جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "تغییرات کاربری اراضی" در نشریات گروه "جغرافیا"
تکرار جستجوی کلیدواژه «تغییرات کاربری اراضی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
هدف
فرونشست زمین مخاطره نامحسوسی است که بسیاری از شهرهای کشور از جمله شهر پیشوا را با چالش جدی مواجه کرده است. اهمیت موضوع فرونشست سبب شده تا در این پژوهش با استفاده از تصاویر راداری و روش سری زمانی SBAS، به ارزیابی میزان فرونشست در محدوده شهری و حاشیه شهری پیشوا در طی سال های 2020 تا 2-22 پرداخته شود.
روش و داده:
در این پژوهش به منظور دستیابی به اهداف موردنظر از تصاویر ماهواره لندست، تصاویر راداری سنتینل 1، اطلاعات مربوط به چاه های پیزومتری منطقه و اطلاعات کتابخانه ای به عنوان داده های تحقیق استفاده شده است. روش کار به این صورت بوده است که ابتدا با استفاده از تصاویر ماهواره ای، روند تغییرات کاربری اراضی منطقه ارزیابی شده است و سپس بر مبنای اطلاعات موجود، وضعیت افت منابع آب زیرزمینی منطقه بررسی شده است. در ادامه با استفاده روش سری زمانی SBAS، نرخ فرونشست منطقه محاسبه شده است.
یافته هانتایج حاصله از این پژوهش نشان داده است که منطقه مورد مطالعه در طی دوره زمانی 2 ساله (2020 تا 2022) بین 107 تا 411 میلی متر فرونشست داشته است که بر این اساس می توان گفت که ماکزیمم فرونشست سالانه منطقه بیش از 20 سانتی متر است. نتایج ارزیابی تغییرات کاربری اراضی منطقه نشان داده است که در طی دوره زمانی 30 ساله (1991 تا 2021)، کاربری نواحی انسان ساخت از 2/2 به 6/9 کیلومترمربع افزایش یافته است و همچنین سطح چاه های پیزومتری منطقه با افت سالانه بیش از 1 متر مواجه شده اند.
نتیجه گیریبا توجه به این که توسعه کاربری های انسان ساخت با افزایش فشار با سطح زمین همراه است و همچنین توسعه نواحی سکونتگاهی و صنعتی با افزایش استفاده از منابع آب زیرزمینی همراه است، بنابراین تغییرات کاربری های اراضی و افت منابع آب زیرزمینی در طی سال های اخیر، زمینه را برای وقوع فرونشست در منطقه فراهم آورده است.نوآوری، کاربرد
نتایجاین تحقیق بر خلاف بسیاری از تحقیقات پیشین، علاوه بر برآورد نرخ فرونشست، به تحلیل عوامل موثر در وقوع فرونشست نیز پرداخته است. با توجه به دقت بالای روش مورد استفاده، از نتایج این تحقیق می توان جهت برنامه ریزی های مختلف عمرانی بهره گرفت.
کلید واژگان: تغییرات کاربری اراضی, فرونشست, شهر پیشوا, سنتینل 1, SBASAimLand subsidence is an invisible danger that has faced many cities in Iran, including Pishva, with a serious challenge. The importance of subsidence has led to the evaluation of the amount of subsidence in the urban area and outskirts of Pishva using radar images and the SBAS time series method (2020-2022) in this research.
Material & MethodIn this research, Landsat satellite images, Sentinel 1 radar images, and library information were used as research data to achieve the desired goals. The working method has been that first, using satellite images, the trend of land use changes in the region has been evaluated, and then, based on the available information, the state of the decline of underground water resources in the region has been investigated. In the following, the subsidence rate of the region has been calculated using the SBAS time series method.
FindingThe results of this research have shown that the studied area has subsided between 107 and 411 mm during a 2-year period (2020 to 2022), based on which it can be said that the maximum annual subsidence of the area is more than 20 cm. The results of the evaluation of land use changes in the region have shown that during the 30 years (1991 to 2021), the land use of manufactured areas has increased from 2.2 to 9.6 square kilometers. Also, the level of piezometric wells in the region has faced an annual drop of more than 1 meter.
ConclusionConsidering that the development of manufactured uses is associated with an increase in the pressure on the earth's surface, and also the development of residential and industrial areas is associated with an increase in the use of underground water resources, the changes in land uses during recent years, the context has provided for subsidence in the region.Innovation: The method's high precision allows the research results to be used for various construction planning.
Keywords: Landuse Changes, Subsidance, Pishwa City, Sentinel 1, Small Baseline Subset (SBAS) -
مناطق کارستیک به دلیل نقش مهمی که در تامین منابع آب لازم دارند، بسیار حائز اهمیت هستند. یکی از مسائل مهم مناطق کارستیک پتانسیل بالای آلودگی این منابع است. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش مناطق مستعد آلودگی در حوزه آبریز تکاب شناسایی شده است. در پژوهش حاضر برای دستیابی به هدف های مدنظر از نقشه های توپوگرافی 1:50000، نقشه زمین شناسی 1:100000، مدل رقومی ارتفاعی 5/12 متر و تصاویر ماهواره لندست به عنوان داده های پژوهش استفاده شد. ابزارهای مهم استفاده شده در این مطالعه شامل ArcGIS و ENVI است. این پژوهش در دو مرحله کلی انجام شده است. در مرحله اول با استفاده از روش COP مناطق آسیب پذیر در برابر آلودگی شناسایی و در مرحله دوم نیز روند توسعه نواحی سکونتگاهی به سمت این مناطق شناسایی شد. بر اساس نتایج مدل COP حدود 33 درصد از منطقه که بیشتر شامل مناطق شمال غربی و جنوبی حوضه است، به دلیل نوع لیتولوژی، نوع پوشش زمین، وضعیت هیدرواقلیمی و وضعیت ژئومورفولوژی پتانسیل آسیب پذیری زیاد و خیلی زیادی دارند. همچنین، نتایج حاصل شده از ارزیابی روند تغییرات کاربری اراضی بیانگر این است که کاربری نواحی انسان ساخت در سال 1990 حدود 8 کیلومتر مربع بوده که این میزان در سال 2019 به حدود 19 کیلومتر مربع افزایش یافته است. با توجه به موارد مذکور بخش های جنوبی و شمال غربی حوزه آبریز تکاب به دلیل روند توسعه نواحی انسان ساخت پتانسیل آسیب پذیری زیادی در برابر آلودگی دارند.
کلید واژگان: آلودگی, تغییرات کاربری اراضی, مناطق کارستیک, COPKarst landscapes are of great importance due to their role in providing vital water resources. However, these areas face a high risk of resource pollution, which is a significant concern. This study aimed to identify pollution-prone zones within the Tekab Catchment. The research utilized topographic maps (1:50,000 scale), a 1:100,000 geological map, and a 12.5-m digital elevation model derived from Landsat satellite imagery. Key analytical tools included ArcGIS and ENVI software. The study was conducted in two stages. First, the (Concentration, Overlapping, and Protection (COP) method was employed to delineate areas vulnerable to pollution. Second, the trend of residential expansion towards these vulnerable zones was assessed. The COP model results indicated that approximately 33% of the catchment area, primarily the northwestern and southern regions, exhibited high to very high pollution vulnerability. This was attributed to the underlying lithology, land cover type, hydroclimatic conditions, and geomorphological characteristics. Furthermore, evaluation of land use changes revealed that the built-up area had increased from 8 km2 in 1990 to 19 km2in 2019. Consequently, the southern and northwestern parts of the Tekab Catchment were facing heightened vulnerability due to both their inherent pollution potential and the ongoing expansion of human settlements. These findings underscored the critical need for targeted management strategies to protect the valuable water resources within the Tekab Catchment, particularly in the identified high-risk zones, and ensure the long-term sustainability of this important karst landscape.
Keywords: Pollution, Landuse Changes, Karst Areas, COP -
کاهش سطح تراز آبی دریاچه ارومیه و اثرات آن بر محیط پیرامون دریاچه از موضوعات و چالش های مهم ملی و بین المللی در دو دهه اخیر بوده است. بر اساس مطالعات صورت گرفته یکی از مهم ترین عامل اثرگذار بر این روند تغییرات اراضی، به ویژه کشاورزی بوده است. بر همین اساس هدف تحقیق حاضر بررسی وضع فعلی و پیش بینی وضعیت آتی کاربری اراضی حوزه آبخیز گدارچای واقع در استان آذربایجان غربی یکی از زیر حوضه های مهم حوضه آبریز دریاچه ارومیه است. به همین منظور ابتدا تصاویر ماهواره ای سنتینل-2 برای سال های میلادی 2016،2020 و 2022 از سایت کپورنیک اتحادیه اروپا دریافت گردید. سپس روش های پیش پردازش در محیط نرم افزارهای مختلف اعمال و تصاویر مربوطه به محیط نرم افزار eCognition ارسال شد. در این محیط با استفاده از روش های مختلف دانش پایه و شی گرا (به ویژه سگمنت سازی و تولید لایه های ضرایب مختلف) روش طبقه بندی نزدیک ترین همسایگی اجرا و نقشه های کاربری اراضی تولید شد. درنهایت از مدل زنجیره مارکوف به منظور پیش بینی تغییرات کاربری اراضی در سال های آتی استفاده گردید. برای بررسی صحت مدل CA مارکوف، ابتدا نقشه تغییرات پیش بینی شده سال 2022 با نقشه طبقه بندی 2022 صحت سنجی شد. نتایج تحقیق نشان داد که با کاربرد روش های دانش پایه به ویژه طبقه بندی نزدیک ترین همسایگی امکان تولید نقشه های کاربری اراضی با دقت بالا (ضریب کاپا 90 درصد) امکان پذیر است. ضمنا با اعمال مدل مارکوف نقشه های تغییرات کاربری اراضی با دقت قابل قبول (در حد 80 درصد) امکان پذیر است. نتایج نهایی مبین این واقعیت است که تا سال 2028 میلادی کاربری اراضی کشاورزی (13.89) کشت دیم (14/1) محدوده های مسکونی (33/0) و عرصه های نمکی دریاچه ارومیه حدود (26) درصد افزایش خواهد داشت. یادآور می گردد کلاس کاربری خاک در حد (26/10) و مراتع به میزان (35/5) درصد کاهش خواهند داشت. درمجموع مدل های نهایی مبین دقت بالایی روش های دانش پایه و شیء گرا و کارایی مناسب مدل مارکوف در روند مطالعه تغییرات کاربری اراضی هستند.
کلید واژگان: تغییرات کاربری اراضی, تحلیل مکانی, مدل زنجیره مارکوف, پایداری منابع آبی, طبقه بندی شیءگرا, دریاچه ارومیهThe water level reduction in Lake Urmia and its effects on the surrounding environment has been among the important national and international challenges in the past two decades. Therefore, this study aimed to investigate the current status and predict the future state of land use in the Gadarchai watershed, located in West Azerbaijan Province, which is one of the important sub-watersheds of the Lake Urmia basin. For this purpose, Sentinel-2 satellite images for 2016, 2020, and 2022 were obtained from the European Union's Copernicus website. Then, preprocessing methods were applied in various software environments, and the relevant images were sent to the eCognition software environment. In this environment, using various basic and object-oriented methods (especially segmentation and production of different coefficient layers), the nearest neighbor classification method was implemented, and land use maps were produced. Finally, the Markov chain model was used to predict changes in land use in future years. To verify the accuracy of the Markov chain model, the predicted land use change map for 2022 was compared with the 2022 classification map. The research results showed that with the application of basic methods, especially nearest neighbor classification, it is possible to produce land use maps with high accuracy (90% kappa coefficient). Also, by applying the Markov model, land use change maps with an acceptable accuracy level (around 80%) are possible. The final results indicate that by the year 2028, agricultural land use (13.89%), dry farming (14.1%), residential areas (0.33%), and salt pans of Lake Urmia (26%) will increase. It should be noted that the soil use class will decrease by 10.26%, and pastures will decrease by 5.35%. Overall, the final models demonstrate the high accuracy of basic and object-oriented methods and the suitable performance of the Markov model in the process of studying land use changes.
Keywords: Land Use Changes, Spatial Analysis, Markov Chain Model, Water Resource Sustainability, Object-Oriented Classification, Lake Urmia -
هدف
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات تغییرات کاربری اراضی بر تغییر پوشش گیاهی در حوضه میان آب شوشتر در بازه ی زمانی 2000 و 2020 است.
روش و داده:
در این پژوهش تصاویر ماهواره ای لندست 5 و 8 به ترتیب برای بازه های 2000 و 2020 از سایت اداره زمین شناسی آمریکا (USGS) دانلود گردید. بعد از استخراج تصاویر پیش پردازش های لازم شامل تصحیحات اتمسفری، رادیومتریکی و هندسی در محیط نرم افزار Envi-5.3 بر روی آن ها انجام گرفت. جهت تهیه نقشه کاربری اراضی، از با استفاده از الگوریتم های طبقه بندی نظارت شده شامل روش های طبقه بندی حداکثر احتمال، حداقل فاصله از میانگین، سطوح موازی، فاصله ماهالانویی استفاده گردید.
یافته هانتایج تحقیق نشان داد، در بازه ی زمانی 2020 تغییرات شاخص های کشاورزی (1/46%)، اراضی مراتع (1/14%)، پهنه های آبی (1/54 %) روند کاهشی و اراضی دیم (1/94 %) و مناطق مسکونی (3/63 %) روند افزایشی نسبت به سال 2000 دارند. سدها، مراکز صنعتی، کارگاه های آلاینده و افزایش دما باعث تبدیل بیشتر مساحت وضعیت خوب شاخص های پوشش گیاهی به متوسط شده است.
نتیجه گیریبر مبنای یافته های تحقیق در مناطقی که حوضه دارای شیب تند و لغزنده (15 تا 30 درصد) به دلیل این که عملیات تسطیح در آن ها انجام نمی گیرد، مناطق مسکونی به ندرت مشاهده می گردد. موقعیت طبیعی و نوسانات ارتفاع حوضه میان آب شوشتر گیاهان متنوعی را پدید آورده است. به گونه ای که، در بازه ی زمانی 2000 نسبت به سال 2020 تراکم پوشش گیاهی (NDVI، SAVI)، در نواحی شمال و شمال شرق، جنوب و جنوب شرق حوضه میان آب بیشتر بوده در صورتی که در بازه ی زمانی 2020 از تراکم متوسطی برخوردارند و هرچه به سمت نواحی خشک حوضه پیش برویم از پوشش گیاهی کاسته می شود.
نوآوری، کاربردنتایجتبدیل زمین های کشاورزی و بایر و اراضی که جزء محدوده ی بستر رودخانه هستند و درصد تغییرات مساحت شاخص (SAVI) نسبت به شاخص های دیگر کمتر است که دلیل آن رطوبت سطحی خاک این شاخص متاثر از آبیاری محصولات زراعی است.
کلید واژگان: پوشش گیاهی, تغییرات کاربری اراضی, سنجش از دور, حوضه میاندوآب شوشترAimThe amim od this research is to investigate the effects of land use changes on vegetation in Mian-ab watershed in Shushtar city from 2000 to 2020.
Material & MethodIn this research, Landsat 5 and 8 satellite images for 2000 and 2020, respectively, were downloaded from the United States Geological Survey (USGS) website. After extracting the images, necessary pre-processing, including atmospheric, radiometric, and geometric corrections, was done on them in the Envi-5.3 software environment. To prepare the land use map, supervised classification algorithms, including maximum likelihood, minimum distance from the mean, parallel surfaces, and Mahalanoi distance, were used.
FindingThe results show, in the period of 2020, changes in agricultural indicators (46.1%), range land (1.14%), water areas (1.54%), and a decreasing trend in rainfed lands (1.94%) and residential areas (3.63%) have an increasing trend compared to 2000. Dams, industrial centers, polluting factories, and temperature increases have caused most areas of good condition of vegetation indicators to become average.
ConclusionBased on the research findings, residential areas are rarely observed where the basin has a steep and slippery slope (15-30%) since leveling operations are not carried out in them. The natural situation and fluctuations in the height of the Shushtar watershed have produced a variety of plants.
Innovation:
The results of the conversion of agricultural and barren lands and lands that are already part of the river bed were applied, and the percentage of changes in the area of the index (SAVI) was lower than other indices, which is why the soil surface moisture of this index is affected by crop irrigation.
Keywords: Vegetation, Land Use Changes, Remote Sensing, Shushtar Miandoab Basin -
نشریه کاربرد سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی در علوم محیطی، پیاپی 6-7 (تابستان 1402)، صص 56 -76
در طول دو دهه گذشته، گسترش شهرتبریز به مناطق اطراف، باعث تخریب منابع و مشکلات زیست محیطی از جمله اختلال در تعادل اکولوژیکی، افزایش هزینه های خدماتی، ساخت زمین های نامناسب، تشدید آلودگی هوا، و عدم توجه به بافت های فرسوده موجود و رونده ای در حال پیشرفت قبلی، کاهش کیفیت زیست محیطی شده است. هدف از این مطالعه، تجزیه و تحلیل تغییرات کارابری اراضی شهری تبریز با تصاویر ماهواره ای بود تا چگونگی و شدت این تغییرات و اینکه در کدام جهات و از کدام موارد بیشتر بوده تا راه حلی برای این مشکلات در نظر گرفته شود. در این پژوهش تغییرات کاربری اراضی شهر تبریز در پنج دوره (2000، 2005، 2010، 2015 و 2020) با استفاده از داده های چندزمانه تصاویر ماهوارهای لندست در نرم افزار ENVI 5.8 بررسی شد و نتایج حاصل در نرمافزار Arc GIS 10.2 تحلیل شد و نتایج آن به صورت نقشه تولید شد. نتایج بهدست آمده، نشان میدهد که اراضی ساخته شده طی بازه زمانی 20 مورد مطالعه، از 30 درصد در سال 2000 به 53/0 در سال 2020 رسیده که در این 2020 سال حدود 23/ درصد افزایش یافته است. اراضی ساخته نشده هم با تغییرات از 62/ در سال 2000 به 42/0 در سال 2020 رسیده که کاهش و تغییرات چشمپیری را در این 20 سال اخیر طی کرده است و حدود 19/0 کاهش داشته است. کاربری های پوشش گیاهی هم از 11/ درصد در طی بازه زمانی 20 ساله مورد مطاله، به 4 درصد در سال 2020 کاهش پیدا کرده است.
کلید واژگان: تغییرات کاربری اراضی, تصاویر ماهواره&rlm, ای, توسعه شهری, شهر تبریزJournal of Remote Sensing and GIS Applications in Environmental Sciences, Volume:3 Issue: 6, 2024, PP 56 -76Over the past two decades, the expansion of Shahrebeez to the surrounding areas has caused the destruction of resources and environmental problems, including the disruption of the ecological balance, the increase in service costs, the construction of unsuitable land, the aggravation of air pollution, and the lack of attention to existing worn-out structures and progressing trends. Previously, environmental quality has been reduced. The purpose of this study was to analyze the changes in urban land use of Tabriz with satellite images to determine the nature and intensity of these changes and in which directions and in which cases they are more so that a solution to these problems can be considered. In this research, land use changes in Tabriz city in three periods (2000, 2005, 2010, 2015, 2020) were investigated using multi-temporal data of Landsat satellite images in ENVI 5.8 software, and the results were analyzed in Arc GIS 10.2 software. And its results were produced in the form of a map. The obtained results show that the lands built during the period of 20 cases of Matala, from 30% in 2000 to 0.53 in 2020, which has increased by 23.0% in this 2020 year. Undeveloped land has also reached 0.42 in 2020 from 62.00 in 2000, which has gone through a significant decrease and changes in the last 20 years and has decreased by 0.19. Vegetation uses have decreased from 11.0% during the studied 20-year period to 4% in 2020.
Keywords: Land use changes, Satellite images, Urban development, Tabriz city -
کاربری اراضی و بررسی تغییرات آن یکی از اساسی ترین نیازهای سازمان ها جهت برنامه ریزی توسعه شهری و سایر طرح های عمرانی نظیر توسعه فضای سبز شهری می باشد. در این تحقیق به طبقه بندی و شناسایی تغییرات اراضی ساخته شده شهر اردبیل طی سال های 2021-2013 به کمک علم سنجش از دور و بهره گیری از تصاویر ماهواره ی لندست 8 مورد بررسی قرار گرفته است. ابتدا تصویر ماهواره ای مورد نظر و محدوده مورد مطالعه در سامانه Google Earth مشخص گردیده سپس با استفاده از آن به تهیه نقشه پوشش شهری پرداخته شد. تصاویر ارایه شده در این مطالعه، از لحاظ اتمسفری، رادیومتریک و هندسی تصحیح گردیده و آماده اعمال پردازش های بعدی شدند. برای این منظور منطقه مورد بررسی به 5 کاربری مجزا اراضی کشاورزی، اراضی بایر، باغات، مناطق ساخته شده و آب، تفکیک گردید. پس از طبقه بندی تصاویر، به منظور ارزیابی دقت آن ها از داده های برداشت زمینی و ماتریس خطا استفاده شده است که بر اساس آن تصاویر لندست 8 سال 2013 و 2021 به ترتیب با دقت کلی 82 و 80 همچنین ضریب کاپای 78/0و 72/0درصد در رتبه های اول و دوم از جهت طبقه بندی تصاویر قرار گرفته اند. نتایج روندیابی تغییرات کاربری ها بیانگر سیر صعودی سطح اراضی ساخته شده (96/4 کیلومتر مربع) و اراضی کشاورزی (54/1 کیلومتر مربع) ، همچنین سیر نزولی مساحت اراضی بایر (58/6 کلیومتر مربع) و باغات (24/0 کلیومتر مربع) می باشد. بر این اساس می توان نتیجه گرفت در طی دوره مورد مطالعه، در شهر اردبیل نیز مانند اکثر نقاط کشور طی سال های گذشته با توسعه شهرنشینی مواجه بوده است که این امر در نتیجه تبدیل اراضی بایر و باغات به اراضی مسکونی بوده است که در نهایت باعث افزایش مساحت اراضی ساخته شده در طی سال های گذشته گردیده است.
کلید واژگان: تصاویر ماهواره ای لندست, تغییرات کاربری اراضی, شهر اردبیلLand use and examining its changes is one of the most basic needs of organizations for planning urban development and other construction projects such as urban green space development.In this research, the classification and identification of the changes in the built-up areas of Ardabil during the years 2013-2021 have been investigated with the help of remote sensing and the use of Landsat 8 satellite images. First, the desired satellite image and the studied area were determined in Google Earth system, then using it, the urban coverage map was prepared. The images presented in this study were corrected atmospherically, radiometrically and geometrically and were ready for further processing. For this purpose, the investigated area was divided into 5 separate uses of agricultural land, barren land, orchards, built-up areas and water. After classifying the images, in order to evaluate their accuracy, ground survey data and error matrix have been used, based on which the Landsat 8 images of 2013 and 2021 have an overall accuracy of 82 and 80 respectively, as well as a Kappa coefficient of 78. 0.0 and 0.72% are ranked first and second in terms of image classification. The trending results of the changes in uses show the upward trend of the area of built-up land (4.96 square kilometers) and agricultural lands (1.54 square kilometers), as well as the downward trend of the area of barren lands (6.58 square kilometers) and gardens (0.24). square kilometers). Based on this, it can be concluded that during the studied period, Ardabil city, like most parts of the country, has been faced with the development of urbanization in the past years, which was the result of the conversion of barren lands and gardens into residential lands. Finally, it has caused an increase in the area of built land in the past year.
Keywords: Landsat satellite images, land use changes, Ardabil city -
فصلنامه آمایش محیط، پیاپی 62 (پاییز 1402)، صص 159 -182
تغییر کاربری زمین می تواند الگوی استفاده انسان از زمین در یک منطقه را منعکس کند و نقش مهمی در حفاظت از آب و خاک فضایی ایفا کند. مطالعه در مورد تغییر الگوهای کاربری زمین در جهان برای مقابله با تغییرات آب و هوایی جهانی و توسعه پایدار اهمیت زیادی دارد. بنابراین امروزه شناخت روند تغییرات کاربری اراضی و عوامل تاثیرگذار بر آن از مباحث بسیار مهم و مطرح در مطالعات شهری به شمار میرود. مناطق پیرامون شهرها تحت تاثیر و نفوذ رشد شهری قرار میگیرند. این نفوذ سبب تغییر در نقش و کارکردها و همچنین فرم این مجتمعهای زیستی میگردد. شهر تبریز به عنوان یکی از کلان شهرهای مهم کشور، در طی سالیان اخیر، تغییرات بسیاری را از لحاظ تغییر کاربری زمین، به خود دیده است و به واسطه توسعه شهر، زمینهای اطراف (باغات و اراضی کشاورزی) توسط پیشروی کاربریهای شهری، تغییر کاربری یافتهاند. هدف تحقیق حاضر، به تحلیل آینده نگری تغییرات کاربری اراضی شهر تبریز در طی سالهای 2016-1986 پرداخته است. روش تحقیق پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی است و روش جمعآوری اطلاعات، اسنادی و میدانی است. این پژوهش با بهره گیری از تصاویر ماهواره لندست و نرم افزار 4.8 ENVI به همراه سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS 10.2 Arcبه بررسی تغییرات کاربری اراضی شهری تبریز طی یک دوره 30 ساله از 1986 تا 2016 می پردازد تا فرایند تغییرات صورت گرفته در کاربری اراضی این شهر را طی دوره مذکور بیان نماید. نتایج بهدست آمده، نشان میدهد که شهر تبریز جهت توسعه خود، اکثرا فضای سبز و اراضی کشاورزی را به زیر سلطه خود برده است و از سهم این کاربری با گذشت زمان، کم شده است.
کلید واژگان: آینده نگری, تغییرات کاربری اراضی, تصاویر ماهوارهای, توسعه شهری, شهر تبریزAmayesh Journal, Volume:16 Issue: 62, 2023, PP 159 -182Understanding the trend of land use change and its influencing factors stands as a paramount concern in contemporary urban studies. The vicinities surrounding cities bear the impact of urban growth, triggering alterations in the roles, functions, and configurations of these ecological complexes. Tabriz, being a pivotal metropolis in the country, has undergone notable changes in land use in recent years. The urban expansion has transformed the surrounding lands, including gardens and agricultural areas. This study aims to scrutinize the patterns of land use change in Tabriz from 1986 to 2016. Employing a descriptive-analytical research approach with documentary and field data collection methods, Landsat satellite images, ENVI 4.8 software, and Arc GIS 10.2 geographic information system were utilized to analyze the changes in Tabriz's urban lands over three decades. The findings reveal that Tabriz, in pursuit of its development, has predominantly encroached upon green spaces and agricultural lands, leading to a decline in their share over time.
Keywords: Futurism, Land Use Change, Satellite Images, Urban Development, Tabriz -
در سال های اخیر تغییرات کاربری زمین در شهر اصفهان و پیرامون آن در حال افزایش بوده است و این تغییرات ناشی از عواملی مانند افزایش جمعیت، منافع اقتصادی و تغییر نیازمندی های جامعه بوده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییرات دمای شهر اصفهان و پیرامون آن در دوره چهل ساله (2018-1979) انجام شده است. تحقیق حاضر، بر اساس هدف در شمار پژوهشهای کاربردی بوده و روش انجام آن، با توجه به موضوع تحقیق و ماهیت آن توصیفی-تحلیلی می باشد و برای بررسی تغییرات دمایی متاثر از تغییرات کاربری و توسعه شهری شهر اصفهان، داده های دمایی از شهر اصفهان و محدوده 50 کیلومتری اطراف شهر اصفهان از پایگاه اطلاعاتی مرکز اروپایی پیش بینی میان مدت جو(ECMWF)گردآوری شده است، برای راستایی آزمایی، داده-های مربوط به ایستگاه های هواشناسی اصفهان، فرودگاه اصفهان و نجف آباد مقایسه و ارزیابی شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در این دوره 40 ساله شاهد افزایش محسوس متوسط دمای سالانه از 06/0 درجه در محدوده شرق شهر اصفهان تا 11/0 درجه در محدوده غرب بوده ایم. بدین معنی که متوسط درجه حرارت شهر اصفهان و نواحی پیرامون آن طی یک دوره 40 ساله بین 5/2 درجه تا 4 درجه افزایش یافته است.
کلید واژگان: شهر اصفهان, تغییرات کاربری اراضی, تغییرات دما, گرمایش جهانیIn recent years, land use changes in Isfahan city and its surroundings have been increasing, and these changes have been caused by factors such as population growth, economic interests, and changes in society's needs. The current research was conducted with the aim of investigating the temperature changes of Isfahan city and its surroundings in a forty-year period (1979-2018). The current research is based on the purpose of applied research and its method is descriptive-analytical according to the subject of the research and its nature, and to investigate the temperature changes affected by the changes in land use and urban development of Isfahan city, temperature data from The city of Isfahan and the area of 50 kilometers around the city of Isfahan have been collected from the database of the European Center for Medium-Range Weather Forecasts (ECMWF). To verify the accuracy, the data of meteorological stations of Isfahan, Isfahan Airport and Najaf-Abad have been compared and evaluated. became. The results of the research show that in this 40-year period, we have seen a significant increase in the average annual temperature from 0.06 degrees in the eastern area of Isfahan city to 0.11 degrees in the western area. This means that the average temperature of Isfahan city and its surrounding areas has increased between 2.5 degrees and 4 degrees during a period of 40 years.
Keywords: Temperature Changes, Isfahan city, Global Warming, land-use Changes -
با توجه به تغییرات گسترده کاربری اراضی و ضرورت آگاهی مدیران و برنامه ریزان از چگونگی تحولات حاد ث شده برای سیاست گذاری و چاره اندیشی جهت رفع معضلات موجود، آشکارسازی تغییرات کاربری زمین ضروری به نظر می رسد. بنابراین نقشه کاربری اراضی یکی از الزامات هرگونه برنامه ریزی توسعه ملی و منطقه ای است که مدیران، برنامه ریزان و کارشناسان را قادر می سازد با شناسایی وضع موجود و مقایسه قابلیت ها و پتانسیل ها، در زمینه حل معضلات و رفع نیازهای حال و آینده اقدامات لازم را طراحی و اجرا نمایند. امروزه به دلیل هزینه بسیار زیاد تهیه نقشه های کاربری اراضی با روش های سنتی و دستی، سنجش از دور می تواند با دقت و سرعت بیشتری به مهندسان در تهیه نقشه کاربری اراضی و در مرحله بعد، ارزیابی تغییرات در منطقه کمک کند. هدف از این پژوهش، بررسی تحولات کاربری اراضی شهرستان رشت طی سال های 1369 الی 1399 با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تصاویر در نر م افزار Google Earth Engine بررسی و نتایج حاصل در نرم افزار Arc GIS تحلیل و به صورت نقشه تولید گردید. بررسی ها نشان داد که در طول 30 سال مورد مطالعه، از درصد کاربری های جنگل و کشاورزی کاسته، در حالی که به درصد اراضی ساخته شده، اراضی زراعی و مراتع افزوده شده است. بیشترین افزایش را نیز کاربری های سکونتگاه (شهری و روستایی) با 8080 هکتار، و مرتع با 12690 هکتار را به خود اختصاص داده است.
کلید واژگان: تغییرات کاربری اراضی, تصاویر ماهواره ای, Google Earth Engine, شهرستان رشتConsidering the extensive changes in land use and the necessity of providing awareness to managers and planners about the nature of these transformations for policy-making and problem-solving, the detection of land use changes through land cover analysis has become essential. Therefore, land use mapping is a requirement for any national and regional development planning. It empowers managers, planners, and experts to design and implement necessary actions by identifying current conditions, comparing capabilities and potentials, and addressing current and future needs and issues. Due to the high costs associated with traditional manual methods of land use mapping, remote sensing can offer engineers a faster and more accurate means for land use mapping and subsequent assessment of changes in an area. The present research aimed to investigate the land use changes in the city of Rasht from 1990 to 2020 using Landsat satellite images. Data analysis was conducted using Google Earth Engine, and the results were further analyzed and visualized using ArcGIS software. The findings indicated that over the 30-year study period, the percentage of forest and agricultural land decreased, while built-up areas, croplands, and pastures increased. The highest increase was observed in residential (urban and rural) land use, encompassing 8,080 hectares, followed by a 12,690-hectare expansion in pastureland.
Keywords: land use changes, satellite images, Google Earth Engine Software, county of Rasht -
در پژوهش حاضر برای بررسی روند تغییرات کاربری فضای سبز شهری گرگان از تصاویر سنجنده های ماهواره لندست 5، 7 و 8 به ترتیب متعلق به سال های 1366، 1380 و 1393 استفاده شده است. پس از پیش پردازش لازم در تصاویر، نقشه های کاربری و پوشش اراضی هر سال با روش طبقه بندی نظارت شده، در سه کلاس اراضی ساخته شده، بایر و فضای سبز تهیه گردید. در ادامه فرآیند طبقه بندی مورد صحت سنجی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بین سال های 1366 تا 1380 فضای سبز 55/4 کیلومترمربع کاهش داشته است. همچنین بین سال های 1380 تا 1393 مناطق ساخته شده به میزان 39/15 درصد معادل 48/5 کیلومترمربع افزایش و در مقابل فضای سبز 98/1 کیلومترمربع تغییرات کاهشی داشته است. نتایج حاصل از بررسی روند تغییرات طی 27 سال نشان داد که فضای سبز به میزان قابل توجهی علیرغم گسترش کالبدی شهر کاهش یافته، به طوری که از 40/16 کیلومترمربع در سال 1366 به میزان 87/9 کیلومترمربع در سال 1393 رسیده است. نتایج این تحقیق می تواند گام موثری در راستای مدیریت بهتر فضای سبز شهری گرگان ایفاء نماید.کلید واژگان: تغییرات کاربری اراضی, فضای سبز, شهر گرگانIn this research, the images of Landsat satellite 5, 7 and 8 (in the years 1987, 2001 and 2014) are used respectively to examine the process of the changes in urban green space of Gorgan City. After doing the necessary pre-processing operations in the images, the maps of land use/cover for each year were provided in three classes including built-up, barren land and green spaces by using supervised classification method. The accuracy of the classification process was assessed later. The findings showed that the green space has decreased about 4.55 km2 during 1987 - 2001. In addition, built areas has increased during the years of 2001–2014 at the rate of 15.39% equivalent to 5.48 km2, while green space has decreased 1.98 km2. The finding resulted from examining the process of changes during the 27 years reveal that green space has decreased significantly despite the physical expansion of the city, so that it has reduced from 16.40 km2 in 1987 to 9.87 km2 in 2014. The findings of this research can be considered as an effective step towards better management of Gorgan’s urban green space.Keywords: Land Use Changes, green space, Gorgan city
-
در طول چند دهه گذشته در حوزه روستاهای حومه شهرها مشکلاتی مانند توسعه بی برنامه مناطق شهری و تغییرات کاربری اراضی به وضوح دیده می شود که این تغییرات به نوبه خود عواقبی در ابعاد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی به مناطق روستایی وارد خواهد کرد. در این راستا هدف پژوهش حاضر تحلیل معیارهای تاثیرگذار بر تغییر کاربری اراضی روستاهای حاشیه شهر خاش می باشد. تحقیق حاضر از نظر روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر ماهیت، کمی-کیفی و به لحاظ هدف کاربردی است. ابزار گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه و پرسشنامه) می باشد. با توجه به ماهیت این پژوهش، از روش های دلفی و تحلیل ساختاری با استفاده از نرم افزارMICMAC استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اساتید، مدیران و کارشناسان شهر خاش بوده است. حجم نمونه آماری با استفاده روش دلفی 20 نفر تعیین شد. ابتدا با استفاده از روش دلفی مجموعه معیارهای تاثیرگذار بر تغییر کاربری اراضی روستاهای حاشیه شهر خاش، شامل 5 معیار (اقتصادی، کالبدی، زیست محیطی، سیاسی - مدیریتی و اجتماعی) و 49 شاخص شناسایی شد. از میان معیار های مورد بررسی، معیار اقتصادی عنوان اولین و مهمترین عامل تاثیرگذار بر تغییرات کاربری اراضی روستاهای حاشیه شهر خاش انتخاب شد. در نهایت 10 شاخص سیاست های اقتصادی و بازساخت اقتصادی شهری، توسعه زیرساخت های بازارچه مرزی، توسعه بازارهای محلی، جذب سرمایه گذاری، توسعه صنعت گردشگری، حفظ فعالیت های صنایع کوچک و بهبود آن ها، تغییر عملکرد، گسترش بخش های تولیدی و صنعتی، اشتغال زایی و کارآفرینی و در پی آن کاهش بیکاری و گسترش صنایع تبدیلی و خدماتی به عنوان شاخص های تاثیرگذار بر تغییر کاربری اراضی روستاهای حاشیه شهر خاش شناخته شد.
کلید واژگان: تغییرات کاربری اراضی, روستا, مناطق پیرامون شهرها, خاشOver the past few decades, problems such as the unplanned development of urban areas and land use changes have been clearly seen in the area of suburban villages, which in turn will have physical, economic, social and environmental effects on rural areas. In this regard, the aim of the current research is to analyse the criteria of the influencing factors on land use change in the villages on the around of Khash city. The current research is descriptive-analytical in terms of research method and quantitative-qualitative in terms of nature and applied-developmental in terms of purpose.The data collection tool is library and field (interview and questionnaire). According to the nature of this research,Delphi methods and structural analysis using MICMAC software were used. The statistical population of the research includes all the professors, managers and experts of Khash city, and the statistical sample size was determined by using the Delphi method of 20 people. First, by using the Delphi method, a set of criteria affecting land use change in the villages on the around of Khash city were identified, including 5 criteria (economic, physical, environmental, political-management and social) and 49 indicators. Among the examined criteria, the economic criterion was chosen as the first and most important factor affecting land use changes in the villages on the around of Khash city.Finally, 10 indicators (economic policies and urban economic reconstruction, development of border bazaar infrastructure, development of local markets, investment attraction, development of the tourism industry, maintaining the activities of small industries and improving them, changing urban performance (prominence of the service sector), expansion of production sectors and industrial, job creation and entrepreneurship, followed by the reduction of unemployment and the expansion of transformation and service industries) were selected as indicators influencing land use change in the villages on the around of Khash city.
Keywords: Land use change, village, Areas around cities, Khash -
آب یکی از نیازهای اساسی حیات انسان ها و موجودات زنده به شمار می رود و برنامه ریزی مناسب برای استفاده از آن در سراسر جهان، بخصوص ایران، حایز اهمیت است. این مطالعه با هدف ارزیابی اثرات کاربری اراضی بر خدمات اکوسیستمی تولید آب در حوضه آبخیز تراز، استان خوزستان در بازه زمانی 1990 تا 2050 انجام شد. در این راستا، ارزیابی تولید آب با استفاده از InVEST و نقشه سازی کاربری اراضی با استفاده از روش طبقه بندی حداکثر احتمال در محیط ENVI 5.3 و اتوماتای سلولی زنجیره مارکف در محیط TerrSet صورت پذیرفت. همچنین رابطه تولید آب با سنجه های سیمای سرزمین شامل تعداد، تراکم، شکل و مساحت لکه بر مبنای روش رگرسیون وزنی مکانی (GWR) در محیط Arc GIS 10.5 مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد در 30 سال گذشته مساحت جنگل ها و مراتع در منطقه مطالعاتی به ترتیب حدود 3199 و 1611 هکتار کاهش و مساحت اراضی کشاورزی و ساخته شده ها به ترتیب 4388 و 387 هکتار افزایش یافته اند. پیش بینی می شود که در 30 سال آینده نیز 2442 هکتار از مساحت جنگل های منطقه کاسته شود و مساحت کاربری های کشاورزی، مراتع و ساخته شده ها به ترتیب 1651، 687 و 102 هکتار افزایش یابد. کل حجم آب تولیدی قابل دسترس در منطقه در سال 2020 معادل 5/26 میلیون مترمکعب (به طور متوسط 857 مترمکعب در هکتار) و میزان تولید آب در ساخته شده ها، مراتع، جنگل ها و اراضی کشاورزی به ترتیب 3123، 1074، 1071 و 374 مترمکعب در هکتار برآورد گردید. نتایج GWR تایید کرد که تولید آب با سنجه های تعداد لکه، تراکم لکه و شاخص شکل سیمای سرزمین رابطه مکانی معنادار و معکوس دارد (0.83, p-value>0.05≤R2)؛ درحالی که رابطه آن با شاخص بزرگ ترین لکه یک رابطه معنادار و مستقیم است (0.84, p-value>0.05=R2). بر این اساس می توان گفت که ویژگی های ساختاری سیمای سرزمین و الگوی کاربری اراضی حاکم بر منطقه می تواند تعیین کننده تولید آب باشد.کلید واژگان: خدمات اکوسیستمی, تولید آب, تغییرات کاربری اراضی, اینوست, رگرسیون وزنی مکانیWater is one of the critical needs of human life and living things. Therefore, proper planning is important for its consumption all over the world, especially in Iran. This study was conducted to evaluate the impacts of land use change on water yield in the Teraz watershed, Khuzestan province, Iran, from 1990 to 2050. Water yield was evaluated using integrated valuation of ecosystem services and tradeoffs (InVEST) tool and land use was mapped using the maximum likelihood classification in the ENVI 5.3, and CA-Markov in the TerrSet environment. Moreover, the relationship between water yield and landscape metrics, including the number of patches (NP), patch density (PD), landscape shape index (LSI), and Largest Patch Index (LPI), was considered based on the Geographically Weighted Regression (GWR) method in the Arc GIS 10.5. The results showed that the area of forest and rangeland in the studied area decreased in the last 30 years, by 3199 and 1611 ha, respectively, and the area of agriculture and construction land uses increased by 4388 and 387 ha, respectively. It is predicted that in the next 30 years, 2442 ha of forests will decrease and the area of agriculture, rangeland, and construction land uses will increase by 1651, 687, and 102 ha, respectively. It was found that the total volume of available water yield in the region is equal to 26.5 Mm3 in 2020, on average of 857 m3 ha-1, and based on that, the ranking of land uses is as follows: 1. Construction, 2. Rangeland, 3. Forest, 4. agriculture. The results of GWR confirmed that water yield had a significant and negative spatial relationships with the NP, PD, and LSI metrics (R2>=0.83, p-value>0.05), while its relationship with the LPI metric was a significant and positive relationship (R2>0.84, p-value>0.05). It can be concluded that the landscape features and land use pattern can determine the production and yield of water in the study area.Keywords: Ecosystem services, Water yield, Land use change, InVEST, Geographically weighted regression
-
تولید آب یکی از خدمات باارزش اکوسیستم است که به منزله فعالیتی کلیدی برای سلامت و مدیریت منابع آب لازم است. در این مطالعه، با استفاده از مدل Water yield نرم افزار InVEST عرضه و تقاضای آب در حوضه آبخیز ایلام مدلسازی شد. داده های میانگین بارش سالیانه، تبخیر و تعرق سالیانه، عمق محدودکننده ریشه، آب در دسترس گیاه، نقشه کاربری اراضی، مصرف آب و برآورد کمیت آب تولیدشده، مرز حوضه، و زیرحوضه های آبخیز ورودی های این مدل هستند. نتایج حاصل از اجرای مدل نشان داد در حوضه آبخیز ایلام سالیانه 45 میلیون متر مکعب آب تولید میشود و بیشترین و کمترین مقدار تولید آب به ترتیب در زیرحوضه های ارغوان با 7 میلیون متر مکعب در سال و چالیمار با 802 هزار متر مکعب در سال است. بر اساس نتایج، تفاوتهای عمده در عرضه و تقاضای آب در زیرحوضه های این حوضه آبخیز وجود دارد. بنابراین برنامه ریزان و سیاستگذاران باید در چیدمان آمایشی کاربری ها به این موضوع مهم توجه داشته باشند و استفاده پایدار از جنگلهای غنی در زیرحوضه های با عرضه بیشتر، مانند زیرحوضه ارغوان، را در دستور کار خود قرار دهند. نتایج ارایه شده در این پژوهش ضمن نشان دادن اهمیت مدلسازی تقاضای آب سطحی و استفاده از آن در سیاست های کلان تخصیص آب، به مثابه یک دستورالعمل، میتواند به مدیران و برنامه ریزان شهر ایلام در اتخاذ تصمیمات معقول در مدیریت اکوسیستم و استفاده صحیح از زمین در منطقه کمک کند.
کلید واژگان: تغییرات کاربری اراضی, تقاضای آب, خدمات تولیدی اکوسیستم, عرضه آب, InVESTWater provision service is one of the most valuable ecosystem services that is important as a key service for the healthfulness and management of water resources. In this study, using the Water Yield model of InVEST software, the water supply and demand in Ilam watershed was modeled. The data related to average annual precipitation, annual evaporation and transpiration, root limiting depth, water available for plants, land use map, water consumption and estimation of water provision quantity, basin boundary, and subbasins of the watershed were the inputs of this model. The results of model application showed that in Ilam watershed, 45 million cubic meters of water provided annually, with the highest and lowest water provision volumes being in Arghavan (7 million cubic meters) and Chalimar (802 thousand cubic meters) subbasins, respectively. According to results, there are great differences in the water supply and demand in the subbasins of this watershed. Therefore, planner and policymakers should pay attention to this important issue in the layout of land uses and foresee sustainable use of rich forests in the high yield subbasins such as Arghavan subbasin. The results provided in this study, along with showing the importance of modeling surface water demand and its used in macro-policies of water allocation, can function as a guideline and help the managers and planners of Ilam city to adopt reasonable decisions in managing ecosystem and correctly using land in this area.
Keywords: Ecosystem Provision Services, Land Use Change, Water supply, Water demand, InVEST -
با توجه به تغییرات گسترده کاربری اراضی و ضرورت آگاهی مدیران و برنامه ریزان از چگونگی تحولات حادث شده برای سیاست گذاری و چاره اندیشی جهت رفع معضلات موجود، آشکارسازی تغییرات کاربری زمین، ضروری به نظر می رسد. بنابرای، نقشه کاربری اراضی یکی از الزامات هرگونه برنامه ریزی توسعه ملی و منطقه ای است که مدیران، برنامه ریزان و کارشناسان را قادر می سازد با شناسایی وضع موجود و مقایسه قابلیت ها و پتانسیل ها، در زمینه حل معضلات و رفع نیازهای حال و آینده اقدامات لازم را طراحی و اجرا نمایند. امروزه به دلیل هزینه بسیار زیاد تهیه نقشه های کاربری ارضی با روش های سنتی و دستی، سنجش از دور می تواند با دقت و سرعت بیشتری به مهندسان در تهیه نقشه کاربری ارضی و در مرحله بعد، ارزیابی تغییرات در منطقه کمک کند. هدف از این پژوهش تهیه نقشه های کاربری اراضی دهستان زبرخان و همچنین پایش تغییرات کاربری اراضی این ناحیه در دوره زمانی 1996 تا 2019 میلادی با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست 5 و 8 مربوط به سنجنده های TM و OLI است. بر اساس بررسی های به عمل آمده مشخص شد که کاربری های اراضی زراعی، اراضی ساخته شده و مرتع طی این دوره روند افزایشی داشته است، در حالی که اراضی بایر و باغ روند کاهشی داشته اند. همچنین نتایج گویای آن است که اراضی ساخته شده شامل کاربری های شهری ، روستایی، گردشگری (پارک حیات وحش، اقامتگاه بومگردی)، صنعتی، کارگاهی، تاسیسات، ارتباطی (راه های منطقه ای و محلی)، نظامی، معدن و منابع ذخیره آب برای کشاورزی بوده است که بیشترین افزایش را کاربری های شهری و روستایی با 43/461 هکتار، معادل 01/54 درصد از کل کاربری ها را در سطح محدوده به خود اختصاص داده است.کلید واژگان: تغییرات کاربری اراضی, تصاویر ماهواره ای, نرم افزار ENVI, دهستان زبرخانDetecting land use changes is essential for managers and planners because land use has changed widely. Being aware of these changes can help the policy-making process and solving existing problems. Therefore, preparing a land use map is one of the requirements of any development planning at the national and regional level. Such maps enable managers, planners and experts to design and implement the necessary measures in the field of solving problems and meeting present and future needs by identifying the current situation and comparing capabilities and potentials. Nowadays, due to the high cost of preparing land use maps with traditional and manual methods, remote sensing can help engineers with more accuracy and speed in preparing land use maps and evaluating changes in the region. The aim of the current research is to prepare land use maps of Zabarkhan district and monitoring land use changes in this area from 1996 to 2019 using Landsat 5 and 8 satellite images related to TM and OLI sensors. According to the findings, the uses of agricultural lands, built lands and pastures have increased during this period, while barren lands and gardens have decreased. Built-up lands include urban, rural, tourism (wildlife park, ecotourism residence), industrial, workshop, facilities, communication (regional and local roads), military, mining and water storage resources for agriculture. The highest rate of increase is related to urban and rural uses with 461.43 hectares, equivalent to 54.01% of all uses.Keywords: Land Use Changes, Satellite Images, ENVI Software, Zebarkhan Rural District
-
امروزه رشد جوامع شهری و افزایش جمعیت در طول چند دهه اخیر باعث گسترش بی قاعده شهر ها به حالت مجزا با بافت اصلی و توسعه آن به سوی اراضی زراعی و محیط پیرامون خود شده است. این توسعه بدون برنامه موجب تغییرات کاربری اراضی پیرامونی شهر می گردد. در چند دهه گذشته، شهر قروه با رشد و توسعه شهری و شهرک های پیرامونی متعددی مواجه بوده که این مسیله، موجب تغییرات کاربری اراضی شهر قروه و نواحی پیرامون آن شده است. هدف این پژوهش بررسی تغییرات کاربری اراضی شهر قروه و ارایه برنامه ای برای توسعه آتی شهر می باشد؛ لذا برای ارزیابی و پیش بینی روند تغییرات کاربری اراضی، از تصاویر ماهواره ای لندست با سنجنده TM، ETM و OLI در سه مقطع زمانی 1986، 2000 و 2018 استفاده گردید. ابتدا تصاویر با استفاده از روش Neural Network به پنج طبقه، اراضی شهری، اراضی آبی، اراضی دیم، پهنه آبی و اراضی بایر در نرم افزار ENVI طبقه بندی و سپس صحت سنجی و آشکار سازی تغییرات انجام شد. درنهایت، برای پیش بینی تغییرات کاربری اراضی شهر قروه برای سال 2031 از سلول های خودکار مارکوف استفاده شد. نتایج نشان می دهد که در صورت ادامه روند کنونی تغییرات کاربری اراضی منجر به تخریب کاربری اراضی کشاورزی پیرامون شهر قروه می گردد.
کلید واژگان: توسعه شهری, تغییرات کاربری اراضی, سلول های خودکار, شهر قروهToday Over the past few decades, the growth of urban societies and population growth have led to the spread of distorted cities into separate regions with its original texture and its development towards agricultural land and its surroundings. This unplanned development leads to land use changes in the periphery of the city. In the past few decades, the city of Qorveh has encountered with the development of urban and peri-urban settlements, which caused changes in the land use of the city of Qorveh and its surrounding areas. Analysis of land use change in Qorveh city can be effective in planning for future development of the city. Therefore, to attempted to estimate and determine land use change trends, Landsat satellite images with TM, ETM and OLI sensors were used for the three time periods of 1986, 2000 and 2018. These images were categorized, validated and detected by the Neural Network method to five floors; urban lands, arable lands, dry lands, water zones and Bayer lands. Finally, Markov Autoclave was used to calculate land use changes in Qorveh city for 2031. The results indicate that, continued land use change would result in the degradation of agricultural land use.
Keywords: Urban Development, Land Use Change, Automatic cells, Qorveh city -
امروزه به دنبال پیشرفت فن سنجش از دور و افزایش دقت و قابلیت های تصاویر ماهواره ای، به نظر می رسد با تلفیق این قابلیت ها با اطلاعات موجود در خصوص تغییر یا تخریب منابع در گذشته و حال و براساس مدل سازی قادر به پیش بینی تغییرات کاربری اراضی در مناطق طبیعی و انسان ساخت از جمله مناطق حفاظت شده باشیم. یکی از راه های بسیار مهم برای این منظور، مدل سازی مکانی تغییرات کاربری زمین است که با استفاده از رهیافت های مختلفی انجام می شود. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی قابلیت مدل Ca-Markov برای بررسی تغییرات ایجاد شده در منطقه ی حفاظت شده ی بیجار در بازه ی زمانی 1987 تا 2013 و هم چنین مدل سازی این تغییرات و پیش بینی آن برای سال 2026 انجام شد. برای این منظور از تصاویر ماهواره ی لندست سال های 1987، 2000 و 2013 برای استخراج نقشه های کاربری زمین استفاده شد. اعتبارسنجی مدل با مقایسه ی بین نقشه ی پیش بینی شده برای سال 2013 توسط مدل و نقشه ی کاربری اراضی در همان سال انجام شد بطوریکه مساحت کاربری های مرتع و کشاورزی در سال 2013 حدود 21180.65 و 10273.53 هکتار بوده است که این مقدار مساحت توسط مدل به ترتیب حدود 21935.97 و 9631.62 هکتار محاسبه شده است که بیانگر دقت بالای مدل مورد استفاده برای پیش بینی تغییرات کاربری اراضی است. نتایج نشان داد که از سال 1987 تا 2000 حدود 12 درصد و از سال 2000 تا 2013 هم حدود 10 درصد از اراضی مرتعی به کشاورزی تبدیل شده است. پیش بینی انجام شده توسط مدل CA-Markov نشان می دهد در صورت ادامه ی روند کنونی حدود 13 درصد دیگر از سطح مراتع در بین سال های 2013 تا 2026 به زمین های کشاورزی تبدیل خواهند شد.
کلید واژگان: تغییرات کاربری اراضی, مدل سازی مکانی, آشکارسازی تغییرات, Ca-Markov, MAXLIKENowadays, following the technological advances and increased accuracy of remote sensing and satellite imagery capabilities, it seems that the combination of these capabilities with the available information of changes or destruction of the resources in the past and present, and base on the modeling will be able to predict the land cover changes in the natural and anthropogenic areas such as protected area. One of the most important ways to obtain this object is the spatial modeling of land cover changes using various strategies. Therefore, the present study was to evaluate the ability of Ca-Markov model to estimate the land cover changes in protected area located in the Bijar state from 1987 to 2013 period and also modeling of this changes and predict of them for 2026. For this purpose, Landsat images of 1987, 2000, and 2013 were used to extraction of land cover maps. Validation of the model was taken by comparing the predicted map of 2013 using model and land cover map for the same year. The rangelands and agriculture lands use in 2013 were about 21180.65 and 10273.53 hectares which prediction result of the model showed 21935.97 and 9631.62 hectares, respectively. This result indicates the high accuracy of the Ca-Markov model to predict the land cover changes in 2013. The results showed that from 1987 to 2000, about 12 percent, and from 2000 to 2013, about 10 percent of the rangelands converted to agriculture lands. The prediction result of Ca-Markov model shows that if the current trend continues, between 2013 and 2026, about 13 percent of the rangelands will converted to agriculture land.
Keywords: Land cover changes, Spatial modeling, Detecting changes, Ca-Markov, MAXLIKE -
در طی دهه های اخیر اراضی حاشیه ای شهرها که اغلب از اراضی کشاورزی مرغوب و باغات می باشند، تغییر کاربری داده شده اند که این تغییرات به عنوان یکی از عوامل مهم و موثر چالش های اجتماعی و زیست محیطی به شمار می آیند. امروزه فن آوری سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی به دلیل قابلیت هایی مانند قدرت نظارت و تفکیک زمانی و مکانی بالا، تصاویر مکرر، کاهش هزینه ها و... به طور موثر برای شناسایی و تعیین مقدار تغییرات کاربری اراضی و اثرات آن بر محیط زیست و نظارت و مدیریت بهینه شهرها استفاده می شوند. این تحقیق با هدف ارزیابی گسترش سی ساله شهر اردبیل با استفاده از تصاویر لندست می باشد. ابتدا تصاویر مربوط به سال های 1987، 2000 و 2017 تهیه شدند. سپس با استفاده از الگوریتم های ماشین بردار پشتیبان، حداکثر تشابه و شبکه عصبی مصنوعی شهر اردبیل به شش کلاس کاربری (مناطق مسکونی، اراضی کشاورزی با پوشش، اراضی آیش، اراضی بایر، جنگل شهری و آب) طبقه بندی شد. در نهایت دقت طبقه بندی هر کدام از الگوریتم های مورد استفاده بررسی شد. نتایج نشان داد که الگوریتم ماشین بردار پشتیبان دقت بالاتری نسبت به دو الگوریتم دیگر دارد. بر همین اساس، نقشه حاصل از الگوریتم ماشین بردار پشتیبان نشان داد که مساحت اراضی ساخته شده اردبیل از 20/0223 کیلومتر مربع در سال 1987 به 41/5854 کیلومتر مربع در سال 2017 افزایش داشته است. با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق می توان بیان نمود که شهر اردبیل در بازه زمانی سی ساله گسترش نامتوازنی داشته است. بنابراین به منظور دستیابی به توسعه بهینه این شهر توصیه می شود با استفاده از نقشه های به دست آمده، در صورت امکان با زون بندی بهینه شهر، تجدید نظر کلی در تهیه طرح جامع ، برنامه ریزی و مدیریت این شهر انجام گیرد، چرا که ارزیابی روند توسعه شهری و آگاهی از الگوهای تغییرات کاربری اراضی به منظور مدیریت و برنامه ریزی بهینه شهرها ضروری می باشد.
کلید واژگان: تغییرات کاربری اراضی, تصاویر لندست, توسعه شهری, اردبیلIntroductionawareness of the type and percentage of land use and cover types is a fundamental requirement for understanding and management of a region. The growth of urbanization and increasing use of resources due to the development of the required facilities in urban life has changed the pattern of demand for resources and lands, changing the nature and quality of agricultural land, Historical and natural landscapes and surrounding urban areas through the transformation of these lands into residential areas. In recent decades, the suburban lands of cities have changed their use due to the urbanization process and the need of citizens for new residential areas and the surrounding lands, which are often high quality agricultural lands and gardens. This, along with things like industrialization and changing rainfall patterns, has destroyed the cover and natural environment of cities, and thus has posed many social and environmental challenges and endangered sustainable urban development, and as a result of this process, a lot of ecological pressure has been imposed on the natural ecosystem of the region. These changes are considered as one of the important and effective factors of social and environmental challenges. Today, remote sensing technology and GIS due to capabilities such as high monitoring power and resolution, frequent images, cost reduction, etc., To effectively identify and quantify land use changes and their effects on the environment and monitoring And rapid management of the growth and development of cities are used. In the present study, the aim is to evaluate the urban development of Ardabil in the last 30 years using remote sensing technology and satellite images.
Materials & MethodsLandsat satellite imagery was used to prepare land use maps for 1987, 2000 and 2017. In order to ensure the quality of data and bands, the images used in this research were first corrected for radiometric errors in ENVI 5.3 software environment. Then RVI, SAVI, NDVI, BI and IPVI indices were extracted. In the next step, maps related to filter texture, vegetation delineation and tasseled cap were prepared. At the end of this step, all the extracted layers were merged with the corrected image bands. Then satellite imagery using support vector machine algorithms, maximum similarity and artificial neural network with acceptable accuracy in six user classes (residential areas, covered agricultural lands, fallow, barren lands, urban forest and water) floor were classified. Then, to evaluate the classification accuracy, the overall accuracy and kappa coefficient were calculated for each of the maps.
Results & DiscussionAccording to the values of overall accuracy and kappa coefficient, which in 1987 for the support vector machine algorithm were 90% and 0.86, respectively, the maximum likelihood was 84.5% and 0.78, and the neural net was 90.5% and 0.87, respectively, in 2000. Overall accuracy and kappa coefficient for support vector machine algorithm 92% and 0.90, maximum likelihood 92.5% and 0.90 and neural net 92.6% and 0.90, and in 2017 overall accuracy and kappa coefficient for backup vector machine algorithm 90.6% and 0.88, maximum likelihood of 82.8% and 0.78 and for neural net were 88% and 0.85, it was found that the support vector machine algorithm has the highest accuracy compared to the other two algorithms. According to the results obtained from the study of satellite images classified by the support vector machine algorithm, the area of land built in Ardabil has increased from 20.023 square kilometers in 1987 to 41.554 square kilometers in 2017.
ConclusionIn general, it can be concluded that to evaluate the trend of urban sprawl and awareness of land use change patterns for optimal management and planning of cities, the use of satellite images, especially Landsat images is a suitable and low cost option. The results also showed that the rate of land use change to land uses is increasing and since land is the main element in urban development, so control how to use it and also calculate the real need of the city for land, to In order to provide different uses is effective. As a result, according to the findings of this study, in the absence of proper planning for this city due to favorable lands for urban development around the city, in the not too distant future, witness the destruction of agricultural lands around the city of Ardabil and conversion they will be residential areas.
Keywords: Land use changes, Landsat images, urban development, Ardabil -
در سالهای اخیر، پدیده خشکسالی بسیاری از حوضه های آبخیز ایران را تحت تاثیر قرار داده و همه ساله باعث تغییرات زیادی در کاربری اراضی و مساحت دریاچه ها می شود. این پژوهش سعی دارد که با استفاده از شاخص های سنجش از دور خشکسالی در سال های 2000، 2010 و 2020، وضعیت خشکسالی و ارتباط آن با تغییرات کاربری اراضی در حوضه ابخیز دریاچه مهارلو در جنوب ایران را مورد بررسی قرار دهد. بدین صورت که ابتدا با استفاده از شاخص های EVI، NDVI، VCI وضعیت خشکسالی تعیین شد، سپس نقشه های کاربری اراضی برای سال های 2000 و 2020 با استفاده از تصاور ماهواره ای لندست ETM+8 تهیه شد. در ادامه با استفاده از روش رگرسیون مهمترین شاخص های خشکسالی موثر برای کاربری های اراضی تعیین گردید. همچنین با استفاده از زنحیره مارکوف و کومارکوف وضعیت شاخص های خشکسالی و کاربری اراضی برای سال 2040 پیش بینی شد. با توجه به نتایج شاخص ها مشخص شد که بخش های جنوبی بیشتر از دیگر بخش ها در خطر خشکسالی قرار دارد. نتایج حاصل از بررسی تغییرات کاربری اراضی نشان داد که در سال 2020 نسبت به سال 2000 اراضی بیشتری در کلاس های شور و بایر قرار گرفته اند. نتایج نشان داد که بر اساس روش رگرسیون مهمترین شاخص ها در ارتباط با کاربری اراضی شاخص NDVI می باشد. نتایج حاصل از زنجیره مارکوف و کومارکوف برای پیش بینی شاخص ها نشان داد که این روش دارای دقت قابل قبولی می باشد. بطوریکه ضریب کاپا برای شاخص VCI 0.98 می باشد که حاکی از دقت بالای مدل در پیش بینی خشکسالی می باشد. همچنین نقشه های پیش بینی شده توسط این روش نشان داد که در سال 2040 مقادیر این شاخص کاهش می یابد که نشان دهنده خشکسالی بیشتر در منطقه خواهد بود. با مقایسه ای که بین طبقات این شاخص ها و مقادیر این شاخص ها در سال 2020 و 2000 انجام شد مشخص شد که در سال 2040 احتمال کاهش مقادیر این شاخص و در نتیجه افزایش بیشتر خشکسالی در منطقه وجود دارد. این تغییرات بر روی وضعیت کاربری ها تاثیر زیادی خواهد داشت. بطوریکه پیش بینی می شود که مقادیر آب ها در این دریاچه با توجه به کاهش مقادیر شاخص خشکسالی NDVI کاهش یابد.
کلید واژگان: سنجش از دور, شاخص های خشکسالی, تغییرات کاربری اراضی, زنجیره مارکوف و کومارکوفIn recent years, the phenomenon of drought has affected many watersheds in Iran and causes many changes in land use and lake area every year. This research tries to investigate the drought situation and its relationship with land use changes in the Abkhiz basin of Maharlo lake in the south of Iran by using the drought remote sensing indicators in the years 2000, 2010 and 2020. In this way, the drought condition was determined using EVI, NDVI, and VCI indicators, then land use maps for the years 2000 and 2020 were prepared using Landsat ETM+8 satellite imagery. In the following, using the regression method, the most important effective drought indicators for land uses were determined. Also, using Markov and Komarkov chains, the state of drought and land use indicators for 2040 was predicted. According to the results of the indicators, it was found that the southern parts are more at risk of drought than other parts. The results of the survey of land use changes showed that in 2020, compared to 2000, more lands were placed in the salty and barren classes. The results showed that according to the regression method, the most important indicators in relation to land use is the NDVI index. The results of Markov and Komarkov chain for predicting indicators showed that this method has acceptable accuracy. Thus, the Kappa coefficient for the VCI index is 0.98, which indicates the high accuracy of the model in predicting drought. Also, the maps predicted by this method showed that in 2040, the values of this index will decrease, which will indicate more drought in the region.
Keywords: Remote Sensing, Drought indicators, land use changes, Markov, Komarkov chain -
گسترش سریع شهرنشینی به همراه تغییرات بی رویه در کاربری/پوشش اراضی سیستم سیمای سرزمین تهران باعث اختلال در الگوی ترکیب و توزیع زیرساخت سبز شهری شده است. هدف از تحقیق حاضر تحلیل تغییرات فضایی-زمانی الگوی زیرساخت سبز شهری تهران متاثر از فرآیندهای فضایی سیمای سرزمین در بازه زمانی 2030-1990 (4 دوره 10ساله) می باشد. رویکرد پژوهش حاضر، شناسایی: (1) تاثیر انواع فرآیندهای فضایی در تغییر الگوی ساخت سیمای سرزمین و (2) روابط فیمابین الگوی ساخت فضایی سیمای سرزمین و فرآیندهای بوم شناختی در شکل گیری ظرفیت ها و محدودیت های سرزمین شهری است. برای این مقصود از الگوریتم درخت تصمیم گیری در راستای شناسایی فرآیندهای فضایی و از سنجه های سیمای سرزمین در تحلیل تاثیر فرآیندهای فضایی بر تغییر الگوی ترکیب و توزیع سیمای سرزمین تهران بهره گرفته شد. داده های کاربری/پوشش اراضی مورد نیاز، از تصاویر ماهواره ای لندست (1990 تا 2020) به دست آمد. به منظور پیش بینی تغییرات کاربری/پوشش اراضی برای سال 2030 از مدل CA-Markov استفاده شد. کمی کردن سنجه های سیمای سرزمین در دو سطح کلاس و سیمای سرزمین در 4 دوره زمانی مورد نظر انجام گرفت. یافته ها نشان می دهند در سطح کلاس و در بازه زمانی بین سال های1990 تا 2020، فرآیندهای فضایی "حذف" و "قطعه قطعه شدن" به ترتیب سبب کاهش تعداد و مساحت اراضی سبز و باز در الگوی ترکیب و هم چنین کاهش پیوستگی و پراکنش نامتعادل آن ها در الگوی توزیع زیرساخت سبز سیمای سرزمین تهران شده است. همین طور در تمامی دوره های زمانی، فرآیند فضایی "تجمع" در لکه های ساخت و ساز تکرار شده است. داده های پیش بینی برای سال 2030 نیز بیانگر تاثیر فرآیند فضایی "حذف" بر هر دو کاربری/پوشش اراضی سبز و باز زیرساخت سبز سیمای سرزمین تهران می باشد. در سطح سیمای سرزمین نیز در بازه زمانی مورد بررسی شاهد ساده تر شدن بستر سیمای سرزمین در نتیجه غلبه کاربری های ساخت و ساز هستیم. نتایج حاصل برای تعیین نقشه راه برنامه ریزی الگوی فضایی زیرساخت سبز شهری کاربرد دارند.
کلید واژگان: تغییرات کاربری اراضی, زیرساخت سبز, فرآیند فضایی, الگوی ترکیب و توزیعIntroductionThe rapid expansion of urbanization along with irregular changes in land use and Landscape System of Tehran has disrupted the composition and distribution pattern of urban green infrastructure. The present study seeks to analyse the spatial-temporal changes of urban green infrastructure in Tehran Landscape System affected by the spatial processes of land use changes in the statistical period (4 decades of 1990 to 2030). To reach this aim, the present study has identified (1) the effect of spatial processes on the changing landscape pattern and (2) the relationship between the spatial pattern and ecological processes of landscape and its influence on the capacities and constraints of green urban infrastructure.
Materials & MethodsThe present study has focused on the landscape system of Tehran and its 22 districts as the study area. The descriptive-analytical study consists of following stages: 1) Classifying urban land uses in1990-2000, 2000-2010 and 2010-2020 statistical periods using Landsat satellite images: (in Envi 5.3, Google Earth and Arc GIS 10.2 software), 2) Modelling and forecasting land use changes in 2030 using integrated model of Markov chain, automated cells (CA-MARKOV) and TerrSetsoftware), 3) Determining spatial processes of landscape changes via decision tree algorithm. 4) Quantifying landscape metrics of composition and configuration of landscape pattern (green, open & built patches) at both class and landscape levels in the mentioned periods (in Fragstate 4.2 software).
Results & DiscussionMany environmental decisions presume that some types or composition of land use are preferred to others. It is assumed that the spatial arrangement of elements in a land-space mosaic controls its ecological processes. This proposition is known as the pattern/ process paradigm, and forms the central hypothesis of landscape ecology (a branch of science developed to study ecological processes in their spatial context). Ten spatial landscape processes are considered to reflect changes in various patterns of landscapes (aggregation, attrition, creation, deformation, dissection, enlargement, fragmentation, perforation, shift, and shrinkage). These processes actually change the spatial structure of urban landscape and affect the quality of ecological processes in Tehran Landscape System. To identify the spatial processes responsible for landscape pattern changes during a defined period of time, a decision tree algorithm was developed. Decision tree required the following input: area or size (a), the perimeter or edge length (p), and number of patches (n) in each land-cover class. The decision tree algorithm applied on Tehran Landscape System has indicated that spatial processes of 'attrition' and 'fragmentation' have led to a decrease in the integration of green and open patches in this landscape system. Measuring LSI and IJI metrics in 1990-2030 statistical period at the class level has also proved the previously mentioned finding. Increased ENN-MN and decreased PLAND of open and green patches during two periods of 1990-2000 and 2010-2020 due to the spatial process of 'attrition' have also showed this decreased integrity over time. These conditions have reduced the resilience of Tehran atmosphere and its capability to absorb air pollution and also have resulted in the recent development of thermal islands in different urban areas. Moreover, the COHESION metric has reduced in green and open patches due to the spatial processes of 'attrition' and 'fragmentation' at the class level. At the landscape level, the value of SIDI metric has also decreased from 1990 to 2020 and the same trend will continue according to 2030 forecast. Spatial process of 'aggregation' in constructed patches has resulted in a decrease of NP and PD at landscape level during 1990-2000 and 2010-2020. Findings indicate the effect of spatial process of aggregation on constructed lands (high-rise buildings) in the northern (such as District 1) and western parts of the city (such as District 22) which has interrupted wind movement and air purification in Tehran. The values of LSI and ED has also decreased at the landscape level due to the 'attrition' of open and green patches leading to a reduction in the heterogeneity order of urban landscape system. On the other hand, increased IJI value in 2020 and 2030 indicates increased turbulence in distribution and also increased fineness index of open and green patches in the landscape system of Tehran.
ConclusionFindings indicate that spatial processes of 'attrition' and 'fragmentation' have resulted in a reduction in the number and area of green and open patches in the composition pattern and also decreased coherence at class level from 1990 to 2020. This has resulted in an unbalanced distribution of the patches in the configuration pattern of green urban infrastructure in Tehran. The spatial process of 'aggregation' has been repeated during the statistical period in the constructed patches. Data forecasted for 2030 shows the impact of 'attrition' on changes occurring in both green and open land use. The landscape is also getting more simplified due to the dominance of constructed land uses. Findings can be applied to determine a roadmap and plan the spatial pattern of urban green infrastructure.
Keywords: Land use changes, Green infrastructure, Spatial processes, Composition, configuration pattern -
تغییرات کاربری اراضی و پوشش زمین [1]، یکی از موضوعات اصلی توسعه پایدار است. به منظور ارایه علمی منطقی برای تصمیمات برنامه ریزی منطقه ای و توسعه پایدار می توان از مدل های پیش بینی الگوهای کاربری اراضی استفاده کرد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، مدل سازی و پیش بینی الگوهای زمانی و مکانی تغییر کاربری اراضی حوضه زاینده رود است. در این پژوهش از مدل اتوماتای سلولی و زنجیره مارکوف [2] برای شبیه سازی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی استفاده شد. تغییرات کاربری اراضی از سال 1996 تا 2018 بررسی و تغییرات آینده برای سال 2030 و 2050 شبیه سازی و سناریوهای آینده کاربری اراضی طراحی شد. اعتبارسنجی مدل با مقایسه نقشه شبیه سازی شده سال 2018 با نقشه واقعی آن انجام و از ضریب کاپا برای ارزیابی مدل استفاده و ضریب کاپای 94% حاصل شد. براساس نتایج، کاربری انسان ساخت از 13016 هکتار در سال 1996 به 154194 هکتار در سال 2050 تغییر می یابد و مدیریت توسعه آتی شهر را می طلبد. میزان اراضی کشاورزی از 177067 هکتار در سال 1996 به 40000 هکتار در سال 2050 تغییر می یابد. در میان تمام تغییرات، نگران کننده ترین وضعیت برای اراضی کشاورزی است. نتایج نشان می دهد تغییرات کاربری اراضی به صورت گسترش مناطق شهری و کاهش مساحت کاربری کشاورزی است. چنین تغییراتی در دو مرحله مشخص رخ داده است. اراضی شهری از سال 2013 با تاثیر مستقیم در کاهش پوشش گیاهی به مثابه یک نتیجه از تبدیل اراضی کشاورزی به سایر کاربری ها توسعه می یابد. همچنین تایید شده است که روند تغییرات پس از سال 1996 پویا بوده و شدت یافته است؛ زیرا در سال 2018 منطقه وسیعی از اراضی کشاورزی به مناطق شهری و صنعتی تبدیل شده است. اراضی کشاورزی و باغ ها در سال 2018 شامل 74057 هکتار است و تا سال 2050 می تواند به 40000 هکتار کاهش یابد که به معنی از دست دادن 34057 هکتار نسبت به پوشش اراضی کشاورزی و باغ ها در سال 2018 است. نتایج پژوهش حاضر مبنی بر گسترش فعالیت های شهری و صنعتی و کاهش سطح اراضی کشاورزی در منطقه، توجه بیشتر برنامه ریزان محیط زیست را برای تصمیم گیری و مدیریت بهتر می طلبد.
کلید واژگان: تغییرات کاربری اراضی, اتوماتای سلولی, زنجیره مارکوف, حوضه رودخانه زاینده رودThe purpose of this study was to model and predict temporal and spatial patterns of land-use change in the Zayandehrud basin. In this research, the CA-Markov prediction model was used to simulate and predict land-use change. First, the land-use changes from 1996 to 2018 were studied and then the future changes for 2030 and 2050 were simulated. Afterward, the future land-use scenarios were designed. The model was validated by comparing the simulated map of 2018 with the real map, and the kappa coefficient of 94 % was utilized to evaluate the model. Based on the results, the Built-up land-use was altered from 13016 hectares in 1996 to 154194 hectares in 2050. This outcome necessitates the management of the future development of the city. Furthermore, the amount of agricultural land was varied from 177067 hectares in 1996 to 40,000 hectares in 2050. Among all the changes, agricultural lands attracted the most attention and concerns. The results indicated the land-use changes in the form of urban areas and reducing area of agricultural lands. Such alterations were taken place in two distinct stages: urban lands have been developing since 2013, with a direct impact on the reduction of vegetation due to the conversion of agricultural lands into other land-uses. The dynamic trend of changes has also been confirmed and intensified since 1996. In 2018, a significant area of agricultural lands was converted into urban and industrial areas. In addition, the agricultural and orchard lands were 74057 hectares in 2018 and can be reduced to 40,000 hectares by 2050. It revealed 34057 hectares lost as compared to the agricultural and orchard lands in 2018. The present study depicts that the expansion of urban and industrial activities and reducing the level of agricultural land in the region requires more attention and care in land management.
Keywords: Land-Use Changes, Cellular Automation, the Markov Chain, Zayandehrud River Basin
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.