به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "عاملیت" در نشریات گروه "فلسفه و کلام"

تکرار جستجوی کلیدواژه «عاملیت» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • سید حسین شرف الدین

    یکی از مباحث محوری در جامعه شناسی، نحوه ارتباط فرد با جامعه در متن اجتماع و در موقعیت انضمامی است. روان شناسان اجتماعی و جامعه شناسان خرد نگر و قائلان به فردگرایی روش شناخت یک سویه، از تاثیر فرد بر جامعه سخن می گویند. جامعه شناسان ساختارگرا و قائلان به اصالت و تقدم جامعه بر فرد نیز یک سویه و منحصرا از تاثیر جامعه بر فرد سخن می گویند. نظریه پردازان تلفیقی از تعامل فرد و جامعه، یا عاملیت و ساختار در عرصه های گوناگون حیات اجتماعی سخن می گویند. استاد مصباح به رغم اعتقاد به اصالت فرد و اعتباریت جامعه، در موضعی شبیه تلفیقی ها معتقد است: نه فرد یکسره از جامعه متاثر است و نه جامعه یکسره از فرد متاثر، بلکه باید از تاثیر متقابل فرد و جامعه سخن گفت. به همین سبب، بحث «ارتباط فرد و جامعه» را در دو بخش جداگانه، ذیل عناوین «تاثیر جامعه بر فرد» و «تاثیر فرد بر جامعه» مطرح ساخته است. این نوشتار درصدد است تا موضع ایشان را در این خصوص در مقایسه با سایر اندیشمندان توضیح دهد. روش نوشتار تحلیل محتوای مباحث مندرج در کتاب «جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن» است که در میان آثار استاد، به صورت انحصاری به این بحث وارد شده است.

    کلید واژگان: فرد, جامعه, تعامل, تلفیق, عاملیت, ساختار

    One of the central topics in sociology is the interaction of individuals with society in concrete situations. Social psychologists, rationalist sociologists and those who advocate one-sided methodological individualism speak of the influence of individuals on society. Structural sociologists and those who advocate the originality and superiority of society over individuals also speak one-sidedly and exclusively about the influence of society on individual. Eclectic theorists discuss the interaction of individual and society, or agency and structure in various fields of social life. Despite believing in the originality of the individual and the nominality of the society, Professor Misbah follows an eclectic approach and argues that neither the individual is completely affected by the society, nor the society is completely affected by the individual; rather, there is a mutual influence in this regard. Therefore, he discussed "the relationship between the individual and the society" in two separate sections, under the headings of "the influence of society on the individual" and "the influence of the individual on the society". Comparing professor Misbah with the other thinkers, this article tries to explain his position in this regard. The research method is the content analysis of the topics in the book "Society and History from the Viewpoint of the Qur'an", which, among the works of the professor, exclusively deals with this discussion.

    Keywords: Individual, Society, Interaction, Integration, Agency, Structure
  • الهه خوش زبان*، زهرا خزاعی
    یکی از مباحث مطرح در فلسفه ذهن بحث از «من» است که فلاسفه با تعابیر مختلف خود، هویت شخصی، نفس و روح از آن یاد کرده اند. نظریات متفاوت فلاسفه درباره هستی و حتی چیستی این مفهوم به نظر ساده و بدیهی، آن را به یک مسئله فلسفی تبدیل نموده است. استراوسن فیلسوفی فیزیکالیست است که با تعبیر«خود» به این مسئله پرداخته است. وی از یک سو قایل به وجود «من تجربی» است؛ اما از سوی دیگر، ویژگی هایی چون استمرار، شخصیت و عاملیت را منکر شده است. درحالی که به نظر می رسد این مولفه ها، ویژگی هایی اساسی برای معنای «من» می باشند. نوشتار حاضر با روش تحلیلی-انتقادی سعی می کند از بستر تحلیل مولفه های مفهوم «من» مورد نظر استراوسن، به این سوال بپردازد که وی چگونه با عدم پذیرش این سه ویژگی، وجود «من» را باورکرده است. در این راستا، ابتدا دیدگاه استراوسن درباره ماهیت و وجود «من» تحلیل شده و پس از ارزیابی دیدگاه او این نتیجه حاصل می شود، که حذف این سه ویژگی ناشی از نقاط ضعفی چون اتخاذ مبنای فیزیکالیستی، رویکرد تجربه گرایی و روش پدیدارشناسانه و نگاه ذهنی صر ف به «من»، نیز خلط دو مقام ثبوت و اثبات و ضعف در تبیین ویژگی وحدت درطول زمان است.
    کلید واژگان: من, خود, پدیدارشناسی, فیزیکالیسم, استمرار طولانی مدت, شخصیت, عاملیت, گلن استراوسن
    Elaheh Khoshzaban *, Zahra Khazaei
    One of the topics in the philosophy of mind is the discussion of "I", which philosophers have referred to in various interpretations as "The self", "personal identity", "ego", "soul" and "spirit". Philosophers' different theories about the existence and even the nature of this seemingly simple and obvious have turned it into a philosophical problem. Galen Strawson is a physicalist who has addressed this issue by interpreting “The self”. On the one hand, he believes in the existence of the "empirical self", but on the other hand, he denies such qualities as Long-term persistence, personality, and agency, which seem to be essential to the meaning of the "I". The present paper tries to address, by an analythical-critical method, the question of how Strawson believed in the existence of the "I" despite the non-acceptance of these three characteristics. In this regard, first Strawson's view on the nature and existence of the "I" is analyzed, and after evaluating his view, it is concluded that the elimination of these three characteristics is due to weaknesses such as adopting a physicalist basis, a phenomenological method, and a purely mental view of the "I", confusion of the two positions of Truth and proof and his weakness in explaining the nature of unity over time.
    Keywords: self, Phenomenology, physicalism, Long-Term Persistence, personality, Agency, Galen Strawson
  • صادق گلستانی

    مقوله روش‌شناسی از مسایل برجسته فلسفه علوم اجتماعی است و مسئله فردگرایی و جمع‌گرایی روش‌شناختی از‌ جمله مسایل پرمناقشه این عرصه می‌باشد. فیلسوفان اجتماعی را در یک صورت‌بندی می‌توان در سه دسته فردگرایی و جمع‌گرایی روش‌شناختی و تلفیقی دسته‌بندی کرد که هریک، مدعیات روش‌شناختی خود را با شواهدی قرین ساخته‌اند. مسئله اصلی این پژوهش بررسی دیدگاه آیت‌الله مصباح در این صورت‌بندی است. پرسش اصلی این است که مطالعه اندیشه‌های اجتماعی آیت‌الله مصباح ما را به کدام‌یک از آن سه رویکرد رهنمون می‌سازد. این مقاله که با روش تحلیل محتوای آثار آیت‌الله مصباح سازمان یافته، بر این مدعاست که به‌‌رغم دفاع استاد از اصالت فرد و انکار وجود حقیقی جامعه، آرای ایشان را می‌توان در رویکرد تلفیقی صورت‌بندی نمود: به این معنا که ایشان از مسیر فردگرایی و جمع‌گرایی روش‌شناختی، تاملات نظری خود را در حوزه جامعه و پدیده‌های اجتماعی سازمان می‌دهد. مبادی انسان‌شناختی شکل‌گیری جامعه و نقش اراده و اختیار در تکوین شخصیت، موید رویکرد فردگرایانه است، اما تحلیل‌های ساختاری و نقش جامعه در شکوفایی شخصیت، شاهدی بر رویکرد کل‌گرایانه ایشان شمرده می‌شود.

    کلید واژگان: فرد گرایی, جمع گرایی, عاملیت, ساختار, روش شناسی
  • سید حسین شرف الدین

    ازجمله مسایل اجتماعی‌ حوزه زنان و خانواده در جامعه امروز ایران، روند رو به تزاید «تجرد زنان و دختران» است. تجرد، اعم از تجرد ابتدایی و تجرد ثانوی و متاخر، از علل و عوامل شخصی و ساختاری متعددی ناشی شده و آثار و نتایج زیانباری در سطوح فردی و اجتماعی به همراه دارد. نظربه جایگاه قدسی ازدواج و تشکیل خانواده در متون دینی و گفتمان مذهبی غالب جامعه ایران، تاخیر در ازدواج، به‌ویژه تاخیر طولانی‌مدت یا محرومیت قطعی از آنچه از ناحیه مرد و یا زن و تجردگزینی، با فلسفه وجودی خانواده در نظام ارزشی اسلام تعارض‌ دارد.‌ پذیرش‌ این ‌وضعیت از ناحیه‌ مردان، ‌غالبا اختیاری ‌و از ناحیه زنان، غالبا غیراختیاری ‌است. جمعیت‌شناسان با استناد به دلایل مختلف، تجرد زنان در مقیاس وسیع را امری آسیبی ‌تلقی کرده و سیاستگذاری و برنامه‌ریزی فرهنگی اجتماعی برای کاهش و تعدیل آن را اجتناب‌‌ناپذیر می‌دانند. این ‌نوشتار درصدد است‌ تا با ارجاع ‌به‌ آمارها و مطالعات‌ و پژوهش‌های ‌انجام‌شده، این ‌موضوع ‌را ‌از ‌منظر تیوریک، ‌و با محوریت‌ جامعه ‎ایران ‌بعد از انقلاب؛ توصیف، تفسیر و تبیین ‌کند. روش ‌این ‌مطالعه، در مقام ‌گردآوری اطلاعات، اسنادی و در مقام تفسیر و تبیین، تحلیلی و استنتاجی است. در بخش پایانی، به راه‌کارهای مواجه با این موضوع اشاره شده است.

    کلید واژگان: تجرد, زنان, دختران, عاملیت, ساختار, علل
    Seyed Hossein Sharafuddin*

    Among the social issues in women and the family studies in today's Iranian society is the growing trend of "celibacy of women and girls." Singleness, including primary and secondary celibacy, arises from various personal and structural causes and factors, and has harmful effects and consequences on the individual and social issues. Given the sacred status of marriage and family formation in the religious texts and the discourse of Iranian society, delay in marriage, especially prolonged delay or definite refusal, conflicts with the philosophy of the family in the Islamic value system. This situation is often voluntary for men and often involuntary for women. The demographers, for a variety of reasons, consider large-scale female celibacy to be detrimental to society and emphasize the need for socio-cultural policy-making and planning to reduce and moderate it. Using analytical-inferential and citation analysis method and referring the statistics and researches that have been done in this respect, this paper seeks to describe, interpret and explain this issue from a theoretical point of view, with the focus on Iranian society after the revolution. In the end, strategies for dealing with this issue is mentioned.

    Keywords: celibacy, women, girls, agency, structure, causes
  • محمدرضا اسمخانی*
    در این مقاله می کوشم به تحلیل فلسفی جایگاه و نقش «قواعد» در چارچوب زندگی اجتماعی بپردازم، و نشان دهم که یک علم اجتماعی قواعدبنیاد چه مبادی و لوازمی دارد. در این راستا، ابتدا بحثهای کلاسیک وینچ درباب «کنشهای معنادار» را بازسازی می کنم، و نشان می دهم که چگونه وینچ با تحلیل «زندگی اجتماعی قاعده مند» نوعی «جامعه شناسی تفسیری» پی می ریزد. سپس به سه نقد اصلی به استناد به «قواعد» به عنوان منبع تحلیلهای جامعه شناختی می پردازم، که به نظر می رسد خزانه فلسفی وینچ برای پاسخ به آنها کفایت ندارد. در گام آخر این ادعا مطرح می گردد که بسیاری از این نقدها به فقدان نوعی «نظریه عاملیت» در «نظریه ساختاری» ویتگنشتاینی وینچ بر می گردد، و از اینرو می توان با افزودن یک نظریه عاملیت مقتضی آن نقدها را پاسخ گفت. بدین منظور، ایده های دیویدسن، دیگر فیلسوف تفسیرگرای سده بیستم، به عنوان منبعی ارزشمند برای دستیابی به فهم بهتری از رابطه کنشگران با قواعد اجتماعی معرفی می شود.
    کلید واژگان: قواعد, کنش معنادار, کنش اجتماعی, علیت, عاملیت, علوم اجتماعی
    Mohammadreza Esmkhani *
    In this essay, I'll try to deal with the philosophical analysis of the status and role of 'rules' in the framework of social life, and show what the foundations of a rule-based social science are. Thus, first, I'll reconstruct Winch's classical discussion about 'meaningful actions', and show how Winch, through the analysis of 'the rule-governed social life', builds up a certain type of 'interpretive sociology'. Then, I'll turn to three basic criticisms of the appeal to rules as some source of sociological explanations, which seems Winch's philosophical apparatus can't handle them. In the last section, this claim will be put forward that these criticisms are mainly due to the lack of some 'agency theory' in Winch's 'Wittgensteinian structuralist theory', and so, one can, by devising an adequate theory of agency, resolve the problems involved. For this purpose, Davidoson's ideas will be presented as a worthwhile, well-grounded source to obtain a clear, distinct understanding of the relationship between the social rules and agents.
    Keywords: rules, meaningful action, Social action, causality, Agency, Social Science
  • مجید مفید بجنوردی، حسن عبدی
    تحلیل عوامل تعین‏بخش به کنش اجتماعی یکی از مباحث مهم علوم اجتماعی است که در ادبیات جامعه‏شناسی، طرح و نظریات گوناگون ساختارگرا، کنش‏گرا و تلفیقی را پدید آورده است. هدف این پژوهش، بررسی میزان و مکانیسم تاثیر ساختار و عاملیت در فرایند کنش اجتماعی است که طبق نتایج تحقیق، این دو عامل در تعین‏بخشی به کنش اجتماعی، با یکدیگر هم‏کنشی دارند. این پژوهش، با روشی تحلیلی این موضوع را از رهگذر تحلیل و شناسایی مولفه‏های فعل ارادی انسان، به‏عنوان هسته اصلی کنش اجتماعی، از منظر حکمت صدرایی بررسی می‏کند. دخالت هریک از عاملیت و ساختار، در فرایند کنش اجتماعی از مجرای مولفه‏های فعل ارادی صورت می‏پذیرد. عوامل ساختاری به ‏صورت پیشینی، بسیاری از ابعاد معرفتی، انگیزشی و رفتاری کنشگر را شکل داده، به انحاء گوناگون بر شناخت‏ها، امیال و اراده کنشگر اثر می‏گذارند، اما ماهیت الزام‏آور جامعه از مجرای ارائه قالب‏بندی شده اعتباریات لازم در کنش نمایان می‏شود. جامعه در نهایت، در شکل‏گیری هویت ثانویه کنشگر نقش‏آفرینی می‏کند. علی‏رغم این تاثیرات گسترده، کنشگر به‏عنوان علت فاعلی کنش اجتماعی، می‏تواند در برابر بسیاری از این تاثیرات مقاومت نموده، با توان فطری تعقل و بازاندیشی، قادر به دستیابی به آگاهی مستقل و رسیدن به حقایق بوده، و کنش اجتماعی همواره با اراده او صورت می‏پذیرد. طبق نگاه حکمت صدرایی، کنشگر علاوه‏ بر فرصت‏های انتخابی فراوانی، ظرفیت ساختارشکنی و تغییر اعتباریات و شناخت‏های اجتماعی را نیز دارد.
    کلید واژگان: کنش اجتماعی, عاملیت, ساختار, فرد, جامعه, حکمت صدرایی
    Majid Mofid Bojnourdi, Hassan Abdi
    The analysis of the determinants of social action is one of the major issues in social sciences that has been discussed in sociology literature and created different constructivist, interactionist, and eclectic theories. The purpose of this study is to investigate the extent and mechanism of the effect of structure and agency in the social action process. According to the results of the research, these two factors interact with each other in determining the social action. Using an analytical method, this research studies this issue by analyzing and identifying the components of man’s voluntary action as the core of social action from the perspective of Sadra's philosophy. The interference of agency or structure in the process of social action happens through the components of voluntary action. Structural factors a priori shape many of the epistemic, motivational, and behavioral dimensions of the actor and in various ways affect the cognition, desires and volition of the actor, but the binding nature of society is manifested in the formatted presentation of the mentally-posited issues needed for action. Ultimately, society plays a role in the formation of the secondary identity of the actor. Despite these widespread influences, actor as the subject cause of social action can resist many of these effects. With the innate power of reasoning and rethinking, actor is able to achieve independent awareness and achieve truth, and social action is always performed through his free will. According to Sadri's philosophy, in addition to many options and opportunities, actor has the capacity to be iconoclastic, and change mentally-posited issues and social cognitions.
    Keywords: social action, agency, structure, individual, society, Sadra's philosophy
  • صادق گلستانی *
    نسبت و چگونگی ارتباط فرد و جامعه، از مباحث پردامنه در علوم اجتماعی و جامعه شناسی است. جامعه و ساختار اجتماعی، دارای الزامات و آثاری است که فرد را از جهات گوناگون تحت تاثیر قرار می دهد. جهت دهی کنش و شکل دهی معرفت نمونه آن است. شناخت این مسئله، در تکوین نظریه های اجتماعی و نحوه تبیین پدیده ها، اهمیت بنیادین دارد. این پژوهش، با روش تحلیل محتوای تفسیر گرانسنگ المیزان، نگاه علامه را نسبت به میزان و نحوه تاثیر ساختار بر عاملیت بررسی می کند و به این پرسش ها پاسخ می دهد که المیزان، ابعاد و میزان تاثیرگذاری جامعه را بر کنش و معرفت چگونه ملاحظه می کند؟ و برای عاملیت در زندگی اجتماعی، چه جایگاهی قائل است؟ علامه، بر مبنای انسان شناسی فطری خود، به این پرسش ها پاسخ می دهد. ایشان از یک سو، به تاثیر جامعه در تعیین کنش افراد و در شکل گیری معرفت کنشگران، اذعان دارد و از سوی دیگر، با توجه به عنصر فطری اختیار، تسلط جامعه در تعیین کنش و نیز معرفت کنشگر را نمی پذیرد.
    کلید واژگان: عاملیت, ساختار, فرد, جامعه, معرفت, کنش, تعین اجتماعی
    Sadegh Golestani *
    The relationship between individual and society is a wide ranging topic in social sciences and sociology. Society and social structure have requirements and effects that influence an individual in various ways. An example in this regard is setting direction for action and shaping knowledge. Understanding this issue is fundamental to the development of social theories and explanations about different phenomena. By analyzing the content of the valuable interpretation of Al-Mizan, this study examines Allama's view on the extent and the way that structure influences agency, and answers questions as to how Al-Mizan addresses the dimensions and extent of the impact of society on action and knowledge and what is the position of agency in social life. Allameh answers these questions based on his inborn anthropology; on the one hand, he acknowledges the influence of society on determining the action of individuals and on forming the knowledge of activists. On the other hand, taking into account the innate element of will power, he does not accept the domination of society in determining agent’s action and knowledge.
    Keywords: agency, structure, individual, society, knowledge, action, social determination
  • مهناز فرهمند
    رئالیسم از مفاهیم مناقشه برانگیزی است که همواره از دغدغه های صاحبنظران حوزه مطالعه فیلسوفان علم و همینطور جامعه شناسان معرفت علمی می باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی مفهوم رئالیسم انتقادی باسکار و واقع گرایی لاتور از دو رویکرد متفاوت است. باسکار معتقد است که بیشتر «آنچه که هست» وجود دارد تا «آنچه که شناخته می شود»، بیشتر نیرو وجود دارد تا کاربرد و استعمال نیرو. در مقابل، لاتور با روی آوردن به برساخت گرایی، به ساخت واقعیت در فرایند فعالیت علمی تاکید می ورزد که در این مقاله، ادعای اصلی لاتور و باسکار به تفصیل بیان شده و ضمن بررسی تطبیقی افکار آن دو، وجوه اتفاق نظر و اختلاف آنها تشریح خواهد شد.
    کلید واژگان: : رئالیسم انتقادی, باسکار, لاتور, برساخت رئالیسم, ساختار, شبکه, عاملیت
    M. Farahmand
    As a controversial notion, realism has always been a major concern of philosophers of science and experts in the field of sociology of scientific knowledge. The main aim of this article is to review and study the two different approaches of Bhaskar’s concept of critical realism and Latour's realism.
    Bhaskar argues that there is more ‘what is there’ than ’what is known’; there is more power to the use than application of power. Appealing Constructivism, Latour, in the opposite side, emphasizes making scientific facts thorough the process of scientific activity. In this paper, Latour and Bhaskar's main claims are illustrated in details, and also through a comparative study of their ideas, congruent and different aspects of their thoughts will be described.
    Keywords: critical realism, Bhaskar, Latour, realism construction, structure, Network, actor
  • نصرالله نظری*، سید حسین شرف الدین

    علامه طباطبایی به منزله یکی از متفکران پیشتاز و مبتکر در حوزه مباحث اجتماعی، به گونه ای در تفسیر و تبیین آیات قرآن کریم کوشیده است که می توان دیدگاه ایشان را با بسیاری از مباحث جامعه شناختی برابر دانست. با استناد به دیدگاه های ایشان ذیل آیات اجتماعی و به ویژه آیاتی که از سرنوشت مشترک، عمر، کتاب، شعور، فهم، عمل، اطاعت و معصیت برای «امت» سخن می گوید، می توان گفت از دیدگاه علامه جامعه به مثابه ساختار کلان اجتماعی، دارای وجود حقیقی و اصالت است. از سویی با توجه به اینکه ایشان عاملیت انسانی را بر اساس فطرت، آگاهی و اراده توضیح می دهد، همچنین می توان گفت که نظریه ایشان، در رویکرد تلفیق گرایی قرار می گیرد و متعاقب آن تعامل دوسویه عاملیت و ساختار توضیح داده می شود. علامه برای توضیح این تعامل از مفهوم «شاکله» استفاده کرده و معتقد است که همان گونه که ساختارها می توانند شرایط را برای به فعلیت رسیدن گرایش های فطری و ذاتی انسان مهیا سازند و از این طریق سهم بسزایی در درونی سازی ایستارها، قواعد، هنجارها و... به عهده گیرند، همچنین افراد و عاملان اجتماعی از این توانایی برخوردارند که با نوع کنش های خویش، در ایجاد، تغییر و بازتولید ساختار اجتماعی تاثیر بگذارند.

    کلید واژگان: عاملیت, کنش, جامعه, ساختار, تعامل, اصالت
    Nasrollah Nazari, Seyyed Hussein Sharaf Al Din

    Allamah Tabatabaii, one of the pioneering and innovating thinkers in the area of social issues, made such attempts in interpreting and explaining Quranic verses that his view can be regarded as identical to most sociological discussions. Referring to his views related to social verses of the Quran, particularly the verses talking about life, book, consciousness, understanding, act, obedience, sin and common destiny for “nation”, it can be said that society as a social macro-structure has real existence and authenticity in Allamah’s view. On the other hand, since he explains human agency on the basis of innate nature, consciousness and will, it can also be said that his views is included in syncretism approach followed by an elaboration on mutual interaction between agency and structure. In order to explain this interaction, Allamah uses the concept of “shakelah i.e. structure” and believes that as structures can provide the conditions for the realization of man’s inherent and natural attitudes and in this way play an important role in the internalization of attitudes, rules, norms, etc. so individuals and social agents are able to effect the formation, change of reproduction of social structure by their own acts.

    Keywords: agency, act, society, structure, interaction, authenticity
  • سمانه سادات سدیدپور، فروغ الصباح شجاع نوری
    هدف
    این پژوهش کوششی در بررسی منشا کنش صادقانه- غیر صادقانه است و این پرسش را مطرح می کند که از بین دوگانه عاملیت و ساختار، کدام یک به کنش صادقانه می انجامد.
    روش
    روش مطالعه در این پژوهش، پیمایش مقطعی بود. جامعه آماری 110 نفر از دارندگان مدرک کارشناسی ارشد بودند که در مقطع کارشناسی در دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی تحصیل کردند. تعداد 100 پرسشنامه به طور کامل بازگشت. شیوه نمونه گیری به شیوه تصادفی ساده بود. ابزار گردآوری داده، پرسشنامه محقق ساخته بود که بر اساس تجربیات شرکت کنندگان از کنش صادقانه و غیر صادقانه به دست آمد. داده ها با کمک نرم افزار اس.پی.اس.اس- ویرایش 16 پردازش شده اند. آلفای کرونباخ 0.7 به دست آمد.
    یافته ها
    در کنش صادقانه، تاثیر عاملیت با 0.54± 1.4 بیش از ساختار 0.4 ± 1.2 است و در کنش غیر صادقانه اهمیت ساختار (0.4± 1.3) از عاملیت (0.4± 1.2) بیشتر است. 41.7 درصد آموزش دیدگان به همزمانی تاثیر ساختار و عاملیت اشاره دارند. همچنین یافته ها معناداری متغیرهای زمینه ای را تایید می کند.
    نتیجه گیری
    پژوهش نشان داد 41.7 درصد شرکت کنندگان به تاثیرگذاری توامان عاملیت و ساختار اذعان دارند. این در حالی است که پژوهشهای پیشین تنها به یکی از دو عامل ساختار و عاملیت توجه داشتند. این مطالعه نشان داد بیشتر افرادی که کنش غیر صادقانه انجام می دهند، فرافکنی می کنند.
    کلید واژگان: آموزش عالی, کنش صادقانه, ساختار, عاملیت, فرافکنی
    Sadid Pour S., Shojanoori F.A.
    Objectives
    The author of the present survey intend at analyzing the Effective factors on honest and not honest action; skill (operative elements) and structure in science institute.
    Method
    The method of the present research is survey and statistical community of the research includes 110 M.A. people in communication sciences faculty at allamen Tabatabaee University. Simple random sampling and questionnaire based on honest and not honest action is used. Data are analyzed through SPSS software and concluded in cronbach, s Alpha (0, 7).
    Results
    The results of the research indicate that the effect of operative element in royal behavior is more than structure and the effect of structure is more than operative factor in none- royal behavior.
    Conclusion
    The author of the paper concludes 41,7 of the participants believe in the coincidence affectivity of operative element and structure; while the previous researches focused on just one of the two factors. The results of the survey also revealed that most of the unfaithful participants use the projection reaction.
    Keywords: supreme education, honest action, structure, operative element, projection
  • مهناز فرهمند
    مقاله حاضر به بررسی مفاهیم کلیدی جامعه شناسی علم پیر بوردیو و رویکرد کنش گر - شبکه اختصاص دارد. بوردیو با روی آوردن به مفاهیم میدان، سرمایه، و سرمایه نمادین به اوضاع و احوال تولید علم توجه دارد که از استدلال اولیه وی درباره حامیان و مدعیان علم در رقابت بر سر سرمایه به وجود آمده است. وی در فعالیت های علمی خود، با نقد رویکرد شبکه- کنش گر که بر بطلان تمایز بین کنش گران انسانی و غیر انسانی تاکید دارد، تصویری گسترده از ناهنجاری های جامعه شناسی جدید علم ارائه می کند، ضمن این که، نظریه کنش گر - شبکه نیز بوردیو را به کاستی های جامعه شناسی کلاسیک علم متهم می کند. در این مقاله بر آن ایم تا با بررسی تطبیقی ابعاد نظری هر دو رویکرد از زوایای متعدد، تمایزات مفهومی و مبنایی آن دو را مشخص کنیم.
    کلید واژگان: بوردیو, رویکرد کنش گر, شبکه, سرمایه, عاملیت, رابطه گرایی, مرز علم
    Mahnaz Farahmand
    This paper is allocated to analyze the key concepts of Pierre Bourdieu’s sociology of science and Actor- Network Theory. Through considering the concepts of field، capital، and symbolic capital، Bourdieu regards the circumstances of science production. He draw this strategy from his first argument on the competition between science supporters and claimants over capital. Through criticizing Actor- Network theory، which nullifies the distinctions between human and non human actors، he portrays a comprehensive picture of the new sociology of science’s irregularities. However، the actor-network theory accuses the Bourdieu ideas to have classical sociology of science’s defects. In this paper through a comparative examination of the two approaches’ theoretical dimensions from various aspects، we will specify their basic and conceptual distinctions.
    Keywords: field, capital, agency, relationism, science boundary
  • خسرو باقری، زهره خسروی
    در مقاله حاضر، نظر بر آن است که انسان در دیدگاه اسلام، به طور اساسی بر حسب مفهوم عاملیت، قابل صورت بندی است. عمل و عاملیت آدمی در این دیدگاه، مبتنی بر سه پایه اصلی است که از آنها به عنوان مبانی شناختی، گرایش و ارادی سخن می رود. دیدگاه عاملیت با این توضیح، به منزله سخت هسته ای است که باید در هر گونه نظریه پردازی روان شناختی، جامعه شناختی و نظیر آن، مورد اعتنای اساسی قرار گیرد. ...
    کلید واژگان: عاملیت, اسلام, نظریه انتقادی, هابرماس, پسخوراند, شناخت, گرایش, اراده
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال