به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « احدیت » در نشریات گروه « ادیان و عرفان »

تکرار جستجوی کلیدواژه «احدیت» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • مجید جلالی جلال آبادی، علیرضا خواجه گیر، محسن فهیم

    هستی شناسی در همه مکاتب عرفانی دارای اهمیت زیادی است و کمتر مکتب عرفانی را می توان پیدا کرد که به این مسئله در آموزه های خویش توجه نکرده باشد. این مسئله در مکتب عرفان کیهانی حلقه و عرفان اسلامی بویژه مکتب ابن عربی نیز دارای اهمیت بسیاری است و مسائل زیادی در این دو مکتب به این اصل مرتبط است. مسئله اصلی در این پژوهش بررسی مشابهت های هستی شناسی در مکتب عرفان کیهانی حلقه با هستی شناسی در عرفان اسلامی و بویژه ابن عربی است. روش بکار گرفته شده، در این تحقیق مطالعه توصیفی و روش تحلیل محتوا با استناد به منابع کتابخانه‏ای بوده است. یافته‏ های پژوهش حاکی است که شباهت میان اصطلاحات عرفانی مانند؛ هاهوت، لاهوت، جبروت، ملکوت و ناسوت، با اصطلاحات عرفان کیهانی مانند؛ هیچ قطبی (عدم)، تک قطبی و دوقطبی که حکایت از اقتباس این مکتب از عرفان اسلامی است، کاملا مشهود است.

    کلید واژگان: احدیت, لاهوت, جبروت, جهان هیچ قطبی, جهان دوقطبی, تجلی
    Majid Jalali Jalalabadi, Alireza Khajegir *, Mohsen Fahim

    The issue of ontology is important in all mystical schools and there are few mystical schools that have not paid attention to this issue in their teachings. This issue is very important in the school of cosmic mysticism and many issues in this school have been extracted from this principle. The main question in this study is to examine the extent of the effectiveness and adaptation of ontology theory, including the interpretation of the levels of existence and the nature of existence in the school of cosmic mysticism, a circle of teachings of Islamic mysticism. The method used in this research was descriptive study and content analysis method was based on library resources. The findings of the research indicate that the Nasut, in cosmic mysticism are taken from the words of no polarity (non), unipolar and bipolar, which is indebted to Islamic mysticism, and thus, from the manifestation. Therefore, it is possible to consider the approach of the Islamic school of mysticism to this issue, apart from inventing new terms, and the differences in their foundations and applications are influenced by the ontology of Islamic mysticism.

    Keywords: Oneness, Divinity, Predestination, Non-Polar World, Bipolar World, Manifestation
  • سید علی اکبر فاطمی*، احمد بهشتی، محمد سعیدی مهر
    توحید و اقسام آن از جمله مباحثی است که راه را به سوی خداشناسی باز می کند و در این میان توحید ذاتی یکی از کلیدی ترین مباحث به شمار می رود. شیخ بهایی از محققین و اندیشمندانی است که به دقت به این مهم پرداخته به نوعی که تحلیل و بررسی اندیشه های او می تواند به روشن شدن بیشتر این موضوع مدد رساند. شیخ بهایی توحید ذاتی را از ارکان یقینی در اسلام می داند یکی از مسایلی که به اهمیت آراء او می افزاید روش شناخت توحید ذاتی و ارایه آن از طریق فطرت است. البته در تکمیل آراء خویش، اقدام به طرح استدلالات فلسفی و اثبات توحید ذاتی از طریق عقل و نقل کرده و در این بیان به خوبی نشان داده است که پرداختن به مقام احدیت و واحدیت و نیز تمیز آنها تا چه حد اهمیت دارد و نیز در نهایت اقدام به ابطال آراء قایلین به ثنویت کرده است.
    کلید واژگان: شیخ بهائی, توحید, عقل, احدیت, ثنویت
    Seyyed Ali Akbar Fatemi *, Ahmad Beheshti, Mohammad Saeedi Mehr
    Monotheism and its types are among the topics that open the way to theology, and among these, the unity of the essence is one of the key issues. Sheikh Baha'i is one of the scholars and thinkers who has carefully considered this issue in such a way that the analysis of his thoughts can help to clarify this issue further. Sheikh Baha'i considers the unity of the Divine essence as one of the certain pillars in Islam. One of the issues that add to the importance of his views is the method of recognizing the unity of the essence and presenting it through nature. In completing his views, he has proposed philosophical arguments and proved the unity of the essence through reason and narration, and in this statement he has well shown the importance of addressing the status of oneness and unity, as well as paying attention to their difference, and finally has attempted to invalidate the views of dualists.
    Keywords: Sheikh bahaee. Monotheism.reason. Unity. Dualism
  • حمیدرضا خادمی*، رضا حصاری

    نظریات مختلف و گوناگونی درباره ظهور یا عدم ظهور خارجی و علمی اسماء مستاثر وجود دارد. برخی عارفان همانند فرغانی اسماء مستاثر را همان ذات احدیت می دانند. برخی بر اساس روایات موجود معتقدند اسماء مستاثر از اسماء خداوند است که حق تعالی آن ها را مخصوص ذات خود می داند. عرفا و حکما درمورد این اسماء ویژگی ها و احکامی را بیان کرده اند که ظهور یا عدم ظهور خارجی و علمی در این میان، مسئله ای مهم و اساسی است. برخی عرفا مانند فرغانی به عدم ظهور خارجی این اسماء حکم کرده اند و نسبت به ظهور علمی آن ها سخنی نگفته اند. در این میان، ابن عربی گرچه این اسماء را زیرمجموعه اسماء ذات می داند؛ اما او را می توان با توجه به عباراتش، در زمره منکران ظهور خارجی این اسماء دانست. برخی دیگر همچون امام خمینی به ظهور علمی و خارجی آن ها قایل اند. در این میان افرادی همانند علامه طباطبایی تنها به ظهور علمی چنین اسمایی اعتقاد دارند. در این مقاله ابتدا اسماء مستاثر تعریف می شوند، سپس درباره ویژگی ها و درنهایت، ظهور یا عدم ظهور خارجی و علمی این اسماء تحلیل بررسی می شود.

    کلید واژگان: احدیت, اسماء مستاثر, ظهور, وجه خاص
    Hamid Reza Khademi *, Reza Hesari

    There are various theories about the external and scientific appearance  or absence of. Some mystics, like Fergani, regard the name mostathir as the first determination.  According to existing traditions, some believe that the names mostathir are from the names of God that He considers them to be exclusive to His essence. Mystics and sages have expressed characteristics and rules about these names, and the external and scientific appearance or absence of them is an important and fundamental issue. Some mystics, such as Ferghani, have insisted non-appearance of these names and have not spoken about their scientific appearance. Others, like Imam Khomeini, believe in their external and scientific appearance. Meanwhile, somee like Allameh Tabatabai only believe in the scientific emergence of such names.People like Tabatabai, meanwhile, only believe in the scientific appearance of such names.In this article, first the name mostathir are defined, then the characteristics and finally the external and scientific appearance of these names are analyzed.

