جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "اقتصاد کلان" در نشریات گروه "اقتصاد"
تکرار جستجوی کلیدواژه «اقتصاد کلان» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
تاثیر سیاست های مالی بر متغیرهای کلان اقتصادی ایران: شواهدی از الگوی خود رگرسیون برداری ساختاری بیزی
براساس برخی دیدگاه های رایج در اقتصاد کلان سیاست های مالی می تواند در متغیرهای کلان اقتصاد ها و دستیابی به اهداف اقتصاد کلان موثر باشد. تا چند دهه گذشته بیشتر از ابزار های سیاست پولی برای این منظور استفاده می شد، اما از زمان آغاز بحران مالی جهانی سال 2008م. علاقه مندی مجددی به استفاده از سیاست های مالی به عنوان ابزاری تثبیت کننده به وجود آمده است. در مطالعات قبلی پیامد های اقتصاد کلان هزینه ها و درآمدهای دولت و تاثیرات آن ها بر ساختار کلی اقتصادی با روش های مختلف تجربی درمورد چندین کشور و هم چنین ایران بررسی شده است؛ اما در این مقاله، به دور از مطالعات قبلی، اثر گذاری سیاست های مالی در اقتصاد ایران با استفاده از روش جدید خود رگرسیون برداری ساختاری بیزی (B-SVAR) طی بازه زمانی 1383 فصل اول تا 1398 فصل چهارم با پیشین های مینسوتا در نرم افزار متلب مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجا که این روش اطلاعات قبلی را در تخمین لحاظ می کند، این روش در مقایسه با سایر مدل های VAR قادر به برآورد واقعی تر است. یافته های تحقیق نشان می دهد که هزینه و درآمد (مالیات بر درآمد) دولت تاثیر محدودی بر متغیرهای اقتصاد کلان دارد که شامل تولید نا خالص داخلی، تورم، مصرف بخش خصوصی، مالیات بر درآمد و سرمایه گذاری کل و بخش مسکن است. هم چنین تاثیر بخش خصوصی بر نوسانات تولید در این الگو تایید نشد.
کلید واژگان: سیاست مالی, B-SVAR, اقتصاد کلان, رویکرد بیزینAccording to some common views in macroeconomics, fiscal policy can be effective in stabilizing the economy and achieving macroeconomic goals. The past few decades have seen the widespread use of monetary policy tools for this purpose. Since the onset of the global financial crisis in 2008, there has been a renewed interest in using fiscal policy as a stabilizing tool. The macroeconomic implications of government expenditures and revenues and their effects on the overall economic structure have been studied by various empirical methods in several countries as well as in Iran. In this paper, far from previous studies, the issue has been implemented using Bayesian structural vector autoregression (B-SVAR). Because this method takes the previous information into account, the B-SVAR method is able to make more accurate estimates than other VAR models. Empirical findings show that government spending and income (income tax) have a limited effect on macroeconomic variables, including GDP, inflation, private sector consumption, income tax and total investment, and in the housing sector. Also, the impact of the private sector on production fluctuations in this model was not confirmed.
Keywords: Fiscal Policy, B-SVAR, Macroeconomics, Bayesian Approach -
با توجه به اهمیت مدیریت ریسک اعتباری در بانک ها و اثرات آن در مدیریت بانکی و موسسات مالی و لزوم یافتن نوع اثرا و مدت آن بر حوزه بانکداری، این مقاله به نحوه پاسخ ریسک اعتباری به شوک های ارزی، تورمی و مخارج دولتی در ایران می پردازد. تغییرات ریسک اعتباری بانک های منتخب در نظام بانکی جمهوری اسلامی ایران به صورت سالیانه طی دوره 1396-1385 مورد مطالعه قرار گرفته است. در این پژوهش با استفاده از روش تخمینی پنل ور (p-var) و بررسی توابع عکس العمل آنی (IRF) به بررسی موضوع پرداخته شده است. با توجه به وجود متغیرهای کلان اقتصادی مختلف و شوک های آن ها با توجه به اهمیت نرخ ارز، تورم و مخارج دولتی، این سه فاکتور به عنوان شوک های مورد مطالعه بر روی ریسک اعتباری انتخاب گردید. نتایج حاصل از برآورد تحقیقات نشان می دهد که ریسک اعتباری بانک ها به طور معناداری از محیط کلان اقتصادی اثر می گیرد؛ به طوری که با شوک مثبت تورمی، شوک مثبت نرخ ارز و شوک مخارج دولت ریسک اعتباری بانک ها کاهش می یابند.
کلید واژگان: اقتصاد کلان, پنل ور, ریسک اعتباری, شوک تورمی, شوک نرخ ارزGiven the importance of credit risk management in banks and its effects on banking management and financial institutions and the need to find the type of effect and duration on the field of banking, this article examines how credit risk responds to currency shocks, inflation and government spending in Iran. Pay Changes in credit risk of selected banks in the banking system of the Islamic Republic of Iran have been studied annually during the period 2006-2020. In this research, the subject has been investigated using the panel-based estimation method (p-var) and the instantaneous reaction functions (IRF). Due to the existence of various macroeconomic variables and their shocks due to the importance of exchange rates, inflation and government spending, these three factors were selected as the shocks studied on credit risk. The results of research estimates show that banks' credit risk is significantly affected by the macroeconomic environment; With a positive inflation shock, a positive exchange rate shock and a government spending shock, banks' credit risk is reduced.
Keywords: Credit Risk, Monetary Section, Macroeconomic, Shocks, PVAR Approach -
کاهش بیکاری به عنوان یکی از شاخص های کلیدی ارزیابی اقتصاد کشورها همواره کانون توجه اقتصاددان و سیاستمداران کشورها بوده-است. در دهه های اخیر و با گسترش رویکرد نهادگرایی جدید، حکمرانی خوب و اجزای آن به عنوان یکی از عوامل مهم اثرگذار بر استراتژی توسعه کشورها و کنترل بیکاری مورد توجه قرار گرفته است. از این رو هدف اصلی در این مطالعه، بررسی اثر حکمرانی خوب بر بیکاری در کشورهای منتخب صادرکننده نفت می باشد. در این راستا؛ اثر شاخص های حکمرانی خوب بر بیکاری در کشورهای منتخب عضو سازمان اوپک با بکارگیری روش حداقل مربعات معمولی اصلاح شده (FMOLS) مورد بررسی قرارگرفت. داده های مورد استفاده در این پژوهش داده های سالیانه مستخرج از سازمان ها و پایگاه های معتبر علمی برای دوره زمانی 2002 تا 2021 است. با توجه به همبستگی شدید بین شاخص های حکمرانی خوب و به منظور جلوگیری از بروز مشکلات ناشی از هم خطی چندگانه، با بکارگیری روش تجزیه مولفه اصلی (PCA)، مولفه های اصلی حکمرانی استخراج گردید و اولین مولفه ی اصلی (〖PC〗_1) به عنوان پروکسی ابعاد مختلف حکمرانی وارد الگو شد. نتایج حاصل از برآورد مدل نشان داد که اولین مولفه اصلی حکمرانی تاثیر منفی و معناداری بر بیکاری در این گروه از کشورها دارد، بدین معنا که بهبود وضعیت حکمرانی می تواند زمینه کاهش بیکاری در کشور های عضو اوپک را فراهم آورد. هم چنین، نرخ بهره به عنوان یکی از متغیرهای کلان اثرگذار بر بیکاری وارد شده در الگو، تاثیر مثبت و معناداری بر بیکاری دارد.
کلید واژگان: اقتصاد کلان, بیکاری, حداقل مربعات معمولی کاملا اصلاح شده (FMOLS), حکمرانی خوب, روش تجزیه مولفه اصلی (PCA)Reduction of unemployment as one of the key indicators of economic evaluation of countries has always been the focus of attention of economists and politicians of countries. In recent decades and with the expansion of the new institutionalism approach, good governance and its components have been considered as one of the important factors affecting the development strategy of countries and unemployment control. Therefore, the main goal of this study is to investigate the effect of good governance on unemployment in selected oil exporting countries. In this regard; The effect of good governance indicators on unemployment in selected OPEC member countries was investigated by using the Modified Ordinary Least Squares (FMOLS) method. The data used in this research are annual data extracted from reliable scientific organizations and databases for the period from 2002 to 2021. Considering the strong correlation between good governance indicators and in order to prevent problems caused by multiple collinearity, by using the principal component analysis (PCA) method, the main governance components were extracted and the first principal component ( PC〗_1) was included in the model as a proxy for different dimensions of governance. The results of the estimation of the model showed that the first main component of governance has a negative and significant effect on unemployment in this group of countries, which means that improving the governance situation can provide the basis for reducing unemployment in OPEC member countries. Also, the interest rate, as one of the macro variables affecting unemployment entered in the model, has a positive and significant effect on unemployment.
Keywords: Macroeconomics, Unemployment, Fully Modified Ordinary Least Square(FMOLS), Good Governance, Principal Component Analysis (PCA) -
شرایط اقتصاد کلان در راه اندازی، عملکرد، توسعه و پایداری کسب و کارها دارای اهمیت است. برخی مفاهیم مرتبط با شرایط اقتصادی اثرگذار بر فعالیت های کارآفرینی شامل شرایط رکود و رونق اقتصادی، سطح تورم، سیاست های پولی و اعتباری، سیاست های مالی و هزینه های دولت، و بی ثباتی اقتصادی است. تغییر شرایط اقتصادی ممکن است باعث تغییرات تصمیم گیری در شروع یا ادامه کسب و کارها شود. بنابراین، آگاهی از ارتباط بین فعالیتهای کارآفرینی و عملکرد اقتصاد کلان برای محققان و سیاستگذاران کارآفرینی اجتناب ناپذیر است. در این مطالعه، به منظور بررسی عوامل محیطی کلان بر توسعه و پایداری فعالیت های کارآفرینانه از داده های 20 کشور درحال توسعه طی سال های 2009-2019 استفاده شده است. با استفاده از داده های پانل و روش گشتاورهای تعمیم یافته در داده های پانل رابطه بین متغیرها تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که هزینه های دولت در بخش آموزش، و میزان اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی اثر مثبت و قابل ملاحظه ای بر شاخص کارآفرینی دارد. در حالی که رشد اقتصادی رابطه معنی داری با میزان کارآفرینی ندارد. همچنین، سطح تورم و نرخ بهره اثر مثبت بر شاخص کارآفرینی دارد، به طوری که از دیدگاه کارآفرینان وجود نقدینگی و افزایش .تقاضا و نیز عرضه بیشتر منابع مالی به کاهش هزینه های آن ها ارجحیت دارد.کلید واژگان: اقتصاد کلان, کارآفرینی, اعتبارات مالی, تورم, سیاست های دولتMacroeconomic conditions are important in the start-up, performance, development and sustainability of businesses. Some concepts related to economic conditions affecting entrepreneurial activities include economic recession and boom conditions, inflation level, monetary and credit policies, financial policies and government expenses, and economic instability. Changes in economic conditions may cause changes in decision-making in starting or continuing businesses. Therefore, awareness of the relationship between entrepreneurial activities and macroeconomic performance is inevitable for entrepreneurship researchers and policy makers. In this study, in order to investigate economic environment factors on the development and sustainability of entrepreneurial activities, the data of 20 developing countries during the years 2009-2019 have been used. Using panel data and the method of generalized moments in panel data, the relationship between variables was analyzed. The results of the research show that government expenditures in the education sector and the amount of credits granted to the private sector have a significant and positive effect on the entrepreneurship index. While economic growth has no significant relationship with the level of entrepreneurship. Also, the level of inflation and interest rate has a positive effect on the entrepreneurship index, so that from the point of view of entrepreneurs, the presence of liquidity and increased demand, as well as the supply of more financial resources, is preferable to reducing their costs.Keywords: Macroeconomics, Entrepreneurship, Financial Credits, Inflation, Government Policies
-
هدف اصلی این تحقیق طراحی شاخص عملکرد اقتصادی - انرژی - زیست محیطی «تری ای پی آی»[1] برای اقتصاد ایران با تعمیم روش شناسی خراموف و لی (2013) و ارزیابی نحوه اثرگذاری متغیرهای تحقیق روی شاخص ترکیبی عملکرد طی دوره زمانی 1991 تا 2021 در قالب مدل پارامترهای زمان - متغیر است. متغیرهای شاخص ترکیبی شامل نرخ تورم، نرخ بیکاری، رشد اقتصادی، نسبت کسری بودجه به تولید ناخالص داخلی و تغییرات شدت انرژی و شدت انتشار دی اکسیدکربن است. شاخص عملکرد طراحی شده به صورت وزنی و غیر وزنی محاسبه شده و با فیلتر هودریک - پرسکات جزء روند از جزء سیکلی تفکیک و وقایع نگاری مربوط به نقاط حداکثر و حداقل شاخص انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد، روند بلندمدت شاخص عملکرد در بازه بین اعداد 35 تا 60 درصد قرار دارد که به طور متوسط نسبت به عدد مبنای شاخص (100 درصد) اختلاف قابل توجهی دارد. وقایع نگاری نقاط حداکثر و حداقل شاخص نشان می دهد، ضعیف ترین عملکرد براساس شاخص ترکیبی مربوط به دوره های اجرای سیاست تعدیل ساختاری (سال 1994 و 1995)، دور اول اعمال تحریم های اقتصادی (2012) و تشدید تحریم های اقتصادی در دور اخیر تحریم ها (سال 2019) و بهترین عملکرد مربوط به دو دوره ثبات نسبی متغیرهای اقتصاد کلان (سال 2000) و دوره زمانی اجرایی شدن توافق برجام (سال 2016) است. نتایج حاصل از کاربرد مدل پارامترهای زمان - متغیر نشان می دهد، طی دوره زمانی پس از سال 2011 تا سال 2021، بیشترین ضریب تاثیر منفی بر روی شاخص عملکرد طراحی شده را متغیر نسبت کسری بودجه به تولید ناخالص داخلی داشته است.کلید واژگان: شاخص عملکرد, مدل TVP, اقتصاد کلان, ثبات اقتصادی, اقتصاد ایرانThe main goal of this research is to design a composite economic-energy-environmental performance index (3EPI) for Iran's economy by generalizing the methodology of Khramov and Lee (2013) as well as evaluating the effect of variables on the composite performance index during the period from 1991 to 2021 using a time-varying parameters model (TVP). The 3EPI index is calculated in a weighted and unweighted form, and the trend is separated from the cyclic with the Hodrick-Prescott filter. The findings show that the long-term trend of the 3EPI index is in the range between 35 and 60 percent, which is significantly different from the base number of the index (i.e. 100 percent). The chronicle of the index shows that the worst performance is related to the implementation period of the structural adjustment policy (1994 and 1995), the first round of economic sanctions (2012), and the intensification of economic sanctions in the latest round of sanctions (2019). The best performance is related to the two periods of the relative stability of macroeconomic variables and the period of implementation of the JCPOA agreement. The results of the application of the TVP model show that, from 2011 to 2021, the variable of the budget deficit to GDP ratio had the most significant negative impact on Iran’s 3EPI performance indexKeywords: Performance index, TVP model, Macroeconomics, economic stability, Iran's economy, Inflation rate
-
نشریه اقتصاد مالی، پیاپی 64 (پاییز 1402)، صص 291 -318
پیش بینی و درک روشن از رفتار یک پدیده نقش عمده ای در اتخاذ راهبردها و تصمیم گیری ها دارد. توسعه همه جانبه و تعمیق بازار سرمایه به عنوان موتور محرکه توسعه اقتصادی، نیازمند اعتماد عمومی مشارکت کنندگان به کارایی و درستی آن در تعیین قیمت عادلانه اوراق بهادار است. از سوی دیگر، پیش بینی ارزش شرکت، نوسانات قیمت یا بازدهی سهام اهمیت زیادی در انتخاب پرتفوی، مدیریت دارایی ها و حتی قیمتگذاری سهام شرکت هایی که تازه وارد بورس می شوند، دارد. در این پژوهش با استفاده از داده های 159 شرکت طی دوره زمانی 10 ساله شامل 1399-1390 و عوامل موثر بر ارزش شرکت شامل نسبتهای مالی، سازوکارهای راهبری شرکتی، عوامل اقتصاد کلان و بازار سهام اقدام به پیش بینی ارزش شرکت شده است. در این پژوهش از دو ساختار روش یادگیری عمیق شامل GRU و BLSTM جهت ارزیابی بهتر استفاده می شود. نتایج حاصل از بررسی داده های گردآوری شده با استفاده از تکنیک های یادگیری عمیق، بیانگر آن بود که مدل ترکیبی با مقدار خطای RMSE کمتری نسبت به مدل GRU ارزش شرکت را پیش بینی کرده است
کلید واژگان: ارزش شرکت, نسبت مالی, حاکمیت شرکتی, اقتصاد کلان, بازار سهام, یادگیری عمیقPrediction and clear understanding of the behavior of a phenomenon plays a major role in adopting strategies and decisions. All-round development and deepening of the capital market as the driving engine of economic development requires the public trust of participants in its efficiency and correctness in determining the fair price of securities. On the other hand, predicting company value, price fluctuations, or stock returns is very important in portfolio selection, asset management, and even stock pricing of newly listed companies.In this research, using the data of 159 companies during a 10-year period including 2011-2020 and the factors affecting the company's value, including financial ratios, corporate governance mechanisms, macroeconomic factors, and the stock market, the company's value has been predicted. In this research, two structures of deep learning methods including GRU and BLSTM are used for better evaluation. The results of examining the data collected using deep learning techniques indicated that the combined model with a lower RMSE error than the GRU model predicted the value of the company.
Keywords: company value, financial ratio, Corporate Governance, Macroeconomics, Stock market, deep learning -
طی سالیان اخیر انواع مدرنی از پول های الکترونیکی در سرتاسر جهان ظهور و بروز پیدا کرده است. پول های جدید کارکردهای متنوعی را در خود دارند که توسعه ی این کارکردها، جنبه های مختلف کاربردی حاکمیت پول ملی را (بویژه در عرصه مبادلات و سیاستگذاری پولی) تهدید می کند. به همین دلیل بانک های مرکزی درصدد توسعه ی رمزپول های برآمدند که هم کارکردهای پول دیجیتالی خصوصی را به همراه داشته باشد و هم حاکمیت پول ملی حفظ شود. بر این اساس، در کشورهای مختلف رمزپول های بانک مرکزی (پول دیجیتال بانک مرکزی) به صورت آزمایشی در حال پیاده سازی یا مطالعه هستند. در این مطالعه نیز اثر انتشار رمز پول بانک مرکزی بر اقتصاد کلان در ایران با اتکاء به تحلیل داده های ناشی از مصاحبه ها و پرسش نامه ها بررسی شده است.نتایج نشان داد رمز پول بانک مرکزی می تواند در بهبود وضعیت متغیرهای اسمی-پولی اقتصاد موثر واقع شود. بهبود کارایی ابزارهای سیاست های پولی، بهبود بسترهای سیاستگذاری پولی شامل بازار بین بانکی، بهبود بسترهای انتقال مکانیسم های پولی شامل سیستم پرداخت و بهبود اصابت به هدف تامین مالی (بهبود سرمایه گذاری) از جمله آثار مثبت انتشار رمز پول بانک مرکزی هستند.
کلید واژگان: رمز پول بانک مرکزی, اقتصاد کلان, هزینه مبادله, رشد اقتصادی, پول دیجیتالIn recent years, the advent and development of new forms of e-currencies has threatened national currencies issued by central banks (which perform various functions on terms of exchanges and monetary policy). In view of the foregoing, Central Banks are trying to develop cryptocurrencies that perform both the functions of decentralized digital currencies whilst preserving the sovereignty of the national currencies. Various Cases of this effort are currently being trialed or studied on an experimental basis in many countries. This study investigates the effects wrought by the issuance of digital currencies by the Central Bank on the macro economy of Iran. For this purpose, the methodology of this paper relies on the analysis of data from interviews and questionnaires.The results obtained indicate that the issuance of digital currencies by central banks can be effective in improving the nominal-monetary variables of the economy. Furthermore, among the other positive effects of the issuance of digital currencies include; enhancing the efficiency of monetary policy tools; increasing the efficacy of monetary policy platforms such as the interbank lending markets; improving monetary transfer mechanisms such as the payment system, improving the efficiency of financing and investment.
Keywords: Central Bank Digital Currency, Macroeconomics, Transaction Cost, Economic Growth, Digital Money -
شرایط اقتصاد کلان در راه اندازی، عملکرد، توسعه و پایداری کسب و کارها دارای اهمیت است. برخی مفاهیم مرتبط با شرایط اقتصادی اثر گذار بر فعالیت های کارآفرینی شامل شرایط رکود و رونق اقتصادی، سطح تورم، سیاست های پولی و اعتباری، سیاست های مالی و هزینه های دولت، و بی ثباتی اقتصادی است. تغییر شرایط اقتصادی ممکن است باعث تغییرات تصمیم گیری در شروع یا ادامه کسب و کارها شود. بنابراین، آگاهی از ارتباط بین فعالیتهای کارآفرینی و عملکرد اقتصاد کلان برای محققان و سیاستگذاران کارآفرینی اجتناب ناپذیر است. در این مطالعه، به منظور بررسی عوامل محیطی کلان بر توسعه و پایداری فعالیت های کارآفرینانه از داده های 20 کشور درحال توسعه طی سال های 2009-2019 استفاده شده است. با استفاده از داده های پانل و روش گشتاورهای تعمیم یافته در داده های پانل رابطه بین متغیرها تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که هزینه های دولت در بخش آموزش، و میزان اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی اثر مثبت و قابل ملاحظه ای بر شاخص کارآفرینی دارد. در حالی که رشد اقتصادی رابطه معنی داری با میزان کارآفرینی ندارد. همچنین، سطح تورم و نرخ بهره اثر مثبت بر شاخص کارآفرینی دارد، به طوری که از دیدگاه کارآفرینان وجود نقدینگی و افزایش تقاضا و نیز عرضه بیشتر منابع مالی به کاهش هزینه های آن ها ارجحیت داردکلید واژگان: اقتصاد کلان, کارآفرینی, اعتبارات مالی, تورم, سیاست های دولتMacroeconomic conditions are important in the start-up, performance, development and sustainability of businesses. Some concepts related to economic conditions affecting entrepreneurial activities include economic recession and boom conditions, inflation level, monetary and credit policies, financial policies and government expenses, and economic instability. Changes in economic conditions may cause changes in decision-making in starting or continuing businesses. Therefore, awareness of the relationship between entrepreneurial activities and macroeconomic performance is inevitable for entrepreneurship researchers and policy makers. In this study, in order to investigate economic environment factors on the development and sustainability of entrepreneurial activities, the data of 20 developing countries during the years 2009-2019 have been used. Using panel data and the method of generalized moments in panel data, the relationship between variables was analyzed. The results of the research show that government expenditures in the education sector and the amount of credits granted to the private sector have a significant and positive effect on the entrepreneurship index. While economic growth has no significant relationship with the level of entrepreneurship. Also, the level of inflation and interest rate has a positive effect on the entrepreneurship index, so that from the point of view of entrepreneurs, the presence of liquidity and increased demand, as well as the supply of more financial resources, is preferable to reducing their costs.Keywords: Macroeconomics, Entrepreneurship, financial credits, Inflation, Government Policies
-
پدیده بیکاری یکی از معضلات عمده اقتصادی- اجتماعی است که به طور مستقیم و غیرمستقیم متاثر از سبک حکمرانی است. از اواسط دهه 1990 تحت تاثیر گسترش ادبیات نهادگرایی جدید و توصیه های نهادهای بین المللی، حکمرانی و اجزای آن به عنوان عوامل تعیین کننده مهم در استراتژی توسعه کشورها و کنترل نرخ بیکاری مطرح شد. براساس نظریه نهادگرایی جدید فساد علت اصلی بیکاری و بسیاری از مشکلات اقتصادی در کشورها است. هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه پویا بین فساد و بیکاری در کشورهای عضو اوپک در دوره زمانی 2005 تا 2019 می باشد. برای این منظور در این پژوهش از روش گشتاور تعمیم یافته سیستمی (SGMM) استفاده می شود. نتایج نشان می دهد که کنترل فساد می تواند نقش موثری در کاهش نرخ بیکاری داشته باشد. همچنین شاخص ثبات سیاسی بر نرخ بیکاری تاثیر منفی و معناداری دارد. به این معنا که کاهش بی ثباتی های سیاسی و کنترل بیشتر حاکمیت بر رویدادهای سیاسی می تواند منجر به کاهش نرخ بیکاری در کشورهای عضو اوپک شود.کلید واژگان: کنترل فساد, بیکاری, متغیرهای نهادی, اقتصاد کلانThe phenomenon of unemployment is one of the major socio-economic problems that is directly and indirectly affected by the way of governance. Since the mid-1990s, under the influence of the development of new institutionalism literature and the recommendations of international institutions, governance and its components were considered as main deteminants of development strategy of countries and controlling the unemployment rate. According to the theory of new institutionalism, corruption is the main cause of unemployment and many economic problems of countries. The main aim of this research is to investigate the dynamic relationship between corruption and unemployment in OPEC member states for the period from 2005 to 2019. For this purpose, the generalized moment method (SGMM) is used in this research. The results indicate that corruption control can play an effective role in reducing the unemployment rate. Also, the political stability has a negative and significant effect on the unemployment rate; In the sense that the reduction of political instabilities and more governance control over political events can lead to a reduction in the unemployment rate in OPEC member states.Keywords: Controlling Corruption, Unemployment. Institutional Variables, Macroeconomics
-
نظام بانکی به عنوان یکی از اثرگذارترین بخش های اقتصاد، با جمع آوری بخش قابل توجهی از نقدینگی موجود و هدایت آن به سمت بخش های مولد، موجب رونق و شکوفایی اقتصادی می شود. سودآوری بانک ها تابع مجموعه ای از عوامل داخلی و خارجی است که مدیریت نقدینگی مهم ترین آن ها است. بانک ها برای کسب سود، باید نقدینگی خود را به نحوی مدیریت نمایند که ضمن پاسخگویی به تعهدات خود از هدررفت فرصت های سرمایه گذاری جلوگیری نمایند. در این پژوهش با بررسی نماگرهای موثر بر مدیریت نقدینگی، شاخصی ترکیبی که معرف میزان مدیریت نقدینگی بانک است محاسبه و معرفی شد. سپس با استفاده از داده های سالانه 16 بانک در دوره زمانی (1399-1385)، اثر مدیریت نقدینگی بر سودآوری بانک ها با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته (GMM)، آرلانو-بوند دو مرحله ای بررسی شد. نتایج نشان می دهد مدیریت نقدینگی بیش ترین تاثیر مثبت را بر سودآوری بانک ها دارد به طوری که در بانک های خصوصی و نیمه دولتی، شدت این اثرگذاری بیشتر از بانک های دولتی است.
کلید واژگان: مدیریت نقدینگی, سودآوری, نظام بانکی, اقتصاد کلان, ایرانThe banking system, as one of the most effective sectors of the economy, by collecting a significant part of the available liquidity and directing it to the productive sectors, causes economic prosperity.The profitability of banks depends on a set of internal and external factors, of which liquidity management is the most important. In order to earn profit, banks must manage their liquidity in such a way as to meet their obligations and avoid wasting investment opportunities. In this research, by examining the effective indicators on liquidity management, a composite index that represents the level of bank liquidity management was calculated and introduced. Then, using the annual data of 16 banks in the period (2006-2021), the effect of liquidity management on banks' profitability was investigated using the generalized moments method (GMM), two-stage Arellano-Bond. The results show that liquidity management has the most positive effect on the profitability of banks, so that in private and semi-state banks, the intensity of this effect is greater than in state banks.
Keywords: Liquidity Management, Profitability, Bank System, Macroeconomics, Iran -
علیرغم پیشرفت اقتصاد رفتاری در حوزه اقتصاد خرد، این رویکرد در حوزه اقتصاد کلان هنوز در مراحل اولیه خود قرار دارد. این در حالی است که یکی از محورهای اساسی اهمیت اقتصاد رفتاری، بررسی و تحلیل سیستم اقتصادی در سطح کلان است. اقتصاددانان رفتاری با بهرهمندی از علوم مختلف بهدنبال ارایه تبیین صحیحتری از رفتار واقعی انسان در تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای کلان اقتصادی میباشند. این رویکرد در بسیاری از کشورها برای ارتقاء سطح سیاستگذاریهای اقتصادی استفاده میشود. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی، بهدنبال بررسی و تبیین مهمترین ظرفیتهای اقتصاد رفتاری در زمینه سیاستگذاری کلان اقتصادی بخصوص با رویکرد اقتصاد کلان اسلامی است. براساس یافتههای پژوهش، اقتصاد کلان رفتاری میتواند به بهبود مدیریت انگیزه مردم، تنظیم قواعد و اصول رفتاری و مدیریت انتخابهای مردم کمک کند. این ظرفیتها به واسطه سازگاری با آموزههای اسلامی، قابل استفاده در اقتصاد کلان اسلامی است.
کلید واژگان: اقتصاد رفتاری, اقتصاد کلان, اقتصاد اسلامی, سیاست گذاری اجتماعی -
در بسیاری از کشورهای صادر کننده نفت، درآمدهای نفتی یکی پیشران های اصلی اقتصاد به شمار می رود. با این وجود، به جهت واقعیت پایان پذیری منابع هیدروکربنی و همچنین ماهیت برونزا و نوسانی قیمت نفت در بازارهای جهانی؛ این درآمدها متغیر، نامطمین و در معرض شوک هستند. از سوی دیگر، درآمدهای نفتی که به صورت عمده از صادرات نشات می گیرد، خارج از مختصات اقتصاد داخلی بوده و این امر نیز بسته به چگونگی مدیریت جریان نقدی ارز حاصله، تاثیر به سزایی در اقتصاد این دسته از کشورها می گذارد. این ویژگی ها سبب می شود تا بخش عمده ای از شاخص های مهم اقتصادی کشورهای صادرکننده نفت به صورت بالقوه در معرض بی ثباتی باشند. در این مقاله، اثر شوک های نااطمینانی درآمدهای نفتی روی نوسانات متغیرهای کلان اقتصادی در منتخبی از کشورهای صادرکننده نفت با استفاده از رهیافت Panel-VAR طی دوره 2019-2000 مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج توابع واکنش آنی حاکی از آن است که بی ثباتی اندازه دولت، حجم نقدینگی و نرخ ارز نسبت به شوک های درآمدهای نفتی عکس العمل مثبت و بی ثباتی نرخ تورم و نرخ رشد اقتصادی در در چند دوره نخست عکس العمل مثبت و سپس عکس العمل منفی نشان می دهد.
کلید واژگان: درآمدهای نفتی, اقتصاد کلان, کشورهای منتخب صادرکننده نفت, رهیافت پانل ورIn significant part of oil-exporting countries, oil revenues are considered as one of the main drivers of the economy. However, these revenues are volatile, uncertain and subject to shocks due to exogenous nature and inherent volatility of oil prices as well as the reality of the hydrocarbon resources’ depletion. On the other hand, oil revenues are independent of the domestic economy as they are mainly derived from exports. This indicate that a significant part of the economy in these countries is exposed to potential instability, depending on the way and quality of these revenues’ management. This article examines the effect of oil revenue shocks on volatility of five macroeconomic variables, i.e. economic growth rate, inflation rate, real exchange rate, liquidity and government size, using panel var from selected oil-exporting countries over the period 2000-2019. The results show that oil instability shocks led to increase in instability of government size, liquidity and exchange rate. In addition, it first increase instability of inflation rate and economic growth rate but subsequently decrease these tow variables’ instability.
Keywords: Oil Revenues, Macroeconomics, oil exporting countries, Panel Data -
یادگیری و آموزش در طول تاریخ، نقش به سزایی در رشد و تکامل علوم بشری داشته است. مطالعه درست و آموزش کارآمد اقتصاد کلان با رویکردی اسلامی، می تواند به رشد این شاخه مهم از اقتصاد کمک نموده، تقاضا برای آن را به خصوص در جامعه های اسلامی افزایش دهد. هدف از این نوشتار، که با روش تحلیل انتقادی انجام شده، بررسی و نقد رویکردهای مطالعه و آموزش اقتصاد کلان با رویکردی اسلامی در رشته اقتصاد اسلامی است که به دنبال آن از رویکرد تطبیقی- انتقادی برای آموزش این درس در مقطع کارشناسی ارشد در شرایط گذار جامعه به سوی جامعه ایده آل اسلامی، سخن گفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نظریه اقتصاد کلان با رویکردی اسلامی، به طور کافی و موثر تبیین نشده است. و در مراکز علمی-پژوهشی و تصمیم گیری اقتصادی، تقاضای موثری برای آن وجود نداشته است. و اینکه آموزش تطبیقی - انتقادی این درس، به همراه انجام مطالعات آماری، موجب افزایش اثربخشی و تقاضای موثر برای آن می شود.
کلید واژگان: اقتصاد کلان, آموزش, روش تطبیقی, رویکرد اسلامیLearning and education throughout history has played a significant role in the growth and development of the humanities. Proper study and efficient macroeconomic education with an Islamic approach can help the growth of this important branch of economics, especially the demand for it in Islamic societies. The purpose of this article, which is done by critical analysis method, is to review and critique the approaches of studying and teaching macroeconomics with an Islamic approach, followed by a comparative-critical approach to teaching macroeconomics with an Islamic approach in the conditions of the transition of the society towards the ideal Islamic society.Findings show that the theory of macroeconomics with an Islamic approach has not been adequately and effectively explained. And in scientific-research centers and economic decision-making, there has been no effective demand for it. And that comparative-critical teaching of this course, along with conducting statistical studies, increases its effectiveness and effective demand for it.
Keywords: Macroeconomics, Education, Comparative Method, Islamic Approach -
یکی از چالش های سیاست گذاران پولی، چگونگی اتخاذ سیاست های پولی در زمان وجود پایداری تورم می باشد. پایداری تورم در واقع معیاری به منظور اندازه گیری تمایل نرخ تورم برای حفظ وضعیت موجود خود بوده و به نوعی نشان دهنده چسبندگی در آن متغیر می باشد. موضوع وجود پایداری تورم زمانی دشوارتر می گردد که در یک اقتصاد، پایداری تورم در زمان های مختلف دچار تغییر شود. از این رو در این پژوهش، شدت پایداری تورم و پویایی های آن در اقتصاد ایران با استفاده از داده های ماهانه بازه زمانی 1382:1-1399:6 و با استفاده از الگوی تعمیم یافته MS-ARFIMA مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که در رژیم با تورم پایین و نوسانات کمتر، پایداری تورم وجود دارد؛ با این حال در رژیم با تورم بالا و نوسانات زیاد، شواهدی از وجود پایداری تورم به دست نیامد. از منظر سیاست گذاری در حوزه اقتصاد پولی، این نتیجه بسیار مهم زیرا نشان می دهد که سیاست گذار می تواند با وارد کردن یک تکانه منفی، به سرعت و بدون اینکه متغیر تورم، از خود مقاومت و پایداری نشان دهد، سطح تورم را کاهش داده و آن را به مقادیر قبل تر (میانگین بلندمدت) باز گرداند. اما زمانی که شاهد تورم متوسط در اقتصاد هستیم، کاهش تورم به سادگی صورت نخواهد پذیرفت و بطور معمول نیاز به تلاش بیشتری برای کاهش آن وجود خواهد داشت. از این رو توجه به این نتایج می تواند مانع بروز ناسازگاری زمانی در اتخاذ سیاست های پولی باشد. همچنین این موضوع می تواند برای سیاست گذاران از این منظر هشدار دهنده باشد که در زمان سیاست گذاری، از اتخاذ سیاست هایی که در کوتاه مدت اثرات مثبت محدود ولی در مقابل اثرات بلندمدت منفی دارند پرهیز نمایند.کلید واژگان: اقتصاد کلان, پایداری تورم, عرضه پول, سیاست های پولی, مدل های غیرخطیOne of the challenges for monetary policymakers is how to adopt monetary policy when inflation is persistence. Inflation stability is in fact a measure of the tendency of the inflation rate to maintain its current state and in a way indicates the stickiness in the variable. The issue of inflation stability becomes more difficult when in an economy, inflation stability changes at different times. Therefore, in this study, the intensity of inflation persistence and its dynamics in the Iranian economy were examined using monthly data for the period 1383:1 -1399:6 and using the generalized MS- ARFIMA model. The results showed that in the regime with low inflation and less fluctuations, there is stability of inflation; however, in the regime with high inflation and high fluctuations, there was no evidence of inflation. From an economic and monetary policy perspective, this result is very important. In fact, these results indicate that the monetary policymaker can reduce the level of inflation and return it to its previous values (long-term average) by inflicting a negative shock, quickly and without showing the resistance variable. But when we see moderate inflation in the country's economy, the reduction of inflation will not be easy and usually there will be a need for more efforts to reduce it. Therefore, paying attention to these results can prevent the inconsistency of time in the adoption of monetary policy. It can also be a warning to policymakers to refrain from adopting policies that have limited positive effects in the short term but negative effects in the long run.Keywords: Macroeconomics, Inflation Persistence, Money Supply Monetary Policy, Nonlinear Models
-
هدف این مقاله طبقه بندی شاخص آنتروپی اقتصادی در یک مدل کلان اقتصادی است. بدین منظور، از روش توصیفی - تحلیلی و نظریه سیستم ها در یک مدل کلان اقتصادی استفاده شد. یافته ها نشان می دهد شاخص آنتروپی اقتصادی در یک مدل کلان اقتصادی به چهار بخش آنتروپی شوک، آنتروپی تنفس، آنتروپی خواب و آنتروپی زباله تقسیم بندی می شود. افزایش شاخص آنتروپی اقتصادی با توجه به بروز مشکلات کم یابی منابع زیست محیطی، امکان وقوع فاجعه ای اقتصادی محتمل تر می شود. این رخداد، نه تنها رشد اقتصادی بلکه محیط زیست به مثابه مکان زندگی را نیز با مشکلات جدی روبرو خواهد کرد. با توجه به نتایج، کاهش بی ثباتی ها و فشارهای بیرونی جهت کاهش آنتروپی شوک، تدوین قوانین مناسب برای بنگاه های تولیدی جهت کاهش آنتروپی تنفس، سیاست های مبتنی بر کاهش زباله های فیزیکی و زباله های اجتماعی جهت کاهش آنتروپی هرزروی پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: ترمودینامیک, آنتروپی اقتصادی, مدل سازی, اقتصاد فیزیک, اقتصاد کلانThe aim of this paper is the classification the economic entropy index in a macroeconomic model. Therefore, the descriptive-analytical methodology and econophysics and systems theory were used. The results show that the economic entropy was divided in four sections, shock entropy, respiration entropy, sleep entropy, and entropy of waste. Increasing the economic entropy index due to the scarcity of environmental resources, predicts the likelihood of an economic catastrophe. This will not only bring about economic growth faces serious problems, but the environment poses a serious problem as a place of residence. According to the results, reducing the instabilities and external stresses to reduce shock entropy, developing the appropriate rules for firms to reduce respiratory entropy, policies based on the reduction of physical and social waste to reduce the entropy of waste and policies for the use of production spaces that are not currently in use to reduce sleep entropy recommended.
Keywords: JEL Classification: Q43, Q53, P28, O21. Keywords: Thermodynamics, Economic entropy, Modeling, Macroeconomics, Econophysics -
در این مقاله تابع مصرف بخش خصوصی در ایران با رویکرد اقتصاد اسلامی با استفاده از روش آزمون همگرایی باند مبتنی بر مدل تصحیح خطای نامقید (UECM) طی دوره زمانی 1363−1396 برآورد شده است. در تابع تخمین زده شده، مخارج مصرف بخش خصوصی در ایران، تابعی از تولید ناخالص داخلی غیرنفتی، نسبت هزینههای مذهبی خانوار به کل هزینههای خانوار به عنوان شاخصی از ایمان افراد، تورم و نرخ سود سپردههای بانکی به عنوان سهم عرضهکنندگان وجوه در بازار مشارکت در نظر گرفته شده است. نتایج این برآورد نشان می دهد یک درصد افزایش در تولید ناخالص داخلی غیرنفتی، مخارج مصرفی بخش خصوصی را به میزان 01/1درصد افزایش میدهد و با یک درصد افزایش در نرخ تورم، مخارج مصرفی بخش خصوصی به میزان 64/0درصد کاهش مییابد. با یک درصد افزایش در شاخص ایمان افراد، میزان مصرف بخش خصوصی به میزان 16/0درصد کاهش مییابد. نتایج نشان از آن است که با افزایش ایمان افراد، از میزان مصرف آنان کاسته خواهد شد. در این مطالعه نرخ سود سپردههای بانکی مدت دار به عنوان سهم عرضهکنندگان وجوه در بازار مشارکت، تاثیر معناداری بر میزان مصرف افراد نداشت.کلید واژگان: اقتصاد کلان, اقتصاد اسلامی, مصرف بخش خصوصی, آزمون همگرایی باند, مدل تصحیح خطای نامقیدIn this study, the estimation of the private sector consumption function in Iran with the Islamic economics approach was evaluated using the Uncorrected Error Correction Model (UECM) band based convergence test (Boys, Shane & Smith, 2001) during the period of 1984-2017. Has been. In the estimated function, the consumption expenditure of the private sector in Iran, a function of non-oil GDP, the ratio of household religious expenditure to total household expenses as an indicator of people's faith, inflation and interest rates on bank deposits as a share of funds suppliers Participatory market is considered. The results of this estimate indicate that with a one-percent increase in non-oil GDP, private sector spending will increase by 1.01 percent, and with a one-percent increase in inflation, private sector spending will decrease by 0.63 percent. . With a one-percent increase in the people's faith index, private sector consumption is down 0.15 percent. The results indicate that increasing their faith will reduce their consumption. In this study, the interest rate on long-term bank deposits as a share of fund providers in the participation market did not have a significant effect on the consumption of individuals.Keywords: Macroeconomics, Islamic Economics, Private Sector Consumption, Band Convergence Test, Unclassified Error Correction Model
-
با توجه به وضعیت اقتصاد، رشد اقتصادی سال 1397 با سناریو های متفاوت حدود 6/2-تا5/5- درصد بود و برای سال 1398 حدود 5/4- تا 5/5- در صد , نرخ تورم سال 1397 حدود 31 درصد، و سال 1398 حدود 36 درصد برآورد می شود.اقتصاد ایران در سال 1398 همرا چالش های بلند مدت ،با چالش های فوری نیز مواجه است که مهم ترین آن ها: محدودیت تجارت خارجی، بی ثباتی اقتصاد کلان و رکورد اقتصادی. اگر چه تراز کردن بودجه و تحقق هزینه های اجتناب ناپذیر خود یک چالش است، که بودجه به عنوان مهم ترین سند سیاستی در راستای رفع مسایل فوق الذکر ایفا نقش می کند. جبران کل کسری بودجه دولت از کانال افزایش پایه پولی می تواند وضعیت را پیچیده تر کرده و بازار ارز و بودجه را از کنترل خارج کند. فرضیه مطرح شده در این مقاله از طریق روش تحلیل ثانویه داده های مربوط به بودجه کل کشور مورد آزمون قرار می گیرد. در واقع در این شرایط گره زدن مستقیم کسری بودجه به بانک مرکزی در حالی که با عدم اطمینان قابل توجهی در تحقق درآمد های نفتی مواجه هستیم ممکن است،بی ثباتی اقتصاد کلان را تشدید کند واقتصاد را به سمت تورم های بالا ببرد.
کلید واژگان: اقتصاد کلان, بودجه, تورم, کسری بودجه, محدودیت تجارت -
در اقتصاد ایران همواره بخشی از نیاز و تعهدات مالی دولت توسط بانک مرکزی تامین شده است. با افزایش بدهی های دولت به بانک مرکزی، سیاست پولی به صورت درون زا و هم جهت با سیاست مالی اعمال می شود. در نتیجه،کارکرد سیاست های پولی مختل شده و از اهداف تعریف شده برای آن منحرف می شود. این وضعیت پیامدهای نامطلوبی در فضای اقتصاد کلان می تواند بدنبال داشته باشد. از این رو مطالعه حاضر به بررسی پیامدهای اقتصاد کلان بدهی دولت به بانک مرکزی در ایران طی دوره ی زمانی 1395-1352 با استفاده از رویکرد SVAR پرداخته است. یافته های تجربی نشان می دهد افزایش بدهی دولت به بانک مرکزی تاثیر معناداری بر نسبت تقاضای کل بر عرضه کل، نرخ ارز حقیقی و نسبت قیمت کالاهای غیر قابل تجارت بر قابل تجارت ندارد اما به صورت معناداری، سطح عمومی قیمت ها را طی سه سال متوالی افزایش و GDP را طی دو سال متوالی کاهش می دهد. همچنین، در بلندمدت حدود 8/10 درصد تغییرات سطح عمومی قیمت ها و حدود 25/11 درصد تغییرات GDP به ازای نیروی کار شاغل توسط بدهی دولت به بانک مرکزی توضیح داده می شود. این نتایج نشان می دهد حاکمیت مالی و نظریه مالی سطح قیمت ها در مورد اقتصاد ایران صادق است.کلید واژگان: اقتصاد کلان, بدهی دولت, بانک مرکزی, حاکمیت مالی, SVARIn the Iranian economy, a part of the financial needs and liabilities of the government is always financed by the Central Bank. With an increase in the government debts to the Central Bank, monetary policy gets passive and implemented in line with fiscal policies. Consequently, the functions of the monetary policy are disrupted, and it deviates from its goals. This can have undesirable impacts on the macro-economy. So, this study aims at the macroeconomic effects of the government debts to the Central Bank in Iran during the period of 1973-2017. To this end, a SVAR model is used. The result of the research showed that the government debt to the Central Bank has had no significant effect on the ratio of aggregate demand to aggregate supply, real exchange rate and the relative price of non-tradable goods to tradable goods, but it has significantly increased the prices over a period of three years and decreased the GDP over two years. In the long run, the government debt to the Central Bank has explained 10.8 percent of variation in the general level of prices and 11.25 percent of variation in the GDP per person. These results indicate that the Fiscal Dominance and the Fiscal Theory of Price Level can account for this situation in the Iranian economy.Keywords: Macroeconomic, Government debt, Central Bank, Fiscal dominance, SVAR
-
کاهش دسترسی به خدمات سلامت و گسترش بیماری، می تواند با کاهش مشارکت نیروی کار، آثار کلان منفی را بر رشد اقتصادی و رفاه جامعه بگذارد. افزایش مخارج سلامت دولت، یکی از راه های رفع این مشکلات می باشد اما اجرای این سیاست در کنار اثرات مثبت خود، اثرات منفی نیز بر عرضه نیروی کار سایر بخش ها خواهد داشت. لذا هدف این تحقیق بررسی این اثرات با استفاده از یک مدل تعادل عمومی قابل محاسبه بر پایه ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1390 ایران است. نتایج نشان می دهند که کاهش عرضه نیروی کار به علت بیماری باعث کاهش رفاه و GDP واقعی می شود، اما پس از افزایش مخارج سلامت دولت، رفاه در کوتاه مدت و بلندمدت افزایش می یابد. با این حال اثرات بر GDP واقعی بستگی به نوع بستن بازار کار دارد به طوری که در شرایط عدم تحرک نیروی کار بخش سلامت، مقدار آن کماکان کاهش می یابد اما با تحرک کامل نیروی کار، افزایش می یابد. بر این اساس به دلیل اثرات رفاهی مثبت افزایش مخارج سلامت دولت، پیشنهاد می شود که دولت در این زمینه کماکان سرمایه گذاری بیشتری انجام دهد. همچنین برای کاهش هزینه ها و جلوگیری از کاهش GDP واقعی، لازم است تا زمینه را برای افزایش نیروی کار در بخش سلامت به گونه ای فراهم کند که عرضه نیروی کار سایر بخش ها کاهش نیابد.کلید واژگان: مخارج سلامت دولت, مدل تعادل عمومی قابل محاسبه, نیروی کار, رفاه, اقتصاد کلانReduction in the access to health care services and spread of disease can have a negative effects on the economic growth and welfare of the community by reducing the labor force participation. Increasing government health expenditures is one of the ways to overcome these problems. However, implementing this policy, along with its positive effects, will have a negative impact on the effective labor supply of other sectors. Therefore, the purpose of this study is to investigate these effects using a computable general equilibrium model based on the 2009 social accounting matrix of Iran. The results showed that illness, reduced welfare and real GDP, but increasing government health expenditures, increased welfare in the short run and long run. Although effects on real GDP depend on the closure of labor market, so that in the situation of immobile labor force of the health sector, it is decreased, but with full labor mobility, it increased. So because of the positive welfare effects of government health expenditures, it is suggested that government still more invest in this sector. Also to reducing the costs and preventing the real GDP reduction it is necessary to provide the ground to increase labor force in the health sector in such a way as to the labor supply of other activities doesn’t decrease.Keywords: Government Health Expenditures, Computable General Equilibrium, Labor Market, Welfare, Macroeconomics
-
از آنجایی که بازار سهام متاثر از سایر بازارهای هم راستا و متغیرهای کلان اقتصادی است، تاثیر این متغیرها بر رفتار فعالان بازار سرمایه نیز تاثیرگذار است. بر همین اساس در این تحقیق به بررسی وجود رفتار توده واری در سطح صنعت در بازار سهام ایران در طی دوره 1387 تا 1397 پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که به طور کلی در زمانی که بازار سرمایه در دوران کاهشی به سر می برد در تمامی صنایع منتخب رفتار توده واری وجود دارد. اما در زمان رونق این حالت رخ نداده است. همچنین تاثیر بازارهای و متغیرهای کلان اقتصادی بر رفتار توده واری در سطح صنایع مختلف متفاوت بوده است و متغیرهای مختلف رفتار متفاوتی در این شرایط ایجاد می کند.
کلید واژگان: رفتار توده ای, انحراف معیار مقطعی, بازار سهام, اقتصاد کلانThe stock market is influenced by other parallel markets and macroeconomic variables; such variables have impacts on the behavior of financial market players. Accordingly, this study first examines the existence of herding behavior among investors in the Tehran Stock Exchange (TSE). It then investigates the effects of exogenous economic variables on this industry-level behavior in the Tehran Stock Exchange (TSE) throughout 2008-2018. For this purpose, 12 different industries were studied, and the results of nonlinear regression analysis showed the existence of herding behavior in all selected industries in the bearish market. However, this is not true for the bullish market. The findings also indicate that the effects of exogenous variables are not the same in different industries.
Keywords: Mass behavior, cross-sectional deviation, stock market, macroeconomics
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.