به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « خلاقیت » در نشریات گروه « علوم تربیتی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «خلاقیت» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • کامیاب تجاسب *، فرشته غیاثوند غیاثی، مجید عبدالهی

    تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها پیمایشی و به روش تحقیق توصیفی انجام شده است. هدف تحقیق بررسی رابطه بین خودپنداری با خلاقیت مدیران مدارس دوره اول متوسطه میباشد که جامعه آماری کلیه مدیران دوره اول متوسطه ناحیه دو شهر قزوین در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 30 نفر بودند و به دلیل محدود بودن تعداد آن از روش تمام شماری استفاده شد. ابزار تحقیق پرسشنامه های استاندارد خودپنداره لمبرد و مان (2006) و  پرسشنامه  استاندارد خلاقیت مدیران لی و همکاران (2014) بود که ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه خودپنداره 89/0 و برای پرسشنامه خلاقیت 849/0 محاسبه شد. نتایج تحقیق نشان داد بین خودپنداری با خلاقیت مدیران مدارس دوره اول متوسطه ناحیه دو قزوین رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین تغییرات متغیر خودپنداری با خلاقیت رابطه مستقیم دارد به ازاء یک واحد افزایش خودپنداری 484/1  خلاقیت افزایش و همچنین با افزایش خودپنداری میزان خلاقیت نیز افزایش می یابد.

    کلید واژگان: بررسی رابطه, خودپنداره, خلاقیت, مدیران مدارس دوره اول متوسطه
    Kamyab Tajasob *, Fereshteh Ghiasvand Ghiasi, Majid Abdollahi

    In terms of purpose, the present research was applied, and in terms of the method of data collection, it was a survey and a descriptive research method. The statistical population in the current study was all the managers of the first secondary school in Qazvin city district in the academic year 1402-1403. According to the official statistics of education, the statistical population of administrators was 30 people, and due to the limited number, the whole number method was used. The research tools were the standard self-concept questionnaires of Lambard and Mann (2006) and the standard creativity questionnaire of Lee et al. (2014). Cronbach's alpha coefficient was calculated as 0.89 for the self-concept questionnaire and 0.849 for the creativity questionnaire. The results of the research showed that there is a significant relationship between the self-concept and the creativity of the principals of the first year secondary schools in Qazvin district. Also, changes in the variable of self-concept have a direct relationship with creativity, creativity increases by 1.484 for one unit increase in self-concept. As a result, positive self-concept increases manager’s creativity

    Keywords: Examining The Relationship, Self-Concept, Creativity, Principals Of The First Secondary School
  • فاطمه عرب احمدی، حسین امانی، علیرضا مطلبی نژاد *

    هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر رهبری تحول گرا بر خلاقیت معلمان با نقش واسطه ای توانمندسازی روانشناختی بود. جامعه آماری این تحقیق را تمامی معلمان مقطع ابتدایی شهرستان میامی در سال تحصیلی 1403-1402 تشکیل داده اند که تعداد آ ن ها حدود 300 نفر تخمین زده شد. جهت انتخاب نمونه پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد که از تعداد 165 پرسشنامه توزیع شده پس از کنار گذاشتن پرسشنامه های بی اعتبار و ناقص، تعداد 148 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه رهبری تحول گرا رافرتی و گریفین (2004)، پرسشنامه خلاقیت کوالهو (2011) و پرسشنامه توانمندسازی اسپریتزر و میشرا (1997) استفاده شد. برای بررسی فرضیات تحقیق از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها در پژوهش حاضر از نرم افزارهای SPSS23 و Smart-PLS 3.2.8 استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که رهبری تحول گرا بر خلاقیت و توانمندسازی روانشناختی معلمان مقطع ابتدایی شهرستان میامی تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین توانمندسازی روانشناختی بر خلاقیت معلمان تاثیر مثبت و معناداری دارد و نقش واسطه ای توانمندسازی روانشناختی در ارتباط بین رهبری تحول گرا و خلاقیت مورد تایید قرار گرفت.

    کلید واژگان: توانمندسازی, خلاقیت, سبک رهبری تحول گرا, معلمان مقطع ابتدایی
    Fatemeh Arabahmadi, Hossein Amani, Alireza Motallebi Nejad *

    psychological empowerment. The statistical population of this research was formed by all the elementary school teachers of Miami city in the academic year of 1402-1403, whose number was estimated to be around 300. To select the research sample from the sampling method using the number of 165 distributed questionnaires, after discarding invalid and incomplete questionnaires, 148 questionnaires were analyzed and analyzed. To collect data, three Rafferty and Griffin (2004) Transformational Leadership Questionnaires, Coalho Creativity Questionnaire (2011), and Spritzer and Mishra (1997) Empowerment Questionnaire were used. To check the hypotheses of the research, the method of structural equation modeling using a partial square has been used. SPSS23 and Smart-PLS 3.2.8 software were used for data analysis in the present study. The findings of the research showed that transformational leadership has a positive and significant effect on the creativity and psychological empowerment of elementary school teachers in Miami. Also, psychological empowerment has a positive and significant effect on teachers' creativity, and the mediating role of psychological empowerment in the relationship between transformational leadership and creativity was confirmed. Key words: empowerment, creativity, transformational leadership style, primary school teachers

    Keywords: Empowerment Creativity, Transformational Leadership Style, Primary School Teachers
  • مهرناز مهرنگ، عباس خورشیدی *، نادر برزگر، اسد حجازی، ناهید شفیعی

    هدف پژوهش طراحی الگوی پرورش خلاقیت برای دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تهران است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع داده کیفی و از نظر ماهیت و نوع مطالعه داده بنیاد سیستمی (پارادایمی) است. جامعه مورد نظر پژوهش شامل خبرگان حوزه علوم تربیتی وروانشناسی می باشد، که بر اساس روش نمونه گیری آگاهانه از نوع نظری و بر اساس اشباع نظری، 15 نفر خبره برای مصاحبه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که در آن، ابعاد، مولفه ها وشاخص های الگوی پرورش خلاقیت برای دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تهران تنظیم شد. برای فرم مصاحبه یادشده ابتدا مصاحبه عمیق باخبرگان انجام شد سپس، با کدگذاری باز، شاخص ها احصا شدند و از طریق کدگذاری محوری، در قالب مولفه ها و شاخص ها مقوله بندی شد، و برای 15 نفر از خبرگان ارسال و به کمک کدگذاری انتخابی از طریق مصاحبه، و بارش فکری مولفه ها و شاخص هاشناسایی شد. در نتیجه، 5 بعد، 16 مولفه و 102 شاخص برای الگوی پرورش خلاقیت برای دانش آموزان دوره ابتدایی نهایی شد. پس از تایید نهایی و اولویت بندی توسط خبرگان، ابعاد، مولفه ها و شاخص های سازنده الگو ترسیم شده، و مجددا الگوی یادشده توسط خبرگان اعتباریابی شد.

    کلید واژگان: خلاقیت, عوامل علی, مداخله گر, شرایط زمینه ای, راهبردها, پیامدها, برون دادها
    Mehrnaz Mehrang, Abbas Khorshidi*, Nader Barzegar, Asad Hejazi, Nahid Shafiei

    The aim of the study is to design a model for the development of creativity in primary school students in Tehran. The research method is applied in terms of its objective, qualitative in terms of data type, and a systematic grounded theory (paradigmatic) approach in nature. The target population of the study includes experts in the fields of educational sciences and psychology. Using a purposive sampling method of the theoretical type and based on theoretical saturation, 15 experts were selected for interviews. The research instrument was a semi-structured interview, during which the dimensions, components, and indicators of the model for developing creativity in Tehran’s primary school students were outlined. Initially, in-depth interviews with the experts were conducted to develop the interview form. Subsequently, open coding was used to extract the indicators, which were categorized into components and indicators using axial coding. The identified components and indicators were then sent to 15 experts for further analysis through selective coding, interviews, and brainstorming sessions. Consequently, the model was finalized with 5 dimensions, 16 components, and 102 indicators for fostering creativity in primary school students. After final validation and prioritization by the experts, the dimensions, components, and structural indicators of the model were drawn and revalidated by the experts.

    Keywords: Creativity, Causal Factors, Intervening Conditions, Contextual Conditions, Strategies, Outcomes, Outputs
  • شیلان آذین، مریم اصفهانی*، معصومه سادات ابطحی
    ‎پیشینه و اهداف

    سبک های تدریسی که معلمان انتخاب می کنند، تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار دارند؛ لذا هدف از پژوهش ‏‏حاضر ‏بررسی رابطه مدیریت دانش و رفتار اطلاع یابی با سبک ترجیحی تدریس معلمان ابتدایی شهر سنندج با ‏‏توجه به ‏نقش میانجی گرانه خلاقیت معلمان می باشد.

    روش ها

    پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی با استفاده از روش معادلات ساختاری است. جامعه ‏آماری ‏این پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهر سنندج است که در سال تحصیلی 1403-1402مشغول به ‏‏خدمت هستند. حجم نمونه (300 نفر) با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تعیین شد. شرکت کنندگان به «پرسشنامه مدیریت دانش» پروبست و همکاران، «پرسشنامه ‏‏خلاقیت» عابدی، «پرسشنامه رفتار اطلاعاتی» هسو و همکاران و «پرسشنامه سبک ترجیحی تدریس» ‏‏موسی پور پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از ضریب همبستگی و معادلات ساختاری بهره گیری شد.

    یافته ها

    نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مدیریت دانش و رفتار اطلاع یابی، با خلاقیت و سبک های ‏ترجیحی ‏تدریس، رابطه معناداری دارند. همچنین خلاقیت، با سبک های ترجیحی تدریس نیز دارای رابطه معناداری ‏است. ‏علاوه بر این، خلاقیت، نقش میانجی بین مدیریت دانش و سبک های ترجیحی تدریس و همچنین بین رفتار ‏‏اطلاع یابی و سبک های ترجیحی تدریس ایفا می کند. مدل پژوهش نیز دارای برازش مطلوبی است.

    نتیجه گیری

    مدیریت دانش و رفتار اطلاع یابی، با ارائه منابع دانشی و اطلاعاتی، سبب دسترسی بیشتر افراد به ایده های نو و ‏‏خلاق در تدریس می شود و گرایش معلمان به استفاده از سبک های تدریس فعال را ‏افزایش می دهد؛ .‎

    کلید واژگان: خلاقیت, رفتار اطلاع یابی, سبک های ترجیحی تدریس, ‏ مدیریت دانش
    Shilan Azin, Maryam Esfahani *, Masoumeh Sadat
    Background and Objectives

    The teaching styles that teachers choose are influenced by various factors. Therefore, the aim of ‎the present ‎research is to investigate the relationship between knowledge management and information-‎seeking ‎behavior with the preferred teaching style of elementary school teachers in the city of Sanandaj, ‎considering ‎the mediating role of teacher creativity‏.‏

    Methods

    The present study employs a descriptive-correlational research design using the structural equation modeling ‎method. ‎Statistical population for this research consists of all elementary school teachers in the city of ‎Sanandaj who ‎were active during the 2023-2024 academic year, totaling 1672 individuals according to ‎available ‎statistics. A sample size of 300 was determined using the convenience sampling method. ‎Participants ‎responded to the Knowledge Management Questionnaire by Probst et al. (2000), the Abedi ‎Creativity ‎Questionnaire (1986), the Information Behavior Questionnaire by Hsu et al. (2009), and the ‎Preferred ‎Teaching Style Questionnaire by Moosapour (1998). For data analysis, correlation coefficients ‎and ‎structural equations were utilized using SPSS and Lisrel software‎.

    Findings

    The research findings indicate that knowledge management and information-seeking behavior have ‎‎a notable  relationships with creativity and preferred teaching styles. Additionally, creativity also has a ‎‎significant relationship with preferred teaching styles. Moreover, creativity plays a mediating role between ‎‎knowledge management and preferred teaching styles, as well as between information-seeking behavior and ‎‎preferred teaching styles. The research also demonstrates a good fit‏ .

    Conclusion

    Knowledge management and information-seeking behavior, by providing knowledge and ‎informational ‎resources, lead to greater access to new and creative ideas in teaching and enhance teachers' ‎inclination ‎towards using student-centered teaching styles.

    Keywords: Creativity, Knowledge Management, Information-Seeking Behavior, Preferred Teaching ‎
  • حسین حاجتی کاجی*، شیما منوجهری، محبوبه عارفی
    پپیشینه و اهداف

    هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر یادگیری و آزمون عملکردی اریگامی محور، بر خلاقیت و خودارجمندی دانش آموزان دوره ابتدایی دارای اختلال یادگیری شهرستان اردل است.

    روش ها

    این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی شامل دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون و در دو گروه آزمایش و گواه است. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر پایه ششم دوره ابتدایی دارای اختلال یادگیری شهرستان اردل است که نمونه ای به اندازه 30 نفر از داوطلبان واجد شرایط به روش نمونه گیری هدفمند، بدون جای گذاری و در دو گروه آزمایش و گواه با درنظر گرفتن شرایط همگنی براساس ویژگی های جمعیت شناختی آن ها انتخاب گردیده است. از پرسشنامه تورنس فرم ب و پرسشنامه عزت نفس اسمیت به عنوان ابزارهای پژوهش استفاده شد. روایی محتوایی هر دو پرسشنامه به تایید 10 نفر از متخصصان روان سنجی و اساتید روانشناسی رسیده است. برای سنجش پایایی از روش آلفای کرونباخ (با استفاده از نرم‎ افزار SPSS) استفاده گردید که پایایی پرسشنامه تورنس فرم ب برابربا 69/0 و پایایی پرسشنامه عزت نفس کوپر91/0 به دست آمد. فرض مدل تحلیل کوواریانس با حداکثر سطح معنی داری 05/0 و با نرم افزار SPSS انجام شده است.

    یافته ها

    نتایج حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس نشان می دهد تاثیرات یادگیری اوریگامی محور میزان خلاقیت (011/0=P) و خودارجمندی (0001/0 =P) به طور معنادار افزایش یافته است.

    نتیجه گیری

    آموزش اوریگامی و یادگیری آن در بین دانش آموزان پسر دوره ابتدایی دارای اختلال یادگیری می تواند بر روی خلاقیت و خودارجمندی تاثیر گذاشته و موجب افزایش توجه و تمرکز دانش آموزان در پاسخگویی به سوالات آزمون های توجه، تمرکز و افزایش عملکرد آنان شود.

    کلید واژگان: آزمون عملکردی اوریگامی, خلاقیت, خودارجمندی, دانش آموزان دارای اختلال یادگیری. یادگیری
    Hossein Hajati *, Shima Manochehri, Mahbouba Arefi
    Background and objectives

    The purpose of this study was to study the effect of origami-based learning and functional test on the creativity and self-esteem of elementary school students with learning disabilities in Ardel city.

    Methods

    This research is a semi-experimental study including two stages of pre-test and post-test and in two experimental and control groups. The statistical population includes sixth grade male students with learning disabilities in Ardel city, a sample of 30 qualified volunteers was selected by purposive sampling without placement and in two experimental and control groups, taking into account the conditions of homogeneity based on their demographic characteristics. Is. Torrance form B questionnaire and Smith self-esteem questionnaire were used as research tools. The content validity of both questionnaires has been confirmed by 10 psychometric experts and psychology professors. Cronbach's alpha method (using SPSS software) was used to measure the reliability, and the reliability of the Torrance Form B questionnaire was 0.69 and the reliability of the Cooper self-esteem questionnaire was 0.91. The assumption of the covariance analysis model with the maximum significance level of 0.05 was done with SPSS software.

    Findings

    The results of the analysis of covariance show that the effects of learning origami on creativity (P=0.011) and self-esteem (P=0.0001) have increased significantly.

    Conclusion

    Origami training and its learning among elementary school boys with learning disabilities can affect creativity and self-esteem and increase students' attention and concentration in answering the questions of attention and concentration tests and increase their performance.

    Keywords: Creativity, Efficacy, Origami Functional Test, Origami, Students With Learning Disabilities, Self-Esteem
  • فاطمه توسلی سیرمندی*، محمدصادق حسینی
    مقدمه و هدف

    تیپ های شخصیتی به دلیل تاثیرگذاری بر خلاقیت و هوش هیجانی، نقش مهمی در بهبود عملکرد فردی و ایجاد فرصت های شغلی دارند. این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین تیپ های شخصیتی، خلاقیت و هوش هیجانی در میان کارکنان اداره آموزش و پرورش ناحیه 1 بندرعباس انجام شده است.

    روش شناسی پژوهش: 

    پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی و کاربردی است. جامعه آماری شامل 893 نفر از کارکنان آموزش و پرورش ناحیه 1 بندرعباس بود که بر اساس جدول مورگان 265 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های استاندارد تیپ شخصیتی کاستا (1962)، پرسشنامه خلاقیت ژو و جورج (2001)، و پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن جمع آوری شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها توسط اساتید و متخصصان تایید و پایایی آن ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای تیپ شخصیتی (0.84)، خلاقیت (0.92) و هوش هیجانی (0.86) محاسبه شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری شامل همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام انجام گرفت.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که بین تیپ های شخصیتی با خلاقیت (r=0.470، p<0.05) و هوش هیجانی (r=0.510، p<0.05) رابطه معناداری وجود دارد. همچنین، تیپ های شخصیتی توانستند 48 درصد از تغییرات خلاقیت و هوش هیجانی را پیش بینی کنند.

    بحث و نتیجه گیری

    این پژوهش نشان می دهد که تیپ های شخصیتی تاثیر مستقیمی بر خلاقیت و هوش هیجانی دارند و می توانند به عنوان یک مولفه مهم در پیش بینی و ارتقاء این ویژگی ها در محیط های کاری مورد استفاده قرار گیرند.

    کلید واژگان: تیپ های شخصیتی, خلاقیت, هوش هیجانی
    Fatemeh Tavasooly Sirmandy *, Mohammadsadegh Hosseini
    Introduction

    Personality types significantly influence creativity and emotional intelligence, playing a crucial role in enhancing individual performance and creating new career opportunities. The aim of this study was to examine the relationship between personality types, creativity, and emotional intelligence among employees of the Department of Education, District 1 of Bandar Abbas.research methodology This descriptive-correlational and applied research surveyed a population of 893 employees from the Department of Education, District 1, Bandar Abbas. Based on Morgan’s table, 265 participants were selected through simple random sampling. Data were collected using standardized questionnaires: Costa's Personality Type Inventory (1962), Zhou and George’s Creativity Scale (2001), and the Bar-On Emotional Intelligence Inventory. The content validity of the questionnaires was confirmed by experts, and their reliability was assessed using Cronbach’s alpha, yielding coefficients of 0.84 for personality types, 0.92 for creativity, and 0.86 for emotional intelligence. Data analysis was conducted using SPSS software and statistical methods including Pearson correlation and stepwise regression.

    Findings

    The results indicated a significant relationship between personality types and creativity (r = 0.470, p < 0.05) as well as between personality types and emotional intelligence (r = 0.510, p < 0.05). Additionally, personality types predicted 48% of the variance in creativity and emotional intelligence.

    Conclusion

    This study demonstrates that personality types have a direct influence on creativity and emotional intelligence and can be considered a critical factor in predicting and improving these traits in work environments.

    Keywords: Personality Types, Creativity, Emotional Intelligence
  • مریم ادیب زاده، میثم چکین*، حسین مهدی رکن آبادی
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی موانع بروز خلاقیت به انجام رسیده است. در این تحقیق به منظور شناسایی موانع بروز خلاقیت در دانشگاه پیام نور، نسبت به اولویت گذاری موانع خلاقیت از مرحله ایده سازی تا حصول نتیجه، مورد کنکاش و بررسی و سپس در مرحله دوم رتبه بندی قرار گرفت.

    روش شناسی/رویکرد:

     در این تحقیق با توجه به فضای تحقیق و خلق مدلی بومی برای ایجاد مانع زدایی در محیط دانشگاهی از رویکرد کمی و کیفی و به روش آمیخته استفاده شد. در بخش کمی از روش مصاحبه به صورت غیر تصادفی و قضاوتی و به طور مشخص نمونه گیری گلوله برفی هدفمند بوده است. آن چیزی که در تعیین حجم نمونه در پژوهش کیفی نقش تعیین کننده دارد اصل اشباع است؛ جمع آوری داده ها را تا جایی ادامه تا دسترسی به مقوله ها و موضوع های جدید وجوده داشته باشد و زمانی که به اشباع داده ها برسد به افزایش تعداد افراد نمونه نیازی ندارد. سپس با انجام مصاحبه با گروه خبرگان و شناسایی مولفه های تحقیق از روش دلفی فازی دو مرحله ای مورد ارزیابی و رتبه بندی قرار گرفت.

    یافته ها

    در این پژوهش، مصاحبه از نوع نیمه ساختار یافته است که از تمامی افراد سوال های مشابه پرسیده شده که پس از رمزگردانی و طبقه بندی پاسخ ها، تعداد 26 مولفه اساسی شناسایی شد. در گام اول پش از امتیازگذاری گروه خبرگان، تعداد 4 گویه از روند تحقیق حذف گردد. در مرحله دوم این روند تکرار که مجددا 4 گویه دیگر حذف شد. و در نهایت 16 مولفه نهایی به عنوان عوامل موثر در بروز خلاقیت دانشجویان دانشگاه پیام نور تعیین گردید.

    ارزش/اصالت پژوهش: 

    علاوه بر کشف عوامل بومی در مانع زایی عوامل کاهش خلاقیت، رهکارهایی مناسب برای مدیران و مسئولان شناسایی گردد. تا ضمت تصویب مصوبات کارشناسی شده، در روند اجرای قوانین توسط بخش های مختلف مساعدت نمایند. در این تحقیق عامل جذب افراد خلاق در مراکز دانش بنیان در رتبه اول پژوهش قرار گرفته، و در رتبه دوم کمک به تاسیس افراد خلاق در ایجاد استارت آپ ها جای گرفته است.

    کلید واژگان: خلاقیت, موانع خلاقیت, ایده پردازی
    Maryam Adibzadeh, Maysam Chekin *, HOOSSEIN MAHDI ROKNABADI
    Purpose

    The present research has been carried out with the aim of identifying and prioritizing barriers to creativity. In this research, in order to identify the barriers to creativity in Payam Noor University, prioritization of barriers to creativity from ideation stage to achievement of results was investigated and then ranked in the second stage.

    Method/Approach:

     In this research, according to the research environment and the creation of a local model to create obstacles in the university environment, a quantitative and qualitative approach was used in a mixed method. In a small part of the interview method, non-random and judgmental and specifically purposeful snowball sampling was used. What plays a decisive role in determining the sample size in qualitative research is the principle of saturation. Continue collecting data until new categories and topics are reached, and when data saturation is reached, there is no need to increase the number of sampled individuals. Then, by conducting an interview with the group of experts and identifying the research components, it was evaluated and ranked using the two-stage fuzzy Delphi method.

    Findings

    In this research, the interview is of a semi-structured type, where all the people were asked the same questions, and after coding and classifying the answers, 26 basic components were identified. In the first step, after the scoring of the expert group, 4 items should be removed from the research process. In the second stage of this repetition process, 4 more items were removed again. And finally, 16 final components were determined as effective factors in the creativity of Payam Noor University students.

    The value/correctness of the research:

     in addition to discovering local factors in creating obstacles to reduce creativity, appropriate solutions for managers and officials should be identified. Helping in the process of implementing laws by various departments to approve expert approvals. In this research, the factor of attracting creative people in knowledge-based centers has been ranked first and helping to establish creative people in the creation of start-ups has been ranked second.

    Keywords: Creativity, Obstacles To Creativity, Ideation
  • معصومه موذن زاده*، نعمت الله موسی پور، صادق نصری، مریم صفرنواده

    هدف کلی پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ریاضی مبتنی بر راه‎ حل‎های چندگانه در توسعه تفکر خلاق و پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی دانش‎آموزان دوره اول متوسطه بوده است . روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود که به شکل پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری شامل 40 نفراز دانش آموزان اول متوسطه دوره دیده آموزش راه ‎حل های چندگانه درشهر بندرعباس بودندکه به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت مساوی گمارده شدند. ابزارپژوهش، آزمون پیشرفت تحصیلی و تشخیصی ریاضی و پرسشنامه خلاقیت بودند. پس از اجرای پیش آزمون، ابزار پژوهش بر هر دو گروه (آزمایش و کنترل) اجرا شد سپس متغیر مستقل (بسته آموزشی راه حل های چند گانه ریاضی) طی 8 جلسه 45 دقیقه ای بر گروه آزمایش اجرا شد، گروه کنترل هیچ گونه آموزشی را دریافت نکرد. آنگاه در مرحله پس آزمون مجددا ابزار پژوهش بر هر دوگروه اجرا شد. برای تحلیل داده ها ، از آزمون مقایسه میانگین ها و آزمون تحلیل کواریانس بین گروهی استفاده شد. نتایج نشان داد که بین نمرات پس آزمون و پیش آزمون گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، تفاوت معناداری وجود دارد. ضمن تایید فرضیه اصلی تحقیق، نتایج نشان داد آموزش ریاضی مبتنی بر راه‎حل‎های چندگانه برخلاقیت و پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان تاثیر داشته است .

    کلید واژگان: راه حل های چندگانه, پیشرفت تحصیلی, خلاقیت, تفکر خلاق, آموزش ریاضی.
    Masomeh Moazenzadeh*, Namat Mosapour, Sadegh Nasri, Maryam Safarnavadeh

    The purpose of this study was to investigate the effectiveness of mathematics education based on multiple solution tasks in the development of creative thinking and mathematics achievement for secondary school students. The research method was quasi-experimental with pre-test and post-test with the control group. The statistical population included 40 first-year high school students trained in multiple solution tasks in Bandar Abbas city. They were randomly assigned to the experimental and control groups equally. The research instruments were the Academic Achievement and Mathematics diagnostic test and the Creativity Questionnaire. After the pre-test, the research tool was performed on both groups (experiment and control), then the independent variable (training package of multiple solution tasks) was performed on the experimental group in 8 sessions of 45 minutes, the control group did not receive any training. Then, in the post-test stage, the research tool was performed again on both groups. For data analysis, means comparison test and intergroup analysis of covariance test were used. The results showed that there was a significant difference between the post-test and pre-test scores of the experimental group compared to the control group. While confirming the main hypothesis of the research, the results revealed that mathematics education based on multiple solution tasks had an effect on students' creativity and mathematics achievement.

    Keywords: Multiple Solution Tasks, Academic Achievement, Creativity, Creative Thinking, Mathematics Education
  • فریبا حسینا *، اسماعیل سعدی پور
    هدف

    هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی اندازه اثر متغیرهای همبسته با خلاقیت معلمان ایرانی بود.

    روش

    این مطالعه از نوع فراتحلیل است. با استفاده از پایگاه های اطلاعاتی داخلی نسبت به یافتن تمام گزارش های پژوهشی از سال های 1390 تا 1402 اقدام شد و از آن پایگاه های اطلاعاتی، 32 سند مرتبط با موضوع یافت شد. پس از آن با معیارهای درون گنجی 21 پژوهش گزینش و در فرایند فراتحلیل وارد شدند. برای این منظور از نرم افزار CMA.2 استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج این مطالعه نشان می دهد که میانگین اندازه اثر کلی برای مدل اثرات ثابت برابر 419/0 و برای مدل اثرات تصادفی برابر 427/0 است که هر دو در سطح 000/0 معنادار هستند. بنابراین میانگین اندازه اثر پژوهش حاضر را می توان اندازه اثر متوسط تا زیاد خلاقیت تفسیر کرد.

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته های پژوهش، از بین عوامل مرتبط با خلاقیت معلمان، بیشترین میزان اندازه اثر و رابطه معنادار با خلاقیت معلمان ایرانی به ترتیب مربوط به متغیر هوش معنوی(1.071)، جو سازمانی(0.968)، مدیریت کلاس (0.733) و سلامت معنوی (0.682) بود. بقیه متغیرها، اندازه اثر کمتری با خلاقیت داشتند.

    کلید واژگان: خلاقیت, فراتحلیل, معلمان, اندازه اثر
    Fariba Hoseina*, Esmaiil Sadipour
    Aim

    The main aim of this study was to investigate the effect size of variables related to the creativity of Iranian teachers.

    Method

    This study is a meta-analysis type. Using internal databases, all research reports from 1390 to 1402 were searched and 32 documents related to the subject were found from those databases. After that, 21 researches were selected and included in the meta-analysis process. For this purpose, CMA.2 software was used.

    Findings

    The results of this study show that the average overall effect size for the fixed effects model is 0.419 and for the random effects model is 0.427, both of which are significant at the 0.000 level. Therefore, the average effect size of the present study can be interpreted as the medium to high effect size of creativity.

    Conclusion

    According to the findings of the research, among the factors related to teachers' creativity, the highest effect size and significant relationship with creativity of Iranian teachers are respectively related to the variable of spiritual intelligence (1.071), organizational atmosphere (0.968), classroom management (0.733) and Spiritual health was (0.682). The other variables had a smaller effect size with creativity.

    Keywords: Creativity, Meta-Analysis, Teachers, Effect Size
  • محمد شریفانی*، محسن قمی
    مقدمه وهدف

    نظر ملاصدرا در باب زمان، چشم انداز مفیدی برای بحث زمان به عنوان یکی از لوازم شش گانه ی حرکت به شمار می رود. مسافت، حرکت و زمان به تحلیل عقلی به یک وجود واحد برمی گردند. این نکته در تبیین مساله زمان نقش موثری دارد. زمان دار بودن تربیت را نباید با مبدا و منتها داشتن آن خلط کرد. هدف از این مقاله، شناخت و تحلیل زمان در بروز خلاقیت در حرکت تربیتی انسان مبتنی بر مراحل گوناگون رشد است.

    روش

    روش تحقیق این پژوهش توصیفی و تحلیلی، و مطالب آن به صورت کتابخانه ای و استفاده از منابع اینترنتی جمع آوری شده است.

    یافته ها

    بلوغ، یکی از مهم ترین مراحل رشد است و در نظام تربیتی اسلام، بسیار گران قدر است. در دوره اعتدال، فرد در پایان نوسانات و هیجانات بلوغ قرار گرفته و در آغاز راهی است که در آن ثبات در زندگی او ظهور می کند. در دوره ی اعتلا، زمینه ی مناسب برای تصمیم گیری های عاقلانه تر فراهم می آید. از حیث عقلی، دوره سالخوردگی، مرحله ی ثمردهی است. برای هر رشد و تحولی، یک سرعت بهینه وجود دارد که باید از کوتاه کردن زمان برخی مراحل اجتناب کرد؛ همچنین سرعت بیش از حد و به دور از توانمندی، فرآیند تربیت را از باروری و عمق تهی می سازد.

    بحث و نتیجه گیری

    بر اساس شواهد دینی، مراد از تربیت، ربوبی شدن و ربوبی ساختن آدمی است، که تمام مقاطع زندگی را در بر می گیرد. بهترین مرحله ی تربیت از نظر زمانی، هنگامی است که هنوز ویژگی های روحی در وجود انسان نهادینه و ریشه دار نشده باشند که همان دوره ی ابتدایی بلوغ و نهایت آن دوره ی اعتلا است. مرحله ضعف نهایی، مقطع مناسبی برای ایجاد تغییر در فرد و تربیت او نیست. پختگی عقل با علم داشتن، هم سنگ نیست. پختگی عقل بدان معنا است که فرد در بازشناخت فجور و تقوا در اعمال، تیزبین و در پرهیز از فجور و پیروی تقوا، ثابت قدم باشد.

    کلید واژگان: زمان شناسی, تربیت, زمان تربیت, خلاقیت, حرکت تربیتی انسان
    Mohammad Sharifani*, Mohsen Ghomi
    Introduction

    Mulla Sadra's opinion about time is very useful for discussing "time" as one of the six elements of movement. Distance, movement and time return to a single entity through rational analysis. This point plays an effective role in explaining the issue of time. Timeliness of education should not be confused with its origin and end. The purpose of this article is to recognize and analyze the time in the emergence of creativity in human educational movement based on various stages of development.

    Methods

    The research method in this research is descriptive and analytical, and its contents are collected in a library and using internet resources.

    Findings

    Puberty is one of the most important stages of growth and is very precious in the educational system of Islam. In the period of moderation, a person is at the end of the fluctuations and emotions of maturity and is at the beginning of the path in which stability appears in his life. In the period of promotion, a proper context is provided for wiser decisions. From an intellectual point of view, the period of old age is the stage of fruitfulness. For every development and evolution, there is an optimal speed that should avoid shortening the time of some stages; Also, too much speed and far from ability, makes the education process empty of fertility and depth.

    Results

    According to religious evidence, the meaning of education is to become lord and to make a person lord, which includes all stages of life. The best stage of education in terms of time is when the spiritual characteristics have not yet been institutionalized and rooted in human existence, which is the initial period of maturity and the ultimate period of elevation. The stage of final weakness is not a suitable stage for making changes in a person and his education. Intellectual maturity is not synonymous with having knowledge. Maturity of intellect means that a person is sharp in recognizing injustices and piety in actions, and is steadfast in avoiding injustices and following piety.

    Keywords: Chronology, Education, Education Time, Creativity, Human Educational Movement
  • داود طهماسب زاده شیخلار*، یوسف ادیب، حمزه برزگر

    پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب های علوم دوره دوم ابتدایی براساس الگوی خلاقیت پلسک انجام شده است. روش تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و ازنظر گردآوری داده ها توصیفی و از نوع تحلیل محتوای کمی بود. جامعه آماری کتاب های علوم دوره دوم ابتدایی سال تحصیلی 1401-1400 بود. کل محتوای سه کتاب برای نمونه بررسی شد. ابزار پژوهش چک لیست تحلیل محتوای خلاقیت پلسک (2008) بود که براساس آن، خلاقیت در سه مولفه شامل اصل توجه، گریز و تحرک تحلیل شد. برای بررسی روایی ابزار از نظرات اساتید رشته برنامه ریزی درسی دانشگاه تبریز استفاده شد که روایی محتوایی و صوری چک لیست را تایید کردند. برای تعیین پایایی ابزار از ضریب توافق اسکات استفاده شد که میزان 0/86 به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و آنتروپی شانون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که انعکاس مولفه جلب توجه با ضریب اهمیت 0/345 در رتبه اول، مولفه مشاهده هدفمند با ضریب اهمیت 340/0 در رتبه دوم و مولفه استخراج مفاهیم با ضریب اهمیت 0/314 در رتبه سوم اهمیت قرار دارند. در اصل گریز، انعکاس مولفه جایگزینی با ضریب اهمیت 0/168 در رتبه اول، مولفه ترکیب با ضریب اهمیت 0/167 در رتبه دوم، مولفه توجه به جزئیات با ضریب اهمیت 152/0 در رتبه سوم، مولفه کوچک نمایی با ضریب اهمیت 143/0 در رتبه چهارم، مولفه انعطاف پذیری با ضریب اهمیت 140/0 در رتبه پنجم، مولفه ارزشیابی با ضریب اهمیت 0/132 در رتبه ششم، مولفه تقویت با ضریب اهمیت 0/097 در رتبه هفتم و معکوس سازی و بزرگ نمایی با ضریب اهمیت 0 در رتبه هشتم اهمیت قرار دارند. در اصل تحرک نیز انعکاس مولفه به کارگیری در عمل در پایه چهارم با ضریب اهمیت 0/431 در رتبه اول، در پایه ششم با ضریب اهمیت 0/342 در رتبه دوم و پایه پنجم با ضریب اهمیت 0/227 در رتبه سوم اهمیت قرار دارند. با توجه به نتایج به دست آمده، می توان چنین نتیجه گرفت که توجه به مولفه های استخراج مفاهیم در اصل توجه، مولفه های معکوس سازی و بزرگ نمایی در اصل گریز و توجه به اصل تحرک در حد مطلوبی نیست و باید طراحان برنامه درسی علوم تجربی دوره دوم ابتدایی به این مولفه ها در راستای افزایش خلاقیت دانش آموزان توجه ویژه ای داشته باشند.

    کلید واژگان: تحلیل محتوا, علوم تجربی, ابتدایی, خلاقیت, پلسک
    Dāvoud Tahmāsebzāde Sheikhlār *, Yousef Adib, Hamze Barzegar

    The present research was conducted with the aim of analyzing the content of second cycle primary school science textbooks based on Plesk's model of creativity. It was an applied research in terms of method, and in terms of data collection, it was a descriptive study with quantitative content analysis design. The research population consisted of the science textbooks of the second cycle of primary school in the academic year 1400-1401. The entire content of three textbooks was examined as the sample. The research tool was Plesk's Creativity Content Analysis Checklist (2008), based on which creativity was analyzed in terms of the three components, including the principle of attention, escape, and mobility. To check the validity of the tool, the opinions of the professors of the department of curriculum planning in Tabriz University were used. They confirmed the content and form validity of the checklist. To determine the reliability of the tool, Scott's coefficient of agreement was used, which was computed as 0.86. Descriptive statistics and Shannon's entropy were used to analyze the data. The results showed that the reflection of the attention-grabbing component with an importance coefficient of 0.346 was in the first place, and the purposeful observation component with an importance coefficient of 0.340 was in the second place. Also, the concept extraction component was in the third place with an importance coefficient of 0.314. As far as the principle of escape is concerned, the reflection of the replacement component with an importance coefficient of 0.168 was in the first place, the combination component with an importance coefficient of 0.167 was in the second place, and the attention to the detail component with an importance coefficient of 0.152 was in the third place. Also, the diminution component with an importance coefficient of 0.143 was ranked as fourth; the flexibility component with an importance coefficient of 0.140 was ranked as fifth, the evaluation component with an importance coefficient of 0.132 was in the sixth place, the amplification component with an importance coefficient of 0.097 was ranked as seventh and the inversion and magnification with an importance coefficient of 0 was ranked as eighth, in terms of importance. Also, as far as the principle of mobility is concerned, the reflection of the component of application in practice in the fourth grade with an importance coefficient of 0.431 was in the first place, in the sixth grade with an importance coefficient of 0.342, it was in the second place and in the fifth grade with an importance coefficient of 0.227, it was in the third place.  Based on the results, it can be concluded that attention to the components of extracting concepts in the principle of attention, inversion and magnification components in the principle of escape and also attention to the principle of mobility is not optimal, and the designers of the second cycle primary school experimental science curriculum should pay special attention to these components to increase the students' creativity.

    Keywords: Content Analysis, Experimental Science, Primary School, Creativity, Plesk
  • محمدجواد فرهادی پور، محبوبه البرزی*، فریبا خوشبخت
    هدف

    هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر موسیقی بر خلاقیت و پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان دوره ابتدایی به شیوه علی- مقایسه ای بود.

    روش

    جامعه آماری پژوهش شامل کلیه هنرجویان در کلاس های موسیقی شهرستان شیراز در سال 1400 بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. در این راستا 50 نفر از دانش آموزان دوره ابتدایی شهر شیراز که دوره آموزش موسیقی دیده بودند با 50 نفر از دانش آموزانی که براساس جنسیت و پایه تحصیلی همتاسازی شدند و آموزش موسیقی ندیدند، انتخاب گردیدند و با استفاده از مقیاس خلاقیت تورنس (1974) و آزمون ریاضی محقق ساخته ارزیابی شدند. روایی وپایایی ابزرها بررسی گردید و برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS (نسخه 24) استفاده شد.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که در خلاقیت و ابعاد آن تفاوت معنی داری به نفع دانش آموزانی که آموزش موسیقی دیده اند وجوددارد. از نظر تعامل گروه و جنسیت تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. همچنین در بررسی تفاوت بین ابعاد خلاقیت در دانش آموزانی که آموزش موسیقی دیده اند، نتایج نشان داد بعد سیالی، بیشترین میانگین و بعد ابتکار کمترین میانگین را نشان داد. همچنین در نمره ریاضی دانش آموزان بر اساس گروه، جنسیت، تعامل گروه و جنسیت تفاوت معنی داری مشاهده نگردید.

    نتیجه گیری

    . پژوهش حاضر تاییدی بر نقش آموزش موسیقی بر پرورش توانایی خلاقیت بر دانش آموزان بود. نظم، هماهنگی، سیالی و توان بداعت و دقت و توجه در پرداختن به موسیقی از عواملی است که نقش مهمی در پرورش خلاقیت دارد وبنظر می رسد توجه برنامه ریزان و معلمان به این امر ضروری است.

    کلید واژگان: سیالی, ابتکار, انعطاف پذیری, بسط, خلاقیت, پیشرفت تحصیلی ریاضی, موسیقی
    Mohammadjavad Farhadipour, Mahbobeh Alborzi *, Fariba Khoshbakht
    Aim

    The present study was conducted with the aim of investigating the effect of music on the creativity and academic achievement of elementary school students in a comparative- causal method.

    Method

    The statistical population of the research included all students in music classes in Shiraz city in 2022, who were selected purposefully. In this regard, 50 elementary school students in Shiraz who had received music training were selected with 50 students who were matched based on gender and educational level and did not receive music training. In the research, two tools including the Torrance Creativity Scale (1974) and the mathematical test made by the researcher were used. The validity and reliability of the instruments were checked and SPSS software (version 24) was used for data analysis.

    Findings

    The findings showed that there is a significant difference in creativity and its dimensions in favor of students who have received music training. In terms of group and gender interaction, no significant difference was observed. Also, in examining the difference between the dimensions of creativity in students who have received music training, the results showed that the dimension of fluency had the highest average and the dimension of originality showed the lowest average. Also, no significant difference was observed in students' math score based on group, gender, group interaction and gender.

    Conclusion

    The present study was a confirmation of the role of music education in developing students' creativity. Order, coordination, fluency and the power of innovation, accuracy and attention in dealing with music are factors that play an important role in fostering creativity, and it seems that the attention of planners and teachers is necessary.

    Keywords: Fluency, Originality, Flexibility, Expansion, Creativity, Mathematical Academic Achievement, Music
  • عادل زاهد بابلان *، مهدی معینی کیا، دریا عاقل زاده، عظیم امیدوار

    پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل عوامل موثر بر شکل گیری مدرسه خلاق در نظام آموزش و پرورش با استفاده از رویکرد کیفی سنتز پژوهی انجام شده است. پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش سنتز پژوهی با رویکرد هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو(2007) انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه تحقیقات و مطالعات فارسی و انگلیسی چاپ شده در حوزه مدرسه خلاق در بین سالهای 1385 تا 1402 می باشد. در این راستا، کلید واژه های مرتبط با هدف پژوهش مورد جستجو قرار گرفت و مقالات و اسناد بدست آمده با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به معیارهای پذیرش مورد بررسی قرار گرفتند که در نهایت 27 مقاله که از معیارهای ورود به مطالعه برخوردار بودند با استفاده از روش کد گذاری سه مرحله ای (باز، محوری، انتخابی) ازطریق نرم افزار MaxQDA 2020 تجزیه و تحلیل شدند. براساس نتایج تحلیل داده ها برای جمع آوری داده ها 159 کد باز شناسایی شد که در 5 مقوله اصلی و 12 مقوله فرعی دسته بندی شدند. نتایج نشان داد که عوامل فردی(ویژگی رفتاری معلمان، ویژگی آموزشی معلمان و ویژگی دانش آموزان)، عوامل مدیریتی(سبک رهبری، ساختارمدرسه، فرهنگ مدرسه و جو مدرسه)، عوامل آموزشی(روش تدریس خلاق، و برنامه درسی خلاق)، عوامل فیزیکی(امکانات فیزیکی مدرسه و معماری مدرسه) و عوامل اجتماعی(عوامل خانوادگی) در شکل گیری مدرسه خلاق نقش اساسی دارند.

    کلید واژگان: مدرسه خلاق, خلاقیت, آموزش و پرورش, رویکرد کیفی
    Adel Zahed Babelan *, Mehdi Moeenykia, Darya Agelzadeh

    The current research was conducted with the aim of designing a model of factors influencing the formation of creative schools in the education system using a qualitative research synthesis approach. The current research was conducted in the framework of a qualitative approach and using the seven-step approach of Sandelowski and Barroso (2007). The statistical population under study includes all Persian and English researches and studies published in the field of creative schools between 1385 and 1402. In this regard, the keywords related to the purpose of the research were searched and the articles and documents obtained were examined using the purposeful sampling method and according to the acceptance criteria, and finally 27 articles that met the inclusion criteria were analyzed using the three-stage coding method (open, central, selective) by MaxQDA 2020 software. Based on the results of data analysis, 159 open codes were identified for data collection, which were categorized into 5 main categories and 12 subcategories. The results showed that individual factors (teachers' behavioral characteristics, teachers' educational characteristics and students' characteristics), managerial factors (leadership style, school structure, school culture and school atmosphere), educational factors (creative teaching method and creative curriculum), physical factors (school physical facilities and school architecture) and factors Social (family factors) play an essential role in the formation of a creative school.

    Keywords: Creative School, Creativity, Education, Qualitative Approach
  • علی آتشانی، مریم افضل خانی *، هادی رزقی شیرسوار، فخرالدین احمدی

    هدف پژوهش حاضر ارائه مدل ارتقای خلاقیت دانش آموزان با تاکید بر رویکرد یادگیری معکوس بوده است. روش پژوهش ترکیبی از نوع آمیخته اکتشافی (کیفی- کمی) بود. شرکت کنندگان بخش کیفی خبرگان دانشگاهی رشته مدیریت آموزشی و خبرگان آموزش وپرورش با سابقه مدیریت و سیاست گذاری بودند، که براساس قاعده اشباع نظری و به صورت نمونه گیری هدفمند تعداد 10 نفر تعیین شد. در بخش کمی جامعه آماری شامل مدیران و معلمان مدارس استان تهران به تعداد 1929نفر بودند. که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برحسب منطقه آموزشی تعداد 303 نفر به عنوان نمونه تعیین شد. روش جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای، و ابزار اندازه گیری بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. ضریب پایایی با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی از رویکرد تحلیل مضمون و در بخش کمی از روش مدل یابی معادلات ساختاری از نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده شده است. یافته ها نشان داد 82 درصد مدل ارتقای خلاقیت دانش آموزان با تاکید بر رویکرد یادگیری معکوس به ابعادی شامل چهار تم اصلی بشرح: 1. عوامل فردی، 2. عوامل محیطی 3. عوامل نهادی، 4. عوامل سازمانی و چهار تم فرعی بشرح: 1. جذب دانش آموزان، 2. توسعه یادگیری معکوس،3. استقرار یادگیری معکوس، 4. ارزیابی عملکرد یادگیری معکوس، می باشد، وابسته است. با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاد شد سازمان آموزش وپرورش در راستای تحقق این مقولات گام به گام و به تدریج با توجه به یک نقشه راه و برنامه استراتژیک درازمدت عمل نمایند.

    کلید واژگان: خلاقیت, یادگیری معکوس, دانش آموزان, مدرسه, معلم
    Ali Atashani, Maryam Afzalkhani *, Hadi Rezghi Shirsawar, Fakhordin Ahmadi
    Purpose

    The purpose of the current research is to present a model for improving students' creativity with an emphasis on the flipped learning approach.

    Method

    The present research is a mixed exploratory type (qualitative-quantitative). This research has two parts: qualitative and quantitative. The statistical population of the qualitative part was university experts in the field of educational sciences and education experts, which was conducted by using purposeful sampling and based on the principle of theoretical saturation with a number of 10 experts. In the quantitative section, the statistical population included school principals and teachers of Tehran province in the number of 1929 people, of which 303 people were selected using the Karajesi and Morgan table and stratified random sampling method. The tool used in the qualitative part was a semi-structured interview and in the quantitative part a researcher-made questionnaire. The reliability coefficient was confirmed using Cronbach's alpha test. SPSS and LISREL software were used to analyze the data in the qualitative part of the theme analysis approach and in the quantitative part of the structural equation modeling method.

    Findings

    The results showed that 82% of the model for promoting students' creativity with emphasis on the reverse learning approach includes: 1. Individual factors, 2. Environmental factors, 3. Institutional factors, 4. Organizational and sub-factors, including: 1. Recruiting students, 2. Development of learning, 3. Establishment of learning, 4. Assessment of learning performance is dependent.

    Conclusion

    According to the obtained results, it was suggested that the education and training organization should act step-by-step and gradually according to a road map and a long-term strategic plan in order to realize these categories. In general, it can be said that having a paradigmatic approach with a local and regional perspective also helps to improve students' creativity by emphasizing the reverse learning approach.

    Keywords: Creativity, Flipped Learning, Students, School, Teacher
  • مهدی اسلام پناه *

    عنصر خلاقیت ویژگی بسیار مهم مدیران در مقابله با چالش های مدیریتی است که می تواند آن ها را فراتر از رویه های معمول به خلق راه حل های جدید هدایت نماید، این مهم در عرصه توسعه اقتصاد مقاومتی کشورمان که با چالش های فراوان روبرو است اهمیت دوچندان می یابد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی راه حل های خلاقانه مدیران اجرایی در سازمان های دولتی در مواجه با چالش های اجرا و توسعه اقتصاد مقاومتی در کشورمان است. رویکرد پژوهش کیفی و بر اساس روش پدیدارشناسی انجام گرفته است. جامعه پژوهش شامل کلیه مدیران حوزه اجرایی سازمان های دولتی هستند که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و روش گلوله برفی 17 نفر از آنان تا رسیدن به اشباع داده نظری انتخاب شدند. جمع آوری داده با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند انجام و بر اساس روش تحلیل مضمون و بهره گیری از نرم افزار ماکس کیودای نسخه 16 به تحلیل داده موردنظر اقدام گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که برای 29 چالش شناسایی شده در حوزه اقتصاد مقاومتی با تکیه بر چهار بعد سیالی، بسط، ابتکار و انعطاف پذیری خلاقیت مدیران می توان به یافتن راه حل مناسب غلبه بر موانع اقدام نمود. نتایج پژوهش می تواند به صورت مستقیم مورداستفاده مدیران اجرایی کشور و به ویژه مدیران جوان در حوزه اقتصاد کشور قرار بگیرد.

    کلید واژگان: اقتصاد مقاومتی, خلاقیت, مدیران اجرایی, پدیدار نگاری
    Mehdi Eslampanah *

    Creativity is a very important characteristic of managers in dealing with management challenges, which can lead them beyond the usual procedures to create new solutions. Creativity is more important in the development of the resistance economy of our country, which is facing many challenges. The purpose of this research is to identify the creative solutions of executive managers in government organizations facing the challenges of implementing and developing the resistance economy. The qualitative research approach is based on the phenomenology method. The research community includes all managers of the executive field of government organizations, 17 of them were selected based on the purposeful sampling method and the snowball method until the theoretical data saturation was reached. Data collection was done using a semi-structured interview and data analysis was done based on thematic analysis method and the use of MaxQuda software version 16. The results of the research can be directly used by the executive managers of the country, especially young managers in the field of the country's economy.

    Keywords: Resistance Economy, Creativity, Executive Managers, Phenomenology
  • سهیلا حسین پور *، زینب بهرامی

    پژوهش حاضر با هدف تعیین اتربخشی آموزش شطرنج در پرورش هوش تجسم فضایی و خلاقیت کودکان پیش دبستانی شهرستان هلیلان انجام گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و نحوه گردآوری داده ها، روش تحقیق نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری شامل کلیه کودکان مقطع پیش دبستانی شهرستان هلیلان به تعداد 842 نفر بودند که بر اساس روش نمونه گیری در دسترس تعداد 40نفر انتخاب شده و به شکل تصادفی در دو گروه 20نفری کنترل و آزمایش تقسیم شدند، گروه آزمایش بسته آموزشی شطرنج برای کودکان را به مدت 12جلسه را به صورت متوالی و هفته ای سه جلسه به مدت 45دقیقه دریافت کرد.ند. اما گروه کنترل هیچ نوع آموزش خاصی دریافت نکردند. ابزار گرد آوری داده ها، در این پژوهش دو پرسشنامه استاندارد آزمون تصویری سنجش خلاقیت تصویری تورنس (فرم ب) و تست ریون کودکان (1938) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون شاپیرو، آزمون لون، آزمون تحلیل کواریانس) در نرم ابزار spss انجام شد. که نتایج یافته ها نشان داد که آموزش شطرنج بر پرورش هوش تجسم فضایی (23/307F= و P<./001) و خلاقیت (45/712F= و P<./001) کودکان پیش دبستانی تاثیر دارد. بر اساس نتایج به دست آمده می توان برای پروروش هوش هیحانی و خلاقیت در مراکز پیش دبستانی از بازی شطرنج بهره گرفت.

    کلید واژگان: کودکان, خلاقیت, آموزش شطرنج, هوش تجسم فضایی
    Soheila Hossainpour*, Zainab Bahrami

    The current research was conducted with the aim of determining the effectiveness of chess education in developing spatial visualization intelligence and creativity of preschool children in Helilan city. The research method in this research was a semi-experimental research method of pre-test-post-test type with a control group in terms of practical purpose and in terms of the nature and method of data collection. The statistical population included all preschool children of Helilan city in the number of 842 people, 40 people were selected based on the available sampling method and were randomly divided into two groups of 20 people, control and experimental, the experimental group received the chess educational package for children. He received the duration of 12 sessions consecutively and three sessions a week for 45 minutes. Nd. But the control group did not receive any special training. In this research, two standard questionnaires were used for data collection: Torrance Visual Creativity Test (Form B) and Raven Children's Test (1938). In order to analyze the data, two levels of descriptive statistics (prevalence, mean and standard deviation) and inferential statistics (Shapiro test, Lone test, covariance analysis test) were performed in spss software. The results of the findings showed that chess training has an effect on the development of spatial visualization intelligence (F=307.23 and P<.001) and creativity (F=712.45 and P<.001) of preschool children.

    Keywords: Children, Creativity, Chess Training, Spatial Visualization Intelligence
  • رقیه نظری*، احمد آرش

    هدف از این پژوهش بررسی تاثیر معماری دبستان بر تعامل اجتماعی، خلاقیت و یادگیری دانش آموزان بود. این پژوهش به لحاظ روش کیفی بود و با بررسی اسناد و پژوهش ها، به شیوه مورد کاوی دبستان روستای سیدبار جدگال چابهار از نظر ویژگی های ظاهری و دلایل طراحی خاص آن با توجه به فرهنگ اجتماعی محیط اطراف دبستان و تاثیر آن بر تعامل اجتماعیو خلاقیت و یادگیری دانش آموزان بررسی شد. یافته ها از روزنامه و مجلات و مصاحبه طراح دبستان و تصاویرموجود از دبستان در سایت ها به دست آمد. و تحلیل مصاحبه ها با توجه به نتایج پژوهش های مرتبط انجام شد. نتایج نشان داد دبستان کاملا منبطق با نیاز های اجتماعی و فرهنگی مردم روستا ساخته شده است و باعث افزایش تعامل دانش آموزان با یکدیگر و خلاقیت آن ها و میزان ساعات حضور آن ها در دبستان شده است.

    کلید واژگان: معماری, دبستان, خلاقیت, یادگیری, دانش آموزان
    Roghaye Nazari*, Ahmad Arash

    The purpose of this research was to investigate the effect of elementary school architecture on social interaction, creativity and learning of students. This research was based on a qualitative method and by examining documents and researches, in the manner of a case study of the elementary school of Syedbar Jadgal village, Chabahar, in terms of its appearance characteristics and reasons for its special design, considering the social culture of the surrounding environment of the elementary school and its effect on the social interaction, creativity and learning of students. Checked out. Findings were obtained from newspapers and magazines and the interview of the school designer and the pictures of the primary school on the websites. And the analysis of the interviews was done according to the results of related researches. The results showed that the primary school was built completely in line with the social and cultural needs of the village people and increased the interaction of students with each other and their creativity and the number of hours they attend the primary school.

    Keywords: Elementary School, Architecture, Creativity, Learning, Students
  • فریده محمدی، منیژه ذکریایی*، رسول داودی
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه های درسی با بهره ‏گیری از قصه گویی بر خلاقیت دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی ناحیه ی 2 زنجان انجام شده است.

    روش

    روش پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ گردآوری اطلاعات از نوع تحقیقات نیمه‏ آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی ناحیه 2 شهر زنجان در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که تعداد 60 دانش ‏آموز با روش نمونه‏ گیری خوشه ‏ای چندمرحله‏ ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به تصادف، 30 نفر در گروه آزمایش و 30 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. برنامه درسی با بهره ‏گیری از قصه گویی شامل 15 فعالیت بود که در 15 جلسه 60 دقیقه ‏ای به دانش ‏آموزان گروه آزمایش ارائه شد و دانش آموزان گروه کنترل برنامه درسی متداول را دریافت کردند. خلاقیت دانش آموزان با استفاده از (فرم تصویری A) آزمون خلاقیت Torrance (1974) اندازه گیری شد و درنهایت داده ‏ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.

    یافته ‏ها: 

    یافته ‏ها نشان داد تفاوت معناداری در نمرات پس آزمون مهارت خلاقیت و مولفه‏ های آن (سیالی، بسط، ابتکار و انعطاف پذیری) در دو گروه آزمایش و کنترل وجود دارد؛ نمرات این متغیر و مولفه ‏های آن در گروه آزمایش بعد از آموزش برنامه درسی با بهره‏ گیری از قصه گویی افزایش یافته است. همچنین در هر یک از متغیرهای خلاقیت کل، ابتکار، بسط، سیالی و انعطاف‏ پذیری به ترتیب 61%، 32%، 52%، 43% و 48%، تغییرات با توجه به مداخله برنامه درسی با بهره‏@گیری از قصه‏ گویی، قابل تبیین است.

    نتیجه‏ گیری:

     بنابراین می توان نتیجه گرفت آموزش برنامه درسی با بهره‏ گیری از قصه گویی با ایجاد قدرت تولید ایده ‏ها و جواب‏ های فراوان، ایجاد توانایی لازم برای تغییر جهت فکری، ایجاد توانایی تولید ایده ‏های متنو و ایجاد توانایی توجه به جزئیات وابسته به یک ایده، مهارت خلاقیت را در دانش آموزان ابتدایی افزایش دهد.

    کلید واژگان: ابتکار, انعطاف پذیری, بسط, خلاقیت, سیالی, قصه گویی
    Farideh Mohammadi, Manizheh Zakariyai *, Rasol Davodi
    Objective

    The present study was conducted with the aim of determining the effectiveness of the curriculum using storytelling on the creativity of the third grade female students of the 2nd district of Zanjan.

    Methods

    The method of the present research is applied research in terms of purpose and semi-experimental research in terms of data collection with a pre-test and post-test design with a control group. The statistical population included third grade elementary school female students in the 2nd district of Zanjan city in the academic year of 2021-2022, and 60 students were selected as a sample using the multi-stage cluster sampling method, and by chance, 30 people were in the experimental group and 30 people were in the control group. The curriculum using storytelling included 15 activities that were presented to the students of the experimental group in 15 sessions of 60 minutes, and the students of the control group received the regular curriculum. Students' creativity was measured using Torrance's (1974) creativity test (image form A) and finally the data were analyzed using Multivariate analysis of covariance (MANCOVA).

    Results

    The findings showed that there is a significant difference in the post-test scores of creativity skills and its components (fluidity, expansion, initiative and flexibility) in the two experimental and control groups; The scores of this variable and its components have increased in the experimental group after teaching the curriculum using storytelling. Also, in each of the variables (total creativity, innovation, expansion, fluidity and flexibility, respectively, 61%, 32%, 52%, 43% and 48%, changes according to the intervention of the curriculum using stories) As if, it can be explained.

    Conclusion

    Therefore, it can be concluded that teaching the curriculum using storytelling creates the ability to generate many ideas and answers, creates the necessary ability to change the direction of thought, creates the ability to generate text ideas, and creates the ability to pay attention to details. depending on an idea, to increase creativity skills in primary school students.

    Keywords: Creativity, Storytelling, Fluidity, Expansion, Initiative, Flexibility
  • رحیم مرادی*، معصومه سادات ابطحی، مجتبی کریمیان

    هدف این پژوهش تاثیر اتاق فرار آموزشی بر خلاقیت و درگیری تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی در درس قرآن بوده است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی1402-1401 بود که از بین آنها 36 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (18 نفر) و کنترل (18 نفر) تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه سنجش خلاقیت تورنس و پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو (2013) بود. در این پژوهش از بازی رایانه ای آموزشی محقق ساخته با راهبرد اتاق فرار آموزشی برای درس قرآن استفاده شد. پیش از اجرای مداخله، پیش آزمون شامل پرسشنامه سنجش خلاقیت تورنس و پرسشنامه درگیری تحصیلی از هر دو گروه آزمایش و کنترل به عمل آمد. سپس گروه آزمایش از طریق بازی اتاق فرار آموزشی و گروه کنترل به شیوه متداول آموزش دیدند. در پایان پژوهش از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد استفاده از اتاق های فرار آموزشی بر خلاقیت و درگیری تحصیلی دانش آموزان تاثیرگذار است. از این رو پیشنهاد می شود که برای افزایش میزان خلاقیت و درگیری تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی از بازی اتاق فرار آموزشی استفاده شود و وزارت آموزش و پرورش دوره های آموزشی ضمن خدمت با هدف توانمندسازی معلمان در استفاده از این راهبرد آموزشی در برنامه های درسی برنامه ریزی نماید.

    کلید واژگان: بازی آموزشی, اتاق فرار آموزشی, خلاقیت, درگیری تحصیلی
    Rahim Moradi *, Masomeh Sadat Abtahi, Mojtaba Karimian

    The present study aimed to examine the effect of the educational escape room on the creativity and academic engagement of elementary school students in the Qur'an course. The research method was quasi-experimental with a pre-test-post-test design and a control group. The statistical population of this research included all the male students of the fourth grade of elementary school in Tehran, from whom 36 students were selected by convenience sampling method. The participants were randomly divided into an experimental and a control group. In this research, a researcher-made educational computer game based on educational escape room strategy was used for the Qur'an course. The experimental group was trained through educational escape room game and the control group was trained through conventional method. At the end of the research, both groups were given a post-test. Descriptive and inferential statistics were used to analyze the data. The research findings showed that the use of educational escape room has a significant effect on students' creativity and academic engagement.

    Keywords: Educational Game, Educational Escape Room, Creativity, Academic Engagement
  • محمدحسین حلیمی*، مریم دهنادی

    افکار و اندیشه ‏ها و باورهای هنرمندان و صنعت گران، با توجه ‏به نحوه دریافتشان از جلوه ‏های عالم، به ‏صورت هنرهای تجسمی، معماری، آثار تزیینی و کاربردی به معرض نمایش درمی ‏آید و به ‏صورت خاطره های فرهنگ بشری محفوظ می‏ گردد. علم زیبایی‏ شناسی به معرفی این آثار می‏ پردازد و با توجه به تغییر و تحول تجربه ‏های انسانی، و دقت و ظرافت و (خلاقیت) هنرمندان در مسیر تاریخ، قدر و منزلت فرهنگی و اعتبار آثار هنری را سنجیده و آن را مشخص می ‏نماید. و اکنون نیز با توجه ‏به ابعاد تازه‏ای که با پیشرفت‏ های فناوری و تولید ابزارهای فنی جدید فراهم شده است، زمینه رویت و فهم جلوه‏ های عالم دگرگون گردیده و در نتیجه موجب خلق آثار هنری دقیق‏ تر و جامع ‏تر شده که عملا توجه بیشتری به (فضا) و خلق ابعاد تازه هنری دقیق و جامع‏تر گردیده است.ویژگی‏های طراحی و شکل‏ آفرینی، با آن که در همه اعصار هنرمند را به خود مشغول داشته است، موجب دقت نگاه به عالم و رویت بهتر نظم اعجاب‏ انگیز هستی گردیده است، سپس آثار هنری خود را نیکوتر خلق نموده است، به خصوص هنگامی که از هندسه و ریاضیات بهره گرفته است، میان عالم محسوسات و معقولات دقیق‏ تر سیر و سیاحت کرده است. اخیرا نیز برخی هنرمندان مدرن، توجه ویژه‏ ای به شاخه جدید مشترک بین ریاضیات و هندسه و هنر* با عنوان هندسه فرکتال (Fractal Geometry) نموده‏ اند که از رازورمز پنهان مشترک و هماهنگ عالم خبر می‏دهد، ازجمله معماران مدرن و هنرمندان هنرهای تجسمی آثار قابل‏ توجهی در این‏ رابطه به وجود آورده ‏اند. ذکر نام برخی هنرمندان و اشاره به اثری از آنها در نوشته زیر، تنها برای تبیین ایده ارتباط تنگاتنگ علم و هنر* و خلاقیت هنری است. با اندکی توجه به آثار هنری که در طی قرون در تمام فرهنگ‏ ها به وجود آمده است، ملاحظه می‏شود که هنرمندان نکته‏ سنج از آن غافل نبوده‏ اند و پیوسته در هنر‏های کوچک دستی و تجسمی تا آثار بزرگ معماری، پیوند بین علم و هنر و خلاقیت هنری را برقرار کرده‏ اند. در این ‏رابطه یک اثر هنری کاربردی تزیینی ایرانی (پاتیل مسی قلم‏زنی) از قرن هشتم هجری را انتخاب نموده، مشخصات مختصر تاریخی آن را بیان و با ارائه تصاویر و تحلیل‏ های متعدد نقوش هندسی و استخراج نقش ‏مایه ‏هایی که هرکدام دارای بیان تصویری و مفهوم مستقلی هستند، مفهوم خلاقیت را در هنر قدیم و جلوه ‏های کارایی آن را برای زمان معاصر ارائه داده‏ ایم، نیم ‏نگاهی به نظریه ژئومتری فرکتال کرده ‏ایم و نشانه‏ های آن را در شکل آفرینی عوالم هندسی هنرهای ایرانی، به خصوص در معماری و صنایع تزیینی دیده‏ ایم.

    کلید واژگان: هندسه, تئوری فرکتال, هنر ایرانی, خلاقیت, نوآوری
    Mohammadhossein Halimi *, Maryam Dehnadi

    The thoughts and ideas of artists and craftsmen, according to the way they perceive the manifestations of the world, are preserved in the form of works of visual arts, architecture and decorative crafts which are exhibited, as souvenirs of culture human. Aesthetics and art sciences introduce these works according to the change and transformation of human experiences, thus the precision and elegance “creativity” of artists throughout history, cultural value, dignity and validity of works of art are measured and determined. Today, given the new dimensions that have changed with technological progress and the production of new technical tools, the way of seeing the world and material effects has transformed and led to the creation of works of art more detailed and more complete. Paying more attention to (space) and creating new precise and comprehensive artistic dimensions is considered one of the modern achievements. The characteristics of design and creation of forms, which occupied the artist’s mind throughout the ages to see the world better and create better especially when he used “geometry”, he went through the exact terms of the world of senses and reason. Recently, some artists have paid special attention to the new common branch between mathematics, geometry and art called fractal geometry, which provides information about the common secret and harmony of the universe. Among them, modern architects and visual arts have created significant works in this regard.

    Keywords: Aesthetics, Geometry, Fractal Geometry, Iranian Art, Calligraphy, Artistic Creativity, Innovation
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال