به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « سرمایه ی انسانی » در نشریات گروه « اقتصاد »

تکرار جستجوی کلیدواژه «سرمایه ی انسانی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • احمدعلی اسدپور*

    در این پژوهش به بررسی تاثیر سرمایه انسانی، باز بودن تجاری، نرخ تورم، نرخ ارز، رابطه مبادله بر بهره وری کل عوامل پرداخته شده است. دوره زمانی مورد مطالعه 32 سال و جهت بررسی رابطه کوتاه مدت و بلندمدت از روش ARDL استفاده شده است. نتایج برآورد معادله بهره وری کل عوامل، موید این مطلب است که سرمایه انسانی، باز بودن اقتصاد و رابطه مبادله تاثیر مثبت بر بهره وری کل عوامل و متغیرهای تورم، نرخ ارز تاثیر منفی بر بهره وری کل عوامل دارد. در ضمن هرچه اقتصاد نسبت به تجارت خارجی بازتر باشد و هر چه نیروی انسانی جامعه آموزش دیده تر باشد، بهره وری کل عوامل بیشتر است.

    کلید واژگان: بهره وری کل عوامل تولید, بازبودن تجاری, سرمایه های انسانی, روش خود همبسته, وقفه های توزیعی ARDL}
    Ahmad Ali Asadpour *

    This article aims to investigate the effect of trade openness, human capital and exchange relation on total efficiency of production factors in Iran. Using time series data during 32 Years, the effect of trade openness, human capital, and exchange relation on total efficiency of production factor has been estimated through the application of auto regressive distributed lag model (ARDL). The results of the research indicate that the variables of trade openness, human capital, and exchange relation have positive effects on total efficiency of production factors. On the other hand, inflation and exchange rate have negative effects on total efficiency of production factors.

    Keywords: Total Factor Productivity, Openness, Human Capital, Auto regressive distributed lag}
  • مهدی زاهد غروی، سعید کریمی پتانلار*، زهرا (میلا) علمی، محمد تقی گیلک حکیم آبادی
    درباب اثر فساد مالی بر رشد اقتصادی نگرش های متعارضی وجود دارد. پاره ای از دانشمندان علوم انسانی، فساد مالی را پدیده ی مطلوبی دانسته اند و آن را روغن چرخ اقتصاد نامیده اند و بر این باور هستند که فساد مالی، نهادهای ضعیف اقتصادی را بهبود می بخشد و به واسطه ی آن، نرخ رشد اقتصادی افزایش می یابد. پاره ای دیگر از دانشمندان علوم انسانی، بر نامطلوب بودن فساد مالی تاکید کرده اند و آن را شن چرخ اقتصاد دانسته اند و استدلال کرده اند فساد مالی، با کند و پرهزینه و ناکارا کردن فرایند اداری و انتقال منابع کمیاب به فعالیت های غیرتولیدی، فرسایش دهنده ی رشد اقتصادی است. این مقاله، با رویکرد تخصیص استعدادها و با به کارگیری روش اقتصادسنجی دستگاه معادلات هم زمان به بررسی اثر فساد مالی بر رشد اقتصاد ایران سال های 1363 تا 1393 پرداخته است و  به این نتیجه رسیده است که فساد مالی به واسطه ی انحراف در تخصیص استعدادها، رشد اقتصاد ایران آن سال ها را کاهش داده است.
    کلید واژگان: فساد مالی, رشد اقتصادی, سرمایه ی انسانی, تخصیص استعدادها, سیستم معادلات هم زمان}
    Mehdi Zahed Gharavi, Saeed Karimipotanlar *, Zahra Mila Elmi, Mohammadtaghi Gilak Hakim Abadi Gilak Hakim Abadi
    There are numerous and conflicting views on the impact of corruption on economic growth. A number of humanities scholars have described corruption as a good phenomenon and called it the grease wheel of the economy, and they believe that financial corruption improves the weak economic institutions, and by that means , The growth rate of the economy will increase. On the other hand, some scholars have emphasized the undesirable nature of corruption and considered financial corruption as the economy's sand and argued that corruption is costly and costly, and the ineffectiveness of the administrative process and the transfer of resources to non-productive activities is eroding economic growth.This paper studies the impact of corruption on the growth of the Iranian economy from 1983 to 2014 by using the talent allocation approach and by applying the econometric method of equation system. The divergence in talent allocation has slowed the growth of the Iranian economy in of these years.
    Keywords: corruption, Economic Growth, human capital, Talent Allocation, Models with simultaneous equations}
  • امیر جباری*، مهرداد اکبرپور، زینال زینالی، نرگس مراد خانی
    عامل اجتناب از مالیات یکی از مولفه های مهم و در عین حال مبهم بر رشد اقتصادی است. افزایش اجتناب از مالیات می تواند رشد اقتصادی را با توجه به شرایط اقتصادی کشورهای مختلف تحت تاثیر مثبت و یا منفی قرار دهد. بالا رفتن میزان اجتناب از مالیات از یک سو می تواند با کاهش میزان درآمدهای دولت و کاهش سرمایه گذاری های دولتی، رشد اقتصادی را کاهش و از سویی، با افزایش درآمد قابل تصرف و سرمایه شخصی، رشد اقتصادی را افزایش دهد. در کنار این امر، وجود سرمایه های انسانی می تواند تاثیر اجتناب از مالیات و اثرات آن بر رشد اقتصادی را از نظر تئوری پیچیده تر کند. افزایش سرمایه های انسانی از یک سو می تواند با افزایش سرمایه های اجتماعی منجربه کاهش میزان اجتناب از مالیات شود و از سوی دیگر می تواند منجربه این امر شود که افراد جامعه روش هایی جدیدی را جهت اجتناب از مالیات پیدا و میزان این امر افزایش یابد. به همین دلیل، در پژوهش حاضر اثرات اجتناب از مالیات بر رشد اقتصادی با در نظرگرفتن نقش سرمایه های انسانی و با معرفی الگوی ریاضی، حل و کالیبره کردن آن مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج به دست آمده بیانگر این موضوع است که وجود اجتناب از مالیات در کنار سرمایه انسانی بر رشد اقتصادی در ایران اثر معکوس داشته که با رشد اجتناب از مالیات، رشد اقتصادی نیز کاهش می یابد.
    کلید واژگان: رشد اقتصادی, اجتناب از مالیات, کالیبراسیون, سرمایه های انسانی}
    Amir Jabbari Dr*, Mehrdad Akbarpou Mr, Zeynal Zeynali Dr, Narges Moradkhani Dr
    Tax avoidance has an ambiguous impact on economic growth, and the direction of the impact depends on the economic conditions of various countries. On the one hand, an increase in tax avoidance, through the decrease in the government revenues and its investments can negatively influence on the economic growth. On the other hand, it can lead to an increase in the imposable income and individuals saving which improve investment and economic growth. Considering the effect of human capital on the relationship between tax avoidance and economic growth complicates the relationships. Enhancement of human capital promotes social capital that reduce tax avoidance. Although the increase in human capital is coincident with learning new methods for avoiding the tax. This paper aimed to analyze the relationship between tax avoidance and economic growth by considering the effect of human capital. To do so, we introduce a mathematical model and with solving and calibrating the model analyze the relationship. The results indicate that tax avoidance inversely affects the economic growth in Iran.
    Keywords: Economic Growth, Calibration, Human Capital Accumulation, Tax Avoidance}
  • پرویز محمدزاده *، حسن عبدی، داود بهبودی، محمدباقر بهشتی
    تنها راهکار اقتصادی درمان رکود و تورم در کشور، افزایش عرضه و تولید است که از مسیر دانش، خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی می گذرد و توسعه و دوام آن باید به سرمایه گذاری در این مسیر بستگی دارد. هدف اصلی این مطالعه شناسایی عوامل تعیین کننده ی کارآفرینی در شهرک صنعتی شهید سلیمی تبریز است. اطلاعات مورد نظر از 121 فعال اقتصادی شهرک صنعتی به روش نمونه گیری تصادفی به دست آمده و سپس با استفاده از الگوهای گسسته لاجیت و پروبیت، مدل اقتصادسنجی تصریح و تخمین زده شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل نشان می دهد که سرمایه ی فیزیکی، سرمایه ی اجتماعی، منفعت انتظاری، حمایت های مالی و غیرمالی دولت، نگرش به کارآفرینی، ارزش های ذهنی و باور به خودکارآمدی، تاثیر مثبت و معنی داری بر سطح کارآفرینی داشته و متغیر سرمایه ی انسانی نیز دارای تاثیر منفی و معنی دار بر سطح کارآفرینی بوده است، به طوری که محاسبات به روش پروبیت نشان می دهد که با افزایش یک واحد سرمایه ی فیزیکی (آورده شخصی)، سرمایه ی اجتماعی، منفعت انتظاری و حمایت های مالی و غیرمالی دولت با فرض ثبات سایر شرایط و احتمال کارآفرینی در میانگین به ترتیب به میزان 64/0، 32/0، 44/1 و 059/0 واحد افزایش می یابد. بنابراین با توجه به اهمیت کارآفرینی در کشور، توصیه می شود که زمینه های تقویت متغیرهای اثرگذار بر کارآفرینی فراهم شود و در زمینه ی انباشت سرمایه ی انسانی (کیفیت تحصیلات) در کشور یک بازنگری اساسی صورت گیرد.
    کلید واژگان: کارآفرینی, سرمایه ی فیزیکی, سرمایه ی انسانی, سرمایه ی اجتماعی, مدل لاجیت و پروبیت}
    Parviz Mohammadzadeh *, Hassan Abdi, Davood Behboudi, Mohammad Bagher Beheshti
    The main purpose of this study is to investigate the effects of determinant factors on entrepreneurship level using logit and probit models in Shahid Salimi industrial town in Tabriz in 2016. The data were collected form 121 economic activist who were randomly selected from the population. The data were then analyzed using probit and logit models. The empirical results indicated that the level human capital has a negative and significant impact on entrepreneurship level. In addition, physical capital, social capital, expected benefit, financial and non-financial support of the government, attitudes, self-efficacy and subjective value have positive and significant effects on entrepreneurship level. Therefore, considering the importance of entrepreneurship in the country, promotion of variables increasing the entrepreneurship level as well as a fundamental reconsideration of the quality of education in Iran has been recommended.
    Keywords: Entrepreneurship, Physical Capital, Social capital, Human Capital, Logit, Probit Models}
  • وحید مهربانی*
    نابرابری در توزیع درآمد گاهی به صورت شکاف میان دو گروه جنسیتی ظاهر می شود. وجود شواهد کافی از این نوع نابرابری درآمدی، اقتصاددانان را به تلاش برای ریشه یابی این پدیده و اندازه گیری مقدار آن واداشته است. آنچه در این بین بسیار مورد توجه قرار می گیرد عبارت است از تفکیک سهم ناموجه از آن بخش از تفاوت درآمدی که با توانایی و بهره وری مردان و زنان توضیح داده می شود. در این مقاله تلاش شده است تا با استفاده از روش تجزیه ی بلایندر- واهوکا و داده های حاصل از یک مطالعه ی میدانی، سهم موجه و ناموجه تمایز جنسیتی درآمد بر اساس دو نمونه از مردان و زنان ساکن شهر تهران شناسایی شود. داده ها با ابزار پرسشنامه و در اواخر سال 1390 تا اوایل سال 1391 جمع آوری شده اند. یافته ها حکایت از آن دارند که در حدود 41 درصد از بیش تر بودن درآمد مردان نسبت به زنان به تفاوت در سرمایه ی انسانی مربوط می شود و در حدود 59 درصد باقیمانده سهم ناموجه است. هم چنین مشخص می شود که تحصیلات، نابرابری جنسیتی درآمد را به نفع زنان تغییر می دهد، در حالی که تجربه ی شغلی عامل مسلط در بروز نابرابری به نفع مردان است. از این رو، گسترش فرصت های آموزشی برای زنان می تواند اقدامی در جهت تعدیل نابرابری جنسیتی باشد.
    کلید واژگان: تجزیه ی بلایندر- واهوکا, نابرابری جنسیتی, درآمد, سرمایه ی انسانی}
    Vahid Mehrbani *
    Income inequality is sometimes appeared as the gap between two gender groups. Adequate observations relevant to this type of income inequality have tempted economists to find the causes of this phenomenon and measure its width. The isolation of discrimination from that part of income gap which is explained by productivity of men and women is on the focus. Identifying the portion of discrimination (unexplained) and explained earning gender gap by using Blinder-Oaxaca decomposition procedure on the basis of two samples in Tehran is the main goal of this paper. The data have been gathered by questionnaire in 2012. Findings suggest that approximately 41% of the earning gap of sexes is attributed to the difference in human capital and another 59% is related to discrimination. Additionally, work experience is the dominant cause of gender earning gap.
    Keywords: Gender Inequality, Blinder-Oaxaca Decomposition, Income, Human capital}
  • حمید رحیمیان *، سیدمحسن طباطبایی مزدآبادی، کاوه تیمورنژاد، مرتضی طاهری
    پژوهش حاضر با هدف ارائه الزامات توسعه کیفی آموزش های کارشناسان مالی و اقتصاد شهری شهرداری تهران، به آسیب شناسی دوره های آموزشی آنها پرداخته است. روش پژوهش، از نوع آمیخته اکتشافی است. در بخش کیفی، از مصاحبه های انفرادی، به تعداد 13 نفر از خبرگان مالی و اقتصاد شهری و اعضای مدیریت و راهبری آموزش شهرداری تهران، با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، استفاده شده و ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. نتیجه بخش کیفی، شناسایی آسیب های موجود دوره های آموزشی کارشناسان مالی و اقتصاد شهری شهرداری تهران در هفت محور، نیازسنجی آموزشی، اهداف آموزشی، محتوای آموزشی، مدرسان، سازماندهی آموزش، نظام ارزشیابی و مکانیزم های انگیزشی می باشد. در بخش کمی، برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته، مشتمل بر 40 گویه و در هفت محور شناسایی شده بخش کیفی، استفاده شده است. به منظور تعیین روایی پرسشنامه، از روش روایی صوری و برای تعیین پایایی، از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که میزان آن برابر با 84/0 بود. جامعه آماری، کلیه کارشناسان مالی و اقتصاد شهری شهرداری تهران است که تعداد آنها 227 نفر می باشد که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، 143 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده، انتخاب شدند. به منظور تجزیه وتحلیل آماری داده ها، از روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد. الزامات توسعه کیفی آموزش ها و میزان اهمیت آن ها مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت، راهکارهایی برای توسعه کیفی آموزش ها در گام های نیازسنجی، طراحی، اجرا و ارزشیابی دوره های آموزشی بیان شدند.
    کلید واژگان: توسعه کیفی آموزش, کارشناسان مالی و اقتصاد شهری, شهرداری تهران, سرمایه های انسانی}
    Hamid Rahimiyan *, Seyyed Mohsen Tabatabaei Mozdabadi, Kaveh Teymournejad, Morteza Taheri
    Human capital is one of the most important resources of an organization. If they are trained correctly and become capable, they can promote the organization and enhance its performance. Therefore, this research investigates the pathology of training courses aiming to present qualitative development strategies for urban economy and financial experts in Tehran Municipality. The research method is mixed exploratory. 13 financial and urban economy experts and the members of management and training center of Tehran Municipality were selected by purposive sampling and snowball methods in the qualitative section. Data collection tool was in semi-structured interview form. The result of qualitative section has been identified the existing damages in training courses of financial and urban economy experts in Tehran Municipality in seven aspects of educational need assessment, educational goals, educational content, educators, organizing education, assessment system, and motivational mechanisms. A research-made questionnaire including 40 items in seven aspects which was detected in the qualitative section was used for data collection in the quantitative section. For determining the validity and reliability of the questionnaire face validity and Cronbach’s alpha were used respectively that the amount was equal to 0.84. The population was all of the financial and urban economy experts, 227 people, in Tehran Municipality. 143 people of them were selected by using Cochran sampling formula with simple random sampling method. Descriptive and inferential statistical methods were used in order to analyze the data. Training requirements for quality development and the degree of their importance were studied. Finally, some strategies were suggested for qualitative development of training in need assessment, design, implementation, and assessment of training courses steps.
    Keywords: qualitative development of training, financial, urban economy experts, Tehran Municipality, human capital}
  • غلام رضا محمدپور*، رسول بخشی دستجردی، سمیه جعفری، هاجر اثنی عشری
    در این مطالعه با توجه به اهمیت نقش جمعیت در رشد اقتصاد، به بررسی اثر ساختار سنی جمعیت بر رشد اقتصادی کشور پرداخته شده است. برای رسیدن به نتایج تجربی از روش خودتوضیحی با وقفه های گسترده[1] استفاده شده است. دوره ی زمانی شامل سال های 1388-1345 می باشد. متغیرهای مستقل شامل درآمد سرانه، نرخ رشد جمعیت 64-15 سال، نرخ رشد جمعیت و نرخ تعداد شاغلان با تحصیلات عالی می باشند. هم چنین از شاخص امید به زندگی به عنوان متغیری که می تواند بر پس انداز، بهره وری و سرمایه ی انسانی اثرگذار باشد، به عنوان یکی دیگر از متغیرهای مستقل استفاده شده است. نتایج حاصل از تخمین مدل تجربی مطابق انتظارات تئوریکی و تجربی می باشد، به طوری که اثر نرخ رشد کلی جمعیت و نرخ رشد جمعیت فعال بر روی نرخ رشد درآمد سرانه، منفی است و بقیه ی متغیرها اثر مثبت و معنی داری بر رشد اقتصادی کشور در بلندمدت دارند.
    کلید واژگان: جمعیت, ساختار سنی جمعیت, سرمایه ی انسانی, امید به زندگی, رشد اقتصادی, خودتوضیحی با وقفه های گسترده}
    Gholamreza Mohamadpour, Rasool Bakhshi Dastjerdy, Somayeh Jaafari, Hajar Asna Ashari
    According to concern the role of population on growth of economic، in this study proceeds the study of age structure population on growth of Iran’s economic. To achieve the experimental results، period of 1966-2009 is selected and used of auto regressive distributed lag method to achieve the experimental results. Independent variables include the per capita income، population growth rates of 64-15 years، population growth rate and rate number of workers with higher education. As well as another independent variable is used the life expectancy that can be effective on savings، productivity and human capital. Experimental results of the estimation model are the theoretical and empirical expectation. So in the long-run، the effect of growth rate of overall population and growth rate of the working age population on the per capita income is negative and other variables have a positive and significant effect on economic growth.
    Keywords: Age Structure of Population, Human Capital, Economic Growth, Life Expectancy, Auto Regressive Distributed Lag Method}
  • حسین مرزبان، مهدی نجاتی
    در دهه های اخیر سرمایه گذاری مستقیم خارجی نقش مهمی در ایجاد توسعه و بهبود رشد اقتصادی کشورهای جهان داشته است. سرمایه گذاری مستقیم خارجی می تواند در کنار انتقال سرمایه، به عنوان کانالی برای انتقال فناوری های جدید به کشور میزبان عمل کند. با این حال مطالعات تجربی، نتایج متفاوتی از نظر جهت و میزان اثرگذاری سرمایه گذاری خارجی روی بهره وری بنگاه های کشور میزبان به دست می دهند. از سرمایه ی انسانی به عنوان شاخص قابلیت جذب بنگاه های داخلی در سرریز بهره وری به این بنگاه ها استفاده شده است.
    در مقاله ی حاضر با استفاده از مدل داده های ترکیبی برای تعدادی از زیرگروه های بخش صنعت، اثرات سرریز سرمایه گذاری مستقیم خارجی طی دوره ی زمانی 1386-1376 مورد آزمون قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد که وجود بنگاه های خارجی از طریق پیوندهای عمودی روی بهره وری بنگاه های داخلی، اثر مثبت و معنی داری داشته است و پیوندهای افقی بین بنگاه های داخلی و خارجی بهره وری بنگاه های داخلی را کاهش می دهد. اما با افزایش سطح سرمایه ی انسانی و هزینه های تحقیق و توسعه در بنگاه های داخلی، رفته رفته اثرات منفی پیوندهای افقی مثبت و افزایشی می شود.
    کلید واژگان: سرریز افقی و عمودی, سرمایه ی انسانی, قابلیت جذب, سرمایه گذاری مستقیم خارجی, تحقیق و توسعه}
    Hussein Marzban, Mehdii Nejati
    In recent decades, foreign direct investment (FDI) has played a vital role in economic growth of developed and developing countries. FDI brings new capital and technology to the host country beside a possibility of spillover to local firms. Hence, FDI is considered as an important channel of technology transfer. However, in empirical studies, the size and direction of effects of FDI on productivity of host country firms is in doubt. Furthermore, the absorptive capacity of domestic firms is also important in determining the direction and size of the spillover effect to the host country’s domestic firms. In this study, we examine spillover effects of FDI in a number of industry sub-sectors over the period 1997-2007, using a panel data model. Moreover, the human capital and R&D expenditures are considered as indicators of the absorptive capacity of the domestic firms. The results show that horizontal linkages between foreign and domestic firms reduce the productivity of domestic firms, while vertical linkages increase it. Gradual increase of human capital investment can reverse the negative effects of horizontal linkages.
    Keywords: I, Human capital, Vertical linkages, Horizontal linkages, Research, development, Absorptive capacity}
  • ابوالفضل جنتی مشکانی، مرتضی سامتی، رحمان خوش اخلاق، رحیم دلالی اصفهانی، مصطفی عمادزاده
    یکی از اهداف برنامه ریزان اقتصادی افزایش رشد اقتصادی در کنار افزایش بهره وری نیروی کار است. سرمایه گذاری (هزینه) بر روی آموزش می تواند این دو هدف عمده را تامین کند. هدف این پژوهش بررسی اثرات افزایش هزینه ی آموزش بر سرمایه ی انسانی و رشد اقتصادی با استفاده از یک مدل تعادل عمومی محاسبه پذیر است لذا، بر مبنای آمار و اطلاعات اقتصادی سال1380 و همچنین ماتریس حسابداری اجتماعی همین سال، سه سناریوی متفاوت برای رشد هزینه ی آموزش در نظر گرفته شده و اثرات آن بر سرمایه ی انسانی و رشد اقتصادی برآورد می شود.
    نتایج به دست آمده نشان می دهد که رشد هزینه ی آموزش بر سرمایه ی انسانی و رشد اقتصادی اثر مثبت دارد. افزایش 50 درصدی هزینه ی آموزش در دوره اول 81/3 درصد سرمایه ی انسانی را افزایش داده و به میزان 8/5 درصد به رشد اقتصادی افزوده است. در دوره ی دوم به ترتیب 4/5 درصد و 3/7درصد سرمایه ی انسانی و رشد اقتصادی را افزایش داده است. هرچند جدا کردن اثرات رشد اقتصادی در دوره ی اول، به عوامل سرمایه ی انسانی و فیزیکی، نشان از نبودن ارتباط میان سرمایه ی انسانی و رشد اقتصادی است اما دردوره ی دوم جداسازی اثرات رشد اقتصادی عوامل، نشان دهنده ی ارتباط میان رشد اقتصادی و سرمایه ی انسانی است.
    کلید واژگان: آموزش, سرمایه ی انسانی, رشد اقتصادی, مدل تعادل عمومی محاسبه پذیر}
    Abolfazl Janati Mashkani, Dr Morteza Sameti, Dr Rahman Khosh Akhlagh, Dr Rahim Dallali Esfahani, Dr Mostafa Emadzadeh
    One of the important targets of the economic planning is economic growth via enhancement of the labor productivity. In this regard, education expenditures play a crucial role. This study aims at investigating the effect of education expenditures on the level of human capital and economic growth through a computable general equilibrium approach. The data on economic variables and social accounting matrix belongs to the year 2001. Three scenarios on education expenditures are defined and their effect on human capital and economic growth are estimated. The results show that education expenditures have positive effects on economic growth and human capital. A 50% increase in education expenditures in the first period causes 3.81 and 5.8 percent increase in human capital and economic growth respectively. In the second period, the same increase in education expenditures affects human capital and economic growth positively by 5.4 and 7.3 percent respectively. Although separating the economic growth into human and physical factors in the first period shows that there is no relationship between human capital and economic growth, but in second period this separation causes a relationship between the two factors.
    Keywords: Education, Human capital, Economic growth, Computable general equilibrium model}
  • علی حسین صمدی، حسین مرزبان، کوثر اسدیان فلاحیه
    هدف اصلی این مقاله، بررسی رابطه ی علیت میان سرمایه ی اجتماعی، سرمایه ی انسانی و رشد اقتصادی در ایران طی دوره ی 1387-1350 است. برای رسیدن به این هدف از آزمون مانایی با وجود شکست ساختاری زیوت - اندریوز (1992) و همچنین آزمون علیت تودا – یوماموتو (1995) جهت بررسی مساله ی علیت استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که هرچند نتایج نسبت به انتخاب شاخص ها حساس بوده است، اما با اغلب شاخص های نماینده ی سرمایه ی اجتماعی:1- سرمایه ی انسانی علت تشکیل سرمایه ی اجتماعی است؛ 2- سرمایه ی اجتماعی و رشد اقتصادی با در نظر گرفتن نفت، رابطه ی علیت دو طرفه ای دارند؛ 3- سرمایه ی اجتماعی، علت رشد اقتصادی بدون در نظر گرفتن نفت است.
    کلید واژگان: سرمایه ی انسانی, سرمایه ی اجتماعی, رشد اقتصادی, علیت, اقتصاد ایران}
  • آزاد خانزادی*، سمیرا حیدری
    می توان تولید کل یک جامعه را حاصل انباشت و تعامل سه نوع سرمایه دانست: نخست سرمایه ی فیزیکی که از طریق بهبود در کیفیت ابزار و ماشین آلات، بهره وری نیروی کار را افزایش می دهد و از این طریق رفاه را بهبود می بخشد، دوم سرمایه ی انسانی که به شکل مهارت ها، آموزش، تعلیم و کارآموزی تحقق می یابد و سوم، سرمایه ی اجتماعی که با تسهیل، تسریع و کم هزینه ساختن مبادله های اقتصادی موجب افزایش بهره وری می شود. بر این اساس و با توجه به اهمیت افزایش بهره وری در رشد و توسعه ی اقتصادی کشور، در مطالعه ی حاضر به بررسی تاثیر متغیرهای نرخ رشد سرمایه ی ثابت ناخالص به عنوان شاخص سرمایه ی فیزیکی، نرخ باسوادی (سواد و پوشش تحصیلی) به عنوان شاخص سرمایه ی انسانی و شاخص ریسک بین-المللی کشور (ICRG) به عنوان شاخص سرمایه ی اجتماعی بر بهره وری کل عوامل تولید، با استفاده از روش ARDL و طی دوره ی زمانی 1388-1371 پرداخته شده است. بر اساس نتایج به دست آمده از برآورد مدل، سرمایه ی فیزیکی تاثیر معناداری بر بهره وری ندارد، اما سرمایه های انسانی و اجتماعی، به عنوان عواملی مهم در افزایش بهره وری، هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت تاثیر مثبت و معنی-دار بر بهره وری دارند.
    کلید واژگان: سرمایه ی انسانی, سرمایه ی فیزیکی, سرمایه ی اجتماعی, بهره وری کل عوامل تولید}
    Azad Khanzadi*, Samira Heidari
    The production of a country can be achieved by accumulation and interaction of three kinds of capital. First, physical capital through improvements in quality of tools and machinery and increases in labor productivity and thereby improve welfare, Second, human capital that will be realized in the form of skills, education and training; and Third, social capital that facilitate, expedite and reduce the cost of economic exchange and thus increase the productivity. Thus, using ARDL model for the period of 1992-2009, this paper, examines the effect of variables: growth rate of gross fixed capital as an indicator of physical capital, the rate of literacy (literacy and education coverage) as an indicator of human capital and international risk index (ICRG) as an indicator of social capital on total factor productivity. Results show that physical capital has no significant effect on productivity, but human and social capitals have positive and significant effects on productivity both in short-run and long-run.
    Keywords: Human capital, physical capital, social capital, total factor productivity, Iran}
  • محمدحسین پورکاظمی، احمد لطفی مزرعه شاهی
    مطالعه ی حاضر ضمن تشریح مدل رشد درونزای دو بخشی اوزاوا-لوکاس، که علاوه بر بخش تولید کالا و خدمات بر تولید سرمایه ی انسانی نیز تاکید دارد، به شبیه سازی مسیرهای زمانی متغیرهای کلان اقتصاد ایران تحت فروض مدل مذکور می پردازد. برای این منظور با استفاده از اصل ماکزیمم پونتری اگین به بهینه سازی پویا و حل مساله ی کنترل حداکثر سازی ارزش فعلی جریان مطلوبیت آتی عامل نمونه (ناشی از مصرف) در یک افق زمانی نامحدود با توجه به قیود موجود در تشکیل سرمایه ی فیزیکی و انسانی پرداخته و برای سیستم معادلات دیفرانسل حاصل از بهینه سازی پویایی ها، وجود و معلوم بودن وضعیت پایدار و تحلیل مسیرهای رشد هم به صورت پارامتریک و هم به صورت عددی، با توجه به مقادیر برآورد شده برای پارامترهای اقتصادی ایران، بررسی می شود. بر اساس داده های موجود اقتصاد ایران طی سال های 86- 1353، علاوه بر محاسبه ی ضرایب مختلف، مسیر زمانی GDP و سایر متغیرهای کلان شبیه سازی شده است. نتایج بیانگر آنست که متوسط نرخ رشد بلند مدت GDP واقعی روی مسیر رشد متوازن حدود 7/4% می باشد و افزایش در ضریب تکنولوژیکی بخش آموزش و کشش تولید نسبت به سرمایه ی انسانی می تواند باعث افزایش این نرخ رشد و قرار گرفتن اقتصاد روی مسیر رشد متوازن بالاتر گردد که این موضوع موید نقش و اهمیت سرمایه ی انسانی در رشد اقتصادی می باشد.
    کلید واژگان: مدل رشد اوزاوا, لوکاس, سرمایه ی انسانی, اصل ماکزیمم پونتری اگین, شبیه سازی رشد اقتصادی ایران, مسیر رشد متوازن}
    Mohammad Hossein Pourkazemi, Ahmad Lotfi
    The present paper describes the Uzawa (1965)–Lucas (1988) type two-sector model of endogenous growth, in which morover goods and services sector emphasizes also the production of human capital, as well as simulates the time paths of macro variables assuming that the Iranian economy behaves under the hypothesis of denoted model. Therefore it's practiced on dynamic optimization and solving the control problem of maximization the present value of representative agent’s flow of future utility (due consumption) in infinite horizon subject to constraints in physical and human formation using the pontryagain's maximum princliple. Then, for the differential equations system obtained, the dynamics, the existence and determinacy of the steady state, analyzing also the balanced growth paths are studied in two cases parametric and numeric with estimated values for Iranian economy. By using Iranian economy available data in period 1974-2007 various coefficients have been estimated and time paths of GDP and other variables simulated. The results of this study indicate that on the balanced growth path the real GDP annual growth rate in Iran is about 4.7%. Furthermore, an increase in technological parameter for education sector and output elasticity with respect to human capital can makes increase in this rate of growth and economy moves to the higher balanced growth path so that this subject confirms the role and importance of human capital in economic growth.
  • حمیدرضا نایبی، رضا ابراهیمی، علی اصغر آزادگان
    در این مطالعه، میزان اثرگذاری عوامل مؤثر بر رشد بهره وری کل عوامل در قالب سرمایه ی انسانی، ساختار اقتصادی، ساختار سرمایه، شدت تقاضا و پیشرفت فنی محاسبه و مورد بررسی قرار گرفته است. از مطالعات تجربی انجام شده در ایران، با استفاده از تکنیک های اقتصاد سنجی، تاثیر مثبت سرمایه ی انسانی و پیشرفت فنی (در قالب تحقیق و توسعه) بر رشد بهره وری کل عوامل حاصل شده است. اما در این مقاله با روشی متفاوت و با استفاده از روش مانده سولو به اندازه گیری میزان اثرگذاری عوامل مذکور در رشد TFP پرداخته شده است. نتایج حاصل شده از این مقاله، برای دوره ی زمانی 1370-1385، حاکی از آن است که سرمایه ی انسانی، ساختار سرمایه و شدت تقاضا بیشترین تاثیر مثبت بر رشد بهره وری کل عوامل را داشته اند. در مقابل، پیشرفت دانش فنی، اثر بازدارنده ای در رشد TFP داشته است. تغییرات ساختاری در بخش های مختلف اقتصاد کشور و عدم کارایی در تخصیص منابع در هر بخش، نیز طی این دوره ی زمانی تاثیر منفی بر رشد بهره وری کل عوامل داشته است.
    کلید واژگان: رشد بهره وری کل عوامل, سرمایه ی انسانی, ساختار اقتصادی, ساختار سرمایه, شدت تقاضا}
    H. R. Nayebi, R. Ebrahimi, A.A.Azadegan
    This study has been measured and analyzed factors influencing the Total Factor Productivity (TFP) in Iran economy. These factors were Human Capital, Economic Restructuring, Capital Structure, Demand Intensity and Technical Progress. Experimental studies using the econometrics techniques is done in Iran and it showed that, capital structure and technical progress (R&D), have a positive effect on total factor productivity. But this paper using different method i.e. Solow residual method, has been measured the effective factors on Total Factor Productivity. The results which are for the years of 1991-2006, show that human capital, capital structure and demand intensity perform the most positive impact on the total factor productivity growth. In contrast, not only the technical progress plays the role of inhibitors in the growth of TFP, but also, structural changes in different economy sectors and lack of efficiency in resource allocation in each section have a negative advantage on total factor productivity growth.
  • محمدعلی مرادی *
    این مقاله عوامل موثر بر رشد بهره وری کل عوامل تولید بازرگانی کشور را با تاکید بر سرمایه ی انسانی و فناوری، شناسایی و با استفاده از آمار سال های 1338 1383، مدل تصریح شده را تخمین می زند. از نتایج تخمین تابع تولید ارزش افزوده ی بازرگانی برای محاسبه ی سهم هر یک از عوامل تولید در ارزش افزوده ی بازرگانی کشور استفاده و رشد بهره وری کل عوامل بازرگانی محاسبه شده است. مدل رشد بهره وری در قالب مبانی نظری، شواهد تجربی و حقایق آشکار شده ی بازرگانی با تاکید بر نماگرهای سرمایه ی انسانی و فناوری، شناسایی و برآورد می شود.
    نتایج نشان می دهد با وجود نوسانات بهره وری نیروی کار بازرگانی طی دوره ی فوق و افزایش قابل ملاحظه در بعضی سال ها، کماکان سطح بهره وری کل بازرگانی در سال های پایانی دوره با سال های اول دوره برابر است. روند بهره وری سرمایه ی کل کشور و بازرگانی طی همین دوره، نزولی و با رشد منفی مواجه بوده و لذا تصویر این نماگر در بازرگانی در مقایسه با کل کشور نامناسب تر است. نوسانات ادوار تجاری تولید ناخالص داخلی و ارزش افزوده ی بازرگانی با یکدیگر هماهنگ و هم جهت هستند. این در شرایطی است که دامنه ی نوسانات ادوار تجاری ارزش افزوده ی بازرگانی بیشتر از تولید ناخالص داخلی کشور است. علاوه بر آن، نوسانات ادوار تجاری بهره وری نیروی کار، بهره وری سرمایه و بهره وری کل بازرگانی هم جهت و هماهنگ با ادوار تجاری اقتصاد کشور هستند. نتایج مدل نشان می دهد دو نماگر سرمایه ی انسانی و فناوری بر رشد بهره وری کل بازرگانی تاثیر مثبت و معناداری دارند.
    کلید واژگان: بهره وری کل عوامل, فناوری, سرمایه ی انسانی, بازرگانی, ایران}
    Mohammad Ali Moradi *
    The main purpose of this paper is to shed light on the productivity effects of human capital and technology in Iran's commerce sector. To this end, firstly some literature references are briefly described together with the effective factor of the economy focusing on the commerce sector. Thereafter, empirical models are specified and estimated using the data over the period 1959 – 2004.
    The total factor productivity growth is calculated by estimating Cobb-Douglas Production function assumes constant returns to scale, while factor shares are used as a proxy for output elasticity’s. In the production function, the dependent variable denotes the added commerce value and the explanatory variables include capital and labor force in the sector.
    The findings of this paper indicate that human capital and technology substantially increase total factor productivity growth in Iran's commerce sector. So, the flow from human capital and technology is by far the two most important determinants of commerce sector productivity growth. Human capital facilitates the realization of productivity growth in the sector. This paper has also found a significant and substantial negative relationship between inflation and total factor productivity growth in commerce sector. Thus, inflation substantially reduces the rate of productivity growth.
    Keywords: Total Factor Productivity Growth, human capital, Technology, Commerce Productivity, Iran}
  • حشمت الله عسگری، مهدی تقوی
    جریان فرار مغزها به شکل جریان انتقال سرمایه‎ی انسانی از کشورهای در حال توسعه به کشورهای توسعه یافته، سال‎هاست که توجه اقتصاددانان بین‎الملل را به خود جلب کرده است. جریان انتقال سرمایه‎ی انسانی؛ اقتصاد کشورهای مبدا و مقصد فرار مغزها را تحت تاثیر قرار خواهد. شواهد نشان می‎دهد که ییش تر مهاجرین وارد شده به کشورهای OECD، نیروی کار ماهر بوده‎اند. از این رو، در این مقاله به بررسی پیامدهای فرار مغزها از 135 کشور در حال توسعه (از جمله ایران) بر انباشت سرمایه‎ی انسانی این کشورها طی سال‎های 1990 تا 2000 پرداخته شده است. نتیجه ی مقاله نشان می دهد که جریان فرار مغزها از کشورهای در حال توسعه به 16 کشورهای عضو سازمان همکاری های اقتصادی (OECD)، انباشت سرمایه‎ی انسانی در تمام کشورهای در حال توسعه با سطوح مختلف درآمدی را به‎طور مثبت و معنی‎داری تحت تاثیر قرار می دهد. هم‎چنین کشورهای در حال توسعه از نظر سطح سرمایه‎ی انسانی در حال هم‎گرایی به وضعیت تعادلی بلندمدت خود هستند.
    کلید واژگان: سرمایه‎ی انسانی, کشورهای OECD, کشورهای در حال توسعه, هم‎گرایی شرطی, فرار مغزها}
    Recently, economists have attention to the brain drain as emigration of skilled and educated labor force from developing countries. In this case, we are dealing with one main question is: how brain drain can affect the human capital of source countries? Based on existing theories, brain drain can affect the economy of source countries in different ways such as; direct reduction of human capital, increasing of general level of education and human capital, increasing of remittance and GNP and network effects. In this research we have studies the cause and effects of brain drain phenomenon from 135 developing countries to 16 developed countries which are member of OECD since 1990 till 2004. The main result of this research is that; brain drain has a positive and significant effect on the accumulation of human capital, and regional convergence among developing countries with different income,
  • مصطفی عمادزاده، رحیم دلالی اصفهانی، سعید صمدی، فرزانه محمدی
    ضرورت توجه به سرمایه ی انسانی و سرمایه گذاری در آن، در تحلیل های اقتصادی و ادبیات مربوط به آن تا حد زیادی روشن و آشکار است. اکثر مطالعات مربوط تنها بر نقش آموزش که تاثیری مثبت بر ارتقاء بهره وری نیروی کار دارد، متمرکز شده اند. اما باید در نظر داشت که علاوه بر آموزش، تجربه و سلامت نیروی کار نیز ابعاد اصلی سرمایه ی انسانی را تشکیل می دهند. هدف مقاله ی حاضر، بررسی نقش کیفیت نیروی کار در قالب متغیرهای آموزش، تجربه و سلامت نیروی کار بر رشد اقتصادی است. در این مقاله یک تابع تولید کل بر مبنای معادله ی دستمزد مینسر و داده های 75 کشور به تفکیک سه گروه درآمدی تخمین زده شده است. تابع تولید برای دوره ی 2000-1960 با روش داده های تابلویی مورد برآورد قرار گرفته است. نتایج برآورد مدل در کشورهای با درآمد بالا حاکی از اثرگذاری مثبت و معنی دار متغیرهای آموزش، تجربه و سلامت نیروی کار و شاخص امید به زندگی بر رشد اقتصادی بوده است. در کشورهای با درآمد متوسط نیز این نتیجه تایید شده است. در کشورهای کم درآمد نیز تنها متغیرهای آموزش و تجربه ی نیروی کار بر رشد اقتصادی این گروه از کشورها موثر بوده اند.
    کلید واژگان: سرمایه ی انسانی, سلامت, کیفیت نیروی کار, رشد اقتصادی, تابع درآمد مینسر}
    Mostafa Emadzadeh, Rahim Dallali Isfahani, Saeed Samadi, Farzaneh Mohammadi
    The necessity of taking human capital and investment into account for economic analyses is clear to a large extent according to the relevant literature. Majority of the studies in this area have exclusively concentrated on the role of education with positive effect on increasing the productivity of labor. However, labor’s experience and health constitute the main part of human capital in addition to education. This research aims at the analysis of the role of the quality of labor in connection with the effect of variables of labor’s education, experience and health on economic growth. In this research, total production function has been used on the basis of Mincer Wage Equation to study 75 countries classified on the basis of income between 1960-2000 in panel data method. In high income countries, the results show a significant and positive effect of the variables of labor’s education, experience and health (proxied by life expectancy) on economic growth. The result is the same in the middle income countries. In low income countries, only the variables of labor’s education and experience have been efficient on economic growth.
  • سید کمیل طیبی، مصطفی عمادزاده، آزیتا شیخ بهایی

    در این پژوهش، تاثیر صادرات صنعتی و سرمایه ی انسانی بر بهره وری عوامل تولید و رشد اقتصادی منتخبی از کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی (OIC) طی دوره ی 2005 - 1980 با استفاده از مدل-های اقتصاد سنجی مورد مطالعه قرار گرفته است. بر اساس نتایج این تحقیق، تاثیر سرمایه ی انسانی بر بهره وری کل عوامل تولید و رشد اقتصادی، مثبت و معنی دار بوده است. همچنین، اثر ترکیبی صادرات صنعتی و سرمایه ی انسانی نیز تاثیر کاملا مثبت و معنی داری بر بهره وری عوامل تولید و رشد اقتصادی کشورهای مورد مطالعه داشته است. در مجموع، یافته های این تحقیق بر این واقعیت استوار است که به منظور افزایش صادرات صنعتی جهت رقابت در اقتصاد بین الملل و دستیابی به رشد اقتصادی بالاتر، کشورهای مورد بررسی باید به توسعه ی سرمایه ی انسانی، ارتقاء مهارت ها و تحقیق و توسعه نگاه استراتژیک داشته باشند.

    کلید واژگان: صادرات صنعت ی, سرمایه ی انسانی, بهره وری عوامل تولید, رشد اقتصادی, کشورهای عضوOIC}
    Seyed Komail Tayebi, Mostafa Emadzadeh, Azita Sheikhbahaie

    In this investigation, first the equation of food demand was estimated using an almost ideal demand system (AIDS) and the Iranian cross sectional survey of income expenditure in 2005. Because of the cross sectional form of the data, the prices were calculated as marginal or unit values. Then by applying the elasticities of food categories, nutrient elasticities were extracted using Lancaster technology of consumption. These elasticities are useful to the analysis of the effects of aid policy on food demand and nutrient consumption respectively, and show the effects of the change in one food category price or food expenditure on the availability of each nutrient. In this article, as demand equation is blocked-recursive simultaneous system and zero value is a dependent variable, we use seemingly unrelated regressions (SUR) and Tobit model.In another section, effects on demographic variables on food prices are examined. These variables are age, education, region, urban or rural and Percapita income. Results have shown that more food expenditure causes more food quality or food consumption and education, household size and other demographic variables are often effective on the quality of food.

  • محمود هوشمند، محمد علی شعبانی، اعظم ذبیحی
    در این مطالعه کشش های تولید به تفکیک عامل سرمایه ی انسانی و دیگر عوامل تولید، به منظور شناسایی اهمیت سرمایه ی انسانی در مقایسه با سرمایه ی فیزیکی بخش دولتی و بخش خصوصی برآورد شده است. بدین منظور، مدلی از سرمایه ی انسانی که منکیو، رومر و ویل (MRW) ارائه داده اند، طی دوره ی 85-1357 برای اقتصاد ایران با استفاده از روش الگوی خود بازگشت با وقفه های توزیعی (ARDL) برآورد شده است. در این تحقیق، از متوسط سال های تحصیل به عنوان شاخص سرمایه ی انسانی استفاده شده است. نتایج برآورد مدل حاکی از آن است که در کوتاه مدت و بلند مدت کشش تولید نسبت به سرمایه ی انسانی از کشش تولید نسبت به سرمایه ی فیزیکی بخش دولتی و خصوصی بیشتر است. ضریب تصحیح خطا نشان می دهد که در هر دوره 34 درصد از عدم تعادل در تولید ناخالص داخلی سرانه تعدیل شده و به سمت روند بلند مدت خود نزدیک شده است.
    کلید واژگان: رشد اقتصادی, سرمایه ی انسانی, الگوی خود بازگشت با وقفه های توزیعی}
    Mahmoud Houshmand, Mohammad Ali Shabani, Azam Zabihi
    In this article we conducted the production elasticity in separation of human capital and the other production elements to identify the importance of human capital versus physical capital in official and private sections. For this purpose, first we studied theoretical principles of the growth models and the related previous studies. Then a Human capital model presented by Mankiw-Romer and Weil was used to estimate Iran's economy during 1978-2006, by using auto regressive distributed lag (ARDL). We used the mean of the years as the human capital index. The results indicated that the rate of human capital is more than physical capital in official and private sectors in a shorttime and longtime of the production elasticity. The error turn coefficient (ETC) showed that in every period, %34 of inequality was modified in gross domestic production (GDP) and it is going towards the longtime current
  • محمدحسین مهدوی عادلی
    انسان و سرمایه های انسانی در هر جامعه از مهمترین و موثرترین عوامل در تحقیق توسعه در جهان امروز به شمار می رود و اصولا نیروی انسانی زمانی به ثروتهای انسانی تبدیل می گردد که جامعه، زمینه فراگیری آموزشها و مهارتهای مختلف را برای وی آماده نموده باشد. از طرف دیگر مهیا نمودن امکانات، برای کسب مهارتها و تخصصهای مختلف وسیله ای است در جهت جذب نیروی انسانی در فعالیتهای مختلف اقتصادی، صنعتی در جامعه، بیکاری خود سرمنشاء انحراف و سرخوردگی نسل جوان و بحرانهای اجتماعی و سیاسی در جامعه می باشد.با توجه به اهمیت مساله بیکاری و از آن مهمتر، مساله کارآفرینی و مسایل و عواملی را که می تواند انگیزه لازم در کارآفرینان استان و کشور ایجاد نماید به تفصیل تبیین نموده است.
    تحقق کارآفرینی نیازمند تحولی اساسی و نگرش به اهمیت اشتغال در مقابل سایر مولفه های اقتصادی است. پرورش افراد به عنوان کارآفرین به جای کارجو از سنین کودکی امری است حیاتی که در این مقاله به آن توجه خاص گردیده است.
    کلید واژگان: راهبرد, اشتغال, سرمایه های انسانی, فرصتهای شغلی, کارآفرین}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال