جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "محلول پاشی" در نشریات گروه "زیست شناسی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «محلول پاشی» در نشریات گروه «علوم پایه»-
گیاه چویل با نام علمی Ferulago angulate (Schltdl) Boiss متعلق به تیره چتریان، از گیاهان دارویی ارزشمند بومی ایران و از خانواده چتریان است. این پژوهش از بهار (اردیبهشت ماه) 1401 تا پاییز (مهرماه) 1402 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد انجام شد. تحقیق حاضر در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار به صورت کرت های یک بار خرد شده در جهت ارزیابی محرک های رشدی آلی بر برخی صفات فیزیولوژیک، اسانس و ترکیبات اسانس گیاه دارویی چویل انجام گردید. تیمارهای دوره آبیاری (3، 6 و 9 روز یکبار) در کرت های اصلی و محلول پاشی برگی (کیتوزان، اسید سالیسیلیک و فنیل آلانین) در کرت های فرعی قرار گرفتند. اسانس گیری به روش تقطیر با آب، در دستگاه کلونجر و شناسایی ترکیبات با دستگاهGC/MS انجام شد. با توجه به نتایج به دست آمده، محرک های آلی به طور معنی داری بر صفات فیزیولوژیک و اسانس گیاه چویل تاثیر داشتند. بالاترین محتوای کلروفیل (1/17-6/16 میلی گرم در کیلوگرم وزن تر) و فنل (65/1-57/1 میلی گرم در کیلوگرم وزن تر) در تیمارهای کیتوزان (25/0 گرم در لیتر) و فنیل آلانین (1 گرم در لیتر) در دوره آبیاری 3 و 6 روز به دست آمدند. بیشترین میزان اسانس (65/0-61/0 درصد) در گیاهان تحت تیمار با کیتوزان (25/0 میلی گرم در لیتر) و فنیل آلانین (1 گرم در لیتر) با دوره آبیاری سه روز یکبار حاصل شد. ترکیبات شیمیایی مهم و تعیین کننده کیفیت اسانس این گیاه شامل آلفا-توجن (1/11-5/5 درصد)، آلفا-پینن (2/25-9/9 درصد) و سیس-اوسیمن (4/22-2/12 درصد) بودند. ماده موثره آلفا-پینن از مونوترپن های حلقوی ترکیب غالب در اسانس تمامی گیاهان بود. در گیاهان تیمار شده با اسید سالیسیلیک، مقادیر ترکیبات بلند زنجیره هیدروکربن های حلقوی اسانس از جمله هنیکوزان و نونادکان بیشتر از سایر گیاهان بود. بر اساس نتایج به دست آمده، استفاده از کیتوزان با غلظت 25/0 گرم در لیتر می تواند نقش موثری در بهبود صفات فیزیولوژیک و اسانس چویل تحت شرایط اقلیمی سرد و نیمه خشک داشته باشد.
کلید واژگان: آبیاری, آلفا-پینن, چویل, فنیل آلانین, کیتوزان, محلول پاشیFerulago angulate (Schltdl.) Boiss. belongs to the Apiaceae family and is one of the endangered endemic species in Iran. This investigation was done from spring (May) 2022 to fall (September) 2023 at the Research Farm of the Islamic Azad University Branch of Shahrekord, Iran. The present study was conducted in a randomized complete block design (RCBD) with three replications to investigate the effect of foliar application of different organic elicitors (chitosan, salicylic acid and phenylalanine) with a control level (without any spraying) on the physiological and phytochemical characters of Ferulago angulate. Three irrigation regimes (3, 6, and 9 day intervals) in main plots and foliar application of elicitors in sub plots were done. The essential oils were extracted by hydro-distillation and analyzed using GC/MS. According to the obtained results, applied elicitors significantly influenced the physiological and phytochemical characters of Ferulago angulate. In two years, the highest chlorophyll content (16.6-17.1 mg.Kg-1 FW) and total phenol content (1.57-1.65 mg.Kg-1 FW) were obtained in chitosan (0.25 mg.l-1) and phenylalanine (1g.l-1) treatments by irrigation regimes at a 3- and 6 day interval, respectively. The highest essential oil content (0.65-0.61 %) was obtained from the treated plants by chitosan (0.25 mg.l-1) and phenylalanine (1g.l-1) in an irrigation regime with a 3 day interval. According to the biennial results of the chemical analysis of the essential oils by GC/MS, the most important chemical compounds that determine the quality of Ferulago angulate essential oil included Cyclic monoterpenes such as alpha-thujone (11.1-5.5 %), alpha-pinene (9.9-25.2 %) and cis-ocimene (12.2-22.4%), which are the most common components of essential oil plants. Alpha-pinene, belonging to the bicyclic monoterpene was the predominant constituent of the essential oil of Ferulago angulate. Cyclic hydrocarbons such as nonadecane and heneicosane in plants treated with salicylic acid are higher than in other treated plants. Finally, the application of chitosan at 0.25 mg.l-1 can be a good strategy to improve the physiological and essential oil quantity and quality of Ferulago angulate in cold and semi-arid climates.
Keywords: Alpha-Pinene, Chitosan, Ferulago Angulate, Foliar Application, Irrigation, Phenylalanine -
مورینگا اولیفرا، گیاهی دارویی، سریع رشد و چند ساله که تقریبا در تمام مناطق گرمسیر و نیمه گرمسیر رشد می کند و می تواند طیف گسترده ای از شرایط بارندگی را تحمل کند. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر محلول پاشی نانوذره مس (صفر، 5، 10 و 20 ppm) بر خصوصیات فیزیولوژیکی و محتوای ترکیبات فیتوشیمیایی گیاه مورینگا تحت شوری کلرید سدیم (صفر، 9/3، 8/7 و 7/11 دسی زیمنس بر متر) به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی انجام شد. بر اساس یافته ها، میزان نشت یونی تحت تیمار شوری، افزایش یافت و تیمار با نانومس از این مشخصه کاست. به طوریکه، بیشترین (01/75 %) و کمترین (62/38 %) میزان نشت یونی به ترتیب در بالاترین سطح شوری بدون اعمال نانوذره و تیمار شاهد (بدون تنش شوری و عدم اعمال نانوذره) ثبت شد. نتایج حاکی از افزایش آنتوسیانین، فنل، فلاونوئید و فعالیت آنتی اکسیدانی برگ مورینگا تحت تیمار گیاهان با آب شور و نانومس بود. از این رو، تحت شوری 7/11 دسی زیمنس بر متر و 20 پی پی ام نانومس، بیشترین میزان آنتوسیانین (68/4 میکرومول در گرم وزن تازه)، فنل (64/45 میلی گرم اسید گالیک در صد گرم وزن خشک)، فلاونوئید (74/4 میلی گرم کوئرستین در صد گرم وزن خشک) و فعالیت آنتی اکسیدانی (71/86 میکروگرم در میلی لیتر) بدست آمد. بررسی فیتوشیمیایی ترکیبات عصاره برگ نشان داد که شوری باعث کاهش اسید کافئیک و اسید کلروژنیک گردید، درحالیکه محلول پاشی با نانومس باعث افزایش آنها شد. بنابراین، بیشترین مقادیر اسید کافئیک در سطوح مختلف نانومس تحت تیمار بدون شوری و کمترین مقدار (09/1 میلی گرم در لیتر) در بالاترین سطح شوری بدون اعمال نانومس، ثبت شد. همچنین بیشترین مقدار اسید کلروژنیک (5/22 میلی گرم در لیتر) در تیمار بدون شوری با اعمال 20 پی پی ام نانوذره و کمترین میزان آن (6/2 میلی گرم در لیتر) تحت 8/7 دسی زیمنس بر متر نمک بدون حضور نانومس مشاهده شد. به طورکلی، نانومس با افزایش ترکیبات دخیل در بیوسنتز آنتی اکسیدان ها و سایر صفات فیزیولوژیکی و همچنین متابولیت های ثانویه گیاه مورینگا، موجب افزایش تحمل آن به تنش شوری شد.
کلید واژگان: شوری, فلاونوئید, فنل, محلول پاشی, مورینگا, نانومسMoringa oleifera, is a medicinal, fast-growing and perennial plant that grows in almost all tropical and subtropical regions and can tolerate a vast range of rainfall conditions. This survey was carried out as a factorial on a completely randomized design, in order to investigate the impact of foliar spraying of Cu nanoparticles (0, 5, 10 and 20 ppm) on the physiological traits and the content of phytochemical compounds of Moringa plants under sodium chloride salinity (0, 3.9, 7.8 and 11.7 dS/m). Based on the findings, ion leakage was enhanced under salinity stress, and treatment via nano-Cu reduced the parameter. Thus, the highest (75.01%) and the lowest (38.62%) ion leakage were recorded at the highest salinity level without nanoparticle application and the control treatment (without salinity stress and no nanoparticle application), respectively. The results illustrated an improvement in the anthocyanin, phenol, flavonoid and antioxidant activity of moringa leaves under salt-treated plants and nano-Cu. Therefore, the highest content of anthocyanin (4.68 µmol/g FW), phenol (16.02 mg of gallic acid/g FW), flavonoid (0.83 mg quercetin/g FW), and antioxidant activity (86.71 μg/ml) were obtained under 11.7 dS/m of salinity and 20 ppm of nano-Cu. A phytochemical investigation of leaf extract compounds indicated that salinity declined Caffeic acid and chlorogenic acid, while foliar spraying with nano-Cu enhanced them. Hence, the highest amount of caffeic acid was recorded at different levels of nano-Cu under no salt treatment and the lowest amount (1.09 mg/L) at the highest level of salinity without applying nano-Cu. In addition, the highest amount of chlorogenic acid (22.5 mg/L) was observed under no-salt treatment with the application of 20 ppm of nano-Cu and the lowest amount (2.6 mg/liter) at 7.8 dS/m Salt without the presence of nano-Cu. In general, nano-Cu improved the tolerance of Moringa to salt stress by boosting the compounds involved in the biosynthesis of antioxidants and other physiological traits, as well as the secondary metabolites of the plant.
Keywords: Flavonoid, Moinga, Nano Cu, Phenol, Salinity, Sparaying -
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر آبیاری تکمیلی و محلولپاشی اسید سالیسیلیک و هیومیک اسید بر خصوصیات بیوشیمیایی توده های بالنگوی شهری در شرایط آب و هوایی خرم آباد در ایستگاه تحقیقاتی ویسیان بود. بدین منظور آزمایشی به صورت اسپلیت پلات_ فاکتوریل به مدت دوسال در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در سال های زراعی 99-1397 در شهرستان خرم آباد انجام شد. فاکتور اصلی آبیاری تکمیلی در چهار سطح شامل شاهد، آبیاری در مرحله غنچه دهی، در مرحله گل دهی، در مرحله غنچه دهی و گل دهی و عامل فرعی محلول پاشی اسید سالیک در سه سطح شامل شاهد، محلول پاشی با غلظت 5/0 میلی مولار، با غلظت 1 میلی مولار و عامل فرعی محلول پاشی هیومیک اسید در دو سطح شامل شاهد و با غلظت 1 میلی مولار بود. صفات مورد ارزیابی در این آزمایش شامل میزان نیتروژن، فسفر، پتاسیم، مس و آهن اندام هوایی، کروفیل a، کلروفیل b و مجموع کلروفیل a و b بودند. سطوح مختلف آبیاری تکمیلی و محلولپاشی اسید هیومیک و سالیسیک اسید به صورت معنی داری بر صفات فوق اثرگذار بودند. بر اساس نتایج مقایسات میانگین، بیشترین مقدار نیتروژن در اندام هوایی، آهن در اندام هوایی، کلروفیلa، کلروفیلb، کلروفیل کل در سال اول، در تیمار آبیاری تکمیلی در مرحله غنچه دهی- محلول پاشی سالیسیلیک اسید با غلظت 1 میلی مولار و محلول پاشی هیومیک اسید با غلظت 1 میلی مولار حاصل شد.
کلید واژگان: بالنگوی شهری, سالیسیلیک اسید, گیاهان روغنی, محلول پاشی, هیومیک اسیدThe objective of this study was to investigate the effects of supplementary irrigation and foliar spraying with salicylic acid and humic acid on the biochemical properties of dragon's head (Lallemantia iberica) under Khorramabad climatic conditions at Visian Research Station. The experiment was conducted as a split-plot-factorial based on a randomized complete block design for two years of 2017- 2018 and 2018-2019 in Khorramabad city.Experimental treatments consisted of supplementary irrigation at four levels (including control, budding stage, flowering stage, and budding stage + flowering stage) as the main factor; foliar spraying with salicylic acid at three levels (including control, 0.5 mM, and 1 mM) as the first subfactor, and foliar spraying with humic acid at two levels (including control and 1 mM) as the second subfactor. In this study, different characteristics such as shoot nitrogen content, shoot phosphorus content, shoot potassium content, shoot copper content, shoot iron content, chlorophyll a, chlorophyll b, and chlorophyll total were evaluated. According to the results, various levels of supplementary irrigation and foliar spraying with humic acid and salicylic acid significantly affected the above characteristics. Mean comparison results revealed that the highest nitrogen content in the shoot (3.74%), shoot iron content (182.33 mg g-1), chlorophyll a (5.18 mg g-1 fresh weight), chlorophyll b (5.18 mg g-1 fresh weight) chlorophyll total (5.18 mg g-1 fresh weight) were recorded in the first year under treatment with supplementary irrigation at the budding stage and foliar spraying with salicylic acid (1 mM) and humic acid (1 mM).
Keywords: Dragon', S Head, Foliar Application, Humic Acid, Oilseeds, Salicylic Acid -
به منظور بررسی تاثیر بیوچار و سلنیوم بر خصوصیات کمی و کیفی گشنیز (Coriandrum sativum L.) تحت تنش کادمیوم آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در شرایط گلخانه ای در طی سالهای 1401-1400 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل استفاده از کلرید کادمیوم در سه سطح (صفر، 10 و 20 میلی گرم در کیلوگرم خاک)، بیوچار در دو سطح (صفر و 5 درصد حجمی) و محلول پاشی برگی با سلنات سدیم در دو سطح (صفر و 20 میلی گرم در لیتر) بودند. نتایج این تحقیق نشان داد تیمار کادمیوم 20 میلی گرم در کیلوگرم سبب کاهش صفات وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه، کلروفیل a، b و کل، محتوای نسبی آب برگ و افزایش فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز و قند محلول شد. فنل تا سطح کادمیوم 10 میلی گرم در کیلوگرم افزایش پیدا کرد اما در سطوح بالاتر کادمیوم (20 میلی گرم در کیلوگرم خاک) کاهش پیدا کردند. تیمارهای سلنیوم و بیوچار با کاهش اثر تنش کادمیوم سبب افزایش صفات وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی، محتوای کلروفیل، محتوای نسبی آب برگ و عملکرد اسانس و کاهش صفات فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز، قند محلول، تجمع کادمیوم ریشه و اندام هوایی شدند. بیشترین مقدار عملکرد اسانس (93/16 میلیگرم در بوته) و درصد اسانس (44/0 درصد) در تیمار ترکیب بیوچار 5 درصد حجمی و سلنیوم 20 میلیگرم در لیتر مشاهده شد. بیوچار و سلنیوم با تعدیل اثر تنش کادمیوم سبب بهبود صفات گشنیز شدند.
کلید واژگان: درصد اسانس, سمیت, فعالیت آنزیم, محلول پاشیIn order to investigate the effect of biochar and selenium on the quantitative and qualitative characteristics of coriander (Coriandrum sativum L.) under cadmium stress, a factorial experiment was conducted in the form of a completely randomized design with three replications in greenhouse conditions during the years 2022. The experimental treatments include the use of cadmium chloride at three levels (0, 10 and 20 mg/kg), biochar at two levels (0 and 5% of soil) and foliar spraying with sodium selenate at two levels (0 and 20 mg/l). The results of this research showed that cadmium treatment of 20 mg/kg caused a decrease in fresh and dry weight of shoot and root, chlorophyll a, b and total, relative leaf water content and increased activity of superoxide dismutase enzyme and soluble sugar. Phenol increased up to the cadmium level of 10 mg/kg, but decreased at higher cadmium levels (20 mg/kg). By reducing the effect of cadmium stress, selenium and biochar treatments increased the fresh and dry weight of roots and shoots, chlorophyll content, relative leaf water content, and essential oil yield, and decreased the characteristics of superoxide dismutase enzyme activity, soluble sugar, and cadmium accumulation in roots and shoots. The highest amount of essential oil yield (16.93 mg/plant) and percentage of essential oil (0.44%) was observed in the combination treatment of biochar 5% by volume and selenium 20 mg/l. Biochar and selenium improved coriander traits by modulating the effect of cadmium stress.
Keywords: Percentage Of Essential Oil, Toxicity, Enzyme Activity, Foliar Spraying -
تحقیق حاضر در قالب طرح بلوک های کاملا تصادفی با سه تکرار به صورت کرت های یکبار خرد شده در جهت ارزیابی محرک های رشدی آلی و الکلی بر برخی صفات مورفوفیزیولوژیکی، اسانس و ترکیبات اسانس مرزه بختیاری انجام گردید. تیمارهای دوره آبیاری (3، 6 و 9 روز یکبار) در کرت های اصلی و محلول پاشی برگی محرک های آلی (کیتوزان، اسید سالیسیلیک و فنیل آلانین) و الکلی (متانول، اتانول و استون) در کرت های فرعی قرار گرفتند. با توجه به نتایج به دست آمده، محرک های آلی و الکلی به طور معنی داری بر صفات مورفوفیزیولوژیک و اسانس گونه های مرزه تاثیر داشتند. بالاترین محتوای کلروفیل (37/1- 41/1 میلی گرم در گرم وزن تر) و فنول (34/2-51/2 میلی گرم در گرم وزن تر) در تیمارهای کیتوزان (25/0 گرم در لیتر)، اتانول (10%) و فنیل آلانین (1 گرم در لیتر) تحت دور آبیاری 3 و 6 روز به دست آمد. بیشترین میزان اسانس (61/1-59/1 درصد) در گیاهان تحت تیمار با کیتوزان (25/0 میلی گرم در لیتر) و فنیل آلانین (1 گرم در لیتر) با دوره آبیاری 6 روز یکبار بوجود آمد. مشخص گردید که مونوترپن های حلقوی عامل اصلی تعیین کننده کیفیت شامل پی- سایمن (4/35-1/20 %)، گاما-ترپینن (74/17-71/6%)، کارواکرول (54/36- 14/22 %)، آلفا-ترپینن (56/2-65/0 %)، جرماکرن-دی (01/2-65/0 %) و تیمول (45/1-54/0 %) هستند. محلول پاشی کیتوزان (25/0 گرم در لیتر)، اتانول (10 %) و فتیل آلانین (1 گرم در لیتر) به طور معنی داری باعث افزایش مونوترپن های الکلی در اسانس گیاهان مرزه شد. استفاده از کیتوزان با غلظت 25/0 گرم در لیتر می تواند نقش موثری در بهبود صفات مورفوفیزیولوژیکی و اسانس مرزه بختیاری تحت شرایط مشابه اقلیمی داشته باشد.
کلید واژگان: آبیاری, اتانول, کارواکرول, کیتوزان, محلول پاشیThe present study was conducted in a randomized complete block design (RCBD) with three replications to investigate the effect of elicitors on the morpho-physiological characters and essential oil quantity and quality of Satureja bachtiarica. Three irrigation regimes (3, 6, 9 day interval) in main plots and foliar application of organic (chitosan, salicylic acid, phenylalanine) and alcoholic elicitors (ethanol, methanol, acetone) with control level (without any spraying) in sub plots were done. According to obtained results, applied elicitors significantly influenced the morpho-physiological and phytochemical characters of S.bachtiarica. In two years, the highest chlorophyll content (1.37-1.41 mg.g-1FW) and total phenol content (2.34-2.51 mg.g-1FW) were obtained in chitosan (0.25 mg.l-1), ethanol (10 %) and phenylalanine (1 mg.l-1) treatments by irrigation regimes 3 and 6 day interval, respectively. The highest essential oil contents (1.61-1.59%) were obtained from the plants treated by chitosan (0.25 mg.l-1) and phenylalanine (1g.l-1) by irrigation regime 3 day interval. The most important chemical compounds that determine the quality of S.bachtiarica essential oil included alcoholic monoterpenes such as P-cymene (35.4-20.1 %), gamma-terpinene (17.74-6.71 %), Carvacrol (36.54-22.14 %), Alpha-terpinene (2.56-0.65 %), Germacrene-D (2.01-0.65 %) and Thymol (1.45-0.54 %) made the most components of essential oil plants. Foliar application of chitosan (0.25 mg.l-1), ethanol (10 %) and phenylalanine (1g.l-1) significantly increased the monoterpene alcohols compounds in essential oils of S.bachtiarica. Generally, the application of chitosan at 0.25 gr.l-1 can be a good strategy to improve morpho-physiological characters and essential oil quantity and quality of S.bachtiarica in same climate.
Keywords: Carvacrol, Chitosan, Ethanol, Foliar Application, Irrigation -
مقدمه
براسینوستروئیدها نقش مهمی در مراحل جوانه زنی، رشد نشاء و عملکرد کمی و کیفی محصول دارند.
روش هااثرات پیش تیمار بذر گوجه فرنگی با اپی براسینولید بر شاخص های جوانه زنی، رشد نشاء در گلخانه و تاثیر محلول پاشی گیاه بر رشد بوته و عملکرد در مزرعه انجام شد. تیمارها در مرحله جوانه زنی و تولید نشاء شامل خیساندن بذر (پرایمینگ بذر) در آب مقطر (شاهد) و محلول اپی براسینولید با غلظت های 25/0، 5/0 و 75/0 میکرومولار به مدت 24 ساعت بود. نشاءهای حاصل از پرایمینگ بذر در اپی براسینولید (0، 5/0 و 75/0 میکرومولار) به مزرعه منتقل و پس از یک ماه، با غلظت های 0، 5/0 و 75/0 میکرومولار محلول پاشی شدند.
نتایج و بحث:
در مقایسه با شاهد، اپی براسینولید باعث بهبود درصد و سرعت جوانه زنی بذر و تمام پارامترهای فیزیولوژیکی و رشد نشاء گردید و اثر 75/0 میکرومولار شاخص تر بود. اثر اپی براسینولید بر پارامترهای اندازه گیری شده ی در مزرعه نیز بسیار چشمگیر بود. گرچه اثر پرایمینگ بذر به تنهایی در کلیه ی تیمارها نسبت به اثر محلول پاشی به تنهایی در کلیه ی مراحل، به طور معنی داری بهتر بود ولی ترکیب این دو تیمار در هر دو غلظت 5/0 و 75/0 میکرومولار نسبت به تیمارهای پرایمینگ بذر و یا محلول پاشی شاخص تر بود. تولید محصول گوجه فرنگی از ترکیب دو تیمار در غلظت 5/0 میکرومولار، 74 درصد و در غلظت 75/0 میکرومولار، 145 درصد، در مقایسه با شاهد افزایش نشان داد.
کلید واژگان: پرایمینگ بذر, تنظیم کننده ی رشد گیاهی, محلول پاشیIntroductionBrassinosteroids play an important role in plant growth and development. Seedling is one of the most important factors affecting plant establishment and crop production.
MethodsThe effects of tomato seed pretreatment with 24-Epibrassinolide (EBL) on germination indicators, seedling growth in the greenhouse and the effect of foliar spraying on plant growth and yield in the field were investigated. The treatments in the germination and seedling production stage included seed soaking (priming) in distilled water (control) and EBL solution with concentrations of 0.25, 0.5 and 0.75 μM for 24 hours. Seedlings obtained by seed priming in EBL (0, 0.5 and 0.75 μM) were transferred to the field and after one month, they were sprayed with concentrations of 0, 0.5 and 0.75 μM.
Results and discussioncompared to the control, EBL increased the percentage and speed of seed germination and all physiological and growth parameters, and the effect of 0.75 μM was more significant. The effect of EBL on the measured parameters in the field was also very impressive. Although the effect of seed priming alone in all treatments was significantly better than the foliar spraying alone in all stages, but the combination of these two treatments in both concentrations of 0.5 and 0.75 μM was more significant than seed priming or foliar spraying treatments. Tomato production from the combination of seed priming along with foliar spraying increased by 74% at 0.5 μM and 145% at 0.75 μM concentration compared to the control.
Keywords: Foliar Spraying, Plant Growth Regulator, Seed Priming -
به منظور ارزیابی اثر تنظیم کننده های رشدی و اسیدآمینه پرولین + تریتون ایکس 100 بر پاسخ فیزیولوژیکی گیاه دارویی رازیانه تحت شرایط تنش کم آبی، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده بر پایه طرح بلوک های کاملا تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال زراعی 98-1397 انجام شد. فاکتور اصلی شامل سه سطح رطوبتی (آبیاری در حد ظرفیت زراعی (I1)، آبیاری در زمان 65 (I2) و 85 (I3) درصد تخلیه رطوبتی خاک) و فاکتور فرعی شامل چهار سطح محلول پاشی (بدون محلول پاشی، محلول پاشی با متیل جاسمونات، یونیکونازول و اسید آمینه پرولین + تریتون ایکس 100) بودند. نتایج نشان داد که تنش کم آبی سبب کاهش محتوای رطوبت نسبی، شاخص پایداری غشا، غلظت کلروفیل های a، b، کل و کاروتنوییدها و افزایش غلظت مالون دی آلدیید، پرولین و قندهای محلول شد. کاربرد تنظیم کننده های رشدی به خصوص متیل جاسمونات موجب افزایش شاخص پایداری غشا، محتوای کلروفیل a، کل، کاروتنوییدها و قندهای محلول در برگ ها شد. همچنین، نتایج حاصل از اثرات متقابل سطوح رطوبتی در تیمارهای محلول پاشی نشان داد که تحت شرایط تنش رطوبتی در خاک تمامی صفات فیزیولوژیکی در تیمار شاهد در مقایسه با کاربرد خارجی تنظیم کننده های رشدی و اسید آمینه پرولین + تریتون ایکس 100 کاهش معنی داری داشتند، بجز محتوای پرولین و قندهای محلول که افزایش بیشتری در مقایسه با تیمار شاهد داشتند. در کل، محلول پاشی با متیل جاسمونات با تنظیم بهتر واکنش های داخلی و القای دفاع های آنتی اکسیدانی به نسبت سایر تیمارهای محلول پاشی تاثیری بهتری در کاهش اثرات ناشی از تنش کم آبی بر صفات فیزیولوژیک مورد بررسی در گیاه رازیانه داشت. از این رو، می توان از متیل جاسمونات در شرایط تنش کم آبی حاکم بر خاک های مناطق خشک و نیمه خشک استفاده نموده و از اثرات زیان بار آن بر صفات فیزیولوژیک رازیانه کاست.
کلید واژگان: تنظیم کننده های رشدی, رازیانه, سطوح رطوبتی, شاخص های فیزیولوژیکی, محلول پاشیIn order to study the effects of the application of two-plant growth regulators/proline on some physiological characteristics in fennel under water-deficit stress conditions, an experiment was conducted as a split-plot based on a randomized complete block design with three replications at the research farm, agricultural faculty of Azarbaijan Shahid Madani University, Tabriz-Iran, in 2019. Factors were three irrigation regimes (irrigation at the field capacity (I1), irrigation after depleting 65 (I2) and 85% (I3) of the available water capacity) as the main plot and four foliar spraying (control, exogenous application of methyl jasmonate, uniconazole and proline + triton X-100) as a subplot. Results indicated that the minimum relative water content, membrane stability index, chlorophyll a, b, total (chl.), carotenoids and maximum proline, total soluble sugars, and malondialdehyde contents in leaves were obtained from severe water-deficit stress conditions. Maximum membrane stability index, chlorophyll a, total (chl.), carotenoids, and total soluble sugars were related to plant growth regulator application, especially methyl jasmonate. Interaction effects revealed that physiological growth characteristics were significantly reduced in the control treatment (except for proline and total soluble sugars) compared to foliar spraying treatments by increasing water-deficit stress conditions in the soil. The spraying with methyl jasmonate had a better effect on reducing the effects of water deficit stress on the physiological characteristics of the fennel by regulating of internal reactions and induction of antioxidant defenses. Therefore, methyl jasmonate can be used in water-deficit stress conditions in arid and semi-arid areas and reduce its harmful effects on the fennel plants.
Keywords: Fennel, Foliar spraying, Irrigation regimes, Physiological indices, Plant growth regulators -
در این تحقیق به اثرات کاربرد نانو ذرات دی اکسیدتیتانیوم در شرایط تنش کم آبیاری در مراحل قبل از گلدهی و پر شدن دانه ها در گندم پرداخته شد. بدین منظور، این گیاه در مراحل پنجه زنی و خوشه دهی توسط غلظت 02/0 درصد نانو دی اکسیدتیتانیوم محلول پاشی شد و برخی صفات نظیر ارتفاع بوته، شاخص سطح برگ، تعداد پنجه بارور، تعداد دانه، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیک ،شاخص برداشت، محتوای نسبی آب برگ، محتوای کلروفیل کل، محتوای پرولین و مالون دی آلدیید و فعالیت آنزیم های آسکوربات پراکسیداز، و سوپر اکسید دیسموتاز مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان دهنده اثرات مثبت کاربرد این نانو ذرات در رشد رویشی و زایشی گیاه گندم در شرایط عادی و تنش بود، به طوری که در شرایط تنش خشکی موجب افزایش تعداد پنجه های بارور، افزایش تعداد دانه و وزن هزار دانه در مقایسه با عدم کاربرد نانو ذرات در شرایط تنش شد. در شرایط عادی و تنش کم آبیاری کاربرد این نانو ذرات در زمان پنجه زنی اثرات مطلوب تری بر خصوصیات رویشی و عملکردی گیاه در مقایسه با زمان خوشه دهی داشت و موجب افزایش شاخص برداشت گندم در شرایط خشکی شد. از سویی، کاربرد نانو ذرات تیتانیوم به طور موثری از آثار سوء تنش خشکی در زمان های قبل از گلدهی و پر شدن دانه ها کاست و موجب افزایش فعالیت پرولین شد، همچنین کاربرد ماده مذکور با افزودن بر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان از تجمع مالون دی آلدیید جلوگیری نمود، به طوری که اتفاقات اخیر موجب افزایش توانایی گندم در مواجه با شرایط تنش خشکی گردید.
کلید واژگان: آنزیمهای آنتی اکسیدان, تنش خشکی, کم آبیاری, گندم, محلول پاشی, نانو ذرات دی اکسیدتیتانیومIn this study, the effects of application of titanium dioxide nanoparticles under water deficit irrigation stress in the pre-flowering and grain filling stages on wheat were investigated. For this purpose, this plant was sprayed with %0.02 titanium dioxide in tillering and heading stages and some traits such as plant height, leaf area index, number of fertile tillers, number of seeds, 1000 seed weight, biological yield, harvest index, relative leaf water content, total chlorophyll content, proline and malondialdehyde content and ascorbate peroxidase as well as superoxide dismutase activity were examined. The results showed the positive effects of the application of these nanoparticles on the vegetative and reproductive growth of wheat under normal conditions and stress, so that under drought stress increased the number of fertile tillers, increased the number of seeds and 1000 seed weight was compared with the non-application of nanoparticles under stress conditions.Under normal conditions and low irrigation stress, application of these nanoparticles during tillering had more favorable effects on vegetative and functional characteristics of the plant compared to the clustering time and increased wheat harvest index in drought conditions. On the other hand, the application of titanium nanoparticles effectively reduced the adverse effects of drought stress in the pre-flowering and grain filling periods whereas increased proline activity. Recent events have increased the ability of wheat to withstand drought stress.
Keywords: Antioxidant enzymes, Drought stress, Water deficit irrigation, Wheat, Foliar application, Titanium dioxide nanoparticle -
آنتوسیانین ها از جمله ترکیبات مهم در کیفیت میوه توت فرنگی هستند که ژن های مختلفی در تولید و انباشت این متابولیت ها نقش دارند. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر محلول پاشی آهن، تعیین غلظت بهینه و مطالعه اثر آن بر الگوی بیان ژن های دخیل در بیوسنتز آنتوسیانین های میوه توت فرنگی رقم کاماروسا طی مراحل نموی بود. آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. بدین منظور، ابتدا در یک آزمایش مقدماتی بوته های توت فرنگی با کلات آهن 14% در غلظت های صفر، 200، 400، 600، 800، 1000، 1200، 1400، 1600، 1800 و 2000 میکرومول بر لیتر محلول پاشی شده و سپس میزان تجمع آنتوسیانین ها و بیان ژن های دخیل در بیوسنتز آنها در روزهای سوم، ششم، نهم و دوازدهم بعد از محلول پاشی ارزیابی گردیدند. طبق نتایج، میوه های محلول پاشی شده با آهن در غلظت 1400 میکرومول بر لیتر بیشترین میزان تجمع آنتوسیانین را نشان دادند. همچنین، کاربرد غلظت انتخابی آهن موجب تسریع رسیدگی میوه ها نیز گردید که در نهایت غلظت 1400 میکرومول بر لیتر به عنوان غلظت بهینه در نظر گرفته شد. افزایش بیان ژن های FaSUT1، FaMYB1، FaPAL، FaCHS و کاهش بیان ژن FaMYC1 در میوه های تیمار شده با کلات آهن 14% در غلظت 1400 میکرومول بر لیتر می تواند دلیلی بر افزایش تجمع آنتوسیانین ها باشد. بنابراین، جهت تولید گلخانه ای توت فرنگی و کشت آن در محیط بدون خاک، با توجه به نتایج این پژوهش، به منظور افزایش آنتوسیانین ها می توان غلظت 1400 میکرومول بر لیتر آهن با روش محلول پاشی را پیشنهاد نمود.کلید واژگان: محلول پاشی, کاماروسا, بیان ژن, آنتوسیانینIntroductionAnthocyanins are important compounds in strawberry fruit quality. There are different genes involved in the production and accumulation of these metabolites. The aim of this study was to investigate the effect of foliar application of iron, determine the optimal concentration and study its effect on the expression pattern of genes involved in the biosynthesis of anthocyanins of strawberry fruit of Camarossa cultivar during developmental stages.Material and MethodsThe experiment was factorial based on a randomized complete block design with three replications. So that, first in a preliminary experiment strawberry plants were sprayed with 14% iron chelate at concentrations of 0, 200, 400, 600, 800, 1000, 1200, 1400, 1600, 1800, and 2000 µmol/L. Then properties were evaluated after foliar application.Results and DiscussionAccording to the results, fruits sprayed with iron at a concentration of 1400 μmol/L showed the highest level of total anthocyanin. Also, the application of selective concentrations of iron accelerated the ripening of fruits, which in the end, a concentration of 1400 μmol/L was considered as the optimal concentration. Increased expression of FaSUT1, FaMYB1, FaPAL, FaCHS genes and decreased expression of FaMYC1 gene in fruits treated with iron chelate 14% at a concentration of 1400 μmol/L can be a reason for increased accumulation of anthocyanins.ConclusionTherefore, in order to produce strawberry greenhouses and cultivate them in a soilless environment, according to the results of this study, in order to increase anthocyanins contents, a concentration of 1400 μmol/L of iron can be suggested by foliar application.Keywords: Spraying, camarossa, Gene expression, Anthocyanin
-
به منظور بررسی اثر محلول پاشی آسکوربیک اسید بر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان ژنوتیپ های ماش (Vigna Radiate L.) در شرایط تنش کم آبی، آزمایشی مزرعه ای به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار طی دو سال زراعی 1396 و 1397 در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی صفی آباد دزفول به اجرا در آمد. تیمارهای تنش کم آبی در کرت های اصلی شامل چهار سطح (25، 50، 75 و 100 درصد تامین نیاز آبی گیاه) و تلفیق تیمار محلول پاشی آسکوربیک اسید شامل 3 سطح (شاهد، 10 و 20 میلی مولار) و ژنوتیپ های امیدبخش CV 6173 و پرتو در کرت های فرعی بود. نتایج مقایسه میانگین نشان داد که بیشترین میزان فعالیت آنزیم سوپراکسیددیسموتاز و آسکوربات پراکسیداز در تنش کم آبی 25 درصد نیاز آبی و عدم محلول پاشی بود. بیشترین فعالیت آنزیم کاتالاز تحت تنش کم آبی 50 درصد نیاز آبی و تیمار عدم محلول پاشی آسکوربیک اسید مشاهده شد. همچنین بیشترین فعالیت آنزیم گایاکول پراکسیداز در رقم امید بخش VC6173 تحت تنش کم آبی 25 درصد نیاز آبی و عدم محلول پاشی آسکوربیک اسید بدست آمد بیشترین میزان فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز نیز به رقم امیدبخش VC6173 تحت تنش کم آبی 75 درصد نیاز آبی و محلول پاشی 10 میلی مولار آسکوربیک تعلق داشت.به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که تنش کم آبی منجر به افزایش معنی دار فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان شد و محلول پاشی آسکوربیک اسید به دلیل خاصیت آنتی اکسیدانی خود منجر به کاهش اثرات تنش و در نتیجه کاهش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان گشت.
کلید واژگان: آسکوربیک اسید, آسکوربات پراکسیداز, تنش کم آبی, سیستم آنتی اکسیدان, کاتالاز, گلوتاتیون پراکسیداز, محلول پاشیIn order to investigate the effect of foliar application of ascorbic acid on the activity of antioxidant enzymes in mung bean (Vigna radiate L.) under water-deficit stress, a field trial was performed in a split-plot design arranged in completely randomized block design with three replications in the Education and Research Center of Natural Resources Safiabad, Dezful during the two cultivation years (2017 and 2018). Four levels of water-deficit stress treatments were considered in the main plots (25, 50, 75, and 100% of plant water requirement) and combined treatment of foliar application of ascorbic acid in three levels (control, 10, and 20 mM) and genotype including Omidbakhsh VC6173 and Partow cultivars as subplots. The results of mean comparison showed that the highest levels of superoxide dismutase and ascorbate peroxidase were observed in water-deficit stress of 25% water requirement and no foliar application of ascorbic acid. The highest activity of catalase enzyme was observed under water-deficit stress of 50% water requirement and no foliar application of ascorbic acid. Also, the highest activity of guaiacol peroxidase enzyme was observed in Omidbakhsh VC6173 cultivar under water-deficit stress of 25% water requirement and no foliar application of ascorbic acid. The highest glutathione peroxidase activity was observed in VC6173 cultivar under water-deficit stress of 75% water requirement and 10 mM foliar application of ascorbic acid. Results showed that dehydration stress significantly increased the activity of antioxidant enzymes while foliar application of ascorbic acid due to its antioxidant properties reduced the effects of stress and thus reducing the activity of antioxidant enzymes
Keywords: Ascorbic acid, ascorbate peroxidase, Antioxidant system, Catalase, Glutathione peroxidase, Foliar application, Water deficit stress -
به منظور بررسی نقش کودهای پتاسیم و روی در افزایش عملکرد و کاهش مصرف آب گندم (Triticum aestivum L.)، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با پنج تیمار و سه تکرار در آبان ماه 1396 در سال 1396 انجام شد. شهرستان کهنوج در استان کرمان. درمان های تجربی در این مطالعه عبارتند از: تیمار اول: کنترل (مصرف همه کودها به جز پتاسیم بر اساس نتایج تجزیه خاک با 7 آبیاری). تیمار دوم: کود دهی متعارف توسط کشاورزان محلی با 7 آبیاری. تیمار سوم: تیمار اول + استفاده از سولفات پتاسیم (SOP) قبل از کاشت با 7 بار آبیاری. تیمار چهارم: تیمار اول + کاربرد 33 درصد سولفات پتاسیم (SOP) قبل از کاشت و 67 درصد از منبع باقیمانده سولفات پتاسیم محلول (SSOP) به صورت محلول پاشی با 7 آبیاری. تیمار پنجم: تیمار اول + کاربرد 33 درصد سولفات- پتاسیم (SOP) قبل از کاشت و 67 درصد از منبع باقیمانده محلول سولفات- پتاسیم حاوی کلات (SSOP + Zn-EDTA) به صورت محلول پاشی و آبیاری در 5 نوبت. . نتایج نشان داد که الف) مصرف کودهای پتاسیم و روی بر عملکرد، محتوای پروتیین، غلظت فسفر، پتاسیم و روی و همچنین نسبت مولی اسید فیتیک به روی (شاخص تغذیه نامطلوب روی) در دانه تاثیر معنی داری داشت. به عنوان راندمان مصرف آب و پتاسیم. ب) در حالی که عملکرد و درصد پروتیین دانه در تیمار شاهد به ترتیب 4648 کیلوگرم در هکتار و 11.68 درصد بود، در تیمارهای دوم، سوم، چهارم و پنجم 4077 و 8.57، 5402 و 69، 12.12، 6137. و 13.62، به ترتیب 6022 کیلوگرم در هکتار و 13.85 درصد افزایش یافت. ج) شاخص تغذیه نامطلوب (نسبت مولی اسید فیتیک به روی) - (PA/Zn) در دانه گندم در تیمار شاهد 46 بود در حالی که این نسبت در تیمارهای دوم، سوم، چهارم و پنجم 74، 33، 23 بود. ، به ترتیب. د) در حالی که راندمان مصرف آب در شاهد برابر با 0.62 کیلوگرم بر متر مکعب بود، مقادیر در تیمارهای دوم، سوم، چهارم و پنجم به ترتیب 0.54، 0.72، 0.82 و 1.11 کیلوگرم بر متر مکعب بود. راندمان کود پتاسیم در تیمار سوم 2.51 کیلوگرم بر کیلوگرم بود. در تیمار چهارم این مقدار به 4.96 و در تیمار پنجم به 4.58 کیلوگرم بر کیلوگرم افزایش یافت. ه) با وجود کاهش مصرف آب از 7560 متر مکعب در هر چهار تیمار به 5400 متر مکعب در تیمار پنجم، عملکرد در تیمار پنجم نسبت به تیمار شاهد 31 درصد افزایش عملکرد داشت که در سطح درصد احتمال معنی دار بود. با توجه به نتایج فوق به این نتیجه می رسد که در خاک هایی که غلظت پتاسیم و روی کمتر از حد بحرانی است، بهتر است از کودهای پتاسیم و روی در چند مرحله استفاده شود.
کلید واژگان: خشکی, عوامل کلات کننده, تغذیه, کمبود, محلول پاشیIn order to investigate the role of potassium and zinc fertilizers in increasing yield and reducing water consumption of wheat (Triticum aestivum L.), a field experiment was conducted in the form of a randomized complete block design with five treatments and three replications in November 2017 in Kahnooj city in Kerman province. Experimental treatments in this study include; the first treatment: control (consumption of all fertilizers except potassium based on the results of soil analysis with 7 irrigations); The second treatment: the conventionl fertilizing by the local farmers (NP) with 7 irrigations; Third treatment: first treatment + application of potassium sulfate (SOP) before planting, with 7 irrigations; Fourth treatment: first treatment + application of 33% sulfate-potassium (SOP) before planting and 67% of the remaining source of soluble potassium sulfate (SSOP) as foliar application with 7 irrigations; Fifth treatment: The first treatment + application of 33% of sulfate-potassium (SOP) before planting and 67% of the remaining source of sulfate-potassium solution containing chelate (SSOP + Zn-EDTA) as foliar application and irrigation in 5 times. The results showed that A) application of potassium and zinc fertilizers had a significant effect on yield, protein content, phosphorus, potassium and zinc concentrations and also, molar ratio of phytic acid to zinc (unfavorable nutritional index) Zn) in grain as well as water and potassium use efficiency. B) While the yield and percentage of protein in the grain in the control treatment was 4648 kg/ha and 11.68%, respectively, in the second, third, fourth and fifth treatments were 4077 and 8.57, 5402 and 69, 12.12, 6137 and 13.62, increased 6022 kg/ha and 13.85%, respectively. C) Unfavorable nutritional index (molar ratio of phytic acid to zinc) - (PA/Zn) in wheat grain in the control treatment was 46, while this ratio in the second, third, fourth and fifth treatments were 74, 33, 23, respectively. D) While the water use efficiency in the control was equal to 0.62 kg/m3, the values in the second, third, fourth and fifth treatments were 0.54, 0.72, 0.82 and 1.11 kg/m3, respectively. The efficiency of potassium fertilizer in the third treatment was 2.51 kg/kg, in the fourth treatment this value improved to 4.96 and in the fifth treatment to 4.58 kg/kg. E) Despite the reduction of water consumption from 7560 cubic meters in all four treatments to 5400 cubic meters in the fifth treatment, the yield in the fifth treatment compared to the control treatment had a 31% increase in yield, which was significant at the a percent probability level. Considering the above results, it is concluded that in soils where the concentration of potassium and zinc is less than the critical limit, it is better to use potassium and zinc fertilizers in several stages.
Keywords: Wheat (Triticum aestivum L.), Potassium, Zinc, Potassium sulfate-solution containing zinc chelate, infoavorable nutritional index (PA, Zn) -
روی به عنوان یک عنصر ریزمغذی ضروری، نقش مهمی در رشد و متابولیسم گیاه بر عهده دارد. این مطالعه، به منظور بررسی اثر محلول پاشی برگی روی بر رشد، رنگیزه های فتوسنتزی و کمیت و کیفیت اسانس گیاه دارویی ریحان در شرایط گلخانه ای انجام گرفت. تیمارها شامل چهار سطح اکسید روی (0، 25، 50 و 100 میلی گرم بر لیتر) و چهار سطح نانوذره اکسید روی (0، 25، 50 و 100 میلی گرم بر لیتر) بودند. نتایج نشان داد که کاربرد برگی روی تاثیر معنی داری (P≤0.05) بر صفات مورد اندازه گیری داشته است. تیمار اکسید روی و نانوذره روی باعث افزایش معنی دار در طول کل گیاه (ارتفاع بوته + طول ریشه)، وزن تر و خشک گیاه، تعداد برگ در بوته، میزان رنگیزه های فتوسنتزی و درصد اسانس ریحان شد و از این نظر نقش نانوذره روی موثرتر از اکسید روی بود. بیشترین مقدار شاخص های رشدی و میزان رنگیزه ها در سطح 100 میلی گرم بر لیتر نانوذره روی مشاهده شد. بر اساس نتایج، 34 ترکیب در اسانس ریحان شناسایی شد که بیشترین آنها مربوط به مونوترپن های اکسیژن دار بوده و سه متابولیت اصلی اسانس شامل متیل چاویکول، لینالول و آلفاکادینول بودند. همچنین بیشترین مقدار متیل چاویکول و آلفاکادینول در سطح 50 میلی گرم بر لیتر نانوذره روی مشاهده شد. روی احتمالا با افزایش هورمون های رشد، بهبود جذب برخی عناصر غذایی و افزایش سنتز پیش ساز های متابولیت های ثانویه توانسته است باعث افزایش رشد و تولید اسانس در گیاه ریحان شود. یافته های این تحقیق نشان داد که تاثیر نانوذره روی در افزایش رشد و مواد موثره گیاه ریحان، موثرتر از کود اکسیدروی است.کلید واژگان: اسانس ریحان, اکسید روی, محلول پاشی, نانوذره رویZinc as an essential micronutrient element has an important impact on the growth and metabolism in plants. This experiment was carried out to evaluate the effect of foliar application of zinc on growth, photosynthesis pigments, and essential oil quantity and quality of basil under greenhouse conditions. The treatments were four levels zinc oxide (0, 25, 50, 100 mg/L) and four levels zinc oxide nanoparticles (0, 25, 50, 100 mg/L). The results showed that foliar application of zinc had significant influence on the evaluated parameters. Treatments of Zinc oxide and zinc nanoparticle significantly increased plant length, plant wet and dry weights, leaf number per plant, photosynthesis pigments contents and essential oil percent, and in this regard, zinc nanoparticle impact was more effective than zinc oxide. The highest growth parameters and pigments content were observed at 100 mg/l zinc nanoparticle. Based on the results, 34 components were identified in the basil essential oil that maximum amounts were oxygenated monoterpenes, and three main components were methyl chavicol, linalool and alpha-cadinol. Also, maximum amount of methyl chavicol and alpha-cadinol was observed under 50 mg/l nanoparticles. Zinc has probably increased growth and production of essential oils in basil by increasing the growth hormones, improving the uptake of some nutrients, and increasing the synthesis of precursors of secondary metabolites. The findings of this study showed that the effect of zinc nanoparticle was more effective than zinc oxide in increasing growth and active substances of basil.Keywords: Basil essential oil, Zinc oxide, Foliar spraying, Zinc nanoparticle
-
با توجه به گسترش آلودگی های محیط زیستی، یافتن راه کاری مناسب جهت کاهش انباشت فلزات سنگین در کلان شهرها از اهمیت زیادی برخوردار است. استفاده از گیاهان زینتی گزینه مناسبی برای جایگزینی کاشت محصولات زراعی خوراکی در خاک های آلوده به فلزات سنگین می-باشد. هدف از این مطالعه، بررسی اثر محلول پاشی برگی اسید هیومیک (صفر، 250 و 500 میلی گرم در لیتر) و غلظت های مختلف فلز کادمیم (صفر، 50 و 100 میلی گرم بر کیلوگرم خاک) بر رشد و انباشت کادمیوم در چمن اسپورت به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی بود. نتایج نشان داد که کادمیم در غلظت 50 میلی گرم بر کیلوگرم سبب کاهش ویژگی های رشدی می شود. در غلظت 250 میلی گرم بر لیتر اسید هیومیک، کاهش رشد اندام هوایی مشاهده شد. در مجموع کاربرد اسید هیومیک توانست در حضور غلظت های کادمیم، توان انباشت این فلز را نسبت به شاهد افزایش دهد به طوری که بیش ترین میزان انباشتگی کادمیم اندام های هوایی، در غلظت 50 میلی گرم کادمیم بر کیلوگرم خاک و کاربرد 500 میلی گرم بر لیتر اسید هومیک به دست آمد. این نتایج نشان داد که اسپری برگ اسید هومیک می تواند برای حذف کادمیوم از خاک در چمن اسپورت استفاده شود. محلول پاشی برگی با غلظت 500 میلی گرم در لیتر اسید هیومیک بیشترین میزان تجمع کادمیم در اندام هوایی را از خاک با آلودگی 50 میلی گرم بر کیلوگرم کادمیوم بدست آورد. با توجه به نتایج این آزمایش از آنجایی که میزان انباشت در ضایعات حاصل از سرزنی بیش تر از سایر اندام های دیگر بود، می توان از این نوع چمن در گیاه پالایی کادمیم در مناطق آلوده به این فلز توصیه کرد.کلید واژگان: محلول پاشی, فلزات سنگین, فضای سبز, ترکیبات آلی, گیاه پالاییTo avoid more environmental pollution, it is important to find an appropriate way to reduce the accumulation of heavy metals in metropolitan cities. The use of ornamental plants is a good choice to replace edible crops in soils of heavy metals contaminated. So, the purpose of this study was to evaluate the effect foliar application of humic acid (0, 250 and 500 mg/l) and cadmium application in different concentrations (0, 50 and 100 mg/kg) on growth and cadmium accumulation of sport turfgrass as a factorial experiment based on completely random design. The results showed that cadmium at 50 mg/kg concentration reduced growth characteristics. The growth of shoots was reduced at 250 mg/l of foliar application of humic acid. These results revealed that foliar application of humic acid can be used to remediate cadmium from soil in sport turfgrass. So, the humic acid at 500 mg/l concentration was achieved the highest amount of shoot cadmium accumulation from soil contaminated at 50 mg/kg cadmium concentration. According to the results of this experiment, since the amount of accumulation in mowed shoot was higher than others organs, this turfgrass can be recommended in phytoremediation of cadmium in contaminated areas with this metal.Keywords: Spraying, heavy metal, Landscape, organic matter, Phytoremediation
-
مجله فیزیولوژی گیاهان، سال یازدهم شماره 5 (Autumn 2021)، صص 3863 -3872
Today, the use of essential oils of medicinal plants has become very important for human health. Proper nutrition of medicinal plants plays a critical role in the quantitative and qualitative performance of their essential oils. In order to investigate the effects of foliar application of salicylic acid and proline on the vegetative and biochemical characteristics of savory, an experiment was performed in a randomized complete block design with three replicates at the Research Farm in Islamic Azad University, Saveh branch, Iran. Treatments included salicylic acid (0.5 and 1 mM) and amino acid proline (1.5 and 3 g/L), and the control. Foliar application was done in three phases: stem elongation, flower initiation, and flowering. Plant height, number of flowers and side-stems, fresh and dry weights of leaves and shoots, and essential oil percentage and ingredients were investigated. Results indicated that the maximum number of flowers (21.66), plant height (47.26 cm), leaf dry weight (5.34 g), and leaf fresh weight (16.17 g) were observed by applying 1.5 g/L proline. The maximum shoot dry weight (8.85 g), shoot fresh weight (48.53 g), and number of side-stems were observed by applying 1 mM salicylic acid. The highest (183.65 kg/ha) and the lowest (76.92 kg/ha) essential oil yield were achieved by applying 1.5 g/L proline and control, respectively. The most typical components of essential oil were γ-terpinene and Carvacrol. In conclusion, the highest effects on essential oil yield were obtained under the foliar application of 1 mM salicylic acid and 1.5 g/L proline.
Keywords: α-terpinene, Carvacrol, Foliar application, Proline, γ-terpinene -
به منظور بررسی تاثیر منابع مختلف کربنی (اتانول و متانول) بر برخی خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی گیاه دارویی بادرنجبویه (Melissa officianlis L.)، آزمایشی گلدانی در قالب فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه شاهد در سال 1397 انجام شد. تیمارهای محلول پاشی شامل غلظت های مختلف صفر، 15، 30 و 45 درصد از اتانول و متانول بود. نتایج نشان داد که اتانول 15 درصد بیشترین تاثیر را بر تعداد برگ در بوته و فلاونویید کل داشت. هر چه غلظت اتانول از 15 درصد حجمی افزایش یافت از میزان فلاونویید کاسته شد، به طوری که در غلظت 45 درصد اتانول، اثرات بازدارنده آن ظاهر شد. بیشترین ارتفاع گیاه و درصد پروتئین به ترتیب در تیمار 15 درصد متانول و تیمار 45 درصد اتانول حاصل شد. همچنین بالاترین میزان درصد و عملکرد اسانس نیز از تیمار متانول 45 درصد به دست آمد. کاربرد تیمارهای تلفیقی 15 درصد اتانول و 45 درصد متانول، سبب تولید بیشترین میزان عملکرد بیولوژیک، کلروفیل a، کلروفیل b و کلروفیل کل گردید. بنابراین استفاده از ترکیبات الکلی نظیر متانول و اتانول یکی از راهکارهای مناسب در بالا بردن میزان عملکرد و کیفیت گیاه دارویی بادرنجبویه می باشد.
کلید واژگان: متانول, اتانول, محلول پاشی, اسانس, بادرنجبویهIn order to investigate the effect of different carbon sources (ethanol and methanol) on some morphological and physiological characteristics of Melissa officianlis L., a pot experiment was conducted in factorial based on completely randomized design with three replications in the research greenhouse of Shahed University in 2018. Foliar treatments included different concentrations of 0, 15, 30 and 45% ethanol and methanol. The results showed that ethanol 15% had the most effect on leaf number per plant and total flavonoid. As ethanol concentration increased by 15%, the flavonoid content decreased, so that at 45% ethanol concentration, its inhibitory effects appeared. The highest plant height and protein percentage were obtained in 15% methanol and 45% ethanol treatments, respectively. The highest percentage and yield of essential oil were obtained from methanol treatment with 45%. The combined application of 15% ethanol and 45% methanol, produced the highest biological yield, chlorophyll a, chlorophyll b and total chlorophyll. Therefore, the use of alcoholic compounds such as methanol and ethanol is one of the appropriate strategies to improve the yield and quality of Melissa officianlis L.
Keywords: Essential oil, Ethanol, Melissa officianlis, Methanol, Spray -
با توجه به اقلیم خشک و کمبود آب در کشور ایران استفاده از موادی که بتواند تحمل گیاه به کم آبی را افزایش دهد از اهمیت زیادی برخوردار است. در این تحقیق اثر اسید سالیسیلیک و کایولین بر تحمل تنش کم آبی در گیاه گوجه فرنگی مورد ارزیابی قرار گرفت. تیمارها شامل محلول پاشی برگی در چهار سطح (شاهد، اسید سالیسیلیک 5/0 میلی مولار، کایولین 5/2 درصد و کاربرد هم زمان اسید سالیسیلیک+کایولین) و دور آبیاری (2، 4، 6 و 8 روز یک بار آبیاری) بود. نتایج نشان داد که افزایش دور آبیاری در گیاه گوجه فرنگی منجر به کاهش رشد و عملکرد در این گیاه شد، به طوری که میانگین عملکرد در دورهای آبیاری 4، 6 و 8 روز یک بار نسبت به شاهد (دو روز یک بار) به ترتیب 9، 11 و 21 درصد کاهش یافت. با افزایش دور آبیاری محتوای رطوبت نسبی، کلروفیل کل، تعرق و فتوسنتز کاهش و مالون دی آلدهید، پرولین، فعالیت آنزیم پراکسیداز و پراکسید هیدروژن افزایش یافت. تیمارهای اسید سالیسیلیک و کایولین تاثیر مثبت و معنی داری بر کاهش آثار تنش کم آبی در گیاه گوجه فرنگی داشتند. کاربرد اسید سالیسیلیک و کایولین با افزایش کلروفیل، محتوای رطوبت نسبی، فعالیت آنزیم پراکسیداز، نرخ فتوسنتز و تعرق سبب بهبود رشد و عملکرد گیاه شدند. بیشترین تاثیر تیمارهای محلول پاشی در شرایط دور آبیاری 6 و 8 روز یک بار مشاهده شد. همچنین نتایج نشان داد که کاربرد هم زمان اسید سالیسیلیک+کایولین اثر هم افزایی نسبت به کاربرد این مواد به صورت جداگانه نداشت. با توجه به نتایج به دست آمده برای کاهش آثار آبیاری طولانی در گیاه گوجه فرنگی استفاده از کایولین یا اسید سالیسیلیک توصیه می شود.
کلید واژگان: تعرق, خشکی, فتوسنتز, مالون دی آلدهید, محلول پاشیDue to the dry climate and water shortage in Iran, the use of substances that can increase the plant's tolerance to water stress is very important. In this study, the effects of exogenous application of salicylic acid (SA) and kaolin (KL) on drought stress tolerance of tomato plants was evaluated in field conditions. Experimental factors included foliar application (including control, 0.5 mM SA, 2.5% KL and simultaneous application of SA + KL) and irrigation intervals (at four levels of 2, 4, 6 and 8 days). The results showed that increasing the irrigation interval in tomato plant led to a decrease in growth and yield in this plant. As compared to the controls, irrigation intervals of 4, 6 and 8 days decreased total yield as much as 9, 11 and 21%, respectively. The relative water content, total chlorophyll, transpiration and photosynthesis decreased while malondialdehyde, proline, peroxidase and hydrogen peroxide increased with the increase of irrigation intervals. Both SA and KL were effective in reducing the adverse effects of drought stress on plant growth and productivity. Application of SA and KL improved plant growth and yield by increasing chlorophyll, relative water content, peroxidase activity, photosynthesis rate and transpiration. The highest effect of foliar spraying was observed at irrigation intervals of 6 and 8 days. The results also showed that the simultaneous application of SA + KL did not have a synergistic effect on plant growth and productivity in comparison to their separate application. According to the obtained results, the use of KL or SA is recommended to reduce the effects of prolonged irrigation on the tomato plant.
Keywords: Drought, Foliar application, Malondialdehyde, Photosynthesis, Transpiration -
به منظور بررسی تاثیر همزیستی میکوریزایی و محلول پاشی سالیسیلیک اسید بر عملکرد و رنگریزهای فتوسنتزی ذرت آزمایشی به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال های 1397-1398 طی دو سال زراعی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل میکوریزا گونه های (G. mosseae)، (G. geosporum) و (G. intraradices) در دو سطح (عدم مصرف و مصرف میکوریزا) و اسید سالیسیلیک در دو سطح (عدم مصرف و مصرف یک میلی مولار اسید سالیسیلیک) بود. نتایج نشان داد که اثرات دوگانه میکوریزا ×سال و میکوریزا × اسید سالیسیلیک بر تمام صفات مورد بررسی تاثیر مثبت و معنی داری داشت. بیشترین ارتفاع بوته در تیمار قارچ (G. intraradices) و در شرایط محلول پاشی با اسید سالیسیلیک به دست آمد. همچنین صفات وزن هزار دانه، عملکرد دانه، فسفر، پتاسیم و نیتروژن دانه و کلروفیل a و b در تیمار قارچ G. mosseae در شرایط محلول پاشی با اسید سالیسیلیک نتیجه بهتری نسبت به دیگر تیمارها مشاهده شد. به طور کلی، نتایج نشان داد که مصرف میکوریزا به همراه محلول پاشی با اسید سالیسیلیک باعث افزایش رشد رویشی و زایشی می شود. این افزایش به دلیل افزایش فتوسنتز و در نتیجه افزایش مواد فتوسنتزی بیشتری است که در جهت توسعه ی اندام های زایشی اختصاص داده شده است، که در نهایت موجب بهبود عملکرد ذرت می شود.
کلید واژگان: سالیسیلیک اسید, عملکرد دانه, کلروفیلa, محلول پاشی, همزیستی میکوریزاییIn order to investigate the effect of mycorrhizal symbiosis and foliar application of salicylic acid on yield and photosynthetic pigments of corn, an experiment was conducted in the form of split plot in a randomized complete block design with three replications during two cropping years 2018-2019 in the research farm of Islamic Azad University, Chalous Branch. Experimental factors included mycorrhiza species (G. mosseae), (G. geosporum), and (G. intraradices) at two levels (no consumption and consumption of mycorrhiza) and salicylic acid at two levels (no consumption and consumption of 1 mM salicylic acid). Results showed that the dual effects of mycorrhiza × year and mycorrhiza × salicylic acid had a positive and significant effect on all studied traits. The highest plant height was obtained in the treatment with G. intraradices and salicylic acid. Also, 1000 grain weight, seed yield, phosphorus, potassium, and nitrogen contents of seeds, and chlorophyll a and b levels were higher in salicylic acid foliar treatment compared with the other treatments. In general, the results showed that mycorrhizal application with salicylic acid spray increased vegetative and reproductive growth. This enhancement is due to the increase in photosynthesis index and, consequently an increase in photosynthetic materials dedicated to the development of reproductive organs, which ultimately improves corn yield.
Keywords: chlorophyll a, Grain yield, Foliar application, Mycorrhizal symbiosis, Salicylic acid -
گیاه دارویی زیره سبز (Cuminum cyminum L.) سرشار از متابولیت های ثانویه، دارای ارزش اقتصادی فراوان و تنها زیره زراعی در ایران است. در این تحقیق به منظور ارزیابی تاثیر محلول پاشی محرک رشد پلورامین و بیواکس بر این گیاه در شرایط دیم، آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان (1396 و 1397) اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل محلول پاشی پلورامین در غلظت های صفر، 5/2 و 5 گرم در لیتر و بیواکس در سطوح صفر، 5 و 10 میلی لیتر در لیتر بودند. اسانس توسط دستگاه کلونجر با روش تقطیر با آب، استخراج و توسطGC-MS آنالیز گردید. تاثیر محلول پاشی پلورامین بر وزن هزار دانه، تعداد دانه در چتر و بازده اسانس و اثر محلول پاشی بیواکس بر ارتفاع گیاه، تعداد دانه در چتر و درصد و عملکرد اسانس معنی دار بود. اثر متقابل فاکتورهای آزمایشی نیز بر تعداد دانه در چتر، درصد و عملکرد اسانس معنی دار گردید. مقایسه میانگین ها نشان داد که بالاترین درصد و عملکرد اسانس با اختلاف معنی داری به محلول پاشی 10 میلی لیتر در لیتر بیواکس تعلق داشت؛ بعد از آن، محلول پاشی 5/2 گرم در لیتر پلورامین، بالاترین درصد اسانس را تولید نمود. عمده ترین ترکیبات شناسایی شده در همه تیمارها، شامل 3-کارن-10-آل ، پارا-سیمن، پی-کومیک آلدیید، گاما-ترپینن، بتا-پینن و 2-کارن-10-آل بود. بیشترین مقدار ترکیب 3-کارن-10-آل با محلول پاشی 5 گرم در لیتر پلورامین و 5 میلی لیتر در لیتر بیواکس به دست آمد؛ یعنی محلول پاشی همزمان، باعث افزایش این ترکیب شد. بیشترین مقدار پارا-سیمن، گاما-ترپینن و بتا-پینن با محلول پاشی 10 میلی لیتر در لیتر بیواکس و کم ترین میزان این ترکیب با محلول پاشی 5 گرم در لیتر پلورامین و 5 میلی لیتر در لیتر بیواکس به دست آمد. در مجموع نتایج نشان داد که محلول پاشی محرک رشد پلورامین و بیواکس می تواند عملکرد و ترکیب های موجود در اسانس زیره سبز را تحت شرایط دیم بهبود دهد.
کلید واژگان: اسانس, اسید آمینه, تنظیم کننده رشد, دیم, زیره سبز, محلول پاشیCumin (Cumin cyminum L.) the only cumin crop in Iran, which is rich in secondary metabolites has great economic value and is. In order to evaluate the effect of foliar application of growth stimulant of pluramin and bioxa on this plant, a field study was conducted as a factorial experiment in a randomized complete block design with four replications in the research farm of Shahid Madani University of Azerbaijan in 2017- 2018. Experimental factors included foliar application of pluramin at the concentrations of 0, 2.5 and 5 g.l-1 and bioxa at the levels of 0, 5 and 10 ml.l-1. The essential oil was extracted using hydro-distillation method in Clevenger apparatus and analyzed by GC/MS. The effect of foliar application of pluramin on 1000-seed weight, number of seeds per umbel and essential oil yield and the effect of foliar application of bioxa on plant height, number of seeds per umbel and content and yield of essential oil were significant. The interaction of experimental factors on the number of seeds per umbel, content and yield of essential oil was significant. Comparison of means showed that the highest content and yield of essential oil with a significant difference belonged to the foliar application of 10 ml.l-1 bioxa; after that, spraying 2.5 g.l-1 of pluramin produced the highest content of essential oil. The major compounds identified in all treatments included 3-carn-10-al, para-cement, p-comic aldehyde, gamma-terpinene, beta-pinene and 2-carn-10-al. The highest essential oil yield was obtained from foliar application of 10 ml.l-1 bioxa, which was significantly different from the other levels of foliar application. That is, simultaneous foliar application increased this compound. The highest amount of para-cymene, gamma-terpinene and beta-pinene was obtained by spraying 10 ml.l-1 bioxa and the lowest amount of these compounds were obtained by spraying 5 g.l-1 pluramin and 5 ml.l-1 bioxa. Overall, the results showed that foliar application of growth stimulants of pluramin and bioxa can improve the yield and composition of cumin essential oil under the rainfed conditions.
Keywords: amino acid, Cumin cyminum L, Essential oil, Foliar application, Growth Regulator -
به منظور ارزیابی محلول پاشی آهن و روی بر برخی ویژگی های کمی و کیفی اورلاندو تانجلو، آزمایشی در باغی در شهرستان منوجان در استان کرمان بر روی درختان 5 ساله انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل روی و آهن هرکدام در 3 سطح (صفر، 1 و 2 در هزار) بود. بر اساس نتایج به دست آمده، کاربرد کود آهن و روی باعث افزایش معنی دار تعداد گل و میوه شد. به طوریکه بیشترین تعداد گل و میوه در استفاده توام آهن و روی در غلظت 2 در هزار مشاهده شد. کاربرد آهن و روی تاثیر معنی داری بر اندازه میوه (قطر و طول و نسبت طول به قطر) و حجم آب میوه نداشت. متوسط وزن میوه در نتیجه کاربرد کود کاهش یافت. اما تفاوت معنی داری بین شاهد و استفاده از آهن (2 در هزار) با دو غلظت 1 و 2 در هزار روی مشاهده نشد. بیشترین نسبت گوشت به پوست در تیمار 1 (58/3) و 2 (25/3) در هزار کود روی به دست آمد. کمترین نسبت TSS/TA (34/1) در نتیجه کاربرد آهن 2 در هزار مشاهده شد. بجز تیمارهای آهن 2 در هزار به همراه غلظت های مختلف روی، سایر تیمارها به طور معنی داری میزان آسکوربیک اسید میوه را افزایش دادند. اگرچه کاربرد کود روی (1 در هزار) به تنهایی و کود آهن (1 در هزار) به همراه کود روی (2 در هزار) میزان فنل میوه را افزایش دادند اما تفاوت معنی داری با شاهد نشان ندادند. کاربرد کود باعث بهبود رنگ میوه شد. به طوریکه بالاترین میزان a* (رنگ نارنجی تر) در نتیجه کاربرد آهن 1 در هزار توام با روی 1و 2 در هزار مشاهده شد. کلی کاربرد کود روی و آهن نقش موثری در افزایش تعداد گل و میوه اولاندوتانجلو و بهبود برخی خصوصیات کیفی مانند افزایش نسبت گوشت به پوست و آسکوربیک اسید میوه داشتند.
کلید واژگان: ریزش, ریز مغذی, محلول پاشی, مرکباتIn order to evaluate the foliar application of iron and zinc on some quantitative and qualitative characteristics of Orlando Tangelo, an experiment was performed on 5-year-old trees in a garden in Manojan city in Kerman province. Experimental factors included zinc and iron each at 3 levels (0, 1 and 2 per thousand). Results showed that the application of iron and zinc significantly increased the flowers and fruits. The highest flowers and fruits were observed in trees treated with iron in combination with zinc (2 per thousand). Application of iron and zinc had no significant effect on fruit size (diameter and length and length to diameter ratio) and juice volume. The fruit weight decreased as a result of fertilizer application. But no significant difference was observed between the control and iron (2 per thousand) in combination with zinc (1,2 per thousand). The highest pulp to peel ratio was obtained in treated tree with 1 per thousand (3.58) and 2 (3.25) per thousand zinc. The lowest TSS / TA ratio (1.34) was observed in fruit treated with iron (2 per thousand). Except for iron (2 per thousand) along and in combination with different concentrations of zinc, other treatments significantly increased the ascorbic acid content. Although application of zinc (1 per thousand) alone and iron (1 per thousand) along and combination with zinc (2 per thousand) increased the total phenol, but did not show a significant difference with the control. The application of all treatments improved the fruit color. The highest a* (more orange color) was observed in iron (1 per thousand) combined with zinc (1 and 2 per thousand). Generally, application of zinc and iron had an effective role in increasing the number of flowers and fruits of Orlando Tangelo and improving some quality characteristics such as increasing the ratio of pulp to peel and ascorbic acid of the fruit.
Keywords: Citrus, Fertilizer, Spraying, Fruit quality -
به منظور بررسی اثر محلول پاشی روی و آهن بر صفات مورفوفیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه دارویی ختمی (Althaea officinalis L.)تحت شرایط شور، این آزمایش بصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی در 3 تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی اصفهان در سال 1397 انجام شد. در این آزمایش، NaCl در 3 سطح 0، 4 و 8 دسی زیمنس بر متر، سولفات روی در 3 سطح 0، 5/1 و 3 پی پی ام و سولفات آهن در 3 سطح 0، 5/1 و 3 پی پی ام اعمال گردید. محتوی عناصر سدیم و پتاسیم با دستگاه فلیم فتومتر، آهن و روی با دستگاه جذب اتمی، موسیلاژ اندام هوایی به روش وزنی و فنل کل با دستگاه اسپکتوفتومتر اندازه گیری شد. با افزایش سطح شوری به طور معنی داری (P ≤0.01) میزان پتاسیم، روی و آهن کاهش ولی مقدار سدیم افزایش یافت. با افزایش غلظت روی در شرایط شور و شاهد به طور معنی داری (P ≤0.01) میزان پتاسیم افزایش یافت. محلولپاشی روی و آهن بطور معنی داری (P ≤0.01) سبب افزایش مقدار روی و آهن در برگ های گیاه ختمی گردید. اگرچه افزایش سطح شوری به طور معنی داری (P ≤0.01) سبب کاهش وزن تر گل نسبت به شرایط بدون تنش شد، اما کاربرد سولفات روی و آهن سبب تعدیل اثرات تنش شد. همچنین سطوح شوری 8 و 4 دسی زیمنس بر متر به ترتیب سبب افزایش 49 و 20 درصدی مقدار موسیلاژ نسبت به شرایط شاهد شدند و محلول پاشی سولفات آهن و روی بطور معنی داری مقدار موسیلاژ را افزایش داد (P ≤0.01). شوری بطور معنی داری (P ≤0.01) سبب افزایش میزان فنول شد و بیشترین میزان فنول (mg/ml 2/65) در تیمار شوری (8 دسی زیمنس بر متر) + سولفات آهن (3 پی پی ام) + سولفات روی (صفر پی پی ام) مشاهده گردید. به طورکلی محلولپاشی سولفات آهن و روی در شرایط شوری نه تنها سبب بهبود شرایط تغذیه ای گیاه ختمی، بلکه باعث افزایش عملکرد گل و متابولیت موسیلاژ شد.
کلید واژگان: بیوشیمی, ختمی, تنش شوری, فنل, محلول پاشی, موسیلاژTo investigate the effect of zinc and iron foliar application on the morph-physiological and biochemical traits of marshmallow (Althaea officinalis L.) under salinity, a factorial experiment was conducted based on a completely randomized design with three replications in Esfahan Agriculture and Natural Resources Research and Education Center, Iran. The factors included NaCl at 3 levels of 0, 4 and 8 dS/m, zinc sulfate at 3 levels of 0, 1.5 and 3 ppm and iron sulfate at 3 levels of 0, 1.5 and 3 ppm. The sodium and potassium content was measured using a flame photometer. The iron and zinc content was measured using an atomic absorption spectrometer. The mucilage was dried to determine its weight and total phenol was measured using a spectrophotometer. With increasing salinity, the amount of potassium, zinc and iron significantly (P ≤0.01) decreased but the sodium content increased. With increasing the zinc concentration in saline and control conditions, the potassium amount significantly (P ≤0.01) increased. Foliar application of zinc and iron significantly (P ≤0.01) increased the zinc and iron amount in the leaves. Although flowers fresh weight was reduced under saline condition compared to non-stress conditions, the zinc and iron spraying mitigated the effects of stress. Also, mucilage content was increased by 49 and 20% under 8 and 4 dS/m salinity, respectively, in comparison with non-stress conditions. The iron and zinc spraying significantly (P ≤0.01)increased the amount of mucilage. With increasing salinity, the phenol content significantly (P ≤0.01) increased and the highest content of phenol (65.2 mg / ml) was observed in the salinity of 8 dS/m3 + 3ppm of iron sulfate + 0 ppm of zinc sulfate. Generally, spraying of iron and zinc sulfate in saline conditions not only improved the nutritional status of marshmallow, but also increased the flowers yield and mucilage.
Keywords: Althaea afficinalis, Mucilage, phenol, Saline Condition
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.