جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "خردمندی" در نشریات گروه "علوم تربیتی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «خردمندی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
بررسی الگوی ساختاری خردمندی براساس سازگاری هیجانی و انسجام خود با تاکید بر نقش میانجی تجربه شیفتگی در دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه طلوع مهر قمهدف
هدف از پژوهش حاضر، ارائه ی الگوی ساختاری ساختاری خردمندی براساس سازگاری هیجانی و انسجام خود با تاکید بر نقش میانجی تجربه شیفتگی بود.
روشروش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی (معادلات ساختاری) بود. از میان دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه طلوع مهر قم 200 نفر، با توجه به ملاک های ورود و خروج به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس خردمندی آردلت (2003)، مقیاس سازگاری هیجانی رابیو و همکاران (2007)، مقیاس حس انسجام آنتونووسکی (1987) و مقیاس تجربه شیفتگی جکسون و اکلند (2002) بود. به منظور تحلیل مدل پژوهش از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS24 استفاده شد.
یافته هایافته ها نشان داد که سازگاری هیجانی (001/0=P، 54/0 β =)، انسجام خود (017/0=P، 30/0 β =) و تجربه شیفتگی (016/0=P، 30/0 β =) دارای اثر مثبت و معنی داری بر خردمندی بودند. انسجام خود اثر مثبت و معنی داری بر تجربه شیفتگی داشت (001/0=P، 34/0 β =)؛ اما سازگاری هیجانی (698/0=P، 06/0 β =) دارای اثر معنی داری بر تجربه شیفتگی نبود. نتایج غیرمستقیم مدل پژوهش نشان داد که انسجام خود از طریق میانجی گری تجربه شیفتگی اثر غیرمستقیم بر خردمندی داشت؛ اما سازگاری هیجانی از طریق میانجی گری تجربه شیفتگی اثر غیرمستقیم بر خردمندی نداشت. در مجموع نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود.
نتیجه گیریاز این رو، می توان با تدوین مداخلات روان درمانی ازطریق تاثیرگذاری بر متغیرهای سازگاری هیجانی، انسجام خود و تجربه شیفتگی، اثربخشی این متغیرها بر خردمندی را بررسی کرد.
کلید واژگان: انسجام خود, سازگاری هیجانی, تجربه شیفتگی, خردمندیInvestigating the structural model of wisdom based on emotional compatibility and self-coherence with emphasis on the mediating role of infatuation experience in undergraduate female students of Tolo Mehr University, Qom.PurposeThe purpose of this research was to present a structural model of wisdom based on emotional compatibility and self-coherence, emphasizing the mediating role of the experience of infatuation.
MethodThe descriptive research method was of the correlation type (structural equations). 200 female undergraduate students of Tolo Mehr University of Qom were selected according to the entry and exit criteria using multi-stage cluster sampling. The tools used in this research included Ardelet's wisdom scale (2003), Rabiot et al.'s emotional adjustment scale (2007), Antonovsky's sense of coherence scale (1987), and Jackson and Eckland's fascination experience scale (2002). In order to analyze the research model, the structural equation model was used using AMOS24 software.
FindingsThe findings showed that emotional adjustment (P = 0.001, β = 0.54), self-coherence (P = 0.017, β = 0.30) and the experience of infatuation (P = 0.016, β = 0.30) β =) had a positive and significant effect on wisdom. Self-coherence had a positive and significant effect on the experience of infatuation (P = 0.001, β = 0.34); But emotional compatibility (P = 0.698, β = 0.06) did not have a significant effect on the experience of infatuation. The indirect results of the research model showed that self-coherence had an indirect effect on wisdom through the mediation of infatuation experience; But emotional adjustment did not have an indirect effect on wisdom through the mediation of infatuation experience. Overall, the results showed that the model had a good fit.
ConclusionTherefore, it is possible to evaluate the effectiveness
Keywords: Self-Coherence, Emotional Compatibility, Experience Of Fascination, Wisdom -
نشریه رهیافتی نو در مدیریت آموزشی، سال پانزدهم شماره 3 (پیاپی 67، امرداد و شهریور 1403)، صص 239 -259
پژوهش حاضر از نوع هدف بنیادی- کاربردی، رویکرد به کار گرفته شده کیفی و از نوع سنتز پژوهی و راهبرد مورداستفاده فراترکیب است.حوزه پژوهش برای این تحقیق شامل کلیه مقالات و پایان نامه های منتشرشده طی 20 ساله(2023-2003) است. به شیوه نمونه گیری تا حد کفایت داده ها،تعداد 42 مقاله انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات فیش برداری از نتایج و یافته های مقالات بوده است.اطمینان پذیری از کدهای مستخرجه با استفاده از دو استاد خبره صورت پذیرفت.تحلیل داده ها با استفاده از روش دسته بندی کردن مقوله ها مبتنی براساس مقوله های باز، مقوله محوری و مقوله هسته ای انجام گرفت. بطور کلی نتایج تحقیق نشان داد،ابعاد رهبری عقلانی مدارس مشتمل بر(عدالت محوری، تصمیم گیری عاقلانه، خردمندی،روح فلسفی، خدا محوری انگیزه سازی،قضاوت منطقی، و اخلاق متعالی) بوده است
کلید واژگان: رهبری عقلانی, عدالت محوری, خردمندی, انگیزه ساز, خدا محوریThe current research is of the type of basic-applicative goal, the applied qualitative approach, and the type of research synthesis and the strategy used is meta-composite. The scope of this research includes all articles and theses published in 20 years (2003-2023). 42 articles were selected by sampling to the extent of data sufficiency. The data collection tool has been a slip of the results and findings of the articles. The reliability of the extracted codes was done using two expert professors. The nuclear category was done. In general, the results of the research showed that the dimensions of rational school leadership included (justice-centered, wise decision-making, wisdom, philosophical spirit, God-centered motivation, logical judgment, and transcendental ethics).
Keywords: Rational Leadership, Justice-Oriented, Wisdom, Motivator, God-Oriented -
هدف پژوهش حاضر، ارائه اصول آموزش خردمندی بر مبنای ابعاد خرد در اندیشه ی اسلامی است. برای رسیدن به این هدف، دو گام برداشته شده است. در گام اول دیدگاه قرآن کریم (به عنوان منبع اصلی دین اسلام) در مورد خرد، از طریق روش تحلیل مفهومی مورد بررسی قرار گرفته است تا ابعاد خرد از دیدگاه قرآن کریم مشخص شوند. از جمله ابعاد خردمندی از دیدگاه قرآن «تفکر (در آیات تکوینی یا شگفتی های آفرینش)»، «علم گرایی (پشتوانه ی علمی) و دوری از پندارگرایی»، «ذکر (هوشیاری)»، «آزاداندیشی و پرهیز از تقلید»، «غربال گری و پیروی از بهترین»، «پندآموزی و عبرت پذیری»، «آینده نگری و عاقبت اندیشی»، «انسجام وجودی (هماهنگی علم و گفتار با عمل و رفتار)» و «تقوا (خویشتن داری)» است. در گام دوم، با روش تحلیل استنتاجی، از ترکیب هدف اساسی تربیت از دیدگاه قرآن، که عمل خردمندانه است (مقدمه هنجارین) با ابعاد خرد در قرآن (گزاره های واقع نگر)، اصول آموزش خردمندی (گزاره های تجویزی)، استنتاج و تدوین شدند. از جمله این اصول «آموزش تفکر هدفمند و هدایت شده (تعقل)»، «ترغیب به علم-آموزی و اقامه برهان (ذکر دلیل برای امور)»، «تذکر»، «پرورش تفکر نقاد»، «آموزش و زمینه سازی برای مقایسه و سنجش و انتخاب بهترین»، «عبرت آموزی»، « آموزش تدبیر (ژرف نگری و برنامه ریزی) و احتیاط»، «التزام عملی به دانش و سخن» و «تقویت اراده» است.
کلید واژگان: قرآن کریم, ابعاد خرد, اصول آموزش, عقل, خردمندیThe aim of this research is to present the principles of wisdom education based on the dimensions of wisdom in Islamic thought. Two steps have been taken to achieve this goal. In the first step, the perspective of the Holy Quran (as the main source of Islam) regarding wisdom has been examined through the method of conceptual analysis in order to determine the dimensions of wisdom from the perspective of the Holy Quran. Among the dimensions of wisdom from the perspective of the Qur'an are "Thinking (in the creation verses or the wonders of creation)", "Scientism (scientific support) and avoiding idealism", "Remembering (vigilance)", "Free thinking and avoiding imitation", "screening and following the best", "taking lessons", "futuristic and future-thinking", "existential coherence (harmony of science and speech with action and behavior)" and "piousness (self-respect)". In the second step, with the analytical-inferential method, from the combination of the basic goal of education from the perspective of the Qur'an, which is wise action (the introduction of norms) with the dimensions of wisdom in the Qur'an (realistic propositions), the principles of wisdom education (proposition- prescriptions), were deduced and compiled. Among these principles are "teaching purposeful and guided thinking (intellection)", "encouraging learning and providing evidence (mentioning reasons for matters)", "remarking", "cultivating critical thinking", "teaching and grounding for comparing and assessing and choosing the best", "Edification", "Teaching tact (to think deeply and planning) and prudence", "Practical commitment to knowledge and speech" and "Strengthening the will and refining the self".
Keywords: holy Quran, Wisdom Dimensions, principles of education, intellect, Wisdom -
امروزه مطالعه و بررسی متغیرهای روان شناسی مثبت همچون خردمندی و تعالی خود مورد توجه پژوهش گران حوزه روان شناسی قرار گرفته است. هدف از مطالعه حاضر بررسی روابط ساختاری بین مولفه های خردمندی و تعالی خود در قالب مدلی مکنون است؛ به همین منظور، از دو پرسش نامه تعالی خود لونسون (2005) و مقیاس خودسنجی خردمندی (Webster, 2007) برای انجام تحقیق استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل شهروندان 18 سال به بالای شهر شیراز است، که از این تعداد 338 نفر به روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. پس از تحلیل داده ها، نتایج از هم بستگی بین مولفه های خردمندی و تعالی خود حکایت داشت و تحلیل مدل ساختاری با استفاده از نرم فزار Amos، بیان گر آن است که خردمندی پیش بینی کننده مثبت و معنی دار تعالی خود است (001/0=p، 78/0= β) و می تواند 61 درصد (61/0R2=) از تغییرات تعالی خود را پیش بینی کند. بر اساس نتایج این پژوهش، با توجه به اینکه تعالی خود ازطریق خردمندی پیش بینی پذیر است، پیشنهاد می گردد که با برگزاری کارگاه های آموزشی در ارگان ها و دستگاه های مختلف، به پرورش خردمندی پرداخته شود، تا با خردمندتر شدن افراد جامعه، زمینه رشد و تعالی آنها فراهم شودکلید واژگان: خردمندی, تعالی خود, شهروند, مدل مکنونThe study of positive psychological variables such as wisdom and self-transcendence have recently been the focus of psychology research. The purpose of the present study is to examine the structural relationships between the components of wisdom and self-transcendence in the form of a latent model. To this end, Levonson's self-transcendence questionnaire (2005) and wisdom self-assessment scale (Webster, 2007) were used to conduct the research. The statistical population of the current research included the citizens of the city of Shiraz over 18 years old, of whom 338 people were selected by random multi-stage method. After analyzing the data, the results indicated a correlation between the components of wisdom and self-transcendence and the analysis of the structural model using Amos software suggested that Wisdom is a positive and significant predictor of self-transcendence (p=0.001, β=0.78), predicting 61% (R=0.61) of the changes in its transcendence. According to the results of this study, since self-transcendence is predictable through wisdom, it is recommended to cultivate wisdom by holding educational workshops in various organizations and institutions, so that by making the people of the society wiser, their growth and transcendence will be furnished.Keywords: Wisdom, Self -Transeendence, Citizen, latent model
-
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر خردمندی و پایستگی تحصیلی دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان آمل انجام گردید. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی با اجرای پیش آزمون، پس آزمون و کنترل در دو گروه آزمایش و کنترل بوده است. از میان جامعه آماری پژوهش حاضر، نمونه آماری از طریق نرم افزار g power به تعداد 30 نفر دانشجوی دختر در سال تحصیلی 1401-1400 انتخاب گردیدند. برای گردآوری داده ها، پرسشنامه پنج عاملی ذهن آگاهی بایر و همکاران (2006) وجهت سنجش خردمندی از پرسشنامه سه بعدی خردمندی آردلت و جهت سنجش پایستگی تحصیلی از پرسشنامه پایستگی تحصیلی مارتین و مارش استفاده گردید. آزمودنی های هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو پرسشنامه خردمندی و پایستگی را تکمیل نمودند. پس از اجرای مرحله پیش آزمون گروه آزمایش تحت مداخله آموزشی مهارت های ذهن آگاهی قرار گرفتند در حالی که در طول این مدت هیچ گونه آموزشی به گروه کنترل داده نشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردیدند. نتایج نشان داد بین میانگین نمره های متغیرها در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، تفاوت معناداری وجود دارد و همچنین می توان گفت میزان تغییرات این متغیرها در طی مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، در دو گروه کنترل و ذهن آگاهی یکسان نبوده است، لذا می توان نتیجه گرفت آموزش ذهن آگاهی بر خردمندی و پایستگی تحصیلی موثر بوده است.
کلید واژگان: آموزش ذهن آگاهی, خردمندی, پایستگی تحصیلی, دانشجویان دانشگاه فرهنگیانJournal of Curriculum Development and Educational Planning Research, Volume:13 Issue: 2, 2023, PP 1 -11The present research was conducted with the aim of examining the effectiveness of mindfulness training on the wisdom and academic persistence of female students of Amol Farhangian University. The research was aplied and semi-experimental with pre-test, post-test and a control and an experimental group. From among the statistical population of the study, a sample of 30 female students was selected through g power software in the academic year of 2021-2022. To collect the data, the five-factor mindfulness questionnaire of Baer et al. (2006) was used. Also, Ardelt's three-dimensional wisdom questionnaire was used to measure respondents’ wisdom. Additionally, Martin and Marsh's academic persistence questionnaire was utilized to measure academic persistence. Subjects of both groups completed questionnaires in three stages: pre-test, post-test and follow-up. After the pre-test was conducted, the experimental group was subjected to the educational intervention of mindfulness skills, while no such training was given to the control group. Descriptive and inferential statistics were run for data analysis via SPSS. The results showed that there is a significant difference between the mean scores of the two groups that indicates the effectiveness of the training program.
Keywords: teaching mindfulness, wisdom, academic persistence, Farhangian University students -
در علم روان شناسی، خردمندی به عنوان یک ویژگی شخصیتی، توانایی شناختی و یا ترکیبی از هر دو در نظر گرفته شده است. رابطه بین خردمندی و خداآگاهی در پژوهش های مختلف وجود دارد و این هر دو زمینه ساز رشد اخلاقی در نوجوانان می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل علی تصور از خدا و رشد اخلاقی با میانجی گری خردمندی در دانشآموزان دختر تیزهوش صورت پذیرفت. روش پژوهش، همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه ی این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر تیزهوش (340 نفر) شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1401-1400 بود. حجم نمونه آماری برابر 160 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انجام شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس خردمندی وبستر (SWS)، مقیاس رشد اخلاقی (MDS) و مقیاس وضعیت مذهبی (RSI) بود. تحلیل داده ها به روش آماری مدل معادلات ساختاری انجام شد. بر اساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود. (بیش از 90 /0). به طورکلی نتایج غیرمستقیم مدل پژوهش نشان داد که تصور از خدا از طریق میانجی گری خردمندی اثر غیرمستقیم بر رشد اخلاقی دارد (05/0>P، 54/0= β). . بر طبق نتایج این پژوهش، پیشنهاد می شود برای ترویج رفتار اخلاقی و اهمیت دادن به اصول اخلاق محور، بر تقویت خردمندی و تصور از خدا در برنامه ریزی های تربیتی، آموزشی و به خصوص مشاوره ای تاکید شود و خداآگاهی نوجوانان مورد توجه باشد.
کلید واژگان: تصور از خدا, خردمندی, دانش آموزان تیزهوش, رشد اخلاقیIn psychology, wisdom is considered as a personality trait, cognitive ability or a combination of both. There is a relationship between wisdom and God-awareness in various researches, and both of these are grounds for moral development in adolescents. The purpose of this study was to investigate the causal model of the notion of GOD and moral development with mediating role of wisdom of gifted students. The research method was correlation of the type structural equation modeling. The population of this study included all the population of this study includes all female high school students who were studying in the academic year 2021-2022. The statistical sample size was determined 160 people, which was done by Random cluster sampling method. The instruments used in this study were Wisdom Scale (SWS), Moral Development Scale (MDS) and Religious Status Inventory (RSI). Data analysis was performed using structural equation modeling statistical method. The proposed model had good fit (more than 90 percent). All direct correlations were reported significant. Moreover, indirect paths between the notion of God and moral development through the mediation of wisdom were significant (β=0/54, P >0/05). Therefore, to promote moral behavior, it is recommended to emphasize the strengthening of wisdom and the notion of God in education and training programs and particular counseling and God awareness of adolescents should be considered.
Keywords: gifted students, Moral Development, The notion of GOD, wisdom -
هدف پژوهش حاضر، تبیین خردمندی به واسطه نگرش به زمان و زیباشناسی در دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان خرم آباد است. به این منظور، نمونه ای متشکل از 200 دانشجوی دختر بر اساس جدول کرجسی و مورگان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و مقیاس خودارزیابی خرد وبستر، پرسشنامه نگرش به زمان میللو و وورل و آزمون حساسیت زیباشناسی عبدالملکی و همکاران روی آن ها اجرا شده است. داده ها به روش تحلیل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل تحلیل شد. هر سه فرضیه، خردمندی در دانشجویان دختر رابطه معنادار مثبت با نگرش به زمان مثبت و زیباشناسی و رابطه معنادار منفی با نگرش به زمان منفی دارد، تایید می شود. از یافته های پژوهش، نتیجه گیری می شود که هدف نهایی در دانشگاه باید رشد مهارت خردمندی باشد. چرا که این امر، می تواند آثار بسیار مهمی بر روی انتخاب های بعدی دانشجویان بگذارد و از طریق رشد مهارت زیباشناسی و توانایی نگرش به زمان مثبت می توان خردمندی را رشد داد.کلید واژگان: خردمندی, دانشجویان, زیباشناسی, نگرش به زمانThe purpose of this research is to explain wisdom through the attitude toward time and aesthetics in female students of Farhangian University of Khorramabad. For this purpose, a sample of 200 female students based on Karjesi and Morgan's table, using simple random sampling method and Webster's wisdom self-assessment scale, Worrell and Mello’s Attitude toward time questionnaire, and AbdulMaleki et al.'s aesthetic sensitivity test were implemented on them. The data were analyzed by structural equation analysis using Lisrel software. All three hypotheses are confirmed, wisdom in female students has a positive significant relationship with positive Attitude toward time and aesthetics and a negative significant relationship with negative Attitude toward time. From the findings of the research, it is concluded that the ultimate goal in the university should be the development of wisdom skills. Because this can have a very important impact on the future choices of students, and wisdom can be developed through the development of aesthetic skills and the ability positive Attitude toward time.Keywords: Aesthetics, Attitude toward time, Students, Wisdom
-
هدف این پژوهش، تبیین نقش واسطهگری فضیلت اخلاقی صبر، در بین هوش موفق و خردمندی است. روش پژوهش از نوع همبستگی، با استفاده از مدل معادلات ساختاری است. بدینمنظور، تعداد 300 نفر (180 زن، 120 مرد) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز، به روش تصادفی خوشهای انتخاب شدند و مقیاسهای خودسنجی خردمندی وبستر (2003)، هوش موفق استرنبرگ و گریگورنکو (2002) و صبر (خرمایی و همکاران، 1393) را تکمیل نمودند. نتایج تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که دادهها با مدل برازش دارد و اثر مستقیم هوش موفق، بر خردمندی و فضیلت اخلاقی صبر به ترتیب، (57/0=β، 41/0=β، و 001/0=p) و همینطور، فضیلت اخلاقی صبر بر خردمندی (16/0=β و001/0=p) تایید شد. همچنین، مدل نشان داد که فضیلت اخلاقی صبر، نقش واسطهای بین هوش موفق و خردمندی (06/0=β و001/0=p) دارد. این نتایج بیانگر این است که متغیرهای شناختی همچون هوش موفق، به همراه و واسطه فضیلت اخلاقی صبر برای رسیدن به خردمندی لازم هستند. براساس نتایج این پژوهش، پیشنهاد میشود که آموزش هوش موفق و فضیلتهای اخلاقی همچون صبر مورد توجه قرار گیرد تا موجب تقویت و بروز خردمندی در افراد گردد.
کلید واژگان: خردمندی, هوش موفق, فضیلت اخلاقی صبرThe aim of the study is to explain the mediating role of the moral virtue of patience in the relationship between successful intelligence and wisdom. The sudsy method is correlational in which structural equation model is used. The 300 undergraduate students from Shiraz University randomly selected by using a clusters such scales like websiters’ self-assessment of wisdom, successful intelligence of Sternberg and Gregorlenko (2002) and the patience of Khorrama’i and colleagues. The results of structural equation analysis show that the data are in line with the model and confirm that the direct effect of successful intelligence on wisdom and on the moral virtue of patience is (β = 0.057, β = 0.41, and p = 0.001), as well as moral virtue Patience on wisdom id (β = 0.16 and p = 0.001). Also, the model shows that the moral virtue of patience acts as intermediary between successful intelligence and wisdom (β = 0.06 and p = 0.001) respectively. These results reveal that cognitive variables such as successful intelligence along with and through the moral virtue of patience, are necessary to achieve wisdom. It is suggested that the teaching of successful intelligence and moral virtues such as patience be taken into account in order to strengthen and develop wisdom in individuals.
Keywords: wisdom, successful intelligence, moral virtue of patience -
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه خردمندی با بهزیستی روان شناختی و سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان است. مطالعه حاضر از نوع مطالعات همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان متوسطه دوم شهرستان خوسف است و تعداد 317 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایانتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خردمندی آردلت، پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف و پرسش نامه سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج نشان داد بین خردمندی با سرزندگی تحصیلی و بهزیستی روان شناختی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد، مولفه های انعکاسی و عاطفی خردمندی پیش بینی کننده بهزیستی روان شناختی بودند و مولفه های شناختی و انعکاسی پیش بینی کننده سرزندگی تحصیلی بودند. بنابراین می توان این گونه نتیجه گرفت که خردمندی به عنوان پیش بینی کننده ای قابل اعتماد برای بهزیستی روان شناختی و سرزندگی تحصیلی در بین دانش آموزان است و دانش آموزان خردمند از بهزیستی روان شناختی و سرزندگی تحصیلی بالاتری برخوردارندکلید واژگان: خردمندی, بهزیستی روان شناختی, سرزندگی تحصیلی, دانش آموزانThis study aims to investigate the relationship between wisdom and psychological well-being and academic buoyancy of students. This is a correlation study. The statistical population of this research includes all high school Secondary students of Khusf town, and 317 students were selected through cluster random sampling method. Research tools employed include Wisdom Scale of Ardelt, psychological well-being scale of Ryff and academic buoyancy of Dehqanizadeh and Hussein Chari. For analysis, Pearson correlation coefficient and regression analysis were adopted. Results showed that significant and positive relationship between wisdom and academic buoyancy and psychological well-being exist. The reflective and emotional components of wisdom predicted the level of psychological well-being, and cognitive and reflective components predicted the level of academic buoyancy. Thus, it can be concluded that wisdom is a reliable anticipator for academic buoyancy and psychological well-being between students, and wiser students have higher levels of academic buoyancy and psychological well-being.Keywords: wisdom, psychological well-being, academic buoyancy, students
-
هدفپژوهش حاضر با هدف بررسی نقش متغیرهای فردی و اجتماعی در پیش بینی پیشرفت خلاقانه دانشجویان انجام شده است.روشجامعه پژوهش کنونی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه مازندران هستند که تعداد 366 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، بر اساس دانشکده و جنسیت انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از مقیاس سه بعدی خردمندی، سیاهه ترجیح کاری، مقیاس خودکارآمدی عمومی و مقیاس خودکارآمدی خلاق برای سنجش متغیرهای فردی و از پرسشنامه محقق ساخته ادراک جو دانشگاهی خلاق برای سنجش متغیرهای اجتماعی استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و ایموس مورد تحلیل قرار گرفتند.یافته هانتایج مدل یابی معادله ساختاری نشان داد خودکارآمدی خلاق و انگیزش درونی پیش بینی کننده معنادار پیشرفت خلاقانه هستند. خردمندی سهم معناداری در پیش بینی خلاقیت نداشت و خودکارآمدی عمومی بطور غیر مستقیم و از طریق تاثیر بر خودکارآمدی خلاق، خلاقیت را پیش بینی می کرد. جو دانشگاه نیز سهم معناداری در پیش بینی پیشرفت خلاقانه دانشجویان داشت و 26/0 از تغییرات آن را پیش بینی می کرد.بحث و نتیجه گیریبر اساس یافته های پژوهش کنونی، توجه به عوامل اجتماعی در کنار عوامل فردی اثرگذار بر خلاقیت، درک شفاف و گسترده تری از خلاقیت دانشجویان بدست می دهد.کلید واژگان: پیشرفت خلاقانه, خودکارآمدی عمومی, خودکارآمدی خلاق, انگیزش درونی, خردمندی, جو دانشگاه
-
مفهوم خردمندی [1] در متون فلسفی و دینی دارای قدمتی دیرینه است، اما از حدود دو سه دهه اخیر این موضوع وارد مباحث و پژوهش های تجربی در عرصه های مختلف روان شناسی شده است. نظریه پردازان مختلف با توجه به جهت گیری فلسفی خود و حیطه ای که در روان شناسی بر آن متمرکزند، به تعریف این مفهوم پرداخته اند، ولی تاکنون تعریف مورد توافقی پدید نیامده است. روان شناسی تربیتی نیز با بهره گیری از این مفهوم، نظریه ها و شیوه هایی کاربردی برای آموزش این توانمندی یا فضیلت ارائه کرده است. این مقاله به طور خلاصه، به معرفی و مقایسه اجمالی سه نظریه جامع و جدید در این زمینه، نظریه تعادلی خردمندی [2]، پارادایم خردمندی برلین [3]، و مدل سه بعدی خردمندی [4] پرداخته و به برخی نظرها و یافته ها در زمینه آموزش خردمندی اشاره کرده است.
کلید واژگان: خردمندی, پارادایم خردمندی برلین, نظریه تعادلی خردمندی, مدل سه بعدی, نظریه های تلویحی, نظریه های تصریحی, آموزشWisdom is an old concept in ancient history of philosophical and religious texts، but it is about two or three decades that this concept was introduced to psychological debates and empirical research in various areas of psychology. Theorists based on their philosophical orientation and their psychological focuses have tried to define the concept، but up to now there is no accepted definition of it. Educational psychologists using this concept also make efforts to present applied theories and methods to teach this ability or virtue. This paper briefly have introduced and compared three comprehensive and new theories in this field: Balance theory of wisdom، Berlin wisdom paradigm، and three-dimensional model of wisdom. Also some ideas and findings in education of wisdom have been pointed out.Keywords: wisdom, Berlin wisdom paradigm, Balance theory of wisdom, implicit theories, explicit theories, Education -
بررسی خردمندی دانشجویان علوم انسانی و علوم پایه در فرآیند حل مساله و رابطه آن با باورهای معرفت شناسیاین پژوهش با هدف بررسی کیفیت دانش مرتبط با خردمندی دانشجویان و نقش آن در فرآیند حل مساله زندگی واقعی و همچنین بررسی سطح باورهای معرفت شناسی آنها و ارتباط آن با خردمندی انجام شد. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای 101 نفر از دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد انتخاب شدند. داده های مرتبط با خردمندی با استفاده از دستورالعمل ارزیابی عملکرد خردمندانه پارادایم برلین در قالب حل مساله و مصاحبه استاندارد شده و داده های مرتبط با باورهای معرفت شناسی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته قضاوت تاملی کینگ و کیچنر جمع آوری شد. داده های حاصل با استفاده از آزمون t گروه های مستقل و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است دانشجویان از لحاظ سطح دانش مرتبط با خردمندی از حد متوسط بسیار پایین تر بوده اند و میان دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد، در خردمندی تفاوت معنا داری وجود نداشت، اما میان دانشجویان گروه تحصیلی علوم انسانی و علوم پایه تفاوت معنا داری مشاهده شد. از لحاظ سطح باورهای معرفت شناسی دانشجویان بین دو سطح پیش تاملی و شبه تاملی قرار داشتند. میان دانشجویان علوم انسانی و علوم پایه، از لحاظ قضاوت تاملی تفاوت معنا داری وجود نداشت، اما میان دانشجویان کارشناسی و دانشجویان کارشناسی ارشد تفاوت معنا داری وجود داشت. همبستگی بین خردمندی و باورهای معرفت شناسی در حد نسبتا ضعیف است.
کلید واژگان: خردمندی, باورهای معرفت شناسی, قضاوت تاملی, حل مساله
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.