جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "تربیتی" در نشریات گروه "علوم تربیتی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «تربیتی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
هدف
هدف پژوهش حاضر شناسایی چالش های کیفیت مدارس عادی دولتی در راستای عدالت آموزشی و تربیتی بود.
روشاین پژوهش با رویکرد کیفی و روش مطالعه موردی انجام شد. مشارکت کنندگان پژوهش، مدیران مدارس عادی دولتی مقطع متوسطه دوم شهر سمنان در سال تحصیلی 03-1402 بودند که 44 نفر طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. داده های به دست آمده با استفاده از روش بازخورد مشارکت کننده اعتباریابی شدند و روایی داده ها با استفاده از معیار کیفیت (موثق بودن) سنجیده و مورد تایید قرار گرفت. داده ها با روش تحلیل مضمون تحلیل شدند.
یافته ها:
نتیجه تحلیل داده ها منجر به شناسایی 323 مضمون پایه، 27 مضمون سازمان دهنده در زمینه چالش های کیفیت مدارس عادی دولتی گردید. که در قالب 5 مضمون فراگیر به شرح 1. چالش سیاسی، 2. چالش مدیریتی، 3. چالش مالی، 4. چالش ساختاری، 5. چالش نیروی انسانی طبقه بندی شد.
نتیجه گیری:
نتایج پژوهش نشان داد که چالش های کیفیت مدارس عادی دولتی شناسایی شده در این پژوهش و راهکارهای ارائه شده میتواند گسترش برابری فرصت ها و عدالت آموزشی را به همراه داشته باشد.
کلید واژگان: تربیتی, عدالت آموزشی, کیفیت مدارسObjectiveThe purpose of the study was identifying the challenges of public normal schools based on educational and educational justice.
MethodsThe current research was applied in terms of its purpose and qualitative in terms of how to collect data, which was done using thematic analysis. The research population included the principals of public schools of the second secondary level in Semnan city in the academic year 2023-2024, and sampling was done using a Purposive sampling non-probability method. Data collection continued until theoretical data saturation and 44 semi-structured interviews were conducted.
ResultsData coding was done manually and the result of data analysis led to the identification of 323 basic themes, 27 organizing themes in the field of challenges of public schools which were classified in the form of five global themes, including 1.political challenge, 2. administrative challenge, 3. financial challenge, 4. structural challenge, 5. manpower challenge.
ConclusionThe results of the study showed that the proposed solutions are effective for providing and expanding equal opportunities and educational justice.
Keywords: Education, Educational Justice, Quality Of Schools -
هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر تمایل دانش آموزان به مسجد بر اساس طرح شهید بهنام محمدی بوده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر روش آمیخته است که در بخش کیفی از بررسی اسنادی و در بخش کمی از روش پیمایشی مقطعی استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل مربیان و دانش آموزان شهر تهران است. نمونه نحقیق حاضر بر اساس جدول مورگان تعداد 103 نفر بوده که پرسشنامه محقق ساخته بر روی آنان اجرا گردید. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و آمار استنباطی (T تک نمونهای، طیف مطلوبیت نانلی، T دو گروه مستقل، و آزمون فریدمن) استفاده شد. یافته ها نشان داد که بر اساس دیدگاه مخاطبین طرح شهید بهنام محمدی موانع جدی از لحاظ عوامل تاثیرگذار درونی طرح مبنی بر عدم جذب نوجوانان وجود ندارد. در رابطه با اولویت بندی مقوله ها از منظر میزان تاثیر آن ها بر عدم جذب مخاطبین به مسجد از دیدگاه مخاطبین نیز اولویت بندی مقوله ها در نمونه به ترتیب بدین قرار است: برنامه ریزی و محتوای آموزشی (با میانگین 2.75)، مقوله بی توجهی به نسازها و اقتضایات سنی (با میانگین 2.71)، امکانات و تسهیلات (با میانگین 2.56)و همچنین و در نهایت مقوله نیروی انسانی تاثیرگذار (با میانگین 2.52). همچنین یافته ها نشان داد که در مقوله های امکانات، نیازها و اقتضایات، و نقش خانواده، میانگین امتیاز در بین مربیان بیشتر از مقدار آن در مخاطبین است. به بیان دیگر مربیان طرح در مقایسه با مخاطبین در رابطه با مقوله های ذکر شده معتقدند این عوامل در عدم جذب نوجوانان به مسجد بیشتر تاثیر داشته است. نتایج کل بیانگر آن است که بیشتر عوامل جذب دانش آموز نوجوان به مسجد مربوط به عوامل موثر خارج از مسجد است.کلید واژگان: دین داری, نوجونان, دانش آموزان, مساجد, تربیتیThe purpose of this research was to identify the factors influencing students' desire to go to the mosque based on the plan of Shahid Behnam Mohammadi. In terms of practical purpose, the present research is a mixed method in which the qualitative part of the document review and the quantitative part of the cross-sectional survey method are used. The statistical population of this research includes teachers and students of Tehran. Based on Morgan's table, the current random sample was 103 people, and the researcher-made questionnaire was implemented on them. Descriptive statistics and inferential statistics (one-sample T, Nunley's utility spectrum, independent two-group T, and Friedman's test) were used to analyze quantitative data. The findings showed that based on the opinion of the audience of Shahid Behnam Mohammadi project, there are no serious obstacles in terms of the internal influencing factors of the project regarding the lack of youth recruitment. Regarding the prioritization of the categories from the point of view of their impact on not attracting the audience to the mosque, from the audience's point of view, the prioritization of the categories in the sample is as follows: planning and educational content (with an average of 2.75), the category of inattention to Constructions and age requirements (with an average of 2.71), facilities and facilities (with an average of 2.56) and finally the category of effective human resources (with an average of 2.52). Also, the findings showed that in the categories of facilities, needs and requirements, and the role of the family, the average score among trainers is higher than its value among the audience. According to other statements, the trainers of the project believe that these factors had a greater impact on not attracting teenagers to the mosque, compared to the contacts regarding the mentioned categories.Keywords: Religion, teenagers, students, Mosques, education
-
پژوهش حاضر، با هدف بررسی پیامدهای تربیتی و رفتاری یادگیری به شیوه کلاس معکوس انجام گرفت. روش پژوهش، کیفی، از نوع پدیدارشناسی است. مشارکت کنندگان این پژوهش، والدین و دانش آموزان پسر دوره ابتدایی شهرستان بیرجند در سال تحصیلی 1399-1400 بودند. با توجه به ماهیت پژوهش، از روش نمونه گیری هدفمند، از نوع معیار، استفاده شد که با مصاحبه نیمه ساختاریافته با 12 نفر، شامل 7 دانش آموز و 5 نفر از والدین آنها، داده های اخذشده به اشباع رسید. داده های حاصل، به روش کلایزی (2002) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و از نرم افزار MAXQDA11 به عنوان ابزار تحلیل داده ها استفاده شد. همچنین جهت ارزیابی یافته های پژوهش، از معیار گوبا و لینکلن (1985) استفاده شد. یافته های پژوهش، در 4 مضمون اصلی تربیتی و رفتاری شامل: پیامدهای «فردی و شخصی»، «اجتماعی»، «ارتباطی و روابط بین فردی» و «محیطی و زمانی» دسته بندی شدند. تجارب دانشآموزان و والدین نشان می دهد که استفاده از کلاس معکوس که در دو بخش آموزش خارج از کلاس و تعمیم یادگیری در کلاس درس، صورت می گیرد، پیامدهای فردی، شخصی و اجتماعی مختلفی برای دانشآموزان به همراه داشته است؛ به طوری که وقتی در منزل یا در محیط دیگر، یادگیری خود را دنبال می کنند، شخصی سازی یادگیری برای آنها اتفاق می افتد؛ از سوی دیگر، در مرحله دوم یادگیری به شیوه کلاس معکوس، دانش آموزان در حوزه مسایل اجتماعی و سطوح مختلف ارتباطات آموزشی، دچار تحول می شوند. به طورکلی، نتایج پژوهش نشان می دهد یادگیری به شیوه کلاس معکوس، پیامدهای تربیتی و رفتاری مثبتی را به همراه دارد. همچنین یافته های پژوهش، زمینه را برای بررسی دیگر پیامدهای یادگیری به شیوه کلاس معکوس فراهم می آورد.
کلید واژگان: پیامد, تربیتی, رفتاری, کلاس معکوس, پدیدارشناسیThe current research was conducted with the aim of investigating and analyzing the educational and behavioral consequences of learning in a flipped classroom. The research method is qualitative and phenomenological. The participants of this research were the boy students of a primary school and their parents in Birjand city in the academic year of 2020-2021. According to the nature of the research, a criterion-type purposive sampling method was used, and with a semi-structured interview of 12 participants, including 7 students and 5 of their parents, the obtained data reached saturation. The data obtained from the students' and parents' lived experiences were analyzed using the Colizzi method (2002) and MAXQDA11 software was used as a data analysis tool. Also, Guba and Lincoln (1985) criterion was used to evaluate the research findings. The research findings were categorized into 4 main educational and behavioral themes, including "individual and personal", "social", "communication and interpersonal relations" and "environmental and temporal" consequences. The experiences of the students and parents show that the use of the flipped classroom, which takes place in two parts of education outside the classroom and the generalization of learning in the classroom, has brought different individual, personal and social consequences for the students; So that when they pursue their learning at home or in another environment, individual education and personalization of learning happen to them, and, on the other hand, in the second phase of the flipped class, students undergo transformation in the field of social issues and different levels of educational communication. In general, the results of the research show that using the flipped classroom method has brought positive educational and behavioral consequences. Also, the findings of the research provide the basis for examining other consequences of learning in the flipped classroom manner.
Keywords: Consequence, Educational, Behavioral, Flipped classroom, Phenomenology -
تحقیق حاضر ازجمله تحقیقات کیفی است که به صورت میدانی اجرا شده است. روش کیفی مورد استفاده در تحقیق حاضر از نوع پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل معلمان ورزش در مناطق محروم بودند. برای اجرای کار از روش نمونه گیری هدفمند و با رویکرد نمونه گیری همگون و درعین حال با رعایت حداکثر تنوع نمونه گیری استفاده شد. نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری شکل گرفت. درنهایت تعداد 15 مصاحبه در این خصوص انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات در تحقیق حاضر مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل موضوعی استفاده شد. بر اساس نتایج، 5 عامل جسمی، روانی، تربیتی، آموزشی و ورزشی در بی عدالتی در ورزش مدارس مناطق محروم تاثیرگذار است. به مدیران فعال در این زمینه پیشنهاد می شود با رفع مشکلات پیش روی ورزش مدارس در مناطق محروم ازجمله اختصاص بودجه بیشتر، نیروی انسانی باانگیزه تر و امکانات بیشتر شرایط شرکت دانش آموزان این مناطق را در فعالیت های ورزشی بیشتر کنند.کلید واژگان: جسمی, روانی, تربیتی, آموزشی, ورزشیThe present study is one of the qualitative researches that was conducted as the field work. The qualitative method used in this study was phenomenological. Participants included the sport teachers in the deprived areas. Purposeful sampling method was used with homogeneous sampling approach, while observing the maximum sampling diversity. Sampling was done until the theoretical saturation was reached. Finally, 15 interviews were conducted in this regard. The research tool was a semi-structured interview. Thematic analysis was used to analyze the data. The results showed that 5 physical, psychological, educational, training and sport factors are influential on the injustice at the schools' sport in the deprived areas. The principals are suggested to improve the conditions for the students in these areas, so that they could participate in the sport activities by solving the problems of sport at schools in the deprived areas, such as allocating more funds, more motivated manpower and more facilities.Keywords: Physical, mental, educational, Training, sport
-
هدف اصلی پژوهش کنونی، پاسخ به این سوال اساسی است که یک فرد مسلمان در برابر مسئله لذت و بهره مندی از آن، چه موضعی باید داشته باشد؟ آیا باید از همه لذت ها بهره بگیرد و یا از همه آنها اعراض کند؛ یا اینکه از بعضی بهره مند شود و از بعضی دیگر دوری نماید؟ روش تحقیق در این مقاله، روش توصیفی تحلیلی و استنتاجی است. یافته های تحقیق بیانگر این است که مسئله لذت دارای اقسام و انواع گوناگون می باشد که عبارتند از: لذت های حسی و بدنی، لذت های عقلی و ذهنی، لذت های عرفانی و قدسی. مطابق آیات قرآنی و احادیث مربوطه باید از هریک از لذت های مذکور بدون افراط و تفریط استفاده کرد و اما از لذت هایی که موجب آزار دیگران یا موجب پشیمانی و رنج روحی خود فرد می شوند، اعراض شود و نیز از لذت هایی که ضرر بدنی و جسمانی دارند و نیز لذت هایی که موجب خراب شدن آخرت انسان می گردند، دوری شود.
کلید واژگان: اخلاق, ارزشی, اسلام, ایجابی, تربیتی, لذت, سلبیThe main purpose of this study is to find an answer to the main question of what a Muslim is supposed to do when he/she is faced with the issue of pleasure and enjoyment. Should he/she take pleasure or avoid all of them, or he/she is just supposed to benefit from some and avoid others? This is a descriptive-analytical and inferential research. The research findings indicated that pleasures are of different types including sensory and physical pleasures, intellectual and mental pleasures, mystical, and spiritual pleasures. According to the Qur'anic verses and Hadiths, man should enjoy each of these pleasures without extreme and excessive use. Yet, pleasures that cause annoyance to others, or cause regret and spiritual suffering for oneself, should be avoided. Pleasures that cause physical and bodily harms and those which spoil the Hereafter, must be avoided too.
Keywords: ethics, value, Islam, proactive, educational, pleasure, preventive -
اعضای هیئت علمی دانشگاه در حرفه خود، با سه نقش عمده پژوهش، تدریس و خدمات درگیرند. تمرکز آموزش عالی بر پژوهش، موجب کم رنگ شدن تدریس در بین هیئت علمی شده و اطلاعات اندکی در مورد چیستی و چگونگی توسعه دانش تدریسی در آموزش عالی، موجود است. از سوی دیگر دانش تدریس، نوعی از دانش عملی است و همین، باعث پیچیدگی مطالعه آن شده است. مدل های مختلفی برای بررسی دانش عملی تدریس ارائه شده که پژوهش حاضر، مبتنی بر مدل دانش محتوایی- تربیتی انجام شد که با ماهیت رشته ای بودن تدریس در آموزش عالی، مطابقت دارد. این پژوهش با هدف بررسی چگونگی توسعه دانش تدریسی استادان ریاضی و به روش پدیدارشناسی انجام شد و داده های آن، از طریق مصاحبه های نیمه ساختاری با تعدادی از مدرسان رشته ریاضی جمع آوری شد. نتایج این پژوهش نشان داد که اغلب مدرسان، از طریق الگوگیری، تکرار درس، جزوه ها و کتاب های ریاضی، دانشجویان، همکاران، تجربه های دوران دانشجویی، منابع و مستندات آموزشی و هدایت گری، دانش محتوایی- تربیتی خود را توسعه می دهد ومسیر این توسعه، از سمت دانش محتوایی به یادگیرنده است و توجه به این منابع در طول مسیر، برای توسعه دانش محتوایی- تربیتی، نیاز به عامل دیگری به نام تامل بر عمل دارد.کلید واژگان: دانش محتوایی, تربیتی, دانش عملی تدریس, آموزش ریاضی دانشگاهی, توسعه دانش تدریسیFacultymembers are engaging with three important rolesat university includingteaching, research and services. However, themain focus of higher education on researchhas caused the neglectof teaching among faculty members.This isresulted in lack of information about what and how to develop teaching knowledge in different higher education disciplines.As well, teaching knowledge is practical in nature and that,contributed to the complexity of its study. Among different models,pedagogical content knowledge (PCK) model was chosen to study the nature ofmathematicsinstructorsteaching knowledgeat higher education level.The data were collected through semi-structured interviews,with a number of university mathematicsinstructors. The data were analyzed using phenomenology. The analysis revealed that university mathematics teachers develop their pedagogical content knowledge,through some resourcesincluding model making, repeating courses, mathematics textbooks, students, colleagues, and theirprior experiencesas student, educational resourcesand mentoring. Moreover, the direction of PCK development is from content to learner and considering these resourcestowards the developmentof PCK,yet needs another factor as reflection on action, is influencial.Keywords: Pedagogical Content Knowledge (PCK), practical teaching knowledge, university mathematics teaching, teaching knowledge development
-
این پژوهش با هدف بررسی مقایسه ای عملکرد آموزشی و تربیتی معلمان شرکت کننده در برنامه معلم پژوهنده با سایر معلمان در سه دوره ی تحصیلی استان اردبیل انجام گرفته است. روش تحقیق از نوع علی- مقایسه ای می باشد. جامعهآماری این پژوهش شامل ،67 نفر معلمان شرکت کننده در برنامه معلم پژوهنده، 11700 نفر سایر معلمان و 1287 مدیر در سه دوره ی تحصیلی استان اردبیل می باشند. روش نمونه گیری در معلمان پژوهنده به صورت هدفمند، سایر معلمان و مدیران به طور تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته در مقیاس لیکرت، که توسط مدیران پاسخ داده شد، استفاده گردید. در خصوص روایی پرسشنامه ها از نظرات متخصصین و تحلیل عاملی استفاده شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 96/0 به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون هایt مستقل و f) استفاده شد. نتایج نشان داد که: 1- بین عملکرد آموزشی و تربیتی معلمان شرکت کننده در برنامه معلم پژوهنده با سایر معلمان تفاوت معناداری وجود دارد. 2- بین عملکرد آموزشی و تربیتی معلمان شرکت کننده در برنامه بر اساس مدرک تحصیلی، جنسیت، سابقه خدمت و دوره تدریس آنها تفاوت معناداری وجود ندارد.کلید واژگان: عملکرد آموزشی, تربیتی, برنامه معلم پژوهندهTh main objective of the study was to examine the instructional and educational performance of teachers participating in scholar teachers program with other teachers in three scholastic courses in Ardabil. The research method was causal-comparative. The statistical population was 67 teacher who participated in scholar teachers program, other teachers (11700), and managers (1287) people. The sampling method for scholar teachers was target-oriented, but other groups were sampled by simple random method. The research instrument was a researcher-made questionnaire using likert scale. To determine the validity of the questionnaire, factor analysis and expert views were used. Using cronbachs alpha the reliability was estimated 0.96. Descriptive and inferential statistics (T-test and F) were used to analyse the data. The results showed that there was a significant difference between the scholar teachers instructional and educational performance with other teachers. There was not significant difference between the instructional and educational performance of the teachers participating in the program concerning the sex, record of service, academic degree, and teaching experiences.Keywords: Instructional, educational performance, scholastic teachers program
-
پژوهش حاضر با عنوان«بررسی عوامل آموزشی و تربیتی مؤثر بر میزان اعتماد اجتماعی شهروندان تهرانی به دانشگاه آزاد اسلامی در سال 1389» است. هدف این پژوهش شناخت عوامل تاثیرگذار بر میزان اعتماد اجتماعی در بین شهروندان تهرانی به دانشگاه آزاد اسلامی و دست یابی به یک الگوی نظری تحلیلی می باشد که با استعانت از نظریه های مرتبط، عوامل مهم و اثر گذار مورد بررسی قرار می گیرد. پژوهش حاضر با طرح پرسش هایی که آیا عوامل اشاره شده بر میزان اعتماد اجتماعی به دانشگاه آزاد اسلامی مؤثر است؟ ضریب تاثیر کدام یک از عوامل و شاخص ها بیشتر است؟، به تحلیل و تبیین موضوع پژوهش پرداخته است. روش تحقیق این پژوهش، پیمایشی و ابزار سنجش، پرسشنامه پنج گزینه ای مبتنی بر مقیاس لیکرت است. اعتبار محتوایی ابزار سنجش با توجه بهCVR1 بدست آمده 85/0 است وسنجش روایی سازه ای با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی و آماره 3KMO برابر 91/0 بدست آمده که در سطح بالایی بوده و نشان ازهمبستگی گویه های مقیاس است. در بحث سنجش پایایی ابزار اعتماد اجتماعی، گویه های منتخب در دو بررسی مقدماتی و نهایی مورد تحلیل قرار گرفتند که نتایج حاصل نشان می دهد مقیاس های بکار رفته از قابلیت اعتماد قابل قبولی برخوردارند. به طوری که ضرایب همبستگی در بررسی نهایی افزایش را نشان می دهد و آلفای مقیاسها در بررسی مقدماتی90/0 و در بررسی نهایی برابر با 95/0 است که هر دو در حد بالایی است. نمونه مورد مطالعه 1000 نفر از دانشجویان واحدهای منطقه هشت دانشگاه آزاد اسلامی و والدین آنها هستند که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و در نهایت با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای انجام مباحث مدل سازی از نرم افزار لیزرل3 استفاده شده است.
نتایج این پژوهش بر وجود یک الگوی رابطه معناداری و مستقیم بین شاخص های متغیرهای مستقل عوامل آموزشی و تربیتی با متغیر وابسته میزان اعتماد اجتماعی حکایت دارد. مهم ترین معرف های شاخص های آموزشی به ترتیب اهمیت غنی بودن کتابخانه،کیفیت آموزشی،امکانات و فضای آموزشی است. به عبارت دیگر با ارتقاء کمی و کیفی شاخص های آموزشی و تربیتی، میزان اعتماد به دانشگاه آزاد اسلامی افزایش می یابد. همچنین مهم ترین معرف های شاخص های اجتماعی به ترتیب اهمیت،پایگاه اجتماعی فرد و جایگاه اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی است به عبارت دیگر با ارتقاء کمی و کیفی شاخص های اجتماعی،میزان اعتماد به دانشگاه آزاد اسلامی افزایش می یابد. همچنین نتایج الگوسازی معادلات ساختاری حکایت از رابطه بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته است. با توجه به شاخص های الگوسازی می توان استدلال کرد که مدل های ارائه شده از برازش خوبی برخوردار بوده و انطباق مطلوبی بین مدل به تصویر درآمده و یا مدل ساختاری شده با داده های تجربی فراهم گردیده است. به عبارت بهتر متغیرهای فوق صلاحیت لازم را جهت استفاده در قالب یک مدل نهایی پژوهش را دارند.
کلید واژگان: اعتماد اجتماعی, دانشگاه آزاد اسلامی, مدلسازی معادلات ساختاری, آموزشی, تربیتیThe purpose of the study is to identify the effects of educational factor on social trust in Islamic Azad University among Tehrani Citizen in 2010. It initially sought whether there was a relationship between social and educational factors of Iranian society and their social trust and which factor shows a higher impact factor. It was a survey research and data were gathered by administering a questionnaire to 1000 students of Islamic Azad University who were selected through cluster sampling method. The researcher-made questionnaire was based on Likert scale with the content validity index of 0.85 and Alpha index of 0.95. In order to analyze the data and test research theoretical model, SPSS and LISREL softwares were used respectively. The results of this study revealed that there is a significance relationship between social and educational factors (including social status of parents, social status of Islamic Azad University, access to library, quality of education, educational space, and educational structure) and the dependent variable, i.e., social trust. Moreover, the results of structural equation model imply the relation between independent and dependent variables which can be claimed that presented models have pleasant fitting and there is favorite conformity between depicted model or structural model with empirical data; this means that the variables have suitable qualification to be used in the final model of research.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.