به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "value added tax (vat)" در نشریات گروه "اقتصاد"

تکرار جستجوی کلیدواژه «value added tax (vat)» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • احمد چهرقانی*

    هدف از نگارش مقاله حاضر، بررسی تاثیر مالیات بر ارزش افزوده، بر حساب جاری ایران می باشد. بدین منظور از الگوی تعادل عمومی قابل محاسبه (CGE) استفاده شده است. داده ها برگرفته از ماتریس حسابداری اجتماعی  (SAM) سال 1390 ایران، تهیه شده توسط مرکز پژوهش های مجلس در سال 1394 است که جدیدترین ماتریس حسابداری اجتماعی ایران می باشد. تحلیل سیاست در قالب نه سناریو انجام شده است که عبارتند از: وضع مالیات بر ارزش افزوده با نرخ های اجرا شده در ایران طی سال های 1387 تا 1398(3%، 4%، 5%، 6%، 8% و 9%)، و نرخ های قابل اجرا (10%، 15% و 20%). در تمامی سناریوها نرخ مالیات بر ارزش افزوده در بخش کشاورزی صفر در نظر گرفته شده است. نتایج حاصل بیانگر آن است که مالیات بر ارزش افزوده موجب افزایش صادرات و افزایش واردات می شود، اما از آنجا که میزان افزایش واردات بیشتر از افزایش صادرات است، در مجموع اجرای این نوع مالیات اثر منفی بر حساب جاری ایران دارد. همچنین نتایج تحلیل حساسیت گویای دقت بالای مدل تحقیق و اطمینان از نتایج تحلیل سیاست می باشد.

    کلید واژگان: مالیات بر ارزش افزوده, صادرات, واردات, حساب جاری, ماتریس حسابداری اجتماعی(SAM), الگوی تعادل عمومی قابل محاسبه (CGE)
    Ahmad Chehreghani*

    The purpose of this paper is Investigating the Impact of Value Added Tax (VAT) on Iran's Current Account. To do this, Computable General Equilibrium Model (CGE) is used. Data is based on the latest social accounting matrix (SAM) of Iran in 2011, which is provided by Islamic Parliament Research Centre of Iran in 2015. Policy analysis has been carried out in the form of nine scenarios: the VAT with the rates applied in Iranduring the years 2008 to 2019 (3%, 4%, 5%, 6%, 8% and 9%) and the applicable rates (10%, 15% and 20%). In all scenarios, the VAT rate in agriculture sector is considered zero. The results indicate that VAT has positive impact on Iran's export and import, but negative impact on current account. Likewise result of sensitivity analysis show the high precision of the research model and confidence of policy analysis’ results.

    Keywords: Value Added Tax (VAT), Export, Import, Current Account, Social Accounting Matrix (SAM), Computable General Equilibrium Model (CGE)
  • سید رستم اسدالله زاده بالی*، مرجان دامن کشیده، منیژه هادی نژاد، غلامرضا گرایی نژاد، هوشنگ مومنی وصالیان

    در دنیای فعلی بالا بودن سهم درآمدهای مالیاتی در بودجه و نقش آن در داشتن اقتصادی سالم و پویا، معیار اصلی پیشرفت و رشد هر کشوری می باشد. در بین پایه های مالیاتی، مالیات بر ارزش افزوده از جمله مالیات هایی بوده است که طی سال های اخیر توجه سیاست گذاران را به دلیل شفافیتی که در وصول آن دارد، به خود جلب کرده است. اما تعیین نرخ بهینه مالیاتی در رسیدن به اهداف اقتصادی بسیار تعیین کننده است. از سویی در هر اقتصادی، اقتصاد پنهان و فعالیت های پنهانی که مانع از ابراز درست اطلاعات می شود، بر میزان وصولی درآمدهای مالیاتی دولت اثر می گذارد. در این بررسی سعی شده است با استفاده از آمارهای موجود طی دوره 1396-1387 به تعیین نرخ های بهینه مالیاتی در سه مدل معرفی شده با فرض وجود و عدم وجود اقتصاد پنهان، با استفاده از روش بهینه یابی الگوریتم ازدحام ذرات پرداخته شود. نتایج بهینه یابی نشان می دهد که دولت در مورد مالیات بر ارزش افزوده نزدیک به مقادیر بهینه عمل کرده است. نکته دیگری که باید در نظر گرفت این است که تغییرات زیاد نرخ مالیات بر ارزش افزوده بر اقتصاد پنهان اثر مثبت و فزاینده دارد.

    کلید واژگان: مالیات, مالیات بر ارزش افزوده, اقتصاد پنهان, الگوریتم ازدحام ذرات

    Nowadays it is obvious that higher share of tax revenues in budgeting and its role in developing dynamic economy has been a main criterion of growth in each country. The value added tax has been focused by policy makers due to its transparent collection. It is crucial to determine optimal and appropriate tax rates to achieve economic objectives. The underground economy and its activities which are accompanied by false information declaration affect the level of government tax revenue collections. This paper seeks to determine optimal tax rates in three introduced models by using the Particle Swarm Optimization (PSO) Algorithm and the current data during the period 2008-2017 in two different conditions of underground economy and its absence. The results indicate that government collects near optimal value added tax by VAT rate optimization. On the other hand, the higher changes in value added tax rates have significantly positive effect on underground economy.

    Keywords: Tax, Value Added Tax (VAT), Underground Economy, Particle Swarm Optimization (PSO) Algorithm
  • احمد چهرقانی*، منصور زراء نژاد، مسعود خداپناه
    دولت ها برای تامین مخارج خود از منابع مختلف درآمد تحصیل می کنند. یکی از مهم ترین منابع درآمدی دولت ها مالیات است. مالیات با روش و انواع مختلفی وضع می گردد که یکی از انواع آن مالیات بر ارزش افزوده است. مالیات بر ارزش افزوده (VAT) به عنوان روش جدید اخذ مالیات با ایجاد یک پایه مالیاتی گسترده، در بسیاری از کشورها مورد توجه قرار گرفته است.مالیات بر ارزش افزوده نوعی مالیات چند مرحله ای است که به کالاها و خدمات تعلق می گیرد و منظور از آن اخذ مالیات از اضافه ارزش کالاهای تولید شده یا خدمات ارائه شده در مراحل مختلف تولید و توزیع است که در هر مرحله به صورت درصدی جدا از قیمت اخذ می شود.به عبارت دیگر مالیات بر ارزش افزوده نوعی مالیات بر قیمت فروش است که بار مالیاتی آن بر دوش مصرف کننده نهایی است و از ارزش افزوده بنگاه ها، یعنی تفاوت بین عایدی ناشی از فروش کالاها و خدمات و کل هزینه هایی که بابت خرید نهاده های تولیدی (به جز نیروی انسانی) پرداخت شده، دریافت می شود. دو روش کلی برای محاسبه مالیات بر ارزش افزوده وجود دارد که عبارتند از: روش تجمعی و روش تفریقی. هر یک از روش های تجمعی و تفریقی، خود به دو شیوه مستقیم و غیرمستقیم دسته بندی می شوند.از نگاه دیگر، مالیات بر ارزش افزوده را می توان به دو روش بر مبنای اصل مبدا و مقصداجرا کرد.بر اساس نحوه منظور کردن خرید کالاهای سرمایه ای در پایه مالیات بر ارزش افزوده، می توان این مالیات را با سه مبنای مختلف معرفی نمود که عبارتند از: مالیات بر ارزش افزوده بر مبنای تولید ناخالص ملی (نوع تولیدی)؛ مالیات بر ارزش افزوده بر مبنای تولید خالص ملی (نوع درآمدی)؛ و مالیات بر ارزش افزوده بر مبنای مصرف (نوع مصرفی). در کشور ایران نیز به منظور اصلاح ساختار مالیاتی، قانون مالیات بر ارزش افزوده از نیمه دوم سال 1387 به اجرا گذاشته شده است. از آنجا که تاکنون این قانون به صورت آزمایشی اجرا شده و لایحه تبدیل آن از قانون آزمایشی به قانون دائمی در دست بررسی است، مطالعه آثار مالیات بر ارزش افزوده بر متغیرهای کلان اقتصادی اهمیتی ویژه دارد. بر همین اساس، در این مقاله اثرات اجرای قانون آزمایشی مالیات بر ارزش افزوده بر متغیرهای کلان اقتصاد ایران شامل تورم، تولید ناخالص داخلی و مصرف مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق از نوع کمی است و با استفاده از یک الگوی تعادل عمومی قابل محاسبه (CGE) انجام شده است. این روش یکی از روش های تحلیل کمی است که برای بررسی دامنه وسیعی از موضوعات سیاستی از جمله سیاست های مالیاتی، انعطاف پذیراست و می تواند چارچوب جامع نگری را برای بررسی آثار همه جانبه سیاست ها فراهم نماید. مدل مورد استفاده در این مقاله، مدل استاندارد تعادل عمومی قابل محاسبه ارائه شده توسط لافگرن و همکاران (2002) است. این مدل یکی از معروفترین مدل های CGE است که به صورت استاندارد طراحی شده است. معادلات این مدل به چهار بخش یا بلوک تقسیم می شوند که عبارتند از: بلوک قیمت، بلوک تولید و تجارت، بلوک نهادها و بلوک قیدهای سیستم. البته تعدیلات لازم در معادلات مدل استاندارد به منظور هماهنگی آن با اقتصاد ایران صورت گرفته است. در مدل تعادل عمومی قابل محاسبه، معمولا منبع اطلاعات، ماتریسی است که آن را ماتریس حسابداری اجتماعی (SAM) می نامند. ماتریس حسابداری اجتماعی، ماتریس مربعی است که هر حساب در محل برخورد یک سطر و ستون قرار گرفته است. این ماتریس اطلاعات عددی اقتصاد را به طور جامع مورد بررسی قرار می دهد. آخرین ماتریس حسابداری اجتماعی ایران مربوط به سال 1390 است که در سال 1394 توسط مرکز پژوهش های مجلس تهیه شده است، که در مقاله حاضر از این ماتریس به عنوان منبع اطلاعات استفاده می شود. فعالیت های اقتصادی به هفت بخش: کشاورزی، نفت، معدن، صنعت، انرژی، ساختمان و خدمات تقسیم شده است. تحلیل سیاستی در قالب دو سناریو انجام شده است که عبارتند از اعمال مالیات بر ارزش افزوده با نرخ 6% و 9%. در هر دو سناریو، نرخ مالیات بر ارزش افزوده در بخش کشاورزی صفر در نظر گرفته شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که اجرای مالیات بر ارزش افزوده در ایران موجب افزایش تورم، کاهش تولید ناخالص داخلی و کاهش مخارج مصرفی خانوارها می گردد.
    کلید واژگان: مالیات بر ارزش افزوده, ماتریس حسابداری اجتماعی(SAM), الگوی تعادل عمومی قابل محاسبه (CGE), تورم, تولید ناخالص داخلی (GDP)
    Ahamd Chehreghani *, Mansour Zara Nejhad, Masood Khodapanah
    Governments mainly obtain income from a variety of sources so as to support their expenditures. Among them, receiving tax from goods and services is one of the most important sources of governments’ revenues. The Value Added Tax (VAT) has been thus considered in many countries around the world as a new tax method by creating a massive tax base. The VAT, as a multi-step tax applied on goods and services, is the taxation on the added value of the produced goods or provided services at the various steps of production and distribution. It is, indeed, obtained as a percentage of the price in each step in which the burden of taxation is on the final consumer. In effect, this tax is derived from the added value of firms as the difference between the earnings from the sale of goods and services and the total costs incurred in purchasing production inputs, excluding human resources. There are two general methods for calculating the VAT: cumulative and subtractive. Each of the cumulative and subtractive methods is, in turn, categorized in two ways: direct and indirect. On the other hand, the VAT can be applied in two different ways based on the principle of origin and destination. Depending on how the capital goods are purchased, in the base of VAT, this tax can be introduced in three different bases: the VAT on the basis of gross domestic production (production type); the VAT on the basis of net domestic production (income type); the VAT on the basis of consumption (consumption type). In Iran, in order to reform the tax structure, the VAT law has also been implemented experimentally since the second half of 2008, and many legal efforts have been made to convert it from an experimental legislation to a permanent one. The study of the effects of VAT on the macroeconomic variables has, thus, special importance. Accordingly, this paper investigates the implementation effects of the experimental law of VAT on the macroeconomic variables of Iran including inflation, Gross Domestic Production (GDP) and consumption. This quantitative research was, indeed, performed using a Computable General Equilibrium (CGE) model (Lafgren et al., 2002) which is often applied to examine a wide range of policy issues including tax policies. It can, in turn, provide a comprehensive framework for examining the effects of such policies. This model’s equations were divided into four sections or blocks including price block, production and trade block, institution block, and system constraint block. Moreover, the necessary modifications were made to the standard model equations to align it with the Iranian economy. In the CGE model, the data source is usually a matrix called the social accounting matrix (SAM). SAM, indeed, as the square matrix where each account is placed in a row and column collision, examines the numerical information of the economy comprehensively. The last Iranian social accounting matrix is related to the year 2011, which was prepared by the Islamic Parliament Research Center of Iran in 2015. This matrix was, thus, used as a source of data in this paper. The economic activities were, then, divided into seven sectors as agriculture, oil, mining, industry, energy, buildings, and services. Policy analysis was, in turn, conducted in two scenarios including the VAT at the rate of 6% and 9%. In both scenarios, the VAT rate in the agricultural sector was set to zero. The results showed that the implementation of the VAT in Iran increased inflation, which, in turn, led to a decrease in the GDP and household consumption expenditure.
    Keywords: Value Added Tax (VAT), Social Accounting Matrix (SAM), CGE, inflation, Gross Domestic Product (GDP)
  • غلامرضا سلیمانی امیری، فاطمه بابایی*

    هدف پژوهش حاضر بررسی جامع موانع و عوامل موثر بر اجرای بهینه قانون مالیات بر ارزش افزوده و ارایه مدل مناسب با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش، مودیان و کارشناسان امور مالیاتی استان زنجان است. با بررسی مبانی نظری مرتبط و مرور پژوهش های پیشین، موانع و عوامل موثر بر اجرای بهینه قانون مالیات بر ارزش افزوده تعیین شد که توسط خبرگان مورد تایید قرار گرفت. موانع موجود در اجرای بهینه قانون مالیات بر ارزش افزوده در چهار گروه اصلی موانع ساختاری، موانع اجرایی، موانع فرهنگی، موانع  اقتصادی و سیاسی و عوامل موثر بر اجرای بهینه این قانون نیز در چهار گروه اصلی عوامل منابع انسانی، عوامل مودیان مالیاتی، عوامل سیستم مالیاتی و عوامل قانونی طبقه بندی شد. سپس پرسش نامه ها بین مودیان و کارشناسان امور مالیاتی توزیع شد و داده های به دست آمده از طریق نرم افزار SPSS و Amos مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش موید این است که موانع ساختاری، موانع اجرایی، موانع فرهنگی، موانع اقتصادی و سیاسی و عوامل منابع انسانی، عوامل مودیان مالیاتی، عوامل سیستم مالیاتی و عوامل قانونی رابطه مثبت و معناداری با اجرای بهینه قانون مالیات بر ارزش افزوده دارند. بنابراین، بر اجرای بهینه قانون مالیات بر ارزش افزوده تاثیرگذار هستند. نوآوری پژوهش حاضر این است که طیف گسترده ای از موانع و عوامل موثر بر اجرای بهینه قانون مالیات بر ارزش افزوده را شناسایی و رتبه بندی می کند. در راستای اقتصاد مقاومتی و در شرایط تشدید تحریم ها، شناسایی موانع و عوامل موثر بر اجرای بهینه قانون مالیات بر ارزش افزوده می تواند گام موثری در افزایش وصولی های این مالیات و کاهش وابستگی دولت به منابع نفتی باشد.

    کلید واژگان: مالیات, مالیات بر ارزش افزوده, مدل معادلات ساختاری
    Gholamreza Soleymani Amiri, Fatemeh Babaei *

    The aim of this study is to provide a comprehensive investigation of the obstacles and factors affecting optimal implementation of Value-Added Tax Act (the VAT Act) and to propose an effective model using Structural Equation Modelling (SEM), The population of this study includes the taxpayers and tax officials in Zanjan Province. Relevant literature and previous studies were reviewed and the obstacles and factors affecting the optimal implementation of the VAT Act were identified. The detected obstacles and factors were verified by expert opinion. After that, the identified obstacles were classified into four main categories, namely, structural, administrative, cultural and finally economic and political obstacles and the effective factors were classified into four main categories, including, human resources, taxpayers, tax system and legal factors. Then, the questionnaires were distributed among the taxpayers and tax officials and the obtained data were analyzed using SPSS and Amos software. The results indicate that both obstacles, i.e., the structural, administrative, cultural and economic and political obstacles and effective factors, i.e., human resources, taxpayers, tax system and legal factors have positive and significant relationship with the optimal implementation of VAT Act; in other words, these obstacles and factors exert a considerable influence on the optimal implementation of the VAT Act. The innovation of this research is that a wide range of the obstacles and factors affecting optimal implementation of VAT Act were identified and ranked. Considering the resistance economy and increasing pressure of sanctions, identifying the obstacles and factors affecting optimal implementation of VAT Act can be a major step forward in boosting tax revenues and reducing the government's dependence on oil resources.

    Keywords: Tax, Value-Added Tax (VAT), Structural Equation Model (SEM)
  • احمد چهرقانی*، منصور زراء نژاد

    هدف از نگارش مقاله حاضر، بررسی تاثیر مالیات بر ارزش افزوده بر رشد اقتصادی ایران می باشد. بدین منظور از الگوی تعادل عمومی قابل محاسبه (CGE) استفاده شده است. داده ها برگرفته از ماتریس حسابداری اجتماعی (SAM) سال 1390 ایران، تهیه شده توسط مرکز پژوهش های مجلس در سال 1394 است که جدیدترین ماتریس حسابداری اجتماعی ایران می باشد. تحلیل سیاست در قالب نه سناریو انجام شده است که عبارتند از: وضع مالیات بر ارزش افزوده با نرخ های اجرا شده در ایران (3%، 4%، 5%، 6%، 8% و 9%)، و نرخ های قابل اجرا (10%، 15% و 20%). در تمامی سناریوها نرخ مالیات بر ارزش افزوده در بخش کشاورزی صفر در نظر گرفته شده است. نتایج حاصل بیانگر آن است که مالیات بر ارزش افزوده اثر مثبتی بر رشد اقتصادی ایران دارد.

    کلید واژگان: مالیات بر ارزش افزوده, رشد اقتصادی, ماتریس حسابداری اجتماعی(SAM), مدل تعادل عمومی قابل محاسبه (CGE), مدل لافگرن
    Ahmad Chehreghani *, Mansour Zaranejhad

    The purpose of this paper is to investigate the impact of Value Added Tax (VAT) on Iran's economic growth. For this purpose, Computable General Equilibrium Model (CGE) has been used. Data are derived from the Social Accounting Matrix (SAM) of Iran in 2011, prepared by the Parliament Research Center in 2015, which is the latest SAM of Iran. Policy analysis has been carried out in the form of nine scenarios: the VAT with the rates applied in Iran (3%, 4%, 5%, 6%, 8% and 9%), and the applicable rates (10%, 15% and 20%). In all scenarios, the VAT rate in agriculture sectore is considered zero. The results indicate that VAT has positive impact on Iran's economic growth.

    Keywords: Value Added Tax (VAT), Economic Growth, Social Accounting Matrix (SAM), Computable General Equilibrium (CGE), Lofgren Model
  • سید حسین غفاریان *

    از آنجایی که رشد اقتصادی بر بسیاری از شاخصهای اقتصادی از قبیل اشتغال، فقر، توزیع درآمد، سلامت و غیره اثر می گذارد، بررسی عواملی که بر رشد اقتصادی اثر گذار هستند، از اهمیت بالایی برخوردار می باشند. اهمیت این مسئله در کشورهای در حال توسعه که به طور چشمگیری با این مشکلات مواجه هستند دو چندان می شود. با توجه به فراگیر شدن مالیات بر ارزش افزوده در کشورهای در حال توسعه و کمبود تحقیقات در خصوص آثار این نوع مالیات بر متغیرهای اقتصادی خصوصا رشد اقتصادی، نیاز به چنین مطالعاتی را برجسته تر می کند. در این مقاله با بکارگیری پنلی از 62 کشور در حال توسعه و روش GMM-system اثر مالیات بر ارزش افزوده را بر رشد اقتصادی و منابع آن شامل رشد تجمع سرمایه و رشد بهره وری مورد بررسی قرار دادیم. نتایج حاصله منطبق با تحقیقات پیشین بود و حاکی از تاثیر مثبت و معنی دار مالیات بر ارزش افزوده بر رشد اقتصادی و منابع آن بود.

    کلید واژگان: مالیات بر ارزش افزوده, رشد اقتصادی, تجمع سرمایه, رشد بهره وری, کشورهای در حال توسعه
    Seyed Hossein Ghafarian*

    Since economic growth affects many economic indexes such as employment, poverty, distribution of income, health, etc., investigating the factors influencing economic growth is of great importance. This would be even more important in developing countries, which face such problems as poverty, unemployment etc. Considering the fact that the VAT is becoming more popular in developing countries and the dearth of research on the effects of this type of tax on economic variables, especially economic growth, the need for this study is felt to shed lights on the related issues. In this paper, using a panel of 62 developing countries and the GMM-system method, we examined the effect of VAT on economic growth and its sources, including growth of capital accumulation and the growth of productivity. The results were consistent with previous research, indicating a positive and significant effect of VAT on economic growth and its sources.

    Keywords: Value Added Tax (VAT), Economic Growth, Capital Accumulation, Productivity Growth, Developing Countries
  • احمد چهرقانی*، منصور زرا نژاد
    هدف از نگارش مقاله حاضر بررسی اثرات اقتصادی اصلاح قانون مالیات بر ارزش افزوده در ایران می باشد. روش تحقیق از نوع کمی است و برای تجزیه و تحلیل از مدل استاندارد تعادل عمومی قابل محاسبه (CGE) پیشنهادی لافگرن و همکاران (2002) استفاده می شود. داده های تحقیق برگرفته از جدیدترین ماتریس حسابداری اجتماعی (SAM) ایران در سال 1390 است که توسط مرکز پژوهش های مجلس تهیه شده است. داده ها در قالب مدل تحقیق و با استفاده از نرم افزار GAMS تجزیه و تحلیل می گردند. نتایج حاصل گویای آن است که اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده موجب افزایش درآمدهای مالیاتی و افزایش درآمد دولت، افزایش پس انداز کل، افزایش سرمایه گذاری کل و افزایش جذب کل می شود. از سوی دیگر، اجرای این قانون، افزایش تورم، کاهش تولید ناخالص داخلی و کاهش درآمد و مخارج مصرفی خانوارها را در پی دارد. با توجه به غالب بودن اثرات مثبت به اثرات منفی، اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده در دوره آزمایشی نسبتا موفقیت آمیز بوده است.
    کلید واژگان: مالیات بر ارزش افزوده, ماتریس حسابداری اجتماعی (SAM), الگوی تعادل عمومی قابل محاسبه (CGE), نرخ مالیات, سیاست های مالیاتی
    ahmad chehrghani*
    The purpose of this paper is to investigate the economic effects of amendment of law of value added tax in Iran. The research method is quantitative and standard CGE model of Lafgren et al (2002) is used for analyzing. Data are derived from the latest Social Accounting Matrix (SAM) of Iran in 2011, which is provided by the Research Center of the Parliament. The data are analyzed in the form of the research model using the GAMS software. The conclusion shows that implementation of VAT increases the tax revenue and government revenue, total savings, total investment and total absorption. On the other hand, implementation of this law increases the inflation; reduce the GDP and households' incomes and expenditures. According to the the prevalence of positive effects on negative effects, the implementation of VAT Law has been relatively successful during the experimental period.
    Keywords: Value Added Tax (VAT), Social Accounting Matrix (SAM), CGE, Tax Rate, Tax Policies
  • یگانه موسوی جهرمی*، الهام غلامی
    یکی از مسائل مهم هنگام بودجه ریزی، دسترسی به درآمدهای قابل تحقق است که این موضوع مستلزم پیش بینی های دقیق از انواع درآمدها در آینده می باشد. یکی از منابع درآمدی پر اهمیت دولت مالیات بوده که در این مقاله، پیش بینی مالیات بر ارزش افزوده ناشی از مصرف بنزین مدنظر قرار گرفته است. هدف اصلی، دستیابی به روشی کارا جهت پیش بینی مصرف بنزین و مالیات بر ارزش افزوده ناشی از آن در ایران می باشد. در این مقاله، برای پیش بینی مصرف بنزین، از یک الگوی ترکیبی روش شبکه عصبی چندلایه (MLP) با الگوی خودتوضیح میانگین متحرک انباشته (ARIMA) استفاده شده است. سپس با تایید عملکرد مناسب این روش در مقایسه با روش ARIMA، از طریق اعمال نرخ های مالیات بر مصرف پیش بینی شده بنزین، مالیات بر ارزش افزوده ناشی از مصرف بنزین در کشور به دست آمده است. نتایج نشان می دهد که طی سال های 1392 الی 1395، مالیات بر ارزش افزوده از این محل، به طور متوسط در حدود 6/31 درصد رشد خواهد داشت.
    کلید واژگان: مالیات بر ارزش افزوده, مصرف بنزین, شبکه عصبی چندلایه, روش ARIMA, روش ترکیبی
    Yeganeh Mousavi Jahromi *, Elham Gholami
    One of the major problems in budgeting is to predict the various kinds of future income precisely as possible. Since tax revenue is very important component in the combination of state income, the present paper considers the forecasting of VAT on gasoline consumption. The main purpose is to achieve an efficient method to forecast gasoline consumption and VAT on it in Iran. Hence, a Hybrid ARIMA- Neural Network model is used to forecast gasoline consumption. After confirming the good performance of this method compared with autoregressive integrated moving average processes(ARIMA), VAT on gasoline consumption is calculated by applying its tax rate. Results indicate that during the years 2013 to 2016, VAT on gasoline consumption will grow by 31.6 percent on average.
    Keywords: Value Added Tax (VAT), Gasoline Consumption, Multilayer Neural Networks, Hybrid Methods
  • معصومه نعمت زاده *، عباس معمار نژاد
    نظام مالیات بر ارزش افزوده که چند سالی است قانون آن در ایران تصویب و برای گروه هایی از فعالان اقتصادی به مرحله اجرا درآمده، یکی از انواع مالیات های غیرمستقیم است که قاعدتا تاثیراتی را بر متغیرهای اقتصادی از جمله اشتغال خواهد داشت. از آنجایی که توجه به پیامدهای مثبت و منفی هر سیستم جدید از لوازم تضمین حصول موفقیت بیشتر در پیاده سازی آن است ، بایسته است نظام مالیات بر ارزش افزوده را نیز از این منظرمورد توجه قرار دهیم. به این منظور در این پژوهش رابطه بین مالیات ارزش افزوده و اشتغال مورد بررسی قرار گرفت. این مطالعه با استفاده از مدل پانل دیتا پویا (OGMM) صورت گرفته است. نمونه آماری استفاده شده در این پژوهش مشتمل است بر 27 کشور، 11 کشور غیر OECD و16 کشور OECD. نتایج این مطالعه نشان می دهد که تاثیر مالیات ارزش افزوده بر اشتغال در کشورهای غیر OECD برابر 089/0 و در کشورهای OECD برابر 04/0 است. بنابراین، اثر مثبت و معنی دار مالیات ارزش افزوده بر اشتغال مورد تایید قرار می گیرد. همچنین، با توجه به نتایج برآوردی تاثیر سایر مالیات ها بر اشتغال در کشورهای غیر OECD برابر 014/0- و در کشورهای OECD برابر 029/0- می توان گفت که اگر مالیات از نوع ارزش افزوده باشد منجر به افزایش اشتغال خواهد شد اما سایر مالیات ها منجر به کاهش اشتغال می شود.
    کلید واژگان: ماليات مستقيم, ماليات بر ارزش افزوده VAT, اشتغال, داده هاي تابلويي
    M. Nematzade*
    Value Added Tax (VAT) which its Act has been approved and executed during the last few years for some firms in Iran, is one of the forms of indirect-taxes known and has implications for economic indices including employment. Since considering positive and negative implications of any new policy is requisite for gaining more success in executing that policy, it is necessary to investigate VAT law performance in different countries. This study aims to investigate the relation between VAT execution and employment. The method used is dynamic panel data (OGMM) and the statistic sample covers 27 countries including 11 non-OECD and 16 OECD countries. Results show that the impact of VAT law execution on employment is 0.089 in non-OECD and 0.04 in OECD countries. Therefore the impact in the two groups of countries is both positive and statistically significant. It is also concluded that other forms of taxation have impacts of -0.014 and -0.029 for non-OECD and OECD countries respectively. So it could be said that VAT has a positive impact on employment while other forms of taxation result in decreasing it.
    Keywords: direct taxation, Value Added Tax VAT, employment, panel data
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال