به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « توفیق الحکیم » در نشریات گروه « علوم انسانی »

  • سمیرا استواری*، علی اکبر محمدی

    افسانه ی هزار و یک شب در میان فرهنگ ملت ها اهمیت ویژه ای دارد؛ به گونه ای که آثار زیادی در قالب داستان، شعر، نمایشنامه و فیلمنامه از آن الگو گرفته اند و هریک با توجه به اقتضای نگاه نویسنده به زندگی و نیازهای روانی و اجتماعی، هنرمندانه به بازآفرینی ساختار و محتوای اصل داستان پرداخته اند. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با مقایسه تطبیقی، کوشیده است نمایشنامه  شهرزاد توفیق الحکیم (درگذشته:1987) و فیلم نامه شهرزاد تهمینه میلانی (زاده:1339) را با رویکردی بین رشته ای و بر پایه ی نظریه شخصیت شناسی و روان کاوی اریک فروم (1900 1980) مورد بررسی قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که بر اساس نظریه ی اریک فروم، بیشترین تیپ شخصیتی موجود در دو اثر، جهت گیری پذیرا (ثمربخش) است. با آنکه شهرزاد دارای تیپ شخصیتی پذیرا و بازاری است؛ اما تیپ پذیرا بر تیپ بازاری او غلبه دارد. هر چند نمایشنامه شهرزاد توفیق الحکیم با نگاهی فلسفی و هستی شناسانه در پی کشف حقیقت، با ارایه ایده ی تلفیق عقل محض و قلب است و با نوع روایت میلانی متفاوت است، هر دو اثر با موضوع و تم مشترک و کاربست شخصیت های محوری داستان، دارای مشابهت هایی هستند. نوع سفر پادشاه در دو اثر با هم تفاوت بنیادینی دارد؛ به گونه ای که نوع سفر شهریار در نمایشنامه توفیق الحکیم فلسفی عرفانی و در فیلم نامه میلانی، سفری معمولی به شمار می آید.

    کلید واژگان: هزار و یک شب, توفیق الحکیم, تهمینه میلانی, رویکرد بین رشته ای, نظریه های شخصیت, اریک فروم}
    Samira Ostovari *, AliAkbar Mohammadi

    One Thousand and One Nights is of great significance among many different nations in a way that many works in various genres have been inspired by it.  Each of these works has artistically recreated the structure and content of the original story based on the author's views towards life and psychosocial needs. The present paper is a descriptive analytical research and offers a comparative study of the play Shahrzad by Tawfiq al-Hakim (1898-1987) and the screenplay Shahrzad (the Woman of One Thousand and One Nights) by Tahmineh Milani (1960-) based on Erich Fromm's (1900-1980) theory of personality. The findings indicate that according to Fromm's theory of character, character orientations in both works are mostly of Receptive type, even though Shahrzad has both Receptive and Marketing orientations, the Receptive orientation dominates the Marketing one. Tawfiq al-Hakim's play has a philosophical and ontological viewpoint and searches for the discovery of truth by combining pure wisdom and insight (heart) and, in this respect, is different from Milani's narrative. However, both these works have similarities in their subject matters, themes and their central characters. The king's journey is fundamentally different in these works, in a way that Shahriar's journey in Tawfiq al-Hakim's play is philosophical -mystical in nature, while in Milani's screenplay it is a literal, ordinary trip.

    Keywords: one thousand, one nights, Tawfiq al-Hakim, Tahmine Millani, psychological theory of personality, Erich Fromm}
  • سعید سواری*، رضا ناظمیان

    فی رحاب منتصف القرن الثامن عشر عرف المسرح فیالادب العربی باعتباره جنسا حدیثا، فنهض المسرح العربی بین التقلید والتجدید، وبین الادب وبین العرض فیما ارسی دون العرض، وإلی مجرد القراءه والکتابه آنذاک کما اشتهرت مسرحیات توفیق الحکیم بالمسرحیه الذهنیه، واخذت منحی فتور التمثیل، وانتابها الضعف فی تلک الآونه، وتضافرت فیها وشایج الاساطیر، ومنها مسرحیه "إیزیس" إذ خضعت لصراع الذات، واشتبکت فیها قضایا الذات والمجتمع، واحتدم فیها صراع الذات والاسطوره. هذا البحث وفقا للمنهج الوصفی-التحلیلی، واعتمادا علی المدرسه الواقعیه وتقنیاتها، یهدف إلی کشف إشکالیه المسرح العربی، ویقوم بتتبع عوامل واسباب ضعف مسرحیه "إیزیس" فی بدایات العمل المسرحی -حیث هی للقراءه ولا للتمثیل-، وقد تطرق إلی کیفیه اعتماد توفیق الحکیم علی التقنیات الواقعیه.تعود اسباب ضعف المسرحیه إلی الإیحاء الغنایی باللغه الغامضه، بالإضافه إلی رمزیه تقنیات المسرحیه من شخصیات وتشخیص وحوار، حیث ظلت المسرحیه متصله بالتقلید صراعا بین التراث الاسطوری والتجدید، وقامت تعالج بالکتابات المجرده الإشکالیات الاجتماعیه والسیاسیه والثقافیه، وکانت عرضا لفنون التحریر الرسمی بجمله ومفرداته، ترسیخا لتطور المجتمع المصری ولیس استقرارا للمسرح العربی، لانها سعت بتخطی الزمن إلی نقل هویه الذات اسطوریا وتراثیا لکن مثلت صراع التراث الاسطوری والتجدید من حیث الزمن باعتبارها مزجا بین التقالید والتطور، انطلاقا من الماده الوجدانیه للمسرحیه.

    کلید واژگان: التقنیات, الواقعیه, المسرح, توفیق الحکیم, مسرحیه إیزیس}
  • محمود شکیب، نرگس قاضوی
    قبل تواجد الفن الدینی یجب ان یکون الفنان الدینی. یعنی یجب ان یکون علم الدین إلی جانب البصیره الدینیه والاسلامیه. توفیق الحکیم من الاسماء البارزه فی تاریخ الادب العربی الحدیث، کانت للطریقته انتاجات فنیه واستقبال الشارع الادبی العربی. وله تیار خاص، سمی تیاره المسرحی، بالمسرح الذهنی لصعوبه تجسیده فی العمل المسرحی. الاثر الاعظم علی تبلور خصوصیه تاثیر ادب توفیق الحکیم وفکره علی اجیال متعاقبه من الادباء، لاجل هذا السبب معرفه مجالاته الفکریه وطریقه تاثرها بالمنابع الدینیه وظروف الزمان ضروریه، إذن من الجید إذا استطعنا ان ندرس الموروث الدینی الباقی فی طیات آثار المفکرین والادباء کتوفیق الحکیم. حتی ندرک بان التصور الدینی کیف تجلی فی آثاره ومسرحیاته لکی یکون لنا الفن الدینی، قبل کل شیء یجب ان یکون لنا فنان بالعلم الدینی إلی جانب البصیره الدینیه. حاول هذا المقال ان یستفید من منهج الوصفی وکتب المنابع فی المکتبات حتی یبین مکانه تراث الدینی فی مسرحیه «اهل الکهف».
    کلید واژگان: التراث الدینی, المسرحیه, القرآن, توفیق الحکیم}
  • بسام خلیل ابراهیم الخفاجی، مرضیه آباد*، احمدرضا حیدریان شهری

    یعتبر توفیق الحکیم من الادباء الرواد فی الوطن العربی. فقد ترک میراثا کبیرا یتنوع ما بین الروایه والقصه والمسرحیه والمقاله. وتعد روایته (عوده الروح) عملا رواییا یحمل سمات کل من الواقعیه النقدیه التی تعنی نقد الاوضاع السیاسیه والاجتماعیه السایده فی الفتره ما بین الحربین العالمیتین 1914م_ 1938م، وخصوصا ثوره 1919م بقیاده سعد زغلول. وکذلک سمات الواقعیه الاشتراکیه التی تعنی وجود الامل والتفاول بتغییر الاوضاع المتردیه. فقد حاول عرض حیاه مجتمع مصغر ونموذج من المجتمع المصری وما یعیشه من ظروف اجتماعیه صعبه فی تلک الفتره. ویکون البحث وفق المنهج الوصفی التحلیلی. ومن اهم النتایج التی توصلنا إلیها ان الروایه تعتبر نموذجا متقدما للواقعیه علی من سبقها من الروایات الواقعیه، فهی اکثر جراه فی نقد الواقع وکشف الاوضاع الفاسده فی ظل المحتل البریطانی. وایضا تعتبر وثیقه من تاریخ مصر السیاسی والاجتماعی.

    کلید واژگان: الواقعیه, توفیق الحکیم, عوده الروح}
    Bassam Khalil Ibrahim AlKhafaji, Marziyeh Abad*, AhmadReza Haydarian Shahry

    Tawfiq al-Hakim is one of pioneers in Arabic literature and has produced a large volume of stories, dramas and articles. Odat al Ruoh or the Return of the Spirit is a story with critical realistic elements and portrays socio-political conditions and developments between the two world wars, especially the Egyptian revolution of 1919 led by Sa’ad Zaghloul. This story contains socialist realism elements, such as hope and optimism concerning reforms for a corrupted society. In this story, he has attempted to show a small part of the Egyptian society and its debilitating and terrible conditions. It tries to reflect the pain and difficulties Egyptian people had undergone to form unity to resist oppression and tyranny. This research aims to reflect on realism elements Tawfiq al-Hakim employed and more specifically how they were used in this story. In other words, this study tries to answer the questions as what realism the story has and how the personal life of the author affected it. The important findings suggest that this story is among the first ones, which are based on the school of realism because the author has been bold enough to criticize the reality and revealed the corrupted conditions of the Egyptian society when it was once occupied by Britain. It is considered important and reliable evidence for political and social history of Egypt.

    Keywords: Realism, Tawfiq al-Hakim, Odat al Ruoh (The Return of the Spirit)}
  • یسرا شادمان*، رضا ناظمیان
    «ادبیات تطبیقی» بررسی پیوند و تعامل ادبیات در زبان های مختلف و «اقتباس» از جمله مهم ترین مباحث پژوهش های تطبیقی است. توفیق الحکیم، نویسنده معاصر مصری و گوته ادیب نامدار آلمانی، درونمایه اصلی داستان «عهد الشیطان» و «فاوست» را پرداختن به شخصیت انسان از دریچه فلسفه تعادلی قرار داده اند. هدف این پژوهش بررسی و تطبیق چگونگی تاثیرپذیری شخصیت های داستان «عهد الشیطان» توفیق الحکیم از «فاوست» گوته با روش توصیفی - تحلیلی و رویکرد تطبیقی است. توفیق الحکیم در «عهد الشیطان» با تاثیرپذیری از «فاوست» جدال انسان با حقیقت را مطرح می کند. سپس با طرح فرضیه، پیامد این جدال و کشمکش را به تصویر می کشد. نکته قابل ملاحظه اینکه هرچند شخصیت های داستان «عهد الشیطان» از «فاوست» تاثیر پذیرفته اند و شاید بتوان گفت اقتباسی ماهرانه از «فاوست» گوته هستند، اما توفیق الحکیم تلاش نموده تا در این شخصیت ها بر اساس طبیعت و سرشت خویش و اوضاع حاکم بر جامعه مصر، تغییراتی پدید آورد و شخصیت های جدیدی را در عرصه ادبیات عربی عرضه دارد.
    کلید واژگان: ادبیات تطبیقی, توفیق الحکیم, گوته, عهدالشیطان, فاوست}
    Yosra Shadman *, Reza Nazemian
    Comparative study of the character element in Tawfiq al-Hakim's ahd alshaytan and Goethe's Faust Abstract: Comparative Literature is the study of interaction of literature in different languages. And an adaptation of the most important subjects of comparative literature. Tawfiq al-Hakim the great Egyptian Artist and author and Goethe's put the main content of their story to Anthropology. In this paper by Analytical method, Compared the influence Characters of Tawfiq al-Hakim's ahd alshaytan by Characters of Goethe's Faust. Tawfiq al-Hakim in story of ahd alshaytan be affected by Goethe's Faust and tells human conflict by reality and truth. Then design hypothesis and depicting the consequences of conglict. It is interesting to know that however that the Tawfiq al-Hakim's characters have been influenced by Goethe's characters, but Tawfiq al-Hakim could bring changes to this characters and create new characters in Arabic literature. Key words: Comparative Literature, Tawfiq al-Hakim, Goethe, ahd alshaytan, Faust.
    Keywords: Comparative Literature, Tawfiq al-Hakim, Goethe, ahd alshaytan, Faust}
  • فاطمه اکبری زاده، یسرا شادمان*
    نمایشنامه از انواع ویژه ادبی است که ضمن در بر داشتن خصایص یک متن ادبی، خصوصیت های دراماتیک منحصر به فردی دارد که تنها بر صحنه اجرا، تمام و کامل می شود. «شهرزاد» اثر ماندگار پدر نمایشنامه نویسی عربی، یعنی توفیق الحکیم، با استناد به داستان هزار ویک شب در جامه ای فلسفی ابداع شده است و نه تنها در بعد اندیشگانی، بلکه از نظر ادبی نیز حائز اهمیت است. این اثر دو بار به زبان فارسی از سوی آقایان آیتی و شریعت ترجمه شده است. اما از آنجا که ترجمه نمایشنامه با حفظ تمام خصایص ویژه آن، کاری بسیار پیچیده و ظریف است، ضمن رعایت ترجمه خوب، پویا و متعادل ادبی، باید خاصیت اجراپذیری و دراماتیک موقعیت و کنش نیز در آن ترجمه شود. این جستار می کوشد با روش توصیفی تحلیلی به بازخوانی این دو ترجمه از منظر ویژگی های سبکی و ادبی و نیز عناصر دراماتیک نمایشی بپردازد تا ضمن بررسی مشکلات ترجمه نمایشنامه، چالش های این دو اثر را در هزار توی ترجمه نمایشنامه مد نظر قرار دهد. نتایج حاکی از آن است که این دو ترجمه کوشیده اند در ترجمه ای متعادل، پیام و ساختار شکلی اثر را منتقل کنند و سبک نویسنده را برای ایجاد اثری مشابه در مخاطبان زبان مقصد بازنمایی نمایند. اما در بخش ترجمه، جنبه های اجراپذیری اثر، اغلب ترجمه شریعت موفق تر عمل کرده است و زیر متن، لحن، ریتم، کنش کلامی و غیرکلامی دیالوگ را رعایت نموده است و کوشیده تا کلامی متناسب با شخصیت های اثر نمایشی ارائه دهد.
    کلید واژگان: نقد ترجمه, ترجمه ادبی, نمایشنامه, توفیق الحکیم, شهرزاد}
    Fateme Akbarizade, Yosra Shadman *
    The play is a special literary type which has features a literary text and special dramatic features that will only be complete on the scene. Shahrzad's play, the Tawfiq al-Hakim plays written with a philosophical theme. This play has been translated twice in Persian by Shariat and Ayati. The translation of the play is difficult task and its dramatic character must also be translated. This paper attempts to use a descriptive-analytical method, to examine two translations for stylistics and dramatic elements to check out the problems of the translation of the play. The results show that both translations have been tried to translate the language of the source language into the target language. But because of the translation of dramatic elements, the translation of the Shariat has been more successful. Because he translates tone and dialogue well and he tried to make the Dialogues fit the characters of the show.
    Keywords: Translation critique, literary translation, Play, Tawfiq al-Hakim, Shahrzad}
  • حسین ابویسانی، حسین جوکار *
    نمایشنامه «پیگمالیون» اثر «جرج برنارد شاو» از نمایشنامه هایی است که به خاطر دوری مضمون آن از مشکلات سیاسی و اجتماعی و همچنین تمرکز آن بر بعد انسانی، توجه بسیاری از ناقدان و پژوهشگران را به خود جلب کرده است. برنارد شاو در این نمایشنامه مشکل اختلاف طبقاتی جامعه را طرح نموده، و در خلال آن مشکل هنرمند در تمایز میان هنر و زندگی را نیز به نمایش گذاشته است. همچنین از طرف دیگر «توفیق الحکیم»، نمایشنامه ای با همین عنوان، با تاثیرپذیری از نمایشنامه شاو نوشته که موضوع اصلی آن توجه به مشکل هنرمند یعنی تمایز میان هنر و زندگی است. این مقاله با روش توصیفی تطبیقی به بررسی تطبیقی این دو نمایشنامه پرداخته و تاثیر تئاتر غربی را بر تئاتر عربی نشان می دهد. این مقایسه نیز براساس یکی از ویژگی های مکتب سمبولیسم یعنی چالش میان هنر و زندگی انجام شده است؛ نتیجه های به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که هیگینز و پیگمالیون از شخصیت های اصلی و هنرمند دو نمایشنامه، موفقیت در هنر را بر زندگی و سرنوشت دو زن داستان یعنی الیزا و گالاتیا ترجیح می دهند.
    کلید واژگان: ادبیات تطبیقی, نمایشنامه پیگمالیون, برنارد شاو, توفیق الحکیم}
  • نسرین گبانچی *، محمدرضا صالحی مازندرانی
    گفتاشنود نمایشی، از عناصر اساسی و تفکیک ناپذیر هنر تئاتر است که دیگر عناصر نمایشی در آن نمود می یابند. تیپ سازی شخصیت ها، کنش ها و کارکردهای نمایشی در سایه گفتگوهای نمایشی معنا و مفهوم می پذیرند؛ به عبارتی، نمایش، بیش از آنکه در گرو نشان دادن حالات افراد و بازنمایی شخصیت ها باشد، سعی در شناسایی آن ها به کمک زبان دارد. سه نمایشنامه «صندلی ها» ، «زاویه» و «یا طالع الشجره» (ای درخت شانس) جزء آثار پرمایه و ماندگار تئاتر پوچی اند که به ترتیب، اوژن یونسکو، غلامحسین ساعدی و توفیق الحکیم در آن ها والاترین شگردهای نمایشی و به ویژه گفتاشنود را به کار برده اند. نگارندگان در این پژوهش، با روشی توصیفی - تحلیلی و با توجه به مفاهیم تئاتر پوچی، به تطبیق رویکردهای زبانی و گفتاشنود نمایشی پرداخته اند. در تحلیل نهایی آشکار شد که هر سه این نمایشنامه نویسان، در کاربرد دامنه های زبانی و معنایی گفتاشنود نمایشی، اشتراکاتی داشتند؛ هرچند شباهت های زبانی «زاویه» اثر ساعدی و «صندلی ها» ی یونسکو بیش از «یا طالع الشجره» توفیق الحکیم نمود یافته است؛ اما هرسه نمایشنامه، از لحاظ دامنه معنایی شباهت بسیاری به هم دارند.
    کلید واژگان: ادبیات تطبیقی, گفتاشنود نمایشی, تحلیل تطبیقی, یونسکو, ساعدی, توفیق الحکیم}
  • آرمانشهر و ضد آرمانشهر در آثار علمی- تخیلی توفیق الحکیم (نمایشنامه «رحله إلی الغد» و داستان کوتاه «فی سنه ملیون»)
    زهره ناعمی*، فرهنگ مفاخری
    آرمانشهر و ضد آرمانشهر به عنوان یکی از اصلی ترین موضوعات ادبیات علمی- تخیلی،نوعی مصالحه میان علم و ادبیات است که در آن نویسنده در قالبی ادبی، علم و موضوعات علمی را به چالش می کشد. هدف اصلی مقاله حاضر پرداختن به این موضوع در نمایشنامه «رحله إلی الغد» و داستان کوتاه «فی سنه الملیون» اثر توفیق الحکیم می باشد. این مقاله سعی دارد با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی نمودهایی از توصیفات آرماشهر و ضدآرمانشهری را در این دو اثر بررسی کند و در نهایت به نتایج قابل توجهی متناسب با سوال و هدف اصلی مقاله دست یافته و مشخص شده است که توفیق در هر کدام از این دو اثر خود ضمن معرفی جنبه های آرمانشهری دنیای صنعتی آینده، جنبه-های ضد آرمانشهری آن را نیز بیان می دارد و با تکیه بر اکتشافات علمی زمان خود، آینده علمی بشر را تخمین می زند، گویی نمی تواند آینده ای درخشان را برای پیشرفت های علمی انسان در نظر بگیرد. تمامی عناصر داستان در اینگونه آثار توفیق الحکیم در خدمت ایده اصلی و اندیشه به چالش کشیدن آرمانشهری است که بشریت بدان چشم دوخته و امید دارد تا توسط علم و تکنولوژی بدان دست یابد.
    کلید واژگان: ادبیات علمی- تخیلی, آرمانشهر و ضد آرمانشهر, توفیق الحکیم, رحله إلی الغد, فی سنه ملیون}
    Utopia and Dystopia in Science Fictions of Tawfiq al-Hakim: A Case Study of the Play Journey to Tomorrow and the Story in the Year Million
    Zohreh Naemi *, Farhang Mafakheri
    Science fiction is one of the literary genres that was raised in the field of prose literature. This genre challenges science and scientific progress and encourages speculation about the future and fate of humanity by making predictions. One of the main issues of the genre is Utopia and dystopia. The idea of creating a utopia has attracted the attention of scholars dating back to Plato about two thousand five hundred years ago. He was the one who founded the idea of utopia, and, for centuries, it was believed that scientific advances would push people closer to utopia. However, after the world wars, some scholars suspected the future of homosapiens. Aldous Huxley was the first to pay attention to the ridiculed scientific utopia and science in his book ‘Utopia’. According to the science, cities are not Utopian. Although they have access to knowledge and scientific progress, achieving knowledge would be a misfortune for humanity because human beings kill each other. Tawfiq al-Hakim was the first author who started to write in this area. Among his works in this genre, one can mention If only youth knew, Journey to Tomorrow, and In the Year Million. While trying to investigate Utopia and Dystopia in some of Tawfigh’s science-fictional works, the researchers used a descriptive-analytical approach. It is finally found that Tawfiq al-Hakim does not see any bright future for scientific progress.
    Keywords: Science- fiction, Utopia, Dystopia, Tawfiq al-Hakim, Journey to Tomorrow, In the Year Million}
  • جلال چراغی*، لیلا قاسمی حاجی آبادی
    آیرونی اصطلاحی غربی و برخاسته از یونان باستان است که در دوره معاصر واز طریق ترجمه وارد زبان و ادب عربی شده است وانواع مختلفی دارد که آیرونی کلامی از جمله آن هاست. در این صنعت، نویسنده در ظاهر چیزی می گوید، ولی در باطن چیز دیگری اراده می کند. در واقع، نویسنده در این شیوه رویکرد وارونه گویی آمیخته با طنز در پیش می گیرد. توفیق الحکیم از نویسندگان نام آشنا وبرجسته ترین چهره نمایش نامه نویس دوره معاصر عربی به شمار می رود که در بیشتر نمایش نامه هایش با هوشمندی بی همتا به مسائل گوناگون وناهمسان اجتماعی، فرهنگی، چالش ها وانگاره های ناراست موجود در جوامع پرداخته وبه شیوه ای کنایی ووارونه گویی رشد وبالندگی جوامع ایستا و واپسگرای فکری و فرهنگی را به سخره گرفته و آن را امری بسی ناممکن و ناشدنی دانسته است. هدف جستار پیش رو نیز واکاوی مهم ترین نمایشنامه های او از منظر آیرونی کلامی و عیان سازی درون مایه وپیام اصلی آن هاست. یافته و برآیند این جستار نیز آن است که نویسنده نخست در بیشتر نمایشنامه هایش از آیرونی کلامی استفاده کرده است و دوم اینکه در چارچوب این رویکرد مشکلات جوامع انسانی را بازگو کرده است.
    کلید واژگان: آیرونی, نمایش نامه, توفیق الحکیم}
    Irony is a western expression derived from the ancient Greece, which has been introduced through translation into Arabic language and literature in the contemporary period. Irony may be divided into categories and verbal irony is one of them. In this literary device, the writer says something but means something else. The approach of the writer is to use inversion with humor. Tawfiq al-Hakim is one of the most famous contemporary Arabic playwrights who in most of his plays deals with an uncanny intelligence on a variety of social and cultural issues, the discrepancies and uncertainties in societies. Tawfik al-Hakim is a prominent Egyptian writer and one of the pioneers in the Arabic novel and drama. This article examines his most important plays from the perspective of verbal irony to reveal their content. The result shows that the author has used verbal irony in most of his plays, and secondly, through this approach he narrates the problem of human communities.
    Keywords: Irony, Drama, Al-Hakim}
  • علی صفایی، محمد اصغرزاده
    در قرن اخیر آشنایی با ادبیات نمایشی و نمایشنامه های غربی به درک خلا تاریخی فقدان گونه نمایشی در ادبیات فارسی و عربی منجر شده است؛ درنتیجه، نمایشنامه نویسان و ناقدان نمایشی این کشورها به صرافت پژوهش در زمینه های فرهنگی و تاریخی جوامع خویش افتاده اند تا با پی جویی ریشه های این فقدان به خلق شکلی بومی از نمایش بپردازند. توفیق الحکیم و بهرام بیضایی را می توان از شهره ترین این افراد دانست. این دو نمایشنامه نویس در عین آشنایی با ادبیات نمایشی غرب، با زمینه های عرفی و روایی فرهنگ ملی خود نیز آشنایی دارند و در مسیر اندیشه ورزی و نمایشنامه نویسی خود کوشیده اند تا میان این دو ارتباط برقرار کنند. بیضایی و حکیم در طی این فرایند زبان نمایش را عاملی ماهوی ارتباطی دانسته اند؛ همچنین اشارات و برداشت های تاریخی و عرفی را در جنبه اسطوره ای و ویژگی بینامتنی آثارشان برجسته ساخته اند؛ درنتیجه، وقایع تاریخی را از روایت نقالانه دور ساخته و در بوته آزمون اشکال روایتی نو قرار داده اند. این پژوهش می کوشد تا با محور قرار دادن نمایشنامه مرگ یزدگرد بهرام بیضایی و اهل الکهف توفیق الحکیم جستاری تطبیقی در وجوه برجسته نمایشنامه های نویسندگان مذکور مانند اسطوره، بینامتنیت، سبک، زبان و زمان ارائه دهد.
    کلید واژگان: بهرام بیضایی, توفیق الحکیم, نمایشنامه, نمایش, تراژدی, اسطوره, بینامتنیت}
  • فاطمه معنوی، مهدی رحیمی، محمدرضا عزیزی
    یکی از وظایف ادبیات تطبیقی، بررسی و تجزیه و تحلیل ارتباط ها و شباهت های بین ادبیات زبان ها و ملیت های مختلف است. «اقتباس» نیز از مهم ترین موضوعات پژوهش های ادبیات تطبیقی است که در آن، نویسنده به تفسیر یا بازآفرینی اثر هنری دیگر می پردازد. توفیق الحکیم و غلامحسین ساعدی، دو نمایشنامه نویس مطرح در ادبیات عربی و فارسی هستند که به ترتیب در نگارش نمایشنامه بجمالیون و پیگمالیون به اقتباس از اسطوره یونانی پیگمالیون پرداخته اند؛ اما در کمیت و کیفیت استفاده از عناصر نمایشنامه ای متفاوت عمل کرده اند. هدف مقاله حاضر، توصیف و تحلیل تطبیقی این دو اثر از لحاظ عناصر نمایشنامه است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که توفیق الحکیم در این زمینه، عملکرد بهتری داشته است. تلفیق چند اسطوره، ورود شخصیت های فرعی، ایجاد درون مایه جدید و دیالوگ های جامع و تامل برانگیز از جمله نقاط قوت اثر بجمالیون به شمار می رود؛ ولی ساعدی در پیگمالیون، نه تنها به اصل اسطوره چیزی اضافه نکرده، بلکه در رعایت عناصر نمایشنامه ای نیز موفق نبوده است؛ عدم استفاده از موضوع های فرعی و شخصیت های جدید که به پیشبرد حوادث اصلی نمایش کمک کند، عدم ارائه اطلاعات و مقدمه از شخصیت ها و وقایع اثر، دیالوگ های فاقد محتوا و حاشیه ای- که تاثیری در سیر نمایش ندارند- از جمله معایب این اثر است.
    کلید واژگان: عناصر نمایش, پیگمالیون, بجمالیون, توفیق الحکیم, غلامحسین ساعدی}
    Fateme Manavi, Mahdi Rahimi, Mohammadreza Azizi
    One of the functions of the comparative literature is examining the analysis of relationships and similarities between language literature and different nations. Adoption is also one of the most important issues of comparative literature studies، in which the author interprets or recreates another art work. Tofigh Alhakim and Gholamhossein Saedi are two famous play writers in the field of Arabic and Farsi literature who have، respectively، written «Bejmalion» and «Pygmalion» plays adopted from Greek mythology of Pigmalion; however، the quantity and quality of the elements of their play are different. The purpose of this study is describing and analyzing these two works based on the elements of play، comparatively. The results showed that Tofigh Alhakim had a better performance in this regard. Integrating a few myths، entering secondary characters، creating new themes، comprehensive and meditative dialogue are considered as positive points of Pygmalion. But Saedi، in Pygmalion، not only did not add anything to the origin of the myth، but also was not successful in observing the elements of play. Not using the subgenre topics and new characters، which help to advance the main events of the play، not providing information and introduction of characters and events of the work، content-less and marginal dialogues، which have no effect on play، are defects of this work.
    Keywords: Elements of play, Pygmalion, Bejmalion, Tofigh Alhakim, Gholamhossein Saedi}
  • حسن گودرزی لمراسکی*، حسین یوسفی آملی، فاطمه خرمیان
    تکگویی درونی، شیوهای از گفتوگوست که از اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیست در داستاننویسی، متداول شد و توجه بسیاری از شخصیتهای ادبی را به خود معطوف ساخت؛ و یکی از شیوه های بیانی است که راوی، نویسنده، از آن بهمنظور پیشبرد ماجراهای داستان خود بهره میگیرد و گفتاری را که در ذهن یکی از قهرمانان، یا قهرمان اصلی جریان دارد، برای خوانندگان روایت میکند تا بدینوسیله محتوای ضمیر خودآگاه یا ناخودآگاه قهرمان را به خواننده منتقل کند.
    توفیق الحکیم، نویسندهی معروف و معاصر مصری، در زمینهی تکگویی در بعضی از داستانها و رمانهای خود ازجمله «حمار الحکیم»، به گونه ای پیش میرود که گاهی در چند صفحه از داستان، شخصیت با خود حرف میزند؛ بهخصوص با تکگویی هایی که به زبان درنمیآید و در طی آن، جریان ضمیر ناخودآگاه همانطور که در ذهن شخصیت رخ میدهد، بدون دخالت نویسنده، بازگو میشود؛ این روند، چنان واقعی و صادقانه است که ضعف ساختاری بهوجود نمیآورد.
    این جستار بر آن است یکی از وجوه رنگارنگ بازنمایی گفتمان را در رمان «حمار الحکیم» از منظر تکگویی درونی بررسی کند تا چگونگی بهکارگیری تکگویی درونی در آن توضیح داده شود و نحوهی شکلگیری انواع آن، تجزیه و تحلیل شود تا به کمک آن به توصیف دنیای شخصیتها و اشیای پیرامون آن بپردازد که در ذهن قهرمان داستان وجود دارد و بیان کند که نویسنده از شیوه های مختلف تکگویی درونی بهعنوان ابزاری برای بیان افکار و اندیشه های درون ذهن شخصیت داستان، استفاده کرده است.
    کلید واژگان: تکگویی درونی, توفیق الحکیم, حمار الحکیم, گفت و گو}
    H. Godarzi Lemraski*, H. Yosefi Amoli, F. Khorramian
    Inner monologue is a way of dialogue that has become common since the late Nineteenth and early Twentieth centuries in fiction and attracted the attention of most literary figures to it. It is one of the ways of saying by wich the narrator - Author - takes advantage of it to further his own stories and adventures that are in the heroes’ mind، or the major hero is going to tell the readers so that the content of the heroe’s conscious or unconscious is thereby transfered to the reader. Towfiq al-Hakim، popular Egyptian author and contemporary in the monologue of some of his stories and novels including the “Himar al-Hakim” goes on a such way that in several pages of plot، he talks with the characters especially with monologues، and not by language and during the course of the subconscious mind، as it occurs in the character’s mind without the author''s interference; this is so true and honest that does not produce a structural weakness. This article tries to study on a representation of colorful aspects of discourse in the novel “Himar al-Hakim” from the perspective of inner monologue. It further explains how to use it and analyze the formation of interior monologue، and describes the world of characters and the surroundings that there are in his minds. It is concluded that the author has employed different methods for describing the inner thoughts and minds of the story character.
    Keywords: Tawfiq Alhakim, Dialogue, Internal monologue, Himar Al Hakim}
  • فتانه منصوری جمشیدی
    یعد توفیق الحکیم من اکبر الکتاب الموفقین فی الحیاه الادبیه و الفکریه و الثقافیه فی تاریخ الادب العربی الحدیث. فهو فنان الادب و ابوالمسرح فی مصر و العالم العربی، کما انه من رواد الروایه و القصه فی الادب المعاصر. لقد اهتم توفیق الحکیم بالانسان و الانسانیه اهتماما خاصا حیث نشاهد فی اعماله الخالده عنایته بتربیه الإنسان، و ترشید اخلاقه مما یمهدان لظهور الإنسان الامثل و الالتزام بالقیم الانسانیه. إن هذا التوجه قد طبع اعمال توفیق الحکیم وکل من یمر علی اعماله و إن کان مرورا عابرا حیث یجد هذا التوجه بکل وضوح. إن هذا الالتزام تجسد فی اهم صور المفهومیه التی برزت فی اعماله مثل الموحد، المتعادل، المتعادل الاجتماعی، المفکر، المعتقد بالروح الشرقیه، محب الحریه و غیرها. نحن فی محاولتنا هذه سنحاول جهد الامکان ان نعرف الإنسان المثالی و الکامل عند توفیق الحکیم من خلال اعماله الخالده.
    کلید واژگان: توفیق الحکیم, الإنسان المثالی, الروح الشرقی, الحریه, الموحد, المتعادل}
    Fataneh Mansouri Jamshidi
    Tawfiq al-Hakim is one of the proficient authors in history of Egypt’s literature. He has so much worked inliterature, intellectual and cultural concepts. He was a craftsman author. It can say that he is dramatistic literature’s father of Egypt and Arab and one of the founders of the dramatic art, novel and short story in contemporary literature. Tawfiq al-Hakim had special attention to human and humanity. He also paid attention to training of psychological traits and good moral because they cause idealistic human formation. Attention to the humanity in his works is so much that we can say the whole of his works are about human and humanity. In this paper, we study the main parameters of idealistic human, they are: unitarian, moderate personality, social moderate personality, intellectual or sophist, believing to Eastern psyche, freedom friendly and etc.
    Keywords: Tawfiq al Hakim, idealistic human, human, ethics values}
  • حسین یوسفی (آملی)، فاطمه خرمیان
    ادبیات، شکلی از ارتباط بوده و هر اثر ادبی با آثار پیش و پس از خود در ارتباط گفت و شنودی است که به آن گفت وگو یا مکالمه گویند. در گفت وگو و مکالمه، همواره نیاز به شخص دومی است تا اولین صدا ایجاد شود و صدای دوم، پاسخ به آن صداست؛ بدین ترتیب، در کنار مکالمه گرایی یک اثر، صداهای مختلف نیز از آن اثر شنیده می شود.
    مقاله ی حاضر، بر آن است تا امکانات گفت وگویی (مکالمه گرایی) را در آثار توفیق الحکیم، نمایشنامه نویس مصری، به ویژه اثر مهم او، «اهل الکهف» را با تحلیل محتوا مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهد و جلوه های آن یعنی چندصدایی و بینامتنیت را بررسی کند؛ هم چنین تاثیر فرهنگ خودی یعنی قرآنی را بر اثر مذکور، مورد ارزیابی قرار دهد.
    کلید واژگان: مکالمه گرایی, چندصدایی, بینامتنیت, توفیق الحکیم, اهل الکهف}
    Hussein Yousefi, Fatemeh Khorramian
    Literature is a form of communication and each literary work is in the form of dialogue with other preceding and succeeding works of art which creates a dialogic relation. In dialogue or dialogic relation, there must be a second person to initiate the first speech for which the second voice is a response. Therefore, different voices are heard along with the dialogic quality of a work of art. The primary concern of the present article is to demonstrate and examine the dialogic qualities and possibilities of Tofigh al-Hakim's works, the Egyptian playwright, notably his masterpiece Ahl al-Kahaf, focusing on aspects such as polyphony, interextuality as well as the effects of native culture, the holy Quran, on it.
    Keywords: Dialogism, Polyphony, Intertextuality, Tofigh al Hakim, Ahl al Kahaf}
  • مجید صالح بک، فرید قادری
    إن الروایه نوع من الادب القصصی الذی واصل سیره حتی اصبح جنسا ادبیا یودی رساله فنیه وإنسانیه.
    وروایه «یومیات نائب فی الاریاف» لتوفیق الحکیم تصویر لماساه احتفظت، منذ فتره طویله، بسیطرتها علی المجتمع المصری، عامه، و علی الریف المصری، خاصه، إلی ان تم الوعد الإلهی بالانتصار للمستضعفین، وشاهدنا فی العصر الراهن القضاء علی الظلم، بثوره جدیده بعثت روح السعاده و الامل فی هیکل ذلک المجتمع. ولذلک کرست جهودی فی هذا المقال علی دراسه موجزه لهذه الروایه منتهجا النهج التالی: استهللت المقال بمقدمه تعنی ببیان مجمل لاهم الاطوار التی شهدتها القصه الحدیثه، وعرض موجز لروایه «یومیات»؛ وبعد ذلک اتیت بشرح موجز عن سیره «توفیق الحکیم»؛ ثم حاولت تناول الموضوع بتطبیق اهم العناصر القصصیه الفنیه علی هذه الروایه، وهی: الشخصیه، والحدث، والزمان والمکان، والسرد والحوار، واضعا النقط علی الاحرف فیما بدا لی ان المولف لم ینجح فی تقریره وتصویره؛ واخیرا اتیت بخاتمه ملقیا فی ها نظره عابره علی اهم النتائج التی وصلت إلی ها.
    کلید واژگان: توفیق الحکیم, القصه, الروایه, عناصر الروایه}
    Majid Saleh Beyk, Farid Ghaderi
    ArThe novel is a kind of fiction which continued walking until it became a literary genre that leads to art and humanity. And Towfigh al Hakim’s novel "The deputy’s Diary in the countryside" is a depiction of the tragedy retained, since a long time, control of the Egyptian society, in general, and the Egyptian countryside, in particular, until the divine promise of victory has been accomplished, and we saw in the current era the eradication of injustice, by a new revolution sent the spirit of happiness and hope to the structure of that society. For this, I focused my efforts in this article on a brief study of this novel following the approach here under: I commenced this article by an introduction that states briefly the most important phases included inthis modern story, and a summary of the novel "Diary". After, I came to a brief explanation about the lives of "Towfigh al Hakim". Then I tried to deal with this topic studying its adaptability to the most important technical elements of short stories, namely: characters, events, time and place, and the narrative and dialogue, and I put thepoints on the letters in what it appeared to me that the author did not succeed in his report to do it; and finally I came to the conclusion taking a cursory glance at the most important results that I reached.
    Keywords: Towfigh al Hakim, Story, novel, The elements of the story}
  • حسین نوین، فرامرز میرزایی
    افسانه شهرزاد، مشهورترین افسانه هزار و یک شب، الهام بخش آثار ادبی فراوانی در ادبیات عرب گشته است. توفیق الحکیم با الهام از این اثر، نمایشنامه زیبای خود را با نام شهرزاد آفرید که ارزیابان ادبی آن را شاهکاری در نمایشنامه نویسی دانسته اند. تحلیل این نمایشنامه و مقایسه آن با افسانه شهرزاد هزار و یک شب براساس روش ادبیات تطبیقی، بیانگر آن است که حکیم شخصیت شهرزاد را ژرف ساخت نمایشنامه خود قرار داده است و با تصرفی ادیبانه در آن، به نمایشنامه خود صورت نمادین و عرفانی بخشیده است و هزار و یک شب را در حد اعتلای عظمت فکری نشان داده است. مقایسه این دو نوع رویداد ادبی و فرهنگی، نه تنها تاثیر فرهنگ ایرانی بر ادبیات جهان را نشان می دهد، بلکه برخی تشابه ها و تفاوت های فرهنگی ایران و عرب را نیز آشکار می نماید. برای روشن شدن این موضوع، در این مقاله به روش تطبیقی و تحلیل مضامین، مشابهت ها و تفاوت های محتوایی و ساختاری دو اثر نشان داده می شود.
    کلید واژگان: نمایشنامه, توفیق الحکیم, شهرزاد, هزار و یک شب}
    Dr. Hossein Dr. Novin, Dr. Faramarz Dr. Mirzaii
    The legend of Shahrzad as the most famous legend of One Thousand and One Nights has inspired a significant number of works in the Arab Literature. Being inspired by this work, Tawfigh al-Hakim created his beautiful play called Shahrzad which has been created a magnum opus in play writing by so many literary critics. The analysis of this play and comparison of it with the legend of Shahrzad in A Thousand and One Nights indicates that Hakim has used the character of Shahrzad as the deep structure of his play and through a literary manipulation has succeeded to give his play a symbolic and mystical form and has presented A Thousand and One Nights as the highest type of thought. A comparison of these two literary works shows not only the effect of Persian culture on the literature all over the world but also clarifies similarities and dissimilarities between Persian and Arab culture. The present paper is an attempt to indicate similarities and differences in content and form of the two works through the use of content analysis and comparative method.
  • سیده فاطمه سلیمی، حسن دادخواه
    من بین العناصر الثقافیه، یولف الاثر الادبی من بنی تحتیه ذات قواعد واصول یمکن بواسطتها الحصول علی المعنی ودور الکلمات. عبر هذه النظره ظهرت الفروع الجدیده من النقد لاتهتم بمعنی النص من زوایا الظروف الإجتماعیه والسیاسیه والذاتیه للمولف بل کان یحصل علی المعنی عبر العلاقات الترابطیه بین الکلمات او المحاور الترکیبیه والإستبدالیه. ظهرت البنیویه بمنتصف القرن العشرین فی رحاب علم الشکلانیه والسیمولوجیه وعلم الالسنیه. من منطلق هذا المنهج وتطوره، قد إهتم النقاد إلی ذات النص ای مستویاته اللغویه والإیقاعیه فلم یهتموا بالسیاقات الخارجیه للدلاله. فلم یعد الاثر الادبی امام النقاد المعاصرین سوی النص یجب تحلیله السنیا؛ القصد منه دراسه النص علی المستویات الصوتیه والصرفیه والنحویه وتحدید التضادات والعلاقات الثنائیه بین الالفاظ والکلمات والشخصیات والاحداث الموجوده فی ارجاء النص المسرحی مهتما بان هذه الثنائیات تودی إلی إظهار المفارقه التی یقیمها الکاتب بین عالمین متناقضین. نحن نرمی من هذه الدراسه کشف مصطلحات النقد البنیوی وتطبیقها علی مسرحیه «صلاه الملائکه» لتوفیق الحکیم...
    کلید واژگان: توفیق الحکیم, البنیویه, المسرحیه, بنیه نحویه, بنیه إیقاعیه}
    Seyedeh Fatemeh Salimi, Hassan Dadkhah
    Among the components of human culture, literature includes a systemic deep structure. Based on this deep structure, a reader can understand the meaning of the surface structures. Originating from this view to the deep structure or the depth of the text, branches of literature and critical literature were created which sought to reveal the meanings by examining the interrelationship and replacement of the words for each other. In this approach, the major players in the creation of meaning are elements which exist in the text. This approach did not seek to reveal the meaning by examining socio-political condition of environment or individual characteristics of the writer. In the wake of some theories and debates in Formalism, Methodology, Semiology, and Linguistics, a school of thought in the middle of 20th century was created which was called structuralism. This branch of science looks at literary works as a text, including writing. ..
    Keywords: Phonological structure, Play, Tofig Alhakim, Structuralism, Syntactical structure}
  • حسن دادخواه، سیده فاطمه سلیمی
    نمایشنامه های توفیق الحکیم، پدر نمایشنامه نویسی عرب، افزون بر اینکه از ژرف ترین مضامین انسانی برخوردار است؛ در قالب زیبایی هم نوشته شده است. وی با بهره گیری از عناصری مانند گفت و گو، اسطوره،طنز، اقتباس از داستان های قرآنی و آوردن نثری موزون و روان؛ کوشش کرده است تا نمایشنامه های خود را به شکلی دلنشین و جذاب ارائه کند.
    طبعا شناخت بیشتر از سبک ادبی ایشان، می تواند برای دستیابی به فهم بهتر مضامین نمایشنامه های او به خوانندگان کمک کند.
    برای آماده سازی این مقاله، نمایشنامه های توفیق الحکیم مورد مطالعه قرار گرفت؛ سپس ویژگی های سبک شناسی هریک، در انتقال محتوی و تاثیر گذاری بر خوانندگان استخراج شد و در پایان بررسی با جمع بندی و تحلیل آن ویژگی ها، سبک ادبی و بیانی ایشان در نگارش نمایشنامه ها، روشن گردید.
    کلید واژگان: توفیق الحکیم, شعر عربی, متون نمایشی امروز, ادبیات معاصر عرب}
    Towfiq al-Hakim, the father of Arabic playwright always tries to convey the deepest human concepts to his audience in an attractive and pleasant manner. In the same line, using both literary and linguistic styles has made him create beautiful and everlasting plays. Thus, familiarity with his literary styles will help the reader to understand his plays better.
  • حسن دادخواه، سیده فاطمه سلیمی
    توفیق الحکیم، نمایشنامه نویس معاصر مصری، که به عنوان پدر نمایشنامه نویسی عربی شناخته شده است، با درک نیاز عصر حاضر به لزوم جستجوی بیشتر در شناخت ابعاد وجودی انسان و کوشش برای پرورش او، درونمایه اصلی نمایشنامه های خود را پرداختن به شخصیت انسان قرار داده است. وی با بهره گیری از نظریه های انسان گرایی در برخی مکاتب ادبی- فلسفی غرب و آمیختن آن با آموزه های دینی و اسطوره های شرقی، بر آن بود تا به طور غیرمستقیم، الگوی مطلوبی از یک انسان را به خوانندگان آثار خود معرفی نماید و بر آنان تاثیر گذارد. در این نوشتار درونمایه های انسانی نمایشنامه های وی مورد بررسی قرار گرفته و کوشش شده تا آن دسته از ابعاد وجودی انسان که مورد توجه توفیق الحکیم بوده است، مورد بازخوانی قرار گیرد.
    کلید واژگان: هنر نمایشی, توفیق الحکیم, نمایشنامه, انسان گرایی}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال