به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "loss aversion" در نشریات گروه "مالی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «loss aversion» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی loss aversion در مقالات مجلات علمی
  • سیدعباس هاشمی*، علیرضا رهروی دستجردی، محمد حیدریان دولت آبادی
    هدف
    یکی از فرض های بسیار مهم فرضیه بازار کارا، عقلانیت سرمایه گذار است؛ در حالی که نتایج پژوهش های انجام شده در حوزه مالی رفتاری خلاف آن را نشان می دهد. عقلانی نبودن رفتار سرمایه گذاران، نشیت گرفته است از ریسک موجود در بازارهایی با کارایی کمتر که آن ها را به تصمیم گیری بر اساس احساسات خود وادار می کند. تصمیم گیری احساسی سرمایه گذاران نیز بر عملکرد شرکت اثر می گذارد. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر دوسوگیری رفتاری سرمایه گذاران، شامل «زیان گریزی» به عنوان شاخصی از احساسات منفی و «اعتمادبه نفس بیش ازحد» به عنوان شاخصی از احساسات مثبت بر عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.
    روش
    بر همین اساس دو فرضیه تدوین شد. با استفاده از روش غربالگری، نمونه ای متشکل از 156 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی سال های 1392 تا 1399 انتخاب و برای آزمون فرضیه ها، از مدل رگرسیونی چند متغیره به روش داده های ترکیبی استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان دهنده ارتباط منفی زیان گریزی سرمایه گذاران با عملکرد اقتصادی شرکت و ارتباط مثبت اعتمادبه نفس بیش ازحد سرمایه گذاران با عملکرد بازار شرکت است. همچنین مشخص شد که در بازار سرمایه ایران، سوگیری اعتمادبه نفس بیش ازحد سرمایه گذاران بر سوگیری زیان گریزی آن ها به میزان چشمگیری غلبه دارد.
    نتیجه گیری
    سوگیری زیان گریزی، به عدم فروش سرمایه گذاری زیان ده به علت ترس از تحقق زیان منجر می شود. بدبینی و وضعیت نامطلوب بازار بورس اوراق بهادار، سرمایه گذار را در انتخاب های سرمایه گذاری استراتژیک خود، به سمت زیان گریزی سوق می دهد و موجب کاهش عملکرد اقتصادی شرکت می شود. همچنین سوگیری اعتمادبه نفس بیش ازحد، باعث می شود که سرمایه گذاران بدون دقت و توجه کافی و فقط بر اساس معیارهای ساده ای که در ذهن خود مدنظر دارند و مهم می پندارند، ریسک مرتبط با دارایی ها را دست کم بگیرند که به طور غیرمنطقی، باعث افزایش تقاضای آن ها برای اوراق بهادار پرخطر می شود. این افزایش تقاضا به افزایش قیمت اوراق بهادار و به دنبال آن، افزایش ارزش شرکت منجر می شود.
    کلید واژگان: تصمیم گیری احساسی, سوگیری رفتاری, زیان گریزی, اعتمادبه نفس بیش ازحد, عملکرد شرکت
    Seyed Abbas Hashemi *, Alireza Rahrovi Dastjerdi, Mohammad Heydarian
    Objective
    The efficient market hypothesis is based on the assumption that investors behave rationally, but studies in behavioral finance have contradicted this notion. The irrationality of investor behavior can be attributed to risk in less efficient markets, which can lead them to make decisions based on emotions. These emotional decisions impact firm performance. This study is to determine the influence of two investor behaviors, "loss aversion" and "overconfidence," on the performance of companies listed on the Tehran Stock Exchange. Loss aversion serves as an indicator of negative emotions, while overconfidence serves as an indicator of positive emotions. This study, to the best of our knowledge, is among the initial research in Iran's financial field to utilize loss aversion and overconfidence as indicators of negative and positive emotions, respectively.
    Methods
    Based on these objectives, two hypotheses were developed in this study. The statistical population of this research consists of companies listed on the Tehran Stock Exchange (TSE). Data required for the statistical analysis were obtained from various sources, including the Rahvard Novin software, the TSE Technology Management Company website, and the financial statements of the companies. To test these hypotheses, a sample of 156 companies, listed on the Tehran Stock Exchange between 2013 and 2020, was selected using the screening method. The research questions were answered using the panel data method, descriptive statistics, correlation analysis, and multivariate regression model.
    Results
    The findings shed light on the correlation between investors' behavior and the performance of companies on the TSE. The study reveals a strong negative correlation between investors' loss aversion and the economic performance of companies. This suggests that more loss-averse investors tend to contribute to the lower economic performance of companies. Furthermore, the study shows a positive correlation between investors' overconfidence and market performance. This suggests that companies with more confident investors tend to perform better in the market. Interestingly, the study also found that Iranian investors tend to be more overconfident than risk-averse, meaning that their overconfidence outweighs their tendency to be loss-averse. This generally optimistic attitude of investors in the TSE has a positive impact on the overall market performance by encouraging investment and boosting market confidence.
    Conclusion
    Loss aversion bias can lead investors to hold onto loss-making investments due to their fear of realizing losses. Pessimism and unfavorable stock market conditions may cause investors to prioritize avoiding losses over making strategic investment choices, ultimately reducing the economic performance of the company. Additionally, the overconfidence bias can cause investors to underestimate the risks associated with assets, leading them to base their investment decisions solely on simple criteria they deem important in their minds, without exercising sufficient care and attention. The rise in demand may lead to an increase in the securities' price, ultimately enhancing the overall value of the company.
    Keywords: Emotional decision-making, Behavioral Bias, Loss aversion, Overconfidence, firm performance
  • راضیه احمدی، عادل آذر*، غلامرضا زمردیان
    هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر رفتار زیان گریزی بر تصمیمات سرمایه گذاری چند دوره ای است. به همین منظور دو مدل بهینه سازی پرتفوی طراحی گردیده است. به جای مدل تک دوره ای پرتفوی، از مدل سه دوره ای استفاده شده است. به منظور نزدیک شدن مدل بهینه سازی به دنیای واقعی، علاوه بر ارزش در معرض خطر مشروط به عنوان یکی از محدودیت اصلی، محدودیت هزینه معاملات و حداقل و حداکثر میزان سرمایه گذاری در هر دارایی نیز در نظر گرفته شده است. دو مدل بهینه سازی مبتنی بر نظریه چشم انداز و میانگین- ارزش در معرض خطر مشروط، با استفاده از الگوریتم ازدحام ذرات حل گردید. به منظور بررسی قدرت مدل، برخی معیار های مهم از جمله ضریب زیان گریزی اولیه و نقطه مرجع اولیه تغییر داده شد. نتایج بر اساس معیارهای ثروت نهایی و نسبت شارپ نشان داد، سرمایه گذاران زیان گریز تمایل دارند به صورت متمرکزتر سرمایه گذاری نمایند و عملکرد بهتری نسبت به سرمایه گذاران عقلایی دارند. همچنین سرمایه گذاران با درجه ریسک گریزی بالاتر، در بازار نزولی، از زیان های مفرط جلوگیری می کنند و سودهای بیشتری به دست می آورند.
    کلید واژگان: زیان گریزی, بهینه سازی چند دوره ای, ارزش ر معرض خطر مشروط, الگوریتم ازدحام ذرات
    RAZIEH Ahmadi, Adel Azar *, Gholam Reza Zomorodians
    The purpose of this study is to investigate the effect of loss-aversion behavior on multi-period investment decisions. For this purpose, two models of portfolio optimization have been designed. Instead of a single-period portfolio model, a three-period model has been used. In order to bring the optimization models closer to the real world, in addition to the CVaR as one of the main constraints, the transaction cost and the lower bound and upper bound investment in each asset are also considered. two models of loss aversion and mean-CVaR optimization were solved using PSO algorithm. Also, some important criteria such as initial loss aversion coefficient and reference point are used to test the robustness of model. The results based on the optimal wealth and Sharp ratio showed that loss-averse investors tend to concentrate most of their wealth and have a better performance than rational investors. The impact of CVaR on investment performance was identified. When the market is falling, investors with higher risk aversion avoid extreme losses and obtain more gains.
    Keywords: loss aversion, multi- period optimization, Conditional Value at Risk, particle swarming optimization
  • علی ابراهیم نژاد، سید مهدی برکچیان، نوید نشاط امیدواران*
    هدف

    تمایل سرمایه گذاران برای فروش سهام برنده (با بازده مثبت) و نگهداری سهام بازنده (با بازده منفی) را اثر تمایلی می گویند و این اثر در ادبیات مالی رفتاری کشورهای مختلف، در سطح سرمایه گذار خرد به ثبت رسیده است. با وجود این، درباره وجود اثر تمایلی در سرمایه گذاران نهادی (مانند صندوق های سرمایه گذاری مشترک)، مطالعات صورت گرفته به نتیجه یکسانی نرسیده اند. هدف این پژوهش بررسی وجود اثر تمایلی در سرمایه گذاران نهادی فعال در بازار سهام ایران است.

    روش

    در این پژوهش با استفاده از داده های جمع آوری شده از ترکیب پورتفوی صندوق های سرمایه گذاری مشترک فعال در بازار سهام ایران، وجود اثر تمایلی در صندوق ها آزمون شده است. این داده ها به صورت دستی از صورت های مالی فصلی صندوق ها استخراج شده اند. برای محاسبه اثر تمایلی، مطابق ادبیات، از اختلاف نسبت فروش سهام سودآور و نسبت فروش سهام زیان ده استفاده شد. آزمون وجود اثر تمایلی، یک بار با تجمیع داده های معاملاتی تمامی صندوق ها و بار دیگر در سطح صندوق ها به اجرا درآمد.

    یافته ها

    بر اساس یافته ها، صندوق های سرمایه گذاری مشترک فعال در بورس تهران، به طور قاعده مندی تمایل دارند سهامی که افزایش قیمت یافته را بفروشند و سهامی که کاهش قیمت داشته را نگه دارند. به بیان دقیق تر، احتمال فروخته شدن یک سهم با بازده مثبت، 46/1 برابر احتمال فروخته شدن سهمی با بازده منفی است. چنانچه مالیات و کارمزد معاملات را در محاسبه سود دخالت ندهیم، این نسبت به 51/1 افزایش می یابد.

    نتیجه گیری

    اثر تمایلی میان صندوق های سرمایه گذاری مشترک در بورس تهران دیده می شود. یکی از قوت های نتایج پژوهش حاضر در مقایسه با اکثر مطالعات بین المللی این است که اثر تمایلی اندازه گیری شده، به دلیل اینکه مشمول مالیات بر عایدی سرمایه ای در بورس تهران نمی شود، از اثر معامله گری مالیات محور مبرا است و تصویر دقیق تری از وجود و شدت اثر تمایلی میان سرمایه گذاران نهادی ارایه می دهد.

    کلید واژگان: اریب رفتاری, اثر تمایلی, صندوق سرمایه گذاری مشترک, زیان گریزی, معامله گری مالیات محور
    Ali Ebrahim Nejad, Seyyed Mehdi Barakchian, Navid Neshat Omidvaran *
    Objective

    The disposition effect refers to the tendency of selling stocks that have appreciated at price and holding stocks whose price is lower than the purchase price. Although an extensive literature has examined and confirmed the existence of the disposition effect among individual investors, there is no consensus in the literature as to whether institutional investors are also subject to similar behavioral biases or not. We test for the presence of the disposition effect among a sample of Iranian mutual funds.

    Methods

    We measure the disposition effect both at the aggregate and fund level, using hand-collected quarterly transactions data for a sample of Iranian mutual funds from 2010 to 2017. Our data has two unique features compared to similar studies; first, we know the exact buying price of stocks held in mutual funds' portfolios, whereas most studies need to estimate the buying price by making assumptions about purchase timing and using the prevailing market prices as a proxy. Second, unlike most studied markets, there are no capital gains taxes on the Tehran Stock Exchange and tax-motivated trading does not affect our findings.

    Results

    We find that Iranian mutual funds tend to sell winning stocks more quickly than losing stocks. To be specific, the probability of selling a winning stock is approximately 1.46 times the probability that a losing stock be sold. Excluding taxes and commissions in calculating the realized profit on the sold stocks, the ratio grows to 1.51. The measured disposition effect is not driven by the effect of tax-motivated selling, since there are no capital gains taxes on the Tehran Stock Exchange. The documented disposition effect cannot be explained by funds’ internal portfolio rebalancing regulations nor by the potentially higher trading cost of selling low-priced stocks. The disposition effect exhibits a mild downward trend line throughout the sample period; however, the downward trend is not statistically significant. Partitioning the data based on the fund's portfolio value shows that both more skilled and less skilled fund managers – as proxied by fund size - are prone to the disposition effect.

    Conclusion

    Our study finds strong support for the disposition effect among mutual funds. Our results are relevant for both mutual fund managers and policy-makers.

    Keywords: Behavioral Bias, Disposition effect, mutual fund, Loss aversion, Tax motivated trading
  • محمد کفاش پنجه شاهی، فرخ برزیده
    در این پژوهش مطلوبیت سرمایه گذاران شامل مطلوبیت ناشی از مصرف و مطلوبیت ناشی از نوسان در ارزش سرمایه گذاری های آنها در سهام می گردید. برای اثبات تاثیر عملکرد گذشته سرمایه گذاران ابتدا نابع مطلوبیت براساس نظریه چشم انداز تعریف و متغیرهای مربوط به سود(زیان) پیشین و زیان گریزی وارد آن گردیده و معادله قیمت تشکیل شد. در حالت دیگر متغیرهای مربوط به عملکرد پیشین در تابع مطلوبیت حذف و معادله قیمت تشکیل گردید. سپس با حل معادلات نسبت قیمت به سود تقسیمی و رشد لگاریتمی قیمت در هر دو حالت شبیه سازی و با داده های واقعی بازار مقایسه گردید. در بازه 1381 نا 1393 با استفاده از آزمون تحلیل واریانس و روش خوشه بندی میانگین گروه های چندگانه مشخص شد که میانگین و انحراف معیار داده های حاصله در حالت اول به داده های واقعی بازار نزدیک تر است یعنی حذف متغیرهای مربوط به عملکرد پیشین در تابع مطلوبیت برآورد ضعیف تری به دست داد و تاثیر عملکرد گذشته سرمایه گذاران تایید شد.
    کلید واژگان: مطلوبیت, مالی رفتاری, نظریه چشم انداز, زیان گریزی, اثر پول برد
    Mohammad Kaffash Panjeshahi, Farrokh Barzideh
    In this article utility of investors contains utility from consumption and utility from fluctuations in their investments. To prove the effect of prior performance of investors on stock price first the utility function was defined based on Prospect theory and variables relating to prior outcomes and loss aversion were factored into utility function and then price equations were defined. In the other form, variables relating to prior performance in utility function were removed and price equations were defined. Next, the P/D ratio and logarithmic growth of stock prices were simulated in both forms and compared against real market data. By utilizing ANOVA and K-Means in the 1381-1393 period, it became clear that the mean and standard deviation in the first form are closer to real market data than those of the second form, meaning that removing variables relating to investor's prior returns from the utility function resulted in weaker estimates, the effect of prior investment performance of investors was confirmed
    Keywords: Utility, Behavioral finance, Prospect theory, Loss aversion, House money effect
  • مریم صابری *
    هدف پژوهش حاضر« مطالعه عوامل رفتاری در انتخاب پرتفوی بهینه در بازار سرمایه ایران» می باشد. در راستای رسیدن به این هدف تاثیر عوامل رفتاری و به صورت غالب حسابداری ذهنی وزیان گریزی در سرمایه گذاری سهام و انتخاب پرتفوی بهینه با بازدهی بالا در مقایسه با مالی استاندارد با استفاده از داده های 106 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه 5 ساله 1393-1389و تحلیل رگرسیون و آنالیز واریانس، مورد سنجش قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بازدهی انتظاری پرتفوی انتخابی مدل رفتاری با تاکید برحسابداری ذهنی وزیان گریزی( به عنوان شاخص عوامل رفتاری) از بازدهی انتظاری مدل استاندارد بیشتر است و فرضیه مورد پذیرش قرار گرفت.
    کلید واژگان: مالی رفتاری, مالی استاندارد, حسابداری ذهنی, زیان گریزی, بازده انتظاری
    Maryam Saberi *
    The aim of this study was to "study behavioral factors in the selection of optimal portfolio Iran capital market" is. In order to achieve this goal, the dominant factors for mental accounting and loss aversion behavior and investment in stock and optimal portfolio selection with high efficiency compared to standard finance Using data from 106 firms listed in the Tehran Stock Exchange during the period of 5 years from 2011 to 2014 And regression analysis, variance analysis, was measured.The results showed that the expected return on portfolio behavioral model with an emphasis on mental accounting and loss aversion (as an indicator of behavioral factors) is greater than the expected return of the Standard Model and The hypothesis was accepted.
    Keywords: behavioral finance, standard financial, mental accounting, loss aversion, the yield expectations
  • مقصود امیری، شایان کرمی، علیرضا ناصرپور
    یکی از عوامل توسعه نیافتگی بورس در کشورهای درحال توسعه نظیر ایران رشد ناکافی ابزارهای تصمیم ساز برای سرمایه گذاران به خصوص مبتدیان است. لذا در این پژوهش از یک مدل ردیابی شاخص با در نظر گرفتن محدودیت زیان گریزی و محدودیت عدد صحیح روی تعداد دارایی های انتخاب شده، برای ایجاد یک سبد(پرتفوی) ردیابی کننده شاخص بهره گرفته شده است. تفاوت کلیدی این پژوهش با سایر پژوهش های داخلی مشابه در نظر گرفتن زیان گریزی است. به این معنی که تاثیراتی که سرمایه گذاران از نوسانات مثبت و منفی در بازده پرتفولیوی خود می پذیرند، مطلوبیت یکسانی نداشته و درنتیجه تاثیر آن ها در مدل سرمایه گذاری یکسان نیست. فضای حل این مسئله گسسته و غیر محدب بوده بنابراین روش های متداول عددی برای حل این مسئله قابل استفاده نیستند. از سایر نوآوری های این پژوهش، استفاده از الگوریتم بیگ بنگ- بیگ کرانچ به عنوان یکی از الگوریتم های فرا ابتکاری جدید به عنوان روش حل و مقایسه آن با الگوریتم دیفرانسیل تکاملی با استفاده از داده های قیمت روزانه سهام موجود در شاخص داو جونز از سال 2000 تا 2006 میباشد. نتایج به دست آمده حکایت از عملکرد مناسب الگوریتم بیگ بنگ-بیگ کرانچ نسبت به الگوریتم دیفرانسیل تکاملی با توجه به معیارهای عملکردی دارد. سپس از این الگوریتم برای ردیابی شاخص 30 شرکت بزرگ بورس تهران از سال 91 الی 93 استفاده شد.که نتیجه آن دست یابی به پرتفویی با بازده و ریسکی معادل شاخص 30 شرکت بورس تهران بود.
    کلید واژگان: مسئله ردیابی شاخص, زیان گریزی, محدودیت عدد صحیح, الگوریتم دیفرانسیل تکاملی, الگوریتم بیگ بنگ, بیگ کرانچ
    Maqsoud Amiri, Shayan Karamy, Alireza Nasser Pour
    One of the causes of underdevelopment stock in developing countries such as Iran is inadequate growth of decision-making tools for the investors, especially beginners. Therefore, in this study an index tracking model with regard to loss aversion limitation and restriction of Integer constraints on selected assets, to create an index tracker basket (portfolio) has been applied. The key difference of this study to other similar national researches is in considering of loss aversion, this means that the influences which investors accepted from positive and negative fluctuations in their own portfolio’s output, has not the same utility and hence their impact on investment model is not equivalent. The space of the solution of this problem is discrete and non-convex, so common numerical methods for solving this problem are not usable. Other innovations from this research, the use of the Bing bang - Big Crunch algorithm as a new meta-heuristic algorithms for the solution and it’s comparison with differential evolution algorithm with using of stock’s daily price data available on the Dow Jones index from 2000 to 2006. The obtained results indicate good performance of the algorithm of the Big Bang-Big Crunch toward differential evolution algorithm according to performance criteria. Then this algorithm has been used for Index tracking of 30 largest companies in Tehran Stock Exchange from (2012-2014) 1391 to 1393 A.H.S that the result of it was achieving to an efficient portfolio and a risk equivalent to index of 30 companies in Tehran Stock Exchange.
    Keywords: Index tracking problem, loss aversion, restriction of Integer constraints, the differential evolution algorithm, the algorithm of the Big Bang, Big Crunch
  • فرخ برزیده*، محمد کفاش پنجه شاهی، سیدمجید شریعت پناهی، محمد تقی تقوی فرد
    در این پژوهش دو پدیده رفتاری مطرح شده در نظریه چشم انداز یعنی «زیان گریزی» و «اثر پول برد» وارد مدل قیمت گذاری دارایی های مبتنی بر مصرف شده اند و تابع مطلوبیت سرمایه گذاران شامل 1. مطلوبیت ناشی از مصرف و 2. مطلوبیت ناشی از سرمایه گذاری های مالی تعریف شده است. همچنین، معادله قیمت در دو محیط اقتصادی مبتنی بر نظریه لوکاس (1978) تعریف شده است. در محیط اقتصاد اول، فرایند قیمت و سود تقسیمی برابر و این فرایند در محیط اقتصاد دوم متفاوت است. پس از حل معادله، نسبت قیمت به سود تقسیمی در هر دو محیط اقتصادی شبیه سازی و با داده های واقعی بازار مقایسه شد. با استفاده از آزمون تحلیل واریانس و روش خوشه بندی میانگین گروه های چندگانه، مشخص شد که میانگین و انحراف معیار داده های به دست آمده در اقتصاد دوم نسبت به اقتصاد اول، به داده های واقعی بازار نزدیک تر است. درنتیجه، اقتصاد دوم برآورد بهتری از نسبت قیمت به سود تقسیمی می دهد؛ یعنی پدیده های رفتاری مزبور در بازار ما وجود دارد و در قیمت گذاری سهام توسط سرمایه گذاران تاثیرگذارند.
    کلید واژگان: نظریه چشم انداز, زیان گریزی, اثر پول برد
    Farrokh Barzideh*, Mohammad Kaffash Panjeshahi, Seyed Majid Shariatpanahi, Mohammad Taghi Taghavifard
    This article investigates fluctuations in stocks prices at Tehran Stock Exchange, assuming that investor's utility stems from fluctuations in value of stocks as well as consumption. Thus, the two behavioral phenomena discussed in Prospect theory, i. e. Loss aversion and House money effect, were factored into Consumption-based Asset Pricing Model and Investor's Utility Function, which takes into account utility both from consumption and financial investments. Price equations were defined in the two economic environments based on Lucas Theory (1978). The processes of consumption and dividend are equal in the first economy but different in the second economy. Next the P/D ratio was simulated in both economies and then compared with real market data. Utilizing ANOVA and K-Means, it became clear that the mean and standard deviation in the second economy are closer to real market data than those of the first economy. It, therefore, can be concluded that the second economy provides a more accurate estimation of the P/D ratio, implying that the aforementioned behavioral phenomena do in fact exist in the market and affect investor's pricing of stocks.
    Keywords: Prospect theory, Loss aversion, House money effect
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال