جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "سبک اسناد" در نشریات گروه "روانشناسی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «سبک اسناد» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
این پژوهش با هدف بررسی سبک های اسناد رویدادهای خوشایند و ناخوشایند در قرآن انجام شده است. روش به کار رفته در این پژوهش تحلیل کیفی محتوای متون دینی بود. برای این منظور مفاهیم و گزاره های مرتبط با اسناد با استفاده از دو راهبرد «جستجوی واژگانی» و «متن خوانی باز» از قرآن کریم گردآوری شد و داده ها پس از تجزیه و تحلیل کیفی وارد نرم افزار مکس کیودا شد. یافته های این تحقیق منجر به 76 گزاره اولیه شد که تجزیه و تحلیل آنها سرانجام دو سبک اسنادی «توصیفی» و «تجویزی» در دو موقعیت خوشایند و ناخوشایند؛ و در مجموع 9 سبک اسنادی را نتیجه داد. اسناد توصیفی در موقعیت های ناخوشایند، شامل سه سبک اسناد به «خداوند»، «خویشتن» و «دیگران»؛ و اسناد توصیفی در موقعیت های خوشایند شامل دو سبک اسناد به «خداوند»و «خویشتن» بود. اسناد تجویزی در موقعیت های ناخوشایند شامل سه سبک اسناد به «انسان»، «شیطان » و «خداوند»؛ و اسناد تجویزی در موقعیت های خوشایند فقط شامل اسناد به «خداوند» بود. اعتبارسنجی بر پایه دو شاخص اتقان و کاربردپذیری یافته ها توسط 8 کارشناس خبره علوم اسلامی و روان شناسی بر اساس ضریب شاخص روایی محتوا و شاخص نسبت روایی محتوا بررسی و تایید شد.
کلید واژگان: مفهوم پردازی, اسناد, سبک اسناد, سبک های اسناد قرآنیThis study aims to investigate the attribution styles of pleasant and unpleasant events in the Qur'an. The method used in this study was qualitative analysis of the content of religious texts (Shojaei, 1399). For this purpose, concepts and statements related to documents were collected from the Holy Quran using two strategies, "lexical search" and "open text reading", and the data were entered into MAXQDA software version 2018 after qualitative analysis. The findings of this study led to 76 initial statements, the analysis of which ultimately led to two descriptive styles of "descriptive" and "prescriptive" in both pleasant and unpleasant situations; And resulted in a total of 9 attribution styles. Descriptive documents in unpleasant situations, including three styles of attributing to "God", "self" and "others"; And descriptive documents in pleasant situations included two styles of attribution to "God" and "self." Prescription documents in unpleasant situations include three styles of attribution to "man", "devil" and "God"; And prescription documents in pleasant situations only included documents to "God." Validation based on two indicators of "reliability" and "applicability" of the findings was reviewed and approved by 8 experts in Islamic sciences and psychology based on content validity index (CVI) and content validity ratio (CVR).
Keywords: Conceptualization, Attribution, Style Of Attribution, Pattern Of Quranic Attribution -
هدف از پژوهش حاضر تعیین تفاوت رابطه سبک های اسنادی و تحمل ناکامی در دختران و پسران مقطع پیش-دانشگاهی است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی و پس رویدادی بوده است. جامعه آماری تحقیق، شامل 250 نفر از دانش آموزان دختر و پسر مقطع پیش دانشگاهی منطقه سه شهر تهران است که در سال تحصیلی 98-99 مشغول به تحصیل اند و به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه سبک اسناد و پرسشنامه تحمل ناکامی را تکمیل نمودند. برای تحلیل فرضیات از ضرایب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل و آزمون معناداری تفاوت ضرایب همبستگی در دو گروه استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که در دختران در موقعیت منفی بین سبک اسناد درونی با تمامی ابعاد تحمل ناکامی و بین اسناد کلی با عدم تحمل ناراحتی پیشرفت و شایستگی نیز ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد. در پسران، اسناد پایداری مثبت، رابطه منفی و معناداری با عدم تحمل عاطفی داشته است و در اسناد کلی منفی، رابطه مثبت و معناداری با عدم تحمل ناراحتی و عدم تحمل ناراحتی پیشرفت مشاهده شد. همچنین نتایج این پژوهش نشان می دهد که تفاوت بین میانگین های دو گروه در متغیر اسناد درونی مثبت و متغیرهای عدم تحمل عاطفی، عدم تحمل ناراحتی پیشرفت و شایستگی معنادار است. همچنین تفاوت بین همبستگی دو گروه در روابط برخی مولفه های سبک اسنادی و تحمل ناکامی، معنادار است. بر مبنای این نتایج پیشنهاد می شود که برای کاهش اثرات سوء تحمل ناکامی، دوره هایی را برای بهبود سبک اسنادی دانش آموزان طراحی و اجرا نمایند.
کلید واژگان: سبک اسناد, تحمل ناکامی, دانش آموزانJournal of New Strategies in Psychology and Educational Sciences, Volume:6 Issue: 18, 2023, PP 197 -211The purpose of the present research is to determine the difference between document styles and failure tolerance in pre-university girls and boys. The current research was correlational and post-event. The statistical population of the research includes 250 male and female pre-university students in the three cities of Tehran who are studying in the academic year of 2018-2019 and were selected by random cluster sampling method and questionnaires and questionnaires They completed tolerance of failure. Pearson's correlation coefficients, independent t-test and significance test of the difference of correlation coefficients in two groups were used to analyze the hypotheses. The results of this research showed that in girls in a negative situation, there is a positive and meaningful relationship between internal attribution style and all dimensions of failure tolerance and general attributions with intolerance of discomfort, progress and competence. In boys, positive stability documents had a negative and significant relationship with emotional intolerance, and in general negative documents, a positive and significant relationship was observed with discomfort intolerance and progress discomfort intolerance. Also, the results of this research show that the difference between the averages of the two groups in the variable of positive internal attributions and the variables of emotional intolerance, intolerance of discomfort, progress and competence is significant. Also, the difference between the correlation between the two groups in the relationships of some components of documentary style and failure tolerance is significant. Based on these results, it is suggested to design and implement courses to improve students' documentation style in order to reduce the effects of failure tolerance
Keywords: documentation style, failure tolerance, students -
نشریه پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش، پیاپی 62 (امرداد 1402)، صص 355 -377
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک اسناد با خودناتوان سازی تحصیلی و خودکارامدی تحصیلی با نقش واسطه ای تنظیم شناختی در دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان دلگان استان سیستان و بلوچستان بود. این تحقیق، از نظر شیوه گرداوری و تحلیل اطلاعات توصیفی پیمایشی با ماهیت کاربردی و از لحاظ روش پیمایشی و از نظر زمانی مقطعی بود. در این تحقیق روش پیمایشی جهت گرد آوری اطلاعات استفاده شده است، لذا آن را می توان در زمره تحقیق های میدانی قرار داد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر دانش آموز شهر دلگان می باشد، که در سال 1401 به تحصیل اشتغال دارند تشکیل می دهد. روش نمونه گیری باتوجه به جنسیت دانش آموزان به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای بود و از این طریق تعداد 320 نفر از دانش آموزان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این پژوهش، ابزار پرسشنامه به عنوان کلید اجرای پژوهش در نظر گرفته شد. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه سبک های اسنادی سلیگمن، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی گارنفسکی و همکاران و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی جینک و مورگان و مقیاس خود ناتوان سازی میگلی. برای انجام این تحلیل ها از نرم افزارهای Smart PLS و SPSS استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد سبک اسناد رابطه مثبت و معنی داری با خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان دارد(441/0=r و 05/0P<) همچنین سبک اسناد بر خودناتوان سازی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر دلگان اثر مستقیم دارد (669/0=R2 و P<0.01) و خودکارآمدی(565/0=R2 و P<0.01) تاثیر معنی داری دارد. همچنین بدست آمد تنظیم شناختی در رابطه بین سبک اسناد و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان (251/0=Vaf) و در رابطه بین سبک اسناد و خودناتوان سازی دانش آموزان (416=Vaf) نقش میانجی در حد متوسط دارد.
کلید واژگان: سبک اسناد, خودناتوان سازی, خودکارآمدی, تنظیم شناختی هیجان -
مقدمه
هدف از پژوهش حاضر شناسایی سبک اسنادهای طرفداران دو تیم پرسپولیس و استقلال در مورد شکست و پیروزی بوده و به بررسی این فرضیه پرداخته است که آیا نتیجه رقابت و میزان هواداری تاثیر معنی داری بر نحوه درک نتایج و متعاقب آن شیوه های اسنادی مورداستفاده جهت تبیین نتایج از سوی هواداران دارد؟
روشابزار مورداستفاده در این تحقیق شامل: مقیاس شناسایی هواداران ورزشی SSIS و مقیاس اصلاح شده ابعاد علی برای طرفداران ورزشی RCDS-IIبوده که به صورت آنلاین در اختیار آزمودنی ها قرار گرفت و متعاقب آن تعداد 44 نفر از طرفداران دو تیم با سطوح متفاوت هواداری داوطلب شدند که در این مطالعه شرکت نمایند، پس از اتمام جمع آوری داده ها از روش های آنالیز واریانس و همبستگی جهت شناسایی و تعیین رابطه بین متغیرها استفاده شد.
یافته هابا مقایسه چهار خرده مقیاس ابعاد علی تجدیدنظر شده، کنترل شخصی، کنترل بیرونی، پایداری و جایگاه علیت، با سه سطح میزان هواداری در میان طرفداران دو تیم استقلال و پرسپولیس در نتایج تحلیل واریانس یک طرفه، تفاوت معناداری در خرده مقیاس کنترل بیرونی مشاهده شد، همچنین نتایج همبستگی نمایانگر آن است که میان میزان هواداری با جایگاه علیت و کنترل بیرونی همبستگی وجود دارد.
نتیجه گیریبررسی تاثیر سطوح هواداری بر سبک های اسنادی فارغ از نتیجه بازی مشخص می کند که همراه با افزایش سطح هواداری گرایش بیشتری به استفاده از اسنادهای کنترل بیرونی وجود دارد و افراد تاثیر کنترل بیرونی را بر شکست و پیروزی تیم بیشتر می دانند، همچنین نتایج همبستگی نمایانگر آن است که میان میزان هواداری با جایگاه علیت و کنترل بیرونی همبستگی وجود دارد و با افزایش سطح هواداری در آزمودنی ها، میزان اسنادهای آن ها به جایگاه علیت و به ویژه به کنترل بیرونی جهت تبیین نتایج شکست و پیروزی بیش تر است.
کلید واژگان: ابعاد علی, پایداری, جایگاه علیت, سبک اسناد, کنترل بیرونی و درونی, هواداریIntroductionThe purpose of this study is to identify the attributions of Persepolis and Esteghlal fans about failure and success to investigate the hypothesis that the result of competition and the level of support have a significant impact on how to understand the results and subsequent attributions methods used to explain the results from the fans perspective.
MethodsThe assessment tools used in this research included Sport Spectator Identification Scale (SSIS) and Revised Causal Dimensional Scale (RCDS-II) was provided to the subjects online and subsequently 44 fans of the two teams with different levels of support volunteered to participate in this study. After data collection, methods of analysis of variance and correlation were used.
ResultBy comparing the four subscales of revised causal dimensions, personal control, external control, stability and causality, with three levels of support among the fans of Esteghlal and Persepolis teams in the results of one-way analysis of variance, a significant difference was observed in the external control subscale. Also, the results of correlation show that there is a correlation between the level of support with the locus of causality and external control.
ConclusionExamining the effect of fan levels on attribution styles regardless of the outcome of the game shows that along with increasing fan levels, there is a greater tendency to use external control attributions and people are more agreed on the impact of external control on team failure and success. The results of correlation also show that there is a correlation between the level of support with the locus of causality and external control And with the increase of the level of support in the subjects, the amount of their attributions to the locus of causality and especially to external control to explain the results of defeat and victory is higher.
Keywords: Causality, Stability, Locus Of Causality, Attributions Style, External, Internalcontrol, Spectators -
مقدمههدف اصلی نظریه های خانواده درمانی تمرکز بر تعارضات زناشویی بوده است. بااین وجود تعارضات زناشویی، موضوعی پیچیده باقی مانده است. خانواده درمانی ساختاری یک رویکرد اساسی در بین نظریه های سیستماتیک خانواده است که بر ایجاد یک سلسله مراتب سازمانی سالم در سیستم خانواده تاکید دارد. در دیدگاه سیستمی، تعارض را ناشی از هر نوع تنازع بر سر تصاحب پایگاه و منابع قدرت در بین زوج ها می داند. اسناد علی و بهزیستی اجتماعی نیز توجه زیادی را در تحقیقات خانواده درمانی به خود معطوف داشته است.روشدر این تحقیق نیمه آزمایشی، 25 زن با تعارضات زناشویی شدید و با روش جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. متغیر مستقل خانواده درمانی ساختارگرایی مینوچین بود. پرسشنامه های تعارضات زناشویی، سبک اسناد و بهزیستی اجتماعی در مراحل پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری بر روی آزمودنی ها اجرا گردید.نتایجنتایج آزمون فریدمن و اندازه گیری مکرر نشان داد که رویکرد ساختارگرایی مینوچین به طور موثر و معنادار تعارضات زناشویی را کاهش داد. پیوستگی اجتماعی (که یکی از پنج زیر مقیاس بهزیستی اجتماعی است) را افزایش داد و باعث افزایش معنادار سبک اسناد پایدار و سبک اسناد س. پی. ان. سی. (نمره مثبت ترکیبی منهای نمره منفی ترکیبی ) آزمودنی ها گردید.بحث و نتیجه گیریاین نتایج در پیگیری 6 ماه بعد گروه آزمایش برای هر دو متغیر، همچنان تداوم داشت و نشان داد گروه درمانی شناختی وجودگرا می تواند در افزایش سلامت معنوی و ایجاد تصور مثبت از خدا در والدین فرزندان مبتلا به سرطان اثر گذار باشد.کلید واژگان: بهزیستی اجتماعی, تعارضات زناشویی, خانواده درمانی ساختاری, سبک اسنادBiannual Peer Review Journal of Clinical Psychology & Personality, Volume:13 Issue: 2, 2016, PP 115 -128The main goal of theores of family therapy is focused on marital conflicts. However marital conflicts, still remains a complex issue. Structural Family Therapy is a systematic theoretical approach among the familey therapy approaches that emphasize on creating the organizational family system hierarchy. In a system perspective, conflict was ariseing of any dispute over the authority among the couples. Attributtion style and social well-being has attracted much attention in the research family therapy.
In this quasi-experimental studyTwenty-five women with severe marital conflict placed in the experimental and control groups randomly. The independent variable was Minuchin structural family therapy. Inventory of marital conflict, attribution style and social well-being were used in the pre-test and post-test and follow-up on all subjects.
The results Friedman test and repeated measures showed that minuchin structural family therapy approach effectively and significantly reduced marital conflict, however, it increased the social coherence which is one of the five sub-scales of social well-being and it also increased significantly stability attribution style and attribution style CPCN (positive score combines minus negative score combined) subjects.Keywords: Attributtion style, marital conflicts, social well, being, Structural Family Therapy -
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تغییر سبک اسناد بر کاهش میزان افسردگی نوجوانان دختر نابینا بود روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 دختر نوجوان نابینای افسرده که در مقاطع راهنمایی و دبیرستان مدرسه نابینایان نرجس شهر تهران، در سال تحصیلی 91- 1390 مشغول به تحصیل بودند و در موقعیت های منفی سبک اسناد «درونی، پایدار و کلی» قرار داشتند، انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش طی ده جلسه 45 دقیقه ای به صورت گروهی تحت آموزش برنامه تغییر سبک اسناد قرار گرفتند اما گروه کنترل هیچ گونه آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. داده های پژوهش به وسیله آزمون افسردگی کودکان و نوجوانان و پرسشنامه سبک اسناد کودکان و نوجوانان گردآوری و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس یک راهه (آنکوا) و آزمون تحلیل کواریانس چند راهه (مانکوا) تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که تغییر سبک اسناد از درونی، پایدار و کلی به بیرونی، ناپایدار و اختصاصی بر کاهش میزان افسردگی تاثیر معنادار دارد (0001/0> P). به طور کلی می توان نتیجه گرفت که تغییر سبک اسناد در کاهش میزان افسردگی نوجوانان دختر نابینا موثر بوده است.
کلید واژگان: افسردگی, سبک اسناد, نابینا, نوجوانThe purpose of present study was to investigate the effectiveness attribution style’s change on depression rate decrease, of adolescent blind girls. This study was carried out on experimental basis in pre-test, post-test design with control group. For this purpose, using the available sampling method, 30 of the depressed blind girls were selected and randomly substituted into two test and control groups, they were studying in secondary and high school stages of Tehran ‘Narjes blind school’ in the academic year of 2011-2012 and were placed in negative state/situations of internal, stable and general attribution style. Subjects of the experimental group were placed under attribution style change program’s educational course in ten, 45 minutes sessions in group form; however the control group did not receive any kind of education in this regard. The research data collected by ‘adolescence and children depression test’ as well as by the questionnaire of ‘adolescent and children attribution style’ and analyzed using the Analysis of covariance (ANCOVA) test and the Multivariate analysis of covariance (MANCOVA) test. The obtained results indicated that, the attribution style change of internal, stable and general to external, unstable and specific have significant effect on reducing of depression rate (p < 0/0001). This can be concluded, thus, that the attribution style change was effective in depression rate decrease of blinds girl’s adolescents.Keywords: Depression, Attribution style, Blind, Adolescent -
هدف پژوهش تعیین اثر بخشی آموزش امید مبتنی بر نظریه اسنایدر بر سبک های اسنادی دانشجویان بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود که با نمونه گیری تصادفی 24 نفر در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند و به منظور اندازه گیری سبک های اسناد از پرسشنامه سبک اسنادی (ASQ) استفاده شد. داده های بدست آمده با آزمون تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد، نتایج نشان داد که برنامه آموزشی امید باعث افزایش سبک اسنادی مثبت (درونی– پایدار– کلی) در موقعیت های مثبت و کاهش سبک اسنادی منفی (بیرونی– ناپایدار– اختصاصی) در موقعیت های منفی شده است، پس آموزش امید می تواند بر سبک های اسنادی موثر باشد، با توجه به استفاده از این روش آموزشی به منظور تغییر سبک های اسنادی منفی به سبک های اسنادی مثبت پیشنهاد می گردد.
کلید واژگان: امید, سبک اسناد, سبک اسنادی مثبت, سبک اسنادی منفی, سبک اسناد پایدار, سبک اسناد ناپایدارThis study attempted to investigate the effectiveness of Schneider’s Hope Teaching theory on the attributional style of the students. Students type of attribution styles were investigated using Attributional Style Questionnaire (ASQ). The research was a quasi experimental one with pretest posttest، control group design. Total sample size was 24 and their experimental and control groups was random. The subjects in the experimental group received some courses on Hope during the eight session treatment period. After the required data was gathered، Covariance was used to analyze the data. The results revealed that Hope teaching increases positive attributional style (internal، stable، general) in positive situations Teaching decreases negative attributional style (external، unstable، local) in negative situations.Keywords: hope teaching theory, attribution style, positive, negative situation -
مقدمهیادگیری خودتنظیم از مفاهیم اساسی مطرح در روانشناسی یادگیری، تربیتی و شناختی است و پیامدهای ارزشمندی در فرآیندهای شناختی و حتی موفقیت در زندگی دارد. هدف پژوهش حاضر تبیین نقش میانجی گر سبک های شخصیت در رابطه سبک های اسناد و خودتنظیمی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود.روشپژوهش حاضر توصیفی همبستگی و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشکده مامایی و پرستاری دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال تحصیلی 1391-1390 بود. از این جامعه با استفاده از جدول مورگان و نمونه گیری خوشه ایتک مرحله ای 200 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. داده ها از طریق پرسشنامه های سبک اسناد سلیگمن و سینگ؛ پرسشنامه خودتنظیمی عمومی میلر و براون و پرسشنامه سبک های شخصیت پنج عاملی نئو جمع آوری شد.یافته هانتایج مدل معادله ساختاری نشان داد که مدل پیشنهادی با داده های این تحقیق برازش نسبتا خوبی دارد و سبک اسناد در صورت میانجی گری سبک شخصیت دانشجویان، قادر به پیش بینی خودتنظیمی آنان است و به تنهایی قادر به این امر نیست.نتیجه گیرییافته های پژوهش حاضر بر اثربخشی غیرمستقیم سبک های اسناد بر خودتنظیمی دانشجویان و میانجی گری سبک های شخصیت در رابطه این دو متغیر تاکید دارد.
کلید واژگان: سبک اسناد, خودتنظیمی, سبک شخصیت, دانشجویان پرستاری و ماماییIntroductionLearning self-regulation is a basic concept to learning, educational and cognitive psychology which has also valuable outcomes to cognitive processes and even success in life. The aim of this study was to explore the mediating role of personality styles in self-regulation and attributional styles of students of Mashhad University of Medical Sciences.MethodPresent research is a descriptive-correlational study based on structural equation modeling. The statistical universe included all students of Nursing and Midwifery School from Mashhad University of Medical Sciences in the academic year of 1390-1391. Sample population consisted of 200 students who were selected through single stage cluster sampling. Then, they filled attributional style questionnaire designed by Seligman and Singh, general self-regulation questionnaire by Miller and Brown, and finally NEO five-factor personality inventory.ResultsFindings of structural equation modeling showed that recommended model nearly fitted with the data of study. Furthermore, attributional style could only predcit self-regulation in the event that personality styles mediated.ConclusionThe findings of present research emphasizes indirect effectiveness of attributional styles on self-regulation of the students. Plus that personality styles can mediate between aforementioned variables.Keywords: Attributional Style, Self, Regulation, Personality Style, Students -
پژوهش حاضر با هدف بررسی خستگی شناختی در افراد مبتلا به بیماری ام. اس و افراد غیرمبتلا با در نظر گرفتن سبک اسنادی افراد انجام شد. نخست از میان بیماران زن عضو انجمن ام. اس شهر اصفهان با توجه به نمرات بدست آمده از پرسشنامه سبک اسناد، 40 بیمار مبتلا انتخاب شدند، سپس بر اساس نمونه گیری در دسترس 40 زن غیرمبتلا که با گروه مبتلایان در نمره بدست آمده از پرسشنامه سبک اسناد و ویژگی های سن، تحصیلات و وضعیت تاهل همتا شده بودند به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. آزمودنی ها در 8 گروه (4 گروه کنترل و 4 گروه آزمایش) هر کدام 10 نفر جایگزین شدند. پژوهش دارای چند مرحله بود. در مرحله اول آزمودنی ها در گروه های کنترل و آزمایش با مسائل تشخیصی قابل کنترل و غیرقابل کنترل روبه رو شدند و به دنبال آن در مرحله دوم، گروه ها در موقعیت حل مسائل آناگرام قرار گرفتند. داده ها به وسیله تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن بود که بین گروه های هشتگانه در خستگی شناختی با توجه به سبک اسناد و نوع تکالیف تفاوت معنادار وجود دارد. به طوری که مبتلایان به ام. اس که دارای سبک اسناد مثبت هستند در مواجه با تکالیف غیر قابل حل در مقایسه با مبتلایانی که سبک اسناد منفی دارند، خستگی شناختی کمتری را نشان می دهند. همچنین میزان خستگی شناختی در این افراد هیچ تفاوتی با همتایان سالم غیر مبتلایشان ندارد. گروه بیماران ام. اس با سبک اسناد منفی در مواجه با تکالیف غیر قابل حل خستگی شناختی بیشتری را در مقایسه با مبتلایان با سبک اسناد مثبت در مواجه با تکلیف آسان نشان می دهند.
کلید واژگان: سبک اسناد, خستگی شناختی, بیماری مولتیپل اسکلروزیسThis study aimed to assess cognitive fatigue in M.S disease and non-disease based on attributional style. First, 40 patients were selected among Women members of the MS Society of Esfahan City according to scores obtained in attribution style questionnair. Then a control group of 40 women without M.S who were matched to disease in scores of attribution style and the characteristics of age, education and marital status were selected. Subjects in 8 groups (4 control, 4 experiment) 10 patients each were assigned. This has some stage. First, subjects in the control and experiment group were facing with controllable and uncontrollable problems followed up in the second, the groups solved Anagram problems. Data were analyzed by the analysis of variance and Tukey test. The results indicated the groups are differences in cognitive fatigue according to the attributional style and type of tasks. Patients has a positive attribution style were faced with unsolvable tasks showing less cognitive fatigue compared patients with negative attributional style. Also there was no difference between these with normal counterparts. M.S with negative attribution style in face with unsolvable tasks showed more cognitive fatigue compared patients with positive attributional style and solvable task.Keywords: attributional style, cognitive fatigue, M.S disease -
هدف از این پژوهش، مقایسه ویژگی های شخصیت و سبک های اسنادی در زوج های عادی و متقاضی طلاق بود. حجم نمونه، شامل100 زن و مرد 23 تا 55 ساله (25 زوج عادی از میان کارکنان دادگستری و 25 زوج متقاضی طلاق، مراجعه کننده به دادگستری شهر کرمانشاه در سال 901389) بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از فرم کوتاه پرسشنامه پنج عاملی شخصیت (کوستا و مک گری، 2004) (NEO-FFI) و پرسشنامه سبک های اسنادی پترسون و همکاران (1982) (ASQ) استفاده شد. پژوهش حاضر پیمایشی و از نوع علی مقایسه ای است. با استفاده از روش تحلیل کوواریانس نشان داده شد که متقاضیان طلاق از سبک اسنادی موقت و کلی و زوج های عادی از سبک اسنادی پایدار و اختصاصی استفاده می کنند، اما دو گروه از نظر سبک اسناد درونی بیرونی تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند. همچنین یافته ها نشان داد که بین عامل نورزگرایی و رضایت زناشویی رابطه ای منفی (01/0P<)، و بین مقبولیت و رضایت زناشویی (03/0P<)، و گشودگی و رضایت زناشویی رابطه مثبت وجود دارد (02/0P<). بین دو گروه زوج های عادی و متقاضی طلاق از نظر استفاده از سبک های اسنادی و ویژگی های شخصیت تفاوت معناداری وجود داشت (01/0P<).
کلید واژگان: ویژگی شخصیت, سبک اسناد, زوج های عادی و متقاضی طلاقThe aim of the present study was to compare personality characteristics and attribution styles of normal couples and those petitioning divorce. The sample size included one hundred of 23-55 year-old men and women (25 normal couples from the employees of Justice Office and 25 divorce petitioners referring to justice Office of Kermanshah in (2010-2011) who were selected by available sampling method. To collect the data the short form of Questionnaire Five Factors of Personality (NEO-FFI) as well as Attribution Style Questionnaire (ASQ) were used. This research is a survey, causal– comparative study By applying the analysis of covariance, it was found that normal couples use stable and specific attribution style and divorce petitioners use general and unstable attribution style. But there is no significant difference between inner-outer attribution styles of the two groups. Also the results showed that there is a negative relationship between neuroticism and marital satisfaction (P<0.01) and openness (P<0.03) but agreeableness (P<0.02) have positive relationships with marital satisfaction. There were significant differences between two groups of normal couples and divorce petitioners regarding the application of attribution styles and personality characteristics (P<0.01).Keywords: Personality traits, Attribution style, Normalcouplesanddivorce petitioners -
هدف از انجام این پژوهش، مقایسه اثربخشی آموزش از طریق «اسناد»، «تمثیل» و «اسناد و تمثیل» بر میزان خوشبینی دانش آموزان بود. روش مطالعه نیمه تجربی، با پیش آزمون پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دختر سال اول مقطع متوسطه دبیرستان های روزانه و دولتی شهر همدان در سال تحصیلی 13901389 و روش نمونه گیری از نوع خوشه ایچند مرحله ای بود. نمونه شامل 96 نفر از دانش آموزان بود که به صورت جایگزینی تصادفی در چهار گروه 24 نفری (سه گروه آزمایش و یک گروه گواه) قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسشنامه خوشبینی، (الری و فینچام، 2000) بود مداخله آزمایشی برای هر کدام از گروه های آزمایش طی ده جلسه اجرا شد و پس از اتمام جلسه های آموزشی از هر چهار گروه پس آزمون به عمل آمد. داده ها با استفاده از SPSS 16 و آزمون تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی LSD تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین اثربخشی تمام روش ها، بجز اثربخشی تمثیل در مقایسه با اسناد و اثربخشی اسناد در مقایسه با کنترل، بر بهبود میزان خوشبینی دانش آموزان دختر سال اول تفاوت معنادار وجود دارد (001/0 > P). و همچنین در مقایسه اثربخشی سه روش آموزش می توان گفت که بیشترین اثربخشی به ترتیب مربوط به روش های اسناد/ تمثیل، تمثیل و اسناد بوده است. براساس این یافته ها می توان گفت که آموزش از طریق اسناد / تمثیل و تمثیل باعث بهبود در میزان خوشبینی دانش آموزان می شود. از این رو استفاده از این آموزش های جدید نظیر تمثیل و اسناد/ تمثیل می تواند مشکلات اکنون و آینده دانش آموزان را کاهش دهد.
کلید واژگان: خوشبینی, سبک اسناد, تمثیلThe purpose of this study was to compare the effectiveness of attribution training، metaphor training، and attribution/metaphor training on students optimism. This semi- experimental study was conducted with pretest - posttest and control group. Statistical population included all first grade state and day high school girl students in Hamadan in the academic year 2010-11 (1389-90s. c.) and the sampling method was multistage cluster sampling. The sample was comprised of 96 students and subjects were randomly assigned into the four groups of 24 persons each (3 experimental grups and 1 control group). The research instrument was the Optimism Questionnair (Oleary & Fincham، 2000). Experimental treatment was conducted on the experimental groups during 10 sessions and then posttests were administrated on the 4groups. Statistical analysis was conducted by one-way analysis of variance and LSD test using SPSS-16 software. Results showed that there is a difference among all methods effectiveness except metaphor effectiveness as compared with attribution and attribution effectiveness as compared with control، on improving optimism in the first grade high school girl students (P<0. 001). Also، when the effectiveness of these three methods were compared، it was found out that the most effective methods were metaphor / attribution، metaphor and attribution respectively. These findings show that metaphor training and attribution/ metaphor training leads to optimism improve students. Therefore using new training such as metaphor and attribution/metaphor can reduce the current and future difficulties of students.Keywords: optimism, attribution style, metaphor -
روانشناسان به صورت گسترده برای شناسایی عوامل پیش بینی کننده رفتارهای پرخطر تلاش می کنند. یکی از مهم ترین عوامل موثر بر رفتارهای پرخطر، سبک های اسنادی افراد است. پژوهش های اندکی به نقش متغیرهای واسطه ای در این ارتباط پرداخته اند. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی به منظور بررسی تاثیر سبک اسنادی با نقش واسطه ای سبک های مقابله بر رفتارهای پرخطر انجام شد. بدین منظور 206 نفر (120 دختر و 86 پسر) از دانشجویان دانشگاه تهران با روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها پرسش نامه بررسی رفتارهای پرخطر جوانان (YRBSQ، مرکز کنترل بیماری های آمریکا، 1989)، پرسش نامه سبک اسنادی (ASQ، پترسون و همکاران، 1982) و سیاهه مقابله در شرایط تنش زا (CISS، اندلر و پارکر، 1990) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاکی از اثر مستقیم سبک اسناد با راهبرد مسئله مدار، هیجان مدار و رفتارهای پرخطر و اثر غیر مستقیم سبک اسناد با رفتارهای پرخطر از طریق راهبرد مسئله مدار بود. همچنین، راهبردهای مسئله مدار و اجتنابی اثر مستقیم بر رفتارهای پرخطر نشان دادند. بنابراین، نقش واسطه ای سبک های مقابله در رابطه میان سبک اسنادی و رفتارهای پرخطر تایید شد. در نهایت، مدل برازش مناسبی با داده ها داشت.
کلید واژگان: رفتارهای پرخطر, سبک اسناد, سبک, های مقابلهPsychologists are extensively trying to identify predictors of high risk behaviors. One of the most important factors which influence high risk behaviors is attribution styles of individuals. Few studies have investigated the role of mediating variables in this relationship. The present study with the aim of providing a model to determine impact of attribution style with a mediating role of coping styles on high risk behaviors was performed. Hence, sample of 206 students (120 female, 86 male) were selected from Tehran University, using multistage cluster sampling. To collect data Youth Risk Behavior Survey Questionnaire (Center Disease Control, 1989), Attributional style questionnaire (Petersen, et al, 1982) and Coping inventory for stressful situations (Endler & Parker, 1990) were used. Results indicated direct effect of attribution style with taskoriented, emotion-oriented strategies and high-risk behavior, and indirect effect of attribution style with high-risk behaviors mediated by task-oriented strategy. Furthermore, task-oriented and avoidance-oriented strategies had direct effect on high-risk behaviors. Therefore the mediating role of coping strategies in the relation of attribution style and high-risk behaviors were confirmed. Eventually, the model adequately fit the data.Keywords: High, risk behaviors, Attribution style, Coping strategies -
هدف ازپژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری برعزت نفس، افسردگی و سبک اسناد دانشجویان میباشد.
این پژوهش از نوع تجربی با گروه آزمایش و کنترل میباشد. آزمودنی ها از بین افرادیکه در آزمون عزت نفس کوپراسمیت نمره زیر نقطه برش گرفته بودند، انتخاب شده و بصورت تصادفی در گروه ها قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش ده جلسه دو ساعته را گذراندند و جلسات گروه کنترل نیز پس از اتمام این جلسات تشکیل گردید. ابزارهای مورد استفاده، آزمون عزت نفس کوپراسمیت، آزمون افسردگی بک و آزمون سبک اسناد(ASQ) بودند که آزمودنی ها در مراحل پیش آزمون و پس آزمون آنها راتکمیل نمودند. برای تحلیل آماری نمرات پرسشنامه های پس آرمون دو گروه آزمایش و کنترل از آزمون T مستقل و برای مقایسه نمرات پیش آرمون و پس آرمون گروه آرمایش از آزمون T همبسته استفاده شد.
تمام فرضیات این پژوهش مورد تایید قرار گرفتند به این ترتیب که بین اعضای گروه آزمایش و کنترل در هر سه آزمون تفاوت معنا داری بدست آمد و همچنین تفاوت معناداری بین مراحل پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش نیز مشاهده گردید.
کلید واژگان: عزت نفس, مداخله گروهی شناختی, رفتاری, دانشجویان, افسردگی, سبک اسنادThe aim of this study was to investigate the effectiveness of cognitive- behavioral group intervention on self-esteem, depression and attribution styles in college students. The design of the study was experimental with experimental and control groups. The subject's scores were below the cut-off point on Coopersmith test and then they were divided randomly into the groups. The tests used in this study were The Coopersmith test, Beck Depression Inventory and the Attributional Style Test that subjects completed at pre-test and post-test stages. The experimental group received ten sessions of CBT; subjects in the control group received the same sessions after the termination of the experiment. The data were transferred to the SPSS program and analyzed. All study hypotheses were supported. The results indicated that there were significant differences between the experimental and control groups at the three assessment points. Furthermore, significant differences between the pre-test and post-test stages were found for the experimental group. CBT was effective for the enhancement of self-esteem, reducing depression and changing attributional styles in college students.Keywords: self, esteem, depression, attributional styles, cognitive, behavioral group intervention, college students -
هدف از این تحقیق بررسی نقش راهبردهای مقابله ای و سبک های اسنادی در افت تحصیلی دانشجویان است. به منظور بررسی فرضیه های تحقیق 480 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلام شهر (162 پسر، 318 دختر) از طریق نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، آزمون سنجش سبک اسناد اندرسون و آرنولت و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای بیلینگز و موس بوده است همچنین معدل ترم گذشته دانشجویان به عنوان شاخص افت تحصیلی محسوب شده است . برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چند متغیره به روش گام به گام استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد بین راهبردهای جلب حمایت اجتماعی، مهار جسمانی و مهار هیجانی با موقعیت شکست و همچنین بین بعد پایدار-ناپایدار موقعیت شکست و ابعاد درونی- بیرونی،پایدار –ناپایدار و کلی- جزیی موقعیت موفقیت در پرسشنامه سبک های اسنادی با افت تحصیلی همبستگی معنی داری وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان دهنده ی نقش برجسته تر راهبردهای مهار جسمانی و مهار هیجانی و بعد کلی- جزیی موقعیت موفقیت با افت تحصیلی بود. نتیجه تحقیق نشان داد که بین راهبرهای مقابله ای و سبک های اسنادی با افت تحصیلی ارتباط معنی داری وجود دارد.کلید واژگان: سبک اسناد, راهبرد مقابله ای, افت تحصیلی, دانشجویان
-
هدف اصلی این پژوهش مقایسه سبک های اسنادی دانش آموزان (پسر) نابینا و بینای شهرستان اردبیل بوده است. روش این تحقیق از نوع کاربردی و روش انجام آن زمینه ای است. جامعه آماری برای وصول به هدف پژوهش، از کلیه دانش آموزانی که در سال تحصیلی90-1389 در مدارس استثنایی، عادی و همچنین تلفیقی شهرستان اردبیل مشغول به تحصیل بودند، 36 نفر دانش آموز پسر(18 نفر بینا و 18 نفر نابینا) با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک های اسناد (ASQ) استفاده شده است. و داده های پژوهشی با تحلیل واریانس چندمتغیری (MANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین سبک اسنادی گروه اصلی و گروه گواه تفاوت معنادار است. بین سبک اسناد دانش آموزان بینا و نابینا در مولفه های درونی- بیرونی، ناپایدار- پایدار و کلی- جزئی تفاوت معنی داری وجود دارد، بدین معنی که سبک اسنادی در دانش آموزان نابینا بیشتر به صورت بیرونی، پایدار و کلی و در دانش آموزان بینا بیشتر درونی، ناپایدار و جزئی است. با توجه به یافته های این تحقیق، به کارگرفتن راهبردهای موثر برای تغییر دادن اسنادهای بیرونی به اسنادهای درونی در افراد نابینا جهت سازگاری بهتر از پیشنهادهای این تحقیق می باشدکلید واژگان: سبک اسناد, دانش آموزان, نابیناThe basic aim of this study was to compare the attribution style of blind and normal students. The statistical population of the study were all the students of normal, exceptional and compilation academies of the academic year 2010-2011. ,The sample included 36 male students (18 blind and 18 normal sighted),who were selected by simple random sampling. In order to gather the data the Attribution Style Questionnaire (ASQ) was completed with the sample.. The data was analyzed with multivariate variance analysis.The results showed that there is a significant difference between the attribution styles of blind and normal sighted students.Conclusion & recommendations: It is noteworthy to add that, the significant difference between the blind and the normal sighted students applies to all components including internal- external, Stable- Unstable and limited - totality elements of attribution styles and this must be taken into account in understanding the differences.Keywords: attribution style, blind, normal sighted, students
-
این پژوهش به بررسی اثر بخشی اجتماع درمان مدار، بر تغییر سبک اسناد معتادان می پردازد. بدین منظور، دو گروه آزمایش و کنترل انتخاب شدند. گروه آزمایش شامل 25 نفر از افرادی که در مرکز اجتماع درمان - مدار هجرت تهران اقامت داشتند و گروه کنترل شامل 28 نفر که از مرکز ترک اعتیاد شهید فامیلی تهران بودند که با پر کردن پرسشنامه سبک اسناد، در این پژوهش شرکت کردند. به منظور تعیین اثر بخشی اجتماع درمان مدار بر تغییر سبک اسناد، ابتدا نمرات افتراقی هر گروه محاسبه شد. سپس با استفاده از آزمون T برای گروه های مستقل، تفاوت میانگین های دو گروه بررسی شد تا مشخص شود آیا اجتماع درمان مدار بر تغییر سبک اسناد افراد معتاد موثر است. نتایج پژوهش نشان داد که سبک اسناد افراد مقیم مرکز اجتماع درمان مدار پس از حضور سه ماهه در این مرکز بهبود معناداری یافته است. به این معنی که سبک اسناد آنها در پایان سه ماه اقامت در مرکز اجتماع درمان مدار در رویدادهای خوشایند، درونی تر، پایدارتر و کلی تر و در رویدادهای ناخوشایند، بیرونی تر، ناپایدار تر و اختصاصی تر می باشد. در مجموع، یافته های این پژوهش نشان داد که اجتماع درمان مدار در تغییر سبک اسناد افراد معتاد موثر است.
کلید واژگان: : اجتماع درمان مدار, سبک اسناد, معتادانThis research aimed to study the effectiveness of therapeutic community on attribute style of addicts. For this purpose two groups were studied. Experimental group were 25 addicte persons from hejrat therapeutic community institute and 28 addict persons as control group that were selected from shahid family addiction institute. At first because of determine of therapeutic community effectiveness on attribution style of addicts. Each group discrepancy scours were calculated.
Keywords: Therapeutic Community Attribution Style, Addicts -
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین سبک اسناد و عوامل پنجگانه شخصیتی نیو با رضایت از زندگی زناشویی در پرستاران زن شهر ایلام بود. حجم نمونه در این پژوهش شامل 135 نفر پرستار زن متاهل بود. ابزار های مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه سبک اسناد ASQ ، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت PIR-NEO ، پرسشنامه رضایت زناشویی ENRICH .برای تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون چند متغیری در سطح (05/0<p) استفاده شده است. نتایج نشان داد : بین سبک اسناد مثبت، منفی و ابعاد آنها، باز بودن نسبت به تجربه، و وجدانی بودن با رضایت زناشویی رابطه معنی دار وجود ندارد. بین بی ثباتی هیجانی عصبیت، برونگرایی و توافق با رضایت زناشویی رابطه معنی دار وجود دارد. در بین متغیرهای سبک اسناد مثبت، منفی و ویژگی های شخصیتی بی ثباتی هیجانی، برونگرایی، باز بودن نسبت به تجربه، توافق و وجدانی بودن به عنوان متغیرهای پیش بین، متغیرهای توافق و برون گرایی به ترتیب پیش بینی کننده برای رضایت زناشویی بودند.
کلید واژگان: سبک اسناد, عوامل شخصیتی, رضایت زناشویی -
مقدمهپژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده جنس در ارتباط بین سبک اسناد (با دو سطح مثبت و منفی) و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دبیرستان انجام شد.روش233 دانش آموز (118 دختر و 115 پسر) مشغول به تحصیل در سال سوم رشته ریاضی- فیزیک از دبیرستان های مناطق نوزده گانه آموزشی شهر تهران بر اساس نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای، به تصادف انتخاب شدند و پرسش نامه سبک اسناد پترسون را تکمیل کردند. هم چنین، میانگین نمره های دروس ریاضی، فیزیک و شیمی دانش آموزان در ترم اول به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته شد. نتایج با استفاده از تحلیل واریانس دو راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هابین سبک اسناد و پیشرفت تحصیلی رابطه معنی دار (01/0 p<) وجود داشت؛ متغیر جنس موجب تغییرات معنی دار در میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای سبک اسناد مثبت شد؛ ولی در میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای سبک اسناد منفی، تغییرات معنی دار ایجاد نکرد.نتیجه گیریسبک اسناد در مقایسه با جنس، مقدار بیشتری از تغییرات پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی می کند و این یافته در تبیین افت تحصیلی واجد اهمیت است.
کلید واژگان: سبک اسناد, جنس, پیشرفت تحصیلی, دانش آموزIntroductionThe purpose of this study was to study the mediating role of gender in relationship between attribution style (positive and negative) and academic achievement in high school students.Method233 junior high school students (118 girls and 115 boys) in Tehran selected randomly through multiphase cluster sampling. Subjects completed Peterson attribution style questionnaire. The average of mathematics, physics and chemistry scores in fall semester were used as an index of academic achievement. Data analyzed with two-way ANOVA.ResultsThere was a significant relation (p<0.01) between attribution style and academic achievement. There was a significant difference between girls and boys regarding to positive attribution. There was no significant relation between gender and negative attribution.ConclusionIn comparison with gender, attribution style is a good predictor of academic achievement. The results are important for explaining school drop-out. -
هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین ارتباط هوش هیجانی، سبک های اسنادات و خودکارآمدی با رضایت از زندگی در زنان شاغل شهرستان بجنورد بود. جامعه این پژوهش کلیه زنان شاغل 30 تا 40 ساله ای بود که به طور تمام وقت در بخش دولتی شهرستان بجنورد در سال 1384 مشغول به کار بودند که از میان آنان، نمونه ای به حجم 120 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های هوش هیجانی، خودکارآمدی، سبک های اسنادات و رضایت از زندگی استفاده شد. یافته ها نشان داد: بین هوش هیجانی و خودکارآمدی با رضایت از زندگی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بین سبک های اسنادات و رضایت از زندگی رابطه معنی داری دیده نشد. نتابج رگرسیون نشان داد که خودکارآمدی توان پیش بینی رضایت از زندگی را دارد.
کلید واژگان: هوش هیجانی, سبک اسناد, خودکارآمدی, رضایت از زندگی, شاغلThe purpose of the present study was to determine the relationship between emotional intelligence, attribution styles, self- efficacy and life satisfaction among working women in Bojnoord. The universe of the study comprised all women within the age range of 30 to 40 years working on a full time basis in government offices in Bojnoord during the 1385, out of which a sample of 120 women were selected through a random stratified sampling procedure. Data was collected using the Emotional Intelligence Questionnaire, Self- efficacy Questionnaire, Attribution Style Questionnaire, and Life Satisfaction Questionnaire. Results showed that: a) emotional intelligence and self- efficacy were positively correlated with life satisfaction and no significant correlation was found between attribution styles and life satisfaction. b) The results of regression analysis showed that life satisfaction could be predicted by self- efficacy.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.