جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « liquidity volume » در نشریات گروه « اقتصاد »
تکرار جستجوی کلیدواژه «liquidity volume» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
معرفی
در زمینه اثرگذاری سیاست های پولی بر نرخ تورم، تحقیقات زیادی انجام شده که در اغلب آن ها شکست ساختاری مورد بررسی قرار نگرفته و از روش رگرسیونی با پارامتر ثابت استفاده کرده و به نتایج متفاوتی رسیدند. لوکاس (1976) معتقد است که هر تغییر در رژیم سیاستی می تواند موجب شکست ساختاری در پویایی های تورم شود و هر تحلیل سیاستی که این شکست ها را لحاظ نکند، طبیعتا اعتبار چندانی نخواهد داشت. بنابراین بررسی این موضوع که حجم نقدینگی تاثیر متفاوتی در طول زمان بر تورم دارد یا خیر، از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و استفاده از روش های جدید مدل رگرسیونی با پارامترهای متغیر در طی زمان می تواند منجر به تحلیل های سیاستی دقیق تر و در نتیجه اتخاذ تصمیمات اقتصادی درست تر شود.
متدولوژیبا توجه به اهمیت رابطه بین حجم نقدینگی و نرخ تورم در سیاست گذاری بخش پولی، بررسی این موضوع که حجم نقدینگی تاثیر متفاوتی در طول زمان بر تورم دارد یا خیر، از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و استفاده از روش های جدید مدل رگرسیونی با پارامترهای متغیر در طی زمان، می تواند منجر به تحلیل های سیاستی دقیق تر و در نتیجه اتخاذ تصمیمات اقتصادی درست تر شود. تحقیق حاضر با استفاده از مدل رگرسیونی با پارامترهای متغیر در طی زمان (TVP) و رهیافت فیلتر کالمن، به بررسی و واکنش نرخ تورم در طی زمان نسبت به متغیرهای تاثیرگذار مانند نرخ تورم دوره قبل، نرخ تورم انتظاری، نرخ تورم وارداتی، شکاف تولید و خصوصا حجم نقدینگی در دوره زمانی مورد مطالعه پرداخته است که به کارگیری تکنیک پارامتری متغیر در طی زمان از نوآوری این تحقیق محسوب شده و نتایج دقیق تری به ما می دهد.
یافته هابررسی روند تغییرات نرخ رشد نقدینگی، نرخ تورم و نرخ رشد تولید ناخالص داخلی نشان می دهد که در اغلب سال ها نرخ رشد نقدینگی اثر مثبت بر روی نرخ تورم دوره بعد داشته است. ولی در بعضی از سال ها علی رغم افزایش نرخ رشد نقدینگی، نرخ تورم دوره بعد کاهش یافته و همچنین در بعضی از سال های دیگر علی رغم کاهش نرخ رشد نقدینگی، نرخ تورم دوره بعد افزایش یافته است. که می توان گفت که در کوتاه مدت، تورم در ایران صرفا یک پدیده پولی نیست. همچنین با توجه به این که در بعضی از سال ها نرخ تورم نسبتا بالا بوده ولی در دوره بعد نرخ رشد نقدینگی افزایش یافت و یا در بعضی از سال های دیگر نرخ رشد تولید ناخالص داخلی نسبتا پایین بوده ولی در دوره بعد نرخ رشد نقدینگی کاهش یافت، می توان گفت که تغییرات نرخ رشد نقدینگی در ایران متناسب با تغییرات نرخ تورم و نرخ رشد اقتصادی نبوده و این نشان دهنده آن است که سیاست گذاری در بخش پولی نادرست بوده است.
نتیجهدر تحقیق حاضر، نتایج حاصل از تخمین مدل رگرسیون با پارامترهای متغیر در طول زمان و بررسی روند ضرایب متغیرهای توضیحی در طول زمان، نشان می دهد که این ضرایب در طول دوره زمانی مورد مطالعه ثابت نبوده و در اثر تکانه های برون زا مانند انقلاب، جنگ، شوک های قیمتی نفت، سیاست های اقتصادی اعمال شده، تحولات ساختاری، موضع گیری های سیاسی بین المللی و تحریم های اقتصادی، در طول زمان تغییر کرده اند. یعنی علاوه بر حجم نقدینگی، متغیرهای دیگری مانند نرخ تورم تاخیری، نرخ تورم انتظاری، نرخ تورم وارداتی و شکاف تولید ناخالص داخلی نیز به صورت متغیر در طی زمان بر نرخ تورم اثر می گذارند.
کلید واژگان: حجم نقدینگی, تورم, رگرسیون زمان متغیرINTRODUCTIONIn the field of the impact of monetary policy on inflation, much research has been done, in most of which structural failure has not been studied and the regression method with a fixed parameter has been used and reached different results. Lucas (1976) argues that any change in policy regime can lead to structural failures in inflation dynamics, and that any policy analysis that does not take these failures into account will naturally have little validity. Therefore, it is important to examine whether the volume of liquidity has a different effect on inflation over time and using new regression model methods with variable time parameters can lead to more accurate policy analysis and thus more accurate economic decisions.
METHODOLOGYGiven the importance of the relationship between liquidity and inflation in monetary policy, it is important to examine whether the volume of liquidity has a different effect on inflation over time and using new regression model methods with variable time parameters can lead to more accurate policy analysis and thus more accurate economic decisions.
Using a regression model with time varying parameter (TVP) and the Kalman filter approach the present study examines the reaction of the inflation rate over time to the influential variables such as the inflation rate of the previous period, the expected inflation rate, the imported inflation rate, the production gap and especially the volume of liquidity in the period under study in which the application of time-varying parametric technique is considered as an innovation of this research and gives us more accurate results.FINDINGSExamining the changes in the growth rate of liquidity, inflation rate and GDP growth rate shows that in most years, the growth rate of liquidity has a positive effect on the inflation rate of the next period. But in some years, despite the increase in the growth rate of liquidity, the inflation rate of the next period has decreased. Also, in some other years, despite the decrease in the growth rate of liquidity, the inflation rate of the next period has increased. It can be said that in short term, inflation in Iran is not just a monetary phenomenon. Also, due to the fact that in some years the inflation rate was relatively high, but in the next period, the growth rate of liquidity increased or in some other years, the GDP growth rate was relatively low, but in the next period, the liquidity growth rate decreased. It can be said that the changes in the growth rate of liquidity in Iran were not commensurate with the changes in inflation rates and economic growth rates and this shows that monetary policy has been wrong.
CONCLUSIONIn present study, the results of estimating the regression model as a variable time parameter and examining the trend of coefficients of explanatory variables over time in this study show that these coefficients have not been constant during the period under study and have changed over time due to external shocks such as revolution, war, oil price shocks, applied economic policies, structural changes, international political stances and economic sanctions. That is, in addition to the volume of liquidity, other variables such as delayed inflation rate, expected inflation rate, imported inflation rate and GDP gap also have a variable effect on inflation rate over time.
Keywords: Liquidity volume, Inflation, Variable time regression -
مطابق تئوری های مالی و پولی، نقش اصلی بانک ها در اقتصاد برای خلق نقدینگی به وسیله سپرده های نقد و ارائه آنها به صورت وام است. هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر سیستم بانکداری سایه ای بر حجم نقدینگی در ایران است. برای این منظور، داده های فصلی شده ایران طی سال های 1397-1388 با استفاده از روش خودرگرسیون برداری ساختاری (SVAR) و حداقل مربعات معمولی (OLS) تحلیل و بررسی شده است. نتایج حاصل از مدل SVAR در قالب شوک بانکداری سایه ای و تجزیه واریانس نشان می دهد که سیستم بانکداری سایه ای بر حجم نقدینگی کشور در بازه مورد بررسی تاثیر می گذارد، به طوری که اثر شوک بانکداری سایه ای بر عرضه پول و شبه پول به ترتیب در سال دوم به بیشترین مقدار خود، یعنی حدود 29.70 و 28.40 درصد رسیده و سپس روند کاهشی در پیش گرفته است. همچنین نتایج حاصل از روش حداقل مربعات معمولی نشان می دهد که بین بانکداری سایه ای و عرضه پول و شبه پول رابطه مثبت وجود دارد و ضریب همبستگی بانکداری سایه ای با عرضه پول و شبه پول به ترتیب 0.502677 و 1.043699 است. بنابراین، فعالیت های سیستم بانکداری سایه ای با ارتقای حجم پول و شبه پول که اجزای تشکیل دهنده حجم نقدینگی هستند، سبب افزایش حجم نقدینگی می شود، اما به منزله عامل اصلی افزایش حجم نقدینگی نیست.
کلید واژگان: سیستم بانکداری سایه ای, حجم نقدینگی, مدل خودرگرسیون برداری ساختاری, داده های فصلیAccording to financial and monetary theories, the main role of banks in the economy is to create liquidity through cash deposits and provide them in the form of loans. The main purpose of this study is to investigate the effect of shadow banking system on the volume of liquidity in Iran. For this purpose, Iranian quarterly data during the years 1397-1388 have been analyzed using structural vector autoregression and ordinary least squares. The results of the SVAR model in the form of shadow banking shock and analysis of variance show that the shadow banking system affects the liquidity of the country in the period under review, so that the effect of shadow banking shock on supply Money and quasi-money reached their highest levels in the second year, about 29.70 and 28.40 percent, respectively, and then began to decline. Also, the results of the ordinary least squares method show that there is a positive relationship between shadow banking and money supply and quasi-money and the correlation coefficient of shadow banking with money supply and quasi-money is 0.502677 and 1.043699, respectively. Therefore, the activities of the shadow banking system increase the volume of liquidity by promoting the volume of money and quasi-money, which are the components of the volume of liquidity.
Keywords: Shadow banking system, Liquidity volume, structural vector autoregression model, seasonal data -
با توجه به اهمیت بخش صنعت و حجم بالای فعالیت های اقتصادی بخش خدمات و نقش مهم سیاست پولی در این دو بخش و همچنین به دلیل اینکه اثرات تکانه های پولی در دوره های رکود با دوره های رونق یکسان نیست؛ لذا هدف اصلی در این پژوهش بررسی و آزمون آثار نامتقارن رشد حجم نقدینگی به عنوان نمانده سیاست پولی بر رشد ارزش افزوده بخش خدمات و صنایع ومعادن در کشورهای منتخب صادرکننده نفت می باشد. برای این منظور از روش گشتاورهای تعمیم یافته (Panel GMM) برای دوره زمانی 2002 تا2020 استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که وجود عدم تقارن در تکانه های مثبت و منفی در بخش صنایع ومعادن مورد تایید قرار نگرفت و تکانه های مثبت و منفی به یک میزان بر رشد ارزش افزوده این بخش اثرگذار هستند و میزان اثرگذاری نیز به مقدار ناچیز می باشد. وجود عدم تقارن در تکانه های مثبت و منفی در بخش خدمات مورد تایید قرار گرفت و اثرگذاری تکانه منفی بر کاهش رشد ارزش افزوده بخش خدمات بیش از اثرگذاری تکانه مثبت بر افزایش رشد ارزش افزوده بخش خدمات می باشد. در واقع بخش صنایع ومعادن کشورهای منتخب در واکنش به سیاست های نامتقارن ضعیف عمل می کند اما بخش خدمات به دلیل گستردگی آن در این کشورها واکنش بهتری نسبت به تکانه های مثبت و منفی نشان می دهد.
کلید واژگان: تکانه های مثبت و منفی, ارزش افزوده بخش خدمات و صنعت, حجم نقدینگی, روش گشتاورهای تعمیم-یافته, سیاست پولیConsidering the most important industry and the high volume of economic activities of the service sector and the role of monetary policy in these two sectors, as well as due to the activity of monetary Shocks in periods of recession and periods of prosperity.The main goal of this research is to examine and test the asymmetric effects of Monetary Policy on the added value created by services, industries, and mines in selected oil exporting countries. For this purpose, the generalized moments method (Panel GMM) has been applied for the time period from 2002 to 2020. The results obtained do not confirm the existence of an asymmetry in positive and negative impulses in the industries and mining sector, whilst the existence of positive and negative impulses was found to have an insignificant effect on the growth of the added value of this sector. On the other hand, the existence of asymmetry in positive and negative impulses in the service sector was confirmed, whilst, the effect of negative impulse on the reduction of the value-added growth of the service sector was found to be greater than the effect of positive impulse in increasing the value-added growth of the service sector. In effect, the industry sector of the countries understudy performs poorly in response to asymmetric policies, but the service sector shows a better response to positive and negative impulses due to its expansion in these countries.
Keywords: Positive, negative impulses, added value of service, industry sectors, liquidity volume, generalized moments method (Panel GMM), Monetary policy -
در ادبیات اقتصاد، افزایش هرکدام از اجزاء منابع پایه پولی با ضریب یکسانی به نام ضریب فزاینده باعث افزایش نقدینگی می شود؛ اما ممکن است درجه تاثیر هرکدام از اجزاء منابع پایه پولی یکسان نباشد. ازاین رو، ترکیب اجزاء منابع پایه پولی نیز می تواند روی نقدینگی تاثیرگذار باشد. بنابراین، مقاله حاضر به دنبال بررسی میزان تاثیر هرکدام از اجزاء منابع پایه پولی بر نقدینگی است. برای این کار مدل پژوهش، بر مبنای مبانی نظری طراحی شده است و از داده های آماری سال های 1357−1400 استفاده شده و مدل مورد استفاده، رهیافت خودتوضیح با وقفه های توزیعی (ARDL) است. از یافته های برآورد مدل می توان این گونه استنباط کرد که پویایی های کوتاه مدت در ارتباط با روابط بلندمدت وجود دارد. تفسیر ضرایب تصحیح خطا، که معادل 72/0- است، نشان می دهد که ضرایب کوتاه مدت و بلندمدت به صورت مستقیم به یکدیگر همگرا می شوند. همچنین، نتایج این مطالعه نشان می دهد افزایش یک درصدی خالص بدهی بانک ها به بانک مرکزی میزان حجم نقدینگی را در کوتاه مدت و بلندمدت به ترتیب 36/ 0و 64/0 درصد افزایش می دهد. دیگر یافته های مدل نشان می دهد که همه اجزاء منابع پایه پولی تاثیر مثبت و معناداری بر حجم نقدینگی دارند.
کلید واژگان: ناترازی بانکی, حجم نقدینگی, ایران, ARDLIn economic literature, increasing each of the components of the basic monetary resources with the same coefficient called the increasing coefficient causes an increase in liquidity; But the degree of influence of each of the components of basic monetary resources may not be the same. Therefore, the composition of the components of basic monetary resources can also affect liquidity. Therefore, the current article seeks to investigate the impact of each component of monetary base resources on liquidity. For this purpose, the research model has been designed based on theoretical foundations and the statistical data of the years 1357-1400 have been used, and the model used is the self-explanatory approach with distributed intervals (ARDL). From the model estimation findings, it can be concluded that there are short-term dynamics related to long-term relationships. The interpretation of the error correction coefficients, which is equal to -0.72, shows that the short-term and long-term coefficients converge directly to each other. Also, the results of this study show that a one percent increase in the net debt of banks to the central bank increases the volume of liquidity in the short term and long term by 0.36 and 0.64 percent, respectively. Other findings of the model show that all components of basic monetary resources have a positive and significant effect on liquidity volume.
Keywords: Banking Imbalance, Liquidity Volume, Iran, ARDL -
هدف اصلی در این پژوهش بررسی و آزمون آثار نامتقارن حجم نقدینگی بر تولید بخش صنایع ومعادن می باشد. برای این منظور از تحلیل های هم انباشتگی پنهان و الگوی خودتوضیح بردای باوقفه های گسترده در اقتصاد ایران در دوره زمانی1353 تا 1399 استفاده شده است. برای استخراج تکانه های مثبت و منفی متغیر حجم نقدینگی از فیلتر هودریک پرسکات استفاده شده است. سپس آثارتکانه های مثبت و منفی متغیرها به صورت جداگانه بر تکانه های مثبت ومنفی تولید این بخش با تحلیل هم انباشتگی پنهان بررسی شد. در مرحله آخر بااستفاده از رهیافت مدل خودبازگشتی باوقفه های توزیعی غیرخطی و آزمون کرانه ها رابطه بلندمدت بین متغیرها بررسی شده و ضرایب بلندمدت محاسبه می شود. نتایج نشان داد که هم انباشتگی پنهان بین سری های زمانی حجم نقدینگی و تولید در بخش صنعت وجود دارد. به طوری که اجزای مثبت حجم نقدینگی و تولید در این بخش با یکدیگر و همچنین اجزای منفی آنها نیز باهم رابطه بلندمدت دارند. همچنین اثرگذاری تکانه های مثبت حجم نقدینگی بزرگتر از تکانه های منفی این متغیر می باشد. بنابراین وجود عدم تقارن در سیاست پولی مورد تایید قرار گرفت.
کلید واژگان: حجم نقدینگی, هم انباشتگی پنهان, الگوی خودتوضیح با وقفه های گستردهThe main goal of this research is to examine and test the asymmetric effects of monetary policy on the production of industries and mines. For this purpose, hidden cointegration analysis and Autoregressive distributed lag (ARDL) approach in Iran's economy have been used in the period from 1353 to1399.Hodrick Prescott filter was used to extract the positive and negative impulses of the liquidity variable. Then, the effects of positive and negative impulses of the variables were investigated separately on the positive and negative impulses of the production of this sector with latent cointegration analysis. In the last step, the long-term relationship between the variables is checked and the long-term coefficients are calculated using the auto-regression model approach with non-linear distribution intervals and the bounds test. The results showed that there is a hidden co-accumulation between the time series of M_2 and production in the industrial sector.The results showed that there is a hidden cointegration between the time series of M_2 and production in the industrial sector. So that the positive components of the M_2 and production in this sector have a long-term relationship with each other, as well as their negative components. Also, the effect of the positive shocks of M2 is greater than the negative shocks of this variable. Therefore, the existence of asymmetry in monetary policy was confirmed.
Keywords: Liquidity volume, hidden co-integration, Autoregressive distributed lag (ARDL) approach -
هدف مطالعه حاضر، بررسی تاثیر درآمد های نفتی و نرخ ارز بر میزان سرمایه گذاری در بازار سهام با استفاده از داده های فصلی در بازه زمانی 1395-1387 می باشد. بدین منظور، تاثیر درآمد های نفتی، نرخ ارز و حجم نقدینگی بر میزان سرمایه گذاری در بازار سهام در ایران با استفاده از مدل دو رژیمه مارکوف- سوییچینگ برآورد شده است. نتایج حاصل از تخمین مدل نشان می دهد درآمد های نفتی، نرخ ارز و حجم نقدینگی اثرات متفاوتی بر میزان سرمایه گذاری در بازار سهام در ایران دارد. بر این اساس، برآورد رژیم (1) مرتبط با رژیم واریانس و میانگین بالا (رونق) و رژیم (2) مرتبط با رژیم واریانس و میانگین پایین (رکود) است. گفتنی است که در رژیم (1) تنها حجم نقدینگی تاثیر مثبت و معناداری بر میزان سرمایه گذاری در بازار سهام داشته ولی در رژیم (2) نرخ ارز تاثیر منفی و معنادار و درآمدهای نفتی تاثیر مثبت و معناداری بر میزان سرمایه گذاری در بازار سهام داشته است.
کلید واژگان: درآمد های نفتی, نرخ ارز, حجم نقدینگی, بازار سهام, مارکوف- سویچینگOil Revenue, Exchange Rate and Stock Market Investment in Iran: Evidence from Markov Switching ModelThe aim of this study is to investigate the effect of oil revenues and exchange rates on the amount of investment in the stock market in Iran using seasonal data in the period 2008-2016. To this end, the impact of oil revenues and exchange rates and the amount of liquidity on investment in the stock market in Iran has been estimated using the Markov-Switching two-mode model. The results of model estimation show that oil revenues, exchange rates and liquidity have different effects on investment in the stock market in Iran. Second regime are related to the variance and high average ( Prosperity) and diet (2) are associated with variance and low average (recession) regimes. It should be noted that in regime (1) only the volume of liquidity has a positive and significant effect on the amount of investment in the stock market, but in regime (2) the exchange rate has a negative and significant effect and oil revenues have a positive and significant effect on the amount of investment in the market Has had shares.
Keywords: Oil Revenue, Exchange Rate, Liquidity volume, stock market, Markov- Switching -
هدف از این پژوهش کاربرد رهیافت پویایی سیستم برای پیش بینی قیمت طلا در کشور ایران، شناسایی عوامل موثر بر قیمت طلا و شبیه سازی روند تاثیر سیاست های پولی بر قیمت طلا در بازه زمانی1389-1405 می باشد. شبیه سازی با نرم افزار ونسیم انجام گرفته است. مطالعه حاضر در سناریوهای مختلفی به شبیه سازی تغییر حجم نقدینگی، شاخص قیمت مصرف کننده و نرخ بهره بانکی بر بازار طلا پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد قیمت طلا نه تنها متاثر از قیمت اونس جهانی و ارزش دلار می باشد بلکه کنترل نقدینگی و مهار تورم نقش بسزایی در ثبات بازار طلا خواهد داشت. نتایج موید این موضوع است که حجم نقدینگی و شاخص قیمت مصرف کننده تاثیر مستقیم و نقش قابل توجهی در افزایش قیمت طلا دارد. همچنین یافته ها نشان می دهد که تغییر نرخ بهره بانکی تاثیری بر تغییر قیمت طلا ندارد.
کلید واژگان: قیمت طلا, پویایی شناسی سیستمی, نرخ سود بانکی, حجم نقدینگی, پیش بینیThe purpose of this study is to apply the system dynamics approach to predict the price of gold in Iran, identify factors affecting the price of gold and simulate the impact of monetary policy on the price of gold in the period 1389-1405. The simulation was performed with Vensim software. The present study simulates the change in liquidity volume, consumer price index and bank interest rates on the gold market in different scenarios. The results show that the price of gold is not only affected by the gold world price and the value of the dollar, but also the control of liquidity and curbing inflation will play a significant role in stabilizing the gold market. The results confirm that the volume of liquidity and the consumer price index have a direct impact and a significant role in increasing the price of gold. The findings also show that changes in bank interest rates have no effect on changes in gold prices.
Keywords: Gold price, system dynamics, bank interest rate, liquidity volume, Forecast -
با توجه به اهمیت رابطه بین حجم نقدینگی و تولید ناخالص داخلی در سیاست گذاری بخش تولید، تحقیق حاضر با استفاده از مدل رگرسیونی با پارامتر زمان متغیر (TVP) و رهیافت فیلتر کالمن، به بررسی و واکنش تولید ناخالص داخلی در طول زمان نسبت به متغیرهای تاثیرگذار مانند سرمایه، نیروی کار و خصوصا حجم نقدینگی در دوره زمانی 1394-1357 پرداخته است. نتایج حاصل از تخمین مدل رگرسیون با پارامتر زمان متغیر و بررسی روند ضرایب متغیرهای توضیحی در طول زمان نشان می دهد که این ضرایب در طول دوره زمانی مورد مطالعه ثابت نبوده و در اثر تکانه های برون زا مانند انقلاب، جنگ، شوک های قیمتی نفت، سیاست های اقتصادی اعمال شده، تحولات ساختاری، موضع گیری های سیاسی بین المللی و تحریم های اقتصادی، در طول زمان تغییر کرده اند. با مقایسه روند تغییرات نرخ رشد تولید ناخالص داخلی و نرخ رشد نقدینگی می توان گفت که روند تغییرات این دو متغیر با هم متناسب نیست و این نشان می دهد که سیاست گذاری در بخش پولی کارا نبوده است. بنابراین پیشنهاد می شود که بانک مرکزی از استقلال عملیاتی مناسب برخوردار بوده و نرخ رشد نقدینگی، متناسب با نرخ رشد تولید ناخالص داخلی تغییر کند.کلید واژگان: حجم نقدینگی, تولید ناخالص داخلی, رشد اقتصادی, رگرسیون زمان متغیرRegarding the importance of the relationship between volume of liquidity and GDP in manufacturing sector policy making, using a time-varying parameter (TVP) regression model and Kalman filter approach, the present research studies the GDP's response to effective variables such as capital, labor force, and in particular liquidity volume during the period of 1978-2015. The results of estimating the regression model with time varying parameter and the study of the trend of the coefficients of explanatory variables over time show that these coefficients have not been constant over the period under study and have changed due to exogenous shocks such as revolution, war, oil price shocks, applied economic policies, structural changes, international political stances, and economic sanctions. By comparing the trend of changes in the GDP growth rate with changes in the rate of growth of liquidity, it can be said that the trend of changes in these two variables are not proportionate, showing that policy making in the monetary sector has not been efficient. Therefore, it is suggested that the central bank should have an appropriate operational independence and that the rate of liquidity growth vary proportionately with the rate of GDP growth.Keywords: Liquidity Volume, GDP, Economic Growth, Time Varying Regression
-
بهبود عملکرد بخش بانکی زمینه را برای تجهیز منابع مالی، تقویت حس سپرده گذاری در بخش بانکی و هدایت وجوه اندک سپرده گذاران به سمت فعالیت های تولیدی فراهم می نماید؛ بنابراین، شناسایی عوامل موثر بر بهبود عملکرد بخش بانکی برای پیشبرد اهداف کلان اقتصادی ضرورت دارد. بدین منظور، پژوهش حاضر به بررسی تاثیر شاخص آزادی اقتصادی، تولید ناخالص داخلی، حجم نقدینگی و عوامل تعیین کننده آن ها و نرخ سود واقعی بر عملکرد بانکی ایران، با استفاده از معادلات همزمان به روش 3SLS، طی دوره 1393-1363 می پردازد. در این پژوهش نسبت سپرده های دیداری و سپرده های غیردیداری نزد بانک ها و موسسات اعتباری غیربانکی به تولید ناخالص داخلی و نسبت بدهی های بخش غیردولتی به مجموع بدهی های بخش دولتی و غیردولتی که از مهم ترین شاخص های ارزیابی عملکرد بانک ها و مرتبط با ساختار مالکیت بانک ها هستند و به عنوان شاخصی برای ارزیابی تسویه بدهی های دولتی و غیردولتی و کارایی سیستم بانکی در به کارگیری منابع بخش خصوصی در بخش تولید در نظر گرفته می شوند. نتایج مطالعه بیانگر، متغیرهای آزادی اقتصادی، تولید ناخالص داخلی و حجم نقدینگی رابطه مثبت و معناداری با عملکرد بانکی دارند و تاثیر متغیر نرخ سود واقعی نیز بی معنا است. همچنین متغیرهای نسبت صادرات نفت و گاز به تولید ناخالص داخلی، نرخ تورم و آزادی مدنی تاثیر منفی و معنادار و سرمایه انسانی نیز تاثیر معناداری بر آزادی اقتصادی ندارد. متغیرهای سرمایه فیزیکی، انباشت مخارج تحقیق و توسعه و اشتغال تاثیر مثبت و معنادار و سرمایه انسانی نیز تاثیر معناداری بر تولید ناخالص داخلی ندارد. همچنین حجم نقدینگی نیز با افزایش دارایی های و بدهی های بانک مرکزی به ترتیب افزایش و کاهش می یابد.کلید واژگان: عملکرد بانکی, حجم نقدینگی, معادلات همزمان, ایرانOne of the important factors in achieving sustainable and sustainable economic growth and development is owning a robust and efficient banking system. banking system with attracting deposits and mobilization of financial resources to investing in productive affairs provides a framework for increasing of economic growth and development. Mobilization and allocating of financial resources to economic activities does through the financial market and notice of the financial market of Iran is bank-based. Therefore, the role of the Iran's banking system in investment, employment, growth and economic development because of and mobilization of resources and finance for the implementation of projects, financing of working capital of manufacturing units, providing mortgages and meeting the basic needs of the society and also avoids deepening the decline in economic activity is so important that requires expansion of the bank's performance.
Introducing variables and presenting the model The present study with using of econometric techniques, 3SLS system methods and simultaneous equations examines the effect of effective factors on the performance of the banking sector in Iran during the period of 1393-1363, which with following of the studies conducted by Sufian and Zulkhibri (2013), Tchaidze and Tvalodze (2011), Shahabadi and Sammy (2011), Low et al (2010) and Arestis et al (2002), Bank Performance (FD) is the function of Economic Freedom Index (EF), liquidity volume (MS), gross domestic product (GDP) and real interest rate (RIR), and equation (1) is estimated.
LFDt = β0β1*LEFtβ2*LGDPtβ3*LRIRtβ4*LMStεt (1)
Also expecting:σLFDt⁄σLEFt>0, σLFDt⁄σLGDPt>0, σLFDt⁄σLRIRt>0, σLFDt⁄σLMSt>0
The Determinants of the Factors Affecting Banking Performance:Equation of Economic Freedom (EF): With following of the studies conducted by Shafiq and Zaman (2014), King et al (2010), Lundstrfm (2005) and Banaian and Luksetich (2001), the economic freedom index is the function of ratio of oil and gas exports to gross domestic product (OE), human capital (HC), inflation (IR) and civil liberties (CI), and equation (2) is estimated: LEFt = β0β1*LOEtβ2*LCItβ3*LIRtβ4*LHCtεt (2)
Also expecting:σLEFt⁄σLOEt>0, σLEFt⁄σLCIt>0, σLEFt⁄σLIRt>0, σLEFt⁄σLHCt>0
Volume of Liquidity Equation (MS): With following of studies conducted by Bittencourt (2011) and Mashayekh et al (2013) the liquidity volume is the function of the ratio of currency in circulation to the sum of currency and non-currency deposits (C/D), the ratio of legal deposits of banks in the central bank to the sum of currency and non-currency deposits (LD/D), the bank's debts to the central bank (BD) public sector debt to the central bank (PSD) and the equation (3) is estimated.
LMSt = β0β1*L(C/D)tβ2*L(LD/D)tβ3*LBDtβ4*LPSDtεt (3)
Also expecting: σLMSt⁄σL(C/D)t>0, σLMSt⁄σL(LD/D)t>0, σLMSt⁄σLBDt>0, σLMSt⁄σLPSDt>0
Equation gross domestic product (GDP): With following of the studies conducted by Burggraeve et al (2015), Ahmad and French (2011), Takii and Tanaka (2009), Falk (2007), Shaw (1973), Goldsmith (1969) and Jung (1986), gross domestic product is the function of accumulation physical capital (PCA), accumulation research and development expenditures (R & DA), Human capital (HC) and employment (EM), and equation (4) is estimated.
LGDPt = β0β1*LPCAtβ2*LR & DAtβ3*LHCtβ4*LEMtεt (4)
Also expecting: σLGDPt⁄σLPCt>0, σLGDPt⁄σLLR & Dt>0, σLGDPt⁄σLHCt>0, σLGDPt⁄σLEMt>0
Conclusion and Policy Recommendations : According the econometric topics, for avoid the formation of false regression should stationary of variables are examined firstly. The results of stationary of variables with using of the fuller Dicky test show that all variables are stationary in first differences. When examining the explanatory power of the equations in the simulation model, R2CN has the same role of R2 in other estimation methods. Therefore, the higher the value of this statistic is closer to the number one, the explanatory power of the estimated equation is greater and the results are more attributable (this index is defined by the MSE (Mean-Square-Error) criterion). Also, the RMSE value, which is the square of the MSE, is closer to zero, results are more reliable. According to the results of estimated equation of bank performance can be find out, the explanatory power of the estimated equation is high, and results are attributable. Results of estimation of the banking sector performance model during the period 1963-2014 shows that, variables of economic freedom, GDP and liquidity volume have a positive and significant relationship with banking performance, and the effect of the variable of the real interest rate is also meaningless. Also the variables ratio of oil and gas exports to gross domestic product, inflation rate and civil liberties have a negative and significant impact and human capital does not have a significant effect on economic freedom. Variables of physical capital, accumulation research and development expenditures and employment have a positive and significant impact, and human capital does not have a significant effect on gross domestic product. Also the liquidity volume with increasing, assets and debt central bank is increasing and decreasing, respectively. Therefore, with considering of the positive and significant impact of the economic freedom index, the liquidity volume and GDP on banking performance can find out that these variables provide a framework for mobilization of financial resources, strengthening the sense of deposit in banks and directing small depositor's funds towards production activities, because by improving economic freedom and coordination of growth rate of liquidity with growth rate of gross domestic product provide a framework for advancing the functioning of the banking sector.Keywords: Banking Performance, Liquidity Volume, Simultaneous Equations, Iran -
هدف از این پژوهش، بررسی ارتباط شاخص های بخش مسکن با برخی از متغیرهای اقتصاد کلان ایران با رویکرد همدوسی موجک طی سالهای 1371-1394 است. نتایج نمودارهای همدوسی موجک، نشان می دهد که ارتباط بین شاخص قیمت مسکن و رشد اقتصادی در بازه زمانی 1391 تا 1393 و در مقیاس زمانی یکساله معکوس بوده اما طی سالهای 1385 تا 1389 رابطه این دو متغیر هم فاز بوده و شاخص قیمت مسکن علت رشد اقتصادی بوده است. همچنین شدت ارتباط بین رشد اقتصادی و شاخص قیمت زمین در افق های کوتاه مدت از سال 1372 تا 1375 به صورت فاز مخالف و از سال 1380 تا 1383 هم فاز بوده اند. از طرف دیگر نرخ تورم و شاخص قیمت مسکن نیز هم فاز بوده و در بازه زمانی کوتاه مدت ومیان مدت نرخ تورم عامل نوسان قیمت مسکن بوده است. همچنین حجم نقدینگی و شاخص های قیمت بخش مسکن در افق های بلندمدت هم فاز بوده است.کلید واژگان: بخش مسکن, تولید ناخالص داخلی, تورم, حجم نقدینگی, رویکرد همدوسی موجکThe purpose of this paper is to consider the relationship between housing indexes with some Iran's macroeconomic variables by wavelet coherency approach between1992-2015. The results of wavelet coherency have shown that the relationship between housing price index and economic growth has been inverted in one-year time-frequency during the period 2012-2014 but in this frequency between2006-2010, this relationship has been the identical phase, and the housing price index causes economic growth. Furthermore, the intensity of the relationship between economic growth and land price index in the short-term horizon during 1993-1996 has been in the opposite phase but during 2001-2004 are co-movement. On the other hand, inflation and housing price index are co-movement and in short and medium term; inflation rate was the leading variable. As well as liquidity and price indices of the housing sector are co-movement in long-term.Keywords: Housing Sector, GDP, Inflation, Liquidity Volume, Coherency Wavelet Approach
-
هدف این پژوهش، آزمون پولی بودن پدیده تورم در اقتصاد ایران و شناسایی عوامل موثر بر تورم از طریق برآورد دو الگوی اقتصادسنجی متفاوت و در دوره زمانی ای معادل نیم قرن یعنی سال های 1338-1387 (1960-2009) است. بنابراین پژوهش حاضر ضمن هدف قرار دادن اثر مستقیم حجم پول و نقدینگی بر تورم در قالب نظریات مکتب پولی، به بررسی و شناسایی سایر عوامل موثر بر تورم مانند تولید ناخالص داخلی، نرخ ارز در بازار موازی ارز، شاخص قیمت کالاهای وارداتی، نرخ بهره داخلی، نرخ بهره خارجی و درآمدهای نفتی می پردازد، تا درجه اهمیت و نقش این عوامل را در شکل گیری فشارهای تورمی برآورد نماید. ضمنا در پژوهش حاضر به منظور بررسی روابط بین متغیرهای مذکور و سطح عمومی قیمت ها، دو مدل اقتصادسنجی متفاوت، برآورد می شود. آزمون های پایایی بر روی متغیرها نشان می دهد که با مجموعه ای از متغیرهای I(0) و I(1) روبرو می باشیم، لذا جهت برآورد این نوع الگوها از روش خودتوضیح با وقفه های گسترده (ARDL) استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که 1- بین تورم و حجم نقدینگی در اقتصاد ایران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد ولی این رابطه یک به یک نیست. 2- پدیده تورم در اقتصاد ایران صرفا یک پدیده پولی نیست. 3- افزایش حجم نقدینگی یکی از عوامل مهم ایجاد تورم در اقتصاد ایران است، ولی مهم ترین عامل نیست. 4- غیر از حجم نقدینگی عوامل مهم و تاثیرگذار دیگری مانند تولید ناخالص داخلی، شاخص قیمت کالاهای وارداتی، نرخ بهره داخلی، نرخ بهره خارجی و درآمدهای نفتی در ایجاد تورم موثرند.
کلید واژگان: تورم, نرخ تورم, تورم پولی, حجم نقدینگی, اقتصاد ایرانThe purpose of this study is the monetary inflation test in Iran’s economy and the identification of influential factors in inflation by estimation of two different econometrics models and during the period of a century half, i.e. the years between 1960-2009. So the current study aims at not only focusing on the direct impacts of volume of money and liquidity on inflation in the frame of monetary theories, but also distinguishing the other effective factors on inflation like gross domestic products, the exchange rate in the market parallel, imported price index, domestic interest rate, foreign interest rate and oil incomes in order to estimate the importance of these factors in forming the inflationary pressures. indeed two models of different econometrics would be estimated in order to study the relations among the aforementioned variable and the level of general prices. The stationary tests on the variables show that some variables of I(0) and I(1) are to be confronted, Accordingly the method of auto-regressive distributed lag (ARDL) are applied to estimate these kinds of models. The outcomes of the study show that 1- there is a kind of positive and meaningful relations between the inflation and liquidity in Iran’s economy, but this relation is not one to one; 2- the inflation phenomenon is not just the monetary one in Iran’s economy; 3- increase of liquidity content is one of important factors in causing inflation in Iran’s economy, but it is not the most important factor;4- except for the content of liquidity there are some other influential factors in causing inflation like gross domestic product, the imported price index,domestic interest rate, foreign interest rate and oil incomes.Keywords: Inflation, Inflation Rate, Monetary Inflation, Liquidity Volume, Iran's Economy
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.