به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "high intensity interval training" در نشریات گروه "تربیت بدنی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «high intensity interval training» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • وحید ساری صراف*، جواد وکیلی، مرجان فخری کلیبر
    زمینه و هدف

    چاقی با بیماری های قلبی-عروقی مرتبط است و در این بین زنان در سنین میانسالی بیشتر در معرض چاقی قرار دارند. برخی نشانگر های مرکب لیپیدی جدید برای پیش بینی خطر بیماری های قلبی-عروقی شناسایی شده اند؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرینات تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر نشانگر های لیپیدی خطرساز بیماری های قلبی- عروقی در زنان با وزن طبیعی و چاق میانسال غیرفعال بود.

    مواد و روش ها

    در یک طرح نیمه تجربی 24 زن 30 تا 45 ساله سالم غیرفعال با وزن طبیعی (NG) و چاق (OG) در دو گروه آزمایشی 12 نفری قرار گرفتند. آزمودنی ها در یک مداخله HIIT به صورت ایستگاهی و سه جلسه در هفته شامل حرکات با وزن بدن در هشت ایستگاه به مدت فعالیت 20 ثانیه و 10 ثانیه استراحت در هر ایستگاه شرکت کردند. دورهای تمرینی چهار تا هفت دور بود که هر دو هفته یک بار افزایش داشت و با شدت 90%HRmax برای فعالیت ها و به مدت هشت هفته انجام گرفت. خون گیری دو مرحله پیش و پس آزمون پس از 12 ساعت ناشتایی در بازه زمانی روزهای 14 -16 دوره قاعدگی و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین صورت پذیرفت. داده های ترکیب بدنی (قد، وزن، نمایه توده بدنی، درصد چربی بدن و توده چربی بدن) و لیپیدهای خون (برای تعیین نشانگرهای کاستلی 1و 2 و نشانگر آتروژنیک پلاسما، نشانگر آتروژنیک) اندازه گیری شد. از تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر برای مقایسه های مربوط در سطح معناداری 05/0 >P استفاده شد.

    نتایج

    هشت هفته HIIT سبب کاهش معنا دار در نشانگر های توده بدنی، درصد چربی بدن و توده چربی بدن در هر دو گروه شد (05/0> P)، همچنین نسبت دور کمر به باسن در NG کاهش معنا داری داشت (05/0<p)، ولی در  OGغیرمعنا دار بود (05/0>p). نشانگر خطر کاستلی II در گروه  OGکاهش معنا دار بود (05/0> P) و در متغیرهای نشانگر آتروژنیک پلاسما، نشانگر آتروژنیک و نشانگر خطر کاستلی I کاهش غیرمعنا دار بود (05/0 P).

    نتیجه گیری

    تمرینات تناوبی با شدت بالا با وجود حجم کم شاید بتواند در بهبود نشانگر های خطر چربی مرکب خون زنان میانسال مفید باشد، خطر بیماری های قلبی-عروقی در آن ها را کاهش می دهد و به عنوان یک روش غیردارویی برای کاهش چربی خون و به دنبال آن بیماری قلبی _عروقی به کار می رود.

    کلید واژگان: تمرینات با شدت بالا, چاقی, نشانگر کاستلی, نشانگر آتروژنیک
    Vahid Sari-Sarraf *, Javad Vakili, Marjan Fakhri Kaleybar
    Background and Purpose

    Obesity is associated with cardiovascular diseases, and middle-aged women are more prone to obesity. Some new lipid composition indices have been identified to predict the risk of cardiovascular diseases. Therefore, the aim of the present study was to investigate the effect of eight weeks of high-intensity interval training (HIIT) on lipid profile as risk factors for cardiovascular diseases in inactive middle-aged obese and normal weight women.

    Materials and Methods

    Twenty-four women aged 30 to 45, healthy, inactive, with normal weight (NG) and obese (OG) were allocated into two experimental groups (n=12) in a semi-experimental design. After two weeks of preparation training, subjects in both groups performed eight weeks of HIIT, consisted of 3 sessions per week of body weight movements at 8 stations for 20 seconds activity followed by 10 seconds rest at each station. The number of training rounds was 4 to 7 rounds, which was increased every two weeks and performed at an intensity corresponsding to 90% HRmax. Blood samples were taken before and 48 hours after the last training session, after 12 hours of fasting on days 14 to 16 of menstruation. Body composition characteristics (Height, weight, body mass index, body fat percentage, body fat mass) and blood lipids (to determine the Castelli risk indices 1 and 2 and plasma atherogenic index, atherogenic index) were measured. Analysis of variance with repeated measures was employed to compare the variables between two groups at a significance level of P < 0.05.

    Results

    Eight weeks of high-intensity interval training caused a significant decrease in body mass index, body fat percentage and body fat mass in both groups (P<0.05). Also, the ratio of waist to hip circumference (WHR) in NG was significantly decreased (P<0.05), whereas, this reduction in OG was not significant (P>0.05). Castelli risk index-II was significantly decreased in OG group(P<0.05), while, there were no significant changes in plasma atherogenic variables, atherogenic and Castelli risk index-I (P>0.05). In the NG group, there significant reductions in weight, body mass index, body fat percentage, body fat mass, Castelli risk indices 1 and 2, plasma atherogenic index, and atherogenic index were found when post-training data were compared to the pre-training (P<0.05).

    Conclusion

    High-intensity interval training, despite low training volume, may be beneficial in improving lipid risk indices in middle-aged women. It reduces the risk of cardiovascular diseases and could be used as a non-pharmacological method to reduce blood lipids and cardiovascular risks.

    Keywords: High Intensity Interval Training, Castelli Risk Index, Atherogenic Index, Obesity
  • امین روشندل حصاری، علی یعقوبی*

    هدف ازتحقیق حاضر بررسی تاثیر 8 و 12 هفته تمرین تمرین تناوبی شدید (HIIT) برسطوح پروتئین واکنشگر C (CRP)، اینترلوکین 6 (IL-6)، هموسیستئین (HCY) وپروفایل لیپیدی مردان میانسال فعال بود. 30 مرد میانسال بروش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی دردوگروه تجربی وکنترل قرارداده شدند. برنامه HIIT، باشدت بالای 90 درصد ضربان قلب بیشینه بمدت 8 و 12 هفته هرهفته 3 جلسه اجراشد. سطوح سرمی شاخصهای CRP، IL-6، HCY، HDL، LDL، TC و TG در 3 مرحله پیش آزمون، میان آزمون و پس آزمون اندازه گیری شدند. HIIT درهر دو زمان 8 و 12 هفته ای تاثیر معناداری روی شاخص های LDL، TC و TG مردان میانسال داشت. از سویی دیگر HIIT در زمان 8 هفته تاثیر معنی داری بر روی شاخص های CRP (848/0=p)، IL-6 (080/0=p) و HCY (247/0=p) ایجاد نکرد اما درزمان 12 هفته تاثیر معنی داری بر روی شاخصهای CRP (003/0=p)، IL-6 (019/0=p) و HCY (012/0=p) بوجود آورد. همچنین بین هفته هشتم و هفته دوازدهم گروه تجربی در شاخصهای CRP (001/0=p)، IL-6 (045/0=p)، LDL (027/0=p) و TG (015/0=p) تفاوت معناداری مشاهده شد. به نظر می رسد HIIT در مدت زمان 8 هفته تغییرات مطلوبی را بر روی شاخص های لیپیدی مردان میانسال ایجاد می کند اما توانایی بهبود شاخص های التهابی آن ها را ندارد و برای ایجاد تغییرات مطلوب در شاخص های التهابی نیاز هست تا HIIT بیش از 8 هفته انجام گیرد و مدت 12 هفته باعث ایجاد تغییرات مطلوبی خواهد شد و احتمالا نقش موثری را در پیشگیری از بروز بیماری های قلبی میانسالان داشته باشد.

    کلید واژگان: تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT), پروفایل لیپیدی, پروتئین واکنشگر C, اینترلوکین 6, هموسیستئین
    Amin Roshandel Hesari

    The purpose of this research was to investigate the effect of 8 and 12 weeks of high intensity interval training (HIIT) on the serum level of C-reactive protein (CRP), interleukin-6 (IL-6), homocysteine (HCY) and lipid profile of active middle-aged men.For this purpose, 30 active middle-aged men, were randomly divided into two groups: HIIT training and control group. HIIT Training subjects do HIT training 3 session per week for 12 weeks with 90% of maximum heart rate. The Serum levels of CRP, IL-6, HCY, HDL, LDL, TC and TG were measured 12 hours before the first session of training protocol, and 48 hours after 8th and 12th weeks of HIIT. Results show that HIIT had a significant effect on LDL, TC and TG Indices in active middle-aged men in both 8 and 12 weeks (P˂0/05). On the other hand, HIIT did not have a significant effect on CRP (P=0/848), IL-6 (P=0/080) and HCY (P=0/247) indices in 8 weeks, but it did have a significant effect on CRP (P=0/003), IL-6 (P=0/019) and HCY (P=0/012) indices in 12 weeks. HIIT appears to produce favorable changes on lipid profile of middle-aged men over a period of 8 weeks, But it does not have the ability to improve their inflammatory indicators and create favorable changes in inflammatory indices, it is necessary to perform HIIT for more than 8 weeks and a period of 12 weeks will bring about favorable changes and It is likely to have an effective role in preventing middle-aged heart diseases.

    Keywords: High-Intensity Interval Training, Lipid Profile, C-Reactive Protein, Interleukin 6, Homocysteine
  • مصطفی خانی، سعید نیکوخصلت، جاوید نوری*، جواد وکیلی
    مقدمه

    هدف مطالعه حاضر، تعیین تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید، تمرین مقاومتی و ترکیبی بر عوامل هورمونی مرتبط با چاقی و سازگاری های ورزشی در پسران نوجوان پیش دیابتی است.

    روش شناسی: 

    در یک طرح تحقیق نیمه تجربی، 40 پسر سالم کم تحرک با دامنه سنی 15-13 سال بر اساس درصد چربی و آمادگی هوازی انتخاب و در چهار گروه هشت هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT)، مقاومتی و ترکیبی (هر یک از تمرینات شامل هر هفته چهار جلسه و هر جلسه 60-45 دقیقه) و کنترل (بدون فعالیت) قرار گرفتند. هر جلسه HIIT شامل 8-6 تکرار دویدن 60-30 ثانیه ای با 85-80 درصد ضربان قلب ذخیره (5/3 دقیقه استراحت بین هر تکرار) بود. هشت هفته تمرین مقاومتی شامل حرکات عضلات اصلی بالاتنه، تنه و عضلات اصلی پایین تنه بود. تمرین ترکیبی شامل ترکیب تمرین مقاومتی و HIIT بود. ابتدا آزمودنی های گروه HIIT برای کسب آمادگی اولیه به مدت دو هفته در برنامه آماده سازی مشترک شامل 30 دقیقه تمرین هوازی با شدت کم (چهار جلسه در هفته با شدت 65-60 درصد) و آزمودنی های گروه تمرین مقاومتی در دو هفته تمرین مقاومتی و ساختاری شرکت کردند.

    نتایج

    غلظت گلوکز ناشتا در هیچ یک از گروه ها تغییر معنی داری نداشت وتنها در گروه ترکیبی به طور معنی داری کاهش یافت اما سطح سرمی انسولین و شاخص HOMA در هر سه گروه تمرینی به طور معنی داری کاهش یافت که کاهش این شاخص ها گروه تمرین ترکیبی به طور معنی داری بیشتر از دو گروه دیگر بود.

    کلید واژگان: چاقی, تمرینات تناوبی شدید, تمرین مقاومتی, شاخص HOMA, پسران نوجوان
    Mostafa Khani, Saeid Nikokheslat, Javid Nouri *, Javad Vakili
    Introduction

    The present study aimed to determine the effect of eight weeks of high-intensity interval training, resistance, and combined training on obesity-related hormonal factors in and sports adaptations in prediabetic adolescent boys

    Methods

    In a quasi-experimental research project, 40 healthy sedentary boys with an age range of 13-15 years (BMI: 28-31 kg/m2; fat percentage: 32-36%) were selected based on fat percentage and aerobic fitness, and they were assigned into four High-Intensity Interval Training (HIIT), Resistance, Combined and Control groups. Each training includes four sessions per week that lasts 45-60 minutes. Each HIIT session consisted of 6-8 repetitions of 30-60 seconds sprints at 80-85% of reserve heart rate (3.5 minutes rest between repetitions). Resistance training included movements of the main muscles of the upper body, trunk, and lower body. Combined training consisted of a combination of resistance training and HIIT. Fasting glucose concentration, HOMA index, and serum insulin of obese and overweight adolescent boys were measured before and after the training protocols. The changes in each studied indices during different stages of measurement were analyzed using 4x2 analysis of variance and Bonferroni post hoc tests via SPSS-22 software at a significance level less than 0.05.

    Results

    Fasting glucose concentration did not change significantly in any groups. However, it decreased significantly only in the combined training group. The serum insulin level and the HOMA index decreased significantly in all three training groups, and the reduction of these indices in the combined training group was significantly greater than in the other two groups.

    Conclusion

    Using the combination of HITT with resistance training improves and reduces the level of insulin, glucose, and insulin resistance. This combined training is a suitable method compared to each HITT and resistance training method alone.

    Keywords: Obesity, High-Intensity Interval Training, Resistance Training, Combined Training, Adolescent Boys
  • Parisa Ghiasvand, Khadijeh Irandoust *
    Objective

    This narrative review aims to bridge the knowledge gap regarding the influence of exercise on sleep quality, exploring how various types, intensities, and timings of exercise impact sleep across different populations.

    Materials and Methods

    A systematic search for relevant literature was conducted in scholarly databases such as Google Scholar, PubMed, MEDLINE, SPORTDiscus, CINAHL, and Web of Science. The search included terms related to physical activity and sleep, focusing on studies published in English from the past 10 years (2014-2024). Studies involving human participants and employing randomized controlled trials (RCTs) or observational study designs were prioritized.

    Results

    Regular moderate-intensity aerobic exercise, such as brisk walking or cycling, significantly reduces sleep onset latency, improves sleep efficiency, and enhances subjective sleep quality across various populations. Potential mechanisms include stress hormone reduction, neurotransmitter regulation, and body temperature control. Emerging evidence suggests that resistance training can improve sleep onset latency and subjective sleep quality, particularly in older adults and individuals with chronic conditions. The benefits may be linked to muscle repair processes and stress reduction. The effects of High-Intensity Interval Training (HIIT) on sleep are mixed, with moderate-intensity programs showing potential benefits while excessive intensity or duration may disrupt sleep. Timing also plays a crucial role, with late-night HIIT potentially having negative impacts on sleep quality.

    Conclusion

    Regular exercise, especially moderate-intensity aerobic exercise, is a powerful tool for improving sleep quality. Resistance training also holds promise, particularly for specific populations. The impact of HIIT on sleep requires further research to determine optimal training parameters. Healthcare professionals should guide patients in tailoring exercise programs to optimize sleep benefits.

    Keywords: Aerobic Exercise, Resistance Training, High-Intensity Interval Training, Sleep Quality, Sleep Latency, Sleep Efficiency, Insomnia
  • مهدی کارگرفرد*، نسیمه فارغ

    سندرم متابولیک، ترکیبی از بیشتر عوامل خطرزای قلبی عروقی خطرناک از جمله هایپرگلیسمی، افزایش کلسترول لیپوپروتئین با چگالی کم، تری گلیسرید بالا، فشار خون سیستولیک بالا و افزایش دور کمر است. افزایش تمرینات بدنی در پیشگیری، درمان اولیه بیماری های قلبی عروقی و سندرم متابولیک به دلیل مزایای محافظت قلبی مرتبط با بهبود آمادگی قلبی تنفسی توصیه شده است. هدف این پژوهش نیمه تجربی و کاربردی، تحلیل اثرات اجرای همزمان تمرینات مقاومتی و تناوبی با شدت بالا بر شاخص های متابولیک در زنان مسن مبتلا به سندرم متابولیک است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که اجرای همزمان تمرینات مقاومتی و تناوبی با شدت بالا در ترکیب با رژیم کم کالری فواید متابولیکی متعددی در زنان چاق مبتلا به سندرم متابولیک پس از یک مداخله 16 هفته ای فراهم می کند. اجرای همزمان تمرینات مقاومتی و تناوبی با شدت بالا در ترکیب با رژیم کم کالری به طور بالقوه می تواند دستاوردهای ارزشمندی از جمله بهبود قابل توجه وزن، شاخص توده بدنی، قند خون ناشتا، انسولین، مقاومت به انسولین و پروتئین واکنشگر سی در افراد مبتلا به سندرم متابولیک ایجاد کند.

    کلید واژگان: مقاومت به انسولین, هموگلوبین گلیکوزیله, پروتئین واکنش دهنده سی, تمرین مقاومتی, تمرین تناوبی با شدت بالا
    Mehdi Kargarfard*, Nasimeh Faregh

    Metabolic syndrome is a combination of most dangerous cardiovascular risk factors, including hyperglycemia, increased low-density lipoprotein cholesterol, high triglycerides, high systolic blood pressure, and increased waist circumference. Increasing physical activity in the prevention, primary treatment of cardiovascular diseases and metabolic syndrome is recommended due to the benefits of cardiac protection related to improving cardiorespiratory fitness. The aim of this experimental and applied study is to analyze the effects of simultaneous performance of high-intensity interval training and resistance training in combination with a low-calorie diet on metabolic indicators in elderly women with metabolic syndrome. The findings of the present study indicate that simultaneous high-intensity interval training and resistance training in combination with a low-calorie diet provides multiple metabolic benefits in obese women with metabolic syndrome after a 16-week intervention. Simultaneous implementation of high-intensity interval training and resistance training in combination with a low-calorie diet can potentially lead to significant improvements in weight, body mass index, fasting blood sugar, insulin, insulin resistance, and C-reactive protein in people with metabolic syndrome.

    Keywords: Insulin Resistance, Glycosylated Hemoglobin, C-Reactive Protein, Resistance Training, High-Intensity Interval Training
  • مجید فرح نیا، محمدرضا حسین آبادی، مهدی زارعی*، محمود سلطانی
    هدف

    فعالیت بدنی و مصرف مکمل های دارویی یکی از استراتژی های درمانی برای مدیریت کبد چرب غیر الکلی است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرینات تناوبی شدید (HIIT) همراه با مکمل خرفه بر FXR، SREBP-1c بافت کبد رت های مبتلا به کبد چرب غیر الکلی بود.

    روش شناسی: 

     در این پژوهش تجربی 30 سر موش صحرایی نژاد ویستار نر با دامنه وزنی 185-160 گرم به طور تصادفی در پنج گروه کنترل سالم(5=n)، کنترل کبد چرب(5=n)، مکمل خرفه(5=n)، تمرین تناوبی شدید(5=n) و تمرین تناوبی شدید+مکمل خرفه(5=n) تقسیم شدند. کبدچرب غیرالکلی با 12 هفته رژیم غذایی پرچرب ایجاد گردید. پس از تایید ابتلا به کبدچرب غیرالکلی مکمل خرفه بصورت روزانه و تمرین تناوبی شدید به مدت 8 هفته، 5 جلسه در هفته در گروه های مربوطه اعمال شد. مقادیر FXR و SREBP-1c بافت کبد به روش الایزای ساندویچی اندازه گیری شد. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد.

    یافته ها

    پس از 8 هفته تمرین HIIT و مصرف مکمل خرفه تفاوت معناداری در مقادیر FXR (028/0=p) و SREBP-1c (005/0=p) بین گروه های مطالعه وجود داشت. نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که مقادیر SREBP-1c در گروه کنترل کبد چرب نسبت به گروه کنترل سالم به طور معناداری بالاتر بود (012/0=p). مقادیر SREBP-1c در گروه تمرین + مکمل خرفه (006/0=p) و گروه تمرین تناوبی(049/0=p) نسبت به گروه کنترل کبد چرب به طور معناداری پایین تر بود. مقادیر FXR در گروه کنترل کبد چرب نسبت به گروه کنترل سالم به طور معناداری پایین تر بود (027/0=p). تفاوت معناداری در مقادیر FXR در گروه های تمرین تناوبی+ مکمل خرفه(462/0=p)، تمرین تناوبی (958/0=p) و مکمل خرفه (988/0=p) نسبت به گروه کنترل کبد چرب مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    تمرین تناوبی شدید همراه با مصرف مکمل خرفه از طریق تعدیل برخی مسیرهای تنظیم لیپوژنز کبد ازجمله کاهش فعالیت SREBP-1c بافت کبد ممکن است در بهبود کبدچرب غیرالکلی موثر باشد.

    کلید واژگان: تمرین تناوبی با شدت بالا, خرفه, بیماری کبد چرب غیر الکلی, گیرنده x فارنزوید, پروتئین پیوندی عنصر تنظیمی استرول 1 c
    Majid Farah Nia, MohammadRaza Hosseinabadi, Mehdi Zarei *, Mahmood Soltani
    Aim

      Physical activity and the use of medicinal supplements are one of the treatment strategies for managing non-alcoholic fatty liver disease. The purpose of this study is to investigate the effect of high intensity interval training (HIIT) along with Portulaca Oleracea supplement on FXR and SREBP-1c in the liver tissue of rats with non-alcoholic fatty liver.

    Methods

    In this experimental study, 30 male Wistar rats were randomly divided into five groups: healthy control (n=5), fatty liver control (n=5), Portulaca Oleracea supplement (n=5), HIIT (n=5) and HIIT + Portulaca Oleracea supplement (n=5). Nonalcoholic fatty liver was induced with 12 weeks of high-fat diet. Portulaca Oleracea supplement was applied daily and HIIT training for 8 weeks, 5 sessions per week in the respective groups. The amounts of FXR and SREBP-1c in liver tissue were measured by sandwich ELISA method. One-way analysis of variance was used to analyze the data.

    Results

     After 8 weeks of HIIT and Portulaca Oleracea supplementation, there was a significant difference in FXR (p=0.028) and SREBP-1c (p=0.005) values between the study groups. The results of the post hoc test showed that the SREBP-1c levels in the fatty liver control group were significantly higher than the healthy control group(p=0.012). SREBP-1c values were significantly lower in the HIIT + Portulaca Oleracea supplement group (p=0.006) and the exercise group (p=0.049) compared to the fatty liver control. FXR values in the fatty liver control group were significantly lower than the healthy control group(p=0.027). There was no significant difference in FXR values in the groups of HIIT + Portulaca Oleracea supplement (p=0.462), HIIT (p=0.958) and Portulaca Oleracea supplement (p=0.988) compared to the fatty liver control.

    Conclusion

    HIIT with Portulaca Oleracea supplementation may be effective in improving non-alcoholic fatty liver disease by modulating some liver lipogenesis regulation pathways, including reducing SREBP-1c activity in liver tissue.

    Keywords: High-intensity interval training, Portulaca, Non-alcoholic fatty liver disease, FXR, SREBP-1c
  • حسین کاووسی حسن آباد، صادق چراغ بیرجندی*، نجمه رضائیان، علی یعقوبی
    مقدمه و هدف

    چاقی و اضافه وزن یک اختلال سوخت و سازی است که سطوح بافت چربی در این اختلال تاثیرگذار است. لیپوکالین پروستاگلاندین D سنتاز یک آنزیم منحصر به فرد در خانواده لیپوکالین است و نقش مهمی در بیماری های متابولیک مانند چاقی دارد. هدف از پژوهش حاضر، تاثیر هشت هفته تمرینات متفاوت بر بیان ژن لیپوکالین پروستاگلاندین D سنتاز، وزن و شاخص لی موش های چاق بود.

    مواد و روش ها

    برای این منظور، تعداد 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار چاق شده با رژیم غذایی پرچرب، به صورت تصادفی به چهار گروه مساوی تمرین استقامتی، مقاومتی، تناوبی شدید و کنترل تقسیم شدند. موش های گروه های تجربی به مدت هشت هفته، هفته ای پنج جلسه تمرین استقامتی با شدت 70 تا80 درصد سرعت بیشینه، مقاومتی با شدت 50 تا 120 درصد وزن بدن و تناوبی شدید با شدت 85 تا 90 درصد سرعت بیشینه را انجام دادند و هر هفته 5 درصد به شدت تمرینات اضافه شد. برای اندازه گیری بیان ژن لیپوکالین پروستاگلاندین D سنتاز از روش Real Time-PCR استفاده شد. از روش آماری تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی جهت تعیین اختلاف بین گروه ها در سطح  معناداری 0.05≥P استفاده شد.

    یافته ها

    پس از هشت هفته تمرینات استقامتی، مقاومتی و تناوبی شدید، بیان ژن لیپوکالین پروستاگلاندین D سنتاز (0.001=P) در گروه های تمرین نسبت به گروه کنترل به طور معنا داری افزایش یافت. وزن (0.001=P) و شاخص لی (0.001=P) در گروه های تمرین نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافت. بین گروه های تمرینی تفاوت معناداری مشاهده نشد (0.05<P).

    بحث و نتیجه گیری

    تمرینات استقامتی، مقاومتی و تناوبی شدید با تاثیر مثبت بر عامل درون سلولی لیپوکالین پروستاگلاندین D سنتاز، کاهش وزن و شاخص لی می توانند به عنوان راهکار موثر در زمینه افزایش لیپولیز و کاهش اختلالات مرتبط با اضافه وزن و چاقی در نظر گرفته شوند.

    کلید واژگان: تمرین استقامتی, مقاومتی, تناوبی شدید, ژن لیپوکالین پروستاگلاندین D سنتاز, چاقی
    Hosein Kavosi Hasanabad, Sadegh Cheragh Birjandi *, Najmeh Rezaeian, Ali Yaghoubi
    Introduction and Purpose

    Obesity and overweight is a metabolic disorder that affects the levels of fat tissue in this disorder. Lipocalin prostaglandin D synthase is a unique enzyme in the lipocalin family and plays an important role in metabolic diseases such as obesity. The aim of the present study was the effect of eight weeks of different exercises on lipocalin prostaglandin D synthase gene expression, weight and Li index of obese rats.

    Materials and Methods

    For this purpose, 40 male Wistar rats, fattened with a high-fat diet, were randomly divided into four equal groups of endurance training, resistance training, intense intermittent training, and control. For eight weeks, the rats of the experimental groups performed five sessions of endurance training with an intensity of 70-80% of the maximum speed, resistance with an intensity of 50-120% of the body weight and intense intervals with an intensity of 85-90% of the maximum speed and Every week, 5% was added to the intensity of the exercises. Real Time-PCR method was used to measure lipocalin prostaglandin D synthase gene expression. The statistical method of one-way analysis of variance and Tukey's post hoc test was used to determine the difference between groups at a significance level of P<0.05.

    Results

    After eight weeks of intense endurance, resistance and periodic training, lipocalin prostaglandin D synthase gene expression increased significantly (P=0.001) in the training groups compared to the control group. Weight (P=0.001) and Lee's index (P=0.001) decreased significantly in the training groups compared to the control group. No significant difference was observed between training groups (P<0.05).

    Discussion and Conclusion

    Endurance, resistance and high intense intermittent training with a positive effect on the intracellular agent lipocalin prostaglandin D synthase, weight loss and Lee's index can be considered as an effective solution in the field of increasing lipolysis and reducing disorders related to overweight and obesity.

    Keywords: Endurance Training, Resistance Training, High Intensity Interval Training, L-PGDS, Obesity
  • سعید دباغ نیکوخصلت*، رامین امیرساسان، مصطفی خانی، مرتضی نیک خصال
    هدف

    تمرین تناوبی شدید (HIIT)، با افزایش نیاز سلول به انرژی در کوتاه ترین زمان، عوامل متابولیکی را فعال می سازد؛ با این حال نقش آن در فعال سازی AMPK و متعاقبا کاهش فیبروز بافت قلبی مبتلایان به دیابت نوع دو (T2DM) نامشخص است. لذا پژوهش حاضر جهت تعیین تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید بر مقادیر AMPK و فیبروز بافت قلبی، گلوکز و انسولین خون ناشتا و مقاومت به انسولین موش های دیابتی شده از طریق استرپتوزوسین صورت گرفت.

    روش شناسی: 

    در مطالعه تجربی حاضر 20 سر (96/49±16/293 گرم) موش صحرایی نر بالغ سفید نژاد ویستار در چهار گروه (5n=) کنترل سالم، کنترل دیابتی، تمرین سالم و تمرین دیابتی قرار گرفتند. پروتکل HIIT به مدت هشت هفته (پنج جلسه در هفته شامل سه مرحله گرم کردن، بدنه اصلی تمرین و سرد کردن در هر جلسه) روی نوارگردان صورت گرفت. شدت تمرین برابر با 90-85% سرعت بیشینه (~30-27 متر بر دقیقه) در 12-6 تناوب دو دقیقه ای با استراحت فعال سه دقیقه ای شامل دویدن های ادامه دار در شدت 30% سرعت بیشینه روی نوارگردان انجام پذیرفت. از آزمون های شاپیرو-ویلک، آنالیز واریانس دو راهه 2×2، آنالیز واریانس یک راهه و تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری 05/0>0 به منظور تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.

    یافته ها

    افزایش معنی دار مقادیر p-AMPK و p-AMPK/T-AMPK بافت قلبی در موش های تمرین سالم نسبت به سایر گروه ها مشاهده شد (p<0/05). همچنین فیبروز بافت قلبی در گروه تمرین دیابتی کاهش معنی داری نسبت به گروه کنترل دیابتی یافت (p<0/05). این حال در گروه تمرین دیابتی مقادیر p-AMPK و p-AMPK/T-AMPK بافت قلبی تحت تاثیر قرار نگرفت (p>0/05) و نیز T-AMPK در گروه کنترل دیابتی افزایش معنی داری نسبت به سایر گروه ها معنی داری نشان داد (p<0/05).

    نتیجه گیری

    احتمالا کاهش فیبروز بافت قلبی موش های T2DM، حداقل در طول هشت هفته HIIT، مستقل از AMPK عمل می کند.

    کلید واژگان: تمرین تناوبی شدید, دیابت نوع دو, فیبروز, مقاومت به انسولین, AMPK
    Saeed Dabagh Nikookheslat *, Ramin Amirsasan, Mostafa Khani, Morteza Nikkhesal
    Aim

      Intense interval training (HIIT) activates metabolic factors by increasing the cell's need for energy in the shortest time; However, its role in AMPK activation and subsequent reduction of cardiac tissue fibrosis in type 2 diabetes (T2DM) patients is unclear. Therefore, the present study was conducted to determine the effect of eight weeks of High intensity interval training on AMPK levels and cardiac tissue fibrosis, fasting blood glucose and insulin, and insulin resistance in streptozocin-induced diabetic rats.

    Methods

    In this experimental study, 20 heads (293.16 ± 49.96 g) of adult white Wistar rats were divided into four groups (n=5): healthy control, diabetic control, healthy exercise, and diabetic exercise. The HIIT protocol was performed on a treadmill for eight weeks (five sessions per week including three phases of warm-up, main body of exercise and cool-down in each session). The training intensity was 85-90% of the maximum speed (~27-30 m/min) in 6-12 two-minute intervals with a three-minute active rest, including continuous running at an intensity of 30% of the maximum speed on the treadmill. Shapiro-Wilk, 2x2 two-way analysis of variance, one-way analysis of variance and Bonferroni's post hoc tests at a significance level of <0.05 were used to analyze the data.

    Results

    A significant increase in p-AMPK and p-AMPK/T-AMPK values ​​of heart tissue was observed in healthy exercise rats compared to other groups (p<0.05). Also, cardiac tissue fibrosis in the diabetic exercise group was significantly reduced compared to the diabetic control group (p<0.05). However, in the diabetic exercise group, the values ​​of p-AMPK and p-AMPK/T-AMPK in cardiac tissue were not affected (p>0.05) and Also, T-AMPK showed a significant increase in the diabetic control group compared to other groups (p<0.05).

    Conclusions

    Probably, reduction of cardiac tissue fibrosis in T2DM rats, at least during eight weeks of HIIT, is independent of AMPK.

    Keywords: AMPK, Fibrosis, High Intensity interval training, Type 2 diabetes, Insulin sensitivity
  • زهرا صدیقی خویدک، داریوش مفلحی، سهیل امینی زاده*
    زمینه و هدف

    رژیم غذایی محدودکننده کالری، یکی از روش های کاهش دریافت کالری بدون سوء تغذیه است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی با شدت بالا و رژیم غذایی چرب و یا استاندارد، همراه با محدودیت کالریک، بر بیان ژن های سیرتوئین 1 (SIRT1)، گیرنده وابسته استروژن آلفا (ERRα) و پیروات دهیدروزناز کینا-4 (PDK4) در بافت کبد رت های نر نژاد ویستار بود.

    روش تحقیق:

     تعداد 48 سر موش صحرایی نر به طور تصادفی به شش گروه (8=n) شامل کنترل، تمرین تناوبی با شدت بالا، رژیم غذایی چرب با محدودیت کالریک، رژیم غذایی استاندارد با محدودیت کالریک، رژیم غذایی استاندارد با محدودیت کالریک + تمرین تناوبی، و رژیم غذایی چرب با محدودیت کالریک + تمرین تناوبی تقسیم شدند. تمرین ورزشی به مدت هشت هفته با تکرار پنج روز در هفته با شدت 90 تا 100 درصد سرعت بیشینه به صورت دویدن روی نوارگردان اجرا شد. بیان ژن های SIRT1، ERRα و PDK4 در بافت کبد به روش Real-Time PCR اندازه گیری گردید و از روش آماری تحلیل واریانس یک راهه برای مقایسه بین گروهی در سطح 05/0>p استفاده شد.

    یافته ها

    تمرین تناوبی با شدت بالا، منجر به افزایش معنی دار بیان ژن ERRα نسبت به گروه کنترل شد (001/0=p). رژیم غذایی چرب با محدودیت کالریک، باعث کاهش معنی داری بیان ژن SIRT1 نسبت به رژیم غذایی استاندارد با محدودیت کالریک (002/0=p)؛ و رژیم غذایی استاندارد با محدودیت کالریک، منجر به افزایش معنی داری بیان ژن PDK4 نسبت به گروه کنترل شد (02/0=p).

    نتیجه گیری

    در شرایط محدودیت کالریک، تمرین تناوبی با شدت بالا از طریق بیش تنظیمی بیان ژن ERRα می تواند نقش کلیدی در افزایش گلوکونئوژنز کبدی داشته باشد. به طور جالب، رژیم غذایی پر چرب ممکن است حتی در شرایط محدودیت کالریک، با کاهش بیان SIRT1  - که نقش مهمی در ظرفیت آنتی اکسیدانی کبد دارد-، اثر منفی بر کبد داشته باشد.

    کلید واژگان: تمرین تناوبی با شدت بالا, محدودیت کالریک, متابولیسم انرژی, بیان ژن
    Zahra Seddighi Khovidak, Daruosh Moflehi, Soheil Aminizadeh *
    Background and Aim

    A calorie restriction diet is one way of the ways to reduce calorie intake without malnutrition. The purpose of this study was to investigate the effect of eight weeks of high-intensity interval training with calorie restriction of high-fat or standard diet regimens on the expression of sirtuin 1 (SIRT1), estrogen-related receptor alpha (ERRα) and pyruvate dehydrogenase kinase 4 (PDK4) in the liver of male Wistar rats.

    Materials and Methods

    48 rats were randomly divided into six groups (n=8): control, high-intensity interval training, high-fat diet with caloric restriction, standard diet with caloric restriction, standard diet with caloric restriction + interval training, and fatty diet with caloric restriction + interval training were divided. High-intensity interval training was performed for 8 weeks and 5 days a week with an intensity of 90 to 100% of the maximum speed in the form of running on a treadmill. Expression of SIRT1, ERRα and PDK4 genes in liver tissue was measured by Real-Time PCR method and one-way ANOVA statistical method was used to compare between groups.

    Results

    Interval training led to a significant increase in ERRα gene expression compared to the control group (p=0.001). Fatty diet with calorie restriction significantly decreased SIRT1 gene expression compared to standard diet with calorie restriction (p=0.002). Also, eight weeks of standard diet with caloric restriction led to a significant increase in PDK4 gene expression compared to the control group (p=0.02).

    Conclusion

    In the condition of calorie restriction, periodic exercise through the up regulation of ERRα gene expression may play a key role in increasing hepatic gluconeogenesis. Interestingly, high-fat diet may have negative effects on the liver even under caloric restriction by reducing the expression of SIRT1, which plays an important role in the antioxidant capacity of the liver.

    Keywords: high-intensity interval training, Calorie restriction, Energy metaboloism, Gene Expression
  • Mahsa Mobaseri *, Parvaneh Nazarali, Najmeh Rezaeinezhad
    Objective

    Neuregulin is activated by exercise and has been implicated as a mediator of the beneficial effects of exercise training on metabolism. The aim of this study was to effect of high-intensity interval training and high-fat diet on NRG-1 and PGC-1α in aging rats’ heart tissue.

    Materials and Methods

    20 male Wistar rats aged 48 to 52 weeks were purchased and kept inside standard cages at a temperature of 22±2 degrees Celsius. After one week of acclimatization to the laboratory environment, the animals were divided into four groups (normal diet, normal diet+training, high-fat diet, and high-fat diet+ training). According to the research design, the training group underwent 8 weeks of training. This was followed by high-intensity interval training at an intensity of 85% to 90% of VO2max. Two-way ANOVA (DIET×HIIT) were used to examine (P<0.05).

    Results

    The findings indicated a High-fat diet had a significant and decreasing effect on NRG-1 (p=0.004, F=11.17). Exercise did not have a significant effect (p=0.039, F=5.04) on NRG-1, although it increased NRG-1 levels. The interactive effect of diet and exercise on NRG-1was not statistically significant (p=0.93, F=0.008). The findings indicate that diet reduced and exercise increased NRG-1 levels. In fact, the effect of exercise in the high-fat diet group reduced the differences and led to non-significant results statistically.

    Conclusion

    Eight weeks of HIIT training, along with a normal diet, led to an increase in the expression of neuregulin in the heart tissue of aged mice. The expression of PGC-1α also increased following the HIIT. This increase can be attributed to the increased neuregulin expression, leading to improved mitochondrial biogenesis.

    Keywords: Neuregulin-1, PGC-1Α, High Intensity Interval Training, Fat Diet, Heart Tissue
  • داور رضایی منش*
    زمینه و هدف

    آیریزین یک هورمون تحریک شده در اثر فعالیت ورزشی است که بر بافت چربی سفید و بافت چربی قهوه ای اثرگذار است. بر پایه تحقیقات انجام گرفته فعالیت بدنی ضمن افزایش بیان پروتیین هایی مانند فولیستاتین با افزایش مصرف انرژی سبب کاهش وزن می شود و از این طریق بر شاخص مقاومت بر انسولین تاثیر دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی پاسخ سطوح پلاسمایی آیریزین، فولیستاتین و شاخص مقاومت انسولینی به دو نوع تمرین تناوبی با شدت بالا در مردان دارای اضافه وزن بود.

    مواد و روش ها

    33 مرد دارای اضافه وزن (میانگین سنی 11/2±9/22 سال، وزن 1/6±45/82 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 22/1±7/26 کیلوگرم بر متر مربع) که توانایی شرکت منظم در فعالیت های بدنی را داشتند، داوطلبانه در پژوهش حاضر شرکت کردند. آزمودنی ها به طور تصادفی ساده به سه گروه تمرین تناوبی شدید 30 ثانیه (HIIT-30)، تمرین تناوبی شدید 60 ثانیه (HIIT-60) و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرینی به مدت هشت هفته، هر هفته سه جلسه اجرا شد. برنامه گروه HIIT-30 شامل هشت وهله 30 ثانیه ای دویدن با شدت 80 تا 90 درصد ضربان قلب بیشینه با استراحت دودقیقه ای در چهار هفته اول، 10 وهله در هفته پنجم و ششم و 12 وهله در هفته های هفتم و هشتم بود. برنامه تمرین گروه HIIT-60 شامل چهار وهله 60 ثانیه ای دویدن با شدت 80 تا 90 درصد ضربان بیشینه با استراحت چهاردقیقه ای در چهار هفته اول بود. به منظور رعایت اصل اضافه بار در هفته های پنجم و ششم یک وهله و در هفته های هفتم و هشتم یک وهله دیگر اضافه شد. در مدت اجرای پژوهش، گروه کنترل برنامه ورزشی منظمی نداشتند. نمونه های خونی برای اندازه گیری آیریزین، فولیستاتین به روش الایزا و تعیین شاخص مقاومت به انسولین گرفته شدند. برای مقایسه میانگین شاخص ها از تحلیل واریانس یکطرفه و تی زوجی در سطح 05/0P≤ استفاده شد.

    نتایج

    ارزیابی درون گروهی داده ها نشان داد که بین پیش آزمون و پس آزمون گروه تمرینات HIIT-30 و گروه تمرینات HIIT-60 در متغیرهای آیریزین و فولیستاتین، تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P<). تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد که تمرینات HIIT-30 و HIIT-60 به افزایش معنادار در مقادیر آیریزین (05/0P<) و فولیستاتین (05/0P<) و کاهش معنادار شاخص مقاومت به انسولین (05/0P<) منجر شد. مقایسه تغییرات بین گروهی نشان داد که بین گروه تمرینات HIIT-30 و گروه تمرینات HIIT-60 از نظر تاثیر بر متغیرهای پژوهش، تفاوت معناداری وجود ندارد.

    نتیجه گیری

    بر پایه نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که دو شیوه تمرین تناوبی شدید 30 و 60 ثانیه ای می تواند از راه افزایش سطوح آیریزین و فولیستاتین ضمن کاهش اضافه وزن و درمان چاقی سبب بهبود شاخص مقاومت به انسولین در مردان دارای اضافه وزن شود.

    کلید واژگان: آیریزین, اضافه وزن, تمرین تناوبی شدید, فولیستاتین, مقاومت به انسولین
    Davar Rezaeimanesh *
    Background and Purpose

    Irisin is an exercise-stimulated hormone that affects white adipose tissue and brown adipose tissue. Based on the previous studies, physical activity increases the expression of proteins such as follistatin, which causes weight loss by increasing energy expenditure and through this has an effect on the insulin resistance index. The present study aimed to investigate the response of plasma levels of irisin, follistatin, and insulin resistance index to two types of high-intensity interval training (HIIT) in overweight men.

    Materials and Methods

     For this purpose, 33 overweight men (mean age 22.9±2.11 years, weight 82.45±6.1 kg, body mass index 26.7±1.22 kg/m²) who were able to regularly attend physical activity voluntarily participated in the study and were randomly divided into three groups: 30-s HIIT groups (HIIT-30), 60-s HIIT (HIIT-60), and control. The training protocol was performed three sessions per week for eight weeks. The HIIT-30 exercise program included eight repetitions of 30-second activity at an intensity of 80-90% of the maximum heart rate with a two-minute recovery for the first four weeks, ten repetitions for the fifth and sixth weeks, and twelve repetitions for the seventh and eighth weeks. The HIIT-60 exercise program included four repetitions of 60-second activity at an intensity of 80-90% of the maximum heart rate with a four-minute recovery for the first four weeks, five repetitions for the fifth and sixth weeks, and six repetitions for the seventh and eighth weeks. The control group did not attend any regular exercise program during the research. Blood samples were taken to measure levels of Irisin, follistatin, and determine the insulin resistance index. One-way analysis of variance (ANOVA) and paired t-test were utilized at a level of P≤0.05 to compare means of parameters.

    Results

     The within-group comparisons for irisin and follistatin data showed that there is a significant difference between pre-test and post-test in the 30-s HIIT and 60-s HIIT groups (P<0.05). The results of ANOVA indicated that the 30-s HIIT and 60-s HIIT protocols increased the levels of irisin (P<0.05), follistatin (P<0.05), and reduced insulin resistance index significantly (P<0.05). The between-group comparisons of the data showed no significant differences between the HIIT-30 group and the HIIT-60 group for all variables.

    Conclusion

     According to the results of this research, it could be concluded that, the two HIIT methods of 30 and 60 seconds by increasing irisin and follistatin levels can cause weight loss, treat obesity and improve the insulin resistance index in overweight men.

    Keywords: Irisin, Overweight, High-intensity interval training, Follistatin, Insulin Resistance
  • آیلین جعفرزاده، نجمه رضائیان*
    زمینه و هدف

    RNA گیرنده استروییدی (SRA) از جمله RNAهای طویل کدگذاری نشده است که در هموستاز گلوکز و مقاومت به انسولین نقشی دو گانه دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر شش هفته تمرینات تناوبی شدید بر سطوح RNA گیرنده استروییدی بافت چربی و شاخص مقاومت به انسولین در رت های دیابتی شده با رژیم غذایی پرچرب و تزریق استرپتوزوتوسین بود.

    مواد و روش ها

    20 سر رت نر نژاد ویستار (10-12 هفته و با وزن 300-200 گرم) انتخاب شدند و دیابت نوع دو به دنبال شش هفته رژیم غذایی پرچرب و سپس تزریق استرپتوزوتوسین القا گردید. آن گاه، رت های چاق دیابتی شده به شیوه تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. رت های دیابتی در گروه تجربی در شش هفته تمرینات تناوبی شدید دویدن روی تردمیل با تکرارهای 40 ثانیه ای در سرعت 35-25 متر بر دقیقه با 2 دقیقه استراحت فعال بین هر تکرار شامل دویدن در سرعت 10 متر در دقیقه)، 30 دقیقه در هر جلسه و پنج جلسه در هفته شرکت کردند. همه رت ها 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی تشریح شده و سطوح SRA یافت چربی، سطوح سرمی انسولین و گلوکز ناشتای خون با استفاده از روش آزمایشگاهی مناسب مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل و زوجی و آزمون همبستگی پیرسون در سطح معنی داری کمتر از 05/0 انجام شد.

    نتایج

    اجرای شش هفته تمرینات تناوبی شدید ضمن کاهش معنی دار RNA گیرنده استروییدی بافت چربی (001/0=P)، با کاهش معنی دار در سطوح سرمی انسولین (000/0=P)، گلوکز ناشتای خون (000/0=P)، شاخص مقاومت به انسولین (000/0=P) و وزن بدن (028/0=P) در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل همراه بود. علاوه بر این، اجرای شش هفته تمرینات تناوبی شدید در گروه تجربی با کاهش معنی دار وزن بدن در پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون همراه بود (000/0=P). با این همه، بنابر نتایج آزمون همبستگی پیرسون ارتباطی معنی دار بین تغییرات سطوح RNA گیرنده استروییدی بافت چربی پس از شش هفته تمرینات تناوبی شدید با تغییرات هیچکدام از شاخص های مورد بررسی مشاهده نشد (05/0<P).

    نتیجه گیری

    چنین به نظر می رسد اجرای شش هفته تمرینات تناوبی شدید ضمن کاهش سطوح RNA گیرنده استروییدی در بهبود ترکیب بدن و مقاومت به انسولین نقش دارد. از آنجا که مطالعات بر وجود ارتباط مستقیم بین بیان ژنی RNA گیرنده استروییدی بافت چربی با شاخص های تن سنجی و متابولیکی هم چون شاخص توده بدنی، درصد چربی بدن، انسولین سرم و مقاومت به انسولین اذعان دارند، و الگوی بیان ژنی RNA گیرنده استروییدی در بافت چربی عمدتا با شاخص های ایمنی هم خوانی دارد که ذاتا پیش برنده التهاب هستند؛ جهت درک بهتر سازوکار درگیر انجام مطالعات بیشتر ضروری به نظر می رسد.

    کلید واژگان: فعال کننده RNA گیرنده استروئیدی (SRA), تمرینات تناوبی شدید, دیابت, مقاومت به انسولین, چاقی
    Aylin Jafarzade, Najme Rezaeian *
    Background and Purpose

    Steroid receptor RNA activator (SRA) is one of the long non-coding RNA (LncRNA) playing a dual role in glucose homeostasis and insulin resistance. Purpose of this study was to investigate the effect of six weeks of high intensity interval training on adipose tissue levels of SRA and insulin resistance index in diabetic rats with high fat diet and streptozotocin.  

    Materials and Methods

    Twenty male wistar rats (10-12 weeks old; 200-300 gr) were selected and type 2 diabetes was induced by six weeks of high-fat diet and streptozotocin injection. Afterwards, obese diabetic rats were randomly divided into experimental and control groups. The rats in the experimental group participated in six weeks of high intensity interval training included 40 seconds of running on a treadmill at 25-35 m/min followed by 2 minutes of active rest at 10 m/min, which was performed for 30 minutes per session, five sessions per week, 6 weeks. All rats were dissected 48 hours after the last training session and adipose levels of SRA, serum levels of insulin and fasting blood sugar were evaluated using appropriate laboratory methods. Data analyses were carried out using independent and paired t-test and Pearson's correlation test at a significance level of less than 0.05.

    Results

    Six weeks of high intensity interval training resulted in significant decreases in adipose tissue levels of Steroid Receptor RNA Activator (P=0.001) in addition to significant decreases in levels of insulin (P<0.001), fasting blood glucose (P<0.001), insulin resistance index (P<0.001) and body weight (P=0.028) in the experimental group compared to the control group. Furthermore, six weeks of high intensity interval training in experimental group caused significant decreases in body weight in post- test compared to pre- test (P<0.001). However, according to the Pearson’s correlation test, there were no significant correlations between the changes in steroid receptor RNA activator levels of adipose tissue and changes in other variables following high intensity interval training (P>0.05).

    Conclusion

    It seems that in addition to improving body composition, six weeks of high intensity interval training play a role in improving insulin resistance through decreasing the levels of SRA.

    Keywords: Steroid Receptor RNA Activator (SRA), High intensity interval training, diabetes, Insulin Resistance, Obesity
  • بیتا طالبی*، بهمن میرزایی

    مقدمه: 

    گالکتین3 به عنوان فاکتورالتهابی جدیدی شناخته شده است که با دیابت نوع2 افزایش می یابد. از اینرو، هدف پژوهش حاضر بررسی اثر فعالیت تناوبی با شدت بالا و تداومی با شدت متوسط بر سطوح سرمی گالکتین3 در مردان چاق غیر فعال بود.

    روش ها

    8 مرد چاق (سن: 37/2±75/25 سال و BMI: 03/3±96/31 کیلوگرم بر مترمربع) پروتکل فعالیت تناوبی با شدت بالا (HIIE)، فعالیت تداومی با شدت متوسط (MICE) و کنترل (بدون مداخله ورزشی) (C) را در روزهای مجزا با فاصله یک هفته از هم اجرا کردند. پروتکل HIIE شامل 6 وهله فعالیت دویدن 1 دقیقه ای با شدت 85 درصد VO2max با دوره های استراحت فعال 4 دقیقه ای با شدت 50 درصد VO2max و پروتکل MICE شامل 30 دقیقه دویدن بر روی نوارگردان با شدت 65 درصد VO2max بود که حجم کار با پروتکل HIIE همسان شده بود. مقادیر سرمی گالکتین 3 به روش الایزا درسه مرحله پیش از فعالیت، بلافاصه پس از فعالیت و 24 ساعت پس از فعالیت اندازه گیری شد.

    یافته ها

    بلافاصه پس از فعالیت ورزشی، HIIE و MICE منجر به افزایش معنی دار گالکتین3 سرمی نسبت به گروه کنترل شدند (05/0>p). همچنین، مقادیر سرمی گالکتین3، 24 ساعت پس از HIIE و MICE نسبت به پیش از فعالیت ورزشی، کاهش معنی داری داشت (05/0>p) در حالی که با حالت پایه تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0˃p).

    نتیجه گیری

    فعالیت ورزشی حاد مستقل از شدت آن منجر به افزایش حاد گالکتین 3 سرمی می شود که پس از ریکاوری به حالت پایه بر می گردد.

    کلید واژگان: تمرین تناوبی با شدت بالا, تمرین تداومی با شدت متوسط, گالکتین3, چاقی
    Bita Talebi *, Bahman Mirzaei
    Background

    Galactin3 is known to be a novel inflammatory factor that increases with type 2 diabetes. Therefore, the aim of the present study was to investigate the effect of high intensity interval and moderate intensity continuous exercise on serum levels of Galectin3 in inactive obese men.

    Methods

    Eight obese men (mean age: 25.75±2.37 years and BMI: 31.96±3.03 kg/m2) performed protocols of high intensity interval exercise (HIIE), moderate intensity continuous exercise (MICE) and control (C) on separate days with a week. The HIIE protocol included six bouts of 1-minute running with intensity of 85% VO2max and 4 min active rest periods with intensity of 50% VO2max and the MICE protocol included 30 minutes running on treadmill with intensity of 65% VO2max which was matched with the HIIE protocol. Serum Galectin3 levels were measured by ELISA in 3 stages of before exercise, immediately after exercise, and 24 h after exercise.

    Reults

    Immediately after exercise, HIIE and MICE resulted in a significant increase in serum Galectin3 compared to the control group (p

    Keywords: High Intensity Interval Training, Moderate Intensity Continuous Training, Galectin 3, Obesity
  • نسرین رمضانی*، مهشید دژن، سید امیر حسین مرتضوی، مژگان بقایی برزآبادی، زهرا احدی، سعیده سادات خلیلی
    دیابت شایع ترین بیماری غدد درون ریز در جهان است که از روش های گوناگونی مثل ورزش و فعالیت بدنی برای درمان آن استفاده می شود. هدف از انجام پژوهش بررسی تاثیر تمرینات اینتروال با شدت بالا بر مقادیر سرمی گلوکز، شاخص مقاومت به انسولین، آیریزین و بیان ژن آن در بافت چربی زیرپوستی در موش های دیابتی نوع 2 بود. تعداد 20 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (10-8 هفته ای با وزن 250-270 گرم) انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل دیابتی و تمرین دیابتی تقسیم شدند. پس از آشناسازی، گروه تجربی تمرین با شدت بالا را به مدت 4 هفته، 5 روز در هفته و به مدت 10 دقیقه به صورت اینتروال های 1 دقیقه ای با سرعت 30-40متر در دقیقه انجام دادند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، پس از 12 ساعت ناشتایی مقادیرگلوکز و انسولین،آیریزین و بیان ژن آیریزین در بافت چربی زیرپوستی اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری t مستقل تجزیه و تحلیل شدند. 4 هفته تمرین اینتروال با شدت بالا باعث کاهش مقادیر سرمی گلوکز و شاخص مقاومت به انسولین(001/0=p)، افزایش معنا دار مقادیر سرمی (001/0=p) و بیان ژن آیریزین (004/0=p) در بافت چربی زیرپوستی در گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل شد. بنابراین، تمرینات اینتروال با شدت بالا می تواند گلوکز و شاخص مقاومت به انسولین را در موش های دیابتی نوع 2 کاهش دهد و باعث افزایش مقادیر سرمی و بیان ژن آیریزین بافت چربی شودو می توان از این نوع تمرینات برای کاهش مشکلات ناشی از دیابت نوع 2، استفاده شود.
    کلید واژگان: تمرینات اینتروال با شدت بالا, دیابت نوع 2, آیریزین, بافت چربی زیرپوستی
    Nasrin Ramezani *, Mahshid Dezhan, Seyed Amirhossein Mortazavi, Mozhgan Baghaee Borzabadi, Zahra Ahadi, Saeideh Sadat Khalili
    Diabetes is the most common endocrine disease in the world, and various methods such as exercise and physical activity are used to treat it. the aim of this study was to determine the effect of high-intensity interval training on serum glucose, insulin ,irisin and its gene expression in subcutaneous adipose tissue in type 2 diabetic rats. For this study, 20 males of the wistar male rat (8-10 weeks with a weight of 250-270 g) were selected and randomly divided into two groups of diabetic control and diabetic exercise. After the introductory course, the experimental group performed high-intensity exercise for 4 weeks, 5 days a week for 10 minutes as 1-minute interval at a speed of 30-40 meters per second. 48 hours after the last training session and after 12 hours of fasting, glucose and insulin values serum values and expression of irisin gene were measured in subcutaneous adipose tissue. Data were analyzed using independent t-test. The results showed that 4 weeks of high-intensity interval training reduced serum glucose levels and insulin resistance index (p = 0.001), significantly increased serum values (p = 0.001) and expressed irisin gene (P = 0.004) in subcutaneous adipose tissue was controlled in the exercise group compared to the group.High-intensity interval training can reduce serum glucose levels and insulin resistance index in type 2 diabetic rats and increase serum levels and irisin gene expression in adipose tissue. it is suggested to use this type of exercises to reduce the problems caused by type 2 diabetes.
    Keywords: High-Intensity Interval Training, Type 2 diabetes, Irisin, subcutaneous adipose tissue
  • Alireza Ghardashi-Afousi *, Abbasali Gaieni
    Background
    Adropin is a newly identified bioactive protein that is important in energy hemostasis and vascular endothelial function.
    Aim
    The purpose of the present study was to investigate plasma levels of adropin and nitrite/nitrate (NO), in elderly treated hypertensive subjects at baseline and follow-up after 6 weeks of high-intensity interval training (HIIT).
    Material and Methods
    Forty-four elderly participants with treated hypertensives (age 61.09±5.82 years, 25 male and 19 female, BMI= 25.7±1.31 kg/m2) were randomly assigned to either the high-intensity interval training (HIIT) or control group. The HIIT group received an intervention consisting of 10 intervals of 1.5 min at 85% to 90% of their heart rate reserve (HRR), separated by 2 min of rest at 50% to 55% of their HRR, in three sessions per week for a duration of six weeks. Plasma levels of adropin and NO were measured using enzyme-linked immunosorbent assay. The statistical analysis was performed by two-way repeated ANOVA to determine differences between groups and Pearson’s correlation coefficient to determine correlation.
    Results
    The results showed that, following the six-week HIIT intervention, the plasma levels of adropin and NO significantly increased when compared to both control group (P= 0.0016) and the baseline (P= 0.0003) measurements. Peak oxygen consumption was increased after exercise training compared to the control group (P=0.005). Δ adropin in the HIIT group showed a positive correlation with increased Δ NO (r= 0.707, P= 0.002) and Δ VO2peak (r= 0.836, P= 0.001), and a negative correlation with Δ DBP (r= 0.643, P= 0.025) and Δ SBP (r= 0.691, P= 0.013).
    Conclusions
    The study findings suggests that HIIT can enhance both blood pressure and cardiorespiratory fitness. The observed increase in plasma level of adropin may have contributed to reduction of blood pressure by promoting nitric oxide production.
    Keywords: adropin, blood pressure, high-intensity interval training, Hypertension
  • Leila Youzbashi *, Parisa Abdollahi, Ahmad Rahmani
    Background
    Intense physical activity increases the production of reactive oxygen species in vital tissues such as the liver and causes oxidative stress.
    Aim
    This study investigates the effect of high-intensity interval training and intense endurance training on oxidative stress of liver tissue in immature male rats during puberty.
    Materials and Methods
    A total of 24 male Wistar rats (aged= 22 days, weight= 60±0.63 g), after one week of acclimatization, were divided randomly into three groups: control, IET, and HIIT. Rats were subjected to a four-week training on an animal treadmill. The effects of training treatment in rat liver were investigated by assaying oxidative stress biomarkers.
    Results
    Comparing to control group, in both training groups significantly lower Malondialdehyde (MDA) was seen ((P(IET)= 0.016/ P(HIIT)= 0.020). However, there were no statistical differences in Glutathione Peroxidase (GPX) (P= 0.463) and total antioxidant capacity (TAC) activity levels (P= 0.194) among groups. HIIT training significantly increased superoxide dismutase (SOD) (P= 0.040) and catalase enzyme (CAT) levels (P= 0.007). IET and HIIT had significantly increased endurance performance (both: P= 0.001).
    Conclusion
    Both training intensities did not lead to an increase in oxidative stress and can be used during puberty.
    Keywords: high-intensity interval training, immature people (calibri 9 pt), Intense endurance training, Liver, oxidative stress
  • Akram Jafari *, Elham Shafaghat Dehkordi
    Background
    Transmembrane protein fibronectin type III domain-containing protein 5 (FNDC5) is as a myokine, metabolic regulator and potential therapeutic agent which is known as a potential trait for metabolism and obesity.
    Aim
    The purpose of this study was to evaluate the effect of high intensity interval swimming training on circulating irisin and some metabolic syndrome in postmenopausal overweight women.
    Materials and Methods
    Thirty postmenopausal overweight women (55.73 ± 2.66 years, 26.72±2.33 kg/m2) were randomized into high intensity interval swimming training (n=15; HIIT) and control groups (n=15; CON). HIIT performed 6–10×30 s swimming interspersed by 2 min recovery for an 8-week period completing 24±1 session (average heart rate= 0.89±0.029% HRmax). Fasting blood samples were taken and body mass index was measured pre- and post-intervention.
    Results
    In CON, there was not significant change in all measured variables before and after the intervention period. Irisin increased (P<0.01) by 0.64±0.27 mg/ml in HIIT group. Insulin decreased (P<0.01) by 0.96±0.36 mg/dl while the blood lipid profile P= 0.78 cholesterol, P=0.14 TG, P=0.10 HDL, P=0.52 LDL, systolic blood pressure (P= 0.51), dyastolic blood pressure (P= 0.75), and BMI (P= 0.87) were unaltered.
    Conclusion
    The result of present study showed that high intensity interval swimming trainings is an effectual and time-efficient training way for increasing irisin, and it can lead to compensatory irisin increases in postmenopausal overweight women.
    Keywords: high intensity interval training, Irisin, Menopause, Metabolic syndrome
  • اثر تمرینات تناوبی شدید بر سطوح miR-193b بافت چربی و شاخص مقاومت به انسولین در رت های دیابتی
    مسعود علیزاده، نجمه رضائیان *

    ریز آر ان آ هااز جمله تنظیم کننده های کلیدی فرآیندهای زیستی بوده که در پاتوژنز بیماری های مختلف از قبیل دیابت نوع دو نقش دارند. بنابراین، هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر شش هفته تمرینات تناوبی شدید بر سطوح miR-193b بافت چربی و شاخص مقاومت به انسولین در رت های دیابتی نر بود. 20 سر رت نر نژاد ویستار (10-12 هفته و با وزن 76/13±25/370 گرم) انتخاب و پس از القای دیابت نوع دو با رژیم غذایی پرچرب و تزریق استرپتوزوتوسین، به شیوه تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. رت های دیابتی در گروه تجربی در شش هفته تمرینات HIIT دویدن روی تردمیل با تکرارهای 40 ثانیه ای با 2 ثانیه استراحت فعال بین هر تکرار، 30 دقیقه در هر جلسه و پنج جلسه در هفته شرکت کردند. همه رت ها 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی تشریح شده و شاخص های مورد بررسی با استفاده از روش آزمایشگاهی مناسب مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل و زوجی و آزمون همبستگی پیرسون در سطح معنی داری کمتر از 05/0 انجام شد. سطوح miR-193b بافت چربی پس از اجرای شش هفته HIIT در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل بالاتر بود در حالی که ضمن سطوح سرمی انسولین، گلوکز ناشتای خون، شاخص مقاومت به انسولین و وزن بدن در گروه تجربی پایین تر از در مقایسه با گروه کنترل بود. علاوه بر این، اجرای شش هفته تمرینات تناوبی شدید در گروه تجربی با کاهش معنی دار وزن بدن در پس آزمون در مقایسه با پیش آزمون همراه بود. هم چنین، بنابر نتایج آزمون همبستگی پیرسون بین تغییرات سطوح miR-193b بافت چربی پس از شش هفته تمرینات تناوبی شدید با تغییرات وزن بدن ارتباط معنی دار منفی وجود دارد. اجرای شش هفته HIIT ضمن بهبود ترکیب بدن، به واسطه افزایش سطوح miR-193b در بهبود مقاومت به انسولین نقش دارد.

    کلید واژگان: miR-193b, تمرینات تناوبی شدید, دیابت, مقاومت به انسولین, چاقی
    Effect of High Intensity Interval Training on MiR-193b and Insulin Resistance Index in Diabetic Rats
    Masoud Alizadeh, Najmeh Rezaeian*

    miRNA are emerging as important regulators of key biological processes and involved in the pathogenesis of various diseases such as Type 2 diabetes. Therefore, the Purpose of this study was to investigate the effect of six weeks of high intensity interval training (HIIT) on adipose tissue levels of MiR-193b and insulin resistance index in male diabetic rats with high fat diet and streptozotocin. Twenty male wistar rat (10-12 weeks old, 370/25±13/76 gr) selected and following the induction of type 2 diabetes, the diabetic rats were randomly divided into experimental and control groups. The rats in the experimental group participated in six weeks of high intensity interval training of running on a treadmill with 40 seconds of repetitions with 2 seconds of active rest between each repetition, 30 minutes per session and five sessions per week. All rats were dissected 48 hours after the last training session and the blood indices were evaluated using appropriate laboratory methods. Data analysis were done using independent and paired t-test and Pearson's correlation test at a significance level of less than 0.05. Results Adipose tissue levels of MiR-193b following six weeks of HIIT in experimental group were higher than control group; whereas, levels of insulin and fasting blood glucose , insulin resistance index and body weight were in the experimental group compared to the control group. Furthermore, Six weeks of high intensity interval training in experimental group caused in significant decreases in body weight in post- test compared to pre- test . Moreover, according to the Pearson correlation test, there were negative significant correlations between the changes in levels of adipose tissue levels of MiR-193b following HIIT and changes in body weight (P=0.038). Six weeks of HIIT play role in improving insulin resistance by increasing the MiR-193b levels in addition to improve body composition.

    Keywords: MiR-193b, High Intensity Interval Training, Diabetes, Insulin Resistance, Obesity
  • جواد وکیلی*، وحید ساری صراف، سارا فرج پور خزاعی
    مقدمه و هدف

    وابستگی نزدیکی بین اختلالات کارکرد میتوکندری کبد و توسعه چاقی و مقاومت به انسولین وجود دارد. همان طورکه در بیماری دیابت نوع دو مشاهده شده است، در شرایط مقاومت به انسولین، کاهش حساسیت انسولین سلول های کبدی، عضله اسکلتی و سلول های چربی مشاهده می شود. در طول دهه های اخیر فعالیت ورزشی به ابزار کمکی کلیدی در کنترل بسیاری از بیماری ها از جمله دیابت نوع دو تبدیل شده است و پژوهش ها نشان می دهند که روش های تمرینی گوناگون در کاهش همه گیری و بهبود برخی از عملکردهای سوخت وسازی کبد موثر است. هدف این تحقیق بررسی تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی با شدت بالا بر شاخص های Parkin و Pink1 در بافت کبد موش های صحرایی دیابتی نوع دو است.

    مواد و روش ها

    در یک طرح تجربی، 30 سر موش صحرایی نر ویستار سه ماهه با دامنه وزنی 225-300 گرم به طور تصادفی در یکی از سه گروه 10 سری شامل کنترل سالم (C: تزریق درون صفاقی سرم سالین)، کنترل دیابتی (D: دیابتی شده با رژیم غذایی پرچرب همراه با تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین) و دیابتی تمرین کرده (D+T: دیابتی شده به همراه تمرین) تقسیم شدند. روش تمرینی شامل دویدن با شدت 85-90 درصد سرعت بیشینه در 6 تا 12 وهله دودقیقه ای؛ پنج روز در هفته به مدت هشت هفته بود. همه آزمودنی ها، 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی و پس از 12 تا 14 ساعت ناشتایی، به روش بدون درد توسط متخصص کارآزموده بی هوش و جراحی شدند. برای تعیین تغییرات در نیمرخ بیان پروتیین های  Parkinو Pink1 در بافت کبد موش ها از روش وسترن بلات استفاده شد. از تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی بنفرونی برای تحلیل داده ها در سطح معناداری کمتر از پنج صدم استفاده شد.

    نتایج

    القای دیابت (D) موجب افزایش 51 و 63 درصدی به ترتیب در پروتیین های Parkin و Pink1 می شود، اگرچه از نظر آماری معنادار نیست (05/0≤P). با این همه، مداخله تمرینی موجب کاهش 45 و 38 درصدی در Parkin و Pink1 در گروه دیابتی تمرین کرده (D+T) در مقایسه با گروه دیابتی (D) شد، ولی معنادار نبود (05/0≤P).

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج می توان گفت که هشت هفته تمرینات تناوبی با شدت بالا (HIIT) برای مشاهده کاهش معنادار میتوفاژی در بافت کبد موش های دیابتی ناکافی است. با توجه به اندک تغییرات مشاهده شده، HIIT شاید یک راهکار پیشگیرانه برای افزایش بی رویه میتوفاژی ناشی از ابتلا به بیماری دیابت نوع دو داشته باشد. با این همه، نتیجه گیری قطعی درباره این شاخص ها و نحوه تاثیرپذیری آن ها از شرایط گوناگون نیازمند پژوهش های بیشتری است

    کلید واژگان: تمرین تناوبی با شدت بالا, میتوفاژی, دیابت نوع دو, بافت کبد
    Javad Vakili *, Vahid Sari-Sarraf, Sara Farajpour Khazaei
    Background and Purpose

    There is a close relationship between liver mitochondrial dysfunction and the development of obesity and insulin resistance. As observed in type 2 diabetes, in conditions of insulin resistance, a decrease in insulin sensitivity of liver cells, skeletal muscle and fat cells is observed. In recent decades, physical activity has become a key tool in controlling many diseases, including type 2 diabetes, and studies have shown that various training protocols are effective in reducing the epidemic and improvement of some metabolic functions of the liver. The purpose of this study was to evaluate the effect of eight weeks of high intensity interval training (HIIT) on Parkin and Pink1 proteins in the liver tissue of type 2 diabetic rats.

    Materials and Methods

    In an experimental design, 30 three-month-old adult male Wistar rats with a weight range of 250-300 g were randomly divided into three groups of 10 including healthy control (C: intraperitoneal injection of saline), Diabetic control (D: diabetic with high-fat diet combined with intraperitoneal injection of streptozotocin) and trained diabetic (D+T: diabetic with exercise) were divided. The training protocol encompassed running at an intensity of 85%-90% of the maximum speed in 6 to 12 two-minute intervals; 5 days a week for eight weeks. Fourty eight hours after the last training session and after 12 to 14 hours of fasting, all rats were anesthetized and operated by a trained specialist without pain. A method based on Western blotting was used to determine changes in the expression profile of Parkin and Pink1 proteins in the heart muscle tissue (left ventricle) of rats. The two-way analysis of variance and Bonferroni’s post-hoc test were used to analyze the data.

    Results

    Induction of diabetes (D) causes a 51% and 63% increase in Parkin and Pink1 proteins, respectively, although it is not statistically significant (P>0.05). In addition, exercise intervention caused a 45% and 38% decrease in Parkin and Pink1 in the trained diabetic group (D+T) compared to the diabetic group (D), but it was not significant (p≥0.05).

    Conclusion

    According to the results, it can be stated that eight weeks of HIIT is insufficient to observe a significant reduction of mitophagy in the liver tissue of diabetic rats. At the same time, based on the partial changes of the indices, HIIT might be a preventive measure against the abnormal increase of mitophagy as a result of type 2 diabetes. However, to making a definite conclusion about these indices and how they are affected by different conditions more researches are needed.

    Keywords: High intensity interval training, mitophagy, type 2 diabetes, Liver tissue
  • فائقه قاسمی، حمید محبی*
    زمینه و هدف

    مصرف رژیم غذایی پرچرب منجر به اختلال در عملکرد میتوکندری کبد و بروز اختلالات کبد چرب می شود و میتوفاژی که در حذف میتوکندری های آسیب دیده نقش دارد احتمالا بتواند در بهبود کبدچرب غیرالکلی موثر باشد. هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثر تغذیه، تمرین و هایپوکسی بر میتوفاژی کبد در رت های نر ویستار بود.

    روش پژوهش: 

    32 سر رت نر به طور تصادفی به چهار گروه 8تایی شامل گروه های رژیم غذایی نرمال (ND)، رژیم غذایی پرچرب (HFD)، رژیم غذایی پرچرب و تمرین در شرایط نورموکسی (HFD-HIIT)، رژیم غذایی پرچرب و تمرین در شرایط هایپوکسی (HFD-HHIIT) تقسیم شدند. پس از تعیین حداکثر سرعت هوازی (MAV) در شرایط نورموکسی (ارتفاع حدود 50 متر) و هایپوکسی-هیپوباریک (ارتفاع حدود 3000 متر)، پروتکلHIIT به مدت 12 هفته و 3 جلسه در هفته اجرا شد که شامل اجرای 3 تا 8 مرحله فعالیت 4 دقیقه ای با شدتی معادل 80 تا 93 درصد MAV و با دوره-های استراحت فعال 2 دقیقه ای با شدت 50 درصد MAV بود. در پایان، سطوح ژن های HIF-1α، Parkin وFundc1 از طریق RT-PCR اندازه گیری شد.

    یافته ها

    بیان ژن های Parkin وFundc1 در دو گروه HFD+HIIT و HFD+HHIIT نسبت به HFD افزایش معنی داری داشت (05/0<p). همچنین، گروه HFD-HHIIT افزایش معنی داری نسبت به گروه HFD-HIIT نشان داد (05/0<p). محتوای چربی کبدی و بیان ژن HIF-1α در دو گروه HFD-HIIT و HFD-HHII نسبت به HFD کاهش معنی داری را نشان داد (05/0<p).

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد، تمرین در شرایط هایپوکسی در مقایسه با نورموکسی تاثیر مازادی بر افزایش میتوفاژی کبد و به دنبال آن کنترل محتوای چربی کبدی دارد.

    کلید واژگان: تمرین تناوبی با شدت بالا, هایپوکسی, میتوفاژی, کبد چرب غیر الکلی, رژیم غذایی پرچرب
    Faeghe Ghasemi, Hamid Mohebbi *
    Background and Purpose

    Consuming a high-fat diet leads to dysfunction of liver mitochondria and the occurrence of fatty liver disorders, and mitophagy, which plays a role in removing damaged mitochondria, can probably be effective in improving non-alcoholic fatty liver disease. The aim of this study was to determine the effect of nutrition, training and hypoxia on liver mitophagy in male Wistar rats.

    Methods

    Thirty-two male rats were randomly divided into four groups of eight including normal diet (ND), high-fat diet (HFD), high-fat diet and training in normoxia (HFD-HIIT) and high-fat diet and training in hypoxia (HFD-HHIIT). After determining the maximum aerobic velocity (MAV) in normoxia and hypoxia-hypobaric, the HIIT protocol was performed for 12 weeks and three sessions per week, which included 3 to 8 bouts 4-minute activity with an intensity of 80 to 93 percent of MAV and 2-minute active rest periods with an intensity of 50 percent of MAV. At the end, the levels of HIF-1α, Parkin and Fundc1 genes were measured through RT-PCR.

    Results

    The expression of Parkin and Fundc1 genes in HFD-HIIT and HFD-HHIIT groups increased significantly compared to HFD (P<0.05). Also, the HFD-HHIIT group showed a significant increase compared to the HFD-HIIT group (P<0.05). Also, liver fat content and HIF-1α gene expression showed a significant decrease in HFD-HIIT and HFD-HHII groups compared to HFD (P<0.05).

    Conclusions

    It seems that training in hypoxic conditions compared to normoxia has an additional effect on increasing liver mitophagy and subsequently controlling liver fat content.

    Keywords: High Intensity Interval Training, Hypoxia, Mitophagy, NAFLD, High Fat Diet
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال