جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "روش کیفی" در نشریات گروه "روانشناسی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «روش کیفی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و بررسی مولفه های اجتماعی بازی های رایانه ای برخط (گیم های آنلاین) گروهی در زندگی نوجوانان انجام شد. با توجه به اثرگذاری بازی های رایانه ای برخط نوین بر مولفه های زندگی اجتماعی افراد، نیاز است با طراحی یک مطالعه کیفی، بیشتر متوجه دنیای ذهنی مخاطبان و علاقه مندان این بازی ها شد، اثرات اجتماعی این نوع از بازی ها را از دریچه نگاه گیمرها که اغلب در سنین نوجوانی و جوانی هستند بررسی کرد و تجربیات، نظرات و خواسته های آنان را مورد توجه قرار داد تا بتوان به گونه بهتری به بررسی جوانب و تاثیرات مختلف این بازی های رایانه ای پیشرفته پرداخت. نکته حائز اهمیت این است که رسانه ها و ابزارهای نوین (فضای مجازی، بازی های رایانه ای) خود فرهنگی را به وجود آورده است که بر فرهنگ عموم مردم به خصوص نوجوانان و جوانان تاثیر گذاشته است. لذا با وجود گستردگی روز افزون این رسانه ها، ابزارها، نرم افزارها و سخت افزارها و... که با محبوبیت و استقبال چشم گیری همراه بوده است، پژوهش حاضر در صدد این است که با استفاده از یک طرح کیفی، به شناسایی و بررسی مولفه های اجتماعی بازی های رایانه ای برخط گروهی در زندگی نوجوانان بپردازد.روش این پژوهش کیفی و به شیوه تحلیل مضمون گام به گام براون و کلارک بود. نمونه گیری به صورت غیراحتمالی و از نوع هدفمند و گردآوری داده ها از طریق مصاحبه انجام شد. بدین منظور، از 12 نوجوان گیمر بازی های رایانه ای برخط گروهی مصاحبه های نیمه ساختار یافته صورت گرفت. نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری داده ها مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل داده ها به 54 کد اولیه، 8 مضمون پایه، 2 مضمون سازمان دهنده شامل «مولفه های اجتماعی مثبت و سازنده» و «مولفه های اجتماعی منفی و مخرب» و یک مضمون فراگیر با عنوان «مولفه های اجتماعی بازی های رایانه ای برخط گروهی» منجر شد. نتایج نشان داد عوامل مختلفی ممکن است در ارتباطات اجتماعی پیرامون بازی های رایانه ای برخط نوین دخیل باشند که در زندگی اجتماعی نوجوانان که عمده گیمرهای این بازی ها را تشکیل می دهند، اثرگذار باشند. شناسایی و بررسی این مولفه ها می تواند در طراحی و اصلاح برنامه های فرهنگی و تربیتی و همچنین ارتباط موثر بین افرادی که به هر نحو با نوجوانان در ارتباط هستند کمک قابل توجهی کند.
کلید واژگان: مولفه های اجتماعی, بازی های رایانه ای برخط, نوجوان, گیمر, روش کیفی, تحلیل مضمونThe present study was conducted with the aim of identifying and investigating the social components of group online computer games in the lives of teenagers.Considering the effect of modern online computer games on the components of people's social life, it is necessary to design a qualitative study to understand the mental world of the audience and those interested in these games, the social effects of this type of games from the perspective of gamers who are often in their teens. and they are young, and their experiences, opinions, and demands were taken into consideration so that we can better investigate the various aspects and effects of these advanced computer games. The important point is that new media and tools (virtual space, computer games) have created a culture that has influenced the culture of the general public, especially teenagers and young people. Therefore, despite the ever-increasing spread of these media, tools, software and hardware, etc., which has been associated with significant popularity and acceptance, the current research aims to identify and examine the components of The social impact of group online computer games in the life of teenagers. The method of this research was qualitative and by step-by-step thematic analysis of Brown and Clark. Non-probability and purposeful sampling and data collection was done through interviews. For this purpose, semi-structured interviews were conducted with 12 teenagers playing computer games online. Purposive sampling was used until theoretical data saturation was reached. Data analysis resulted in 54 primary codes, 8 basic themes, 2 organizing themes including "positive and constructive social components" and "negative and destructive social components" and an overarching theme titled "social components of group online computer games". The results showed that various factors may be involved in social communication around modern online computer games, which have an effect on the social life of teenagers who make up the majority of gamers of these games. Identifying and examining these components can significantly help in designing and modifying cultural and educational programs as well as effective communication between people who are in contact with teenagers in any way.
Keywords: Social Components, Online Computer Games, Teenager, Gamer, Qualitative Method, Thematic Analysis -
از آن جایی که شجاعت ورزشی به یک مفهوم روانشناختی برجسته و راهبردی در موفقیت ورزشکاران تبدیل شده است؛ هدف این پژوهش بررسی کیفی شجاعت ورزشی در کشتی گیران با روش تحلیل مضمون بود. زمان اجرای پژوهش ماه های فروردین، اردیبهشت و خرداد سال 1402 در شهر ساری بود. پانزده مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با کشتی گیران ایرانی انجام شد. جهت تسهیل در برقراری ارتباط با کشتی گیران قهرمان از نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد. به طور کل هفده مضمون پایه، پنج مضمون سازمان دهنده و یک مضمون فراگیر طبقه بندی شد. مضمون فراگیر شجاعت ورزشی بود که شامل مضامین سازمان دهنده ی تعالی بخشی، جرات ورزی، مهارت، خود تنظیمی و نوع دوستی می شود. مضمون تعالی بخشی که بر پیشرفت و ارتقای نفس تمرکز می کند، مضامین پایه (اصالت، ریاضت، توکل بر خدا و مرگ آگاهی) را در خود جای داده است. مضمون جرات ورزی بر مضامین پایه (قاطعیت، عاملیت، مسئولیت پذیری و اعتماد به نفس) تمرکز می کند. مضمون مهارت بر مضامین پایه ی تخصص، تاب آوری، ارتباط و خودگویی تاکید دارد. مضمون خود تنظیمی بر مضامین پایه (خود انضباطی و خود لگامی) تاکید داشته است؛ و در نهایت مضمون نوع دوستی به مضامین پایه (همدلی، شفقت و نیکو کاری) اشاره می کند. نقش برجسته ی فرهنگ و اعتقادات در مضمون تعالی بخشی سهم اصلی این پژوهش بوده است. زیرا پژوهش دیگری به آن اشاره نکرده است.
کلید واژگان: شجاعت ورزشی, کشتی, روش کیفی, تحلیل مضمونAs sport courage has become a prominent and strategic psychological concept in the success of athletes this study aimed to qualitatively investigate sport courage among Iranian wrestlers using the thematic analysis method. The research was conducted in April, May, and June 2023 in Sari City. Fifteen semi-structured interviews were conducted with Iranian wrestlers. Snowball sampling was used to facilitate communication with champion wrestlers. In total, seventeen basic themes, five organizing themes, and one Global theme were categorized. The Global theme was sports courage, which includes the organizing themes of transcendence, assertiveness, skill, self-regulation, and altruism. The theme of transcendence, which focuses on progress and self-improvement, includes the basic themes (originality, austerity, trust in God, and death awareness). The theme of assertiveness focuses on basic themes (decisiveness, subjectivity, responsibility, and self-confidence). The theme of skill has emphasized the basic themes of expertise, resilience, communication, and self-talk. The theme of self-regulation has emphasized the basic themes (self-discipline and self-control ) and finally, the theme of altruism refers to the basic themes (empathy, compassion, and beneficence). The prominent role of culture and beliefs in the theme of transcendence has been the main contribution of this research. Because no other research mentioned it.