    Keywords: Effective names, Appearance, Oneness, the first determination, a special-mode
  • مظاهر احمدتوبی*
    از نظر مایستر اکهارت احدیت یا ذات الهی بالاتر از خدا یا خدای تثلیثی است. همین طور هم، او بین ذات نفس و قوای نفس تمییز می دهد. به عقیده اکهارت، ما پیش از خلقت در احدیت با او متحد بوده ایم. اما ما با خلقت از او خارج شده و در نتیجه اتحاد خود را با او از دست داده ایم. آن گاه احدیت خدا شد. این مقاله، که با روش توصیفی و تحلیلی نگارش یافته، به بررسی موضوع انقطاع، که اکهارت آن را طریق بازگشت نفس به خدا می داند، می پردازد. به نظر مایستر انقطاع یا آزادی بیرونی (به میل خود) و درونی، به همراه فیض الهی که از جانب خدا الزامی است، باعث می شود که ذات نفس بالاتر از اتحاد با خدای تثلیثی یا خدای خالق به اتحاد با احدیت یا انقطاع متعال دست یابد. بنابراین انقطاع، شخص منقطع و انقطاع متعال دوباره با هم یکی می شوند.
    کلید واژگان: اتحاد, احدیت, انقطاع, خدا, ذات نفس, فیض, مایستر اکهارت
    Mazaher Ahmadtobi*
    According to Meister Eckhart, the Godhead or the Ground of God is above God or the Trinitarian God. In the same way‚ he distinguishes between the Ground of the soul and the faculties of the soul. In Eckhart’s view, we were united with the Godhead before the creation of the world. But we went out from Him at the time of the creation and‚ as a result‚ lost the union with Him. Then the Godhead became God. This paper, which is written in a descriptive and analytical way, deals with detachment Eckhart considers as the path of return of the soul to reunite with the Godhead. According to Meister, detachment or an external (voluntarily) and inward freedom‚ with grace which is necessary from God, causes the Ground of the soul to reach to the union with the Godhead or supreme detachment above the union with God or the Creator God. Therefore detachment‚ the detached person and supreme detachment are reunited again.
    Keywords: Meister Eckhart, the Godhead, God, the Ground of the Soul, Detachment, Grace
  • حمید جعفری قریه علی*
    آنه ماری شیمل به عنوان واسطه اسلام و غرب، پژوهش های بسیاری در خصوص عرفان و تصوف داشته است. او از دیدگاه انسانی مومن و دانشگاهی به آثار عرفانی می نگریست.
    «هلموت ریتر» با مطالعه و تدبر در نسخ قدیمی و هم چنین پدید آوردن کتاب کم نظیر «دریای جان»، عشق و ارادت خود را به وادی سیر و سلوک عارفانه ایرانی- اسلامی بیان کرده است.
    فریتس مایر نیز با کشف زوایای نهفته و دور از چشم دیگر پژوهشگران، آن چنان از زندگی بهاء ولد پرده بر داشته که او را برای همیشه از سایه پسرش مولانا جلال الدین جدا ساخته و در پژوهشی که مدت ده سال طول کشیده، زندگی و خط سیر فکری و عرفانی ابوسعید ابوالخیر را به جامعه عرفان پژوه تقدیم کرده است.
    کلید واژگان: توحید, عرفان شیعی, ابن عربی, وحدت شهود, فنا, احدیت
    Hamid Jafari Qariyeh Ali*
    The present study investigates the works of some contemporary orientalists who have conducted broad scientific evidentiary studies on mysticism. As a mediator between Islam and the West, Annemarie Schimmel did extensive studies on mysticism, looking through the lens of a believer and an academician. Hellmut Ritter’s studies on old manuscripts and the collection of Daryaye Jan are an indication of his devotion to and love of Iranian-Islamic mysticism. Fritz Meier revealed the hidden aspects of Baha Valad’s life and released him from being overshadowed by his son, Molana Jalaluddin. A decade of research on the life and thought of Abu-Saeed Abolkheir was his invaluable contribution to mystic studies. The elaborative and refinery studies of theses researchers, along with their exemplary knowledge and scientific courage, introduced to the world a great part of Persian mysticism and literary treasure.
    Keywords: mysticism, Annemarie Schimmel, Hellmut Ritter, Fritz Meier
  • علی اکبر افراسیاب پور*، جلیل محمدی
    شمس الدین محمد اسیری لاهیجی (ح840- 912 ق) یکی از عرفای شیعی در عصر تیموری است که در آثار منظوم و منثور خود به بیان اندیشه های عرفانی در حوزه نظری و عملی پرداخته است. محوری ترین بحث در عقاید او طرح نظریه «وحدت وجود» است که تحت تاثیر ابن عربی و شیخ محمود شبستری آن را با بیانی زیبا ترسیم می کند. وحدت وجود که تفسیری عرفانی از توحید به شمار می آید، از قرن دوم هجری در عرفان اسلامی سابقه داشته و توسط ابن عربی به زبانی فلسفی روش مند گردیده است و اسیری لاهیجی یکی از شارحان نظریه وحدت وجود به شمار می آید که ضمن بهره گیری از مضامین مولوی و حافظ به عارفان اولیه نیز اشاره دارد و از «وحدت وجود» به «انسان کامل» می رسد و خداوند را وجود حقیقی و اصیل به شمار می آورد که دیگر موجودات جلوه های آن نور سرمدی هستند.
    کلید واژگان: توحید, عرفان شیعی, ابن عربی, وحدت شهود, فنا, احدیت
    Ali Akbar Afrasiyabpour*, Jalil Mohammadi
    Shams-Aldin Mohammad Asiri Lahiji, in whose poetry and verses, he tried to depict Gnostic notions in theoretical and practical terms is one of the Teymurian’s Shi’ite Gnostics (840- 912A.H.). The most fundamental premises, in his discussion, are the presentation of the “Unity of Existence” theory. Being impressed by Ibn Arabi and Sheikh Mahmood Shabestary, he proposes his ideas aesthetically. The “Unity of Existence” theory is considered as a kind of interpretation of Monotheism whose roots are in Islamic Gnosticism in the 2nd century that is analyzed by Ibn Arabi methodologically with a kind of philosophical interpretation. Asiri Lahiji is also considered as one of the proponents of the“Unity of Existence” theory while contemplating and implying Hafez and Molavi Gnostic concepts as well as Earlier Gnostics. He elaborates on the “Unity of Existence” proceeding to the “Perfect Universal Man.” The unique “God” is the genuine and gracious Absolute Unity, the sole eternal “light”, from whose essence all the other creatures are mere reflections.
    Keywords: Monotheism, Shiite Gnosticism, Ibn Arabi, Unity of Vision, Ego, Extinction, Absolute Unity
  • هادی وکیلی*، حسین زحمتکش
    مرتبه ذات احدیت، نخستین تعین و تجلی ذات غیب الغیوب است که در آن، اسماء و اعیان، اتحاد مفهومی و مصداقی با یکدیگر و با ذات دارند. تلقی از ذات احدیت در لسان عرفا، معمولا بدین شکل است که آن را مرتبه ظهور حضرت هویت و غیب الغیوب و باطن مقام واحدیت می دانند و این هر سه، مراتب ذات حق تعالی را در مقابل مراتب خارج که عبارت از جبروت، ملکوت و ملک است، شکل می دهند؛ البته اساسا چنین تغایری میان مراتب مذکور بنا به اعتبار است، زیرا این اصل در عرفان پذیرفته شده است که وجود یک حقیقت بیشتر ندارد. ذات احدیت، حقیقت به شرط لا از کثرات و ممکنات است و جایگاه اعتبار اسمای ذاتی الهی می باشد. بنابراین، مرتبه احدیت که خاستگاه تنزیه و عین الجمع است، هرچند اسماء و صفات را مکتوم می دارد، با این حال در قوس نزول، سرآغاز تجلیات و تعینات اسمائی می شود. در این میان، نحوه گشایش تجلیات ذاتی احدی به واسطه فرآیند «فتح مطلق» ترسیم می شود. از این مرتبه در لسان قرآن به «مقام او ادنی» تعبیر شده است و گهگاه بر آن «بطن سابع» نیز اطلاق می شود.
    کلید واژگان: احدیت, واحدیت, جمع الجمع, قاب قوسین, او ادنی
    Hadi Vakili *, Hossein Zahmatkesh
    The stage of the Unity essence is the first stage of manifestation and determination of the essence of the “Unseen of the Unseens” in which the names and entities have conceptual and denotation unity with each other and with the Essence. Perception of the unity essence in mystics language is usually uttered as the stage of manifestation of presence of ipseity and the Unseen of the Unseens and the inner of the station of One-ness and all these three form the stage of essence of The Almighty God against the exterior stages which are Sovereignty، the Kingdom of unseen and solid forms; certainly such alteration between the mentioned stages are hypothetical، because this principle has been accepted in mysticism that the being has only one nature. Unity Essence is the truth condition- to- no from the diversities and contingents and is the stand of the credibility of the essential names of the divine. Therefore، the stage of the unity essence which is the origin of glorification and actual-union، although it hides the names and the attributes، meanwhile in descending Arc it becomes the prelude of manifestation and determinations of the names. However the manner of the exposure of the manifestation of the unity essence is shown by the process of ''Absolute Victory''. This stage is quoted in Quran as ''the stand of or Undermost'' which is occasionally called as ''the seventh inner''.
    Keywords: Unity of God, Oneness of God, Union of all Unions, Nearness of God, Islamic Mysticism
  • منیره سیدمظهری
    مساله تشبیح و تنزیه خداوند و چگونگی رابطه آن با ذات حق از پرگفتگوترین مسائل خدا شناسی است که در میان الهیون اعم از متکلم و فیلسوف و عارف نیز سابقه طولانی داشته و قرن ها مورد بحث و مناظره قرار گرفته است. در این گفتار، ابتدا به تبیین اهمیت و ضرورت این بحث پرداخته شده و در این راستا به دیدگاه فرقه های کلامی مانند اشاعره، معتزله و اهل حدیث در باب صفات تشبیهی اشاره شده است، سپس ضمن بیان تفضیلی دیدگاه محی الدین عربی در این زمینه و نظریات او در «فتوحات مکیه» و «فصوص الحکم» تفاوت آراء و نتایج به دست آمده از دلایل او در این دو کتاب مورد بررسی قرار گرفته است و در پایان این گفتار، نظر نهایی «شیخ اکبر» که همان جمع میان تشبیه و تنزیه است و اینکه بحث از تشبیه و تنزیه در مرتبه فیض مقدس است نه مقام ذات و نه فیض اقدس، آورده شده است.
    کلید واژگان: ابن عربی, تشبیه, تنزیه, واحدیت, احدیت
    Dr. Monireh Seyyed Mazhari
    The issues of closeness and transcendence of God and their relation with theAlmighty God is one of the most argumentative ones in theism so that they havemarked a long record and arguments among theologians including scholastictheologians, philosophers, and mystics. This paper first examines the importanceand necessity of the issue and later deals with the viewpoints of scholastictheological sects such as Asharite, Mutazilite, and traditionalists in terms ofassimilated attributes. Then having explained in details the views of Muhyiddin Al-Arabi in the aforementioned and his attitudes in his books titled 'Futuhat al-Makkiyya (Meccan Revelations) and Fusus al-Hakam (The Ringstones of Wisdom)the different views and results gained from his evidences in the above two booksare discussed. In the end, the final remarks of Sheikh Akbar, that is gathering thecloseness and transcendence together and that they are ranked as the holy grace notthe nature or the holiest grace, is provided.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال