جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "parents" در نشریات گروه "علوم تربیتی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «parents» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
هدف از این پژوهش طراحی و اعتبارسنجی برنامه درسی سواد رسانه ای برای والدین دانش آموزان ابتدایی بود. پژوهش به روش کیفی و سنتزپژوهی انجام شد. جامعه شامل متون مرجع در حوزه آموزش سواد رسانه ای به کودکان بود. بر این اساس 51 منبع به شیوه هدفمند و بر اساس اشباع نظری انتخاب شدند. به منظور تایید اعتبار یافته ها، 10 نفر از متخصصان برنامه ریزی درسی، آموزش ابتدایی و ارتباطات شهر اصفهان به صورت هدفمند انتخاب شدند. با روش لاوشه، نسبت روایی محتوایی برای مولفه ها (6/0<CVR) و برنامه تدوین شده ارزیابی شد (926/0 = CVR) . نتایج نشان داد هدف کلی این برنامه، ارتقاء سواد رسانه ای کودکان به واسطه والدین بود که با اهداف جزئی افزایش سواد رسانه ای والدین و تجهیز والدین به الگوی آموزش سواد رسانه ای به کودکان دنبال شد. محتوای این برنامه شامل آشنایی با رسانه، پرورش مهارت های رسانه ای والدین (شامل درک انتقادی، توانایی تجزیه و تحلیل، ارزشیابی، گروه بندی، استقراء، قیاس، ترکیب و خلاصه سازی)، آموزش تولید محتوا و استفاده از رسانه، آموزش مهارت های ارتباطی، آشنایی و مواجهه با قلدری و اعتیا دبه اینترنت، ارائه الگوی آموزش سواد رسانه ای به کودکان بود. راهبردهای یادگیری-یاددهی گفت و گو محور، مشارکتی/ تعاملی و همدلانه تعیین شد. ارزشیابی در دو بخش ارزیابی اطلاعات قبلی والدین و ارزیابی سواد رسانه ای کودکان بود که با پرسشنامه انجام می شود. گروه بندی بر اساس والد-کودک و صرفا برای ارزیابی انجام پذیرفت. فیلم ها و کتاب های مبتنی بر سواد رسانه ای از منابع این برنامه بودند. لازم است این برنامه در یک نیم سال و در مدارس دوره ابتدایی برای والدین ارائه شود.
کلید واژگان: برنامه درسی, سواد رسانه ای, دانش آموز, دوره ابتدایی, والدین.The aim of this research was to design and validate a media literacy curriculum for parents of elementary school students. The study employed qualitative and synthesis research methods, focusing on reference texts related to media literacy education for children. In order to verify the validity of the findings, 10 experts in curriculum planning, primary education and communication in Isfahan were selected purposefully. Lawshe's method was used to assess the content validity of the curriculum components (CVR> 0.6) and the developed program (CVR= 0.926). The results indicated that the program's overall goal is to enhance children's media literacy through parental involvement. This was pursued through the specific objectives of increasing parents' media literacy and equipping them with a model for teaching media literacy to children. The program content includes familiarity with various media, developing parents' media skills (Including critical understanding, ability to analyze, evaluate, group, infer, compare, combine and summarize), content production, media use, communication skills, and addressing issues like cyberbullying and Internet addiction. The program also provides a model for teaching media literacy to children. Learning-teaching strategies were identified as dialogue-oriented, cooperative/ interactive, and empathetic. The evaluation process consisted of assessing parents' prior media knowledge and children's media literacy which is done with a questionnaire. Grouping was based on parent-child pairs, primarily for evaluation purposes. The program also recommended media literacy-based films and books as resources. This curriculum is intended to be delivered over one semester in elementary schools for parents.
Keywords: Curriculum, Media Literacy, Parents, Student, Elementary School, Synthesis -
Objective
The objective of this study is to conduct a comparative analysis of the personality characteristics exhibited by parents of stuttering and nonstuttering children, utilizing the five major personality dimensions (neuroticism, extraversion, openness to experience, agreeableness, and conscientiousness).
MethodsThis investigation was executed through a descriptive causal-comparative method. A total of 54 participants were selected as the sample, comprising 27 individuals from the cohort of parents with children who stutter and 27 individuals from the cohort of parents with children who do not stutter. The requisite data were gathered employing the NEO Five-Factor Inventory questionnaire. The hypotheses posited in this investigation were evaluated utilizing multivariate analysis of variance (MANOVA) and the SPSS26 statistical software package.
ResultsThe results indicated a statistically significant disparity between parents of stuttering and nonstuttering children across the five major NEO personality factors (p<0.01). Based on the mean differences observed between the two groups, it can be asserted that the personality traits of neuroticism and openness to experience were more pronounced among parents of stuttering children. Conversely, the scores of extraversion, conscientiousness, and agreeableness were found to be higher in parents of nonstuttering children (p<0.01).
ConclusionsThe implications of these findings may prove beneficial in providing guidance to parents of children who stutter and in the formulation of effective interventions aimed at enhancing their mental well-being.
Keywords: Stuttering Children, Parents, Personality Characteristics, Comparative Study -
پژوهش حاضر با هدف بررسی پیشبینی پرخاشگری بر اساس عوامل شخصیتی و الگوی ارتباطات خانواده نوجوانان شهر کره ای فارس انجام شده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه نوجوانان دوره متوسطه اول و دوم در سال تحصیلی 99 - 98 به تعداد (1014 نفر) بود که از آن میان، تعداد 150 نفر از نوجوانان (85 نفر نوجوان دختر و 65 نفر نوجوان پسر)، با استفاده از روش نمونهگیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شد. پرسشنامه های ویژگی های شخصیتی کاستا و مک کری (1992) و الگوهای ارتباطات خانواده ریچی و فیتزپاتریک (1990) و پرخاشگری باس و پری (1992) توسط افراد نمونه تکمیل شد. روش آزمون همبستگی پیرسون بمنظور بررسی رابطه بین متغیرها و آزمون رگرسیون چندمتغیره به روش همزمان بمنظور پیشبینی متغیر ملاک توسط متغیرهای پیشبین، با استفاده از نرم افزار spss نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد عوامل شخصیتی بر حسب مولفه های روان نژندی بصورت مثبت در سطح معناداری 05/0، توافقگرایی در سطح معناداری 01/0 و مسئولیتپذیری در سطح معناداری 05/0 بصورت منفی قادر گردیدند، پیشبینیکننده متغیر پرخاشگری نوجوانان باشند. الگوهای ارتباطات خانواده بر حسب مولفه های جهتگیری گفتوشنود بصورت منفی در سطح معناداری 01/0، جهتگیری همنوایی بصورت مثبت در سطح معناداری 01/0، قادر گردیدند، پیشبینی کننده متغیر پرخاشگری نوجوانان باشند.کلید واژگان: الگوی ارتباطات خانواده, پرخاشگری, عوامل شخصیتی, نوجوانانThe aim of this study was to investigate the prediction of adolescent aggression based on personality factors (adolescent personality factors) and parental behavioral patterns in Sarjahan region. The statistical population in this study included all high school adolescents in 2019-20. From the statistical population, 150 adolescents (85 male adolescents and 65 female adolescents) were selected as a sample using multi-stage cluster sampling method, then the sample individuals were questionnaires of personality traits and behavioral patterns of parents and Aggression was complemented by adolescents. In the analysis process, the data obtained from Pearson correlation test to analyze the relationship between variables and multivariate regression test simultaneously to predict the criterion variable by predictor variables were analyzed using SPSS software version 24. The results showed that personality factors in terms of components (neuroticism positively at the level of significance 0.05, agreement at the level of significance 0.01 and responsibility at the level of significance 0.05 were negatively able to predict adolescent aggression variable Parents' behavioral patterns in terms of components (negative dialogue orientation at a significance level of 0.01, positive compliance orientation at a significance level of 0.01, were able to predict adolescent aggression variables.Keywords: Aggression, Personality Factors, Parents', Behavioral Patterns, Adolescents
-
مقدمه
اختلال یادگیری یا ناتوانی یادگیری، نام کلی ای است که طیف وسیعی از مشکلات یادگیری را شامل می شود. اختلال یادگیری به معنای نقص در هوش یا انگیزه نیست. پژوهش حاضر، تعیین روانسنجی مقیاس ELORS و کاربرد آن برای تشخیص کمبود یادگیری در دوران کودکی را مورد بررسی قرار می دهد.
روش پژوهش:
پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری شامل کودکان پیش از دبستان شهر تهران بود. نمونه ی مورداستفاده در این پژوهش تعداد 385 نفر (پنج نفر به ازای هر سوال) می باشد. نمونه لازم با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری مقیاس ELORS و پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادو (ویلکات و همکاران، 2011) بود. برای تحلیل داده ها از آزمون های متعارف روانسنجی (آلفای کرونباخ،تحلیل عامل اکتشافی،روایی محتوایی،تحلیل عامل تاییدی،همسانی درونی)استفاده شد. برای بررسی پایایی این آزمون از طریق همسانی درونی سوالات (آلفای کرونباخ) واز نرم افزار spss-28 استفاده شد.
یافته هابرای بررسی کفایت نمونه گیری مقدار شاخص kmo برای هر دو فرم پرسشنامه برای والدین 0.820 و برای معلمان 0.752 به دست آمد. برای برآورد ضریب پایایی پرسشنامه با روش ضریب آلفای کرونباخ نتایج نشان می دهد که بین مقیاس EIORS فرم والدین و معلمان و سوالات پرسشنامه کلورادو همبستگی معناداری وجود دارد که این نشان دهنده روایی همزمان به شیوه ملاکی است.
نتیجه گیرینتایج نشان می دهد که بین مقیاس EIORS فرم والدین و معلمان و سوالات پرسشنامه کلورادو همبستگی معناداری وجود دارد که این نشان دهنده روایی همزمان به شیوه ملاکی است.لذا میتوان گفت این پرسشنامه دارای روایی ملاکی است.
کلید واژگان: یادگیری, ناتوانی یادگیری, فرم والدین و فرم معلمانLearning disorder or learning disability is a general name that includes a wide range of learning problems. A learning disability does not mean a deficiency in intelligence or motivation. The current study examines the psychometric determination of the ELORS scale and its application to diagnose learning deficits in childhood.The current research is a descriptive-survey research. The statistical population included pre-primary children in Tehran. The sample used in this research is 385 people. The required sample was selected using the multi-stage cluster random sampling method. The collection tools were ELORS scale and Colorado learning problems questionnaire. Conventional psychometric tests (Cronbach's alpha, exploratory factor analysis, content validity, confirmatory factor analysis, internal consistency) were used for data analysis. To check the reliability of this test through the internal consistency of the questions and spss-28 software was used.To check the adequacy of sampling, the kmo index value for both questionnaire forms was 0.820 for parents and 0.752 for teachers. To estimate the reliability coefficient of the questionnaire using Cronbach's alpha method, the results show that there is a significant correlation between the EIORS scale of the parent and teacher form and the questions of the Colorado questionnaire, which indicates concurrent validity in a criterion manner.The results show that there is a significant correlation between the EIORS scale of the parent and teacher form and the questions of the Colorado questionnaire, which indicates concurrent validity in a criterion manner. Therefore, it can be said that this questionnaire has criterion validity.
Keywords: Learning, Learning Disability, Parents', Form, Teachers' -
هدف پژوهش حاضر مطالعه پدیده تقاضای تدریس خصوصی در دوره متوسطه بود. رویکرد پژوهش «کیفی» و از نوع روش نظریه داده بنیاد به شیوه نظام مند بود. گروه هدف، والدین دانش آموزانی بودند که متقاضی تدریس خصوصی در سال تحصیلی 1400- 1401 در شهر یزد بودند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 12 نفر از والدین در پژوهش شرکت داشتند. نمونه گیری تا مرحله اشباع نظری داده ها ادامه یافت. ابزار پژوهش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود. داده ها به روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی اشتراس و کوربین (1998)، تجزیه و تحلیل شدند. به منظور کسب اطمینان از دقیق بودن یافته ها، مبتنی بر «سه سویه سازی» از تکنیک های تطبیق توسط اعضا، بررسی همکار، مشارکتی بودن پژوهش، بازاندیشی پژوهشگر استفاده شد.در نهایت، 29 مقوله فرعی در قالب مولفه های 6 گانه نظریه داده بنیاد طبقه بندی شدند. عوامل علی با 5 مقوله فرعی، عوامل زمینه ای با 5 مقوله فرعی، عوامل مداخله گر با 5 مقوله فرعی، پیامدهای مثبت با 5 مقوله فرعی و پیامدهای منفی با 9 مقوله فرعی و 1 پدیده محوری شناسایی شدند. بر اساس یافته های پژوهش، عوامل و مولفه های درونی و بیرونی متنوعی زمینه های شکل گیری تدریس خصوصی را فراهم می آورند که بر تقاضای آن دامن می زند. پیشنهاد می شود جهت اتخاذ تصمیمات و سیاست گذاری های خرد و کلان و مدیریت آن، به منظور فهم دقیق این پدیده به طور متناوب مورد مطالعه قرار گیرد.
کلید واژگان: تدریس خصوصی, دانش آموزان, والدین, آموزش سایه, نظریه داده بنیادEducation Journal, Volume:31 Issue: 1, 2024, PP 209 -240IntroductionThe main goal of the current research was to analyze the problem of private tutoring and the associated challenges in Yazd. The research also expands the theoretical perspectives on private tutoring. The findings of this research can be beneficial for teachers, educational institution planners, parents, and students in practical applications.
MethodThe research methodology employed in this study was qualitative and based on Grounded Theory principles. The target group was the parents of students who applied for private tutoring in the academic year of 2001-2001 in Yazd. Using the purposeful sampling method, 12 parents participated in the research. Sampling continued until the theoretical data saturation stage. The research tool was semi-structured in-depth interview. The data was analyzed by Strauss and Corbin (1998) open, axial and selective coding method. In order to ensure the accuracy of the findings, based on "Triangulation" techniques, matching by members, peer review, collaborative research, and researcher rethinking were used.
ResultsFinally, 29 sub-categories were classified in the form of 6 components of the systematic grounded theory. Causal factors with 5 subcategories, background factors with 5 subcategories, intervening factors with 5 subcategories, positive consequences with (5) subcategories and negative consequences with (9) subcategories and (1) central phenomenon were identified. The results indicated various favorable outcomes, including enhanced student performance in examinations, improved results in entrance assessments, better overall test performance, job opportunities for special educators leading to increased income, and the alleviation of educational deficiencies through compensatory actions. Various strategies have been proposed to address the challenges and negative impacts associated with the prevalent practice of private tutoring among families and students. These strategies encompass a range of approaches, including conducting private tutoring sessions at home or within school premises, offering private counseling services, integrating private tutoring with formal educational programs, addressing issues and assessments within educational institutions, improving the quality of education in mainstream schools to tackle deficiencies, reducing the societal emphasis on entrance examinations, guiding students towards technical fields, and increasing oversight of educational activities in such contexts. The adverse effects of private tutoring include limitations on creativity and critical thinking, neglect of skill development and vocational training, commercialization and elitism in education (in conflict with the principles of inclusive education), psychological and physical harm to students leading to anxiety, stress, and depression, perpetuation of social stratification, and maintenance of educational inequalities.
DiscussionResearch findings indicate that various internal and external factors contribute to the development of private tutoring, influencing both its supply and demand. It is recommended to study this phenomenon from diverse viewpoints to guide micro and macro-level decision-making and policy formulation for efficient administration.
Keywords: Private Teaching, Students, Parents, Shadow Education, Grounded Theory -
مشارکت والدین در تحقیقات پیشین مورد توجه قرار گرفته است، اما شناسایی مولفه هایی که موجب ارتقاء این رویکرد و پیشرفت تحصیلی فرزندان گردد کم تر بررسی شده است. هدف این پژوهش ارائه ی مدل به منظور ارتقای تعامل والدین در راستای پیشرفت تحصیلی فرزندان بود که با راهبرد ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی انجام شد. جامعه ی آماری، مدیران مدارس سه دوره تحصیلی ابتدایی، متوسطه ی اول و دوم بود و با نمونه گیری خوشه ای تعداد 535 نفر از مدیران انتخاب شدند. نمونه گیری بخش کیفی هدفمندوباتکنیک ملاک محور صورت گرفت. ابزار پژوهش بخش کیفی، مصاحبه ی باز با مشارکت کنندگان و بررسی اسناد کتابخانه ای و مدارک کلیدی آموزش و پرورش و اسناد بالادستی ودربخش کمی، پرسشنامه ی ایجاد شده توسط محقق، بر اساس یافته های بخش کیفی بود. روایی بخش کیفی، باروش ممیزی توسط داوران و اعتباریابی بخش کیفی باروش کاوش به وسیله مشارکت کنندگان انجام شد. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی همگرا و واگرا و پایایی به وسیله بارهای عاملی، آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تایید شد.تحلیل داده های کیفی به روش تحلیل مضمون و تحلیل داده های بخش کمی با روش تحلیل عامل تاییدی صورت گرفت.نتایج معادلات ساختاری نشان داد،الگوهای اندازه گیری عوامل موثر در تعامل از برازش مطلوب برخوردارند و با قرار گرفتن همه این عوامل در مدل اصلی تعامل،مدل مذکور نیز از برازش مطلوب برخوردار بود. بر اساس یافته های این پژوهش، با به کارگیری عوامل شناسایی شده در مدل پیشنهادی، تعامل والدین با مدرسه ارتقاء یافته و بنابر دیدگاه مشارکت کنندگان با روابط مستمر والدین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان میسر می گردد.واژگان کلیدی: تعامل، اولیا، مربیان، مدرسه، رویکرد آمیختهکلید واژگان: تعامل, اولیا, مربیان, مدرسه, رویکرد آمیختهAbstractThis research was conducted with the aim of providing a model to promote the interaction of parents in the direction of children's academic progress with a combination strategy of sequential exploration. the statistical population, there were 109,535 people who were the principals of the three primary, first and second secondary education courses. Cluster sampling 535 managers were selected. Sampling was a targeted qualitative part of scientific-research sources and texts and an open interview with knowledgeable experts. Validation of qualitative data was done using the methods proposed by Borg and Gal (2016) and through the exploration method by the participants, and content validity was also used using experts' opinions to check the quality of the content. Reliability was also measured with the Holstein reliability coefficient. The reliability, validity of the scores obtained from the research were verified using Cronbach's alpha method and confirmatory factor analysis. The analysis method was used in the qualitative part of thematic analysis and in the quantitative part of the structural equation model, second-order factor analysis was used.The results of the structural equations showed that measurement models of the effective factors in the interaction have a good fit. Key words: interaction, parents, teachers, school, mixed approachKeywords: Interaction, Parents, Teacher, Mixed Approach
-
هدف از این پژوهش، پرداختن به نقش های موثر والدینی در'گرایش نوجوانان دختر به حجاب اسلامی است. روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی است. اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری شد. 30 نوجوان دختر بین سنین 13 تا 16 سال بر اساس معیار ورود به پژوهش انتخاب شدند. با استفاده از روش تحلیل مضمون از داده های بدست آمده سه مضمون فراگیر «نقش والدینی»، «نقش مادری» و «نقش پدری» و 16 مضمون سازمان دهنده «مرزهای مشخص ولی-فرزندی»، «مرزهای مشخص پوششی»، «روش های تشویقی و بازدارنده»، «نگاه قرآنی نسبت به حجاب»، «تنظیم رابطه با اقوام و مراسمات»، «الگوسازی»، «ایجاد جو شاد منزل»، «آگاهی بخشی درباره حجاب»، «نظارت بر فضای مجازی» و «ایجاد فضای اعتماد متقابل«، «ارتباط عاطفی با نوجوان»، «ارتباط منطقی با نوجوان»، «نقش محافظ و حامی» و «آشنایی با مساله حجاب»، «حساس در امر تربیت» و «ارتباط موثر با نوجوان» و 39 مضمون پایه احصا شد. نتایج نشان داد علاوه بر نقش والدینی، هر یک از پدران و مادران نقش منحصر به فردی در اقبال دختران نوجوان به حجاب دارند و زمانی که والدین در کنار یکدیگر زمینه روانی را در فرزند خود ایجاد کرده و در امر تربیت همسوئی داشته باشند، حجاب مورد اقبال قرار می گیرد.کلید واژگان: نقش, والدینی, نوجوانان دختر, گرایش, حجاب اسلامیThe purpose of this research is to deal with the effective roles of parents in tending teenage girls to the Islamic hijab. The qualitative research method is Phenomenology. Information was collected using semi-structured interviews. The study involved 30 teenage girls aged between 13 and 16 who were selected based on specific criteria. By using the Thematic analysis method, three universal themes of "parental role", "maternal role" and "fatherly role " and 16 organizing themes of "certain parent-child boundaries" and "certain protective boundaries" were identified from the obtained data. , "Encouraging and inhibiting methods", "Qur'anic view of hijab", "Regulating relations with relatives and ceremonies", "modeling", "Creating a happy atmosphere in the home", "Partial awareness about hijab", "Surveillance of cyberspace" and "creating an atmosphere of mutual trust", "emotional relationship with the teenager", "logical relationship with the teenager", "protective and supportive role" and "familiarity with the hijab issue", "sensitive in the matter of education" and "effective communication with the teenager" And 39 basic themes were obtained. The results showed that in addition to the role of parents, each of the fathers and mothers has a unique role in the luck of teenage girls to wear hijab, and when parents together create a psychological environment in their child and are aligned in their approach to upbringing, hijab is gain traction.Keywords: Role, Parents, Teenage Girls, Tendency, Islamic Hijab
-
سواد تربیتی والدین یک الگوی جدید در علوم تربیتی و مدیریت آموزشی است که والدین با ارتقاء سطح دانش و مهارت خود می توانند فرزندان خود را در امور مختلف، حمایت نمایند و والدین بیشترین تاثیرات اجتماعی را حتی فراتر از معلمان و مدرسه بر فرزندان خود دارند. این مطالعه به بررسی رابطه بین سوادتربیتی والدین و تاب آوری و پیشرفت تحصیلی با میانجیگری مسئولیت پذیری دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر کرج می پردازد. روش این پژوهش همبستگی چند متغیره و از نوع معادلات ساختاری است در مجموع 389 نفر شرکت کننده یعنی دانش آموز و 389 نفر مادران آنها در سال تحصیلی 1400 - 1401به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی بر اساس جنسیت انتخاب شدند و به پرسشنامه های سوادتربیتی والدین آلاباما، فریک (1996)، مسئولیت پذیری نوجوانان نعمتی (1378) و تاب آوری تحصیلی ساموئلز (2008) و پرسشنامه پیشرفت تحصیلی صالحی (1394) پاسخ دادند. یافته ها نشان داد سوادتربیتی والدین و مولفه های آن برتاب آوری تحصیلی و مسئولیت پذیری اثر مستقیم دارد (05/0>p). مسئولیت پذیری بر تاب اوری تحصیلی اثر مستقیم دارد (05/0>p). سواد تربیتی والدین بر تاب آوری تحصیلی و پیشرفت تحصیلی با میانجیگری مسئولیت پذیری اثر غیرمستقیم دارد (05/0>p)، بنابراین می توان نتیجه گرقت که سوادتربیتی والدین و مولفه های آن می تواند مسئولیت پذیری را در دانش آموزان افزایش دهد
کلید واژگان: سوادتربیتی والدین, مسئولیت پذیری, تاب آوری تحصیلی, پیشرفت تحصیلی, والدین.parenting literacy is a new model in upbringing sciences and educational management that parents can support their children in various matters by improving their knowledge and skills, and parents have the greatest social influence on their children even beyond teachers and schools. This study examines the relationship between parental literacy and academic resilience with the mediation of responsibility among secondary school students in Karaj city. The method of this research is multivariate correlation and structural equation type. In total, 389 participants, students and 389 of their mothers, were selected by random stratified cluster sampling method based on gender in the academic year of 1401-1400, and they were asked to fill in the Alabama Parents' Literacy Questionnaires (Frick,1996), the responsibility of Nemati teenagers (1378), academic resilience of Samuels (2008) and the Saleh i’s academic progress questionnaire (2014) answered. The findings showed that parental literacy and its components have a direct effect on academic reflection and responsibility(p<0.05). Responsibility has a direct effect on academic resilience(p<0.05). parenting literacy has an indirect effect on academic resilience and academic progress through the mediation of responsibility(p<0.05), so it can be concluded that parenting literacy and its components can increase responsibility in students
Keywords: Parenting Literacy, Responsibility, Academic Resilience, Academic Progress, Parents, Abstract : -
مقاله حاضر به بررسی دیدگاه والدین نسبت به امنیت حضور فرزندانشان در فضای مجازی می پردازد. این تحقیق با روش پیمایش و با توزیع پرسشنامه بین 260 نفر انجام شده است. طبق یافته ها والدینی که فرزندانشان بیشتر از پیام رسان های خارجی استفاده می کنند، نگرانی و حساسیت بیشتری نیز نسبت به حضور آنها در این پیام رسان ها دارند؛ در حالی که در مورد پیام رسان های داخلی چنین حساسیتی مشاهده نمی شود. همچنین با کاهش امنیت و سلامت پیام رسان ها و نیز با کاهش دسترسی آسان به محتوای مناسب و مفید در فضای مجازی، والدین نیز کنترل و نظارت بر فعالیت فرزندان در این فضا را بیشتر لازم می دانند. از سوی دیگر هرچقدر والدین خود را در مدیریت و کنترل فرزندانشان برای ارتباط با افراد یا دیدن محتوای نامناسب در فضای مجازی ناتوان تر بدانند، ضرورت کنترل و نظارت بر فعالیت فرزندان در این فضا را بیشتر لازم می دانند. همچنین ناامن و ناسالم بودن این فضا، ارتباطات مجازی کودکان و نوجوانان در حوزه های مختلف از جمله ارتباط با فامیل و آشنایان را نیز تحت الشعاع قرار می دهد و از اثر تربیتی رابطه مجازی فرزندان با آشنایان در فضای مجازی می کاهد. به عنوان پیشنهاد از یک سو با توجه به وجود محتوای مضر در فضای مجازی، والدین باید بیش از پیش با نرم افزارهای پرنتال کنترل آشنا شده و از آن استفاده کنند. همچنین وجود پیام رسان مخصوص کودکان و نوجوانان در بستر خانواده و مدرسه نیز به امنیت بیشتر در این فضا کمک می کند. لزوم وجود مرکزی برای استانداردسازی و ارائه محتوای مجازی مناسب نوجوانان از دیگر پیشنهادهای قابل ذکر است.کلید واژگان: امنیت, فضای مجازی, دانش آموزان, والدین, نظارتThis article examines parents' views on the security of their children's presence in cyberspace. This research was done by survey method and by distributing questionnaire among 260 people. According to the findings, parents whose children use foreign messengers more often have more concern and sensitivity towards their presence in these messengers; While such sensitivity is not observed in the case of internal messengers. Also, with the decrease in the safety and health of messengers and also with the decrease in easy access to appropriate and useful content in cyber space, parents also find it more necessary to control and monitor their children's activities in this space. On the other hand, the more incapable parents are of managing and controlling their children to communicate with people or view inappropriate content in cyberspace, the more necessary they are to control and monitor their children's activities in this space. Also, the unsafe and unhealthy nature of this space overshadows the virtual communication of children and teenagers in various fields, including communication with family and acquaintances, and reduces the educational effect of children's virtual relationship with acquaintances in the virtual space.Keywords: Security, Cyber Space, Students, Parents, Monitoring
-
زمینه و هدف
این پژوهش با هدف بررسی میزان انتظارات آموزشی معلمان، والدین و همکلاسی ها از محتوای آموزشی یادگیری الکترونیکی دوره ابتدایی شهرستان اشنویه انجام شد.
روش پژوهش:
پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش از نوع پژوهش های تحلیلی پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه ششم شهرستان اشنویه به تعداد 1221 نفر بود. حجم نمونه به کمک جدول کرجسی و مورگان به روش نمونه گیری تصادفی تعداد 281 نفر انتخاب شد. در این مطالعه از پرسشنامه محقق ساخته براساس انتظارات آموزشی معلمان، والدین و همکلاسی ها استفاده شد. منظور برآورد میزان روایی پرسشنامه و سوالات مطروحه در آن، از نظر استاد راهنما، کارشناسان و اساتید مسلط به موضوع تحقیق و پرسشنامه استفاده شد و پایایی این ابزار 70/0 با استفاده از فرمول کرونباخ محاسبه شد. روش تجزیه و تحلیل آماری این پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل عاملی می باشد.
یافته هابا عنایت به یافته های حاصله از فرضیات و نتایج به دست آمده از جدول بین انتظارات آموزشی معلمان، والدین و همکلاسی ها در مورد محتوای آموزشی یادگیری الکترونیکی تفاوت معنی دار وجود دارد. یادگیری الکترونیکی باعث می شود بین معلم و دانش آموزان تعامل ایجاد شود که در جای خود سبب افزایش انگیزش یادگیری و به خاطر آوردن اطلاعات در دانش آموزان می شود.
نتیجه گیرینتایج موید آن است که نگرش ها و انتظارات آموزشی معلمان، والدین و همکلاسی ها در مورد محتوای آموزشی یادگیری الکترونیکی. یادگیری الکترونیکی تفاوت فاحشی وجد دارد که تعامل اجزا نظام آموزشی را با همدیگر کمرنگ کرده و باعث کاهش کارآمدی یادگیری الکترونیکی می شود، بنابراین لازم است جهت هم افزایی یادگیری تمامی اجزا با همدیگر در ارتباط باشند
کلید واژگان: انتظارات آموزشی, معلمان, والدین, همکلاسی ها, محتوای آموزشی, یادگیری الکترونیکیBackground and AimThis research was conducted with the aim of investigating the educational expectations of teachers, parents and classmates from the educational content of e-learning in the elementary school of Ashnoye city..
MethodsThe current research was applied in terms of purpose and analytical survey research in terms of method. The statistical population of this research included all 1221 sixth grade students of Ashnoye city. 281 people were selected by random sampling with the help of Karjesi and Morgan’s table. In this study, a researcher-made questionnaire based on the educational expectations of teachers, parents and classmates was used. In order to estimate the validity of the questionnaire and the questions asked in it, from the point of view of the supervisor, experts and professors familiar with the research subject and the questionnaire, the reliability of this tool was calculated as 0.70 using Cronbach’s formula. The statistical analysis method of this research is using correlation t test.
ResultsConsidering the findings from the assumptions and results obtained from the table, there is a significant difference between the educational expectations of teachers, parents and classmates regarding the educational content of e-learning. E-learning creates interaction between the teacher and students, which in turn increases the motivation to learn and remember information in students.
ConclusionThe results confirm that the educational attitudes and expectations of teachers, parents and classmates regarding the educational content of e-learning. E-learning has a huge difference, which weakens the interaction of the educational system components with each other and reduces the efficiency of e-learning, therefore, it is necessary for all components to be connected with each other in order to synergize learning
Keywords: Educational Expectations Of Teachers, Parents, Classmates, Educational Content, E -
پیشینه و اهداف
هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر شیوه فرزندپروری مستبدانه بر اضطراب جدایی با نقش میانجی سبک دلبستگی ناایمن در دانش آموزان بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی است که به شکل میدانی انجام شده است.
روش هاجامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر شاهرود تشکیل داده اند که تعداد کل جامعه حدود 17 هزار نفر می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 302 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از سه پرسشنامه شیوه های فرزندپروری دیانا و بامریند (1973)، پرسشنامه اختلال اضطراب جدایی (SASC) و پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن و شیور (1999) بهره گرفته شد. برای بررسی روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها از نظرات 7 تن از متخصصان علوم تربیتی و جهت بررسی پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. جهت آزمون فرضیات پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شد.
یافته هانتایج پژوهش نشان داد که شیوه فرزندپروری مستبدانه بر اضطراب جدایی و سبک دلبستگی ناایمن دانش آموزان تاثیر مثبت و معناداری دارد، دلبستگی ناایمن بر اضطراب جدایی دانش آموزان تاثیر مثبت و معناداری دارد و همچنین نقش میانجی سبک دلبستگی ناایمن در ارتباط بین شیوه فرزندپروری مستبدانه و اضطراب جدایی نیز تایید گردید.
نتیجه گیریکودکانی که در معرض اختلال اضطراب جدایی و سبک دلبستگی ناایمن هستند نیاز به حمایت های روانشناختی بیشتری داشته و لازم است جهت برخورد مناسب با این کودکان مهارت های لازم به والدین آنها آموزش داده شود.
کلید واژگان: اضطراب, فرزندپروری, مقطع ابتدایی, والدین, دلبستگی نا ایمنThe purpose of this research was to determine the impact of authoritarian parenting style on separation anxiety with the mediating role of insecure attachment style in students. This research is applied in terms of its purpose and terms of its nature, it is acorrelational descriptive research. The statistical population of this research is made up of all elementary school students of Shahrood City,.Using the available sampling method, 302 people were selected as the research sample. To collect research data, three parenting methods questionnaires by Diana and Baumrind (1973), separation anxiety disorder questionnaire (SASC), and of Hazen and Shaver (1999) attachment styles questionnaire were used. To check the validity of the form and content of the questionnaires, the opinions of 7 experts in educational sciences and To check the reliability of questionnaires, Cronbach's alpha coefficient was used, and the reliability of all questionnaires was confirmed. To test the hypotheses of the research, the method of structural equation modeling with the partial least squares approach was used. The results of the research showed that authoritarian parenting style has a positive and significant effect on separation anxiety and the insecure attachment style of students, insecure attachment has a positive and significant effect on students' separation anxiety, and also the mediating role of insecure attachment style in the relationship between authoritarian parenting style and separation anxiety Confirmed. Children who are exposed to separation anxiety disorder and insecure attachment style need more psychological support and it is necessary to teach their parents the necessary skills to properly deal with these children..
Keywords: Anxiety, Parenting, Elementary School, Parents, Insecure Attachment -
واکاوی چالش های آموزش مجازی در دوران همه گیری کووید-19 از دیدگاه والدین دانش آموزان: یک مطالعه پدیدارشناسانه
همه گیری کووید-19، مدارس و سایر مراکز آموزشی را با تعطیلی مواجه کرد و آموزش مجازی جایگزین آموزش حضوری شد. انتقال یک باره آموزش از مدرسه به خانه چالش های فراوانی را برای آموزش و یادگیری ایجاد کرد. بنابراین پژوهش حاضر باهدف واکاوی چالش های آموزش مجازی در دوران همه گیری کووید-19 از دیدگاه والدین دانش آموزان دوره ابتدایی صورت گرفت. روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه آماری پژوهش تمامی والدین دانش آموزان استان خراسان جنوبی در سال تحصیلی 01-1400 به تعداد 91874 نفر بودند که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند و با انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با 51نفر از والدین دانش آموزان، داده های اخذشده به اشباع نظری رسید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از راهبرد هفت مرحله ای کلایزی (2002) و نرم افزار MAXQDA11 استفاده شد. هم چنین جهت اعتباریابی داده های پژوهش از ملاک های چهارگانه گوبا ولینکلن (1985) استفاده شد. نهایتا 88 کدباز استخراج گردید که با تجزیه و تحلیل کدها، تجارب والدین دانش آموزان دوره ابتدایی در قالب چهار مضمون اصلی شامل چالش های ناظر به محیط و زیرساخت، دانش آموزان، والدین و معلمان دسته بندی شد. نتایج پژوهش ضمن تبیین ضرورت توجه به آموزش مجازی و چالش های اساسی آن، این مهم را متوجه متصدیان تعلیم و تربیت می کند تا در راستای رفع این چالش ها اهتمام ورزند.
کلید واژگان: آموزش مجازی, کووید-19, چالش ها, والدین, پدیدارشناسیExamining the challenges of virtual education during the Covid-19 pandemic from the perspective of students' parents: A Phenomenological studyThe Covid-19 pandemic closed schools and other educational centers, and virtual education replaced face-to-face education. The sudden transfer of education from school to home created many challenges for teaching and learning. Therefore, the present study was conducted with the aim of analyzing the challenges of virtual education during the covid-19 pandemic from the perspective of parents of elementary school students. The research method was qualitative and phenomenological. The statistical population of the research was all the parents of students in South Khorasan province in the academic year of 2021-2022, in the number of 91,874 people, and the data obtained by the purposeful snowball sampling method and by conducting semi-structured interviews with 51 of the parents of the students were saturated. They reached an opinion. To analyze the data, the seven-step strategy of Colizzi (2002) and MAXQDA11 software were used. To validate the research data, the four criteria of Guba and Lincoln (1985) were used. Finally, 88 open codes were extracted. By examining the interviews of the participants and analyzing the codes, the experiences of parents of elementary school students were categorized in the form of four main themes, including challenges related to the environment and infrastructure, students, parents and teachers. The results, while explaining the necessity of paying attention to virtual education and its basic challenges, make this important to education administrators to take fundamental steps in order to solve these challenges.
Keywords: Virtual Education, Covid-19, Challenges, Parents, Phenomenology -
پژوهش حاضر با هدف تحلیل نحوه اجرای ارزشیابی توصیفی دانش آموزان دوره ابتدایی در آموزش مجازی از نگاه معلمان، والدین و دانش آموزان انجام گردید. جهت بررسی عمیق، روش پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی صورت گرفته است. بدین منظور از میان معلمان، والدین و دانش آموزان دوره ابتدایی منطقه 18 شهر تهران که میدان پژوهش حاضر بودند، با روش نمونه گیری هدفمند و با به کارگیری راهبرد ملاکی، در دسترس (آسان) و گلوله برفی که تعداد مشارکت کنندگان بسته به اشباع نظری به بیست معلم، بیست والد و بیست دانش آموز رسید، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. تحلیل داده ها با راهبرد هفت مرحله ای کلایزی به شناسایی چهار مضمون اصلی و 26 زیرمضمون برای گروه معلمان، چهار مضمون اصلی و 15 زیرمضمون برای گروه والدین و سه مضمون اصلی و 22 زیرمضمون برای گروه دانش آموزان منجر گردید. نتایج نشان می دهد بیشترین شیوه ارزشیابی توصیفی معلمان در این فضا سه روش پرسش شفاهی، آزمون های کتبی و بررسی تکالیف و فعالیت های روزانه دانش آموزان می باشد. همچنین دیدگاه های متفاوت سه گروه در زمینه شیوه اجرا بیان گردید که شناخت و آگاهی از آنها جهت اتخاذ تدابیر لازم در راستای اجرای بهینه ارزشیابی توصیفی در آموزش مجازی ضروریست.
کلید واژگان: ارزشیابی توصیفی, آموزش مجازی, معلمان, والدین, دانش آموزانThe present study was conducted with the aim of analyzing the implementation of descriptive evaluation of primary school students in virtual education from the perspective of teachers, parents and students and with a qualitative approach and descriptive phenomenological method. For this purpose, among the teachers, parents and students of the elementary school in the 18th district of Tehran who were present in the research field, with the purposeful sampling method and by using the criterion strategy, accessible (easy) and snowball, the number of participants depending on the theoretical saturation is twenty teachers, twenty The parents and twenty students arrived, semi-structured interviews were conducted. Data analysis with the seven-step Claysey strategy led to the identification of four main themes and 26 sub-themes for the group of teachers, four main themes and 15 sub-themes for the group of parents, and three main themes and 22 sub-themes for the group of students. The results show the different views of the three groups in the field of implementation methods, which are necessary to know and be aware of in order to take the necessary measures in order to optimally implement descriptive evaluation in virtual education.
Keywords: Descriptive Evaluation, Virtual Education, Teachers, Parents, Students -
هدفپژوهش حاضر با هدف تاثیر آموزش مهارت های ارتباطی بر انسجام/ سازش یافتگی خانواده و راهبردهای مقابله ای در والدین دانش آموزان دختر دارای ناتوانی های یادگیری انجام گرفت.موارد وروش هاروش پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی والدین دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوره اول دارای ناتوانی های یادگیری در سال تحصیلی 1403-1402 شهرستان اردبیل بود. بدین منظور تعداد 30 والدین دانش آموز دارای ناتوانی های یادگیری بر حسب ملاک های ورود به پژوهش به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. پس از انجام پیش آزمون به وسیله مقیاس ارزیابی انسجام و سازش یافتگی خانواده السون، روسل و اسپرینکل و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای بیلینگز و موس گروه آزمایشی 8 جلسه (هرهفته دو جلسه) 75 دقیقه ای برنامه آموزش مهارت های ارتباطی را دریافت کردند. درحالی که گروه کنترل هیچ برنامه مداخله ای دریافت نکرد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS.26و با روش تحلیل کواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند.یافته هانتایج نشان داد که آموزش مهارت های ارتباطی موجب تفاوت معنادار بین انسجام/ سازمان یافتگی خانواده و راهبردهای مقابله ای در والدین دانش آموزان دختر دارای ناتوانی های یادگیری شده است. به عبارت دیگر اثر آموزش مهارت های ارتباطی در گروه آزمایش توانسته است انسجام/ سازمان یافتگی خانواده و راهبردهای مقابله ای در والدین دانش آموزان دارای ناتوانی های یادگیری را افزایش دهد (05/0≥ P).نتیجه گیریبنابراین، می توان گفت که از این برنامه می توان برای کمک به والدین و دانش آموزان دختر دارای ناتوانی های یادگیری استفاده کرد.کلید واژگان: مهارت های ارتباطی, انسجام, سازش یافتگی خانواده, راهبردهای مقابله ای, والدین و ناتوانی های یادگیریObjectiveThe present study examined the effect of communication skills training on family adaptability/cohesion and coping strategies in parents of female students with learning disabilities.MethodsThe current research method was a pre-test-post-test experiment with a control group. The statistical population of this research included all parents of female students of the first period of high school with learning disabilities in the academic year of 2022-2023 in Ardabil city. For this purpose, the 30 parents of students with learning disabilities, according to the criteria of entering the research, were selected by the purposeful sampling method and randomly replaced in two experimental and control groups (15 people in each group). After conducting the pre-test using the Olson, Roussel, and Sprinkle family adaptability/cohesion assessment scale and the Billings and Moss coping strategies questionnaire, the experimental group received eight sessions (two sessions per week) of 75 minutes of the communication skills training program. At the same time, the control group did not receive any intervention program. The data were analyzed using SPSS.26 software and multivariate covariance analysis method.ResultsThe results showed that communication skills training caused a significant difference between family adaptability/cohesion and coping strategies in parents of female students with learning disabilities. In other words, the effect of communication skills training in the experimental group has increased family adaptability/cohesion and coping strategies in parents of students with learning disabilities (P≤0.05).ConclusionTherefore, it can be said that this application can be used to help parents and female students with learning disabilitiesKeywords: communication skills, family adaptability, cohesion, coping strategies, parents, learning disabilities
-
پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی آموزش سبک های ارتباطی به والدین بر کودکان دارای اختلال ADHD دوره ابتدایی شهرستان اردل پرداخته است. روش تحقیق آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون و پس از آزمون با گروه کنترل می باشد و جامعه آماری شامل مادران دارای کودکان بیش فعال دوره ابتدایی شهرستان اردل مراجعه کننده به مراکز درمانی شهرستان اردل می باشد که از بین آنها 30 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب و در دو گروه کنترل و آزمایش به صورت تصادفی قرار گرفتند و برای گروه آزمایش 8 جلسه مداخله ای (آموزش سبک های مدیریتی ارتباط) برگزار شد. هر دو گروه با استفاده از پرسشنامه کارنرز به صورت پیش آزمون و پس آزمون موردسنجش قرار گرفتند و در ادامه داده ها با توجه به فرضیه پژوهش با آزمون کوواریانس تحلیل گردید.یافته ها نشان داد بین متغیر پیش آزمون به عنوان متغیر همپراش (کوواریانس) و متغیر مستقل، با توجه به (96/5 = F و 002/0 = p) اثر متغیر همراه معنی دار است؛ یعنی تفاوت نمرات پیش آزمون و پس آزمون معنی دار است. همچنین اثر گروه نیز با توجه به (04/7= F و 022/0 = p) معنی دار است یعنی تفاوت دو گروه آزمایش و کنترل از نظر کاهش بیش فعالی معنی دار است لذا فرض خلاف تایید، که می توان نتیجه گرفت آموزش سبک های مدیریتی ارتباط به والدین منجر به کاهش نشانگان بیش فعالی کودکان دوره ابتدایی شده است.با توجه به نتایج به دست آمده آموزش سبک های مدیریتی ارتباط به مادران می تواند به عنوان راهبردی درمانی در کاهش نشانگان بیش فعالی کودکان دوره ابتدایی مطرح گردد.کلید واژگان: سبک, مدیریتی, ارتباط, اختلال, والدین, ابتداییThe present research has investigated the effectiveness of teaching communication styles to parents on children with ADHD in elementary school in Ardal city. The experimental research method is a pre-test and post-test design with a control group, and the statistical population includes mothers with hyperactive elementary school children of Ardel city who refer to treatment centers of Ardel city, among them 30 people. They were randomly selected through accessible and voluntary sampling and placed in two control and experimental groups, and 8 intervention sessions (training on communication management styles) were held for the experimental group.Both groups were measured using Corner's questionnaire as a pre-test and post-test, and then the data were analyzed with the covariance test according to the research hypothesis.The findings showed that between the pre-test variable as a covariance variable and the independent variable, according to (F = 5.96 and p = 0.002), the effect of the associated variable is significant; That is, the difference between pre-test and post-test scores is significant. Also, the effect of the group is significant according to (F = 7.04 and p = 0.022), that is, the difference between the two experimental and control groups is significant in terms of reducing hyperactivity, so the hypothesis is not confirmed, and it can be concluded that the training of management styles is related to Parents have led to the reduction of hyperactivity symptoms in elementary school children.ConclusionAccording to the obtained results,Keywords: communication, Management, styles, disorder, Parents, elementary school
-
هدف از پژوهش، بررسی جدیت در انجام تکالیف درسی دانش آموزان دوره ابتدایی در دوران کرونا و شناسایی چالش ها و راهکارها، جهت غلبه برمشکلات با استفاده از تجارب زیسته معلمان، والدین و متخصصان است. در این پژوهش از روش کیفی و از نوع پدیدارشناسی استفاده شد. مصاحبه شوندگان شامل همه معلمان، والدین و متخصصان در شهر اردبیل در سال تحصیلی 1401 -1402 بودند. برای انتخاب شرکت کنندگان، از نمونه گیری هدفمند و تا حد اشباع استفاده شد و 23نفر معلم، 25 نفر والدین و 14 نفر متخصص انتخاب گردید. داده ها با استفاده از مصاحبه و با سوالات باز و نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. تعیین روایی و پایایی مصاحبه ها، از طریق تکنیک تثلیث یا مثلث سازی، تکنیک کنترل اعضاء، تکنیک کسب اطلاعات دقیق موازی و خودبازبینی محققان صورت گرفت. یافته ها نشان داد که معلمان، در دوران کرونا از تکالیفی استفاده می کردند که بیشتر شاخصه های اصلی یک تکلیف ایده آل را داشته و برای جالب تر، لذت بخش تر کردن و انجام تکالیف درسی به شیوه خلاقانه، روش های متنوعی را اجرا می کردند و البته با مشکلات متعددی نیز مواجه بودندکه برای غلبه برآن ها راهکارهایی ارایه شد. والدین نیز ضمن ابراز تجارب زیسته خود، درباره جدیت فرزندان خود در انجام تکالیف درسی، برای حل چالش ها، راهکارهایی را ارایه دادند. در ادامه، در ارتباط با چالش های ذکر شده توسط معلمان و والدین، با متخصصان مصاحبه، و جهت غلبه برآن ها، متخصصان راهکارهای مختلفی را ارایه دادند و در چهار دسته راهکار؛ راهکارهایی برای آموزگاران، راهکارهایی برای اولیاء، راهکارهایی برای دست اندرکاران آموزش و راهکارهایی برای خود دانش آموزان دسته بندی شد.
کلید واژگان: جدیت در انجام نکالیف درسی, تجربه زیسته معلمان, متخصصان و والدین, چالش ها و راهکارها, کلاس های مجازی درعصرکروناThe purpose of the research is to investigate the seriousness of primary school students doing their homework during the CoVid-19 Pandemic and to identify challenges and solutions to overcome the problems using the lived experiences of teachers, parents and professionals. Qualitative and phenomenological methods were used in this research. The interviewees of the research included all teachers, parents and specialists of Ardabil city in the academic year of 2022-2023. To select the participants, targeted and saturation sampling was used and 23 teachers, 25 parents and 14 specialists were selected. Data were collected using interviews with open and semi-structured questions. Validity and reliability of interviews were determined through triangulation technique, member control technique, parallel accurate information acquisition technique and researchers' self-review. The findings showed that during the CoVid-19 Pandemic, teachers used assignments that had most of the main characteristics of an ideal assignment. And in order to make it more interesting, enjoyable and to do the homework in a creative way, they implemented various methods and of course they also faced many problems which solutions were presented to overcome them. Parents also expressed their lived experiences about the seriousness of their children in doing their homework and presented solutions to solve the challenges. Next, in connection with the challenges mentioned by teachers and parents, experts were interviewed, and in order to overcome them, the experts presented different solutions and in four categories of solutions; Solutions for teachers, solutions for parents, solutions for education professionals, and solutions for students were categorized.
Keywords: seriousness in doing homework, lived experience of teachers, professionals, parents, challenges, solutions, virtual classes during the CoVid-19 Pandemic -
زمینه و هدف
رشد و تحول انسان شامل ابعاد جسمی، شناختی، روانی و اجتماعی می شود. تفاوت عمده ای بین ابعاد مختلف رشد و تحول کودکان با آسیب شنوایی با کودکان با شنوایی طبیعی وجود ندارد و همان آموزش ها و خدماتی که به کودکان شنوا و والدین آنها داده می شود با اندکی تغییر برای کودکان با آسیب شنوایی و والدین آنها نیز مناسب است. این پژوهش با هدف بررسی اصول تشخیص و مداخله زودهنگام شنوایی و مشاوره با کودکان و نوجوانان با آسیب شنوایی و والدین آنها انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مروری بود. برای جمع آوری اطلاعات از مقاله ها، پایان نامه ها و کتاب های موجود در پایگاه های علمی معتبر در فاصله زمانی 1989 تا 2023 استفاده شد.
نتیجه گیریکودکان و نوجوانان با آسیب شنوایی و والدین آنها به حمایت و مشاوره تخصصی تری نیاز دارند و باید از گروه حمایتی یا گروه توان بخشی کمک بگیرند. مشاوره با کودکان با آسیب شنوایی و والدین آنها به دو نوع مشاوره اطلاعاتی و مشاوره حمایتی تقسیم می شود. به طورکلی، تمام تصمیم هایی که برای هر کودک با آسیب شنوایی گرفته می شود باید براساس تصمیم والدین درباره آنچه برای فرزند خود می خواهند، استوار باشد. یک روان شناس یا مشاور می تواند در حوزه های به اشتراک گذاری اطلاعات، شناسایی وا کنش های هیجانی، تسهیل شکل گیری دلبستگی ایمن و تاثیر مثبت بر نظام خانوادگی به والدین کودکان با آسیب شنوایی کمک کند. بنابراین، مشاوره با کودکان با آسیب شنوایی و والدین آنها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
کلید واژگان: آسیب شنوایی, مداخله زودهنگام, مشاوره, والدینBackground and purposeHuman growth and development includes physical, cognitive, psychological and social aspects. There is no major difference between the different dimensions of growth and development of children with hearing impairment and normal hearing children, and the same training and services that are given to hearing children and their parents are also suitable for children with hearing impairment and their parents with a slight change. This research was conducted with the aim of investigating the principles of early hearing diagnosis and intervention and consultation with children and adolescents with hearing impairment and their parents.
MethodThe present research method was descriptive and review type. To collect information, articles, theses and books available in reliable scientific databases were used between 1989 and 2023.
ConclusionChildren and adolescents with hearing impairment and their parents need more specialized support and consultation, and should get help from the support team or the rehabilitation team. Counseling with children with hearing impairment and their parents is divided into two types of informational counseling and supportive counseling. In general, all decisions made for any child with hearing impairment should be based on the parents’ decision about what they want for their child. A psychologist or counselor can help parents of children with hearing impairment in the areas of sharing information, identifying emotional reactions, facilitating the formation of secure attachment, and positively influencing the family system. Therefore, counseling with children with hearing impairment and their parents is very important.
Keywords: Consultation, early intervention, hearing impairment, parents -
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سواد رسانه ای و ویژگی های جمعیت شناختی والدین با تفکر انتقادی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان شهرضا در سال تحصیلی 1400-1399 صورت گرفته است. در این پژوهش از روش همبستگی که یکی از روش های پژوهش توصیفی است، استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان شهرضا و والدین آنهاست که از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای و با استفاده از فرمول کوکران، 684 دانش آموز دوره اول متوسطه شهرستان شهرضا و والدین آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوردی داده ها در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته سواد رسانه ای و پرسش نامه استاندارد تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم ب بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون، خی دو و تحلیل رگرسیون با نرم افزار SPSS.26 استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که بین سواد رسانه ای والدین و تفکر انتقادی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان شهرضا رابطه معناداری هست. علاوه بر آن، بین سن و جنسیت والدین با تفکر انتقادی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان شهرضا رابطه معنادار وجود دارد؛ اما بین تحصیلات والدین و تفکر انتقادی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرستان شهرضا رابطه معناداری نیست. نتایج پژوهش نشان دهنده آن بود که والدین پدر و والدین جوان تر در ایجاد نگاه نقادانه در فرزندان عملکرد بهتری دارند؛ همچنین سطح تحصیلات آکادمیک والدین تاثیری در تفکر انتقادی فرزندان ندارد.
کلید واژگان: سواد رسانه ای, تفکر انتقادی, والدین, دانش آموزان, دوره اول متوسطهThe aim of this study was to investigate the relationship between media literacy and demographic characteristics of families with critical thinking of first grade high school students in Shahreza in the academic year 1399-1400. In this study، the correlation method، which is one of the descriptive research methods، was used. The statistical population of the study is all junior high school students in Shahreza and their parents. Through stratified random sampling and using Cochran's formula، 684 junior high school students in Shahreza and their parents. Were selected as a sample. Data collection tools in this study were a researcher-made media literacy questionnaire and the California Standard Critical Thinking Standard Questionnaire Form B. Pearson correlation، chi-square and regression analysis with SPSS.26 software were used to analyze the data. Findings indicated that there is a significant relationship between parents' media literacy and critical thinking of first year high school students in Shahreza. In addition، there is a significant relationship between age and gender of parents with critical thinking of first year high school students in Shahreza. But there is no significant relationship between parents' education and critical thinking of first year high school students in Shahreza. Therefore، the results of the study showed that fathers and younger parents have a better performance in creating a critical view in their children. Also، the parents' education has no effect on creating a critical view of the children.
Keywords: Media Literacy, Critical Thinking, Parents, Students, First Year Of High School -
والدین به عنوان یکی از مولفه های اساسی آموزش در دوران اوان کودکی، به شیوه هایی متفاوت نسبت به متخصصان آموزش، بازی کودکان را درک می کنند. درک و شناسایی دیدگاه والدین، زمینه را برای فهم عمیق تر بازی و درنتیجه پیاده سازی اثربخش تر آن در برنامه های آموزشی دوران اوان کودکی را فراهم می کند. هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه والدین از بازی کودکان بود. روش پژوهش حاضر کیفی با رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش مادران کودکان مراکز پیش از دبستان شهر تهران بود که با روش نمونه گیری هدفمند از 15 مادر به طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته، داده ها گردآوری شد. داده ها با روش هفت مرحله ای کلایزی (1987) تجزیه وتحلیل شد. یافته ها منجر به شناسایی سه دیدگاه اصلی والدین از بازی شد بازی وسیله ای برای یادگیری، بازی فعالیتی سرگرم کننده و بازی برای تخلیه انرژی. همچنین یافته ها نشان داد اغلب والدین دیدگاه نتیجه محوری به بازی داشتند و بازی را بیشتر به خاطر دستاوردهای یادگیری رشدی و دانشگاهی ارزشمند می دانستند.کلید واژگان: بازی, والدین, کودکان, دوران اوان کودکی, یادگیرینشریه تفکر و کودک, Volume:14 Issue: 1, 2023, PP 231 -256Parents, as one of the basic components of early childhood education, perceive children's play in different ways than educators. Understanding and identifying parents' perspectives provides the foundation for a deeper understanding of play and, consequently, its more effective implementation in the preschool curriculum. The aim of this study was to investigate parents' views on children's play. The method of the present study was qualitative with a phenomenological approach. The study population was mothers of children in preschool centers in Tehran. Data were collected through purposive sampling of 15 mothers through semi-structured interviews. Data were analyzed by Colaizzi(1987) seven-step method. The findings led to the identification of three main parental views on play: play as a tool for learning, play as a fun activity, and play as energy draining activity. The findings also showed that most parents had a results-oriented view of play. They valued play mostly for its developmental and academic learning achievementsKeywords: play, parents, children, early childhood, learning
-
مقدمه
پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش تربیت جنسی کودکان به والدین بر تغییر دانش، نگرش و عملکرد آنها در تربیت جنسی کودکان پیش دبستانی(شهر زیرآب)را مورد بررسی قرار می دهد.
روش تحقیق:
پژوهش حاضر از نظر هدف در گروه پژوهش های کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها،آزمایشی از نوع پیش آزمون،پس آزمون،پیگیری)اندازه گیری مکرر(با گروه کنترل بود.. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر کلیه مادران کودکان پیش دبستانی شهر زیراب بود. روش نمونه گیری این پژوهش به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای ساده انجام گردید. اندازه نمونه، حداقل 12 نمونه در هر گروه تعیین شد.)با توجه به فرمول کوکران، والدین به دو گروه بهره مند و فاقد بهره تقسیم شدند و در نهایت 1 گروه 12 نفره تشکیل شد(. سپس بعد از انتخاب نمونه، پرسشنامه تربیت جنسی)صالحی، 2931 (توسط والدین کودکان تکمیل گردید.
یافته هایافته ها نشان داد که واریانس های خطای هیچ یک از مولفه های تربیت جنسی شامل 5 معنادار / دانش،نگرش وعملکرد در دو گروه والدین بهره مند از آموزش و فاقد بهره از آموزش،در سطح 50 5 معنادار / نیست همچنین اثر اجرای متغیر مستقل بر مولفه های دانش، نگرش و عملکرد در سطح 52 است.
نتیجه گیرینتایج نشان دادند که آموزش و توانمند سازی والدین در تربیت جنسی کودکان موجب بهبود دانش،نگرش و عملکرد آنها میشود.
کلید واژگان: تربیت جنسی, والدین, دانش, نگرش, عملکرد و پیش دبستانIntroductionThe present study investigates the effectiveness of child sex education to parents on changing their knowledge, attitude and practice in sex education of preschool children (zirab city).
MethodsThe aim of the present study was in the applied research group and in terms of data collection method, it was a pre-test, post-test, follow-up (repeated measurement) experiment with the control group. The statistical population of this study included all mothers of pre-children. It was a primary school in Zirab. Sampling method This study was performed as simple cluster random sampling. Sample size was determined by at least 21 samples in each group. (According to the Cochran's formula, the parents were divided into beneficiary and non-beneficiary groups, and finally two groups of 21 people were formed). Then, after selecting the sample, the sexual education questionnaire (Salehi, 1398) was completed by the children's parents.
ResultsThe error variances of any of the components of sex education, including knowledge, attitude and practice in the two groups of parents with and without education, are not significant at the level of 0.05. Also, the effect of independent variable implementation on knowledge, attitude And performance is significant at the 0.01 level.
ConclusionThe results showed that educating and empowering parents in the sexual education of children improves their knowledge, attitude and performance.
Keywords: Sex education, parents, knowledge, attitude, practice, preschool
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.