جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "آموزش خلاقیت" در نشریات گروه "علوم تربیتی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «آموزش خلاقیت» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
مقدمه و هدف
در قرن جدید با وجود چالشها،توجه به آموزش خلاقیت غیر قابل اجتناب است. پژوهشی با هدف طراحی الگوی آموزش خلاقیت مدیران میانی دانشگاه آزاد اسلامی درسازمان مرکزی انجام شده است.
روش شناسی پژوهش:
این مطالعه از لحاظ اهداف کاربردی و از نظر داده ها، آمیخته اکتشافی(کیفی و کمی) و از نظر نوع مطالعه در بعد کیفی، داده بنیاد نو ظهور و در بعد کمی، پیمایشی مقطعی است. جامعه پژوهش در بخش کیفی، خبرگان و متخصصین، در بخش کمی، مدیران میانی سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی به تعداد 270 نفر بوده و روش نمونه گیری بخش کیفی هدفمند از نوع نظری و با اصل اشباع 33 نفر و در بخش کمی روش تصادفی طبقه ای است که برای انتخاب گروه نمونه به کمک جدول کرجسی و مورگان تعداد 159 نفر (74 زن و 85 مرد) به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها و اطلاعات لازم از دو نوع ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی و اعتبار ابزار در بخش کیفی به وسیله اجماع سه سویه و در بخش کمی اعتبار پرسشنامه با آزمون پایایی آلفای کرونباخ و پایایی مرکب محاسبه شد. روایی توسط سه آزمون روایی همگرا و سه آزمون روایی واگرا محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده در بعد کیفی، به مدد کدگذاری باز، محوری و انتخابی از طریق مصاحبه، روش تحقیق داده بنیاد و فن دلفی انجام شد. در بخش کمی با توجه به سوال های پژوهش از روش های آمار توصیفی و استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری، تحلیل عامل تاییدی و آزمون تی) از نرم افزارهای v26- Spss و Smart PLS 3 استفاده شد.
یافته هایافته های پژوهش موید این مطلب است 7 بعد (فردی، الزامات آموزشی، سازمانی، اجتماعی - فرهنگی، محیطی، اخلاقی و اقتصادی)، 24مولفه و 139 شاخص نهایی شد. کلیه ابعاد و مولفه های شناسایی شده آموزش خلاقیت مدیران میانی در سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی مورد تائید قرار گرفته است.
بحث و نتیجه گیریالگوی می تواند یک بینش و چشم انداز و تفکر استراتژیک به مسئولان بدهدبه مثابه یک قطب نما آینده را به درستی برای آنها ترسیم نماید.
کلید واژگان: آموزش خلاقیت, مدیران میانی دانشگاه آزاد اسلامی, مدل مفهومی آموزش خلاقیتIntroductionIn the new century, despite the challenges, attention to teaching creativity is inevitable. A research has been conducted with the aim of designing a model for teaching creativity to middle managers of Islamic University in the Central Organization.
research methodologyThis study is an exploratory mix (qualitative and quantitative) in terms of applied objectives and in terms of data, and a cross-sectional survey in terms of quality in terms of qualitative, emerging data and quantitative survey. The research population in the qualitative section, experts and specialists, in the quantitative section, the middle managers of the Central Organization of the Islamic Azad University is 270 people and the sampling method is a theoretical type with a saturation principle of 33 people and in the quantitative section is a stratified random method. 159 people (74women and 85 men) were selected as the sample to select the sample group using Krejcie and Morgan table Which were active in 2021. In this study, two types of semi-structured interview tools and a researcher-made questionnaire were used to collect the necessary data and information. The validity and reliability of the instrument in the qualitative part were calculated by three-way consensus and in the quantitative part the validity of the questionnaire was calculated by Cronbach's alpha reliability test and composite reliability. Validity was calculated by three convergent validity tests and three divergent validity tests. Qualitative data analysis was performed with the help of open, axial and selective coding through interviews, foundation data research method and Delphi technique. In the Quant section with regard to research questions from methods descriptive and inference ((modeling structural equations, analysis confirmative factor and Stable test Spss- v26 and Smart PLS3.
FindingsThe research findings confirm that 7 dimensions (individual, educational requirements, organizational, socio-cultural, environmental, ethical and economic), 24 components and139 indicators were finalized. All identified dimensions and components on the training of middle managers in the central organization of the Islamic Azad University have been approved.
ConclusionThe obtained model can give an insight, vision and strategic thinking to the officials and as a compass map the future for them correctly.
Keywords: Creativity Education, Middle Managers Of Islamic Azad University, Conceptual Model Of Creativity Education -
هدف
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد، مولفه ها و شاخص های آموزش خلاقیت مدیران میانی دانشگاه آزاد اسلامی در سازمان مرکزی انجام شد.
روشاین پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش اجرای پژوهش از نوع داده بنیاد و گردآوری داده ها توصیفی است که با رویکرد پیمایشی مقطعی انجام گرفت. جامعه آماری شامل خبرگان؛ متخصصین و افراد آگاه در زمینه آموزش خلاقیت بود. روش نمونه گیری هدفمند از نوع نظری و با اصل اشباع 33 نفر(در 3 مرحله) انجام شد. روش گردآوری داده ها سند پژوهی و میدانی و ابزار گردآوری داده ها شامل مصاحبه نیمه سازمان یافته و گردآوری داده های دلفی بود. روایی و اعتبار ابزار در بخش کیفی به وسیله اجماع سه سویه تعیین شده است. تجزیه و تحلیل داده در بعد کیفی، به مدد کدگذاری باز، محوری و انتخابی از طریق مصاحبه، روش تحقیق داده بنیاد و فن دلفی انجام شد.
یافته ها:
یافته ها نشان داد که ابعاد آموزش خلاقیت (فردی، الزامات آموزشی، سازمانی، اجتماعی - فرهنگی، محیطی، اخلاقی و اقتصادی) و مولفه های آن (ویژگی های شخصیتی، ویژگی های انگیزشی، ویژگی های شناختی، مدیریت و رهبری، نظام منابع انسانی، ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی، گروهی (کار تیمی)، فناوری اطلاعات و ارتباطات، قانونی، اهداف و خط مشی مهارت آموزی، محتوا مهارت آموزی، روش های تدریس و آموزش، ارزشیابی، فضای فیزیکی، محیط آموزشی-تعاملی، تکنولوژی آموزشی، نظام آموزشی، خانواده، رسانه و عامل مجازی، ارزشی، مسیولیت پذیری، اعتبار ملی، اعتبار بین المللی) بود. چنین مدلی باید در هر سازمانی متناسب با اقتضایات آن توسعه یابد.
نتیجه گیریمدل پژوهش در 7 بعد ،24 مولفه و 139 شاخص نهایی ارایه شد.
کلید واژگان: آموزش خلاقیت, مدیران میانی, دانشگاه آزاد اسلامی, خلاقیتObjectiveThe aim of this study was to identify the dimensions, components and indicators of creativity training of middle managers of Islamic Azad University in the central organization.
MethodIn terms of applied purpose, this research is descriptive in terms of data collection method, which was done with a cross-sectional survey approach.Statistical community includes experts; Experts and knowledgeable people in the field of creativity training. 31 people were selected as the sample by purposive non-random sampling method. Data collection method was document and field research and data collection tools included semi-organized interview and Delphi data collection. The validity of Goba and Linken method is also determined by the agreement between the coders.Foundation and Delphi data research method data was used to analyze qualitative data. Finally, 7 dimensions, 24 components and 142 final indicators were identified.
FindingsThe findings showed that the dimensions of creativity education (individual, educational requirements, organizational, socio-cultural, environmental, ethical and economic) and its components (personality traits, motivational characteristics, cognitive characteristics, management and leadership, human resource system Organizational structure, organizational culture, group (teamwork), information and communication technology (ICT), legal, goals and policy training, The content was skills training and teaching methods, evaluation, physical space, educational-interactive environment, educational technology, educational system, family, media and virtual agent, value, responsibility, national credibility, international credibility). A model was designed according to the dimensions and components. Such a model should be developed in each organization according to its requirements.
Keywords: Creativity Education, Middle managers, Islamic Azad University, Creativity -
مقدمه
خلاقیت یکی از مهم ترین مولفه های شناختی است که توجه به آن در فرایند آموزشی به ویژه در دوره ابتدایی حایز اهمیت است.
هدفلذا پژوهش حاضر باهدف مطالعه ی تاثیر انواع بازی های آموزشی بر رشد خلاقیت دانش آموزان انجام شده است.
روش پژوهش:
از نوع مروری بود و پایگاه های اطلاعاتی نورمگز، پرتال جامع علوم انسانی، پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، سیویلیکا، علم نت، مگیران و... با استفاده از کلیدواژه های پژوهش بررسی شدند و 19 مقاله مرتبط از بین مقالات منتشرشده از سال 1390 تا 1400 انتخاب و بررسی شدند.
یافته های پژوهش:
84 درصد از مقالات تاثیر مثبت بازی بر خلاقیت کودکان دبستانی را اثبات کرده اند، 5 درصد از مقالات تاثیر منفی و 11 درصد تاثیر معناداری بین بازی و خلاقیت نشان ندادند. همچنین 29 درصد از پژوهش ها تاثیر بازی های کامپیوتری را بر خلاقیت کلی/تفکر انتزاعی/ بار شناختی/ انعطاف پذیری و سیالی/ پیشرفت تحصیلی نشان دادند. بازی های اکشن کامپیوتری / بازی سازی رایانه ای / ساعت بازی متوسط / تخیل/بازی وانمودی/ قصه گویی /شعر با 9 درصد بر خلاقیت اثر داشته و بازی های خلاقانه کانون پرورش فکری/ پرورش گیاهان و بازی/ بازی های درک، خطی و ترکیبی/ مبتنی بر برنامه درسی تابا/ بازی های ایفای نقش/ بازی درمانی خلاقیت محور/ بازی های آموزشی هندسی با 5 درصد بر خلاقیت تاثیر داشتند. بیشترین توجه مقالات به بازی های رایانه ای بیشترین بوده و تاثیر بازی هایی چون: بازی های کوهنوردی، دویدن، آواز خواندن، بازی در فضای باز و طبیعت، بازی های تجاری، بازی هایی با استراتژی های موثر، بازی های شرطی شده، بازی های جدی نقش آفرینی مغفول مانده اند.درنتیجه استفاده از بازی های آموزشی می تواند موجب افزایش خلاقیت دانش آموزان گردد و توجه به جنبه های مغفول مانده در پژوهش ها حایز اهمیت است.
کلید واژگان: آموزش خلاقیت, بازی, کودکان دبستانی, مروریIntroduction:
Creativity is one of the most important cognitive components, which is important to pay attention to in the educational process, especially in the elementary period.
PurposeTherefore, the present research was conducted with the aim of studying the effect of various educational games on the development of students' creativity.
Research methodIt was a review type and databases of Nurmagz, comprehensive portal of humanities, scientific information center of academic jihad, Civilica, Alamnet, Mogiran, etc. were checked using research keywords and 19 related articles were published from 1390 to 1400 were selected and examined.
Research findings84% of the articles have proven the positive effect of play on the creativity of primary school children, 5% of the articles showed a negative effect and 11% did not show a significant effect between play and creativity. Also, 29 percent of the studies showed the effect of computer games on general creativity/abstract thinking/cognitive load/flexibility and fluidity/academic progress. Computer action games / computer game creation / medium game hours / imagination / pretend play / storytelling / poetry has a 9% effect on creativity and creative games of the center of intellectual cultivation / plant cultivation and games / comprehension, linear and combined games / based on the Taba curriculum / Role-playing games/ creativity-based play therapy/ geometric educational games had a 5% effect on creativity. Most of the articles pay attention to computer games and the impact of games such as: climbing games, running, singing, outdoor and nature games, business games, games with effective strategies, conditioned games, serious games Role-playing has been neglected.As a result, the use of educational games can increase the creativity of students, and it is important to pay attention to the neglected aspects in researches.
Keywords: Creativity training, Games, elementary school children, Review -
هدف اصلی تحقیق، اولویت بندی و ارزیابی ابعاد و مولفه های آموزش خلاقیت مدیران میانی دانشگاه آزاد اسلامی در قالب الگوی مفهومی است. این تحقیق با رویکرد کمی انجام شده که از لحاظ اهداف کاربردی و از نظر داده ها کمی و از نظر نوع مطالعه پیمایشی مقطعی است.جامعه آماری پژوهش شامل مدیران میانی سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی به تعداد 270 نفر بوده و بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 159 نفر (74 زن و 85 مرد) به روش تصادفی طبقه ای متناسب انتخاب شد که در سال 1400 مشغول فعالیت بودند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته می باشد. داده ها با استفاده از نرم افزار های -v26 Spss و Smart PLS 3 مورد پردازش قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری مناسب با سطح سنجش متغیرها و مفاهیم اصلی تحقیق استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد بالاترین اولویت را بعد الزامات آموزشی (936/0) و کمترین اولویت را بعد فردی (467/0) در آموزش خلاقیت مدیران میانی دانشگاه آزاد اسلامی دارد.بنابراین نتایج این پژوهش قابل تامل برای دست اندرکاران امر آموزش است.
کلید واژگان: آموزش خلاقیت, مدیران میانی دانشگاه آزاد اسلامی, خلاقیتThe main purpose of research is to prioritize and evaluate the dimensions and components of creativity training of middle managers of Islamic Azad University in the form of a conceptual model. This research has been done with a quantitative approach, which is cross-sectional in terms of practical objectives and quantitative in terms of data and in terms of the type of survey study. A total of 159 people (74 females and 85 males) were selected by stratified random sampling method who were active in 1400. The data collection tool is a researcher-made questionnaire. Data were processed using SPSS-v26 and Smart PLS 3 software. To analyze the data, statistical methods appropriate to the level of measurement of variables and the main concepts of the research were used. The results showed that the highest priority is given to the educational requirements (0.936) and the lowest priority is given to the individual dimension (0.467) in teaching the creativity of middle managers of Islamic Azad University. Therefore, the results of this study are worth considering for those involved in education.
Keywords: Creativity training, middle managers of Islamic Azad University, Creativity -
هدف
هدف این پژوهش اثربخشی تکنیک های آموزش خلاقیت بر طراحی معماری موردبررسی و تحلیل قرارگرفته است .
روش پژوهشروش این پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایشی و کنترل است .روش نمونه گیری در این پژوهش به صورت تصادفی و بر اساس انتخاب واحدترم یک دانشجویان معماری طرح3 در نیمسال اول 96-97 از نمونه های در دسترس به تعداد مجموعا 40 نفر در دو گروه بوده است . در گروه آزمایش شیوه آموزش مبتنی بر تکنیک های خلاقیت و در گروه کنترل آموزش رایج دنبال شده است. ابزار سنجش خلاقیت در هر دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه تورنس و آزمون ترسیمی مبتنی بر 4 مولفه خلاقیت بوده است و داده های پژوهش با استفاده از مقایسه میانگین و انحراف معیار...در نرم افزار spss تحلیل شده است.
یافته هانتایج پژوهش نشانگر ارتقا خلاقیت مبتنی بر آموزش تکنیک های خلاقیت در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل می باشد. با این تفاوت که تکنیک بارش فکری در حوزه ایده یابی مطرح و در زمان کوتاه مدت قابل تحقق بوده و در مقابل تکنیک اسکمپر در حوزه ایده پردازی مطرح و در بازه زمانی طولانی مدت قابل دستیابی است.
کلید واژگان: آموزش خلاقیت, بارش فکری, اسکمپر, تفکر حل مساله, مهارت طراحیObjectiveThe purpose of this study is to evaluate the effectiveness of creativity training technique for architectural design.
MethodsThis study is an experimental study with pre-test and post-test design with experimental and control groups. Sampling method in this research is visual and based on the selection of thermal unit of architecture students of plan 3 in the first semester2017-2018 of the available samples There are a total of 40 people in the two groups. In the experimental group, the training method is based on creativity techniques and in the control group, conventional training is followed. Creativity measurement tools were available in both pre-test and post-test stages of the Torrance questionnaire and a drawing test with 4 components of creativity, and the research data were analyzed using comparison and standard deviation criteria in SPSS software.
ResultsThe results of the study indicate the improvement of creativity with the training of creativity techniques in the experimental group compared to the control group. The difference is that the technique of brainstorming is in the field of idea generation and can be achieved in a short time, while the scamper technique is in the field of idea generation and is acceptable in the long run.
Keywords: Creativity training, Brainstorming, Scamper, Problem solving thinking, Design skills -
خلاقیت و نوآوری لازمه استمرار زندگی انسان در مواجهه با چالش ها است. خلاقیت که به عنوان استفاده از توانایی ذهنی برای ایجاد ایده های جدید تعریف می شود، قابل آموزش و ترویج است. پژوهش حاضر در پی آن بود تا تاثیر آموزش خلاقیت بر عوامل شناختی مرتبط با آن که شامل توانایی مشاهده، توانایی تفکر، توانایی تحلیل داده، انسجام فکری، استفاده از دانش قبلی و توانایی استفاده از اطلاعات درون متنی عوامل شش گانه است را در دانش آموزان پایه نهم، دهم و یازدهم مورد بررسی قرار دهد. در این پژوهش تعداد 73 دانش آموز (33 دختر و 40 پسر) در یک دوره مدرسه فصلی خلاقیت و ایده پردازی شرکت کردند. طرح این پژوهش به صورت یک گروه پیش آزمون-پس آزمون بود. برای ارزیابی پیشرفت دانش آموزان از دو فعالیت پروژه محور استفاده شد. در طراحی این دو پروژه از تمامی عوامل شش گانه استفاده شد و دانش آموزان به این فعالیت ها قبل و بعد از شرکت در کارگاه های خلاقیت به صورت انفرادی و گروهی پاسخ دادند. پاسخ های دانش آموزان توسط دو ارزیاب و به وسیله یک مقیاس شش گانه بررسی شد. به منظور اطمینان از پایایی نمره گذاران، پایایی بین دو نمره گذار که بیانگر دقت پایایی نمره گذاری بود، محاسبه شد. یافته های به دست آمده در بخش انفرادی نشان داد که آموزش های ارائه شده در بحث خلاقیت تاثیر معناداری بر عوامل شش گانه در دانش آموزان داشته است. همچنین این تاثیر معنادار در فعالیت های گروهی نیز دیده شد. بعلاوه، یافته های این پژوهش نشان دهنده وجود تفاوت معنادار در عملکرد انفرادی دانش آموزان دختر و پسر در انجام فعالیت های پروژه محور بود. با این وجود، هیچ تفاوت معناداری بین دانش آموزان گروه دختر و گروه پسر وقتی فعالیت های پروژه-محور را به صورت گروهی به انجام می رساندند دیده نشد. از نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان به موثر بودن آموزش خلاقیت در بهبود توانایی خلاقیت دانش آموزان رسید.کلید واژگان: آموزش خلاقیت, مدارس فصلی خلاقیت, توانایی تفکر, توانایی مشاهدهIntroductionTo handle challenges in their lives, human beings need to be creative. Due to the important role of creativity in human life, many scholars (e.g., de Bono, 1986; Guliford, 1967, Torrance, 1990) started to conduct studies to investigate different aspects of creativity. Hence, new perspectives are constantly added to creativity and the way one can enhance it. The present study was an attempt to investigate the effect of teaching creativity on high school students cognitive related aspects of creativity including observation ability, thinking ability, data analysis, coherent thinking, identification of in-text relationships, and using schemata. This study was an investigation to answer the following research questions:Research Questions
1. Does teaching creativity to high school students have any significant effect on the cognitive-related aspects of their creativity when doing the project based tasks individually?
2. Is there any statistically significant deference between females and males when doing the project-based tasks individually?
3. Does teaching creativity to high school students have any significant effect on the cognitive-related aspects of their creativity when doing the project based tasks individually?
4. Is there any statistically significant deference between females and males when doing the project-based tasks collaboratively?MethodParticipants in this study were 73 students high school students (33 females and 40 males) with 14 to 16 years of age, who were selected through purposive sampling according to whether they had previously attended any extracurricular activities held at school. These students had enrolled in the seasonal school of creativity held by Fars Elite Foundation, whose purpose is to increase the students creativity. In these workshops, the students generally learn how to observe the environment around themselves, how to detect problems, how to brainstorm for the problems, and how to evaluate their ideas to select one as a solution to the observed problem. The study used the one-group, pre-test post-test design in which the researchers assessed the creativity of the students before and after the instructions through task-based assessment. The pretest was a project-based task examining the students level of creativity with regard to the cognitive aspects of creativity, including the ability to observe, analyze data, think coherently, identify in-text relationships, and use schemata. Following that, the workshops started and the students took part in different workshops. At the end of the program, a post-test was administered in which the students were asked to provide their responses to another project-based task examining the aforementioned factors. A scale was designed to assess the tasks based on the stated criteria. Two raters assessed the responses provided by the students through the given rating scale. To reduce misunderstandings, the two raters practiced using the scale before they applied it to evaluate the tasks. Using Cramer Correlation Coefficient, interrater reliability was assessed between the two raters. With r = .82, the results suggested a high degree of agreement based on Cohen (1998).ResultsThe results revealed that the creativity instruction had a statistically significant effect on the cognitive aspects of both male and female students, no matter whether they accomplished the tasks individually or collaboratively. That said, the results indicated that all of the six factors including observation ability, thinking ability, data analysis, coherent thinking, identification of in-text relationship, and using schemata increased more significantly for female students in the post-test, especially when they performed on the tasks individually. However, coherent thinking of the boys did not show any statistically significant differences in the post-test when they did the tasks individually. Moreover, no statistically significant difference was seen in the collaborative performance between female and male students while doing the tasks.DiscussionThere are different reasons for the obtained information. First of all, based on Schmidts (2010) awareness hypothesis, one can argue that when students participated in the workshops with thinking and creativity essence, they became aware of creativity and thinking strategies, which they applied in the post-test task. On top of this, the hands on policy used to instruct the students might have helped them to enhance their criticality in thinking and creativity. Finally, the syllabus design of the seasonal schools of creativity and ideation might have contributed to the students enhanced creativity when performing on the second tasks. This could be insightful for the instruction of creativity. The findings bear some implications for teaching and promoting creativity in high school students.Keywords: Instructing Creativity, Cognitive Factors, Ideation, Observation Ability -
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی آموزش خلاقیت بر خلاقیت و عزت نفس دانش آموزان دختر دوره ابتدایی اسلامشهر، اجراشده است. برای این منظور 120 نفر (60 نفر گروه آزمایشی و 60 نفر گروه کنترل) از دانش آموزان مقطع ابتدایی به روش نمونه گیری خوشه ایانتخاب شدند. روش پژوهش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. ابزارهای مورداستفادهمورداستفاده در این پژوهش، پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (1965) و آزمون تصویری خلاقیت تورنس (1969) می باشند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفتهقرارگرفته اند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش خلاقیت تاثیر مثبت بر خلاقیت و عزت نفس دانش آموزان دارد. آموزش خلاقیت به دانش آموزان منجر به ارتقای معنادار ابعاد سیالی، ابتکار و بسط در این گروه شده است. اما در بعد انعطاف پذیری، رشد معناداری حاصل نشده است.کلید واژگان: آموزش خلاقیت, خلاقیت و عزت نفسThe effectiveness of creativity on creativity training and self-esteem of elementary school studentsThe aim of this study was to investigate the effect of Creativity training on creativity and self-esteem of female students in primary school in Islamshahr.
For this purpose, 120 patients (60 cases and 60 controls) of elementary students were selected by cluster sampling. In this study, Rosenberg Self-Esteem Scale (1965) and Visual Creative Torrance (1969) is used. The collected data have been analyzed using ANCOVA.
The results showed that Creativity training has a positive effect on student's creativity and self-esteem. Training student's creativity to lead to a significant improvement of fluency, originality and elaboration in this group. But in terms of flexibility, there has been a significant growth.Keywords: Creativity training, creativity, self, esteem -
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی آموزش خلاقیت بر خلاقیت و عزت نفس دانش آموزان دختر دوره ابتدایی اسلامشهر، اجراء شده است. برای این منظور 120 نفر (60 نفر گروه آزمایشی و 60 نفر گروه کنترل) از دانش آموزان مقطع ابتدایی به روش نمونه گیری خوشه ایانتخاب شدند. روش پژوهش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (1965) و آزمون تصویری خلاقیت تورنس (1969) می باشند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش خلاقیت تاثیر مثبت بر خلاقیت و عزت نفس دانش آموزان دارد. آموزش خلاقیت به دانش آموزان منجر به ارتقای معنادار ابعاد سیالی، ابتکار و بسط در این گروه شده است. اما در بعد انعطاف پذیری، رشد معناداری حاصل نشده است.کلید واژگان: آموزش خلاقیت, خلاقیت و عزت نفس
-
با توجه به اهمیت روزافزون خلاقیت در جهان معاصر، مساله ی آموزش خلاقیت در سطح مدارس ابتدایی مورد توجه قرار گرفت و جهت بررسی این مساله، دو پژوهش انجام پذیرفت. پژوهش نخست به بررسی تاثیر آموزش خلاقیت بر افزایش خلاقیت دانش آموزان پسر دبستانی پرداخت. پس از انجام پیش آزمون با ابزار محقق ساخته در سطح گروه آزمایشی (67 نفر) و گروه کنترل (58 نفر)، آموزش خلاقیت به مدت 12 هفته به گروه آزمایشی ارایه گردید. نتایج به دست آمده از آزمون گروه های آزمایشی و کنترل، با روش اندازه گیری های مکرر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان دهنده ی تفاوت معنادار گروه آزمایشی با گروه کنترل بود. پس از مشخص شدن تاثیر مثبت آموزش خلاقیت بر روی خلاقیت کودکان، پژوهش کیفی و طولی دوم، با هدف دستیابی به الگویی بومی جهت ارایه به اولیای آموزشی در جهت آموزش خلاقیت، طی 4 تابستان متوالی انجام پذیرفت. در این پژوهش 40 نفر از کودکان پیش دبستانی و دبستانی دختر و پسر، شرکت داشتند. نتایج حاصل از این پژوهش کیفی، ضمن تایید تاثیر مثبت آموزش خلاقیت، در سطح افراد مورد بررسی، در عمل به ارایه ی الگویی اولیه جهت چگونگی اعمال روش های آموزش خلاقیت به دانش آموزان پیش دبستانی و دبستانی رسید. یافته های اخیر، الگوی مناسبی جهت چگونگی به کارگیری روش های مختلف آموزش خلاقیت و محتوای لازم در این جهت را در اختیار معلمان و مربیان آموزشی، قرار خواهد داد.
کلید واژگان: خلاقیت, آموزش خلاقیت, دانش آموز, پیش دبستان, دبستان, معلم, مربیGiven the role creativity plays in the contemporary world, the creativity training was investigated in elementary schools. To this end, two studies were conducted. The first study examined the effect of teaching creativity on elementary student's creativity. Initially a pre-test devised by the researcher was administered to both experimental group (67 subjects) and control group (58 subjects). Then the experimental group participated in a 12-week creativity training course. The results of the tests taken by the experimental and control groups were analyzed, using recurrent measurements. The findings showed a significant difference between the two groups with the experimental group outperforming the control group. Drawing on these findings showing the positive effect of creativity training on student's creativity, the second longitudinal and qualitative study was conducted on 40 pre-school and elementary male and female students in 4 consecutive summers. This study aimed to develop a native model which instructors can use for the purpose of teaching creativity to students. Showing the positive effect of creativity training on student's creativity, this study also provides a model which illustrates how creativity training methods can be applied. Moreover, it provides the teachers and trainers with guidelines regarding the content of a creativity course.Keywords: creativity, creativity training, student, pre, school, elementary school, teacher, trainer -
چکیدهزمینهیکی از ویژگی های اساسی و سازنده انسان، خلاقیت است که در رشد و تکامل فرد و تمدن بشری نقش موثری دارد. پژوهشگران معتقدند که دوران کودکی سرآغاز شکل گیری روند تفکر خلاق است. تاکنون اثر متغیرهای بسیاری بر خلاقیت مورد بررسی قرار گرفته است، اما تاثیر آموزش خلاقیت به مادران بر افزایش خلاقیت کودکان نادیده گرفته شده است.هدفاین پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش خلاقیت به مادران بر افزایش خلاقیت کودکان پیش دبستانی اجرا گردید.روشروش پژوهش شبه آزمایشی در قالب طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش 60 نفر کودک پیش دبستانی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند و هر گروه از 30 نفر(15 دختر و 15 پسر) کودک پیش دبستانی تشکیل شده بودند. ابتدا از کودکان هر دو گروه آزمایش و کنترل، پیش آزمون تفکر خلاق تورنس فرم الف و ب تصویری به عمل آمد. پس از اجرای پیش آزمون، برنامه آموزش خلاقیت برای مادران گروه آزمایش به مدت 24 ساعت(یک روز در هفته، هر جلسه چهار ساعت) اجرا شد. سپس کودکان به مدت یک ماه تمرینها و بازی های در فضای آزاد را انجام دادند و سرانجام بعد از گذشت دو ماه پس آزمون اجرا گردید. تحلیل داده ها با آزمون تحلیل واریانس چند متغیری انجام شد.یافته هایافته ها نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در مولفه های اصالت، سیالی، بسط و خلاقیت کل تفاوت معناداری وجود دارد. اما در مولفه انعطاف پذیری تفاوت معناداری مشاهده نشد. همچنین بین کودکان پیش دبستانی دختر و پسر در مولفه های گوناگون خلاقیت تفاوت معناداری وجود نداشت.بحث و نتیجه گیریبا توجه به نتایج به دست آمده میتوان گفت آموزش خلاقیت به مادران بر خلاقیت کودکان پیش دبستانی تاثیر دارد.
کلید واژگان: آموزش خلاقیت, کودکان پیش دبستانی, مادران -
امروزه تحلیل و بررسی «خلاقیت در آموزش» مورد توجه پژوهشگران و برنامه ریزان آموزشی است. نظام های آموزشی، با برنامه ها، اهداف، محتوا و سایر عوامل آموزشی خود، نقش موثری در توسعه یا تخریب خلاقیت دانش آموزان دارند و معلمان در این زمینه نقش کلیدی ایفا می کنند.
در این مقاله، پس از بحث درباره خلاقیت، به عنوان رویکردی آموزشی و بررسی نظریه ها و الگوهای یادگیری خلاق، مانند الگوی رانکو و چاند (1995) و موضوع آموزش خلاقیت در معلمان، ابتدا به صورت عام و سپس به طور خاص در ایران که توسط نگارنده طراحی و سپس تحت دو عنوان پژوهشی مورد بررسی قرار گرفته است، می پردازیم. محور اصلی برنامه آموزش، الگوی رشد خلاقیت است که در آن به پنج جنبه اساسی عملکرد معلم، درابعاد: محیطی- اجتماعی، عاطفی- شناختی، فکری، آموزشی، و فیزیکی، توجه شده است.
در بخشی از پژوهش یاد شده نیز تاثیر برنامه و الگوی رشد خلاقیت بر مهارت معلمان بررسی شده است تجزیه و تحلیل اطلاعات براساس آزمون T، در این پژوهش نیمه تجربی، بیانگر تاثیر مثبت برنامه و تایید فرضیه پژوهش است. بازخورد معلمان مبنی بر تغییر عملکرد آنها در کلاس، به رغم گذشت چند سال، از بهره گیری سازنده آنها از این الگو حکایت می کند.
کلید واژگان: خلاقیت, الگوی رشد خلاق, الگوی یادگیری خلاق, آموزش خلاقیت, عملکرد خلاق معلمانToday the analysis and review of ‘creativity in education’ are considered by researchers and education planners. Educational systems can develop or destruct creativity in students through aims, programs contents, and other educational factors. Here is where the teachers have key roles.This article discuses creativity as an instructional approach and surveys creative learning theories and models including Runco, Chand (1995) and Derringer (1983). It then notices teachers creativity training in general and in Iran (Hossieni 1381). This is examined through two studies.The main part of the program is a model of creativity development with essential dimensions: Social-environmental, emotional-cognitive, reflective, instructional, and physical.Part of this survey studies effects of model on teachers’ skills.Analysis of information through T-test shows positive effect of program and confirms the hypotheses of this semi-experiment survey. The feedbacks by teachers about the change in their operation in class implies that the model is useful. -
تاثیر روش آموزش مساله محور بر افزایش خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه سوم راهنمایی شهر دلیجانپژوهش حاضر با عنوان تاثیر روش آموزش مساله محور بر افزایش خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان طراحی و اجرا شده است. فرض اصلی پژوهش بر این باور متکی است که به کارگیری روش آموزش مساله محور بیشتر از روش های سنتی در پرورش خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان موثر است. به منظور بررسی این فرض, پژوهش به صورت تجربی با دو گروه آزمایش و گواه با اجرای پیش آزمون و پس آزمون انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پسر سال سوم راهنمایی شهر دلیجان در سال تحصیلی 83-82 تشکیل می داد که از بین آنها 120 نفر به عنوان...
کلید واژگان: خلاقیت, آموزش خلاقیت, آموزش مساله محور, پیشرفت تحصیلی
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.