به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "دوستی" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"

تکرار جستجوی کلیدواژه «دوستی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • فرشته ابوالحسنی نیارکی*

    ارسطو در تحلیل «فیلیا» در نیکوماخس، دیگرخواهی را به «روابط محبت آمیز فرد با خودش» مبتنی ساخته است و از شکوه خودخواهی در نیل به اودایمونیا سخن می گوید. مویدات دیگری نیز بر خوددوستی و شواهدی دال بر دگردوستی در نیکوماخس قابل رصد است. براین اساس کتاب هشتم و نهم، از حیث مساله خوددوستی یا نوع دوستی [؟] و فراتر از آن خودگروی یا دیگرگروی [؟] مورد توجه مفسران قرار گرفته است. خوددوستی در کلام ارسطویی صراحت آشکاری دارد؛ تنها این که انتساب خودگروی اخلاقی بر ارسطو به عنوان نظریه ای غایت انگارانه رد شده است. آنچه که در نظریه ارسطویی، اهمیت دارد مویدات دیگردوستی است که (1) از رابطه نوع دوستی با خوددوستی پرسش کنیم، سپس (2) درباب نوع دوستانه بودن دیدگاه وی داوری کنیم. دیگردوستی ارسطویی غایت فعل اخلاقی نیست، بلکه صفت رفتار است و می تواند جزء رفتارهای نوع دوستانه طبقه بندی شود. عنصر نوع دوستی با عبارت «خواستن خیر دیگری به خاطر دیگری» بیان می شود. دوستی امری ذومراتب است که تصویرسازی از کامل ترین وجه آن که دوستی بر اساس فضیلت است، نمایانگر جهان ایده آل محبت محور است و دوستی های منفعت نگر و لذت نگر، بالعرض دوستی نامیده شده اند. می توان الگوی نظریه فیلیا را چنین ترسیم کرد که شامل بر محبت به فضیلت است که فرد ابتدا در خود می یابد و دوستی، تسری این رابطه به دیگری است. اصطلاح خوددیگر، نمایانگر نیروی انگیزشی در برقراری دوستی است که به سبب اشتراک در جزء عقلانی، اهداف و پیامدهای نوع دوستانه را نتیجه می دهد؛ یعنی توجه به دیگری به خاطر دیگری که البته این توجه، برآمده و برآورنده فضایل در رابطه ای متقابل است.

    کلید واژگان: ارسطو, دوستی, خودخواهی, نوع دوستی, فضیلت
    Fereshte Abolhasani Niaraki *

    In the analysis of "Philia", Aristotle has deriving friendship from self-love in Nicomachean Ethics, speaking the importance of selfishness on achieving eudemonia. Dose books VIII and IX provide for an altruistic or egoistic view of friendship? Self-love is evident in Aristotle’s words; although the attribution of Aristotle's theory to moral-egoism has been rejected as a teleological theory. Altruism is expressed by the phrase '(to want good things for another 'for his sake and not for one's own'). The theory of Philia is a pattern including love to virtue found by a person in his own self first, and then extends it to the other. , i.e., our feelings or attitudes of friendship are derived from attitudes towards ourselves. The term “another self” represents a motivation for friendship that leads to altruistic goals, That is, attention to the other for the sake of other which arises from the similarity of people in intellectual part (nous).

    Keywords: Aristotle, Friendship, Altruism, self love, Virtue
  • فرشته ابوالحسنی نیارکی

    پرسش محوری جستار حاضر، توصیف و تحلیل تطور تاریخی آموزه دوستی (محبت) افلاطونی ارسطویی در آیینه اندیشه فارابی و خواجه نصیرالدین طوسی است. روش تحقیق، مطالعه تاریخی است که علاوه بر توصیف، به چرایی این تطور نیز میپردازد. بحث دوستی در اندیشه ارسطو در کتاب اخلاق نیکوماخوسی مطرح شده و رگه هایی از آموزه های افلاطونی در آن قابل مشاهده است. این بحث در فلسفه دوره اسلامی از جهاتی دچار دگردیسی شد، ازجمله از حیث تنوع محبوب (و بالاترین محبوب)، از حیث دامنه، یعنی فردگرایانه یا جامعه گرایانه بودن، و از حیث خودخواهی یا دیگرخواهی. از حیث تنوع محبوب، از دوستی بافضیلت به محبت نسبت به حکیم (خدا) رسیده است، از حیث دامنه، شاهد تغییر گفتمان از دوستی سیاسی اجتماعی، به محبت بمثابه نوعی خصلت درونی هستیم که آثار فردی و اجتماعی دارد، و از خودخواهی و دیگرخواهی گذر کرده و مطابق با قاعده سنخیت، به محبت از اویی (خدایی) رسیده است. تاثیرپذیری از آراء متفکرانی همچون فلوطین و همچنین نقش دین، فرهنگ، عرفان و واسطه هایی چون آراء ابن سینا، آثار ابن مسکویه و شیخ اشراق در تبیین این دگردیسی اهمیت دارد. مبانی خاص فلسفی و کلامی فارابی و طوسی و همچنین برخی آراء اخلاقی ایشان، مهمترین عامل برای تفسیر چرایی این دگردیسی است.

    کلید واژگان: دوستی, محبت, مطالعه تاریخی, افلاطون, ارسطو, فارابی, خواجه نصیرالدین طوسی
    Fereshteh Abolhassani Niaraki

    The present study provides a description and analysis of the historical development of the notion of Aristotelean-Platonic agape (love) in the philosophical thoughts of Fārābī and Khwājah Nasīr al-Dīn Ṭūsī. Following a historical method, the author deals with the reasons behind this development in addition to describing it. The discussion of friendship (agape) in Aristotle’s philosophy is propounded in his Nichomachean Ethics, where some traces of Platonic notion are also observable. This discussion was transformed in Islamic Philosophy in certain respects, including the variety of the beloved (and the most beloved), individualistic or socialist aspect, and selfishness or selflessness aspect. Regarding the variety of the beloved, the discussion has moved from virtue-based friendship (agape) to the love of the Wise (God). As to its range, one can observe a change of dialog form social-political friendship to agape as an internal characteristic with individual and social effects. Moreover, it has moved beyond selfishness and selflessness and, in conformity with the principle of congruence, reached the love from Him (Godly). The influential views of such thinkers as Plotinus; the role of religion, culture, and gnosis, and the ideas of Ibn Sīnā, Ibn Miskawayh, and Suhrawardī are of great importance in explaining this development. The particular philosophical and Kalāmī principles of Fārābī and Ṭūsī as well as some of their ethical views are the most important factors in the interpretation of the underlying reasons of the mentioned development.

    Keywords: friendship, love, historical study, Plato, Aristotle, Fārābī, Ṭūsī
  • فرشته ابوالحسنی نیارکی

    مسیله این جستار بررسی جایگاه محبت و دوستی، در اخلاق اجتماعی از منظر نصیرالدین طوسی است. طوسی جامعه را دارای هیاتی مجزا و مستقل از مجموعه‌ای از افراد می‌داند که دارای خصوصیاتی متفاوت از افراد است. دستیابی به سعادت مدنی یا کمال جامعه‌نگر که غایت سیاست مدن طوسی است، نیازمند نوعی وحدت، یگانگی و تالف است که افراد جامعه را در ارتباط با هم بسان یک شخص واحد گرداند. اشتیاق به این تالف، محبت نام دارد. طوسی محبت را به عنوان نوعی نظریه نیکی‌محور، در جایگاهی جامعه‌نگر در رشد اخلاق اجتماعی الگوسازی می‌کند تا آنجا که حتی عامل و یا دلیل تنوع مدینه‌ها نزد وی، چگونگی تالیف جامعه براساس نوع محبوب است. ذومراتب بودن محبت، براساس تنوع امر محبوب (فضیلت یا غیر آن از منافع و لذتها)، به تنوع مدینه نزد او منجر می‌شود. در این جستار، مطابقت نظریه محبت طوسی، با نظریه غایت‌گرایانه دیگرگروی و نوع‌دوستی سنجش شده است.

    کلید واژگان: خواجه طوسی, محبت, دوستی, مدینه, نوع دوستی, اخلاق نیکی محور
    Fereshte Abolhassani niaraki

    The issue of this article is the study of the place of love and friendship in social ethics from the perspective of Nasir al-Din Tusi. Al-Tusi considers society as a separate and independent body of a set of individuals who have different characteristics from individuals. Achieving civic prosperity or socialist perfection, which is the goal of al-Tusi's civil policy, requires a kind of unity, oneness that unites the people of society in relation to each other as a single person. To desire for this work is called love. Al-Tusi models love as a kind of benevolent theory in a socialist position in the development of social morality, in as much as that the cause or reason for the diversity of cities is the circumstance of convergence in society that based on the type of beloved. The hierarchy of love, based on the diversity of the beloved (virtue or other benefits and pleasures), leads to the diversity of city for him. In this study, the compatibility of al-Tusi's theory of love with the teleological theory of altruism has been measured.

    Keywords: Khajeh Tusi, love, friendship, city, altruism, moral benevolent
  • نغمه پروان*، محسن جوادی، انشاالله رحمتی

    همراه با احیای دوباره اخلاق فضیلت در سال 1958 بحث های فلسفی جدیدی در حوزه دوستی پا گرفت. در عصر حاضر نوارسطوییان از جمله مکاتبی هستند که علاوه بر احیا و نیز جرح وتعدیل مفاهیم ارسطویی دوران باستان بر مکاتب پساارسطویی دوران باستان نیز تعمق کرده و مهم ترین مطالبه اخلاق فضیلت را شکل دادن عقلانی احساسات، عواطف و هیجانات درونی فرد برای خوب زندگی کردن به لحاظ درونی تلقی کرده اند. مهم شمردن درونیات انسانی به این شکل سبب وارد آمدن اتهاماتی مانند خودگزینانه بودن به آنها شده است. در این مقاله، ضمن پرداختن به «دغدغه دیگری» به منزله مولفه ای جدید در اخلاق فضیلت نوین و بررسی اهمیت و نقش «دغدغه دیگری» و دوستی در سعادت انسان از منظر ارسطو و مکاتب پساارسطویی و نوارسطوییان، به این مهم پرداخته می شود که جولیا آناس در مقام فیلسوفی نوارسطویی بر چه اساسی نظریه های مکاتب باستانی در باب سعادت را آغشته به خودگزینی نمی داند، و چه جایگاه و حد مرزی برای دوستی و دغدغه دیگری متصور است.

    کلید واژگان: دوستی, اخلاق فضیلت, ارسطو, جولیا آناس, دغدغه دیگری
  • رضا ماحوزی
    در جریان پیشامدهای فراوانی که جوامع با آنها روبرو میشوند، تنها آنانی میتوانند مقاومت کرده و بر مسائل و مشکلات مستحدثه فائق آیند و حتی از شرایط پیش آمده بمثابه فرصت استفاده کنند و جامعه سازی نمایند که آگاهانه در مشارکت با هم، مسائل را فهم، تحلیل و حل کنند. این مشارکت آگاهانه با خود سرزمینی و دیگری غیرسرزمینی، بیش از هر چیز، مقوله یی «فرهنگی» است که باید در جان آدمیان و جوامع نشسته باشد.
    نوشتار حاضر با تمرکز بر مفهوم «دوستی» درصدد است تا نشان دهد چرا آموزش و پرورش ما در وضعیت فعلی و آتی، باید این مقوله را مورد توجه قرار دهد. به این منظور، پس از تفکیک وضع مطلوب از وضع موجود، «دوستی» بمثابه روش مدیریت جامعه در وضعیت انضمامی موجود توضیح داده می شود و در نهایت این روش بمثابه محتوایی که کل نظام آموزش و پرورش از دوره مهد کودک تا تحصیلات تکمیلی دانشگاهی باید مورد توجه قرار دهد، توصیه میگردد.
    کلید واژگان: دوستی, وضع مطلوب, وضع موجود, جامعه, آموزش و پرورش
    Reza Mahuzi
    In the course of the eruption of turbulent events in certain societies, only those people can resist and overcome the new problems, and even proceed to benefit from its opportunities that knowingly try to involve themselves collectively in understanding, analyzing and solving the problems. Such cooperation with themselves and others pertains, more than ever, to a cultural issue that should reside in one’s life. The present work, with a philosophical emphasis on the concept of friendship, seeks to prove that our education in present and future situation should draw its attention to this issue. To this end, after separating the ideal state from the existing state, friendship should be introduced as a kind of management of the society in an existing concrete way. Finally, this method should be generalized on the whole of educational system of the country ranging from the kindergartens to the universities.
    Keywords: friendship, education, child
  • مرتضی بحرانی*، سیدمحسن علوی پور
    به تاسی از حکیمان کلاسیک یونانی، «دوستی» به مثابه مفهومی فلسفی و سیاسی، در فلسفه سیاسی متفکران مسلمان نیز مورد توجه بوده است. با این حال، توجه آنها به این مقوله، دارای نقاط ممیزه ای است که نشان از تفاوت های تفکر اسلامی از تفکر یونانی در کلیت آن می تواند داشته باشد. این نقاط تمایز خود را بیشتر در کم اهمیت تر دانستن این مقوله در چارچوب تفکر سیاسی و بهره گیری از مفاهیم کمکی برای جایگیری آن در چارچوب فلسفه سیاسی آنها نشان می دهد. مقاله حاضر با بررسی مفهوم دوستی در آرای فیلسوفانی چون کندی، فارابی، عامری، اخوان الصفا و خواجه نصیرالدین طوسی از طریق تحلیل محتوایی آثار آنها، نشان می دهد که متفکران مسلمان در وام گیری از فیلسوفان یونانی، بنا به زمینه فکری خویش، روایتی مختص خود از مفاهیم برسازنده سامان سیاسی به دست می دهند که در مواردی حتی با رویکرد حکیمان یونانی مخالف است.
    کلید واژگان: دوستی, محبت, تعاون, فلسفه اسلامی, مدینه
  • سیدمحسن علوی پور*، عبد الرسول حسنی فر
    بر خلاف این باور نادرست که تفکر مدرن و نتایج آن برای زندگی بشری، بر مبنای گسستی سراسری از تفکر پیشامدرن پدید آمده است، دستاوردهای حوزه های مختلف معرفت بشری در عصر حاضر نشان از آن دارد که بازخوانی انتقادی میراث فلسفه کلاسیک به اکتشافات شگفتی حتی در حوزه های علمی کاملا مدرن رهنمون شده است. پرسش آن است که آیا تنها فلسفه کلاسیک غرب چنین ظرفیتی را برای بازشکوفایی داراست؟ و آیا میراث فلسفه اسلامی از چنین ظرفیتی برای بهره برداری در جامعه معاصر خودمان تهی است؟ پژوهش حاضر با تامل بر یک مطالعه موردی و بررسی مقوله «دوستی» در رشته علمی مدرن «روان درمانی» و نحوه احیای مجدد آن در دنیانی معاصر –بر خلاف آموزه های فلسفی مدرن- ظرفیت های همین مقوله در چارچوب میراث فلسفه اسلامی را نیز مورد واکاوی قرار می دهد و نشان می دهد که امکان رویکردی مشابه به گنجینه فکری اسلامی نیز در جامعه معاصر اسلامی وجود دارد
    کلید واژگان: فلسفه سیاسی اسلامی, روان درمانی, فرد, اجتماع, دوستی
  • علی اکبر تیموری فریدنی، اسماعیل بیوکافی
    یکی از مسائل مورد اختلاف میان ارسطوشناسان نسبت نظام اخلاقی ارسطو با دو نظریه خودگرایی و دیگرگرایی اخلاقی است که موجب شکل گیری دو خوانش متضاد از نظریه اخلاقی وی گردیده است. براین اساس، برخی ارسطو را خودگرا و برخی دیگری وی را دیگرگرا دانسته اند.
    داوری نهایی درباره این دو خوانش منوط به تمایز میان دو نوع برداشت از نظریه های خودگرایی و دیگرگرایی است: برداشت ناظر به تحقق بیرونی این دو نظریه و برداشت کاملا انتزاعی (فلسفی) از آنها. بر مبنای برداشت نخست، امکان تحلیل نظام اخلاقی ارسطو در قالب خودگرایی یا دیگرگرایی از اساس منتفی است، زیرا خودگرایان و دیگرگرایان خیر اخلاقی را مترادف با سود یا لذت می دانند نه فضیلت. علاوه بر این، این دو نظریه رویکردی کاملا صوری به اخلاق هنجاری دارند و هیچ داوری پیشینی درباره مفاهیم اخلاقی را برنمی تابند؛ در حالی که ارسطو تصوری کاملا پیشینی از این مفاهیم دارد و فهرستی مفصل از آنها را به مخاطبان خود ارائه می دهد.
    اما بر مبنای برداشت دوم، با توجه به این که می توان عنصر فضیلت را همچون سود و لذت به عنوان مبنای ارزش داوری درباره افعال انسان ها در نظر گرفت، بستر اولیه برای تحلیل نظام اخلاقی ارسطو از منظر خودگرایی و دیگرگرایی فراهم می شود، هرچند در این صورت هم رویکرد منش محور ارسطو در اخلاق در مقابل رویکرد فعل-محور دو نظریه مذکور، امکان تحلیل نظام اخلاقی ارسطو از منظر خودگرایی و دیگرگرایی را در هاله ای از ابهام فرو می برد.
    کلید واژگان: ارسطو, خودگرایی, دیگرگرایی, دوستی
    Ali Akbar Teymori Fereidani, Esmaeel Biukafi
    One of the discrepant issues between the Aristotle experts is the relationship between the Aristotle's ethics and the moral theories of egoism or altruism forming the two opposing readings from his ethical theory. Accordingly, some prescribed Aristotle as egoist and some others prescribed him as altruist.The final judgment of the two readings depends on the distinction between the two types of impressions from the egoist or altruist theories: An impression relating to an outside fulfillment and a purely abstract impression (philosophical) from the two theories. Based on the first impression, the possibility of analyzing the Aristotle’s ethics in the form of egoist or altruist is basically cancelled because egoists or altruists know moral goodness as synonymous with profit or pleasure not wisdom. In addition, these two theories have a more formal approach to normative ethics and do not undergo any priori judgment about moral concepts; while Aristotle has completely foregone ideas about these concepts and provides a detailed list of them to his audience.However upon the second impression, since we can consider wisdom like profit and pleasure as the basis of a value judgement about the human actions, the primary basis for the analysis of Aristotle's ethics from the perspective of egoist or altruist is provided. However, in this case the Aristotle's character-oriented approach in ethics against the action-oriented approach of the mentioned two theories can take the possibility of analyzing the Aristotle’s ethics from the perspective of egoist or altruist down to uncertainty.
    Keywords: Aristotle, Egoism, Altruism, Friendship
  • محمدعلی شکری نیا*، سیدعلی حسینی زاده
    مقاله حاضر تلاش دارد با روش تحلیل عقلی و استنباط منطقی، دیدگاه اسلام در مسئله دوستی را از طریق بررسی روایات معصومان علیهم السلام تبیین نماید. در خصوص فلسفه دوستی، متناسب و همسو با روایات، دو الگوی «مدنی» و «هستی شناختی» مطرح گردیده است که بر اساس آن رابطه دوستی، یک ضرورت برای تحقق حیات مطلوب اجتماعی و حرکت انسان به سوی کمال و سعادت نهایی، بر مدار توحید تلقی شده است. این دو الگو، به کارکرد حمایتگر دوستی در تامین نیازهای جسمی، مادی، روانی و اجتماعی، و کارکرد هدایتگر آن در مسیر توحید و بندگی اشاره دارند. روایات با تاکید بر اهمیت تحقیق و آزمون در انتخاب دوست، روش ها و معیارهایی را برای این اقدام برشمرده اند و راه کارهایی برای تداوم و تقویت پیوند دوستی ذکر کرده اند. همچنین در روایات، سلسله مراتبی از روابط دوستی ترسیم شده است که در بالاترین مراتب آن، دوستی با انبیا و معصومان علیهم السلام و اولیای الهی قرار دارد.
    کلید واژگان: دوستی, روایات, ائمه اطهار علیهم السلام
    Mohammad Ali Shokrinia*, Seyyed Ali Hosseinizadeh
    The present paper seeks through objective analysis and logical inference to investigate the Islamic viewpoint about friendship in the light of the narrations of Infallible Imams (pbuh). Concerning the philosophy of friendship, which is compatible with the narrations, two civil and ontological patterns have been propounded, according to which, friendship is regarded as a necessity for leading a desirable social life and for man’s movement towards perfection and eternal felicity based on monotheism. These two patterns refer to the function a friendship which has a supportive intended to serve physical, material, mental and social needs and a friend which has a guiding function leading to monotheism and servitude of God. The narrations, emphasizing the necessity of investigation for selecting a friend points out to a number of methods and criteria for achieving this purpose and to the actions necessary for the permenance and promotion of friendship. Also, a hierarchy of friendship relationships is defined by the narrations, the highest of which is one’s friendship with prophets and Infallible Imams (pbuh) and friends of God.
    Keywords: friendship, narrations, the Pure Imams (pbuh)
  • آیت الله علامه محمدتقی مصباح
    این مقاله شرحی است بر مناجات محبین امام سجاد علیه السلام. کسانی که به درک دوستی با خدا دست نیافته اند، ارزش مناجات و مقامات معنوی را درک نمی کنند. اما ره یافتگان معرفت ناب توحیدی، نه تنها درک درستی از محبت با خدا دارند، بلکه بر این باورند که اصالتا چیزی غیر از خدا دوست داشتنی نیست. اگر هم چیزی را دوست می دارند ازاین روست که منتسب به خداست.
    خدای متعال با دوستان و بندگانش رابطه ویژه ای دارد و در خلوت و جمع با آنان سخن گفته، روحشان را با خنکای کلامش می نوازد. دوستی خدا همواره موجب دوستی با دوستان و اولیای خدا می شود. محال است کسی خدا را دوست بدارد، اما دوستان و اولیای او را دوست نداشته باشد. زمانی انسان می تواند محبت خدا را در دل مستقر سازد که محبت غیرخدا را از دل بیرون نماید.
    کلید واژگان: دوستی, محبت به خدا, اولیای الهی
    Ayatollah Allamah Mohammad Taqi Misbah
    The present paper elaborates on Imam Sajjad's Munajat al-Muhebbin (intimate supplication of lovers). Those who have not attained the understanding of friendship with God do not understand the value of intimate supplication and spiritual stations, but those who have attained pure monotheistic knowledge not only have a true understanding of love for God, but also believe that there is essentially nothing lovable but God. If they love anything, they love because it is attributed to God. The Most High God has a special relationship with His friends and servants; he talks with them in private and in public, and addresses their spirit with His gentle words. One's friendship with God always leads to friendship with His friends and saints. It is impossible for one to love God without loving His friends and saints. Love for God resides in man's heart when he roots out from his heart the love for other than God.
    Keywords: friendship, love for God, God's friends
  • محمد زارعی توپخانه
    پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط آزاد زن و مرد از دیدگاه آموزه های دینی و روان شناسی تدوین گردیده است. این تحقیق با استفاده از روش های توصیفی تحلیلی، ابتدا به زمینه های گرایش ارتباط دو جنس مخالف بر اساس رویکرد فیزیولوژیکی، روانی و آموزه های دینی می پردازد و پس از بیان دیدگاه موافقان روابط آزاد، و نقد آن از منظر روان شناسی و دین، نظریه اسلام را با استفاده از آموزه های دینی ارائه می کند. سپس براساس نتایج تحقیقات انجام شده و تحلیل های روان شناختی، و به مدد آموزه های دینی، عوارض شیوع ارتباط آزاد را در سه بخش فردی، خانوادگی و اجتماعی برمی شمارد و حفظ حریم و حدود را موجب ارتقای سلامت فردی و اجتماعی و نویددهنده تشکیل یک ازدواج موفق و پایدار می داند. در پایان، با توصیه حفظ حریم و مرزها و ارضای نیاز جنسی و عاطفی در چهارچوب خانواده، ترویج ازدواج آسان (دائم) و ازدواج موقت را به عنوان راه کاری در این زمینه، ارائه می نماید.
    کلید واژگان: روابط آزاد زن و مرد, دوستی, غریزه جنسی, نیاز, آسیب, آموزه های دینی, روان شناسی
    Mohammad Zareii Toopkhaneh
    The present research aims at investigating the free relations between man and woman in the view of religious doctrines and psychology. Using descriptive- analytical methods the author first investigates the grounds of tendency for establishing relations between the two opposite sexes according to a physiological and mental approach and religious doctrines. After explaining the views of the proponents of free relations and stating the criticism raised about it by psychology and religion, Islamic view is displayed in the light of religious doctrines. Second, according to the findings of the research and psychological analyses and the view of religious doctrines, the negative side effects of the prevalence of free relations among individuals, members of family, and society are examined and specified. It is noticed that preserving the limits and boundaries can contribute to personal and social health and thus ensuring a successful and happy marriage. It is recommended at the end of research that limits and boundaries be preserved and sexual and emotional needs be met inside the family, and easy (permanent) marriage and temporary marriage be encouraged in society.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال