جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "knowledge-based companies" در نشریات گروه "علوم تربیتی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «knowledge-based companies» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
مقدمه و هدف
با وجود افزایش کمی و کیفی نیروی انسانی موجود به نفع شرکت های دانش بنیان، نیاز به ایجاد دانش بومی در زمینه توسعه منابع انسانی و آثار آن احساس می شود. بر این اساس، سوال اصلی پژوهش این است که اقدامات توسعه منابع انسانی چه تاثیری بر مولفه های رهبری دانش محور و مزیت رقابتی پایدار این شرکت ها داشته است؟
روش شناسی پژوهش:
مطالعه حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش توصیفی- تحلیلی است و برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارکنان شرکت های دانش بنیان شمال غرب ایران در سال 1401 که تعداد آن در حدود 25 هزار نفر بوده اند، است. حداقل حجم نمونه لازم برای تکمیل پرسشنامه های این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر از کارکنان در نظر گرفته شده و با توجه به ویژگی های جامعه آماری، در این تحقیق حجم نمونه با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی نسبی انتخاب شدند. همچنین جهت سنجش متغیرهای تحقیق از پرسشنامه های اقدامات توسعه منابع انسانی سوتهامانون و بونسونگ (2016)، مزیت رقابتی پایدار احمد (2015) و رهبری دانش محور دانیت و دیپابلو (2015) استفاده گردید. شاخص های پرسشنامه های تحقیق از مطالعات مرتبط و پیشینه تحقیق اخذشده؛ سپس بر اساس شرایط تحقیق و موردمطالعه بومی سازی گردید. در این پژوهش به منظور دستیابی به اهداف از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار PLS SMART استفاده شده است.
یافته هایافته ها نشان داد اقدامات توسعه منابع انسانی تاثیر معنی داری بر مزیت رقابتی پایدار شرکت های دانش بنیان دارد. همچنین متغیر رهبری دانش محور رابطه میان اقدامات توسعه منابع انسانی و مزیت رقابتی پایدار در شرکت های دانش بنیان را به صورت مثبتی تعدیل می کند.
بحث و نتیجه گیرینتایج این مطالعه اشاره می کند که تبادل دانش در سازمان ها بر توانایی پاسخگویی به تغییرات محیط کسب وکار به منظور بهره برداری از فرصت های بالقوه به نام «پاسخگویی سازمانی» که یکی از ابعاد مزیت رقابتی پایدار است، تاثیر می گذارد. همچنین رهبری دانش محور و ایجاد و اجرای راه حل های جدید در محل کار که در فعالیت های روزمره تجلی می یابد، پایه مهم برای نوآوری کل شرکت است. این امر به ویژه در شرکت های دانش بنیان، برجسته است و بنابراین رهبری دانش محور محرک اصلی مزیت رقابتی این سازمان ها است.
کلید واژگان: مدیریت منابع انسانی, شرکت های دانش بنیان, مزیت رقابتی پایدار, رهبری دانش محورBackground and ObjectiveDespite the quantitative and qualitative increase of existing human resources in favor of knowledge-based companies, the need to create local knowledge in the field of human resources development and its effects is felt. Based on this, the main research question is, what effect did the human resource development measures have on the Knowledge-oriented leadership components and sustainable competitive advantage of these companies?
Research MethodologyThis study is practical in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of method, and a questionnaire was used to collect information. Questionnaire questions are designed using a five-point Likert scale from completely agree to completely disagree. The statistical population of this research included all employees of knowledge-based companies in northwest Iran in 2022, with the minimum sample size (384 employees) using Cochran's formula. In order to achieve the goals, structural equation modeling was used in SMART PLS software.
FindingsThe results indicate that Human resources development measures have a significant effect on the sustainable competitive advantage of knowledge-based companies, Also shows that the Knowledge-oriented leadership plays a moderating role in the relationship between human resource development and sustainable competitive advantage.
ConclusionAccording to the findings, human resources development in human resources companies is an essential issue. The Knowledge-oriented leadership of employees and the creation and implementation of new solutions at work, manifested in daily activities, is an important basis for the innovation of the entire company. This is especially prominent in knowledge-based companies, and therefore the Knowledge-oriented leadership of their employees is the main driver of innovation in these organizations. Ultimatly, Knowledge-oriented leadership will pave the way for sustainable competitive advantage.
Keywords: Human Resources Management, Knowledge-Based Companies, Sustainable Competitive Advantage, Knowledge-Oriented Leadership -
هدف از پژوهش حاضر واکاوی تجاری سازی محصولات فناور و نوآور با رویکرد صادرات (مورد مطالعه: شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان) بود. روش مطالعه کیفی از نوع تحلیل مضمون است. جامعه آماری شامل کارکنان مدیریت بازاریابی و کارکنانی که دارای سابقه و دانش و درک مسایل مربوط به تجاری سازی محصولات نوآورانه تکنولوژی هستند و در شرکت دانش بنیان شهر اصفهان مشغول به فعالیت می باشند بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، داده های به دست آمده از مصاحبه های نیمه ساختاری با 8 نفر به اشباع نظری رسید. جهت کسب روایی و پایایی یافته های به دست آمده از روش سه سوسازی استفاده شد. از مفاهیم استخراج شده 9 مفهوم محوری (عامل تفکر، عامل مشورت، نیازسنجی، عامل بازاریابی، عامل صادراتی کردن محصول، ارتقاء کیفیت، عامل تولید، عامل اداری) در 3 بخش کلان (عامل انسانی، عامل بازار هدف، عامل فناوری) شناسایی شد. در همچنین، در خصوص عوامل بازدارنده، موانع زمینه ای (موانع مالی اقتصادی، موانع سازمانی، موانع حمایتی، موانع محیطی، موانع انسانی) و موانع ساختاری (موانع ایده پردازی، موانع اجرایی و موانع فرهنگی) تعیین شد. راهکارها شامل راهکارهای نیازسنجی، راهکارهای تبلیغاتی، راهکارهای مالی، راهکارهای توسعه ای، راهکارهای مهارتی نیز شناسیی شد. بررسی همه جانبه عوامل، موانع و راهکارهای ارایه شده در این تحقیق می تواند بر موفقیت تجاری سازی محصولات شرکت های دانش بنیان تاثیرگذار باشد.
کلید واژگان: استراتژی تجاری سازی, شرکت های دانش بنیان, صادرات محصولات نوآور و فناورThe purpose of the current research was to analyze the commercialization of technological and innovative products with an export approach (case study: Isfahan Scientific and Research Town). The qualitative study method was thematic analysis. The statistical population included marketing management employees and employees who have experience and knowledge and understanding of the issues related to the commercialization of innovative technology products and are working in the knowledge-based company of Isfahan city. Using the purposeful sampling method, the data obtained from semi-structured interviews with 8 people reached theoretical saturation. In order to obtain the validity and reliability of the obtained findings, the triangulation method was used. From the extracted concepts, 9 core concepts (thinking factor, consultation factor, needs assessment, marketing factor, product export factor, quality improvement, production factor, administrative factor) were identified in 3 major sections (human factor, target market factor, technology factor) . Also, regarding the inhibiting factors, background barriers (economic financial barriers, organizational barriers, support barriers, environmental barriers, and human barriers) and structural barriers (ideational barriers, executive barriers and cultural barriers) were determined. Solutions including needs assessment solutions, advertising solutions, financial solutions, development solutions, skill solutions were also identified. A comprehensive review of the factors, obstacles and solutions presented in this research can have an impact on the success of the commercialization of the products of knowledge-based companies
Keywords: commercialization strategy, knowledge-based companies, export of innovative, technological products -
مقدمه و هدف
هدف پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی آموزش های موثر نیروی انسانی بر پیاده سازی تجارت الکترونیک در شرکت های دانش بنیان فعال حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات تهران می باشد.
روش شناسی پژوهش:
روش پژوهش از نوع کاربردی و میدانی و جامعه آماری پژوهش را مدیران شرکت های دانش بنیان فعال حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات تهران تشکیل دادند. جهت نمونه گیری از روش اشباع نظری استفاده شد و 15 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند.به منظور گرداوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه و در بخش کمی از پرسشنامه مقایسات زوجی محقق ساخته استفاده شد. برای بررسی روایی پرسشنامه از نظرات خبرگان و پایایی آن با آلفای کرونباخ انجام و 0.87 به دست آمد. پرسشنامه مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های گرندد تیوری و اورسته و نرم افزار Expert choice انجام شد.
یافته هاشواهد حاکی از آن است که از بین آموزش های موثر نیروی انسانی جهت پیاده سازی تجارت الکترونیک، آموزش استفاده از تکنولوژی با ضریب (1)، آموزش تفکر انتقادی و تحلیل با ضریب (0.840) و آموزش افزایش توانایی های تکنولوژی با ضریب (0.740) در رتبه های اول تا سوم قرار گرفتند.
بحث و نتیجه گیریطبق نتایج به دست آمده برخورداری از آموزش و تخصص لازم در ارتباط با بکارگیری فنون تجارت الکترونیک، برای کسب و حفظ مزیت تجاری در محیطی که رقابت شدید در آن برقرار است و جذب، تربیت و حفظ نیروی کار تخصصی که در ارتباط با فنون تجارت الکترونیک به سطح حرفه ای رسیده باشد الزامی است.
کلید واژگان: تجارت الکترونیک, آموزش, نیروی انسانی, فناوری اطلاعات و ارتباطات, شرکت های دانش بنیانIntroductionThe purpose of this study is to identify and rank the effective training of human resources on the implementation of e-commerce in knowledge-based Companies In the field of Information And communication Technology In Tehran.research
methodologyThe research method is applied and field. The statistical population of the study consisted of managers of knowledge-based companies active in the field of information and communication technology in Tehran. Theoretical saturation method was used for sampling and 15 people were selected as the sample size. In a small part, a researcher-made pairwise comparison questionnaire was used. To evaluate the validity of the journal from the opinions of experts and reliability with Cronbach's alpha, 0.87 was obtained. The questionnaire was approved. Data analysis was performed using grounded theory and Oreste methods and Expert choice software..
FindingsEvidence suggests that among the effective training of human resources for the implementation of e-commerce, training in the use of technology with a coefficient (1), training in critical thinking and analysis with a coefficient (0.840) and training to increase technology capabilities with a coefficient (0.740) rank The first to the third.
ConclusionTherefore, according to the results, having the necessary training and expertise in relation to the use of e-commerce techniques, in order to gain and maintain a business advantage in an environment where there is intense competition, attract, train and retain a specialized workforce related to business techniques. Electronics must have reached a professional level.
Keywords: E-commerce, education, Human Resources, ICT manpower, knowledge-based companies -
هدف
هدف پژوهش حاضر تبیین و اعتبارسنجی عوامل اثرگذار بر عملکرد خلاق منابع انسانی در شرکت های دانش بنیان است.
روش پژوهش:
پژوهش حاضر از نظر پیش فرض های فلسفی اثبات گرا ، از حیث رویکرد کمی و از حیث استراتژی توصیفی- پیمایشی است. همچنین پژوهش موجود از منظر مخاطب شناسی، کاربردی و از لحاظ جمع آوری داده پژوهشی میدانی است. برای سنجش متغیرهای پژوهش، فروتنی رهبر، عملکرد خلاق، امنیت روانشناختی و خودکارآمدی خلاق به ترتیب از پرسشنامه های استاندارد کیان و همکاران (2020)، سان و همکاران (2020)، احمد و همکاران (2018) و وانگ و همکاران (2018) استفاده گردید. روایی و پایایی پرسشنامه ها به ترتیب از طریق روایی صوری و آلفای کرونباخ، پایایی اسپیرمن، پایایی ترکیبی و پایایی اشتراکی تایید گردید. جامعه آماری شامل شرکت های دانش بنیان استان لرستان می باشند که 130 نفر از کارکنان آنها به عنوان جامعه هدف پژوهش انتخاب شده اند. داده ها از طریق الگوریتم مدلسازی معادلات ساختاری واریانس محور تحلیل و اعتبارسنجی گردید.
یافته هاتحلیل نتایج در سطح اطمینان 95% بیانگر تاثیر مثبت و معنادار فروتنی رهبر بر عملکرد خلاق، فروتنی رهبر بر امنیت روانشناختی، امنیت روانشناختی بر عملکرد خلاق، فروتنی رهبر بر خودکارآمدی خلاق و خودکارآمدی خلاق بر عملکرد خلاق می باشد. به علاوه، تحلیل مسیرهای غیر-مستقیم گویای نقش میانجی امنیت روانشناختی و خودکارآمدی خلاق در تاثیر فروتنی رهبر بر عملکرد خلاق است.
نتیجه گیریسنجش و اعتبار سنجی تجربی پژوهش نشان می دهد، فروتنی رهبر از طریق امنیت روانشناختی و خودکارآمدی خلاق به عنوان عوامل پیش بینی کننده واریانس عملکرد خلاق منابع انسانی در شرکت های دانش بنیان می باشد. همچنین پژوهش حاضر می تواند به غنای ادبیات در حوزه عملکرد خلاق منابع انسانی بیفزاید.
کلید واژگان: فروتنی رهبر, امنیت روانشناختی, خودکارآمدی خلاق, عملکرد خلاق, شرکت های دانش بنیانPurposeThe purpose of the current research is to explain and investigate the the factors affecting the creative performance of human resource in knowledge-based companies.
MethodologyThe current research is positivism in terms of philosophical assumptions, in terms of quantitative approach, in terms of descriptive-survey strategy. also, the pratical from the perspective of audience research, and in terms of data collection, it is a field research. Standard questionnaires of Qian et al (2020), Sun et al (2020), Ahmad et al (2018) and Wang et al (2018) were used to measure the variables of leader humility, creative performance, Psychological security and creative self-efficacy. The validity and reliability of the questionnaires were confirmed through face validity and cronbach's alpha, Spearman's reliability, composite reliability and share reliability respectively. The statistical population of the research includes the knowledge-based companies of Lorestan province, whose 130 employees have been selected as the target population of the research. The data were analyzed and validated through the variance-based structral equation modeling algorithm.
FindingsThe analysis of the results at the %95 confidence level shows a positive and significant effect of leader humility on creative performance, leader humility on psychological security, psychological security on creative performance leader humility on creative self-efficacy and creative self-efficacy on creative performance. The analysis of indirect paths shows the mediating role of psychological security and creative self-efficacy in the influence of leader humility on creative performance.
ConclusionThe empirical measurement and validation of the research shows that the leader humility through psychological security and creative self-efficacy as predictive factors of the variance of the creative performance of human resources in knowledge-based companies. Also, the current research can add to the rich literature the field of creative oerformance of human resources.
Keywords: Leader Humility, Psychological security, creative self-efficacy, Creative Performance, Knowledge-Based Companies -
هدف
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین خلاقیت کارکنان با نوآوری سازمانی در شرکت های دانش بنیان استان تهران انجام شد.
روشروش پژوهش به روش توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان شاغل در 3515 شرکت دانش بنیان استان تهران است که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر تعیین شد. نمونه گیری به روش تصادفی ساده صورت گرفته است. برای گردآوری داده های مورد نیاز پژوهش از پرسشنامه خلاقیت رندسیپ (1979) و پرسشنامه نوآوری سازمانی پراجگو و سوهل (2003) استفاده شد. در این پژوهش بر اساس فرمول آلفای کرونباخ پایایی پرسشنامه خلاقیت (74/0) و پایایی پرسشنامه نوآوری سازمانی (81/0) برآورد شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نرم افزار آماری SPSS-26 مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها:
نتایج پژوهش نشان داد که بین خلاقیت کارکنان با نوآوری سازمانی در شرکت های دانش بنیان رابطه مثبت وجود دارد. از جانب دیگر بین خلاقیت کارکنان با هر یک از ابعاد نوآوری سازمانی یعنی نوآوری تولیدی، نوآوری فرایندی و نوآوری اداری به ترتیب (532/0)، (496/0) و (402/0) رابطه مثبت وجود دارد.
نتیجه گیری:
بین خلاقیت کارکنان با نوآوری سازمانی رابطه وجود دارد.
کلید واژگان: خلاقیت, نوآوری, نوآوری سازمانی, شرکت های دانش بنیانThe aim of this study was to investigate the relationship between employee creativity and organizational innovation in knowledge-based companies in Tehran province by descriptive-survey method of correlation. The statistical population of the study includes all employees working in 3515 knowledge-based companies in Tehran province. The sample size was determined based on Cochran's formula of 384 people. Sampling was done by simple random method. To collect the required data for the research, the Randsip Creativity Questionnaire (1979) and Prajgo and Sohel Organizational Innovation Questionnaire (2003) were used. In this study, based on Cronbach's alpha formula, the reliability of the Creativity Questionnaire (0.74) and the reliability of the Organizational Innovation Questionnaire (0.81) have been estimated. SPSS26 statistical software was used to analyze the research data. The results showed that there is a positive relationship between employee creativity and organizational innovation in knowledge-based companies. On the other hand, between employee creativity with each of the dimensions of organizational innovation, namely production innovation, process innovation and office innovation, respectively (0/532), (0.496) and (0.402) there is a positive relationship.
Keywords: Creativity, innovation, organizational innovation, Knowledge based Companies -
سازمانهای تابآور ناپیوستگیها را تحمل نموده و امکان رشد و زنده ماندن در محیطهای پیچیده برایشان فراهم میباشد. پژوهش حاضر تاثیر تابآوری بر عملکرد کسبوکارهای دانشبنیان حوزه فناوری اطلاعات با تعدیلگری فرهنگسازمانی در پارکهای علم و فناوری دانشگاههای ایران را بررسی میکند. این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از منظر گردآوری دادهها، توصیفی- همبستگی بوده و دادهها با استفاده از ابزار پرسشنامه به روش نمونهگیری در دسترس از 123 نفر مدیران کسبوکارهای دانشبنیان مستقر در پارک علم و فناوری دانشگاههای ایران، گردآوری شده است. تحلیل دادهها با رویکرد معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار اسمارت پی ال اس 3 انجام شده است. آلفای کرونباخ برای تمامی سازهها بالاتر از 7/0 و مقدار میانگین واریانس استخراج شده بالاتر از 5/0 بوده که تایید روایی و پایایی سازهها را نشان میدهد. یافتههای پژوهش نمایانگر تاثیر مثبت و معنادار تابآوری بر عملکرد کسبوکار با تعدیلگری فرهنگسازمانی است. ازاینرو میتوان گفت کسبوکارها باید خود را به قابلیتهای پویایی سازمان، قابلیت-های اعتماد ساختاری و تداوم فرآیند مجهز کنند؛ زیرا صرف داشتن قابلیتهای اعتماد ساختاری کافی نبوده و کسبوکارهایی که تمایل به بقا و موفقیت در بلندمدت دارند باید از قابلیتهای پویا نیز برخوردار باشند. توجه صرف به قابلیتهای پویای کسبوکار اگر با قابلیتهای اعتماد ساختاری همراه نشود، موثر نمیباشد زیرا تاثیر آن کاهش مییابد.
کلید واژگان: تاب آوری, فرهنگ سازمانی, عملکرد کسب و کار, شرکت های دانش بنیانCompliant organizations are organizations that are able to tolerate discontinuities and interruptions. These organizations are likely to be able to grow and survive in complex environments. Therefore, the purpose of this study is to investigate the effect of resilience on the performance of knowledge-based businesses in the field of information technology by modulating organizational culture in science and technology parks of Iranian universities. The present study is applied in terms of purpose and descriptive-correlational in terms of data collection. Data were collected using a researcher-made questionnaire and by available sampling method from 123 knowledge-based business managers located in the Science and Technology Park of Iran Universities. Cronbach's alpha for all structures was higher than 0.7 and the mean value of variance extracted was higher than 0.5 and the validity and reliability of the structures were confirmed. Findings showed that resilience has a positive and significant effect on business performance by modulating organizational culture. Finally, according to the confirmation of all research hypotheses, it can be said that businesses equip themselves with the capabilities of organizational dynamics, structural trust capabilities and process continuity. Because just having structural trust capabilities is not enough, businesses that want to survive and succeed in the long run must have dynamic capabilities.
Keywords: resilience, Organizational Culture, business performance, knowledge-based companies -
پژوهش حاضر هدفی سه وجهی دارد که عبارت اند از: اول، شناسایی معیارهای جدید برای انتخاب کارکنان در محیط صنعتی نسل چهارم. دوم؛ اولویت بندی و مشخص کردن روابط علی بین این معیارها. سوم، کمک به ادبیات مدیریت عملیات با تمرکز بر روند استخدام و حمایت از فعالیت های منابع انسانی با توجه به معیارهای مرتبط با صنعت نسل چهارم. نوع پژوهش حاضر، کاربردی و ازنظر روش تحقیق توصیفی- علی و در شرکت های دانش بنیان با تکنولوژی پیشرفته انجام شده است. جامعه آماری شامل 5 نفر از کارشناسان شرکت های مربوطه بوده که مسئولیت انجام تحول در جهت سازگاری با انقلاب صنعتی نسل چهارم را در شرکت خود بر عهده داشتند. جهت اجرای تحقیق از رویکرد DEMATEL فازی استفاده شده است. بر اساس یافته ها، یازده عامل حیاتی اثرگذار جهت انتخاب نیروی کار در محیط صنعتی نسل چهارم شناسایی شد که مهم ترین آن ها به ترتیب اولویت شامل؛ توانایی برخورد با پیچیدگی و حل مسئله، تفکر در مورد فرآیندهای همپوشان و انعطاف پذیری برای انطباق با نقش ها و محیط کاری جدید می باشند. علاوه براین، نتایج حاکی از وجود عوامل علی، به ترتیب نزولی شامل: دانش فناوری اطلاعات و تولید فن آوری، آگاهی از امنیت فناوری اطلاعات و حفاظت از اطلاعات، توانایی برطرف نمودن بحران های کاری و چگونگی ترکیب دانش مربوطه و استفاده از آن در یک شغل یا فرآیند خاص می باشند. عوامل نتیجه نیز شامل؛ انعطاف پذیری برای انطباق با نقش ها و محیط کاری جدید، تحلیلگری و مهارت ادراک بالا، توانایی برقراری ارتباط با واسطه های جدید، توانایی برخورد با پیچیدگی و حل مسئله، تفکر در مورد فرآیندهای همپوشان، یادگیری و همکاری مداوم بین رشته ای و اعتماد به فن آوری های جدید و آمادگی تغییر می باشند.
کلید واژگان: صنعت نسل چهارم, دیماتل فازی, شرکت های دانش بنیان.The present study has a three-dimensional purpose, which is: First, to identify new criteria for selecting employees in the fourth generation industrial environment. Second; Prioritize and identify causal relationships between these criteria. Third, contribute to the operations management literature by focusing on the recruitment process and supporting human resource activities according to industry-related criteria of the fourth generation. The type of research is applied and descriptive-causal research method and has been done in knowledge-based companies with advanced technology. The statistical population consisted of 5 experts from the relevant companies who were responsible for making changes in order to adapt to the fourth generation industrial revolution in their company. The fuzzy DEMATEL approach has been used to conduct the research. Based on the findings, eleven critical factors influencing the selection of labor in the fourth generation industrial environment were identified, the most important of which, in order of priority, include; Ability to deal with complexity and problem solving, thinking about overlapping processes, and flexibility to adapt to new plans and work environments. In addition, the results indicate the existence of causal factors in descending order, including: information technology and technology production, awareness of information technology security and information protection, the ability to resolve work crises and how to combine relevant knowledge and use it in a job or They are a special process. Outcome factors also include; Flexibility to adapt to new plans and work environments, high analytics and perceptual skills, ability to communicate with new intermediaries, ability to deal with complexity and problem solving, thinking about overlapping processes, continuous interdisciplinary learning and collaboration, and confidence in new technologies and readiness for change Are.
Keywords: Fourth Generation Industry, Fuzzy Dimatel, Knowledge-Based Companies -
اهمیت شرکتهای دانشبنیان در اقتصاد کشورها و نقش آن در تولید ناخالص ملی، باعث افزایش توجهات در سالهای اخیر شده و تلاشهای زیادی برای رسیدن به معیارها و مدلی جامع و ثابت برای ارزیابی این شرکتها انجام شده است. اما موضوع ارزیابی عملکرد این شرکتها، هنوز در ایران نو بوده و درگذشته پژوهشهای زیادی بر روی نمونههای مناسبی از این شرکتها انجام نشده است. ازاینرو هدف این پژوهش شناسایی و دستهبندی مهمترین و موثرترین شاخصها در عملکرد شرکتهای دانشبنیان، متناسب با شرایط صنایع در ایران میباشد. شاخصهای اولیه با مرور ادبیات، اسناد و مدارک مرتبط و مصاحبه اولیه با خبرگان این حوزه استخراج شده است. سپس از طریق طراحی و توزیع پرسشنامه، مصاحبه ساختاریافته با خبرگان و تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامههای دریافتی، شاخصهای نهایی مشخص شدهاند. پساز اعتبارسنجی شاخصهای نهایی، 22 شاخص، تایید و در 5 گروه دستهبندی شده و درنهایت با محاسبه ضریبتغییرات، شاخصها از بااهمیتترین تا کماهمیتترین مرتب شدهاند. بر این اساس ارزش افزوده ناشی از فناوری به کار رفته در محصول ، سطح تحصیلات کارکنان و تعداد کارکنان تحقیق و توسعه به ترتیب دارای بیشترین اهمیت هستند. باتوجه به اینکه این نتایج در ارتباط مستقیم با خبرگان این حوزه استخراج شده است، انتظار میرود با استفاده از دادههای شرکتهای دانشبنیان موردتایید و پیادهسازی بر روی یکی از مدلهای مناسب ارزیابی عملکرد، نتایج معناداری حاصل شود.
کلید واژگان: ارزیابی عملکرد, شرکت های دانش بنیان, شاخص های عملکردیThe importance of knowledge-based companies in the economies of the countries and their role in GNP has increased in recent years, and many efforts have been made to develop a comprehensive and consistent indicators for evaluating these companies. The issue of performance evaluation of these companies is still new in Iran, and in the past, many studies have not been conducted on suitable examples of these companies. Therefore, the purpose of this research is to identify and categorize the most important and effective indicators in the performance of knowledge-based companies, in line with the industry conditions in Iran. Initial indicators are extracted from literature review, related documents and initial interviews with experts in this field. Then, final indicators are determined through designing and distributing questionnaires, structured interviews with experts and analyzing the results of received questionnaires. After validating the final indices, 22 indicators are verified and categorized into 5 groups, and finally, by computing the coefficients of variance (CV), the indexes are arranged from the most important to the least significant. Accordingly, the added value resulting from the technology used in the product, the level of education of the employees and the number of R & D staff are the most important, respectively. Due to the fact that these results are directly related to the experts in this field, it is expected that using the data of knowledgeable companies and implementation on one of the appropriate models of performance evaluation will result in meaningful result.
Keywords: Performance evaluation, Knowledge-based companies, Performance indicators stry -
اقتصاد دانش بنیان تاثیر بسزایی در افزایش تولید سرانه، رفاه اجتماعی، کاهش نابرابری در توزیع درآمد، افزایش فرصت شغلی و اصلاح کیفیت محیط زیست و ارتقاء کیفیت تولیدات به عنوان شاخصه های اصلی توسعه پایدار دارد. نظر به این موضوع در بیانیه اقتصاد مقاومتی ابلاغی مقلام معظم رهبری اقتصاد دانش بنیان یکی از سیاست های اصلی در راستای دستیابی به اهداف اقتصاد مقاومتی مطرح شده است. به منظور دستیابی به اقتصاد دانش بنیان توجه و تاکید بر نقش شرکت های فعال در این زمینه ضروری و غیرقابل انکار می باشد .در راستای توسعه این شرکت ها و پر رنگ تر شدن نقش آنها در فرآیندهای اقتصادی لازم است متغیرهای تاثیرگذار بر این شرکت ها شناسایی گردیده و بررسی های لازم به منظور تصمیم گیری مناسب صورت پذیرد. یکی از عناصر کلیدی در توسعه شرکت های دانش بنیان موضوع منابع مالی این شرکت ها می باشد. وجود نظام مالی کارا در شرکت های دانش بنیان می تواند زمینه ساز رشد و ترقی این شرکت ها و پیشبرد طرح های توسعه آنها با کمترین هزینه مالی گردد. در این تحقیق با استفاده از رویکرد رگرسیونی اثر متغیرهای شرکتی و عملکردی بر انتخاب روش تامین مالی شناسایی گردیده و همچنین اثر متقابل روش تامین مالی بر این متغیرها مورد بررسی قرار خواهد گرفت .
کلید واژگان: شرکت های دانش بنیان, تامین مالی, عملکردNowledge-based economy has a significant impact on increasing per capita production, social welfare, reducing inequality in income distribution, increasing job opportunities and improving the quality of the environment and improving the quality of products as the main characteristics of sustainable development. In this regard, in the statement of the resistance economy, the Supreme Leader of the Knowledge-Based Economy has announced one of the main policies in order to achieve the goals of the resistance economy. In order to achieve a knowledge-based economy, attention and emphasis on the role of companies active in this field is necessary and undeniable. In order to develop these companies and make their role in economic processes more colorful, it is necessary to identify the variables affecting these companies and conduct the necessary studies in order to make appropriate decisions. One of the key elements in the development of knowledge-based companies is the issue of financial resources of these companies. Existence of an efficient financial system in knowledge-based companies can pave the way for the growth and development of these companies and advance their development plans with the least financial cost. In this research, using regression approach, the effect of corporate and performance variables on the choice of financing method is identified and also the interaction of financing method on these variables will be investig
Keywords: Knowledge Based Companies, Financing, performance, Crowd funding, Venture Capital, Debt -
بازاریابی کارآفرینانه بعنوان رویکردی جدید در بازاریابی شرکتهای کوچک و متوسط ظهور یافته که در خلق و تحویل ارزش، فرآیندهای اصلی بازاریابی را از طریق شیوههای کارآفرینانه، نوآورانه و فرصت محور تقویت میکند. هدف اصلی این مقاله ارایه مدلی جامع از ارتباطات درونی مولفههای بازاریابی کارآفرینانه در شرکتهای دانش بنیان است. به این منظور، ابتدا با مرور ادبیات مولفههای بازاریابی کارآفرینانه شناسایی شدند و در مرحله بعد با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) روابط میان مولفههای بازاریابی کارآفرینانه تعیین و مورد تحلیل قرار گرفته است. این پژوهش بر مبنای هدف، کاربردی و بر مبنای گردآوری داده از نوع توصیفی-پیمایشی می باشد. مدیران شرکتهای دانش بنیان شهر سمنان و متخصصین دانشگاهی در حوزه مدیریت و بازاریابی جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دهند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند پنج نفر از مدیران شرکتهای دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری شهر سمنان و سه نفر از اساتید دانشگاهی بعنوان نمونه آماری مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامهای محقق ساخته استفاده شد. مدل یکپارچه بازاریابی کارآفرینانه ارایه شده در این پژوهش شامل هفت مولفه بوده که در سه سطح با یکدیگر در تعامل هستند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مولفههای بازاریابی کارآفرینانه در دو گروه متغیرهای وابسته و پیوندی قرار گرفتند و هیچ مولفه ای در گروه مستقل و خودمختار قرار نگرفته است. مولفه خلق ارزش بیشترین تاثیرپذیری را داشته و مولفههای پیشرو بودن، تمرکز بر نوآوری، فرصت طلبی، مشتری گرایی و اهرمی کردن منابع دارای قدرت هدایت و وابستگی زیاد بوده و در بالاترین سطح الویت نسبت به سایر مولفهها در مدل قرار گرفته اند.
کلید واژگان: بازاریابی, کارآفرینی, مدلسازی ساختاری تفسیری, شرکت های دانش بنیانEntrepreneurial marketing has emerged as a new approach in marketing of SMEs, in which main processes of marketing in creating and delivering value is strengthened through entrepreneurial, innovative and opportunity-driven approaches. The main purpose of this paper is to propose a model of interrelations among entrepreneurial marketing components in the knowledge-based companies. For this purpose, entrepreneurial marketing components were first identified by reviewing the literature. In the next step, using the Interpretative Structural Modeling (ISM), the relationships among the entrepreneurial marketing components were determined and analyzed. The research is practical concerning it’s purpose and descriptive-survey considering it’s data collection procedure. Managers of knowledge-based companies in Semnan and academic experts in the field of management and marketing make up the statistical population of the study. Five of the managers of knowledge based companies actived in Semnan and three professors of Semnan University in the field of marketing were studied as research sample using purposive sampling. A researcher-made questionnaire was used to collect data. According to the ISM, integrated entrepreneurial marketing model presented in this study includes seven components that interact with each other at three levels. After the MICMAC analysis was done, entrepreneurial marketing components were classified to relay and dependent variable and no components was identified as independent or autonomous variables. The results show that value creation has the greatest dependence among entrepreneurial marketing components. Proactiveness, innovation-focused, opportunity-driven, customer intensity and resource leveraging have high driving power and dependence, and hold highest priority in relation to other components in model..
Keywords: Marketing, Entrepreneurship, Interpretive Structural Modeling, knowledge-based companies -
شایستگی های منابع انسانی امروز یکی از مهمترین نکات کانونی در مدیریت است. هدف اصلی این پژوهش ساخت، اعتباریابی و روایی یابی ابزار سنجش پرسشنامه شایستگی های منابع انسانی در شرکت های دانش بنیان بود. در حال حاضر، تعریف حوزه، مفهوم سازی و تعیین مولفه ها برای مفهوم شایستگی های منابع انسانی با ابهام نظری و روشی روبه روست و ریشه بسیاری از این ابهام ها و پیچیدگی ها به نبود ابزار مناسب برای اندازه گیری مربوط می شود. تهیه ابزار اندازه گیری معتبر و روا گامی ضروری در حوزه منابع انسانی است. شایستگی های منابع انسانی مدیران سازه ای چند وجهی است که شامل پنج متغیر نهفته می شود.سوالات پژوهشی عبارت اند از :شایستگی های منابع انسانی چه ابعادی را شامل می شود؟با توجه به الگوهای گوناگون، آیا این ابعاد متفاوت است یا خیر؟جامعه آماری 220 نفر از مدیران شرکت های دانش بنیان بودند که با روش نمونه گیری سرشماری انتخاب شدند.کلید واژگان: شایستگی های منابع انسانی, اعتباریابی, ساخت ابزار, شرکت های دانش بنیانHuman resource competencies today are one of the most important focal points in management. The main purpose of this research was to build, validate and validate the HRM questionnaire in knowledge based companies. At present, the definition of the domain, conceptualization and the definition of components for the concept of human resource competencies is faced with a theoretical and methodological ambiguity and the root of many of these ambiguities and complexities is related to the lack of suitable tools for measurement. The provision of valid and effective measurement tools is a necessary step in the field of human resources. Human resource competencies are multidisciplinary structural executives that include five variables. The research topics are: What are the dimensions of human resource competencies? According to different patterns, are these dimensions different or not? Statistical sample of 220 managers of knowledge based companies were selected by census sampling method.Keywords: Construction, human resource competencies, knowledge based companies
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.