به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "حدیقه الحقیقه" در نشریات گروه "ادیان و عرفان"

تکرار جستجوی کلیدواژه «حدیقه الحقیقه» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • حجت الله کمری راد، رضا بروزیی*، شراره الهامی، رقیه علوی

    پا به پای سیر تاریخی دغدغه تربیت انسان، ارتباط او با خدا، خود، دیگران و طبیعت نیز به عنوان زمینه رشد عقلانی و منش اخلاقی مطرح بوده است. متون منظوم ادب فارسی سرشار از مفاهیم اخلاقی و ارزش های والای تربیتی است که دو اثر گران سنگ ادبیات عرفانی یعنی حدیقه سنایی و منطق الطیر عطار از امهات آن محسوب می شود. در مقاله حاضر به بررسی اخلاق و ارتباط چهارگانه بشری در این دو اثر پرداخته ایم. روش پژوهش کتابخانه ای و نوع تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. نتیجه به دست آمده از پژوهش این است که ارتباط انسان برپایه وحدت وجود در منطق الطیر نسبت به حدیقه بارزتر و بیشتر است؛ این مسیله به نوع ماهیت این دو اثر بازمی گردد.در حدیقه سنایی رابطه انسان با خدا بیشتر بر مبنای رابطه «وجودشناختی» و «خدا- بنده» استوار است که نتیجه آن می شود که فضای خوف (از عقوبت الهی در انجام تکلیف) و ترک مالکیت، بیشتر بر رابطه انسان با خدا استوار باشد تا رابطه عاشق و معشوق که در منطق الطیر عطار نمایان است. در منطق الطیر پیوندی که از راه عشق با معشوق حاصل می کند چنان است که او را با تمام کاینات، با تمام آنچه ماورای کاینات و با تمام آنچه برتر از کاینات تصور می شود، پیوندمی دهد

    کلید واژگان: اخلاق, ارتباط های چهارگانه بشری, حدیقه الحقیقه, منطق الطیر
    Hojjatollah Kamari Raad, Reza Borzooiy *, Sharareh Elhami, Roghayyeh Alavi

    Throughout the historical course of human education, his relationship with God, himself, others and nature has also been considered as a precondition for intellectual development and moral character. The poetic texts of Persian literature are full of moral concepts and high educational values, of which two precious works of mystical literature, namely Hadiqah al-Haqiqah of Sana’ei and Mantiq al-Tair of Attar, are considered. In the present article, we have examined ethics and the four human relations in these two works. The research method is library and the type of research is descriptive-analytical. The result obtained from the research is that human communication based on the unity of existence in the logic of bird is more obvious and more than the hadith; This issue goes back to the nature of these two works.In Sana’ei’s hadith, man's relationship with God is based more on the "ontological" and "God-servant" relationship, which results in the atmosphere of fear (of divine punishment in doing one's duty) and abandonment of property, more on man's relationship with God. May God be steadfast in the relationship between the lover and the beloved, which is evident in Attar's Mantiq al-Tair. In Mantiq al-Tair, the connection that he achieves through love with his beloved is such that he connects him with all the universes, with all that is beyond the universe, and with all that is thought to be superior to the universe.

    Keywords: : Ethics, the four human relations, Hadiqah al-Haqiqah, mantiq al-tair
  • فاطمه دانشور، جمال احمدی*، صادق زمانی، شراره الهامی
    وجود شر قرن ها، به عنوان مسیله ای برای خداپرستان بوده است. باور به اینکه جهان، با شمار زیاد شرور مخلوق و تحت نظارت مطلق خیر اعلی و قادر مطلق و دانای مطلق باشد، مشکل به نظر می رسد. اهمیت جهان بینی درخصوص شرور تا بدان جاست که به عنوان یکی از مضامین مهم و برجسته، نه تنها در متون کلامی و فلسفی و حکمی، بلکه در متون عرفانی نیز به وفور دیده می شود. در این مقاله نگارندگان پس از اشاراتی کوتاه به پاسخ هایی که به مسیله شرور داده شده است، با روش توصیفی-تحلیلی، به مصداق های مسیله شر در منظومه عرفانی حدیقه سنایی می پردازند. حکیم سنایی از نظر اصول اعتقادی و کلامی دنباله رو اشعری - ماتریدی است و در این سپهر فکری به آن اندیشیده است. نتیجه ای که از این پژوهش به دست می آید حاکی از آن است که سنایی با رویکردی عرفانی در مسیله شرور با حکمای الهی متفق القول است و شرور را به طور کلی نفی می کند. بر اساس منظومه فکری او، اراده الهی خیر محض است و این اصل از اساسی ترین پایه های جهان بینی اوست و با تعبیرهای متفاوت از آن سخن گفته است.
    کلید واژگان: خیر و شر, سنایی, حدیقه الحقیقه, عدل الهی, حسن و قبح
    Fatemeh Daneshvar, Jamal Ahmadi *, Sadegh Zamani, Sharareh Elhami
    The existence of evil has been a problem for worshipers for centuries. It seems difficult to believe that the world, with its large number of evil creatures and under the absolute control of the supreme good, the omnipotent, the omniscient. The importance of the worldview regarding evil is such that it is seen as one of the most important and prominent themes, not only in theological, philosophical and theological texts, but also in literary texts. In this article, after brief references to the answers given to the problem of evil, the authors deal with the examples of the problem of evil in Sanae'i Hadiqat Al- Haqiqa by descriptive-analytical method. Hakim Sanaei is a follower of Ash'ari-Maturidi in terms of doctrinal and theological principles and has thought about it in this field of thought. The conclusion obtained from this research indicates that Sanaei agrees with the divine sages on the issue of evil and rejects evil in general. According to his system of thought, the divine will is pure good, and this principle is one of the most basic foundations of his worldview, and he has spoken about it in different interpretations.
    Keywords: Good, Evil, Sanaei, Hadiqat Al-Haqiqa, Divine justice
  • فاطمه امامی*، شهین اوجاق علیزاده، صدیقه سنایی
    خردگرایی به مثابه مولفه ای بنیادین و کارمایه ای اساسی، همواره جزئی ثابت در شعر و هنر ایرانی بوده است؛ چه تعالی اجتماعی و تکامل تمدن، متوقف بر خردورزی و بهره مندی از این عنصر در جهان بینی است. اگرچه سنت غالب سبک خراسانی، «طبیعت گرایی» بوده است، با این همه شاعران این سبک فکری، به خردگرایی نیز بی توجه نبوده اند و مضامین مرتبط با خرد در میان اشعار این دسته به خوبی هویداست. هدف از این نوشتار بررسی جایگاه این عنصر در شعر سنایی و عمدتا در حدیقه الحقیقه است. بررسی محتوای حدیقه الحقیقه حکایت از بسامد بالای مضامین و مفاهیم مرتبط با خرد و خردگرایی نزد شاعر آن دارد، به طوری که تکرار 13 بار واژه «عقل»، 3 بار واژه «خرد» و ترکیبات آن، 9 بار «عقل کلی» و 1 بار «اللباب» در 22 بیت فصل اول منظومه حدیقه الحقیقه نشان از رویکرد عقلایی و خردمندانه سنایی در کتاب دارد.
    کلید واژگان: سنایی, خردگرایی, خرد گریزی, حدیقه الحقیقه, سیر و سلوک عرفانی
    Fatemeh Emami *, Shahin Ujaq Alizadeh, Sedigheh Sanaee
    Rationalism as a fundamental component and core material has always been an element of Iranian poetry and art, since social excellence and perfection of civilization depend on rationality and deployment of this element in the worldview. Although "naturalism" has been the dominant tradition of the Khorasani style, however, the poets of this style have not ignored rationalism, and wisdom-related themes in the poems of this category are evident. The purpose of this article is to investigate the position of this element in Sanā'ī's poems and mainly in Ḥadīqat al-Ḥaqīqa. Examination of the content of Ḥadīqat al-Ḥaqīqa indicates high frequency of the themes and concepts related to wisdom and rationality to this poet, just as the fact that the word ’aql (intellect) was repeated 13 times, khirad (wisdom) and its cognates were repeated 3 times, ‘aql kullī (universal intellect) was repeated 9 times and al-Lubāb occurred once in 22 verses of the first chapter of the poetry collection of Ḥadīqat al-Ḥaqīqa illustrates Sanā'ī's rational and wise approach in the book.
    Keywords: Sanā'ī, Rationalism, Irrationalism, Ḥadīqat al-Ḥaqīqa, mystical journey
  • کتایون مرادی، علی محمد موذنی*

    بدیهی است که تصوف و عرفان از موضوعات بسیار مهم در تحولات شعر فارسی در قرن ششم بوده و سنائی نخستین کسی است که به ایجاد منظومه های بزرگ عرفانی (چون حدیقه الحقیقه و طریق التحقیق) توجه کرده است. علاوه بر این، بسیاری از قصائد او به موضوع اخیر اختصاص داده شده است. بررسی احوال و آثار مولانا و سنایی درنظر ادیبان و محققان فارسی زبان - اعم از ایرانی و غیرایرانی- بسیار مهم بوده است. نگارنده در این جستار برآنست که با روش تحلیلی- توصیفی مبتنی بر مطالعه بینامتنی، به بررسی تاثیرات سنایی بر مولوی بپردازد. برآیند تحقیق نشان می دهد که مولوی با همه عظمت و بزرگی، عمیقا متاثر از اندیشه و آثار شاعر غزنه است. مولوی هرگاه به مسائل عارفانه و عشق و ایمان صادقانه می پردازد، خود را به سنایی بیش از دیگران نزدیک می بیند. به تعبیر محققان، مولوی بیشترین اقتباس را از آثار و اشعار سنایی داشته است و این اقتدا تا آن جا پیش می رود که برخی مولوی را متهم به پیروی بیش از حد از سنائی می کنند. این تاثیر با هنرنمایی های مولوی در زمینه ذهن و زبان و تصاویر و حکایات با زیبایی بیشترخودنمایی می کند.

    کلید واژگان: سنایی, مولانا, بینامتنیت, حدیقه الحقیقه, مثنوی مولوی
    Katayoun Moraadi, Alimohammad Moazzeni*

    Of the issues, especially in the sixth century, was Sufism and mysticism that strongly crept persian poem and Sanai is the first person that notice the great mystical systems. Hadight Alhaghigheh and Tarigh Altahghigh systems, are two works on Sufism and mysticism And moreover many of his odes is dedicated to the latter.Examine the life and works of Rumi and Sanai in persian language scholars and researchers - both Iranian and non-Iranian - is very important. The aim of this study is that with descriptive analytical method on base of intertextuality study, to examine the impact of Sanai on Rumi deal.The result proves that Rumi with all greatness is deeply influenced by the ideas and work of the poet Ghazni. If the issues Rumi's mystical love and a sincere faith see himself more than others close to him. According to researchers Rumi most have borrowed from Sanai and the follow so far is that some accuse Rumi to follow too of Sanai.The effect on the mind and language and images and anecdotes is very clear and undeniable.

    Keywords: Sanai, Rumi, Intertextuality, Hadight Alhaghigheh, RumisMathnavi
  • حسین حیدری*، عباس شاه علی رامشه

    حدیقه الحقیقه حکیم سنایی در حد واسط قلمرو شریعت و طریقت قرار دارد. در این کتاب بنا بر روحیه شریعت مدار و زاهدانه سنایی، گناهان کبیره شناختی (شرک و...) و گناهان کبیره رفتاری (لواط و...) نمود یافته و با توجه به طریقه عرفانی سنایی، هفت گناه اخلاقی آز، شهوت، کبر، بخل، خشم، حقد، حسد به عنوان «هفت در دوزخ» معرفی شده است. بررسی و بازتاب انواع گناهان کبیره شناختی، رفتاری و اخلاقی در حدیقه سنایی و به دست دادن زنجیره علی این گناهان با توجه به سرچشمه های قرآنی و روایی و حکمی آن و زمینه اجتماعی عصر سنایی، ما را به این حقیقت می رساند که هفت گناه کبیره اخلاقی در کلام او زمینه علی دیگر گناهان کبیره شناختی و رفتاری هستند و این مهم در جای خود گره خوردگی شریعت و طریقت را در سبک حدیقه سنایی تبیین می سازد. بنابراین سنایی نه تنها به عنوان یک واعظ زاهد و یک شاعر عارف، بلکه به عنوان یک منتقد جدی اجتماعی، با گناهان و رذایل اخلاقی عصر خود مبارزه می کند. این پژوهش در جای خود اهمیت و سازوکار عنصر اخلاق را در پیشگیری از گناهان در نظام عرفانی سنایی نشان می دهد.

    کلید واژگان: حدیقه الحقیقه, گناهان شناختی, گناهان رفتاری, گناهان اخلاقی, زنجیره علی گناهان
  • افسانه رونقی*، علی اصغر حلبی، محمد علی گذشتی

    مکتب روان شناسی یونگ بر اساس مفهوم ناخودآگاه ذهن بشر بنا شده است. محتویات و ذخایر بخش ناخودآگاه جمعی ذهن انسان «کهن الگو» نام دارد که طبق نظر یونگ معمولا به شکلی ناخواسته و با زبانی نمادین از طریق خودآگاه ذهن، در فرهنگ های اقوام مختلف جهان نمودار می گردد. اسطوره ها، رویاها، ادبیات، هنر، دین، کشف و شهودهای عرفانی، بستر مناسبی برای تجلی این تصاویر و مفاهیم کهن هستند. آثار عرفانی برخاسته از روح و ناخودآگاه ذهن صاحبان خود، به سبب دریافت کمالات و ادراکات باطنی عرفا، برای بررسی کهن الگوها از اهمیت ویژه ای برخوردارند.  حدیقه سنایی یکی از آثار ارزشمندی است که موضوع آن توحید، عرفان و اخلاق است و پیام آن دعوت به درون بینی است. فضای عارفانه و رمزآمیز حاکم بر حدیقه، تاثیرپذیری از اساطیر، وجود شعرهای روانی، به ویژه قلندریات و شطحیات و طامات، تعلیم مقاصد صوفیه از راه خیال انگیزی و شاعری، درآمیختن مضامین عارفانه و عاشقانه، برای اولین بار به وسیله سنایی به عنوان پیشرو شاعران عارف، این اثر را برای بررسی کهن الگویی حائز اهمیت می سازد. تحقیق حاضر با هدف تحلیل محتوایی و بررسی تطبیقی کهن الگوها بر اساس نظریه یونگ در حدیقه صورت گرفته است و رابطه آرا و عقاید یونگ را با عرفان و تصوف ایرانی در منبع موثقی چون حدیقه بیان می کند. همچنین وجوه شباهت و اختلاف دیدگاه یونگ و سنایی را یادآور می شود. در پایان، با بررسی کهن الگویی دو حکایت، نمود و تجلی  مضامین کهن الگویی را در گونه های ادبی چون شعرهای غنایی و حکایت های عارفانه کوتاه، خاطرنشان می سازد. یافته ها نشان می دهد که  سنایی در شعرهای روانی خود که حاوی مکاشفات عارفانه اوست، تحت تاثیر ناخودآگاه جمعی قرار گرفته  و برای بیان مقاصد عرفانی از  مفاهیم کهن الگویی بهره فراوانی برده است. در نهایت  نتیجه می گیریم  نمادها و مضامین کهن الگویی که گاه معنایی قدسی به خود می گیرند، علاوه بر تاثیرگذاری در درک این گونه اشعار، خواننده را به سوی تعالی و کمال رهنمون می سازند.

    کلید واژگان: حدیقه الحقیقه, روان شناسی یونگ, کهن الگوها, حضرت سلیمان
  • فضل الله جهان آرا، سیدمحمود سیدصادقی، جواد کبوتری

    اسطوره و کهن الگوهابیان کننده آرزوها و افکار جوامع بشری مملو از حکایاتی هستند، پیرامون خدایان، پهلوانان، موجودات فراطبیعی و حوادث خارق العاده که در زمان های آغازین به وجود آمده اند، و در هر سرزمینی بخشی از هویت، تمدن و فرهنگ آن سرزمین به شمار می روند. روایت های عرفانی یکی از اساسی ترین محمل ها برای بروز کهن الگوها و اسطوره ها می باشند، و اسطوره های عرفانی از بن مایه های پرکارکرد در تاریخ و ادبیات فارسی به ویژه سرودهای عرفانی هستند. به همین جهت بررسی کارکردهای معنایی و تحلیل و تفسیر آنها موجب خواهد شد؛ که خوانندگان آثار عرفانی، به درک و دریافت روشنی از این اسطوره ها در حوزه عرفان دست یابند. نگارندگان با توجه به اهمیت نماد پردازی روایت های عرفانی و لزوم تفسیر آنها برای درک متن و حصول کارکردهای روایی آن به بررسی عناصر اسطوره ای عرفانی پرداخته اند. از آن جاییکه روایت های عرفانی از تمام اجزای فرهنگی و اندیشه بشری علی الخصوص کهن الگوها بهره می برند، در این مقاله برآنیم؛ که با جستجو در حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه به بررسی کاربرد عناصرخیالی اسطوره های عرفانی به شیوه تحلیلی بپردازیم.

    کلید واژگان: روایت, نمادپردازی, اسطوره, عرفان, حدیقه الحقیقه, سنائی
  • سعید گراوند*، سجاد دهقان زاده
    عمل و تحلیل عرفانی آن، یکی از مهم ترین مسائل مورد بررسی در اغلب سنت های دینی و عرفانی است. این مسئله در بسیاری از منابع دین اسلام، اعم از فقهی، اخلاقی و عرفانی، به عنوان یک موضوع عرفانی قابل ملاحظه است. در آیین هندو نیز عمل در براهمنه ها و پورانه ها و بهگود گیتا مورد تاکید است. در دو متن حدیقهالحقیقه و بهگودگیتا، عمل و انجام تکالیف دینی تبلوری ویژه یافته و از آن به عنوان یکی از بدیل های طریق رستگاری تعبیر شده است. در این پژوهش، خدا آدمی را برای عمل خلق کرده است؛ بخصوص التزام به اعمال شرعی در همه مراحل سلوک برای همه لازم و ضروری است. تا آنجا که می تواند صفات آدمی را تغییر دهد. در حدیقه اهل عمل، بر اساس امکان وجودی و اغراض مختلف، متفاوت عمل می کنند. درحالیکه در بهگود گیتا عمل انسان ها بر اساس گونه ها (کیفیات ازلی) است. به علاوه، انسان ها بر اساس طبقات مختلف اجتماعی، هریک اعمال و تکالیف خاص خود را دارند.
    این نوشتار به بررسی و مقایسه چیستی عمل و ابعاد مختلف آن در دو متن حدیقهالحقیقه و بهگودگیتا می پردازد.
    یافته های تحقیق نشان می دهد که حدیقه الحقیقه و بهگودگیتا، با تفسیر خود از حقیقت عمل، الگویی از عرفان عمل گرا و سلوک معنوی را نشان می دهند که مانع اشتغال دنیایی انسان معاصر نیست. افزون بر این، برخلاف تلقی نادرست از عمل و عمل گرایی و نتایج سوء آن در جهان معاصر، حدیقه و بهگودگیتا برای نیل آدمی به شکوفایی معنوی، بر اصالت عمل و انجام تکالیف دینی، اصرار می ورزند.
    کلید واژگان: حدیقه الحقیقه, بهگودگیتا, عمل, ترک عمل, شریعت
    Saeed Geravand*, Sajjad Dehghanzadeh
    Practice and the mystical analysis of practice is one of the most important issues which are studied in most religious and mystical traditions. In many Islamic, fiqhi, ethical and mystical sources, practice is presented as a systematic mystical work. In Hindu faith, too, Brahmans, Pourhanis and Bhagavad Gita lay emphasis on practice. In the two texts of Hadiqqat Al-Haqiqah and Bhagavad Gita, performing religious duties is specially crystalized and it is referred to as one of the alternatives of salvation. The research argues that God has created man so that he may work, especiall regarding the compliance with religious duties which everyone has to perform in all stages of mystical journey, in so far as one can make a change in one's attributes. In Hadiqah, active people act differently according to their potentialities and purposes while in Bhagavad Gita, man’s action is based on his manners (primordial qualities). In addition, everyone has his/her own special actions and duties considering one's social class. The present paper expounds the nature of action and inaction by referring to the two texts of Hadiqat al-Haqiqah and BhagavadGita and makes a contrast between their views. The research findings show that through their interpretation of the truth of practice, the texts of Hadiqa al-Hagiqa and Bhagavad Gita provide a pattern of pragmatic mysticism and spiritual conduct that does not hinder the contemporary man from carrying out his worldly activities. In addition, contrary to the misconception about practice and pragmatism in modern time, and its adverse consequences on the contemporary world, Hadiqa and Bhagavad Gita insist on the principality of action and performing religious duties for the attainment of the highest state of divine nearness.
    Keywords: Hadiqat al-Haqiqa, Bhagavad Gita, practice, inaction, Sharia
  • منظر سلطانی، شهریار مشکین دائم هشی
    آمیختگی اندیشه های عرفانی با ذوق شعری، اگرچه در سده چهارم هجری با رباعیات ابوسعید ابی الخیر آغاز شد، اما سنایی نخستین شاعری است که بسیاری از شعرهایش جز در قلمرو عرفان قابل شرح و تفسیر نیست؛ یعنی هدف و قصد گوینده آن ها بیان مضامین عرفانی است. وی جهان بینی تصوف را در آثار خویش شکل بخشیده و در این زمینه چنان برجستگی پیدا کرده که حدیقه او را می توان دائره المعارف عرفان و تصوف نامید؛ زیرا شامل مواعظ و روایات و امثال و حکایات بسیار در زمینه های گوناگون عرفانی است. یکی از مباحث عمده این کتاب معنوی، معرفت حق است. در نظر صوفیان مراد از معرفت، همان شناخت خداوند است. در عرفان، حقیقت، یکی بیش نیست که حق تعالی است، از این رو معرفت حقیقی، معرفت به خداوند است و این معرفت، یا به افعال یا به صفات یا به ذات خداوند تعلق می گیرد. به باور آنان، معرفت معنایی نورانی است که تعبیر از آن قابل تصور نیست و در هنگام ضرورت جز با الفاظ متشابه و استعاری، قابل بیان نیست و نمی توان آن را در مدرسه تعلیم داد. معرفت از نزد خدا بر قلب عارف افاضه می شود. در این پژوهش، دیدگاه های حکیم سنائی درباره معرفت در حدیقه تبیین شده است؛ اثری که در دوران پختگی معنوی شاعر سروده شده و جامع نظریات عرفانی او در این زمینه است.
    کلید واژگان: معرفت, علم, نفس, سنایی, حدیقه الحقیقه
    Manzar Sultani, Shahryar Meshkin Daem Heshi
    Although the intermingling of mystical ideas with poetic verve began in fourth century hegira with the quadrants of Abu Saeed abi-al-Khair، Sanai is the first poet whose poems are not explainable and interpretable except in the domain of mysticism. In other words، the objective and purpose of the poet in his works is to express mystical themes. He has given shape to mystical worldview in his works and has reached such a perfection in this field that his Hadiqah can be considered an encyclopedia of mysticism and Gnosticism، because it contains numerous admonishments، traditions، examples and anecdotes in different mystical fields. One of the main subjects of this spiritual book is knowledge of the Absolute Truth (God). In the viewpoint of the mystics knowledge is the very understanding of God. In mysticism، Truth is only One، that is، the Almighty God. Hence، true knowledge is knowledge of God and this knowledge is related to the acts، attributes or the quiddity of God. The mystics maintain that knowledge is an illuminated meaning whose interpretation is not conceivable and at the time of necessity it cannot be expressed except through similar words or allegories and cannot be taught. The heart of the mystic is blessed with the knowledge God. The present research is an attempt to study the viewpoints of Sanai about knowledge in his Hadiqah، which was composed during the time of maturity of the poet and contains all his mystical viewpoints.
    Keywords: knowledge, soul, Sanai, Hadiqat ul, Haqiqah, grandeur, light
  • مریم محمودی
    تعقل و خردگرایی از موضوعات مورد توجه دانشمندان مسلمان در ادوار مختلف تاریخ بوده و موضع گیری های متفاوتی در برابر آن انجام شده است. عرفا از گروه هایی بوده اند که با تاثیر پذیرفتن از اشاعره از چشم اندازهای مختلفی به عقل نگریسته اند. سنایی، شاعر توانمند فارسی زبان که برای اولین بار روح عرفان را در کالبد شعر فارسی دمید در آثار خود این موضع گیری های متفاوت و متناقض را به خوبی منعکس کرده است؛ یعنی گاهی تکریم و تعظیم عقل و گاهی تحقیر و تضعیف آن. بررسی ها نشان می دهد که سنایی و دیگر عرفا با عقل مطلق یا عقل کلی مخالفت ندارند بلکه دشمنی و نقار آنها با تعقل استدلالی است که در حوزه معرفت دینی به کار گرفته شود.
    کلید واژگان: سنایی, عرفان, عقل, خردگرایی, دیوان سنایی, حدیقه الحقیقه
    Dr. Maryam Mahmoodi
    Wisdom and rationalism have been interesting topics for Muslim scholars in various eras in history and there have been different positions against them. Mystics were member of those groups that being impressed by poets have looked at wisdom from various perspectives. Sanayee, as a powerful Persian poet, who blew the spirit of mysticism into Persian literature, has successfully reflected different and opposing positions against that. That is, sometimes respecting and evaluating wisdom and some other times contempt and impairing it. Some studies reveal that Sanayee and other mystics dont oppose the absolute or general wisdom, but their enmity and opposition is against reasonable rationality employed in religious cognition.
نمایش نتایج بیشتر...
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال