جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "تولید ناخالص داخلی" در نشریات گروه "فنی و مهندسی"
-
با شیوع ویروس کرونا، ارائه خدمات حمل و نقل به دلیل پیاده سازی طرح فاصله گذاری اجتماعی، ممنوعیت های تردد و مسافرت های غیرضروری، افزایش نگرانی های مردم از پرخطر بودن استفاده از خدمات حمل و نقل عمومی، توقف برخی کسب و کارها و ترویج دورکاری با افت قابل ملاحظه ای روبرو گردید و در زمره آسیب پذیرترین بخش های اقتصادی قرار گرفت. با اعمال پروتکل های سخت گیرانه بهداشتی در ایران نیز محدودیت های جدی بر فعالیت زیربخش های حمل و نقل اعمال گردید. در مقاله حاضر با استفاده از روش حذف فرضی جزئی در چارچوب آخرین ماتریس حسابداری اجتماعی (SAM) برای سال 1395، آثار شیوع ویروس کرونا بر تولید فعالیت های اقتصادی و توزیع درآمد در دو سناریو مورد بررسی قرار گرفته است؛ حالت اول توقف یک ماهه خدمات 4 رشته فعالیت حمل و نقل و حالت دوم، تداوم کاهش فعالیت های زیربخش های حمل و نقل طی سال جاری. نتایج برآوردها حاکی از آن است که: اولا در اثر حذف جزئی (یک ماهه) چهار زیربخش حمل و نقل، ستانده کل اقتصاد، GDP، درآمدهای خانوارهای شهری و درآمدهای خانوارهای روستایی به ترتیب به میزان 604/0، 608/0، 648/0 و 691/0 درصد کاهش می یابد و همچنین در صورت تداوم کاهش فعالیت های زیربخش های حمل و نقل طی سال جاری، ارقام به ترتیب 370/4، 349/4، 650/4 و 915/4 درصد خواهد بود. ثانیا بخش های «عمده فروشی و خرده فروشی»، «ساخت کک و فرآورده های نفتی»، «استخراج نفت خام و گازطبیعی»، «ساخت محصولات غذایی»، «خدمات واحدهای مسکونی شخصی» و «دامداری» در زمره بخش هایی هستند که بیشترین آسیب را در هر دو سناریو متحمل می شوند.
کلید واژگان: ماتریس حسابداری اجتماعی, تولید ناخالص داخلی, توزیع درآمد, خدمات حمل و نقل, رویکرد حذف فرضی جزئیFollowing the contiguous of Corona Virus (COVID 19), transportation services are facing a significant decline due to the implementation of social distancing plan, bans on unnecessary travels, increasing public concerns about the high risk of using public transport services and the closure of some businesses. Therefore, the transportation sector became one of the most vulnerable economic sectors due to these events. In this article, using the partial hypothetical extraction method in the framework of the newly constructed social accounting matrix (SAM) for 2016, the effects of contiguous of COVID 19 on the economic activities and income distribution have been investigated using two scenarios. The first is a one-month shutdown of 4 subsectors of transportation services and the second is the continuation of the current situation during the current year. The overall results are as follows: One- in the case of first scenario, due to partial extraction of 4 subsectors of transportation, output, GDP, urban households and rural households incomes will decrease by 0/604, 0/608, 0/648 and 0/691 percent respectively, whereas for the second scenario, the corresponding figures will be 4/370, 4/349, 4/650 and 4/915 percent respectively. Second- “wholesale and retail”, “manufacturing of coke and petroleum products”, “crude oil and natural gas”, “manufacturing of food products”, “services of private real estates” and “livestock” are identified to be the most vulnerable sectors.
Keywords: Social Accounting Matrix, Gross Domestic Products, Income Distribution, Transportation Services, Partial Hypothetical Extraction Method -
این تحقیق به بررسی تاثیر مصرف انرژی های تجدیدپذیر بر شاخص رفاه اقتصادی پایدار در کشورهای منتخب با استفاده از مدل اثرات ثابت و الگوی پانل چند متغیره در سال های 1990 تا 2020 با ارایه شاخص پایه برای رفاه که شامل متغیرهای اقتصادی و یک مولفه زیست محیطی است، پرداخته و سپس رتبه بندی می کند. رابطه انرژی و رشد و رفاه برای کشورهای منتخب است که بعد از تحلیل ایستایی متغیرها، از روش کایو و آماره های دیکی فولر برای هم انباشتگی و علیت گرنجری برای تعیین جهت رابطه استفاده شد. علاوه بر مصرف انرژی سرانه و تولید انرژی تجدیدپذیر، از متغیرهای، میزان تشکیل سرانه سرمایه ثابت ناخالص (درصدی از تولید ناخالص داخلی)، نیروی کار، شاخص سرانه انتشار آلاینده ها (میزان انتشار دی اکسید کربن) به عنوان شاخص محدودیت های زیست محیطی، اجاره بهای سرمایه، درجه باز بودن تجاری، استفاده می شود. در ادامه رابطه انرژی و رشد را با جایگزینی تولید ناخالص داخلی با شاخص پایه برای رفاه اقتصادی پایدار بررسی و با تحلیل نتایج، به رتبه بندی کشورهای منتخب می پردازیم. نتایج نشان داد که انرژی تجدیدپذیر در کشورهای توسعه یافته دارای تاثیر مثبت و سهم در انرژی کل و شاخص رفاه اقتصادی پایدار است، از طرفی در کشورهای توسعه یافته، انرژی تجدیدپذیر به طور یک طرفه در سطح کیفیت محیط زیست موثر است. در کشورهای درحال توسعه افزایش سرانه مصرف انرژی به جز تجدیدپذیر (فسیلی)، بر رشد اقتصادی پایدار موثر و رابطه دوطرفه بین مصرف انرژی و انتشار آلودگی وجود دارد. در بحث رتبه بندی مشخص شد، کره جنوبی (توسعه یافته) و امارات پایدارترین اقتصاد و ایتالیا و آنگولا کمترین پایداری اقتصاد است.
کلید واژگان: اجاره بهای سرمایه, تولید ناخالص داخلی, شاخص رفاه اقتصادی پایدار, صرفه جویی در انرژی, درجه باز بودن تجاریThis study examines the effect of renewable energy consumption on the ISEW in selected countries, Using the fixed effects model and multivariate panel model from 1990 to 2020 by providing BISEW that includes economic variables and an environmental component; Pays and then ranks. The relationship between energy and growth and welfare for selected countries is that after static analysis of variables; Cao method and Dickey-Fuller statistics were used for co-integration and Granger causality to determine the direction of the relationship. In addition to per capita energy consumption and renewable energy production, the variables; Gross fixed capital formation (percentage of GDP); work force; Per capita emission index of pollutants (carbon dioxide emissions) as an index of environmental constraints; Capital leases; Degree of commercial openness; Is used. Next, examine the relationship between energy and growth by replacing GDP with the BISEW and analyzing the results; We rank the selected countries. The results showed that renewable energy in developed countries has a positive impact and share in total energy and ISEW; On the other hand, in developed countries; Renewable energy is unilaterally effective in improving the quality of the environment. In developing countries per capita increase in energy consumption except renewable (fossil); It has an impact on sustainable economic growth and there is a two-way relationship between energy consumption and pollution emissions. In the ranking discussion it was identified; South Korea (developed) and UAE are the most stable economies and the Italy and Angola are the least economically stable.
Keywords: Capital leases, Gross Domestic Product (GDP), Sustainable Economic Welfare Index, Energy Saving, Degree of commercial openness -
بررسی تاثیر مصرف انرژی های تجدیدپذیر بر شاخص رفاه اقتصادی پایدار در کشورهای در حال توسعه (2018-1990)
این تحقیق به بررسی تاثیر مصرف انرژی های تجدیدپذیر بر شاخص رشد اقتصادی پایدار (بعنوان معیار رفاه کشورهای درحال توسعه در شرایط کنونی) در بیست کشور در حال توسعه؛ با استفاده از مدل اثرات ثابت و الگوی پانل چند متغیره در سال های 1990 تا 2018 با ارایه شاخص پایه برای رشد اقتصاد پایدار که شامل متغیرهای اقتصادی و یک مولفه زیست محیطی است؛ پرداخته و سپس رتبه بندی می کند. بعد از تحلیل ایستایی متغیرها؛ از روش کایو برای هم انباشتگی و علیت گرنجری برای تعیین جهت رابطه استفاده شد. علاوه بر مصرف انرژی سرانه و تولید انرژی تجدیدپذیر، از متغیرهای؛ میزان تشکیل سرانه سرمایه ثابت ناخالص (درصدی از تولید ناخالص داخلی)؛ نیروی کار؛ شاخص سرانه انتشار آلاینده ها به عنوان شاخص محدودیت های زیست محیطی؛ اجاره بهای سرمایه؛ درجه باز بودن تجاری؛ استفاده می شود. نتایج نشان داد که افزایش سرانه مصرف انرژی به جز تجدیدپذیر؛ بر رشد اقتصادی پایدار موثر و رابطه دوطرفه بین مصرف انرژی و انتشار آلودگی وجود دارد. در بحث رتبه بندی مشخص شد؛ امارات بیشترین و نیجریه کمترین رشد اقتصاد پایدار است.
کلید واژگان: اجاره بهای سرمایه, تولید ناخالص داخلی, شاخص رشد اقتصادی پایدار, صرفه جویی در انرژی, درجه بازتجاریThis study examines the impact of renewable energy consumption on the sustainable economic growth index (As a measure of the welfare of developing countries in the current situation) in twenty developing countries; Using the fixed effects model and multivariate panel model from 1990 to 2018 by providing a basic index for sustainable economic growth that includes economic variables and an environmental component; Pays and then ranks. After static analysis of variables; Cao method for co-accumulation and Granger causality were used to determine the direction of the relationship. In addition to per capita energy consumption and renewable energy production, the variables; Gross per capita gross fixed capital formation (percentage of GDP); work force; Per capita emission index of pollutants as an index of environmental constraints; Capital leases; Degree of commercial openness; Is used. The results showed that the increase in per capita energy consumption, except for renewable energy; It has an impact on sustainable economic growth and there is a two-way relationship between energy consumption and pollution emissions. In the ranking discussion it was identified; The UAE has the highest and Nigeria the lowest sustainable economic growth.
Keywords: Capital leases, Gross Domestic Product (GDP), Sustainable Economic growth Index, Energy Saving, Degree of commercial openness -
افزایش پوشش استاندارد و استانداردسازی در سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی و سایر قوانین مادر مورد تاکید قرارگرفته است لیکن همچنان به نظر می رسد نقش استاندارد در افزایش تولید ناخالص ملی در فضای دانشگاهی و اجرایی کشور ایران به درستی شناخته نشده است و نیازمند تامل بیشتر است. هدف اصلی این تحقیق آن است تا به شیوه ای علمی، نقش استاندارد را در رشد اقتصادی تبیین نماید. روش این پژوهش تحلیل محتوای کیفی است که به طور کلی با واکاوی مفاهیم، اصطلاحات و ارتباطات بین این مفاهیم سعی در استنباط و آشکار کردن الگوهای نهان در مشاهدات و اسناد مکتوب دارد. روش شناسی ویژه این پژوهش، آن را از حالت یک تحقیق معمولی خارج کرده است زیرا در این پژوهش داده ها بطور مستقیم جمع آوری نشده بلکه تلاش شده است با جمع آوری و تحلیل نتایج سایر تحقیقات معتبر انجام شده، به اظهارنظر پیرامون مسئله اصلی تحقیق پرداخته شود. پس از بررسی مشخص شد که در کشورهای مورد بررسی، تعداد استانداردها توانسته است بهره وری کل عوامل تولید را تحت تاثیر قرار دهد (حداقل با آن مقارن بوده است) و از این رهگذر به افزایش GDP منجر گردیده است. متغیرهایی همچون بهبود نوآوری های تدریجی، افزایش تسهیم و جذب دانش، افزایش تقارن اطلاعاتی و بهبود محیط کسب وکار، افزایش مانایی کالاهای سرمایه ای، ایجاد زبان مشترک با بازارهای جهانی و تقویت صادرات در این مسیر میانجیگری می کنند.
کلید واژگان: استانداردسازی, تولید ناخالص داخلی, بهره وری کل عوامل تولیدThe increase in standard coverage and standardization has been emphasized in the general policies of the resistance economy and other mother laws, it still seems that the role of the standard in increasing the gross national product in Iran's academic and executive environment is not well known and needs further consideration. The main purpose of this study is to scientifically explain the standard role of economic growth. The research method is qualitative content analysis, which is generally used by analyzing the concepts, terms and connections between these concepts in inferring and revealing patterns, not in observations and written documents. The special methodology of this research has taken it out of the ordinary state of research because in this research it has not directly collected data but has tried to collect and analyze the results of other valid researches, to comment. The main issue of the research should be addressed. After reviewing, it was found that in the countries studied, the number of standards has been able to affect the productivity of all factors of production (at least in comparison with it) and through this has led to an increase in GDP. Variables such as improving gradual innovation, increasing knowledge sharing, increasing information symmetry and improving the business environment, increasing the productivity of capital goods, creating a common language with global markets and strengthening exports are mediated in this direction.
Keywords: standardization, GDP, Total Factor Productivity -
مجله کنترل، سال چهاردهم شماره 5 (زمستان 1399)، صص 107 -120
ویروس جدید کرونا (COVID -19) ناشی از سندروم حاد تنفسی 2 است. این بیماری برای اولین بار در دسامبر 2019 در شهر ووهان چین شناسایی شد. در 11 مارس2021، سازمان بهداشت جهانی این ویروس را بیماری همه گیر اعلام کرد. بر اساس آخرین آمار جهانی پایگاه اطلاعاتی Worldometer تا ماه فوریه سال2021 میلادی، تعداد 112میلیون نفر در جهان به این ویروس مبتلا شدند که از این تعداد نزدیک به 2 میلیون و 500 هزار نفر جان خود را از دست داده اند. همچنین شوک اقتصادی شیوع ویروس کرونا باعث کاهش مراودات و مناسبات اقتصادی و رشد منفی اقتصادی بسیاری از کشورهای جهان شده است. در پژوهش حاضرشیوع و راه های کنترل این ویروس و اثرات آن بر اقتصاد با درنظرگرفتن مطالعه موردی ایران با رویکرد پویا شناسی سیستم ها بررسی شده است. ابتدا روابط متغیرهای موثر مهم بر تولید ناخالص داخلی در نرم افزار SPSS بررسی و سپس در نرم افزار ونسیم، داده ها تحلیل شده است. در انتها با تحلیل حساسیت، تاثیر سناریوهای مدیریتی مانند قرنطینه ورعایت دستورالعمل های بهداشتی جهت کنترل بحران ناشی از شیوع این ویروس مورد بح و بررسی قرار گرفته است. از جمله نتایج تجزیه و تحلیل داده ها می توان به کاهش رفت و آمدهای خانوادگی، تداوم دورکاری و تقویت دولت الکترونیک، استفاده از ماسک و رعایت فاصله اجتماعی و منع رفت و آمدهای شبانه از ساعت 21 تا 4 بامداد را از عوامل موثرتر درکاهش تعدا افراد مبتلا و کاهش مرگ ومیر اشاره نمود. در انتها راه کارهایی جهت حمایت از کسب و کارهای کوچک برای گذر از این بحران ارایه گردیده است. کلمات کلیدی: ویروس کرونا، اقتصاد، پویا یی شناسی سیستم ها، تولید ناخالص داخلی، پاندمی، کووید-19.
کلید واژگان: ویروس کرونا, اقتصاد, پویا یی شناسی سیستم ها, تولید ناخالص داخلی, پاندمی, کووید-19Journal of Control, Volume:14 Issue: 5, 2021, PP 107 -120The new coronavirus (COVID-19) is caused by the acute respiratory syndrome 2. The disease was first diagnosed in December 2019 in Hubei Province, Wuhan City, China. On March 11, the World Health Organization declared the virus an epidemic. Until Mid-February, 2021, about 112 million people worldwide have been infected with the virus, of which about 2.500.000 people have lost their lives, according to the latest global statistics from the Worldometer database. The economic shock of the coronavirus outbreak has also led to negative economic impacts, including declining sales of many related businesses. In this paper, the effects of coronavirus on the Iranian economy are examined with a systems dynamics approach. First, the relationships of important variables affecting GDP in SPSS software are obtained and then the data is analyzed using Vensim software. In the following, by analyzing the sensitivity and providing recommendations, the impact of managerial insights to control the conditions of this new crisis will be examined. The results show that the correct use of the mask and the observance of social distance as well as air flow in spaces and avoidance of closed spaces have a significant effect on reducing the spread of this disease and reducing mortality.
Keywords: Coronavirus, Economics, Systems dynamics, GDP, Pandemic, COVID -19 -
پیشینه و اهداف:
رشد اقتصادی یک کشور وابسته به عوامل متعددی است که در این میان نقش دانش در آن غیر قابل انکار می نماید. مطالعات بسیاری نشان داده است که تولید ناخالص داخلی کشورها در اغلب موارد تحت تاثیر زیرساخت های دانشی یک کشور می باشد. اقتصاد دانش محور اقتصادی است که مستقیما بر اساس تولید، توزیع و مصرف دانش شکل گرفته باشد و سرمایه گذاری در دانش و صنایع دانش پایه مورد توجه خاص قرار گیرد. در این اقتصاد که سهم قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی از فعالیت های مبتنی بر دانش و دانش آفرین است، دانش بیش از عوامل سنتی نظیر کار و سرمایه موجب تولید می شود و ارزش بسیاری از شرکت های نرم افزاری و فناوری زیستی، ناشی از سرمایه های غیر فیزیکی یعنی دانش و امتیازات علمی آنها است. بر این اساس، خلق دانش یک سلاح ضروری در دنیای امروز بوده و بدون یک فرآیند مستمر خلق دانش هر جامعه ای محکوم به تباهی می باشد. خلق و یادگیری دانش، ایجاد دانش جدید یا جایگزینی و به سازی دانش موجود از طریق روابط اجتماعی و همکاری های سازمانی است و ایجاد و بهره برداری از دانش، سهم عمده ای در ایجاد ثروت در اقتصاد دانش محور دارد. مسئله اینجاست که تاکنون به موضوع خلق و یادگیری دانش در سطح ملی پرداخته نشده است. روش و
موادبا استفاده از روش کیفی-کمی ابتدا با تکیه بر تکنیک اکتشافی دلفی به شناسایی و تبیین فرایندهای خلق و یادگیری دانش ملی پرداخته شد. سپس با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی مقدار آماره تی بین ابعاد شناسایی شده و متغیر خلق و یادگیری دانش ملی معنادار و بزرگتر از 96/1 به دست آمده و مورد تایید قرار گرفتند.
یافته هاهمچنین با تحقیق پیمایشی و استفاده از پرسشنامه، تاثیر فرایند خلق و یادگیری دانش ملی بر تولید ناخالص داخلی با در نظر گرفتن نقش واسطه ای هوش ملی با استفاده از آمون سوبل سنجیده و مشخص شد که با ورود متغیر میانجی گر هوش ملی، بتای استاندارد برای رابطه بین خلق و یادگیری دانش ملی و تولید ناخالص داخلی از 80/0 به 18/0 کاهش یافته اما معنی دار می باشد.
نتیجه گیریبنابراین، نقش متغیر هوش ملی، میانجی گری جزیی است یعنی با حفظ تآثیر رابطه ی متغیر اصلی خلق و یادگیری دانش ملی، اثر واسطه ای هوش ملی نیز بر تولید ناخالص داخلی تاثیرگذار است. این پژوهش محدودیت هایی نیز به همراه داشت. یکی از این محدودیت ها تفکر کلیشه ای در خصوص فرایند خلق دانش بود. در این پژوهش تنها از یکی از ابعاد مدیریت دانش یعنی "خلق دانش" استفاده شد. در حالی که می توان برای ارتقاء عملکرد ملی به جای این که تنها به خلق دانش در سطح ملی بیندیشیم به کلیه فرایندهای چرخه مدیریت دانش در جامعه توجه داشته باشیم. بر این اساس پیشنهاد می شود سایر محققین ابعاد دیگر چرخه مدیریت دانش را نیز در نظر گرفته و یک گام فراتر روند.
کلید واژگان: خلق و یادگیری دانش ملی, تولید ناخالص داخلی, هوش ملی, تکنیک دلفی, تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدیBackground and ObjectivesThe economic growth of a country depends on several factors, among which the role of knowledge is undeniable. Many studies have shown that countries' GDP is often affected by the country's knowledge infrastructure. A knowledge-based economy is an economy that is directly based on the production, distribution and consumption of knowledge, and investment in knowledge and knowledge-based industries is given special attention. In this economy, where a significant share of GDP is from knowledge-based and knowledge-creating activities, knowledge generates more production than traditional factors such as labor and capital, and the value of many software and biotechnology companies arises from non-physical capitals, i.e. their knowledge and scientific privileges. Accordingly, knowledge creation is an essential weapon in today's world and without a continuous process of knowledge creation, any society is doomed to destruction. Knowledge creation and learning is the creation of new knowledge, or the replacement and improvement of the existing knowledge through social relations and organizational partnerships. The creation and application of knowledge has a major role in increasing wealth in a knowledge-based economy. The problem is that knowledge creation and learning has not been investigated at the national level yet.
MethodsBy applying qualitative-quantitative methods, based on Delphi technique, the procedure of identifying and explaining the processes of national knowledge creation and learning has been discussed first. Then by using exploratory and confirmatory factor analysis, a significant t-value of more than 1.96, between the identified dimensions and the variable national knowledge creation and learning, was obtained that was acceptable.
FindingsAdditionally, the impact of the process of national knowledge creation and learning on GDP was measured through conducting a survey and using a questionnaire, while taking the mediating role of national intelligence into account by using Sobel test. It was found that by including the mediating variable of national intelligence, the standardized beta for the relationship between national knowledge creation and learning, and gross domestic product was reduced from 0.80 to 0.18, but it is significant.
ConclusionTherefore, the variable national intelligence plays the role of a partial mediator; in other words, while the impact of national knowledge creation and learning, as the main variable, is maintained, the mediating role of national intelligence also affects GDP. This research had some limitations. One of these limitations was the stereotyped thinking about the process of knowledge creation. In this study, only one dimension of knowledge management, namely ‘knowledge creation’ was used. While we can pay attention to all the processes of the knowledge management cycle in society, instead of just thinking about the creation of knowledge at the national level, in order to promote national performance. Based on this, it is suggested that other researchers consider other dimensions of the knowledge management cycle and go one step further. Researchers can also examine the existing challenges and potential barriers to the national knowledge creation process or the requirements for knowledge creation at the national level. Alternatively, researchers can study international knowledge creation processes by considering cultural differences and provide solutions to increase the likelihood of knowledge creation globally. It is suggested that future researchers make a comparative study of the national knowledge creation model with other models of measuring intellectual capital in the world and examine the strengths and weaknesses of each model and prioritize these models based on their applicability in similar countries. It is also suggested that researchers use fuzzy logic theory to make relative measurements of each of the constructs of the national knowledge creation process and conduct field and academic research in this regard. As another suggestion, researchers can conduct this research on a specific industry and compare its results with the results of this study.
Keywords: Confirmatory& Exploratory Factor Analysis, Delphi Technique, Gross Domestic Product, National Intelligence, National Knowledge Creation, learning -
بررسی اثر عوامل کلان اقتصادی و اجتماعی بر تلفات حوادث ترافیکی گامی مناسب در جهت اتخاذ تصمیمهای صحیح اقتصادی و کاهش خسارات ناشی از این حوادث در کشورها است. اما با توجه به شرایط اقتصادی و موقعیت متفاوت کشورها، این اثرات متفاوت هستند. این پژوهش برای اولینبار بهطور توام به بررسی رابطه میان قیمت بنزین و سرانه تولید ناخالص داخلی با نرخ تلفات ترافیکی به تفکیک کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD) و سایر کشورها پرداخته است و از این طریق سطح اقتصادی کشورها در بررسی این عوامل در نظر گفته شده است. دادههای استفاده شده در این پژوهش، دادههای 91 کشور جهان طی سالهای 2000 الی 2016 در قالب دادههای پانل هستند. در تحلیل این دادهها از مدل خودرگرسیون برداری پانل (VAR) که یکی از روشهای مناسب اقتصادسنجی است، استفاده شد و اثر متغیرها در سالهای قبل نیز شناسایی گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد در هر دو گروه کشور و با روندی کاملا متفاوت، بهطور معناداری افزایش قیمت بنزین در دو سال نخست و سرانه تولید ناخالص داخلی موجب کاهش نرخ تلفات ترافیکی میشوند. این کاهش بهخصوص در مورد قیمت بنزین و برای کشورهای OECD بیشتر است. دلیل این امر را میتوان حذف سفرهای غیرضروری و افزایش مطلوبیت حملونقل همگانی در اثر افزایش قیمت بنزین و بهبود شرایط ایمنی ترافیک کشورها در اثر افزایش تولید ناخالص داخلی و در نتیجه آن کاهش تلفات حوادث ترافیکی دانست.کلید واژگان: تلفات حوادث ترافیکی, تولید ناخالص داخلی, قیمت بنزین, کشورهای عضو و غیر عضو OECD, مدل VAR (Vector Autoregressive model)Investigating the effects of socioeconomic macroscale factors on road traffic fatalities is a useful step for adopting accurate economic decisions,reducing damages of these accidents in countries. But due to the distinct economic level,position of countries,these effects are different. This paper has paid to investigate the simultaneous relationship between gasoline price,GDP with traffic fatalities. The data used in this paper are the panel data of 91 countries spanning 2000-2014. In analyzing these data that applied separately for OECD,non-OECD countries,have used one of the proper models in econometrics titled "vector autoregressive model (VAR)". The results revealed in both groups of countries,with quite different trends,increase in gasoline price,GDP per capita significantly lead to decrease in traffic fatalities rate. This decrease is more especially about gasoline price in OECD countries. The reason for these results can be the removal unnecessary trips,increase in public transportation utility in effect of gasoline price increase,improve traffic safety conditions in effect of an increase in GDP.Keywords: Traffic Fatalities, Gross Domestic Product, Gasoline Price, OECD, Non-OECD Countries, VAR Mode (Vector Autoregressive Model)
-
هدف این مطالعه بررسی توسعه ی انسانی و برخی عوامل اقتصادی تاثیرگذار بر قیمت سایه ای تصادفات جاده ای در اقتصاد ایران است. لذا این مطالعه به تجزیه و تحلیل ارتباط مذکور در قالب روش اقتصاد سنجی ARDL طی دوره (1395-1371) پرداخته است. نتایج به دست آمده از این پژوهش گویای این مطلب است که، یک درصد بهبود سطح توسعه ی انسانی منجر به کاهش تلفات ناشی از تصادفات و به تبع آن کاهش 2.1 درصدی قیمت سایه ای تصادفات جاده ای می شود. همچنین می توان مدعی شد تولید ناخالص داخلی و قیمت سایه ای تصادفات و تلفات جاده ای با هم در ارتباط بوده و این ارتباط به گونه ای است که همراه با رشد اقتصادی، قیمت سایه ای تلفات جاده ای افزایش یافته و پس از رسیدن به یک نقطه عطف، شاهد کاهش میزان قیمت سایه ای تلفات جاده ای خواهیم بود. به عبارت دیگر این همان رابطه ی U وارون منحنی کوزنتس است که در ارتباط با قیمت سایه ای تلفات جاده ای و تولید ناخالص داخلی برای ایران مصداق پیدا کرده است. از دیگر نتایج به دست آمده در این تحقیق رابطه ی منفی میان متغیر سرمایه گذاری در زیر ساخت های بخش حمل و نقل با قیمت سایه ای تلفات جاده ای و ارتباط مثبت میان تعداد وسایل نقلیه موتوری با قیمت سایه ای تلفات جاده ای می باشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت: ارتقاء سطح آگاهی و آموزش نیروی انسانی می تواند سبب کاهش قیمت سایه ای تصادفات جاده ای شود.کلید واژگان: تصادفات جاده ای, توسعه ی انسانی, تولید ناخالص داخلی, قیمت سایه ای تصادفات جاده ای, منحنی کوزنتسThe purpose of this study is to evaluate human development and some economic factors affecting the shadow price of road accidents in Iran's economy. So this study analyzes this relationship in the form of econometric methods ARDL for (1992-2015) period. The results of this study suggest that the improvement in the level of human development reduces losses from accidents and consequently reduces the shadow price of road accidents. Also the results of this study suggest that it can be claimed that GDP and shadow price of road accidents and casualties associated with each other. This relationship shows that with economic growth, the shadow price of the road casualties' increase and after reaching a milestone, the price of shadow road casualties will reduce. In other words, this is the inverse U Kuznets curve relationship that is applied truly for Iran in relation to the shadow price of the road casualties and GDP. Another result obtained in this study, shows the negative relationship between the investment variable in transportation infrastructure with road casualties shadow prices and positive relationship between the numbers of vehicles with road casualties shadow price.Keywords: Human Development, Shadow Price of Road Accidents, Road Accidents, Kuznets Curve, Gdp
-
نقش دانش و مدیریت دانش در شکوفایی اقتصاد کشور ها غیرقابل انکار است و از آن به عنوان عامل مهمی در افزایش بهره وری و تولید ناخالص داخلی کشورها می توان نام برد. هوش نیز به عنوان عنصری که بر خلق دانش تاثیرگذار است، توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است. بر این اساس این مقاله به دنبال شناسایی شاخص های موثر در هر یک از ابعاد خلق دانش ملی، هوش ملی و تولید ناخالص داخلی است. این مقاله از نوع تحقیق کیفی و بصورت مرور ادبیات نظام مند در حوزه های خلق دانش، تولید ناخالص داخلی و هوش ملی انجام شده است. در این راستا، جستجوی مقالات انگلیسی در پایگاه های اطلاعات علمی نظیر ساینس دایرکت، امرالد، تیلور و فرانسیس، اسپرینگر و IEEE در بازه زمانی سال های 1992 تا 2017 و جستجوی مقالات فارسی در پرتال جامع علوم انسانی و پایگاه مجلات تخصصی نور و پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی در بازه زمانی سال های 1384 تا 1395 صورت گرفته است. در مجموع، 186 مقاله برای شروع مورد بررسی قرار گرفتند که پس از جستجو، غربالگری و ارزیابی این تعداد به 114 مقاله تقلیل یافت. این مطالعه در مقالات مختلف با حجم نمونه و روش های پژوهش متفاوت و نیز مدل های گوناگون انجام شده است. در نهایت چهار شاخص با شش بعد در حوزه خلق دانش سازمانی، چهار شاخص با هفت بعد در حوزه تولید ناخالص داخلی و شش شاخص با بیست بعد در حوزه هوش ملی شناسایی شدند که برای پژوهش های آتی و ارزیابی تاثیر این شاخص ها بر یکدیگر مفید خواهند بود. نتایج نشان داد که چهار شاخص با شش بعد استخراج شده از مقالات بررسی شده در حوزه خلق دانش سازمانی بوده و قابل تعمیم به حوزه خلق دانش ملی نیستند و نیاز به بررسی عمیق تر ابعاد خلق دانش در سطح ملی با استفاده از روش های کیفی و کمی در پژوهش های آتی خواهیم بود.کلید واژگان: تحقیق کیفی, تولید ناخالص داخلی, خلق دانش ملی, مرور ادبیات نظام مند, هوش ملی
-
شاخص شدت انرژی بیانگر میزان مصرف حامل های انرژی به ازای یک واحد فعالیت (تولید و یا ارزش افزوده) می باشد. با توجه به نقش و اهمیت این شاخص در اقتصاد کشورها، در این مقاله به بررسی عوامل و شاخص های منتخب بر شدت انرژی در کشورهای OECD طی بازه زمانی2014-2002 پرداخته شده است و از مدل اقتصاد سنجی داده های پانل و از روش تعمیم یافته گشتاورها (GMM) استفاده شده است. در طی سالهای مورد بررسی در این تحقیق، شدت انرژی در دوره گذشته، میزان تولید ناخالص داخلی، نرخ ارز، شاخص توسعه انسانی، تعداد کاربران اینترنت از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر شدت انرژی در کشورهای مورد بررسی بوده اند. ضمن آنکه قیمت انرژی نیز عاملی است که توانسته بر تقاضای انرژی و بالتبع بر شدت انرژی تاثیر گذار باشد. نتایج بیانگر آن است که میان قیمت انرژی، تولید ناخالص داخلی ، نرخ ارز و تعداد کاربران اینترنت با شدت انرژی رابطه معکوس و معنادار و میان شدت انرژی دوره قبل، شاخص توسعه انسانی با متغیر مذکور رابطه مستقیم و معناداری برقرار است.کلید واژگان: شدت انرژی, مصرف انرژی, تولید ناخالص داخلی, شاخص توسعه انسانیEnergy intensity index represents the amount of energy consumed by each of the energy carriers per unit (production or added value). Considering the role and significance of this index in the economies of the countries, this research covers factors affecting energy intensity in the OECD countries during 2001-2014 using data panel econometrics and generalizes method of moments. During the years under study in this research, energy intensity of the previous period, GDP, foreign currency rate, HDI and Internet Users of the countries have been of the utmost significant factors affecting the energy intensity of the OECD countries. Meanwhile the energy price, as a factor, has had impact on the energy demand and consequently energy intensity. The results indicate that there is a meaningful and negative correlation between energy intensity and energy price, GDP, foreign currency rate and internet users while there is a meaningful and positive correlation between energy intensity and HDI and energy intensity of the previous period.Keywords: energy intensity, energy consumption, energy price, Human Development Index
-
حمل و نقل نقطه اتصال چرخه محصولات تولیدی به مصرف و بازمانده مصرف به تولید می باشد. توسعه و گسترش این بخش زمینه ساز رشد اقتصادی هر کشوری محسوب می شود .آمار نیز حاکی از رشد سریع بخش حمل ونقل، پیشرفت های تکنولوژی و سهم بالای آن در فعالیت های اقتصادی می باشد.خدمات این بخش به گونه های مختلفی از قبیل جاده ای، ریلی، هوایی، راه آهن، دریایی و خط لوله ارایه می گردد که هر یک از این بخش ها به دو دسته بار و مسافر تقسیم می گردند. ترکیب استفاده از هرکدام از گونه های مختلف این خدمت در هر کشور و نیز بهره بردن از ارزش افزوده ناشی از آن ها بستگی به ساختار آن کشور دارد. تحولات این بازار به دلیل تاثیر وسیع بر بازار تقاضای انرژی و نیز رشد و توسعه اقتصادی دارای اهمیت فراوان می باشد. در این مطالعه به تخمین و پیش بینی ترافیک هوایی برای کل دنیا و 12 منطقه تا 2030 پرداخته می شود. متدولوژی اصلی مورد استفاده در این پژوهش تخمین ترافیک هوایی برای مناطق مختلف دنیا توسط روش اقتصاد سنجی-پانل دیتای مقطعی- می باشد. در این بخش بر اساس سناریوهای مختلف پیش بینی از تعداد مسافرت ها تا 2030 برای کل دنیا و 12 منطقه انجام می گردد. دادهای مورد استفاده برای حمل و نقل هوایی از سازمان بین المللی هواپیمایی کشوری (ICAO) به دلیل دارا بودن کامل ترین پایگاه داده حمل و نقل هوایی داخلی و بین المللی، مسافر و بار (اعم از برنامه ریزی شده و برنامه ریزی نشده) برای سال های 1980 الی 2013 جمع آوری شده است.کلید واژگان: ترافیک هوایی, تقاضای نفت خام, پانل دیتای مقطعی, قیمت سوخت جت, تولید ناخالص داخلیTransportation is linkage between production cycles to consumption and remaining production to consumption. The development of this sector is Predisposing economic growth of any country. Statistics also show that the rapid growth of the transport sector advances in technology and high share in economic activities. In this section the services include road¡ rail¡ air¡ rail¡ marine and pipeline that each of these sections are divided into two categories of cargo and passengers. The Combination of any of these services in each country and Utilization of the added value of it depends on the structure of the country. Due to the great impact on energy demand and economic growth Market developments in this market is important.in this study estimates and forecasts for the entire world and 12 regional by 2030 will be discussed. The main methodology used in this study is panel cross section panel data. In this study prediction of the air traffic demand are based on different scenarios by 2030 for the world and the region is 12. Due to the most complete database of domestic and international¡ passenger and freight (both planned and unplanned) air transportation we use International Civil Aviation Organization (ICAO) data.Keywords: Air Traffic, Oil Demand, Cross Section Panel Data, Jjet Fuel Prices, the Gross Domestic Product
-
کشور ایران به عنوان یک کشور در حال توسعه و رو به رشد و برخوردار از منابع عظیم انرژی و مخازن بزرگ نفت و گاز، از جمله کشورهایی است که دارای الگوی رشد با اعمال فشار بر منابع طبیعی میباشد. بنابراین، برنامهریزی برای مصرف انرژی اهمیت فراوانی داشته و باید با دقت بسیاری انجام گیرد. واضح است که برای تحقق این امر، باید شناخت درستی از رابطه بین مصرف انرژی و تولید داشت. این مقاله به بررسی اثرات بلند مدت حذف یارانه حامل های انرژی نفت، گاز و برق بر سطح تولید و تورم ایران در دوره زمانی 1387–1352 با استفاده از الگوی تصحیح خطای برداری (VECM) پرداخته است. نتایج حاصل از آزمون همجمعی یوهانسن مشخص کرد که در سطح معنا داری 95 درصد، 3 و در 99 درصد، 2 رابطه تعادلی بلند مدت بین متغیرها وجود دارد. طبق تحلیل واکنش ضربه، مشخص شد که حذف یارانه حامل های انرژی باعث کاهش مصرف این حامل در کوتاه، میان و بلند مدت و در نتیجه، کاهش تولید ناخالص داخلی در کوتاه، میان و بلند مدت می شود. همچنین با حذف یارانه انواع حامل های انرژی، قیمت این حامل ها نیز در کوتاه، میان و بلند مدت، افزایش می یابد و این افزایش قیمت نیز باعث کاهش مصرف انواع حامل های انرژی می شود. از این رو، دولت باید الگوی بهینه در مصرف تمامی حامل ها در بخش های مختلف را تدوین نماید و از کسانی که این الگو را رعایت نمی کنند، مالیات اضافه مصرف اخذ کند.
کلید واژگان: یارانه ها, حامل های انرژی, تولید ناخالص داخلی, الگوی تصحیح خطای برداری (VECM), تورمIran as a developing and growing country and the vast resources of energy and large oil and gas reservoirs, is among the countries with the growth pattern of the pressure on natural resources. Therefore plan to consume of energy is very important and must be done carefully. It is clear that to accomplish this, must have accurate knowledge of the relationship between energy consumption and production. This paper investigates the effect of long term subsidies elimination of energy carriers oil, gas and electricity on the production level and inflation in the period 1352-1387 with use of Vector Error Correction Model (VECM) in Iran.The results of Johansson test indicate that there are 3 long-term relationship in the 95% significant level and 2 in the 99% significant level between variables. According to the impulse response analysis, removal of energy carriers subsidies cause to reduced consumption of these carriers in the short, medium and long term, thus it reducing GDP in the short, medium and long term. With removal of energy carriers subsidies, price of these carriers are increased in short, medium and long term, and this price increase, cause to reduce consumption of energy carriers too. Hence government should develop optimal pattern of consumption of all carriers in all sections and take additional tax of consumption, who those don’t observe this pattern.
Keywords: Subsidies, energy carriers, Gross Domestic Product, the Vector Error Correction model (VECM), Inflation
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.