جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "family factors" در نشریات گروه "روانشناسی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «family factors» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
Aim and Background
The factors of complicated grief are unclear, and many studies have referred to it as a socio-cultural phenomenon. Therefore, the present research aims to study the risk factors of complicated grief qualitatively.
MethodThis investigation's theoretical framework and research methodology were based on quality and phenomenology type. The study included grieving participants (n=15) and psychologists (n=4) specialised in grief and loss counseling. Data was collected through in-depth interviews from December 10, 2022, to April 30, 2023, using purposive sampling (n = 19), and data saturation determined the sample size. Interviews were conducted either online or face-to-face by one well-trained researcher, depending on the participants' convenience. The interviews were conducted in 4 sessions, each lasting about 60–90 min, and simultaneously collected and analyzed the data. The analysis approach of this study was grounded theory.
ResultsAfter transcribing and documenting the interview content, revisited the coding process, yielding 230 distinct codes, and carried out the selective and axial coding processes after extracting the codes. Researchers categorized the codes whittled down to 52 primary codes. These were then divided into three theme clusters (psychological, social, family, and cultural factors). psychological factors such as loss, social factors such as lack of social support, and cultural factors such as wrong comforting behaviors can be effective in complicated grief.
ConclusionThis study suggests that various psychological, cultural, and social determinants contribute to the evolution of grief into a pathological condition, making it a cultural and social phenomenon.
Keywords: Complicated Grief (CG), Psychological Factors, Cultural Factors, Social, Family Factors, Qualitative Study -
بی انگیزگی تحصیلی یکی از این معضلات و آسیبهای جدی کنونی نظام آموزشی کشور در تمام سطوح تحصیلی، به ویژه در میان دانش آموزان مقطع متوسطه است. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل بی انگیزگی تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه است. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دوره متوسطه اول مناطق روستایی شهرستان چهاربرج است که تعداد 27 نفر به عنوان نمونه پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند و همچنین اشباع نظری انتخاب شدند. داده های استخراج شده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با روش پدیدارشناسی و کدگذاری استخراج مضمونهای اصلی و فرعی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های حاصل از پژوهش نشان دادند که انگیزه تحصیلی دانش آموزان تحت تاثیر عوامل گوناگون مانند عوامل فردی، خانوادگی، آموزشگاهی، اجتماعی و رسانه های ارتباطی قرار می گیرد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که ترکیبی از عوامل گوناگون در بی انگیزگی تحصیلی دانش آموزان مناطق روستایی موثر است، از این رو، ضرورت دارد که آموزش و پرورش و سایر نهادهای اثرگذار برای کاهش و تقلیل بی انگیزگی تحصیلی دانش آموزان با توجه به عوامل ایجادکننده بی انگیزگی برنامه ریزی و اقدامات لازم را به عمل آورند.
کلید واژگان: بی انگیزگی تحصیلی, دانش آموزان دوره متوسطه اول, عوامل فردی, عوامل آموزشگاهی, عوامل خانوادگی, عوامل اجتماعی, رسانه های ارتباطیAcademic demotivation is a main shortcoming which our educational system faces, especially at high school level. The present study was undertaken to identify the factors affecting academic demotivation among high school students. The statistical population of the study was comprised of junior high school students in rural areas of Chahar Borj city. To draw the sample, purposive sampling method and theoretical saturation were utilized and 27 students were selected. The data extracted from semi-structured interviews were analyzed using the phenomenological method and the coding method of extracting the main and secondary themes. Results of the study showed that students' academic demotivation is affected by a combination of various factors including personal, family, school, social and communication media. In this article, each of the identified factors is discussed along with students' narratives. Findings from the research can be used as a part of educational reform programs to eliminate students' academic demotivation.
Keywords: academic demotivation, junior high school students, individual factors, school factors, family factors, social factors, communication media -
هدفمنظومه خانواده به عنوان یک متغیر بافتاری مهم، بستر اولیه رشد شغلی دانش آموزان است که بر تکوین و رشد آرزوهای شغلی آنان اثرگذار است؛ لذا پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش عوامل خانوادگی در فرآیند رشد شغلی دانش آموزان انجام شد.روشپژوهش، کیفی از نوع تحلیل مضمون بود. جمعیت موردمطالعه، شامل 2 گروه بود:1) کتب و مقالات حوزه های مشاوره شغلی و مدرسه در محدوده سال های 1390 تا 1400؛ 2) کارشناسان حوزه های مشاوره مدرسه و شغلی مشتمل بر دو گروه: الف) اساتید دانشگاه و ب) مشاوران مدارس. در تحلیل اسناد، 7 کتاب و 14 مقاله؛ و در بخش مصاحبه شوندگان، 21 نفر (9 استاد و 12 مشاور مدرسه)، در سال تحصیلی 1400-1399، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش های گردآوری داده ها، شامل تحلیل اسناد و مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. داده ها با روش تحلیل شبکه مضامین آتراید-استرلینگ (2001)، تحلیل شد.یافته هانتایج نشانگر 3 مضمون فراگیر؛ 6 مضمون سازمان دهنده و 106 مضمون پایه بود. مضامین فراگیر شامل «تقش آفرینی والدین»؛ «روایت شغلی خانواده» و «بافت و ساخت خانواده» بود.نتیجه گیریاکتساب باورها، طرح واره ها، ارزش ها و سایر سازه های شغلی دانش آموزان، ابتدا متاثر از الگوهای تعاملی در نظام خانواده است. لذا حمایت اطلاعاتی، روانی و عاطفی از فرزندان در سراسر فرآیند رشد شغلی، اقدامی موثر و راهگشاست.کلید واژگان: رشد شغلی, تحلیل مضمون, عوامل خانوادگی, دانش آموزانAimThe family system, as an important contextual variable, serves as the primary foundation for the career development of students, influencing the formation and development of their career aspirations; Therefore, this research aims to investigate the role of family factors in the process of students' career development.MethodThe study employed a qualitative method, specifically content analysis. The study population consisted of two groups: 1) Books and articles in the fields of career counseling and school-related literature published between 2011 and 2021, and 2) Experts in the fields of school counseling and career counseling, including university professors and school counselors. In the document analysis phase, 7 books and 14 articles were examined, and in the interview phase, 21 individuals (9 9 university professors and 12 school counselors) were purposefully selected during the 2020-2021 academic year. Data collection methods included document analysis and semi-structured interviews. The collected data were analyzed by using the Attride-Stirling thematic analysis method (2001).ResultsThe findings revealed 3 Global themes, 6 organizing themes, and 106 basic themes. The Global themes included " Role playing of parents," "family career narrative," and "family structure and family dynamics."ConclusionThe acquisition of beliefs, Schemas, values, and other vocational Constructs among students is primarily influenced by interactive patterns within the family system. Therefore, providing informational, psychological, and emotional support to children throughout the career development process proves to be an effective and facilitative measure.Keywords: career development, Thematic Analysis, students, family factors
-
سنجش نقش عوامل خانوادگی و مدرسهای موثر در مهارت های زندگی نوجوانان مقطع تحصیلی متوسطه دوم شهر تهران
هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش عوامل خانوادگی و مدرسهای بر مهارت های زندگی دختران و پسران نوجوان است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 94 - 1395 است. نمونه پژوهش شامل 220 نفر(114 نفر دختر و 106 پسر) از شمال، جنوب، مرکز، شرق و غرب تهران می باشد که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار این پژوهش شامل پرسشنامه ویژگی های دموگرافیک و عوامل خانوادگی و پرسشنامه عوامل مدرسه ای و پرسشنامه مهارت های زندگی نوجوانان بود. داده های حاصل از این پژوهش با روش تحلیل واریانس تک متغیره و آزمون تعقیبی شفه مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در بین عوامل خانوادگی شغل پدر، سطح درآمد خانواده، رابطه والدین با یکدیگر بر مهارت های زندگی نوجوانان و در بین عوامل مدرسه ای رابطه معلمان و مدیران و کارکنان مدرسه با دانش آموزان و پیشرفت تحصیلی و علاقه به تحصیل در داشتن مهارتهای زندگی نوجوانان تاثیر دارد.
کلید واژگان: مهارت های زندگی, عوامل خانوادگی, عوامل مدرسه ای, نوجوانانEvaluating School and Family Factors Effective on Second Grade HighschoolAdolescents’ Life Skills in TehranThis study aimed to explore the role of family and school factors influencing on life skills of male and female adolescents. The statistical population consiste of all second grade highschool students in Tehran session 1394 – 95 (2016 -2017). A sample of 220 students (114 female, 106 male) were selected via multistage cluster sampling method; the sampling sites were north, south, center, east and west of Tehran. The study tools included demographic and family- characteristic questionnaire, school -factor questionnaire and adolescents life skills questionnaire. The collected data was analyzed by the univariate analysis of variance and Scheffe post – hoc Test. The results indicated that father’s job, family income level, and parents relationship are influential on adolescents life skills and among school factors , relation of teachers, school managers and school staff with student, academic achievements and educational interest are effective on adolescents life skills.
Keywords: life skills, family factors, School Factors, adolescents -
هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل موثر خانوادگی در اضطراب بازگشت به خانه دانشجویان دختر ساکن خوابگاه است. این پژوهش بنیادی است و به منظور درک عوامل خانوادگی، به روش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دختر خوابگاهی مجرد تشکیل دادند که در حال تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی استان تهران بودند و تا پایان سال تحصیلی 1397-1396 فارغ التحصیل شدند. از میان این دانشجویان دختر، 10 نمونه به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف، از نوع نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و ادراکات آن ها از عوامل موثر مربوط به خانواده در اضطراب بازگشت به خانه از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته بررسی شد. به منظور تحلیل یافته ها از روش هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها به شناسایی 24 مفهوم اولیه منجر شد که در 12 مضمون فرعی طبقه بندی شدند. از طبقه بندی مجدد این مضامین، چهار تم یا مضمون اصلی سبک ارتباطی ناکارآمد در خانواده، مرزهای مغشوش خانوادگی، فقدان تصمیم گیری کارآمد و سبک های فرزندپروری ناکارآمد به دست آمد. یافته های پژوهش نیز به صورت جدول هایی طبقه بندی و ارایه شدند. نتایج نشان می دهد ناکارآمدی در هریک از حیطه های سبک ارتباطی، مرزهای خانوادگی، تصمیم گیری و سبک های فرزندپروری به اضطراب بازگشت به خانه دانشجویان دختر خوابگاهی منجر می شود؛ بنابراین می توان با آگاهی بخشی به خانواده ها، به ویژه در بافت آموزش خانواده در رسانه های عمومی و مدارس فرزندان، احتمال بازگشت دانشجویان دختر را به خانه افزایش داد و زمینه ثبات نهاد خانواده را فراهم کرد.کلید واژگان: عوامل خانواده, اضطراب, بازگشت به خانه, دانشجویان خوابگاهThe purpose of this study is to determine the effective familial factors in the anxiety of going home of female college students living in dormitories. In order to understand the familial factors, the study was qualitative and used a phenomenological approach. The statistical population of the study consists of single female students living in a dormitory who were pursuing a master's degree at Allameh Tabatabaei University in Tehran Province and graduated at the end of the academic year 2017-2018. Among these female students, 10 samples were selected by purposive sampling method, snowball sampling method and their perceptions of effective factors related to family in anxiety of going home were investigated through semi-structured interviews. The results were examined. The seven-step method was used to analyze the results. Data analysis resulted in the identification of 24 primary concepts that were classified into 12 subthemes. From the reclassification of these themes, 4 major themes or topics emerged such as dysfunctional family communication style, confused family boundaries, and lack of effective decision making. Inefficient parenting styles were identified and the research results were classified and tabulated. The results show that ineffective parenting styles in each of the areas of communication style, family boundaries, decision making, and kindness styles lead to anxiety about going home among female dormitory students. Therefore, by informing families, especially in the context of family education in public media and children's schools, it is possible to increase the likelihood of female college students going home and lay the foundation for the stability of the family institution.Keywords: family factors, anxiety, Homecoming, Students Living in a Dormitory
-
این پژوهش با هدف تبیین تحلیل تشخیصی دانش آموزان موفق و ناموفق بر اساس مولفه های خانوادگی (وضعیت اقتصادی،درگیری تحصیلی والدین، فشارهای روانی) و عوامل اجتماعی (روابط با همسالان) انجام گرفت. نوع مطالعه از نوع همبستگی است. جامعه اماری دانش آموزان پایه دهم با روش هدفمند انتخاب شدند. حجم نمونه شامل 400 دانش آموز (دختر و پسر) می باشد. در پژوهش حاضر، ادراک دانش آموزان از مشارکت و درگیری والدین در تحصیل ، به وسیله پرسشنامه مشارکت و درگیری والدین بر اساس مقیاس هور-دمپسی سنجیده شد.به منظور سنجش میزان فشارهای روانی در خانواده پرسشنامه هشت سوالی استفاده گردید. برای اندازه گیری موقعیت اقتصادی- اجتماعی خانواده از طریق گزارش دانش آموز در دو بخش تسهیلات زندگی براساس پرسشنامه مطالعه بین المللی تیمز و تحصیلات پدر ومادر بررسی شد. ارتباط های اجتماعی کودکان بر اساس پرسشنامه السون بررسی شد. داده ها از دانش اموزان براساس میانگین معدل نوبت اول سال تحصیلی97-1396جمع اوری و برای دستیابی به تفاوت های گروهی و پیش بینی عضویت گروهی روش آماری تحلیل ممیز به کار رفت این تحلیل با روش همزمان صورت گرفت نتایج تحلیل داده ها نشان داد معادله تحلیل افتراقی دارای قدرت تفکیک بسیار بالایی جهت تفکیک دانش آموزان موفق از ناموفق بر اساس متغیر های تحصیلات والدین ، تسهیلات در خانواده ، فشار روانی و درگیری تحصیلی والدین می باشد. به عبارت دیگر، همبستگی میان متغیرهای مذکور با احتمال وجود موفقیت تحصیلی مثبت به دست آمد.پژوهش حاضر از دو جنبه نظری و عملی حایز اهمیت است از جنبه نظری در پزوهشهای پیشین موفقیت و شکست تحصیلی به تفکیک بررسی شده است ولی در پزوهش حاضر با ارایه مدلی جدید در زمینه موفقیت و عدم موفقیت تحصیلی که در آن توالی جدیدی از سازه های تاثیر گذار بر موفقیت (خانوادگی و اجتماعی)مد نظر قرار گرفته است سعی دارد با تبیین بیشتری از عوامل پیش بینی کننده موفقیت بدنه پژوهش های پیشین را تکمیل کند بنابراین سوال پژوهشی مطرح در این پژوهش عبارت است از : آیاعوامل خانوادگی و اجتماعی تبیین کننده معادله تشخیصی دانش آموزان موفق و ناموفق است؟
کلید واژگان: موفقیت تحصیلی, دانش آموز, عملکرد تحصیلی, عوامل خانوادگی, روابط همسالانThe present study was an attempt to account for the diagnostic analysis of successful and unsuccessful students based on family factors (economic status, parental engagement, and psychological stress) and social factors (relationships with peers). The research is a correlational study. The population of the study consisted of 10th grade students who were selected through purposeful sampling. The sample consisted of 400 students. In the present study, students' perception of parental involvement and academic engagement was measured by a parental involvement questionnaire and the parental engagement was measured through the Hoover- Dempsey scale. An eight-item questionnaire was also used to measure the psychological stresses in the family. The socioeconomic status of family was measured through student reports on welfare facilities, based on the TIMSS international questionnaire and parents' education level. The social interactions of children were assessed using Alson's questionnaire. The student’s data were collected based on the mean value of their PGA during the academic year 1396-1397. Discriminant analysis was used to measure group differences and predict group membership. This analysis was carried out using the simultaneous method. The data analysis results showed that the discriminant analysis equation is can be used as a powerful tool to differentiate successful and unsuccessful students based on parental education, welfare facilities, stress, and parental engagement. In other words, the results showed that there is a positive correlation between variables and the probability of academic achievement
Keywords: Academic Achievement, student, Academic Performance, Family Factors, peer relationships -
فصلنامه علوم روانشناختی، پیاپی 79 (مهر 1398)، صص 819 -828زمینه
تعارض رایج ترین مشکل در روابط زوجین است که کیفیت زندگی زناشویی را به صورت منفی تحت تاثیر قرار می دهد و سبب بروز پیامدهای منفی جسمانی، روانی، اجتماعی و معنوی می شود. تشدید و ناتوانی در حل آن ممکن است خانواده را دچار آسیب نماید و حتی منجر به طلاق شود. علی رغم پژوهش های میدانی متعددی که در این موضوع صورت گرفته است، جمع بندی و تحلیل منسجمی از علل تعارضات و ابعاد آن در دسترس نیست.
هدفهدف پژوهش حاضر مرور تحقیقات انجام شده در این زمینه و شناسایی علل تعارضات زناشویی بود.
روشدر این تحقیق که به روش مرور سیستماتیک انجام شد، جامعه آماری مقالات علمی - پژوهشی، پایان نامه ها و طرح های پژوهشی مرتبط با تعارضات زناشویی بودکه در دو دهه اخیر (1380 تا 1398 و 2000 تا 2019) انجام شده اند. از بین 768 مورد جستجو شده تعداد 58 مورد مرتبط با علل تعارضات زناشویی انتخاب و وارد مطالعه شدند.
یافته هادر مجموع تعداد 41 عامل (با فراوانی 375) به عنوان علل تعارضات زناشویی شناسایی و در 4 دسته طبقه بندی شدند که به ترتیب از بیشترین میزان عبارت بودند از: عوامل خانوادگی با 40/80 درصد فراوانی؛ عوامل فردی با 40/53 درصد فراوانی؛ عوامل محیطی با 16/27 درصد فراوانی و عوامل معنوی با 2/4 درصد فراوانی. همچنین عمده ترین علل تعارضات زناشویی از بین 41 عامل عبارت بودند از: 1. مشکلات مالی (با 74/7 درصد فراوانی)؛ 2. دخالت خانواده ها و اطرافیان (با 7/20 درصد فراوانی)؛ 3. خشونت جسمانی و کلامی (با 14/6درصد فراوانی)؛ 4. ضعف مهارت های ارتباطی و حل مساله (با 5/6 درصد فراوانی)؛ 5. مشکلات جنسی (با 4/8 درصد فراوانی).
نتیجه گیریشناسایی مجموعه عوامل و میزان سهم هر یک از عوامل به پژوهشگران کمک می کند تا به کشف یک مدل منسجم از علل تعارضات زناشویی نائل شوند و مطابق این مجموعه عوامل ابزار پیش بینی و پیشگیری از تعارضات زناشویی را تدوین کنند.
کلید واژگان: تعارضات زناشویی, عوامل فردی, عوامل خانوادگی, عوامل محیطی, عوامل معنویBackgroundConflicts are the most common problem in relationship of couples those negatively influence marital Quality and can lead to negative physiological, psychological,social and spiritual consequences. Intensification of the conflicts and disability in solving them can impair family and even lead to divorce. Despite the presence of many field researches about marital conflicts, there is no coherent analysis and conclusion of their causes and dimensions.
AimsThe aim of the present study to review the related literature in order to identify the causes of marital conflicts.
Methodthis study was a systematic review, in which the statistical population are scientific research articles, dissertations and research schemes related to marital satisfaction since two last decades (2000-2019). Among768 cases that was explored, 58 cases, related to causes of marital conflicts entered into the study
ResultsAccording to the results, in sum, 41 factor(with frequency of (375) identified as the causes of marital conflicts. The entire factors of marital conflicts divided into the 4 categories, in order of importance: 1) family factors (40/80%),2) individual factors (40/53%), 3) environmental factors (16/27%) and spiritual factors (2/4%). In addition, the major causes of marital conflicts comprised: 1) Financial problem (7/74%), 2) Interference of families and relatives (7/20%), 3) Verbal and physical violence (16/14%), 4) lack of relationship and problem solving skills (5/6%), sexual problems (4/8%).
ConclusionsIdentifying of the factors and specifying the contributions of each of them to marital conflicts can help the researchers discover coherent model of marital conflicts. Based on these factors the instruments of prediction and prevention of marital conflicts can be defined and prepared
Keywords: Marital conflicts, Family factors, Individual factors, Environmental factors, Spiritual factors -
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی روابط بین عوامل خانوادگی (کارایی خانواده، درک از رفتاروالدین) بر رفتارهای تحصیلی با واسطه گری عوامل فردی (خودکارآمدی و خودتنظیمی) انجام گرفت. جامعه این تحقیق تمامی دانش آموزان متوسطه شهر شیراز است که در سال تحصیلی 2018-2017 مشغول تحصیل در یکی از دبیرستان های شهر شیراز بودند. جهت انتخاب نمونه 581 نفر از دانش آموزان با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایتصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه ادراک کودک از رفتار والدین (POPS) گرولینگ و همکاران (1997) ، پرسشنامه عملکرد خانواده مک مستر (1983) ، پرسشنامه خودتنظیمی بوفارد (1995) ، پرسشنامه خودکارآمدی کودکان و نوجوانان (SEQ-C) موریس (2001) و پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر (1980) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون معادلات ساختاری نشان داد مدل مورد نظر از برازش مطلوبی برخوردار است. در مجموع یافته ها موید آن بود که ویژگی های فردی دانش آموزان می تواند تاثیر عوامل خانوادگی بر رفتارهای تحصیلی را واسطه گری کند.کلید واژگان: رفتار تحصیلی, عوامل خانوادگی, عوامل فردی, خودتنظیمی, خودکارآمدی
The purpose of this study was to investigate the relationship between family factors and student's academic behaviors, taking into account the mediating role of individual variables (self-efficacy and self-regulation). The research method used to study the goals and hypotheses of the research was structural equation modeling. The community of this research was all high school students in Shiraz who were studying at a high school in Shiraz during the academic year 1396-1393. 581 respondents answered to school attitudes, school climate, perception of parental relationships, self-regulation, self-efficacy, and motivation for academic achievement.
Data analysis using structural equation modeling in AMOS software confirmed the mediating role of self-efficacy and self-regulating in the relationship between family factors and academic behaviors and the research model has acceptable fit with data. In sum, the individual characteristics of students can mediate the effect of family factors on academic behaviors.
Keywords: Keywords: academic behaviors, family factors, self-efficacy, self-regulation -
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه علی عوامل خانوادگی و سواد خواندن دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی کشور با میانجیگری ارزش گذاری به خواندن و عادات مطالعه دانش آموزان بر اساس داده های پرلز 2011 است. نمونه مورد مطالعه، 5758 دانش آموز (دختر و پسر) و والدین آنها بوده است و داده های مطالعه بین المللی پرلز 2011 و دو پرسشنامه پیشینه کاوی (پرسشنامه دانش آموز و پرسشنامه زمینه یابی یادگیری خواندن (والدین) مورد استفاده قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و آموس استفاده شده است. برازش کلی مدل پیشنهادی مورد تایید قرار گرفته است. در مجموع دخترها و پسرها و همچنین در هر دو گروه دختران و پسران به صورت مجزا نیز برازش داده های گردآوری شده با مدل پیشنهادی مورد تایید قرارگرفته است. ده مسیر مستقیم در مدل مورد آزمون قرار گرفته اند که فرضیه های مستقیم پژوهش را تشکیل می دهند. از مجموع مسیرها، مسیر اثر وضعیت اقتصادی - اجتماعی خانواده بر عادات مطالعه دانش آموزان، وضعیت اقتصادی - اجتماعی خانواده بر سواد خواندن دانش آموزان، همچنین عادات مطالعه دانش آموزان بر سواد خواندن آنان مثبت و معنادار است. نتیجه مقایسه اختلاف کای اسکوئر مدلهای دو گروه دخترها و پسرها، حکایت از نبود تفاوت آماری معنادار است.کلید واژگان: عوامل خانوادگی, سواد خواندن, ارزش گذاری خواندن, وضعیت اقتصادی- اجتماعی خانواده, انتظارات تحصیلی والدین از فرزندان, عادات مطالعه, دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی, پرلزThe present study was undertaken to examine the causal relationship between family factors and reading literacy among Iranian fourth graders mediated by valuing reading and reading habits of students based on PIRLS 2011 data. To this end, 5758 students (girls and boys) and their parents were sampled. The data from international PIRLS 2011 test as well as two contextual questionnaires (Student Questionnaire and Home Questionnaire) were used and analyzed using SPSS and Amos software. The overall fit of the proposed model was confirmed. Moreover, the proposed model for girls and boys had a desirable goodness of fit into the data. Among the paths, the effects of SES on reading habits of students, SES on reading literacy of students, and reading habits of students on their reading literacy were positive and significant. The chi-square results for girls and boys showed that there was no statistically significant difference between them.Keywords: family factors, reading literacy, valuing reading, socio-economic status (SES), parental educational expectations for their children, reading habits, fourth grade students, PIRLS 2011
-
دوره نامزدی سرآغاز پیوند زناشویی است، آگاهی نامزدها به خود و همکنش میان فردی این دوره می تواند به استوار شدن زندگی زناشویی آن ها یاری رساند. پژوهش با هدف پیش بینی رضایت از رابطه هنگام نامزدی بر پایه ویژگی های شخصیتی، عوامل خانوادگی و همسانی شخصیتی و خانوادگی نامزدها به انجام رسیده است. روش پژوهش همبستگی است. از میان 3000 جفت از زوج های عقد کرده پیش از پیوند زناشویی ساکن کرمانشاه در سال 1394 با به کارگیری فرمول کوکران شمار 500 زوج به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای گزینش شدند. داده ها با به کارگیری پرسش نامه پژوهشگر ساخته ویژگی های شخصیتی و خانوادگی و خرده سنجه ارتباط پرسشنامه انریچ (اولسن و همکاران، 1987) گردآوری شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون هم زمان و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. برآمدها نشان دادند ویژگی های شخصیتی (شادمانی، اجتماعی، شکیبایی، پیرو و وظیفه شناسی) رضایت از رابطه هنگام نامزدی را به طور مثبت پیش بینی می کنند (60%). همچنین، ویژگی فضای خانواده، رضایت زناشویی پدرومادر و رابطه با مادر به طور مثبت رضایت رابطه هنگام نامزدی را پیش بینی می کنند (53%). سرانجام، همسانی شخصیتی و خانوادگی روی هم توانست 14% پراکنش رضایت از رابطه دوره نامزدی را پیش بینی کند. بر پایه یافته های این پژوهش می توان گفت که افراد هنگامی در دوره نامزدی احساس رضایت دارند که از پروفایل شخصیتی و خانوادگی همسان با پروفایل همسرشان برخوردار باشند. متخصصین گستره مشاوره پیش از ازدواج می توانند با در نگریستن به اندازه همسانی های شخصیتی و خانوادگی گزینش همسر شایسته را برای مراجعین آسان سازند .کلید واژگان: رضایت از رابطه هنگام نامزدی, عوامل خانوادگی و ویژگی های شخصیتیThe engagement period is the beginning of marital bond that self-awareness of the engaged persons and interpersonal interaction in this period could help stabilize their marital life. This study carried out with the aim of the prediction of the relationship satisfaction during engagement period based on engaged person's personality characteristics, family factors and personality and family similarity. The method of the study was correlation. Among 3,000 premarital couples living in Kermanshah in 2015, 500 couples selected using Cochran's formula and multistage cluster sampling method. The data were gathered using questionnaire researcher made of personality and family characteristics and and the subscale of relationship from Enrich's questionnaire (Olson et al, 1987). In order to analyze the data, coincident regression analysis and Pearson's correlation coefficient were used.The results indicated that the personality characteristics (happiness, sociable, patience, obedience, and conscientiousness) predicted positively the relationship satisfaction during engagement period (60%). Also the characteristics of family atmosphere, parent's marital satisfaction and the relationship with the mother can positively predict the relationship satisfaction during engagement period (53%). Finally, personality and family similarity overall could predict 14% of variances in satisfaction relationship during engagement period.According to these research findings can be said that people during engagement period have satisfaction when they have a same personality and family profile to that of their engaged person. Specialist of premarital counseling field could simplify appropriate mate selection for their clients by considering the degree of the similarity in .Keywords: relationship satisfaction, personality characteristics, family factors, personality, family similarity, engagement period
-
یکی از مسائل بسیار با اهمیت در جامعه امروزی، مسئله اعتیاد و سوء مصرف مواد مخدر و علل مربوط به آن است. عوامل بسیار زیادی با این امر در ارتباط بوده و بر آن تاثیر می گذارند که به نظر می رسد از میان این عوامل، عوامل خانوادگی نقش بسیار مهمی را در گرایش به مواد مخدر ایفا می کنند. از این رو مسئله تحقیق حاضر، تعیین تاثیر عوامل خانوادگی (بی سوادی والدین، طلاق، والدین معتاد، اختلافات خانوادگی، عدم نظارت صحیح والدین، کم توجهی والدین به خواسته های صحیح و منطقی فرزندان، ثروت و رفاه اقتصادی خانواده) در گرایش به مواد مخدر صنعتی و سنتی در میان جوانان استان لرستان بوده است.
نمونه آماری پژوهش حاضر نیز تعداد 200 نفر از جوانان بود که از میان جوانان مبتلا به سوء مصرف مواد تعداد 100 نفر، و نیز تعداد 100 نفر از جوانان عادی بود که بعد از همگن شدن
بر اساس، سن، جنس، تحصیلات، میزان درآمد با گروه اول به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه علل گرایش به سوء مصرف مواد مخدر در جوانان (محمدی، 1392) استفاده و برای تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد عوامل والدین معتاد یا وجود افراد معتاد در خانواده، اختلافات خانوادگی و کمبود محبت در روابط عاطفی خانواده، عدم مهارگری و نظارت صیحح والدین و استفاده از شیوه های نامناسب تربیتی و طلاق و جدائی والدین در مقایسه دو گروه از جوانان مبتلا و عادی دارای اثر معناداری برای گرایش به سمت مواد مخدر هستند از سوی دیگر نتایج نشان داد که بی سوادی والدین، کم توجهی والدین و میزان ثروت خانواده اثر معناداری در گرایش به اعتیاد ندارد. با توجه به یافته های پژوهش می توان چنین بیان داشت که عوامل خانوادگی مرتبط با چگونگی رفتار و تربیت فرزندان دارای نقش بسیار مهمی در گرایش جوانان به سوی مواد مخدر دارند.کلید واژگان: عوامل خانوادگی, گرایش به مواد مخدر, جوانانOne of the important issues in today's society is drug addiction and drug abuse and the reasons related to it. This has been associated with a lot of factors that affect it; so, it seems that among these factors, family factors play a crucial role in creating tendency towards drugs. Hence the problem of the present study was to determine the influence of family factors (illiterate parents, divorce, parental addiction, family conflicts, lack of parental supervision, parental inattention to proper and reasonable demands of children, and wealth and prosperity of the family) in creating tendency toward industrial and traditional drugs among young people of Lorestan province. The present study was a retrospective study. The sample of the study were 200 young people, 100 of them chosen from addicted and 100 from normal population, which were recruited after being homogenized with the first group based on age, gender, education, and income. In this study, the causes of drug abuse tendency among young people questionnaire (Mohamadi, 1392) was used. MANOVA was also used in order to analyze the data. The results showed that addicted parents or the presence of addicts in families, family conflicts and lack of love in family relationships, lack of proper parental supervision, use of inappropriate parenting practices, and parental divorce and separation had significant effect on tendency toward drugs. The results also showed that the illiteracy of parents, parental negligenc, and household wealth has no significant effects on propensity to addiction. According to the research findings, it can be stated that family factors associated with child behavior have an important role in youth attitudes toward drugs.Keywords: family factors, tendency toward using drugs, youth -
فصلنامه خانواده پژوهی، پیاپی 38 (تابستان 1393)، صص 217 -233مقدمهتغییرات تکنولوژیک، فرهنگی و اجتماعی پر شتاب جوامع امروز، می توانند سبب بروز مشکلات فراوان جسمی، روانی، اجتماعی و رفتارهای پر خطر و آسیب های اجتماعی ناشی از آن در نوجوانان گردند. هدف از این مطالعه تبیین دیدگاه های دانش آموزان دوره متوسطه شهر سمنان در زمینه رفتارهای پر خطر شایع در این گروه سنی و عوامل خانوادگی موثر بر آن می باشد.مواد و روش هاتحقیق حاضر یک پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوایی است. طی نمونه گیری مبتنی بر هدف، 98 دانش آموز پسر و دختر پایه سوم دبیرستان های شهر سمنان انتخاب و در این مطالعه شرکت یافتند. از طریق برگزاری 8 جلسه بحث گروهی متمرکز و طرح تعدادی سوالات باز به عنوان راهنمای بحث، جمع آوری اطلاعات انجام گردید. همزمان با جمع آوری داده ها، تجزیه و تحلیل محتوا شروع و بر اساس اهداف مطالعه، کد گذاری داده ها انجام و تم ها استخراج شد.یافته هادر نهایت 3 تم اصلی و 4 تم فرعی استخراج گردید. تم های اصلی: رایج ترین رفتارهای پر خطر در این گروه سنی، روش فرزند پروری والدین و فضای روانی موجود در خانواده بودند.نتیجه گیریآموزشهای جامع و پیگیر به نوجوانان در رابطه با شایع ترین رفتارهای پر خطر و همچنین به والدین آنان در رابطه با روش های صحیح فرزند پروری و چگونگی کنترل و راهنمائی نوجوانان، می تواند در کاهش این معضل اجتماعی و تعدیل عوامل خانوادگی موثر بر آن مفید باشد.کلید واژگان: رفتارهای پر خطر, نوجوانان, عوامل خانوادگی, پژوهش کیفیIntroductionFast changes at technologic، cultural and social level in community could cause many physical، psychological and social problems for some adolescents. The aim of this study was making clear the views of high school students of Semnan city on prevalent high risk behaviors and important family factors involved.Materials and MethodsThis study is a qualitative research with content analysis. Through a purposivesampling، 98 students (boys & girls) at 3rd grade of highschools of Semnan city was selected and participated. Setting up 8 focus group discussion with some open questions as guide line، data gathering was carried out and at the same time analysis of data was started. Based on objectives of the study، coding of data was performed and themes were extracted.ResultsIn the course of content analysis، 3 main and 4 subordinated themes were extracted. Main themes are: common high risk behaviors in this age group، parenthood approaches and psychological atmosphere in the family.ConclusionsComprehensive and continuous education of adolescents and parents about common high risk behaviors isassociated with correct parenthood approaches، control، and providing guidance to adolescents that found useful for decreasing risky behaviors and modifying effective family factors.Keywords: High risk behaviors, adolescents, Family Factors, Qualitative research
-
هدف این پژوهش، بررسی رابطه گرایش به خودکشی با متغیرهای جمعیت شناختی، رضایت از زندگی، سابقه رویدادهای ناراحت کننده و وابستگی به مواد، عوامل خانوادگی، رابطه با جنس مخالف و مشارکت در فعالیت گروهی بود. لذا، در یک مطالعه همبستگی، از جامعه آماری دانش آموزان دختر دوره متوسطه شاهین شهر در سال تحصیلی 90-1389 تعداد 415 دانش آموز به شیوه تصادفی متناسب با حجم انتخاب و با مقیاس رضایت از زندگی داینر و همکاران (1985) مقیاس «گرایش به خودکشی»، فرم ایرانی پرسشنامه بالینی نوجوانان میلون (MACI-IR؛ مهرابی، 1389) و پرسشنامه های جمعیت شناختی و خانوادگی ارزیابی شدند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون حاکی از رابطه معنادار اکثر متغیرهای مورد بررسی با گرایش به خودکشی بود 05) /0 p<). ولی نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد متغیرهای رضایت از زندگی، شدت اتفاق ناراحت کننده، سابقه خانوادگی خودکشی، داشتن دوست پسر، تحصیلات مادر و بیماری روانی مادر در مجموع 2/42 درصد از گرایش به خودکشی نوجوانان دختر را پیش بینی می کند (05/0 p<). نتایج حاصل از این پژوهش بر نقش حوادث شدید، سابقه خودکشی در خانواده، سطح تحصیلات مادر، بیماری روانپزشکی پدر و رابطه با دوست پسر در گرایش به خودکشی تاکید داشت.
کلید واژگان: گرایش به خودکشی, رضایت از زندگی, عوامل خانوادگی و رابطه با جنس مخالفThe goal of this research was to study the relationship to between suicidal tendency with demographic variables، life satisfaction، history of annoying events and druy dependency m family factors relation with opposite sex and participation in social activity. In a correlation design، 415 female high school students of Shahin Shahr with classified random method were selected and assessed with SWLS (Deinner، 1985)، scale of “Suicidal Tendency” MACI-IR (Mehrabi، 2010/1389s. c.) and demographic and family questionnaires. Results of Pearson correlation showed that almostal of these variables have significant relation with suicidal tendency (p<0. 05)، but results of stepwise regression analysis showed that life satisfaction، severity of annoying events، family history of suicide، having a boyfriend، mothers education and mental health can predict 42. 2% of suicidal tendency in the female adolescents (p<0. 05). The findings emphasized the role of traumatic events، family history for suicide، mothers education، fathers psychiatric illness، and relation with a boy friend on suicidal tendency.، family factors and having boyfriends on suicidal tendency.Keywords: suicidal tendency, life satisfaction, demographic variables, family factors, relation with opposite sex.boyfriends -
هدفهدف از پژوهش حاضر ترکیب کمی پایان نامه های انجام شده در حوزه عوامل فردی و خانوادگی موثر بر اختلال سلوک است.روشبه این این منظور از فراتحلیل به عنوان یک تکنیک آماری جهت تعیین، جمع آوری، ترکیب و خلاصه نمودن یافته های پژوهشی مرتبط با نقش عوامل موثر بر اختلال سلوک استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش شامل پژوهش های انجام شده در ایران در حوزه عوامل موثر بر اختلال سلوک می باشد و نمونه آماری شامل کلیه پایان نامه های انجام شده در این حوزه در دانشگاه های تهران (20 پایان نامه) می باشد.یافته هامیانگین اندازه اثرr در عوامل فردی در مدل اثرات ثابت 33/0 و در مدل اثرات تصادفی 37/0 محاسبه شد و میانگین اندازه اثر عوامل خانوادگی در مدل اثرات ثابت 05/0 و در مدل اثرات تصادفی 04/0به دست آمد. بنابراین برطبق معیار کوهن اندازه اثر عوامل فردی پایین تر از متوسط و اندازه اثر عوامل خانوادگی کم گزارش می شود. اما در بررسی اندازه اثر تفکیکی عوامل، متغیرهای مهارت های اجتماعی، مهارت های زندگی، احساس گناه، کودک کار بودن، پیشرفت تحصیلی، اسناد درونی -بیرونی، توانایی برنامه ریزی -سازماندهی، توجه به کلاس، وضعیت روانی والدین و رضایت زناشویی، سوء مصرف مواد در والدین و حرمت خود والدین بر اساس استانداردهای کوهن زیاد و معنادار است. بدلیل معنی داری آمارهQ مبنی بر ناهمگنی در مطالعات مورد بررسی متغیرهای جنس، ابزار اندازه گیری، روش نمونه گیری و سن به عنوان متغیرهای مداخله گر وارد تحلیل شدند. آزمون تفاوت Z در مطالعات مربوط به عوامل فردی نشانگر معناداری تفاوت اندازه اثر به دست آمده در تمام متغیرهای مداخله گراست اما در بررسی عوامل خانوادگی این تفاوت در متغیر جنس و ابزار اندازه گیری مشاهده شد.نتیجه گیریبا توجه به بالا بودن میانگین اندازه اثر در متغیرهای ذکرشده در بالا پژوهشگران و درمانگران باید به اهمیت این عوامل در بررسی و درمان اختلالات رفتاری کودکان و نوجوانان توجه داشته باشند. همچنین پژوهشگران در پژوهش های آینده خود متوجه نقش تعدیل کننده های ذکر شده در بالا باشند.
کلید واژگان: عوامل فردی, عوامل خانوادگی, اختلال سلوک, فراتحلیلThe aim of this study is to quantitatively combine the theses about the individual and family factors influencing conduct disorder. For this purpose, meta-analysis was used as a statistical technique to identify, collect, combine, and summarize the research findings related to the role of effective factors on conduct disorder. The population of research included studies that had been done in Iran about effective factors of conduct disorder in children and adolescents, and the sample included all theses done in this field at the universities of Tehran (20 theses). The mean effect size (r) in individual factors was 0.33 in fixed effects model and 0.37 in random effects model while the mean effect size (r) in family factors was 0.05 in fixed effects model and 0.04 in random effects model. According to Cohen's criteria, the effect size of individual factors and family factors were below the average and low, respectively. But, in the investigation of separative effect size of factors, variables social skills, life skills, guilt feel, being a working child, academic achievement, internal-external attributions, planning-organizing ability, attention to class, mental state of parents, their marital satisfaction, their substance abuse and self-esteem were high and significant due to Cohen's standards. Because of the significance of Q statistic which resulted from the heterogeneity of studies, sex, measuring instruments, sampling method, and age variables were entered into the analysis as confounding variables. Z-test of the studies related to individual factors showed that the effect size was significant for all intervening variables. In contrast, z-test of the studies on family factors showed it to be significant only for variables of sex and measuring instruments. Due to the high mean of effect size in variables listed above, researchers and clinicians should consider the importance of these factors in evaluation and treatment of behavioral disorders in children and adolescents. They should also take note of the role of modulators listed above in their future studies.Keywords: individual factors, family factors, conduct disorder, meta, analysis
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.