به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « نگرش کارکنان » در نشریات گروه « مدیریت »

تکرار جستجوی کلیدواژه « نگرش کارکنان » در نشریات گروه « علوم انسانی »
  • مهرداد استیری*، امیر خانلری، مهدی عظیمی یانشچمه

    پژوهش حاضر به دنبال بررسی عمیق از نحوه تاثیرگذاری اقدامات بازارگرایی داخلی بر برند سازمان در صنعت بانکداری ایران صورت گرفته است. در این مطالعه علاوه بر رابطه اصلی در مدل تحقیق، روابط میانجی متغیرهای رضایت شغلی، دانش و هویت برند نیز مورد ارزیابی قرار گرفته اند. جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان شعب بانک ملی در شهر اصفهان به تعداد 900 نفر بوده است. حجم نمونه مورد نیاز پژوهش، با استفاده از جدول مورگان 269 نفر تعیین و نمونه ها با استفاده از روش خوشه ای تصادفی انتخاب شدند که از این تعداد در نهایت بر اساس نظرات 258 نفر، تحلیل های آماری پژوهش انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزیی با بکارگیری نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که بازارگرایی داخلی بر تایید برند تاثیر مستقیم دارد. همچنین تاثیر بازارگرایی داخلی بر تایید برند از طریق نقش میانجی متغیرهای دانش برند، رضایت و تعهد سازمانی تایید شد، اما نقش میانجی هویت برند تایید نشد. به طور کلی نتایج حاکی از آن است که دانش برند تعیین کننده اصلی تایید برند توسط کارکنان است، لذا مدیران است که منابع مختلف اطلاعات مربوط به برند را که کارکنان با آن در تماس هستند، شناسایی و درک کنند و از سازگاری پیام های برند در بین منابع مختلف اطلاعاتی اطمینان حاصل کنند.

    کلید واژگان: بازارگرایی داخلی, تایید برند, نگرش کارکنان, دانش برند, هویت برند}
    Mehrdad Estiri *, Amir Khanlari, Mahdi Azimi Yancheshme

    The concept of internal branding emerges from the internal orientation of the organization in line with brand management. brand enactment by employees can be considered one of the outstanding possible results of the internal market orientation process.The aim of this study was to investigate the effect of IMO on brand enactment by considering the mediating role of employee job satisfaction, employee commitment, brand knowledge, and identity. This paper was designed as a non-experimental survey, using an anonymous self-report questionnaire. In this study, a pre-test was conducted among 30 people. In total, 300 employees of Bank Melli branches in Isfahan were invited to participate in the study. Because of the excessive missing data, 42 questionnaires were eliminated, and the final sample size for testing was 258. The response rate was at least 86%. The results revealed that IMO has a positive effect on brand enactment (0.170). The effect of IMO on brand enactment was also confirmed through the mediating role of employees’ brand knowledge, job satisfaction, and commitment, but the mediating role of brand identity was not confirmed. The findings of this study have important practical insights. This study provides a framework that describes the mediating mechanisms of the impact of IMO on brand enactment. In general, the results indicate that brand knowledge is the main determinant of employees’ brand enactment.

    Keywords: Internal Market Orientation, Brand Enactment, Job Satisfaction, Organizational Commitment, Brand Knowledge, Brand Identity}
  • محسن علیزاده ثانی*، حامد طالبی، علیرضا زمانیان
    پژوهش های گوناگون نشان می دهد که افزایش احساس عدالت بر جنبه های متفاوت رفتار سازمانی تاثیرگذار است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه عدالت سازمانی ادراک شده کارکنان و صداقت رفتاری مدیران در شعب بانک کشاورزی بوده است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. نمونه ی پژوهش شامل 301 نفر از کارکنان شعب بانک کشاورزی استان مازندران می باشد که به صورت تصادفی انتخاب شدند. سنجش متغیرهای پژوهش با استفاده از پرسشنامه های استاندارد صورت گرفت و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از رگرسیون استفاده شده است. پایایی ابزار پژوهش از طریق آلفای کرونباخ تایید گردید و روایی پرسشنامه ها از نوع روایی محتوا می باشد. یافته های پژوهش نشان داد که بین عدالت سازمانی و ابعاد آن با صداقت رفتاری مدیران رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین میزان ارتباط بعدهای عدالت  رویه ای و عدالت تعاملی با صداقت رفتاری به ترتیب 25 و 56 درصد بوده و رابطه میان بعد عدالت توزیعی با صداقت رفتاری تایید نگردید. بنابراین به دلیل اهمیت و میزان ارتباط بالای دو بعد عدالت سازمانی با صداقت رفتاری ادراک شده مدیر، پیشنهاد می شود مدیران زمینه را برای افزایش عدالت سازمانی به خصوص در ابعاد رویه ای و تعاملی فراهم آورند و از این طریق صداقت را در رفتار خود نشان داده و در ترغیب فعالیت کارکنان در جهت تحقق اهداف سازمانی گام های موثرتری بردارند.
    کلید واژگان: عدالت توزیعی, عدالت رویه ای, عدالت تعاملی, صداقت رفتاری, نگرش کارکنان}
    Mohsen Alizadeh Sani *, Hamed Talebi, Alireza Zamanian
    Studies show that increasing the sense of justice, affects different aspects of organizational behavior. The purpose of this study was to investigate the relationship between perceived organizational justice and behavioral honesty of managers in Agricultural Bank branches. The research method is descriptive and correlational. The research sample includes 301 employees of Mazandaran Agricultural Bank branches who were randomly selected. We measured research variables through a survey and used regression to analyze the data. The reliability and validity of the research tool was confirmed by Cronbach’s alpha and the content validity. Findings showed that there is a direct and significant relationship between organizational justice and its dimensions with the behavioral honesty of managers. Also, the relationship between the dimensions of procedural justice and interactive justice with behavioral honesty was 25 and 56%, respectively. The relationship between the dimension of distributive justice and behavioral honesty was not confirmed. Therefore, due to the importance and high relationship between two dimensions of organizational justice and perceived behavioral honesty, managers could furnish an organizational climate to encourage their employees to take effective steps toward achieving organizational goals.
    Keywords: Distributive justice, Procedural justice, Interactive justice, Behavioral honesty, Employee attitude}
  • وحیده علیپور*، محمد باشکوه اجیرلو، عاطفه مهری بازقلعه، انیس مهری بازقلعه
    تعهد کارکنان به عنوان نیرویی حیاتی در بقا و سودآوری سازمان ها می تواند آنان را در ارایه خدمات باکیفیت به طور مداوم تحت تاثیر قرار دهد. هدف مطالعه حاضر بررسی عوامل موثر در تعهد کارکنان شهرداری شهر زنجان می باشد. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و ماهیتی پیمایشی- علی دارد. جامعه آماری این پژوهش شامل 723 نفر از کارکنان شهرداری مناطق سه گانه شهر زنجان است که از این تعداد 248 نفر طبق فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها به کمک پرسش نامه ای استاندارد که پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ با مقدار 0/802 مورد تایید قرار گرفته، گردآوری گردید و تجزیه و تحلیل آن با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد، فرضیه های مربوط به متغیرهای تاثیرگذار بر تعهد به ترتیب ارتباط داخلی (با ضریب مسیر0/50)، انگیزش (با ضریب مسیر 0/35)، توانمندسازی (با ضریب مسیر0/30)، فناوری اطلاعات و ارتباطات (با ضریب مسیر 0/23)، عدالت و انصاف (با ضریب مسیر 0/18) و کار تیمی (با ضریب مسیر 0/12) تایید گردید. همچنین با توجه به اینکه مقدار آماره تی (0/63) در رابطه بین متغیرهای توسعه و آموزش و تعهد کم تر از 0/96 بود، این فرضیه مورد تایید قرار نگرفت.
    کلید واژگان: بازاریابی داخلی, تعهد کارکنان, نگرش کارکنان, ابعاد بازاریابی داخلی, شهرداری زنجان}
    Vahideh Alipoor *, Mohammad Bashokouh Ajirlo, Atefeh Mehri Bazghaleh, Anis Mehri Bazghaleh
    Employee commitment as a vital force in the survival and profitability of organizations can continually influence them to provide quality services. The aim of this study is to investigate the factors affecting the commitment of Zanjan municipal employees. This study is applied in terms of purpose and nature of the survey-causal. The statistical population of this study includes 723 municipal employees in the three regions of Zanjan, of which 248 people were selected according to the Cochran's formula and simple random sampling method. Data were collected using a standard questionnaire, the reliability of which was confirmed using Cronbach's alpha coefficient of 0.802, and its analysis using structural equation modeling showed that the assumptions related to the variables affecting commitment were related, respectively. Internal (with a path coefficient of 0.50), motivation (with a path coefficient of 0.35), empowerment (with a path coefficient of 0.30), information and communication technology (with a path coefficient of 0.23), justice and fairness (with a path coefficient of 0.18) and teamwork (with a path coefficient of 0.12) was confirmed. Also, this hypothesis was not confirmed due to the fact that the value of T-statistic (1.63) in the relationship between development and education variables and commitment was less than 1.96.
    Keywords: Internal Marketing, Employee Commitment, employee attitude, Dimensions of Internal Marketing, Zanjan Municipality}
  • حاجیه رجبی فرجاد *، صدیقه طوطیانی اصفهانی، امیر سقائی

    تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر جو سازمانی بر نگرش کارکنان با نقش متغیر میانجی سرمایه روانشناختی در ادارات مرکزی بانک صادرات شهر تهران انجام گرفته است . روش تحقیق در این پژوهش از منظر هدف کاربردی، و از منظر گردآوری اطلاعات توصیفی - پیمایشی بوده و جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان ادارات مرکزی بانک صادرات شهر تهران به تعداد 385 نفر که از طریق فرمول کوکران 193 نفر انتخاب شدند. روش نمونه گیری تصادفی ساده می باشد. در این پژوهش از پرسشنامه های جو سازمانی ، هالپین و کرافت (1963) و نگرش کارکنان، قایمی (1395) و سرمایه روانشناختی ، لوتانز (2007) استفاده شده است . روایی آن به صورت صوری و محتوایی با نظر خبرگان و اساتید دانشگاه به تایید رسیده است و پایایی آن با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ و با مقادیر 975/0 ، 950/0 و 953/0 به ترتیب برای متغیر های جو سازمانی ، نگرش کارکنان و سرمایه روانشناختی محاسبه شده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنف، آزمون سوبل و مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر نرم افزار Smart-pls 2 تجزیه و تحلیل شده است. نتایج بدست آمده نشان داد که جو سازمانی به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق متغیر میانجی سرمایه روانشناختی بر نگرش کارکنان تاثیر دارد. همچنین ، با توجه به ضرایب تاثیر پذیری و میزان معناداری فرضیه های پژوهش می توان به این نتیجه رسید که بیشترین ضریب تاثیر پذیری و معناداری مربوط به فرضیه دوم به ترتیب 923/0 و 118/29 و کمترین آن مربوط به فرضیه اول به ترتیب 293/0 ، 691/4 می باشد.

    کلید واژگان: جو سازمانی, نگرش کارکنان, سرمایه روانشناختی, بانک صادارت}
  • علی اکبر پیوسته*، مصطفی رادسر، مهدی اسماعیلی، حسن علیزاده
    زمینه و هدف
    در فرایند جهانی شدن، سازمان ها باید آماده شوند تا از عهده تغییرهای سریع محیطی برآیند و هر سازمانی باید به تغییرها و تقاضاهای متنوع محیطی تن در دهد و وجود رهبری یادگیرنده، کسی که به دنبال یادگیری بهبود رهبری است، احساس می شود. هدف پژوهش حاضر مطالعه تاثیر رهبری یادگیرنده بر میل به تغییر در نگرش کارکنان نیروی انتظامی با در نظر گرفتن نقش میانجی اعتماد سازمانی است.
    روش
    پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش 725 نفر از کارکنان نیروی انتظامی شهرستان تبریز است که براساس رابطه کوکران ، 251 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای تعیین روایی ابزار جمع آوری داده ها از روایی محتوا و صوری و برای تعیین پایایی از روش ثبات درونی (آلفای کرونباخ) و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که ضرایب z (853/0) و (769/0)  در فرضیه اصلی، که رهبری یادگیرنده به طور غیرمستقیم و از طریق میانجی اعتماد سازمانی به میزان 4/8 درصد بر میل به تغییر کارکنان تاثیر دارد. و ضریب z (281/3) در تاثیر رهبری یادگیرنده بر میل به تغییر در کارکنان مثبت و همچنین ضریب z (59/16) و مقدار ضریب استاندارد شده مسیر (669/0)، نشان دهنده تاثیر رهبری یادگیرنده بر اعتماد سازمانی و درنهایت، ضریب معناداری z (460/0) و ضریب استاندارد شده (057/0)، تاثیر مثبت اعتماد سازمانی بر میل به تغییر در کارکنان را نشان می دهند.
    نتایج
    نهاد نیروی انتظامی، نهاد اجتماعی مهمی محسوب می شود بنابراین وجود رهبری یادگیرنده می تواند نگرش کارکنان را در راستای رسالت سازمان تغییر دهد و اعتماد سازمانی کارکنان را تقویت کند.
    کلید واژگان: رهبری یادگیرنده, میل به تغییر, نگرش کارکنان, اعتماد سازمانی, نیروی انتظامی}
    Aliakbar Peyvasteh *, Mostafa Radsar, Mehdi Esmaili, Hasan Alizade
    Background and Aim
    In the process of globalization, organizations need to be prepared to cope with rapid environmental change, and every organization must adapt to diverse environmental demands and needs, and there is a sense of learner leadership that seeks to improve leadership learning. The purpose of the present study is to study the effect of learner leadership on the willingness to change the attitude of law enforcement personnel considering the mediating role of organizational trust.
    Methodology
    The purpose of this study is applied and descriptive - survey in nature and method. The statistical population of the study consisted of 725 law enforcement personnel of Tabriz city. Based on Cochran's relation, 251 persons were selected by random sampling. Content and face validity were used to determine the validity of the data collection tool, and internal consistency (Cronbach's alpha) for reliability, and structural equation modeling was used to analyze the data.
    Results
    The results of the data analysis showed that the learning leadership variable indirectly and through organizational trust mediator (4.8%) had an impact on the desire variable and z-coefficient (283.3) of the effect of learner leadership on the tendency to change in positive employees, using the significant coefficient z (59/16) and standardized path coefficient (0/669) indicating the impact of learner leadership on organizational trust and with the use of the coefficient of significance z (0/460) and standardized coefficient (0/57) indicates the positive effect of organizational trust on desire for change in employees.
    Conclusion
    According to the results, the dimensions of learner leadership on the willingness to change the attitude of law enforcement personnel considering the mediating role of organizational trust were positively influenced and finally practical suggestions were made.
    Keywords: Learner Leadership, Willingness to Change, Employee Attitude, Organizational Trust, Law Enforcement}
  • حمید حاجی ملا میرزایی، سید مهدی خادم، مهدی فلاح نوش آبادی، داریوش رحمتی
    پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر رفتار توانمندسازی رهبری بر مقاصد رفتاری و نگرش های کارکنان با نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی در میان پرستاران بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام شد. روش پژوهش کاربردی-توصیفی و جامعه آماری در زمان انجام پژوهش 460 نفر بودکه حجم نمونه 210 نفر محاسبه و روش نمونه گیری، تصادفی ساده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده که روایی و پایایی آن، مورد تایید قرار گرفت. برای تایید پایایی از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده که میزان آن 91/0 به دست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، آزمون همبستگی، معادلات ساختاری و تحلیل مسیر و OLS استفاده شده است. نتایج، حاکی از آن بود که رفتار توانمندسازی رهبری بر مقاصد و نگرش کارکنان تاثیر مثبت و معنی داری دارد، همچنین تاثیر مثبت و معنی دار رفتار توانمندسازی رهبری بر توانمندسازی روان شناختی پرستاران، مشاهده شد. در ادامه با تایید تاثیر توانمندسازی روان شناختی بر مقاصد و نگرش پرستاران به نوعی نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی بین رفتار توانمندسازی رهبری و مقاصد و نگرش پرستاران تایید شد.
    کلید واژگان: توانمندسازی روانشناختی, رفتار توانمندسازی رهبری, نگرش کارکنان}
    Sayyed Mehdi Khadem, Mehdi Fallah Nosh Abadi, Daryoush Rahmati
    The following research is aimed to assess the impact of leadership empowerment behavior on behavioral intentions and attitude of staff considering the mediating role of psychological empowerment among nurses The University of Medical Sciences Of Kashan Hospitals. The research method was applied-descriptive and statistical society consists of 460 nurses. The sample size was is 210 which was picked up randomly. The data sampling tools was questionnaire and its reliability (To Alpha Cronbach''s test 0. 91 rate) and validity has been confirmed. The descriptive statistics correlation matrix، structural equation، path analysis and OLS were used to analyze the data. The results showed that the leadership empowerment behavior has a positive and significant impact on the intention and attitude of staff. Also، the positive and significant impact of the leadership empowerment behavior was observed on the psychological empowerment of nurses. Following the approval of psychological empowerment impact on the attitudes of nurses، sort of mediating role of psychological empowerment was confirmed in relationship between the leadership empowerment behavior and the attitudes of nurses.
    Keywords: Employee Attitudes, Leadership Empowerment Behavior, psychological empowerment}
  • مهران مهدی زاده*، ناهید درستکار احمدی، دکترمحمدرحیم رمضانیان
    از وظایف مدیران سازمان هاست که با اتخاذ راهبردهایی زمینه تغییر و تحولات مثبت در نگرش، احساسات و عملکرد کارکنان فراهم آورند؛ در غیر این صورت برخی مشاغل به دلیل نداشتن آزادی عمل و تنوع در وظایف منجر به تغییر نگرش کارکنان نسبت به شغل و سازمان در جهت منفی، آسیب های روحی-روانی و در نهایت کاهش عملکرد شغلی می گردند. از اهداف این پژوهش، شناسایی علل ریشه ای این مشکلات و تبیین مزایای راهبرد تصمیم گیری مشارکتی بوده و در این راستا مدلی مفهومی که نشانگر رابطه میان راهبرد تصمیم مشارکتی با سایر متغیرهاست، ارائه شده است. برای پژوهش حاضر، علاوه بر مطالعات کتابخانه ای، پرسشنامه ای تدوین و در کلیه شعب بانک مسکن شهرستان رشت توزیع و پس از تکمیل عودت داده شده است (151 نفر). روایی آن با روش اعتبار محتوا و عاملی و پایایی آن با آلفا کرونباخ 7/88%، مورد تایید قرار گرفته است. سپس، فرضیات پژوهش با استفاده از نرم افزارهای آماری تحلیل گردیده و یافته ها حاکی از آن است که مشارکت در تصمیم گیری به واسطه نگرش و عواطف، عملکرد کارکنان را بهبود می بخشد؛ بنابراین 4 فرضیه تایید و یک فرضیه رد شده و مدلی که به وسیله معادلات ساختاری برای پژوهش طراحی گردیده، براساس شاخص های برازش مدل، که همگی مقادیر بالای 90 درصد را کسب کرده اند، مورد قبول واقع شده است.
    کلید واژگان: تصمیم گیری مشارکتی, نگرش کارکنان, عواطف و احساسات, عملکرد شغلی}
    Mehran Mehdizade, Nahid Dorostkar Ahmadi, Mohammad Rahim Ramazanian
    Design and implement of a strategy to improve employee's attitude, emotions and performance is an important task of managers. Because of the lack of enough latitude and diversity in certain jobs, it causes mental fatigue, stress, dissatisfaction, low level of organizational commitment, emotional harms; lose self-confidence and ultimately reduction in job performance. This study is designed to identify the root causes of the above and to suggest participative decision making as a resolving strategy to cope with resulting problems. Thus, we developed and tested a conceptual model of relationships among key variables of the participative decision making, employee' attitude, employee's emotions and job performance. To collect research data, a designed questionnaire was employed and distributed among 151 employees in 15 branches of Rasht Maskan bank. The questionnaire's validity was confirmed by content validity and factor analysis and reliability was confirmed by Cronbach's alpha (88.7%) using SPSS software. The structural equation model and research hypotheses were tested using AMOS software. The result showed a satisfactory overall fit of the model. Out of 5 hypotheses tested, only one was rejected, that is a good indication of sufficient validity of the model. Findings indicate that participation in decision making improves the job performance by mediating role of emotions and employee's attitude.
    Keywords: Participation decision, making (PDM), Employee's attitude, Emotions, Job performance}
  • حبیب الله دعایی، محمد مهدی شاه بیکی*
    این پژوهش به بررسی تاثیر مشارکت کارکنان در فعالیت های مربوط به برنامه ریزی راهبردی بر نگرش آنان از موضوعات راهبردی در حوزه مسائل راهبردی مدیریت منابع انسانی، می پردازد. بدین منظور ابتدا تلاش شده است تا مسائل اساسی مرتبط با حوزه مدیریت راهبردی منابع انسانی، شناسایی شود. سپس مناسب ترین گزینه ها برای هر یک از این موضوعات، متناسب با برنامه راهبردی شرکت مورد مطالعه، استخراج شده و نظرات کارکنان، در خصوص میزان اولویت هر یک از این گزینه ها اخذ گردیده است. پاسخ دهندگان از دو گروه تیم برنامه ریزی راهبردی و تیم سایر همتایان انتخاب شده اند. تیم برنامه ریزی راهبردی متشکل از افرادی هستند که به صورت فعال در جلسات و مباحث مربوط به مطالعات راهبردی و جاری سازی راهبرد ها مشارکت داشته اند. در مقابل افراد تیم سایر همتایان از بین کارکنانی انتخاب شده اند که در این نشست ها، حضور نداشته اند. سپس میزان تفاوت در نگرش های این دو گروه مورد آزمون آماری قرار گرفته است.
    نتایج پژوهش نشان می دهد آن دسته از مسائلی که به طور تصریحی در جلسات راهبردی مورد بحث و تصمیم گیری قرار گرفته اند، به تغییر نگرش افراد مشارکت کننده در این جلسات، در مقایسه با دیگر کارکنان، منجر شده است. در مقابل موضوعاتی که به صورت تلویحی مورد بحث قرار گرفته و جمعبندی بخصوصی در مورد آنها انجام نشده است، در تغییر نگرش افراد مشارکت کننده نسبت به سایر کارکنان، موثر نبوده است.
    کلید واژگان: مدیریت راهبردی منابع انسانی, نگرش کارکنان, مدیریت راهبردی, جاری سازی راهبردها}
    Habibolah Doaei, Mahdi Shahbeiki*
    This research analyses the influence of employees collaboration in strategic planning practices on their opinions of SHRM issues. Initially, we identify the essential subjects of shrm. Then we classify the most suitable alternatives for each subject comparing with the strategic plan of this company and ask the staff to prioritize these alternatives. The staff belong on two control and examination group. The examination group consists of people who had participated in meetings of strategic planning and strategy cascading. In contrast, the people of control group had not participated in these meetings. The statistical results confirm that the subjects which have been brought up in strategy meetings explicitly, have changed the personnel Perception. But the subjects which have been brought up implicitly and there was not any conclusion about them, can not influence the perspective of staff.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال