به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « بازار نفت » در نشریات گروه « اقتصاد »

تکرار جستجوی کلیدواژه «بازار نفت» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • احمد فرهادی، مهرزاد مینوئی*، غلامرضا زمردیان
    یک مقوله تاثیرگذار در بازار سهام ایران، ریسک پذیری اقتصاد است. هنگامی که اقتصاد ایران در ریسک بیشتری قرار می گیرد چه توسط اعتراضات چه توسط احتمال جنگ شاخص بورس کاهش می یابد. هدف اصلی این مطالعه، بررسی وجود پدیده انتقال نوسان بین بازارهای ارز، سهام و طلا و نفت در طول دوره 1399-1395 با استفاده از آزمون t مشترک و رویکرد «دی سی سی گارچ» است. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 1395 تا پایان سال 1399 است. دلیل انتخاب این دوره نوسانات قابل توجه نرخ ارز، سکه، نفت و سهام بود. برای دستیابی به هدف مطالعه، ابتدا یک مطالعه توصیفی از روند قیمت سکه، نرخ ارز و شاخص های بورس و نفت در اقتصاد ایران ارایه شد و سپس همبستگی مشروط بین بازده این دارایی ها با استفاده از روش پویای همبستگی شرطی «دی سی سی گارچ» برآورد شد. همبستگی مشروط بین ارز و بازارهای سهام و همچنین سکه و بورس سهام با حرکت از یک دوره آرامش به یک دوره آشفتگی، افزایش چشمگیری داشته است. این نتایج با نتایج آزمون انتقال با استفاده از آمار آزمون t سازگار است. نتایج حاصل از مدل، وجود انتقال بین بازارهای مورد مطالعه را نشان داد و همچنین شواهدی از پدیده انتقال بین بازار ارز و طلا وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که بازار نفت به دلیل اینکه مهمترین منبع درآمد ایران است، تاثیر عمده ای در بازارهای طلا، ارز و سهام دارد.
    کلید واژگان: سرایت نوسان, بازار نفت, بازار مالی, دی سی سی گارچ}
    AHMAD FARHADI, Mehrzad Minoei *, Gholamreza Zomoridain
    A major factor in the Iranian stock market is the risk-taking of the economy. The stock index falls when the economy is at higher risk, either by protests or the possibility of war. The present study was conducted to investigate the existence of fluctuations in the currency, stock, gold, and oil markets during the period 2017-2021 using the common t-test and the DCC-GARCH approach. The statistical population includes all companies listed in the Tehran Stock Exchange during the period 2017 to the end of 2021. The period was chosen due to significant fluctuations in exchange rates, coins, oil, and stocks. To achieve the purpose of the study, first, a descriptive study of coin price trends, exchange rates, and stock and oil indices in the Iranian economy was presented and then the conditional correlation between the returns of these assets was estimated using the dynamic DCC-GARCH conditional correlation method. Conditional correlation between currency and stock markets as well as coins and stock exchanges has increased significantly from a period of calm to a period of turmoil. These results are consistent with the results of the transfer test using t-test statistics. The results showed the existence of transitions between the markets and transitions between the foreign exchange and gold markets. The results also showed that the oil market, because it is the most important source of Iran's income, has a major impact on the gold, currency, and stock markets.
    Keywords: Oscillation transmission, Oil market, Financial Market, DCC-GARCH}
  • عزیز ظاهری عبده وند*، امیر هرتمنی، سعید آقاسی
    هدف اصلی پژوهش بررسی مهاجرت حباب از بازار نفت به بورس اوراق بهادار است. در این راستا ابتدا با استفاده از روش فیلیپس و همکاران (2015) به کشف و تاریخ گذاری حباب ها در بازار نفت سنگین ایران در بازه ماهانه 2020-1980 و بازار بورس اوراق بهادار تهران در بازه 2020-2008 پرداخته شد، سپس با استفاده از روش ارایه شده توسط گومزگوندالس و همکاران (2018)، مهاجرت حباب از بازار نفت به بازار بورس اوراق بهادار تهران در بازه 2020-2008 بررسی شد. نتایج نشان داد که نفت سنگین ایران در بازه مورد بررسی 9 دوره حبابی دارد، همچنین در بازه مورد بررسی برای بازار بورس اوراق بهادار تهران نیز شش دوره حبابی مشاهده شد. یافته ها بیانگر نزدیکی حباب نهم در بازار نفت و حباب چهارم در بازار بورس اوراق بهادار تهران است لذا فرضیه مهاجرت حباب از بازار نفت به بورس اوراق بهادار تهران در این دوره مورد آزمون قرار گرفت. نتایج آزمون فرضیه، بیانگر پذیرش مهاجرت حباب از بازار نفت به بورس اوراق بهادار تهران است.
    کلید واژگان: بازار نفت, حباب نفت, بازار اوراق بهادار, حباب بازار اوراق بهادار}
    Aziz Zaheri Abdehvand *, Amir Hortamani, Saeed Aghasi
    The main purpose of this study is to investigate the migration of bubbles from the oil market to the stock exchange. First, using the method of Phillips et al. (2015), bubbles were discovered and dated in the Iranian heavy oil market in the monthly period 1980-2020 and the Tehran Stock Exchange in the period 2008-2020. Then, using the method presented by Gomez-Gonzales et al. (2018), the migration of bubbles from the oil market to the Tehran Stock Exchange in the period 2020-2008 was investigated. The results showed that Iranian heavy oil has 9 bubble cycles in the period under study. Also, six bubbles were observed in the period under review for the Tehran Stock Exchange. The findings indicate the closeness of the ninth bubble in the oil market and the fourth bubble in the Tehran Stock Exchange. The hypothesis of bubble migration from the oil market to the Tehran Stock Exchange was tested in this period. The results of the hypothesis test indicate the acceptance of bubble migration from the oil market to the Tehran Stock Exchange.
    Keywords: Oil, Bubbles, Stocks}
  • محمد جعفری*

    هم اکنون تقاضای جهانی نفت پس از پشت سر گذاشتن شوک شدید همه گیری کرونا ترمیم شده و به روند بلندمدت خود بازگشته است. احتمال شیوع سویه های جدید این همه گیری، بازار نفت را با تهدید مواجه می سازد، اما به نظر می رسد بازار نفت تا حد زیادی به همزیستی با کرونا عادت کرده است. در ترسیم چشم انداز آتی بازار جهانی نفت، 1) تولید نفت شیل در آمریکا، 2) ظرفیت رشد تولید و صادرات نفت خام عراق، 3) سیاست گذاری کشورها در راستای تامین الزامات پدیده گذار انرژی، 4) بازگشت ونزویلا به بازار نفت با تکیه بر رشد تولید نفت سنگین در بلندمدت و 5) احتمال بازگشت تولید و صادرات نفت ایران به بازار ازجمله مهم ترین نیروهای محرک و بازی گردان چشم انداز آتی بازار جهانی نفت به شمار می روند. دراین بین، نبود قطعیت درباره امکان رفع تحریم های نفتی و زمان آن نسبت به دیگر عوامل فوق بیشتر است. در راستای ارتقای امنیت انرژی و امنیت اقتصادی کشورمان، راهبردهای 1) حفظ مهم ترین مشتری نفتی کشور (چین) در هر دو سناریوی رفع و عدم رفع تحریم ها، 2) کاربست دیپلماسی فعال انرژی برای بازیابی بازارهای هدف با رفع احتمالی تحریم های نفتی، 3) وابسته نکردن فعالیت های اقتصادی به حصول توافق به دلیل هزینه های فراوان معلق نگهداشتن اقتصاد و 4) جهت دهی به سیاست های اقتصادی در راستای متنوع سازی بیشتر اقتصاد و کاهش وابستگی درآمدهای دولت به نفت، پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: بازار نفت, کرونا, چشم انداز, بازیگران انرژی}
  • ناهید بهاروند*، اسمعیل ابونوری، وحید فرزام

    هدف از پژوهش حاضر بررسی پویایی رژیم ها و اثرات سرریز بین بازارهای نفت، ارز و سهام در اقتصاد ایران با استفاده از روش مارکوف- سوییچینگ خود توضیح برداری در بازه زمانی فروردین ماه سال 1380 تا اردیبهشت ماه سال 1396 است. نتایج این مطالعه حاکی از آن است که در دو مدل مورد بررسی، اقتصاد ایران دارای دو رژیم رکود و رونق می باشد که رژیم رکود پایدارتر از رژیم رونق است. نتایج حاصل از برآورد مدل اول نشان می دهد که در رژیم رکود میان بازارهای نفت و ارز و هم چنین بازارهای نفت و سهام رابطه ی علی دوطرفه وجود دارد که در خلاف جهت همدیگر حرکت کرده اند و نیز رابطه ی علی یک طرفه از بازار ارز به بازار سهام وجود دارد. اما در رژیم رونق، میان بازارهای نفت و سهام یک رابطه ی علی دو طرفه وجود دارد که در خلاف جهت همدیگر حرکت کرده اند و یک رابطه ی علی یک طرفه از بازار نفت به بازار ارز و یک رابطه ی علی یک طرفه از بازار ارز به بازار سهام وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از برآورد مدل دوم نشان می دهد که در رژیم رکود میان بازارهای نفت و ارز یک رابطه علی یک طرفه از بازار نفت به ارز وجود دارد. نتایج دیگر نشان می دهد که در رژیم رونق میان بازارهای نفت و ارز یک رابطه علی دو طرفه وجود دارد که در خلاف جهت همدیگر حرکت کرده اند و یک رابطه علی یک طرفه از بازار نفت به بازار سهام وجود دارد. هم چنین، یک رابطه علی یک طرفه از بازار ارز به بازار سهام وجود دارد. به طور کلی نتایج گویای آن است که ارتباط میان بازارها از رژیمی به رژیم دیگر متفاوت است.

    کلید واژگان: پویایی رژیم ها, بازار نفت, بازار ارز, بازار سهام, مدل مارکوف- سوئیچینگ خود توضیح برداری}
  • عبدالحمید معرفی محمدی*، هادی امیری، اسحاق قاسمی

    چگونگی رفتار عربستان همواره یکی از مسایل مهم پیش روی نه تنها ایران بلکه سایر کشورهای صادرکننده و مصرف کننده نفت بوده است. اضافه ظرفیت در تولید نفت این امکان را برای این کشور فراهم می کند که در دوران عادی  و آشفتگی  در بازار نفت رفتاری متفاوت از سایر اعضاء اوپک مثل ایران از خود نشان دهد. در این مقاله، رفتار صادرات عربستان سعودی با استفاده از داده های فصلی 2000 تا 2018 بررسی شده است. بدین منظور با تعدیل مدل خطی گریفین (1985 ،Griffin) و استفاده از روش خود رگرسیون با وقفه های توزیعی (ARDL) رفتار صادراتی عربستان سعودی در دوران عادی و آشفتگی موردبررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که صادرات عربستان در دوران عادی همسو با "صادرات "باقی اوپک و در دوران آشفتگی در خلاف جهت باقی اوپک تغییر می یابد.این نتایج که کاملا با نتایج گریفین در تضاد قرار دارد نشان دهنده جایگاه ویژه عربستان در اوپک است..

    کلید واژگان: اوپک, بازار نفت, مدل خود رگرسیونی با وقفه های توضیحی, عربستان سعودی}
    Abdolhamid Moarefi Mohammadi *, Hadi Amiri, Issac Qasemi

    The behavior of Opec’s main exporter such as Saudi Arabia has been the most important problem of Iran and other oil importer or exporter countries. Excess capacity in oil production of Saudi Arabia let them, in respect to other OPEC's members such as Iran, have different behavior in normal and interruptions. In this paper, we use seasonal data in the 2000-2018 period. We modified griffin’s model and estimated it by the ARDL method and investigate the export’s behavior of Saudi Arabia in normal and interruptions periods. We decomposed the other OPEC variable into four different states to evaluate Saudi Arabia's responses in these states. Empirical results show that Saudi Arabia's exports in the normal periods (stability in oil markets) are coordinate and symmetric but in interruptions periods (wars, sanctions,…) is not coordinate and asymmetric with the rest of OPEC countries. also if other OPEC counties have a cumulative increase in oil exports, Saudi Arabia responds in normal and interruptions periods are symmetric (its response is equal in export quantity) but not coordinate (its response is in opposite direction, so export coefficient is negative). This negative coefficient shows that Saudi Arabia's responses in interruptions periods have a stabilizing effect on oil markets. also if other OPEC counties have a cumulative decrease in oil exports, Saudi Arabia's response in normal and interruptions periods is not only asymmetric (its response is not equal in export quantity) but also not coordinate(its response is in opposite direction, so export coefficient is negative). Here also a negative coefficient shows that Saudi Arabia's responses in interruptions periods have a stabilizing effect on oil markets. But the empirical result of griffin's model (1985) says that an export cut by other OPEC, Saudi Arabia's response to these four states is similar.

    Keywords: Oil markets, OPEC, ARDL, Saudi Arabia}
  • عاطفه تکلیف، عبدالرسول قاسمی*، علی فریدزاد، سحر اصغرزاده

    اوپک در بازارهای جهانی به ‏عنوان یک تولیدکننده نوسانی نفت خام عمل می کند و بدون شک نقش انکارناپذیری در معادلات جهانی انرژی دارد؛ به همین دلیل نیز تشخیص رفتار اوپک در زمان های مختلف از اهمیت فراوانی برخوردار است. استخراج قواعد حاکم بر تصمیمات اوپک که در رفتار اعضای آن منعکس می‏شود؛ نقش تعیین کننده ای در تبیین و پیش‏بینی سیاست‏ها و تصمیم گیری های آتی این سازمان تاثیرگذار بر بازار نفت به همراه خواهد داشت.  در این راستا تلاش خواهد شد تا در بازه زمانی سال‏های 2018 -1980، رفتار و تصمیمات اوپک با استفاده از روش استخراج قواعد مبتنی بر الگوریتم GMDH، مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد. بدین منظور از 20 متغیر اثر گذار بر میزان تولید به‏ عنوان متغیرهای مستقل (ورودی ها) شامل: به‏ کارگیری انواع قرارداد برای میادین مشترک و میادین مستقل، چگونگی انتقال فناوری، نحوه فایننس و تامین سرمایه به منظور اجرای طرح های توسعه ای و... به‏ منظور کشف قواعد مربوط به پایبندی هر یک از اعضا به تصمیمات اوپک در قالب تولید (سهمیه تولید) استفاده شده است. نتایج نشان داد که پیروی از سیاست حداکثرسازی سهم بازار و یا حداکثر سازی درآمد، عامل اصلی در عدم پایبندی اعضاء به تصمیمات متخذه می‏باشد.

    کلید واژگان: استخراج قواعد, شبکه عصبیGMDH, اوپک, رفتار و تصمیم, بازار نفت, سهمیه تولید}
    Atefeh Taklif, Abdolrasoul Ghasemi*, Ali Faridzad, Sahar Asgharzadeh

    OPEC acts as a crude oil balancing producer and is an important player in the global energy equations. It is therefore important for us to identify the norms that govern OPEC’s behavior in different time periods. Understanding these norms will help us to explain and forecast the future decisions of this influential organization on the crude market. We use information about 20 factors that impact production, such as various contract modules for joint and independent fields, transfer of technology as well as financing methods for development projects, to determine the reasons for member’s divergence from their agreed production to quotas.  Our study indicates that market share and revenue maximization policies are the key factors that lead to non-compliance of member states with their quotas.

    Keywords: Rules extraction, GMDH, OPEC, behaviour, decisions, oil market, production quota}
  • عبدالحمید معرفی محمدی*، هادی امیری، اسحاق قاسمی

    رفتار صادرکنندگان عمده نفت اوپک  که  مازاد ظرفیت دارند،  یعنی عربستان، قطر، کویت و امارات، همواره یکی از مسایل مهم پیش روی نه تنها ایران، بلکه سایر کشورهای صادرکننده و مصرف کننده نفت بوده است. اضافه ظرفیت در تولید نفت این امکان را برای این کشورها فراهم می کند که در دوران نرمال (ثبات در عرضه نفت) و آشفتگی (قطع ناگهانی عرضه یکی از اعضاء) در بازار نفت رفتاری متفاوت از سایر اعضاء اوپک مثل ایران از خود نشان دهند. در این مقاله، رفتار صادرات کشورهای هسته اوپک با استفاده از داده های فصلی 2000 تا 2018 بررسی شده است. بدین منظور با تعدیل مدل خطی گریفین و استفاده از روش خود رگرسیون با وقفه های توزیعی (ARDL) رفتار صادراتی کشورهای هسته اوپک در دوران  نرمال و آشفتگی موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که صادرات قطر در دوران نرمال همسو با صادرات "باقی اعضای اوپک" تغییر می کند یعنی با افزایش (کاهش) تقاضا برای نفت،صادرات نفت قطر همگام با "صادرات باقی اعضاء" افزایش (کاهش) می یابد. این در حالی است که در دوران آشفتگی (جنگ خلیج فارس در سال 2003، جنگ داخلی لیبی در سال 2011 و تحریم های نفتی ایران از سوی ایالات متحده آمریکا و...) که عرضه کاهش داشته، با تغییر صادرات باقی اوپک، صادرات قطر در خلاف جهت باقی اوپک تغییر نمود. همچنین نتایج به دست آمده نشان داد که رفتار کویت و امارات در دوران آشفتگی متفاوت از رفتار قطر است. درواقع صادرات کویت و امارات هم در دوران نرمال و هم در دوران آشفتگی همسو با صادرات "باقی اعضای اوپک" تغییر می کند.

    کلید واژگان: اوپک, بازار نفت, مدل خود رگرسیونی با وقفه های توضیحی, کشورهای منتخب اوپک}
    Abdolhamid Moarefi Mohammadi*, Hadi Amiri, Issac Qassemi

    The behavior of OPECchr('39')s main exporter, Saudi Arabia and OPECchr('39')s core members (Kuwait, Qatar, and UAE) are of concern to Iran and other oil importing or exporting countries. Excess oil production capacity of OPECchr('39')s core countries lets them to have different behavior in normal and exceptional periods. In this paper, we apply a modified griffin’s model to seasonal data for the 2000-2018 period to estimate production of core members using the ARDL method. Empirical results show that Qatar’s exports in the normal period are coordinated with other members but in exceptional periods (wars, sanctions,…) is not coordinated with the rest of OPEC countries. But the other OPEC  core members (Kuwait and UAE) have the same coordination in normal and exceptional periods.

    Keywords: OPEC, Oil Market, ARDL, OPEC's core}

  • مترجم: مهرداد رحمانی,علی فریدزاد

    چهل سال از وقوع بحران نفتی در سالهای 1974 - 1973 که هم زمان با ظهور یک نظام جدید در بازار جهانی نفت خام و نوسان آزاد قیمتها در واکنش متناسب به نیروهای عرضه و تقاضا بود، میگذرد. این بحران نفتی در شرایطی که قیمت نفت وارداتی در سه ماه نزدیک به چهار برابر افزایش یافت، تعمیق و باعث تعدیل های اساسی قیمت در کشورهای مصرف کننده نفت شد. در واقع، میزان غیرقابل پیش بینی بودن نوسانات قیمت نفت بستگی به آن دارد که چگونه انتظارات شکل میگیرند. در این مقاله، معیارهای جایگزین برای انتظارات قیمت نفت به صورت فرضیه هایی که توسط اقتصاددانان، سیاست گذاران، مشارکت کنندگان در بازارهای مالی و مصرف کنندگان مطرح شد، ارایه شده است. در فرضیه منطقی اقتصاد دانان، در عمل متغیرهای توضیحی یک مدل خودرگرسیون برداری (VAR) که شامل قیمت حقیقی نفت، تولید جهانی نفت خام ، فعالیت بخش حقیقی اقتصاد جهانی و تغییرات در ذخایر جهانی نفت خام میشوند، در نظر گرفته شده است. در الگوی انتظارات قیمت نفت توسط سیاستگذاران، منبع طبیعی اطلاعات در خصوص انتظارات بازار از قیمت نفت ، قیمت حاصل از قراردادهای آتی نفت بوده که در واقع ، به مشارکت کنندگان بازار اجازه میدهد به منظور خرید مقدار ثابتی نفت خام در یک تاریخ از پیش تعیین شده در آینده قیمت حال را ثابت نگه دارند. به طور کلی، اینگونه الگوی پیش بینی برای قیمتهای نفت نیز توسط صندوق بین المللی پول و بسیاری از بانکهای مرکزی دنیا انجام می پذیرد؛ اما در خصوص الگوی انتظارات قیمت نفت در بازارهای مالی، قیمتهای آتی به عنوان معیارهای اندازهگیری انتظارات بازار در شرایطی از اعتبار برخوردارخواهندبود که اگر و فقط اگر، بازده ریسک در آن قیمت ها تعدیل شوند. در عمل بازده ریسک، بر مقادیر جبرانی دلالت دارد که سرمایهگذاران در عملیات آربیتراژ از بابت پذیرش ریسک قیمتی که معامله گران تامینی در بازار آتی نفت با آن مواجه هستند، دریافت میکنند. رویکرد انتظارات قیمت مصرف کنندگان نفت، مبتنی بر قیمت حقیقی نفت است که شامل قیمت جاری نفت و پیش بینی تورم می شود؛ بنابراین ، فرض منطقی مصرفکنندگان نفت که بر مبنای آزمون و خطا استوار است، تشکیل دهنده انتظارات قیمت نفت این گروه است حتی اگر انتظاراتشان در مقایسه با الگوهای دیگر انتظارات جایگزین از دقت لازم برخوردار نباشد؛ اما تا زمانی که برای پیشبینی عوامل و بنیانهای تعیینکننده قیمت آتی نفت تلاش نشود، تغییرات تصادفی در قیمت نفت که ناشی از تغییرات غیرقابل انتظار در عرضه و تقاضای نفت است، غیرقابل اجتناب خواهدبود؛ اگر چه تمایز بین انتظارات ناهمگن قیمت نفت در خصوص اثر انتقال شوکهای نفتی از جانب عوامل اقتصادی نشاندهنده ارزش و اعتبار معنادار ویژهای است.

    کلید واژگان: بازار نفت, بحران نفتی, شوکهای عرضه و تقاضای نفت, نوسانات قیمت نفت, انتظارات قیمت نفت}
    Mehrdad Rahmani*, Ali Faridzad

    It has been 40 years since the oil crisis in 1973/1974, which also coincided with the emergence of a new regime in the global market for crude oil and free fluctuation of prices in response to the forces of supply and demand Pro rata. The crisis deepened when the price of imported oil nearly quadrupled over the course of a quarter, forcing substantial adjustments in oil consuming countries, Sui generis. Indeed, the extent to which oil price fluctuations are unexpected depends on how expectations are formed. In this context, we have demonstrated the alternative measures of oil price expectations postulated by economists, policymakers, financial market participants and consumers respectively. In economist premise, we employ per se a VAR model specification that includes the real price of oil, global crude oil production, global real economic activity, and vicissitudes in global crude oil stocks. In policymakers’ oil price expectation, the natural source of market expectation is the price of oil futures contracts, which de facto permit the market participants to lock in today a price at which to buy a fixed quantity of crude oil at a predetermined date in future. This is how the International Monetary Fund (IMF) and many Central Banks of the world may exert their expectations for the oil prices, in toto. However, in the case of financial market oil price expectations, the futures prices as measures of market expectations are valid if and only if, they will be adjusted viz-a-viz the risk premium which de jure denoted as the compensation that arbitrageurs receive for assuming the price risk faced by hedgers in the oil futures market. The consumer’s oil price expectations approach insinuates on real price of oil which prima facie consists of the current price of oil and an inflation forecast. Thus, it is the rule of thumb presumption of consumers that form their oil price expectations even if their expectations are not accurate pari passu with alternative measures of expectations. But, unless we afford to predict the future underpinning of oil price determinants, the stochastic permutation in the price of oil emanated from the unexpected shifts in oil demand or oil supply is ineludible. Though, the distinction between the heterogeneous oil price expectations across the economic agents over the transmission effect of oil price shocks bears significant axiological value, Ipso facto.

    Keywords: Oil Market, Oil Crisis, Supply of, Demand for Oil Shocks, Oil PriceFluctuations, Oil Price Expectations}
  • عباس شاکری، تیمور محمدی، محمد جعفری*
    اهمیت بازار نفت و تاثیر آن بر رشد اقتصادی کشورهای صادر کننده و مصرف کننده موجب شده تا عوامل موثر بر آن، طی مطالعات مختلف مورد بررسی قرار گیرد. بازار مالی و اجزای آن در بازار سنتی نفت نفوذ کرده و موجب تشکیل بورس های نفتی شده، از این رو، اهمیت بازارهای مالی نه به عنوان یک متغیر برون زا، بلکه به صورت یک متغیر درون زا در بازار نفت، ظهور و بروز یافته است. نتایج علمی حاصل از بررسی تاثیر نوسانات بازارهای مالی (بازار آتی ها) بر بازار معاملاتی نفت نشان می دهد تاثیرات بلندمدت بازار آتی ها بر بازار نفت در شرایط غیربحرانی، محرز است، اما در شرایط بحران، این بازارها به دلیل نگرانی از شرایط بحرانی، نگاه کوتاه مدت پیدا کرده و بازار اسپات (نقدی) بر متغیرهای آتی تاثیر می گذارد. بنابراین، پیشنهاد می شود با توجه به وابستگی کشور به درآمدهای نفتی -برای جلوگیری از تاثیر بحران های مالی جهانی بر بودجه کشور- از طریق رصد بازارهای مالی و مشارکت در بازار آتی های نفت، ضمن ایجاد پوشش ریسک، بودجه کشور را از نوسانات شدید قیمتی بازارهای بین المللی مصون داشته و با ورود هوشمندانه در فعالیت های سفته بازی ضمن بهره برداری از فرصت های احتمالی با حمایت نهادهای مالی کشور و همکاری وزارت نفت، درآمدهای سرشاری را نصیب کشور کرد.
    کلید واژگان: بحران مالی, بازار نفت, بازار آتی ها, مدل VAR}
    Abbas Shakeri, Teymour Mohammadi, Mohammad Jafari *
    The significance of oil market and its impact on economic growth in oil-exporting and oil-consuming countries has led to examination of factors affecting it in different studies. Financial market and its components have penetrated in traditional oil market and this has resulted in creation of exchanges to trade oil-related securities. Therefore, the importance of financial markets has emerged not as an exogenous variable but as an endogenous variable within the oil market. Scientific results of the research demonstrate that the long-term impact of futures markets on the oil market is definite, however during the crises, due to the concerns about complicated crisis conditions, the effective time horizon becomes short-term, and consequently it is the spot market that influences future variables. Therefore, it is suggested that, in order to prevent the impact of global financial crises on the state’s budget, we have to monitor the financial markets and also participate in oil futures market which has the advantage of generating risk coverage and ensuring the country’s budget to become secure against price fluctuations of international markets. Finally, by undertaking a wise strategy of speculation, we can take advantage of potential opportunities, if supported by domestic financial institutions and Ministry of Petroleum and, therefore, earn the country tremendous revenues.
    Keywords: financial crisis, Oil market, Futures market, VAR Model}
  • شهرام معینی*
    در پژوهش حاضر، تحلیل رفتار استخراج و صادرات نفت ایران در چارچوب عضویت در اوپک به عنوان بازیگری مهم در بازار نفت و ارائه پیشنهاد سیاستی بر این اساس در شرایط جدید مدنظر بوده است. تحلیل روابط استراتژیک، نشان می دهد که کشورهای نفتی، با توجه به مولفه های اقتصادی، دموگرافیگ و نفتی و نیاز به درآمد نفتی، تمایزاتی دارند که آنها را در قالب یک طیف بندی از کشور خرج کننده تا پس اندازکننده، با شدت تنزیل و بی صبری متفاوت، تقسیم کرده است و این گونه شناسی و چانه زنی میان این طیف، تا حد زیادی تکلیف رفتار و بازی درون اوپک را در خصوص سهمیه ها تعیین می کند. بر این اساس، پس از استخراج مدل به صورتی نوآورانه و تخمین آن برای دوره 2017-2001، نتایج نشان دهنده رابطه قوی و معنادار رفتار و شدت تنزیل کشورهای نفتی با مولفه های فوق الذکر است؛ بویژه بازار نفت با تشدید بی صبری و افزایش تمایل عمومی برای تسریع صادرات، در واکنش به ظهور نفت شیل و تغییر چشم انداز بازار نفت، مواجه است. بر این اساس، به نظر می رسد، نقش کنونی ایران در اوپک، نابهینه است و مولفه های اقتصادی، جمعیتی و نفتی کشور، همگی دال بر ضرورت اتخاذ استراتژی ارتقای ظرفیت استخراج و نرخ بازیافت توسط ایران، ضمن حفظ عضویت در اوپک است.
    کلید واژگان: بازار نفت, نفت شیل, نظریه بازی, شاخص فداکاری, بی صبری}
    Shahram Moeeni*
    The present study seeks to analyze Iran's oil extraction and export behavior within the framework of membership in OPEC as an important player in the oil market and to propose a policy for the post-sanction period. The analysis of strategic relations shows that oil economies differ in terms of the economic, demographic and petroleum components, and the need for oil revenues. Thus, these countries can be classified into two types of saver and expender, with different rates of depreciation. This typology and bargaining between the two groups largely determines the behavior of the players within OPEC. Accordingly, after designing an innovative model and estimating it during 2001-2017, the results indicate a strong and significant relationship between discount rate of oil countries with the previous components. In particular, oil market faces an increasing impatience and general tendency to accelerate oil exports in response to the emergence of shale oil and the change in oil market outlook. Accordingly, Iran's current role in OPEC seems nonoptimal, and economic, demographic and oil components indicate the need to adopt and enhance Iran's extraction capacity and recovery rates, while continuing membership in OPEC.
    Keywords: Oil Market, Shale Oil, Game Theory, Sacrifice Ratio, Impatience}
  • طاهره نوروزی فر، شهرام فتاحی*، کیومرث سهیلی
     هدف این مقاله بررسی سرایت پذیری بین بازار نفت و بازارهای مالی با استفاده از رویکرد جدید تلاطم همزمان است. در این پژوهش، تشخیص و اندازه گیری سرایت پذیری بین بازارهای مالی، همچنین سرایت پذیری بین بازار نفت و بازارهای مالی ایران مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله از داده های روزانه مربوط به سال های 1394-1388 استفاده شده که از سایت بانک مرکزی و سایت اوپک استخراج شده است. تحریم نفتی باعث کاهش همبستگی بین نوسانات بازارهای نفت و سهام در کوتاه مدت و بلندمدت و بازارهای نفت و طلا در بلندمدت شده است. همچنین، تحریم نفتی باعث افزایش همبستگی بین نوسانات بازارهای نفت و ارز، طلا و ارز، طلا و سهام، ارز و سهام در دو دوره شده است.
    کلید واژگان: بازار نفت, بازارهای مالی, سرایت پذیری, تلاطم همزمان}
    Tahereh Nowrouzifar, Shahram Fattahi *, Kiomars Sohaili
    This study tries to examine the contagion between oil and financial markets using a new method of co-volatility. In this survey, identification and measurement of contagion between financial markets, and contagion between oil and financial markets in Iran have been investigated. The daily data for the period 2009-2015 is used which has been extracted from the Central Bank and the OPEC websites. Oil sanction has caused in a reduction in correlation between stock and oil markets fluctuations in short and long-term periods and between gold and oil markets in long-term period. In addition, oil sanction has caused to an increase in correlation among the fluctuations of oil and exchange, gold and exchange, gold and stock, exchange and stock markets during the two periods.
    Keywords: Oil Market, Financial Markets, Contagion, Co-volatility}
  • محمد شریف کریمی، مریم حیدریان، شهرام دهقان جبار آبادی
    نوسانات قیمت نفت به عنوان یک متغیر برون زای قدرتمند، بسیاری از متغیرهای اقتصاد، از جمله شاخص قیمت سهام را می تواند تحت تاثیر قرار دهد. در این راستا، مطالعه حاضر در تلاش است با استفاده از مدل های گارچ چند متغیره شامل مدل بابا، انگل، کرونر و کرافت (GARCH-BEKK) بر پایه روش موجک، اثرات سرریز بین بازارهای نفت و بورس اوراق بهادار تهران را به تفکیک دوران قبل از تحریم، بعد از تحریم و بعد از برجام به صورت مقیاس های چندگانه مورد بررسی قرار دهد. در این پژوهش از داده های قیمت نفت خام اوپک و شاخص کل بازار بورس اوراق بهادار طی دوره زمانی بیست وسوم آذرماه 1387 الی نوزدهم بهمن ماه 1396 و به صورت هفتگی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، تاثیرات سرریز میان بازارها در دوره‎های زمانی متفاوت و با توجه رخدادهای اقتصادی-سیاسی متغیر است و می‎تواند یکطرفه، دوطرفه و یا اصلا وجود نداشته باشد. به طوری که در دوره اول (قبل از شروع تحریم های نفتی) به صورت یکطرفه از بازار نفت به بازار بورس، در دوره دوم (دوران تحریم) به صورت دوطرفه در کوتاه مدت و در بلندمدت یکطرفه از بازار نفت به بازار بورس بوده است و در نهایت در دوره سوم (بعد از برجام) دارای رابطه یکطرفه از بازار نفت به بازار بورس بوده است. این نتایج به وضوح به وابستگی اقتصاد ایران به نفت و اثرات آن بر بازارهای مختلف مالی از جمله بورس اوراق بهادار اشاره دارد. لذا به سیاست گذاران و سرمایه گذاران پیشنهاد می شود تصمیمات خود را براساس زمان و اتفاقات دوره انجام دهند تا از حداکثر مطلوبیت خود دور نشوند.
    کلید واژگان: اثرات سرریز, بازار نفت, بورس اوراق بهادار, موجک, GARCH-BEKK, طبقه بندی JEL : C10, E00, G}
  • مرضیه خاکستری، نوید نظری عدلی
    در سال های اخیر تحریم های گسترده ای علیه ایران توسط کشورهای غربی به خصوص آمریکا وضع شده و عمدتا حوزه انرژی و نفت ایران را هدف قرار داده است. این نوع تحریم ها تازه نبوده و ایران از زمان نهضت ملی شدن نفت با تحریم نفتی آشناست. این مقاله به بررسی اثر این تحریم ها بر روی ایران در سال های اخیر می پردازد و با استفاده از نظریه بازی ها سعی دارد استراتژی های ممکن را بررسی نماید در این راستا سه بازیکن ایران، عربستان و آمریکا تعریف شدند و مدلی برای بازی میان آنها ارائه گردید. سپس مدل ارائه شده به صورت بازی همکارانه حل شد و نقطه تعادل برای آن بدست آمد. در بازی به صورت همکارانه نتایج بدست آمده بدین صورت است که هر سه بازیکن آمریکا و عربستان و ایران استراتژی به ترتیبکاهش فشار و تحریم کمتر، کاهش فشار و همکاری و همکاری را انتخاب می کند. در انتها نیز تاثیر تحریم های نفتی بر فروش نفت ایران بررسی گردید. دیده شد که حتی با افزایش چند برابری قیمت نفت در طی این سال ها، درآمد نفتی ایران سیر نزولی داشته است.
    کلید واژگان: بازار نفت, نظریه بازی ها, تحریم, ایران}
    Marzieh Khakestari, Navid Nazari Adli
    Monetary wide range of sanctions has been established against Iran in recent years by European: :union:: and United States. These sanctions have been targeted Iran energy and oil industry. Although, these types of sanctions are not new on Iran and Iran is familiar whit them since oil nationalization movement. This paper studies these sanctions effects on Iran in recent years and tries to assess the possible strategies with game theory. In order to achieve this proposed, three players are introduced: Iran, Saudi Arabia and United States, and then a model have been established. At the following, the model was solved and Nash equilibrium obtained for each one. Each of three players, United States, Saudi Arabia and Iran choose their strategy, respectively, pressure reduction, cooperation and cooperation. At the end of this study, the impact of oil sanction on Iran's sales, has been shown. Eventually, it was seen even with great increasing in world oil prices, Iran's in come has been downward.
    Keywords: Oil Market, Game Theory, Sanction, Iran}
  • احمد جعفری صمیمی، روزبه بالونژادنوری *
    با توجه به اهمیت و جایگاه قیمت نفت در اقتصاد، هدف اصلی از پژوهش حاضر، بررسی فرضیه کارایی ضعیف در بازارهای اصلی نفت خام اوپک، برنت و WTI است. برای این منظور، از دو روش موجک ها و حرکت بروانی کسری و داده های روزانه قیمت نفت برای دوره 2003:1 – 2013:9 استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که سری زمانی قیمت نفت سبد اوپک و برنت، دارای وابستگی بلندمدت است. به این مفهوم که با توجه به این نتایج، فرضیه کارایی ضعیف در بازار نفت خام و در قیمت های سبد نفتی اوپک و برنت رد می گردد؛ اما شواهدی برای رد این فرضیه برای نفت WTI بدست نیامد. علاوه بر پیش بینی پذیری، یکی دیگر از پیامدهای وجود وابستگی بلندمدت و عدم وجود کارایی در یک سری زمانی این است که اثر یک تکانه بر قیمت نفت، به واسطه عواملی مانند بروز جنگ و یا بحران های مالی بین المللی، تا مدتی طولانی باقی خواهد ماند. بنابراین، توجه به این موارد در تعیین مخارج عمومی و سرمایه گذاری ها توسط دولت، مهم ترین پیشنهادهای این پژوهش را تشکیل می دهند.
    کلید واژگان: فرضیه کارایی ضعیف, بازار نفت, موجک ها, حرکت بروانی کسری}
    Dr. Ahmad Jafari Samimi, Roozbeh Balounejad Nouri *
    According to the importance of oil prices on the economy, the main objective of the present study was to investigate the weak form efficiency hypothesis in main crude oil markets, OPEC, WTI and Brent. For this purpose, the two method of wavelets and fractional Brown motion and daily data of oil price for period 2003:1 - 2013:9 were used. The results showed that the OPEC basket price time series and Brent have long range dependence. This means that according to these results, the hypothesis that the weak form efficiency of Brent crude oil market and the OPEC basket price will reject, but evidence for rejecting the hypothesis was not for WTI crude oil. In addition to predictability, there is another consequence of long range dependence in a time series is a shock effect on oil prices, due to factors such as war or the international financial crisis, will remain so for a long time. Thus, consideration to this instance for determination public expenditures and investments by government, constitute the most important recommendations of this study.
    Keywords: Weak form Efficiency Hypothesis, Oil Market, Wavelets, Fractional Brownian Motion}
  • مریم کشاورزیان، مهرزاد زمانی، هدی پناهی نژاد
    در ادبیات اقتصادی و مالی، ارتباط بین دلار و قیمت نفت نشان‎دهنده‎ی رابطه‎ی علیت بین این دو می‎باشد که در قالب دوره های بلند مدت و کوتاه مدت قابل بررسی است. ارتباط مذکور از بعد ساختاری از طریق تقاضا و عرضه نفت‎خام بررسی می‎شود. دیگر، در بازارهای بورس به طور متقابل اطلاعات از یک بازار به بازار دیگر نفوذ می کند. در این مقاله به منظور بررسی روابط فوق، الگوی VECM-Multivariate GARCH مورد استفاده قرار گرفته است.
    نتایج مطالعه نشان می دهد که رابطه‎ی علیت در بازار نرخ دلار آمریکا و قیمت نفت‎خام در بلندمدت، یک طرفه و از بازار ارز به بازار نفت بوده است و عکس آن صادق نمی‎باشد و علیتی وجود ندارد. از سوی دیگر ثابت شد که این رابطه‎ منفی است. به عبارت دیگر پیش بینی بلندمدت قیمت نفت‎خام و یافتن عناصری که تاثیر بلندمدت بر قیمت آن می گذارند، روند نرخ ارز دلار آمریکا از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.در مورد سرریز نوسانات و یا به عبارتی انتقال ریسک می‎توان مشاهده کرد که سر ریز از بازار نفت به ارز وجود نداشته، در صورتی که نوسانات از بازار ارز به بازار نفت سرریز شده و قسمتی از ریسک بازار نفت از بازار ارز نشات می گیرد.
    کلید واژگان: بازار نفت, نرخ ارز دلار, اثر سرریز, تلاطم قیمت}
    Maryam Keshavarziyan, Mehrzad Zamani, Hoda Panahinejad
    In economic and financial literature، the relationship between exchange rate of the US dollar and oil price is defined as a causality relationship between them which can be studied for long and short term periods. The mentioned relationship can be examined from a structural perspective by examining the demand and supply relationship for crude oil. On the other hand، information transmits reciprocally from one market to another. In order to investigate the mentioned relationships، this article has used the VECM-Multivariate GARCH method. The results of this study indicate that the causality relationship between the dollar market and crude price is unidirectional in the long term from the foreign exchange to the crude market، while there is no causality in the reverse direction. The relationship between the exchange rate of the dollar and crude prices is a negative one. Thus، while forecasting the long term price of crude and finding the elements which have long term effect on it، the trend rate of exchange of the US dollar has to be considered. In terms of the spillover effect or risk transfer، we recognize that there is no spillover effect from crude to exchange rate markets while fluctuations of exchange rate market have a spillover effect on crude markets and part of the crude oil risk comes from the volatility of the exchange rate market.
  • مهری شکاری*
    این مطالعه به بررسی ساختار آینده سازمان اوپک با مطالعه وضعیت کنونی نیروهای موجود در این سازمان و تاثیر برایند این نیروها بر عملکرد سازمان و تجزیه و تحلیل توان فعلی اعضای آن از جهات مختلف اقتصادی و سیاسی می پردازد. در این پژوهش با توجه به شرایط و توان تولید اعضا و اهمیت افزایش وابستگی به تولیدات اوپک در سال های آینده با تحلیل سیاست ها و جایگاه فعلی این سازمان به بررسی موقعیت سازمان اوپک در سه جریان تقویت، انحلال و ادامه روند می پردازد و شرایط تحقق هر سه حالت را برای آینده اوپک بیان و درنهایت به این نتیجه می رسدکه بزودی به دلیل کاهش تولیدات غیر اوپک و افزایش وابستگی به تولیدات اوپک، این سازمان می بایست برنامه های گسترش سطح تولیدات و همچنین برای بهره مندی بیشتر اعضا از قیمت های بالاتر می بایست قدرت تاثیرگذاری سیاست های سازمان اوپک بر بازار نفت طی سال های آینده با شدت بیشتری اعمال گردد.
    کلید واژگان: اوپک, عوامل درونی, بازار نفت, امنیت, قیمت نفت, ذخایر, تولید, ظرفیت مازاد, سازمان, ذخایر استراتژیک, عرضه, تقاضا}
  • علی امامی میبدی
    روند تحولات قیمت نفت خام نشان می دهد که از سال 1950 تاکنون چندین بحران شدید نفتی در سالهای مختلف 1973)، 1979، 1986، 1998، 2003، (... در بازار نفت وجود داشته است. این نوسانهای شدید قیمت نفت خام از پدیده های مهم اقتصادی و سیاسی تلقی گردیده، مناظرات و مباحثات علمی بی شماری را برانگیخته است. در یک بازار رقابتی یا انحصاری، قیمتهای واقعی متناسب با افزایش یا کاهش هزینه های نهایی تغییر می یابد و اصولا افزایش یا سقوط شدید قیمتها دور از انتظار است. آیا نظریه اقتصادی نحوه بهره برداری از منابع طبیعی پایان پذیر قادر به توضیح نوسانهای شدید قیمت نفت خام در گذشته می باشد؟ اگر بتوان به علل واقعی نوسانهای قیمت نفت خام در گذشته پی برد، ارایه تصویر واقع بینانه ای از قیمتهای نفت خام در آینده نیز امکان پذیر خواهد شد. در این مقاله مدلی بر مبنای نظریه هتلینگ (Ulph، 1984، Robinson، 1975) برای تحلیل عوامل موثر بر قیمت نفت خام مورد استفاده قرار گرفته است.
    کلید واژگان: بازار نفت, قیمت نفت, نظریه هتلینگ, اوپک}
    Ali Emami Meibodi
    The crude oil price has shown some drastic changes since 1950. In a competitive or monopoly market one would expect that the real price to rise steadily as the marginal cost rises, not to jump sharply. Is it possible to explain these large movements in the oil prices on the basis of economic theory of resource depletion? If we can understand the real reasons of the past oil price movements, we can hope to be able to foresee what may happen in the future. In this paper, the Hotelling-type model (Robinson, 1975 & Ulph, 1984) has been applied to analyse the factors effecting oil price movements.
  • سید احمدرضا جلالی نایینی، مریم کاظمی منش
    بر اساس روش هاس سنتی بهینه سازی پوشش ریسک در بازار کالاها در کارهای تجربی درجه پوشش ریسک در سطح ریسک حداقل، با شیب رگرسیون قیمت نقد روی قیمت آتی برآورد می شود. مشکل اصلی این مدل ها، در نظر نگرفتن تغییر زمانی توزیع مشترک قیمت های نقد و آتی بوده؛ عتم همبستگی کامل قیمت های نقد و آتی در دنیای واقعی، سبب تغییر نرخ بهینه پوشش ریسک در طول زمان و ظهور اطلاعات گذشته از طریق واریانس های شرطی می شود. اگر ریسک پایه تنها عامل عدم قطعیت باشد، نرخ بهینه پوشش متغیر از نسبت کوواریانس شرطی قیمت های نقد و آتی به واریانس شرطی قیمت آتی، در چارچوب مدل های ناهمسانی واریانس شرطی خود همبسته چند متغیره به دست آید.
    کلید واژگان: نرخ بهینه پوشش ریسک آتی, بازار نفت, صرف ریسک, مدل های GARCH}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال