جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "ownership structure" در نشریات گروه "مالی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «ownership structure» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
یکی از عوامل اصلی بهبود کارایی اقتصادی، نظام راهبری بنگاه (حاکمیت شرکتی) است که در برگیرنده مجموعه ای از روابط میان مدیریت شرکت، هیئت مدیره، سهامداران و سایر گروه های ذینفع است.در این پژوهش مدل جدیدی جهت تبیین رابطه میان حاکمیت شرکتی و ساختار مالکیت با نوآوری ارائه شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه یک مدل نظام مند در نوآوری جهت تبیین رابطه میان معیارهای حاکمیت شرکتی، ساختار مالکیت و ویژگی های شرکتی با استفاده از مدل دلفی بوده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش تحلیلی پیمایشی و از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری مورد مطالعه شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1390-1397 انتخاب شده است. برای انتخاب نمونه پژوهش با استفاده از روش غربال گری (حذفی) تعداد 104 شرکت انتخاب گردید، که متغیرهای حاکمیت شرکتی و ساختار مالکیت به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده است و با استفاده از داده های ترکیبی کیفی و کمی، رگرسیون چند متغیره، نرم افزارspss نسخه 20 و ایویوز 7 رابطه آن ها با نوآوری شرکت به عنوان متغیر وابسته بررسی شده است. نتایج نشان می دهد در بین متغیرهای حاکمیت شرکتی و ساختار مالکیت، تمرکز مالکیت، مالکیت دولتی و مالکیت نهادی باعث کاهش نوآوری می شود، ولی متغیرهای نسبت اعضای غیرموظف و پاداش هیات مدیره باعث بهبود وضعیت نوآوری در شرکت های بورسی می شوند. طبق این مدل سایر متغیرهای حاکمیت شرکتی تاثیر معنی داری بر نوآوری نداشته اند.کلید واژگان: مدل, حاکمیت شرکتی, ساختار مالکیت, نوآوریIn this research, a new model for explaining the relationship between corporate governance and ownership structure with innovation is presented. This research, by deleting individual variables and adding new variables and determining the importance of the Delphi group, is located and They were selected for use in the model after two steps. The research was correlational and the statistical population of the study included companies listed in Tehran Stock Exchange, and the sample was screened and after the removal of Pert observations by 104 Tehran Stock Exchange companies during the period of 2011-2018. In this study, the variables of corporate governance and ownership structure are considered as independent variables. And using qualitative and quantitative combination data, multivariate regression and software spss version 20 and Eviese 7 their relationship with company innovation as dependent variable has been investigated. The results show that among the variables of corporate governance and ownership structure, ownership concentration, state ownership, and institutional ownership reduce innovation. However, the variables of the proportion of non-executive members and remuneration of the board improve the status of innovation in bourse companies. According to this model, other corporate governance variables did not have a significant effect on innovation.Keywords: Model, Corporate Governance, Ownership Structure, Innovation
-
از دیدگاه اجتماعی، اجتناب مالیاتی و عدم ایفای مسئولیت اجتماعی شرکت ها تبعات جبران ناپذیری برای جامعه دارد. بر این اساس، هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین ساختار مالکیت و اجتناب مالیاتی شرکت ها با توجه به اثر میانجی مسئولیت اجتماعی شرکت ها می باشد. بدین منظور اطلاعات مالی 135 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 7 ساله بین سال های 1394 و 1400 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بین درصد مالکیت نهادی و مسئولیت اجتماعی شرکت ها رابطه ای مثبت وجود دارد. همچنین، هرچه نسبت مالکیت نهادی بیشتر باشد، احتمال استفاده از اجتناب مالیاتی کم تر است. علاوه بر این، مسئولیت اجتماعی، متغیر میانجی نسبی در رابطه بین مالکیت نهادی و اجتناب مالیاتی محسوب می شود. به بیان دیگر، افزایش حضور مالکان نهادی در ساختار مالکیت شرکت ها از طریق افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی کاهش اجتناب مالیاتی را در پی دارد. بر اساس یافته ها مالکیت نهادی علاوه بر اینکه به طور مستقیم اجتناب مالیاتی شرکت ها را کاهش می دهد، به طور غیر مستقیم و از طریق ارتقای مسئولیت اجتماعی نیز موجب کاهش اجتناب مالیاتی شرکت ها می شود. نتایج پژوهش ضرورت توجه به ساختار مالکیت شرکت ها را به منظور ارتقای مسئولیت های اجتماعی شرکت ها و کنترل اجتناب مالیاتی آن ها نشان می دهد.
کلید واژگان: اجتناب مالیاتی, ساختار مالکیت, مالکیت نهادی, مسئولیت اجتماعی شرکتDue to the increased competition among organizations and their need to adapt to legal and environmental changes, tax avoidance has attracted growing attention at the organization level. From a social point of view, corporate tax avoidance prevents the financing of projects that are necessary for society. Therefore, tax avoidance leads to severe damages for the society. This issue has caused tax avoidance to become one of the main concerns of governments. Due to the importance of tax avoidance, many research has been conducted to explore the factors affecting it. However, the role of managers in the amount of tax avoidance has been neglected in the previous research. In particular, previous studies have not analyzed mediating variables such as corporate social responsibility which has a significant impact on the motives and decision-making. The concept of corporate social responsibility has become a central paradigm in the field of corporate governance in recent decades. Our study examines the direct and indirect relationship between institutional ownership and corporate tax avoidance using corporate social responsibility as a mediating variable.
Keywords: Tax Avoidance, Ownership Structure, Institutional Ownership, Corporate Social Responsibility -
ساختار مالی شرکت ها از طریق هزینه سرمایه و سود خالص هر سه گروه ارزش دارایی ها، قیمت سهام و ارزش شرکت ها را تحت تاثیر قرار می دهد. اهمیت این موضوع تمایلات فرصتطلبانه مدیران را تحریک نموده تا با استفاده از این فرصت ها و اعمال رفتارهای متقلبانه ساختار تامین مالی شرکت ها را در جهت حفظ منافع گروه های خاص هدایت نمایند. همچنین دخالت برخی عوامل داخلی و خارجی امکان استفاده از چنین فرصتهایی را محدود و یا تقویت می نماید. هدف پژوهش حاضر تبیین نقش و اهمیت برخی از این عوامل همچون بیشاعتمادی مدیران، کیفیت حسابرسی و ارتباطات سیاسی در فرایند تاثیرگذاری رفتارهای متقلبانه بر ساختار سرمایه و ساختار مالکیت شرکتها به منظور کنترل عوامل موثر در این زمینه میباشد. جامعه آماری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و دوره زمانی، سالهای 1399-1389 میباشند. نمونه آماری پژوهش شامل 152 شرکت و آزمون فرضیهها با استفاده از مدل رگرسیون خطی چند متغیره و تحلیل دادهها به روش پانل صورت پذیرفته است. یافتهها نشان دادهاند که علاوه بر وجود رابطه معنیدار مثبت بین وقوع تقلب با ساختار سرمایه و ساختار مالکیت، کیفیت حسابرسی از اثرات تعدیلکنندگی منفی و بیشاعتمادی مدیران نیز از اثرات مداخله گری فزاینده بر ارتباط مثبت بین تقلب با ساختار سرمایه و ساختار مالکیت برخوردار بوده و ارتباطات سیاسی فاقد هرگونه اثرات تعدیلکنندگی می باشد. نتایج این پژوهش بر اهمیت دو عامل کیفیت حسابرسی و بیشاعتمادی مدیران و کنترل آنها در جهت مدیریت آثار سوء رفتارهای متقلبانه بر شیوه های تامین مالی و ساختار مالکیت شرکت ها تاکید دارد.کلید واژگان: تقلب, ساختار سرمایه, ساختار مالکیت, عوامل تعدیل کنندهFinancial structure of companies affects value of assets, stock prices and value of companies through cost of capital and net profit. The importance of this issue has stimulated opportunistic tendencies of managers to use these opportunities and apply fraudulent behaviors to guide financing structure of companies in order to protect interests of certain groups. Also, intervention of some internal and external factors limits or enhances the possibility of taking advantage of such opportunities. The purpose of this study is to explain the role and importance of some of these factors such as managers' distrust, audit quality and political communication in the process of influencing fraudulent behaviors on capital and corporate ownership structure to control the effective factors in this field. The statistical population of companies listed on the Tehran Stock Exchange and period is 2011-2021. The statistical sample of the research includes152companies and the hypotheses are tested using multivariate linear regression model and data analysis by panel method. Findings have shown that in addition to a significant positive relationship between occurrence of fraud with capital and ownership structure, the effects of moderation quality of auditing is negative and the interfering effect of Managers’ Overconfidence is increasingly on the positive relationship. Political relations do not have any moderating effects on the relationship between fraud with financial and ownership structure of companies.The results of this study emphasize the importance of audit quality and Managers’ Overconfidence and their control to manage effects of fraudulent misconduct on financing methods and capital structure of companies.Keywords: fraud, Capital Structure, Ownership Structure, moderating factors
-
مالکیت های هرمی و شبکه ای که کنترل بیشتر بر شرکت ها با داشتن سهم مشخصی از جریان نقدی آن شرکت را برای سهامداران فراهم می کند از ساختارهای رایج در بازار سهام ایران است. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه ساختار مالکیت با عملکرد و بازده سهام شرکت ها است. بدین منظور ساختار مالکیت از چهار جنبه درصد مالکیت بزرگترین سهامدار عمده، انحراف بین حق کنترل و حق جریان نقدی بزرگترین سهامدار عمده، تفاوت حقوق جریان نقدی میان سهامداران عمده و نوع مالکیت، بررسی شده و ارتباط آن با عملکرد و بازده سهام 261 شرکت پذیرفته شده در بازار سهام ایران طی دوره زمانی 1394 تا 1398 مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمون فرضیه های تحقیقنشان داد که با آستانه مالکیت 15% رابطه مثبت و معناداری میان حق جریان نقدی بزرگترین سهامدار عمده و عملکرد بنگاه وجود دارد اما در ساختار مالکیت بنگاه هایی که تنها یک مالک دارند و حق کنترلی آن ها زیر 50% است رابطه معناداری بین حق جریان نقدی بزرگترین سهامدار عمده و عملکرد بنگاه وجود ندارد. انحراف بین حق کنترل و حق جریان نقدی بزرگترین سهامدار و همچنین تفاوت حقوق جریان نقدی میان سهامداران عمده با عملکرد بنگاه رابطه-ای ندارند. در ارتباط با نوع مالکیت نیز مالکیت شرکت های بیمه رابطه مثبتی با عملکرد شرکت دارد، در حالی که مالکیت شبه دولتی رابطه منفی با عملکرد دارد. با آستانه مالکیت 15% بین متغیرهای ساختار مالکیت با بازده سهام رابطه ای مشاهده نشد و تنها نوع مالکیت شرکت های بیمه با بازده سهام رابطه مثبت دارد.کلید واژگان: ساختار مالکیت, نوع مالکیت, سهامداری هرمی, عملکرد بنگاه, بازده سهامThe Relationship Between Ownership Structure and Performance: Evidence from the Iranian Stock MarketPyramidal and network ownership structures, which give ultimate owners greater control rights over companies than cash flow rights, are prevalent in the Iranian stock market. Given the complex shareholding networks and significant changes in the ownership structures of large Iranian firms over the past two decades, this study aims to examine the relationship between ownership structure and company performance. Four measures are used to analyze ownership structure: cash flow right of the largest shareholder, wedge between control right and cash flow right of the largest shareholder, difference in cash flow rights of the two largest shareholders, and type of ownership. The study investigates their relationship with the performance and stock returns of 261 listed companies during the period of 2015 to 2020. The results indicate a positive and significant association between the cash flow right of the largest shareholder and firm performance, but only when the largest shareholder owns at least 15% of the company's shares. For firms with only one owner and less than 50% in control rights, there is no significant correlation between the cash flow right of the largest shareholder and performance. The study also reveals that ownership by insurance companies has a positive correlation with firm performance, while quasi-governmental ownerships have a negative correlation with performance.Keywords: Ownership structure, Type of ownership, Pyramidal structures, Firm Performance, Stock Return
-
پژوهش های اخیر بیانگر آن است که هرچه شمولیت مالی (فراگیر مالی) بیشتر باشد به رشد اقتصادی و توسعه مالی منتج می شود. به همین دلیل در عصر کنونی همواره یکی از اهداف و مقاصد سیاست گذاران و به طور ویژه سیاستگذاران پولی بحث توسعه شمولیت مالی در بانکها است که مورد بحث و تاکید زیادی واقع شده است. با این حال این پژوهش نیز قصد دارد تا به بررسی رابطه بین افشای شمولیت مالی (FI) و عملکرد بانکها با تاکید بر نقش تعدیلی رقابت بازار و ساختار مالکیت بپردازد. روش پژوهش کاربردی و دادههای آن به روش کتابخانه ای استخراج شده است. برای بررسی هدف اصلی پژوهش سه فرضیه تدوین گردید. قلمرو مکانی پژوهش، کلیه بانکهای پذیرفته شده در بازار سرمایه تهران و قلمرو زمانی نیز از سال 1391 تا 1399 است. تعداد نمونه پژوهش 15 بانک بوده که از طریق روش غربالگری یا حذف سیستماتیک تعیین شده است. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار ایویوز و از طریق رگرسیون چندگانه خطی استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که افشای شمولیت مالی بر عملکرد بانکهای تاثیر مثبت و معناداری دارد و رقابت بازار میتواند نقش تعدیلی در رابطه این دو متغیر ایفا کند. همچنین نتایج نشان داد که مالکیت دولتی بر رابطه بین افشای شمولیت مالی و عملکرد بانک تاثیر معناداری ندارد.کلید واژگان: شمولیت مالی, عملکرد, رقابت بازار, ساختار مالکیتRecent research shows that the greater the financial inclusion (financial inclusiveness), the more it leads to economic growth and financial development. For this reason, in the current era, one of the goals and objectives of policymakers, especially monetary policymakers, is the development of financial inclusion in banks, which has been discussed and emphasized a lot. However, this research also aims to examine the relationship between financial inclusion (FI) disclosure and banks' performance, emphasizing the moderating role of market competition and ownership structure. Applied research method and its data were extracted by library method. To investigate the main goal of the research, three hypotheses were formulated. The spatial scope of the research is all accepted banks in the capital market of Tehran and the temporal scope is from 1391 to 1399. The number of the research sample was 15 banks, which was determined through screening or systematic exclusion. In order to analyze the data, Eviuse software was used through multiple linear regression. The results show that disclosure of financial inclusion has a positive and significant effect on the performance of banks and market competition can play a moderating role in the relationship between these two variables. Also, the results showed that government ownership has no significant effect on the relationship between financial inclusion disclosure and bank performance.Keywords: Financial inclusion, performance, market competition, ownership structure
-
نشریه بورس اوراق بهادار، پیاپی 61 (بهار 1402)، صص 181 -200
مهمترین ویژگی شرکت های سهامی تفکیک مالکیت از مدیریت بوده و لذا نقش مکانیزم های حسابرسی مستقل بر فعالیت مدیران، در راستای حاکمیت خوب شرکتی محرز می نماید. سود خالص نیز در تصمیم گیری استفاده کنندگان صورت های مالی تاثیر گذار بوده و لذا برای مدیران اعمال مدیریت سود فعالیتی محتمل می نماید. همچنین ارتباط بین مدیریت سود و کیفیت حسابرسی نیز بصورت تیوریک معنی دار می نماید. مطالعه حاضر به بررسی اثرات متقابل همزمان بین ساختارمالکیت، کیفیت حسابرسی و مدیریت سود می پردازد. بدین لحاظ سه نوع مالکیت حقیقی، مدیریتی و نهادی را در ساختار مالکیت، کیفیت حسابرسی مستقل به عنوان مکانیزم نظارتی و مدیریت سود واقعی را در قالب سه دستگاه سه معادله ای مجزا و با استفاده از روش های حداقل مربعات سه و دو مرحله مرحله ای در بین 167 شرکت و در بین سال های 1392-1398 مورد بررسی قرارداده است. نتایج نشان میدهد که با افزایش درصد هر سه نوع مالکیت احتمال وقوع مدیریت سود کاهش می یابد و وقوع مدیریت سود نیز به کاهش هر یک از سه نوع مالکیت می انجامد. همچنین کیفیت حسابرسی و ساختارهای مالکیت بصورت همزمان و متقابل بر یکدیگر تاثیر معنی دار مثبتی داشته اند. در نهایت مدیریت سود و کیفیت حسلبرسی اثر متقابل همزمان منفی بر یکدیگر داشته و افزایش هر یک به کاهش متغیر دیگر می انجامد.
کلید واژگان: ساختار مالکیت, مدیریت سود واقعی, اثرات متقابل همزمان, کیفیت حسابرسیThe most important feature of joint stock companies is the separation of ownership from management and therefore the role of independent audit mechanisms on the activities of managers, in line with good corporate governance. Net profit is also influential in the decision making of users of financial statements and therefore is a potential activity for managers of profit management practices. The relationship between earnings management and audit quality is also theoretically significant. The present study investigates the simultaneous interactions between ownership structure, audit quality and profit management. In this regard, three types of real, managerial and institutional ownership in the ownership structure, the quality of independent auditing as a supervisory mechanism and real profit management in the form of three separate three-equation systems using three- and two-step least squares methods in It has been studied among 167 companies between 1392-1392. The results show that with increasing the percentage of all three types of ownership, the probability of profit management decreases and the occurrence of profit management leads to a decrease in each of the three types of ownership. Also, audit quality and ownership structures have had a significant positive effect on each other simultaneously and reciprocally. Finally, profit management and audit quality have a simultaneous negative interaction with each other and increasing each leads to reducing the other variable.
Keywords: Ownership Structure, real profit management, concurrent interactions, Audit Quality -
نقدشوندگی سهام یکی از عواملی است که بر ارزش شرکت تاثیر دارد که خود می تواند ناشی از رفتار سهام داران عمده و ترکیبی که ساختار مالکیتی شرکت، دارد، باشد و این خود انگیزه اصلی انجاک این مطالعه بوده است. فرضیه های پژوهش بر مبنای نمونه آماری متشکل از 125 شرکت طی دوره 7 ساله از سال 1393 لغایت 1399 و با استفاده از الگوهای رگرسیونی چندگانه مورد آزمون قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد بین نقدشوندگی سهام و ارزش شرکت ها رابطه غیرخطی (U شکل) معنی دار وجود دارد. به عبارت دیگر، در سطوح پایه نقدشوندگی (قبل از نقطه آستانه 194/2)، بین نقدشوندگی و ارزش شرکت ها رابطه منفی و معنی دار وجود دارد. اما، در سطوح بالاتر از سطح پایه نقدشوندگی، بین نقدشوندگی و ارزش شرکت ها رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین، سهام های با مالکان نهادی بالاتر، مالکان حقیقی بالاتر و سهام های بزرگترین سهامدار، باید در سطح نسبتا پایین تری از نقدشوندگی (قبل از نقطه آستانه 176/3 برای مالکان نهادی، 662/3 برای مالکان حقیقی و 988/2 برای بزرگترین سهامدار) معامله شوند تا ارزش شرکت افزایش یابد
کلید واژگان: ساختار مالکیت, سهامدار حقیقی, بزرگترین سهامدار, نقدشوندگی سهام, ارزش شرکتStock liquidity is one of the main factors that affect firm value, which can be due to the behavior of major shareholders and the composition of the ownership structure of the company. this is the main motivation for this study. The research hypotheses were tested based on a statistical sample consisting of 125 companies during a 7-year period from 2014 to 2020 using multiple regression models. The results of hypothesis testing showed that there is a significant nonlinear (U-shaped) relationship between stock liquidity and corporate value. In other words, at the basic levels of liquidity (before the threshold point of 2.194), there is a negative and significant relationship between liquidity and the value of companies. However, at levels above the baseline level of liquidity, there is a positive and significant relationship between liquidity and the value of companies. Also, stocks with higher institutional owners, higher real owners, and shares of the largest shareholder should have a relatively lower level of liquidity (before the threshold point of 3.176 for institutional owners, 3.662 for real owners, and 2.988 for the largest shareholder) to trade to increase the value of the company.
Keywords: institutional shareholder, Largest Shareholder, Ownership structure, Real Shareholder, Stock Liquidity -
The purpose of this research is to examine the effect of ownership structure and audit features on the financial distress likelihood by considering the moderating effect of managerial ability. This study utilized partial least squares structural equations modeling (PLS-SEM) analysis and data from 107 firms listed in the Tehran Stock Exchange. Audit features measured by auditor size and audit opinion and ownership structure measured by the block-holder ownership and institutional ownership. Backward logit analysis was used to calculate the financial distress likelihood. DEA technique and Tobit regression were used to measure the managerial ability. The results of the study show that audit features have a positive effect on the likelihood of financial distress. Moreover, the effect of ownership structure on the financial distress likelihood and the moderating effect of manage-rial ability were not confirmed. This paper offers evidence on the extent to which distress is associated with corporate governance and managerial ability from a developing country. The paper should be of interest to the regulatory bodies and practitioners because in many developing countries the implementation of corporate governance mechanisms is voluntary and is not yet required.
Keywords: managerial ability, Financial Distress, Audit Features, Ownership Structure, PLS Approach -
این پژوهش با هدف تبیین اثر تعدیل کننده کارایی اطلاعات و افق های سرمایه گذاری بر رابطه ساختار مالکیت و تغییر استراتژی با نوسانات قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. در پژوهش حاضر آزمون فرضیات با بهره گیری از مدل رگرسیون خطی چند متغیره و مدل های اقتصاد سنجی اجرا شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که بهینه سازی ساختار مالکیت وکسب بازده اضافی حاصل از بکارگیری استراتژی های شتاب و معکوس، بر نوسانات قیمت سهام تاثیر مثبت و مستقیم خواهند داشت. افزایش کارایی اطلاعاتی (بازدهی روزانه شاخص کل) موجب کاهش متغیر ها در رابطه ساختار مالکیت و نوسانات قیمت سهام خواهد شد در حالی که نوع سرمایه گذاری بر رابطه مذکور تاثیر گذار نخواهد بود. همچنین با وجود اثر غیر منتظره ای که مازاد حاصل از تغییر استراتژی بر نوسانات قیمت سهام می گذارد، کارایی اطلاعات و افق سرمایه گذاری بر این رابطه تاثیر گذار نخواهد بود.
کلید واژگان: نوسانات (پویایی) قیمت سهام, افق های سرمایه گذاری, کارائی اطلاعات, ساختار مالکیت, استراتژی شتاب و معکوسThis study aimed to explain the effect of adjusting information productivity and return on investment on ownership structure and strategy change with stock price volatility in Tehran Stock Exchange.In this study, the hypotheses were tested using multivariate linear regression model and econometric models.The results indicate that optimization of the property structure and the additional returns resulting from the use of acceleration and reversal strategies will have a positive and direct impact on stock price fluctuations. Increasing information efficiency (total return on a daily basis) will reduce variables related to ownership structure and stock price fluctuations, whereas the type of investment will not affect the relationship. Also, despite the unexpected effect that the surplus of strategy change will have on stock price fluctuations, information efficiency and investment returns will not be affected by this relationship.
Keywords: Stock Price Fluctuations, Investment Horizons, Information Efficiency, Ownership Structure, contrarian, Momentum strategies -
In this study, the impact of corporate social responsibility (CSR ) disclosure on idiosyncratic risk has been investigated concerning three stakeholder theory, information asymmetry, and risk management. It also goes further and explores the impact of some corporate governance mechanisms such as ownership structure, board characteristics, and incentive contracts on this relationship. To achieve the research objectives, 142 companies from Tehran Stock Exchange were selected through the systematic elimination method from 2010 through 2018 and the research hypotheses were tested using a combined data regression model with an integrated approach. The results show that CSR disclosure; by increasing transparency, reducing uncertainty, stakeholder satisfaction, and positive market signaling; reduces idiosyncratic risk. It was also found that the ownership concentration and managers’ remuneration by reducing CSR reporting lead to increased idiosyncratic risk, but government ownership, the duality of the CEO’s duties, the independence of the board of directors and the managers' equity decrease the corporate idiosyncratic risk by increasing CSR reporting. However, the effect of managers' remunerations and state ownership on the relationship between CSR reporting and corporate idiosyncratic risk was not confirmed at the 95% confidence level. Overall, from a theoretical viewpoint, a good corporate governance system can improve the quality of CSR, thereby improving corporate social reputation and reducing corporate idiosyncratic risk.Keywords: Disclosure of CSR Information, Idiosyncratic Risk, Ownership Structure, Board Characteristics, Incentive Contracts
-
تاثیر رویه ها و سیاست های افشای اطلاعات بر هزینه سرمایه مالکانه، یکی از مسایل مهمی است که همواره در کانون توجه نهاد های نظارتی، شرکت ها و محققان مالی و حسابداری بوده است. یکی از این سیاست ها، افشای اختیاری اطلاعات است. ساختار مالکیت شرکت ها، نظام قانون گذاری و اقتصادی کشور و...، ویژگی های محیطی هستند که رابطه افشای اختیاری و هزینه سرمایه مالکانه را تحت تاثیر قرار می دهند. هدف این پژوهش بررسی تاثیر پراکندگی مالکیت بر رابطه افشای اختیاری و هزینه سرمایه مالکانه است. در راستای نیل به هدف، داده های مورد نیاز 610 مشاهده سال شرکت (5 سال و 122 شرکت) حاصل از فرایند غربال گری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، از منابعی نظیر کدال، بانک مرکزی، سازمان بورس، نرم افزار تی اس ای کلاینت و مرکز آمار ایران گردآوری و با مدل های رگرسیونی تجزیه و تحلیل شد. شواهد حاکی از آن است که افشای اختیاری، پراکندگی مالکیت و جمله تعامل آنها با هزینه سرمایه مالکانه رابطه معکوس و معنی دار دارند. این یافته ها بیانگر آن است که با افزایش سطح افشای اختیاری و پراکندگی مالکیت، هزینه سرمایه مالکانه کاهش می یابد. همچنین، پراکندگی مالکیت موجب آن می شود که تاثیر معکوس افشای اختیاری بر هزینه سرمایه مالکانه تشدید گردد.کلید واژگان: هزینه سرمایه مالکانه, افشای اختیاری, ساختار مالکیت, پراکندگی مالکیتThe effect of information disclosure procedures and policies on the cost of equity capital is one of the important issues which always is considered by regulators, entities and financial and accounting researchers. This relation is affected by various contextual characteristics (e.g. ownership structures, legislating system, economy and so on). The aim of this research is to examine the effect of ownership dispersion on the relation between voluntary disclosure and cost of equity capital. In doing so, the number of 610 firms of TSE listed Company were selected via systematic screening method. Data for variables were collected from several databases, such as CODAL, Central Bank, TSE-Client 2 software, and Statistical Centre of Iran. These data were analysed by the regressions model. The evidence shows that voluntary disclosure, ownership dispersion, and their interaction have significantly negative relations with the cost of equity capital. These findings indicate that an increase in voluntary disclosure and ownership dispersion causes a decrease in cost of equity capital. In addition, ownership structure intensifies the negative effect of voluntary disclosure on the cost of equity capital.Keywords: cost of equity capital, Voluntary Disclosure, Ownership Structure, Ownership Dispersion
-
در این پژوهش رابطه ریسک پذیری شرکت با ساختار مالکیت بررسی شده است. ریسک پذیری با استفاده از واریانس بازده دارایی های شرکت و ساختار مالکیت از طریق سطح مالکیت سهامدار عمده اندازه گیری شده اند. به علاوه، اثر عضویت در گروه های تجاری و بهبود بستر قانونی بر رابطه ریسک پذیری با ساختار سرمایه نیز تحلیل شد. در این راستا اطلاعات 113 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1389 الی 1394 بررسی گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل رگرسیون- روش اثرات ثابت به کار گرفته شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است درصد مالکیت سهامدار عمده با ریسک پذیری رابطه منفی معناداری دارد، بدین معنی که با افزایش درصد مالکیت سهامدار عمده ریسک پذیری شرکت کاهش می یابد. همچنین یافته ها نشان داد عضویت شرکتها در گروه تجاری و بهبود بسترقانونی تاثیری بر رابطه بین مالکیت سهامدار عمده و ریسک پذیری نداشته است.
کلید واژگان: ریسک پذیری, ساختار مالکیت, بهبود بستر قانونی, گروه های تجاریIn this research, the relationship between corporate risk taking and ownership structure is investigated. Corporate risk taking measured by the variance of ROA and ownership structure is proxied by the level of the Major shareholder owner-ship. In this regard the data of 113 Companies listed on Tehran Stock Exchange in a period from 2010 to 2015 examined. Using Regression analysis-Fixed effects method. The result indicates that, there is a significant negative relationship be-tween major shareholder ownership and risk taking; it means if major share-holder ownership increases then corporate risk taking decreases. The findings also show that being a member of business groups and the legal environment improvement have no effect on the relationship between major shareholder owner-ship and risk taking.
Keywords: Risk taking, ownership structure, legal environment improvements, business groups -
مطالعه حاضر به بررسی تاثیر رشد شرکت و ساختار مالکیت بر رابطه بین کیفیت افشاء اطلاعات و تامین مالی خارجی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و بازه زمانی پژوهش طی سال های 1389 الی 1394 می باشد. همچنین جهت نمونه گیری آماری از روش غربالگری استفاده شده است. روش پژوهش مورد استفاده، توصیفی از نوع پس رویدادی بوده و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش پانل دیتا و در آزمون فرضیه ها از روش رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش حاکی از آن است که کیفیت افشاء اطلاعات بر تامین مالی از طریق انتشار سهام و تامین مالی از طریق اخذ وام تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین طبق نتایج متغیر رشد شرکت بر رابطه بین کیفیت افشاء اطلاعات و تامین مالی از طریق انتشار سهام و اخذ وام شرکت ها تاثیر مثبت و معناداری دارد. در ادامه طبق یافته های پژوهش متغیر مالکیت نهادی بر رابطه بین کیفیت افشاء اطلاعات و تامین مالی از طریق انتشار سهام و اخذ وام تاثیر مثبت و معنی دار و متغیر تمرکز مالکیت بر رابطه بین کیفیت افشاء اطلاعات و تامین مالی از طریق انتشار سهام و اخذ وام تاثیر مثبت و معناداری دارد.کلید واژگان: تامین مالی, کیفیت افشاء اطلاعات, رشد شرکت, ساختار مالکیتThe present study examines the impact of corporate growth and ownership structure on the relationship between the quality of information disclosure and the external financing of companies accepted in Tehran Stock Exchange. The statistical population of the research is the companies accepted in the Tehran Stock Exchange and the research period between 2010 and 2016. Screening method was used for statistical sampling. The research method used is a descriptive post-operative method. For analyzing data, the data panel method and the hypothesis test have been used by multiple regression method. The results of the research hypothesis test indicate that the quality of information disclosure has a positive and significant effect on financing through the sale of shares and financing by obtaining a loan.Also, according to the results, the company's growth variable has a positive and significant effect on the relationship between the quality of information disclosure and external financing. According to the research findings, the institutional ownership variable has a positive and significant effect on the relationship between the quality of information disclosure and external financing , and the variable ownership concentration has a positive and meaningful effect on the relationship between the quality of information disclosure and external financing meaningful.Keywords: Financing, Information Disclosure Quality, Company Growth, Ownership Structure
-
بانک ها مانند سایر بنگاه های اقتصادی همواره سعی در بیشینه کردن سود خود دارند. در این خصوص بانک ها با شیوه های گوناگونی در تلاش هستند که افزون بر بیشینه کردن سود، به یک سطح ثابت از میزان سود نیز دسترسی داشته باشند. عواملی که از آن ها با عنوان متغیرهای داخلی بانک یاد می شود، عمدتا در اختیار بانک ها هستند و بانک ها با اختیار کردن یک مقدار بهینه از این متغیرها به دنبال بالابردن میزان سودآوری خود هستند. در این میان برخی از عوامل، خارج از کنترل بانک ها هستند که از جمله این موارد می توان به متغیرهای کلان اقتصادی اشاره داشت. بر این اساس، در این تحقیق سعی شده است که تاثیر چرخه های تجاری و نقشی که ساختار مالکیت بانک ها در این چرخه ها می تواند بر میزان سودآوری آن ها داشته باشد، بررسی شود. به همین منظور، در این تحقیق با استفاده از روش اقتصادسنجی داده های تابلویی و در طی سال های 85 تا 96، نحوه تاثیرپذیری سودآوری 18 بانک داخلی در ادوار تجاری بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که در بازه زمانی مورد بررسی، سودآوری کل نمونه تحت تاثیر ادوار تجاری قرار نگرفته است؛ اما زمانی که با استفاده از متغیر مجازی ساختار مالکیتی، اثر چرخه های تجاری بر سودآوری بانک های دولتی از سایر بانک ها تفکیک شد، چرخه ای بودن سودآوری این بانک ها در ادوار تجاری مشاهده شد.کلید واژگان: ادوار تجاری, سودآوری بانک ها, ساختار مالکیتی, رفتار چرخه ایBanks, like other businesses, have always been trying to maximize their profits. In this regard, banks are working in a variety of ways to maximize their profits to a steady level of profit. The factors that are referred to as internal variables are mainly in the hands of banks; and banks, by choosing an optimal amount of these variables, seek to raise their profitability. Some of these factors are outside the control of banks, including macroeconomic variables. Accordingly, in this research, it has been tried to examine the effect of business cycles and the role that banks' ownership structure in these cycles can have on their profitability. For this purpose, using econometric analysis of panel data gathered during the years 2006-2017, the effect of the profitability of 18 domestic banks on business cycles has been investigated. The results show that the profitability of the whole sample has not been affected the business cycles during the period considered. But when using the ownership structure as a dummy variable, the effect of business cycles on the profitability of government banks from other banks results in the cyclicality of the profitability of these banks in the business cycle.Keywords: business cycles, Bank Profitability, Ownership structure, Cycle Behavior
-
موضوع تضاد منافع بین سهامداران و مدیران و مکانیزم حاکمیت شرکتی بعنوان راه حل کاستن از هزینه های نمایندگی مرتیط با آن، امروزه از موضوعات مهمی است که به دلیل اثرگذاری آن بر عملکرد شرکت ها مورد توجه محققان و متخصصان بسیاری قرار گرفته است. هدف تحقیق حاضر نیز بررسی اثر مولفه های حاکمیت شرکتی بر عملکرد شرکت های هلدینگ (مادر تخصصی) و تابعه در بورس اوراق بهادار تهران است. این تحقیق از نظر هدف تحقیقی کاربردی است چون نتایج آن می تواند مورد استفاده مدیران و مشارکت کنندگان بازار سرمایه قرار گیرد و از نظر روش اجرا در زمره تحقیقات توصیفی-همبستگی از نوع پس رویدادی قرار می گیرد. مولفه های حاکمیت شرکتی و ارزش افزوده بازار به عنوان متغیرهای تحقیق در نظر گرفته شده اند. نمونه آماری مورد مطالعه شرکت های هلدینگ و تابعه آنها در بورس اوراق بهادار تهران هستند که با اعمال معیارهایی انتخاب شده اند، که شامل 27 شرکت هلدینگ و 89 شرکت تابعه طی سال های 1387 تا 1394 می باشند. نتایج آزمون فرضیه های تحقیق که با استفاده از داده های ترکیبی و رگرسیون های چندگانه انجام شده، نشان می دهد که ترکیب هیات مدیره و ساختار مالکیت شرکت های هلدینگ بر عملکرد این شرکت ها تاثیر معنی داری دارد، همچنین اثر عملکرد شرکت های هلدینگ بر عملکرد شرکت های تابعه آنها نیز معنی دار است.کلید واژگان: حاکمیت شرکتی, شرکت هلدینگ, شرکت تابعه, ساختار مالکیت, ارزش افزوده بازارThe conflict of interest between firm's stockholders and managers is a noteworthy concern in corporate finance discussions todays. The purpose of the present research is to investigate the effect of corporate governance criteria on performance of holding companies and subsidiaries in Tehran Stock Exchange. The study can be categorized as applied research regarding objective and descriptive and correlation research concerning research method. The study considers corporate governance criteria and market value added as research variables. Research sample contains holding companies and their subsidiaries in Tehran Stock Exchange which are selected via some criteria, including 27 holding companies and 89 subsidiaries over 2008 to 2015. For testing the research hypotheses, panel data analysis and multiple regression models are employed. The results indicate that board composition and ownership structure of holding companies significantly affect companie's performance. Moreover, holding companies performance has a significant effect on subsidiaries performance.Keywords: Corporate governance, Holding Companies, Subsidiaries, Ownership Structure, Market Value Added
-
هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل دیدگاه سهامداران بزرگ به عمل واگذاری بلوکی سهام برای تامین مالی بنگاه در بورس اوراق بهادار تهران است. برای این منظور، نمونه ای متشکل از 102 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1382 تا 1391 بررسی شده است. برای آزمون این دیدگاه از روش های همسان سازی بر اساس نمره گرایش (مچینگ) و رگرسیون لاجیت استفاده می گردد. نتایج به دست آمده ضمن تایید دیدگاه مثبت و معنادار برخی از سهامداران بزرگ نسبت به واگذاری، بیانگر تاثیر منفی بزرگترین سهامدار، به دلیل محدودیت در فرصت های واگذاری، بر سیاست های بنگاه است. بنابراین، در صورت وجود فرصت های مناسب برای واگذاری، سهامداران از هر گونه ممانعت از این فعالیت، جلوگیری می نمایند.
کلید واژگان: ساختار مالکیت, واگذاری, رگرسیون لاجیت, نمره گرایشThe purpose of this study is to investigate the big shareholders’ perspective on block divestiture of shares in business financing through propensity score matching method in Tehran stock exchange. The statistical population of this study includes all of listed companies in Tehran stock exchange. 102 companies were examined from 2003 to 2012 and their data was collected through website of Tehran stock exchange and software of Novin Rahavard. In order to test the hypotheses، Logistic regression and matching based on the attitude score methods were used. The results of this study revealed that attitudes of big shareholders toward divestiture influence business policies negatively. As a result، shareholders seek to eliminate obstacles of appropriate divestiture opportunities.Keywords: Ownership Structure, Divestiture, Logistic Regression, Propensity Score -
با شکل گیری رابطه نمایندگی، تضاد منافع بین مدیران و سهامداران به وجود می آید و مدیران ممکن است دست به رفتارهای فرصت طلبانه بزنند و تصمیماتی را اتخاذ کنند که در جهت منافع آنان و برخلاف منافع سهامداران باشد. شرکت های عضو بورس اوراق بهادار دارای ساختار مالکیت متفاوتی هستند و درسالهای اخیر، اصول راهبری شرکت هاروی این ساختار مالکیت تاثیر گذاشته است. این تحقیق به منظور مطالعه تاثیر ساختار مالکیت شرکت ها بر عملکرد آن ها در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. برای انجام تحقیق از 70 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران در قلمرو زمانی (1383-1389)و روش داده های تابلویی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین تمرکز مالکیت و عملکرد مالی شرکت های بورس اوراق بهادار ارتباط معنا داری وجود ندارد و این ارتباط به صورت منحنی شکل نمی باشد و در مورد مالکیت سهامداران نهادی و عملکرد مالی شرکت ها ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد JEL:G32،G34کلید واژگان: نظریه نمایندگی, ساختار مالکیت, عملکرد مالی شرکت, معیار های ارزیابی عملکرد, سرمایه گذاران نهادیWith forming Agency relationship، there is relation between the conflict between Managers and Shareholders and the managers can behave like opportunities and make decisions that are toward based on their benefits and interest and in contrast of the shareholder’s interest. The companies that are member of Stock Exchange، have different structure and in recent years، corporate governance of Harvey Company influenced upon its structure. This research was performed for studying the effect of structure of corporate Governance upon their performance in Tehran Stock Exchange، for this research، 70 active Companies in Tehran Stock Exchange at time period (2004-2010) and panel data was used. The results showed that there is not meaningful relation between ownership concentration and firm financial performance for stock exchange companies and the relation is as not hump – shaped and there is positive relation between Institutional investors and firm financial performance. JEL: G32،G34Keywords: Agency Theory, Ownership structure, Firm Financial Performance, Performance Assessment Measures, Institutional Investors
-
طرفداران خصوصیسازی، معتقدند که واگذاری مالکیت به بخش خصوصی، منجر به ارتقای کارایی و ارزش شرکتها، ارتقای فضای کسبوکار و در نهایت، رشد و رفاه اقتصادی میشود. بنابراین در این پژوهش با استفاده از داده های مربوط به هفتاد شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در دوره زمانی 1388-1384، به بررسی تاثیر ساختار مالکیت بر ارزش شرکتها با بهکارگیری روش تخمین حداقل مربعات تعمیم یافته (EGLS) و روش تخمین گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) پرداخته شده است. ساختار مالکیت به چهار طبقه شامل مالکیت دولتی، مالکیت شرکتی، مالکیت نهادی و مالکیت انفرادی تقسیم شده است و از نسبت Q توبین، بهعنوان معیار ارزش استفاده شده است. نتایج آزمون همجمعی کائو حاکی از وجود رابطه بلندمدت میان متغیرهای پژوهش است. نتایج تخمین های روش EGLS و GMM نیز حاکی از تاثیر مثبت و معنادار مالکیت نهادی و عدم تاثیر انواع دیگر مالکیت بر ارزش شرکتها است. این نتایج تاییدی بر فرضیه نظارت کارا در رابطه بین مالکیت نهادی و عملکرد شرکت است.
کلید واژگان: ساختار مالکیت, ارزش شرکت, الگوی حداقل مربعات تعمیم یافته (EGLS), الگوی گشتاورهای تعمیم یافته (GMM)Financial Research, Volume:15 Issue: 35, 2013, PP 129 -148Privatization advocates believe that transfer to private sector increases firm’s performance and value، business environment، and therefore economic growth and welfare improves. In this research، by using the 70 accepted firms in the Tehran Stock Exchange for the period of 2005 to 2009، we investigate the effect of firm’s ownership structure on their value by applying Generalized Method of Moments (GMM) and Generalized Least Squares (EGLS) methods of estimations. Ownership structure is divided into four categories including: state ownership، corporate ownership، institutional ownership and individual ownership. We use Tobin’s Q ratio as the value criterion. Kao cointegration test results confirm Long-run relationship among variables under investigation. Estimated results also show positive and significant effect of institutional and corporate ownership and don’t confirm the effect of individual ownership on firm’s value and confirm efficient monitoring hypothesis.Keywords: Ownership Structure, Firm's Value, Generalized Method of Moments (GMM), Estimated Generalized Least Squares (EGLS) -
سپردن شرکتهای بزرگ به مردم از طریق مشارکت ایشان در مالکیت این شرکتها همواره تاثیرات قابل ملاحظه ای در ساختار اقتصادی کشورها ایجاد کرده است. مهمترین پیامدهای این رخداد، جدایی مالکیت از مدیریت بوده است. تضاد بین حداکثر نمودن منافع سهامداران و مدیران منجر به بروز مسئله نمایندگی شده که موضوع تحقیقات گسترده ای در دانش مدیریت مالی می باشد.یکی از جنبه های رایج در هر سرمایه گذاری که بصورت مستقیم بر تصمیمات صاحبان سرمایه تاثیر گذار است ، ریسک سهام می باشد . نوسانات در بازده، ارزش، نقدشوندگی و... همگی شرایط متغییری را در وضعیت سهام یک شرکت باعث می شوند.یکی از شاخص هایی که می تواند افراد را در این انتخاب یاری دهد، ساختار مالکیت یا ترکیب سهامداری شرکت ها است. این تحقیق سعی دارد تا رابطه ای معنی دار بین ریسک (نوسانات قیمتی) سهام شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و ترکیب سهامداران یا ساختار مالکیت آن شرکتها بدست آورد همچنین می کوشد تا با تحلیل یک نمونه 39 تایی از شرکتهای مورد بررسی و با استفاده از روش مقایسه میانگین دو جامعه، یک الگو در این رابطه برای تعیین ساختار مناسب مالکیت شرکتهای تولیدی پذیرفته شده در بازار اوراق بهادار تهران بدست آورد تا در نهایت به هدایت سرمایه گذاران در زمینه انتخاب سهام مورد نظرشان کمک کند.نتایج حاکی از تائید فرضیه اول و سوم تحقیق و عدم تائید فرضیه دوم تحقیق دارد.کلید واژگان: ساختار مالکیت یا ترکیب سهامداری, سهام شناور آزاد, انحراف معیار بازده σ (ریسک), بازدهی سهام, میانگین بازدهی (μ)The role of people for managing company also this subject is very important. This research goal is determine significant between stock risk (price volatility) at popular statistic.
Research finding show that, there is significant relation between study variables so first & third hypothesis certified but second hypothesis reject.Keywords: ownership structure, Free Float Stock, Risk return -
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر ساختار مالکیت بر عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این تحقیق ساختار مالکیتی به عنوان متغیر مستقل و نسبت کیوتوبین (معیار عملکرد مالی شرکت ها) به عنوان متغیر وابسته و معیار اندازه گیری عملکرد در نظر گرفته شده است. قلمرو مکانی تحقیق شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و قلمرو زمانی از ابتدای سال 1383 لغایت 1387 می باشد که در مجموع با توجه به محدودیت های اعمال شده 93 شرکت به عنوان نمونه انتخاب گردید. آزمون فرضیه های تحقیق با استفاده از روش رگرسیون تلفیقی با اثرات ثابت نشان داد که رابطه ای بین انوع مختلف مالکیت و عملکرد وجود ندارد، لیکن در روش رگرسیون تعمیم یافته رابطه خطی معنی دار و معکوس بین دارندگان بیش از 5% سهام شرکت ها و عملکرد آن به دست آمد و تاثیر دیگر شاخصه های ساختار مالکیت یعنی میزان مالکیت سهامداران حقیقی، حقوقی و بزرگترین سهامدار بر عملکرد شرکت تایید نشد.
کلید واژگان: ساختار مالکیت, عملکرد شرکت, Q توبین, رگرسیون تعمیم یافتهThe purpose of this paper is to analyze the effect of ownership structure on performance of listed companies in Tehran Stock Exchange (TSE). In this paper, ownership structure is considered as independent variable and TobinQ as a financial performance criterion of companies is considered as dependent variable. Data is gathered from 93 listed companies during 2004 to 2008. Data structure is panel and analysis has been done using Ordinary Least Squared (OLS) with fixed effect and Generalized Least Squared (GLS) with fixed effect. The results, using OLS show that, there is no relation between ownership structure and company’s performance, but using GLS, we have found negative linear relation between ownership percentage of shareholder with greater than 5 percent and company’s performance.Keywords: Ownership Structure, Corporate Performance, TobinQ, Generalized Least Square (GLS)
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.