جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "فرزند پروری" در نشریات گروه "علوم تربیتی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «فرزند پروری» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش فرزند پروری با رویکرد پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و تنظیم رفتاری هیجان مادران دانش آموزان دارای اختلال کم توجهی/ بیش فعالی بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، شامل تمام مادران دانش آموزان دختر 8 تا 10 سال دارای اختلال کم توجهی بیش فعالی بود که در سال تحصیلی 1402-1401 در مدارس ابتدایی شهر اصفهان مشغول به تحصیل بودند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد و مادران 30 کودک به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 90 دقیقه ای مداخله فرزند پروری با رویکرد پذیرش و تعهد را دریافت کرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کانرز فرم والد (CPRS)، پرسشنامه تحمل پریشانی (DTS) و پرسشنامه تنظیم رفتاری هیجان (BERQ) استفاده شد. با استفاده از مدل آماری تحلیل کوواریانس تک متغیری و تحلیل کوواریانس چندمتغیری داده ها تحلیل شد و نتایج نشان داد که مداخله فرزند پروری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش تحمل پریشانی و مولفه های آن و سه مولفه تنظیم رفتاری هیجان شامل اقدام به کارهای دیگر، رویارویی فعال و جستجوی حمایت اجتماعی و کاهش کناره گیری و نادیده گرفتن تاثیر معنادار دارد. بر اساس نتایج می توان گفت مداخلات مبتنی بر پذیرش و تعهد در بهبود سلامت روانی این گروه از مادران نتایج اثربخشی داشت.کلید واژگان: فرزند پروری, رویکرد پذیرش و تعهد, تحمل پریشانی, تنظیم رفتاری هیجان, اختلال کم توجهی, بیش فعالیThe purpose of this study was to investigate the effectiveness of parenting education with the approach of acceptance and commitment on distress tolerance and behavioral regulation of emotion of mothers of students with attention deficit hyperactivity disorder. The research method was a semi-experimental design with a pre-test and post-test with a control group. The statistical population included all the mothers of 8-10-year-old female students with attention deficit hyperactivity disorder who were studying in the elementary schools of Isfahan city in the academic year of 2022-2023. A multi-stage cluster random sampling method was used to select the sample, and the mothers of 30 children were randomly divided into two experimental groups (15 people) and control group (15 people). The experimental group received parenting intervention with the approach of acceptance and commitment during 10 sessions of 90 minutes. To collect data, Connors Parent Form Questionnaire (CPRS), the distress tolerance questionnaire (DTS) and the emotional regulation questionnaire (BERQ) were used. The data were analyzed using the statistical model of univariate covariance analysis and multivariate covariance analysis and The results showed that the parenting intervention based on acceptance and commitment has a significant effect on increasing the tolerance of distress and its components and the three components of emotional regulation including doing other things, active confrontation and seeking social support and reducing withdrawal and ignoring. . Based on the results, it can be said that interventions based on acceptance and commitment can have effective results in improving the mental health of this group of mothers.Keywords: Parenting With The Approach Of Acceptance, Commitment, Distress Tolerance, Behavioral Regulation Of Emotion, Attention Deficit Hyperactivity Disorder
-
هدف
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی آموزش های مدیریت خشم و فرزند پروری بر توجه انتخابی در دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد.
روشاین پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، و از نظر ماهیت داده ها نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان پسر پنجم و ششم ابتدایی مدارس دولتی منطقه 9 شهر تهران در سال تحصیلی 99-98 بود که از بین آنها تعداد 45 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش مدیریت خشم مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری 8 جلسه 5/1 ساعته و گروه آزمایش فرزندپروری 9 جلسه 5/1ساعته تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان (هومرسن و همکاران، 2006) مصاحبه بالینی ساختار یافته و آزمون رنگ واژه استروپ برای سنجش توجه انتخابی بودند که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفتند.
یافته هاتجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار SPSS-V24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام گرفت.
نتیجه گیرینتایج نشان داد گروه دریافت کننده برنامه آموزشی مدیریت خشم و فرزند پروری بر توجه انتخابی در دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای نسبت به گروه کنترل اثربخشی بیشتری داشته است، همچنین گروه آموزشی مدیریت خشم بر توجه انتخابی دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای تاثیر یکسانی باگروه آموزشی فرزندپروری داشتند. به نظر می رسد درمانگران، پژوهشگران و رواندرمانگران حوزه کودک و نوجوان از برنامه های آموزشی پژوهش حاضر می توانند برای افزایش توجه انتخابی یادگیرندگان استفاده کنند.
کلید واژگان: نافرمانی مقابله ای, مدیریت خشم, فرزند پروری, توجه انتخابیObjective:
The aim of this study was to compare the effectiveness of anger management and parenting training on selective attention in students with oppositional defiant disorder.
MethodThis research was applied in terms of purpose, and quasi-experimental design of pre-test and post-test design with a control group in terms of the data nature. The statistical population included all fifthand sixth-grade elementary school students in District 9 of Tehran City in the academic year of 2019-2020, of which 45 were selected by available sampling method and randomly divided into two experimental groups and one control group. The anger management experimental group based on cognitive-behavioral approach was trained in eight 1.5hr sessions, the parenting experimental group was trained in nine 90min sessions, and the control group remained on the waiting list. The instruments used in the present study included the Scoring Scale for Oppositional Defiant Disorder in Children (Homersen et al., 2006) and the word “Stroop” color test for selective attention, which were used in two stages: pre-test and post-test.
ResultsThe analysis of data obtained from the questionnaire was performed through the SPSS-V24 software in two descriptive and inferential sections (analysis of covariance).
ConclusionThe results revealed that the groups receiving the anger management and parenting training programs showed greater effectiveness on selective attention in students with oppositional defiant disorder than the control group. Coping had the same effect in the two groups of “anger management” and “parenting”. It seems that therapists, researchers and psychotherapists in the field of children and adolescents can use the educational programs of the present study to increase the selective attention of learners.
Keywords: Oppositional defiant disorder, Anger management, Parenting, Selectiveattention -
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده ی تعامل والد - فرزند در ارتباط شیوه های فرزندپروری با مشکلات رفتاری دانش آموزان ابتدایی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری تحقیق شامل همه ی دانش آموزان دوره ی دوم ابتدایی شهر بجنورد و والدین آنها بود. تعداد 372 دانش آموز دوره ی دوم ابتدایی به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. پرسش نامه های فرزندپروری آلاباما (فریک، 1991)، تعامل والد فرزندی (لانگ و همکاران، 2002) و مقیاس درجه بندی مشکلات رفتاری (کانرز، 1990) توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. داده ها از طریق همبستگی و تحلیل رگرسیون «هایس» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که ابعاد تنبیه بدنی و عدم نظارت فرزندپروری به طور مثبت و ابعاد فرزندپروری مثبت و مشارکت به طور منفی با مشکلات رفتاری همبستگی داشت. همچنین تعامل والد- فرزند به طور منفی با مشکلات رفتاری مرتبط بود. نتایج تحلیل رگرسیون هایس نشان داد که تعامل والد با فرزند، تعامل فرزند با مادر و تعامل فرزند با پدر روابط بین ابعاد فرزندپروری ضعف نظارت، تنبیه جسمانی، مشارکت والدین و فرزندپروری مثبت و مشکلات رفتاری را تعدیل می کند. نتایج حاکی از آن است که زمانی که تعامل والدین و فرزندان قوی باشد، شیوه های ناکارآمد نظارت ضعیف و تنبیه جمسانی، مشکلات رفتاری را افزایش نمی دهد. همچنین با وجود فرزندپروری مثبت، اگر تعامل قوی با فرزندان وجود نداشته باشد، مشکلات رفتاری کاهش نمی یابد. بنابراین میزان تاثیرگذاری فرزندپروری بر مشکلات رفتاری تحت تاثیر نحوه تعامل والد-فرزند است.
کلید واژگان: فرزند پروری, تعامل والد-فرزند, مشکلات رفتاریThe aim of this study was to investigate the moderating role of parent-child interaction in relationship of parenting practices with behavioral problems of elementary students. The method was descriptive-correlational. The statistical population was all students of secondary elementary and their parents in Bojnourd. Three hundred and seventy two students of secondary elementary were selected by cluster sampling. The Alabama Parenting Questionnaire (Frick, 1991), Parent-Child Interaction (Lange et al, 2002) and rating behavior problems Scale (Connors, 1990) were completed by participants. Data were analyzed by correlation and Hayes regression analysis. The results showed that the dimensions of corporal punishment and lack of parental supervision were positively correlated and the dimensions of parenting and participation were negatively correlated with behavioral problems. Parent-child interaction was also negatively associated with behavioral problems. The results of Hayes regression analysis showed that parent-child interaction, child-mother interaction and child-father interaction moderate the relationships of parenting dimensions of poor supervision, corporal punishment, parent-child participation and positive parenting with behavioral problems. The results show that when parent-child interaction is strong, ineffective methods of poor supervision and corporal punishment do not increase behavioral problems. Also, despite positive parenting, behavioral problems will not be reduced if there is no strong interaction with the children. Therefore, the impact of parenting on behavioral problems is influenced by the parent-child interaction.
Keywords: Parenting, Parent-Child Interaction, Behavioral Problems -
هدف
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش های مدیریت خشم و فرزندپروری بر بازداری پاسخ در دانش آموزان مبتلا به اخلال نافرمانی مقابله ای انجام شد.
روشاین پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پسر پایه های پنجم و ششم ابتدایی با اختالل نافرمانی مقابله ای منطقه 9 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1399 بودند که تعداد 45 نفر برحسب شرایط ورود و خروج و نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه مطالعه شده انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. ابزارهای استفاده شده در پژوهش حاضر شامل مقیاس درجه بندی اختالل نافرمانی مقابله ای در کودکان، مصاحبه بالینی ساختاریافته و آزمون رنگ واژه استروپ برای سنجش بازداری پاسخ بودند.
یافته هانتایج نشان داد گروه دریافتکننده برنامه های آموزشی مدیریت خشم و فرزندپروری در بازداری پاسخ دانشآموزان با اختالل نافرمانی مقابله ای نسبت به گروه کنترل اثربخشی بیشتری دارد (5/0>P) همچنین آموزش مدیریت خشم و فرزندپروری در بازداری پاسخ دانش آموزان با اختلال نافرمان ی مقابله ای تاثیر یکسانی دارد (5/0>P).
نتیجه گیریبنابراین آموزش مدیریت خشم و فرزندپروری میتواند به عنوان روش های مداخله ای برای بهبود بازداری پاسخ در دانشآموزان با اختالل نافرمانی مقابلهای استفاده شود.
کلید واژگان: مدیریت خشم, فرزند پروری, بازداری پاسخ, اختلال نافرمانی مقابله ایObjectiveThe aim of this study was to compare the effectiveness of anger management and parenting training on response inhibition in students with Oppositional/Confrontational Defiant Disorder (ODD/FDD).
MethodThis research was a quasiexperimental study of pre-test and post-test design with a control group. The statistical population included all male students with ODD/FDD in Tehran in 2020. Overall 45 people were selected as a sample according to the entry and exit criteria through voluntary and available sampling and assigned into two experimental groups and one control group. The instruments used in the present study included a grading scale for ODD/FDD in children and to inhibit the response of the Stroop word color test.
ResultsAnger management and parenting training showed more effectiveness on response inhibition in the case comparing to the control group (P <0.5). Also anger management training group parenting training group had the same effect on the response inhibition of students with ODD/FDD (P<0.5).
ConclusionTherefore, education of anger management and parenting training as two interventional programs can be effective in inhibiting the response of students with ODD/FDD.
Keywords: Anger management, Parenting, Response inhibition, Oppositional defiantdisorder -
این پژوهش با هدف بررسی چالش های پیش روی تربیت فرزند در مواجهه با فضای سایبری [1] و رسانه ای است، به عبارت دیگر، اصول فرزندپروری بر اساس مکاتب تربیتی در مواجهه با رسانه و به خصوص اینترنت، با چالش های جدی روبرو است که راهکارهای جدیدی را می طلبد. فرزندپروری یکی از ارکان اساسی در شکل گیری مستحکم و پایدار نهاد خانواده است که از دیرباز از سوی روان شناسان و عالمان دینی مورد توجه بوده است. آنچه امروزه در این حوزه، مسئله جدید محسوب می شود، سبک مقتدارنه فرزندپروری از دیدگاه روان شناسی و تربیت دینی، راهکارهایی را برای این تقابل ارایه می دهد که به کارگیری صحیح و تبعیت روشمندانه از آن، سبب پرورش فرزندی سالم و ایمن در فضای رسانه ای خواهد شد.
کلید واژگان: فرزند پروری, فضای مجازی, مدیریت رسانه برای فرزند, سبک مقتدرانهThis study aims to investigate the challenges facing child education in the face of cyberspace and media. In other words, the principles of parenting based on educational schools in the face of the media, and especially the Internet, face serious challenges that require new solutions. Parenting is one of the basic pillars in the strong and sustainable formation of the family institution, which has long been considered by psychologists and religious scholars. What is a new issue in this field today, the authoritative style of parenting from the perspective of psychology and religious education, offers solutions for this confrontation that proper use and methodical adherence to it, leads to raising a healthy and safe child in cyberspace.
Keywords: Child Rearing, Cyberspace, Media Management for Child, Authoritative Style -
هدف پژوهش حاضر پیش بینی سلامت عمومی دختران با توجه به چهار شیوه فرزند پروری می باشد. از بین دانش آموزان مقطع اول دبیرستان شهر ری تهران (90-91)، تعداد 100 دانش آموز دختر به همراه مادرانشان به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش سه پرسش نامه بود که به ترتیب ، به دختران پرسش نامه (GHQ) سلامت عمومی گلدنبرگ (1972) و به مادران آن ها پرسش نامه شیوه فرزندپروری دیانا بامریند (1972) و پرسش نامه محقق ساخته سبک فرزند پروری متناسب با آموزه های دینی داده شد. نتایج همبستگی، نشان داد که سبک فرزندپروری «اقتدار منطقی» و «سلامت عمومی» رابطه معناداری دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که این سبک و سبک متناسب با آموزه های دینی می توانند سلامت عمومی را پیش بینی کتتد. در صورت استفاده از این دو سبک، سلامت عمومی فرزند افزایش می یابد. البته سبک فرزند پروری مبتنی بر آموزه های دینی به نحو معنادارتری سلامت عمومی را پیش بینی می کند.کلید واژگان: فرزند پروری, سلامت عمومی, دختران, روانسنجی اسلامی, روانشناسی اسلامی
-
هدف پژوهش حاضر بررسی شرایط اشتغال زنان، آثار تربیتی- روان شناختی و نیز تاثیرات آن بر نظام خانواده و به ویژه در فرزند پروری است. این پژوهش از نوع تحقیقات کیفی است و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که اسلام مخالفتی با اشتغال زنان ندارد، چنانکه تشویقی نیز نسبت به آن ندارد؛ البته، برای اشتغال زنان، ضوابط و شرایطی را در نظر گرفته است. نتایج این پژوهش همچنین نشان می دهد که اشتغال زنان اگر متناسب با توانمندی های جسمی و روان شناختی آنان نباشد، آسیب های تربیتی، معنوی و روان شناختی متعددی در خانواده و به ویژه در نقش فرزند پروری ایجاد می شود.
کلید واژگان: جنسیت, اشتغال, آثار تربیتی, استحکام خانواده, رضایتمندی, فرزند آوری, فرزند پروریThe Main aim of this research is the investigation of the conditions of the women employment, educational-psychological outcomes and its effects on family system especially for bringing children. This study is qualitative and descriptive-analytical. The results show that Islam does not disagree with women's employment, though at the same time does not encourage it. There have been some conditions for women's employment; the results also reveal that women's employment, provided that it is not compatible with their physical and mental capabilities, would make serious educational, spiritual and psychologicalharms in the family especially for bringing children.Keywords: gender, employment, educational outcomes, family stability, satisfaction, child bearing, child rearing
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.