به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « حقوق زن » در نشریات گروه « فقه و حقوق »

تکرار جستجوی کلیدواژه «حقوق زن» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • محمد مهدی جنیدی

    همانطور ک می دانیم در نظام حقوقی ایران و قوانین و مقررات شرع و اسلام نقش، اهمیت و جایگاه زنان همواره مورد حمایت قانونگذار قرار داشته و به همین دلیل قوانین حمایتی زنان از گستردگی قابل توجهی در نظام حقوقی ایران برخوردار است. چه بسا با توجه به ترویج و گسترش تفکرات فمینیستی در ایران، همواره این گروه های افراطی حملات شدیدی را به بحث حقوق زنان در اسلام طرح ریزی کرده اند. در این مقاله که با روش تحلیلی-توصیفی نگارش شده است قصد داریم به بررسی و تحلیل حقوقی حمایت شرع و قانون گذار از زنان در نکاح، مهریه، نفقه و طلاق بپردازیم و به مصادیق و موارد حمایتی شارع و قانون گذار از زنان اشاره داشته باشیم و به بررسی و تحلیل این موضوع مهم و کلیدی بپردازیم. لازم به ذکر است روش تحقیق در این مقاله از نوع تحلیلی-توصیفی بوده و ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات از کتب و مقالات مربوطه می باشد.

    کلید واژگان: حقوق زن, مهریه, نفقه, نکاح, شرع, فقه امامیه, طلاق}
  • کبری رحیمی *، سعدالله رحیمی

    قاعده اهم و مهم یکی از قواعدی است که در فقه امامیه مورد استفاده واقع شده، و مورد مخالفت جدی هیچ فقیهی قرار نگرفته است و فقهای امامیه و غیرامامیه بر آن اتفاق نظر دارند. از آن‌جا که تشخیص صحیح اهم و مهم به عنوان ضابطه در تعیین مصلحت در توان هر کسی نیست و با وجود استثنا فراوان؛ نقدهای بسیار بر آن وارد است ولی، این قاعده منشاء عقلی فراتر از نژاد و زبان و فرهنگ دارد و در همه جوامع انسانی کارآمد و ضروری پنداشته می‌شود و در کتب عامه ذیل مصالح و مقاصد شریعت مطرح می‌شود، که از امور مهم در تحکیم و اهداف راهبردی خانواده به شمار می‌رود؛ فقها و حکما، ضمن بیان حریم خصوصی و اطلاعاتی و جسمانی، به بخش‌های حقوق افراد در حریم خصوصی ناشی از این قاعده توجه دارند. مواردی از تزاحم در حقوق خانواده بر اساس این قاعده تبیین شده است. پژوهش کیفی به شیوه کتابخانه‌ای، با استفاده از منابع معتبر علمی گردآوری شده است.

    کلید واژگان: حقوق زن, خانواده, قاعده اهم و مهم}
    Kobra Rahimi*, Saadallah Rahimi

    The rule of the most important and the important is one of the rules that has been used in Imami jurisprudence, and has not been seriously opposed by any jurist, and Imami and non-Imami jurists agree on it. Because it is not possible for everyone to correctly identify the most important criterion in determining expediency, and due to the existence of many exceptions; it is subject to a great deal of criticism, however this rule has a rational origin beyond race, language and culture and is considered efficient and necessary in all human societies. It is considered as one of the most important issues in consolidation and strategic goals of the family. The jurists and sages, while discussing privacy, information and physicality issues, pay attention to the individuals' rights in relation to privacy resulting from this rule. Cases of conflict in family law are explained according to this rule. Qualitative research has been conducted using a library method and valid scientific sources.

    Keywords: Family, The Rule of the Most Important, the Important, Woman's Rights}
  • دکتر خلیل الله احمدوند *، زهرا زیوری میرزایی

    این مقاله علمی در تطبیق این دو دین با نقاط مثبت فقه اسلام نسبت به حقوق خانواده بیشتر آشنا شده و دقت نظر فقها در حواشی و جزییات قابل تحسین است. با ریزبینی و نگاه جامع به زندگی زناشویی در می یابیم دیدگاه اسلام و زرتشت بسیار به هم نزدیک بوده و در خیلی از مطالب با هم مشترک می باشند. با توجه به این که هر دو دین برای امر ازدواج (با تفاوت در نوع ازدواج ها) تقدس قایل شده اند، لیکن دین زرتشت چون مهریه را مقابل طلاق می داند، مهریه ایی برای زن قایل نمی شود بر خلاف اسلام که این دو مقوله را از هم جدا می داند و مهریه را مختص طلاق نمی داند. در مورد حضانت نیز تفاوت چشم گیری بین این دو دین دیده می شود.

    کلید واژگان: حقوق اسلام, زرتشت, حق, ازدواج, حقوق زن, خانوده, زوج و زوجه}
  • محمد عابدی*، اعظم امینی
    نگرش اصیل به احکام قرآن کریم راجع به زن و مرد، گاه معرفت دینی متفاوتی را نسبت به گذشته نشان می دهد. در حقوق اسلام غالبا به اصل تساوی حقوق زن و مرد اعتقاد دارند؛ ولی، در موضوع طلاق نظریه مشهور آن است که به دلیل تفاوت های زن و مرد از حیث خلقت، طلاق اصولا با مرد است. اما، مساله اصلی این است که با توجه به پذیرش اصل تساوی زن و مرد در انحلال نکاح در مقررات بین المللی حقوق بشر آیا این دیدگاه با حقوق اسلامی سازگار است. این تحقیق نشان می دهد که از مدت ها پیش زن حق طلاق داشته است و موجبات طلاق به درخواست زن یا توافق زوجین در واقع شناسایی حق طلاق قانونی یا قراردادی برای زوجه است. پذیرش نظریه وجوب طلاق خلع و مبارات بر مرد و خارج کردن خلع و مبارات از اقسام طلاق و تحقق آن با اراده یکجانبه زن موید این ادعاست. باید فراتر رفت و «امساک بمعروف او تسریح باحسان» را تفسیر نوی کرد: وقتی مرد نتواند به نیکی با زن رفتار کند، طلاق زن بر او واجب است و زن متقابلا حق طلاق می یابد و اصالتا می تواند اجرای آن را از دادگاه بخواهد. تفسیری که با مقررات حقوق بشری در زمینه رفع تبعیض علیه زنان سازگار است.
    کلید واژگان: حقوق زن, حقوق اسلام, حق طلاق زن, منع تبعیض جنسیتی, تلازم تکلیف و حق}
    Mohammad Abedi *, Azam Amini
    The original attitude toward men and women in the rules of Holy Quran sometimes reveals a different religious knowledge regarding the past. In Islamic Law, they often believe in the principle of equal rights for men and women, however, about divorce, the well-established theory is that divorce is performed by husband due to differences between man and woman in terms of creation. But the main question is that as for the acceptance of man and woman equality in dissolution of marriage in International Human Rights Law, whether this opinion is compatible with Islamic Law. The present study shows that women have long had the right to divorce, and the grounds of divorce at the request of the wife or under the agreement of the couple is, in fact, recognition of legal or contractual right to divorce for the spouse. when husband is unable to treat his spouse well, it is necessary (for him) to initiate divorce, and wife reciprocally can get divorced, so she can originally ask the court for it. This is an interpretation which is in line with the rules of human rights on eliminating discrimination against women.
    Keywords: Woman’s Right, Islamic Law, The Right to Divorce, Prohibition of Gender Discrimination, Correlation of Right, Obligation}
  • آرمینا شفیعی*، ابراهیم چاردولی

    فیلم «مجبوریم» روایتی از رویدادی است که سه زن از طبقه های اجتماعی و فرهنگی متفاوت را به یکدیگر مرتبط می کند. «گل بهار» نمی تواند باردار شود و به همین خاطر با وکیلی به نام «سارا» آشنا می شود. سارا در مسیر یافتن پاسخ به دنبال «دکتر پندار» می رود و متوجه انجام عمل توبکتومی بدون رضایت و آگاهی موکلش می شود. روش «عقیم سازی توبکتومی» که از روش های ایمن و موثر برای کنترل دایمی باروری است باید با استانداردهای بالینی مناسب با رضایت کامل، آزاد و آگاهانه فرد انجام شود. بااین حال گاهی گروه های خاص جمعیت ازجمله مبتلایان به اچ،آی وی، افراد توان جو، اقلیت های قومی و جنسی یا طبقات فقیر ممکن است در معرض عقیم سازی بدون رضایت و آگاهی قرار گیرند، درحالی که هر دو گروه مردان و زنان در معرض چنین شیوه هایی قرار دارند، زنان بیشتر تحت تاثیر آن هستند. همچنین شیوه های اجباری مانند عقیم سازی غیرقانونی، حقوق زنان را بر تمامیت جسمانی خود نادیده می گیرد. در روایت فیلم نیز منازعه از یک سو درباره حق بر تمامیت جسمانی بیمار است و از سوی دیگر مصلحت گل بهار و پایان دادن به سواستفاده روانی و فیزیکی از او. فیلم مجبوریم روایتی از تلاش های هر سه زن برای تلاش در راه حق، مصلحت و آن چیزی است که از دید هر کدام بهتر است. داده های این پژوهش از طریق منابع کتابخانه ای جمع آوری شده و با روش توصیفی تحلیلی بررسی می شود.

    کلید واژگان: فیلم سینمایی مجبوریم, حقوق و سینما, حقوق زن, مصلحت عمومی, حق بر تمامیت جسمانی}

    The film "No Choice" connects three women from different social and cultural classes together through the narrative. "Golbahar" cannot get pregnant, so she meets a lawyer named "Sara." On the way to find answers, Sara approaches "Dr. Pendar" and finds out that she performed a tubectomy without the consent and knowledge of her client. Tubal ligation (also called female sterilization or "getting your tubes tied") is a safe and effective method for permanent fertility control. However, Tubal Ligation should have appropriate clinical standards with the individual's free and informed consent. However, certain groups, such as people with HIV, people with disabilities, ethnic and sexual minorities, or the poor population, may be subjected to sterilization without consent and knowledge. In contrast, both men and women experience exposure to such practices. Women are more affected by it, and coercive practices such as illegal sterilization ignore women's rights to their physical autonomy. The movie's narrative focuses on the right to self-determination and the right to the patient's physical autonomy. On the other hand, the expediency of GolBahar's situation, factoring mental and physical abuse, is explored. "No Choice" tells the story of three women striving for their rights. The story confronts expediency and how each woman perceives what is to be correct. This research data is collected through library sources and analyzed by descriptive-analytical method.

    Keywords: No Choice movie, law, cinema, right to Bodily integrity, women's rights, expediency}
  • لیلا ظریفی، مریم شهامت رزی

    یکی از اصول مسلم در آیین اسلام، حرکت و کرامت انسان است. جان، مال، آبرو، عقیده و رای آدمی همه حرمت دارند و باید همواره این حریم پاس داشته شود. در حرمت و کرامت انسان، هیچ تفاوتی بین زن و مرد نیست و در فرهنگ اسلامی، زن و مرد به عنوان مخلوقات خدا و مورد عنایت ویژه اویند. افتخار نظام حقوقی اسلام آن است که از همان ابتدا زنان را دارای حقوق اقتصادی، سیاسی، خانوادگی، قضایی، عبادی شناخته است. روش کار در این مقاله به این ترتیب است که ابتدا به بررسی شرایط و حقوق زن در سه بخش اجتماعی، سیاسی و مالی در عصر جاهلیت می‌پردازیم و بعد تحولی که اسلام در این شرایط و حقوق به وجود آورد، مطالعه می‌شود. هدف از این مقاله بیان بخشی از حقوقی است که اسلام برای زنان قرار داده است. این مقاله مطالعه ای پژوهشی به روش تحلیلی – توصیفی درباره این است که آیا اسلام و به تبعیت آن کشور جمهوری اسلامی ایران حقوق سیاسی برای زنان قایل شده است؟ با مراجعه به منابع فقهی و اسناد بین المللی و تجزیه و تحلیل مستندات آن ها این نتیجه بدست آمد که: در منابع فقهی اسلام مانند قرآن در آیاتی چون: امر به معروف و نهی از منکر، بیعت و...، هم چنین در روایات و سیره معصومین علیهم السلام به حقوق سیاسی زنان اشاره شده؛ هم چنین در قانون اساسی نیز در اصولی چون 56، 13، 6 و... مشارکت زنان و مردان را به طور مساوی تایید نموده و طبق این قانون زنان می توانند در منصب های گوناگون اجرایی و حکومتی وارد شوند.

    کلید واژگان: حقوق زن, جامعه اسلامی, تفاوت, تبعیض, کنوانسیون رفع تبعیض}

     One of the indisputable principles in Islam is human movement and dignity. Human life, property, reputation, opinion and opinion are all respected and this privacy must always be respected. In human dignity, there is no difference between men and women, and in Islamic culture, men and women are created by God and given special care by Evin. The pride of the Islamic legal system is that from the very beginning it has recognized women as having economic, political, family, judicial and religious rights. The method of this article is that we first examine the conditions and rights of women in the three social, political and financial sectors in the age of ignorance and then study the evolution that Islam brought about in these conditions and rights. The purpose of this article is to express some of the rights that Islam has set for women. This article is a research-analytical-descriptive research study on whether Islam and consequently the Islamic Republic of Iran have granted political rights to women? By referring to jurisprudential sources and international documents and analyzing their documents, it was concluded that: In Islamic jurisprudential sources such as the Qur'an in verses such as: commanding the good and forbidding the evil, allegiance, etc., as well as in narrations And the conduct of the Infallibles (peace be upon them) refers to the political rights of women; Also in the constitution, in principles such as 56, 13, 6, etc., the participation of women and men is equally approved, and according to this law, women can enter various executive and governmental positions.

    Keywords: Women's Rights, Islamic Society, Difference, Discrimination, Convention on the Elimination of All Forms of Discrimination}
  • فاطمه اسلامی*، زهره حسنی خوشبخت

    وقوع انقلاب اسلامی ایران به عنوان انقلابی عظیم با بنیان دینی و فرهنگی، همه ی عرصه های جامعه ی انسانی ایران را دچار تحولات جدی کرد. سینما نیز که یکی از مهم ترین ابزارهای ایجاد فرهنگ در جوامع است، در این چرخه تحولی قرار گرفت. اما آیا برای مدیریت حوزه سینما نیز مانند سایر عرصه ها قوانین مبتنی بر مبانی دینی و انقلابی تدوین شد؟ آیا در اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران قانون مدونی در خصوص چگونگی نمایش ارزش های انقلابی بر پرده سینما وجود دارد؟ کدام دسته از حقوق زنان بر پرده سینما تضییع شده است؟ در قوانین نظام جمهوری اسلامی ایران ضمانت اجرایی برای نمایش زن ایرانی به گونه ای که ضد ارزش های اسلامی و ایرانی باشد، در نظر گرفته شده است؟ به نظر می رسد هرچند سینمای ایران از تحولات پس از انقلاب اسلامی بی نصیب نبوده است لکن بسندگی به تغییرات ظاهری و فقدان سیاست های کلان فرهنگی و فقدان قوانین متقن اجرایی باعث شده تا در طول چهار دهه فعالیت دولت های مختلف با سیاست ها، رویکردها و آرمان های متفاوت جریان مدیریت سینمایی دچار اعوجاج شود. پژوهش حاضر در تلاش است با روشی کاربردی با بررسی چهل مورد فیلم سینمایی در طول بیش از چهار دهه عمر انقلاب اسلامی، موارد نقض حقوق زنان در سینمای ایران را نشان دهد و ثابت نماید که این فقدان قانون و سیاست های کلان در عرصه ی سینما باعث شده تا پرده ی سینما از شاکله زن تراز انقلاب اسلامی خالی بماند و این جای خالی با الگوهای متاثر از فرهنگ های بیگانه پر شود و بدین ترتیب مهم ترین عرصه ارایه الگوی زن مسلمان ایرانی از دست برود.

    کلید واژگان: حقوق زن, زن در سینما, زن تراز ایرانی}
    fateme eslami *

    The occurrence of the Islamic Revolution in Iran as a significant revolution based on religious and cultural foundations has brought about profound transformations in all aspects of Iranian society. Cinema, which is one of the most important tools for creating culture in societies, has also been affected by this transformative process However, were laws based on religious and revolutionary principles formulated for managing the cinema domain, similar to other fields? Does the higher-level documentation of the Islamic Republic of Iran include a codified law regarding the portrayal of revolutionary values on the cinema screen? Which category of women's rights has been violated on the cinema screen? Has there been an executive guarantee for the representation of Iranian women on the screen in a manner contrary to Islamic and Iranian values in the laws of the Islamic Republic of Iran? It appears that while Iranian cinema has not been untouched by the post-lslamic Revolution developments, shortcomings in terms of superficial es, lac comprehensive cultural policies, and led to distortion in the management of the cinema industry throughout four decades of different governments’ activities, with varying policies, approaches, and ideals. This research seeks to demonstrate and prove instances of women's rights violations in Iranian cinema by examining forty films produced over mare than four presenting the model of of the Iranian Muslim woman has been lost.

    Keywords: Women's Rights, Women in Cinema, Balanced Iranian Woman}
  • سلوا طاحونی*، سولماز زرداری، اکبر مجیدی

    هدف از پژوهش حاضر، تحلیل روند تولیدهای علمی حوزه حقوق زن و رسانه طی سال های 1990- 2022 است. روش پژوهش توصیفی بوده که با رویکرد علم سنجی انجام شده است. به این منظور تعداد 230 مدرک در حوزه حقوق زن و رسانه طی این سال ها، به صورت فایل های متنی از پایگاه وب آوساینس بازیابی و در رایانه شخصی ذخیره و به عنوان جامعه پژوهش انتخاب شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای HistCite و VOSviewer انجام شد. یافته ها نشان داد بیشترین تعداد مدارک حوزه حقوق زن و رسانه در مجله Feminist Media Studies با تعداد 7 عنوان، معادل 3 درصد به چاپ رسیده است. در بین نویسندگان Tufail از دانشگاه لیدز انگلستان با انتشار 2 مدرک و با دریافت 1 استناد محلی و 51 استناد جهانی بیشترین تعداد مدارک، استنادهای محلی و جهانی را در حوزه حقوق زن و رسانه به خود اختصاص داده است. همچنین یافته ها نشان داد 65 کشور در انتشارات حوزه حقوق زن و رسانه مشارکت داشتند، نویسندگان کشور آمریکا با انتشار 65 (01/32) مدرک، انگلستان با 31 (47/13) و اسپانیا با 15 (52/6) مدرک به ترتیب در رتبه های یک تا سوم قرار داشتند. بیش از 42 درصد از انتشارات حوزه حقوق زن و رسانه توسط نویسندگان این سه کشور منتشر شده است. نویسندگان ایرانی هیچ مدرکی در حوزه حقوق زن و رسانه در این پایگاه منتشر نکردند. تحلیل هم رخدادی واژگان مشخص شد که 9 خوشه در این حوزه تشکیل شده است که واژه حقوق زنان با 40 رخداد در سند، دارای قدرت پیوند 89 و 49 یال بیشترین هم رخدادی واژگان را به خود اختصاص داده است. در کل میزان بروندادهای علمی حوزه حقوق زن و رسانه هرچند روند صعودی دارد، ولی از لحاظ تعداد و دریافت استناد در سطح پایین است.

    کلید واژگان: حقوق زن, رسانه, وب آوساینس, علم سنجی, وی ااس ویوئر}
    salvaa tahooni *

    The aim of this research is to analyze the trend of scholarly publications in the field of women's rights and media from 1990 to 2022. The research method employed descriptive approach with a scientometric perspective. For this purpose, a total of 230 documents in the field of women's rights and media were retrieved from the Web of Science database as text files and stored on a personal computer. These documents were selected as the research community. Data analysis was conducted using HistCite and VOSviewer software tools. The findings revealed that the highest number of documents in the field of women's rights and media were published in the journal "Feminist Media Studies" with 7 titles, accounting for 3% of the total publications. Among the authors, Tufail from the University of Leeds, United Kingdom, had the highest number of publications with 2 documents, receiving 1 local citation and 51 global citations, thus dominating both the local and global citations in the field of women's rights and media. Furthermore, the results showed that 65 countries contributed to the publications in the field of women's rights and media. The United States had the highest number of publications with 65 (32.01%), followed by  the United Kingdom with 31 documents (13.47%), and Spain with 15 documents (6.52%), ranking first, second, and third, respectively. More than 42% of the publications in the field of women's rights and media were authored by authors from these three countries. Iranian authors did not publish any documents  in the field of women's rights and media in this database. Co-occurrence analysis of keywords revealed the formation of 9 clusters in this field, with the keyword "women's rights" having the highest co-occurrence frequency of 40, a link strength of 89, and 49 edges, indicating its strong association with other keywords. Overall, although the scientific outcomes in the field of women's rights and media show an upward trend, they are relatively low in terms of quantity and citation reception.

    Keywords: Women’s Rights, Media, Web of Science, Scientometrics, VOSviewer}
  • ندا حاجی وثوق، محبوبه پاک نیا*، محمد توحید فام
    بازخوانی جایگاه زن مسلمان در جوامع اسلامی مورد توجه اندیشمندان مسلمان یک سده اخیر بوده است. مطالعات حوزه زنان در جوامع اسلامی حول محور چهار رویکرد کلی سنتی، احیاگرایانه، متجددانه و نواندیشانه صورت گرفته است. در این مقاله با مفروض قرار دادن نابسندگی سه رویکرد نخست در ارائه پاسخی در خور به نیازها و مطالبات فزاینده زنان مسلمان در دنیای امروز، تلاش شده نگرش نواندیشی دینی نسبت به مساله زن مورد بررسی قرار گیرد. پرسشی که بدان پرداخته شده این است که سیما، هویت و حقوق زنان چه بازتابی در مبانی فکری- معرفتی نواندیشی دینی داشته است؟ فرض مقاله این است که نواندیشی دینی سیمایی انسانی تر از زن ارائه می دهد که در آن زن انسانی متفاوت، اما همپای مرد است و هیچ صفت فرودستی در او مشاهده نمی شود. در این مقاله سعی شده با در پیش گرفتن روش کیفی، با رجوع به اسناد موجود و بهره گیری از شیوه توصیفی- تحلیلی، به کاوش در مبانی معرفتی نواندیشی دینی پرداخته شود. بررسی های انجام شده نشان می دهد که این رویکرد با خوانشی نوین از نصوص دینی بر پایه عقلانیت، عدالت، اخلاق، تاریخ مندی و نگرش اجتهادی الگومحور، به ترسیم زن مسلمانی می پردازد که از کرامت و شان انسانی والا و هم کفو مردان و نیز حقوقی برابر با آن ها برخوردار است.
    کلید واژگان: حقوق زن, نواندیشی دینی, معرفت دینی, تاریخ مندی, هرمنوتیک}
  • الهام شریفی، سعید رهایی، مسعود راعی
    عدالت، در سلسله علل احکام است و از آنجا که منابع فقهی و احکام عملی یکی از منابع قانون گذار است، عدالت نیز باید به عنوان «تراز و میزان» سنجش قوانین در نظر گرفته شود. در این راستا اگر قانونی با آن سازگار نباشد، باید مورد بازبینی قرار گیرد و خلا موجود در آن برطرف گردد. در این میان، حقوق زنان با عدالت بیشتر گره می خورد؛ چرا که در زمان های گوناگون به انحای مختلف، چه در اجتماع و چه در خانه، ظلم هایی به این قشر روا گردیده که باعث عدم تعادل حقوق آنان شده است. یکی از مفاهیم مرتبط با حقوق زن ها که به نظر می رسد با عدالت ناسازگار است، تعریف «خانه داری» است. طبق تعاریف رسمی، خانه دار فردی غیر فعال در جامعه و اقتصاد در نظر گرفته شده است.
    در این مقاله، از زاویه عدالت به این تعریف پرداخته شده و با آموزه های دینی و حقوقی تطبیق داده شده است تا مشخص شود که نه تنها تعریف فوق، تعریفی عادلانه از خانه داری نیست، بلکه با نگاه عادلانه، خانه داری به عنوان یکی از شریف ترین مشاغل لحاظ می شود که باید دارای حقوق و مزایای قانونی باشد.
    کلید واژگان: عدالت, خانه داری, اشتغال, کار, ارزش افزوده, حقوق زن}
    Elham Sharifi, Saeed Rahaei, Masoud Raei
    Justice is in the rank of the causes of judgments. Since jurisprudential sources and practical decrees are one of the sources of law, justice should also be considered as a “balance” and a measure of law. In this regard, if a law is not compatible with it, it should be reviewed and the gap should be filled. In the meantime, women’s rights are tied up with justice because at various times, in both the community and at home, oppression has been imposed upon them, which caused imbalance in their rights. One of the concepts related to women’s rights, which seems to be incompatible with justice, is the definition of “housekeeping”; according to official definitions, a housekeeper is considered as an inactive person in society and in the economy. This article has focused on this definition from the aspect of justice and it is adapted to religious and legal teachings to determine that not only is the above definition not a fair definition, but also, if we want to look at housekeeping fairly, it is one of the noblest professions that should have legal rights and benefits.
    Keywords: Justice, Housekeeping, Employment, Work, Added value, Women's rights}
  • علی صابرنژاد، محمدعلی مستانه، پری حسین پور
    لزوم رعایت موازین حقوق بشری در تنظیم و تقنین در حقوق داخلی یکی از موارد اساسی می باشد. ایران نیز از آنجایی که عضو میثاقین حقوق مدنی و سیاسی و حقوق اجتماعی - اقتصادی می باشد، لزوم رعایت آها در قوانین مصوب مجلس و به طور موردی در قانون حمایت از خانواده امری اجتناب ناپذیر می نماید. چرا که با وجود اسناد متعدد حمایتی از حقوق بشر باز تبعیض و تحقیر بر زنان سایه افکنده است و از سویی دیگر رعایت حقوق کودکان به دلیل خاص بودن و شایسته ی احترام بودن شرایط آن ها تحت تخطی قرار گرفته است. در وانفسای این مسائل و با درنظرداشتن کرامت انسانی فارغ از هر وصفی، رعایت حقوق مذکور ضروری می نماید. حکومت جمهوری اسلامی ایران در دهه های اخیر یکی از کشورهایی بوده که پیوسته در تیررس اتهام به نقض حقوق بشر قرارگرفته است، که یکی از اساسی ترین این ادعاها نقض حقوق زنان می باشد. با در نظر داشتن مطالب، این پژوهش می کوشد تا با تحلیل حقوقی تغییرات انجام پذیرفته در قانون حمایت از خانواده مصوب 1391، به بررسی وضعیت حقوق بشر و چالش های آن در جمهوری اسلامی ایران با در نظر داشتن قانون مذکور بپردازد.
    کلید واژگان: حقوق بشر, حقوق زن, قانون حمایت از خانواده}
  • بهشید ارفع نیا*، مریم دشتی زاده

    کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان در سال 1979 میلادی به تصویب سازمان ملل متحد رسید و تاکنون 186 کشور، به آن ملحق شده اند. در ایران، این کنوانسیون در سال 1382، پس از تصویب در مجلس شورای اسلامی، توسط شورای نگهبان رد شد و در حال حاضر نیز در مجمع تشخیص مصلحت نظام در دست بررسی است. از زمان تصویب کنوانسیون تاکنون همواره میان دو گروه موافق و مخالف الحاق ایران به کنوانسیون، بر سر تبیین مواضعشان، جدال و اختلاف بوده است. موافقان، ضمن حمایت از تساوی حقوق زن و مرد، الحاق را فرصتی مغتنم، جهت اصلاح پاره ای از قوانین تبعیض آمیز داخلی دانسته و قایل به پذیرش شرط، در موارد مغایرت کنوانسیون با نص صریح قرآن و شرع مقدس اسلام می باشند. مخالفان نیز معتقد به مغایرت مواد کنوانسیون با احکام شرعی و قوانین اساسی و عادی داخلی بوده و اساسا الحاق به کنوانسیون را غیرممکن می دانند.

    کلید واژگان: تبعیض, حقوق زن, الحاق, اسلام, قانون مدنی و عدالت}
  • سیدمهدی احمدی، سیدعلی سلیلی
    ازدواج پیمانی است دو طرفه که به موجب آن هر یک از زن و شوهربه ازای تکالیف محوله، دارای حقوقی نیز خواهند شد. اگرچه حقوق شوهر از هر جهت همانند حقوق زن نیست، ولی آن چه در این مساله انگیزه شده است تا فقی هان حق گسترده ای را برای شوهر در زندانی کردن همسر خویش بپذیرند، حق استمتاع شوهربراساس وجود برخی روایات است. (به این دلیل که استمتاع در میان سائر دلائل ظهور بیشتری دارد) در این مقاله بیان خواهیم کردکه حق استمتاع باید دو سویه باشد آن هم به اندازه ی قابل قبول درنگاه عرف، نه بیشتر. و تازه اگر این حق را اساس حق شوهر در بازداشتن زن از بیرون رفتن بدانیم،این حق تنها برای بهره وری جنسی محقق می شود، درحالی که سخن فقی هان در این باره عام است. حقوق همسران، یا در خود پیمان ازدواج با شرط و مانندآن معین می گردد و یا اگر شرط ویژه ای وجود نداشته باشد، به وسیله ی عرف وسیره ی عقلامشخص می-شود. چگونه هزینه های زندگی زن، از خوراک و پوشاک گرفته تا خانه و نیازمندی های او، همه و همه را عرف معین می کند، ولی در چگونگی استمتاع همسران، نمی توان به آن رجوع کرد؟ مگر نه این است که درصورت عدم ذکر مهر، برای تعیین مهرالمثل، باید به عرف مراجعه کرد؟ چگونه نمی توان برای تبیین چنین مساله ای مهم، سراغ عرف رفت؟ آیامی توان از همه این پرسش های این گونه چشم پوشید وحق بی مرز و شرطی را برای شوهران رواشمرد؟ در این مقاله که روایات موافقین و مخالفین مساله ی خروج زن از منزل بدون اذن شوهرنیز بیان شده است، خواهیم گفت:حق کامجویی جنسی تنها برای مرد یا زن نیست، بلکه حقی است دو طرفه، و آموزه های فقهی و اخلاقی اسلام نیز در این باره به گونه ای است که برای هر کدام از همسران،هماهنگ با نیازهای آنان،راهنمایی و سفارش ویژه دارد، بهره جویی هر یک از همسران نیز تنها در محدوده ای خواهد بود که شرع، عقل و عرف آن را بپسندد.
    کلید واژگان: حقوق زن, اذن شوهر, حقوق زوجین, عرف, خروج زن از منزل}
    Dr. Seyyed Mehdi Ahmadi, Seyyed Ali Salili
    Marriage is a mutual contract between husband and his wife and both of them enjoy some rights in this regard. Although they do not have the same rights but what has caused jurists to reserve a right for husband in imprisoning his wife is husband enjoyment of his wife. This research says that enjoyment should be mutual at the level of common law. It may seem that this right only leads to sexual enjoyment while jurist's opinion is general in this case. Spouse's rights are mentioned in the formal contract or determined by the common law. Why are all the wive's needs designed by the common law but not her husband enjoyment of her? Can we ignore such questions and give an unlimited authority to husband? In this research we will say that sexual enjoyment is mutual for both men and women and Islam has clear rules in this respect just at the level of reason and common law. Islam considers all the advantages and disadvantages of this matter for both of them. Therefore, preventing wives from going out for visiting her parents or her sick ones and so on is an overt oppression though some still believe that this is not true
  • محمدتقی رفیعی
    اعتبار شرط عدم ازدواج مجدد، به عنوان یک عمل حقوقی، همواره مورد اختلاف فقی هان و حقوقدانان بوده است. عده ای، این توافق را به دلیل سلب حق به طور کلی و مخالفت با قواعد آمره، نامشروع تلقی می نمایند. برخی دیگر، تعهد مبنی بر اسقاط حق ازدواج مجدد را از سوی مرد، الزام آور می دانند. در این پژوهش، با تبیین هر دو دیدگاه، با استناد به برخی مبانی حقوقی و با تاکید بر مصلحت اجتماعی خانواده و تفسیر نوینی از نقش زن در زندگی مشترک، اعتبار این شرط در قالب یک قرارداد خصوصی که مخالف صریح قانون نیز تلقی نمی گردد، برای دوران زوجیت اثبات می گردد. در خصوص آثار حقوقی این شرط، با لحاظ اهمیت تخلف از این شرط و با عنایت به لزوم ضمانت اجرایی مؤثر، نظریه بطلان ازدواج مجدد اقوی دانسته شده و همچنین، نظریه حق فسخ خالی از وجه تلقی نگردیده است.
    کلید واژگان: شرط, شرط ضمن عقد ازدواج, ازدواج مجدد, صحت و بطلان ازدواج مجدد, حقوق زن}
    Dr. Mohammad Taqi Rafiei
    The validity of obligation not to marriage for the second time, as a legal act, has always been a controversial dispute between lawyers and Jurisprudences. Some consider this agreement was illegitimate for general deny of right, and oppose with the imperative rules. Others believe that the assurance upon the decline remarriage right by the manis binding. In this study, explaining both perspectives, citing the legal basis and with the emphasis on social interest of family and a modern interpretation of the role of women in the marital life, validity of this provision in the form of a private contract that explicitly does not opposed the law, would be proved for marital terms. Toward the legal effects of this provision, regarding the importance of infraction of this provision and considering the necessity of effective enforcement, the theory of nullity of remarriage is acceptable, and also the theory rescission is not considered without reason.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال