به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "normal child" در نشریات گروه "روانشناسی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «normal child» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی normal child در مقالات مجلات علمی
  • Shima Nabifar*

    The comparison of verbal abilities in normal and dyslexic children is an important issue in Psycholinguistics. Evidence shows dyslexic children perform poorly in complex syntactic processing tests compared to normal children. This study investigates and compares subject-verb agreement processing in relative clauses and simple sentences in normal and dyslexic Persian-speaking elementary school students. The subject-verb agreement is investigated considering categories of “person,” “number,” and “both person and number.” Subjects were sixty elementary school second and third graders (mean age of 8.6 years), including forty normal and twenty dyslexic children, assessed by a syntactic awareness test, including two subtests, i.e., grammaticality judgment and sentence correction tasks. The subject-verb agreement was evaluated in two syntactic structures; simple sentences and complex sentences with relative clauses. The relative clauses sentences were of subject-subject type. Subjects were assessed to recognize the grammatical category of subject-verb agreement based on “person,” “number,” or both “person and number.” The data were analyzed using descriptive and inferential statistical methods. Based on the independent T-test analysis, dyslexic children revealed a lower performance than normal students in the whole test and each subtest. On the other hand, third graders had a better performance than second graders in both groups. In both groups, children made more mistakes where the subject-verb agreement was based on “number.” This finding indicates that “number” is a syntactic factor that is more abstract and complex than “person.”

    Keywords: Dyslexic child, Normal child, Subject-verb agreement, Relative clause
  • سیمین کرمانیان*، مهدیه صالحی، علیرضا ملازااده
    این پژوهش با هدف تعیین تفاوت بین تنظیم هیجانی و خودکارآمدی در کودکان کار و عادی انجام شد. پژوهش توصیفی و از نوع علی و مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان کار با دامنه سنی 18-12 سال شهر تهران-منطقه 16 واقع درمحله شوش در سال 99-1398 بود. با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 100 کودک (50 کودک کار و 50 کودک عادی) انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم هیجان (گروس و جان، 2003) و پرسشنامه خودکارآمدی کودک (موریس، 2002) بود. داده ها با کمک روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و واریانس یکراهه تحلیل شد. نرم افزار آماری برای تحلیل داده ها SPSS نسخه 26 بود. سطح معناداری 05/0 درنظر گرفته شد. نتایج نشان داد که کودکان کار در مقایسه با کودکان عادی در تنظیم هیجان و ابعاد آن (بازداری هیجانی و ارزیابی مجدد شناختی) نمره پایین تری داشته اند و تفاوت بین دو گروه معنادار بوده است (05/0>P). همچنین، نتایج نشان داد که کودکان کار در مقایسه با کودکان عادی در خودکارآمدی و ابعاد آن (تحصیلی، اجتماعی و عاطفی) نمره پایین تری داشته اند (05/0>P).
    کلید واژگان: خودکارآمدی, تنظیم هیجان, کودک کار, کودک عادی
    Simin Kermanian *, Mahdieh Salehi, Alireza Mollazadeh
    The purpose of this study is to determine the amount of emotional regulation and self-efficacy between labor and normal children. The research method was descriptive and post event. The statistical population included the total number of labor children aged 12 -18 years in Tehran – Shousha region in 2019.  Using available sampling method, 100 children (50 labor and 50 normal children) were selected. The research tools included the emotion regulation questionnaire (Gross and John, 2003) and the self-efficacy questionnaire for children (Murris, 2002). The acquired data were analyzed using descriptive statistics (mean and standard deviation) and one – way variance. For data analysis, the statistical software of SPSS version 26 was utilized. The significance level was estimated as 0.05. The results demonstrate that the working children had lower scores than normal children in regulating emotion with its various dimensions (emotional inhibition and cognitive reassessment) and had lower scores in self – efficacy with its various dimensions (educational, social and emotional) and the difference between the two groups was significant. (P< 0.05).
    Keywords: self efficacy, Emotional regulation, labor child, normal child
  • شراره کاشی پز طهرانی، معصومه اسمعیلی*
    هدف

    هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخص  های تعاملات خانوادگی در خانواده  های دارای فرزند عادی بود.

    روش

    پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد کیفی و در قالب روش و طرح پژوهشی زمینه  ای  انجام شد. روش نمونه گیری مورد استفاده در دسترس و هدفمند بود که طی آن پژوهشگر پس از شناسایی یک مدرسه مقطع اول و یک مدرسه مقطع دوم متوسطه در شهر قزوین، مبتنی بر اصل اشباع اطلاعاتی، تعداد هشت دانش آموز عادی را برای مشارکت در پژوهش انتخاب کرد و مورد مصاحبه قرار داد. همه مصاحبه ها ضبط و سپس خط به خط دست نویس شد و درنهایت با استفاده از روش سیستماتیک اشتراوس و کوربن (1987) تحلیل گردید.

    یافته ها

    تحلیل تعاملات خانوادگی دانش آموزان عادی منجر به شناسایی 13 کد باز و 4 کد محوری (صمیمیت عاطفی _ فکری (زوجی و والد _ فرزندی)، برخورداری از توانمندی های ارتباطی، تسلط در به کارگیری مهارت های حل مسیله، احترام و همکاری همه جانبه و سیستماتیک) گردید.

    نتیجه گیری

    نتایج حاصل از این پژوهش منجر به شناسایی شاخص های تعاملات خانواده های دارای فرزند عادی شد.

    کلید واژگان: تعامل خانوادگی, فرزند عادی, صمیمیت عاطفی
    Sharareh Kashipaz Tehrani, Masomeh Esmaeili*
    Objective

    The purpose of this study was to identify the indicators of family interactions in families with normal children.

    Method

    The present study was conducted using a qualitative approach and in the form of a background research method and design. The sampling method used was accessible and purposeful, during which the researcher, after identifying a first grade school and a second secondary school in Qazvin city, based on the principle of information saturation, selected eight ordinary students to participate in the study. And interviewed. All interviews were recorded and then handwritten and finally analyzed using the systematic method of Strauss and Corben (1987).

    Findings

    Analysis of family interactions of normal students led to the identification of 13 open codes and 4 central codes (emotional-intellectual intimacy (couple and parent-child), communication skills, mastery in using problem-solving skills, Comprehensive and systematic respect and cooperation).

    Conclusion

    The results of this study led to the identification of interaction indices of families with normal children.

    Keywords: family interaction, normal child, emotional intimacy
  • شیما نبی فر*
    هدف
    یکی از زمینه های مورد توجه در علم میان رشته ای روان شناسی زبان، مقایسه توانایی های زبانی کودکان طبیعی و کودکانی است که در برخی جنبه های زبانی مانند خواندن با دشواری مواجه اند. پاره ای از پژوهش ها نشان می دهند که کودکان خوانش پریش علاوه بر نقص در پردازش واج شناختی در آزمون های نحوی، به ویژه ساختارهای پیچیده نحوی، ضعیف تر از کودکان طبیعی عمل می کنند. هدف این مقاله، بررسی و مقایسه آگاهی نحوی کودکان طبیعی و خوانش پریش پایه های دوم و سوم ابتدایی در زبان فارسی است.
    روش
    بدین منظور 20 دانش آموز خوانش پریش و 40 دانش آموز طبیعی دختر پایه دوم و سوم ابتدایی از طریق آزمون آگاهی نحوی که شامل دو زیرآزمون قضاوت دستوری و تصحیح جملات بود ارزیابی شدند. در زیرآزمون های مذکور توانایی قضاوت دستوری و تصحیح جملات ساده و موصولی از نوع فاعل-فاعل بررسی شد. شاخص های نحوی مورد مطالعه در این جملات عبارت بودند از مطابقت فعل و فاعل به لحاظ ’شخص‘، ’شمار‘ و ’شخص و شمار‘.
    یافته ها
    بررسی و تحلیل داده ها نشان داد که کودکان خوانش پریش در کل آزمون آگاهی نحوی و هر یک از زیرآزمون های آن ضعیف تر از کودکان طبیعی عمل می کنند و میزان خطاهای آنها بیشتر است. تحلیل آماری آزمون تی مستقل حاکی از آن بود که تفاوت عملکرد کودکان خوانش پریش و کودکان طبیعی در کل آزمون نحوی کاملا معنادار است. از سوی دیگر، مقایسه داده ها به لحاظ رشدی نیز نشان دهنده آن بود که عملکرد کودکان پایه سوم ابتدایی هر دو گروه هم در کل آزمون و هم در هریک از زیرآزمون ها بهتر از عملکرد کودکان پایه دوم ابتدایی است.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که کودکان خوانش پریش فارسی زبان نیاز دارند علاوه بر آگاهی واج شناختی در زمینه آگاهی نحوی نیز تقویت شوند.
    کلید واژگان: آگاهی نحوی, کودک خوانش پریش, کودک طبیعی, قضاوت دستوری, تصحیح جملات
    Shima Nabifar*
    Introduction
    The comparison of verbal abilities in normal and dyslexic children is one of the most important issues in the interdisciplinary field of psycholinguistics. Evidence shows that dyslexic children not only have poor phonological processing، but also show compromised performance in complex syntactic processing tests as compared with normal children. This study aims to investigate and compare the syntactic awareness of normal and dyslexic Persian-speaking elementary school students.
    Method
    Subjects were 60 elementary school second and third graders (mean age of 8. 6 years)، including 40 normal and 20 dyslexic children، who were evaluated by syntactic awareness test which included two subtests i. e. grammaticality judgment test and a sentence correction test. Two types of syntactic structures were evaluated including simple sentences and complex sentences with relative clauses. The complex sentences were of subject-subject type. The children were assessed to recognize the grammatical category of subject-verb agreement based on “person”، “number” or both “person and number” in the sentences. Results were described and analyzed using the descriptive and inferential statistical methods.
    Results
    Our analysis revealed a lower performance in dyslexic children compared to normal subjects both in the whole test and in each subtest. Dyslexic children made more mistakes. Based on the independent t test، there was a significant difference between normal and dyslexic children with regard to their performance. On the other hand، third graders had better performance compared to second graders in both groups.
    Conclusion
    Current findings propose that further to phonological awareness، the syntactic ability of Persian-speaking dyslexic children needs to be improved.
    Keywords: syntactic awareness, dyslexic child, normal child, grammaticality judgment, sentence
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال