جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "medium enterprises" در نشریات گروه "مدیریت"
تکرار جستجوی کلیدواژه «medium enterprises» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
اخیرا شرکت های کوچک و متوسط فعالیت های خود را در سطح بین المللی گسترش داده اند. با این حال فرآیند بین المللی سازی ساده نیست و با توجه به رقابت روزافزون بازارهای بین المللی، و از سویی کمبود منابع، دانش و تجربه این شرکت ها در بازارهای بین المللی، موفقیت در این بازارها، یک چالش بزرگ برای این شرکت ها محسوب می شود. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر ذهنیت جهانی بر شبکه سازی و کسب دانش بین المللی با نقش میانجی گرایش کارآفرینی بین المللی در شرکت های کوچک و متوسط صورت گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری داده ها یک تحقیق توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه شرکت های صنایع غذایی صادراتی در شهرک های صنعتی در تهران بوده است. حجم نمونه مورد نیاز با استفاده از فرمول کوکران، 190 شرکت تعیین شد و نمونه ها با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد بود که روایی آن توسط روایی صوری، روایی همگرا و واگرا تایید شد. نتایج تحلیل مسیر حاکی از آن است که ذهنیت جهانی دارای تاثیر مستقیم و معنی داری بر کسب دانش و شبکه سازی بین المللی و گرایش کارآفرینی بین المللی است. همچنین تاثیر گرایش کارآفرینی بین المللی بر کسب دانش و شبکه سازی بین المللی تایید شد. در نهایت مشخص شد ذهنیت جهانی تاثیر غیرمستقیم و معنی داری بر کسب دانش و شبکه سازی بین المللی از طریق گرایش کارآفرینی بین المللی دارد. این پژوهش، راهکارهایی را در راستای توسعه فعالیت های بین المللی شرکت های کوچک ومتوسط، به عنوان بازوان اصلی کشور در نظام نوآوری ملی و صنعتی در اختیار سیاست گذاران قرار می دهد.کلید واژگان: گرایش کارآفرینی بین المللی, شبکه سازی بین المللی, کسب دانش بین المللی, ذهنیت جهانی, شرکت های کوچک و متوسطRecently, small and medium-sized enterprises have expanded their activities internationally. However, the process of internationalization is not simple, and due to the increasing competition of international markets, and on the one hand, the lack of resources, knowledge and experience of these companies in international markets, success in these markets is considered a big challenge for them. In this regard, the present research was conducted with the aim of investigating the impact of global mindset on the network and acquisition of international knowledge with the mediating role of international entrepreneurship in small and medium-sized companies. This research is a survey descriptive research in terms of data collection method, and practical in terms of purpose. The statistical population of the research included all companies active in the field of food industry in industrial towns in Tehran, who have experience in international markets. The required sample size was determined using Cochran's formula, 190 companies. The samples were selected by simple random method. The data collection tool was a standard questionnaire whose validity was confirmed by face validity, convergent and divergent validity. Based on the findings the global mindset has a direct and significant effect on international knowledge acquisition, international network and international entrepreneurship orientation. Also, the influence of international entrepreneurship orientation on knowledge acquisition and international network was confirmed. Finally the global mindset has an indirect and significant effect on the international knowledge acquisition and international network through international entrepreneurship orientation.Keywords: Global Mindset, International Entrepreneurship Orientation, International Knowledge Acquisition, International Networking, Small, Medium Enterprises
-
تصمیم گیری هسته و جوهره ی فعالیت های کارآفرینان محسوب می شود چراکه رشد و پیشرفت کسب وکارها به نوع تصمیمات کارآفرینان بستگی دارد. این پژوهش ابتدا به شناسایی عوامل موثر بر تصمیم گیری کارآفرینان می پردازد و سپس نقش هر یک از این عوامل را بر تصمیمات کارآفرینان می سنجد و در نهایت روابط دوسویه بین متغیرها مورد بررسی قرار می گیرد. جامعه آماری شامل کارآفرینان مشغول به فعالیت در کسب وکارهای کوچک و متوسط شهر زاهدان می باشد و نمونه آماری به صورت تصادفی ساده از بین کارآفرینان این شهر انتخاب شده است. برای یافتن عوامل موثر بر تصمیم گیری کارآفرینان، از منابع کتابخانه ای و پژوهش های انجام شده در زمینه مذکور استفاده شد که در نهایت این عوامل در چهار دسته؛ ویژگی های فردی، سازمانی، محیطی و ویژگی های خاص یک تصمیم دسته بندی گردید. برای جمع آوری داده ها در بخش میدانی از پرسشنامه جهت سنجش تاثیرات این عوامل استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و Amos18 انجام گردید. نتایج پژوهش حاضر بیانگر این است که؛ عوامل فردی و سازمانی با تاثیرگذاری بر روی ویژگی های خاص یک تصمیم نقش بسزایی در تصمیم گیری کارآفرینان ایفا می کنند. همچنین میان ویژگی های فردی و سازمانی رابطه دوسویه وجود دارد و جهت اخذ تصمیم یکدیگر را تحت تاثیر مستقیم خود قرار می دهند. بر اساس نتایج، برگزاری کلاس های آموزشی برای کارآفرینان به منظور افزایش مهارت و کاهش خطای خود در انتخاب گزینه های درست، قابلیت تفسیر و تجزیه وتحلیل اطلاعات، توانایی تصمیم گیری لحظه ای، قابلیت تحلیل محیط و جست وجوی بهینه و پردازش اطلاعات پیشنهاد می گردد.
کلید واژگان: تصمیم گیری, توانمندسازی کارآفرینان, توسعه کارآفرینی, کسب و کارهای کوچک و متوسطDecision-making is considered the core and essence of entrepreneurial activities, as the growth and progress of businesses depend on the decisions made by entrepreneurs. This research initially identifies the factors influencing entrepreneurial decision-making, then evaluates the impact of each factor on their choices, and finally examines the bidirectional relationships among the variables. The study population consists of entrepreneurs active in small and medium enterprises (SMEs) in Zahedan City, with a sample randomly selected from these entrepreneurs. Library resources and existing research in this area were utilized to identify the influential factors on entrepreneurial decision-making, ultimately categorizing these factors into four groups: individual characteristics, organizational characteristics, environmental characteristics, and specific decision characteristics. Data collection in the field was conducted using a questionnaire to assess the impact of these factors. Data analysis was performed using SPSS26 and Amos18 software. The findings indicate that individual and organizational factors significantly influence the specific characteristics of a decision, playing a crucial role in entrepreneurial decision-making. Additionally, there is a bidirectional relationship between individual and organizational characteristics, directly influencing each other's decision-making processes. Based on the results, it is recommended that training sessions be organized for entrepreneurs to enhance their skills and reduce errors in selecting the right options, improve interpretation and analytical abilities, enhance instantaneous decision-making capacity, and optimize environmental analysis and information processing.
Keywords: Decision-Making, Entrepreneurial Empowerment, Entrepreneurship Development, Small, Medium Enterprises -
هدف پژوهش، طراحی و توسعه الگو ترسیم کننده عوامل و چگونگی ترغیب خریداران در بازاریابی صنعتی است. مسئله اساسی پژوهش این است که چه عواملی موجب ترغیب خریداران در بازاریابی صنعتی (جامعه هدف) می شود؟ لذا، از رویکرد گلیزری نظریه داده بنیاد استفاده شد. پایایی پژوهش مطابق این چهار راهکار است: بهره گیری از فرآیندهای با ساختار برای مصاحبه ها، سازماندهی فرآیندهای باساختار برای ثبت، نوشتن و تفسیر داده ها، استفاده از حداقل دو نفر برای مصاحبه مجزا اما موازی با یکدیگر و مقایسه نظرات آن ها، استفاده از تیم راهنما برای ارزیابی و اجرای برنامه مصاحبه ها. از بعد هدف نیز این پژوهش جنبه کیفی و اکتشافی دارد و ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه است. جامعه پژوهش، شرکت های کوچک و متوسط فعال در صنایع غذایی افغانستان هستند شانزده نفر به شیوه در دسترس برگزیده شدند. از این مصاحبه ها، شش عامل اصلی بر ترغیب خریداران در بازار ماشین آلات صنایع غذایی در افغانستان تاثیرگذاری کلیدی شناخته شدند که عبارتند از هزینه، قابلیت اعتماد، فناوری و سادگی بهره گیری، تخصص، برطرف سازی کامل نیاز و فاصله جغرافیایی بودند. نتایج این تحقیق می تواند هم برای خریداران این ماشین آلات در افغانستان و هم برای تولیدکنندگان ماشین آلات صنایع غذایی در هر کشوری که قصد صادرات این کالاها به افغانستان را داشته باشد، مفید واقع شود.
کلید واژگان: زنجیره تامین, بازاریابی صنعتی, ترغیب, رفتار خریداران, شرکت های کوچک و متوسطIntroductionCustomer satisfaction is the most decisive factor in marketing success; therefore, companies and organizations must correctly identify and understand the needs, tastes and expectations of their customers so that they can produce a product with maximum value and deliver it to Effectively price, distribute and promote. In general, accurate understanding of consumer behavior, especially at the moment of final selection of products, can help companies in making major decisions and achieve the organization's high goals. The purpose that led to this research was to design some patters through which the factors and how to persuade buyers in industrial marketing can be achieved. These patterns obtained by conducting research on small and medium-sized companies that buy food machinery in Afghanistan. In order to be able to provide the most appropriate machines to this target market by using that pattern, in order to satisfy these buyers, it is possible to penetrate this market as much as possible for the manufacturers of food production machines in the country of origin (Iran) to be provided.
MethodologyThis research was conducted qualitatively and using the data method of the Glazer Foundation. The reason why the foundation data method was used in this research was that there was no appropriate pattern for the target community that was addressed and that there were not many patterns in the field of persuasion in general in industrial marketing. Therefore, it seems that there is a need to present three patterns in this field. Based on this, first the interview questions were designed in line with the main research questions. Then the statistical sample was selected in a selective way and according to different branches of food industry. By identifying the communication channels, the interview with these producers was provided, and the interviews continued until theoretical saturation was reached.
Result and discussionBy analyzing the data obtained from these interviews, it became clear that six main factors have a key influence on persuading buyers in the food industry machinery market in Afghanistan. These six factors include; The first factor is the cost, which includes all the costs that a person has to identify, choose, compare products to purchase and use, repairs and parts. This factor is mentioned by all the activists as an important factor. The second factor is reliability. This factor represents the things that make the machinery supplier a trusted image in the minds of the users of these products. The third factor is the technology used in these machines and the simplicity of its use. Ease of use and no need for foreign experts are important factors in this factor. The fourth factor is expertise, that the supplier of the machines in question has sufficient expertise in all fields related to the production of these machines. The fifth factor is the complete elimination of the need. in such a way that it can provide a complete set of machines needed to produce the desired food. It means that the company can meet its zero to hundred needs for machines from one supplier. The sixth and last factor is geographical distance. This factor was more common in food producers who were engaged in production in Herat city. Ease of access to machinery suppliers and communication has been one of the important factors in this factor.
ConclusionThis research can claim to add to the scope of knowledge in two major areas; The first field of research is about persuasion in industrial marketing. This can have various reasons, but it seems that there are stronger reasons to pay more attention to industrial marketing. The size of the market, the amount of expertise required for better performance in this sector, much bigger results in case of success, high costs in case of failure, etc., these are all reasons that make it reasonable for researchers to pay attention to industrial marketing. The second area that makes our research valuable is working on the target society, which has been less worked on, and on the other hand, because it is one of the important markets for the export of Iranian goods, the information obtained from it is also scientific. And it will be very valuable in terms of market needs. In general, industrial marketing has received less attention than consumer marketing. The results of this research can be useful both for the buyers of these machines in Afghanistan and for the manufacturers of food industry machines in any country that intends to export these goods to Afghanistan.
Keywords: Supply Chain, Industrial Marketing, Persuasion, Buyer Behavior, Small, Medium Enterprises -
با توسعه تجارت اینترنت اشیاء، مرزهای تجارت الکترونیک گسترش پیدا کرده و وارد عصر داده های بزرگ تجاری شده است. هدف پژوهش، مشخص کردن نقش ابعاد اینترنت اشیاء در توسعه تجارت الکترونیک در کسب و کارهای کوچک و متوسط شهر سنندج است. جامعه پژوهش را صاحبان کسب و کارهای کوچک و متوسط شهر سنندج به تعداد 163 تشکیل می دهند. حجم نمونه مطابق فرمول کوکران 115 نفر است. روش نمونه گیری، تصادفی ساده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. روایی در دو سطح سازه و محتوا مورد تایید قرار گرفت. پایایی نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بالای 7/0 بدست آمد و تایید شد. یافته های پژوهش نیز در دو بخش توصیفی و استنباطی ارائه شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از دو نرم افزار SPSS و SMART- PLS استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از این بود که دانش، امنیت، کیفیت و کارکردهای اینترنت اشیاء تاثیر مثبت و معناداری در توسعه تجارت الکترونیک دارد. پیشنهاد می شود کسب و کارها از متخصصان حوزه فناوری اطلاعات استفاده کنند، تا هم امنیت داده ها تحت کنترل شود و هم در پیاده سازی و بهره گیری از دانش فناوری اطلاعات و ابزارهای اینترنت اشیاء موفق عمل کنند.
کلید واژگان: تجارت الکترونیک, اینترنت اشیاء, کسب و کار الکترونیک, کسب و کارهای کوچک و متوسطIntroductionE-commerce is one of the important areas of innovation in computer technology that can help companies achieve a sustainable competitive advantage. The increasing rate of online business transactions and the innovative attitudes of customers show the necessity of using e-commerce in businesses. E-commerce technology can speed up communication within the company and make the company's resource management more efficient. The seamless transfer of information through shared electronic files and networked computers increases the efficiency of business processes such as documentation, data processing, and other support functions. Small and medium-sized companies are considered the economic backbone of many countries, so the access of these types of companies to the Internet of Things technology and their operationalization is increasingly important. Adopting e-commerce for small and medium-sized enterprises is not easy in part because of the constant change in e-commerce technology and the different needs of local and global businesses. In addition, the cost of acquiring e-commerce infrastructure is high for many SMEs, especially in developing economies. Therefore, the gap between small and medium enterprises and large enterprises increases, and this may affect the competitiveness and survival of SMEs in the long run. The Internet of Things can play a role in the development of e-commerce when its security is guaranteed. Many companies ignore their security index to keep their costs low to gain more profit, while the Internet of Things is exposed to hackers and malware and can make a company vulnerable to bankruptcy and destruction. draw On the other hand, the discussion of the quality and operational functions of the Internet of Things is related to the efficiency of this field, and these two indicators are more prominent in the design of the Internet of Things field, and businesses should consider these two indicators according to the type of business, business size, business strategy, etc. .. Consider. The purpose of this research is to determine the role of the Internet of Things in the development of e-commerce among small and medium enterprises in Sanandaj.
MethodologyThis research has an applied purpose and is a descriptive-survey type of study. The statistical population of this research consists of 163 small and medium business owners of Sanandaj city. The number of sample members was 115 using Cochran's formula. The selection from among the community members was done using an easy random sampling method. The main tool for collecting research data is the researcher-made questionnaire. The validity of this questionnaire was examined at two levels of structure and content. Factor loadings obtained through SMART PLS software were obtained for each of the questions above 0.4. The content validity of the questionnaires was confirmed by 6 expert professors in the field of management with specializations (in marketing, entrepreneurship, human resources, policy-making, business systems, and information technology). The reliability of the research questionnaire was also obtained using Cronbach's alpha test above 0.7 and it was also confirmed at the composite reliability level. SPSS and SMART PLS software were used to analyze the research data. In the research model, a total of 40 items (IT knowledge 8 items, IOT security 8 items, IOT quality 8 items, IOT functions 8 items, and EC e-commerce development 8 items) were included in the model. Each of the variables includes 4 indicators. First, first-order factor analysis (items as indicators) then second-order factor analysis (components as indicators), and finally structural equations were performed for the indicators. The analysis of the model was done in three stages. In the first stage, the external model (measurement model), in the second stage, the internal model (structural model) and in the last stage, the overall model was examined. After fitting the first model, if an item had a factor load less than 0.4, it was removed (in the research model, none of the items had a factor load less than 0.4) and then the final model was fitted.
Results and DiscussionThe results of the first hypothesis of the research showed that IT knowledge has a positive and significant effect on the development of electronic commerce (EC) with a coefficient of 0.491. Information technology provides the best platform for preparing new online business ideas using e-commerce and is an infrastructure that strengthens electronic or online exchanges of goods and services. The results of the second hypothesis of the research showed that IOT security has a positive and significant effect on the development of electronic commerce (EC) with a coefficient of 0.566. Secure communication is the main factor for maintaining privacy and confidentiality of data among electronic businesses. The results of the third hypothesis of the research showed that the quality of IOT has a positive and significant effect on the development of electronic commerce (EC) with a coefficient of 0.413. The Internet of Things is driving technological changes and the development of new products and services that rely heavily on the quality of data collected by IoT devices. The results of the fourth hypothesis of the research showed that IOT functions have a positive and significant effect on the development of electronic commerce (EC) with a coefficient of 0.428. Operationalizing the Internet of Things in SMEs requires complete visibility and control over all IoT hardware and software components. Design, development, provisioning, monitoring, support, and maintenance practices must be agile and deliver business value without increasing operational risk.
ConclusionThe use of the Internet of Things in e-commerce has revolutionized the way businesses communicate with their customers around the world. The Internet of Things can transform businesses by automating the processes of inventory management, automation, saving time and money, and... Researches are concentrated in the area of larger companies. However, it is SMEs that are the economic backbone of many countries, which is why it is increasingly important for these types of companies to access these technologies and make them operational. As the number of businesses using the Internet of Things has increased, so has e-commerce. The future of SMEs is also predicted to be electronic, as most of the growth among businesses is now happening online.
Keywords: E-Commerce, Internet Of Things, Electronic Enterprises, Small, Medium Enterprises -
بین المللی سازی کسب وکارهای کوچک و متوسط، بعنوان یکی از اهداف اصلی کسب وکارها، عامل موفقیت کارآفرینان به شمار می رود. این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد بین المللی سازی کسب و کارهای کوچک و متوسط در بازارهای نوظهور انجام شده است. پژوهش حاضر ذیل پارادایم تفسیرگرایی، با رویکرد کیفی و استراتژی مطاله موردی چندگانه، سعی به فهم و یافتن چگونگی بین المللی سازی کسب وکارهای کوچک و متوسط در بازارهای نوظهور دارد. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته، از چهار کارآفرین موفق بین المللی در بازارهای نوظهور بواسطه پیشینه آنها در راه اندازی کسب وکارهای مختلف در صنایع غذایی، سواد آکادمیک و همچنین میزان تسلط و شناخت ایشان از بازارهای نوظهور، جمع آوری شده است. با تحلیل محتوای مصاحبه ها و استخراج کدها، ابعاد و مولفه های مدل بین المللی سازی کسب و کارهای کوچک و متوسط در بازارهای نوظهور شناسایی و استخراج شدند. فرایندکدگذاری داده ها از طریق نرم افزار مکس کیو دی نسخه 2020 صورت گرفت. بر اساس نتایج تحلیل داده ها، چهارده بعد اصلی مدل بین المللی سازی کسب و کارهای کوچک و متوسط در بازارهای نوظهور شامل هوشیاری کارآفرینانه، تجارب زیسته کارآفرین، ویژگی های شخیصتی کارآفرین بین المللی، گرایش کارآفرینانه، چشم انداز، قابلیت های پویا، نوآوری در اجزای مدل کسب و کار و استراتژی های کسب وکار، برندسازی، مزیت رقابتی، بازاریابی، ارزش های حاکم بر بازار هدف، محیط نهادی و پویایی محیط کسب وکار است.کلید واژگان: بین المللی سازی, بازاهای نوظهور, قابلیتهای پویا, کسب و کارهای کوچک و متوسط, مطالعه موردی چندگانهInternationalization of small and medium businesses, as one of the main goals of businesses, considered the success factor of entrepreneurs. This research done with the aim of identifying the dimensions of internationalization of small and medium businesses in emerging markets. The current research, under the interpretive paradigm, with a qualitative approach and a multiple case study strategy, tried to understand and find out how to internationalize small and medium businesses in emerging markets. Data collected through semi-structured interviews from four successful international entrepreneurs in emerging markets due to their background in startup different businesses in the food industry, academic literacy, and their mastery and knowledge of emerging markets. By analyzing the content of interviews and extracting codes, the dimensions and components of internationalization of small and medium businesses in emerging markets identified and extracted.Data coding process done through Max QD software version 2020. Based on the results of data analysis, the fourteen main dimensions of the internationalization of small and medium businesses in emerging markets include entrepreneurial awareness, entrepreneur's lived experiences, international entrepreneur's personality traits, entrepreneurial orientation, vision, dynamic capabilities, innovation in business model components and business strategies, branding, competitive advantage, marketing, values governing the target market, institutional environment and business environment dynamics.Keywords: Dynamic Capability, Emerging Market, Internationalization, Multiple Case Study, Small, Medium Enterprises
-
در اکثر کشورها، از جمله موضوعات مهم و مورد توجه در پژوهش ها، بحث اجتناب مالیاتی، نحوه اندازه گیری، عوامل موثر بر آن و نتایجی است که از آن حاصل می شود. اجتناب مالیاتی منجر به کمتر بودن درآمدهای مالیاتی کشورها از میزان برآورد شده می شود. یکی از عوامل اساسی تاثیرگذار بر انگیزه های مدیریت برای اجتناب مالیاتی در کشورهای در حال توسعه، عامل سیاسی بودن مدیران شرکت ها بدلیل دولتی بودن شرکت ها می باشد. از طرف دیگر مسئولیت پذیری اجتماعی هدایت شده توسط دولت می تواند در کاهش اجتناب مالیاتی شرکت ها موثر باشد. در این پژوهش تلاش می شود تاثیر روابط سیاسی بر اجتناب مالیاتی شرکت ها بررسی و نقش تعدیل گر مسئولیت اجتماعی منابع انسانی در ارتباط بین این متغیرها شناسایی شود. جامعه آماری پژوهش حاضر شرکت های کوچک و متوسط فعال در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. بدین منظور تعداد 126 شرکت در بین سال های 1393-1399 با استفاده از روش نمونه-گیری حذف سیستماتیک انتخاب گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش دادههای ترکیبی با اثرات ثابت و نرم افزار Eviews 9 استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که روابط سیاسی شرکت بر اجتناب مالیاتی آن تاثیر دارد و مسئولیت اجتماعی منابع انسانی در ارتباط بین روابط سیاسی شرکت و اجتناب مالیاتی نقش تعدیل گر دارد.کلید واژگان: اجتناب مالیاتی, روابط سیاسی, مسئولیت اجتماعی منابع انسانی, شرکت های کوچک و متوسطIn most countries, one of the most important and interesting topics in research is the discussion of tax aggressiveness, how it is measured, the factors affecting it, and the results obtained from it. Tax aggressiveness leads to countries' tax revenues being lower than the estimated amount. One of the main factors affecting management's motivations for tax aggressiveness in developing countries is the political factor of company managers due to the fact that the companies are state owned. On the other hand, social responsibility guided by the government can be effective in reducing corporate tax aggressiveness. This study attempts to investigate the impact of political connections on tax aggressiveness and identify the moderating role of human resources social responsibility in relation to these variables. The statistical population of the present study is small and medium sized companies active in Tehran Stock Exchange. For this purpose, 126 companies were selected by systematic elimination sampling method between 2014 to 2020. In this study, multivariate regression analysis with combination data whith fixed effects method in Eviews 9 software was used. The results indicate that the company's political connections affect on tax aggressiveness. Human resources social responsibility has a moderating role in the relationship between corporate political connections and tax aggressiveness.Keywords: Tax Aggressiveness, Political Connections, Human Resources Social Responsibility, Small, Medium Enterprises
-
سیستم کسب وکار الکترونیک، سیستمی است که با هدف رضایت مشتریان و تسهیل در انجام سفارشات با استفاده از اینترنت ایجاد می شود. بر این اساس زیر ساخت هایی باید توسط دولت به منظور استفاده راحت تر از امکانات ایجاد شود و دستگاه ها برای ایجاد فضای امن و راحت و دور از قوانین سخت گیرانه با یکدیگر همکاری داشته باشند. به این ترتیب، زمینه برای توسعه اقتصاد، آموزش نیروهای انسانی متخصص و به کارگیری آن ها در سازمان فراهم می شود. مقاله حاضر با هدف توسعه کسب وکارهای الکترونیکی بنگاه های کوچک و متوسط استان یزد در حوزه کاشی و سرامیک با استفاده از رویکرد نگاشت شناخت فازی است. پژوهش حاضر، توصیفی پیمایشی بوده و 35 نفر از فروشندگان برخط کاشی و سرامیک استان یزد، به صورت غیر تصادفی انتخاب و مصاحبه شدند. داده ها و سناریوها با استفاده از تکنیک نگاشت شناختی فازی تحلیل و مدل پژوهش با استفاده از تحلیل شبکه های اجتماعی طراحی شدند. در راستای توسعه کسب و کارهای الکترونیکی در صنایع کاشی و سرامیک استان یزد، عوامل متعددی دخیل هستند که از میان عوامل رهبری و مدیریت و محصول و خدمات به ترتیب بیشترین اهمیت را داشتند؛ زیرا از مرکزیت بیشتری برخوردار بودند. در نهایت با استناد به نتایج به دست آمده پیشنهاداتی مبنی بر توسعه کسب و کارهای الکترونیکی به صنایع کاشی و سرامیک ارایه شد.
کلید واژگان: بنگاه های کوچک و متوسط, توسعه, کسب و کار الکترونیک, صنعت کاشی و سرامیک, مدل پویایی سیستمIntroductionNowadays, in most countries of the world, small and medium industries play various roles in social, industrial and service arenas. An e-business is a system that is created with the aim of satisfying customers and facilitating the fulfillment of their orders using the Internet. Advances in technology offer countless opportunities for rapid market access nationally and internationally to small and medium-sized enterprises. Accordingly, infrastructures should be provided by the government to make it easier to use the facilities, and the relevant agencies should work together to create a safe and comfortable environment, away from strict regulations. In this way, the ground will be prepared for the development of the economy, the training of specialized man power and the employment of experts in organizations. The aim of this research is to develop the electronic businesses of small and medium enterprises in Yazd Province in the field of ceramic tiles using the fuzzy cognition mapping approach. Based on the nature of the research, responses are found to the questions ‘What factors are effective in the development of e-businesses of small and medium enterprises in the Iranian ceramic tile industry?’ and ‘What is the degree of effectiveness, influence and centrality of the factors?’
MethodologyThis study is descriptive in type. From a methodological point of view, it is based on the mixed research method, which was done in four stages. In the first stage, based on the results of a library study on the theoretical foundations and research background, the basic conceptual framework of electronic business in the ceramic tile industry was extracted. For this purpose, two statistical populations were sampled the first of which consisted of eight experts in the field of business management in Yazd Province. They were randomly selected and interviewed. At this stage, 18 factors were obtained by reviewing the literature and the research background, as a result of which a number of factors were removed, merged or added from the prepared list. Finally, 15 factors were approved by the experts. The second sample included 35 online sellers of ceramic tiles in Yazd Province who were selected to participate in the construction of the model. In the second stage of the qualitative modeling process, the causal map of the experts was extracted and analyzed. Then, fuzzy cognitive mapping was drawn by the Ucinet6 software. In the fourth stage, the degree of centrality, the effectiveness of specific factors, and the scenarios for the development of e-business in small and medium enterprises in Yazd Province were simulated in a case study of the ceramic tile industry, and the results were checked with the soft FCMapper1 software. The data and the scenarios were analyzed using the fuzzy cognitive mapping technique, and the research model was designed through social network analysis.
Results and discussionAccording to the research findings, the factors affecting the development of e-business in small and medium enterprises in Yazd Province (with a focus on the ceramic tile industry) include leadership and management factors, technical requirements, financial infrastructure, organizational image, product and service, supply chain, customer satisfaction, competitors and partners, suppliers, political and legal infrastructures, marketing and advertising, after-sales service, customer trust, investment, and organizational culture. Based on the degree of centrality, what tops the list is leadership and management factors as well as products and services. Also, the results of the analysis of the second scenario indicate that, since the managers of the ceramic tile industry try to have better leadership and management and do not take legal, political and legal infrastructures into account, they cannot hope for the progress and development of their business. In other words, management and leadership along with legal, political and legal infrastructures can lead to the development of businesses in the ceramic tile industry. According to the results of the third scenario, if we develop the product and service factor but do not pay attention to the value chain, the majority of the factors change in a negative direction, but the rate of change is less than that in the second scenario.
ConclusionFinally, based on the results of this study, there are suggestions made for the development of electronic businesses in the ceramic tile industry, including the attendance of managers in various courses of management and leadership skills and market study. The accurate knowledge of customer needs is also pointed out in order to provide the products and services that are more tailored to the tastes of customers and, as a result, their satisfaction is guaranteed as much as possible.
Keywords: Ceramic Tile Industry, Development, Electronic business, Small, medium enterprises, System Dynamics Model -
هدف این پژوهش ارایه الگوی توانمندسازی مالی شرکت های کوچک و متوسط با رویکرد داده بنیاد می باشد. مشارکت کنندگان این پژوهش را می توان به دو گروه کلی شامل گروه اول در برگیرنده اساتید صاحب نظر دانشگاهی در رشته-های مدیریت، حسابداری و مالی (خبرگان آکادمیک)، گروه دوم در برگیرنده خبرگان دارای سابقه فعالیت در شرکت-های کوچک و متوسط (خبرگان تجربی)، دسته بندی نمود. این پژوهش با روش کیفی داده بنیاد استراوس و کوربین اجرا شده است. برای نیل به این هدف، پس از مطالعه ادبیات و پیشینه پژوهش، پروتکل مصاحبه طراحی شد و با روش های نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند و گلوله برفی با تعداد 17 نفر از افراد خبره مصاحبه انجام شد. در مرحله کدگذاری باز در محیط نرم افزار مکس کیودا، تعداد 458 کد باز (کد توصیفی) حاصل شد و در مرحله کدگذاری محوری به تعیین مقوله ها پرداخته شده و با توجه به غربال گری، حذف کدهای تکراری و یکپارچه نمودن کدهای هم معنی، تعداد 63 مقوله فرعی و 8 مقوله اصلی به عنوان الگوی توانمندسازی مالی با رویکرد داده بنیاد ارائه گردیده است.
کلید واژگان: شرکت های کوچک و متوسط, رویکرد داده بنیاد, الگوی پارادایمی, فرایند توانمندسازی مالیThe purpose of this research is to provide a Pattern of financial empowerment in Small and Medium Enterprises with the Grounded Theory approach. The participants of this research can be divided into two general groups, including the first group including academic professors in the fields of management, accounting and finance (academic experts), the second group including experts with experience in small and medium-sized companies (experts experimental), categorized. This research was carried out with the qualitative Grounded Theory method of the Strauss and Corbin Foundation. To achieve this goal, after studying the literature and the background of the research, an interview protocol was designed and interviews were conducted with 17 experts using targeted non-probability sampling and snowball methods. In the open coding stage in the MAXQDA2020 software environment, a number of 458 open codes (descriptive codes) were obtained, and in the axial coding stage, categories were determined and according to screening, removing duplicate codes and integrating synonymous codes, a number of 63 categories were obtained. Sub and 8 main categories are presented as a Pattern of financial empowerment in Small and Medium Enterprises with the Grounded Theory approach.
Keywords: Small, Medium Enterprises, Grounded Theory Approach, Financial Empowerment Process, Paradigmatic Pattern -
دیجیتالی شدن بر بسیاری از استراتژی های سازمانی یک شرکت، از جمله توسعه فرصت های بازار تاثیر می گذارد و به عنوان عنصری جهت تقویت بین المللی شدن شرکت های کوچک و متوسط شناخته شده است. استفاده از فناوری های دیجیتال مستلزم سرمایه گذاری و تغییر در رویه-های داخلی یک شرکت و استفاده از قابلیت های خاص برای مدیریت آنها است. تحقیقات در زمینه تاثیر دیجیتالی شدن بر بلوغ صادراتی SMEها پراکنده است و نیاز به یک پژوهش جامع در زمینه روند تحقیقات گذشته و روند پیش روی این موضوع وجود دارد. بنابراین تحقیق حاضر یک تحلیل کتاب سنجی با استفاده از نرم افزار Vosviewer با هدف بررسی تولیدات علمی منتشر شده و ترسیم نقشه علمی در حوزه دیجیتالی شدن و بلوغ صادراتی شرکت های کوچک و متوسط می باشد که به بررسی این حوزه با استفاده از 240 مقاله نمایه شده در پایگاه اسکوپوس در بین سال های 1984 تا 2022 پرداخته است. برای تحلیل شبکه از تحلیل هم نویسندگی، تحلیل هم استنادی و تحلیل هم رخدادی بهره گرفته شد. در انتها با توجه به تجزیه و تحلیل های انجام شده پنج خوشه موضوعی اصلی شناسایی شد که شامل منابع سازمانی مبتنی بر دیجیتالی شدن، قابلیت های سازمانی مبتنی بر دیجیتالی شدن، ابعاد بلوغ صادراتی، صادرات و بین المللی شدن و توسعه پایداری می باشد؛ که با توجه به روند مقالات، می توان انتظار داشت حوزه توسعه پایداری در سال های آتی توجه بیشتری را به خود جلب نمایند.کلید واژگان: تحلیل کتاب سنجی, تحلیل شبکه, دیجیتالی شدن, بلوغ صادراتی, شرکت های کوچک و متوسطDigitalization affects many organizational strategies of a company, including the development of market opportunities, and is known as an element that strengthens the internationalization of small and medium-sized enterprises. However, the use of digital technologies requires investment and changes in the internal procedures of a company through the mobilization of new resources based on digitalization and the use of special capabilities for their management. Research on the impact of digitalization on the export maturity of SMEs is scattered and there is a need for a comprehensive research on the past research trend and the future trend of this topic. This study is a bibliometric analysis using Vosviewer software, with the aim of reviewing published scientific products and drawing a scientific map in the field of digitization and export maturity of small and medium companies, which investigated this field using 240 articles indexed between 1984 and 2022. To conduct this study, co-authorship analysis, co-citation analysis and co-occurrence analysis were used for network analysis. In the end, according to the analyzes carried out, five main topic clusters were identified, which include organizational resources based on digitalization, organizational capabilities based on digitalization, dimensions of export maturity, export and internationalization, and sustainable development; According to the trend of the articles, we can expect the field of sustainable development to attract more attention in the coming years.Keywords: Bibliometric analysis, Network Analysis, digitalization, export maturity, Small, Medium Enterprises
-
همه گیری COVID-19 که بیش از دو سال است ادامه دارد، ما را به مطالعه و درک تجربه فعالیت های بازاریابی در SMEها در واقعیت جدید وادار می کند. دانش و مهارت در بازاریابی برای سازماندهی کار موثر سیستم های SMEها مورد نیاز است. داشتن توانایی انتخاب یک استراتژی بازاریابی، استفاده از اطلاعات اقتصادی و درک راه های افزایش رقابت شرکت های کوچک و متوسط حیاتی است. بنابراین هدف این پژوهش بررسی جایگاه بازاریابی مبتنی بر رسانه های اجتماعی در SMEها استان لرستان در شرایط بحران کرونا از دیدگاه مدیران و مالکان آن ها می باشد. این تحقیق بر مبنای هدف کاربردی و بر مبنای روش توصیفی - همبستگی است. حجم جامعه آماری با استفاده از فرمول کوکران 197 نفر از مدیران و مالکانSMEها استان لرستان برآورد شد. جهت جمع اطلاعات از پرسشنامه بسته استفاده شد. به منظور بررسی روایی محتوایی پرسشنامه ازنظر استادان گروه کارآفرینی دانشگاه ایلام و جهت سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که میانگین آن برای متغیر های مطالعه 85/0 و نشان دهنده پایایی ابزار پژوهش بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون-های مقایسه میانگین جامعه (t تک گروهی)، همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه، رگرسیون خطی ساده و تحلیل مسیر رگرسیونی بهره گرفته شد. مطابق یافته ها میانگین متغیر قصد به کارگیری بازاریابی مبتنی بر رسانه های اجتماعی در شرایط بحران کرونایی 75/3 و بالاتر از حد متوسط محاسبه شد، همچنین متغیرهای انگیزش نسبت به به کارگیری بازاریابی مبتنی بر رسانه های اجتماعی، مهارت استفاده از رسانه های اجتماعی در راستای بازاریابی و درک مفید بودن بازاریابی مبتنی بر رسانه های اجتماعی 32 درصد از تغییرات قصد به کارگیری بازاریابی مبتنی بر رسانه های اجتماعی در شرایط بحران کرونا را تبیین می نمودند، به علاوه قصد به کارگیری بازاریابی مبتنی بر رسانه های اجتماعی نیز با میزان به کارگیری بازاریابی مبتنی بر رسانه های اجتماعی ارتباط معنی داری داشت.
کلید واژگان: بازاریابی, رسانه های اجتماعی, کرونا ویروس بنگاه های کوچک و متوسط, استان لرستانHaving the ability to choose a marketing strategy, use economic information and understand ways to increase the competitiveness of small and medium enterprises is vital. Therefore, the purpose of this research is to investigate the position of marketing based on social media in SMEs of Lorestan province under the conditions of the Corona crisis from the point of view of their managers and owners. This research is based on the applied goal and based on the descriptive-correlation method. The size of the statistical population was estimated using Cochran's formula of 197 managers and owners of SMEs in Lorestan province. A closed questionnaire was used to collect information. In order to check the content validity of the questionnaire according to the professors of the entrepreneurship department of Ilam University and to measure the reliability, Cronbach's alpha coefficient was used, the average of which was 0.85 for the study variables and indicates the reliability of the research tool. In order to analyze the data, community mean comparison tests (one-group t), Pearson correlation, multiple regression, simple linear regression and regression path analysis were used. According to the findings, the mean variable of the intention to use social media based marketing in the conditions of the corona crisis was calculated to be 3.75 and above the average, as well as the variables of motivation to use social media based marketing, the skill of using the media. Social factors in the direction of marketing and understanding the usefulness of social media based marketing explained 32% of the changes in the intention to use social media based marketing in the conditions of the Corona crisis, in addition to the intention to use social media based marketing as well. It had a significant relationship with the amount of marketing based on social media.
Keywords: Marketing, Social Media, Coronavirus of Small, Medium Enterprises, Lorestan province -
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی، سطح بندی و تحلیل ابعاد و شاخص های اصلی موثر بر قابلیت های پویای فناوری اطلاعات در شرکت های کوچک و متوسط با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری-تفسیری (ISM) می باشد. ابعاد و شاخص های قابلیت های پویای فناوری اطلاعات براساس مطالعه ادبیات و تحلیل محتوایی و مقایسه های پژوهش های مرتبط و مصاحبه با خبرگان و متخصصین، شناسایی و سپس با استفاده از مدل سازی ساختاری-تفسیری روابط بین ابعاد و شاخص های قابلیت های پویای فناوری اطلاعات تعیین و به صورت یکپارچه تحلیل شده است. در نهایت، با استفاده از تحلیل MICMAC نوع متغیرها با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر متغیرها مشخص شده است. نتایج نشان می دهد متغیر دیجیتالی سازی فرآیندهای تجاری جزو متغیرهای پیوندی است و از قدرت نفوذ و وابستگی بالایی برخوردار است و با بیشترین تاثیر، محرک و برانگیزاننده قابلیت های پویای فناوری اطلاعات در شرکت های کوچک و متوسط به شمار می روند و هرگونه عملی بر این متغیر، سبب تغییر سایر متغیرها می شود. همچنین، متغیرهای سنجش، منابع و شایستگی ها و هماهنگی، جزو متغیرهای کلیدی برای توسعه قابلیت های پویای فناوری اطلاعات در شرکت های کوچک و متوسط به شمار می روند. این متغیرها تاثیر بسیاری بر تحقق و ارتقای قابلیت های پویای فناوری اطلاعات در شرکت های کوچک و متوسط دارند و از قدرت نفوذ بالا و وابستگی پایینی برخوردارند.کلید واژگان: قابلیت های پویای فناوری اطلاعات, مدل سازی ساختاری-تفسیری, شرکت های کوچک و متوسط, تحلیل MICMACThe aim of the current research is to identify, stratify and analyze the main dimensions and indicators affecting the dynamic capabilities of information technology in small and medium-sized companies using the structural-interpretive modeling (ISM) technique. The dimensions and indicators of the dynamic capabilities of information technology have been identified based on the literature study and content analysis and comparisons of related researches and interviews with experts and specialists, and then, using structural-interpretive modeling, the relationships between the dimensions and indicators of the dynamic capabilities of information technology have been determined as Integrated analysis. Finally, by using MICMAC analysis, the types of variables have been determined according to their influence and effectiveness on other variables. The results show that the variable of digitalization of business processes is among the linked variables and has a high power of influence and dependence. This variable with the greatest influence is considered as the driver and motivator of the dynamic capabilities of information technology in small and medium-sized companies, and any action on this variable causes the change of other variables. Also, measurement variables, resources and competencies and coordination are among the key variables for the development of dynamic capabilities of information technology in small and medium companies. These variables have a great impact on the realization and promotion of dynamic capabilities of information technology in small and medium-sized companies and have high influence and low dependence.Keywords: Dynamic Capabilities of Information Technology, Structural-Interpretive Modeling, small, medium enterprises, MICMAC Analysis
-
این مقاله با هدف مقایسه الگوهای RW و PW در پیش بینی سود برای شرکتهای کوچک و متوسط به اجرا درآمده است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی است و از نظر منطق اجرا و ماهیت داده ها یک تحقیق استقرایی و کمی می باشد. به منظور گردآوری داده ها از صورت های مالی در بازه زمانی 1390 الی 1400 استفاده شده است. جهت انتخاب نمونه آماری مناسب، از روش نمونه گیری حذفی سیستماتیک استفاده شده است. در این روش ابتدا شرکت هایی که جز شرکت های کوچک و متوسط هستند را مشخص کرده که برای این کار تعداد کارکنان و ارزش اسمی سرمایه را مد نظر قرار داده و شرایطی جهت انتخاب نمونه تعریف می شود و نمودهای فاقد شرایط مذکور از نمونه حذف می گردند. این شرایط با توجه به مدل آزمون فرضیات و متغیرهای تحقیق تعیین می شود. همچنین در این مقاله جهت استخراج الگوی پیشنهادی از رویکرد تحلیل مولفه های اصلی و برای برازش مدل به مشاهدات، از الگوی پانل و نرم افزار ایویوز استفاده شده است. با توجه به نتایج به دست آمده از تحلیل های ارایه شده در این تحقیق می توان دریافت که الگوی جدید ارایه شده جهت پیش بینی سود کارآیی بیشتری نسبت به پیش بینی سود الگوهای RW و PW دارد و این موضوع توانایی الگوهای رگرسیونی پیش بینی سود در حوزه های مالی و سودآوری استراتژی پیش بینی سود برای شرکت های کوچک و متوسط را نیز تایید می کند.
کلید واژگان: پیش بینی سود, شرکت های کوچک و متوسط, الگوی RW, الگوی PWThis article aims to compare RW and PW models in profit forecasting for small and medium-sized companies. The research method is applicable in terms of its purpose, and it is an inductive and quantitative research in terms of the implementation logic and the nature of the data. Financial statements in the period of 2011 to 2021 have been used to collect data. In order to select the appropriate statistical sample, the systematic elimination sampling method was used. In this method, firstly, the small and medium-sized companies are identified, according to the number of employees and the nominal value of the capital, and conditions are defined for the selection of the sample, and those that do not have the mentioned conditions are removed from the sample. These conditions are determined according to the hypothesis test model and research variables. Also, in this article, the panel model and Eviuse software have been used to extract the proposed model from the principal component analysis approach and to fit the model to the observations. According to the results obtained from the analysis presented in this research, it can be seen that the new model provided for profit forecasting is more effective than the profit forecasting of RW and PW models, and this issue confirms the ability of regression models to forecast profit in the field of financial and profitability strategies for small and medium-sized companies.
Keywords: Profit Forecasting, Small, Medium Enterprises, RW model, PW model -
ارایه مدل تامین مالی صنایع کوچک و متوسط و بررسی مشکلات و راهکارها
تامین مالی همواره یکی از چالش های اصلی ایجاد و توسعه کسب و کارهای نوپا و صنایع کوچک اقتصادی بوده است. لذا هدف از پژوهش حاضر شناسایی و ارایه مدلی برای تامین مالی صنایع کوچک و متوسط با رویکرد آزمایشگاه ارزیابی و آزمون تصمیم گیری بر پایه فرآیند مدل سازی ساختاری تفسیری و دیمتل فازی می باشد. مقاله حاضر به طراحی سناریوهای مختلف در تامین مالی بنگاه های کوچک و متوسط پرداخته است. به همین جهت با توجه به مطالعات پیشین و روش غربال گری فازی به استخراج عوامل موثر بر تامین مالی بنگاه های کوچک و متوسط و مشخص نمودن حلقه های علی - معلولی اقدام و مدل دینامیکی تدوین شده است. سپس با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری و دیمتل فازی روابط و سطوح بین آنها میزان ضرایب تاثیرگذار و تاثیر پذیر مشخص و در مدل لحاظ شده است، در نهایت به منظور تست صحت مدل و مشخص شدن رفتار متغیرهای حالت و نرخ، اقدام به جمع آوری اطلاعات از 30 بنگاه کوچک و متوسط ، متقاضی شناخت روش های نوین تامین مالی در بازه زمانی 12 ماهه شده است، که با تحلیل رفتار متغیرها در چهارچوب مدل همچنین تحلیل حساسیت، روایی الگوی دینامیکی طراحی شده مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد، بنگاه های کوچک و متوسط از مدل و سناریوهای طراحی شده می توانند جهت تامین مالی بهینه کسب و کار خود بهره مند گردند.
کلید واژگان: بنگاه های کوچک و متوسط, پویایی سیستم, موانع تامین مالیpresenting the financing model for small and medium industries and examining the problems and solutionsFinancing has always been one of the main challenges of creating and developing start-up businesses and small economic industries. Therefore, the purpose of the current research is to identify and present a model for financing small and medium industries with the approach of evaluation laboratory and decision test based on the process of interpretive structural modeling and Fuzzy Dimetal. This article deals with the design of different scenarios in the financing of small and medium enterprises. For this reason, taking into account the previous studies and the fuzzy screening method, a dynamic model has been developed to extract effective factors on the financing of small and medium enterprises and to specify the cause-effect circles. Then, using structural modeling technique and Fuzzy Demetall, relationships and levels between them, the amount of influential and influential coefficients have been determined and included in the model, finally, in order to test the accuracy of the model and determine the behavior of state and rate variables, we collected Information from 30 small and medium-sized enterprises has been requested to know the new methods of financing in a period of 12 months, which was evaluated by analyzing the behavior of the variables in the framework of the model, as well as the sensitivity analysis, and the validity of the designed dynamic model. The results showed that small and medium enterprises can benefit from the designed model and scenarios for optimal financing of their business.
Keywords: Small, medium enterprises, dynamic system, financing -
اهداف
امروزه شرکت های کوچک و متوسط بخش مهمی از اقتصاد جهانی را به خود اختصاص داده و به دلیل تاثیرات مثبت آن، بسیاری از دولت ها به دنبال توسعه و حمایت از شرکت های کوچک و متوسط هستند. بنابراین درک مولفه های تاثیرگذار بر توسعه این کسب و کارها از اهمیت و ضرورت بالایی برخوردار است. در این تحقیق تلاش شد تاثیر مولفه های فرهنگی بر توسعه کسب وکارهای کوچک و متوسط در صنعت پتروشیمی مورد بررسی قرار گیرد.
روش مطالعهمطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه ی آماری این پژوهش مدیران شرکت های کوچک و متوسط صنعت پتروشیمی بوده اند. پرسشنامه های این پژوهش میان 39 نفر از مدیران این حوزه توزیع گردید. روایی ابزار تحقیق با استفاده از مدل تحلیل عاملی تاییدی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و SMART PLS با روش آمار توصیفی و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد.
یافته هایافته ها نشان داد که محیط فرهنگی تاثیر معنی داری بر توسعه کسب وکارهای کوچک و متوسط در صنعت پتروشیمی دارد. همچنین یافته های تحقیق حاکی از آن است که مولفه های فاصله از قدرت پایین، فردگرایی، اجتناب از عدم اطمینان پایین، جهت گیری بلندمدت و مردگرایی تاثیر مثبتی بر توسعه کسب وکارهای کوچک و متوسط در صنعت پتروشیمی دارد.
نتیجه گیریمولفه های فرهنگی می تواند با تسهیل فرآیندهای کسب وکار منجر به توسعه کسب وکارهای کوچک و متوسط در صنعت پتروشیمی شود.
کلید واژگان: مولفه های فرهنگی, کسب وکارهای کوچک و متوسط, صنعت پتروشیمیObjectivesToday, Small and Medium-sized Enterprises are an important part of the global economy. Therefore, because of their positive effects on the economy, understanding the components affecting the development of these Enterprises is of great importance and necessity. In this research, an attempt was made to investigate the effect of cultural components on the development of SMEs in the petrochemical industry.
MethodThe present study is applied in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of method. The statistical population of this study was SMEs managers in the petrochemical industry. A Standard Questionnaire of this research were distributed among 39 managers in this field. The validity of the research instrument was calculated using the Confirmatory Factor Analysis model and its reliability was calculated using Cronbach's Alpha. Data analysis was performed using SPSS and SMART PLS software using descriptive statistics and Structural Equation Modeling.
ResultsFindings showed that the cultural components has a significant effect on the development of SMEs in the petrochemical industry. The research findings also indicate that the components of distance from low power, individualism, avoiding low uncertainty, long-term orientation and masculinity have a positive effect on the development of small and medium Enterprises in the petrochemical industry.
ConclusionCultural components can lead to the development of small and medium Enterprises in the petrochemical industry by facilitating business processes.
Keywords: Cultural Components, Small, Medium Enterprises, Petrochemical Industry -
This article aims to provide a model to explain the role of green human resource management in the resilience economy of small and medium-sized companies. The method of this research is a developmental-applied type of mixed research (qualitative-quantitative), which was used in the qualitative part of the Foundation (emerging) data method to identify components and indicators, and in the quantitative part, the descriptive-survey method was used. The statistical population in the qualitative part included experts (university faculty members) in the fields of human resource management, environment, and economics, after 28 interviews, the research reached theoretical saturation, and in a small part of the Cochran formula, there were 229 employees of the company. Industrial companies of Eshtehard town were selected. In the qualitative section, 13 codes were identified in process factors, 14 codes in prefixes, and 10 codes in suffixes. For the resistance economy, a researcher-made questionnaire with 31 indicators was used. The validity of the questionnaire was confirmed by the CVR method. Cronbach's alpha of the green human resources management questionnaire was equal to 0.761 and the resistance economy questionnaire was equal to 0.870. Two types of internal and external validity were used to validate the model. The results of the analysis of factor loadings of research components showed that there is a positive and significant linear relationship between each dimension of green human resource management. The results of the research model, it showed that among the identified factors, the antecedent dimension with a coefficient of 0.819, process factors with a coefficient of 0.797 and suffixes with a coefficient of 0.713, and finally, the coefficient of the impact of green human resources management on the resistance economy was obtained as 0.914, which shows the impact of 91 A percentage of aspects of green human resource management had resistance on the economy.
Keywords: Green Human Resources Management, resistance economy, small, medium enterprises -
توان مندی رشد پیوسته و بالا در تولید و صادرات مواد غذایی موجب شده، صنعت غذایی در میان صنایع مختلف جهان جزء سه صنعت اول قرار گیرد. لذا استفاده و بهره گیری از ظرفیت های این صنعت در کشور ایران به دلیل توان صادراتی شرکت های ایرانی، می تواند ارزآوری بالایی را به همراه داشته باشد. در این مطالعه، ابعاد و مولفه های موثر بر بین المللی شدن زودهنگام شرکت های کوچک و متوسط صنایع غذایی، از طریق «مرورسیستماتیک» مطالعات و تحقیقات شناسایی و طی سه مرحله به روش دلفی فازی به کمک 17 نفر از خبرگان علمی و اجرایی مورد تایید نهایی واقع شد. این عوامل به صورت همگن در 3 رکن سازمان، محیط و فرد و 6 بعد ساختاری، مدیریتی، فرهنگی، فضای رقابتی، محیط نهادی صنعت و ویژگی های روانشناختی طبقه بندی گردید. سپس با نظرسنجی، از 107 نفر از مدیران صنایع غذایی که نمونه آماری پژوهش را تشکیل می دهند، 61 مولفه ی تاثیرگذار در بین المللی شدن زودهنگام شرکت های کوچک و متوسط شناسایی شد که بر اساس نگرش آنان، قیمت رقابتی محصول، مهارت های ارتباطات بین المللی مدیر (دانستن زبان های خارجی)، وجود فرهنگ سازمانی صادرات محور در شرکت، شرکت در نمایشگاه های تخصصی بین المللی، پاسخ به سفارشات غیرمنتظره خارج از کشور، ساختار متناسب با بیمه، بانک، مالیات و نظام مالی پشتیبانی صادراتی از شرکت های صادرات محور و داشتن روحیه پیشگامی در مدیر، مهم ترین مولفه های تاثیرگذار در هر یک از این ابعاد بودند.کلید واژگان: بین المللی شدن زودهنگام, شرکت های کوچک و متوسط, روش دلفی فازی, صنایع غذاییIntroductionGlobalization is interpreted, on the one hand, as the integration of markets globally and, on the other hand, as the internationalization of companies. Internationalization, on the other hand, brings economic advantages of scale, higher revenue, fast investment, learning from export processes, and increased productivity for companies. Research on the internationalization of companies has led to the identification of unusual patterns due to the speed of international development and the diversity of market entry in different temporal and geographical dimensions. Thus, not only do early internationalization studies explain these patterns, but also companies can follow these patterns to achieve a fast-paced position in their entering international markets and expanding their world-class operations. In this research, the factors affecting the early internationalization of small and medium food companies in Iran are investigated, and the most important factors are identified and analyzed homogeneously in the form of six main dimensions. This is done through reviewing previous studies and interviews experts. Also, the structural, managerial, cultural, competitive and institutional environments of industries as well as their psychological characteristics are identified and classified. Then, after the completion of the questionnaire by the managers of food companies as the statistical population, the most important components of early internationalization are identified.MethodologyIn the present study, a mixed exploratory method (qualitative and quantitative) is used to conduct the research. In the qualitative method, by a review of the conducted studies, 68 components of early internationalization were identified. Then, by a survey of 17 industry and university experts in three stages, 61 components were selected through the fuzzy Delphi method. Also, based on the reports of the Trade Development Organization, the data of 149 food industry companies that had international activities were reviewed. Next, using the Morgan table, 107 companies were selected as a statistical sample, and the finalized components were distributed among them in the form of a questionnaire. After the analysis of the data by the SPSS software, the most important components influencing the early internationalization of small and medium companies in the food industry were identified.Results and DiscussionThe elements of early internationalization were classified into organizational, environmental, and individual types. The structural dimension consisted of 16 components, five of which (strategic resources and assets, company goals and strategies, competitive product price, brand reputation, and company size) were listed in the study conducted by Langst et al. (2014). In this dimension, most company goals and strategies were considered. Tradition (2019) classified the factors influencing the early internationalization of small and medium-sized enterprises into three dimensions including export incentives, export barriers, and company-specific factors. Also, the presence of companies in specialized international exhibitions, the existence of research and development, new production technology, and the size of the foreign market were mentioned in Scleukin’s research (2017) as the other factors of the early internationalization of small and medium companies. According to Methiosinite and Scelyokin (2015), the factors of early internationalization alone cannot lead the company to its goals and mission, but all the factors must be considered in a specific framework and specific classification. They also found that SMEs struggled to enter global markets due to a lack of resources and manpower, but early internationalization allowed SME executives to save the scale and gain access to new customers in markets. Foreigners can access new resources and overcome these limitations.ConclusionThe study showed that, accordance with theoretical literature, the framework of factors affecting the early internationalization of small and medium-sized food companies consists of organizational, environmental and individual domains as well as structural, managerial, cultural, competitive, institutional, environmental and psychological characteristics.According to the percentage of the respondents, the component of "competitive product price" from a structural point of view, the component of "competitive product price" from a managerial point of view, the component of "existence of export-oriented organizational culture" from a cultural point of view, the components of “attending international specialized exhibitions”, and the component of "responding to unexpected orders abroad" in terms of competitive environment, the component of "structure appropriate to insurance, banking, tax, export support and financial system" in terms of the institutional environment of the industry, and the component of "managerial leadership spirit" in terms of psychology gained the highest scores.The point to make about internationalization in Iran is the negligence of many modes of internationalization, especially early internationalization, and the over-focus of policymakers on exports. However, export is just one of the facets of internationalization. Opportunities such as production in the destination country, especially countries that have lower production costs and more manpower than Iran, representation and branching in foreign countries, direct supply of products, coalition strategies with foreign partners, and the transfer of material resources and technology should also be considered. In this regard, it is of significance to pave the way for the government and to support the foreign trade of domestic food companies to enter global markets. Based on the research findings, it is suggested that food industry companies be highly sensitivity in the choice of the destination countries, and give priority to advertising and sales promotion to rapidly and powerfully enter foreign markets, especially the markets of 15 neighboring countries, which include a market of 400 million people. The market research team conducted a comprehensive study on the taste, packaging model, foreign market traction, and halal food supply. The results help company management teams formulate an appropriate and comprehensive strategy for entering foreign markets and achieving a rapid international status.Keywords: Early internationalization, Small, medium enterprises, fuzzy Delphi method, Food Industry
-
هدف از این پژوهش بررسی اثر عوامل فرهنگی بر خلق اعتماد به تجارت الکترونیک در شرکت های کوچک و متوسط دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری شهر تهران می باشد. این پژوهش بر حسب روش توصیفی-پیمایشی، از نظر هدف، کاربردی می باشد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه مدیران و کارکنان شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری شهر تهران است. جامعه آماری این پژوهش حدود 700 نفر را شامل می گردد. در این پژوهش، 248 نفر از کارکنان و مدیران به روش غیر تصادفی در دسترس به عنوان نمونه آماری در این پژوهش شرکت نمودند. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که جمع گرایی، اجتناب از عدم اطمینان و رویکرد بلند مدت بر اعتماد به تجارت در شرکت های کوچک و متوسط دانش بنیان اثر معناداری ندارد. فاصله قدرت بر اعتماد به تجارت الکترونیک در شرکت های کوچک و متوسط دانش بنیان اثر منفی دارد و مردگرایی بر اعتماد به تجارت الکترونیک در این شرکت ها اثر مثبت دارد. همچنین مشخص شد که اعتماد به تجارت الکترونیک بر توانمندی، انسجام و خیرخواهی در شرکت های کوچک و متوسط دانش بنیان اثر مثبت دارد. بنابراین برای حصول اعتماد الکترونیکی پیشنهاد می شود که مدیران سطوح عالی این موسسات با مشورت افراد پایین دستی تصمیم گیری کرده و مرتبا نظر افراد پایین دستی را در تصمیماتشان جویا شده و تعاملات سازنده با آنها داشته باشند.
کلید واژگان: اعتماد به تجارت الکترونیک, عوامل فرهنگی, شرکت های دانش بنیان, معادلات ساختاری, شرکت های کوچک و متوسطThe purpose of this study is to investigate the effect of cultural factors on creating trust in e-commerce in small and medium knowledge-based companies located in Tehran Science and Technology Park. This research is applied in terms of purpose in terms of descriptive-survey method. The statistical population of this study is all managers and employees of knowledge-based companies located in Tehran Science and Technology Park. The statistical population of this study includes about 700 people. In this study, 248 employees and managers participated in this study using non-randomly available methods as a statistical sample. In this study, Structural Equation Modeling was used to analyze and test the hypotheses. The results showed that collectivism, avoidance of uncertainty and long-term approach do not have a significant effect on trust in business in small and medium-sized knowledge-based companies. The power gap has a negative effect on e-commerce trust in small and medium-sized knowledge-based companies, and masculinity has a positive effect on e-commerce trust in these companies. It was also found that trust in e-commerce has a positive effect on empowerment, cohesion and benevolence in small and medium-sized knowledge-based companies. Therefore, in order to achieve e-trust, it is recommended that the top level managers of these institutions make decisions in consultation with downstream people and regularly seek the opinion of downstream people in their decisions and have constructive interactions with them.
Keywords: Trust In E-Commerce, Cultural Factors, knowledge-based companies, structural equations, Small, Medium Enterprises -
امروزه با توجه به افزایش رقابت جهانی و عدم اطمینان محیطی، موفقیت شرکت ها منوط به ایجاد ارزش برای ذینفعان خصوصا سهامداران و خلق ثروت برای آنان است و این موضوع تنها در سایه تحلیل عوامل راهبردی در محیط درونی و بیرونی امکان پذیر است؛ از طرف دیگر، اهمیت ارزش آفرینی برای شرکت های کوچک و متوسط با توجه به اهداف پایداری بلندمدت آنها دوچندان است. تحقیق حاضر از لحاظ نوع، کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری داده ها، پژوهشی توصیفی همبستگی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری تحقیق شامل متخصصان، کارشناسان و مدیران شرکت های کوچک و متوسط است. جهت تایید روایی پرسشنامه از نظرات خبرگان و تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار اس پی اس اس و اسمارت پی ال.اس انجام شده است. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که 5 فرضیه تحقیق حاضر در سطح 95% تایید شده و معنی دار هستند. بیشترین ضریب مسیر مرتبط به تاثیر ارزش آفرینی بر حداکثری ثروت سهامداران با 981/0 است.
کلید واژگان: ارزش آفرینی, عوامل راهبردی درونی, عوامل راهبردی بیرونی, شرکت های کوچک و متوسطJournal of Strategic Management Studies of National Defense Studies, Volume:6 Issue: 23, 2023, PP 205 -234Today, due to the increase in global competition and environmental uncertainty, the success of companies depends on creating value for stakeholders, especially shareholders, and creating wealth for them, and this issue is only possible in the shadow of the analyzing of strategic factors in the internal and external environment; On the other hand, the importance of value creation for small and medium-sized companies is twofold with regard to their long-term sustainability goals. The present study is applied research in terms of the type of use and descriptive-correlational research based on structural equation modeling in terms of data collection. The statistical population of the research includes experts and managers of small and medium enterprises. Experts' Cronbach's alpha coefficient was used to confirm the validity of the questionnaire and to determine its reliability. Data analysis was performed with SPSS software and Smart PLS. The results of data analysis showed that the 5 hypotheses of the present study are confirmed and significant at the 95% level. The highest path coefficient is related to the effect of value creation on the maximum wealth of shareholders with 0.981.
Keywords: Value Creation, internal strategic factors, external strategic factors, small, medium enterprises -
هدف:
صادرات یکی از معیارهای کلیدی برای بین المللی شدن شرکت ها در کسب وکارهای مختلف است که نقش بسیار مهمی در حیات شرکت ها دارد. از سوی دیگر، پیچیده شدن شرایط و رقابتی شدن بازارها، شرکت ها را برای بهره برداری از قابلیت های نوآوری سوق داده است. ازاین رو، هدف این پژوهش بررسی تاثیر قابلیت نوآوری بر عملکرد صادرات شرکت های کوچک و متوسط استان آذربایجان شرقی با نقش میانجی سرمایه اجتماعی است.
روش شناسی:
این پژوهش از نوع مطالعات کاربردی و کمی است. همچنین، شرکت های کوچک و متوسط استان آذربایجان شرقی به عنوان جامعه آماری این مطالعه انتخاب شده است. در این مطالعه، نمونه گیری به روش طبقه ای تصادفی انجام شده است. گردآوری داده ها در این پژوهش از طریق پرسشنامه صورت پذیرفته است. برای تحلیل و تفسیر فرضیه ها نیز از روش مدل سازی معادلات ساختاری به وسیله نرم افزارهای SPSS23 و Amos23 استفاده شده است.
یافته هانتایج نشان می دهد که قابلیت نوآوری به صورت مستقیم بر سرمایه اجتماعی و عملکرد صادرات تاثیر دارد. همچنین، سرمایه اجتماعی به صورت مثبت بر عملکرد صادرات اثر دارد. در نهایت، نقش میانجی سرمایه اجتماعی در بین قابلیت نوآوری و عملکرد صادرات تایید گردید.
نتیجه گیریشرکت های کوچک و متوسط با ارتقاء قابلیت نوآوری خود از طریق سرمایه اجتماعی می توانند منجر به رقابت پذیری بهتر خود شوند و بر توسعه و بهبود عملکرد صادرات بیافزایند.
کلید واژگان: قابلیت نوآوری, سرمایه اجتماعی, عملکرد صادرات, شرکت های کوچک و متوسطObjectiveExport is one of the key criteria for the internationalization of companies in various businesses, which plays a very important role in the life of companies. On the other hand, the complexity of conditions and the competitiveness of markets have led companies to take advantage of innovation capabilities. Therefore, the purpose of this study is to investigate the effect of innovation capability on the export performance of small and medium enterprises in East Azerbaijan province with the mediating role of social capital.
MethodologyThis research is an applied and quantitative study. Also, small and medium companies in East Azerbaijan province have been selected as the statistical population of this study. In this study, random sampling was performed. Data collection in this study was done through a questionnaire. To analyze and interpret the hypotheses, structural equation modeling method was used by SPSS23 and Amos23 software.
ResultsThe results show that the ability to innovate directly affects social capital and export performance. Also, social capital has a positive effect on export performance. Finally, the mediating role of social capital between innovation capability and export performance was confirmed.
ConclusionSmall and medium enterprises can improve their competitiveness through social capital and lead to better competitiveness and increase the development and improvement of export performance.
Keywords: innovation capabilities, Social Capital, performance, Small, Medium Enterprises -
نشریه مدیریت دانش سازمانی، پیاپی 16 (بهار 1401)، صص 135 -163
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تحلیل ارتباط رهبری دانش محور، رفتار مدیریت دانش و عملکرد نوآوری در شرکت های کوچک و متوسط استان چهارمحال و بختیاری با تعدیل گری جهت گیری هدف کارکنان بوده است. تحقیق حاضر از لحاظ روش تحقیق همبستگی و از لحاظ هدف از نوع کاربردی بوده است. ابزار تحقیق بر اساس پرسش نامه های استاندارد دونات و پابلود (2015)، ژنگ و همکاران (2017)، شمیم و همکاران (a2017) و سوجان و همکاران (1994) می باشد که پس از سنجش روایی (همگرا، واگرای فورنل و لاکر و واگرای یگانه دوگانه) و پایایی (آلفای کرونباخ، ترکیبی و دایسترا)، از طریق مشارکت 140 نفر از مدیران شرکت های کوچک و متوسط در صنعت نرم افزاری استان چهارمحال و بختیاری که با روش نمونه گیری تصادفی و از طریق جدول مورگان انتخاب شدند، اجرا گردید. روش تجزیه وتحلیل اطلاعات، در دو سطح توصیفی و استنباطی و از طریق نرم افزارهای «SPSS25» و «WarpPLS8» اجرا شد. نتایج تحقیق نشان داد رهبری دانش محور بر تمامی ابعاد رفتار مدیریت دانش (کسب، انتقال، مستندات و کاربرد) تاثیر معناداری داشته است. همچنین یافته ها نشان داد که رهبری دانش محور از طریق تمامی ابعاد رفتار مدیریت دانش بر عملکرد نوآوری تاثیر داشته است. نهایتا اینکه جهت گیری هدف کارکنان، توانسته است رابطه بین رهبری دانش محور با مستندات دانش و همچنین کاربرد دانش را تعدیل نماید.
کلید واژگان: رهبری دانش محور, رفتار مدیریت دانش, عملکرد نوآوری, جهت گیری هدف کارکنان, شرکت های کوچک و متوسطThe purpose of the present study was to investigate the analysis of knowledge-based leadership relationship, knowledge management behavior, and innovation performance in small and medium-sized companies in Chaharmahal and Bakhtiari province by modifying staff orientation. The present study was correlation in terms of correlation and purpose. The research tool is based on Donat and Pablod’s standard Questionnaires (2015), Jang et al. (2017), Shamim et al. (A2017) and Sojan et al. (19940) After measuring validity (Fornel and Lockers’s convergent and divergent) and Reliability (Cronbach's alpha, Combined and Dystra), through the participation of 140 small and medium - The data analysis method was implemented at two descriptive and inferential levels through SPSS25 and Warppls8 software. The results showed that knowledge-based leadership had a significant impact on all aspects of knowledge management behavior (business, transfer, documentation, and application). The findings also showed that knowledge-based leadership has influenced innovation performance through all aspects of knowledge management behavior. Ultimately, the target orientation of employees has been able to adjust the relationship between knowledge-based leadership and knowledge documentation as well as knowledge application.
Keywords: Knowledge-based leadership, knowledge management behavior, innovation performance, employee goal orientation, Small, Medium Enterprises
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.