جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "حکمت سینوی" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"
تکرار جستجوی کلیدواژه «حکمت سینوی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
نشریه جستارهایی در فلسفه و کلام، سال پنجاه و چهارم شماره 1 (پیاپی 108، بهار و تابستان 1401)، صص 161 -181
متناهی بودن جسم طبیعی، دارای لوازم و پیامدهایی بر برخی از مسایل فلسفی ابن سیناست. باید برای اثبات مسایلی در فلسفه سینوی، محدودیت جسم طبیعی اثبات شده باشد. اینکه اثبات کدام مسایل در این فلسفه از لوازم تناهی جسم است و چه پیامدهایی دارد، باید مشخص شود. به لحاظ پیشینه، در تحقیقاتی که تاکنون انجام شده، فقط محدودیت جسم و ابعاد آن بررسی شده و به ارتباط تناهی جسم طبیعی با دیگر موضوعات فلسفی ابن سینا پرداخته نشده است. برای حل این مسیله که «نتایج متناهی بودن جسم در حکمت سینوی چیست؟» به آثار ابن سینا و بعضی از شارحان برجسته اش مراجعه شده و مسایل طبیعی و مابعدالطبیعی که از لوازم و پیامدهای متناهی بودن جسم طبیعی است، استخراج و تبیین شده است.طبق یافته های این پژوهش، مسایلی از قبیل عدم جدایی صورت از ماده، اثبات شکل برای جسم، رد خلا، اثبات محددالجهات، رد تسلسل و اثبات واجب، از نتایج متناهی بودن جسم است. نتایج به دست آمده، لوازم و پیامدهای شگرف و مهم متناهی بودن جسم طبیعی بر الهیات و مابعدالطبیعه سینوی را بیان می کند.
کلید واژگان: تناهی, حکمت سینوی, جسم طبیعی, محددالجهات, خلا, تسلسلThe finitude of the natural body has implications and consequences in some of Avicenna’s philosophical issues. The proof of some problems in Avicennian philosophy is subject to proving the limitation of natural body. It should be made clear that the proof of which issues in this philosophy is the result of finitude of the body and what implications it has. In terms of background, only the finitude of the body and its dimensions has been examined in the existing research literature, and the connection between the finiteness of the natural body and other philosophical topics discussed by Avicenna is absent. To answer the question “What are the implications of the finitude of the body in Avicennian philosophy?” we have referred to the works of Avicenna and some of his prominent commentators, and have inferred and explained its physical and metaphysical implications. These considerable and important implications are as follows: non-separation of form from matter, proof of shape for body, rejection of void, proof of muḥaddid al-jihāt (the celestial sphere which determines the directions), rejection of infinite regress and proof of the Necessary
Keywords: finitude, Avicennian Philosophy, Natural body, muḥaddid al-jihāt, void, infinite regress -
در سراسر اندیشه های کلامی خواجه نصیر الدین طوسی، فیلسوف و متکلم امامیه، تاثیر حکمت سینوی مشهود است. او روش فلسفی را با تاسی از همان حکمت در کلام امامیه معمول و متداول کرد. این روش امروزه همچنان مورد استفاده متکلمان شیعی بعد از او قرار گرفته است. در این مقاله میزان اثرپذیری محقق طوسی از ابن سینا در دو مساله «براهین اثبات وجود خداوند و یگانگی او» و «هستی شناسی» بررسی و تحلیل شده است. این مقاله دو بخش عمده دارد؛ بخش نخست به موارد اثرپذیری کلام خواجه از حکمت سینوی و بخش دوم، به موارد استقلال دیدگاه او از شیخ الرییس در دو مساله یاد شده، با استفاده از مهم ترین آثار کلامی و فلسفی ایشان، اختصاص یافته است. این پژوهش موید آن است که محقق طوسی، ضمن پایبندی به عقلانیت محض در ارایه عقاید امامیه، در تدوین و ساختار آثار کلامی خود نیز روش فلسفی ابن سینا را به کار گرفته و از برخی براهین او در مبحث «اثبات وجود خداوند و یگانگی او» و بخشی از «مبانی هستی شناختی» دیدگاه وی سود برده است. این در حالی است که از به کارگیری دیگر دیدگاه های شیخ الرییس در این موضوعات، که استدلال آن از استحکام لازم برخوردار نیست، پرهیز کرده است.
کلید واژگان: ابن سینا, توحید, حکمت سینوی, خواجه نصیر, کلام فلسفی خواجه, هستی شناسیThroughout the theological thoughts of Khwadjah Nasir al-Din al-Tusi, the influence of Avicenna’s wisdom is evident. Adapting the philosophical method he made it common in Imamiyyah theology. In this article, Avicenna'sinfluence on KhwadjahTusi in two issues of "ontology" and "proofs of the existence of God and His oneness" has been studied and analyzed. The article is divided into two main sections. The first part is devoted to the cases of the influence of Avicenna's wisdom on Khwadjah’s theology and the second part is devoted to the cases of the independence of his view from Avicennain the two mentioned issues, using their most important theological and philosophical works. This research confirms that Khwadjah, while adhering to pure rationality in presenting Imami beliefs, has also used Ibn Avicenna's philosophical method in compiling and structuring his theological worksand some of his arguments on the subject of "proving the existence of God and His oneness" And part of the "ontological foundations" of his view has benefited.However, he has avoided using other views of Avicennaon these issues, whose argument is not strong enough.
Keywords: Avicenna, Avicenna'swisdom, KhwadjahNasir, Khwadjah’s Philosophical Theology, Ontology, The Doctrine of Unity -
در حکمت سینوی، عمل برپایه مولفه هایی همچون قوه مدرکه و محرکه استوار است و گوناگونی قوای ادراکی و مهم تر از آن، کارکرد سه گانه قوه متخیله (ترکیب، تفصیل و محاکات) و اثرپذیری عمل از مزاج، ملکه و شاکله، چهره متفاوتی از فرایند صدور عمل را عرضه می کند. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که براساس تحلیل فراشناختی عمل و ظرفیت های درونی حکمت سینوی، چند فرایند از صدور عمل می توان به دست داد. نتایج این پژوهش بدین شرح اند: برخلاف گزارش هایی که از حکمت سینوی درباره صدور عمل به دست داده شده است، می توان گفت ما نه با یک فرایند ساده، بلکه با فرایندهای گوناگون صدور عمل روبه رو هستیم و دست کم، چهارده فرایند صدور عمل را می توان از آثار ابن سینا استنباط کرد. برخلاف برخی گزارش ها ابن سینا در مواضع متعدد، درباره محاکات قوه متخیله سخن گفته است. صور و معانی گاهی به صورت اولیه و پیش از ترکیب و تفصیل، منشا صدور عمل می شوند، گاهی پس از ترکیب و تفصیل به عمل می انجامند و گاه محاکاتی از صورت و معنا منشا صدور فعل می شود. چهار گونه کنترل بر عمل به معاونت قوای متخیله و مفکره وجود دارد: کنترل ارادی پایه، کنترل ارادی فوری غیرپایه، کنترل ارادی بلندمدت و کنترل ارادی غیرمستقیم. شایان ذکر است که تاکنون، پژوهشی درحوزه ارایه چهارده فرایند از صدور عمل و صور چهارگانه کنترل عمل صورت نگرفته است.
کلید واژگان: عمل, متخیله, محاکات, کنترل ارادی, حکمت سینویIn Avicennian wisdom, action is based on components such as perceptual and motivational power, and the diversity of perceptual powers and, more importantly, the threefold function of composition, elaboration, and imitation of imaginative power, and the influence of action on temperament, queen, and Shakleh offers a different face of the "action" issuance process. The main question of the present study is: Based on the metacognitive analysis of action and the inner capacities of Sinai wisdom, how many processes of action issuance can be presented? The results of this research are: 1. Contrary to the reports of Sinai wisdom about the issuance of action, it should be said: We are not faced with a simple process but with various processes of issuance of action and at least fourteen processes of issuance of "action". Can be deduced from the works of Ibn Sina; 2. Contrary to some reports, Ibn Sina has spoken of the imitation of the imaginary power in various positions; 3. Forms and meanings are sometimes the source of the "action" and sometimes lead to the action after the composition and elaboration. Sometimes metaphors of form and meaning are the source of the verb; 4. We have four types of control over "action" to a strong, imaginative deputy, which are: basic voluntary control; Non-basic immediate voluntary control; Long-term voluntary control; Indirect voluntary control. It is worth noting that the presentation of the fourteen processes of action issuance and the four forms of action control does not precede research.
Keywords: Action, Imagination, Imitation, Voluntary Control, Avicennian wisdom -
از آنجایی که یکی از بارزترین تمایزات اندیشه فلسفی سینوی و صدرایی در محور بسیار مهم حرکت و بویژه حرکت جوهری است و میان رای ابن سینا و صدرا در این بحث، تقابل کاملی وجود دارد، نگارنده تلاش نموده است به این پرسش پاسخ دهد که ریشه ها و مبانی نظری این اختلاف رای چیست و کدام موضع و اصل فلسفی به چنین تقابلی دامن زده است؟ در قسمت نخست مقاله با مقایسه تحلیلی که از مساله حرکت در اندیشه این دو فیلسوف نام آور انجام می شود، به اختلاف صدرا و ابن سینا در سه موضع اساسی پی می بریم: 1- تلقی وجودی صدرا ازحرکت در مقابل نگرش ماهوی و مقولی ابن سینا؛ 2- توسعه قلمرو حرکت از جسم و جسمانیات به امور نفسانی و بویژه نفس انسانی؛ 3- تغییر جایگاه بحث حرکت از طبیعیات فلسفه به مباحث امور عامه. با تحلیل و بررسی نکات یاد شده بویژه با تامل در اشکالات ابن سینا بر حرکت جوهری، نتیجه نهایی حاصل از این پژوهش آن است که اختلاف این دو فیلسوف نام آور در مساله حرکت جوهری، ریشه در مهمترین موضع گیری فلسفی ایشان که همان اصالت وجود یا اصالت ماهیت است، دارد. بر این اساس علی رغم انکارها و تشکیکاتی که از جانب برخی متفکرین در اصالت ماهوی بودن اندیشه ابن سینا ابراز گردیده است، بر پایه این تحلیل فلسفی بروشنی میتوان تلقی اصالت ماهوی او را حداقل در بحث حرکت نشان داد و به این تشکیکات پایان داد.
کلید واژگان: اصالت وجود, اصالت ماهیت, حرکت جوهری, حکمت صدرایی, حکمت سینویSince one of the explicit differences between Avicenna and Mulla Sadra ‘s philosophical thought based on the important issue of ‘ Motion specially ‘ Substantial Motion’ , and there ‘s complete difference in the debate , the author has tried to response the questions about the origins and theoretical basis of this difference and to find out which position and principal have been involved in this contrast.First part of the essay studies the difference between Avicenna and Mulla Sadra ‘s essential position through analytical comparison of ‘Motion Premise’ in the thought of these two well-known philosophers .1. Sadra’s perception of motion against Avicenna’s issues attitude and essence attitude. 2. Development of ‘ Motion’ discussion toward sensual affairs specially human soul.3. Change in the position of’ Motion Premise’ in philosophical natural sciences to common affairs.By analytical studying of the mentioned points specially with meditating in Avicenna’s objections on ‘Substantial Motion’, we conclude that the difference of these well-known philosophers in the premise of ‘Substantial Motion’ , originates in the most important philosophical position that is called ‘Principal of Existence’ or ‘Priority of Essence’ .On this basis of these facts and despite of all denials and doubts of some other thinkers in Avicennas’s ‘Principal of Essentialism’ thought, based on this philosophical analysis , it can be explicitly seen the consideration of ‘Essence Principal’ ,which at least can end the doubts about ‘ Motion Premise’
Keywords: principle of existence, principle of essence, substantial motion, philosophy of Sadra, Avicennan philosophy -
علوم انسانی در غرب بر بستر متافیزیک و بر بنیاد سوبژکتیویته به ظهور رسیده است. سوبژکتیویته حکایت از رخدادی دارد که در آن ذات انسان تغییر یافته و انسان مبدل به سوژه شده است. هدف اصلی مقاله پیشرو بررسی امکان تحقق علوم انسانی در حکمت صدرایی است. روش این پژوهش مبتنی بر پدیدارشناسی هرمنوتیکال است که میکوشد چگونگی پیدایش امری را با هویدا ساختن بنیاد آن مورد کنکاش قرار دهد. مطابق این رویکرد تنها در صورتی میتوان انتظار تحقق علوم انسانی در امتداد تاریخی حکمت صدرایی داشت که، حکمت صدرایی نیز حاوی عنصر سوبژکتیوته باشد. نویسندگان معتقدند حکمت صدرایی از این عنصر برخوردار است. لذا از رهگذر روش پدیدارشناختی دو شاهد بر این مدعا اقامه شده است. محور شواهد مطرح شده تمایزی است که حکمت صدرایی در قبال عرفان نظری و حکمت سینوی دارد؛ شواهد مطرح شده نشان داده اند در نتیجه تحولاتی که حکمت صدرایی داشته، ذات حق از راز آمیزی و تعالی که در حکمت سینوی و عرفان نظری دارد بهدر آمده و به چنگ آگاهی میرسد.
کلید واژگان: علوم انسانی, سوبژکتیویته, حکمت صداریی, حکمت سینوی, عرفان نظری -
آن چه اغلب در متون تاریخ فلسفه درباره رویکرد غزالی به فلسفه یافت می شود، به جنبه های انتقادی و انکاری غزالی مربوط است؛ بدین صورت که او را نقطه عزیمت عقلگرایی اشاعره و مخالف فلسفه و به ویژه فارابی و ابن سینا معرفی می کند. اما آیا این مطلب موضع حقیقی غزالی را بازگو می کند؟ پاسخی که در این مقاله ارائه شده، شیفتگی غزالی نسبت به حکمت مشرقی ابن سینا و دنباله روی آن را مورد بحث قرار داده و تاثیرپذیری در روش و نگرش غزالی از ابن سینا را به نحو پدیدارشناسانه نشان می دهد؛ بدین معنا که هرچند ادبیات انتقادی غزالی که برآمده از موضع سیاسی اوست، انگیخته هایی را در مخالفت جریان فلسفی به دنبال داشته، اما در موضع فردی، او پیرو حکمت مشرقی است و جریان سازی آن را تقویت کرده است.کلید واژگان: غزالی, ابن سینا, حکمت مشرقی, حکمت سینویPhilosophy & kalam, Volume:51 Issue: 2, 2019, PP 197 -222In the history of philosophy, what is found about Ghazali’s views on philosophy is often his critical ones, so that his views are introduced as a departure point of the Ash'arites rationalism and are regarded as opposing to philosophy, especially, opposing to Avicenna and Farabi’s philosophical views. but, does this show the real position of Ghazali? The answer proposed in this article shows Ghazali’s fascination to Avicenna’s Eastern Hekmat and his following Avicenna’s footsteps. Also, Ghzali’s influence from Avicenna in his methodology and attitude is shown in a phenomenological way; that means, although critical literature of Ghazali, which is due to his political position, made some of his philosophical views, but individually, he is the follower of eastern Hekmat.Keywords: Ghazali, Avicenna, Eastern, Farabi, Hekmat
-
فصلنامه اندیشه دینی، پیاپی 64 (پاییز 1396)، صص 115 -136از مسائل و مباحث مهم فلسفی که قدمتی بیش از دوهزار سال دارد و از آغاز پیدایش حکمت در یونان باستان مورد بحث بوده است مساله ی جوهر است، اما سرنوشت جوهر در حکمت سینوی به برکت تمایز وجود و ماهیت دگرگون شده و یک باره راه خود را از وجود جدا کرده است.
ابن سینا مقسم جوهر و عرض را ماهیت اشیاء دانسته و مقولات ارسطویی را بر ماهیت اشیای موجود تطبیق داده است. نوشتار حاضر باتوجه به جایگاه و اهمیت بحث جوهر در تفکر ابن سینا و بارکلی با رویکردی مساله محور، به بررسی ابعاد و زوایای مختلف این مقوله در حکمت سینوی و بار کلی می پردازد.بدین ترتیب کاوش از چیستی و تطور معرفتی جوهر، مقسم جوهر و اعراض، چگونگی حصر تقسیمات جوهر و موضع ابن سینا و بار کلی در باب جوهریت واجب تعالی، مهمترین مسائلی است که در این نوشتار مورد پژوهش قرار می گیرد.کلید واژگان: جوهر, عرض, موجود, بارکلی, حکمت سینوی -
درباره هویت وماهیت فلسفه ابنسینا سه مساله مهم را میتوان مطرح ساخت :اول اینکه آیا این فلسفه ادامه فلسفه ارسطوست ؟ دوم اینکه اگر چنین است چه نوع ادامه ایی است، شرح است یا بسط ؟ ومساله سوم اینکه اگرچنین نیست، چه تفاوتی با فلسفه ارسطو دارد و با چه معیاری میتوان این تفاوت را شناخت؟ مقاله برای پاسخ به این سه سوال خوانش ابن رشد از فلسفه ابن سینا را به کمک گرفته و صرف نظر از انتقادهای ابن رشد به ابن سینا و پاسخی که می توان به آنها داد، اصل تفاوتها را به روایت ابن رشد که شارح مهم و معتبر ارسطوست بر می شمارد. مقاله، دیدگاه ابن رشد درباره تفاوت فلسفه ابن سینا و ارسطورا از سه جنبه مورد بررسی قرار می دهد: تعابیری که نشان از این تفاوت دارد، اصول کلی و مبنایی و جزئیات فلسفی مورد مناقشه در کتاب تهافت التهافت. بدین صورت، به نظر ابن رشد، فلسفه ابن سینا ادامه فلسفه ارسطو نیست و در بیش از پنجاه موضع مهم با آن متفاوت است.کلید واژگان: ابن سینا, حکمت سینوی, ابن رشد, فلسفه ارسطو, فلسفه اسلامیIt has been seen, in the writings of western scholars in history of philosophy, that Avicenna was considered as a commentator of Aristotle, and many of Muslim and Arab authors have accepted this view, more or less. But as we Know he denied it in the several positions of his works: (Introduction of Hekmat-olmashreqien,outobiography and Almobahe ssat,).
The questions about of Avicennas philosophy: Is the philosophy of Avicenna continuation of Aristotle one? If not, what are the differences between tow philosophy (philosophy of Avicenna and Aristotle one)? And what criteria for recognition of these differences is reasonable? The article with using the Averroes reading of Aristotle, answers these three questions, and tally the differences on narration of Averroes, who is the credible and important commentator of Aristotle- regardless of Averroess critic of Avicenna and the answers to him.
Thus, as shown in the article, Averroes believed the philosophy of Avicenna is different from Aristotle one in more than fifty stands and isnt the continuation of it. The Averroess point of view can be considered from three aspects: the phrases that show the differents, the Fundamental principles, and the philosophical details (more than the fifty stands). The criterion is the same comparison Averroes has done, as listed.Keywords: Avicenna's philosophy, Averroes (Ibn Rushed), Aristotelian philosophy, Islamic philosophy, Hekmat -
ارسطو در پی واکاوی در میان موجودات جهان خارج و طبقه بندی علوم، مجبور به طبقه بندی موجودات گردید که همین امر وی و شارحان او را به تدوین نظریه کلیات پنجگانه واداشت. براساس این آموزه تمامی موجودات عالم مادی در حقیقتی به نام جسم با هم مشترک بوده و در حقیقتی دیگر که بعدا به نام فصل خوانده شد با یکدیگر متمایزند.
بزرگ حکیم جهان اسلام ابن سینا با بهره از تعالیم ارسطویی و بهره ازآموزه تفکیک وجود و ماهیت از فارابی، دستگاه منظم حکمت مشایی خود را با نگاهی نوین پی نهاد و پاره ای از مباحث فلسفی را به طور دقیق به مباحث وجود ملحق ساخت و پاره ای دیگر را به مباحث ماهیت مرتبط دانست که مجموع همین نگرش تا به امروز در تمامی کتب فلسفی متاخر از وی در جهان اسلام قابل مشاهده است.
و اما صدرالدین شیرازی بنیانگذار حکمت متعالیه صدرایی اگر چه تدوین مباحث خود را در کتابهایش بر اساس حکمت سینوی پایه ریزی کرد ولی دستیابی وی به آموزه اصالت وجود، و تشکیک وجود چگونگی نگرش وی به ساحات مختلف فلسفی را تغییر داد؛ چگونگی این تغییر گاه در آثار او بطور صریح مورد واکاوی قرار گرفته و گاه در هاله ای از ابهام باقی مانده است، یکی از مباحث واکاوی نشده در حکمت صدرایی، وجوب بازخوانی مجدد نظریه کلیات پنجگانه است ؛ بنابر آموزه های سینوی مقسم بحث کلیات پنجگانه، ماهیت است و بنابر حکمت صدرایی ماهیت اعتباری است ؛ لذا بظاهر، بنابر مبانی صدرایی کلیه مباحث کلیات پنجگانه اعتباری می باشد و از جایگاه حقیقی خود هبوط کرده اند.
گفتار حاضر بر آن است که با بررسی جایگاه کلیات پنجگانه در حکمت سینوی به تطور مفهومی آن در حکمت صدرایی همت گمارد وبا تحلیل پی آمدهای اعتباریت ماهیت تعارض آن را با بحث کلیات پنجگانه وانماید و نظریه نهایی حکمت متعالیه را در این موضوع، یعنی ارجاع هستی شناسانه کلیات پنجگانه به حوزه معرفت شناسی را واکاود.کلید واژگان: کلیات پنجگانه, حکمت سینوی, حکمت صدرایی, اصالت وجود, تشکیک وجودMetaphysic, Volume:8 Issue: 2, 2017, PP 99 -112Aristotle was up to categorize fundamental types of beings. His followers and commentators, then, tried to come up with the theses of five predicables. According to this theses, all material beings share the same genus while differing in respect to their differentia. Avicenna, the great Muslim philosopher, in the light of the proposed distinction between existence and quiddity by Al-Farabi, built his new philosophical syst em. He organized philosophical problems somehow differently. Following Avicenna, traditionally som e philosophical problems were discussed under the title of existence and some of them under the title of quiddit. Mulla Sadra, the founder of transcendental philosophy, however, changed the philosophical scenery radically. Although, Mulla Sadara respected pedagogical tradition of philosophical writings, his revolutionary views on this matter has not been fully explored. One of this unexplored area is the topic of five predicables. In Islamic Peripatetic tradition, the title of five predicables is being discussed under the general topic of quiddity. If the principality of existence is true, quiddity is not real and therefore its related problems lose their intellectual importance. In this article, first, I take a brief look at five predicable and its importance in Avicennas. Then, I trace its evolution in transcendental philosophy. At the end, I argue that there is a tension between this doctrine and the theses of principality of existence and quiddity irrealism.Keywords: five predicables, primacy of existence, gradation of existence, Avicenna's Philosophy, transcendental philosophy -
اصالت وجود صدرایی دو معنی دارد که هر دو قابل انتساب به صدراست. در معنای اول ماهیت برخلاف وجود در خارج هیچ تحققی ندارد و فقط اعتبار ذهن است، اما در معنای دوم به تبع وجود در خارج تحقق دارد. اصالت وجود به معنای اول را به هیچ وجه نمی توان به ابن سینا نسبت داد، زیرا وی معتقد به تحقق ماهیت است و آن را امری صرفا ذهنی نمی داند. اصالت وجود به معنای دوم اگرچه رابطه نزدیک تری با حکمت سینوی دارد، اما آن را هم با تمام مبانی و نتایجش نمی توان به شیخ الرئیس نسبت داد، زیرا وی به جای اعتقاد به وحدت وجود، معتقد به کثرت و تباین وجودهاست و به جای قول به اتحاد وجود و ماهیت در خارج، قائل به عروض وجود است و در مورد نتایج و ثمرات بحث هم او به جای تاکید بر اینکه واجب تعالی حقیقت وجود است و این حقیقت واحد است، بر این باور اصرار می ورزد که وجودها حقایق متکثری اند و واجب تعالی وجود بسیط و متباین با ممکنات است که نه همراه با ماهیت است و نه می توان او را همچون ممکنات با جنس و فصل تعریف کرد.کلید واژگان: اصالت وجود, اصالت ماهیت, وحدت وجود, حکمت سینوی, ملاصدرا, تشکیک وجودPrincipiality of Existence in Transcendent theosophy has two meanings and both are attributed to Mulla Sadra. In the first meaning, essence unlike existence does not exist outside at all and only exist in mind. But in the second meaning essence following becoming, exists out of mind. The Principality of Existence in first meaning is not attributed to Avicenna at all, because he believes in the realization of essence and he doesnt consider it exclusively mental. The Principality of Existence in second meaning although is in closer relationship with Avicenna philosophy but is not attributed to Avicenna with all its principles and results, because he believes in the plurality of beings and instead of believing in the unity of essence and existence in the external world, he believes that existence is accidental. Also, concerning the results and outcomes of the debate, he claims that beings are multiplied truths and the necessary being is the simple being who has no essence and we cant define him through genus and difference, instead of claiming that the necessary being is the truth of existence and this truth is unite.Keywords: principality of existence, principality of essence, unity of existence, the philosophy of Avicenna, Mulla Sadra, analogical gradation of existence
-
در این مقاله ماده به منزله موضوعی مشترک برای علم و فلسفه، کانون بررسی و تحلیل قرار می گیرد. در این مسیر، نخست به آرای برخی از فلاسفه و صاحب نظران متقدم و متاخر درباره ماده اشاره، و سپس ماده در مفاهیم ماده اولیه، ماده ثانویه و ماده تجربی و نسبت آنها با یکدیگر تحلیل می شود. مفهوم ماده در فلسفه اسلامی طی سده های متمادی تغییری نکرده و یافته های شگرف علمی در این باره، فیلسوفان مسلمان را متاثر و به روز نساخته است. در نتیجه این تعاریف هیچ گونه ربط و نسبتی با ماده مورد مطالعه علوم تجربی ندارد. در این مقاله نشان داده می شود که چنانچه از منظر جدیدتری به ماده در فلسفه اسلامی بنگریم، می توانیم ارتباط مناسبی میان ماده برهانی در فلسفه اسلامی و ماده تجربی در دانش جدید بیابیم.
کلید واژگان: ماده, هیولا, صورت, حکمت سینوی, جرم, انرژی, جسمIn the present article, the focus of study and analysis is the ‘matter’ as a common subject for science and philosophy. Accordingly, we first mention the views of some philosophers and authorities – both early and recent – on matter, and then we analyze the matter as prime matter, secondary matter, empirical matter and their relationship. The notion of matter in Islamic philosophy has not altered in centuries for long, and marvelous scientific findings in this regard have not influenced Muslim philosophers. Accordingly, these definitions have nothing to do with matter studied by empirical sciences. In the present article, we show that if we look at matter from a newer angle, we may find a proper relationship between argumentative matter in Islamic philosophy and the empirical matter in new science.Keywords: matter, hyle, form, Avicenna's philosophy, mass, energy -
ابن سینا نخستین فیلسوف مسلمان است که به طور دقیق به پیوند عمیق مفهوم ارسطویی اوسیا با وجود و ناهمگونی های معنا شناختی آن، توجه نموده است و کوشیده تا از طریق تحلیل هستی شناسانه معنای ارسطوئی اوسیا، نقصان اندیشه ارسطو را ترمیم نماید. ابن سینا از مفهوم ماهوی اوسیای ارسطو به «ما کونه فی الواقع لا فی موضوع» تعبیر می کند و مفهوم غیر ماهوی آن را در خود وجود منحصر می سازد. به این طریق، ابهام در موضوع و مسائل متافیزیک مرتفع می گردد و ظرفیت فلسفه ارسطو در تاسیس یک نظام فلسفی وجودشناختی نمایان می گردد. از نظر این قلم، ژرف نگری و دقت نظر ابن سینا در فهم درست این مفهوم محوری ارسطو حاکی از قوت و اعتبار نظرات او در ارسطوشناسی است.
کلید واژگان: ابن سینا, ارسطو, حکمت سینوی, اوسیا, جوهر, اعتبارات ماهیت, الاهیاتMetaphysic, Volume:5 Issue: 1, 2013, PP 33 -44Avicenna may be regarded as the first Muslim philosopher who has perceived a deep connection between Aristotelian concept of ousia and being and، analyzing the concept ontologically، he tried to correct the failures of Aristotle’s thought in this field. In this way، the ambiguity of the subject-matter of first philosophy has been omitted and the capability of Aristotle’s philosophical teachings is used for establishing a religious philosophy. As is explained، in spite of considerable changes made in contemporary studies on Aristotle`s philosophy، Avicenna can be regarded as a perfect authority in this field.Keywords: Avicenna, Aristotle, Avicenna's philosophy, ousia, entity, incidental, theology -
از مسائل و مباحث مهم فلسفی که قدمتی بیش از دو هزار سال دارد و از آغاز پیدایش حکمت در یونان باستان مطرح بوده است، مساله جوهر است. برخی اصل بحث در مقوله جوهر را فکری ارسطویی دانستهاند و ریشه این انتساب را در رویکرد ارسطو به وجود و نسبت آن با جوهر و ماهیت اشیا میدانند. زیرا بر مبنای تفکر ارسطویی، شناخت وجود چیزی جز شناخت ماهیت و جوهر اشیا نیست، لذا در نظر معلم اول، واژه موجود و جوهر مترادف است. اما سرنوشت جوهر در حکمت سینوی به برکت تمایز وجود و ماهیت دگرگون شده و یکباره راه خود را از وجود جدا کرده است. ابن سینا برخلاف ارسطو، مقسم جوهر و عرض را ماهیت اشیا دانسته و مقولات ارسطویی را بر ماهیت اشیای موجود تطبیق داده است. نوشتار حاضر با توجه به جایگاه و اهمیت بحث جوهر در تفکر ابن سینا و سیر تحول تاریخی آن در فلسفه، با رویکردی مساله محور، به بررسی ابعاد و زوایای مختلف این مقوله در حکمت سینوی میپردازد. بدین ترتیب، با توجه به عدم اتفاق بر تعریف واحد و با عنایت به سیر تنوع معنایی جوهر در حکمت سینوی بدیهی است ک او ش از چ ی س ت ی و تط و ر معرفتی جوهر، بیان مقسم جوهر و اعراض، چگونگی حصر تقسیمات جوهر، و موضع خاص ابن سینا در باب جوهریت واجب تعالی، مهمترین مسائلی است که در این نوشتار مورد پژوهش قرار میگیرد.
کلید واژگان: جوهر, عرض, موجود, ماهیت, حکمت سینویOne of the Important philosophical issues and debates dating back over two thousand years, and the beginning of wisdom in ancient Greece has been Proposed, is the problem of essence. Some believe that the discussion on the issue of substance is Aristotelian thought, and believe that the roots of this attribution in Aristotle approach to the existence and its relation with the essence and nature of things. Because based on Aristotelian thought, recognition of existence is nothing but nature and essence of objects. Therefore, according to the First Teacher, words of existence and essence are synonymous. But fate of substance in Avicenna`s Philosophy has been changed by the distinction made between existence and essence; it, therefore, has separated its way from existence. Unlike Aristotle, Avicenna has considered the divider of substance and accident as essence of things and has adapted Aristotelian categories on the essence of the objects. This writing, considering importance of the position of substance issue in Ibn Sina's thought and his historical evolution in philosophy, discusses about dimensions and different angles of this category with the problem-oriented approach in Avicenna wisdom. Therefore, according to a lack of consensus on the definition and because of semantic variations course, It is clear that the quiddity and epistemic evolution of substance, explanation of essence and accidents divider, manner of divisions exclusiveness, Ibn Sina's specific viewpoint on substantiality of transcendental Necessary Being are the main issues that will be researched in this article.Keywords: substance, accident, existence, essence, Avicennas -
نشریه حکمت معاصر، پیاپی 7 (بهار 1392)، صص 117 -129واکاوی رویکرد ابن سینا در باب حرکت نشان می دهد وی در اثبات برخی اقسام حرکات عرضی و انکار فرایند حرکت جوهری دچار تردید است. این تردید به مبانی فلسفی شیخ در مسئله اعتباریت ماهیت و اصالت وجود بازمی گردد. بدین بیان که در تفکر سینوی به دلیل نفی تشکیک در ماهیت و اعتقاد به اعتباریت آن، برخی اقسام حرکات عرضی از جمله حرکت در کمیت و حرکت در کیفیت موجودات با نوعی شک و تردید در اثبات قرین می شود. با این وجود ابن سینا به دلیل این که حرکت در کمیت و کیفیت فرایندی محسوس دارد به صحت آن گردن می نهد، اما از سوی دیگر به واسطه فقدان دغدغه جدی در مسئله اصالت وجود و اصول منتزع از آن با وجود حیرت از پذیرش فرایند حرکت در جوهر موجودات ابا می ورزد. این مسئله در برخی مواضع تفکر وی بازتاب داشته است؛ در این مواضع ابن سینا با وجود انکار فرایند حرکت جوهری نفوس، به صورت ضمنی یا حتی صریح به تجرد غیر تامه نفس و امکان وقوع حرکت اشتدادی در آن اذعان می کند.
کلید واژگان: حرکت جوهری, حکمت سینوی, اعتباریت ماهیت, اصالت وجودAnalysis of Ibn Sina''s Approach in motion theory shows he has doubt in proving certain types of accidental movements and in denying the substantial motion process. This doubt is indicative of sheikh’s philosophical foundations in essentiality of existence and is accompanied by proof of certain types of accidental movements such as Quantity and quality of motion in the creatures because of negating gradation in quiddity and believe its mentally posited in sinavy thought. Yet Ibn Sina Submitted to its accuracy because the moving process in Quantity and quality is evident. But on the other hand، he refuses to accept the motion in creatures«substance Due to the lack of serious concern in essentiality of existence and its abstraction Principles. It is reflected in some positions of his thought. In these positions Ibn Sina implicitly and even explicitly has acknowledged the incomplete immateriality of soul and possibility of ishtidad، despite of denial of substantial motion of souls.Keywords: substantial movement, Sinavy Wisdom, quiddity mentally posited, essentiality of existence -
حرکت اجسام طبیعی در حکمت سینویمقاله حاضر ضمن تشریح مقوله حرکت از دیدگاه ابن سینا، اصول حاکم بر حرکت اجسام طبیعی را مبتنی بر آموزه های حکمت طبیعی سینوی و بر اساس توصیف و برداشت خاص نگارنده استخراج میکند. برای این منظور، مطابق با تقسیم بندی جدید فیزیک مکانیک، بحث به دو بخش تفکیک میشود. نخست، موضوع علم الحرکات یا حرکتشناسی بدون توجه به علل و اسباب حرکت توصیف میشود. در این ارتباط، انواع حرکات مانند حرکات طبیعی (آزاد) و جبری (قسری)، حرکات انتقالی (اینی) و دورانی (وضعی) و نیز کمیتهای تندی و کندی مورد بحث قرار میگیرند. بعد از آن، علم القوا یا نیروشناسی مطرح میشود. مفاهیم اساسی این موضوع یعنی «طبیعت» و «میل» در این بخش معرفی میگردد و نظریه ابتکاری میل ابن سینا با دقت و تفصیل بیشتری مدنظر قرار میگیرد. در بخش بعد، براساس مباحث مطرح شده، اصول حاکم بر حرکات اجسام استخراج و پیشنهاد میشود. در انتها براساس این اصول، حرکت پرتابی یک سنگ مورد توصیف قرار میگیرد.
این مقاله بحث خود را فقط به حرکت اجسام طبیعی، یعنی عناصر، محدود میکند و از پرداختن به حرکت اجسام فلکی (مطابق با توصیف ابن سینا) اجتناب نموده است. همچنین طبیعیات ابن سینا را بمثابه» دانش تجربی که از منظر فلسفی توصیف شده است، تلقی میکند، نه اینکه آنها را بخشی از فلسفه بداند که از مصادیق و مثالهای تجربی مدد میگیرد.
کلید واژگان: جسم طبیعی, حرکت, طبیعیات, حکمت سینوی, قوانین حرکت -
در حیطه علم النفس فلسفه اسلامی، حس مشترک به منزله قوه ای ادراکی مطرح شده است که مفاهیم حسی، جعلی و شهودی را ادراک می کند. در این مقاله، رویکرد تاریخی فلاسفه مسلمان در این باب بررسی شده است. در حوزه معرفتی، ادراکات حس مشترک به جهت حصول و حضور بررسی شده است. به واسطه کارکرد معرفتی این قوه در حکمت سینوی، یکی از مهم ترین مسائل حوزه معرفت شناسی (مطابقت و واقع نمایی) واکاوی شده است؛ و در نهایت، کارکرد دین شناختی این قوه در حوزه فلسفه نبوی شیخ در تبیین، دریافت و انتقال جزئیات وحی نبوی، ارائه شده استکلید واژگان: حس مشترک, تقلیل گرایی, مطابقت, وحی, حکمت سینویIn Islamic philosophical psychology common sense has been regarded as a cognitive faculty thereby sensible, artificial and intuitive concepts are produced. In this paper, historical approach of Muslim`s philosophers has been examined firstly. Epistemologically viewed, the perceptions of the faculty, both conceptually and intuitively, have been surveyed. Considering the epistemological function of the faculty in Avicennian philosophy, one of the most epistemological problems, namely the problem of correspondence, has been studied. And finally, Avicenna`s view on the considerable religious function of the faculty in perceiving and conveying the details of Divine revelation has been introduced.
-
با مطالعه دقیق فرآیند شکل گیری تفکر فلسفی در جهان اسلام و ورود آن به اندلس، و سیر در مکتب مترجمان طلیطله و سپس ترویج آن در دیگر کشورهای جهان غرب و با بررسی و تحلیل نقش هر یک از فلاسفه اسلامی و آثار آن ها در می یابیم که ابن سینا از معماران اصلی بنای تفکر، فلسفه و علم در شرق و غرب بوده است، تا حدی که می-توان ابن سینا و حکمت سینوی را سرچشمه رشد و تحول تفکر فلسفی غرب در سده های میانی، تصور کرد. نقش مؤثر و پویای تفکر اسلامی در کشور اسپانیا به دلیل هویت تاریخی800 ساله آن تحت تاثیر حکومت اسلامی اندلس، این کشور را در سده های میانی به عنوان ناقل اصلی تفکر اسلامی به جهان غرب مبدل نمود. در عصر حاضر نیز موضع واقع گرای اندیشمندان و محققان اسپانیایی، در شیوه برخورد با نقش متفکران اسلامی در فلسفه و تاثیر آن در فلسفه مدرسی و سپس در رنسانس، بهترین تصویر را از جایگاه و نقش تفکر اسلامی در جهان غرب ارائه می کند. این مقاله در صدد است به تبیین فرآیند سیر و میزان نقش و تاثیر ابن سینا و حکمت سینوی بر اندلس و اسپانیای معاصر به عنوان گذرگاه انتقال فلسفه اسلامی به جهان غرب بپردازد.
کلید واژگان: حکمت سینوی, فلسفه اسلامی, اندلس, اسپانیای معاصر, مکتب مترجمان, سده های میانی, رنسانسBy a careful study of the process of formation of Islamic thought in Islamic world and its entering Andalusia and a look at Toledo’s school of translators and then its propagation in other Western countries and by a study and analysis of the role of each Islamic philosophers and their works we find out that Ibn Sina has been one of the main architects in building the edifice of thought, philosophy and science in the East and West, to the extent that Ibn Sina and Avicennian philosophy can be considered the fountain – head of growth and development of Western philosophical thought in the Middle – Ages.The effective and dynamic role of Islamic thought in Spain by virtue of its eight hundred years of historical identity under the influence of Islamic government in Andalusia made this country in the Middle Ages as a main conveyer of Islamic thought to the West. At the present age too realistic position of Spanish thinkers and scholars in the way they confront the role of Islamic thinkers in philosophy and its influence in scholastic philosophy and then in Renaissance presents the best picture of the place of role of Islamic thought in Western world. The present article intends to explain the process of course and degree of role and influence of Ibn Sina and Avicennian philosophy on Andalusia and contemporary Spain as a passage way for transfer of Islamic philosophy to Western world. -
جایگاه عقل فعال در فلسفه مشاء مسئله ای بغرنج است. یکی از مطالبی که درباره آن وجود دارد این است که ارسطو از عقل فعال سخن نگفته، اما شارحان اسکندرانی و نوافلاطونی وی آن را ساخته و پرداخته اند. ابن سینا به عنوان فیلسوفی مستقل-که به اشتباه وی را نماینده مشاء در حکمت اسلامی معرفی کرده اند و خود وی این مسئله را رد می کند- درباره عقل فعال دیدگاهی دارد که ضمن تلائم با فلسفه خود او متفاوت با دیدگاه شارحانی چون اسکندر افرودیسی و تامستیوس است. توماس آکوئیناس، فیلسوف و الهی دان مسیحی، که در نقاط مهمی از اندیشه فلسفی-کلامی خویش متاثر از ابن سیناست، در این مسئله به تبع از موضع مسیحی- ارسطویی خود با برخی از مسائل مربوط به عقل فعال سینوی به مخالفت پرداخته است. پرسشی که در این مقاله مطرح می شود این است که آیا مخالفت وی از موضع هستی شناختی است یا معرفت شناختی؟
پاسخی که این مقاله داده می شود عبارت از آن است که آکوئیناس با اعتماد فلسفی به ارسطو به مخالفت هستی شناختی با عقل فعال سینوی پرداخته و از نظر معرفت شناسی نیز نتوانسته است با گستره معنای عقل فعال ابن سینا کاملا همراه شود.
کلید واژگان: عقل, عقل فعال, عقل منفعل, قوه و فعل, تومیسم, حکمت سینویThe position of active intellect in peripatetic philosophy is an intricate issue. One problem round this notion is that while Aristotle himself did not say anything about active intellect his Alexandrian and Neo-platonic commentators theorized this notion. Avicenna, as an independent philosopher, who has been introduced as the representative of peripatetic philosophy while he himself has rejected this claim, has a view of active intellect, consistent with his own philosophical system, which is different from the views of commentators like Alexander of Aphrodisias and Themistius. Thomas Aquinas, a philosopher and Christian theologian, who has been influenced by Avicenna in his theologian-philosophic thoughts, because of his Christian-Aristotelian position on this issue, disagrees with Avicenna on some aspect of Avicenna’s active intellect theory. What the present article intends to achieve is to answer to the question whether Aquinas’s opposition has an ontological or epistemological origin.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.