگرش به مشارکت شهروندان در عرصه سیاسی)، گستره شهروندی (چگونگی باز یا بسته بودن برخورداری از حقوق شهروندی در یک جامعه و قلمرو آن) و غایت شهروندی (که به غایت نظام سیاسی و جامعه بستگی دارد).
در نهایت این دریافت حاصل می شود که برخلاف دوگونه شهروندی در نظام های دموکراتیک و اقتدارگرا که به ترتیب عمدتا مبتنی بر حق محوری و تکلیف محوری است، در نهج البلاغه، امیرمؤمنان علیه السلام به شهروندی مبتنی بر محوریت حق و تکلیف به صورت متقابل معتقد است.
کلید واژگان: حقوق شهروندی, حق و تکلیف, اندیشه سیاسی اسلام, امام علی (ع) و حقوق و تکالیف شهروندانWe attempt in this discussion to examine the scientific and applied meaning of civic rights in the light of the view of Imam Ali (ai). So, our study of what Nahjul Balaghah means by civic rights concentrates on seven central points: the foundation of citizenship (the grounds of development of the idea of citizenship), the basic principles of citizenship (the basic principle of viewing citizenship and its rights and obligations), the content ofcitizenship (the relationship of obligations and advantages with rights and duties), the depth of citizentship (boundaries of the importance and role of citizenship in private and public realms), the type of citizenship (the kind of attitude towards people´s participation in political activities), the domain of citizenship (how open or closed would enjoyment of citizentship in a society be and what would its domain be?) and the ultimate aim ofcitizenship (depending on the aim which a political system and society seek for).To sum up, Imam Ali presents in Nahjul Balaghah a different view of citizenship from that adopted by democracy which emphasises on rights or the one adopted by authoritarianism which emphasises on duties.According to Imam, citizenship observes both right and duty on equal terms. -
یکی از مسائل عمده در مورد «حق»، رابطه آن با «تکلیف» است. متفکران در این مسئله اختلاف نظر جدی دارند. آیا میان حق و تکلیف رابطه ای وجود دارد؟ یا اینکه آن دو هیچ ارتباطی با هم ندارند و به صورت مستقل موجودند؟ در صورت وجود ارتباط، آیا به صورت اتفاقی دارای رابطه اند؟ یا اینکه ارتباط آنها ویژگی ذاتی شان است؟ نیز در صورت وجود تلازم، آیا تلازم آن دو یک سویه است یا دوسویه؟ نهایت اینکه آیا تلازم آنها مفهومی است یا خارجی؟
در این نوشتار، ضمن پاسخ به پرسش های مزبور، مسائل دیگری نیز درباره تلازم حق و تکلیف مطرح شده است.
کلید واژگان: حق, تکلیف, تلازم, تلازم مفهومی, تلازم خارجیThe relation of right to duty is one of the main issues in the philosophy of rights. Scholars and philosophers are divided over this question. Is there any connection between rights and duties, or they are completely independent of each other? If there is a relation, is it accidental or it springs out of their essential qualities? And in the case of the relation, is it a mutual implication, or an implication from one side? And finally, is it a conceptual implication or an objective one?The author in this article deals with these questions and tries to find answers to them, as well as other issues that come up in this regard during the discussion. -
برخی مکاتب بشری همچون ادیان آسمانی مکلف بودن انسان را می پذیرند. اما دوران معاصر، دوران رشد مکاتب جدیدی است که بر مبنای انسان محوری شکل گرفته است; مکاتبی که غالبا حق محوری را بر تکلیف محوری ترجیح داده و انسان را به سوی آشنایی با حقوق خود و مطالبه آن فرا می خوانند، خدامحوری و تکلیف مداری را مربوط به انسان های پیشین و قرن های گذشته قلمداد می کنند! برخی از اندیشمندان معاصر، تکلیف مداری و خدامحوری را با کرامت انسان در تعارض می بینند و بر این باورند که انسان آزاد آفریده شده است و تکلیف، متعرض آزادی او می شود و کرامتش را به مخاطره می اندازد! این تفکر که از انسان گرایی افراطی ناشی می شود، در مقابل دیدگاه خداباوران، که تکالیف الهی را حکیمانه می دانند، قرار دارد. این مقاله در صدد تبیین نقطه نظرات دو دیدگاه مزبور و بیان این نکته است که بر خلاف دیدگاه نخست، تکالیف الهی نه تنها هیچ گونه تنافی و تعارضی با کرامت انسان ندارد، بلکه نشان ارجمندی و تکریم او توسط خداوند است و مکلف ندانستن انسان مفهومی جز توهین به انسان و تضییع کرامت او نخواهد داشت.
کلید واژگان: حق, تکلیف, انسان محوری, حق محوری, تکلیف محوری, انسان گرایی, خدامحوری, آزادی, کرامت, حقوق -
اصل مبنایی در حکمت عملی ملاصدرا و اهمیت آن در عصر حاضربنظر ملاصدرا اساسا هدف حکمت، استکمال نفس است، البته استکمال هر دو قوه نفس چه قوه عقل نظری و چه قوه عقل عملی و هدف استکمال نفس، رسیدن به سعادت است. چنین سخنی اختصاص به ملاصدرا ندارد. سایر فیلسوفان مسلمان هم به پیروی از فیلسوفان یونان به چنین سخنی قایل بوده اند. مساله مهم که منشا تفاوت میان نظر آنهاست، رابطه میان حکمت نظری و حکمت عملی است که در آن نظر مقدم است یا عمل؛ فکر مقدم است یا اراده؛ و یا اساسا تقدم و تاخری در کار نیست.
ارسطو خدا را بعنوان «فکر فکر» معرفی می کند. از فلاسفه اسلامی کسانی که در این چارچوب به تفکر فلسفی پرداخته اند و در نتیجه عمل و اراده را امری ثانوی و تبعی تلقی کرده اند، ابونصر فارابی و پس از او شیخ الرییس ابوعلی سینا است.
صدرالمتالهین، که در ابعاد نظری و عملی، نگاهی جامع به هستی و انسان دارد نه مانند فارابی و ابن سینا خدا را فاعل بالعنایه می دانست تا علم خدا به نظام احسن وجود را برای تحقق آن کافی بداند و نه مانند سهروردی بود تا معتقد شود که فاعلیت حق تعالی، فاعلیت بالرضاست و علم فعلیش برای تحقق فعل کافی است. از نظر او نه علم، اولی و ذاتی است و نه اراده و فعل، ثانوی و تبعی است. بر اساس چنین نگرشی است که ملاصدرا به بحث از رابطه میان حکمت نظری و عملی می پردازد و نظریاتی کاملا متفاوت با فیلسوفان قبل از خود در مباحث حکمت عملی و فلسفه سیاسی و همچنین صفات رییس اول مدینه ارایه می دهد.
تبیین نظریه ملاصدرا در این باب، یعنی در باب رابطه نظر و عمل و نشان دادن نتایج فلسفی آن در حوزه تفکر سیاسی وی در مقایسه با وضعیت موجود در عصر حاضر هدف این مقاله است.
کلید واژگان: حکمت عملی, فکر و اراده, عقلانیت و معنویت, نظر و عمل, دین و سیاست, حق و تکلیفThe Basic Principle in Mulla Sadra's Practical Wisdom and its Importance in the Present TimeAccording to Mulla Sadra, the purpose of wisdom is essentially the perfection of the soul or entelechy. Of course, the aim of the perfection of both faculties of the soul, including the faculty of the theoretical and the faculty of the practical intellect, is to attain happiness. This idea does not merely belong to Mulla Sadra. Other Muslim philosophers, following Greek philosophers, also believed in it. The important point here, which is also the source of the differences between their ideas, is the relation between theoretical wisdom and practical wisdom. The discrepancies here arise from whether it is theory which is prior to practice or vice versa, whether thought is prior to will or vise versa, and whether there is essentially any priority and posteriority at work.Aristotle introduces God as “the thought of thought”. From among Islamic philosophers who presented their theories within this framework and, as a result, viewed act and will as secondary and dependant issues, we can refer to Abu Nasr Farabi and, after him, Ibn Sina.In theoretical and practical dimensions, Mulla Sadra has a comprehensive view of being and mankind. Farabi and Ibn Sina believed that God was agent-by-foreknowledge and, thus, His Knowledge of the superior system of existence was enough for it to be realized. Suhrawardi was of the view that the activity of Almighty Truth was by-agreement, and His Knowledge of His Acts was enough for their realization. However, Mulla Sadra agrees with none of them. In his view, neither is knowledge primary and essential, nor are will and act secondary and dependent. Based on this view, Mulla Sadra discusses the relationship between theoretical and practical types of wisdom and presents some theories that are completely different from those of his preceding philosophers regarding practical wisdom, political philosophy, and the attributes of the first leader of Medina (city).The purpose of this paper is to clarify Mulla Sadra’s theory concerning the relationship between theory and act and introduce its philosophical consequences in the field of his political thought in comparison to the present status.Keywords: basic principle, Mulla Sadra, practical wisdom, speculative wisdom, will, act, God man -
فلسفه فقه به مثابه دانشی نوپا با نگاه درجه دوم و تاریخی به مبانی نظری و تحلیلی پدیده ها پرداخته و جنبه های توصیفی و توصیه ای آن را مشخص می سازد. مسائل مهم فلسفه فقه عبارتند از چیستی فقه به لحاظ موضوع و محمول و گستره فقه، پرسش های موضوع شناسی فقه، معرفت شناسی و مبانی فقه، پیش فرض های فقه، رابطه فلسفه فقه یا فقه با علوم دیگر و ویژگی های حقوق و فقه اسلامی.
در این نگاشته به مهم ترین چالش های فلسفه فقه از جمله ثابت و متغیر بودن فقه، جامعه ساز و طراح و برنامه ریز نبودن، دنیایی وظاهربین بودن و مصرف کننده بودن و نیز تکلیف مداری آن بحث شده است.
کلید واژگان: فلسفه فقه, فقه, معرفت بشری, حق, تکلیف, مصلحتThe philosophy of jurisprudence, as a nascent discipline and with a second order historical perspective deals with the theoretical and analytical foundations of phenomena and specifies their descriptive and prescriptive aspects. The major problems of the philosophy of jurisprudence are:What is jurisprudence in terms of subject and what is its scope and presumptions; the relation between the jurisprudence and its philosophy with other sciences and the features of Islamic law and Islamic jurisprudence.This article discusses the major challenges confronting the philosophy of jurisprudence such as the constancy or variability of jurisprudence and its worldly, apparent, and obligatory vision with the absence of an agenda for building, planning and modeling a society.Keywords: philosophy of jurisprudence, fiqh, human cognitions, right, obligation, expediency
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.