جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "چهارمحال و بختیاری" در نشریات گروه "جغرافیا"
تکرار جستجوی کلیدواژه «چهارمحال و بختیاری» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
هدف از پژوهش حاضر شناسایی چالش های توسعه گردشگری شهری در شهرهای استان چهارمحال و بختیاری است. پژوهش حاضر از نظر روش شناسی کیفی و بر مبنای تحلیل محتوا است و جامعه آماری بررسی شده شامل کارشناسان علمی، دانشگاهی و سازمانی هستند که با 12 نفر از افراد، مصاحبه نیمه عمیق، باز و غیرساختارمند انجام شده است. مصاحبه های گردآوری شده جهت شناسایی کدهای باز، ویرایش و حذف کدهای مشابه و شناسایی مقولات (چالش های گردشگری) مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند. بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل کیفی از بین 12 مصاحبه صورت گرفته، در مجموع 135 کد اولیه شناسایی شد و بعد از ادغام و ترکیب کدهای مشابه، بیش از 117 مفهوم اولیه استخراج شده و این کدها منتج به 29 بعد از چالش های توسعه گردشگری شهری شد که شامل (ضعف حمل و نقل و شبکه ارتباطی، بهره گیری از افراد غیرمتخصص، کمبود نیروی انسانی، عدم تبلیغات کارامد، ضعف زیرساخت های گردشگری، عدم سرمایه گذاری مناسب، نبود برنامه راهبردی، عدم طرح های نیازسنجی، عدم مشارکت بخش های مختلف، عدم بهره گیری از تجربیات موفق، عدم تخصیص اعتبارات لازم، نگرش نامناسب به استان، نبود امنیت کافی، فصلی بودن گردشگری، عدم اطلاع رسانی کافی، نبود آموزش های کافی، عدم فرهنگ سازی، ضعف روحیه مهمان نوازی، عدم رسیدگی به جاذبه های گردشگری، ضعف مدیریت، نبود نوآوری های لازم، ضعف خدمات، ضعف آگاهی و علم گردشگری، عدم بهره گیری کافی از فناوری های نوین، ضعف جایگاه راهنمایان گردشگری، ضعف طرح های جامع گردشگری، عدم توجه به محیط زیست، عدم وجود برند گردشگری و عدم برگزاری رویدادهای گردشگری) است.
کلید واژگان: چالش, توسعه, گردشگری شهری, چهارمحال و بختیاریThe purpose of the current research is to recognize the obstacles encountered in the advancement of urban tourism within the regions of Chaharmahal and Bakhtiari province. The ongoing investigation is grounded on a qualitative approach alongside content scrutiny. The demographic under scrutiny comprises professionals hailing from the academic and organizational sectors. A series of semi-structured, open-ended interviews were carried out with a total of 12 individuals. The gathered interviews underwent a thorough review and assessment in order to delineate open codes, revise and remove codes that were alike, and designate categories pertaining to tourism challenges. Based on the findings derived from the qualitative analysis of 12 interviews, a total of 135 primary codes were identified. Through the process of merging and consolidating similar codes, over 117 primary concepts were extracted. Consequently, these codes gave rise to 29 dimensions. The difficulties associated with the advancement of urban tourism encompass a range of challenges, including inadequate transportation and communication networks, reliance on non-specialized personnel, scarcity of human resources, ineffective advertising strategies, deficient tourism infrastructure, insufficient investment, absence of a strategic plan, inadequate needs assessment protocols, lack of engagement from diverse sectors, failure to leverage successful practices, inadequate allocation of essential funds, inappropriate approach towards the region, inadequate security measures, seasonality of tourism, lack of information resources, inadequate training opportunities, cultural deficits, limited hospitality ethos, oversight of tourist attractions, subpar management practices, dearth of innovative approaches, unsatisfactory services, limited knowledge and understanding of tourism principles, underutilization of emerging technologies, marginalized role of tour guides, deficient comprehensive tourism strategies, disregard for environmental concerns, absence of a distinct tourism identity, and scarcity of tourism-related events.
Keywords: Challenge, Development, Urban Tourism, Chaharmahal, Bakhtiari -
نشریه مطالعات برنامه ریزی قلمرو کوچ نشینان، سال سوم شماره 1 (پیاپی 5، بهار و تابستان 1402)، صص 13 -30مقدمه
در عصر حاضر، گردشگری با توجه به رشد غیرقابل انکار آن، به انواع مختلف در حال توسعه و نقش آفرینی است. گردشگری عشایری به دلیل ارتباط با طبیعت و فرهنگ بومی، اهمیت زیادی پیدا کرده است. احداث اکوکمپ های گردشگری عشایری، نمونه بارزی از برنامه ریزی در این زمینه است. در این راستا برنامه ریزی برای رشد و توسعه آن ضروری است.
هدف پژوهشهدف این تحقیق، شناخت و مکان یابی مناطق مستعد اکوکمپ های گردشگری عشایری در منطقه چهارمحال و بختیاری است.روش شناسی تحقیق: روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر داده های مکانی و پرسشنامه به روش مقایسه زوجی است. جامعه آماری را کارشناسان مرتبط با موضوع تشکیل داده که 30 نفر جهت مقایسه زوجی شاخص ها به روش AHP انتخاب شدند. همچنین از الگوریتم های موجود در GIS نیز برای ترسیم نقشه ها و مکان یابی مناطق مستعد احداث اکوکمپ های عشایری استفاده گردید. شاخص های تحقیق عبارت اند از ارتفاع، شیب، خاک، کاربری و پوشش اراضی، نزدیکی به منابع آب، دوری از مناطق حفاظت، فاصله از خط گسل، فاصله از زمین لغزش، متوسط دما سالانه، متوسط بارش سالانه، نزدیکی به جاده ارتباطی، نزدیکی به شهر، نزدیکی به روستا، تراکم جمعیت
قلمروجغرافیایی پژوهشقلمرو جغرافیایی پژوهش، مناطق عشایری استان چهارمحال و بختیاری است. یافته ها و بحث: مهمترین معیار جهت احداث اکوکمپ گردشگری، نزدیکی به منابع آب با ضریب اهمیت 148/0 شناخته شده است. بعد از آن شاخص های نزدیکی به جاده ارتباطی با ضریب اهمیت 130/0؛ کاربری اراضی با وزن 109/0 و همچنین دوری از زمین لغزش با امتیاز 096/0 شناخته شده اند. یافته ها گویای این مطلب است که منطقه چهارمحال و بختیاری دارای ظرفیت های قابل توجه ای برای توسعه گردشگری و احداث اکوکمپ است. همچنین این تحقیق تایید می نماید که کانون های عشایری می تواند با احداث اکوکمپ های گردشگری ارتباط داشته باشند؛ چرا که 10 کانون عشایری در پهنه هایی از منطقه چهارمحال و بختیاری قرار گرفته اند که بر اساس تحلیل، بهترین پهنه ها برای احداث اکوکمپ گردشگری محسوب می شوند.
نتایجنتایج نشان داد که 10 اکوکمپ شامل چلگرد، شرمک، هیرگان، شیخ علیخان، شلیل، صمصامی، بارز، قلعه مدرسه، مازه سوخته و کری بنیچه برای توسعه گردشگری عشایری در این منطقه می تواند طراحی و برنامه ریزی شود.
کلید واژگان: اکوکمپ, گردشگری عشایری, سیستم اطلاعات جغرافیایی, چهارمحال و بختیاریIntroductionNowadays, nomadic tourism has become very important due to its connection with nature and local culture. The construction of nomadic tourism ecocamps is a clear example of planning in this field. In this regard, planning for its growth and development is essential.Purpose of the research: The purpose of this research is to identify and locate potential areas for nomadic tourism ecocamps in Chaharmahal and Bakhtiari region.
MethodologyThe descriptive-analytical research method is based on spatial data and a questionnaire using the paired comparison method. The statistical community is made up of experts related to the subject, 30 of whom were selected to compare pairs of indicators using the AHP method. Algorithms in GIS were also used to draw maps and to locate areas prone to the construction of nomadic ecocamps. The research indicators are height, slope, soil, land use and cover, proximity to water sources, distance from protected areas, distance from fault line, distance from landslide, average annual temperature, average annual precipitation, proximity to communication road, Proximity to the city, proximity to the village, population density.Geographical area: The geographical area of the research is the nomadic areas of Chaharmahal and Bakhtiari province.Findings and
discussionThe most important criterion for the establishment of a tourism ecocamp is proximity to water sources with an importance factor of 0.148. After that, indicators of proximity to the communication road with an importance factor of 0.130; Land use with a weight of 0.109 and distance from landslides with a score of 0.096 are known.
ResultsThe results showed that 10 ecocamps including Chelgerd, Shermak, Hirgan, Sheikh Alikhan, Shaleel, Samsami, Barz, Qala Madrasa, Maze Sokhte and Keri Beniche can be designed and planned for the development of nomadic tourism in this region.
Keywords: EcoCamp, Nomadic tourism, Geographic information system, Chaharmahal, Bakhtiari -
فصلنامه جغرافیا، پیاپی 76 (بهار 1402)، صص 181 -210
پژوهش حاضر با هدف سناریونگاری پیامدهای امنیتی بحران آب در استان چهارمحال و بختیاری صورت گرفته است. رویکرد حاکم بر این پژوهش کاربردی - نظری و از لحاظ ماهیت توصیفی و تحلیلی - ساختاری است. گردآوری و تحلیل اطلاعات در بخش توصیفی، از طریق مطالعه اسناد کتابخانه ای و در بخش تحلیلی از روش های دلفی، تحلیل ساختاری و سناریونگاری بهره گرفته شده است. یافته های حاصل از روش تحلیل ساختاری نشان داد که پیشران های حکمرانی آب، طرح های انتقال بین حوضه ای آب، تنش ها و منازعات محلی و منطقه ای، تبعیض های سیاسی، اقتدار سیاسی نظام، مهاجرت، فقر و محرومیت، سرمایه اجتماعی، بیکاری، امنیت روانی، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت نهادهای محلی، مشارکت عمومی، مهم ترین پیشران های اثرگذار امنیتی بحران آب در استان چهارمحال و بختیاری بر اساس اولویت اثرگذاری محسوب می شوند. همچنین نتایج تحلیل سناریوهای چالش ها و پیشران های اثرگذار امنیتی بحران آب در استان نشان داد که تعداد چهار سناریوی قوی و با سازگاری درونی (یک سناریو با وضعیت های مطلوب و 3 سناریو با وضعیت های بحرانی) پیش روی چالش های امنیتی بحران آب در استان چهارمحال و بختیاری قرار دارد، از این رو ادامه ی روند حاکم بر مدیریت بحران آب و عدم کاربرد راهبردهایی موثر، نه تنها وضعیت بهتری در مدیریت بحران آب به وجود نخواهد آمد، بلکه با گسترش شکاف موجود منجر به بروز بدترین سناریو ممکن «سناریو 13» با حالات بحرانی در تمام عوامل می گردد. مطلوب ترین سناریو برای مدیریت آینده نگر نسبت به چالش های امنیتی بحران آب نیز پیشنهاد و گزینش پیشران های سناریوی اول مبتنی بر 13 وضعیت ایده آل به منظور ارتقاء شرایط حاکم بر چالش های امنیتی بحران آب در چارچوب حکمروایی بهینه آب است.
کلید واژگان: سناریونگاری, تحلیل ساختاری, بحران آب, پیامدهای امنیتی, چهارمحال و بختیاریGeography, Volume:21 Issue: 76, 2023, PP 181 -210IntroductionToday, the water crisis has become one of the most fundamental problems for third world countries. The process of reducing the amount of fresh water resources in these countries has made them and the whole world seriously concerned about the fact that the world may move towards water-based wars. Despite the consequences and effects of the water crisis in the environment and even the social space (such as the local and regional conflicts in some provinces of Iran), still, the necessary attention, sensitivity and concern among the general public and even experts and policymakers has not emerged as it should. The expansion of the water crisis in Chaharmahal and Bakhtiari has the potential to become an almost widespread ethnic and local conflict with its neighboring regions. The water crisis can increase the gaps at the ethnic-local and regional level and threaten the stability and security of the ruling political system. In the meantime, the occurrence of social unrest caused by unemployment, local-regional conflicts over water distribution and obtaining a greater share of water, lack of drinking water and related concerns should not be overlooked. Each of the above cases has the possibility of leading to an independent crisis or to a base for the emergence of security crises. This study aims to analyze scenarios of security consequences of water crisis in Chaharmahal and Bakhtiari province it is based on the systematic investigation of factors influencing the water crisis in particular, it has identified the effective security challenges, alternative and possible scenarios and futures and further, according to the existing situation, based on the influencing factors and the current gap with the optimal to critical state, provide management strategies and necessary measures to achieve the most desirable and compatible scenarios.
MethodologyThe current research is "applied-theoretical" in terms of purpose and based on the nature and method; It is "descriptive-analytical". In this research, based on the nature of the work, quantitative and qualitative methods were used to analyze information and extract indicators. To structural analysis and identify the effective security drivers of the water crisis from the method of cross impact analysis (MicMac software) and for scenario writing the cross-impact balance analysis method (ScenarioWizard software) was used. The statistical population of the current research was academic experts, experts and institutional-organizational managers who have enough knowledge and experience in the topic of water crisis management and the study area. These experts were selected and questioned based on the method of "purposive sampling (expert samples) and chain-referral. In this regard, based on the possibility of willingness to respond to experts and the complexity of the methods, steps and conditions of implementing the Delphi technique, in total of (32) academic experts, managers and institutional-organizational experts were chosen as sample people.
Result and discussionStructural analysis method was used to identify the effective drivers of water crisis security in Chaharmahal and Bakhtiari province. In this regard, the findings of the method of structural analysis of the factors and challenges affecting the water crisis and its consequences in Chaharmahal and Bakhtiari province showed (13) the drivers of "water governance, inter-basin water transfer projects, local and regional tensions and conflicts, political discrimination, political authority of the government, migration, poverty and deprivation, social capital, unemployment, psychological security, social trust, social cohesion, participation of local institutions, public participation" based on the priority of effectiveness. The most important drivers of security are the water crisis. After identifying the security drivers of the water crisis, to analyze and select the scenarios of the security drivers of the water crisis, the mutual effects cross-impact balance analysis method was used using Scenario Wizard software which is one of the best methods that allows the detection of believable scenarios. According to the size of the matrix and its dimensions (39 x 39), with the help of the scenario wizard software and based on the questionnaire data, the number of (1594323) combined scenarios that include all possible situations were analyzed, the output of this analysis was the extraction of "446 possible scenarios" and "13 believable scenarios", including: "9 scenarios with high compatibility" and "4 strong scenarios". among the thirteen believable scenarios, the largest number of believable scenarios (8 scenarios) are in the yellow (static) spectrum. Also, the results showed that there are four strong scenarios with internal consistency (one scenario with favorable situations and 3 scenarios with critical situations) in front of the security challenges of the water crisis in Chaharmahal and Bakhtiari province. From the total of four strong scenarios in the security challenges of water crisis management, the first scenario represents favorable situations, and the tenth, twelfth and thirteenth scenarios represent critical situations in the upcoming conditions of each of the security drivers of the water crisis. Therefore, with the continuation of the current trend and the lack of effective strategies, not only will there not be a better situation in the management of the water crisis, but the expansion of the existing gap will lead to the emergence of the worst possible scenario "scenario 13" with critical situations in all factors.
ConclusionAccording to the findings of the research, the problems and tensions of water scarcity, the red alarm of the crisis and water shortage has sounded in Chaharmahal and Bakhtiari province, and this crisis will intensify with the continuation of the current trend. "Weak water governance, incorrect allocation of water resources, non-compliance with the rights of the origin regions of inter-basin water transfer projects and the dominance of more influential and powerful regions" to intensify local and regional tensions and conflicts over water resources and the increase of social gap and political, social and managerial conflicts and general discontent has resulted; thus, according to the results of the research and the conditions governing the current situation of the security challenges of water crisis management in Chaharmahal and Bakhtiari province, the most favorable scenario for prospective management of water crisis security challenges, selecting the drivers of the first scenario based on 13 ideal situations and the best leading scenario to improve the situation governing the security challenges of the water crisis will be in the framework of optimal water governance so that by making appropriate decisions and applying strategies in front of each of the key drivers, to manage the challenges arising from the water crisis, especially the security challenges. Investigation of possible impacts and scenarios of water crisis shows that by considering the driving condition of main factors and their interaction, the probability of encountering with crisis and water stress is more likely than optimistic probability. As the crisis situations and existing trends show, facing this crisis is inevitable; thus, in the long term or in the short term in the coming years, many rural areas and most urban areas will be heavily involved with this issue as the water stress situation worsens. In this regard, the water crisis is a serious issue and requires a quick solution, which seems to be the optimal solution to pay attention and focus on the factors and challenges that cause the critical situation and water shortage in the province.
Keywords: Scenario Writing, Structural analysis, Water Crisis, Security Consequences, Chaharmahal, Bakhtiari -
نشریه مطالعات برنامه ریزی قلمرو کوچ نشینان، سال دوم شماره 1 (پیاپی 3، بهار و تابستان 1401)، صص 1 -12مقدمه
مروری تاریخی بر سیر تحول تغییرات جمعیتی و معیشتی بهره برداران مرتعی می تواند به شناخت بهتر راهبردها و گزینه های معیشتی مطلوب کمک کند و در راستای بهبود وضعیت مرتع و گذر از بحران ها و چالش های فراروی مدیریت پایدار مراتع، چارچوب های سیاست گذاری قابل اجرا ارایه دهد.
هدف پژوهش:
چهار محور اصلی در راستای تغییرات جمعیتی و وضعیت معیشت های وابسته به مراتع مورد بررسی قرار می گیرند. ابتدا یک ارزیابی تاریخی از تغییرات جمعیتی ارایه می شود (1). به دنبال آن، نظام های تولید دام و دامداری تشریح می شوند (2). سپس وضعیت معیشت های وابسته به مرتع در ایران تبیین می شود (3). در نهایت، ضمن ارایه چشم انداز معیشتی در استان چهارمحال و بختیاری و بطور خاص بازفت- پیشنهادانی در راستای مدیریت پایدار مراتع ارایه می شود (4).
روش شناسی تحقیق:
این مقاله با مروری بر منابع مرتبط در زمینه ی تغییرات جمعیتی و تحولات معیشتی بهره برداران مرتعی در ایران، داده ها و اطلاعات دوره های تاریخی را تجزیه و تحلیل می کند.قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر ارزیابی تغییرات جمعیتی و تحولات معیشتی بهره برداران مرتعی، براساس مطالعه مروری و بهره گیری از منابع و اسناد و مدارک در مقیاس ایران می باشد.
یافته ها و بحث:
نتایج جمع بندی و مرور منابع، نشان می دهد عدم تعادل بین انسان، دام و مرتع و کاهش سهم محصولات دامی از چالش های عمده مدیریت پایدار مرتع در ایران می باشند.
نتایجدر این راستا، تاکید شده است مدیریت پایدار مراتع در صورتی تحقق خواهد یافت که ضمن حفظ تعادل دام، مرتع و انسان تنوعی از معیشت به منظور توسعه معیشت های تکمیلی بهره برداران، در برنامه ریزی و سیاست گذاری در نظر گرفته شوند. مطالعات آینده می توانند به تبیین کاستی ها و ضعف های (نواقص) سیاستگذاری در زمینه مدیریت پایدار مراتع بپردازند و به دنبال آن چارچوب های سیاستگذاری مبتنی بر معیشت های پایدار توسعه دهند.
کلید واژگان: مرتع, معیشت پایدار, سیاست گذاری, توسعه پایدار منطقه ای, چهارمحال و بختیاری, بازفتIntroduction:
A historical review of the evolution of demographic developments and livelihood changes in rangeland users could help to better understand the desired strategies. It could also provide livelihood alternatives and feasible policy frameworks in order to improve rangeland status and overcome crises and challenges facing sustainable rangeland management.
Purpose of the research:
In line with tribal affairs and the status of their rangeland-dependent livelihoods, four main aims are examined. First, a historical assessment of the evolution of demographic changes is presented (1). Subsequently, livestock production systems are described (2). Then, the situation of rangeland-dependent livelihoods in Iran is explained (3). Finally, while presenting the livelihood perspective in Chaharmahal va Bakhtiari province and in particular, Bazaft, suggestions for sustainable rangelands management are presented (4).
Methodology :
This paper evaluates the data and information of historical periods by reviewing historical sources in the field of pastoralists livelihoods and tribal affairs of Iran.Geographical area of research Demographic changes and livelihood developments of rangeland users, and by reviewing sources in the field of rangeland management, the paper evaluates the data and information of periods.
Results and discussionThe results of summarizing and reviewing the resources show that the imbalance between humans, livestock and rangeland and reducing the share of livestock products are the main challenges of sustainable rangeland management in Iran.
ConclusionIn this regard, it is necessary to pay attention to a comprehensive perspective that could use all the potentials of the region for sustainable rangeland management. Sustainable rangeland management would be achieved while maintaining a balance between livestock, rangeland and humans to a variety of livelihoods in order to develop the complementary livelihoods of rangeland users in planning and policy making. Future studies could explain the shortcomings (weaknesses) of policy in the context of sustainable rangeland management and then, develop a policy-oriented livelihood framework.
Keywords: Rangeland, Sustainable livelihood, Policy making, Sustainable regional development, Chaharmahal, Bakhtiari, Bazaft -
روش های درونیابی نوین جهت تعیین بهترین روش برآورد توزیع مکانی بارش ، مطالعه موردی: چهار محال بختیارییکی از مسایل مهم در مدیریت منابع آب، برآورد توزیع بارندگی در مناطقی است که مقادیر بارندگی اندازه گیری نشده است. به دلیل عدم پوشش کامل ایستگاه های اندازه گیری باران، تخمین بارش در مناطق میان ایستگاه ها ضروری است. تخمین داده های نامعلوم در نقاط مختلف با استفاده از روش های درونیابی بر روی داده های اندازه گیری شده در محدوده مورد مطالعه انجام می گیرد. به همین منظور روش های متفاوتی برای تحلیل داده های مکانی به کار گرفته می شود. در این تحقیق، از انواع روش های متداول درونیابی و زمین آماری جهت برآورد پارامتر میانگین بارندگی سالانه استان چهار محال و بختیاری مورد استفاده قرار گرفته است. آمار مورد استفاده، آمار 44 ایستگاه باران سنجی برای دوره زمانی 1980 تا 2008 می باشد. با توجه به تغییرات شدید توپوگرافی منطقه مورد مطالعه، تاثیر ارتفاعات در توزیع بارش به عنوان مانع در برابر انتشار ابرها مورد هم مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور درونیابی با انواع مدل ها محاسبه و نقشه پیش بینی ترسیم شد. سپس با استفاده از روش ارزیابی متقابل، ریشه مجذور خطاها و خطای نقشه ها برآورد شد و یک نقشه به عنوان نقشه مناسب انتخاب گردید. نتایج بدست آمده نشان می دهد که برای درونیابی میانگین بارندگی سالانه روش هایی که ارتفاعات را به عنوان موانع در نظر گرفت، دقت های بالاتری را در منطقه مورد مطالعه نشان می دهند، که از این میان مدل های چندجمله ای درجه چهار و پنج مناسب ترین اطلاعات را برای درونیابی مقادیر میانگین بارندگی سالانه از خود نشان دادکلید واژگان: درون یابی, زمین آمار, بارندگی, چهارمحال و بختیاریJournal of Remote Sensing and GIS Applications in Environmental Sciences, Volume:2 Issue: 3, 2022, PP 49 -68One of the important issues in water resources management is the estimation of rainfall in areas where pregnancy has not been done. Due to the lack of complete coverage of the rain measuring stations, it is necessary to estimate the rainfall in the areas between the stations. . Estimation of unknown data at different points is done using interpolation methods on the measured data in the studied area. For this purpose, different methods are used to analyze spatial dataIn this research, a variety of common methods of interpolation and geostatistics have been used to estimate the average annual rainfall parameter of Chahar Mahal and Bakhtiari province. The statistics used are the statistics of 44 rain gauge stations for the period from 1980 to 2008. . Due to the extreme changes in the topography of the study area, the effect of altitude on the distribution of precipitation as a barrier against the spread of clouds has also been investigated. For this purpose, interpolation was calculated with various models and a prediction map was drawn. Then, using the mutual evaluation method, the square root of the errors and the error of the maps were estimated and one map was selected as the appropriate map The obtained results show that for the interpolation of the average annual rainfall methods that considered the heights as obstaclesThey show higher accuracies in the studied area, among which the fourth and fifth degree polynomial models showed the most suitable information for interpolation of average annual rainfall valuesKeywords: interpolation, Geostatistics, Rainfall, Chaharmahal, Bakhtiari
-
امروزه تمایل مردم به استفاده از منابع طبیعی مانند گیاهان دارویی برای درمان مشکلات جسمی و روانی سبب افزایش توجه به گردشگری درمانی شده است که در حال حاضر از رو به رشدترین بخشهای صنعت گردشگری است. گردشگری گیاهان دارویی با تاکید بر طب سنتی یکی از شاخه های گردشگری درمانی است. هم پیوند کردن گردشگری و علوم گیاهان دارویی، میتواند استراتژی باشد برای احیا و حفظ طب سنتی که یکی از مولفه های ناملموس فرهنگی ایران است. در این تحقیق مجموعه ای از گیاهان دارویی استان چهارمحال و بختیاری از مطالعات گذشته جمع آوری شد و نتایج نشان داد که در مراتع این استان تعداد زیادی از گیاهان دارویی به شکل خودرو رشد می کنند. این استان علاوه بر طبیعت زیبا، با توجه به تعداد نسبتا فراوان گیاه دارویی، و فرهنگ استفاده از آنها و روش های سنتی که در بین جوامع محلی این استان مرسوم است، دارای استعداد مناسبی در جهت جذب گردشگر میباشد. علاوه بر این با توسعه این شاخه از گردشگری در استان چهارمحال و بختیاری روحیه کارآفرینی در بین جوانان افزایش یافته، که به تبع آن شاهد توسعه اقتصادی و کاهش مهاجرت از روستاها به شهرها خواهیم بود.
کلید واژگان: گردشگری گیاهان دارویی, چهارمحال و بختیاری, رونق اقتصادی, طب سنتی -
فصلنامه فضای جغرافیایی، پیاپی 71 (پاییز 1399)، صص 159 -175
برآورد میزان بارش، موفقیت در مدیریت بهتر منابع آب و حوضه های آبخیز به منظور استفاده بهینه و پایدار از این منابع را تضمین می کند. در این تحقیق با استفاده از آمار بارش و دمای روزانه ایستگاه های مختلف هواشناسی استان های چهارمحال و بختیاری (اقلیم نیمه خشک) و یزد (اقلیم خشک) که دارای آمار روزانه بلند مدت بودند، پارامترهای مختلفی محاسبه شد. از میان این پارامترها، مجموع بارش شش ماهه اول سال آبی (R6m1، میلی متر)، طول فاصله زمانی وقوع 5/47 میلی متر بارش از ابتدای پاییز (t47.5، روز)، میانگین بلند مدت بارش (Rm، میلی متر)، متوسط دمای تابستان قبل از هر سال آبی (Tsu، درجه سانتی گراد) و متوسط دمای تابستان سال آبی قبل و پاییز هر سال آبی (Tsu.au، درجه سانتی گراد) که هر یک همبستگی بالایی با بارش سالانه داشتند، در مدل های خطی ساده و روش شبکه عصبی مصنوعی برای پیش بینی بارش سالانه بکار گرفته شد. مدل های بدست آمده در سطح احتمال کمتر از 01/0 معنی دار بودند. نتایج نشان داد هر یک از این روش ها می تواند بارش سالانه را با دقت مناسبی برآورد نماید. ارزیابی مدل ها با شاخص ریشه میانگین مربعات خطای نرمال شده (NRMSE) کمتر از 3/0 و شاخص تطابق (d) بالاتر از 8/0 نیز کارایی مدل ها را تصدیق کرد. دمای بالاتر در تابستان و پاییز حاکی از بارش سالانه بیشتر در استان چهارمحال و بختیاری بود و بارش کمتر در استان یزد بود. همچنین در دو استان هر چه فاصله زمانی وقوع 5/47 میلی متر باران از ابتدای پاییز به تاخیر بیفتد بارش سالانه کمتر خواهد بود.
کلید واژگان: برآورد بارش سالانه, چهارمحال و بختیاری, شبکه عصبی مصنوعی, مدل رگرسیونی, یزدGeographic Space, Volume:20 Issue: 71, 2021, PP 159 -175IntroductionAnnual precipitation forecasting usually guarantees success in sustainable management of water resources and watersheds in cases like determination of rain-fed and water cultivation area and water resources consumption planning. Although precipitation does not follow a specified pattern; however, it has a correlation with some climatic parameters. If these parameters were easy to find, simple applicable models could be developed to predict annual precipitation. One of the simplest methods for predicting annual precipitation is regression models. The block box models such as Artificial Neural Network (ANN) has also been used for precipitation forecasting. This study was an attempt to predict annual precipitation using some climatic parameters by multiple linear regression and ANN models.
Materials and MethodsChaharmahal-Bakhtiari and Yazd provinces are located in the southwestern and central part of Iran with semi-arid and arid climate, respectively. Mean annual precipitation of these two provinces are 560 and 110 mm, respectively. Meteorological data of the weather stations belong to 2001-2011 in Chaharmahal-Bakhtiari and 2003-2013 in Yazd province; respectively, were analyzed. Various parameters were calculated for predicting annual precipitation using long-term daily precipitation and temperature data of the meteorological stations. Among the parameters, total precipitation in the first half of the water year (R6m, mm), time to 47.5 mm cumulative precipitation since the beginning of autumn (t47.5, day), long-term mean annual precipitation (Rm, mm), average summer temperature of the preceding water year (Tsu, °C) and average temperature of preceding summer and current autumn of water year (Tsu.au, °C) that had a high correlation with annual precipitation, were used in multiple linear regression (MLR) models and artificial neural network (ANN) techniques. normalize mean square error (NRMSE) and degree of agreement (d) were used to evaluate accuracy of the models for predicting annual precipitation.
Results and DiscussionResults showed that the obtained MLR models were significant at a probability level of less than 0.01. Results also showed that both methods (MLR and ANNN) could accurately estimate the annual precipitation. Evaluation and verification of the models with NRMSE values less than 0.3 and d values greater than 0.8 confirmed the performance of the models. The best topology of the ANN network in the study was a multiple layer perceptron network with one hidden layer and two neurons and sigmoidal activation function. The findings of the study support the fact that higher temperature in summer and autumn was a sign of higher and lower annual precipitation in Chaharmahal-Bakhtiari and Yazd Provinces, respectively. Besides, higher time period to 47.5 mm cumulative precipitation from the beginning of autumn implies fewer amount of annual precipitation.
ConclusionThis study showed that annual precipitation could be predicted by MLR and ANN methods in both arid and semi-arid regions with acceptable accuracy. According to the results, a rainy water year will be expected continuing a warmer summer and autumn in Chaharmahal-Bakhtiari Province; however, there will be a dry water year in Yazd Province followed by these conditions. Furthermore, if 47.5 mm cumulative precipitation takes a longer time since the beginning of autumn annual precipitation will decrease.
Keywords: Annual Precipitation Prediction, Artificial Neural Network, Chaharmahal-Bakhtiari, Regression Model, Yazd -
ژیوتوریسم به عنوان شاخه ای از گردشگری در طی سال های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته شده است و می تواند به عنوان یکی از ارکان مهم در توسعه مناطق، مورد توجه ویژه قرار گیرد. با توجه به اهمیت موضوع، در تحقیق حاضر به ارزیابی ژیومورفوسایت های استان چهارمحال و بختیاری پرداخته شده است. این تحقیق بر مبنای روش های توصیفی-تحلیلی می باشد و در چند مرحله انجام شده است. در مرحله اول به شناسایی ژیوسایت های استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه و پرسشنامه پرداخته شده است. در مرحله دوم، با استفاده از روش کامنسکو به ارزیابی ژیوسایت ها پرداخته شده است و در نهایت در مرحله سوم بر مبنای نتایج حاصله، ژیوسایت های مستعد استان چهارمحال و بختیاری شناسایی شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که در بین ژیوسایت های استان چهار محال و بختیاری، ژیوسایت تالاب گندمان با مجموع 83 امتیاز، دارای بالاترین امتیاز است. بعد از این ژیوسایت، ژیوسایت چشمه کوهرنگ با 82، تالاب چغاخور با 81 و دشت لاله های واژگون با 78 امتیاز، دارای بالاترین امتیاز هستند. با توجه به موارد مذکور، ژیوسایت های تالاب گندمان، چشمه کوهرنگ، تالاب چغاخور و دشت لاله های واژگون، به عنوان ژیوسایت-های با ارزش استان چهارمحال و بختیاری انتخاب شده است که نیازمند توجه ویژه ای هستند.کلید واژگان: ژئوسایت, کامنسکو, چهارمحال و بختیاریGeotourism has received a lot of attention as a branch of tourism in recent years and can be considered as one of the important pillars in the development of regions. Due to the importance of the issue, in the present study, the geomorphosites of Chaharmahal and Bakhtiari province have been evaluated. This research is based on descriptive-analytical methods and has been done in several stages. In the first stage, the geosites of Chaharmahal and Bakhtiari province have been identified using library studies, interviews and questionnaires. In the second stage, geosites have been evaluated using the Comanescu method, and finally, in the third stage, based on the obtained results, the potential geosites of Chaharmahal and Bakhtiari province have been identified. The results show that among the geosites of Chaharmahal and Bakhtiari province, Gandoman wetland geosite has the highest score with a total of 83 points. After this geosite, Spring Koohrang geosite with 82, Choghakhor wetland with 81 and Inverse Laleh plain with 78 points have the highest score. According to the above-mentioned cases, the geosites of Gandman wetland, Koohrang spring, Choghakhor wetland and Inverse Laleh plains have been selected as valuable geosites of Chaharmahal and Bakhtiari province, which need special attention.Keywords: Geosites, Comanescu, Chaharmahal, Bakhtiari
-
فصلنامه جغرافیا، پیاپی 63 (زمستان 1398)، صص 92 -113
تقسیمات کشوری به فرایند تقسیم کشور به واحدهای کوچک تر، به منظور تسهیل در امر اداره ی آن، توزیع امکانات و خدمات عمومی، کنترول بر فضای سرزمین و تسهیل در زمینه ی اعمال حاکمیت دولت اطلاق می شود. به عبارت دیگر هر حکومتی برای اداره ی قلمرو سرزمینی خود و بهره برداری بیشتر ازآن، شکوفاسازی استعدادها و توانایی های مناطق، ایجاد شرایط مساعد برای بهبود اوضاع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... کشور و تامین امنیت در کشور ناگزیر است که کشور را به واحدهای کوچک تر تقسیم کند. بر این مبنا، پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا، پیمایشی است. روش گرداوری اطلاعات در این تحقیق روش کتابخانه ای اینترنتی و میدانی است و از لحاظ چگونگی پردازش و تفسیر یافته ها و متناسب با راهبرد کیفی، از روش پیمایش «توصیفی- تحلیلی» بهره گرفته شده است. بر این اساس پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که عوامل موثر بر ارتقاء سطوح تقسیمات کشوری در شهرهای استان چهارمحال و بختیاری کدامند؟ نتایج نشان از آن دارد، در استان چهارمحال و بختیاری عواملی نظیر محرومیت و توسعه نیافته بودن منطقه، موقعیت جغرافیایی و وضعیت طبیعی استان، دور افتادگی و دسترسی نامناسب روستاییان به مراکز خدماتی و... در تقسیمات کشوری نقش موثر داشته اند.
کلید واژگان: فضا, سازماندهی سیاسی فضا, تقسیمات کشوری, ایران, چهارمحال و بختیاریGeography, Volume:17 Issue: 63, 2020, PP 92 -113Country divisions are referred to as the process of dividing the country into smaller units, in order to facilitate its administration, distribution of facilities and public services, control over land space and facilitate the exercise of state sovereignty. In other words, every government has the inevitability of managing its territorial territory and exploiting it, boosting the talents and capabilities of the regions, creating favorable conditions for improving the economic, social, political and ... state and security of the country. Divide into smaller units. Based on this, the present study is applied in terms of its purpose and is a survey in terms of its implementation. The information gathering method in this research is a web-based and field-based library method, and a descriptive-analytical survey method has been used in terms of how the results are processed and interpreted and in accordance with the qualitative strategy. Accordingly, the present study seeks to answer the following questions: What are the factors affecting the promotion of levels of country divisions in the cities of Chaharmahal and Bakhtiari? The results indicate that in Chaharmahal and Bakhtiari province, factors such as deprivation and underdevelopment of the region, geographical location and natural status of the province, remoteness and poor access of villagers to service centers and ... have played a role in national divisions.
Keywords: Space, Political organization of space, A Country divisions, Iran Chaharmahal, Bakhtiari -
هدف از این پژوهش بررسی اثرات تغییر اقلیم بر فنولوژی بادام در استان چهار و محال بختیاری به عنوان یک منطقه با نوسانات دمایی شدید می باشد. بدین منظور در این تحقیق با استفاده از مدل ریز مقیاس کننده SDSM و داده های بزرگ مقیاس گردش عمومی جو canESM2 استفاده شد. داده های روزانه دمای کمینه، بیشینه و بارش در دوره آماری 30 سال (2015-1985) برای چهار ایستگاه به عنوان داده های مبنا استفاده شد و با استفاده از مدل SDSM و گردش عمومی canESM2 تحت دو سناریو RCP 4.5 و 8.5 از سال 2020 تا 2050 میلادی با مقادیر فعلی مقایسه و تغییرات آن مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که عامل ارتفاع نقش مهمی در تغییر عناصر اقلیمی و به تبع آن تغییرات زمانی مراحل فنولوژی بادام در منطقه پژوهش شده است. بررسی سناریوهای مورد بررسی نشان می دهد که تحت تاثیر تغییرات اقلیمی تقویم زراعی محصول بادام تغییر می کند و تاریخ مراحل فنولوژی محصول زودتر اتفاق می افتد. همچنین طول دوره ی رشد به علت گرم شدن منطقه و زودتر کامل شدن درجه روزهای رشد مورد نیاز کاهش پیدا می کند. الگوی مکانی تغییرات مراحل فنولوژی نشان داد که در هر دو سناریو میزان تغییرات در قسمت های جنوبی استان بیشتر و به سمت شمال از میزان تغییرات کاسته می شود. با توجه به اینکه در دوره ی پیش بینی مرحله ی شکفتن جوانه ها زودتر اتفاق می افتد و با یخبندان های دیررس بهاره درخت بادام همزمان است و این مرحله در مقابل سرما حساس است باید اقدامات مراقبتی افزایش داده شود. نتایج نشان داد در مناطقی که مراحل فنولوژی زودتر اتفاق می افتد، میزان تاثیرپذیری مراحل فنولوژی کشت بادام از تغییرات اقلیمی بیشتر است. در مناطق جنوبی استان مراحل فنولوژی استان زودتر از سایر قسمت ها اتفاق می افتد و این مناطق تاثیرپذیری بیشتری از تغییر اقلیم دارندکلید واژگان: بادام, فنولوژی, سناریو, رابطه کشت بادام با اقلیم, چهارمحال و بختیاریThe purpose of this study is analyzing the climate changing effects on almond phenology as a region with severe temperature fluctuation in Chaharmahal and Bakhtiari and province. For this purpose in this study, small-scale model SDSM and large-scale data of atmospheric general circulation canESM2 used. Daily minimum, maximum temperature data, and precipitation in the statistical period of 30 years (1985-2015) for 4 stations used as a basic data. And with using the SDSM model and general circulation under 2 scenario RCP4.5 and 8.5 from 2020-2050 compared with current amounts and its changes was evaluated. The results showed that the height factor had an important role in changing climatic elements and consequently temporal changes of almond phonological stages in the study region. Analyzing the reviewed scenarios showed that by affecting the climate changing, almond cultural calendar change and dates of crop phonological stages will happen sooner. Also the growth period decrease; due to warming up the region and early completion degree of required growth days. Special pattern of phonological stages changing showed that in both scenarios changes rates are more in the southern parts of the province and amounts changes decrease to the north. As regards in the forecasting period, the flowering stage occurs sooner and it coincides with the late spring frost of an almond tree. And because this stage is sensitive to cold, care proceedings should be increased. The results showed that in the regions which phonological stages occur sooner, the Impressionability of almond cultivation phonological stages is more from climate changing. In the province’s southern regions the phonological stages occur sooner than other parts. And these regions have a greater impact from climate change.Keywords: Almond, Phenology, Scenario, The relation of almond cultivation with climate, Chaharmahal va Bakhtiari
-
تعیین میزان پایداری مقاصد گردشگری نقش مهمی در برنامه ریزی توسعه این مراکز دارد. براین اساس در پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر، امام زاده حمزه علی واقع در استان چهارمحال و بختیاری به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر 4 هزار گردشگر و زائر این امام زاده در ماه های گردشگرپذیر هستند. حجم نمونه نیز براساس فرمول کوکران 350 مورد است. به منظور ارزیابی پایداری امام زاده حمزه علی و تعیین جایگاه آن در چرخه حیات گردشگری از مدل تلفیقی آلن-باتلر استفاده شده است. براساس نتایج پژوهش، بیشترین میزان پایداری در امام زاده حمزه علی به پایداری اجتماعی و فرهنگی مربوط است و با توجه به ارزش 13/5 این بعد از توسعه پایدار در شرایط پایداری متوسط قرار دارد. پس از آن پایداری کالبدی و فیزیکی با ارزش 97/4 (پایداری متوسط) در رتبه بعدی قرار دارد. کمترین میزان پایداری مربوط به بعد زیست محیطی با ارزش 71/3 (شرایط تقریبا ناپایدار) و پس از آن بعد اقتصادی با ارزش 56/4 (پایداری متوسط) است. درمجموع، از ترکیب همه ابعاد توسعه پایدار در زمینه رفاه سیستم انسانی (امتیاز 85/4) و رفاه اکوسیستم (امتیاز 34/4)، این امام زاده در وضعیت پایداری متوسط قرار دارد. همچنین امتیاز امام زاده در چرخه حیات گردشگری 159/0 است که در مرحله مداخله و درگیرشدن قرار گرفته است.
کلید واژگان: ارزیابی پایداری, امام زاده حمزه علی, چرخه حیات گردشگری, چهارمحال و بختیاری, گردشگری مذهبیIntroduction:
Religious tourism is one of the significant areas of world tourism. Religious tourism is very important field of tourism and climate problems or bad weather, it will not be prevented. Religious tourism is as old as the history of religious culture. According to the World Tourism Organization studies each year 600 million people travel by motives of religious and spiritual.Today more and more countries seeking to develop tourism as a major source of employment and income. religious tourism is vital in Iran and has important role in many travels. The vast country of Iran, with a great variety of cultures that has led to the formation of various customs throughout the country, has many religious attractions, monuments, shrines and holy sites, in addition to having various attractions, everywhere it is Has been conducive to the development of religious tourism. Total Imamzadeh Iran is 8051 cases. In addition, 33 Prophets are buried in the country, who are part of the Prophets who have a special position with the Shiites. from total Imam Zadeh, seven percent in rural areas, 23 percent in urban areas, 18 percent in mountainous areas, and others in roads and desert areas. Among the provinces of the country, Fars province with 14%, followed by Mazandaran with 12% of the first and second ranked number of Imam Zadeh. The Chaharmahal and Bakhtiari province also has a total of 1% of Imam Zadegan.One of the most important centers in religious tourism is Emamzadeh Hamze Ali in Chaharmahal And bakhtiaree province. And accept a lot of tourist every year. These tourists have various impacts in some levels such as economical , social , environmental and physical level. Now the question is what is the sustainability of this center and where is located this center in the life cycle of tourism.Methodology The aim of this study is applied and method is descriptive and analytical . and aims is assess the impact of tourism sustainability in Emamzadeh Hamze Ali. The study population consisted of tourists and pilgrims that visit the holy shrine. The total volume of tourists and pilgrims that visit the shrine during the year is about 600,000 people. Most viewed is in the months of June, July, August and September . The average daily page views this month about 4,000 people, and other months of the year about 500 people. The total sample size of torists are 350 cases according to Cochran formula. The variables of this study used via identified the experience of other similar studies and surveys of experts. The total levels of study are 4 levels (economical , social , environmental and physical) and the total variables are more than 50 cases.
Result and DiscussionRespondent information: Of the total number of respondents, 61 percent were men and 39 percent were women. For the duration of their stay, 73% of these tourists were daily tourists, with 27% of tourists staying overnight. The origin of these tourists is 65% of Chaharmahal and Bakhtiari province, 19% of Isfahan province, 9% of Khuzestan province and 7% of other provinces. Also, 11% were illiterate, 23% elemental, 40% diploma and 26% bachelor and higher. The mean age was also 20% 18-29 years old, 42% 30-49 years old, and 38% 50 years old.To assess dimensions of sustainable development, information gathered from classified to prepare and insert into models of sustainability assessment process .we used 63 variable to assess sustainability at the destination. some of these variables includes: Creating jobs, Buy agricultural products by tourists, Indigenous employment in the tourism sector, Access to credit and banking services, Spreading handicrafts, Private sector investment , Improved facilities and educational services, Improvement of cultural facilities and services, Promote the standard of living of people Addiction, Theft, crime, Respecting the guest, Attention to the local culture of the people, Local community satisfaction from tourism, Participation of local residents in planning, Interaction between tourists and the host community, Rural migration, Protecting the Imam Zadeh Cultural Heritage, Quality of access routes, Communication development, Access to Healthy and Healthy Drinking Water, Access to the proper sanitary, Suitable mobile coverage, Tourists access to therapeutic space, Access to commercial spaces, Access to parking and ….The study of economic variables shows that things like seasonality of tourism revenues, rising costs, and economic inequality are not good and are in an unstable and almost unstable situation. In the social dimension, addiction, theft, and delinquency are the worst of all. In the environmental dimension, about 75% of the variables are unstable or almost unstable, the worst of which is the loss of drinking water and agriculture, pressure on resources, and environmental degradation. In the physical dimension, road accidents, access to sanitation and health care services have the worst condition than other variables. based on the analysis performed , the highest stability is related to social sustainability ( 5.13 value) and this level of sustainable development is medium condition. After that physical sustainability is in the next rank (4.97 value) . the least sustainability is related to environmental level (3.71 value) and after that is economical level (4.34 value). In general, all aspects of sustainable development is evaluated in intermediate level (4.6 value).
ConclusionIn total, according to the survey, of all respondents, the sustainability of Emamzadeh Hamze Ali is in medium level and especially in environmental sustainability the condition is bad and planning for having a suitable condition in this center is very essential. In Butler tourism life cycle model this center is in the second atage . In the this stage, people engaging and has action. This phase is to increase tourism activities and the number of tourists started to increase. Usually tourists stay shorter time but more people to come to a place. Tourism businesses are starting to build a professional services and facilities. Small hotels and places to eat is under construction.
Keywords: Religious tourism, sustainability, Chaharmahal, Bakhtiari, Emamzadeh Hamzeh Ali, Butler model -
با توجه به توان های بالای گردشگری در مناطق عشایری، برنامه ریزی در این زمینه، از جمله الزامات اساسی برای توسعه این جامعه است. در این خصوص، مکان یابی فضاهای مناسب گردشگری نقش مهمی در سایر مراحل برنامه ریزی گردشگری عشایر دارد. بر این اساس، هدف این مقاله مشخص نمودن مناسب ترین فضاها با استفاده از مدل TOPSIS و GIS برای ایجاد سایت های گردشگری عشایر در استان چهارمحال و بختیاری است. روش این تحقیق توصیفی - تحلیلی و از نوع تحقیقات کاربردی است. لایه های تاثیر گذار بر مکان یابی سایت های گردشگری عشایری مواردی همچون لایه زیست بوم های عشایری، منابع و جاذبه های گردشگری، ایل راه های عشایری، کاربری اراضی، شبکه تلفن، نقاط روستایی، نقاط شهری، شبکه گاز، راه های دسترسی، گسل ها، شبکه برق سراسری، منابع آب و شیب را در بر می گیرد. بر اساس نتایج بدست آمده، 10 نقطه استان واقع در شهرستان های کوهرنگ، لردگان و اردل بالاترین امتیاز را بدست آورده اند که بر اساس مدل تاپسیس کانون چلگرد در شهرستان کوهرنگ با شاخص CIبرابر 816/0 بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داده است. سایر کانون های اولویت دار به ترتیب عبارتند از: شلیل (630/0)، بارز (541/0)، قلعه مدرسه (478/0)، صمصامی (426/0)، شیخ علیخان (423/0)، مازه سوخته (420/0)، هیرگان (381/0)، کری چهاربنیچه (374/0) و شرمک (266/0). با توجه به این اولویت بندی، سایر مراحل برنامه ریزی توسعه گردشگری عشایر در این استان می تواند بر اساس تجهیز و برنامه ریزی این سایت ها صورت گیرد.کلید واژگان: گردشگری عشایر, مکان یابی, GIS, مدل Topsis, چهارمحال و بختیاریHigh tourism abilities in nomadic areas is very essential for development of this country. in this regard, the location of suitable tourism spaces plays an important role in other stages of nomadic tourism planning. the goal of this article is select the best places for nomad tourism in Charmahal and Bakhtiaree province with use of AHP, Topsis model and GIS. the method of this research is descriptive and analytical and the type of research is functional. to locate the spaces, use some layers such as access to Ilrah, distance to the nomadic settlements, distance to the tourist attractions of the province, access to water, electricity, road network and etc. according to classification 10 sites select in province and these sits include : Chelgerd (0.816 score) , Shalil ( 0.630 score) , Barz (0.541 score) , Gale madrese ( 0.478 score) , Samsami (0.426 score) , Shikh alikhan(0.423 score), Maze sokhte ( 0.420 score) , Hiregan (0.381 score) , kori chahar bonicheh ( 0.374 score) and Sharmak (0.266 score). based on this prioritization other stages of the development of tribal tourism development in this province can be based on the equipment and planning of these sites.Keywords: nomads, site selection, GIS, Topsis, Chaharmahal, Bakhtiari
-
مقدمه
گردشگری یکی از شناخته ترین ابزارهای اصلی مورد استفاده برای برنامه ریزی و اجرای استراتژی های توسعه در نواحی روستایی می باشد. مناطق روستایی به دلیل ویژگی های متمایز فرهنگی، تاریخی، قومی و جغرافیایی، مورد توجه ویژه گردشگران قرار دارند شهرستان سامان دارای چهار روستای هدف گردشگری با نام های: سوادجان، هوره، چلوان و یاسه چای است و این روستاها دارای توانمندی های بالقوه و بالفعلی در صنعت گردشگری هستند، ولی در جذب گردشگر و توسعه گردشگری از شرایط مطلوبی برخوردار نمی باشند. عوامل مختلفی در ایجاد این شکاف بین وضع موجود و مطلوب مطرح است که ازجمله این عوامل می توان به عدم وجود برندمقصد در این روستاها اشاره کرد. ازاین رو این پژوهش درصدد شناسایی پیشران های کلیدی و موثر در ساخت جوهره برند در روستاهای هدف گردشگری مطالعه موردی شهرستان سامان در استان چهارمحال و بختیاری است.
مبانی نظری تحقیق: گردشگری روستایی یکی از انواع گردشگری است که موجب توسعه اقتصادی – اجتماعی و منابع طبیعی جوامع روستایی می گردد. این نوع گردشگری به عنوان راهبردی برای حفظ محیط زیست و فرهنگ بومی مناطق روستایی قلمداد می شود. گردشگری روستایی یکی از شیوه های ممکن برای حل بسیاری از مشکلات و مسائل نواحی روستایی محسوب می شود و به دلیل آثار مثبت اقتصادی که به همراه دارد می تواند به کند شدن روند تخلیه سکونتگاه های روستایی و کاهش مهاجرت روستاها کمک کند. ازجمله الزامات و پیش شرط های توسعه گردشگری، برند سازی برای مناطق روستایی در جهت شناسایی ظرفیت های مناطق روستایی به گردشگران به منظور جذب هر چه بیشتر آن ها می باشد. به گونه ای که فقدان برند مقصد باعث عدم ارتباط منطقی و عاطفی گردشگران با مقصد می شود.
برندسازی مقصد گردشگری صرفا فرایند طراحی لگو برای مقصد گردشگری نیست، بلکه یک برنامه استراتژیک، مبتنی بر مشارکت همه ذینفعان هست که موجب می شود محصولات، خدمات و تجربیات منحصربه فرد مقصدگردشگری در قالب یک پیام منسجم به اطلاع مشتریان در بازارهای هدف برسد. در یک تعریف کلی برند مقصد عبارت است از هر آن چیزی که در غالب خدمات، طرح، لگو، عبارت، تصویر، و.. که نه تنها هویت بخش یک مکان است بلکه متبلور کننده سطحی از کیفیت و یا تجربه در ذهن مخاطب می شود به گونه ای که فرد را تشویق به بازدید و یا تجربه مجدد می کند. بدین منظور با الهام از مدل برندمقصد گردشگری کونیک (2006) اقدام به طراحی مدلی مناسب برند مکان شد. این مدل به گونه ای طراحی شد که نه تنها نظر گردشگران بلکه نظر جامعه محلی و کارشناسان را در شکل گیری برند مکان قرار گیرد. بدین ترتیب این مدل برند مکان دارای پنج مولفه: 1-تصویر برند 2-کیفیت ادراک شده 3- آگاهی از برند 4- وفاداری به برند 5- حس تعلق می باشد که وفاداری به برند تنها از دید گردشگران و حس تعلق به مکان تنها از دید جامعه محلی مورد سنجش قرار می گیرد.
روش شناسی: از نظر نوع، روش تحقیق توصیفی _ پیماشی و از لحاظ هدف کاربردی می باشد، برای جمع آوری دادها از سه نوع پرسشنامه برای سه گروه جامعه محلی، بازدیدکنندگان و کارشناسان استفاده شده است. حجم نمونه بازدیدکنندگان طبق جدول مورگان 384 نمونه، حجم نمونه جامعه محلی طبق جدول مورگان 365 نمونه و حجم نمونه کارشناسان به روش دلفی 25 نمونه انتخاب شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه و یو من ویتنی با استفاده از نرم افزار SPSS و روش آینده پژوهی به کمک نرم افزار میک مک استفاده شده است.
یافته های تحقیق: در پژوهش حاضر ابتدا با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای به سنجش میزان مطلوبیت متغیرهای، مولفه های برند از دید گردشگر و جامعه محلی به صورت مجزا پرداخته شده است و بعد از آن با استفاده از آزمون یو من ویتنی به بررسی میزان شباهت و تفاوت نظر بازدیدکننده و جامعه محلی در میزان مطلوبیت متغیرها پرداخته شده است که برای انجام این آزمون ها از نرم افزار (SPSS) استفاده شده است. درنهایت پیشران های استخراج شده حاصل از این دو آزمون در دو جامعه در اختیار کارشناسان به منظور امتیاز دهی تحت روش آینده پژوهی قرار می گیرند که بدین منظور از نرم افزار میک مک استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که پیشران های: 1-باغات، 2- گردشگری آبی، 3-حس تعلق به مکان، 4- محصولات دامی باغی و زراعی، 5- فرصت استراحت، 6- چشم انداز و 7- مراکز اقامتی روستایی به ترتیب اولویت های ذکر شده تاثیرگذارترین و کلیدی ترین پیشران ها در جوهره برند روستاهای هدف گرشگری شهرستان سامان هستند.نتیجه گیریاین پژوهش در تلاش بوده است با نگاه کاربردی تر به برند مقصد و طراحی مدل جدیدی برای برندسازی مکان به گونه ای که اکثر ذینفعان (جامعه میزبان، بازدیدکنندگان وکارشناسان) را شامل دهد و مشکلات پیشین را تا حد ممکن رفع کند. با توجه به نتایج به دست آمده در پژوهش پیشنهادهای ذیل ارائه می شود: 1- بازاریابی مقصد گردشگری باید بر اساس اهداف برند سازی مقصد گردشگری در روستاهای هدف گردشگری و متغیر های انتخاب شده باشد که بر اساس آن بازاریابی استراتژی مناسب باعث افزایش آگاهی گردشگران از مقصد گردشگری، جذابیتی برای تصویر و کیفیت ادراک شده ایجاد کرده و همچنین باعث افزایش وفاداری به برند و حس تعلق به مکان می شود که برای هر یک از بازارهای هدف مختلف از استراتژی بازاریابی مناسب آن استفاده شود به گونه ای که تمام استراتژی های بازاریابی باید در راستای هویت برند مقصد آماد ه شده باشد. 2- طراحی یک نقشه توریستی برای شهرستان سامان متناسب با متغیر های انتخاب شده، 3- اقدام به طراحی آرم، لگو، شعار، فیلم و... متناسب با متغیرهای انتخاب شده برای مناطق موردمطالعه، 4- طراحی لگو و شعار و... متناسب با متغیرهای انتخاب شده در مناطق مورد مطالعه نه تنها هویت بخش روستاهای موردمطالعه به صورت مجزا است بلکه با نصب و قرار دادن آن بر روی محصولات و خدمات ارائه شده سبب شناسایی مناطق و ارتقاء گردشگری در مناطق موردمطالعه متناسب با قابلیت هایشان می شود.
کلید واژگان: برند مقصد, گردشگری روستایی, روستای هدف گردشگری, چهارمحال و بختیاریPurposeThe present study has two major purposes; the first of which is the identification of the key propellants in the essence of the brand of target tourism villages of Saman County in Chahar Mahal and Bakhtiari Province, and the second purpose is prioritizing of the effective key propellants in the essence of the brand of target tourism villages of Saman County in Chahar Mahal and Bakhtiari Province.
Design/methodology/approach: This study is an applied one, and data are collected using a descriptive-survey method. To collect data, three types of questionnaires have been used for three groups of the local community, visitors, and experts. According to Morgan table, the sample size of the visitors and the local community are 384 samples, and 365 examples, respectively, and the sample size of the experts, with Delphi technique, was 25. To analyze the samples, one-sample T-test and Mann-Whitney U-Test using SPSS software and structural analysis (paired squares) using MICMAC software were used.
Findings: The results of this research showed that the most effective key propellants in the essence of the brand of target tourism villages of Saman County in priority order are, 1. gardens, 2. water-based tourism, 3. place attachment, 4. plants and animals species, 5. the opportunity for relaxing, 6. beautiful landscapes, 7. rural accommodations.
Research Limitations/Implications: The high cost of the research and the required time to fill out the questionnaires, with regard to the extent of the study area, were among the main challenges facing the present study.
Originality/Value: The present study is looking for a model and method for making a sustainable brand that not only give identity to the local community but also it is attractive to tourists and fulfills experts views. So, the present model has the mentioned features.Keywords: Destination brand, Rural tourism, Target tourism village, Chahar Mahal, Bakhtiari -
برای مطالعه اثرات اقلیم و تغییرات آن بر تولید محصولات کشاورزی، از تلفیق مدلهای گردش عمومی جو و مدلهای آب و هوا-محصول استفاده میشود. در این پژوهش ضرایب مدل APSIM برای شبیهسازی عملکرد و مراحل فنولوژی کلزا واسنجی شد و به منظور بررسی اثرات تغییر اقلیم از فراسنجهای اقلیمی ریزمقیاسشده مدل دینامیکی NOAA-GFDL استفاده شد. نتایج نشاندهنده آن است که با سناریوی RCP8. 5 مدت زمان مراحل فنولوژیکی سبزکردن، گلدهی، غلافبندی، و رسیدن و با سناریوی RCP4. 5 مراحل گلدهی و غلافبندی کاهش خواهد داشت و بیشترین میزان کاهش در دوره گلدهی با سناریوی RCP8. 5 دیده میشود. با این سناریو دوره رزت 10 روز و با سناریوی RCP4. 5 این دوره 9 روز طولانیتر خواهد شد. پیشبینی میشود میانگین عملکرد کلزا با هر دو سناریوی مورد مطالعه تا 6/18درصد افزایش یابد. چشمانداز افزایش عملکرد کلزا در استان چهارمحال و بختیاری بیانگر آن است که این منطقه تا افق 2030 از استعداد مطلوبی در کشت و توسعه این محصول برخوردار خواهد بود.کلید واژگان: آپسیم, تغییر اقلیم, چهارمحال و بختیاری, عملکرد, فنولوژی, کلزاIntroductionClimate has a key role in plant growth Therefore, it is clear that climate change will directly effect on sowing and harvesting of cultivate crops (FAO, 2013). Many scientists used APSIM to simulate the phenology and yield of canola. To understand the impact of climate change it is necessary to project the future climate based on different emission scenarios. These results must be combined with simulation models to predict crop yield and phenological stages. Assessment the impact of climate change on phenology and yield of agricultural crops in different regions show different results. The aim of this study was to investigate the impact of climate change on phenological stages and yield of Canola by APSIM-canola modules.Materials and methodsChaharmahl va bakhtiari in the southwestern of Iran is one of the main agricultural production zones is considered as the highest province of Iran. The soil physical properties were obtained from Agricultural Research center of Farokhshahr. Required meteorological data including precipitation, solar radiation, and daily maximum and minimum temperature were collected from 6 synoptic weather station in the study area. Data was used after quality control process. The meteorological data convert to compatible text format with APSIM.
Biometric data and phenology:Canola has several varieties. Okapi is one of the winter varieties which was recommended for the study area. Agrometeorological data, including phenology and biometry from 2001 to 2010 were gathered and summarized. Includes the canola yield and phenological stages containing planting, germination, emergence, the first true leaf, rosette, stop the growth of winter, budding, stem elongation, flowering, pod, ripening and harvesting. Farm management information such as the amount of fertilizer, irrigation and frost and pest were also recorded. A total of 1700 reported of phenological stages was used over the 10 years of crop evaluation.
Future climate data:Climate change data were downloaded from one of The World Climate Research Programme (WCRP) project so called Coordinated Regional Climate Downscaling Experiment (CORDEX). We used CORDEX MENA data in which the simulations were performed on a rotated grid with the pole at 180°W longitude and 90°N latitude.The domain covers roughly the region from about 27°W to 76°E longitude and 7°S to 45°N latitude. Simulations were carried out using two different resolutions: 0.44° (approx. 50 km) and 0.22° (approx. 25 km).
Model Description:Agricultural Production Systems Simulator (APSIM) known as a highly advanced simulator agricultural systems in the world. There are 43 selectable varieties of spring and winter canola on APSIM v 7.7, but none of them cultivated in the study area. Germination, emergence, end of juvenile phase, flower initiation, flowering, grain filling and maturating are seven simulation of the phenological stages.ResultsFor simulation of each phonological stage, elapsed time from sowing to the first day of reaching at each stage was counted. Water stress, nutrition, photoperiod, and vernalization have influence on the phenological stages (Zhang et al., 2014).
Highest RMSE was calculated in the simulation of days after sowing to maturity (DTM) stage with 5 days and bias error was -0.7 days. Greatest bias error occurred in simulation of days after sowing to emergence (DTE). The correlation coefficient of the DTG and DTE was not statistically significant and this indicator in the other stages (P-Value = 0.01) is significant. The strongest correlation was obtained between observed and simulation of days after sowing to flower initiation (DTFI) and days after sowing to flowering (DTFL).
Because of the crop management, soil and water conditions, simulation was done in three cases of poor, middle and high management. The RMSE in estimating of yield was 329.8 kg/ha which included 7.2% of canola average yield on study area. The rate of Bias error was18.2 kg and correlation between actual and simulated data were 0.96. We consider every year Farm management, nutrient and irrigation in the simulation and results showed that APSIM has reliability skill in simulation
Based on scenario RCP8.5, considering : DTE, DTFI, DTFL, DTEGF and DTM stages will be reduce between 1 to 13 days the maximum reduction can be seen in the flowering and grain filling phases. However DTEJ will be raise and longer10 days.
The results of data from RCP4.5 showed that DTFL and DTEGF stages, will decrease from 2 to 3 days, the greatest rate of decline was observed in the flowering period. DTEJ, DTFI and DTM stages will rise. DTFI and DTM stages will be increased up to 3 day. And similar to RCP8.5, DTEJ will be raised up to 9 days. It is expected that with RCP8.5 scenario the average of yield on the optimal nutrition and management will be increased around 18%. Whereas in poor management conditions the yield will be increased 18 and 13.6 percent respectively.
RCP 4.5 in optimal nutrition and management will be inceased13.4% and in intermediate and poor management will raise around 14.3 and 13.6 percent. This suggests that without water limit, global warming will have a positive impact on canola yield in this area.ConclusionsThe study showed, APSIM could simulate the yield of canola with RMSE 320 kg/ha. Results showed that with RCP8.5, phenological stages including of DTE, DTFL and DTEGF and DTM will be shorten. with RCP4.5 phenological stages including of DTFL and DTEGF will be shorten The higher rate of decline was observed by RCP 8.5 scenario. DTEJ on RCP 8.5 and RCP 4.5 will be respectively longer 10 days and 9 days. It is expected that ,canola yield will be risen with both studied scenarios in optimum nutrition is about18%, in average more than 13 percent and on low nutrient up to 18 percent.
Canola-Okapi yield increasing outlook in rejoin of Iran show a good potential on planting of this variety and this product will be develop on 2030 horizonKeywords: Canola-APSIM, Climate change, Chaharmahal va Bakhtiari, Canola, Yeild -
به منظور دستیابی به توسعه پایدار، تشریح و ارزیابی وضعیت محیط زیست و منابع، پیش از هرگونه برنامه ریزی لازم و ضروری است. اهمیت ارزیابی سرزمین تا به آنجاست که چنانچه سرزمین بالقوه فاقد توان اکولوژیکی مناسب برای اجرای کاربری خاصی باشد (حتی در صورت نیاز اقتصادی، اجتماعی به وجود آن کاربری) اجرای آن طرح نه تنها سبب بهبود وضعیت زیست محیطی منطقه نمی گردد بلکه تخریب بیشتر محیط را نیز به ارمغان خواهد آورد. از آنجا که گردشگری رابطه تنگاتنگی با محیط دارد، ارزیابی توان محیطی در این حوزه اگر به گونه ای شایسته صورت پذیرد موجب اصلاح طرح ها و پیشگیری از بروز ناکامی در توسعه صنعت گردشگری می شود، همچنین تخریب پیش بینی نشده محیط زیست را تقلیل داده و جلوگیری می کند. پژوهش پیش رو با هدف ارزیابی توان اکولوژیک محیط برای تعیین مناطق مستعد طبیعت گردی با تاکید بر توسعه پایدار گردشگری در استان چهارمحال و بختیاری انجام شده است. به منظور رسیدن به این هدف از دو روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. در قالب فرآیند ارزیابی توان اکولوژیک از طریق سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)، از روش سیستمیک مخدوم در ارزیابی توان تفرج استفاده گردید. با توجه به این که موضوع پژوهش بررسی توان طبیعت گردی است، صرفا پارامترهای مورد نیاز تفرج گسترده ( طبیعت گردی) مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها حاکی از آن است، حدود32/1961 کیلومتر مربع از سطح استان برای تفرج گسترده (طبقه یک) مناسب است که شهرستان لردگان بیشترین سطح مناسب و شهرستان بروجن، کمترین سطح را به خود اختصاص داده اند.کلید واژگان: ارزیابی توان, طبیعت گردی, سیستم اطلاعات جغرافیایی, مدل مخدوم, چهارمحال و بختیاریIntroduction One-sided, unbalanced and unplanned development of cities, population and activity in the area, has many of the country's capacity left useless and has a lot of problems at different levels imposed planners (ahmadi et.al,1389: 94). In order to achieve sustainable development, describing and assessment of the state of the environment and resources, is necessary before any planning (movahhed, 1385: 11) Tourism, especially ecotourism is also no exception. Ecological potential assessment of tourism areas to use have been identified as a tool to achieve sustainable development (jowzi et al,1388:71). In order to achieve sustainable development, land planning is essential that the infrastructure of this planning is environmental assessment. Ecological potential assessment, measurement and potential of land with clear and pre-planned criteria. In this regard, from the 1960s, the geographic information system is established a tangible progress in the spatial planning of land use to accelerate the development of various methods for determination of land ability for different uses. As far as, now, using methods to assessment and the appropriateness of area in GIS now, is allocated a central position to itself, in the management of resources and natural area (jafari et al, 1390: 35).
In this study is tried to define ecotourism potential using assessment of Environmental Ecological potential in Chaharmahal and Bakhtiari Province to provide a dynamic setting for the development of the region. Therefore because of an abundance of natural attractions such as wetlands, lakes, waterfalls, springs, rivers, mountains and peaks, caves, plains and forests, as well as historical- cultural attractions, such as bridges, villages and castles, there is a great potential to attract many visitors. In this study is attempted with the using of GIS and ecological potential assessment model for establishment of tourism in the region, the potential can be investigated. The necessity and importance of this research is the fact that despite the unique characteristics of the province, especially in terms of nature, which can be play a more active role in the economic, social and cultural area, unfortunately these diverse and valuable attractions, less attention has been paid to this attractions so with a good planning and suitable using of available resources, the region can be developed sustainably.
Meterial & Methods In Makhdoom systemic approach, ecological tourism model is provided for intensive and extensive outing (firoozi et al, 1392: 159). At this stage, by using collected data in the phases of analysis and conclusions in the environmental units with ecological models built for the user, the most appropriate activities is selected. Based on the results of investigations in Iran and the countries that are ecologically similar to Iran A set of ecological models have been produced in Iran which can be compared and measured ecological information about the model and determine the type of actions should be taken. The model used to determine the usages of the ecological models of agriculture - pasture, forestry, rural-, urban-industrial development, ecotourism, intensive tourism and aquaculture (Makhdoom, 1385: 185-212). This study seeks to find areas suitable for ecotourism (suitable Class A, suitable Class B and inappropriate). Therefore, suitable areas for loading the proposed activities appropriate to the potential of the region's stability have been identified taking into account variables such as slope, rock and soil, aspect, water, plants, climate and weather also preparation of needed maps.
Result &Discussion In order to determine the ecological potential for ecotourism development in Chaharmahal and Bakhtiari Province, according to the preference of parameters in terms of importance in Makhdoom model (makhdoom, 1380: 203) first, slope map was developed in 9 classes using digital elevation model map and using the capabilities of ArcGIS. In the next stage, soil and rock condition was evaluated and the map was prepared. After determining the soil groups in the province, suitable areas for ecotourism class A, with suitable soil which is placed in Inceptisoils category, was separated. Climate is another factor considered in the assessment of ecological potential. In this context, the average temperature in warm period in the province is calculated. Since proper temperature during warm period for extensive recreation class A is 21-25 degrees Celsius, this feature was introduced in the attribute table. The next parameter is the number of sunny days. For extensive recreation class A for spring and summer seasons, the number of sunny days have to be more than 15 days per month. The last parameter is water. For extensive recreation class A, water level must be 5-12 liters per person. Citing the fact that the province, in terms of water resources is rich and has good precipitation, water levels parameter in the province was considered desirable.
In the last stage, all obtained maps, are mutually overlaid and finally, a map is obtained which all the necessary conditions for an extensive recreation class A are introduced in, and shows all the suitable areas for extensive tourism.
Conclusion After overlaying Maps and finishing ecological potential assessment process, it was found that a rather wide region of the province is suitable for developing ecotourism. According to calculations carried out, about 32.1961 square kilometers of the province is found suitable for extensive recreation (class A), the city LORDEGAN has the largest share of the relevant regions and the city BOROUJEN has the lowest share, respectively.Keywords: potential assessment, Ecotourism, Geographical Information System, Makhdoum model, Chaharmahal, Bakhtiari -
استان چهارمحال بختیاری تامین کننده اصلی آب برای دو استان خوزستان و اصفهان می باشد و همواره بحث انتقال آب بین حوضه ای برای این دو استان مطرح بوده است. علیرغم این تاکنون مطالعه جامعی برروی تغییرات دبی رودخانه های این استان انجام نشده است تا بتوان درباره آینده انتقال آب قضاوت درستی انجام داد. بر همین اساس تحقیق حاضر با هدف بررسی تغییرات دبی 12 رودخانه مهم استان چهارمحال و بختیاری انجام گرفت. برای بررسی نوع تغییرات زمانی دبی از روش من- کندال و جهت تعیین شدت یا مقدار تغییرات دبی از روش تخمین گر سن استفاده شد. همچنین با استفاده از روش پتیت وقوع سال تغییر ناگهانی در سری های زمانی دبی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در مقیاس فصلی و سالانه دبی در تمام ایستگاه ها دارای روند کاهشی می باشد. مقدار کاهش در مقیاس سالانه بین 8/0 متر مکعب بر ثانیه در ایستگاه گردبیشه تا 17 متر مکعب بر ثانیه در ایستگاه بهشت آباد متغیر است. در مقیاس فصلی نیز نتایج حاکی از کاهش معنی دار دبی در تمام ایستگاه های مورد بررسی در فصل تابستان است در حالی که در فصل زمستان به جز در دو ایستگاه سولگان و ده چشمه، در بقیه روند معنی داری مشاهده نشد. نتایج آزمون پتیت نشان داد که در اغلب ایستگاه ها سال تغییر ناگهانی (معنی دار از نظر آماری) در سری های زمانی دبی در اوایل دهه 1370 اتفاق افتاده است. همچنین تحلیل دبی های فرین این رودخانه ها نشان داد که علاوه بر میانگین، مقادیر کمینه و بیشینه دبی نیز دچار افت شدید شده اند.کلید واژگان: تغییرات دبی, تخمینگر سن, روش پتیت, چهارمحال و بختیاریIntroduction Climate change will affect the availability of water resources and the sustainability of their management. The impact of climate change on water resources has caused concerns and serious challenges around the world. Global climate change has decreased water resources in many regions and especially in arid and semi arid regions such as Iran. Water shortages decrease both agricultural production and food security and can also limit the economic development and ecosystem health. Also, there is growing evidence that climate change is changing the hydrological cycle.
Chaharmahal- Bakhtiari is the main supplier of water for Khuzestan and Isfahan provinces and inter-basin water transfer talk has always been for these two provinces. However, there is not a comprehensive study on river discharge changes in this province and we cannot judge about the future water transfer. In the Iran, there have been several studies about the seasonal changes in precipitation and other climatic variables but assessments of river ows are limited. Therefore, the purpose of this research is to document statistically significant trends in seasonal and annual changes in stream flow in the main rivers in Chaharmahal-Bakhtiari.
Materials&Methods The total monthly and seasonal streamflow time series for the period 13581389 (32 years) corresponding to 12 hydrometric stations across the Chaharmahal- Bakhtiari province are obtained from the Chaharmahal- Bakhtiari Regional Water Organization. This study is done with latest data (1389) published by Chaharmahal- Bakhtiari Regional Water Organization. At the first, the linear trends are determined on annual and seasonal timescales, using MannKendall (MK) non-parametric trend tests.The non-parametric Mann-Kendall tests are based on the calculation of Kendall's tau between two samples, which is itself based on the ranks with the samples. This test have been widely used to detect trends in series of environmental data, climate data or hydrological data, because it is less sensitive to the non-normality of the distribution and less affected by extreme values or outliers in the series.Also, the magnitude of trend, if a linear trend is present in a timeseries, is estimated by using the non-parametric Sen estimator test. The Sen estimator method is commonly used for calculating the trend slope. Thus, in this study this method is also used to calculate the trend slopes to obtain the extent of trend changes.
A number of methods can be applied to determine change points of a time series. In this study, the change point in the stream flow time series in 12 studied hydrometric stations is identified by Pettitts test. This test is a non-parametric approach for detecting change points based on the mann-whitney test. It has been demonstrated that the Pettitts test is a useful technique for examining the occurrence of abrupt changes in climatic records.
Results&Discussion The results of the non-parametric Mann-Kendall tests (MK) for all studied rivers through the Chaharmahal- Bakhtiari province showed a decreasing trend in the stream flow in all 12 hydrometric stations for both seasonal and annual scale. The amount of reduction based on the Sen estimator method, varies at different stations and seasons, from 0.8 m3/s to 17 m3/s in Gordbysheh and Beheshtabad, respectively. On seasonal scale the results indicate a significant reduction in stream flow of all stations in summer, while in winter, except at two stations (Deh- Cheshmh and Soulegan) significant trend was not observed. The results of Pettitt's test also suggesting, the abrupt downward change (statistically significant) in most studied stations occurs in the early 1370s. On the other words, in two recent decades a significant decreasing trend in stream flow is occurred in Karon and Zayandeh Rood Basin. The results also showed that in addition to the mean of stream flow, the extreme values of stream flow in these revers also experience a very sharp decries during the studied period.
Conclusion Decreasing trend in all studied hydrometric stations through the Chaharmahal- Bakhtiari province clearly shows the reduction of water resources in this province and also the reduction of the role of the province in water supply to the country. The abrupt downward change that occurs in the early 1370s in most studied hydrometric stations is also show that the reduction of water production in the province have started from about 20 years ago. Therefore, for any water transfer plan from this province to other regions the practical principles should be considered. Another important issue that must be considers is that the water resources in Chaharmahal- Bakhtiari province is sharply decreasing and the water plants should not be based on the old information.Keywords: Streamflow changes, Trend, Mann-Kendall tests, Pettitt's test, Sen estimator, Chaharmahal- Bakhtiari -
استان چهارمحال و بختیاری در بر گیرنده بخشی ارتفاعات زاگرس و زردکوه بختیاری است که سرشاخه های سه رودخانه مهم کشور از جمله زاینده رود، دز و کارون از آن سرچشمه می گیرد. لذا بررسی روند تغییر اقلیم در این استان می تواند پاسخ بسیاری از سوالات مربوط به تامین مطمئن آب و مشکلات زیست اقلیمی در بخش بزرگی از کشور را بدهد. در این پژوهش با بهره گیری از روش ناپارامتریک من کندال و آزمون شیب سنس استیمیتور، روند تغییرات عناصر بارش، تعداد روزهای برفی و نیز متوسط بیشینه و کمینه دما در مقیاس سالانه و ماهانه در ایستگاه های استان در یک دوره 30 ساله (2015-1986) مورد سنجش قرار گرفت و خروجی آن به صورت جدول، نمودار و نیز نقشه های هم روند در محیط Arc_GIS ترسیم گردید. نتایج نشان داد اگر چه سری زمانی بارش در استان در بیشتر ماه های سال از روند معناداری پیروی نمی کند، لیکن مقدار بارش در ایستگاه های؛ (کوهرنگ) به عنوان پرباران ترین ایستگاه در مرکز کشور، لردگان و یان چشمه در در پرباران ترین ماه سال (مارس) در سطح اطمنیان 99 درصد دارای روند کاهشی است. همچنین تعداد روزهای برفی ایستگاه کوهرنگ در ماه مارس دارای یک روند معنی دار کاهشی در سطح اطمینان 99 درصد است. متوسط دمای کمینه و بیشینه در بیشتر نواحی استان در تمام ماه ها و در مقیاس سالانه، بجر ماه های نوامبر و دسامبر دارای روند معنادار افرایشی است.کلید واژگان: چهارمحال و بختیاری, روند, بارش, دما, تغییر اقلیمIn this study, by using the Mann-Kendall nonparametric method and Sen' s Estimator slope test, the trend of some elements including precipitation, average of maximum and minimum temperature and the number of snowy days Chaharmahal and Bakhtiari Province covers part of Zagros and Zardkohe-Bakhtiari highlands, from which three major rivers including Zayandehrud, Dez and Karun originate. in an annual and monthly scale, was evaluated in the stations of the province during a period of 30 years (1986-2015). The output was presented in the form of tables, graphs and iso-trend maps as drawn in the Arc_GIS. The results showed that although changes in rainfall did not follow any specific trend in most months of the year, the amount of precipitation in the stations of Koohrang as the rainiest station in the Province, Lordegan and Yan-Cheshme had a decreasing trend at the significance level of 99%; also, the the number of snowy days during March showed a decreasing trend in Koohrang station. However, the average minimum and maximum temperature in most areas of the province, in both monthly and yearly scales, except for the months of November and December, had a significantly increasing trend.Keywords: Chaharmahal, Bakhtiari Province, Trend, Precipitation, Temperature, Climate Chang
-
بافت خاک یا درصد نسبی ذرات شن، سیلت و رس با توجه به اینکه برخی از خصوصیات خاک نظیر مقاومت خاک به فرسایش پذیری، نفوذپذیری، ظرفیت نگهداری رطوبت، CEC و رفتار خاک در مقابل شخم و دیگر عملیات خاک ورزی را منعکس می سازد، اهمیت زیادی دارد. محدوده ی مورد مطالعه با مساحت حدود 4/1715 هکتار، در کنار سد خاکی آیج، شرق شهرستان جونقان استان چهارمحال و بختیاری واقع شده است. به منظور تحقیق، 40 نمونه خاک دست خورده از منطقه جمع آوری، سپس نمونه ها در هوای آزاد خشک وکوبیده شد و بعد از عبور از الک 2 میلی متری، آزمایش های موردنظر بر روی آنها صورت گرفت. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر حذف آهک بر درصد اجزای تشکیل دهنده ی خاک های سطحی و فرسایش پذیری منطقه ی مورد مطالعه است. برای بررسی تاثیر حذف آهک بر اجزای سازنده ی خاک ها، از روش آماری Paired-Samples T-Testدر سطح احتمال 05/0 استفاده شد. نتایج نشان داد که حذف آهک بر روی درصد ذرات رس، سیلت و شن خیلی ریز تاثیر معنی داری داشته، اما بر روی شن تاثیر معنی داری نداشته است. همچنین نتایج تجزیه ی مکانیکی خاک پس از حذف کربنات کلسیم، نشان داد که میزان رس و شن خیلی ریز خاک ها عموما با حذف کلسیم کربنات به طور معنی داری کاهش یافته ، در صورتی که میزان سیلت خاک ها افزایش و شن خاک نیز تغییر معنی داری پیدا نکرده است. این مسئله با این فرض قابل توجیه می باشد که کربنات کلسیم در این خاک ها عمدتا جزء بخش رس و شن خیلی ریز خاک بوده است که با حذف کربنات کلسیم، ذرات شن خیلی ریز به ذرات سیلت تبدیل و آهک در حد ذرات رس، به علت حل شدن از بین رفته است. در نتیجه با حذف کربنات کلسیم، میزان رس و شن خیلی ریز کاهش و میزان سیلت، افزایش می یابد. لذا با حذف آهک، انتظار می رود فرسایش پذیری خاک افزایش و در پی آن مقاومت خاک کاهش یابد.کلید واژگان: فرسایش پذیری خاک, سد آیج, حذف آهک, چهارمحال و بختیاریSoil or relative percentage of sand, silt and clay reflects some texture characteristics such as permeability, water holding capacity, CEC, and soil behavior in return to the plow and other tillage operations is very important. The study area covers an area of 1715.4 hectares, near the Aiej soil dam, East of Jooneghan city, Chaharmahal and Bakhtiari Province. For this study, 40 disturbed soil samples were collected from the area. Air dried samples were crushed and passed through a 2 mm sieve. The aim of this study is to evaluate the effect of lime removal on the particle size percentage of surface soils in some parts of studied area. In this study, tissue was determined by gauging Baykas. To evaluate the impact of the removal of lime on the soil components, Paired-Samples T-Test statistical method was used at level 0.05. The results showed that the removal of lime has a significant influence on the amounts of clay, silt and very fine sand particles, but does not have such a significant effect on the sand grains. Mechanical analysis of the soil after the removal of calcium carbonate also showed that very fine clay and sandy soils, significantly decreased, while the silt soils increase. Sand has not significantly changed. The problem can be solved with this assumption that the calcium carbonate clay and sand very fine soils are mostly dissolved within lime removal process. Therefore, the amount of clay and fine sand gains reduce, but the silt increases.Keywords: Soil erodibility, Ayej dam, Lime removal, chaharmahal va bakhtiari
-
ایران از پتانسیل های بالایی در تولید انرژی های تجدید پذیر و تجدیدناپذیر برخوردار است. موقعیت جغرافیایی ایران موجب شده که منبع بسیار بزرگی از انرژی های خورشیدی و بادی در آن موجود باشد. در پژوهش حاضر، پتانسیل انرژی در ایستگاه های همدید استان چهارمحال و بختیاری که دارای اطلاعات باد با دوره های آماری 27 ساله (2014-1988) بودند، مطالعه شد. داده های ساعتی سرعت باد از سازمان هواشناسی کشور دریافت شد. این داده ها در فواصل زمانی سه ساعته و در ارتفاع 10 متری از سطح زمین اندازه گیری شده اند. فراوانی این داده ها بر حسب مقیاس سالانه، فصلی و ماهانه در نرم افزار اکسل مرتب شدند. برای محاسبه احتمال وقوع داده ها از توزیع احتمال ویبول استفاده شد. بدین منظور فراوانی هر یک از سرعتهای باد در ساعات مختلف استخراج شدند. در ابتدا آزمون کای مربع برای تمام ایستگاه های استان انجام شد و ایستگاه هایی که داده های سرعت باد آنها از توزیع ویبول تبعیت نمی کردند حذف شدند. برای محاسبه پارامتر های شکل و مقیاس توزیع ویبول از روش حداقل مربعات استفاده شد.با استفاده از قانون یک هفتم، اطلاعات باد در ارتفاع 10 متری به ارتفاع 50 متری (که بیشینه ارتفاع توربین های بادی است) تبدیل و خصوصیات سرعت و توان باد در این ارتفاع محاسبه شدند. نتایج این تحقیق نشان داد پتانسیل انرژی باد در مقیاس سالانه در ارتفاع 10متری به ترتیب در ایستگاه های بروجن، شهرکرد وکوهرنگ به ترتیب 12/200، 41/167،68/154 وات بر متر مربع و در ارتفاع 50 متری نیز به ترتیب 59/391، 77/323،67/302 وات بر متر مربع در واحد سطح است. این مقادیر در اکثر ارتفاعات در ایستگاه بروجن با افزایش ارتفاع افزایش می یابد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که در مقیاس سالانه ایستگاه بروجن از پتانسیل مناسبی برای تولید انرژی بادی برخوردار است. بیشترین چگالی توان باد در هر سه ایستگاه در فصل زمستان به دست آمد. در مقیاس ماهانه نیز در ایستگاه های شهرکرد و بروجن بیشترین چگالی توان باد متعلق به ماه مارس است، اما در ایستگاه کوهرنگ بیشترین چگالی توان باد متعلق به ماه ژانویه است.کلید واژگان: چهارمحال و بختیاری, انرژی باد, توزیع و یبول, چگالی توان باد, قانون توانIntroductionIran is rich in renewable and unrenewable energy resources. Iran's geographical position makes it a great source of energiessuch as solar and wind power energy. Increasing of need to the energy, limitation of fuel burn resources, increasing of the environment pollution due to fuel burns consumption, global warming, acid rainfall defluxion, necessity of equipoise of carbon dioxide diffusion and reduction of fuel burn consumption have been increased pay attention to renewable energy resources. Among renewable energies, wind power is one the best resource to acquire electrical energy. This energy doesnt infect the environment.The conventional energy resources such as oil, natural gas, coal, or nuclear are finite and generate pollution. In contrast, the renewable energy sources like wind, solar, biomass and geothermal are clean and frequently available in nature.The wind as one of the bestfacile of renewable energies is very important for use instead of fossil fuels. Due to the uncertainty of the prediction of the energy production, it is important to have additional information about prone area to produce the electrical energy. Iran as a developing country needs to new sources of clean energy. Wind energy is very useful because of its low environmental impact and high sustainability. The mainly aim of this research is an assessment of wind power situation and an evaluation of wind energy potentialin Chaharmahal and Bakhtiari province in Iran.
Data andMethodThe area under study of this research is Chaharmahal and Bakhtiari province that is located at southern west of the country. This region covers 1% of total country area. Due to geographical and topographical characteristics, the climate condition is variable and there is different climate in this region. The annual precipitation is affected by Mediterranean systems and Soudan low pressure. Wind data used in this study were obtained at 10 meters above ground level from Iranian Meteorological Organization at three-hour intervals in 27 years statistical period.Wind speed and direction were averaged over tree-hour periods. Then, Data were arranged annually in Excel software. Wind measurements are available from 1988 to 2014. The wind speed was recorded in knots. Consequently, the data units were converted to m.s-1. Weibull probability distribution function was used to calculate the probability of the data. The frequencies of each wind velocity category were extracted at different times. For calculating the Weibull parameters, Ordinary Least Squares method was used. First Chi-square testwas performed for all stations of the study area. Then, the stationsthatdid not follow from Weibulldistribution were excluded. For calculating the Weibull parameters, Ordinary Results and DiscussionThe wind power potential in 10 meters height was obtained in Borujen, shaherkord andKoohrang200.12, 167.41,154.68 W.m-2,respectively. Results showed that wind power potential is increasing with heightinallstations. The resultssuggestthat, the potential forwind energyproduction in Borujen is more than Koohrang and Shahrekord stations.The highest wind power density at all three stations was obtained in winter.In annual scale, wind existence hours in Shahrekord, Borujen and Koohrang were obtained 3404.4, 3476.1 and 2775.6, respectively.Consequently, the highest wind existence hour in annual scale is related to Borujen station and the lowest wind existence hour is belonged to Koohrang station. The most important consequence of the study can be summarized as follows: 1) among the three selected station,Borujen is most suitable for electric wind production. 2) The Weibull distribution presented here showed a good fitness with the observed data. 3) Winter season have the highest wind power density. 4) January and March months are the two months that the average wind speeds are the highest over the year.ConclusionThe obtained results of this research showed that between the selected stations, the highest Rated Wind velocity in annual scale is related to Borujen station. In this station, Rated Wind velocity in 10 and 50 meters reaches to 9.83 and 12.32 m.s-1, respectively.The lowestRated Wind velocity belonged to Koohrang station by 9.35 m.s-1 in 10m height. For this reason, Borujen city is an appropriate site to product of wind energy. Results also showed that the highest Probabilistic Wind velocity is related to Borujen station with values of 4.51 and 5.64 m.s-1 in the heights 10 and 50 m, respectively. It is important to note that wind velocity probability in the height between 2 to 150 m in Borujen and Shahrekord is more than Koohrang station. The highest wind density in 10 m height belonged to Borujen station. Results also showed that in three selected stations, the highest wind power density was obtained in winter season. In the monthly scale and in Shahrekord and Borujen stations, the highest wind power density were observed in March while in Koohrang was seen in January.Keywords: Chaharmahal, Bakhtiari province, the one, seventh power law, Weibull distribution, Wind energy, Wind power density -
شناخت نواحی مستعد پدیده زمین لغزش و رتبه بندی آنها به عنوان یک مخاطره عمده در مناطق کوهستانی ایران را می توان یکی از گام های اولیه در برنامه ریزی های توسعه ای و عمرانی دانست. در مقاله حاضر وضعیت زمین لغزش های استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از مدل های TOPSIS و AHP مورد ارزیابی قرار گرفت. در این روش ها گزینه های مورد نظر را شهرستان های استان (شهرکرد، کوهرنگ، فارسان، بروجن، اردل و لردگان) و معیارهای موثر را نیز شیب، کاربری اراضی، سازندهای زمین شناسی، ارتفاع، تراکم آبراهه ها، بارش سالانه و فاصله از جاده تشکیل می دهند. پس از تهیه لایه های اطلاعاتی مورد نیاز در محیط GIS و امتیازدهی به هر کدام از معیارهای موثر، در نهایت نتایج بکارگیری مدل های مذکور نشان می دهد که عامل زمین شناسی با وزن تقریبی 2669/0 مهم ترین و شاخص تراکم آبراهه ها با وزن تقریبی 0192/0 کم اهمیت ترین معیارها می باشند. همچنین بررسی وضعیت پتانسیل رخداد زمین لغزش در محدوده مورد مطالعه، حاکی از وجود تفاوت در نتایج بدست آمده از بکارگیری مدل های AHP و TOPSIS است. تفاوت مذکور شرایط را برای استفاده از استراتژی های اولویت بندی (میانگین رتبه ها، بردا و کپ لند)، با ترکیب نتایج حاصل از مدل های AHP و TOPSIS فراهم کرد. نتایج به دست آمده از این امر نشان دهنده وجود بیشترین پتانسیل رخداد این پدیده طبیعی در شهرستان های اردل، کوهرنگ و فارسان و کمترین پتانسیل در شهرستان بروجن می باشد.
کلید واژگان: زمین لغزش, AHP, TOPSIS, استراتژی های اولویت بندی, چهارمحال و بختیاریRecognizing talented areas of landslide phenomenon and ranking them as a main hazard in mountainous areas of Iran can be regarded as one of the primary steps in expansive and developing planning. In the present article the conditions of landslide in Chaharmahal Va Bakhtiari province are assessed by using TOPSIS and AHP models. In these methods the regarded choices are the townships of the province (Shahrekord, Koohrag, Farsan, Boroujen, Ardal and Lordegan) and the effective criterions are slope, the application of lands, geology components, height, water way's compression, annual precipitation and the distance from the road. After preparing necessary information layers in GIS area and giving mark to any effective criterions, the result of using mentioned models finally shows that the geology agent with the approximate weight of 0/2669 is the most important criterion and the compression index of water ways with the approximate weight of about 0/0192 is the least important criterion. Also checking the potential condition of landslide occurrence in the studied area indicates the difference between the application of AHP and TOPSIS models. The mentioned difference prepared the condition for using prioritizing strategies (the average of ranks, Borda and Kopeland) by combining the results from TOPSIS and AHP models. Results show the most occurrence potential in Ardal, Koohrang, Farsan townships and the least one in Boroujen township.Keywords: landslide, AHP, TOPSIS, priority strategies, Chaharmahal Va Bakhtiari
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.