Keywords: Sport Courage, Wrestling, Qualitative Method, Thematic Analysis -
این پژوهش با هدف شناسایی تجارب درمانگران ایرانی از مراجعان دشوار و واکاوی راهبردهای آنان انجام شد. روش پژوهش کاربردی و از نوع کیفی پدیدارشناسی بود. جامعه آماری پژوهش شامل درمانگران فعال شهر تهران در سال 1401-1400 بود. نمونه گیری به صورت هدفمند و تا مرز اشباع و نهایتا انتخاب 17 درمانگر ادامه یافت. با شرکت کنندگان مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفت. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون کلایزی استفاده شد. تحلیل داده ها به شناسایی60 مفهوم اولیه، 9 مضمون فرعی و 2 مضمون اصلی منجر شد. مضامین اصلی شامل دو مضمون بود: 1. راهبردهای موثر درون جلسه درمان (شامل: راهبردهای ارتباط درمانی، راهبردهای مدیریت فرایند، راهبردهای تخصصی در ارتباط با مراجعان دارای مشکلات زناشویی، راهبردهای تخصصی در ارتباط با مراجعان دارای مشکلات خانوادگی و راهبردهای تخصصی در ارتباط با مراجعان دارای اختلال شخصیت) و 2. راهبردهای موثر خارج از جلسه درمان (شامل: راهبردهای کلی اجتماعی، راهبردهای حمایتی در ارتباط با مراجعان دارای اختلال شخصیت، راهبردهای اجرایی در ارتباط با مراجعان دارای مشکلات زناشویی و خانوادگی و راهبردهای کلی خودمراقبتی درمانگران). درمجموع نتایج این پژوهش نشان داد میزان مطلوب بودن یا نبودن کیفیت خدمات به مراجعان دشوار به نحوه به کارگیری راهبردهای درمانگران بستگی دارد؛ بنابراین دریافت ناظر و آموزش درست در این زمینه ضرورت دارد.
کلید واژگان: راهبردها, روان درمانگران, روش کیفی, مراجعان دشوار, مشاورانThe primary objective of this study was to ascertain the experiences of Iranian therapists who dealt with challenging customers and to examine the approaches they utilized. The present research employed a qualitative form of phenomenology as its research methodology. In 2021 and 2022, the community of this study comprised active therapists in Tehran. With the purposeful continuation of sampling until the saturation limit was reached, seventeen therapists were ultimately chosen. The participants were subsequently asked to complete semi-structured interviews. The data were analyzed utilizing Colaizzi’s method of descriptive data analysis. Through the examination of the data, 60 primary concepts, 9 sub-themes, and 2 main themes were identified. The overarching theme comprises two components: firstly, efficacious approaches during the therapeutic session (encompassing general therapeutic communication strategies, general individual strategies, specialized strategies pertaining to clients experiencing marital difficulties, specialized strategies pertaining to clients confronting family issues, and specialized strategies pertaining to clients diagnosed with personality disorder); and secondly, successful strategies implemented outside of the session (including general social strategies, support systems. Overall, the findings of this study indicated that clinicians’ approach to challenging clients influences the caliber of care they provide. Therefore, training and a competent supervisor are required in this field.
Keywords: Counselors, Difficult clients, Psychotherapists, Qualitative Method, strategies -
هدف پژوهش حاضر بررسی کیفی نیازهای زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی بیماران روانی مزمن است. این پژوهش به روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. تعداد 23 نفر از بیماران روانی مزمن مراجعه کننده به مرکز توانبخشی روزانه اعصاب و روان طاهره در شهرستان رامسر در سال 1400 به روش نمونه گیری هدفمند تا اشباع نظری داده ها انتخاب شدند و تحت مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. تحلیل و کدگذاری مصاحبه ها چهار مولفه به همره 26 زیرمولفه را نشان داد. مولفه نیازهای زیستی شامل 6 زیرمولفه هزینه های درمانی، کمبود دارو، رژیم غذایی، ورزش و فعالیت جسمانی و مشکلات جسمانی و کنشی (خواب، تغذیه،دفع، میل جنسی) است. مولفه نیازهای روانی بیماران شامل 7 زیرمولفه وجود اختلالات روانی همبود، تجربه هیجانات ناخوشایند، نداشتن مهارت های فردی و اجتماعی، کمبود تاب آوری و ویژگیهای مثبت روانشناختی، کیفیت زندگی پایین و فرسودگی روانشناختی و داشتن تفریح و اوقات فراغت است. مولفه نیازهای اجتماعی بیماران شامل 7 زیرمولفه نیاز به حمایت خانوادگی، نیاز به حمایت سازمانهای ذی ربط، کمبود تسهیلات اجتماعی، انگ و تبعیض اجتماعی، امکان تحصیل، امکان اشتغال و نیاز به حمایت از سوی متخصصان است. مولفه نیازهای معنوی بیماران نیز شامل 6 زیرمولفه نیاز به داشتن امید، انجام آیینهای دینی، نداشتن معنا و هدف در زندگی، ترس از مرگ، تنهایی و نگرش نسبت به خداوند است. یافته های به دست آمده نشان میدهد که نیازهای مختلفی در ابعاد 4 گانه زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی وجود دارد که برای ارتقای سلامت روان و کیفیت زندگی بیماران روانی مزمن باید به آنها توجه کرد.کلید واژگان: بیماران روانی مزمن, روش کیفی, نیازهای زیستی, روانی, اجتماعی و معنویThe purpose of this research is to qualitatively investigate the biological, psychological, social and spiritual needs of chronic mental patients. This research was conducted using qualitative content analysis. A number of 23 chronic mental patients referred to Tahereh Neuropsychiatric Rehabilitation Center in Ramsar city in 2021 were selected by purposive sampling method until theoretical data saturation and were subjected to semi-structured interviews. Analysis and coding of the interviews showed four components with 26 sub-components. The biological needs component includes 6 sub-components: medical costs, lack of medicine, diet, exercise and physical activity, and physical and functional problems. The mental needs component of patients includes 7 sub-components: the presence of co-comorbidity, experiencing unpleasant emotions, lack of personal and social skills, lack of positive psychological characteristics, low quality of life and psychological exhaustion, and having fun and free time. The social needs component of patients includes 7 sub-components: need for family support, need for support from relevant organizations, lack of social facilities, social stigma, possibility of education, possibility of employment and need for support from specialists. The component of patients' spiritual needs also includes 6 sub-components: the need to have hope, perform religious rituals, lack of meaning and purpose in life, fear of death, loneliness and attitude towards God. The obtained findings show that there are different needs in the 4 biological, psychological, social and spiritual dimensions that must be paid attention to in order to improve the mental health and quality of life of chronic mental patients.Keywords: Biological, Psychological, social, spiritual needs, Chronic mental patients, Qualitative method
-
آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت در مدارس و برنامه ریزی اصولی برای سلامت نسل آینده کشور، یکی از شاخص های مهم و اصولی و زیر بنای توسعه کلان جامعه در همه ابعاد آن است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل محتوای کتب درسی علوم تجربی دوره ابتدایی براساس میزان توجه به ابعاد پنجگانه سلامت (جسمی، روانی، معنوی، اجتماعی و زیست محیطی) است. روش پژوهش تحلیل محتوا است و برای گردآوری داده ها از فهرست بازبینی محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری مشتمل بر کتب درسی علوم تجربی پایه اول تا ششم ابتدایی در سال تحصیلی 99 -1398 در قالب 81 درس و 644 صفحه بود. واحد تحلیل نیز شامل تمام صفحات (شامل متون، تصاویر، فعالیت ها و پرسش ها) بود که برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آمار توصیفی (جداول فراوانی و درصد) استفاده شد. یافته ها نشان داد، کتاب علوم تجربی پایه اول و پنجم ابتدایی به مولفه سلامت جسمی و پایه های دوم، سوم، چهارم و ششم به بعد زیست محیطی بیشتر پرداخته اند و در مقابل، در علوم تجربی پایه های اول، سوم، چهارم، پنجم و ششم به مولفه سلامت معنوی و کتاب علوم دوم به سلامت روانی کمترین توجه مشاهده شد. نتایج حاصل از یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که محتوای کتب علوم تجربی دوره ابتدایی به تمامی ابعاد پنجگانه سلامت پرداخته است اما میزان توجه به برخی از ابعاد سلامت از یکنواختی، تعادل و فراوانی مطلوبی برخوردار نبوده است.کلید واژگان: تحلیل محتوا, علوم تجربی, مولفه های سلامت, ابعاد پنجگانه سلامت, روش کیفیHealth education and promotion at schools and thoughtful planning for the health of the future generation are very important and lay the foundation for the full development of society in all aspects. The purpose of the research was to review and analyze the content of experimental science textbooks at elementary schools based on the attention paid to the five dimensions of health (physical, mental, spiritual, social, and environmental). The research method was content analysis, and a researcher-made checklist was used to collect the data. The statistical population consisted of experimental science textbooks from the first to the sixth grades in the academic year 2019–2020, which included 81 lessons and 644 pages. The unit of analysis included all the pages (including texts, images, activities, and questions), and descriptive statistics (frequency and percentage) was used to analyze the data. The findings showed that 1st grade textbook and 5th grade textbook have paid more attention to physical health dimensions, but 2nd, 3rd, 4th, 5th, and 6th grades textbooks have mainly focused on the environmental dimension. Furthermore, experimental science textbooks of 1st, 3rd, 4th, 5th, and 6th grades have paid the least attention to spiritual health, and experimental science textbook of 2nd grade has paid the least attention to mental health. The results of the data analysis indicated that the content of experimental science textbooks at elementary schools has addressed all the five dimensions of health, but the attention paid to some aspects of health was not consistent, balanced, or desirable.Keywords: Content analysis, experimental sciences, health components, five dimensions of health, qualitative method
-
هدف پژوهش حاضر تدوین مدل مفهومی خودنمایشی نابهنجار براساس متون دینی و بررسی میزان روایی آن بود. باتوجه به هدف، ابتدا با رویکردی کیفی با راهبرد «جست وجوی واژگانی» به وسیله 27 واژه مرتبط، 363 گزاره دینی با استفاده از نمونه گیری هدفمند براساس اصل اشباع در منابع اسلامی جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل کیفی محتوای متون دینی موردبررسی قرار گرفت. سپس برای حصول اطمینان از تطابق آن ها با محتوای متون دینی ازیک سو و کاربرد آن در حوزه روان شناسی از سوی دیگر، اعتبار یافته ها با استفاده از ارزیابی نظرات متخصصان به وسیله یازده کارشناس با محاسبه «شاخص روایی محتوا» و «نسبت روایی محتوا» موردبررسی قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد سازه خودنمایشی نابهنجار دارای هشت نشانه (شیفته مدح و ستایش بودن، شهرت طلبی به هدف غیرالهی، ناهماهنگی ظاهر و باطن، خودنمایی با جلوه های ظاهری، نمایش فعل نیکو برای دیگران، نشاط و انگیختگی در حضور دیگران، کسالت و تنبلی در تنهایی و خودستایی گفتاری) و شش شرط علی است. این یافته ها بستر مناسبی برای تدوین پرسش نامه این سازه و طراحی مداخله درمانی و بسته آموزشی آن فراهم کرده است. این یافته ها بستر مناسبی برای تدوین پرسش نامه این سازه و طراحی مداخله درمانی و بسته آموزشی آن فراهم کرده است.
کلید واژگان: روش کیفی, خودنمایی, شخصیت خودشیفته, شخصیت نمایشی, منابع اسلامی, نابهنجارThe purpose of this study was to develop a conceptual model of abnormal Self-Histrionic based on religious texts and to examine its validity. According to the purpose, first with a qualitative approach with the strategy of "lexical search" by 27 related words, 363 religious statements were collected using purposeful sampling based on the principle of saturation in Islamic sources and using the method of qualitative analysis of the content of religious texts (Shojaei, 1399 a) was examined. Then, to ensure their compatibility with the content of religious texts on the one hand and its application in the field of psychology on the other hand, the findings are validated by evaluating the opinions of experts by 11 experts by calculating the content validity index (CVI) and content validity ratio (CVR). Was examined. Findings from the study showed that the structure of abnormal ostentation has eight signs (fascinated by praise, fame for non-divine purpose, inconsistency of appearance and inwardness, ostentation with outward manifestations, showing good deeds to others, cheerfulness and arousal in the presence of others, boredom and laziness In loneliness and verbal boasting) and six conditions are causal. These findings have provided a suitable basis for compiling a questionnaire of this structure and designing a therapeutic intervention and its educational package.
Keywords: Qualitative method, ostentation, narcissistic personality, Histrionic personality disorder Islamic sources. Abnormal -
برقراری ارتباط با جنس مخالف بخش مهمی از زندگی انسان ها، به ویژه جوانان است؛ که عوامل متعددی از جمله تربیت جنسی، در میزان گرایش یا عدم گرایش به این گونه روابط تاثیرگذار هستند. هدف از این پژوهش، بررسی تربیت جنسی در دختران دارای روابط قبل از ازدواج بود. جامعه پژوهش دختران جوان ساکن در تهران بودند که تجربه روابط قبل از ازدواج با جنس مخالف (اعم از جنسی، عاطفی و یا عاطفی-جنسی) را داشتند. نمونه ها شامل 12 دانشجوی دختر در گروه سنی 22-28 و ساکن تهران در سال 1398-1400 و دارای چنین روابطی بودند و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کلایزی استفاده شد. نتایج به شناسایی 2 مقوله اصلی، 7 مقوله فرعی و 20 مفهوم اولیه منجر شد. دو مقوله اصلی عبارتند از: عملکرد و نگرش خانواده در رابطه با تربیت جنسی و منابع اطلاعاتی اجتماعی- فرهنگی در رابطه با تربیت جنسی. پژوهش حاضر نشان داد عدم تربیت جنسی مناسب، چه به صورت مستقیم و چه غیرمستقیم، افراد را به سمت برقراری رابطه با جنس مخالف در قبل از ازدواج سوق می دهد؛ بنابراین پیشنهاد می شود در مراکزی چون مهد کودک، مدارس و سرای محله ها جلساتی مبتنی بر ارایه تربیت جنسی به والدین و مربیان آموزشی صورت گیرد و شیوه های آموزشی مناسب و ارتقاء دهنده ای به آن ها اعمال گردد. همچنین، توصیه میشود به منظور جلوگیری از شیوع روزافزون روابط قبل از ازدواج، دانشگاه ها، خانوادهها، مسیولین و برنامهریزان فرهنگی از برنامههای پیشگیرانه در این راستا استفاده نمایند.
کلید واژگان: تربیت جنسی, دختران, روابط با جنس مخالف, روابط قبل از ازدواج, روش کیفیCommunicating with the opposite sex is an important part of human life, especially for young people; several factors, including sexual education, are influential in the degree of tendency or non-tendency to such relationships. The aim of this study was to investigate sexual education in girls with premarital relationships. The study population consisted of young girls who had experienced premarital sex with the opposite sex (whether sexual, emotional, or emotional-sexual). The samples included 12 female students in the age group of 22-28 and living in Tehran in 2019- 2021 and had such relationships and were selected by purposive sampling method. The research tool was a semi-structured interview. Colaizzi's method was used to analyze the data. The results identified 2 main categories, 7 subcategories, and 20 primary concepts. The two main categories are family performance and attitude in relation to sex education and sociocultural information resources related to sex education. The present study showed that the lack of proper sexual education, either directly or indirectly, leads people to establish a relationship with the opposite sex before marriage; Therefore, it is suggested to hold meetings based on providing sex education to parents and educators in centers such as kindergartens, schools, and neighborhood centers, and apply suitably and enhancing educational methods to them. Also, in order to prevent the increasing prevalence of premarital relationships, it is recommended that universities, families, officials, and cultural planners use preventive programs in this direction.
Keywords: sex education, girls, relationships with the opposite sex, premarital relationships, qualitative method -
شیوع کووید 19 در جهان مشکلات روانی و جسمی متعددی برای افراد به وجود آورده است، اما برخی افراد علی رغم این مشکلات، رشد پس از ضربه را تجربه می کنند. هدف پژوهش حاضر تبیین تسهیل کننده های رشد پس از ضربه براساس تجربیات بیماران مبتلا به کووید 19 است. طرح پژوهش کیفی و با روش تحلیل مضمون انجام شد. 25 شرکت کننده با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق موردمصاحبه قرار گرفتند. نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع داده ها مورداستفاده قرار گرفت. داده ها مطابق با فرایند گام به گام تحلیل مضمون بروان و کلارک و با استفاده از نرم افزار MAXQDA تحلیل شد. </strong>تحلیل داده ها منجر به 90 کد اولیه، 23 مضمون پایه، 6 مضمون سازمان دهنده شد. مهم ترین عوامل تسهیل کننده و زیرمجموعه های آن عبارت بودند از: ادراک حمایت (حمایت دوستان، حمایت خانواده، ازخودگذشتگی، حمایت کادر درمان)؛ معنویت (باورهای معنوی، رفتارهای معنوی، سابقه مذهبی)؛ ویژگی های شخصیتی (خوش بینی، برون گرایی، سخت رویی، نداشتن سابقه روان رنجوری، انعطاف پذیری، وظیفه شناسی، خودکارامدی و ژرف اندیشی)؛ دلبستگی ایمن (روابط ایمن خانواده، احساس دوست داشته شدن)؛ تجره گذر از بحران (حوادث ناگوار، سابقه بیماری، سابقه فقدان، مواجهه با مرگ)؛ و متغیرهای جمعیتی (جوان بودن، تحصیلات بالا). نتایج نشان داد عوامل مختلفی ممکن است رشد پس از ضربه را در بیماران مبتلا به کووید 19 تسهیل کند. شناسایی این تسهیل کننده ها می تواند در طراحی و اصلاح برنامه های مداخله ای برای بیماران مبتلا به کرونا کمک قابل توجهی کند.
کلید واژگان: رشد پس از ضربه, عوامل تسهیل گر, تحلیل مضمون, کووید-19, روش کیفیThe prevalence of Covid-19 in the world has caused many mental and physical problems for individuals, but some people experience post-traumatic growth despite these problems. The aim of the present study was to explain post-traumatic growth facilitators based on the experiences of patients with Covid-19. A qualitative research design was conducted using content analysis method. Twenty-five participants were selected using purposive sampling and interviewed using semi-structured and in-depth interviews. Purposeful sampling was used to achieve data saturation. Data were analyzed according to the step-by-step process of Brown and Clark content analysis using MAXQDA software. </strong>Data analysis resulted in 90 initial codes, 23 basic themes, and 6 organizing themes. The most important facilitating factors and their sub-categories were: Perception of support (support of friends, support of family, self-sacrifice, support of medical staff); Spirituality (spiritual beliefs, spiritual behaviors, religious background); Personality traits (optimism, extraversion, hardiness, no history of neuroticism, flexibility, conscientiousness, self-efficacy and deep thinking); Safe attachment (safe family relationships, feelings of being loved); experience of going through a crisis (unfortunate events, history of illness, history of loss, facing death); And demographic variables (youth, higher education). The results showed that various factors may facilitate post-traumatic growth in patients with Covid-19. Identification of these facilitators can significantly help in designing and modifying intervention programs for patients with Covid-19.
Keywords: Post-traumatic Growth, Facilitating Factors, Theme Analysis, Covid-19, Qualitative Method -
شرایط همه گیری کرونا، بر ابعاد مختلف زندگی دانش آموزان اثر گذاشته است و سبب تعطیلی مدارس و تغییر آموزش به سبک غیر حضوری شده است و تاثیراتی در حیطه آموزش داشته است که یکی از مهم ترین آن، افت تحصیلی می باشد. برای بررسی عوامل موثر بر افت تحصیلی در شرایط بیماری کرونا، نیاز به تحقیقات عمیق و گسترده ای می باشد، لذا هدف این پژوهش بررسی دیدگاه های دانش آموزان مقطع متوسطه که به طور کمی یا کیفی در دوران کرونا نسبت به قبل دچار افت تحصیلی شده اند می باشد. روش این مطالعه کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی بوده است و با استفاده از نمونه گیری هدفمند ملاک محور انجام شده است و به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است پس از 10 مصاحبه با دانش آموزان پایه هشتم تا یازدهم شهر مشهد در سال 1400، اشباع نتایج حاصل شد. تحلیل عمیق دیدگاه های دانش آموزان نشان داد عوامل مختلفی بر افت تحصیلی آن ها در دوران همه گیری بیماری اثرگذار بوده است که در سه محور فردی، محیطی و آموزشی می باشد، که محور فردی شامل: حواس پرتی، عصبی بودن، افسردگی، استرس (مسایل روانی) و کاهش کیفیت یادگیری، انگیزه، تقلب، کم خوانی، کم آوردن زمان (یادگیری) و بازیگوشی، بازی الکترونیکی، اطلاعات مضر، فضای مجازی (تلفن همراه) و محور محیطی شامل: مدرسه، تفریح (محیط های نشاط آور) و برخورد خانواده، دوستان و همکلاسی ها (نزدیکان) و محور آموزشی شامل مشکلات اینترنت، مشکلات نرم افزار آموزشی (بستر آموزشی)، کیفیت پایین تدریس، تغییر ساعت کلاس، بی نظمی معلم و عدم پاسخگویی معلم، بدرفتاری معلم (معلم) می باشد. لذا توصیه می شود متولیان آموزش در جهت ارتقا کیفیت آموزش مجازی، ارتقا نحوه تدریس مجازی معلمان، مراقبت از سلامت روان معلمان و دانش آموزان و افزایش مهارت های دانش آموزان برای سازگاری بیشتر با این شرایط بکوشند.
کلید واژگان: ادراک دانش آموزان, افت تحصیلی, کووید-19, آموزش مجازی, روش کیفیCovid-19 pandemic conditions have affected various aspects of students' lives, One of the most important effects in the field of education is academic failure. In-depth and extensive research is needed to investigate the factors affecting academic failure in the Covid-19 pandemic. Therefore, the purpose of this study is to investigate the perceptions of high school students who have suffered quantitatively or qualitatively in the covid-19 pandemic than before. The method of this study is qualitative and with a descriptive phenomenological approach and semi-structured interviews have been used to collect data. Using criterion-based purposive sampling, after 10 interviews with eighth to eleventh-grade students in Mashhad in 1400, the results were saturated. An in-depth analysis of students' perspectives showed that various factors have influenced their academic failure during the pandemic. Which includes three axes: individual, environmental and educational. Individual focus includes distraction, nervousness, Depression, stress (psychological problems), Decreased quality of learning, motivation, cheating, poor reading, shortening of time (learning), And playfulness, electronic games, harmful information, and virtual. Environmental factors include school, recreation (uplifting environments) and family behavior, friends, and classmates (relatives). Educational factors include Internet problems, problems with educational software (educational platform), low quality of teaching, change in class hours, teacher disorder, and teacher non-response. It is recommended that those in charge of this matter try to improve the quality of education, improve the virtual education capability of teachers, take care of mental health and increase the skills of students to be more adaptable to these conditions.
Keywords: Student Perception, Academic failure, COVID-19, Virtual Education, Qualitative Method -
یکی از رویکردهای مهم در شناخت رفتار اخلاقی و پیشایندهای شکل دهنده آن، نقش و تاثیر هویت اخلاقی در بروز این رفتار می باشد. در بین عناصر تاثیرگذار بر شکل گیری این هویت به عنوان پشتوانه رفتار اخلاقی انسان، آموزش و مدرسه سهم قابل توجهی دارند؛ با این حال، به نقش این عنصر مهم در شکل گیری هویت اخلاقی دانش آموزان کمتر پرداخته شده است. پژوهش حاضر با هدف واکاوی سهم آموزش (رسمی یا آشکار و غیررسمی یا پنهان) و مدرسه در شکل گیری هویت اخلاقی دانش آموزان انجام شده است. روش انجام پژوهش، کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل 15 دانش آموز دختر 15 تا 17 ساله بودند که به روش انتخاب هدفمند بر پایه اصل اشباع و یا تکراری شدن پاسخ ها برگزیده شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، مصاحبه کیفی و از نوع مصاحبه نیمه ساختاریافته با پرسش های باز و استاندارد شده بود و داده ها مطابق با رویکرد استراس و گلاسر تحلیل و طبقه بندی گردید. یافته های پژوهش در دو بعد خانواده و مدرسه دسته بندی و مولفه های استنباطی بر اساس آنها استخراج شدند. با توجه به نتایج به دست آمده از سوالات، پژوهشگر اینگونه تبیین کرد که در بعد خانواده، ویژگی های والدین و سبک های فرزندپروری در شکل گیری هویت اخلاقی، تعاملات و تاثیرپذیری فرد از جامعه به خصوص مدرسه، تاثیرگذار است. در بعد مدرسه، یافته ها حاکی از این است که آگاهی و التزام به قوانین، میزان و چگونگی تشویق ها و تنبیه ها، نحوه تعامل با همسالان، نحوه تدریس و ویژگی های رفتاری معلمان، چگونگی ارتباط گیری و برخورد کادر مدرسه، میزان و نوع فعالیت های فوق برنامه و فضای مدرسه و نیز محتوای کتب درسی تاثیر بسزایی در شکل گیری هویت اخلاقی دانش آموزان دارند. همچنین از یافته های پژوهش اینگونه بر می آید که در بعد مدرسه، شخصیت و رفتار معلمان، هویت اخلاقی شکل گرفته در آنها و التزام عملی آنها به آموزه های اخلاقی تاثیر ماندگاری بر هویت اخلاقی دانش آموزان می گذارد.
کلید واژگان: هویت اخلاقی, آموزش, مدرسه, دانش آموز, معلم, روش کیفی, پدیدارشناسیJournal of Psychology, Volume:25 Issue: 4, 2022, PP 540 -549The present study aimed at investigate the school attendance in educational deprived adolescents. The qualitative research method was a phenomenological study. Participants in this study included 16 female and male students aged 11 to 16 years of Shush labor children’s Center who were selected through a purposive sampling method based on the principle of saturation or repetition of responses. Data gathering tool was qualitative, semi-structured interviews with standardized open-ended and data were processed based on Strauss and Glasser’s approach. findings of the study were categorized in two dimensions of academic experience and their experience. According to the results obtained from the questions, the researcher explained that, the school had been able to make sense of school attendance in the students, but the point is that school attendance was stronger among some students and weaker among others who have been in this school for less time.
Keywords: Moral identity, Education, School, Student, Teacher, Qualitative method, Phenomenology -
مقدمه
والدین مسئولیت اصلی پرورش اخلاقی، اجتماعی، عاطفی و فرهنگی فرزندانشان را بر عهده دارند و باید در نظر بگیرند که روزی فرزندان زندگی مستقل خواهند داشت. پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش شاخص های والدگری ازدواج بر رضایت زناشویی فرزندان انجام شد.
روش پژوهشاین پژوهش به روش کیفی، با شیوه تلفیقی و استفاده از مطالعات اسنادی و مطالعات میدانی (مصاحبه) انجام شده است که درآن 16 مصاحبه نیمه ساختار یافته به شیوه نمونه گیری قضاوتی و داوطلبانه انتخاب شدند. برای بررسی محتوای مصاحبه های صورت گرفته، مفهوم سازی و استخراج مقوله ها از روش استراس و کوربین استفاده شد.
یافته هادر این مطالعه، 90 کد در زوجین دارای رضایت زناشویی و 83 کد در زوجین دارای عدم رضایت، 14 مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی (آموزشی، روانی، اجتماعی، اخلاقی، فرهنگی) شناسایی شدند.
نتیجه گیریتجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که والدین جهت ایجاد رضایت زناشویی در زندگی آینده فرزندان خود باید به چهارده مقوله شناسایی شده توجه کنند. شاخص های والدگری ازدواج می تواند به والدین، زوجین و درمانگران کمک کند که از آنچه رفتارهای کارآمد و مناسب در راستای والدگری ازدواج است آگاه تر شوند و در نتیجه از این معیارها برای ازدواج موفق تر و ایجاد رضایت زناشویی استفاده نمایند.
کلید واژگان: رضایت زناشویی, روش کیفی, شاخص های والدگری ازدواجIntroductionParents have the primary responsibility for the moral, social, emotional, and cultural upbringing of their children, and they must consider that one day their children will have an independent life. The present study was conducted to investigate the role of marital parenting indices on children''s marital satisfaction.
MethodsThis qualitative research has been done by combined method and using documentary studies and field studies (interviews) in which 16 semi-structured interviews were selected by judgmental and voluntary sampling. The Strauss and Corbin methods were used to examine the content of the interviews, conceptualize and extract the categories. 90 codes in couples with marital satisfaction and 83 codes in couples with dissatisfaction, 14 sub-categories and 5 main categories (educational, psychological, social, moral, cultural) were identified.
ConclusionData analysis showed that parents should pay attention to the fourteen identified categories in order to create marital satisfaction in their children''s future lives. Marital Parenting Criteria Can help parents, couples, and therapists become more aware of what constitutes effective and appropriate parenting behaviors, and thus use these criteria for a more successful marriage and marital satisfaction.
Keywords: Marital Parenting Indices, Marital Satisfaction, Qualitative Method -
بحث درباره عشق ورزی در ایران عموما در چارچوب تحلیلی مبتنی بر پژوهش ها و نظریه پردازی هایی که در غرب صورت گرفته تمرکز یافته است. پژوهش حاضر با هدف ارایه الگوی مفهومی شناسایی ادراک عشق ورزی دانشجویان مجرد و بر مبنای نظریه زمینه ای و با به کارگیری روش مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. 32 دانشجو (18 دختر و 14 پسر)، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و داده ها تا رسیدن به اشباع نظری گردآوری و پس از پیاده سازی متن مصاحبه ها و ورود اطلاعات به نرم افزار تحلیل داده های کیفی MAXQDA10، با کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. نتایج کدگذاری باز و محوری منجر به شناسایی 103 مفهوم و 16 مقوله محوری شد. همچنین، نتایج کدگذاری گزینشی نشان داد که مقوله هسته ادراک عشق ورزی دانشجویان است که تحت تاثیر شرایط علی (باورداشت های اعتقادی و مذهبی؛ جو خانواده و نظارت والدینی؛ چالش ها و تجارب اخلاقی) و در کنار شرایط مداخله گر (تحولات هویتی فردی، اجتماعی و فرهنگی؛ هویت سازی رسانه های نوین ارتباطی) و شرایط زمینه ای (جنسیت؛ سن؛ پایگاه اجتماعی اقتصادی؛ تحصیلات دانشگاهی) بر برساخت عشق ورزی با جنس مخالف در دانشجویان مجرد در قالب راهبردهای اخلاق پیروی منطقی؛ خودپیروی عاطفی و خودپیروی ضداخلاقی تاثیر می گذارد که حاصل آن شکل گیری ازدواج های متناسب، پایدار و یا تصادفی و نامتناسب است. با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که عشق ورزی در بین دانشجویان مجرد، طیفی از مکانیسم های خودپیروی تا اخلاق پیروی را در پی داشته که می تواند کنش دانشجویان را به سمت و سویی منفی یا مثبت جهت دهی کند. لذا شناخت این مکانیسم ها می تواند در سیاست گذاری دست اندرکاران تربیتی کشور موثر باشد.
کلید واژگان: ادراک عشق ورزی, دانشجویان, روش کیفی, نظریه داده بنیادThe discussion of lovemaking in Iran is generally focused on an analytical framework based on research and theories conducted in the West..Present research with goal of identify the perception of love making single students based on grounded theory and technique semi- fabrication work has been done. 32 tudents (18 girls and 14 boys) , the method of review, targeted and recruited and data are to achieve theoretical saturation collected and after the implementation of interviews and data entry software to analyze data quality MAXQDA10, Were analyzed by open, axial and selective coding . The results of open and axial coding led to the identification of 103 concepts and16 axial categories . The results of coding selection showed that core category perception love making students affected by the conditions of cause (believed by faith and religious, family atmosphere and parental supervision, challenges and experiences of ethics) , along with the intervention of the (development of personal identity, social and cultural identity of media, new communication) and field conditions of (gender, age, socio-economic status, academic) on the construction of love making with the opposite sex unmarried students in ethics guidelines following the logic; Emotional autonomy and autonomy immoral influences affect the results in the form of marriage, appropriate, sustainable or is random and disproportionate. According to the results, it can be concluded that lovemaking among single students has a range of mechanisms from self-obedience to ethics that can lead students' actions in a negative or positive direction.
Keywords: perception of love making, students, Qualitative Method, Grounded Theory -
پژوهش حاضر، یک مطالعه کیفی است که به منظور شناسایی عوامل موثر بر تاب آوری در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. جامعه پژوهش شامل کل زنان مبتلا به سرطان پستان بود که در سال 1397 به بیمارستان شهدای تجریش در تهران مراجعه کرده بودند و تحت پرتو درمانی قرار داشتند. افراد نمونه به شکل هدفمند وارد پژوهش شدند و نمونه گیری تا به اشباع رسیدن داده ها ادامه یافت؛ نمونه نهایی شامل 10 نفر بود. شرکت کنندگان به سوالات مصاحبه نیمه ساختار یافته پاسخ دادند و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا (تماتیک) استفاده شد. نتایح نشان داد که عوامل موثر بر تاب آوری در این دسته از بیماران در قالب تم های حمایت اجتماعی، صبر و استقامت، امید به زندگی، حضور افراد مهم زندگی و نیز پذیرش قابل شناسایی بودند. توجه به این عوامل توسط مراکز بهداشتی و کادر درمانی در فرآیند درمان می تواند به سازگاری هر چه بیشتر این بیماران با شرایط بیماری خود کمک نماید.
کلید واژگان: تاب آوری, سرطان پستان, روش کیفیThe present study is based on a qualitative approach conducted to identify the effective factors on the resiliency in women with breast cancer. The study population was all the women with breast cancer who were referred to Shohada-e Tajrish hospital (Tehran, Iran) and underwent radiotherapy in 2019. The sample was purposefully entered into the study, and the sampling process continued until data saturation; The final sampling consisted of 10 individuals. Participants answered the semi-constructed interview questions, and content analysis (thematic) was used to analyze the data. Results indicated that effective factors on the resiliency in these patients were clustered into the following themes: social support, patience and endurance, life expectancy, presence of loved ones, and ultimately, acceptance. Considering these factors in the treatment process by medical centers and their staff can help patients cope with their conditions.
Keywords: resiliency, breast cancer, qualitative approach -
مطالعه حاضر با هدف تحلیل کیفی تجارب خانوادگی جانبازان اعصاب و روان انجام شد. روش تحقیق در این پژوهش، روش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی می باشد. بدین منظور با 16 نفراز جانبازان اعصاب و روان که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. نمونه گیری تا زمان اشباع داده ها ادامه یافت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، با استفاده از روش 7 مرحله ای کلایزی داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از کدگذاری اولیه با شکل گیری 42 واحد معنایی همراه بود که با توجه به اشتراکات موجود در آنها در 8 زیرمضمون دسته بندی شدند. در نهایت، تحلیل تجارب مشارکت کنندگان منجر به شناسایی 3 مضمون اصلی گردید. مضمون اصلی اول «تغییرات چارچوب خانوادگی» بود که زیر مضمون های (1- تغییرات روند زندگی خانوادگی، 2- تغییر نسبی جایگاه قدرت، 3- تغییرات شغلی) را در بر می گرفت. مضمون اصلی دوم «روابط خانوادگی» بود که شامل (1- رابطه با همسر 2- رابطه با فرزندان) و مضمون اصلی سوم نیز «سازگاری و انطباق» متشکل از زیر مضمون های (1- اقدامات روانشناختی، 2- اقدامات فردی، 3- حمایت خانواده) بود. تحلیل نتایج نشان می دهد که جانبازان اعصاب و روان به جهت شرایط ویژه خود، آسیب پذیری زیادی را در حوزه های مختلف تجربه می کنند و لزوم شناخت و آگاهی های جامع تر ارگان های مربوطه، حمایت های مضاعف از این قشر و خانواده هایشان و تدوین برنامه های مشاوره ای، روانشناختی و مراقبتی بیشتر احساس می گردد.
کلید واژگان: جانبازان اعصاب و روان, تجارب خانوادگی, روش کیفی, پدیدارشناسیJournal of Psychology, Volume:24 Issue: 2, 2020, PP 130 -149The present study aimed to qualitatively analyze family experiences of psychiatric veterans. Research method of this research was qualitative method with phenomenological descriptive approach. For this purpose, 16 Psychiatric veterans were selected through purposive sampling and were interviwed by semi-structured interview. Sampling continued until data saturation. The data were analyzed using 7 stage Colaizzi method. The data analysis resulted in 3 main themes, 8 subthemes and 42 initial concepts. As the fisrt theme, “changes in the family framework” consisted of (1- changes in process of family life, 2- relative changes of power position, 3- occupational changes). The second main theme was “family relationships” consisted of (1- relationship with wife, 2- relationship with child) and the third theme was “adaptation” consisted of (1- psychologic interventions, 2- personal intervention, 3- family suppport). Rusults showed that psychiatric veterans experience a great deal of vulnerability in different fields because of their special situations. And the necessity of more awareness among relevant organizations, the more support of them and their families, and the formulation of more counseling, psychological and caring programs are felt.
Keywords: psychiatric veterans, family experiences, qualitative method, phenomenological -
سرطان در کودکان، عامل استرس زای غیر قابل پیش بینی محسوب می شود که بر زندگی کودک تاثیرات روانشناختی بسیاری برجای می گذارد. درک دیدگاه کودکان از شرایطی که در آن قرار گرفته اند به ارائه بهتر خدمات و رفع موانعی که از سوی کودک در پذیرش درمان اثرگذار است، نقش دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی و درک دیدگاه کودکان مبتلا به سرطان در مورد بیماری آنها بود. پژوهش حاضر از نوع کیفی و به روش تحلیل محتوا صورت گرفت و در آن تعداد 20 کودک 4-12 ساله بستری و مبتلا به انواع مختلف سرطان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه یافت. دیدگاه کودکان در خصوص بیماری سرطان و پیامدهای آن، با استفاده از تحلیل محتوای نقاشی ها و مصاحبه های نیمه ساختار یافته ضبط شده، مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها به طور مستمر و همزمان با جمع آوری اطلاعات و به شیوه ی مقایسه ای، با استفاده از نرم افزارMAXQDA صورت گرفت. حدود 1020 کد از پیاده سازی مصاحبه های ضبط شده و نقاشی های ترسیم شده ی کودکان به صورت کدگذاری باز مشخص شد. داده های کدگذاری شده در نهایت در 5 مقوله کلی خلاصه شدند که عبارت بودند از: 1. اشتغال ذهنی نسبت به محل درمان، 2. اشتغال ذهنی با مشکلات جسمانی ناشی از بیماری و درد، 3. رشد پس آسیبی مثبت، 5. پیامدهای منفی ناشی از بیماری، 6. پیامدهای خانوادگی ناشی از ابتلا به بیماری، 7. نگاه کودک به روند بیماری.
کلید واژگان: تحلیل محتوا, روش کیفی, سرطان, کودکانCancer is an unpredictable stressor in children and has a psychological impact on their lives. Understanding the children's view about their condition, provide better services and eliminating barriers that effects on accepting treatment by the child. The aim of present study was to explore and understand the perspectives of children with cancer about their disease. The present study was a qualitative investigation that conducted by content analysis method in which 20 hospitalized children aged 4-12 years suffering from different type of cancer were selected through purposive sampling and sampling continued until data saturation. To explore the perspectives of children about cancer and its consequences, content analysis of the drawings (by psychoanalytic approach) and the recorded semi-structured interviews were conducted. Data analysis was conducted continuously and simultaneously with data collection and with a comparative method using MAXQDA software. Approximately 1020 codes were identified by the implementation of recorded interviews and drawings of children by open coding. The data coded were finally summarized in five categories: 1. Concerns relative to the place of treatment; 2. Concern with physical problems due to illness and pain; 3. post-traumatic growth, 4. negative problems due to illness, 5. Family consequences of the disease, and 6. The child's view of the process of the disease.
Keywords: cancer, children, content analysis, qualitative method -
تحلیل محتوا، فرآیند تبدیل کیفیت ها به کمیت ها و سپس تبدیل همین کمیت به کیفیت است. این روش، بیش تر در روند پژوهی، پژوهش های تلفیقی، بررسی تصویر واقعیت ها و نیز بررسی میزان انطباق برنامه ها با ویژگی ها و ویژگی های ساختاری و محتوایی بکار برده می شود. روش تحلیل محتوا بر این فرض بنا شده است که با تحلیل پیام های زبانی می توان به کشف معانی، اولویت ها، نگرش ها، شیوه های درک و سازمان یافتگی جهان دست یافت. این روش که در رشته های گوناگون علوم اجتماعی همچون ارتباطات، جامعه شناسی، علوم سیاسی و روان شناسی، کاربرد دارد، پژوهشگران نسبت به آن ( به منزله روشی انعطاف پذیربرای تحلیل داده ها )، توجهی ویژه دارند. روش تحلیل محتوا، بین دو قطب عینی و ذهنی قرار می گیرد. به بیان دیگر، رویکرد تلفیقی تحلیل محتوا، امروزه می تواند کاربردی تر (از کمی گرایی یا کیفی گرایی صرف در تحلیل محتوا) باشد.کلید واژگان: تحلیل محتوا, روش کمی, روش کیفی, تحلیل محتوای کمی, تحلیل محتوای کیفیContent analysisis the process of qualitie's transforming to the quantities and then converting the same quantity to the quality. This method is more used in research process, combinative research /consolidated research,review of factsimage and examining the conformityrate of programs with the features as well asthe structure and content characteristics.Content analysis method is based on the assumption thatthe meaningsdiscovery, preferences, attitudes, ways of understanding and organizing the world can be achieved by analyzing the verbal messages. This method that is applied in different subjects of social sciences such as communication, sociology, political science and psychology, the researchers (as a flexible way for data analysis) have particular attention in relation to it. The content analysis method is placed between the two subjective and objective poles. In other words, the combinative approach ofcontent analysis could be more applicable today than the merequantity-orientation or quality-orientation.Keywords: Content Analysis, Quantitative Method, Qualitative Method, Quantitative Content Analysis, Qualitative Content Analysis
-
مقدمهدر طی سال های اخیر به کارگیری روش های کیفی در پژوهش مورد توجه پژوهشگران علوم انسانی قرار گرفته است. با توجه به قابلیت های پژوهش کیفی و نقش بالقوه آن در تولید و توسعه علم روانشناسی، هدف پژوهش حاضر بررسی و ارزیابی پژوهش های کیفی انجام شده توسط روانشناسان ایرانی است.روشاین پژوهش به روش مرور سیستماتیک انجام شده است، به این صورت که با جستجو در پایگاه های اطلاع رسانی اینترنتی جهاددانشگاهی، مجلات تخصصی نور، بانک اطلاعات نشریات کشور و پرتال جامع علوم انسانی؛ 21 مقاله با موضوع روانشناختی که به روش کیفی توسط روانشناسان ایرانی انجام شده، شناسایی شده و مورد ارزیابی قرار گرفتند.یافته هانتایج ارزیابی نشان داد مقالات انتشار یافته، جزئیات کمی از روش و فرایند پژوهش منتشر کرده و در برخی موارد، سوالات پژوهش متناسب با روش کیفی نبود. همچنین روش پدیدارشناسی و تکنیک مصاحبه بیشترین کاربرد را داشته است.نتیجه گیریدر مجموع می توان اظهار داشت با وجود گذشت بیش از یک دهه از انتشار اولین پژوهش انجام شده به روش کیفی توسط روانشناسان ایرانی، سهم مقالات انتشار یافته به روش کیفی اندک بوده و کیفیت روش شناختی آن ها چندان مطلوب نیست. انتظار می رود با توجه به نقشی که این رویکرد می تواند در تولید و توسعه علم روانشناسی داشته باشد، جایگاه واقعی و مطلوب خود را در میان پژوهشگران حوزه روانشناختی پیدا کند.
کلید واژگان: روش پژوهش, روش کیفی, مرور سیستماتیکIntroductionIn recent years researchers in human science have been interested in qualitative researches. Considering the qualitative research capabilities and its potential role in the development of psychology, this study evaluated the qualitative research conducted by Iranian psychologists.MethodThe present study is a systematic review. By Searching the Internet websites of Scientific Information Database (SID), Noormags, Magiran and Ensani, 21 articles in the subject of psychology, which had been conducted by Iranian psychologists, were identified and evaluated.ResultsThe findings reveal that few details on methodologies and the research processes have been presented and in some cases, applying the qualitative method was not appropriate for the research questions. The phenomenological and the interview method have been mostly used.ConclusionAlthough more than a decade has passed since the publication of the first qualitative study by Iranian psychologists, the number of articles with a qualitative approach and their quality are poor. Due to the role of this approach on the production and the development of psychology, it is expected that qualitative research will find its actual and desired position among researchers in psychology.Keywords: Research Methods, Qualitative Method, Systematic Review, Qualitative Approach -
هدف از این مقاله مرور اجمالی بر روش و کاربرد تحلیل مکالمه در مشاوره و روان درمانی است. ارزش خبری و اطلاع دهندگی استفاده از روش های کمی در بررسی فرایند و نتایج کاربرد روش های مشاوره و روان درمانی مختلف به منظور ایجاد تغییر در مراجع با هر نوع اختلالی محدود است.محدود شدن محقق به ارائه میانگین و انحراف استاندارد از گروه، محقق را از دستیابی به رویدادهای ناب در فرایند تغییر دور می کند. تقلیل دادن بررسی اثربخشی فنون مشاوره ای به بررسی معنی داری تفاوت بین گروه آزمایش و گروه گواه،درک زیرساختهای موثر در رابطه درمانی را تضعیف می کند. به منظور برون رفت از این چرخه معیوب، استفاده از تحلیل مکالمه به عنوان یک روش کیفی در جریان مطالعه ارتباط دو تایی بین مشاور و مراجع توصیه می شود. تحلیل مکالمه به عنوان یک زیر مجموعه از تحلیل گفتمان به مشاور و درمانگر کمک می کند تا تله های زبانی را تشخیص دهد و بر آن غلبه کند.روش تحلیل گفتمان شیوه روان شناختی مشاهده را در مشاوره مورد انتقاد قرار می دهد تا از این رهگذر روابط بین مشاور-مراجع و پیش فرض های مکالمات آنها به دقت بررسی شود. در این مقاله ضمن معرفی تحلیل مکالمه، به نظام نمادگذاری و کاربردهای آن نیز توجه شده است.
کلید واژگان: مشاوره, تحلیل مکالمه, روش کیفیAim of the present study is review of conversation analysis study in counseling and psychotherapy. Informative value of the quantitative method is limited to investigation of process and effects of counseling psychotherapeutic treatments of any types of psychological disorders. Concentration in mean and standard deviation of both experimental and control groups remotes researchers from pure therapeutic events. Reduction of the efficacy study on significant differences between experimental and control groups devaluates the underling structures of therapeutic relationship. To solve this vicious spiral، Application of the conversation analysis as a qualitative method is recommended for study of dual therapeutic relationship. Conversation analysis there is under the title of discourse analysis that helps counselor to overcome to speech tars. It criticizes the psychological method of observation in counseling thus this effects good analysis of counselor-client relationship and their dialogue presumptions. This article introduces conversation analysis and its coding system and applications.Keywords: counseling, conversation analysis, qualitative method -
منطق فازی[1] یک نوع منطق چندارزشی است که ریشه در افکار افلاطون و فلسفه شرقی دارد، اما نخستین بار در سال 1965 میلادی، دانشمند ایرانی الاصل و استاد دانشگاه برکلی(پروفسور لطفعلی عسگرزاده) ملقب به پروفسور«زاده»[2]، منطق فازی را مطرح کرد. برخلاف منطق دو ارزشی ارسطویی که به دنبال پاسخ آری و یا نه برای تعمیم به تمام پدیده ها می باشد(همچون پوزیتیویسم)، منطق فازی جهان را همان گونه که هست معرفی می کند. منطق فازی با طبیعت، سرشت و فطرت انسان قرین تر بوده و به فلسفه ی شرقی و ادیان نزدیک تر است. با وجود منفعت های زیاد منطق فازی(به دلیل نقش برجسته ریاضیات در آن)، مشکل عمده ی این منطق ریاضی این است که تولیدکننده ی الگوهای فکری بشری نیست. زیرا الگوهای فکری بشری اغلب شهودی هستند و ریاضیات از درک پیچیدگی های آن عاجز است. در روش فازی، رویکرد کمی و کیفی حضور همزمان دارند و این روش پلی بین روش کمی و کیفی برقرار می سازد.
کلید واژگان: منطق فازی, منطق دو ارزشی, متغیرهای زبانی, روش کمی, روش کیفیFuzzy logic” is a multi-value logic rooted in Plato and eastern philosophy. An Iranian scientist, professor of Berkley University, “Professor Lotfali Asgarzade” (1965) called professor “L.A zadeh” raised fuzzy logic for the first time. Despite Aristotle two – valued logic finding yes or no response to generalize to all phenomena (e.g. positivism), fuzzy logic introduces the world as it is. Fuzzy logic is close to nature of human being and it is similar to eastern philosophy and religions. Despite great benefits of fuzzy logic (due to the important role of math in it), the major problem of math logic is that it doesn’t produce intellectual models of human being as intellectual models of people are mostly intuitional and math cannot perceive its complexities. In fuzzy method, both quantitative and qualitative approaches exist together and this method is a bridge between qualitative and quantitative method.Keywords: Fuzzy logic_Two – Valued Logic_Linguistic Variables_Quantitative Method_Qualitative Method -
هدفپژوهش حاضر، به منظور بررسی کیفی وضعیت عاطفی و خانوادگی مصدومین بمباران شیمیایی سردشت انجام گرفته است.روشپژوهش حاضر یک تحقیق کیفی(از نوع تفسیری) می باشد و جامعه آماری آن کلیه مصدومین بمباران شیمیایی سردشت بودند. نمونه شامل 15 مرد و 15 زن بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای بررسی وضعیت عاطفی و خانوادگی مصدومین بمباران شیمیایی سردشت از افراد نمونه مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مقوله بندی و دسته بندی داده ها استفاده شد.یافته هانتایج نشان می دهد که شکایت هایی شامل؛ ناتوانی در ارتباط برقرار کردن با دیگران، ناتوانی در ابراز احساسات، تغییرات خلقی، احساس حقارت، زودرنجی، کابوس های وحشتناک، وابستگی عاطفی، عدم روابط صمیمانه در میان اعضای خانواده، وجود مشاجرات خانوادگی، نارضایتی از روابط زناشویی، عدم رضایت از نقش والدینی، و ارتباط ناسالم با فرزندان در طیف وسیعی از مصدومین مشاهده می شود.نتیجه گیریبمباران شیمیایی به طور گسترده باعث بوجود آمدن مشکلات زیادی در وضعیت عاطفی و خانوادگی مصدومین شده است و این افراد نیازمند مداخلات حمایتی از سوی مردم و نهادهای دولت هستند.
کلید واژگان: وضعیت عاطفی و خانوادگی, بمباران شیمیایی, مصدومین, روش کیفیPurposeAim of the present research was to Study the family and emotional status of chemical bombardment victims of Sardasht.MethodThis study is a qualitative research(the interpretative approach). 15 men and 15 women from chemical victims of Sardasht were selected as available sampling; and they were interviewed in semi-structured manner. For data analyzing, categorization and classification of data was used.ResultsThe results show that the complaints such as inability to emotions expressing, mood changes, inability to interaction with others, feeling of inferiority, irritability, horrible nightmares, emotional dependence, lack of intimate relationships among family members, family disputes, marital dissatisfaction, dissatisfaction from parental roles, and unhealthy relationship with children are seen in major of victims.ConclusionChemical bombarding caused many problems in the family and emotional status of the chemical bombardment victims. These people need supportive interventions from public and state institutions.Keywords: family, emotional status, chemical bombarding, victims, qualitative method.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.