به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "صمیمیت زناشویی" در نشریات گروه "علوم تربیتی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «صمیمیت زناشویی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • محمدحسین آیشم*، سعید موسوی پور

    این پژوهش با هدف پیش بینی صمیمیت زناشویی بر اساس ابعاد شخصیت و دینداری در افراد متاهل شهر قم در سال 1401 انجام شد. روش پژوهش حاضر «توصیفی» از نوع همبستگی بود. ابتدا پرسشنامه ها در فضای مجازی در بستر «تلگرام» و «ایتا» در اختیار جامعه آماری قرار داده شد و تعداد 364 تن با نمونه گیری «در دسترس» به پرسشنامه ها پاسخ دادند. به منظور اجرای پژوهش حاضر، از سه پرسشنامه «صمیمیت زناشویی» واکر و تامسون، پرسشنامه «ویژگی های شخصیت نئو فرم کوتاه» (NEO-FFI) مک کری و کاستا و پرسشنامه «دینداری» گلاک و استارک استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش رگرسیون چندگانه انجام شد. یافته ها نشان داد بین ابعاد روان رنجور خویی و انعطاف پذیری با صمیمیت زناشویی، و بین دینداری و زیرمقیاس های اعتقادی، عاطفی، مناسکی با صمیمیت زناشویی ارتباط معناداری وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد ابعاد روان رنجور خویی به صورت معکوس و گشودگی به تجربه به صورت مستقیم و زیرمقیاس های اعتقادی و عاطفی از متغیر دینداری می توانند پیش بینی کننده صمیمیت زناشویی باشند.

    کلید واژگان: صمیمیت زناشویی, ابعاد شخصیت, دینداری
    Mohammadhossein Ayashm*, Saeid Mousavipour

    The purpose of this research is to predict the marital intimacy, based on the dimensions of personality and religiosity, among married people of the Qom city in 1401. This research used a "descriptive" method of the correlation type. First, the questionnaires were made available to the statistical community in the virtual space on "Telegram" and "Eeta" platforms, and 364 people responded to the questionnaires with "available" sampling. In order to carry out the current research, three "marital intimacy" questionnaires by Walker and Thomson, "NEO-FFI short form" questionnaire by McCrae and Costa, and "religiosity" questionnaire by Glock and Stark were used. Data analysis was done by multiple regression method. According to the results, there is a significant relationship between the dimensions of neuroticism and flexibility with marital intimacy, and between religiosity and belief, emotional, ritual subscales with marital intimacy. And according to the regression analysis, the following factors can predict marital intimacy: the dimensions of neuroticism reversely, the dimensions of openness to experience directly, and belief and emotional subscales of the religiosity variable.

    Keywords: Marital Intimacy, Personality Dimensions, Religiosity
  • فاطمه حاجی زاده، سید علی کیمیایی *، حدیثه حسینی
    هدف

    بررسی نقش میانجی صمیمیت زناشویی در رابطه فضیلت زناشویی و همدلی باکیفیت رابطه زناشویی انجام شده است.

    روش

    پژوهش حاضر به لحاظ هدف یک پژوهش کاربردی و از لحاظ روش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه افراد متاهل غیر بالینی ساکن شهر مشهد در سال 1402 بودند. بر اساس فرمول کوکران تعداد 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. افراد نمونه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده شامل مقیاس های بهره همدلی بارون و کوهن (2003)، صمیمیت زناشویی باسبی و همکاران (1983)، فضیلت زناشویی موسوی و دهشیری (2018) و کیفیت رابطه زناشویی تامپسون و والکر (1995) بود. داده ها با روش آماری معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    صمیمیت زناشویی در رابطه فضیلت زناشویی و همدلی باکیفیت رابطه زناشویی نقش میانجی دارد (P<0.05). همچنین بین فضیلت زناشویی و همدلی (P<0.05, r= 0.70)، فضیلت زناشویی و صمیمت زناشویی (P<0.05, r= 0.65)، فضیلت زناشویی و کیفیت رابطه زناشویی (P<0.05, r= 0.71)، همدلی و صمیمت زناشویی (P<0.05, r= 0.71)، همدلی و کیفیت رابطه زناشویی (P<0.05, r= 0.63)، صمیمت زناشویی وکیفیت رابطه زناشویی (P<0.05, r= 0.68) همبستگی مثبت و معناداری وجود داشت.

    نتیجه گیری

    فضیلت زناشویی و همدلی از طریق صمیمت زناشویی می توانند کیفیت رابطه زناشویی را پیش بینی نمایند. در نتیجه به زوج درمانگران پیشنهاد می شود به منظور بهبود کیفیت رابطه زناشویی بهتر است بر صمیمیت به کمک آموزش همدلی و فضیلت زناشویی تمرکز نمایند.

    کلید واژگان: صمیمیت زناشویی, فضیلت زناشویی, همدلی, کیفیت رابطه زناشویی.
    Fatemeh Hajizadeh, Seyed Ali Kimiaee *, Hadiseh Hosseini
    Purpose

    This research conducted with the aim of investigating was the mediating role of marital intimacy in the relationship between marital virtue and empathy with the quality of marital relationship.

    Methodology

    The current research was a developmental research in terms of its purpose and descriptive-correlational in terms of its method. The statistical population of the current study was all non-clinical married people living in Mashhad in 2023. Based on Cochran's formula, 400 people were selected as a sample. The sample individuals were selected by available sampling method. The tools used in this research were empathy interest questionnaire of Baron-Cohen (2003), marital intimacy questionnaire of Busby et al (1983), marital virtue questionnaire of Mousavi and Dehshiri (2018), marital relationship quality questionnaire of Thompson and Walker (1995). The data was analyzed by the statistical method of structural equations.

    Findings

    The marital intimacy has a mediating role in the relationship between marital virtue and empathy with marital relationship quality (p<0.5). Also, there was a positive and significant correlation between marital virtue and empathy with marital intimacy and marital relationship quality.

    Conclusion

    The marital virtue and empathy Through marital intimacy, they can predict the quality of marital relationship.

    Keywords: Marital Intimacy, Marital Virtue, Empathy, Quality Of Marital Relationship
  • سپیده کریم پور*، فائزه تورانی، جواد خلعتبری
    هدف

    کنش جنسی مناسب سهم بسزایی در بهداشت و سلامت زوجین ایفا می کند. هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی سکس درمانی بر خودکارآمدی جنسی و صمیمیت زناشویی در زوجین دارای اختلال کژکاری جنسی بود.

    روش

    روش پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه زوجین دارای اختلال کژکاری جنسی مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و خدمات روانشناختی منطقه هشت تهران در تابستان سال 1395 بودند که تعداد 30 زوج (60 نفر) با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 زوج) و گروه گواه (15 زوج) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت 10 جلسه 60 دقیقه ای سکس درمانی قرار گرفت؛ اما در این مدت گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسشنامه خودکارآمدی جنسی وزیری و کاشانی (1378)، پرسشنامه صمیمیت زناشویی زوجین ووندن بروک و برتمن (1995) و پرسشنامه عملکرد جنسی روزن و همکاران (2000) بود. داده ها با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری در نرم افزار SPSS نسخه 21 تحلیل شد.

    یافته ها: 

    نتایج مقایسه اطلاعات جمعیت شناختی نشان داد که بین گروه های پژوهش از نظر سن، جنسیت و سطح تحصیلات تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<p). مداخله سکس درمانی به طور معناداری موجب افزایش خودکارآمدی جنسی (622/10F=، 003/0 = P) و صمیمیت زناشویی (959/14F=، 001/0 = P) در زوجین دارای اختلال کژکاری جنسی شد.

    نتیجه گیری: 

    نتایج پژوهش بیانگر تاثیر آموزش سکس درمانی بر افزایش خودکارآمدی جنسی و صمیمیت زناشویی در زوجین دارای اختلال کژکاری جنسی بود. مشاوران و درمانگران خانواده می توانند از این شیوه درمانی در کنار سایر روش های درمانی جهت حل مشکلات زناشویی زوجین بهره ببرند.

    کلید واژگان: سکس درمانی, خودکارآمدی جنسی, صمیمیت زناشویی, کژکاری جنسی
    Sepideh Karimpoor *, Faezeh Tourani, Javad Khalatbari
    Purpose

    Appropriate sexual activity plays a significant role in the health and well-being of couples. The purpose of this study was to determine the effectiveness of sex therapy on sexual self-efficacy and marital intimacy in couples with sexual dysfunction.

    Methodoogy: 

    The research method was semi-experimental, with a pre-test and post-test design with the control group. The statistical population consisted of all couples with sexual deviance disorder who referred to counseling clinics and psychological services in the eighth district of Tehran in the summer of 2016, 30 couples (60 people) were randomly selected in two experimental groups (15 couples) and control group ( 15 pairs) were replaced. The experimental group underwent 10 sessions of 60 minutes of sex therapy; but during this period, the control group did not receive any intervention. The research tools were Vaziri and Kashani's sexual self-efficacy questionnaire (1999), Vondenbroek and Bertman's marital intimacy questionnaire (1995) and Rosen et al.'s sexual performance questionnaire (2000). The data were analyzed by univariate analysis of covariance in SPSS software version 21.

    Findings

    The results of comparing demographic information showed that there was no significant difference between the research groups in terms of age, gender and education level (p>0.05). Sex therapy intervention significantly increased sexual self-efficacy (F=10.622, P=0.003) and marital intimacy (F=14.959, P=0.001) in couples with sexual dysfunction.

    Conclusion

    The results of the study showed the effect of sex therapy training on increasing sexual self-efficacy and marital intimacy in couples with sexual dysfunction. Counselors and family therapists can use this method of treatment along with other treatment methods to solve marital problems of couples.

    Keywords: Sex Therapy, Sexual Self-Efficacy, Marital Intimacy, Sexual Perversion
  • ملیحه خبازی، سید علی کیمیایی*، حسین کارشکی، علی مشهدی

    پژوهش حاضر با هدف بررسی ارزیابی الگوی معادلات ساختاری عوامل موثر بر صمیمیت زناشویی زوج ها در دوران عقد صورت گرفت. در مطالعه حاضر از رویکرد کمی استفاده شد. هدف پژوهش توسعه ای و روش آن توصیفی همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوج های شرکت کننده در کارگاه های دوران عقد معاونت اجتماعی دادگستری و وزارت ورزش و جوانان شهرکرد در بازه زمانی تابستان 99 بودند. نمونه پژوهش 200 زوج (200= مرد و 200= زن) بودند و با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. زوجین پرسشنامه های صمیمیت زوج ها، همدلی زناشویی، خودافشایی و اعتماد زناشویی را تکمیل کردند. نتایج نشان داد بین همدلی و مولفه های آن، خودافشایی و مولفه های آن و اعتماد با صمیمیت زناشویی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین، در بررسی مدل یابی متغیرهای پژوهش با صمیمیت زناشویی نتایج بیانگر آن بود که خودافشایی و همدلی با واسطه گری اعتماد قادر به پیش بینی صمیمیت زناشویی هستند. در پایان، باتوجه به نتایج پژوهش می توان بیان کرد بررسی مولفه های اثرگذار بر صمیمیت زناشویی زوجین می تواند در بهبود کیفیت روابط آنان مهم باشد و در تدوین برنامه های عملی جهت بهبود روابط زوج های تازه مزدوج موثر است.

    کلید واژگان: صمیمیت زناشویی, همدلی, خودافشایی, اعتماد زناشویی
    Malihe Khabazi, Seyed Ali Kimiaee *, Hossein Kareshki, Ali Mashhadi

    The present study was conducted with the aim of evaluating the structural equation model of factors influencing marital intimacy in newlywed couples. The present study used a quantitative approach. The study employed a developmental research design using descriptive correlational method and path analysis. The statistical population of the present study included all the couples who participated in the marriage workshops of the Ministry of Social Justice and the Ministry of Sports and Youth of Shahrekord in the summer of 2019. The research sample included 200 couples (M=200 & F=200) who were selected by the convenience sampling method. The couples completed the Couples Intimacy, Marital Empathy, Self-Disclosure, and Marital Trust Questionnaires. The results showed that there is a significant and positive relationship between empathy and its components, self-disclosure and its components, and trust in marital intimacy (p<05). Furthermore, when investigating the modeling of the research variables with marital intimacy, the results showed that, with the mediating role of trust, self-disclosure and empathy are able to predict marital intimacy. Finally, regarding the results of the study, it can be said that exploring components affecting couples' intimacy can be important in improving the quality of their relationship and is effective in developing practical plans to improve the newlywed couples' relationship.

    Keywords: marital intimacy, empathy, Self-Disclosure, Marital Trust
  • سعید آریاپوران *، منصور کریمی، احسان ترکاشوند

    «صمیمیت» عاملی اساسی در رضایت، کیفیت، ثبات و عملکرد زناشویی است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش «بهزیستی معنوی»، «گذشت» و «چشم‌انداز زمانی» در تمییز زوج‌های دارای صمیمیت زناشویی بالا و پایین بوده است. روش پژوهش «همبستگی» بود. جامعه‌ آماری کل زوج‌های 20 تا 40 سال شهرستان ملایر بود که از میان آن‌ها به روش در دسترس 366 زوج انتخاب شدند. برای گردآوری داده‌ها از مقیاس‌های «بهزیستی معنوی»، «گذشت تصمیمی و هیجانی»، «چشم‌انداز زمانی» و «صمیمیت زناشویی» استفاده شده است. داده‌ها با استفاده از «تحلیل تشخیص» تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد ابعاد بهزیستی معنوی، گذشت و چشم‌انداز زمانی در پیش‌بینی عضویت گروهی زوج‌های دارای صمیمیت زناشویی بالا و پایین نقشی معنا‌دار داشت. به‌ عبارت دیگر، چشم‌انداز زمانی حال جبرگرا، گذشت هیجانی، چشم‌انداز زمانی گذشته‌ منفی، بهزیستی وجودی، چشم‌انداز زمانی گذشته مثبت، گذشت تصمیمی، چشم‌انداز زمانی آینده و حال لذت‌گرا به ترتیب عضویت افراد در دو گروه را پیش‌بینی نموده است. با توجه به تایید نقش بهزیستی معنوی گذشت و چشم‌انداز زمانی در تمییز زوج‌های دارای صمیمیت زناشویی بالا و پایین، توجه مشاوران و روان‌شناسان زناشویی به نقش این متغیرها در برنامه‌های پیش‌گیری و خدمات مشاوره‌ای در زوج‌های دارای صمیمیت زناشویی پایین از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

    کلید واژگان: بهزیستی معنوی, چشم انداز زمانی, زوج ها, صمیمیت زناشویی, گذشت
  • ریحانه پهلوانی مجدآبادی نو، عبدالباسط محمودپور*

    ازدواج به‎ عنوان یکی از مهم‎ترین تصمیمات افراد در زندگی برای دستیابی به نیازهای عاطفی و کسب امنیت است؛ چراکه سنگ بنای رابطه خانوادگی را فراهم می کند. یکی از عناصر بسیار مهم در تامین نیازهای عاطفی افراد و ماندگاری ازدواج، صمیمیت میان زوجین است. از این رو پژوهش حاضر باهدف تدوین مدل صمیمیت زناشویی بر اساس راهبردهای حفظ زوج، تحمل پریشانی با نقش میانجی ذهن‎آگاهی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود که در قالب تحلیل مسیر انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر زنان متاهل شهر تهران در بازه سنی 24 تا 55 سال بودند که 320 نفر از آنان با روش نمونه‎گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش مقیاس صمیمیت زناشویی والکر و تامپسون (1983)، مقیاس راهبردهای زوج باس و همکاران (2008)، مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، فرم کوتاه پرسشنامه ذهن‎آگاهی فرایبورگ ساخته شده توسط والاچ و همکاران (2006) بود. داده‎های حاصل در سطح توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی با استفاده از آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر برای بررسی نقش میانجی، با استفاده از دو نرم‎افزار SPSS و AMOS تحلیل شدند. نتایج حاکی از این بود که مدل تدوین صمیمیت زناشویی درمجموع از برازش قابل قبولی برخوردار است. این موضوع نشان می دهد که متغیرهای راهبردهای حفظ زوج و تحمل پریشانی با ذهن‎آگاهی ارتباط دارند. رابطه ذهن‎آگاهی با صمیمیت زناشویی به‎طور مستقیم معنادار بوده و همچنین اثر غیرمستقیم راهبردهای حفظ زوج و تحمل پریشانی بر صمیمیت زناشویی با میانجی گری ذهن‎آگاهی معنادار است (05/0>P). نتایج حاکی از آن است که متغیرهای راهبردهای حفظ زوج، تحمل پریشانی و ذهن‎آگاهی در صمیمیت میان زوجین به سیر مهم و تاثیرگذار است.

    کلید واژگان: صمیمیت زناشویی, راهبردهای حفظ زوج, تحمل پریشانی, ذهن‎آگاهی
    Reihane Pahlevani Majdabadi No, Abdolbaset Mahmoudpour *

    Marriage is one of the most important decisions people make in life to achieve emotional needs and gain security; Because it provides the cornerstone of family relationship. One of the most important elements in providing the emotional needs of people and the durability of marriage is intimacy between couples. Therefore, the present study was conducted with the aim of developing a model of marital intimacy based on the strategies of maintaining the couple, tolerance of distress with the mediating role of mindfulness. The research method was descriptive and correlation type, which was done in the form of path analysis. The statistical population of the present study were married women in Tehran between the ages of 24 and 55 years, of which 320 were selected using available sampling. The data collection tools used in this research were the Marital Intimacy Scale by Walker and Thompson (1983), the Couple Strategies Scale by Bass et al. (2008), the Distress Tolerance Scale by Simmons and Gaher (2005), and the short form of the Freiburg Mindfulness Questionnaire made by Wallach et al. (2006). ). The resulting data were analyzed at the descriptive level using mean and standard deviation and at the inferential level using correlation test and regression analysis and path analysis to investigate the role of mediator, using SPSS and AMOS software.The results indicated that the marital intimacy formulation model has an acceptable fit. This shows that the variables of couple maintenance strategies and distress tolerance are related to mindfulness. The relationship between mindfulness and marital intimacy is directly significant, and also the indirect effect of spouse preservation strategies and distress tolerance on marital intimacy with the mediation of mindfulness is significant (P<0.05). The results indicate that the variables of couple maintenance strategies, distress tolerance and mindfulness are important and influential in intimacy between couples.

    Keywords: marital intimacy, Couple Maintenance Strategies, distress tolerance, mindfulness
  • حسین کشاورز افشار، ابراهیم نامنی*، فهیمه باهنر، هادی شیدفر

    هدف این پژوهش بررسی اثربخشی «آموزش یکپارچه‌نگر توحیدی» بر صمیمیت زناشویی، باورهای ارتباطی و عملکرد خانواده است. روش این پژوهش «نیمه‌‌آزمایشی» با طرح پیش‌آزمون پس‌آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بوده است. جامعه آماری مطالعه والدین دانش‌آموزان یکی از مدارس پسرانه دوره ابتدایی در سال تحصیلی 9697 شهر سبزوار بود که با استفاده از روش «نمونه‌گیری در دسترس» تعداد سی تن انتخاب شدند و به‌ صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 تن) و کنترل (15 تن) قرار گرفتند. برای گروه آزمایش هشت جلسه گروه‌درمانی 90 دقیقه‌ای به شیوه «یکپارچه‌نگری توحیدی» برگزار شد، ولی برای گروه کنترل هیچ مداخله‌ای صورت نگرفت. ابزار پژوهش سه مقیاس «صمیمیت زناشویی» «باورهای ارتباطی» و «عملکرد خانواده» بود که در جلسات پیش‌آزمون و پس‌آزمون و پیگیری در دو گروه اجرا شد. به‌منظور تجزیه ‌و ‌تحلیل داده‌ها، از تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر و آزمون «بن‌فرونی» استفاده گردید. نتایج نشان داد «آموزش یکپارچه‌نگر توحیدی» موجب بهبود صمیمیت زناشویی، باورهای ارتباطی و عملکرد خانواده گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شد (0005/0>P). بنابراین، می‌توان از «آموزش یکپارچه‌نگر توحیدی» برای ارتقای صمیمیت زناشویی، باورهای ارتباطی و عملکرد خانواده استفاده نمود.

    کلید واژگان: صمیمیت زناشویی, باورهای ارتباطی, عملکرد خانواده, یکپارچه نگر توحیدی
  • فاطمه بیان فر*، علی پریمی

    طلاق معتبرترین شاخص آشفتگی زناشویی است. آموزش الگوهای ارتباطی صمیمانه و راهبردهای مقابله‌ای کارآمد، به‌ویژه با رویکرد معنوی مذهبی، می‌تواند سطح تعارضات زناشویی را کاهش داده و از طلاق پیشگیری کند. هدف این پژوهش، تدوین پروتکل درمانی «معنوی- مذهبی» و بررسی کارآمدی آن، در بهبود راهبردهای مقابله‌ای و صمیمیت زناشویی جهت کاهش احتمال وقوع طلاق بود. نمونه 16 زوج متقاضی طلاق بودند که برای حل تعارضات زناشویی خود به مراکز مشاوره شهر تهران مراجعه کرده بودند. ابزارهای پژوهش مقیاس راهبردهای مقابله‌ای لازاروس و فولکمن و مقیاس صمیمیت زناشویی اولیا و همکاران و پروتکل درمانی معنوی مذهبی بود. گروه آزمایش 16 جلسه 120 دقیقه‌ای دو بار در هفته، تحت درمان «معنوی مذهبی» قرار گرفتند. یافته‌ها تفاوت معناداری بین نمرات دو گروه در سطح P<0.05 را نشان داد. اندازه اثر برای تفاوت‌های گروهی بزرگ و قابل توجه بود. نتایج نشان داد که رویکرد درمانی «معنوی مذهبی» راهبردی کارآمد، در بهبود شیوه‌های مقابله و صمیمیت زناشویی در زوجین متعارض می‌باشد و می‌توان از آن به‌عنوان روش درمانی کارآمد در کاهش احتمال طلاق بهره برد.

    کلید واژگان: پروتکل درمانی, معنوی- مذهبی, راهبردهای مقابله ای, صمیمیت زناشویی, طلاق
  • منیره نکوکرداران، مهشید ایزدی*، مژگان مردانی
    هدف

    صمیمیت زناشویی نقش مهمی در استحکام خانواده دارد. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی رابطه بهزیستی روانشناختی و سرسختی روانشناختی با صمیمیت زناشویی در زنان متاهل بود.

    روش

    مطالعه حاضر مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش زنان متاهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره صدرا در شهر قم در سال 1399 به تعداد 240 نفر بودند. طبق فرمول کوکران حجم نمونه 144 نفر برآورد که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس های بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989)، سرسختی روانشناختی (لانگ، گولت و امسل، 2003) و صمیمیت زناشویی (والکر و تامپسون، 1983) بودند. داده ها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان در نرم افزار SPSS-21 تحلیل شدند.

    یافته ها

     یافته ها نشان داد که بهزیستی روانشناختی (و هر شش مولفه آن شامل پذیرش خود، رابطه مثبت با دیگران، خودمختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند و رشد فردی) و سرسختی روانشناختی (و هر سه مولفه آن شامل کنترل، تعهد و چالش جویی) با صمیمیت زناشویی در زنان متاهل رابطه مثبت و معنادار داشتند (001/0˂P) همچنین، متغیرهای بهزیستی روانشناختی و سرسختی روانشناختی به طورمعناداری توانستند 53 درصد، شش مولفه بهزیستی روانشناختی به طورمعناداری توانستند 67 درصد و سه مولفه سرسختی روانشناختی به طورمعناداری توانستند 37 درصد از تغییرات صمیمیت زناشویی در زنان متاهل را تبیین کنند (001/0˂P).

    نتیجه گیری

     نتایج نشان دهنده رابطه مثبت معنادار بهزیستی روانشناختی و سرسختی روانشناختی با صمیمیت زناشویی در زنان متاهل و نقش آنها در تبیین صمیمیت زناشویی آنان بود. بنابراین، برای ارتقای صمیمیت زناشویی می توان بهزیستی روانشناختی و سرسختی روانشناختی را بهبود بخشید.

    کلید واژگان: بهزیستی روانشناختی, سرسختی روانشناختی, صمیمیت زناشویی, زنان متاهل
    Monireh Nekokerdaran, Mahshid Izadi *, Mojgan Mardani
    Purpose

    Marital intimacy plays an important role in family strength. Therefore, the aim of this study was investigate the relationship between psychological well-being and psychological hardiness with marital intimacy in married women.

    Methodology

    The present study was cross-sectional from type of correlation. The research population was married women who referred to Sadra counseling center in Qom city in 2020 year with number of 240 people. According to Cochran's formula, the sample size was estimated 144 people who were selected by simple random sampling method. The research instruments were the scales of psychological well-being (Ryff, 1989), psychological hardiness (Lang, Goulet and Amsel, 2003) and marital intimacy (Walker and Thompson, 1983). Data were analyzed by methods of Pearson correlation coefficients and multiple regression with enter model in SPSS-21 software.

    Findings

    The findings showed that psychological well-being (and all six components including self-acceptance, positive relationships with others, autonomy, environment mastery, purpose in life and personal growth) and psychological hardiness (and all three components including control, commitment and challenge) had a positive and significant relationship with marital intimacy in married women (P˂0.001). Also, the variables of psychological well-being and psychological hardiness significantly able to explained 53%, six components of psychological well-being significantly able to explained 67% and three components of psychological hardiness significantly able to explained 37% of the changes of marital intimacy in married women (P˂0.001).

    Conclusion

    The results indicated the positive and significant relationship of psychological well-being and psychological hardiness with marital intimacy in married women and their role in explaining their marital intimacy. Therefore, to promote marital intimacy can be improved the psychological well-being and psychological hardiness

    Keywords: psychological well-being, psychological hardiness, Marital Intimacy, married women
  • رویا کاظمی، حسین رضائیان بیلندی*

    مسایل مربوط به روابط زناشویی، همواره توسط محققان برای بهبود کیفیت آن مورد بررسی قرار می‌گیرند. صمیمیت، یکی از متغیرهای مهم روابط زناشویی است و شناخت عواملی که آن را پیشبینی میکنند، نقش مهمی در افزایش کیفیت زندگی زناشویی و کاهش تعارضات دارد. این پژوهش، با هدف بررسی نقش طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه و جهت‌گیری مذهبی، در پیش‌بینی صمیمیت زناشویی انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. بدین‌منظور، 303 نفر از جامعه آماری دانشجویان و طلاب متاهل شهر قم، به‌طور تصادفی طبقه‌ای انتخاب و به پرسش‌نامه‌های صمیمیت زناشویی، طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه و جهت‌گیری مذهبی پاسخ دادند. برای آزمون فرضیه‌ها و تجزیه ‌و ‌تحلیل داده‌ها، از همبستگی و تحلیل رگرسیون گام ‌به ‌گام استفاده شد. نتایج نشان داد که بین حوزه‌های طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه و جهت‌گیری مذهبی بیرونی، با صمیمیت زناشویی، رابطه منفی و معنادار و بین جهت‌گیری مذهبی درونی با صمیمیت زناشویی، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد که حوزه بریدگی و طرد، جهت‌گیری مذهبی درونی و حوزه خودگردانی و عملکرد مختل، از مهم‌ترین پیش‌بین‌های صمیمیت زناشویی هستند. این یافته‌ها، به خوبی نقش مهم جهت‌گیری مذهبی و طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه را در پیش‌بینی صمیمیت زناشویی نشان می‌دهند و می‌توانند اطلاعات مناسبی را به مشاوران و روان‌شناسان خانواده ارایه کنند.

    کلید واژگان: صمیمیت زناشویی, طرح واره های ناسازگار اولیه, جهت گیری مذهبی
  • بنفشه نظری*، طهمورث آقاجانی
    هدف

    این پژوهش با هدف تعیین تاثیر رفتار درمانی دیالکتیکی بر خودنظم دهی شناختی هیجان و صمیمیت زناشویی زنان در آستانه طلاق انجام شد.

    روش

    روش پژوهش از منظر هدف کاربردی و از منظر جمع آوری داده ها کمی بود. ااین مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زنان در آستانه طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه پنج شهر تهران در سال 1399 بودند که از میان آنها تعداد 40 نفر پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی به کمک قرعه کشی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت رفتار درمانی دیالکتیکی قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش فرم کوتاه پرسشنامه خودنظم دهی شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (2006) و پرسشنامه صمیمیت زناشویی والکر و تامپسون (1983) بودند. داده ها با روش های مجذور کای، آزمون تی مستقل و تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS-19 تحلیل شدند.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل از نظر سن، تحصیلات و نوع ازدواج تفاوت معناداری نداشتند (05/0<P). همچنین، گروه ها در مرحله پیش آزمون از نظر خودنظم دهی شناختی هیجان و صمیمیت زناشویی تفاوت معناداری نداشتند (05/0<P)، اما در مرحله پس آزمون از نظر آنها تفاوت معناداری داشتند (05/0<P). به عبارت دیگر، رفتار درمانی دیالکتیکی باعث افزایش راهبردهای مثبت خودنظم دهی شناختی هیجان و صمیمیت زناشویی و کاهش راهبردهای منفی خودنظم دهی شناختی هیجان در زنان آستانه طلاق شد (001/0<P).

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج پژوهش حاضر، درمانگران و مشاوران می توانند از روش رفتار درمانی دیالکتیکی در کنار سایر روش های درمانی برای بهبود ویژگی های روانشناختی زنان در آستانه طلاق به ویژه بهبود خودنظم دهی شناختی هیجان و صمیمیت زناشویی آنان استفاده نمایند.

    کلید واژگان: رفتار درمانی دیالکتیکی, خودنظم دهی شناختی هیجان, صمیمیت زناشویی, طلاق
    Banafsheh Nazari *, Tahmoures Aghajani
    Purpose

    This research was conducted with the aim of determine the effect of dialectical behavior therapy on cognitive emotion self-regulation and marital intimacy in women on the verge of divorce.

    Methodology

    The research method was applied in terms of purpose and quantitative in terms of data collection. This study was semi-experimental with a pretest and posttest design with control group. The research population was women on the verge of divorce referring to the counseling centers of five region of Tehran city in 2020 year, who from them 40 people after reviewing the inclusion criteria were selected by purposive sampling method and with random method with lottery replaced into two equal groups. The experimental group 8 sessions of 90-minute underwent the dialectical behavior therapy and the control group did not see any training. The research tools were the Garnefski and Kraaij cognitive emotion self-regulation questionnaire of short version (2006) and Walker and Thompson marital intimacy questionnaire (1983). Data were analyzed with chi-square, independent t test and multivariate analysis of covariance methods in the SPSS-19 software.

    Findings

    The findings showed that the experimental and control groups did not have significant different in terms of age, education and type of marriage (P>0.05). Also, groups in the pretest stage did not have significant different in terms of cognitive emotion self-regulation and marital intimacy (P>0.05), but in the posttest did have significant different in terms of them (P<0.05). In the other words, dialectical behavior therapy led to increase the positive strategies of cognitive emotion self-regulation and marital intimacy and decrease negative strategies of cognitive emotion self-regulation in women on the verge of divorce (P<0.001).

    Conclusion

    Based on the results of present research, therapists and counselors can use from dialectical behavior therapy method along with other therapeutic method to improve psychological traits of women on the verge of divorce especially improve their cognitive emotion self-regulation and marital intimacy.

    Keywords: dialectical behavior therapy, Cognitive Emotion Self-Regulation, Marital Intimacy, divorce
  • راضیه ایراندوست*، سعید ملیحی الذاکرینی، فرامرز سهرابی، قاسم آهی
    این مطالعه با هدف بررسی الگوی علی رابطه بین باورهای بدکارکردی جنسی و عملکرد جنسی با میانجیگری درماندگی روانشناختی و صمیمیت زناشویی انجام شد. پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن را تمام زنان متاهل مراجعه کننده به پایگاه های بهداشتی سطح شهرستان بردسیر تشکیل داد. بر اساس روش نمونه گیری در دسترس 506 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به مقیاس باورهای بد کارکردی جنسی، شاخص عملکرد جنسی زنان، پرسشنامه نیاز به صمیمیت باگاروزی و شاخص درماندگی روانشناختی پاسخ دادند. یافته های پژوهش نشان داد که باورهای بدکارکردی جنسی بر درماندگی های روانشناختی به طور مثبت و معنی دار، بر صمیمیت زناشویی و عملکرد جنسی به طور منفی و معنی دار تاثیر دارد. به علاوه صمیمیت زناشویی به طور مستقیم، مثبت و معنی دار عملکرد جنسی را تحت تاثیر قرار می دهد. تاثیر مستقیم درماندگی های روانشناختی بر عملکرد جنسی نیز منفی و معنی دار است. هم چنین در نتایج دیده شد که خود باورهای بدکارکردی جنسی به طور مستقیم، منفی و معنی دار عملکرد جنسی را تحت تاثیر قرار می دهد. نتایج مطالعه نشان داد که باورهای بدکارکردی جنسی به دلیل درماندگی روانشناختی و صمیمیت زناشویی و هم چنین به شکل مستقیم توان پیش بینی عملکرد جنسی را دارد.
    کلید واژگان: باورهای بدکارکردی جنسی, صمیمیت زناشویی, عملکرد جنسی, درماندگی روانشناختی
    Razieh Irandoost *, Saeed Malihi Al, Zakerini, Faramarz Sohrabi Osmord, Qasem Ahi
    The aim of this study was to investigate a causal model of sexual function based on sexual dysfunctional beliefs, psychological distress and marital intimacy. This is a descriptive-correlational study, and its statistical population included all the married women referring to the health centers in Bardsir, Iran. Using the convenience sampling method, a sample of 506 women was selected. The participants completed the Sexual Dysfunctional Beliefs Scale, the Female Sexual Function Index, the Bagarozzi Intimacy Needs Questionnaire and the Psychological Distress Index. The findings revealed that sexual dysfunctional beliefs have a significantly positive effect on psychological distress, and a significantly negative effect on marital intimacy and sexual function. In addition, marital intimacy had a significantly positive and direct effect on sexual function. Also, the direct effect of psychological distress on sexual function was significantly negative. The results further indicated that sexual dysfunctional beliefs had a significantly negative and direct effect on sexual function. The results also showed that sexual dysfunctional beliefs due to psychological distress and marital intimacy can directly predict sexual function.
    Keywords: sexual dysfunctional beliefs, marital intimacy, sexual function, psychological distress
  • فرناز فرشباف مانی صفت، الناز پوررحیم*
    هدف
    این پژوهش با هدف مقایسه سلامت روان، سرمایه روان شناختی و صمیمیت زناشویی در مادران کودکان کم شنوا، ناتوان هوشی و عادی انجام گرفت.
    روش
    پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی– مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام مادران کودکان کم شنوا (50 نفر)، ناتوان هوشی (50 نفر) و عادی مراکز نگهداری و مدارس ابتدایی شهر خوی در آذرماه سال 1395 بود. از این جامعه، نمونه ای به حجم 120 نفر (40 نفر برای هر گروه) به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسشنامه های سلامت عمومی (GHQ)، سرمایه روان شناختی لوتانز (PCQ) و مقیاس صمیمیت زناشویی (MIS) را تکمیل کردند. تجزیه وتحلیل داده ها به وسیله نرم افزار SPSS (نسخه 21) با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری (Manova) و آزمون تحلیل واریانس یک طرفه به همراه آزمون تعقیبی شفه انجام شد.
    یافته ها
    تحلیل داده ها نشان داد که بین مادران کودکان ناتوان هوشی و کم شنوا با مادران کودکان عادی از نظر سلامت روانی کل (20/12F= ، 0001/0P=) و سرمایه روان شناختی (362/14F= ، 0001/0P=)، تفاوت معنی داری از نظر آماری وجود دارد. ولی بین صمیمیت زناشویی (603/0F= ، 010/0P=) مادران کودکان کم شنوا، ناتوان هوشی و عادی تفاوتی مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    مادران کودکان ناتوان هوشی و کم شنوا، سلامت روانی و سرمایه روان شناختی پایین تری نسبت به مادران کودکان عادی دارند، ولی مادران هر سه گروه از صمیمیت زناشویی یکسانی برخوردارند.
    کلید واژگان: سلامت روان, سرمایه روان شناختی, صمیمیت زناشویی, ناتوانی هوشی, کم شنوا
    Farnaz Farshbaf Mani Sefat, Elnaz Pourrahim *
    Objective
    This research was conducted in order to compare mental health, psychological capital, and marital intimacy in mothers of children with hearing impairment, those with intellectual disabilities, and normal children.
    Method
    The statistical population of the present descriptive-comparative study consisted of all mothers of children with hearing impairment (n=50), those with intellectual disabilities (n=50), and normal children (n=50) in care centers and primary schools of Khoy, Iran, in 2016. From this population, a sample of 120 people (40 per group) was selected using simple random sampling. Participants completed the General Health Questionnaire (GHQ), Luthans’ Psychological Capital Questionnaire (PCQ), and the Marital Intimacy Scale (MIS). Data were analyzed in SPSS 21 using MANOVA and one-way ANOVA with Scheffe post-hoc test.
    Results
    Data analysis showed a statistically significant difference between mothers of children with intellectual disabilities and those with hearing impairment on the one hand, and mothers of normal children on the other, in terms of general mental health (f=12.20, p=0.0001) and psychological capital (f=14.36, p=0.0001(. However, there was no difference between the three groups in terms of marital intimacy (f=0.603, p=0.508).
    Conclusion
    Mothers of children with mental disabilities and those with hearing impairment have a lower mental health and psychological capital than mothers of normal children, but mothers of all three groups have the same level of marital intimacy.
    Keywords: Hearing impairment, intellectual disabilities, marital intimacy, mental health, psychological capit
  • سمیه جابری، عذرا اعتمادی، سید احمد احمدی
    هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ساختاری مهارت های ارتباطی با صمیمیت زناشویی در زوجین شهر اصفهان بود. پژوهش از نوع همبستگی چندگانه و نمونه شامل 400 زن و شوهر (200 زوج) بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ایاز بین زوجین شهر اصفهان در نیمه اول سال 1392 انتخاب شدند. نمره های آزمودنی ها به صورت جمع نمره زن و شوهر در نظر گرفته شد. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های صمیمیت زناشویی اولیاء (1385) و مهارت های ارتباطی کوئین دام (2001) استفاده شد. داده ها به وسیله همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج به دست آمده از همبستگی نشان داد که بین نمره های مهارت های ارتباطی با صمیمیت زناشویی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین پنج مهارت ارتباطی، چهار مهارت درک پیام، کنترل عواطف، قاطعیت در کلام و بینش نسبت به فرایند ارتباط توانستند صمیمیت زناشویی را پیش بینی کنند. همچنین، مدل معادله ساختاری مهارت های ارتباطی با صمیمیت زناشویی نشان داد که مهارت های ارتباطی 46/0 صمیمیت زناشویی را تبیین کردند. شاخص های نیکویی برازش IFI،NFI ، CFI و TLI این مدل بالاتر از 9/0 و قابل قبول است؛ اما مقدار شاخص RFI کمتر از 9/0 و غیرقابل قبول است. شاخص RMSEA نیز دارای مقدار قابل قبول 7/0 است که نشانه برازش مناسب مدل است. در نهایت، مدل ارائه شده، از برازش مناسبی با داده های جمع آوری شده در این پژوهش برخوردار بود.
    کلید واژگان: صمیمیت زناشویی, مهارت های ارتباطی, مدل معادله ساختاری
    S. Jaberi, O. Etemadi, S. A. Ahmadi
    The goal of this research was to study structural relationship between communication skills and marital intimacy in Isfahanian couples. This research was multiple correlation and the sample includes 400 men and women which were selected by cluster random sampling among Isfahanian couples on the first half of 2013. In order to collect data, questionnaire of marital intimacy (2006) and Queendom communication skills (2001) was used. Data was analyzed by pearson correlation and stepwise regression. Obtained results of correlation showed that there is positive significant relationship between communication skills scores and marital intimacy. The results of stepwise regression indicated that communication skills described 46% of marital intimacy. Also the structural equation model of communication skills with marital intimacy showed that communication skills described 96% of marital intimacy. The index of goodness of fit IFI, NFI, CFI and TLI were upper 0.9 and acceptable, but RFI was less than 0.9 and unacceptable. RMSEA was 0.7 and acceptable and it indicated goodness of fit. Finally, the presented model had appropriate fitness by the collected data at this research.
    Keywords: marital intimacy, communication skills, structural equation model
  • رضا خجسته مهر، فیروزه رضایی، منصور سودانی
    هدف پژوهش، ساخت و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش سبک زناشویی دینی بود. بدین منظور پرسشنامه مقدماتی مربوط به تکالیف زوجین، از متون اسلامی استخراج و بر روی 198 زوج (198 زن و 198 شوهر) که به روش نمونه گیری تصادفی از بین زوج های در دسترس شهر اصفهان انتخاب شده بود، اجرا گردید. پس از تحلیل عوامل، یک مقیاس46 ماده ای ویژه زنان، مشتمل بر پنج عامل به نام های «صمیمیت عاطفی جنسی»، «مهارت های ارتباطی اسناد به همسر»، «پایبندی به فرامین دینی»، «مدیریت خانه» و «گذشت – فداکاری») و یک مقیاس کوتاه 43 ماده ای ویژه شوهران، مشتمل بر پنج عامل به نام های «صمیمیت عاطفی- جنسی»، «مهارت های ارتباطی اسناد به همسر»، «پایبندی به فرامین دینی– مشارکت»، «مسئولیت پذیری- سرپرستی» و «سبک های حل تعارض» استخراج شد. ضرایب همسانی درونی این دو مقیاس، به ترتیب عبارت بود از 81/0 و 86/0. روایی همزمان این دو مقیاس با مقیاس های صمیمیت زناشویی (IS)، سبک زندگی اسلامی (I.L.S.T.) و تعهد دینی (RCI-10) محاسبه شد که نتایج روایی بالای این مقیاس را تایید کرد.
    کلید واژگان: سبک زناشویی دینی, صمیمیت زناشویی, سبک زندگی اسلامی, تعهد دینی, روان شناسی اسلامی, روان سنجی اسلامی
  • فریده سادات حسینی، مریم محمدی، مهناز جوکار
    هدف این پژوهش، پیش بینی صمیمیت زناشویی در دوران میانسالی براساس ویژگی های شخصیتی بود؛ بدین منظور 153 زوج از بین معلمان و افراد عادی که به روش نمونه گیری خوشه ایتصادفی انتخاب شدند، پرسشنامه صمیمیت زناشویی MIQ و نسخه کوتاه پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت (FFM) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از روش آماری رگرسیون تحلیل شد. براساس نتایج تحلیل رگرسیون، با وظیفه شناسی و توافق پذیری مرد و وظیفه شناسی، توافق پذیری و برونگرایی زن، می توان ابعاد صمیمیت زناشویی مردان در دوران میانسالی را پیش بینی کرد. برای تبیین ابعاد صمیمیت زناشویی زنان میانسال لازم است به توافق پذیری، گشودگی نسبت به تجربه و روان نژندی زن و وظیفه شناسی مرد، توجه نمود. هم چنین نقش شباهت شخصیتی زوجین در ابعاد صمیمیت زناشویی زنان و مردان میانسال معنادار بود. بر اساس نتایج این پژوهش نیمرخ شخصیتی هر یک از زوجین در تجربه صمیمیت زناشویی در میانسالی تاثیرگذار است. هم چنین نقش شباهتها و تفاوتهای شخصیتی در صمیمیت زناشویی زوجین مورد بحث و تبیین قرار گرفته است.
    کلید واژگان: صمیمیت زناشویی, دوران میانسالی, ویژگیهای شخصیتی زوجهای میانسال
  • مجتبی امیری مجد، سیده فاطمه حسینی، اصغر جعفری
    پژوهش حاضر به منظور مقایسه ی کیفیت زندگی و صمیمیت زناشویی بین والدین کودکان دارای سندرم داون، کودکان دارای ناتوانی یادگیری و کودکان عادی انجام شد. روش پژوهش علی- مقایسه ای بود.170 نفر به روش نمونه گیری خوشه ایانتخاب شدند که 55 والدین کودکان دارای سندرم داون و 56 نفر از والدین کودکان دارای ناتوانی یادگیری و 59 نفر والدین کودکان عادی بودند. با استفاده از پرسش نامه های کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و صمیمیت زناشویی باگاروزی داده ها جمع آوری و به وسیله ی آزمون های تحلیل واریانس چندمتغیری (MANOVA) و تعقیبی بون فرونی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که کیفیت زندگی والدین کودکان عادی در سطح5/0 p≤ به شکل معناداری بالاتر از والدین کودکان مبتلا به سندرم داون و ناتوانی یادگیری بود و سطح کیفیت زندگی والدین کودکان دارای ناتوانی یادگیری نیز به طور معناداری بالاتر از والدین کودکان سندرم داون بود و صمیمیت زناشویی والدین کودکان به هنجار به طور معناداری بالاتر از والدین کودکان مبتلا به سندرم داون و ناتوانی یادگیری بود(5/0 p≤). همچنین صمیمیت زناشویی والدین کودکان دارای ناتوانی یادگیری به طور معناداری بالاتر از والدین کودکان سندرم داون بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که سلامت جسمانی و روانی فرزندان در سطح کیفیت زندگی و صمیمیت زناشوئی والدین نقش دارد و نوع اختلالات کودکان به طور متفاوتی بر ابعاد گوناگون زندگی والدین تاثیر دارد. لذا به منظور تقویت سطح کیفیت زندگی و صمیمیت زناشویی والدین کودکان دارای سندرم داون و ناتوانی یادگیری پیشنهاد می شود مداخلات آموزشی و درمانی بر بهبود مشکلات این کودکان متمرکز شود.
    کلید واژگان: کیفیت زندگی, صمیمیت زناشویی, سندرم داون, ناتوانی یادگیری
    This study aimed to compare the quality of life and marital intimacy among parents of children with Down syndrome، parents of children with learning disabilities and parents of normal children. The research method was casual-comparative. Sample size included 170 participants، including 55 parents of children with Down syndrome، 56 parents of children with learning disabilities and 59 parents of normal children. Data were collected through WHO quality of life questionnaire، and Bagarozi marital Intimacy Questionnaire. Data were analyzed using multivariate analysis of variance (MANOVA) and Bonferroni post hoc tests. The results showed that the quality of life of parents with normal children was higher than parents of children with Down syndrome and parents of children with learning disabilities، and the quality of life of parents of children with learning disabilities was also significantly higher than parents of children with Down syndrome. The results also showed that parents of normal children had the highest marital intimacy and parents of children with learning disabilities had higher marital intimacy than parents of children with Down syndrome. Based on the findings of this study it can be concluded that these families need more support and educational and counseling services.
    Keywords: quality of life, marital intimacy, Down syndrome, learning disabilities
  • بررسی تاثیر زوج درمانی اسلامی بر صمیمیت زناشویی
    اعظم محمودزاده، سیمین حسینیان، سیداحمد احمدی، مریم فاتحی زاده
    این پژوهش با هدف شناسایی تاثیر زوج درمانی اسلامی بر صمیمیت زناشویی انجام شده است. روش این پژوهش، نیمه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بوده است. نمونه این پژوهش، 20 زوج مراجعه کننده به مراکز مشاوره اصفهان در سال 1388 بوده که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (10 زوج) و کنترل (10 زوج) جایگزین شدند. نتایج نشان داد که زوج درمانی اسلامی، صمیمیت و ابعاد صمیمیت زناشویی (صمیمیت عاطفی، ارتباطی، فیزیکی، اجتماعی- تفریحی، مذهبی و روان شناختی) را افزایش داده است (01/ 0>p). تاثیر زوج درمانی اسلامی بر صمیمیت زنان و مردان یکسان بوده است. با توجه به اهمیت روابط صمیمانه در احساس رضایت مندی زناشویی از یک سو، و فرهنگ اسلامی کشور از سوی دیگر، آموزش آموزه های جامع، اصیل و مطمئن دین اسلام به همسران می تواند بسیار مفید واقع شود.
    کلید واژگان: آموزه های اسلامی, زوج درمانی اسلامی, صمیمیت زناشویی
    An Investigation on the Effect of Islamic Couple Therapy on the Intimacy in Marriage
    Azam Mahmudzadeh, Simin Husseinian, Seyyed Ahmad Ahmadi, Maryam Fatehizadeh
    The present paper was conducted with the aim of investigating the effect of couple therapy on intimacy in marriage. It is a semi-experimental research with a pretest and a posttest for its control group. The sample includes 20 couples who visited counseling centers in Isfahan in 1388 solar (2009) and were randomly divided into experiment group (10 couples) and control group (10 couples). The results show that Islamic couple therapy increases intimacy in marriage and its dimensions (affective, communicative, physical, social-entertainment, religious and psychological intimacy- p<0.01). The effect of Islamic couple therapy is the same for men and women. Given the importance of intimate relationships in marriage satisfaction on the one hand, and Islamic culture of our country on the other, it can be useful to teach comprehensive and authentic teachings of Islam to couples.
    Keywords: Islamic teachings, Islamic couple therapy, intimacy in marriage
  • سیمین حسینیان، سیده منور یزدی، ملیحه طباطبایی
    صمیمیت عنصری ترکیبی، چند بعدی، پویا، تکاملی و یک مهارت و هنر است که مستلزم کسب مهارت ها و انجام رفتارهای خاص است. صمیمیت همچنین مستلزم برقراری ارتباط سالم بین همسران و انتقال درست مفاهیم و پیام ها، درک با همدلی و مشارکت در احساسات، افکار و نیازهای یکدیگر است. بنابراین آموزش و اصلاح مهارت های ارتباطی ممکن است منجر به افزایش صمیمیت شود.
    هدف این پژوهش نیز بررسی اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر صمیمیت زناشویی زنان متاهل بود.نمونه ی پژوهش متشکل از30 زن متاهل بود، که نمره پایینی در آزمون به دست آورده بودند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. ابزار پژوهش نیز یکی پرسشنامه صمیمیت زناشویی(اولیاء، 1385) بودکه نه بعد صمیمیت (صمیمیت عاطفی، عقلانی، فیزیکی، اجتماعی، ارتباطی، مذهبی، روان شناسی، جنسی وکلی) را اندازه گیری می کرد، و دیگری برنامه آموزشی تدوین شده براساس نظریه میلر برای جلسات آموزشی گروه آزمایش بود.
    نتایج پژوهش نشان داد که در گروه آزمایشی پس از 8 جلسه آموزش، میزان نمره کل صمیمیت زناشویی و ابعاد آن تفاوت معناداری را نسبت به گروه کنترل ایجاد کرد.یعنی آموزش مهارت های ارتباطی باعث افزایش صمیمیت و ابعاد آن در گروه آزمایشی شد. براساس یافته های پژوهش می توان پیشنهاد نمود که آموزش مهارت های ارتباطی در مراکز مشاوره برای خانواده ها می تواند مفید باشد.
    کلید واژگان: آموزش مهارت های ارتباطی, صمیمیت زناشویی, زنان متاهل
    Simin Hosseinian, Seyyedeh Monavvar Yazdi, Maliheh Tabatabaei
    Intimacy is a composite, multidimensional, dynamic and evolutionary construct. It is a skill and an art that requires specific behaviors and various abilities. Intimacy also requires good communication between spouses, sound transfer of concepts and messages, sympathetic understanding and sharing each other’s feelings, thoughts and needs. Therefore, instruction and development of communication skills may lead to increased intimacy.The current study probes into the impact of teaching communication skills on the marital intimacy of married women. The sample included 30 married women who had low scores on the test. They were randomly put into experimental and control groups. One of the research instruments was a marital intimacy inventory (Owlia, 2006) which measured nine aspects of intimacy (emotional, intellectual, physical, social, communicative, religious, psychological, sexual and general intimacy). The second instrument was an educational program developed on the basis of Miller's theory to train the experimental group.The findings indicate that following 8 training sessions, the scores of the experimental group on overall marital intimacy and its components showed a significant difference in comparison with those of the control group. This suggests that teaching communication skills led to an increase in intimacy and its various aspects in the experimental group. Based on the findings of the current study, it can be suggested that teaching communication skills in counseling centers can be useful for families.
    Keywords: teaching communication skills, marital intimacy, married women
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال