به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "تخیل" در نشریات گروه "علوم تربیتی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «تخیل» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • فاطمه زهرا رضایی*، صدیقه طاهره ساری

    استفاده از تخیل در آموزش دروس ابتدایی با وجود اهمیت آن همواره مغفول مانده است,استفاده از آن می تواند به عنوان یک فرصت مهم در آموزش کودکان مطرح گردد. این پژوهش درصدد است با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی به شناسایی و تبیین عناصر برنامه درسی مبتنی بر تخیل برای دوره ابتدایی,بپردازد. برای تحلیل داده ها از روش کدگذاری استفاده شد و داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA مورد تحلیل قرار گرفتند. با توجه به نتایج به دست آمده برای عناصر آرمان های تربیتی 6 مقوله,محتوا,مواد و فعالیت های آموزشی 4 مقوله,راهبردهای یاددهی - یادگیری 6 مقوله,نقش و تعامل مربی با کودک 2 مقوله و ارزشیابی 3 مقوله شناسایی گردید. با توجه به توصیفی بودن ارزشیابی در دوره ابتدایی در ایران ویژگی های شناسایی شده می تواند در جهت ارتقای کیفیت آموزش در دوره ابتدایی موثر واقع شود. گنجاندن ویژگی های عناصر مرتبط با برنامه درسی مبتنی بر تخیل در سرفصل دوره کارشناسی آموزش ابتدایی,موجب کارایی و اثربخشی آموزش معلمان ابتدایی و یادگیری دانش آموزان آنان خواهد شد.

    کلید واژگان: برنامه درسی, تخیل, یادگیری
  • مجید تقی نجات*، حبیب الله دانش شهرکی

    پژوهش حاضر با هدف برشماری اهم کارکردهای معرفتی تخیل در حوزه تعلیم و تربیت با تکیه بر نظرات صدراییان صورت گرفته است. در این پژوهش که از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد، گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و هدف آن از نوع کاربردی است، همچنین روش آن تحلیل محتوای کیفی می-باشد. در پی پژوهش حاضر مشخص شد که تخیل شامل قوای خیال و متصرفه است که محل ذخیره و دخل و تصرف در صور هستند. در نگاه صدرایی، صور خیالی صادر از نفس انسانی بوده و مجرد هستند. همچنین بنابر قاعده اتحاد عالم، علم و معلوم، هرآنچه که انسان تعلیم می گیرد، با آن متحد شده و شکل دهنده حرکت جوهری اوست که از آن جمله، دریافت های او در حوزه خیال است. از همینجا، ارتباط حرکت جوهری، تخیل و تعلیم و تربیت مشخص می گردد. تعلیم و تربیت در معنای حقیقی اش همان تعالی و قرب به خداست و در این راستا کارکردهای معرفتی تخیل متعدد بوده و بازشماری همه آنها امری دشوار، بلکه نشدنی است. اهم آنها عبارت اند از: محاکات، روایتگری، زمینه-ساز علم حضوری، هویت سازی، خواطر الهی و شیطانی، تزکیه تخیل. از این موارد، برخی کاملا بدیع و برخی در عین تکراری بودن اما با نگاهی نو مطرح شده اند.

    کلید واژگان: تخیل, تعلیم و تربیت, محاکات, روایت گری, تزکیه
    Majid Taghinejat *, Habibollahe Danesh Shahraki

    The current research was carried out with the aim of enumerating the most important epistemological functions of imagination in the field of education, relying on Sadraian's opinions. In this research, which is descriptive-analytical, data collection is by library method and its purpose is practical, and its method is qualitative content analysis. As a result of the present research, it was found that imagination, includes the faculties of manipulation and imagining which is storage of and act of manipulating the particular mental images. in Sadra's view, imaginary forms are emanation of the humanity soul and immaterial. Also on the Identity of the Knower and the Known, the human Identity with Everything human learns and It is the shaper of his change in substance, which is one of his findings in the field of imagining. From here, the connection between essential movement, imagination and education is determined. Education in its true meaning is exaltation and closeness to God, and in this regard, the Epistemological functions of imagination are numerous, and it is difficult, if not impossible, to count them all. Some of them are: mimesis, narration, foundation of present knowledge, identity creation, divine and evil thoughts, cultivation of imagination. Of these cases, some are completely original and some are repeated but with a new perspective.

    Keywords: imagination, education, mimesis, narration, Cultivation
  • رحیم دهقان، سید هادی سهرابی*

    قانون طلایی به عنوان یک قانون عام اخلاقی توصیه می کند که؛ با دیگران بگونه ای رفتار کن که در همان موقعیت رضایت می دهی با تو چنان رفتار شود. علیرغم تصدیق این قانون از سوی تمام انسان ها، به نظر می رسد نوعی شکاف بین نظر و عمل به این قانون وجود دارد. بخشی این شکاف، در موانع مربوط به ساحت بینشی انسان ریشه دارد که نیازمند واکاوی است. از این رو، مساله اصلی در این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده، این است که عمده ترین موانع مربوط به ساحت بینشی انسان بر سر راه تحقق این قانون چیست و چه راهکارهایی در جهت رفع این موانع می توان ارایه داد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که؛ ضعف قوه تخیل، عدم داشتن تصویر دقیق از برابری انسان ها، و نیز متاثر بودن شناخت پسند و ناپسند از عواطف انسانی، از عمده ترین موانع بینشی انسان در جهت تحقق این قانون است. بر همین اساس، تقویت قوه تخیل، درک همسانی انسان ها در ساختار وجودی، و مهار و جهت دهی عواطف و احساسات را می توان از جمله راهکارهای ناظر به موانع بینشی دانست. در حقیقت ضعف انسان ها در تخیل و عدم درک ساختار مشترک موجب شده است تا تصویر دقیقی از این قانون نداشته باشند و در تعاملات اجتماعی، آن را بکار نبندند. از این رو، لازمه تحقق این قانون رفع موانع مذکور بر اساس راهکارهای بیان شده در این مقاله است.

    کلید واژگان: قانون طلایی, انسان, جامعه, ساحت بینشی, تخیل
    Rahim Dehqan, Hadi Sohrabi *

    The golden rule as a general moral law recommends that; behave others the way you would like to behaved in the same situation. Despite the theorival approval of this law by all human beings, it seems that there is a gap between human theorical point of views and their practice according to this law. A part of this gap is rooted in the obstacles related to the field of human vision.  Therefore, the main issue in this research, which is carried out with a descriptive-analytical method, is that what are the main obstacles related to human vision on the way to the realization of this law and what solutions can be provided to solve these obstacles? Research findings show that; Weakness of imagination, not having an accurate picture of the equality of humans, as well as being the knowledge influenced by human emotions, are among the major obstacles of human vision towards the realization of this law. Based on this, strengthening the imagination, understanding the similarity of humans in the existential structure, and controlling and directing emotions and feelings can be consider among the solutions. In fact, people's weakness in imagination and lack of understanding of the common structure has caused them not to have an accurate picture of this law and not to use it in social interactions. Therefore, it is necessary to comply with this law to remove these mentioned obstacles based on the solutions stated in this article.

    Keywords: Golden rule, human being, society, Field of Vision, Imagination
  • ایوب مرادی*، سارا چالاک

    ژیلبر دوران فیلسوف و متفکر فرانسوی، ریشه بسیاری از خیال پردازی های بشر را کهن الگوهایی می داند که خاستگاه اصلی آن ها ترس از گذر زمان و تلاش برای کنترل آن است. برهمین اساس نمادهای خیالی را به دو منظومه اصلی روزانه و شبانه تقسیم می کند. منظومه روزانه بازنمایی کننده ترس از مرگ و منظومه شبانه تعدیل کننده این هراس است. این رویکرد نقش شایانی در تشخیص انگیزه های پنهانی داشت که به شکل ناخودآگاه خود را بر ذهن هنرمند تحمیل می کنند. رمان «آن سوی دریای مردگان» از معصومه میرابوطالبی اثری است که دغدغه اصلی خود را مسئله مرگ و نحوه ارایه آن برای مخاطب نوجوان قرار داده است. نویسنده در این اثر با بهره گیری از تصاویری خیالی تلاش کرده است تا مخاطب خود را با جلوه ای متناسب از مرگ مواجه سازد. مقاله حاضر که به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است در پی بررسی شیوه اثرگذاری تصاویر رمان یادشده در تعدیل ترس مخاطب نوجوان از مرگ است. نتایج نشان گر آن است که نویسنده بیشترین استفاده را از منظومه روزانه تخیلات داشته است و در این میان ریخت های حیوانی، تاریکی و سقوطی به ترتیب بیشترین انعکاس را دارند. تقابل های موجود در این تصاویر بازنمایی کننده مرگ و زندگی و هراس از مرگ و مواجهه مطلوب با این هراس است.

    کلید واژگان: تخیل, منظومه روزانه تخیلات, منظومه شبانه تخیلات, ژیلبر دوران, رمان نوجوان, آن سوی دریای مردگان
    Ayoob Moradi *, Sara Chalak

    Gilbert Durand French thinker considers the roots of human fantasies to be archetypes, the main origin of which is man's fear of the passing of time and his attempt to control it. Accordingly, he divides imaginary symbols into two main regimes, day and night. The daily regime represents the people's fear of death and the night's regime moderator of this fear. This approach played an important role in identifying hidden motives that subconsciously impose themselves on the artist's mind. The novel "Beyond the Sea of the Dead" by Mirabutalebi is a work whose concern is the issue of death and how it is presented to the adolescent audience. In this work, an attempt has been made to confront the audience with appropriate faces of death by using imaginary images. The present article, seeks to examine the effect of the images of the mentioned novel in modulating the adolescent audience's fear of death. The results show that the author has made the most of the daily regime of fantasies, with Animal symbol, darkness and falling being the most reflected, respectively. The contrasts in these images represent death and life and the fear of death and the proper confrontation with this fear.

    Keywords: IMAGINATION, Didactic literature, Gilbert Doran, Teen Novel, Beyond the Dead Sea
  • آرزو پایدارفرد*، فاطمه شفیعی

    مسئله مهم برای نگارندگان این مقاله آن است که روزبه روز تصویرسازی های کتاب های کودک از جهت فرم ها، رنگ ها و پردازش های شخصیت های داستانی گیراتر می شود؛ ولی به ندرت از قابلیت منحصر به فرد نقوش و تزئینات قرآنی برای آزاد کردن و فعال کردن تخیل خلاق کودکان - که اندام و ابزار وصول به عالم مثال (خیال) به عنوان منبع صور مثالی و تماثیل هنری در اسلام به شمار می رود - استفاده می شود. زیبایی شناسی اسلامی، که در نقوش تذهیب های قرآنی به ویژه در دوره تیموریه و صفویه مشهود است، شامل نقوش هندسی، ختایی ها و اسلیمی ها، نور، رنگ، مواد و تکنیک عالی اجرا و حسن ترکیب چون تعادل، هماهنگی، تکرار مداوم و حرکت پیوسته نقوش و رنگ هاست. ذهن کنجکاو کودک جویای حقیقت و دوستدار کشف است. فضای تذهیب های قرآنی به سبب تغییرات مناسب و بکر بودن عناصر تذهیبی و بی شباهتی به دنیای واقعی، قدرت کشف را در کودک و نوجوان بیشتر می کند و به او مجال تفکر می دهد. این مقاله در صدد است با روش پژوهش تطبیقی−تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و با استفاده از پرسشنامه اثبات کند که تصویرسازی نسخه های قرآنی با تزئیناتی جذاب و تفکربرانگیز ویژه مخاطبان کودک با توجه به الگوهای شاخص قرآن آرایی به ویژه الگوهای متعلق به دوره صفویه امکان پذیر بوده و خاصیت انتزاعی این نقوش و نمادین بودن رنگ ها، به آنها توانایی فعال کردن قوه خیال را می بخشد.

    کلید واژگان: تذهیب قرآنی, کودکان و نوجوانان, تربیت دینی, مفاهیم نمادین, تصویرسازی, ختایی, اسلیمی, خلاقیت, تخیل
    Arezo Paydarfard*, Fatemeh Shafie

    The important issue for the authors of this article is that the images in the children’s books are becoming more and more attractive as far as form, colors and characterizations are concerned. However, rarely do they use the unique capability of the Quranic designs and embellishments for activating the children’s creative imagination – which is considered the tool for reaching the world of imagery as the source of artistic illustrations in Islam.
    Islamic aesthetics, which is observable in the designs of Quranic gildings especially in Teymurid and Safawid periods, includes geometrical designs, Khutaie, Eslimi, light, color, high-level techniques and themes of good composition such as equilibrium, harmony, continuous repetitions, and steady movement of designs and colors. The curious mind of a child is seeking the truth and loves discovery. The atmosphere of the Quranic gildings, due to proper changes and ingenious nature of gilding themes as well as their difference from the real world, increases the discovery power in the children and the juveniles and gives them opportunity to think. The present article is seeking to use a comparative-analytical method as well as library resources and questionnaires to prove that depictions in the Quran with attractive and incentive embellishments for children considering the preeminent models of embellishing the Quran, especially those belonging to the Safawid period, is possible, and the abstract nature of those designs as well as the symbolic nature of the colors give them the power to activate the imagination faculty.

    Keywords: gilding the Quran, the child, the juvenile, religious education, symbolic concepts, depiction, Khutaie, Eslimi, creativity, imagination
  • افضل سادات حسینی*، تحسیم الیاسی، بیژن عبدالکریمی، سید مهدی سجادی
    تحول مفهوم استعاره و کارکرد آن، چون مینیاتوری از مطالعات زبان، رویکردهای متفاوت زبانی را چون پیوستاری نشان می دهد که در یک سر آن زبان آرمانی راسل و ویتگنشتاین نخست و در سر دیگر زبان هنری و وجودی هایدگر قراردارد. در مقابل نگاه نمادین و پوزیتیویستی فیلسوفان تحلیلی اولیه که شفافیت و وضوح قابل اشاره را مطلوب می دانستند، رویکرد شاعرانه و وجودی نیچه و هایدگر ، ابهام، رازآمیزی و حتی جنون را چون سبکی از زندگی می ستاید. با فاصله های متفاوت از دوسر این طیف، اندیشمندان و جریان های فکری مختلفی قراردارند که هر یک آموزه های متفاوتی پیش روی می گذارتد. این پژوهش با ارائه گزارشی مختصر از تحول مفهوم و کارکرد استعاره، نشان می دهد جایگاه واهمیت استعاره در مطالعات زبان، به طور فزاینده ای از سنت بلاغی فاصله گرفته، گاه چون ماهیت زبان، وگاه چون توضیح دهنده ی فرایندهای شناختی و تربیتی ارتقا یافته است. ضمن گزارش این تحول مفهومی و کارکردی، تعدیل عقل گرایی، اهتمام به قوه ی تخیل و برجسته شدن رویکردهای زیبایی شناختی، کثرت گرایی و پذیرش روایت های مختلف، فاصله گرفتن از جزم های تجربه گرایی، احترام به طبیعت و افزایش دغدغه های زیست محیطی، و توجه روزافزون به زبان مادری چون پیامدهای ترببیتی آن استنتاج شده است.
    کلید واژگان: استعاره, مفهوم, تربیت, تخیل, زبان محلی
    Afzalsadat Hoseini *, Tahsim Elyasi, Bejan Abdolkarimi, Seyed Mahdi Sajadi
    The transformation of the concept of metaphor and its functioning is a miniature of language studies that depicts different linguistic approaches, such as the spectrum of one side of that formal language Russell and Wittgenstein, and the other side of Heidegger's artistic and existential language. In contrast to the symbolic and positivist view of the early analytical philosophers who believed that clarity and resolution were desirable, the Nietzsche and Heidegger's poetic and existentialist approach looks ambiguous, mysterious, and even madness as a way of life. With different distances from this spectrum, there are different thinkers and currents of thought, each with different teachings. This research, by presenting a brief account of the transformation of the concept and function of the metaphor, shows that the concept and function of metaphor are increasingly removed from the rhetorical tradition, sometimes as the nature of language, and sometimes as a description of cognitive and educational processes. The educational result of the report is the conceptual and functional development of metaphor, the recommendation to modify rationalism, focus on the imagination and highlighting the aesthetic approaches, pluralism and acceptance of different narratives, distance from the dogma of empiricism, respect for nature and increasing environmental concerns, and increasing attention to mother tongue.
    Keywords: Metaphor, concept, education, Imagination, local language
  • طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی*، افسانه عبدلی
    زیبایی شناسی به دانش چگونگی استفاده از حس ها برای دانستن اشاره دارد. هدف از نگارش این مقاله، بررسی و معرفی دیدگاه ماکسین گرین درباره هنر و زیبایی شناسی و استخراج اشارات وی در تربیت زیبایی شناسی است. بدین منظور، هدف پژوهش این است که گرین درباره هنر و زیبایی شناسی چه آموزه هایی دارد؟ برآیند توجه به این آموزه ها در آموزش وپرورش چیست؟ برای پاسخ به سوالات، نخست با استفاده از روش های تحلیل و نوشتن، برخی از مقالات و مصاحبه های گرین درباره این موضوع مطالعه شد؛ آنگاه بر اساس دیدگاه ایشان درباره هنر و زیبایی شناسی، اشارات و راهبردهای کلیدی در تربیت زیبایی شناسی استخراج شد. او زیبایی شناسی را یک صفت برای تجربه زیبایی شناسی و نامی برای درک تبعیض ها و فهم هنرهای مختلف می داند. گرین به سه دلیل اصلی و کلیدی تربیت زیبایی شناسی را در دوره معاصر مهم می داند: 1) بازنمودن فضاهای ذهنی، 2) هوشیاری گسترده و 3) کشف اهمیت تخیل. از دیدگاه گرین آنچه زیبایی شناسی را اعتلا می بخشد، هنر است. تمام سعی گرین این است که متصدیان آموزش وپرورش را از غفلت فزاینده ای که راجع به آموزش عمومی هنر و زیبایی شناسی شده است، آگاه کرده و اهمیت آن را در زندگی گوشزد کند.
    کلید واژگان: ماکسین گرین, تربیت زیبایی شناسی, سوادآموزی زیبایی شناسی, هنر, تخیل, تخیل اجتماعی, فضای عمومی
    T. Javidi. K.J. *, A. Abdoli
    Aesthetics refers to the knowledge of how to use senses to know. The purpose of this study was to introduce Maxine Greene's views about art and aesthetic and its implications on aesthetic education. So, in this article, authors are looking for doctrines of art and aesthetics from Greene's viewpoints. What are the outcomes of these doctrines in education? Therefore, in order to answer to these questions, first, by using analysis and writing methods, some Greene's articles and interviews that associated with this subject were studied, then based on her views about art and aesthetic, key implications and strategies in aesthetic education was inferred. Greene considers arts as a name for appreciation discrimination and understanding various arts. Greene believed aesthetic education in contemporary thought is important because of three main reasons: 1) Opening spaces through aesthetics education, 2) Becoming wide-awake, 3) Discovering the Importance of Imagination. From Greene's viewpoints what makes aesthetics grow is art. In general, all the effort of Greene is that inform professionals of education from the increasingly neglected public education of art and aesthetics.
    Keywords: Maxine Greene, Aesthetic education, Aesthetic Literacy, Art, Imagination, Social imagination, Public space
  • صابر عبدالملکی، محمد آرمند
    بازی جزء لاینفک زندگی کودکان، مفهومی پویا و پیچیده است که به علت وجود تعاریف مبهم از آن به خصوص وقتی درزمینه کلاس قرار می گیرد، به یک مفهوم و عمل نامعلوم تبدیل می شود. داشتن درک درست از ماهیت بازی و انواع آن باعث می شود مربیان دوره های پیش دبستانی و مهدکودک محیطی سازنده و خلاق را برای رشد همه جانبه کودکان فراهم آورند. هدف پژوهش حاضر بررسی مفهوم بازی از دیدگاه مربیان مهدکودک و پیش دبستان های شهر تهران بود. روش پژوهش کیفی با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی بود. به این منظور 23 نفر از مربیان مهدکودک و پیش دبستانی که شرایط نمونه موردنظر را داشتند با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند و اکتشافی در قالب دو سوال اصلی مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده، ثبت و کدگذاری شد و در قالب مقوله های اصلی طبقه بندی گردید. تحلیل محتوای درک مربیان از مفهوم بازی منجر به شناسایی 256 کد اولیه، 16 زیر مضمون و 5 مضمون اصلی تخیل (فعالیت های نمادین، جاندار پنداری، رویاپردازی) ؛ درگیری فعال (درگیری جسمی و روانی در انجام بازی، همکاری بین بازیکنان) ؛ هیجان انگیز (لذت بخش، نشاط و شادمانی، سرگرمی، احساس خوشایندی، امیدواری، آرامش) ؛ سیالیت قانونمندی (قوانین مشخص و درعین حال منعطف و قابل تغییر، دست کاری قوانین و چگونگی انجام بازی) و فرایند یادگیری (هدفمندی، رشد اجتماعی و شناختی و عاطفی، کشف و خلق) شد. همچنین تحلیل محتوای درک مربیان از انواع بازی در کلاس منجر به شناسایی 52 کد اولیه، 6 زیر مضمون و 2 مضمون اصلی بازی بدون ساختار (شاگرد محوری، بدون برنامه ریزی قبلی) و بازی ساختارمند (مربی محور، هدفمند، تاکید بر یادگیری، برنامه ریزی شده) شد.
    کلید واژگان: کودک, بازی, تخیل, هیجان انگیز, سیالیت قانونمندی, درگیری فعال, فرایند یادگیری
    saber abdolmaleki, Mohammad Armand
    The play, an integral part of the life of children, is a dynamic and complex concept, which becomes an unknown concept and action due to its ambiguous definitions, especially when it comes in the class. Having a true understanding of the nature of play and its types will make the instructors of pre-school and kindergarten courses provide a creative and constructive environment for children to grow comprehensively. The purpose of the present study was to investigate the concept of play from the viewpoint of preschool and kindergartens teachers in Tehran. The research method was qualitative using the phenomenological approach. For this purpose, 23 kindergarten and pre-school teachers who had the required conditions were interviewed using semi-structured interview and explorations with two main questions. Data were collected, recorded, coded, and classified into main categories. Content analysis of teachers’ perception of the play concept led to the identification of 256 primary codes, 16 sub-themes and 5 main themes of imagination (symbolic activities, imagery, dreaming); active involvement (physical and psychological involvement in the play, cooperation between players); exciting ( pleasure, joy and happiness, fun, pleasure, hope, relaxation); regulatory fluidity (specific, but flexible and changeable rules, manipulating the rules and how to play), and the learning process (purposefulness, social and cognitive and emotional development, discovery and creations). Also, analyzing the content of the perception of teachers from classroom plays led to the identification of 52 initial codes, 6 sub-themes, and 2 main themes of unstructured plays (student-centered, without prior planning) and structured plays (coaching, goal-oriented, emphasis on learning).
    Keywords: Child, Play, Imagination, Exciting, Regulatory fluidity, Active engagement, Learning process
  • مهدی خبازی کناری*، سهیلا هاشمی، مائده محمدپور
    انسان موجودی با ظرفیت ها و توانایی های عظیم است که ازجمله آن ها قدرت تخیل او است. این پژوهش با هدف تحلیل کارکرد نظام آموزشی، با محوریت کتاب های درسی فارسی و شیوه تدریس معلمان فارسی و نقش آن ها در پرورش قوه تخیل دانش آموزان، انجام شده است. روش پژوهش توصیفی بوده و از دو روش تحلیل محتوا و مصاحبه نیمه ساختاریافته با معلمان برای جمع آوری داده ها استفاده گردید. نمونه پژوهش شامل 12 کتاب فارسی دوره ابتدایی و 15 معلم فارسی می باشد. سنجش تخیل بر اساس دو مولفه فهم اسطوره ای و فهم رمانتیک موردبررسی قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد فهم اسطوره ای به میزان بیشتری، در مقایسه با فهم رمانتیک، در کتاب های درسی مورد تاکید بوده است. معلمان نیز در آموزش فارسی عمدتا در چارچوب اهداف درسی ازپیش تعیین شده در زمینه خواندن و نوشتن و دستور زبان عمل می کردند. در تبیین یافته های حاصل می توان به تاکیدات اهداف آموزشی ادبیات فارسی بر مهارت خواندن، نوشتن و دستور زبان و همچنین عدم آشنایی معلمان با راهبردهای آموزشی و روش های تدریس موثر در رشد و پرورش تخیل توجه نمود.
    کلید واژگان: تخیل, روش تدریس, کتاب درسی, معلم, نظریه ایگان
    Mahdi Khabbazi Kenari*, Soheila Hashemi, Maedeh Mohammad Pour**
    Human is known as an organism with great capacities and capabilities. One of these capabilities is imagination. This research was conducted with the goal of analyzing the function of education system with focus on the role of content of Persian Literature textbooks and teachers’ teaching methods on the development of students’ imagination. The research method was descriptive. Data was collected using content analysis and semi-structured interview. Twelve primary school Farsi textbooks were analyzed based on 2 components of imagination including mythic and romantic understanding and 15 teachers were interviewed as well. Findings of the textbooks’ content analysis indicated that comparing with romantic understanding; mythic understanding had more contribution to imagination development. Regarding the teaching method, teachers illustrated that they put more emphasis on reading, writing and structure and they taught students based on the predetermined education goals and whatsoever they learned during in-service training. It was explained that imagination has been ignored one the one hand because of the one-sided concentration on acquiring predetermined skills of reading, writing and structure and on the other hand, due to teachers’ lack of familiarity with educational strategies and teaching methods, effective on the development of imagination.
    Keywords: Egan Theory, Imagination, Teacher, Teaching Method, Textbook
  • سهیلا هاشمی، مهدی خبازی کناری، رقیه شعبانی
    پژوهش حاضر به تحلیل محتوای کتاب های درسی علوم دوره ابتدایی بر اساس چگونگی و میزان به کارگیری تخیل پرداخته است. پژوهش کمی و به شیوه ی تحلیل محتوا انجام شد. نمونه شامل کتاب های درسی علوم 6 پایه تحصیلی دوره ابتدایی بود. داده ها با استفاده از تحلیل محتوای قیاسی بر اساس شاخص های تخیل نظریه اشتاینر شامل مفاهیم منعطف، تخیل مشارکتی/عینی و تفکر شهودی جمع آوری و تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل محتوا نشان داد که میزان توجه کتاب های علوم به شاخص های تخیل متفاوت بوده است. در خصوص مقایسه ی شاخص های تخیل در کتاب های علوم، بیشترین توجه به شاخص مفاهیم منعطف و کمترین به ترتیب به تخیل مشارکتی/ عینی و تفکر شهودی بوده است، به طوری که در این میان سهم کتاب های علوم پایه سوم و چهارم از همه کمتر و در حد صفر بوده است. متمایز دانستن شناخت از تخیل، یکی دانستن تخیل و فانتزی و اولویت ها و برتری های آموزشی و پرورشی خانواده و نظام آموزشی می تواند دلایلی برای نادیده گرفتن تخیل در کتاب های درسی علوم باشد.
    کلید واژگان: تحلیل محتوا, تخیل, دوره ابتدیی, علوم
    Soheila Hashemi, Mahdi Khabbazi Kenari, Roghayeh Shabani
    This research analyzed the content of primary schools’ science textbooks through applying imaginative thinking. Research was a quantitative content analysis. 6 primary school’s science textbooks were selected to be investigated. Based on imagination parameters in Steiner’s view including flexible concepts, participative/objective imagination, and intuitive thinking, textbooks were analyzed through deductive content analysis. Findings indicated that science textbooks had different emphasis on using imagination. Considering the aforementioned components, emphasis on flexible concepts was more than the other components; it was notable that the contribution of the third and the fourth grades’ science textbooks were lower than the other textbooks. The findings revealed that, differentiating cognition and imagination, equalizing imagination and fantasy, educational priorities and preferences of families and the educational system might be the reasons of overlooking imagination.
    Keywords: Content analysis, Imagination, Primary school, Science textbooks
  • نامدار ابراهیمی محمود مهرمحمدی
    هدف اصلی این پژوهش، تبیین و تشریح دو رویکرد تربیتی پرسش محور و پاسخ محور و پیامدهای این دو رویکرد بر رفتارهای متخیلانه و خلاقانه کودکان می باشد. برای دست یابی به این هدف از روش توصیفی– تحلیلی بهره گرفته شد. در این راستا، روابط میان پرسشگری، تخیل و خلاقیت مورد تحلیل قرار گرفته و نقش رویکردهای تربیتی مختلف در تقویت یا تضعیف این ویژگی ها تبیین شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که چگونه رویکردهای تربیتی متفاوت می توانند فرصت و زمینه آفرینندگی را فراهم کرده یا از بین ببرند. بر این اساس استدلال شد که یک محیط تربیتی پاسخ محور قدرت تخیل دانش آموزان را خشکانده و خلاقیت آنها را زایل می سازد. اگر نظام های تربیتی علاقه مند به تقویت آفرینندگی دانش آموزان هستند، باید فرصت پرسشگری را برای دانش آموزان فراهم نمایند و آنها را برای پرسیدن پرسش های متخیلانه تشویق و تحریک کنند. درواقع، خلاقیت در یک فضای پرسشگرانه شکوفا می شود نه در محیطی که تاکید بر پاسخ های مشخص، مهم ترین ویژگی آن است. بنابراین، نظام آموزش و پرورش باید تخیل و پرسشگری را به عنوان دو ویژگی مهم تفکر انسان که اندیشیدن به امکان های جدید و راه حل های بدیع را میسر ساخته و خلاقیت را امکان پذیر می سازد، ارج گذاشته و مورد تاکید قرار دهد.
    کلید واژگان: تخیل, خلاقیت, رویکرد تربیتی پاسخ محور, رویکرد تربیتی پرسش محور, پرسش های متخیلانه
    Namdar Ebrahimi, Mahmoud Mehrmohammadi
    The purpose of this study is to explain and explore dimensions and features of answer oriented and question oriented approaches and to examine the consequences of these two approaches for children''s imaginative and creative behavior. For this purpose the descriptive - analytical method was used. In this regard، the relationships between the questioning، imagination and creativity were discussed and the role of different educational approaches in strengthening or weakening of these features was explained. This study indicates that how the different pedagogical approaches can provide opportunities for creativity or eliminates it. Accordingly، it was argued how an answer oriented environment dried students'' imagination and their creativity. If educational systems are interested in strengthening the students'' creativity، they must provide questioning opportunity and encourage them to ask imaginative questions. Indeed، the imagination and creativity flourish in a radically reformulated question oriented atmosphere not in an environment that emphasizes predetermined answers that conforms to formal knowledge. Therefore، the educational systems should value the imagination and questioning as a two important feature of human thought that facilitate creativity and innovative solutions.
    Keywords: Imagination, Creativity, Answer oriented education approach, Question oriented education approach, Imaginative questions
  • محمد عسگری*، محسن احمدی طهور سلطانی، ناهید یلفانی
    زمینه
    پیشرفت های انسان حاصل خلاقیت و نوآوری است. دنیا به سرعت در حال تغیر است و تفکر خلاق کلید رویارویی با مشکلات، سازگاری و پیروزمندی انسان است.
    هدف
    هدف تحقق حاضر، تعیین تاثیر آموزش به روش نمایش خلاق بر خلاقیت نوآموزان دوره پیش دبستانی شهر همدان در سال تحصیلی 91-1390 بود.
    روش پژوهش: برای این منظور، نمونه ای به حجم 60 نفر (28 دختر و 32 پسر) و در قالب 4 کلاس، به روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب و به تصادف در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. روش این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی بود. ابتدا از تمامی نوآموزان (دختر و پسر) آزمون تفکر خلاق در عمل و حرکت تورنس به عمل آمد. پس ازآن، گروه های آزمایش به مدت ده جلسه یک ساعتی، آموزش به روش نمایش خلاق دریافت کردند، درصورتی که گروه های کنترل به روال معمول ادامه داده و آموزشی دریافت نکردند. پس از اتمام آموزش گروه های آزمایش، دوباره همه آزمودنی ها به آزمون مذکور پاسخ دادند.
    یافته ها
    تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره برای نمرات افتراقی و تحلیل واریانس یک متغیره نشان داد که: آموزش نمایش خلاق بر خلاقیت و خرده مقیاس های آن (سیالی، ابتکار و تخیل) تاثیر معنی دار دارد. به علاوه، تعامل آموزش نمایش خلاق و جنسیت، خلاقیت و خرده مقیاس ابتکار کودکان پیش دبستانی را افزایش داده بود، ولی بر خرده مقیاس های سیالی و تخیل تاثیر معنی دار نداشت. در کل تاثیر همزمان نمایش خلاق و جنسیت بر خلاقیت و ابتکار نوآموزان معنی دار بود، اما سیالی و تخیل نوآموزان فقط تحت تاثیر نمایش خلاق بود.
    نتیجه گیری
    خلاقیت را می توان با استفاده از آموزش به روش نمایش خلاق آموزش داد.
    کلید واژگان: خلاقیت, نمایش خلاق, ابتکار, تخیل, سیالی
    Mohammad Asgari*, Mohsen Ahmadi Tahour Soltani, Nahid Yalfani
    Background
    Human development is the result of creativity and innovation. The world is rapidly changing and creativity thinking is the copping key with the problems of human adaptation and success.
    Purpose
    The aim of this study was to determine the effect of creative drama training on the creativity preschool’s students in Hamadan city.
    Method
    A sample of 60 preschool’s students (28 girls and 32 boys) and four classes, with multi- stage selection method randomly were selected and randomly were assigned in controls and experimental groups. The first, all of boys and girls responded Torrance's Creative Thinking in Action and Movement, then, the experimental groups were taking 10 sessions drama creativity training. Finally, all of boys and girls responded Torrance's Creative Thinking in Action and Movement.
    Findings
    Data analysis whit MANOVA for differential scores showed that the creative drama training has effect on creativity and its subscales (fluency, initiative and imagination). In addition, interaction of creative drama training and gender was increased the creativity and initiative of preschool students, But didn’t increased fluency and imagination.
    Conclusion
    Creativity can be taught using creative drama teaching methods.
    Keywords: motivation achievement, locus of control, risk, taking, creativity
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال