جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "ارزیابی مجدد" در نشریات گروه "روانشناسی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «ارزیابی مجدد» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
هدفهدف بررسی اثر راهبردهای تنظیم هیجان بر ناگویی هیجانی و نقش میانجی گری خودشفقت ورزی است.
روشپژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. از بین جامعه آماری کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی در نیم سال اول سال تحصیلی 1402-1401 در دانشگاه شهید بهشتی، با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه تنظیم هیجان (گروس و جان، 2002)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (بگبی، پارکر و تیلور، 1994) و مقیاس خود شفقت ورزی (نف،2003) بود. جهت تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری و از نرم افزارهای اس پی اس اس نسخه 23 و اسمارت پی ال اس نسخه 3 استفاده شد.
یافته هاراهبردهای تنظیم هیجان شامل ارزیابی مجدد و سرکوبی به طور مستقیم بر ناگویی هیجانی تاثیر معناداری دارد (58/2 >t و 01/0< P). همچنین راهبردهای تنظیم هیجان به طور غیرمستقیم از طریق خودشفقت ورزی بر ناگویی هیجانی تاثیر معناداری دارد (58/2 > Z و 01/0< P). نهایتا، خودشفقت ورزی بر ناگویی هیجانی تاثیر معناداری دارد (58/2 > t و 01/0< P).
نتیجه گیریدانشجویانی که بیشتر از راهبردهای انطباقی تنظیم هیجان استفاده می کنند از شفقت خود بالاتر و ناگویی هیجانی کمتر برخوردارند و دانشجویانی که بیشتر از راهبردهای غیرانطباقی تنظیم هیجان استفاده می کنند، شفقت خود پایین تر و ناگویی هیجانی بیشتری دارند. بنابراین ایجاد و تقویت خودشفقت ورزی در دانشجویان می تواند باعث ارتقا عملکرد روانشناختی و ارتباط اجتماعی دانشجویانی که از ناگویی هیجانی رنج می برند، باشد.کلید واژگان: تنظیم هیجان, سرکوبی, ارزیابی مجدد, خودشفقت ورزی, ناگویی هیجانیAbstractAimThe objective is to investigate the effect of emotion regulation strategies on Alexithymia and the mediating role of self-compassion.
MethodThis study adopts a descriptive and correlational research design. Among the statistical population comprising all undergraduate students in the first half of the year 2023 at Shahid Beheshti University, 384 individuals were selected using Cochran's formula calculations through the available sampling method. The research tools included the Emotion Regulation Questionnaire (Gross and John, 2002), the Toronto Alexithymia Scale (Begbe, Parker, and Taylor, 1994), and the Self-Compassion Scale (Neff, 2003). Structural equation modeling method and SPSS version 23, along with SmartPLS version 3 software, were employed for data analysis.
ResultsEmotion regulation strategies, including reappraisal and suppression, significantly and directly affect Alexithymia (p < 0.01, t > 2.58). Additionally, emotion regulation strategies significantly influence Alexithymia indirectly through self-compassion (p < 0.01, Z > 2.58), and ultimately, self-compassion significantly impacts Alexithymia (p < 0.01, t > 2.58).
ConclusionStudents who utilize more adaptive emotion regulation strategies exhibit higher levels of self-compassion and less concern regarding Alexithymia. Conversely, students who employ maladaptive emotion regulation strategies tend to exhibit lower levels of self-compassion and experience higher levels of Alexithymia. Therefore, fostering and reinforcing self-compassion among students can potentially enhance psychological functioning and social communication among individuals experiencing Alexithymia.
Keywords: emotion regulation, Suppression, Reappraisal, Self-compassion, alexithymia -
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای بدتنظیمی دو راهبرد ارزیابی مجدد و ذهن آگاهی در رابطه بین باورهای فراشناختی و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر است. تعداد 507 نفر از دانشجویان دانشگاه های تهران در سال 1398 در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان پرسشنامه باورهای فراشناختی (MCQ-30)، پرسشنامه پنج عاملی ذهن آگاهی (FFMQ)، زیر مقیاس ارزیابی مجدد از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و پرسشنامه کوتاه اختلال اضطراب فراگیر (GAD-7) را تکمیل کردند. نتایج نشان داد میان باورهای فراشناختی در مورد نگرانی با نشانه های اختلال اضطراب فراگیر رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین میان باورهای فراشناختی و ذهن آگاهی و همین طور میان ذهن آگاهی و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر، رابطه منفی معنادار برقرار می باشد. لیکن رابطه راهبرد ارزیابی مجدد با باورهای فراشناختی و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر، معنادار نشد و تنها ذهن آگاهی بین باورهای فراشناختی و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر نقش واسطه ای داشت. بنابراین توجه به باورهای فراشناختی و ذهن آگاهی می تواند به شناخت بهتر نشانه های اضطرابی و درمان کارآمدتر اختلال اضطراب فراگیر منجر شود.
کلید واژگان: اختلال اضطراب فراگیر, ارزیابی مجدد, ذهن آگاهی, باورهای فراشناختیThe purpose of the present study is to examine the mediating role of emotion dysregulation of reappraisal and mindfulness strategies on the relationship between metacognitive beliefs and generalized anxiety symptoms. A total of 507 students from the universities in Tehran participated in the study. Participants completed the Farsi version of metacognitive beliefs questionnaire (MCQ-30), five factors mindfulness questionnaire (FFMQ), emotion regulation questionnaire (CERQ), and generalized anxiety disorder questionnaire (GAD-7). The results demonstrated that there was a positive significant association between metacognitive beliefs about worry and generalized anxiety symptoms. Furthermore there was a negative significant association between metacognitive beliefs and mindfulness, also between mindfulness and generalized anxiety symptoms; however the relationship between reappraisal and metacognitive beliefs, and the relationship between reappraisal and generalized anxiety symptoms was not significant. So mindfulness was the only strategy with significant mediating role between metacognitive beliefs and generalized anxiety symptoms. Therefore, considering these emotion regulation strategies can result in better understanding of anxiety symptoms and more effective treatments.
Keywords: Generalized anxiety disorder, Reappraisal, Mindfulness, Metacognitive beliefs -
مقدمه
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم هیجان در رابطه بین نشخوار فکری و پرخاشگری در بیماران دوقطبی بود.
روشروش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش شامل تمام بیماران دارای اختلال دوقطبی مراجعه کننده و بستری به مراکز نگهداری و توان بخشی استان تهران در سال 1397 بود که از میان آن ها 200 نفر به روش نمونه برداری هدف مند انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس پاسخ های نشخواری، پرسشنامه تنظیم هیجان و پرسشنامه پرخاشگری بود. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته هانتایج پژوهش نشان داد که راهبردهای تنظیم هیجان سرکوبی فکر (0/01>P، 2/71=Z، 0/075=β) و ارزیابی مجدد (0/05>P، 2/47 =Z،0/074 =β)رابطه بین نشخوار فکری و پرخاشگری را در بیماران دوقطبی میانجی گری می کند.
نتیجه گیریبراساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر بررسی میزان نشخوار فکری و راهبردهای تنظیم هیجانی بیماران دوقطبی در فرایند درمان و ارایه درمان های مناسب جهت کاهش نشخواری فکری و راهبرد تنظیم هیجانی سرکوبی فکر در این بیماران پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: ارزیابی مجدد, پرخاشگری, دوقطبی, سرکوب فکر, نشخوار فکریIntroductionThe aim of this study was to determine the mediating role of emotion regulation strategies between rumination and aggression in bipolar patients.
MethodsThe research method was descriptive-correlational, and the statistical population of the study consisted of all patients with bipolar disorder, referred and hospitalized in Tehran's maintenance and rehabilitation centers in 2018-2019, of which 200 were selected by targeted sampling. Research tools include Ruminative Response Scale, Emotion Regulation Questionnaire and Aggression Questionnaire. Structural equation modeling was used to analyze the data.
ResultsThe results showed that the suppression (p < 0.01, Z=2.71, β=0.75) and reappraisal (p < 0.05, Z=2.47, β=0.074) emotion regulation strategies mediate the relationship between rumination and aggression in bipolar patients.
ConclusionBased on the results of the present study, it is recommended to evaluate the level of rumination and emotional regulation strategies of bipolar patients in the treatment process and provide appropriate therapies to reduce rumination and suppression emotional regulation strategy in these patients.
Keywords: aggression, bipolar, reappraisal, rumination, suppression -
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش تشخیصی مدل حساسیت به تقویت، راهبردهای فرآیندی نظم جویی هیجان و انعطاف پذیری شناختی در تشخیص افراد دارای اعتیاد به اینترنت انجام گردید. طرح پژوهش، تابع تشخیص دو گروهی بود. جامعه پژوهش، دانشجویان کاربر اینترنت در دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین (18 تا 35 سال) بودند. انتخاب نمونه با روش نمونه گیری در دسترس صورت پذیرفت. نمونه ی پژوهش شامل 92 شرکت کننده (46= اعتیاد به اینترنت، 46= عادی) بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه اعتیاد به اینترنت، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی، پرسشنامه راهبردهای فرآیندی نظم جویی هیجان و مقیاس پنج عاملی جکسون گردآوری گردید و با آزمون تحلیل تشخیص تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که ارزیابی مجدد و انعطاف پذیری شناختی به صورت منفی، و سپس، سیستم فعال ساز، سیستم بازداری و فرونشانی به صورت مثبت به ترتیب قوی ترین رابطه را با تابع حاضر داشتند و متمایز کننده گروه ها از یکدیگر بودند. اما سیستم جنگ – گریز - انجماد نقش معناداری در تمیز دو گروه نداشت. به طور کلی، انعطاف پذیری شناختی، راهبردهای فرآیندی نظم جویی هیجانی و حساسیت سیستم های فعال ساز و بازداری عوامل مهمی در تشخیص افراد دارای اعتیاد به اینترنت از افراد عادی هستند.کلید واژگان: حساسیت به تقویت, تنظیم هیجان, ارزیابی مجدد, فرونشانی, انعطاف پذیری شناختی, اعتیاد به اینترنتThe present study was conducted with the aim of determining the discrimination role of reinforcement sensitivity theory, emotion regulation processes strategies and cognitive flexibility in discrimination of people with internet addiction. The research design was a two-group diagnostic function. The study population included Internet user students at Imam Khomeini International University in Qazvin (18 to 35 years). Sample selection was done using convenience sampling method. The research sample consisted of 92 participants (46 = Internet addiction, 46 = normal). Data were collected using the Internet addiction inventory, cognitive flexibility inventory, emotion regulation process strategies inventory and Jackson's five-factor scale; and were analyzed using discriminant analysis. The findings showed that reappraisal and cognitive flexibility negatively, and then BAS, BIS and suppression positivey, in order, had the strongest relationship with the present function and discriminated the groups from each other. But the system of FFFS did not have a significant role in the discrimination of the two groups. In general, cognitive flexibility, emotion regulation processes strategies, and BAS and BIS sensitivity are important factors in discrimination people with Internet addiction from normal people.Keywords: Reinforcement Sensitivity, Emotion Regulation, Reappraisal, Suppression, Cognitive Flexibility, Internet Addiction
-
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس بر ارزیابی مجدد و فرونشانی هیجانی سربازان با اختلال مصرف مواد افیونی انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه سربازان با اختلال مصرف مواد افیونی تشکیل می دهند که در درمانگاه هوانیروز کرمان تحت درمان نگه دارنده متادون بودند. نمونه موردمطالعه نیز متشکل از 40 آزمودنی بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و سپس به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. پس از تفکیک گروه ها، ابتدا پیش آزمون انجام گرفت و سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه ی 90 دقیقه ای آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس را دریافت کرد؛ در پایان پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که آموزش تنظیم هیجان، افزایش ارزیابی مجدد و کاهش فرونشانی هیجانی را در پی داشته است؛ با توجه به یافته ها می توان گفت که آموزش تنظیم هیجان با افزایش راهبرد سازگارانه (ارزیابی مجدد) و کاهش راهبرد ناسازگارانه تنظیم تجارب هیجانی (فرونشانی)، می تواند زمینه را برای بهبود اختلال مصرف مواد افیونی فراهم سازد.کلید واژگان: ارزیابی مجدد, تنظیم هیجان, سربازان فرونشانیThe present study was conducted to determine the effectiveness of emotion regulation training based on Gross's model on the reappraisal and emotional Suppression in the soldiers with opioid use disorder. The design of the study was semi-experimental and has performed in a pretest-posttest format with a control group. All the soldiers who were under the methadone maintenance treatment at the medical clinic of Kerman Air Force Base were the population of the study. Using random sampling Method, 40 soldiers were recruited as the sample members and then divided into experiment and control groups accidentally. After separating the groups, the experimental group members received 8 sessions of emotion regulation training (90 minutes per a session) based on Gross's model. And, at last, posttest conducted for both group members again. The analysis of Covariance test was employed for the data analyzing. The result of the study indicated that, the emotion regulation training has been effective in increasing the reappraisal, and decreasing the emotional suppression in experiment group members. In regard to the findings of the present study, it can be conclude that, emotion regulation training, by increasing the adaptive strategies (reappraisal), and decreasing the maladaptive strategies of regulating the emotional experiences (suppression), is able to prepare a propitious condition for treatment of opioid use disorder.Keywords: Emotion regulation, Reappraisal, Suppression, Soldiers
-
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش حساسیت اضطرابی و تنظیم هیجانی در پیش بینی اضطراب اجتماعی در دانشجویان بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 90-1389 که 317 نفر (220 مرد و 97 زن) از آنها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل مقیاس های افکار اضطرابی (ولز، 1994)، تنظیم هیجانی (گراس و جان، 2003) و حساسیت اضطرابی (ریس و همکاران، 1986) بود. نتایج پژوهش نشان داد که ارزیابی مجدد به عنوان یکی از مولفه های تنظیم هیجانی بصورت منفی و معنادار و حساسیت اضطرابی بصورت مثبت و معنادار قادر به پیش بینی اضطراب اجتماعی در بین دانشجویان بودند (001/0> P). نتایج این پژوهش بیانگر اینست که ارزیابی مجدد و حساسیت اضطرابی سازه های روانشناختی مهم در پیش بینی اضطراب اجتماعی هستند.
کلید واژگان: اضطراب اجتماعی, حساسیت اضطرابی, تنظیم هیجانی, ارزیابی مجددThe purpose of this research was to determine the role of anxiety sensitivity and emotion regulation in prediction of social anxiety disorder in students. In this descriptive correlation study، 317 students (220 men & 97 women) From all section of Mohaghegh Ardabili University all Sections during 2010-2011) 1389- 90. s. c (were selected by available sampling method and filled the questionnaires of anxiety thoughts (Wells، 1994)، emotion regulation (Gross and John، 2003) and anxiety sensitivity (Reiss et al، 1986). The results of analysis of regression showed that reappraisal as an emotional regulation component negatively and significantly and anxiety sensitivity positively and significantly predict social anxiety in students (P<0. 001). The findings indicated that reappraisal and anxiety sensitivity are important psychological components in prediction of social anxiety disorder.Keywords: social anxiety disorder, anxiety sensitivity, emotion regulation, reappraisal -
هدفحساسیت اضطرابی، فرانگرانی و تنظیم هیجانی از مولفه های مهم روانشناختی دخیل در اختلال اضطراب اجتماعی اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه حساسیت اضطرابی، فرانگرانی و مولفه های تنظیم هیجانی در دانشجویان با نشانگان بالینی اضطراب اجتماعی و بهنجار انجام شده است.روشروش این پژوهش از نوع پس رویدادی (علی- مقایسه ای) است. نمونه پژوهش شامل 92 نفر (46 نفر مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی و 46 نفر بهنجار به عنوان گروه شاهد) بود. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های افکار اضطرابی ولز، تنظیم هیجانی گراس و جان و حساسیت اضطرابی ریس و پترسون استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغییری استفاده شد.یافته هانتایج نشان داد که بین دانشجویان دارای اضطراب اجتماعی و بهنجار از لحاظ حساسیت اضطرابی، فرانگرانی و ارزیابی مجدد تفاوت معناداری وجود دارد، بدین صورت که دانشجویان دارای اضطراب اجتماعی، حساسیت اضطرابی و فرانگرانی بیشتری تجربه می کنند، اما ارزیابی مجدد در دانشجویان دارای اضطراب اجتماعی در مقایسه با گروه کنترل کمتر است. همچنین از لحاظ فرونشانی بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد.نتیجه گیریحساسیت اضطرابی، فرانگرانی و ارزیابی مجدد سازه هایی روانشناختی هستند که در شکل گیری اختلال اضطراب اجتماعی نقش بسزایی ایفا کرده و منجر به پایداری علائم این اختلال می شوند.
کلید واژگان: اضطراب اجتماعی, تنظیم هیجانی, حساسیت اضطرابی, فرانگرانی, ارزیابی مجددAnxiety sensitivity, meta-worry and emotion regulation are critical psychological components involved in social anxiety disorder. The present paper seeks to study anxiety sensitivity, meta-worry and components of emotion regulation in students with and without social anxiety disorder.This paper presents the ex post facto research design (causal-comparative method). The sample included 92 patients (46 patients with social anxiety disorder and 46 normal people). Data was collected using Wells anxiety thoughts, Gross and John emotion regulation, and Reiss and Peterson anxiety sensitivity index. They were also analyzed through MANOVA.The results showed that there were significant differences between groups of students with and without social anxiety disorder in anxiety sensitivity, meta-worry and reappraisal. In other words, students with social anxiety disorder experience more anxiety sensitivity and meta-worry and less reappraisal than the control group. Also, there was no significant difference between groups in terms of suppression.The anxiety sensitivity, meta-worry and reappraisal are psychological structures which play a significant role in the development of social anxiety disorder and can lead to persistence of its symptomsKeywords: social anxiety, emotion regulation, anxiety sensitivity, meta, worry, reappraisal -
پژوهش حاضر با هدف مقایسه راهبردهای تنظیم هیجان و ذهن آگاهی در دانش آموزان واجد و فاقد باورهای وسواسی انجام گرفت. نمونه این پژوهش شامل291 دانش آموز بود که به روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای انتخاب شدند. از این تعداد 71 نفر دارای باورهای وسواسی آسیب شناختی بودند. همین تعداد دانش آموز فاقد باورهای وسواسی با همتاسازی از نظر جنس، سن، پایه و رشته تحصیلی انتخاب شدند. سپس پرسشنامه های تنظیم هیجان و ذهن آگاهی پنج وجهی (FFMQ) بر روی آزمودنی ها اجرا شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) تحلیل گردید. یافته ها نشان دادند دو گروه در زیرمولفه های سرکوبی و ارزیابی مجدد راهبردهای تنظیم هیجان با یکدیگرتفاوت معنی داری دارند (05 /0 P<). همچنین نتیجه پژوهش نشان داد بین دو گروه در ذهن آگاهی و زیرمولفه های عمل از روی آگاهی، عدم واکنش به تجربه درونی و عدم قضاوت به تجربه درونی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0P<).
کلید واژگان: راهبردهای تنظیم هیجان, سرکوبی, ارزیابی مجدد, ذهن آگاهی, باورهای وسواسیThe aim of this research was comparing the emotion regulation strategies and mindfulness in students with and without obsessive believes. The sample in this study consists of 291 participants which were selected through cluster sampling method. From these amount, 71 participants did have pathological obsessive believes. The normal group people were matched with the abnormal group considering sex, age and educational fields. Participants were asked to complete the emotion regulation and Five Facet Mindfulness Questionnaires (FFMQ). Data was analyzed through multiple analyses of variance (MANOVA). The result revealed that two groups have significant difference in subscales of suppression and reappraising of emotion regulation strategies. Also two groups had significant differences in mindfulness and subscales of acting with awareness, non reaction to inner experience and no judgment to inner experience.Keywords: Emotion regulation strategies, Suppression, Reappraising, Mindfulness, Obsessive believes -
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر ارزیابی مجدد و فرونشانی تجارب هیجانی منفی بر فعالیت ناحیه ای قطعه ی پیشانی مغز با نگاه به ابعاد برون گردی و نورزگرایی می باشد. بدین منظور، براساس نمرات انتهایی توزیع ابعاد برون گردی و نورزگرایی نسخه ی تجدیدنظرشده ی پرسشنامه ی شخصیتی آیسنک و ملاک های ورود، چهار گروه20 نفری (شامل برون گرد، درون گرد، نورزگرا و پایدار هیجانی) از جامعه ی دانشجویان پسر انتخاب شدند. تمام آزمودنی ها راست برتر متجانس (در دست، پا و چشم) بودند. برای ارزیابی فعالیت نواحی پیشانی مغز در خلال ارزیابی مجدد و فرونشانی تجارب هیجانی منفی، آزمودنی ها قطعه فیلم های برانگیزاننده ی هیجان های منفی را مشاهده نمودند. در حالت ارزیابی مجدد، از آن ها خواسته شد در حین تماشای فیلم، درباره ی فیلم به گونه ای غیرهیجانی فکر کنند و در حالت فرونشانی، به شیوه ای رفتار کنند که اگر شخصی آن ها را نگاه کند، به این نکته پی نبرد که چه چیزی را احساس می کنند. در طی این مراحل، EEG از نواحی مختلف قطعه ی پیشانی مغز ثبت شد. نتایج نشان داد که فرونشانی تجارب هیجانی منفی منجر به افزایش فعال سازی قطعه ی پیشانی راست مغز می گردد، این افزایش در افراد درون گرد و نورزگرا بیشتر از افراد برون گرد و پایدار هیجانی می باشد. همچنین نتایج نشان داد که ارزیابی مجدد تجارب هیجانی منفی موجب فعال سازی نقاط متفاوت قطعه ی پیشانی مغز براساس ابعاد شخصیتی می شود. در مجموع، یافته ها دلالت بر این دارند که ابعاد نورزگرایی و برون گردی نقش تعدیل گری در مکانیسم های فعالیت مغزی راهبردهای ارزیابی مجدد و فرونشانی نظم جویی هیجان دارند و این راهبردها تاثیر متفاوتی بر فعالیت ناحیه ای قطعه ی پیشانی مغز دارند. باتوجه به نتایج پژوهش، می توان گفت که راهبردهای متفاوت نظم جویی هیجان براساس ابعاد شخصیتی متفاوت و فعالیت مغزی متعاقب آن، چشم اندازهای جدیدی را در زمینه های آسیب شناسی، پیشگیری، درمان و سایر زمینه های پژوهشی به میان می آورد.
کلید واژگان: نظم جویی هیجان, ارزیابی مجدد, فرونشانی, ناقرینگی EEG پیشانی, برون گردی, نورزگراییThe aim of the current study is to assess the effect of reappraisal and suppression of negative emotional experiences on regional activity of frontal lobe with regard to extraversion and neuroticism dimensions. To do so, according to extreme scores in extraversion and neuroticism dimensions of Persian version of the Eysenck Personality Questionnaire- Revised (EPQ-R) and inclusion criteria, four groups including introvert, extravert, neurotic and emotionally stable (each with 20 Ss) were selected from male student’s population. All participants did have homogeneous dextrality. In order to assess brain activity in frontal regions during reappraisal and suppression of negative emotional experiences, participants watched to negative emotion- eliciting film clips. In reappraisal condition, participants asked to think about film nonemotionally and in suppression condition, participants asked to behave in such a way that if a person viewing them could not be able to guess what they are feeling. During these stages, EEG from different regions of frontal lobe was recorded. Results indicated that the suppression of negative emotional experiences ultimately increased right frontal activation; this increment was more in introverts and neurotics in comparison to extraverts and emotionally stables. Results also showed that the reappraisal of negative emotional experiences caused the activation of different sites of frontal lobe with regard to personality dimensions. In general, findings indicate that neuroticism and extraversion dimensions have a moderator role in brain activity during emotion regulation strategies and these strategies have different effect on frontal regional activation. According to findings one might claim that different emotion regulation strategies on the basis of different personality dimensions and its following brain activity put forward new perspectives in psychopathology, prevention, treatment and other research fields.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.