به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « شاخص زیستی » در نشریات گروه « زیست شناسی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «شاخص زیستی» در نشریات گروه «علوم پایه»
  • روشا حیدری، مریم محمدی روزبهانی*، ابراهیم رجب زاده قطرمی، محمدباقر نبوی
    پیشینه و اهداف

     توسعه و گسترش صنایع شیمیایی و پتروشیمی در کشورهای نفت خیزی نظیر ایران در ایجاد آلودگی بی تاثیر نبوده است. از این رو، جهت تضمین بقای اکوسیستم، باید همگام با توسعه این صنایع، پایش مستمر محیط و اجزا زنده و غیرزنده ی اکوسیستم های آبی باید بررسی شود. در مطالعه ی حاضر امکان استفاده از ماکروبنتوزها به عنوان شاخص زیستی برای ارزیابی سطح آلودگی خور زنگی به فلزات سنگین مورد بررسی قرار گرفته است.

    روش ها 

    نمونه برداری در تابستان سال 1396 و از 4 ایستگاه در خور زنگی و در زمان جزر کامل انجام شد. از هر ایستگاه رسوبات با استفاده از گرب ون وین (با سطح مقطع 0/25 مترمربع) برای شناسایی کفزیان، اندازه گیری فلزات سنگین در رسوب، تعیین مواد آلی و دانه بندی رسوبات برداشت شد.

    یافته ها

    در هر 4 ایستگاه ذرات رسی، بخش اصلی رسوبات را تشکیل دادند. میزان مواد آلی 10/98- 6/90 درصد بود که ایستگاه 3 بالاترین درصد و ایستگاه 4 کمترین درصد مواد آلی را داشت. ماکروبنتوزهای شناسایی شده در خور زنگی در پنج رده دوکفه ای ها، شکم پایان، پرتاران، سخت پو ستان و ماهی ها و 26 جنس و گونه قرار گرفتند. ایستگاه 1 با 13 گونه بیشترین تعداد گونه و ایستگاه 2 بالاترین تعداد ماکروبنتوز در مترمربع و بالاترین میزان شاخص تنوع شانون و یکنواختی را داشت. گونه ی Hydroides sp. از پرتاران با 25/97 درصد بالاترین فراوانی را در جمعیت ماکروبنتوزهای خور زنگی داشت. در خور زنگی، پرتاران با 49/1 درصد و دوکفه ای با 37/21 درصد فراوان ترین رده و ماهیان با 86/0 درصد کمترین فراوانی را داشت. رده  پرتاران در ایستگاه های 1 و 4 با 63/26 و 56/1 درصد و رده دوکفه ای در ایستگاه های 2 و 3 با 44 و 33/06 درصد، بالاترین درصد حضور را داشتند. فلز روی، نیکل و کروم با میانگین 32/41، 23/13 و 19/16 میلی گرم بر کیلوگرم بیشترین غلظت را در رسوبات داشتند. سلنیوم کمترین غلظت را در هر 4 ایستگاه داشت. میانگین غلظت فلزات سنگین در رسوبات ایستگاه های 2 و 3 با اختلاف معنی دار با ایستگاه های 1 و 4 آلودگی کمتری داشتند (0/05<p). محاسبه درجه آلودگی در 4 ایستگاه خور زنگی، درجه شدیدا آلوده را برای این ایستگاه ها نشان داد. براساس فاکتور آلودگی، به جز وانادیوم در تمام ایستگاه ها و فلز سرب در ایستگاه 2 که در محدوده ی شدیدا آلوده قرار دارند، سایر فلزات در محدوده ی آلودگی کم تا زیاد قرار داشتند. به این ترتیب غلظت تمام فلزات در خور زنگی در وضعیت هشداردهنده بود.

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه حاضر نشان داد که اولین و مهم ترین فاکتور موثر بر روی پراکنش ماکروبنتوزهای خور زنگی درصد ذرات رس بستر، فلزات سنگینی نظیر کادمیوم، سرب، نیکل، وانادیوم، کروم و روی و سپس مواد آلی موجود در بستر بود. همچنین فلز مس در بین فلزات مورد بررسی کمترین تاثیرگذاری و همبستگی را با تعداد ماکروبنتوزها داشت. با توجه به نتایج همبستگی فلزات در رسوبات و تنوع ماکروبنتوزها، مشخص گردید که بین مقادیر فلزات در ایستگاه ها و کاهش تنوع بنتوزها، ارتباط مثبت و معنی دار وجود دارد و مقادیر فلزات در رسوب در تعیین تراکم، پراکنش و تنوع ماکروبنتوزها موثر می باشد. با توجه به اهمیت ماکروبنتوزها در زنجیره غذایی آبزیان و ورود آلاینده های فلزی در ماکروبنتوزها، کل موجودات زنجیره غذایی از جمله ماهیان تحت تاثیر قرار خواهند گرفت و به دلیل خاصیت تجمع بیولوژیکی فلزات سنگین، موجودات دریایی تحت تاثیر این آلاینده ها قرار خواهند گرفت. از این رو، پیشنهاد می شود منابع آلاینده فلزات سنگین در این خور شناسایی و از ورود آنها جلوگیری به عمل آید.

    کلید واژگان: ماکروبنتوز, شاخص زیستی, شاخص آلودگی, رسوب, آلودگی, خور موسی}
    Rosha Heydari, Maryam Mohammadi Roozbahani*, Ebrahim Rajabzadeh Ghatromi, Mohammad Bagher Nabavi
    Background and Objectives

    In the present study, the possibility of using macrobenthos as a biological indicator to assess the level of contamination of the rust estuary with heavy metals has been investigated.

    Methods

    Sampling was performed in 2016 from 4 stations in Zangi estuary at full tide.Sediment was harvested from each station using Van Wen (with a cross section of 0.025 m2) to identify benthos, determine heavy metals in sediment, determine organic matter and granulate sediments. In all 4 stations, clay particles formed the main part of the sediments.

    Findings

    The range of organic matter was 6.90-6.98%, with station 3 having the highest percentage and station 4 having the lowest percentage of organic matter. The identified macrobenthos in Zangi estuary were divided into five categories: Bivalvia, Gastopoda, Polychaeta, Crustacea and Fish and 26 genera and species. Station 1 with 13 species had the highest number of species and Station 2 had the highest number of macrobenthos per square meter and the highest Shannon diversity and uniformity index. Species of Hydroides sp. Polychaeta with 25.97% had the highest frequency in the population of Zangi estuary macrobenthos. Accordingly, Polychaeta with 49.1% and Bivalvia with 37.21% had the most abundant category and fish with 0.86% had the lowest frequency. Polychaeta class in stations 1 and 4 with 63.26 and 56.1% and Bivalvia class in stations 2 and 3 with 44 and 33.06%, respectively, had the highest percentage. Zinc, nickel and chromium had the highest concentrations with averages of 32.41, 23.13 and 19.16 mg/kg.Selenium had the lowest concentration in all 4 stations. The mean concentrations of heavy metals in stations 2 and 3 were significantly less polluted with stations 1 and 4 (p <0.05). Calculation of the degree of pollution in 4 stations of Zangi estuary showed the degree of severely polluted for these stations. Based on the contamination factor, except for vanadium at all stations and lead metal at station 2, which is in the highly contaminated range, other metals were in the low to high contamination range. Thus, the concentration of all metals in the bell ring was in the alarming state.

    Conclusion

    The results of the present study showed that the first and most important factor influencing the distribution of estuarine macrobenthos was the percentage of bed clay particles, heavy metals such as cadmium, lead, nickel, vanadium, chromium and zinc and then the organic matter in the bed. Also, copper metal had the least effect and correlation with the number of macrobenthos among the studied metals.

    Keywords: Macrobenthos, Ecological index, contamination index, Sediment, Contamination, Mousa estuary}
  • زهرا عالیوند دارانی، عاطفه چمنی*

    جوامع کف زی به عنوان دومین و سومین سطح غذایی، مورداستفاده آبزیان قرار گرفته و می توانند به عنوان نمایه ای از میزان کل تولید و شاخصی برای کیفیت آب محسوب گردند. هدف از این تحقیق، بررسی تغییرات تنوع و تراکم ماکروبنتوزها در بخشی از رودخانه زاینده رود در چهار فصل سال 1396 و استفاده از آن ها برای تعیین شرایط کیفی آب رودخانه می باشد. به این منظور شش ایستگاه نمونه برداری در قالب طرح بلوک کاملا تصادفی انتخاب و در هر ایستگاه با سه تکرار، نمونه برداری از رسوب انجام شد. شناسایی نمونه ها با استفاده از استریومیکروسکوپ دوچشمی و کلیدهای شناسایی فون بنتیک انجام شد. در نهایت، نه خانواده متعلق به هفت راسته شناسایی گردید که در میان آن ها Monhysteridae  و Oligochaeta و Hirudinea بیشترین میزان غالبیت را داشتند. همه فصول و ایستگاه ها بر اساس شاخص ASPT، در رده آلودگی آلی شدید قرار دارند. بر اساس نتایج شاخص EPT، در فصل بهار، کیفیت آب در رده خوب ارزیابی گردید. تابستان و پاییز در رده فقیر و زمستان در رده ضعیف قرار گرفت. شاخص شانون وینر برای همه فصول در طبقه کیفی آلودگی متوسط و کلیه ایستگاه های مورد مطالعه هم در ردیف آلودگی زیاد قرار گرفتند. همه فصول مورد مطالعه براساس شاخص BMWP در ردیف آلودگی متوسط قرار دارند. در ایستگاه های 1 و 3، آب دارای کیفیت پایین ارزیابی گردید و مابقی ایستگاه ها در ردیف آلودگی متوسط قرار گرفت.

    کلید واژگان: زاینده رود, شاخص زیستی, کیفیت آب, ماکروبنتوزها‏}
    Zahra Alivand Darani, Atefeh Chamani *

    Macrobenthos communities are used as the second and third levels of food chain, and can be considered as an index of total production and water quality. This study aimed to investigate the density and abundance of macrobenthos in the Zayandeh-rood River in 2017 and use them to determine the river water quality. For this purpose, 6 sampling stations were selected completely randomly and sediment samples was collected at each station with three replications in 4 seasons. Benthos identification was performed using binocular stereomicroscope and Benthos identifiers keys. Finally, 9 families and 7 order were identified, among which Monhysteridae, Oligochaeta and Hirudinea had the highest abundance. All seasons and stations are classified as serious organic pollutants based on the ASPT index. According to the EPT index, in spring, water quality was assessed as good. Summer and fall were in poor and winter in very poor quality class. Shannon Weiner index for all seasons is in the moderately pollution class. All of the seasons according to the BMWP index, were in moderately class. Based on BMWP index, stations 1 and 3, the water in poor quality and the other stations were in the moderately quality.

    Keywords: Biological Index, Macrobenthos, Water quality, ‎Zayandeh-rood river‎}
  • الهه نیکنام، عاطفه چمنی*، محسن نوروزی مبارکه

    هدف از این تحقیق، بررسی کیفی آب رودخانه زاینده رود با استفاده از جوامع بی مهرگان کفزی در فاصله پاییز 96 تا بهار 97 می باشد. بدین منظور از بالا دست تا پایین دست زاینده رود در شش ایستگاه، نمونه برداری از رسوب انجام و با استفاده از فرمالین 4% تثبیت شد و با محلول رزبنگال رنگ آمیزی و بر اساس کلیدهای شناسایی، شناسایی گردید. در فصل بهار، 8 خانواده متعلق به 6 راسته، در فصل پاییز، 11 خانواده متعلق به 7 راسته و در فصل زمستان، 6 خانواده متعلق به 4 راسته شناسایی شد. بر اساس همه شاخص ها، همه ایستگاه ها و همه فصول در رده آلوده قرار می گیرند.با توجه به خشکی زاینده رود در دهه اخیر، جریان آب موجود در رودخانه بخصوص ایستگاه های تصفیه خانه و شاخ کنار و شریف آباد و نیز پساب صنایع، فاضلاب شهرها و روستاهای مجاور، سبب شده است که گونه های حساس به آلودگی اکوسیستم حذف و گونه های مقاوم به آلودگی غالب شوند.

    کلید واژگان: زاینده رود, شاخص زیستی, ماکروبنتوزها, آلودگی آب}
    Elaheh Niknam, Atefeh Chamani *, Mohsen Nourouzi

    The purpose of this study is to conduct a qualitative analysis of Zayandeh-rood River water using benthic invertebrate communities in fall 2017 to Spring 2018. To do so, we select 6 stations and 3 sediment samples were collected in each stations. Sediment samples were fixated and various animals were extracted from the samples and were grouped and identified according to fauna benthic identification keys were used for the identification of the sample. Finally, in spring 8 family belongs to 6 order; in autumn 11 family belongs to 7 order and in winter 6 family belongs to 4 order were identified. According to all indices, all stations and all seasons were in polluted category. Regarding the Zayandeh-rood drought, during the last decade, the flow of water in the river, especially the refinery stations and the Shakh-kenar and Sharif Abad, is practically the industrial wastewater, sewage of the cities and adjacent villages. For this reason, contaminated species in these ecosystems are species resistant to pollution.

    Keywords: Zayandeh-rood River, biological index, macrobenthos, water quality}
  • محمد قلی زاده*، سپیده ایزدی
    یکی از معضلات رودخانه ها و نهرهای ایران خروجی پساب مزارع پرورش ماهی قزل آلای رنگین کمان به داخل آن ها است. هدف از انجام تحقیق حاضر، تعیین میزان آلودگی آلی نهر زرین گل در ایستگاه های نمونه برداری شده، با استفاده از شاخص زیستی، هیلسنهوف و BMWP وASPT می باشد. نمونه برداری از درشت بی مهرگان کف زی این رودخانه توسط نمونه بردار سوربر، طی دو فصل از 6 ایستگاه در محل های ورودی، خروجی و 500 متر بعد از هر مزرعه در سه تکرار انجام شد. در مجموع 2179 نمونه از بزرگ بی مهرگان کف زی شناسایی شدند که به 15 جنس، 30 خانواده و 8 راسته تعلق داشتند. نتایج نشان داد که پساب مزارع پرورش ماهی تاثیر معنی داری بر پارامترهای نیترات و اکسیژن محلول آب داشته است. همچنین بیشترین امتیاز شاخص BMWP و ASPT مربوط به ایستگاه اول در فصل زمستان به دست آمد؛ درحالی که کمترین امتیاز به ایستگاه پنجم و دوم (بعد از خروجی پرورش ماهی) در فصل بهار تعلق گرفت که در طبقه متوسط از نظر کیفیت آب است. بیشترین امتیاز شاخص هیلسنهوف در ایستگاه دوم (31/5) فصل زمستان، کیفیت آب در کلاسه نسبتا ضعیف قرار دارد. نتایج کلی از کاهش خانواده های حساس به آلودگی و شاخص های زیستی نشان داد، ایستگاه های بلافاصله بعد از مزارع از آلودگی بیشتری نسبت به قبل آن ها برخوردار بوده که نشانگر کاهش کیفیت آب است.
    کلید واژگان: بی مهرگان, زرین گل, شاخص زیستی, ASPT, BMWP}
  • مرضیه رئیسی*، حمیدرضا پورخباز، مهدی بنایی، علیرضا پورخباز، سعیده جوانمردی
    پریمیکاب، آفت کش کارباماته، بی تورین، آفت کش زیستی و فلز سرب به عنوان متداول ترین آلاینده های محیطی طبقه بندی می شوند که ممکن است اثرات مختلفی بر یکدیگر و بر ارگانیسم های آبزی داشته باشند. لذا این مطالعه با هدف ارزیابی اثرات سینرژیک و آنتاگونیستی آفت کش های پریمیکارب و بی-تورین بر تجمع زیستی سرب در حلزون آب شیرین (Lymnaea truncatula) است. حلزون ها در قالب یک طرح کاملا تصادفی در معرض غلظت های مختلف تحت کشنده پریمیکارب (0/0، 5/0 و 1 میلی گرم در لیتر) و بی تورین (0/0، 5/0 و 1 میلی لیتر در لیتر) به تنهایی و توام با سرب (0/0 ، 1/0 و 2/0 میلی-گرم در لیتر) به مدت 8 روز قرار گرفتند. با افزایش غلظت پریمیکارب از 5/0 به 1 میلی گرم در لیتر تجمع سرب در بافت حلزون ها افزایش یافت اما با افزایش غلظت بی تورین از 5/0 به 1 میلی لیتر در لیتر تجمع سرب در بافت حلزون ها نسبت به حلزون های قرارگرفته در معرض سرب به تنهایی افزایش معنی-داری را نشان نداند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که اثرات سینرژیک پریمیکارب بر تجمع زیستی سرب در بافت حلزون، به شدت غلظت این آفت کش در آب بستگی دارد اما آفت کش زیستی بی تورین در غلظت بالای سرب اثر سینرژیک بر تجمع زیستی سرب دارد. همچنین نتایج این مطالعه نشان می دهد که حلزون (Lymnaea truncatula) می تواند به عنوان شاخص زیستی مفیدی برای ارزیابی و پایش محیط زیست به خصوص اکوسیستم های آبی آلوده به فلزات سنگین و آفت کش ها مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: بی تورین, پریمیکارب, تجمع زیستی, سرب, شاخص زیستی}
  • مهناز کردگاری*، مجید افخمی، مریم احسان پور

    فاکتورهای بیوشیمیایی و هورمونی خون می توانند ابزاری برای پایش سلامتی، تعیین بیماری و پاسخ به درمان باشند. در این مطالعه، غلظت پارامترهای بیوشیمیایی و هورمونی ماهی گل خورک (Periophthalmus argentilineatus) در مناطق مختلف سواحل بندرعباس مورد بررسی قرار گرفت. نمونه برداری در فصل تابستان 94 و از ایستگاه 1 (خور شور اول)، ایستگاه 2 (خور سورو) و ایستگاه 3 (کشتی سازی) به تعداد 30 عدد از هر ایستگاه انجام گرفت. اندازه گیری طول کل(TL) با دقت 1/0 سانتی متر و وزن کل(BW) با دقت 01/0 گرم انجام گرفت. فاکتورهایی هم چون گلوکز، کلسترول، تری-گلیسیرید، آنزیم های آلانین اس ترانسفراز (AST)، آلکالین فسفاتاز (ALP)، هورمون های تیروئیدی (T3 و T4) و هورمون محرک تیروئید(TSH) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که سطح آنزیم های مورد مطالعه در مناطق آلوده به طور معناداری بیشتر بود (P<0.01). همچنین غلظت هورمون های تیروئیدی در مناطق آلوده (ایستگاه 3) بیشتر بود. مقادیر گلوکز و کلسترول در مناطق آلوده نیز بیشتر بود (P<0.01). با توجه به تاثیر منفی آلاینده ها بر عملکردهای هورمونی و بیوشیمیایی سرم خون گونه های ساکن از جمله این گونه، این ماهی می تواند به عنوان شاخص زیستی آلودگی در این منطقه مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: حرا, گل خورک, شاخص زیستی, هورمون تیروئیدی}
    Mahnaz Kerdegari *, Majid Afkhami, Maryam Ehsanpour

    The amount of the blood plasma/serum components can be a useful tool for monitoring health status, detecting illnesses and responses to therapy. This study was conducted to determine the concentrations of blood plasma/serum components of Periophthalmus argentilineatus at different regions of Bandar abbas coastal. The specimens were collected from three stations including (St1), (St2) and (St3) estuaries of Bandar Abbas coastal waters in summer 2015. A total of 90 specimens were measured to the nearest 0.1 cm of total length (TL) and 0.01 g body weight (BW). In research conducted on following blood plasma/serum components including Alanine S Transferase, Alkaline phosphatase, glucose, cholesterol, triglyceride, T4, T3 and TSH were measured in P. argentilineatus. The results showed that the plasma enzyme levels were higher in fish from the polluted location. Concentrations of thyroid hormones, glucose and cholesterol were significantly higher in fish from St3 than those from other stations (P<0.01). According to the results of this study, it is necessary to monitor the contaminants bioaccumulation in Bandar Abbas coastal waters. This will give an indication of the temporal and spatial extent of the process, and an assessment of the potential impact on aquatic organism’s health.

    Keywords: Bioindicator, Periophthalmus argentilineatus, Blood biochemical factors, Thyroid hormones, Mangrove}
  • مسلم شریفی نیا، محمدرضا طاهری زاده*، جاوید ایمانپور نمین، احسان کامرانی

    این مطالعه با هدف بررسی وضعیت بوم شناختی و ارزیابی تاثیر فعالیت های انسانی بر خوریات خمیر، تیاب و جگین با استفاده از شاخص زیستی AMBI طی یک سال نمونه برداری صورت گرفت. در طول مدت زمان انجام این مطالعه 165 آرایه بزرگ بی مهره کفزی شناسایی گردید، که شامل 7 شاخه کرم های حلقوی (65 آرایه)، نرم تنان (65 آرایه)، بندپایان (28 آرایه)، خارپوستان (3 آرایه)، مرجانیان (2 آرایه)، نمرته آ(1 آرایه) و نماتودا (1 آرایه) بودند. کرم های پرتار با فراوانی 57/37% از فروانی کل، بیشترین تعداد گونه بزرگ بی مهرگان کفزی را به خود اختصاص دادند. میانگین شاخص AMBI در تمام فصول نمونه برداری از 09/0±12/1 (فصل بهار) تا 15/0±08/5 (فصل پاییز) متغیر بود. حداکثر مقادیر AMBI مربوط به ایستگاه 6 (بهار: 81/0±12/4؛ تابستان: 56/0±01/5؛ پاییز: 15/0±08/5؛ زمستان: 38/0±42/4) و حداقل میزان آن در ایستگاه های 7 (بهار: 09/0±12/1؛ تابستان: 07/0±24/1) و 1 (پاییز: 07/0±25/1؛ زمستان: 24/0±33/1) مشاهده شد. نتایج حاصل از وضعیت بوم شناختی خوریات مورد مطالعه بر اساس شاخص AMBI نشان داد که خور خمیر در طول سال در طبقات «اندکی آلوده» تا «نسبتا آلوده»، خور تیاب در طبقات «اندکی آلوده» تا «به شدت آلوده» و خور جگین در طبقه «اندکی آلوده» طبقه بندی شدند. نتایج نشان داد که شاخص AMBI شاخص مناسبی برای تفکیک نواحی با حداقل تاثیر فعالیت های انسانی از مناطق تحت تاثیر این فعالیت ها می باشد و می تواند به عنوان ابزار مدیریت قوی در برنامه های پایشی استفاده شود.

    کلید واژگان: بی مهرگان کفزی, شاخص زیستی, خلیج فارس, دریای عمان, گروه های بوم شناختی}
    Moslem Sharifinia, Mohammadreza Taherizadeh *, Javid Imanpour Namin, Ehsan Kamrani

    This study aimed to assess the ecological status of Khamir, Tiyab and Jagin creeks and the impact of human activities on the studied ecosystems using AMBI biological indicator. During the study period, 165 macro-benthos taxa belong to seven phyla including Annelids (65 taxa), Mollusca (65 taxa), Arthropods (28 taxa), Echinoderms (3 taxa), Hydrozoans (2 taxa), Nemertea (1 taxon) and Nematoda (1 taxon) were identified. For the total abundance, Polychaeta showed the richest taxonomic feature with 62 species, contributed 37.57% of the total abundance. The average values of AMBI in the four seasons ranged from 1.12±0.09 (spring) to 5.08±0.15 (autumn). The highest values occurred at station 6 (spring, 4.12±0.81; summer, 5.01±0.56; autumn, 5.08±0.15; winter, 4.42±0.38), and the lowest values occurred at stations 7 (spring, 1.12±0.09; summer, 1.24±0.07), and 1 (autumn, 1.25±0.07; winter, 1.33±0.24). Results from ecological status of studied creeks using AMBI index throughout the year showed that Khamir creek classified as "slightly polluted" to "moderately polluted", Tiyab creek classified as "slightly polluted" to "heavily polluted" and Jagin creek classified as "slightly polluted". The findings of this study revealed that the AMBI index is suitable for separation of areas with less impacted by human activities from areas affected by these activities and could be used as a robust management tool for monitoring programs.

    Keywords: Benthic invertebrates, Biotic index, Anthropogenic activities, Ecological groups, Persian Gulf, Oman Sea}
  • محسن کرمی، جواد میردار هریجانی *، احمد قرایی، مجتبی پوریا

    تهدید آبهای جاری توسط آلودگی های متعدد، ارزیابی کیفیت آنها را ایجاب می نماید. به منظور ارزیابی کیفیت آب رودخانه گاماسیاب در استان کرمانشاه، با استفاده از شاخص های زیستی BMWP و ASPT، تعداد 6 ایستگاه انتخاب و از تیر ماه 1392 تا اردیبهشت 1393، بی مهرگان کفزی بستر با استفاده از نمونه بردار سوربر نمونه برداری شدند. در این تحقیق 11 خانواده از بی مهرگان کفزی در 10 راسته شناسایی شدند که به ترتیب خانواده های Gammaridae، Lymnaeidae و Chironomidae جزء خانواده های غالب بودند. پس از شناسایی و شمارش بی مهرگان کفزی، شاخص های BMWP و ASPT جهت تعیین میزان آلودگی این رودخانه محاسبه شد. نتایج محاسبه میانگین شاخص BMWP در ایستگاه های مورد مطالعه، ضمن نشان دادن اختلاف معنی دار بین ایستگاه ها (P<0.01)، به جز ایستگاه 6 که از نظر این شاخص در طبقه کیفی خیلی خوب قرار گرفت، کیفیت آب این رودخانه را در طبقه متوسط و بد قرار داد. شاخصASPT نیز ضمن نشان دادن اختلاف معنی دار بین ایستگاه ها (P<0.01)، کیفیت آب رودخانه گاماسیاب را در چهار طبقه آلودگی قرار داد. با توجه به نتایج حاصله، رودخانه گاماسیاب دارای شرایط متوسطی از لحاظ خصوصیات زیست محیطی و بوم شناختی است.

    کلید واژگان: آلودگی آب, جوامع بنتیک, رودخانه گاماسیاب, شاخص زیستی}
    Mohsen Karami, Javad Mirdar Harijani *, Ahmad Gharaei, Mojtaba Pouria

    The rivers are under threat by numerous pollutions and their quality assessment is a need. Water quality of the Gamasiab River in Kermanshah Province was assessed using biological indices (BMWP and ASPT method). Six stations were selected and macro invertebrates were collected by surber sampler from July 2013 to May 2014. In this study, 11 families of the macro invertebrates from 10 orders were identified; Gammaridae، Lymnaeidae and Chironomidae were the most dominant, respectively. After identifying and counting the macro invertebrates, ASPT and BMWP indices were calculated to determine the contamination of Gamasiab River. BMWP mean showed significant differences between all stations and stages (P < 0.05). Except for station 6 that was in very good class, the water quality of the Gamasiab River was classified as middle to bad condition. ASPT mean showed significant differences between stations (P < 0.01) and classified the water quality of Gamasiab River in the category 4. According to the results, environmental and ecological characteristics of Gamasiab River are moderate.

    Keywords: Bioindicator, Water Pollution, Benthic community, Gamasiab River}
  • هاشم خندان بارانی *، محدثه میری

    امروزه ورود آلاینده ها از جمله فلزات سنگین به محیط زیست حیات آبزیان را تهدید می کنند. لذا در مطالعه حاضر تاثیر کلرید روی (6 میلی گرم در لیتر) و کلریدکادمیوم (5 میلی گرم در لیتر) به مدت 30 روز بر فعالیت برخی آنزیم های متابولیک در بافت های بدن ماهی سفیدک سیستان (Schizothorax zarudnyi) مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که فلز روی به طور معنی داری باعث افزایش سطح استیل کولین استراز در مغز، آسپارتات آمینوترانسفراز در کبد و عضله و آلکالین فسفاتاز تنها در کبد گردید (05/0p<). کادمیوم نیز باعث کاهش معنی دار میزان استیل کولین استراز در مغز گردید (05/0p<). سطوح آلانین آمینوترانسفراز در کبد و آبشش و آسپارتات آمینوترانسفراز تنها در آبشش تحت تاثیر کادمیوم به طور معنی داری افزایش یافت (05/0p<). اثر تحریکی کادمیوم بر آلکالین فسفاتاز در بافت های مختلف معنی دار نبود. در این گونه کادمیوم سمیت بیشتری نسبت به فلز روی نشان داد و بیشترین حساسیت و اثر پذیری در بین بافت های مورد مطالعه نسبت به وجود کادمیوم و روی در محیط در کبد مشاهده شد. بنابراین ارزیابی سطوح آنزیم های متابولیک به ویژه در کبد و آنزیم استیل کولین استراز در مغز ماهی سفیدک پتانسیل استفاده به عنوان شاخص مناسب جهت نشان دادن سلامت جانور و وجود آلودگی فلزات سنگین را در اکوسیستم آبی دارند.

    کلید واژگان: آلودگی های محیطی, سمیت, شاخص زیستی, فلزات سنگین, ماهی سفیدک سیستان}
    Hashem Khandan Barani *, Mohadeseh Miri

    Nowadays, the entrance of pollutants including heavy metals in environment threatens the life of aquatic animals. In this study, the effect of zinc chloride (6 mg/l) and cadmium chloride (5 mg/l) exposure were studied on the activity of some metabolic enzymes in the liver, gills, brain and muscle in Snow trout (Schizothorax zarudnyi). The results showed that zinc caused a significant increase in AChE activity in the brain, AST activity in the liver and muscle and ALP activities only in the liver (p˂0.05). Exposure to cadmium significantly decreased acetylcholinesterase in the brain (p˂0.05). However, ALT activity in the liver and gills and AST activity only in the gills was increased significantly following cadmium exposure. Cadmium stimulatory effects on ALP in tissues were not statistically significant. Based on the above result, in this Species exposed to cadmium showed more toxicity than zinc, and the most sensitivity and susceptibility to the presence of cadmium and zinc in the environment was seen in livers of fish. Assessing levels of metabolic enzymes in the liver tissue and AChE enzyme in the brain tissue of Snow trout has the potential to be used as a suitable indicator to show heavy metal pollution in the aquatic ecosystem.

    Keywords: Environmental pollution, Toxicity, Heavy metals, Bioindicator, Schizothorax zarudnyi}
  • مصطفی باقری توانی، مهرنوش نوروزی، شیوا فریدی
    هدف این مطالعه بررسی پساب کارخانه شن و ماسه برروی شاخص های زیستی، محیطی و بوم شناختی رودخانه تیروم می باشد. سنجش شاخص های زیستی به مدت 6 ماه از تیر تا آذر 91 در 5 ایستگاه بوسیله نمونه بردار سوربر با 3 تکرار انجام شد. برای سنجش شاخص های محیطی آب 6 فاکتور (pH، هدایت الکتریکی، کدورت، TSS، TDS و دمای آب) در مرکز تحقیقات ماهیان سردابی تنکابن– دوهزار اندازه گیری گردید. و هچنین برای سنجش شاخص های بوم شناختی از شانون-وینر، سیپسون و مارگالف جهت تعیین تنوع، غالبت و غنای گونه ای استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها پس از نرمال سازی داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنوف از آزمون واریانس یک طرفه ANOVA و برای مقایسه بین میانگین ها از آزمون دانکن استفاده شد. مجموع 1727 عدد ماکروبنتوز متعلق به 23 خانواده و 7 راسته شناسایی شد. بیشترین فراوانی مربوط به خانواده Hydropsychidae و کمترین فراوانی متعلق به خانواده Echyonuridae بود. نتایج نشان داد که میزان مواد معلق TSS، مواد محلول TDS و کدورت در ایستگاه 3 (دهانه ورودی پساب کارخانه) نسبت به تمام ایستگاه ها بسیار بالاتر بود (0/05>P). نتایج شاخص های زیستی نشان داد که پساب کارخانه باعث کاهش تنوع و تراکم ماکروبنتوزها در ایستگاه 3 (دهانه ورودی پساب کارخانه) شد (0/05>P). نتایج حاصل از شاخص های بوم شناختی به طور میانگین مقادیر شانون– وینر در ایستگاه 3 کمترین و در ایستگاه 1 بیشترین بود (0/05>P). که نشان دهنده آلودگی در سطح بالا رودخانه تیروم می باشد.
    کلید واژگان: ماکروبنتوز, شاخص زیستی, تنوع و تراکم, دریای خزر}
    Mostafa Bagheri Tavani, Mehrnoosh Norozi, Shiva Faridi
    The research aims at investigating the effect of sand and gravel factory hogwash on biological، environmental and ecological indices in Tirom River. Examining the biological indexes was being done during 6 months، from July to November 2012 in 5 fishery farms through using Sorber، a sample collector in three reiterations. To measure environmental indices in water، there were examined 6 factors (pH، electrical conductivity، turbidity، TSS، TDS and water temperature) in research center of cold water fish، in Dohezar، Tonekabon. Moreover to measure the ecological indices to assign diversity، species dominance and richness، there were used Shannon-Weaver، Simpsons and Margalof. To analyze the data، after imposing standardization، there were picked up Kolmogrof-smirnof، One-way variance test، ANOVA، Besides to compare means، Duncan was utilized. Totally there were recognized 1727 Macrobenthos which they all belonged to 23 families and 7 orders. The most abundant was Hydropsychidae family and the least was recorded for Echyonuridae. The results revealed that the amount of suspension materials of TSS، solution material of TDS، as well as turbidity in three stands (the hogwash factory entrance) were highest to all other stands (P).
    Keywords: macrobentohs, Biological Indicators, Diversity, density, Caspian Sea}
  • ایلیا اعتمادی دیلمی، یعقوب محمدی، نگین سلامات
    تالاب انزلی یکی از مهمترین بوم سامانه های آبی در جنوب دریای کاسپین (lat. 37o28 N: lon. 49o25 E) است بوده و سالانه میزان زیادی از فاضلاب های شهری، کشاورزی و صنعتی را دریافت می کند. با این وجود مکانی برای گذراندن دوران تولید مثلی، رشد و سپری کردن زمستان برای پرندگان آبزی است. دوازده عدد چنگر نوک سرخ (Gallinulachloropus Linnaeus، 1758) به صورت زنده از چهار ایستگاه نمونه برداری در تالاب انزلی در فروردین 1390، صید شدند. بررسی های هیستوپاتولوژیک، تغییرات و نقصان های واضحی را در بافت کبد و کلیه این پرنده نشان داد. در بافت کبد تغییر در ساختار سلول های هپاتوسیت، تجمع رنگدانه های ماکروفاژی، گسیختگی سلول ها و اتساع فضای دیس، خونریزی و تجمع رنگدان های هموسیدرین و در بافت کلیه، تجمع و نفوذ لوکوسیتی، اتساع عروق، هایپرتروفی، تغییر ساختار و چروکیدگی سلول ها، انبساط گلومرولی و فقدان فضای بومن مشاهده شد. نتایج مطالعه ی حاضر نشان داد که بافت های کبد و کلیه در چنگر نوک سرخ باتوجه به دوره زمستان گذرانی حدودا شش ماهه خود و آلودگی های موجود در تالاب انزلی، می توانند به عنوان شاخصی مناسب برای پایش تاثیرات آلودگی های موجود بوم سامانه هایی مثل تالاب انزلی، معرفی شوند.
    کلید واژگان: هیستوپاتولوژی, Gallinulachloropus, تالاب انزلی, شاخص زیستی}
    Elia Etemadi Deylami, Yaghoob Mohammadi, Negin Salamat
    Anzali wetland¡ one of the most important ecosystems¡ located in the south of the Caspian Sea (lat. 37º28΄ N: lon. 49º25΄ E)¡ receives a large amount of urban¡ agronomic and industrial swages. Nonethless it is a main place to brees¡ to grow up and to take winters for waterfowls. Twelve Common Moorhen (Gallinula chloropus Linnaeus¡ 1758) have collected alive from four stations on Anzali wetland¡ during April 2010. Histopathological investigation were shown clear alterations in liver tissues withdegeneration of hepatocytes¡ pigments macrophage aggregation¡ rupture of cells with dilation of diss space¡ congestion and haemorrhage¡ hemosiderin pigments aggregation. Aggregation of leukocyte infiltration¡ capillary dilation¡ hypertrophy¡ degeneration and shrinkage of the cells¡ affected portion of the kidney¡ glomerular expansion and absence of the Bowman’s space¡ tubular epithelial cell hypertrophy¡ were also observed in kidney tissues. Results of the present stude were revealed that kidney and liver tissues of Common Moorhen can be investigated as a pollution bioindicator in Anzali wetland¡ due to their relatively long period of wintering migratory and also high polluted body of ecosystem in Anzali wetland area.
    Keywords: E. Etemadi1, Y. Mohammadi, N. Salamat}
  • مصطفی الله وردی، علی دادالهی سهراب، علیرضا صفاهیه، احمد سواری
    توانایی دو گونه جلبک ماکروسکوپی Ulva intestinalis و Sargassum angustifoliumدر تجمع زیستی فلزات سنگین نیکل، کادمیم، مس و سرب و امکان استفاده از محتوای کلروفیل آنها به عنوان شاخص استرس فلزی مورد مطالعه قرار گرفت. نمونه های جلبک و رسوب از 4 ایستگاه ساحلی در محدوده استان بوشهر، در طی دو فصل سرد (بهمن ماه 1387) و گرم (تیر ماه 1388) جمع آوری گردید. فلزات سنگین با کمک اسیدنیتریک غلیظ و داغ (65 درصد)، استخراج و به وسیله دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شدند. استخراج و اندازه گیری کلروفیل جلبکها نیز با کمک استون (90 درصد) و دستگاه اسپکتروفوتومتر صورت پذیرفت. میانگین غلظت فلزات نیکل، کادمیم، مس و سرب در رسوبات به ترتیب 17/32، 38/6، 90/6 و 96/45 میکروگرم در گرم وزن خشک، در جلبک U.intestinalis به ترتیب 27/29، 08/4، 78/6 و 08/32 میکروگرم در گرم وزن خشک و در جلبک S.angustifolium به ترتیب 00/15، 78/3، 13/5 و 30/18 میکروگرم در گرم وزن خشک به دست آمد. ضرایب همبستگی پیرسون بین غلظت سرب در رسوبات و جلبک U.intestinalis و همچنین بین غلظت سرب و کادمیم در رسوبات و جلبک S.angustifolium معنی دار بود. نتایج نشان داد که جلبک U.intestinalis در مقایسه با جلبک S.angustifoliumتوانایی بیشتری برای تجمع زیستی فلزات سنگین دارد و جلبک قهوه ای S. angustifolium، حساسیت بیشتری نسبت به تغییرات غلظت فلزات دارد. نتایج نشان داد که تغییرات غلظت کلروفیل در جلبک S.angustifolium بهتر می تواند تغییرات غلظت فلزات سنگین در محیط را انعکاس بدهد. همچنین به نظر می رسد تغییرات نسبت کلروفیل ها در هر دو گونه جلبکی (b/a و c/a) تغییرات غلظت فلزات سنگین را در مقایسه با تغییرات غلظت هر یک از کلروفیلهای a، b و c، بهتر منعکس کرده باشد.
    کلید واژگان: angustifolium, تجمع زیستی, فلزات سنگین, کلروفیل, شاخص زیستی}
    Mostafa Alahverdi, Ali Dadolahi, Sohrab, Alireza Safahiyeh, Ahmad Savari
    In this research, bioaccumulation ability of seaweed species Ulva intestinalis and Sargassum angustifolium to heavy metals (Ni, Cd, Cu and Pb) and possible use of their chlorophylls content as biomarker of metals stress was studied. Samples of seaweeds and sediment were collected from four stations along the province of Bushehr coastal areas during January 2008 and June 2009. Chlorophylls of seaweeds were extracted using aceton (90%) and content of chlorophylls were determined spectrophotometrically. Metals in sediment and seaweeds were extracted using hot concentrated nitric acid (65%) and analysed by atomic absorption spectrophotometery. The mean concentrations of Ni, Cd, Cu, Pb in sediment were 32.17, 6.38, 6.90, 45.96 µg. g-1 dry weight, in U. intestinalis 29.28, 4.08, 6.78, 32.08 µg. g-1 dry weight, and in S. angustifolium 15.00, 3.78, 5.13 and 18.30 µg. g-1 dry weight, respectively. Pearson correlation coefficients between metals in sediment and seaweeds showed significant correlation between Pb in sediment and U. intestinals and Cd and Pb in sediment and S. angustifolium. The results revealed, variations of Chlorophylls content in S. angustifolium has been shown to be a better indicator of environmental stress compare to U. intestinalis.
    Keywords: U. intestinalis, S. angustifolium, Bioaccumulation, Heavy metals, Chlorophyll, Biomarker}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال